جمع بندی آشنایی با چند دین بشری و غیر الهی!
تبهای اولیه
آلتپرستی در ژاپن پیشرفته
شاید حتی فکر کردن به آن هم حال انسان را دگرگون کند و احساس انزجار را در انسان برانگیزد؛ تصور آن نیز غیر ممکن به نظر می رسد که عده ای، عضوی از بدن را که حتی بردن نام آن نیز شرم آور شمرده می شود می پرستند و تقدیس می کنند.یکی از خدایان و انواع پرستش، پرستش "آلت مردان و زنان" در ژاپن است.این جهالت ناگوار و شرم آور در روستای کوماکی ژاپن در جریان است و پرستشگاهی مختص آلت مردانه در این منطقه وجود دارد. پرستش آلت در این منطقه به همین جا ختم نشده و محدود به پرستشگاه نیست. هر ساله در فصل بهار همه اهالی برای تماشای یک آلت چوبی بزرگ در خیابان گرد هم جمع میشوند.
گفته میشود این سنت خرافی از حدود 1500 سال پیش پایهگذاری شده است. این جشن برای افزایش باروری و کشت محصول برگزار میشود. هر ساله در تدارک برای اجرای این مراسم یک آلت جدید از چوب سرو ساخته میشود. طول آن 2.5 متر است و 280 کیلوگرم وزن دارد.این مجسمه به دست هنرمندانی خاص و با استفاده از ابزارآلات و تکنیکهای کهن ساخته میشود. (از نمایش مجسمه های ساخته شده معذوریم)
از دیگر باورهای خرافی مردم این منطقه این است که این مجسمه نمادی از جوهر وحدت مردان و زنان و زمین است! مردان در این جشن با لباس های سفید شرکت می کنند و رداهای سفیدی که مردان میپوشند نمادی از پاکی و قداست است و تنها مردانی که این لباس را به تن دارند قادر به حمل این مجسمه هستند. این مردان همچنین باید 42 ساله باشند، سنی که به باور ژاپنیها سن بداقبالی است.در این مراسم علاوه بر به نمایش درآمدن مجسمه هایی از آلت مردان، شمایل مشابهی از آلت زنان نیز ساخته شده و پس از تزئین با گل و پارچه های رنگی، در خیابان گردانده می شود.در حاشیه این جشن ها، انواع بستنی ها و شکلات ها در اشکال آلت های مورد پرستش تهیه و به شرکت کنندگان داده می شود.
پرستش آتش پرستش آتش در ادیان گوناگون وجود داشته است، چرا که آتش بخش بسیار مهمی از فرهنگ بشر از زمان دیرینه سنگی بوده است.
نخستین نشانهها از آتش کنترلشده مربوط به 790 هزار سال پیش است. از منظر باستانشناسی، نخستین شواهد مربوط به پرستش آتش در فرهنگ هندوایرانی به 1500 سال پیش از میلاد بازمیگردد. با این که عبارت "آتشپرستان" اغلب به زرتشتیان اشاره دارد، این اندیشه که زرتشتیان آتش را میپرستند ناشی از نوعی مجادله ضدزرتشتی است. به اعتقاد زرتشتیان در آتشکدهها آتش نمادی از حقیقت و پاکی است. به همین دلیل آتش پرست خواندن زرتشتیان صحیح نبوده و زرتشتیان نیز همانند دیگر ادیان ابراهیمی، خدای واحد را می پرستند.
اما در برخی شاختههای هندوئیسم آتش، یا آگنی، عنصر اصلی در مراسمی به نام یانجا است و نقش رابطی میان عبادتکنندگان و خدایان است. در ویشناو، شاخهای از هندوئیسم، آتش را زبان خدای بزرگ نارایانا میدانند. این جایگاه والای آتش در همچنان در بسیاری از مذاهب و فرهنگها به چشم میخورد، چه در مراسم جسدسوزانی و چه در مراسم آتشبازی و یا روشن کردن شمع در بسیاری از مراسم مذهبی و یا حتی مشعل المپیک که در طول بازیها باید روشن باشد.
پرستش طبیعت
در میان ادیان و رسوم خرافی و الحادی، پرستش و تقدیس طبیعت نیز از جمله مواردی است که هم در غرب و هم در شرق، به چشم می خورد. گرچه طبیعت از جلوه های آفرینش الهی و از آیات پروردگار است، اما برخی همانند مثل اشاره به ماه، در حیرت انگشت اشاره کننده مانده و از ماه غافلند.
پرستش طبیعت نوعی نظام دینی بر مبنای تقدیس و تکریم پدیدههای طبیعی است. از جمله مذاهبی که پرستش طبیعت در آنها یافت میشود پانتهایسم، پاننتهایسم، دئیسم، شامانیسم و چندخدایی هستند. پرستش طبیعت دارای اشکال گوناگونی است و عناصر مختلف طبیعت از جمله آتش، درخت، ماه و خورشید، حیوانات و ... را دربرمیگیرد.
پرستش درخت پرستش درختان به نوعی گرایش در میان جوامع گوناگون در طول تاریخ به پرستش و یا اسطورهسازی درختان اشاره دارد. درختان همواره نقش برجستهای در بسیاری از اسطورهها و مذاهب داشتهاند. درختان همواره نمادی از رشد، فساد و رستاخیر بودهاند. کهنترین نماد میانفرهنگی از شکلگیری جهان "درخت دنیا" است، که نماد جاودانگی و باروری نیز هست.
یکی از جوامعی که درختان را پرستش میکردند سامیها بودند. درختی که معمولاً در فلسطین مقدس شمرده میشد درخت بلوط یا درخت سقز بود.
تقاضای حاجت کردن از درختان در بسیاری از فرهنگها نیز ریشه در همین پرستش درختان دارد.
پرستش حیوانات
پرستش و یا تقدیس حیوانات اغلب به دلیل رابطه ای است که پرستندگان آن، میان حیوان با خداوند قائل می شوند.
اصطلاح پرستش حیوانات را مذهبگرایان غربی و مجادلهگرایان یونان و رم علیه ادیانی که خدایانشان در قالب حیوان تجلی مییابد در معنایی منفی به کار میبردند. اما در اکثر موارد پرستش حیوانات، این خود حیوان نیست که پرستش میشود. بلکه باور بر این است که قدرت مقدس خدا در حیوانی خاص تجلی میبابد. این پدیده در مذاهب بسیاری، از جمله هندوئیسم، بودیسم، مسیحیت و مذاهب یونان و رم و مصر مشاهد شده است. برای نمونه، یونانیها خرد را به جغد ارتباط میدادند و بر این باور بودند که آتن، الهه خرد، دارای رابطه خاصی با پرندگان بوده است. بنا براین او را با تصویر جغد به نمایش در میآورند.
در سنتهای مسیحی، همین ارتباط میان عیسی مسیح و بره نیز به چشم میخورد. در مصر باستان نیز پرستش حیوانات بخش مهمی از مذهب به شمار میرفت. هاتور و باستِت، دو الهه مصری، به ترتیب به شکل یک گاو و یک گربه به نمایش در میآمدند. در مصر باستان تقدیس حیوانات تا حدی بوده که اجسادشان را در کنار اجساد انسانها مومیایی میکردند. در ایران باستان نیز گاو حیوان مقدسی به شمار میرفت.
سوگواری برای فیل ها!
در تایلند باور مردم بر این است که ممکن است روح مردگان در فیلهای سفید حلول کند. در این کشور فیل سفید قابل خرید و فروش نیست. عجیب تر اینکه این فیلها را غسل تعمید میدهند و هنگام مرگشان، درست مانند یک انسان، برایشان سوگواری میکنند. در اتیوپی جنوبی نیز فرقههایی که فیل سفید را مقدس میشمارند یافت میشود. در هند نیز خدای هندوی معروف، گانِشا، دارای سر فیل و بدن انسان است.
ایتالیا؛ از اعتقاد به طلسم تا خوش یمنی عطسه گربه
مردم ایتالیا هم در فرهنگ و باورهای خود، موارد خرافی بسیاری را به عنوان عوامل خوش اقبالی یا بد اقبالی رعایت می کنند. در ایتالیا همچنان اعتقاد به طلسم، طلسم کردن و باطل کردن آن رایج و شایع است. بر این اساس، اگر بخواهید طلسم کسی را باطل کنید انگشت اشاره و انگشت کوچک را بالا و بقیه انگشتان را پایین نگاه دارید و به زمین اشاره کنید. در هنگام باطل کردن طلسم باید حواستان باشد این علامت را سمت چه کسی میگیرید چرا که اگر آن را سمت کسی بگیرید یکی از نزدیکانش به او خیانت میکند.
در ایتالیا، دیدن راهبه را عامل بداقبالی می دانند و معتقدند در صورتی که راهبه ای را مشاهده کردید، باید فوراً بر آهن یا چیزی از جنس فولاد ضربه بزنید تا این اقبال بد از شما دور شود. یا با گفتن عبارت "Suora tua” به معنای "راهبه تو!"، این اقبال بد را به کس دیگری منتقل کنید.
همانند انگلیس، خرافه در سطوح مختلف زندگی مردم ایتالیا راه یافته است. در ایتالیا نیز ریختن نمک روی زمین بد یمن و عدد 17 محکوم به نحسی است. ایتالیایی ها علاقه ای به لباس های با رنگ بنفش ندارند و معتقدند پوشیدن آن موجب بداقبالی می شود.
عده ای، عضوی از بدن را که حتی بردن نام آن نیز شرم آور شمرده می شود می پرستند و تقدیس می کنند
سلام
حالا کاری نداریم به این بت پرستی اما تقدس در فضای قدس برای هرچیزی حاصل است
در روایات از همین آلت زن و مرد و ارتباطی که باهم برقرار میکنند به نحوی الهی سخن رانده شده که انسان می فهمد اگر الهی باشد و الهی ببیند حتی پست ترین امور خالی از تقدس نیستند
رزقنا الله و جمیع من شاء من الموحدین بحق المطهرین قلوبهم من غیر الله
والله الموفق
سلام خسته نباشید
به نظر من اگه الهی باشد و الهی ببینند نباید تقدیسش کرد بلکه باید نشانه ای باشد از نعمت های خداوند و در قبال آن از خداوند یگانه شکر گزاری کرد و اصلا قابل تقدیس نیست.
به نظر من اگه الهی باشد و الهی ببینند
سلام
همچنانکه در عالم نور همه چیز نورانی است در عالم قدس هم همه چیز مقدس است
و هوالله الموفق
آآشنائی با چند دین بشری و غیر الهی ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم با احترام ابتداء عرض می کنیم ادیان ابراهیمی یا توحیدی به ترتیب قدمت شامل یهودیت و مسیحیت و اسلام می باشند.
اکنون مختصری از آئین های غیر ابراهیمی یا ادیان غیر توحیدی را بیان می کنیم .
آیئن های ایرانیان
1- آئین مغان یعنی خادم - این آئین دوگانه پرستی و ثنویت بود و مربوط به قبل از اینکه مادها و آریایها به ایران بیایند می باشدو منقرض شدند.
2- آئین زردشت که خود زردشت مربوط به 660 قبل از میلاد تا 583 قبل از میلاد می باشد و هنورز در دنیا پیروانی دارد.
3- آئین مهر پرستی مقارن با زردشت بود که معابد خود را در غارها می ساختند آنها نیز منقرض شدند.
5- آئین مانویت که بین ظهور مسیحیت و اسلام به وجود آمد مانی خود در سال 216 میلادی متولد و در سال 274 توسط بهرام کشته شد این آئین تا قرن 13 میلادی بود ولی در آن زمان توسط کلیسا منقرض گردید.
5-آئین مزدک آئین مزدک بعد از مانویت به وجود آمد او هیچگاه خود را پیامبر نخواند بلکه یک عدالتخواه و اصلاح طلب بود و در سال 528 میلادی توسط انوشیروان کشته شد و و آئین او هم منقرض شد .
آئینهای غیر الهی در هندوستان
1- آئین آنیسم
2- آئین برهمن
3- آئنی هندوئیسم
4- آئین جین
5- آئین بودا
آئین سیک
آئین های غیر توحیدی یا غیر ابراهیمی در چین و ژاپن
1-آئین کنفوسیوس
2- آئین تائوئیسم
3- آئین شینتو
والسلام
- آئین زردشت که خود زردشت مربوط به 660 قبل از میلاد تا 583 قبل از میلاد می باشد و هنورز در دنیا پیروانی دارد.
آیین زرتشت شاید غیر ابراهیمی باشه ولی یک دین کاملن توحیدیه
آیین زرتشت شاید غیر ابراهیمی باشه ولی یک دین کاملن توحیدیه
سلام علیکم
اگر دین زردشت الهی هم باشد دین زردشتی که الان است تحریف شده می باشد ونمی تواند دین بدون تحریف الهی باشد
سلام
حالا کاری نداریم به این بت پرستی اما تقدس در فضای قدس برای هرچیزی حاصل است
در روایات از همین آلت زن و مرد و ارتباطی که باهم برقرار میکنند به نحوی الهی سخن رانده شده که انسان می فهمد اگر الهی باشد و الهی ببیند حتی پست ترین امور خالی از تقدس نیستند
رزقنا الله و جمیع من شاء من الموحدین بحق المطهرین قلوبهم من غیر الله
والله الموفق
باسلام .
لطف کنید آن روایت را با سند ارایه دهد تا جواب لازم تقدیم شود .
آیین زرتشت شاید غیر ابراهیمی باشه ولی یک دین کاملن توحیدیه
باسلام وتشکر .
از نظر تاریخی، به روشنى معلوم نیست که آیا آیین زردشت، در اصل آیینى توحیدى بوده است یا آیینى ثنوى؟
«اوستا»ى موجود نیز، این ابهام را رفع نمىکند، زیرا قسمت هاى مختلف این کتاب، تفاوت فاحشى با یکدیگر دارد. بخش «وندیداد» اوستا صراحت در ثنویت دارد، ولى از بخش «گاتاها» چندان دوگانگى فهمیده نمىشود، بلکه بر حسب ادعاى برخى از محققان، از این بخش، یکتائى استنباط مىگردد. به علت همین تفاوت و اختلاف بزرگ است که اهل تحقیق معتقدند اوستایى که در دست است، اثر یک نفر نیست، بلکه هر بخش آن از یک شخص است.
تحقیقات تاریخى در این جا نارسا است، ولى بر حسب اعتقاد اسلامیای که درباره زرتشتی داریم، مىتوانیم دین زردشت را در اصل، یک شریعت توحیدى بدانیم، زیرا بر حسب عقیده اکثر علماى اسلام، زردشتیان از اهل کتاب محسوب مىگردند. محقّقان مورّخ نیز همین عقیده را تأیید مىکنند و مىگویند نفوذ ثنویّت در آئین زردشت، از ناحیه عقیده گذشته دو خدایى در نژاد آریا قبل از زردشت بوده است.
البته تنها از طریق تعبّد، یعنى از راه آثار اسلامی مىتوانیم شریعت زردشت را یک شریعت توحیدى بدانیم، اما از نظر تاریخى، یعنى از نظر آثارى که به زردشت منسوب است،اگربخواهیم فقط «گاتاها» را ملاک قرار دهیم، هر چند در خصوص توحید ذاتی می توانیم این شریعت را توحیدی بدانیم، اما در نهایت و در نگاه کلی به شریعت زردشت، نمىتوانیم آئین زردشتى را آئین توحیدى بدانیم .
محققان در باب توحید زردشت به استناد «گاتاها» گفتهاند زردشت طرفدار «توحید ذاتى» بوده، یعنى تنها یک موجود را قائم به ذات و غیر مخلوق مىدانسته و آن هم «آهورامزدا» است و همه موجودات دیگر را، حتى اهریمن (انگره مئنیو) را آفریده آهورامزدا مىدانسته است .
براى اینکه یک آئین، آئین توحیدى باشد، علاوه بر توحید ذاتى و توحید در عبادت، توحید در خالقیت لازم است . آئین زردشت به حسب مدارک تاریخى، از نظر خالقیّت، کاملًا ثنوى بوده، زیرا از این تعلیمات استفاده مىشود که قطب مخالف (انگره مئنیو» (خرد خبیث) «سپنت مئنیو» (خرد مقدس) است. سپنت مئنیو، منشأ اشیای نیک است، یعنى همان اشیائى که خوب است و مىبایست آفریده بشود، اما انگره مئنیو یا اهریمن، منشأ اشیای بد است، یعنى منشأ اشیائى است که نمىبایست آفریده شود و آهورامزدا یا سپنت مئنیو مسئول آفریدن آن ها نیست، بلکه انگره مئنیو مسئول آفریدن آن ها است.
مطابق این فکر، هر چند هستى دو ریشهاى نیست، ولى دو شاخهاى است، یعنى هستى که از آهورامزدا آغاز مىگردد، به دو شاخه منشعب مىشود : «شاخة نیک» که عبارت است از سپنت مئنیو و آثار نیکش و «شاخة بد» که عبارت است از انگره مئنیو و همة آفریدهها و آثار بدش.
اگر گاتاها را که اصیلترین و معتبرترین و توحیدىترین اثرى است که از زردشت باقى مانده است، ملاک قرار دهیم، زردشت را در شش شر و پنج خیر ، و اینکه نظام موجود نظام احسن نیست و با حکمت بالغه جور نمىآید، گرفتار مىبینیم. این جهت، او را از پیامبران آسمانى کاملًا جدا مىکند. (1)
در هر حال فارغ از برخی نمونه ها و شواهد موجود در اوستا که به نوعی منافات با توحید ذاتی دارد، اما می توان در مجموع تفکر زردشتی اصیل را قایل به توحید ذاتی دانست .
پی نوشت :
1.مجموعه آثار شهید مطهرى ،ج 1 ، عدل الهى.
آلتپرستی در ژاپن پیشرفته
شاید حتی فکر کردن به آن هم حال انسان را دگرگون کند و احساس انزجار را در انسان برانگیزد؛ تصور آن نیز غیر ممکن به نظر می رسد که عده ای، عضوی از بدن را که حتی بردن نام آن نیز شرم آور شمرده می شود می پرستند و تقدیس می کنند.یکی از خدایان و انواع پرستش، پرستش "آلت مردان و زنان" در ژاپن است.این جهالت ناگوار و شرم آور در روستای کوماکی ژاپن در جریان است و پرستشگاهی مختص آلت مردانه در این منطقه وجود دارد. پرستش آلت در این منطقه به همین جا ختم نشده و محدود به پرستشگاه نیست. هر ساله در فصل بهار همه اهالی برای تماشای یک آلت چوبی بزرگ در خیابان گرد هم جمع میشوند.
گفته میشود این سنت خرافی از حدود 1500 سال پیش پایهگذاری شده است. این جشن برای افزایش باروری و کشت محصول برگزار میشود. هر ساله در تدارک برای اجرای این مراسم یک آلت جدید از چوب سرو ساخته میشود. طول آن 2.5 متر است و 280 کیلوگرم وزن دارد.این مجسمه به دست هنرمندانی خاص و با استفاده از ابزارآلات و تکنیکهای کهن ساخته میشود. (از نمایش مجسمه های ساخته شده معذوریم)
از دیگر باورهای خرافی مردم این منطقه این است که این مجسمه نمادی از جوهر وحدت مردان و زنان و زمین است! مردان در این جشن با لباس های سفید شرکت می کنند و رداهای سفیدی که مردان میپوشند نمادی از پاکی و قداست است و تنها مردانی که این لباس را به تن دارند قادر به حمل این مجسمه هستند. این مردان همچنین باید 42 ساله باشند، سنی که به باور ژاپنیها سن بداقبالی است.در این مراسم علاوه بر به نمایش درآمدن مجسمه هایی از آلت مردان، شمایل مشابهی از آلت زنان نیز ساخته شده و پس از تزئین با گل و پارچه های رنگی، در خیابان گردانده می شود.در حاشیه این جشن ها، انواع بستنی ها و شکلات ها در اشکال آلت های مورد پرستش تهیه و به شرکت کنندگان داده می شود.
من بشخصه ، پرستش آلت زنانه رو نديدم
اما فكر ميكنم قبل از اينكه با ديد انتقادي به موضوع آلت پرستي نگاه كنيم ، با ديد ريشه يابي و عوامل انجام اين سنت به موضوع رسيدگي كنيم
به هر حال قرن21 هست و علم و فن و رسانه پيشرفت زيادي داشته ، چرا هنوز تحصيلكردگان اين فرقه هم به اين پرستش ادامه ميدهند
پرستش آتش پرستش آتش در ادیان گوناگون وجود داشته است، چرا که آتش بخش بسیار مهمی از فرهنگ بشر از زمان دیرینه سنگی بوده است.
نخستین نشانهها از آتش کنترلشده مربوط به 790 هزار سال پیش است. از منظر باستانشناسی، نخستین شواهد مربوط به پرستش آتش در فرهنگ هندوایرانی به 1500 سال پیش از میلاد بازمیگردد. با این که عبارت "آتشپرستان" اغلب به زرتشتیان اشاره دارد، این اندیشه که زرتشتیان آتش را میپرستند ناشی از نوعی مجادله ضدزرتشتی است. به اعتقاد زرتشتیان در آتشکدهها آتش نمادی از حقیقت و پاکی است. به همین دلیل آتش پرست خواندن زرتشتیان صحیح نبوده و زرتشتیان نیز همانند دیگر ادیان ابراهیمی، خدای واحد را می پرستند.
اما در برخی شاختههای هندوئیسم آتش، یا آگنی، عنصر اصلی در مراسمی به نام یانجا است و نقش رابطی میان عبادتکنندگان و خدایان است. در ویشناو، شاخهای از هندوئیسم، آتش را زبان خدای بزرگ نارایانا میدانند. این جایگاه والای آتش در همچنان در بسیاری از مذاهب و فرهنگها به چشم میخورد، چه در مراسم جسدسوزانی و چه در مراسم آتشبازی و یا روشن کردن شمع در بسیاری از مراسم مذهبی و یا حتی مشعل المپیک که در طول بازیها باید روشن باشد.
خودشون عنوان ميكنند كه ما آتش رو نميپرستيم و آتش نشانه اي از خداست ، مانند كعبه شما مسلمانان
سوگواری برای فیل ها!
در تایلند باور مردم بر این است که ممکن است روح مردگان در فیلهای سفید حلول کند. در این کشور فیل سفید قابل خرید و فروش نیست. عجیب تر اینکه این فیلها را غسل تعمید میدهند و هنگام مرگشان، درست مانند یک انسان، برایشان سوگواری میکنند. در اتیوپی جنوبی نیز فرقههایی که فیل سفید را مقدس میشمارند یافت میشود. در هند نیز خدای هندوی معروف، گانِشا، دارای سر فیل و بدن انسان است.
دقيقا" عين ما مسلمانان كه اعتقاد به مسخ شدن داريم
سلام
حالا کاری نداریم به این بت پرستی اما تقدس در فضای قدس برای هرچیزی حاصل است
در روایات از همین آلت زن و مرد و ارتباطی که باهم برقرار میکنند به نحوی الهی سخن رانده شده که انسان می فهمد اگر الهی باشد و الهی ببیند حتی پست ترین امور خالی از تقدس نیستند
رزقنا الله و جمیع من شاء من الموحدین بحق المطهرین قلوبهم من غیر الله
والله الموفق
جملات بسيار حكيمانه اي بود ممنونم
ایتالیا؛ از اعتقاد به طلسم تا خوش یمنی عطسه گربه
مردم ایتالیا هم در فرهنگ و باورهای خود، موارد خرافی بسیاری را به عنوان عوامل خوش اقبالی یا بد اقبالی رعایت می کنند. در ایتالیا همچنان اعتقاد به طلسم، طلسم کردن و باطل کردن آن رایج و شایع است. بر این اساس، اگر بخواهید طلسم کسی را باطل کنید انگشت اشاره و انگشت کوچک را بالا و بقیه انگشتان را پایین نگاه دارید و به زمین اشاره کنید. در هنگام باطل کردن طلسم باید حواستان باشد این علامت را سمت چه کسی میگیرید چرا که اگر آن را سمت کسی بگیرید یکی از نزدیکانش به او خیانت میکند.
نشان باز کردن طلسم
در ایتالیا، دیدن راهبه را عامل بداقبالی می دانند و معتقدند در صورتی که راهبه ای را مشاهده کردید، باید فوراً بر آهن یا چیزی از جنس فولاد ضربه بزنید تا این اقبال بد از شما دور شود. یا با گفتن عبارت "Suora tua” به معنای "راهبه تو!"، این اقبال بد را به کس دیگری منتقل کنید.
راهبه ها در ایتالیا نماد بد یمنی و انتقال اقبال بد هستند
ایتالیایی ها علاقه خاصی به شنیدن صدای عطسه گربه دارند! زیرا بر اساس یک باور قدیمی شنیدن عطسه گربه پیام آور شانس و اقبال خوش است.
همانند انگلیس، خرافه در سطوح مختلف زندگی مردم ایتالیا راه یافته است. در ایتالیا نیز ریختن نمک روی زمین بد یمن و عدد 17 محکوم به نحسی است. ایتالیایی ها علاقه ای به لباس های با رنگ بنفش ندارند و معتقدند پوشیدن آن موجب بداقبالی می شود.
چقدر شبيه سنتهاي ما ايرانيان هست
سلام علیکم
اگر دین زردشت الهی هم باشد دین زردشتی که الان است تحریف شده می باشد ونمی تواند دین بدون تحریف الهی باشد
اين ادعاي ما هست و فقط در حد ادعاست و چون در مباحث تاريخي نتونستيم همديگر رو قانع كنيم هنوز ادعاي ما در حد ادعاست
سوال :
آیین زرتشت شاید غیر ابراهیمی باشه ولی یک دین کاملن توحیدیه
پاسخ :
از نظر تاریخی، به روشنى معلوم نیست که آیا آیین زردشت، در اصل آیینى توحیدى بوده است یا آیینى ثنوى؟
«اوستا»ى موجود نیز، این ابهام را رفع نمىکند، زیرا قسمت هاى مختلف این کتاب، تفاوت فاحشى با یکدیگر دارد. بخش «وندیداد» اوستا صراحت در ثنویت دارد، ولى از بخش «گاتاها» چندان دوگانگى فهمیده نمىشود، بلکه بر حسب ادعاى برخى از محققان، از این بخش، یکتائى استنباط مىگردد. به علت همین تفاوت و اختلاف بزرگ است که اهل تحقیق معتقدند اوستایى که در دست است، اثر یک نفر نیست، بلکه هر بخش آن از یک شخص است.
تحقیقات تاریخى در این جا نارسا است، ولى بر حسب اعتقاد اسلامیای که درباره زرتشتی داریم، مىتوانیم دین زردشت را در اصل، یک شریعت توحیدى بدانیم، زیرا بر حسب عقیده اکثر علماى اسلام، زردشتیان از اهل کتاب محسوب مىگردند. محقّقان مورّخ نیز همین عقیده را تأیید مىکنند و مىگویند نفوذ ثنویّت در آئین زردشت، از ناحیه عقیده گذشته دو خدایى در نژاد آریا قبل از زردشت بوده است.
البته تنها از طریق تعبّد، یعنى از راه آثار اسلامی مىتوانیم شریعت زردشت را یک شریعت توحیدى بدانیم، اما از نظر تاریخى، یعنى از نظر آثارى که به زردشت منسوب است،اگربخواهیم فقط «گاتاها» را ملاک قرار دهیم، هر چند در خصوص توحید ذاتی می توانیم این شریعت را توحیدی بدانیم، اما در نهایت و در نگاه کلی به شریعت زردشت، نمىتوانیم آئین زردشتى را آئین توحیدى بدانیم .
محققان در باب توحید زردشت به استناد «گاتاها» گفتهاند زردشت طرفدار «توحید ذاتى» بوده، یعنى تنها یک موجود را قائم به ذات و غیر مخلوق مىدانسته و آن هم «آهورامزدا» است و همه موجودات دیگر را، حتى اهریمن (انگره مئنیو) را آفریده آهورامزدا مىدانسته است .
براى اینکه یک آئین، آئین توحیدى باشد، علاوه بر توحید ذاتى و توحید در عبادت، توحید در خالقیت لازم است . آئین زردشت به حسب مدارک تاریخى، از نظر خالقیّت، کاملًا ثنوى بوده، زیرا از این تعلیمات استفاده مىشود که قطب مخالف (انگره مئنیو» (خرد خبیث) «سپنت مئنیو» (خرد مقدس) است. سپنت مئنیو، منشأ اشیای نیک است، یعنى همان اشیائى که خوب است و مىبایست آفریده بشود، اما انگره مئنیو یا اهریمن، منشأ اشیای بد است، یعنى منشأ اشیائى است که نمىبایست آفریده شود و آهورامزدا یا سپنت مئنیو مسئول آفریدن آن ها نیست، بلکه انگره مئنیو مسئول آفریدن آن ها است.
مطابق این فکر، هر چند هستى دو ریشهاى نیست، ولى دو شاخهاى است، یعنى هستى که از آهورامزدا آغاز مىگردد، به دو شاخه منشعب مىشود : «شاخة نیک» که عبارت است از سپنت مئنیو و آثار نیکش و «شاخة بد» که عبارت است از انگره مئنیو و همة آفریدهها و آثار بدش.
اگر گاتاها را که اصیلترین و معتبرترین و توحیدىترین اثرى است که از زردشت باقى مانده است، ملاک قرار دهیم، زردشت را در شش شر و پنج خیر ، و اینکه نظام موجود نظام احسن نیست و با حکمت بالغه جور نمىآید، گرفتار مىبینیم. این جهت، او را از پیامبران آسمانى کاملًا جدا مىکند. (1)
در هر حال فارغ از برخی نمونه ها و شواهد موجود در اوستا که به نوعی منافات با توحید ذاتی دارد، اما می توان در مجموع تفکر زردشتی اصیل را قایل به توحید ذاتی دانست .
پی نوشت :
1.مجموعه آثار شهید مطهرى ،ج 1 ،ص 325