جمع بندی علت تکرار داستان ها و برخی موضوعات دیگر، در آیات کریمه قرآن

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت تکرار داستان ها و برخی موضوعات دیگر، در آیات کریمه قرآن

سلام حضور کارشناسان طاعات قبول حق

بنده سوالی برام پیش اومده چرا در قران انقدر مطالب تکرار شده مثلا موضوع معاد و داستان حضرت موسی و... به نظر برای فردی که میخواد با قران مانوس بشه خسته کننده باشه تکرار این مطالب میخواستم نظر کارشناسان رو بدونم ممنون

برچسب: 

با نام الله





کارشناس بحث: استاد صدیقین

سلام به شما پرسشگر گرامی

برای این تکرارها علل مختلفی بیان شده، از جمله:

1- یکی از علل این کار نفس فراموشکار آدمی است! خیلی از آدمها این طوری هستند که وقتی گرفتار طوفان حوادث می شوند با خلوص نیت، خدا را یاد می کنند و از او کمک می خواهند، اما همین که به لطف الهی از آن مشکلات رهایی یافتند و به ساحل نجات رسیدند،، آن لطف و بارقه را فراموش می کنند و به اشتباهات و خطاهای پیشین خود باز می گردند:

فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ (عنکبوت/65)
هنگامى كه بر سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‏خوانند (و غير او را فراموش مى‏ كنند) امّا هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرک مى‏ شوند

این نفس فراموشکار، به یادآوری و تذکر مکرر نیاز دارد تا خود واقعی اش را همواره به یاد آورد و مغرور آرامش موقت طوفان نشود:

كَلاَّ إِنَّها تَذْكِرَةٌ (عبس/11)
هرگز چنين نيست كه آنها مى‏پندارند اين (قرآن) تذكّر و يادآورى است‏

وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ في‏ هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى‏ لِلْمُؤْمِنينَ (هود/120)
و هر يك از سرگذشت هاى پيامبران [خود] را كه بر تو حكايت مى‏ كنيم، چيزى است كه دلت را بدان استوار مى‏ گردانيم، و در اينها حقيقت براى تو آمده، و براى مؤمنان اندرز و تذكّرى است

لذاست که می بینیم قرآن شریف به صورت باب باب نازل نشده بلکه برای همین یادآوری و بیداری و تذکر، هر جایی اقتضا نموده از استقامت انبیای پیشین و از سنت های اقوام گذشته یاد نموده تا دل های بیدار را لحظه به لحظه نشانه گیری کند و به راه حق باز گرداند:

إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبيلاً (انسان/29)
اين يك تذكر و يادآورى است، و هر كس بخواهد (با استفاده از آن) راهى به سوى پروردگارش بر مى‏ گزيند

ادامه...

2- دست کم در غالب موارد، تکرارها با شکل و صورت یکنواخت انجام نشده بلکه هم از نظر لفظی و هم از نظر محتوایی تفاوت های زیادی با هم دارند؛ به عنوان نمونه، داستان موسای کلیم هم در سوره طه آمده و هم در سوره قصص و نیز در سوره های دیگر، اما شیوه روایت داستان در هر یک متفاوت است؛ هم نقطه آغاز و پایان داستان ها متفاوت است، هم شیوه روایت گری فرق می کند، هم الفاظ و طول جمله ها و آهنگ آنها با هم متفاوت است، هم نکاتی که بیان می شود با یکدیگر تفاوت دارد، هم زوایایی از زندگی موسی که نقل شده فرق می کند و...؛ البته اشتراک های زیادی هم با یکدیگر دارند چون درباره یک موضوع (یعنی داستان زندگی موسای کلیم) سخن می گوید اما در عین این اشتراک ها، داستان ها تفاوت های زیادی هم با هم دارند؛

مثلا در سوره قصص، داستان موسای کلیم با بیان طغیانگری های فرعون و الهام به مادر موسی آغاز می شود و دوران طفولیت موسی به صورت ریز و با ذکر نکات ظریف بیان می شود و سیر بزرگ شدن موسی و شیوه مبارزه او با فرعون، تا زمان عرق شدن فرعون و همدستانش به خوبی ترسیم می شود، اما در سوره طه، شیوه روایت داستان به کلی فرق دارد و پلان های داستان که در ذهن خواننده ترسیم می شود، به شیوه ای کاملا متفاوت و حیرت انگیز تبیین می شود؛ داستان زندگی موسی در سوره طه، با آغاز نبوت او در وادی مقدس آغاز می شود و با نقل جزئیات فراوان، رویارویی او با فرعون، و شکست ساحران، و ایمان آوردن آنان، و نجات بنی اسرائیل را بیان می کند، و با نقل جریان فتنه گری های سامری این داستان هم تمام می شود.

می بینیم که هر دو قصه یک موضوع را بیان می کند اما از نظر نقطه آغاز و پایان و الفاظ و نکاتی که ذکر شده و زوایایی که بیان شده _در عین اشتراکاتی که دارند_ کاملا متفاوت اند.

موضوع قفل شده است