انتظار در سایر ادیان و مذاهب

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انتظار در سایر ادیان و مذاهب

پايان تاريخ
همه اديان الهي و بيشتر مکاتب بشري، درباره پايان تاريخ، اظهار نظر کرده اند. در همه پيش گويي هاي مربوط به آخِرُالزّمان، خبرهاي وحشتناک و نگران کننده اي وجود دارد ولي اغلب بر اين امر اتّفاق نظر است که پايان کار بشر، روشن و سعادت آميز است. در تمام فرقه ها و مذاهب اسلامي، کم و بيش سرانجام سعادت مند بشر پيش بيني شده است.در متون زرتشتي (از آيين هاي باستان) به صراحت از دوره طلايي بشر در پايان جهان ياد شده که به آشوب ها و بلاهاي بسيار مسبوق مي گردد و با ظهور واپسين منجي (سوشيانس) محقّق مي شود.در آيين هندوان نيز هر دوره انساني به چهار قسمت تقسيم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب و افول تدريجي معنويت اوّليه است و از آن، به عصر ظلمت تعبير مي شود؛ سپس منجي بشر ظاهر شده و با فروپاشي جوامع انساني و از بين رفتن شرارت ها، دوره اي نو آغاز مي گردد.در متون بودايي نيز از اين دوره، سخن به ميان آمده است. در اديان ابراهيمي - بيش از آيين ها و مکاتب ديگر - بر دوره طلايي بشر در پايان تاريخ، تأکيد شده است. در عهد عتيق، برقراري سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پيش بيني شده که به وسيله «مسيح» محقّق مي شود.در عهد جديد نيز به اين مطلب پرداخته شده و مکاشفه يوحنا به طور کامل به حوادث ناگوار آخِرُالزّمان، اختصاص يافته و در پايان آن، به برقراري صلح و آرامش جهان تحت حاکميت مؤمنان اشاره شده است.در ميان مکاتب بشري،پيش بيني هاي «رنه گنون» (عبدالواحد يحيي) از افول و فروپاشي تمدّن مادّي غرب و ظهور مجدّد حقّ و حقيقت - که با نظر به داده هاي آيين هاي باستان و اديان ابراهيمي ارائه شده - خبر مي دهد.نظريّه پايان تاريخ «فوکوياما» پيروزي نهايي نظام غربي و حاکميّت ابدي آن بر سرتاسر جهان را پيش بيني کرده است و نظريّه «برخورد تمدّن ها» از «هانتيگون» جنگ جهاني تمدّن ها و نظم جهاني نوي بر اساس مرزهاي تمدّني را در پايان اين دوره از جهان، پيش بيني مي کند.

بوداييان و انتظارچنانکه در پاره اي از کتب و مآخذ آمده است، در دين بودايي نيز، مسأله ي انتظار مطرح است. گفته اند در اين آيين نيز انتظار هست و شخص مورد انتظار بوداييان، «بوداي پنجم» است.

مسيحيان و انتظاردر آئين مسيحيّت، و کتابهاي مقدّس اين آئين بشارتهاي بيشتر و روشنتري درباره موعود آخر الزّمان نسبت به آئين هاي ديگر، رسيده است. و علّت آن، يکي نزديکي زمان است که با ظهور حضرت مسيح عليه السّلام زمان در مقياس کلّي به ظهور حضرت مهدي (عج) نزديکتر شده است. علّت ديگر تحريف کمتري است که در اين آثار پديد آمده است. و اين نيز از جهتي به زمان مربوط مي شود، زيرا از دوره نزول و صدور آثار مقدّس يهود، زمان بسيار بيشتري مي گذرد، تا دوره نزول و صدور آثار مقدّس مسيحيّت اين امر باعث شده است، تا دست تحريف و پوشيده داري، در اين آثار به اندازه آثار يهود فرصت کار نيابد، اگر چه علماي مسيحي نيز در اين باره کوشش بسيار کردند، و در تأئيد يا رد، «اناجيل» به اين مسائل نيز توجّه داشته اند، و «انجيل برنابا» را کمتر تأئيد مي کردند. به هر حال، در آثار ديني مسيحيّت نيز اين بشارتها آمده است. در ذيل به چند کتاب که در آنها بشارتها و اشارتهائي درباره ظهور منجي آخر الزّمان درج شده، آمده است: انجيل متّي، انجيل لوقا، انجيل مرقس، و مکاشفات يوحنّا.

موضوع قفل شده است