محل دفن سر مطهر حضرت اباعبدالله الحسین (ع)
تبهای اولیه
شيخ صدوق و پس از او، فتال نيشابوري در اين باره مينويسند: علي بن حسين عليه السلام همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسين عليهالسلام را به کربلا باز گرداند. (1)
سيد مرتضي در اين باره ميگويد: روايت کردهاند که سر امام حسين عليهالسلام با جسد در کربلا دفن شد. (2)
ابن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سيد مرتضي، از قول شيخ طوسي نقل کرده است که به همين سبب (ملحق کردن سر امام به بدن و دفن آن) زيارت اربعين (از جانب امامان علهيمالسلام) توصيه شده است. (3)
ابن نماي حلي نيز نگاشته است: آنچه از اقوال بر آن ميتوان اعتماد کرد، آن است که بعد از آن که سر امام در شهرها گردانده شد، به بدن بازگردانده شد و با جسد دفن شد. (4)
سيد ابن طاووس نوشته است: اما سر حسين عليهالسلام، روايت شده که سر برگردانده شد و در کربلا با جسد شريفش دفن شد و عمل اصحاب بر اين معنا بوده است. (5)
علامه مجلسي، يکي از وجههاي استحباب زيارت امام حسين عليهالسلام را در روز اربعين، الحاق سرهاي مقدس را به اجساد توسط علي بن حسين عليهماالسلام بيان کرده است. (6) وي در جاي ديگر بعد از نقل اقوال ديگر در اين باره مينويسد: مشهور بين علماي اماميه آن است که سر امام همراه بدن دفن شده است. (7)
برخي انديشمندان اهل تسنن نيز اين قول را بيان کردهاند:
ابوريحان بيروني (متوفاي 440 ق) در اين باره مينويسد: و في العشرين ردّ راس الحسين عليهالسلام الي مجثمه حتي دفن مع جثته...؛ در روز بيستم (صفر)، سر حسين عليهالسلام به بدنش ملحق و با آن دفن گرديد. (8)
قرطبي (متوفاي 671 ق) مينويسد: اماميه ميگويند که سر حسين عليهالسلام پس از چهل روز به کربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و اين روز نزد آنان معروف است و زيارت در آن روز را زيارت اربعين مينامند. (9)
قزويني نيزگفته است: روز اول ماه صفر، عيد بنياميه است، چون در آن روز، سر حسين عليهالسلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بيستم آن ماه، سر ايشان به بدن، باز گردانده شد. (10)
مناوي (متوفاي 1031 ق) معتقد است: اماميه ميگويند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در کربلا دفن شد. (11)
2. در کنار قبر اميرالمومنين عليهالسلام؛ (12)
3. مسجد رقه در کنار فرات؛
4. بقيع نزد قبر مادرش فاطمه عليهاالسلام؛
5. دمشق؛
6. قاهره. (13)
انچه مورد پذیرش شیعه است، همان قول اول است که در 20 صفر سال 61 ه ق این امر صورت گرفته است. (14)
1- شيخ صدوق، الامالي، مجلس سي و يکم، ص 232؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص192و مجلسي، بحارالانوار، ج 45، ص 140.