جمع بندی سوالاتی درباره مشکلات من برای ازدواج

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی درباره مشکلات من برای ازدواج

سلام من جوانی 25 ساله هستم به مدت یکسال در گرمای عسلویه کار کردم و در سال 90 که برگشتم 9 میلیون پول داشتم و سپس وارد دانشگاه برای کارشناسی شدم الان هم دو ترم دیگر دارم تا تموم کنم چون من نمیتوانم بیکار باشم و با بیکاری سنخیتی ندارم رفتم به مبلغ 7 میلیون و نیم یک ماشین پراید گرفتم برای کار در تاکسی تلفنی تا خرج روزمره خودم را در بیارم از ساعت 6 صبح تا ساعت 2 آژانس کار میکنم سپس سریع میرم دانشگاه تا ساعت 7 شب این موارد را گفتم تا شناختی نسبی از من داشته باشید و اما سوال من :
چند مدتی هست من حس میکنم باید ازدواج کنم و موردی که برای ازدواج انتخاب کردم دختر دخترخاله ام هست که سنش 17 سال بیشتر نیست و جزو تیزهوشان هست از شناختی از ایشون دارم دختری کم توقع و پاک هستش من موضوع را با خانواده ام مطرح کردم خانوادم بهم گفتند از لحاظ خانواده دختر هیچ مشکلی نداریم خانواده ای با ایمان و خوب هستند و همچنین دخترشان اما مشکل با تو هست{یعنی من } چرا که من با کار آژانس نمیتونم زن بگیرم پدر و مادرم بهم گفتند باید با دست پر بریم خواستگاری یعنی اینکه تو دانشگاهت را تموم کنی سپس یک کار خوب پیدا کنی اونوقت برات زن میگیریم تا خانواده این دختر جواب بله بدهند و سن این دختر هم بالاتر برود {اما پسر دایی من که متولد سال 70 هست الان اومده با یک دختر متولد سال 74 نامزد کرده و میخواد ازدواج کند ولی برای من نمیشه }
خیلی فکرم را مشغول کرده آیا واقعاً برای زن گرفتن باید یک شغل دولتی داشت ؟ اگر من نتونم شغل دولتی پیدا کنم دیگر نباید زن بگیرم ؟این مشکلاتی هست که من دارم و نمیدونم چطور خانوادم را راضی کنم به این که من الان به زن نیازدارم نه زمانی که سنم به 30 سال رسید
اما سوال بعدی من : مربوط به برادر بزرگ من هست که سنش 30 سال هست کار دولتی در اداره امور مالیاتی دارد اما خانوادم هرکاری میکنند راضی به گرفتن زن نمیشود یعنی میگوید زن میخواهد ولی هر دختری از فامیل انتخاب میکنیم به نوعی میخواد از ازدواج فرار کند 4 ماه هست گفته فلان دختر را میخواهم ولی اجازه اینکه پدر و مادرم اقدامی انجام دهند نداده و گفته من باید اول خونه بخرم سپس زن میگیرم اینقدر دست و دست کرد که این دختری که خودش انتخاب کرده بود نامزد شد و رفت حالا برادرم برای تسکین خودش میگوید من این دختر را نمیخواستم اگر میخواستم اقدام میکردم ولی روحیه اش خیلی گرفته شده است حالا پدر و مادرم یک دختر خوب دیگر از فامیل که سنش 27 سال هست و مدرک کارشناسی ارشد دارد را برایش انتخاب کردند ولی برادرم همش به نوعی ایراد میگیرد که باید دختر سرکار دولتی باشد، و از این بهونه های الکی برای فرار از ازدواج و غیره
خواهش میکنم کسانی که واقعاً اطلاعات در زمینه های روانشناسی و ازدواج دارند جواب بدهند مثل دکتر حامی و دیگر بزرگان البته نظرات دیگر کاربران هم میتواند مفید باشد
متشکرم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امیدوار

rza1367;364372 نوشت:
سلام من جوانی 25 ساله هستم به مدت یکسال در گرمای عسلویه کار کردم و در سال 90 که برگشتم 9 میلیون پول داشتم و سپس وارد دانشگاه برای کارشناسی شدم الان هم دو ترم دیگر دارم تا تموم کنم چون من نمیتوانم بیکار باشم و با بیکاری سنخیتی ندارم رفتم به مبلغ 7 میلیون و نیم یک ماشین پراید گرفتم برای کار در تاکسی تلفنی تا خرج روزمره خودم را در بیارم از ساعت 6 صبح تا ساعت 2 آژانس کار میکنم سپس سریع میرم دانشگاه تا ساعت 7 شب این موارد را گفتم تا شناختی نسبی از من داشته باشید و اما سوال من :
چند مدتی هست من حس میکنم باید ازدواج کنم و موردی که برای ازدواج انتخاب کردم دختر دخترخاله ام هست که سنش 17 سال بیشتر نیست و جزو تیزهوشان هست از شناختی از ایشون دارم دختری کم توقع و پاک هستش من موضوع را با خانواده ام مطرح کردم خانوادم بهم گفتند از لحاظ خانواده دختر هیچ مشکلی نداریم خانواده ای با ایمان و خوب هستند و همچنین دخترشان اما مشکل با تو هست{یعنی من } چرا که من با کار آژانس نمیتونم زن بگیرم پدر و مادرم بهم گفتند باید با دست پر بریم خواستگاری یعنی اینکه تو دانشگاهت را تموم کنی سپس یک کار خوب پیدا کنی اونوقت برات زن میگیریم تا خانواده این دختر جواب بله بدهند و سن این دختر هم بالاتر برود {اما پسر دایی من که متولد سال 70 هست الان اومده با یک دختر متولد سال 74 نامزد کرده و میخواد ازدواج کند ولی برای من نمیشه }
خیلی فکرم را مشغول کرده آیا واقعاً برای زن گرفتن باید یک شغل دولتی داشت ؟ اگر من نتونم شغل دولتی پیدا کنم دیگر نباید زن بگیرم ؟این مشکلاتی هست که من دارم و نمیدونم چطور خانوادم را راضی کنم به این که من الان به زن نیازدارم نه زمانی که سنم به 30 سال رسید
اما سوال بعدی من : مربوط به برادر بزرگ من هست که سنش 30 سال هست کار دولتی در اداره امور مالیاتی دارد اما خانوادم هرکاری میکنند راضی به گرفتن زن نمیشود یعنی میگوید زن میخواهد ولی هر دختری از فامیل انتخاب میکنیم به نوعی میخواد از ازدواج فرار کند 4 ماه هست گفته فلان دختر را میخواهم ولی اجازه اینکه پدر و مادرم اقدامی انجام دهند نداده و گفته من باید اول خونه بخرم سپس زن میگیرم اینقدر دست و دست کرد که این دختری که خودش انتخاب کرده بود نامزد شد و رفت حالا برادرم برای تسکین خودش میگوید من این دختر را نمیخواستم اگر میخواستم اقدام میکردم ولی روحیه اش خیلی گرفته شده است حالا پدر و مادرم یک دختر خوب دیگر از فامیل که سنش 27 سال هست و مدرک کارشناسی ارشد دارد را برایش انتخاب کردند ولی برادرم همش به نوعی ایراد میگیرد که باید دختر سرکار دولتی باشد، و از این بهونه های الکی برای فرار از ازدواج و غیره
خواهش میکنم کسانی که واقعاً اطلاعات در زمینه های روانشناسی و ازدواج دارند جواب بدهند مثل دکتر حامی و دیگر بزرگان البته نظرات دیگر کاربران هم میتواند مفید باشد
متشکرم

سمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت
برادر گرامي بخاطر تلاش و سخت‌كوشي حضرتعالي به شما تبريك مي‌گويم و از خداي متعال مسئلت درام هرچه سريعتر مقدمات ازدواج موفق شما را فراهم آورد.
همانطور كه اشاره فرموده‌ايد تاخير ازدواج از سن خاص و از دوره احساس نياز چندان موجه نيست لذا بايد هم خود فرد و خانواده‌ها با اجتناب از برخي آداب و رسوم و سختگيري مقدمات ازدواج جوانان خود را فراهم آورند.
به اعتقاد بنده آنچه كه در ارتباط با شغل، در درجه اول اهميت قرار دارد اين است كه فرد شخصيتي داراي پشتكار باشد و كار را ننگ و عار نداند! و در درجه دوم نوع كار مطرح مي‌شود كه طبيعتا انتخاب با فرد مقابل است.
در صورتيكه زوج جوان افراد قانعي باشند و ازدواج آنان آگاهانه صورت بگيرد، مشكلات زندگي( كه غير قابل انكار هستند) رفته رفته برطرف خواهد شد اما در صورتيكه همراهي وجود نداشته باشد كافي است تا مشكلات اقتصادي زمينه فروپاشي بنيان خانواده را فراهم آورد!
بنابراين پيشنهاد بنده اين است كه در گزينش فرد مورد نظر به اندازه كافي دقت به خرج دهيد و در ادامه با پيگيري و گفتگو با خانواده محترم مقدمات رضايت و همراهي آنان را فراهم آوريد.
نتيجه اينكه براي ازدواج شغل دولتي ضرورتي ندارد و اين گمان غلط و بي‌پايه‌اي است اما به اين نكته توجه داشته باشيد كه عدم يك كار ثابت و بروز مشكلات اقتصادي ممكن است زمينه نارضايتي از زندگي مشترك را فراهم آورد. لذا از ابتدا با توكل به خداي بزرگ لازم است خود را براي مواجهه با مشكلات احتمالي آماده كنيد. هرچند كه در ادامه راه موفقيت باشماست انشاءالله.

در خصوص برادر محترمتان نيز لازم به عرض است كه، ماداميكه خود وي تمايل و موافقت نشان نداده است وي را مجبور به ازدواج نكنيد. اما اينكه چرا تا اين سن ازدواج را به تاخير انداخته‌اند علل متفاوتي مي‌تواند داشته باشد كه در جاي خود بايد مورد بررسي قرار بگيرد.

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين

بهتر نیست با خانواده دختر موضوع را مطرح کنید و نظر آنها را در این رابطه بپرسید
ـ شاید دختر مورد نظر شما در خصوص آنچه که پدر و مادرتان به آن حساس هستند مشکلی نداشته باشد و با پذیرفتن شما از طرف ایشان، به شما کمک کنند تا به لطف خدا موانع ازدواجتان را بردارید
ـ یا نظرشان کلا در مورد ازدواج با شما منفی باشد و لااقل شما در زمانی که به دنبال کار مناسب هستید و همچنین تا زمانی که دوران دانشگاه را به اتمام میرسانید در جستجوی مورد مناسب با شرایط خود را پیدا کنید.

اميدوار;365275 نوشت:
سمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت
برادر گرامي بخاطر تلاش و سخت‌كوشي حضرتعالي به شما تبريك مي‌گويم و از خداي متعال مسئلت درام هرچه سريعتر مقدمات ازدواج موفق شما را فراهم آورد.
همانطور كه اشاره فرموده‌ايد تاخير ازدواج از سن خاص و از دوره احساس نياز چندان موجه نيست لذا بايد هم خود فرد و خانواده‌ها با اجتناب از برخي آداب و رسوم و سختگيري مقدمات ازدواج جوانان خود را فراهم آورند.
به اعتقاد بنده آنچه كه در ارتباط با شغل، در درجه اول اهميت قرار دارد اين است كه فرد شخصيتي داراي پشتكار باشد و كار را ننگ و عار نداند! و در درجه دوم نوع كار مطرح مي‌شود كه طبيعتا انتخاب با فرد مقابل است.
در صورتيكه زوج جوان افراد قانعي باشند و ازدواج آنان آگاهانه صورت بگيرد، مشكلات زندگي( كه غير قابل انكار هستند) رفته رفته برطرف خواهد شد اما در صورتيكه همراهي وجود نداشته باشد كافي است تا مشكلات اقتصادي زمينه فروپاشي بنيان خانواده را فراهم آورد!
بنابراين پيشنهاد بنده اين است كه در گزينش فرد مورد نظر به اندازه كافي دقت به خرج دهيد و در ادامه با پيگيري و گفتگو با خانواده محترم مقدمات رضايت و همراهي آنان را فراهم آوريد.
نتيجه اينكه براي ازدواج شغل دولتي ضرورتي ندارد و اين گمان غلط و بي‌پايه‌اي است اما به اين نكته توجه داشته باشيد كه عدم يك كار ثابت و بروز مشكلات اقتصادي ممكن است زمينه نارضايتي از زندگي مشترك را فراهم آورد. لذا از ابتدا با توكل به خداي بزرگ لازم است خود را براي مواجهه با مشكلات احتمالي آماده كنيد. هرچند كه در ادامه راه موفقيت باشماست انشاءالله.

در خصوص برادر محترمتان نيز لازم به عرض است كه، ماداميكه خود وي تمايل و موافقت نشان نداده است وي را مجبور به ازدواج نكنيد. اما اينكه چرا تا اين سن ازدواج را به تاخير انداخته‌اند علل متفاوتي مي‌تواند داشته باشد كه در جاي خود بايد مورد بررسي قرار بگيرد.

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين


[=system]
[=times new roman]با سلام و عرض ارادت و تشکر خدمت جناب عالی
مشکلی که در اینجا من پیش روی دارم کم بودن سن این موردی هست که انتخاب کردم و این که شما فرمودید که روی گزینش فرد مورد نظر دقت داشته باشم همان طور که اطلاع دارید یک دختر در سن کم یک شکل فکر میکند و رفته رفته که سنش بالا میرود جور دیگری فکر میکند و میتواند منجر به عوض شدن اخلاقیات و رفتار وی شود و این مرا میترساند
و مورد دیگر اینکه این جور که مادرم گفت خانواده این دختر داشتن یک کار ثابت و خوب را گزینه اولشان هست که این دلیل میتواند منجر به جواب نه شنیدن از این خانواده شود البته مادرم میگوید شاید هم جواب بله بدهند ولی شرط کنند که کار ثابت داشته باشی و تو باید قبول کنی که اگر تونستی کار ثابت پیدا کنی و این که فامیل هست و من جواب نه بشنوم مسئله ای که پیش میاد این میتواند باشد که من دیگر روم نشود به خانه خاله ام بروم چه برسه به خانه دختر دختر خاله ام بالاخره یک شکل دیگر به من نگاه خواهند کرد
[=times new roman]
بعد برای شناخت فرد مورد نظر من فقط میتوانم اخلاقیاتش را که در حال حاضر دارد ببینم ولی رفتارش در مورد زندگی زناشویی و چگونه به زندگی نگاه میکند را نمیتوانم متوجه بشوم

و اما برادرم خودش میگوید تمایل دارد ازدواج کند ولی زمانی که دختری برایش انتخاب میکنیم و بهش میگیم هنوز دختر را ندیده هست میگوید کار میکند ؟ مدرکش چیست ؟
و با این جور حرف ها ولی از اینکه برایش در مورد ازدواج حرف بزنیم دوست دارد و قشنگ میشیند و دوست دارد در مورد خصوصیات دختری که برایش انتخاب کرده ایم حرف بزنیم جالب اینجاست الان که حرف میزنیم قبول میکند و میگوید اشکالی ندارد تحقیقات لازم را انجام دهید من حرفی ندارم ولی فردا که میخواهیم اقدامی انجام بدهیم میگوید منصرف شدم و نمیخواهم الان وقتش نیست من که خودم حس میکنم از چیزی میترسد و ترسش حس میکنم از این باشد که نتواند از خرج زندگی برآید چون یک روز یک دختر را پسندید ولی توی صحبت ها وقتی فهمید که خانواده دختر خیلی شلوغ هستند و برادر و خواهر زیاد دارد و فکر برادرم این بود که موقع عروسی خیلی خرجش میشود بخاطر شلوغ بودن خانواده دختر و این بهانه ای بود برایش که بگوید نه این را دیگر نمیخواهم .
با تشکر از شما استاد گرامی

یعنی با یک سال کار کردن تو عسلویه 9 ت میشه درآورد؟؟

یاس...;365972 نوشت:
یعنی با یک سال کار کردن تو عسلویه 9 ت میشه درآورد؟؟

سلام دوست گرامی سوال شما به این موضوع من مربوط نمیشود لطفاً همیشه یاد بگیرید موضوعی را به سمت دیگر نفرستید
و اما جواب شما بله میشود یکسال میشود 12 ماه و تا زمانی که من بودم آخرین حقوق دریافتیم 1 میلیون و 300 هزار بود بجز مزایایی که داشتم نمیخوام در این باره با جزییات بیشتر صحبت کنم زیرا من منتظر هستم تا مشاوران عزیز این انجمن جواب سوال من را بدهند
با تشکر

rza1367;367246 نوشت:
لطفاً همیشه یاد بگیرید موضوعی را به سمت دیگر نفرستید

شما که جواب موضوع رو دادید ..این همه تندی لازم بود .........

از حرفایی که در اول بیان کردید ..نشان از این میدهد که جوان قابلی هستید ..و جز اون دسته از جوون ها نیستید که پول تو جیبیشون و از پدر هاشون میگیرن
و با حرف جناب
امیدوار شدیدا موافقم

اميدوار;365275 نوشت:
گزينش فرد مورد نظر به اندازه كافي دقت به خرج دهيد .

چون شما از 6 صبح میرید سر کار و بعد هم دانشگاه ....خب این روال باعث میشه که زندگیتون عادی سپری بشه
اما با ورود همسر سخت تر میشه
اول همه اینکه شما از 24 ساعت فقط 5 ساعت وقت ازاد دارید ...به نظرتون این مقدار کافیه ؟
اصلا همه ی این ها به کنار
نمیخوام ناامیدتون کنم ....اما همه جوانب و در نظر بگیرید ..این فامیلی که گفتید متولد 70 هست ...شاید از نظر مالی خانواده شون ساپورتشون میکنن
شما خانواده تون وقتی گفتن نه نمیشه و اینا ..یعنی یه جورایی اعلام کردند که روی کمک ما حساب نکن ..باید روی پای خودت باستی

اگه شما ازدواج کنید ... با یه خانواده ی خوب و همسر قانع
بازم کم میارید ....
یا از درستون عقب میمونید .....یا ؟

متاسفانه این مشکلیه که اکثر جوانانی که هنوز یکم سنت ها براشون مهمه دارن.
الانه ازدواج اکثرا اینجوریه که پسر و دختر همدیگه رو می پسندن راضی می کنن . قرار مداره خودشونو می زارن . بعدش به خانواده ها می گن
و آخر سر با پافشاری حتی اگه خانواده ها راضی نباشن ، رضایتشونو جلب می کنن( یعنی خانواده مجبور میشه) و بعد تمام.
حالا کار نداریم به اینکه خوبه یا بده. اینجا مطلب اینه که این جون نه کار داره نه درسش تموم شده و نه سربازی رفته. و مطلب مهمتر اینه که همین خانواده ( خانواده دختر منظورمه) اگه یه پسری میومد خاستگاری و اون پسر تنها مشکلش این می بود که هنوز کار چندان مناسبی نداره. حتما اونو رد می کردن.
به هر حال دیدگاه های خانواده ها خیلی تغییر کرده. و تا اینا عوض نشه از این جونای 30 ساله و یا بیشتر که مجرد هستن . زیاد خواهیم داشت.

مهر...;367312 نوشت:

شما که جواب موضوع رو دادید ..این همه تندی لازم بود .........

از حرفایی که در اول بیان کردید ..نشان از این میدهد که جوان قابلی هستید ..و جز اون دسته از جوون ها نیستید که پول تو جیبیشون و از پدر هاشون میگیرن
و با حرف جناب
امیدوار شدیدا موافقم

چون شما از 6 صبح میرید سر کار و بعد هم دانشگاه ....خب این روال باعث میشه که زندگیتون عادی سپری بشه
اما با ورود همسر سخت تر میشه
اول همه اینکه شما از 24 ساعت فقط 5 ساعت وقت ازاد دارید ...به نظرتون این مقدار کافیه ؟
اصلا همه ی این ها به کنار
نمیخوام ناامیدتون کنم ....اما همه جوانب و در نظر بگیرید ..این فامیلی که گفتید متولد 70 هست ...شاید از نظر مالی خانواده شون ساپورتشون میکنن
شما خانواده تون وقتی گفتن نه نمیشه و اینا ..یعنی یه جورایی اعلام کردند که روی کمک ما حساب نکن ..باید روی پای خودت باستی

اگه شما ازدواج کنید ... با یه خانواده ی خوب و همسر قانع
بازم کم میارید ....
یا از درستون عقب میمونید .....یا ؟


سلام خدمت شما دوست گرامی حرف های شما تقریباً درست هست ولی جناب امیدوار به من گفتند روی گزینش فرد مورد یعنی اینکه از خصوصیات رفتاری و اخلاقی و مذهبی و غیره اون فرد و شناخت او در مواقع مشکلات و غیره و کلی چیز دیگر بررسی کنم و من با حرف ایشون کاملاً موافق هستم و اما گفتید با تندی رفتار کردم ، میتونم بپرسم از لحاظ شما کسی که موضوع بحث را عوض میکند چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ من فقط به اون شخص یاد دادم که یاد بگیرد در بحثی که انجام شده الکی موضوع را به حاشیه نبرد آیا یاد دادن به شخصی اونم مودبانه از نظر شما تندی هست ؟
و اما اگر همه مثل شما فکر کنند هرگز نباید زن گرفت میدونی چرا زیرا الان با این اوضاع بازار و تورم کمتر جوانی میشود پیدا شود که وقت آزادش زیاد باشد زیرا یا باید کار دولتی داشته باشد که از 7 صبح تا 2 ظهر کار کند و بقیه اش وقت آزاد هست ولی آیا همه میتوانند کار دولتی داشته باشند ؟
یکی از دوست های من مهندس شبکه و مسئول شبکه های کامپیوتری از ساعت 8 صبح شروع کارش هست تا ساعت 8 شب میشود 13 ساعت پس این جوان این جور که شما گفتید دیگر نباید زن بگیرد!!!
دختر و پسرهای دانشجویی که با هم نامزد میشوند اینها که نه کار دارند و نه وقت نه زیاد وقت آزاد از لحاظ شما اینها چیکار باید بکنند ؟
نباید از بالا به زندگی نگاه کرد ، زندگی آسان تر از اینی هست که ما فکر میکنیم و این فکر ماست که زندگی را برای خودمان شاد یا تلخ میکنیم
خب اما این فامیلمون که متولد سال 70 هست از سمت خانوادش هیچ ساپورتی ندارد تازه پسر هم دانشجو هست و اونم دانشگاه آزاد ،سربازی هم نرفته هست {من نمیگم اینم کار خوبی کار که نامزد کرده ولی همین که مرد عمل بوده و قدرت این را داشته که در توان خودش ببینه میتواند یک زندگی را مدیریت کند و وجلو رفته هست خودش خیلی هست الان مرد های 35 ساله که خونه دارند و کار دارند و غیره بازم قدرت زن گرفتند ندارند و سر خودشون را با چیزهای دیگر گرم میکنند }
تا جایی که من میدونم و دوستای خودم و دیگران را که دیدم مرد اگر در سن 22 تا 27 سالگی زن گرفت که گرفت اگر نگرفت دیگر خیلی انتخاب همسر برایش سخت هست البته اگر تا سن 30 سالگی و بیشتر به سمت بیراهه نرود و خدا را فراموش نکند و کلی مشکلات دیگر و اون تمایلی که در اون سنی که گفتم را دیگر ندارد البته نمیگم کاملا ندارد ولی نسبت به قبل کمتر تمایل نشان میدهد زیرا زندگیش را تا سن 30 سالگی با مجردی گذرانده و به این نحوه زندگی عادت کرده هست
و اما در آخر از همه دوستان که مشارکت در این موضوع میکنند کمال قدرانی و تشکر را دارم

1- دعا کنید که دعا سلاح مومن است
2- اگه خانواده خانوم مخالفت کردند اون حدیث پیامبر اکرم (ص) رو بخونید بهشون البته متنش دقیق یادم نیست که میفرمایند اگه خواستگار به دخترت اومد که دیندار و با اخلاق بود بهش زن بده گرنه زمین پر از فساد میشه (اگه حدیث رو اشتباه نوشتم دوستان اصلاح کنن)

rza1367;364372 نوشت:
خانوادم بهم گفتند از لحاظ خانواده دختر هیچ مشکلی نداریم خانواده ای با ایمان و خوب هستند و همچنین دخترشان اما مشکل با تو هست{یعنی من } چرا که من با کار آژانس نمیتونم زن بگیرم پدر و مادرم بهم گفتند باید با دست پر بریم خواستگاری یعنی اینکه تو دانشگاهت را تموم کنی سپس یک کار خوب پیدا کنی اونوقت برات زن میگیریم تا خانواده این دختر جواب بله بدهند

سلام!!!
من هم با خانواده شما موافقم!
چرا؟آقا رضا اگر درست گفته باشم.داداش اگر دست خالی بروی جلو نمی شود.بگذار تو حرف آخر را بزنی.مرد باید بگه چی بشه چی نشه.پدر ومادر بزرگوار شما آینده نگر هستند ومی بینند آنچه را که شما نمی بینی!با درآمد آژانس نمی شود زندگی را اداره کرد.شما یک وجهش را می بینی خانوده ات صد تا وجه دیگرش را!
با قاطعیت می گویم همه اینها را می دانی اما فقط یک چیز را بگویم شما می دانی که خانمها به دلایل حالت فیزیکی وجسمی که در بدنشان دارند وبه دلیل مختلف بودن حد مقاومت بدنشان خیلی دچار بیماری ها مختلف می شوند.گاهی این بیماری ها کوتاه مدت است وگاهی بلند مدت!
حداقل خرجی که باید بکنی یک میلیون وحداکثری هم ندارد!
الان خانم همکارم مشکلی دارد که تا الن نزدیک 20 میلیون خرجش کرده.به دلیل شرایط بیماریش دوران بهبودی ورفتن به دکتر باید پشت سر هم باشد حتی یک هفته هم نباید وقفه داشته باشد وگرنه از اول!
فکر کن خانمت بیمار بشه سخت هم بیمار بشه پول داری درمانش کنی؟اصلا 500 هزار را می گوئیم.چقدر درآمد دار که بخواهی 500 هزار را خرج زنت کنی؟زندگی خرج داره!خورد و خوراک!پوشاک!تفریح!خرید وسایل منزل!میهمان ناخوانده!بیماری!خرج بچه!همه و همه با تلاش وکوشش به دست می آید ولازمه اش پس انداز وکسب یک شغل مناسب با درآمدی خوب است!

سوال:

rza1367;364372 نوشت:
سلام من جوانی 25 ساله هستم
چند مدتی هست من حس میکنم باید ازدواج کنم اما شغل دولتی ندارم و الان در حین تحصیل با تاکسی تلفنی کار میکنم. آیا واقعاً برای زن گرفتن باید یک شغل دولتی داشت ؟ اگر من نتونم شغل دولتی پیدا کنم دیگر نباید زن بگیرم ؟این مشکلاتی هست که من دارم و نمیدونم چطور خانوادم را راضی کنم به این که من الان به زن نیازدارم نه زمانی که سنم به 30 سال رسید
اما سوال بعدی من : مربوط به برادر بزرگ من هست که سنش 30 سال هست اما تمایلی برای ازدواج نشان نمی دهد
متشکرم

پاسخ:
سمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت
همانطور كه اشاره فرموده‌ايد تاخير ازدواج از سن خاص و از دوره احساس نياز چندان موجه نيست لذا بايد هم خود فرد و خانواده‌ها با اجتناب از برخي آداب و رسوم و سختگيري مقدمات ازدواج جوانان خود را فراهم آورند.
به اعتقاد بنده آنچه كه در ارتباط با شغل، در درجه اول اهميت قرار دارد اين است كه فرد شخصيتي داراي پشتكار باشد و كار را ننگ و عار نداند! و در درجه دوم نوع كار مطرح مي‌شود كه طبيعتا انتخاب با فرد مقابل است.
در صورتيكه زوج جوان افراد قانعي باشند و ازدواج آنان آگاهانه صورت بگيرد، مشكلات زندگي( كه غير قابل انكار هستند) رفته رفته برطرف خواهد شد اما در صورتيكه همراهي وجود نداشته باشد كافي است تا مشكلات اقتصادي زمينه فروپاشي بنيان خانواده را فراهم آورد!
بنابراين پيشنهاد بنده اين است كه در گزينش فرد مورد نظر به اندازه كافي دقت به خرج دهيد و در ادامه با پيگيري و گفتگو با خانواده محترم مقدمات رضايت و همراهي آنان را فراهم آوريد.
نتيجه اينكه براي ازدواج شغل دولتي ضرورتي ندارد و اين گمان غلط و بي‌پايه‌اي است اما به اين نكته توجه داشته باشيد كه عدم يك كار ثابت و بروز مشكلات اقتصادي ممكن است زمينه نارضايتي از زندگي مشترك را فراهم آورد. لذا از ابتدا با توكل به خداي بزرگ لازم است خود را براي مواجهه با مشكلات احتمالي آماده كنيد. هرچند كه در ادامه راه موفقيت باشماست انشاءالله.

در خصوص برادر محترمتان نيز لازم به عرض است كه، ماداميكه خود وي تمايل و موافقت نشان نداده است وي را مجبور به ازدواج نكنيد. اما اينكه چرا تا اين سن ازدواج را به تاخير انداخته‌اند علل متفاوتي مي‌تواند داشته باشد كه در جاي خود بايد مورد بررسي قرار بگيرد.

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين

موضوع قفل شده است