انقلاب اسلامی، بارقه ای الهی
تبهای اولیه
یك ملت ضعیفی كه هیچ نداشت در مقابل ابرقدرتها و در مقابل این قدرت شیطانی كه همه چیز داشتند و تا دندان مسلّح بودند و به قوه ملّیت نمی توان غلبه كرد...این اسلام است كه غلبه كرد بر ابرقدرت ها. این قوّه ایمان است كه سرتاسر ایران را بسیج كرد...قدرت ایمان، قوّه اسلام، قدرت معنوی ملّت، این پیروزی را به ما ارزانی داشت...»[6] عبداللّه قصید نماینده حزب اللّه در مجلس لبنان، گفت: انقلاب اسلامی امید به پیروزی الهی را در مردم بوجود آورده این كه حتی در شرایط دشوار و نداشتن حمایت جهانی خداوند ملّت های ایثارگر را پیروز می كند.[7]
«سایروس برام»، محقّق و نویسنده ایرلندی از اعتصاب ها و راهپیمایی های مردم ایران در جهت مبارزه با استبداد و ابرقدرت ها به عنوان برنامه ای شگفت آور سخن می گوید و می افزاید: نباید تردید كرد كه نیروی اعتقاد و ایمان اسلامی از مایه های اصلی قوت، توان، استقامت و وحدت این نهضت انقلابی است همچنین اگر هدایت آن را سیاستمداران سست ایمان یابی ایمان بر عهده گرفته بودند، بی گمان نه این انقلاب چنین فراگیر و تزلزل ناپذیر می شد و نه امید چندانی به رستگاری و آینده آن بود. به اعتقاد وی از علل عمده تقابل مردم با نظام طاغوتی آن بود كه كارگزاران استبداد انحطاط معنوی را ترویج می كردند و بر این اساس فساد و تباهی و بی غیرتی جای فضیلت ها را گرفته و امور مادی و دنیایی معیار ارزش ها شده بود، از آثار دیگر این سقوط روحانی دون پروری و شریف آزاری و سپردن كارهای بزرگ به افراد پست و كارهای دون به مردان سترگ می باشد و عمّال ساواك رسماً و عملاً دیوان سالار بودند، بی عفت ترین زنان از حقوق بانوان و آزادی این صنف سخن می گفتند، بی غیرت ترین مردان از مردانگی و غیوری دم می زدند. در چنین شرایط آشفته ای كه با خفقان و فشار سیاسی توأم بود اكثریت مسلمان جز مذهب و دیانت پناهگاه دیگری بدست نیاوردند، این امّت محروم و مظلوم و رانده شده از همه جا به مسجد و حسینیه پناه آوردند و در هر جایی كه اثری از معنویت و روحانیت داشت اجتماع می نمودند این تحصّن معنوی و خلوت نشین اگرچه بوی عرفانی و اشراقی داشت اما جهت گیری مبارزه را روشن می ساخت و می خواستند به استكبار جهانی و اعوان و انصارش ثابت كنند از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست، این پناهگاه پرتوان معنوی، مردمان با ایمان و دارای شكیبایی و استقامت را از بند استبداد رهانید البته راهنمایی های روحانیان، نویسندگان و سنگرداران فكر و اندیشه در این راستا بسیار مؤثر بود؛ او متذكّر می شود ایمان رهبری قیام و اعتقادات مردمان ایران سلاح معنوی را كار ساز ساخت و این حربه فراموش شده چنان به كار گرفته شد كه بساط استبداد و استكبار را درهم كوبید و شرق و غرب را بهت زده ساخت. از بركت همین ایمان است كه همه با هم یكدل و یك زبان بپاخاستند و خشم و خروش و فریاد را توأم ساختند و با فریاد اللّه اكبر و طنین ناپیدای آن در وهله اول دل ها را بهم پیوند زدند و در مرحله بعد بر توپ و تانك و سلاح های مدرن غلبه یافتند.[8]
[=microsoft sans serif]وقتی امّتی تصمیم گرفت بر اساس باورهای عمیق خود تلاشی انجام دهد، خداوند به امداد او رو می آورد و برای رسیدن به هدفی عالی و مقصدی مقدس هدایتش می نماید. امام خمینی می فرمایند: «چراغ را خود خدای تبارك و تعالی جلو گرفته و تاریكی ها را روشن كرد و هیچ وقت نگذاشت كه ملت سست شود. این برای آن بود كه ملت راهش را پیدا كرد و به صراط مستقیم رسید.»[9] امام در جای دیگر یادآور شده اند: «خداوند خواست كه به داد این مملكت برسد و این یك قدرت مافوق طبیعت بود و هیچ قدرتی نمی تواند چنین كاری را كه در ظرف پنجاه و چند سال این مملكت را طور دیگر درست كرده بودند، در ظرف یك سال یا بیشتر چنین تحولی روی دهد... این را خدا خواست كه هیچ اعتنایی به آن حكومت نظامی نكنند و این كار هم الهی بود و هیچ كار بشر نبود...»[10]
[=microsoft sans serif]1- اساس انقلاب اسلامی بر این اصل استوار گردید كه مردم بر حسب اعتقادات و باورها و نیت های خالصانه جلو آمدند و مبارزه را آغاز كردند و چون در همه ایمان و رضایت حق ریشه داشت، با یكدیگر متحد شدند قطره های جدا از هم، اجتماع نمودند و به صورت سیلی بنیان كن، بنیان بیداد و دست های بیگانه را از بن قطع نمودند، آنها بدون توجه به گرفتاریهای فردی همصدا شدند و در پرتو وحدت كلمه و پناه قدرت اسلام پیروزی پرمایه ای را تحصیل نمودند، انسجام ملت به جایی رسید كه اجانب احساس نمودند، قادر نخواهند بود چنین بنیان مرصوصی را در هم بشكنند ناگزیر تسلیم گردیدند. تمامی اختلاف های قومی، گروهی، جغرافیایی، فردی و اجتماعی كنار نهاده شد و همه فریاد می زدند اللّه اكبر، این ویژگی سبب شد كه پیروزی اعجاز آوری كه تصورش از طریق مجاری طبیعی و مادی امكان نداشت حاصل گردد، همه می گفتند ما رژیمی را كه به ترویج فساد، ابتذال و جفا روی آورده است نمی خواهیم، اخوّت ایمانی قیام آنان را چنان با ابهت ساخت كه چرثومه های رذالت در مقابل آن مقاومت نكرده و نابود گشت، البته این تحوّل روحی كه آحاد جامعه را به هم متصل ساخت، از جانب خدا بود، اوست كه قلب ها را بهم پیوند داد و دشمنان از چنین قدرت و اراده ای خبر نداشتند و نمی توانستند آن را درك و فهم كنند.
[=microsoft sans serif]2- مردم با دست خالی و بدون خوف و هراس به ستیز با عوامل جور و كارگزاران ستم به مبارزه ای بی امان، مداوم روی آوردند. طبیعی است ملّتی كه با ایمان به خدای خویش و توكل به خالق هستی به سوی هدفی پاك گام برمی دارد خداوند در قلب و اعماق وجودش آرامشی معنوی می افكند و این موضوع، حقیقتی قرآنی است: «هو الّذی انزل السكینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایماناً و للّه جنود السموات و الارض و كان اللّه علیماً حكیما؛[8] (اوست كه بر دل های مؤمنان آرامش فرستاد تا به ایمانشان پیوسته بیفزاید و از آن خداست لشكرهای آسمانی و زمین و خداست دانا و حكیم) قرآن تأكید می فرماید: «فانزل السكینه علیهم و اثابهم فتحاً قریباً؛[9] پس آرامش بر آنها فرو فرستاد و به فتحی نزدیك پاداششان داد. این بدان جهت بود كه خدا از ایمان آنان آگاه بود و چنین باوری را محبوبشان ساخت و در دل های آنان بیاراست و كفر و نافرمانی را در نظرشان مكروه گردانید: «حبّب الیكم الایمان و زیّنه فی قلوبكم و كرّه الیكم الكفرو الفسوق و العصیان؛[10] در آیه بعدی خداوند این نكته را نیز فضل و نعمت الهی می داند: «فضلاً من اللّه و نعمهً و اللّه علیم حكیم؛[11] جهان اسلام و تمامی انسان ها مشاهده كردند كه ملت غیور ایران به بركت ایمان و پارسایی با دست تهی از ساز و برگ نظامی ابرقدرت ها را به زانو درآورد، انقلاب شكوهمند اسلامی را با همه مشكلاتی كه در پیش روی داشت، برق آسا به ثمر رسانید و نقشه های جنایتكاران تاریخ و نیز توطئه های ابرقدرت ها و گروهك های چپ گرا و راست گرا با قلبی مشحون از ایمان یكی پس از دیگری بی اثر ساخت، امام خمینی (ره) می فرمایند: «و خدا خواست كه با قدرت الهی، این تحول پیدا بشود، تحول معجزه آسا، یك تحولی كه زن و مرد و بچه و بزرگ در مقابل توپ و تانك بایستند و بگویند دیگر مسلسل اثر ندارد، مسلسل می كشت آنها را، لكن قدرت روحی این طور شده بود كه مشت شان را گره می كردند و می گفتند اثر ندارد...خدا بود كه قلب های ما را جوری كرد كه دیگر نترسیم از آن هیاهو و (دیگر) نتوانند آنها را به ما تحمیل كنند».[12]
[=microsoft sans serif]امام خمینی در جمع پزشكان قم در 16 اسفند 1357 فرمودند: «همین جهت كه دیروز از یك ستاره دار (درجه دار نظامی) آن طور خوف و وحشت می كرد مشتش را گره كرد، مقابل همه ایستاد و همه را بیرون كرد، این غیر از تقدیر الهی نیست، ایمان است، ایمان به خدا این كار را كرد.»[13] قلب های ضعیف، قوی شدند و از شهادت، فداكاری و مقاومت در برابر تهاجم نظامیان استقبال كردند، در فرازی از بیانات امام خمینی در 19 اردیبهشت 1358 آمده است: «اراده خدا طوری می كند كه یك ملت ضعیفی كه هیچ دستش نیست قیام می كند، اللّه اكبر می گوید و كم كم قشرها به او متصل می شوند، رودخانه های عظیم هی به آن متصل می شود ارتش (و) ژاندارمری به آن متصل می شود، یك اجتماع مركب از این چیزهایی كه با هم بد بودند، همه با هم خوب شدند و ارتش برای ملت، ملت برای ارتش و همه برای اسلام، این كاری بود كه خدا كرد.»[14]
[=microsoft sans serif]3- این حركت الهی دشمنان را دچار هراس ساخت، نیروهای مسلّح رژیم قادر بودند با امكانات نظامی پیشرفته از طریق هوا و زمین مردم تظاهر كننده را از بین ببرند و تمامی شهرهای ایران را بمباران كنند امّا خداوند رعبی در دل آنان افكند كه از چنین جنایتی منصرف شدند و حتی آنان به صف مردمی كه اللّه اكبر می گفتند پیوستند.
[=microsoft sans serif]4- مردم به یك نوع بیداری و آگاهی رسیدند و ناگهان احساس كردند چقدر در غفلت بسر می برده اند در واقع انقلاب آن زنجیرهای اسارت فكری و فرهنگی را از روح، ذهن و فكرشان برافكند «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال الّتی كانت علیهم»[3]. بارقه ای از جانب خداوند تبارك و تعالی همه اقشار را از خواب گرانی كه ابرقدرتها و عوامل استبداد، زمینه های آن را فراهم ساخته بودند، بیدار نمود این كه مردم فریاد می كردند ما اسلام می خواهیم باید كفر، نفاق و ستم نابود شوند و برای رسیدن به چنین منظوری جان خود را در طبق اخلاص نهادند و جوان ها و سایر طبقات با اشتیاق به میدان نبرد با دشمنان آمدند نمونه هایی از آن باران بیداری است كه امور محال و نشدنی را ممكن ساخت، این تحول روحی ناگهانی كه دل و ذهن و گرایش های همه را دگرگون ساخت و آنان را به سوی ارزش ها، فضایل و خوبی ها سوق داد از فساد و تباهی منزجر ساخت، همان برخاستن از خواب غفلت می باشد.
5 - زنان در دوران طاغوت بیش از اقشار دیگر مورد ستم و اجحاف قرار گرفتند و به رغم این كه برخی حقوق ظاهری و مصنوعی برایش در نظر گرفته بودند ولی به دلیل فضای فاسد و نا امن موجود، بسیاری از بانوان از مشاركت در فعالیت های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی محروم بودند اما بین سالهای 1356 و 1357 با حوادثی كه منجر به پیروزی انقلاب اسلامی گردید، در نگرش زنان تحولی جدّی پدید آمد و همین دگرگونی موجب گردید كه زنان در صحنه های انقلابی حضوری فعال و مشاركتی گسترده داشته باشند، امام خمینی كه به دلیل اوضاع آشفته رژیم منحط پهلوی نسبت به حضور زنان در تلاش های اجتماعی ابراز تردید و نگرانی می نمودند، در این ایام خود مشوّق ورود زنان به متن جامعه و بدست گرفتن مقدرات خود می شوند و بر این باور بودند كه زنان باید در مقدرات اساسی كشور دخالت نمایند و هر موقع كه اقتضا كند، قیام نمایند، امام اعتقاد داشتند اگر این انقلاب اسلامی هیچ نداشت به غیر از تحولی كه در بانوان مشاهده شد، همین برای ما كافی بود، حتی ایشان تحول ایجاد شده در زن ها را در جریان نهضت اسلامی بیش از تحول پیدا شده در مردان دانسته اند.[5] ایشان می فرمایند: «خواهران (در این انقلاب) حظّ وافر داشتند چون بانوان كه بیرون می آمدند مردم مهیّج می شدند و جمعیت ده مقابل یا صد مقابل می شد»[6] و در جای دیگر فرموده اند: «شما بانوان اثبات كردید كه در صف جلو(مبارزه) هستید، شما اثبات كردید كه مقدّم بر مردها هستید، مردها از شما الهام گرفتند.»[7]
[=microsoft sans serif]6- معمولاً انقلاب هایی كه در جهان انجام گرفته اند، اوضاع سیاسی واجتماعی را بهم ریخته اند امنیت روانی و اجتماعی را تهدید می كنند و از شهروندان آرامش و آسایش را سلب می نمایند امّا انقلاب اسلامی با همه قیام های دیگر كه در اعصار گذشته یا دهه های اخیر رخ داده، تفاوت بارزی دارد زیرا در سال های اول پیروزی به رغم برخی حركات منفی گروههای چپ و منافقین در مجموع نظام اسلام مستقر گردید و مردم كمتر مواجه با نگرانی و آشفتگی هایی كه معمولاً از عوارض تغییر رژیم است، گردیدند به تعبیر امام خمینی همه چیز بهتر از اوّل شد.[8] ایشان می فرمایند: «بحمداللّه آشفتگی هایی كه در انقلاب ایران شد، وقتی با دیگر انقلاب ها مقایسه شود، بسیار كم است (با وجود این كه) رژیم گذشته خرابكاری های زیادی كرد و اقتصاد ما را ورشكسته كرد.»[9] و در پیامی تلویزیونی تأكید می نمایند: «مردم ایران باید بدانند كه این انقلاب با سایر انقلاباتی كه در دنیا واقع شده است، فرق دارد. این انقلاب از باب این كه انقلابی اسلامی، انسانی بود ضایعات كمی به بار آورد و ما بحمد اللّه با كمی ضایعات به پیروزی بزرگی نایل شدیم.»[10] اگر واقعاً انقلاب، ریشه ای اسلامی و حامی غیبی نداشت به این سرعت كارهایش انجام نمی گرفت، قدرت معنوی امور آن را پیش می برد. امام خمینی متذكر گردیده اند: «درظرف یك سال و چند ماه تمام چیزهایی كه یك حكومت لازم دارد ملت ما بر آن رأی دادند و محقق كردند شما بدانید كه در بعضی از ممالك كه انقلاب كرده اند، انقلاب شیطانی، بعد از بیست سال بعد از سی سال باز قانون اساسی ندارند. این عراق كه حكومت جابر دارد و یك حكومت جابر یك حكومت جابر دیگر را از بین برده است با این كه با تمام قدرت دارد سركوب می كند ملت خودش را، نتوانسته تا حالا یك قانون اساسی برای خودش درست كند.»[11]
[=microsoft sans serif]7- تأثیر شگفت انقلاب اسلامی بر ملل كشورهای دیگر، این حركت ضمن این كه به مردمان جهان كمك كرد، خود را بازیابند و تحت تأثیر مثبت قدرت و ارزش های انقلابی برای مبارزه با استكبار و سلطه ابر قدرت ها مصمم تر گردیدند و مبارزات خویش را تشدید نمودند، آنان ضمن احساس نزدیكی با این حركت اسلامی، حمایت خویش را از انقلاب اسلامی به طرق گوناگون نشان دادند. مسلمانانی كه بینش ارزشی عمیق نداشتند توانستند مجدداً هویت ارزشی خود را كشف نمایند و با اسلام به عنوان دینی پویا، زنده و انقلابی آشنا شوند، نوعی هم بستگی بین مسلمانان جهان آشكار گردید و اختلافات جزئی فرقه ای را كنار نهاده و با احساس وحدت، برادری و هم دلی برای رهایی از یوغ قدرت های بزرگ می كوشند. تأثیر انقلاب اسلامی بر ژئوپلیتیك جهان سبب شده است كه امپریالیسم جهانی در استراتژی خود تجدید نظر كند و از تأثیر وسیع این خورشید فروزان بر بخش های تحت سیطره خود جلوگیری نماید همچنین انقلاب چهره های ارتجاعی و دست نشاندگی برخی رژیم های حاكم بر كشورهای اسلامی را افشا نمود و به همین دلیل آنان احساس خطر نموده و برای تضعیف انقلاب اسلامی از هیچ كوششی فروگذاری نمی كنند.[12]
[=microsoft sans serif]شكر گزار این نعمت باشیم
[=microsoft sans serif]در مقابل این همه بركت و نعمت كه انقلاب اسلامی برایمان به ارمغان آورده است باید شكر گذاری و سپاس خویش را نشان دهیم و این ویژگی را در عمل و رفتار پیاده كنیم، همه اعم از اقشار جامعه و كارگزاران و مسؤولین باید به تكلیف شرعی و اسلامی خود عمل كنند، این صبغه الهی را حفظ كنند، برای رضای خدا در میدان های علم، فرهنگ و اقتصاد گام نهند تا خدا آنها را هدایت، اعانت و همراهی كند، تمام آحاد جامعه به تربیت، تزكیه و خودسازی درونی نیاز دارند و اگر به این مقصد روی آورند شیاطین در قلوب آنان لانه نمی كنند.
[=microsoft sans serif]به كمال و معنویت نزدیك می شوند، آنهایی كه مقامی دارند باید بیشتر مراقب باشند و آن گرایش های نفسانی را اگر از وجود خود پالایش نكنند به وضع ناگواری مبتلا می شوند زیرا سقوط آنهایی كه بر قله ها و ارتفاعات قرار گرفته اند از آنهایی كه بر زمین هموار فرو می افتند بسیار بدتر و خطرناك تر است، وقتی نظامی ادعای اسلامی بودن دارد باید بكوشد مفاسد و نواهی از جامعه رخت بربندد و با امكانات و تجهیزاتی كه در اختیار می باشد لازم است اصل استوار امر به معروف و نهی از منكر زنده و جاری و ساری باشد و در میان مردم چون بوستانی عطر افشانی كند و نه آن كه خدای ناكرده مردم مؤمن، شهید داده، جانبازان، بسیجیان وارسته و رزمندگان دلاور از باتلاق های گناه، ابتذال و برنامه ها و حركت های ضد ارزشی و نشریات مخرّب و وهن انگیز شكوه و گلایه كنند و برخی كارگزاران را برای زمینه سازی چنین اموری مورد انتقاد قرار دهند و از این بابت نگران و آشفته باشند.
پس عملی نمودن آن را با شتاب افزون تر در برنامه كار خود قرار دهند. امام خمینی می فرمایند: «شكرگزاری در این نعمت بزرگ این است كه اولاً تقوا را پیشه خود كنیم و خدای تبارك و تعالی را در تمام امور حاضر و ناظر ببینیم...همه عالم محضر خداست، هرچه واقع می شود در حضور خداست...»
[1][/HR][1] . سوره فاطر، آیه دوم.
[2] . درجستوی راه از كلام امام، دفتر دهم، ص 114.
[3] . مجله نگهبان، شماره 56، ص 9.
[4] . پیرامون انقلاب اسلامی، شهید دكتر بهشتی، ص 54 - 53.
[5] . در جستجوی راه از كلام امام، همان دفتر، ص 147.
[6] . همان، ص 167.
[7] . روزنامه اطلاعات، شماره 22131.
[8] . انقلاب ایران و مبانی رهبری امام خمینی، سایروس برآم، ترجمه پ شیرازی، ص 3، 10، 18، 76.
[9] . صبح امید(ویژه نامه روزنامه اطلاعات)، شماره 22122، ص 3.
[10] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر 10، ص 146.
[11] . همان، ص 125.
[12] . همان، ص 172.
[/HR][1] . بیانات آیه اللّه لنكرانی، سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج 6، ص 115.
[2] . صبح امید، ص 3.
[3] . نك: ندای حق، ص 118.
[4] . صبح امید، ص 3.
[5] . نك در جستجوی راه از كلام امام، دفتر دهم، ص 136، 148، نیز دفتر 22، ص 235.
[6] . صحیفه نور، ج سوم، ص 352.
[7] . همان، ص 300.
[8] . سوره فتح، آیه 4.
[9] . سوره فتح، آیه 18.
[10] . سوره حجرات، آیه 7.
[11] . همان، آیه 19.
[12] . صحیفه نور، ج 4، ص 131 - 130.
[13] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر 10، ص 128.
[14] . صبح امید، ص 3.
[/HR][1] . صحیفه نور، ج 7، ص 468.
[2] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر 10، ص 126.
[3] . سوره اسری، آیه 36.
[4] . روزنامه اطلاعات 24 بهمن 1361.
[5] . تأملی بر جایگاه زن، جلد اول، ص 255 - 254.
[6] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر ده، ص 143.
[7] . حدیث ولایت، ج 4، ص 367 - 366.
[8] . سیمای زن، در كلام امام خمینی، ص 96.
[9] . روزنامه جمهوری اسلامی، 23 خرداد، 1361.
[10] . صحیفه نور، ج 5، ص 137.
[11] . همان، ج سوم، ص 279.
[12] . همان،ج 7، ص 469.
[/HR][1] . اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، دكتر ابوالفضل عزتی، ص436.
[2] . صبح امید، ص 3.
[3] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر 22، ص 191.
[4] . روزنامه اطلاعات، شماره 23111، ص 2.
[5] . مروری كوتاه بر دستاوردهای بهداشتی درمانی پس از انقلاب، دكتر علی اكبر سیاری، جام جم، شماره 802، سال سوم، ص12.
منبع:انديشه قم