عاشورای حسینی سرچشمه انقلاب اسلامی

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عاشورای حسینی سرچشمه انقلاب اسلامی

عاشورای حسینی سرچشمه انقلاب اسلامی آنچه در عاشورای سال شصت و یك هجری اتفاق افتاد گرچه به ظاهر یك حادثه می نمود، اما حماسه ای عظیم و تكان دهنده بود كه وجدانهای خفته را بیدار كرد و خون رشادت و آگاهی را در رگهای امت اسلامی دوانید. در واقع عاشورا به مكتبی تبدیل گردید كه ستمدیدگان را بر ضد ظلم شورانید. از این رو ائمه هدی - علیهم السلام - بر حادثه كربلا به عنوان برنامه ای تحول آفرین، احیاگر و بسیج كننده تاكید داشتند و همواره می كوشیدند تا آن را زنده و سازنده نگه دارند.

امام خمینی - رحمه الله - كه به حق در سخن و رهنمود، در قیام و عمل و در حفظ میراث عاشورا اسوه بی بدیلی در تاریخ معاصر تشیع بود، می فرمود: «دستور آموزنده كل یوم عاشورا و كل ارض كربلا باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین. عاشورا قیام عدالتخواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران كاخ نشین و مستكبران غارتگر بود و دستور آن است كه این برنامه سر لوحه زندگی امت در هر روز و در هر سرزمین باشد.»[1]

آن رهبر فرزانه در عمل این دیدگاه خود را پیاده كرد و با الهام از عاشورای حسینی در مقابل یزیدیان زمان ایستاد و بساط ظلم و ستم را از سرزمین ایران برچید.

[=arial narrow]رهبر كبیر انقلاب، پیوستگی انقلاب اسلامی با عاشورا را خودش اینگونه بیان می فرماید: «روزهایی كه بر ما گذشت عاشورای مكرر بود و میدانهاو خیابانها و كوی و برزنهایی كه خون فرزندان اسلام در آن ریخت كربلای مكرر،... هفده شهریور مكرر عاشورا و میدان شهدا مكرر كربلا كاخ ستمگری را با خون درهم كوبید. كربلای ما كاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت.»[2]

[=arial narrow]تاثیرپذیری انقلاب اسلامی از حماسه حسینی

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - با تاثیرپذیری از سرمشقهای نهضت امام حسین - علیه السلام - توانست مسلمانان را رهبری كرده و انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. در واقع انقلاب اسلامی ایران در پیروی از این سرمشقها متاثر از قیام امام حسین - علیه السلام - است.

[=arial narrow]در این مقاله به صورت مختصر ضمن ترسیم برخی از سرمشقهای نهضت امام حسین - علیه السلام -، تاثیرپذیری انقلاب اسلامی از آنها با رهبری امام خمینی را تبیین خواهیم كرد.

[=arial narrow]سرمشقهای نهضت امام حسین - علیه السلام -

[=arial narrow]1- سازش ناپذیری با باطل و ستم

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - بر ترسیم دو جناح حق و باطل و مبارزه قاطع با اهل فساد و ستم به معنای عام آن و سازش ناپذیری با آن تاكید می ورزید و در هدف خویش در این راستا از قاطعیت، عزم راسخ و تغییر ناپذیری برخوردار بود.

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - این سخن استوار امام حسین - علیه السلام - را به یاد داشت كه خطاب به برادرش محمد حنفیه فرمود: «یا اخی والله لو لم یكن فی الدنیا ملجا و لا ماوی لما بایعت یزید بن معاویه[3]؛ برادرم! به خدا سوگند اگر در دنیا پناه و پناهگاهی وجود نداشته باشد، هرگز با یزید بیعت نمی كنم.» بدین جهت فریاد زد: «(آیا) خمینی می تواند تفاهم كند با ظلم. خمینی آنجا هم كه بود مجد اسلام را حفظ می كرد، (آیا) می تواند حفظ نكند؟ اسلامی كه پیغمبر اكرم - صلی الله علیه و آله - این قدر زحمت كشیده است (آیا) خمینی و امثال خمینی می توانند یك چیزی بگویند كه بر خلاف مصالح اسلام باشد؟»[4]

[=arial narrow]امام حسین - علیه السلام - در منزل بیضه فرصتی بدست آورد تا با سپاهیان حر سخن گوید و حقایقی را با آنان در میان بگذارد و دلیل قیام و انگیزه مبارزه خود را اعلام كند. آن حضرت در آنجا فرمود: «ایها الناس ان رسول الله قال من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناكثا عهده مخالفا لسنه رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان فلم یغیر علیه بفعل و لا قول كان حقا علی الله ان یدخله مدخله؛[5] ای مردم! رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: هر كس سلطان زورگویی را ببیند كه حرام خدا را حلال نموده و پیمان الهی را در هم می شكند، با سنت پیامبر خدا از در مخالفت برآمده، در میان بندگان خدا راه گناه و عداوت در پیش می گیرد، ولی او در مقابل چنین فرد جائری با عمل و یا گفتاری اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است كه او را به محل همان سلطان زورگو (آتش جهنم) داخل كند.»

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - نیز هشدار می داد: «اینهایی كه به امور جامعه و مصیبتهای مردم اهتمام ندارند و از جنایاتی كه در كشور اسلامی می شود غافلند و ساكتند و سرگرم خوردن و لذت بردن و زندگی مادی خود هستند، مصداق همان آیه شریفه اند: «یتمتعون و یاكلون كما تاكل الانعام و النار مثوی لهم [6] ؛ «بهره می برند و می خورند چنانكه حیوانات می خورند و جایشان جهنم است.»[7]

[=arial narrow]

[=arial narrow]2- فداكاری برای احیاء حق

[=arial narrow]زنده نگاه داشتن عاشورا به معنی زنده ماندن تمام ارزشهای والای الهی و انسانی است؛ یعنی مصونیت جامعه در برابر تمام سلطه گریها، استبدادها و جهالتها و تلاش در جهت احیای فضایل و فداكاری در این راه. حضرت امام حسین - علیه السلام - انگیزه قیام خود را در این موضوع مهم و اساسی چنین بیان می دارد:

[=arial narrow]«الا ترون الی الحق لایعمل به و الی الباطل لایتناهی عنه لیرغب المؤمن فی لقاء الله فانی لا اری الموت الا سعاده والحیاه مع الظالمین الا برما؛[8]

[=arial narrow]آیا نمی بینید كه به حق عمل نمی شود و از باطل رو گردانی وجود ندارد. شایسته است (در چنین وضعی) انسان با ایمان به سوی دیدار پروردگار بشتابد. پس من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز ملال و دلتنگی نمی دانم.»

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - نیز بر رویش فضیلت و محو رذائل اهتمام می ورزید و در این راستا از هر گونه مجاهدت مضایقه نمی نمود. او برای رسیدن به چنین مقصد مقدسی قیام عاشورا را تذكر می داد و می فرمود: «سید الشهداء - علیه السلام - برای اسلام خودش را به كشتن داد.»[9] و می فرمود: «حضرت سیدالشهداء - علیه السلام - را كشتند اما (این كشته شدن) اطاعت خدا بود، برای خدا بود، تمام حیثیت برای او بود. از این حیث هیچ شكستی در كار نبود.» [10]

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - درباره حركت خودش در راه احیای حق می فرماید: «من مصمم هستم كه از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خودشان بنشانم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالی با عذر وفود كنم.» [11]

[=arial narrow]و در جای دیگر آمادگی خود را برای شهادت در راه پیروزی انقلاب اعلام نموده و می فرمایند: «اگر با كشتن من انقلاب به نتیجه كامل خود برسد چرا به چنین امری راضی نباشم؟» [12]

[=arial narrow]امام در جهت محو عواملی كه فضیلتها را از بین برده اند و نیز برای مبارزه با رژیم پهلوی به عنوان عامل رذالت و مانع احیای ارزشها فریاد می زند: «من هرگز حتی برای یك لحظه هم موضع خود را تغییر نمی دهم. این تكلیف الهی است و در صورت سكوت مسئول خواهم بود.» [13]

[=arial narrow]

[=arial narrow]3- تحول روحی

[=arial narrow]حضرت امام حسین - علیه السلام - در یاران و اصحاب خویش آنچنان تحول روحی و فكری ایجاد نمودند كه هر كدام در فداكاری و ایثار بر یكدیگر سبقت می گرفتند، مثل اینكه به یك كانون نور وصل شده بودند. همه می گفتند با قلب و سینه هایمان از تو دفاع خواهیم كرد:

[=arial narrow]گر بر كنم دل از تو و بر دارم از تو مهر

[=arial narrow]این مهر بر كه افكنم آن دل كجا برم

[=arial narrow]امام حسین - علیه السلام - خود، یاران خویش را چنین معرفی می كند:

[=arial narrow]«اما بعد فانی لا اعلم اصحابا اوفی و لا خیرا من اصحابی و لا اهل بیت ابر و لا اوصل و لا افضل من اهل بیتی فجزاكم الله عنی خیرا؛ [14]

[=arial narrow]اما بعد، من یارانی با وفاتر و بهتر از اصحاب خود و اهل بیتی نیكوتر و بهتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. پس خداوند از طرف من به شما پاداش خیر دهد.»

[=arial narrow]نمونه های وارستگی، ایثار و پایداری یاران و اهل بیت امام حسین - علیه السلام - را می توان در محورهای ذیل مشاهده كرد:

[=arial narrow]الف) وقتی آن حضرت در شب عاشورا فرمود: «الا و انی قد اذنت لكم فانطلقوا جمیعا فی حل لیس علیكم منی ذمام؛ [15] آگاه باشید كه به همه شما اجازه دادم، پس همه شما بدون این كه هیچ بیعتی از من بر شما باشد، بروید»، حضرت عباس - علیه السلام -، دیگر برادران امام، پسران برادرش و دو فرزند عبدالله بن جعفر نخستین كسانی بودند كه سخن گفتند و خاطر نشان ساختند كه ما چنین نخواهیم كرد. ما بعد از تو نخواهیم ماند و خداوند ما را بعد از تو زنده ندارد.

[=arial narrow]ب) در همین ماجرا، مسلم بن عوسجه برخاست و گفت: «والله لو علمت انی اقتل ثم احیی ثم احرق حیا ثم اذری - یفعل ذلك بی سبعین مره - ما فارقتك حتی القی حمامی دونك فكیف لا افعل ذلك و انما هی قتله ثم هی الكرامه التی لا انقضاء لها ابدا؛ [16] به خدا سوگند اگر بدانم كه كشته می شوم، سپس زنده می شوم، آنگاه زنده زنده سوزانده شوم و دوباره زنده ام كنند و به بادم دهند و هفتاد بار این كار تكرار شود، دست از تو بر ندارم تا مرگ خویش را دریاری تو دریابم. چگونه این كار را نكنم با اینكه جز یك كشتن نیست، سپس برای آن كرامتی است كه هرگز پایان نمی پذیرد.»

[=arial narrow]ج) در همان لحظات حساس به محمد بن بشر حضرمی كه از اصحاب امام بود گفتند: پسرت در سرحدات ری اسیر شده است. گفت: به خدا جان او و جان خود را در راه خدا حساب می كنم. آیا من بعد از حسین - علیه السلام - زنده بمانم؟ وقتی كه امام حسین - علیه السلام - سخن او را شنید فرمود: خدایت رحمت كند.

[=arial narrow]عاشورای حسینی سرچشمه انقلاب اسلامی برو او را از اسارت برهان. جواب داد: چگونه شما را رها كنم؟

[=arial narrow]د) در لحظات واپسین شب عاشورا دو نفر از یاران امام با هم شوخی می كردند. بریر از زهاد و پارسایان و عارفان وارسته، در آن موقع حساس از شدت شادمانی در پوست خویش نمی گنجید و مدام لبخند بر لبهایش جاری بود و مزاح می كرد، به نحوی كه حالت سرور او اعتراض و انتقاد عده ای از اصحاب را برانگیخت و موجب تعجب آنان شد.

[=arial narrow]ه) در شب عاشورا، وقتی امام حسین - علیه السلام - فرمود هر كس از اصحاب و یاران بماند فردا شهید می شود، قاسم كه این سخنان را شنید، عرض كرد: آیا من هم از كشته شدگان خواهم بود؟ امام - علیه السلام - به او پاسخ مثبت داد، اما قبل از آنكه به پرسش قاسم پاسخ گوید از وی پرسید: «یا بنی كیف الموت عندك؛ فرزندم! مرگ نزد تو چگونه است؟» قاسم جواب داد: «یا عم احلی من العسل؛ [1] عموجان! از عسل شیرین تر است.»

[=arial narrow]

[=arial narrow]و) عقبه بن سمعان كه از یاران و همراهان كاروان امام - علیه السلام - بود می گوید: در منزل قصر بنی مقاتل امام را خواب سبكی فرا گرفت در حالی كه سوار بر اسب بود. بزودی دیدگانش را باز فرمود و دو یا سه بار آیه استرجاع را بر زبان جاری كرد. حضرت علی اكبر - كه پشت سر پدرش در حال حركت بود - چون شنید كه بر زبان مبارك امام كلمه استرجاع جاری شده است، علتش را پرسید. حضرت فرمود: فرزند عزیزم، اندكی به خواب رفتم كه سواری عنان اسب مرا كشید و گفت: «القوم یسیرون و المنایا تسری الیهم؛ این جمعیت حركت می كنند و بلاها (و مرگ) به سوی آنان حركت می كند.» علی اكبر - علیه السلام - عرض كرد: «او لسنا علی الحق؛ آیا ما بر حق نیستیم؟» امام فرمود: «بلی والذی الیه مرجع العباد؛ سوگند به آنكه بازگشت بندگان به سوی اوست، اینچنین است.» علی اكبر - علیه السلام - عرض كرد: فاذا لانبالی، نموت محقین؛ [2] پس باكی نداریم، ما در حالی كه بر حق هستیم می میریم.»

[=arial narrow]

[=arial narrow]قویترین عامل تحول

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - برای ایجاد تحول اساسی و بنیادی در امت اسلامی ایران به سراغ قویترین عامل تحول روحی امت اسلامی رفت و با درك صحیح و عمیق از مكتب امام حسین - علیه السلام - و توانایی ارائه برنامه ای رشد دهنده، سوژه كربلا را به كار گرفت؛ زیرا می دانست هیچ موضوعی مانند آن در اعماق جان شیعیان نفوذ نكرده است. آنان در هیچ واقعه ای به این میزان اشك نریخته و سوگواری نكرده و در هیچ مراسمی اینگونه به میدان نیامده اند. به علاوه این قیام آیینه تمام نمای ارزشهای انسانی و معنوی است و اوج ایثار، حماسه، عبادت و شوق ملكوتی را به نمایش می گذارد.

[=arial narrow]امام كه در مكتب تربیتی حضرت سیدالشهداء رشد كرده بود، با تعالیم عاشورایی خویش مردم را متحول نمود.

[=arial narrow]او می فرمود: «حضرت سیدالشهداء به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم و در مقابل حكومت جائر چه باید كرد.» [3]

[=arial narrow]«سیدالشهداء و اصحاب و اهل بیت او آموختند تكلیف را، فداكاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان. آنها به ما فهمانیدند كه در مقابل حكومت جور نباید زنها بترسند. نباید مردها بترسند.» [4]

[=arial narrow]سرانجام امام در بسیج مردم علیه حكومت جور و محو اسباب ستم و تعدی، موفق به تحول روحی در مردم با استفاده از چشمه جوشان كربلا گردید. امام خود به این دگرگونی درونی مردم اشاره دارند و می فرمایند: «من خدا را شكر می كنم كه... یك تحول اساسی در ملت ما پیدا شد. تحولهای معنوی پیدا شد كه این تحولها را نمی توانیم اسمی رویش بگذاریم، الا این كه به دست خدا بود.» [5] حتی امام این تحول را از پیروزی بر رژیم استبدادی مهمتر می داند و می فرماید: «تحول در ایران پیدا شده، تحول روحی كه از غلبه ای كه بر طاغوت بود و او را عقب زد مهمتر و تمام دنیا متحیر شدند از تحول روحی كه در ملت پیدا شد.» [6]

[=arial narrow]امام از اینگونه تحول روحی و استقامت و مقاومت مردم در برابر ستم و تجاوز تقدیر می نماید و می فرماید: «اینجانب از فداكاری ملت ایران تشكر كرده و قدرت و عظمت او را در پناه قرآن و احكام اسلام از خداوند متعال با تضرع خواهانم.» [7]

[=arial narrow]

[=arial narrow]4- امر به معروف و نهی از منكر

[=arial narrow]در قیام حضرت امام حسین - علیه السلام - سه موضوع نقش اساسی دارند:

[=arial narrow]1- بیعت: عوامل حكومت اموی اصرار داشتند كه از امام حسین - علیه السلام - بیعت بگیرند، اما آن حضرت با شدت در مقابل این تقاضا مقاومت نمود و به هیچ وجه حاضر به بیعت با یزید نگردید. همین امتناع از بیعت مشعل عاشورا را روشن كرد.

[=arial narrow]2- دعوت مردم كوفه: گرچه امام حسین - علیه السلام - بر حسب آگاهیهای مختص امامت و پیشگوئیهای جدش رسول اكرم - صلی الله علیه و آله - به فراخوانی مردم كوفه خوشبین نبود و به لحاظ مسائل اجتماعی - سیاسی این شهر را بخوبی می شناخت، با این وجود موضوع اتمام حجت مطرح می گردد و امام حسین - علیه السلام - دعوت كوفیان را می پذیرد.

[=arial narrow]3- سومین عامل كه نیروی محركه قیام عاشوراست، موضوع امر به معروف و نهی از منكر می باشد. [8] حضرت امام حسین - علیه السلام - در وصیت به برادرش محمد حنفیه پس از شهادت به یگانگی خداوند و رسالت حضرت محمد - صلی الله علیه و آله - و روز جزا، فرمودند: «و انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی؛ ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنكر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب؛ [9] من برای تفریح و تكبر و فساد و ستم قیام نكردم، بلكه خروج من برای اصلاح امت جدم می باشد. من می خواهم امر به معروف و نهی از منكر كنم و به سیره و سنت جد و پدرم علی بن ابی طالب علیهما السلام رفتار كنم.»

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - نیز می فرمود:

[=arial narrow]«ما كه تابع حضرت سیدالشهداء هستیم باید ببینیم ایشان چه وضعی در زندگی داشت. قیامش، انگیزه اش نهی از منكر بود كه هر منكری باید از بین برود من جمله قضیه حكومت جور، حكومت جور باید از بین برود.» [10]

[=arial narrow]همچنین رهبری انقلاب اسلامی در این خصوص به حماسه حسینی توجه كرده و به مبلغان و خطیبان اصرار می كند كه با استفاده از عاشورا ریشه ستم و خیانت را - كه منكرات بزرگی هستند - قطع كنند: «اكنون كه ماه محرم است، چون شمشیرهای الهی در دست سربازان اسلام و روحانیون معظم و خطبای محترم و شیعیان عالی مقام سیدالشهداست، باید حد اعلای استفاده از آن را بنمایند و با اتكا به قدرت الهی ریشه های باقی مانده این درخت ستمكاری را قطع نمایند.» [11]

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - در جای دیگر می گوید: «سیدالشهداء چه كرد و چه بساط ظلمی را بهم زد و ما هم چه كرده ایم... ما محمدرضا را از این مملكت بیرون كردیم... آن همه مفاسد و غیره وجود ندارد. این یك نعمت بزرگی است.» [12]

[=arial narrow]

[=arial narrow]5- عزت آفرینی و شكست ناپذیری

[=arial narrow]در مكتب امام حسین - علیه السلام - كرامت و شرافت انسان ارزش دارند و سربلندی و عدم تسلیم در برابر دنیاطلبان و ستمگران اصل مهم و استواری می باشد. آن امام همام وقتی در محاصره كامل سپاه پلیدی قرار گرفت فرمود: «لا والله لا اعطیكم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید؛ [13] نه به خدا سوگند، من دست ذلت به شما نخواهم داد و هرگز مانند بردگان فرار نمی كنم.»

[=arial narrow]روز عاشورا، امام حسین - علیه السلام - خطاب به اراذل و تبهكاران اموی فرمود: «الا و ان الدعی بن الدعی قد ركز بین اثنتین بین السله و الذله و هیهات منا الذله یابی الله ذلك لنا و رسوله والمؤمنون و حجور طابت و طهرت؛ [14] آگاه باشید كه زناكار پسر زناكار مرا میان مرگ و ذلت قرار داده است، ولی ذلت از ما دور است. خدا و رسولش و انسانهای با ایمان و دامنهای پاك و پاكیزه از قبول آن برای ما امتناع می كنند.»

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - كه از نسل آن اسوه حماسه آفرینان بود همچون اجداد طاهرینش هرگز زیر بار ذلت نرفت. او رنج تبعید و آوارگی را پذیرفت و برای خطرات جانی مهیا گشت ولی حسرت یك سازش جزئی را بر دل طاغوت و استكبار نهاد. او در مسیر مبارزه با ستم و تجاوز، و رهبری انقلاب اسلامی كرارا آموزه های عزت آفرین عاشورا را مورد تاكید و درس آموزی قرار می داد.

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - در یكی از بیانات خود خطاب به كارگزاران طاغوت فرمود:

[=arial narrow]«من اكنون قلب خود را برای سر نیزه های مامورین شما حاضر كرده ام ولی برای قبول زورگوئیها و خضوع در مقابل جباریهای شما حاضر نخواهم كرد.» [15]

[=arial narrow]آن روح قدسی در هیچ شرایطی از مواضع اصولی خود دست بر نداشت و در مقابل استكبار و اهل شرك و نفاق فریاد برآورد: «هیهات كه خمینی در برابر تجاوز دیو سیرتان و مشركان و كافران به حریم قرآن كریم و عترت رسول خدا و امت محمد و پیروان ابراهیم حنیف ساكت و آرام بماند و یا نظاره گر صحنه های ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خمینی یكه و تنها بماند، به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بت پرستی است ادامه می دهم و به یاری خدا در كنار بسیجیان جهان اسلام خواب را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی كه به ستم و ظلم خویش اصرار می نمایند سلب خواهم كرد.» [16]

[=arial narrow]امام خمینی - رحمه الله - با تاثیرپذیری از حماسه عاشورا و خطبه های پرهیجان امام حسین - علیه السلام - به دنیای استكبار چنین هشدار می دهد: «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می كنم كه اگر جهانیان بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی آنان از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگتری كه شهادت است می رسیم... و از مرگ شرافتمندانه استقبال می كنیم ولی در هر حال پیروزی و موفقیت با ماست.» [17]


[/HR][1] . صحیفه نور، ج 9، ص 57 .
[2] . همان .
[3] . بحار الانوار، ج‏44، ص‏329؛ مقتل عوالم، ص‏54 و مقتل خوارزمی، ج‏1، ص‏188 .
[4] . صحیفه نور، ج‏1، ص‏70 .
[5] . الكامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج‏3، ص 208؛ انساب الاشراف، ج‏3، ص 171 .
[6] . محمد/12 .
[7] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر شانزدهم، ص‏498 .
[8] . مثیرالاحزان، ابن نماحلی، ص 22؛ تحف العقول، ص‏174 و لهوف، ص‏69 .
[9] . تبیان (آثار موضوعی)، دفتر یازدهم، ص 212 .
[10] . همان .
[11] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر ششم، ص‏55 .
[12] . همان . ص 60 .
[13] . همان . ص 61 .
[14] . تاریخ طبری، ج 5، ص 418؛ كامل ابن اثیر، ج 3، ص 285 و نفس المهموم، ص 227 .
[15] . نفس المهموم، صص 228- 227 .
[16] . همان .

[/HR][1] . مدینه المعاجز، ج‏4، ص‏214، حدیث 295؛ نفس المهموم، ص‏230 و موسوعه كلمات الامام الحسین علیه السلام، پژوهشكده باقر العلوم علیه السلام، ص‏402.
[2] . ابصار العین، ص 86؛ مثیر الاحزان، جواهری، ص‏33 و الفتوح، ابن اعثم، ص‏873 .
[3] . صحیفه نور، ج‏3، ص 225 .
[4] . همان، ج 17، ص 59 .
[5] . روزنامه اطلاعات، 20/2/1358 .
[6] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر نهم، ص 224 .
[7] . مجموعه‏ای از مكتوبات امام خمینی رحمه الله، ص 370 .
[8] . با استفاده از بحثهای شهید مطهری رحمه الله در كتاب عنصر امر به معروف و نهی از منكر در نهضت‏حسینی .
[9] . مقتل عوالم، ص‏54؛ مقتل خوارزمی، ج‏1، ص‏188 و ملحقات احقاق الحق، ج‏11، ص 602 .
[10] . صحیفه نور، ج 20، ص 189 .
[11] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر دهم، ص 224 .
[12] . همان، دفتر شانزدهم، صص 549- 548 .
[13] . الارشاد، شیخ مفید، ج‏2، صص 101- 100 .
[14] . نفس المهموم، ص 149؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج‏1، ص‏302 .
[15] . كلمات قصار (پندها و اندرزها)، امام خمینی رحمه الله، ص 228 .
[16] . فرازهای فروزان، از نگارنده، به نقل از صحیفه نور، ج 20، ص 227 .
[17] . صحیفه نور، ج 20، ص 118 .