جمع بندی حواله دنيا به آخرت

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حواله دنيا به آخرت

سلام

چرا بايد باور كنيم كه خواسته ها و آرزوهايي كه متعلق به اين دنيا است در عالمي ديگر پاسخ داده ميشود؟ فكر نميكنيد طرح و ايده بهشت صرفا از دل ناكامي ها و بي عدالتي هاي دنيا درآمده است تا شايد مرحمي باشد بر دل ساده دلاني مثل من؟!
اگر خدا وند استجابت كننده است چرا در همين دنيا استجابت نمي كند؟ اينكه هر چيزي را بخواهيم به آخرت حواله بدهيم بيشتر شبيه عوام فريبي است ، اين طور نيست؟

با نام الله





کارشناس بحث: استاد رئوف

معلق;360353 نوشت:
سلام

چرا بايد باور كنيم كه خواسته ها و آرزوهايي كه متعلق به اين دنيا است در عالمي ديگر پاسخ داده ميشود؟ فكر نميكنيد طرح و ايده بهشت صرفا از دل ناكامي ها و بي عدالتي هاي دنيا درآمده است تا شايد مرحمي باشد بر دل ساده دلاني مثل من؟!
اگر خدا وند استجابت كننده است چرا در همين دنيا استجابت نمي كند؟ اينكه هر چيزي را بخواهيم به آخرت حواله بدهيم بيشتر شبيه عوام فريبي است ، اين طور نيست؟



با سلام خدمت شما دوست گرامی

در پاسخ به سوال شما، توجه به چند امر حایز اهمیت است :

- اولا این چنین نیست که هرچیزی را که بخواهیم، خداوند به جهان دیگر حواله دهد و در این دنیا مستجاب نکند. در موارد بسیاری خداوند خواسته های انسان ها را برآورده می کند(ممکن است ما گاهی فراموش کنیم و باید به گذشته مراجعه کنیم تا الطاف الهی را به یاد آوریم)، اما برآورده شدن این خواسته ها بر شرایطی متوقف است:

- امر خواسته شده باید برای فرد دارای خیر و نیکی باشد و به عبارت دیگر به مصلحت فرد باشد. بارها دیده ایم که در پی اموری بوده ایم ولی پس از گذشت مدتی متوجه شده ایم که آن مسئله اساسا به نفع ما نبوده است و ما تصور می کردیم که خیر است. خداوند مهربان، فارغ از ناراحتی های زودگذر ما به مصلحت کلی ما نظر دارد و برای برآورده کردن حاجات با توجه به آنها دعاها را مستجاب می کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (1) شايد چيزی را، ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزی را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد خدا می داند و شما نمی دانيد

- مسئله دیگر این است که گاهی برخی از دعاها مستجاب نمی شوند به جهت آنکه فرد مرتکب گناهانی شده است که مانع از استجابت دعاهای او می شود. چنانچه حضرت امیر نیز در دعای کمیل می فرماید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ وتُنْزِلُ الْبَلاَءَ (2)پروردگارا ببخش گناهی که دعایم را حبس می کند و باران بلا بر من می بارد. فلذا در آداب دعا کردن، استغفار کردن نیز بیان شده است (رعایت آداب دعا در استجابت آن بسیار موثر است.)

- گاهی دعا علی رغم به مصلحت بودن مستجاب نمی شود تا فرد مورد آزمایش قرار گیرد که تا چه میزان به خداوند و حکمت و مهربانی او ایمان دارد و آیا با برآورده نشدن یک درخواستش، ایمانش به خدا سست می شود یا اینکه همچنان استوار است.

- تمام این مسائل در حالی است که دعاهایی که مستجاب نشده است، موجب بخشش گناهان و افزایش حسنات فرد می شود تا جایی که در حدیثی می خوانیم که امام صادق(ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند».(3)

- مطلب دیگر این است که علاوه بر شرایط گذشته، باید به این مسئله توجه کرد که این جهان به جهت مادی بودنش، دارای محدودیت هایی است و بخش مهمی از خواسته های بشر امکان تحقق در این جهان را ندارد فلذا چنین آرزوهایی در جهان دیگر که دارای چنین محدودیت هایی نیست، می تواند تحقق یابد.

موفق باشید


1. بقره 216
2. دعای کمیل
3. اصول کافی، ج 4، ص 247.

معلق;360353 نوشت:
چرا بايد باور كنيم كه خواسته ها و آرزوهايي كه متعلق به اين دنيا است در عالمي ديگر پاسخ داده ميشود؟ فكر نميكنيد طرح و ايده بهشت صرفا از دل ناكامي ها و بي عدالتي هاي دنيا درآمده است تا شايد مرحمي باشد بر دل ساده دلاني مثل من؟!
اگر خدا وند استجابت كننده است چرا در همين دنيا استجابت نمي كند؟ اينكه هر چيزي را بخواهيم به آخرت حواله بدهيم بيشتر شبيه عوام فريبي است ، اين طور نيست؟

سلام
جواب شما برادر گرامی :

[سوره الشورى (42): آيات 27 تا 31]
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ

لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ (27) وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ (28) وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَلى‏ جَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ (29) وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ (30) وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ (31)
ترجمه:
27- هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد
در زمين طغيان و ستم مى‏ كنند، لذا به مقدارى كه مى‏ خواهد نازل مى‏كند كه او نسبت به بندگانش آگاه و بينا است.
28- او كسى است كه باران نافع را بعد از آنكه مايوس شدند نازل مى‏ كند، و دامنه رحمت خويش را مى ‏گستراند، و او ولى و حميد است.
29- و از آيات او است آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها خلق و منتشر نموده، و او هر گاه بخواهد قادر بر جمع آنها است.

30- هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام داده‏ايد، و بسيارى را نيز عفو مى‏ كند.
31- و شما هرگز نمى‏توانيد در زمين از قدرت خداوند فرار كنيد، و غير از خدا هيچ ولى و ياورى براى شما نيست!
شان نزول:
از" خباب بن ارت" صحابى معروف نقل شده كه آيه نخست (وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ ...)
در باره ما نازل شد، و اين به خاطر آن بود كه ما به اموال فراوان طوايف" بنى قريظه" و" بنى نظير" و" بنى قينقاع" از يهود نظر افكنديم، و آرزو داشتيم كه اى كاش ما هم چنين اموالى داشتيم، آيه نازل شد و به ما هشدار داد كه

اگر خداوند روزى را براى بندگانش گسترده كند طغيان خواهند كرد «1».
در تفسير" در المنثور" حديث ديگرى نقل شده و آن اينكه اين آيه در مورد اصحاب" صفه" نازل گرديد، چرا كه آنها آرزو داشتند دنيايشان رو به راه شود «2».

تفسير:

مرفهين طغيانگر!
پيوند اين آيات با آيات گذشته ممكن است از اين نظر باشد كه در آخرين آيه از آيات پيشين آمده بود كه خداوند درخواست مؤمنان را اجابت مى‏ كند، و به دنبال آن اين سؤال پيش مى‏ آيد كه پس چرا در ميان آنها گروهى فقيرند، و هر چه درخواست مى‏ كنند به جايى نمى‏ رسد؟
مى‏ فرمايد:" هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد در زمين طغيان و سركشى و ستم مى‏ كنند" (وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ).
" و لذا به مقدارى كه مى‏خواهد و مصلحت مى ‏بيند روزى را نازل مى‏ كند" (وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ).
و به اين ترتيب مساله تقسيم روزى بر اساس حساب دقيقى است كه پروردگار در باره بندگان دارد" چرا كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست" (إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ).
او پيمانه و ظرفيت وجودى هر كس را مى‏ داند و طبق مصلحت او به او روزى مى ‏دهد
شبيه اين معنى در آيه 6 و 7 سوره علق آمده است إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏" انسان طغيان مى ‏كند هر گاه احساس بى‏نيازى و غنى نمايد".
و به راستى چنين است، و مطالعه در حال انسانها گواه صادق اين واقعيت است كه وقتى دنيا به آنها روى مى ‏آورد و صاحب زندگى مرفه مى ‏شوند و مسير حوادث بر وفق مراد آنها است، ديگر خدا را بنده نيستند، به سرعت از او فاصله مى ‏گيرند، در درياى شهوات غرق مى ‏شوند، و آنچه ناگفتنى است آن مى‏ كنند، و هر گونه ظلم و ستم و فساد را در زمين گسترش مى ‏دهند.
در تفسير ديگرى از" ابن عباس" در مورد اين آيه مى‏ خوانيم كه منظور از" بغى" در اينجا ظلم و ستم و طغيان نيست بلكه بغى به معنى طلب است، يعنى اگر خداوند روزى را براى بندگانش گسترده سازد باز طلب بيشتر مى‏كنند و هرگز سير نخواهند شد! ولى تفسير اول كه از سوى بسيارى از مفسران انتخاب شده صحيحتر به نظر مى‏رسد، چرا كه تعبير" يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ" كرارا در آيات قرآن به معنى فساد و ظلم در زمين آمده است، مانند" فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ" (يونس- 23) و" إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ" (آيه 42 همين سوره).
درست است كه" بغى" به معنى" طلب" نيز آمده، اما هنگامى كه با" فى الارض" همراه شود به معنى فساد و ظلم در زمين است

تفسير نمونه، ج‏20

والله الموفق

معلق;360353 نوشت:
چرا بايد باور كنيم كه خواسته ها و آرزوهايي كه متعلق به اين دنيا است در عالمي ديگر پاسخ داده ميشود؟ فكر نميكنيد طرح و ايده بهشت صرفا از دل ناكامي ها و بي عدالتي هاي دنيا درآمده است تا شايد مرحمي باشد بر دل ساده دلاني مثل من؟!
اگر خدا وند استجابت كننده است چرا در همين دنيا استجابت نمي كند؟ اينكه هر چيزي را بخواهيم به آخرت حواله بدهيم بيشتر شبيه عوام فريبي است ، اين طور نيست؟

با سلام.
سوال کمی دارای اشکال است.
فلسفه زندگی در دنیا به قول ادیان آزمایش انسانها است. حال مگر می شود در زمان آزمایش نتیجه آزمایش و پاداش و جزای آن را اعطا کنند؟؟!!!
مثل این می ماند که انتظار داشته باشیم در وسط یک آزمون کنکور بیایند و مدرک لیسانس را به شما بدهند؟ آیا این منطقی است؟ ابتدا باید نتیجه آزمون مشخص شود بعد پاداش یا جزا براساس آن داده شود. لذا تا زمانی که حیات دنیوی پا برجاست آزمون هم ادامه دارد و در حین آزمون ( در حین حیات ) پاداش یا جزا دادن معنا ندارد.
همچنین اینطور نیست که هر چه بخواهیم در آخرت برایمان فراهم است. بلکه در آخرت هم بر اساس کارنامه دنیوی مان به ما پاداش یا جزا می دهند. مثلا وقتی شما در رشته مهندسی عمران درس می خوانید و دوست دارید که مدرک مهندسی مکانیک بگیرید دلیل نمی شود که به شما بدهند. به شما همان چیزی را می دهند که درسش را خواندید و در آزمونش موفق شدید.
در ضمن بنا بر قول ادیان جنس نعمت های اخروی هم مانند جنس نعمت های دنیوی نیستند. بلکه تفاوت های ماهوی دارند.
البته بنده در کل با نظر شما موافقم. وعده های ادیان در خصوص بهشت و جهنم صرفا عوام فریبی است. تنها عوام هستند که دل به این وعده ها خوش کرده اند. البته منصفانه که قضاوت کنیم این عوامفریبی اصلا چیز بدی نیست. بلکه ادیان به جهت دعوت انسان ها به عمل صالح و شکل گیری یک زندگی اخلاقی این وعده ها را داده اند.

و من الله توفیق

شریعت عقلانی;360650 نوشت:
حال مگر می شود در زمان آزمایش نتیجه آزمایش و پاداش و جزای آن را اعطا کنند؟؟!!!

سلام
از آنجا که پاداش عین عمل در مرتبه ای والاتر است پس پاداش نقد است بالابرویم می بینیم و میگیریم و میخوریم
والله الموفق

حامد;360609 نوشت:
شان نزول:
از" خباب بن ارت" صحابى معروف نقل شده كه آيه نخست (وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ ...)
در باره ما نازل شد، و اين به خاطر آن بود كه ما به اموال فراوان طوايف" بنى قريظه" و" بنى نظير" و" بنى قينقاع" از يهود نظر افكنديم، و آرزو داشتيم كه اى كاش ما هم چنين اموالى داشتيم، آيه نازل شد و به ما هشدار داد كه اگر خداوند روزى را براى بندگانش گسترده كند طغيان خواهند كرد «1».
در تفسير" در المنثور" حديث ديگرى نقل شده و آن اينكه اين آيه در مورد اصحاب" صفه" نازل گرديد، چرا كه آنها آرزو داشتند دنيايشان رو به راه شود «2».

این آیات برای هر کدوم از طوایف بالا که نازل شده باشه به نظرم از صدتا فحش براشون بدتره. این طور نیست؟
:khaneh:

حامد;360652 نوشت:
از آنجا که پاداش عین عمل در مرتبه ای والاتر است پس پاداش نقد است بالابرویم می بینیم و میگیریم و میخوریم

در واقع پاداش نقد است اما دریافت ما نسیه است (چون بالا رفتن ما مربوط به آینده است).

معلق;360353 نوشت:
چرا بايد باور كنيم كه خواسته ها و آرزوهايي كه متعلق به اين دنيا است در عالمي ديگر پاسخ داده ميشود؟ فكر نميكنيد طرح و ايده بهشت صرفا از دل ناكامي ها و بي عدالتي هاي دنيا درآمده است تا شايد مرحمي باشد بر دل ساده دلاني مثل من؟!

با سلام و عرض ادب.

اتفاقاً عده ای همین فکر را می کنند. از این منظر که هنوز کسی پاداش آن طرف را ندیده است زندگی دین مدارانه ما نوعی ریسک است. مثل یک دوراهی که هیچ خبر دقیقی از انتهای هیچ یک از دو مسیر آن ندارید اما به شما گفته اند احتمالاً انتهای این یکی بدبختی و احتمالاً انتهای آن یکی خوشبختی دائمی است. شما می مانید و خطر کردن بین این دو. این مضمون پاسخی بود که ائمه نیز به عنوان آخرین استدلال در مقابل کفار به کار می بردند.

البته ممکن است عده ای دلایلی داشته باشند که باور کنیم آخرت و پاداشی هم هست. مثلاً این که چون پیام آوران این پیام انسان های خوبی بوده اند پس احتمالاً راست می گویند. یا به قول جناب رئوف کسی در زندگی خودش نشانه هایی یقین آور دیده باشد. ...

موفق باشید.:Hedye:

حامد;360609 نوشت:
به راستى چنين است، و مطالعه در حال انسانها گواه صادق اين واقعيت است كه وقتى دنيا به آنها روى مى ‏آورد و صاحب زندگى مرفه مى ‏شوند و مسير حوادث بر وفق مراد آنها است، ديگر خدا را بنده نيستند، به سرعت از او فاصله مى ‏گيرند، در درياى شهوات غرق مى ‏شوند، و آنچه ناگفتنى است آن مى‏ كنند، و هر گونه ظلم و ستم و فساد را در زمين گسترش مى ‏دهند

سلام

مگر آنهایی که مرفه نیستند خدا را بنده اند؟
باید قبول کرد که طبیعت دنیا بر بی عدالتی و ناکامی کثیری از انسانها از مواهب است و وعده بهشت بیشتر شبیه ابزاری برای تسلط یافتن و رام کردن زیر دستان و ناکامان است
چه دلیلی دارد نعمت های مادی را که ادیان فقط به عنوان وسیله آن را مینگرند به عنوان پاداش در سرای دیگر وعده داده شود؟ این عوام فریبی نیست؟

مؤمن;360825 نوشت:

با سلام و عرض ادب.

اتفاقاً عده ای همین فکر را می کنند. از این منظر که هنوز کسی پاداش آن طرف را ندیده است زندگی دین مدارانه ما نوعی ریسک است. مثل یک دوراهی که هیچ خبر دقیقی از انتهای هیچ یک از دو مسیر آن ندارید اما به شما گفته اند احتمالاً انتهای این یکی بدبختی و احتمالاً انتهای آن یکی خوشبختی دائمی است. شما می مانید و خطر کردن بین این دو. این مضمون پاسخی بود که ائمه نیز به عنوان آخرین استدلال در مقابل کفار به کار می بردند.

البته ممکن است عده ای دلایلی داشته باشند که باور کنیم آخرت و پاداشی هم هست. مثلاً این که چون پیام آوران این پیام انسان های خوبی بوده اند پس احتمالاً راست می گویند. یا به قول جناب رئوف کسی در زندگی خودش نشانه هایی یقین آور دیده باشد. ...

موفق باشید.

:Hedye:

با سلام.

شما کدام یک از 2 مورد زیر را انتخاب می کنید؟

1- آخرت را قبول می کردید و کار نیک هم می کردید و بعد از مرگ می دیدید که آخرتی وجود ندارد.

2- آخرت را قبول نمی کردید و کار نیک هم نمی کردید و در آن دنیا می دیدید که آخرت و حسابرسی و بهشت و جهنم وجود دارد.

شما کدامیک را انتخاب می کنید؟ مورد اول که چیزی را از دست نداده اید بلکه در این دنیا هم کار های خوب کرده اید یا مورد دوم که در آخرت پاداش این غفلتان آتش جهنم است؟

در پناه حق.

0123456;361164 نوشت:
با سلام.

شما کدام یک از 2 مورد زیر را انتخاب می کنید؟

1- آخرت را قبول می کردید و کار نیک هم می کردید و بعد از مرگ می دیدید که آخرتی وجود ندارد.

2- آخرت را قبول نمی کردید و کار نیک هم نمی کردید و در آن دنیا می دیدید که آخرت و حسابرسی و بهشت و جهنم وجود دارد.

شما کدامیک را انتخاب می کنید؟ مورد اول که چیزی را از دست نداده اید بلکه در این دنیا هم کار های خوب کرده اید یا مورد دوم که در آخرت پاداش این غفلتان آتش جهنم است؟

در پناه حق.


دقیقاً. منظور بنده هم انتخاب بین این دو گزینه بود.

ائمه نیز در استدلال خود فرمودند که اگر هیچ دلیل ایجابی محکمی نیز برای شما نداشته باشیم بر اساس عقلمان راه اول را انتخاب می کنیم. عقل بنده هم طبیعتاً نمی تواند گزینه دوم را انتخاب کند.

البته ایشان فرموده اند که در این صورت ما ضرر نمی کنیم چون ما هم مثل شما زندگی کرده ایم و از نعمت های الهی بهره برده ایم منتها با رعایت حدود الهی. اما امروزه گاهی زندگی دین مدارانه برای برخی واقعاً شدنی نیست یا آن قدر عذاب آور است که انتخاب این گزینه را در عمل برای آنها دشوار می سازد. به ویژه آن که الآن حدود الهی نیز برای ما چنان که برای ائمه روشن بود واضح نیست و چه بسا همین کدورت ها موجب مشقت ها و سختی دینداری شده است. لذا این افراد با تأمل بیشتری به مسأله نگاه می کنند یا تحقیقات گسترده تری برای اثبات عقایدشان انجام می دهند.

موفق باشید.:Hedye:

معلق;360929 نوشت:
چه دلیلی دارد نعمت های مادی را که ادیان فقط به عنوان وسیله آن را مینگرند به عنوان پاداش در سرای دیگر وعده داده شود؟ این عوام فریبی نیست؟

سلام
1- عوام که بالاتر از این نمی خواهند تا به بالاتر از این وعده شان بدهند : برای بهشتیان است آنچه اشتهای نفس آنهاست
2- پاداشهای جاویدان خالص و پرشکوه آخرتی قابل مقایسه با نعم فانی ناچیز و آمیخته با رنج و درد دنیا نیست
3- چه بسا مرفهین آرزو کنند نداشتند در دنیا آنچه را که داشتند
والله الموفق

حامد;361392 نوشت:
برای بهشتیان است آنچه اشتهای نفس آنهاست

سلام، ممنون
نگاه كنيد برادر من
انسان در همين دنيا به دنبال بهشت است، اين رويا در همين دنيا شكل گرفته است و در همين جا مطالبه ميشود
به نظر من زندگي ميدان برد و باخت است(چه در حيوانات و چه در انسانها) اگر عدالتي وجود دارد در همين دنيا هم بايد باشد ولي در دنيا عدالتي وجود ندارد پس دليلي براي پذيرفتن جهاني برتر و بهتر از اين
وجود ندارد و عقلا قابل اثبات نيست
تمام بايد و نبايد هاي دين منتج به زندگي مسالمت آميز در همين دنياست
آيا ميشود دنيايي را تصور كرد كه نياز هاي مادي و معنوي بدون هيچ تزاحمي باهم براورده شوند؟

معلق;361460 نوشت:
سلام، ممنون
نگاه كنيد برادر من
انسان در همين دنيا به دنبال بهشت است، اين رويا در همين دنيا شكل گرفته است و در همين جا مطالبه ميشود
به نظر من زندگي ميدان برد و باخت است(چه در حيوانات و چه در انسانها) اگر عدالتي وجود دارد در همين دنيا هم بايد باشد ولي در دنيا عدالتي وجود ندارد پس دليلي براي پذيرفتن جهاني برتر و بهتر از اين
وجود ندارد و عقلا قابل اثبات نيست
تمام بايد و نبايد هاي دين منتج به زندگي مسالمت آميز در همين دنياست
آيا ميشود دنيايي را تصور كرد كه نياز هاي مادي و معنوي بدون هيچ تزاحمي باهم براورده شوند؟

سلام برادر
اولا عدالت به معنای برابری در برخورداری از مواهب نیست که اگر چنین بود اصلا عالَم عالَم نبود
ثانیا چرا شما انسان را فقط در بعد مادیش می بینید انسان یک حقیقت گسترده از فرش ماده تا عرش معناست و او هرچند در زمان آغاز می شود اما تا ابدیت استمرار می یابد لذا اگر قرار بر مقایسه است باید همه ابعاد مادی و معنوی ، دنیوی و اخروی افراد را با هم بسنجید و نه تنها در بعد مادی آن هم با میزان برابری و تساوی ظاهری در حیات چند روزه دنیا
ثالثا از آنجا که همه حقایق هستی به دریای فضل الهی متصلند در برخورداریها برابر اند و عدالت همیشه محقق است اگر دین به معنایی دنبال عدالت است معنای آن عدالت را با معیارهای عقلی و عرفی عادی باید سنجید نه به حسب حقیقتی که خدمتتان تقدیم کردم
والله الموفق

حامد;361479 نوشت:
اولا عدالت به معنای برابری در برخورداری از مواهب نیست که اگر چنین بود اصلا عالَم عالَم نبود
ثانیا چرا شما انسان را فقط در بعد مادیش می بینید انسان یک حقیقت گسترده از فرش ماده تا عرش معناست و او هرچند در زمان آغاز می شود اما تا ابدیت استمرار می یابد

چرا سعي ميكنيم نياز هاي انسان را در مقابل هم قرار دهيم انسان يك چيز است و به دنبال دو چيز نيست، انسان به دنبال سعادت است كه شامل تامين نيازهاي فيزيولو‍ژيك و روانشناختي ميشود حتي خاستگاه معنويت ديني هم نياز هاي روانشناختي و مادي است، نمي توانيد خلاف اين را ثابت كنيد
توجه كنيد نياز هاي مادي و معنوي از هم جدا نيستند اين بي عدالتي در حيات دنيا است كه آنها را جداي از هم مي نماياند در قرآن هم اگر ملاحظه كنيد در مورد بهشت همين مطلب را مي بينيد ، سلام و احترام و رضايت خداوند جداي از آن جنبه هاي مادي نيست در همين دنيا هم انسان زندگي را بدون عزت و احترام نمي خواهد

سوال اين است كه با چه منطقي مي توان پذيرفت كه زندگي ايي كه انسان به دنبالش است پس از مرگ وجود دارد؟ چه تضميني وجود دارد كه برخلاف اينجا در آنجا عدالت باشد؟ من در زندگي جز حاكميت قوانين خشك بر هستي چيز ديگري نديده ام با تمام دعا و درخواستهايي كه از خداوند داشتم نهايتا آنچه برايم رقم خورد كه متاثر از جهل و دانايي هاي خودم بود نه چيز ديگر
امثال بنده حق ندارند بپرسند كه اگر ديني وجود دارد صاحبش كجاست؟ «در غيبت است» شد جواب!!؟

معلق;361519 نوشت:
چرا سعي ميكنيم نياز هاي انسان را در مقابل هم قرار دهيم انسان يك چيز است و به دنبال دو چيز نيست، انسان به دنبال سعادت است كه شامل تامين نيازهاي فيزيولو‍ژيك و روانشناختي ميشود حتي خاستگاه معنويت ديني هم نياز هاي روانشناختي و مادي است، نمي توانيد خلاف اين را ثابت كنيد
توجه كنيد نياز هاي مادي و معنوي از هم جدا نيستند اين بي عدالتي در حيات دنيا است كه آنها را جداي از هم مي نماياند در قرآن هم اگر ملاحظه كنيد در مورد بهشت همين مطلب را مي بينيد ، سلام و احترام و رضايت خداوند جداي از آن جنبه هاي مادي نيست در همين دنيا هم انسان زندگي را بدون عزت و احترام نمي خواهد

سلام
کسی منکر نیازهای مادی و معنوی نیست
شما می گویید عدالت نیست بنده عرض می کنم نه عدالت به معنای تساوی است و نه باید آنرا در حیات مادی صرف سنجید
ظاهرا شما نظریات علوم تجربی را که گوشه ناچیزی از حقایق هستی را شناخته بیشتر قبول دارید
پس بهتر است از همانها بخواهید مساله عدالت را برایتان حل بفرمایند
موفق باشید
و هوالله الهادی

حامد;361526 نوشت:
ظاهرا شما نظریات علوم تجربی را که گوشه ناچیزی از حقایق هستی را شناخته بیشتر قبول دارید
پس بهتر است از همانها بخواهید مساله عدالت را برایتان حل بفرمایند

اولا: من منظورتون را از علوم تجربي متوجه نمي شوم كه چه ربطي به سوال من دارد

در ثاني: اگر براي شما اين مسئله حل شده چرا تمامي سوالاتم را بي پاسخ گذاشته ايد؟

پيشنهاد ميكنم اگر حوصله نداريد پاسخ نفرماييد تا مجبور نشويد مارا حواله به ديگران كنيد
موفق باشي عزيزم

جالب اینجاست که انگار در آخرت خدا خیلی بیشتر از دنیا وجود دارد!!!!
دقت کردید که در آخرت انگار هیچ کس مشکل اعتقاد یا عدم اعتقاد به خدا را ندارد! حتی یک نفر از کفار در آخرت مشکل اعتقادی ندارد! آنقدر خدا در آخرت روشن و واضح و مبرهن و مشخص حضور دارد که به مخیلیه کسی خطور هم نمیکند که وجودش را زیر سوال ببرد! چرا این خدا در آخرت قایم شده و در دنیا غایب است و فقط در عالم غیب باید او را جستجو کرد؟!

توضیح اینکه اینجا منظور از خدا تمام مصادیق باورهای خدامحور اعم از عدالت و حقیقت و ....هم میباشد

چرا لذت هاي دنيا كه جنبه ابزاري دارند(حفظ نوع و بقا) در آخرت جايي كه دار بقاست وعده داده شده است؟

manmehdiam;394602 نوشت:
جالب اینجاست که انگار در آخرت خدا خیلی بیشتر از دنیا وجود دارد!!!!
دقت کردید که در آخرت انگار هیچ کس مشکل اعتقاد یا عدم اعتقاد به خدا را ندارد! حتی یک نفر از کفار در آخرت مشکل اعتقادی ندارد! آنقدر خدا در آخرت روشن و واضح و مبرهن و مشخص حضور دارد که به مخیلیه کسی خطور هم نمیکند که وجودش را زیر سوال ببرد! چرا این خدا در آخرت قایم شده و در دنیا غایب است و فقط در عالم غیب باید او را جستجو کرد؟!

توضیح اینکه اینجا منظور از خدا تمام مصادیق باورهای خدامحور اعم از عدالت و حقیقت و ....هم میباشد


با سلام خدمت شما دوست گرامی

روز قیامت روز آزمایش انسان نیست. امتحان انسان ها در دنیا صورت می گیرد و مسلم است که این انسان ها هستند که باید در دنیا راه صحیح را برگزینند تا به کمال برسند و در روز قیامت در محاسبه اعمال موفق باشند.
این چنین نیست که خداوند در دنیا غایب باشد ولی تجلی و ظهور خداوند در قیامت بیش از دنیا است چنانچه خداوند را در سوره حمد با عنوان مالک یوم الدین می شناسیم کسی که مالک روز قیامت است. البته روشن است که خداوند مالک دنیا نیز می باشد ولی ممکن است در این جهان کسی در این مسئله تردید کند ولی در جهان دیگر که مرحله آزمایش تمام شده و بررسی پرونده ها آغاز می شود، مالکیت و حضور خداوند بیشتر تجلی پیدا می کند. این به معنای غیبت خداوند در دنیا نیست بلکه به معنای ظهور بیشتر خداوند در جهان دیگر است.
این جهان، جهان امتحان انسان هاست، امتحان تنها در جایی معنا دارد که فرد دارای اختیار باشد. نباید خداوند با قدرت مطلق خود راه را بر اختیار انسان ها ببندد تا ظهور خود را نشان بدهد بلکه باید تنها به فرستادن پیامبران و نشانه های آفاقی و انفسی اکتفاء کند و حق انتخاب را به بشر بدهد. تا انسان ها بر اساس انتخاب خود، به کمال برسند. ولی در جهان دیگر چنین مسائلی مطرح نیست و زمینه ظهور بیشتر خداوند فراهم است.

موفق باشید

معلق;394656 نوشت:
چرا لذت هاي دنيا كه جنبه ابزاري دارند(حفظ نوع و بقا) در آخرت جايي كه دار بقاست وعده داده شده است؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

سوال شما خارج از موضوع اصلی است و نمی توان در این تاپیک به آن پرداخت. این سوال پیش از این در سایت بررسی شده است. پیشنهاد می کنم به بحث های صورت گرفته مراجعه کنید و اگر باز هم سوال دیگری داشتید، در قالب سوال جدیدی مطرح کنید.

موفق باشید

معلق;394656 نوشت:
چرا لذت هاي دنيا كه جنبه ابزاري دارند(حفظ نوع و بقا) در آخرت جايي كه دار بقاست وعده داده شده است؟

سلام
هر انچه در اینسو یعنی عالم ماده است ظهوری از حقایق آنسویی است لذا اصل این امور ظاهری ابزاری در آنسوست به ویژگیهای آنسویی اش و نه با خصوصیات اینسویی
والله الموفق

رئوف;395090 نوشت:
این چنین نیست که خداوند در دنیا غایب باشد ولی تجلی و ظهور خداوند در قیامت بیش از دنیا است


ای کاش این تجلی و ظهور که تماما در قیامت مجتمع شده و کلا این تجلی و ظهور به بعد از مرگ موکول شده (که هیچ دسترسی به آن امکانپذیرنیست) اندکی نیز در دنیا متجلی میشد! و به قول سوال بحث، تمامش به آخرت حواله نمیشد.
آن مقدارش که ظاهرا در دنیا متجلی شده در قالب ادعای رسالت پیامبری برخی اشخاص و انتساب معجزات محیرالعقول! است که آنهم در اعماق تاریخ گم شده است و صحت و سقم اش محل سوال
خلاصه اینکه دلایل یا در بسیار آینده اند یا در بسیار گذشته!!!! چیزی فعلا دست ما را نمیگیرد!!

از خروار خروار دلایل روشن و راحت و بی دغذغه مثل شق القمر و شکافت دریا و ......تا ظهور قائم و قیامت و .....همه در دو سوی زمان از دسترس ما خارج اند! خوب چرا؟ از این همه یک مثقالش هم فعلا و در حال حاضر چرا نیست!

وجدانا انتظار زیادی است که این خدای ادیان، دست کم به اندازه دلایل اثبات وجودی و در قد و قامت عقل خردگرای خداناباوران ظهور می یافت!!!
تا ما بیچارگان و حتی مومنین به پایه های لرزان براهین علیت و نظم و ... متکی نمیشدند.

manmehdiam;395221 نوشت:

ای کاش این تجلی و ظهور که تماما در قیامت مجتمع شده و کلا این تجلی و ظهور به بعد از مرگ موکول شده (که هیچ دسترسی به آن امکانپذیرنیست) اندکی نیز در دنیا متجلی میشد! و به قول سوال بحث، تمامش به آخرت حواله نمیشد.
آن مقدارش که ظاهرا در دنیا متجلی شده در قالب ادعای رسالت پیامبری برخی اشخاص و انتساب معجزات محیرالعقول! است که آنهم در اعماق تاریخ گم شده است و صحت و سقم اش محل سوال
خلاصه اینکه دلایل یا در بسیار آینده اند یا در بسیار گذشته!!!! چیزی فعلا دست ما را نمیگیرد!!

از خروار خروار دلایل روشن و راحت و بی دغذغه مثل شق القمر و شکافت دریا و ......تا ظهور قائم و قیامت و .....همه در دو سوی زمان از دسترس ما خارج اند! خوب چرا؟ از این همه یک مثقالش هم فعلا و در حال حاضر چرا نیست!

وجدانا انتظار زیادی است که این خدای ادیان، دست کم به اندازه دلایل اثبات وجودی و در قد و قامت عقل خردگرای خداناباوران ظهور می یافت!!!
تا ما بیچارگان و حتی مومنین به پایه های لرزان براهین علیت و نظم و ... متکی نمیشدند.



با سلام خدمت شما دوست گرامی

همان طور که در پاسخ قبلی عرض شد، این چنین نیست که خداوند در دنیا غایب باشد. حضور خداوند تنها از راه پیامبران قابل وصول نیست بلکه می توان از مجموع آیات آفاقی و انفسی به وجود خداوند دست یافت. در این بین معارف رسیده از پیامبر (ص)و ائمه(ع) هدایتگر راه ماست و تعالی بخش انسان در مسیری است که با فطرت انسانی سازگار است.
لازم نیست حتما شما با دلایل تمام وقایع تاریخی را به اثبات برسانید بلکه تامل و اندیشه در این پیام و در نظر گرفتن سازگاری آن با فطرت انسانی خود دلیل محکمی است. این درحالی است که این چنین نیست که مدعیات اسلامی خالی از دلیل باشد بلکه آنها مدلل به دلایلی هستند عرض بنده تنها بر فرض عدم وجود دلایل کافی بود.

موفق باشید

سوال:

چرا بايد باور كنيم كه خواسته ها و آرزوهايي كه متعلق به اين دنيا است در عالمي ديگر پاسخ داده ميشود؟ اگر خدا وند استجابت كننده است چرا در همين دنيا استجابت نمي كند؟

پاسخ:
در پاسخ به سوال شما، توجه به چند امر حایز اهمیت است :

- اولا این چنین نیست که هرچیزی را که بخواهیم، خداوند به جهان دیگر حواله دهد و در این دنیا مستجاب نکند. در موارد بسیاری خداوند خواسته های انسان ها را برآورده می کند(ممکن است ما گاهی فراموش کنیم و باید به گذشته مراجعه کنیم تا الطاف الهی را به یاد آوریم)، اما برآورده شدن این خواسته ها بر شرایطی متوقف است:

- امر خواسته شده باید برای فرد دارای خیر و نیکی باشد و به عبارت دیگر به مصلحت فرد باشد. بارها دیده ایم که در پی اموری بوده ایم ولی پس از گذشت مدتی متوجه شده ایم که آن مسئله اساسا به نفع ما نبوده است و ما تصور می کردیم که خیر است. خداوند مهربان، فارغ از ناراحتی های زودگذر ما به مصلحت کلی ما نظر دارد و برای برآورده کردن حاجات با توجه به آنها دعاها را مستجاب می کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (1) شايد چيزی را، ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزی را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد خدا می داند و شما نمی دانيد

- مسئله دیگر این است که گاهی برخی از دعاها مستجاب نمی شوند به جهت آنکه فرد مرتکب گناهانی شده است که مانع از استجابت دعاهای او می شود. چنانچه حضرت امیر نیز در دعای کمیل می فرماید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ وتُنْزِلُ الْبَلاَءَ (2)پروردگارا ببخش گناهی که دعایم را حبس می کند و باران بلا بر من می بارد. فلذا در آداب دعا کردن، استغفار کردن نیز بیان شده است (رعایت آداب دعا در استجابت آن بسیار موثر است.)

- گاهی دعا علی رغم به مصلحت بودن مستجاب نمی شود تا فرد مورد آزمایش قرار گیرد که تا چه میزان به خداوند و حکمت و مهربانی او ایمان دارد و آیا با برآورده نشدن یک درخواستش، ایمانش به خدا سست می شود یا اینکه همچنان استوار است.

- تمام این مسائل در حالی است که دعاهایی که مستجاب نشده است، موجب بخشش گناهان و افزایش حسنات فرد می شود تا جایی که در حدیثی می خوانیم که امام صادق(ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند».(3)

- مطلب دیگر این است که علاوه بر شرایط گذشته، باید به این مسئله توجه کرد که این جهان به جهت مادی بودنش، دارای محدودیت هایی است و بخش مهمی از خواسته های بشر امکان تحقق در این جهان را ندارد فلذا چنین آرزوهایی در جهان دیگر که دارای چنین محدودیت هایی نیست، می تواند تحقق یابد.

1. بقره 216
2. دعای کمیل
3. اصول کافی، ج 4، ص 247.

موضوع قفل شده است