از فاو تا قاف و از قاف تا خدا

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
از فاو تا قاف و از قاف تا خدا

از فاو تا قاف و از قاف تا خدا




از یادمان نمی رود ، یاد آن جوانمردانی که در پلاژ دزفول )محل استقرار گردان بلال از لشکر 7 حضرت ولی عصر(عج) خوزستان( و در بهار 1365 آموزش دیدند و خود سازی کردند ، در بهمنشیر ، شیر شدند و بر اروندرود وحشی غریدند و خروشیدند و از آبهای خروشان آن عبور کرده ، آنگاه از فاو تا قاف بر بال ملائک پرواز کرده و در قرب الهی مأوا گزیدند آری هرگز از یادمان نمی رود .مگر می شود یاد دلاور مردان عملیات والفجر 8 و پدافندی قهرمانانه فاو ، شهدای گرانقدر و یلان خستگی ناپذیر یعنی حسن آیرمی (فرمانده گروهان فتح) - بهمن دُرولی فرمانده دسته انصارالحسین (یزله خوان گردان)- مرتضی سعیدی نیا (خالو مرتضی معروف)- یوسف جاموسی)عارف جوان)و سیدجلال الدین اسدی نسب(جوان عارف) از بچه های خوب و دوست داشتنی گروهان فتح از یادمان برود.دوشنبه1365/3/19 مصادف است با اول شوال 1406 (روز عید سعید فطر) دم دمای صبح است در روستای چوبیده از توابع آبادانو در کناره بهمنشیر مراسم صبحگاه شروع شد.حقیر نویسنده ، مجری برنامه و قاری قرآن بودم . گردان بلال به خط شده بود نیروهای گروهان فتح به فرماندهی برادر حسن آیرمی از زیر مصحف شریف(دروازه قرآن) عبور کرده و جهت اعزام به خط مقدم (فاو) سوار کمپرسی شدند. فردای آن روز بیستم خرداد ماه یک هزار و سیصد و شصت و پنج (1365/3/20)ساعت دو و ده (2:10)دقیقه ، ناگهان صدای انفجاری در خط مقدم فاو و ... شهادت پنج گل زیبا از گلستان گردان بلال یعنی شهیدان(حسن آیرمی – بهمن درولی - مرتضی سعیدی نیا - یوسف جاموسی و سید جلال الدین اسدی نسب) و زخمی شدن برادران عزیز (مسعود تقی شوشی و آسید صدرالدین کاظمینی) آنان شبه جزیره فاو را به قصد کوه قاف ترک کردند تا از جوانان بهشت گردند ، سه روز بعد(پنج شنبه 1365/3/22 ) در غسالخانه ی بهشت علی دزفول ، شهید بهمن درولی را زیارت کردم در حالی که 24 ترکش به ناحیه سر و سینه و گردن او اصابت کرده بود و 2 تا از آنها بسیار کاری بودجای یکی از ترکش ها در پیشانی او (سجده گاه) و دیگری دقیقاً در ناحیه گلو و حنجر او (محل شعار دادن و یزله گرفتن) و فردای آن روز ، جمعه 1365/3/23 مجلس ترحیم در مسجد امام سجاد(ع) و در بین مراسم یزله های او را که ضبط کرده بودم آخرین یادگارهایم از شهید بهمن درولی بود که به سمع مردم شهید پرور دزفول می رسید. راهشان پر رهرو و مسیرشان مستدام .