دوست دارم راجع به اهل تسنن بیشتر بدونم

کارشناس بحث: استاد صدرا

[=microsoft sans serif]سلام عليكم
[=microsoft sans serif]اگر كسي انساني را مسلمان كرد چه شيعه،چه سني انگار همه ي مردم جهان را مسلمان كرده است و اگر يك انسان مسلمان را چه سني،چه شيعه را از دين زده كرد و آن فرد به دين ديگر در آمد يا كافر شد انگار همه ي انسان ها را كافر كرده است.
[=microsoft sans serif]اين سخن من نيست بلكه سخن خدا در قرآن است كه نشون دهنده ي اهميت اين موضوع هستش كه اي انسان اگر به من ايمان بياري بد نميبيني.

سلام
ببخشید من مطالب کارشناس محترم و نخوندم ینی وقت کافی ندارم اما اطلاعاتی روکه دارم بدنید بد نیس

بنده از همون اوایل مدرسه تا به الان
دوستان زیادی از اهل تسنن داشتم در حال حاضرم سه تا از دوستام سنی هستن
از نظر مسائل اعتقادی افراد اگاه و باجنبه ای هستن
بسیار مقید و پایبند به ائمه بزرگوارن حتی شایدم از ماشیعه ها بیشترحتی وفات های ائمه ی معصومین رو به خاطر دارند که مبادا مجلسی شادی بگیرند در اون ایام و همون مجلس باعث بی احترامی و شگوم و میمنت بد بشه کلا اگه بخوام بگم خیلی پایبند هستند
حتی من و دوستانم در پروزه هامون داریم این افراد رو شیعه کنیم و اون طور هم که مزه ی دهنشو فهمیدیم بدشون نمیاد
جدای از این دوستانم افراد زیاد دیگزری روهم دیدم که گرایش بالایی به شیعه دارند
و مسائل اعتقادی شیعه هارو قبول دارند
به نظرم علت این که بعضیا سنی هستن نااگاهی در برخی مسائله
و ماهم ینی بیشتر ماهاهم یاد بگیریم چه طور باهاشون برخورد کنیم!!!!!!!!!!!!!!!!
ومعمولا کم افرادی هستن که شیعن و میرن سنی میشن چون از منظر اسلام دین برحق اسلام و مذهب برحق نیز شیعست
یاعلی

با سلام

احسنت ! دقيقا همينطوره زيرا با افراد زيادي از اهل باصطلاح سنت بحث كرده ام اما كمتر در بين آنها ديدم كسي كه به صحاح خودشان اشراف داشته باشد !‌

و وظيفه هر انساني تحقيق در مذهبش است و شخص عاقل با ديدن هزاران دليل بر حقانيت شيعه اثني عشري بعيد است كه بر مذهب ديگري بماند مگر اينكه طبع الله علي قلوبهم ....

[="DarkGreen"]سلام . داشتم یه برنامه تلویزیونی می دیدم که در مورد اهل تسنن صحبت می کردند . تو این برنامه گفتند که اهل تسنن با اعتقادات و رسوم زندگی می کنند و سعی ندارند که نادانی خودشون را به دانایی تبدیل کنند .

گفتند که اگر اهل سنتی را دیدید ، سعی نکنید ، شیعه اش کنید . با عقل و منطق برید جلو و بهش اثبات کنید . البته اگر اطلاعاتتون ضعیفه ، کاری نکنید . چون میاید ابروش را درست کنید ، چشمشم کور می کنید .

تو این برنامه گفته شد که اهل تسنن ، خیلی فقیرند . عزیزای دل هرجایی که یه شخص اهل سنت را دیدید ، بهش کمک کنید .[/]

سلام

اساس دعوت پیامبر توحید است یا امامت ؟

چرا کافران با معرفی حضرت علی بعنوان جانشین باید از زوال دین ناامید بشند ؟یعنی می فرمایید اگر امام علی بعنوان جانشین معرفی
نمی شدند الان دین اسلام زوال می یافت ؟ یعنی سنی ها الان مسلمان نیستند ؟

دین اسلام بدون ولایت امام علی چه نقصانی دارد ؟ که با معرفی ایشان کامل می شود ؟

با تشکر

سلام

ارتباط این ایه با امامت چیست ؟ مگر رهبران سنی ها معبود انها هستند ؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اساس دعوت رسول الله (ص) تمامی اصول دین بوده.در واقع نمی توان توحید و معاد و نبوت و امامت و عدل را از هم جدا کرد.درست است که توحید تقدم دارد،اما برای مثال اگر عدل زیر سوال برود،توحید هم زیر سوال می رود.چون عدل از توحید نتیجه گرفته شده است.اگر معاد زیر سوال برود،توحید زیر سوال می رود.برای مثال اگر معاد زیر سوال برود،یعنی این که انسان ها بیهوده خلق شده اند.نتیجه اعمال خود را نخواهند دید.خلق شده اند که نابود بشوند نه برای بقا.این خلاف حکمت و عدل الهی است.

چون دین خدا بدون رهبر و منبع هدایت باقی نخواهد ماند.رهبر باعث می شود که دین متفرق نشود و در نتیجه زوال نیابد از نظر عملی.منبع هدایت هم باعث می شود که گمراهی های عقیدتی از بین برود و در نتیجه باز از زوال دین جلوگیری می شود.

بله زوال می یافت.چون جامعه طاغوتی می شد و حاکم منصوب از سوی خدا نبود.افرادی می آمدند که مردم را در تفرقه رهبری می کردند (یعنی رهبر تفرقه بودند،باعث تفرقه می شدند) و مردم را به سمت گمراهی هدایت می کردند(باعث گمراهی می شدند).

وحدت باید حفظ شود،ولی باید پذیرفت که ما از نظر اهل تسنن گمراه هستیم و از نظر ما هم آن ها گمراه هستند.به هر حال حق یا با ماست یا با آن ها.نمی شود وقتی راجع به مسئله امامت ما می گوییم به امام نیاز داریم و آن ها می گویند به امام نیاز نداریم،هم حرف ما درست باشد هم حرف آن ها.عین تناقض است که هم ما درست بگوییم هم آن ها.یا فقط ما،یا فقط آن ها.

نقصان دین مربوط به همان رهبری و هدایت است در نبود امام.به همان دلیل که به پیامبر (ص) نیاز داشتیم و داریم،به ائمه و سایر معصومین (ع) نیاز داریم.انسان در موارد زیادی نیاز به هدایت دارد.چون ممکن است عقل اشتباه کند و به او بگوید خوردن شراب،حلال است.بعد با گذشت ده قرن،عقل به این نتیجه برسد که قبلاً اشتباه گفته و خوردن شراب حرام است.حال آن هایی که در این ده قرن شراب خورده اند همه گمراه شده اند.چون عقلشان نقص داشته و کسی از طرف خدا حکم الهی را برایشان نگفته.ولی اگر یک امام داشته باشیم،چون معصوم است و به اذن خدا به علوم مختلف آگاهی دارد،به راحتی می تواند مسئله ای که عقل در آن مشکل دارد را حل کند.

حقیر در بالا به اندازه کافی توضیح دادم.اما همین که خداوند می گوید در حکومت سراغ طاغوت نروید و همین که واضح است نیاز به یک حاکم داریم،نتیجه می دهند که نیاز به یک حاکم الهی داریم.کسی که خدا تعیین کرده.نه کسی که طاغوتی مثل مردم او را تعیین کرده باشند.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]تعدادي از بزرگان اهل سنت معتقد هستند كه امامت از اصول دين مي‌باشد؛ مثل آقاي بيضاوي كه قاضي القضات و از اعيان قرن هفتم هجري مي‌باشد و جايگاه ويژه در ميان اهل سنت دارد، ايشان صراحتاً وقتي بحث اصول و فروع دين را مطرح مي‌كند مي‌گويد: اقامه ، تسميه و بسم الله در نماز از فروع دين مي‌باشد :
[=palatino linotype]و لا كفر و لا بدعة في مخالفتهما بخلاف الامامة.
[=palatino linotype]كسي با اقامه و تسميه مخالفت كند نه كافر مي‌شود و نه بدعت گذار به حساب مي‌آيد به خلاف امامت كه اين‌ گونه نيست و اگر كسي با آن مخالفت كند هم كافر مي‌شود و هم بدعت گذار به حساب مي‌آيد.
[=palatino linotype]المنهاج على منهاج الوصول إلى علم الأصول للبيضاوي ص75
[=palatino linotype]امام سبكي كه جايگاه ويژه درميان اهل سنت دارد، نيز مي‌گويد:
[=palatino linotype]بخلاف الإمامة فإنها من الأصول ومخالفتها بدعة ومؤثرة في الفتن.
[=palatino linotype]به خلاف امامت كه از جمله اصول به حساب مي‌آيد و مخالفتش بدعت به حساب آمده و مؤثر در فتنه واقع شدن مي‌باشد.
[=palatino linotype]الإبهاج ،ج 2، ص 296
[=palatino linotype]جناب بدخشي كه از علماء احناف مي‌باشد و جايگاه ويژه در ميان اهل سنت دارد در شرح سخنان بيضاوي مي‌گويد:
[=palatino linotype]بخلاف الإمامة فإنها من الأصول ومخالفتها يقتضي الي الامرين.
[=palatino linotype]بخلاف امامت كه از اصول مي‌باشد و مخالفتش انسان را به دو امر بدعت و كفر مي‌كشاند.
[=palatino linotype]مناقب الرسول بدخشي ج 2، ص226
[=palatino linotype]جناب فخرالدين جاوردي نيز مي‌گويد:
[=palatino linotype]و اجاب عنه به أن اولين اعني الاقامة‌ و التسمية لا نسلم عنهما مما تواتر دوائي علي نقلي هما لان أن هما من الفروع بخلاف نصي الذي يدل علي (رضي الله عنه)امامة علي فأن في مخالفته بدعة العظيمة .
[=palatino linotype]دوتاي اولي؛ يعني: اقامه و تسيمه از جمله فروع مي‌باشد بخلاف نصي كه دلالت مي‌كند بر امامت حضرت علي (عليه السلام) كه در مخالفتش بدعت عظيم مي‌باشد.
[=palatino linotype]السراج الوهاج في شرح المنهاج ج2،ص730
[=palatino linotype]شمس الدين اصفهاني نيز همين تعبير را دارد :
[=palatino linotype]بخلاف الامامة فانها من الاصول الدين و مخافتها بدعة فلو كان نص علي الامامة علي لم نتساهل فيه و نقله نقلاً متواتراً.
[=palatino linotype]امامت از جمله اصول دين مي‌باشد و شيعه در نقل امامت علي (ع) ‌تساهل كرده اند.
[=palatino linotype]شرح المنهاج للبيضاوي ج2،ص535
[=palatino linotype]اينكه ايشان مي‌گويد امامت از جمله اصول دين مي‌باشد درست؛ اما اينكه شيعه در نقل امامت علي (عليه السلام) كوتاهي كرده است يك ادعاي بدون دليل مي‌باشد؛ چون شيعه اين مطلب را به صورت متواتر چه در حديث غدير و چه در حديث منزلت نقل كرده است و قضيه امامت حضرت علي (عليه السلام ) به صورت متواتر بيان شده است كه اينكارش يك نوع جحد حقايق،عناد و تعصب مي‌باشد.

این مدارک و اسناد اعتقاد اولشان را از پایه و اساس خدشه دار می کند.
و اما راجع به اعتقاد دوم:
تا زمانی که امثال حضرت شیخ الحدیث علامه سید محمد یوسف حسین‌ پور (حیف این پیشوند ها) در مورد فاروق اعظم (عمر) اظهار نظر می کنند، نباید از عامه اهل تسنن انتظاری داشت.
در اینجا چند سطری از اراجیف و چرندیات ایشان را منعکس می کنم:

[=palatino linotype]1.حضرت ابوذر ـ رضی الله عنه ـ می‌ فرماید که: پیغمبر ـ صلى الله علیه و سلم ـ فرمود: «إِنَّ اللهَ وَضَعَ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ یَقُولُ بِهِ» یعنی: خداوند حق را بر زبان عمر نهاده که به او صحبت می ‌کند.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]2.حضرت ابی بن کعب ـ رضی الله عنه ـ می‌ گوید که آن حضرت ـ صلى الله علیه و سلم ـ فرمود: «أَوَّلُ مَنْ یُصَافِحُهُ الْحَقُّ عُمَر وَأَوَّلُ مَنْ یُسَلِّمُ عَلَیْهِ وَ أَوَّلُ مَنْ یَأْخُذُ بِیَدِهِ فَیُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ» یعنی: عمر کسی است که حق، اوّل به او مصافحه فرموده به او سلام می ‌گوید و دستش را گرفته در جنتش داخل می ‌کند.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]3.عبدالله بن عباس ـ رضی الله عنهما ـ می‌ گوید که پیغمبر ـ صلى الله علیه و سلم ـ گفت: «ما فی السماء ملک إلا و هو یوقر عمر و لا فی الأرض شیطان إلا و هو یفرق من عمر» یعنی: هیچ ملکی نیست در آسمان مگر برای عمر تعظیم قائل است و هیچ شیطانی نیست بر روی زمین مگر از عمر می ‌ترسد.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]4.حضرت ابوسعید خدری ـ رضی الله عنه ـ می‌ گوید که پیغمبر خدا ـ صلى الله علیه و سلم ـ فرمود که: «من أبغض عمر فقد أبغضنی، و من أحب عمر فقد أحبنی» یعنی: «هر که با عمر بغض بدارد، پس با من بغض داشت و هر کسی که عمر را دوست بدارد، پس مرا دوست داشته است.»[=palatino linotype]
[=palatino linotype]5.حضرت جابر ـ رضی الله عنه ـ می ‌گوید که حضرت علی ـ رضی الله عنه ـ بر جنازه‌ ی حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ داخل شده، فرمود: «رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْکَ مَا مِنْ خَلْقِ اللهِ تَعَالَى أَحَدٌ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَاهُ بِصَحِیفَتِهِ بَعْدَ صَحِیفَةِ النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم مِنْ هَذَا الْمُسَجَّى عَلَیْهِ ثَوْبُهُ» یعنی: رحمت خدا بر تو باد ! هیچ کسی نیست که من دوست داشته باشم که با نیکی های اعمال نامه او، بعد از نیکی های اعمال نامه ‌ی پیغمبر ـ صلى الله علیه و سلم ـ ، همراه خود در حضوری خدا داشته باشم، جز این شخص که چادر روی سرش کشیده شده است. (اشاره به جنازه‌ی عمر بود.) یعنی: حضرت علی ـ رضی الله عنه ـ آرزو داشت که به قدر عمر نیکی می داشت.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]6.حضرت امام جعفر صادق ـ رحمه الله ـ فرمود که: «أنا برئ ممن ذکرأبابکر و عمر إلا بخیر»؛ یعنی: من از کسی که ابوبکر و عمر ـ رضی الله عنهما ـ را به غیر از خیر یاد کند، بی زارم. [=palatino linotype]
[=palatino linotype]7.حضرت ابی بن کعب ـ رضی الله عنه ـ از آن حضرت ـ صلى الله علیه و سلم ـ نقل کرده که ایشان فرمود: قَالَ لِی جِبْرِیلُ عَلَیْهِ السَّلامُ: «لِیَبْکِ الإِسْلامُ عَلَى مَوْتِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ» یعنی : جبرئیل ـ علیه السلام ـ به من فرمود که: اسلام باید بر فوت عمر گریه کند.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]8.حضرت علی ـ رضی الله عنه ـ می‌ فرماید: «إذا ذکر الصالحون فحیهلا بعمر، ما کنا نبعد أصحاب محمد صلى الله علیه وسلم أن السکینة تنطق على لسان عمر» یعنی: هرگاه از نیکان ذکری به میان آید، حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ اولى‌ تر اند که از او تذکره ‌ای به میان آورده شود؛ ما یاران پیامبر ـ صلى الله علیه و سلم ـ بر این باوریم که حکمت (سکینه) از زبان عمر ـ رضی الله عنه ـ بر می ‌آید.[=palatino linotype]
و الی ماشاءالله ...

و آگاه باشید، وقاهت را تا به آنجا رسانده اند که:

[=palatino linotype]علامه سیوطی ـ رحمه الله ـ در تاریخ الخلفاء بیست مورد چنین نقل فرموده که قرآن موافق به رأی حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ نازل شده است.
حضرت علی ـ رضی الله عنه ـ می ‌فرمایند: ”إن فی القرآن لرأیاً من رأی عمر“؛ قرآن موافق به رأی حضرت عمر بود.
مناسب است که چندی از آن ‌ها ذکر شود:
در صحیح بخاری و مسلم چهار مورد از موافقات حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ ذکر شده است:[=palatino linotype]
[=palatino linotype]1. آیه‌ ی «وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى» [بقره: ۱۲۵].[=palatino linotype]
[=palatino linotype]2. آیه‌ ی حجاب.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]3. آیه ی « عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا…» [طلاق: ۵].[=palatino linotype]
[=palatino linotype]4. در مورد اسرای بدر.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]5. و هم‌ چنین اصحاب سنن و حاکم آیه‌ ی تحریم خمر که به دعای حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ نازل شد، را ذکر کرده ‌اند.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]6. ابن ابی حاتم در تفسیرش از حضرت انس ـ رضی الله عنه ـ روایت می ‌کند که حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ فرمود: وقتی آیه ‌ی «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ» [مؤمنون: ۱۲]، نازل شد، گفتم: فتبارک الله أحسن الخالقین، پس همین آیه نازل شد.[=palatino linotype]
[=palatino linotype]7. و ابوعبدالله شیبانی هفتمین آیه این را ذکر کرده و سیوطی آن را صحیح دانسته؛ «وَلَاتُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ» [توبه: ۸۴].[=palatino linotype]
[=palatino linotype]8. وقتی که پیامبر ـ صلى الله علیه و سلم ـ زیاد برای منافقین استغفار می ‌کرد، حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ فرمود: سواء علیهم، لذا آیه نازل شد: «سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ» [منافقون: ۶].[=palatino linotype]
[=palatino linotype]9. آیه ‌ی «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ…» [نساء: ۴۳].[=palatino linotype]
[=palatino linotype]10. وقتی پیامبر ـ صلى الله علیه و سلم ـ در مورد خروج به طرف بدر از صحابه مشوره گرفت، رأی حضرت عمر بر خروج بود و آیه نازل شد: «کَمَاأَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ» [انفال: ۵]. [=palatino linotype]

جعل احادیث و روایات تا کجا؟

[=palatino linotype]از دست حضرت ـ رضی الله عنه ـ در زمان خلافتش کرامات زیادی صادر گشت که فی الواقع معجزات آن حضرت ـ صلى الله علیه و سلم ـ بود؛ زیرا کرامت ولی معجزه نبی او است. از آن جمله یکی مشاهده‌ ی اوست از مدینه بر کوه نهاوند و صدا زدن او به ساریه که: یا ساریةُ الجبلَ؛ که: ای ساریه! کوه را بگیر تا دشمن بر تو تسلط نیابد.
و یکی جاری شدن رود نیل به فرستادن نامه و …[=palatino linotype]

در ضمن لقب [=palatino linotype]اولین شهید محراب[=palatino linotype] از القابیست که به او اعطا شده است.

[=microsoft sans serif]سلام عليكم[=microsoft sans serif]
آيا فكر كرديد ما اگر سني بوديم شيعه ميشديم؟
ما كه از همان اول شيعه به دنيا آمديم و دست خودمان هم نبوده به قول جامعه شناسان ازخصوصيات انتسابي ما است و ما در پديد اومدن آن نقشي نداشتيم.ما چون پدرو مادرو جد پدر و مادر ما شيعه بودند شيعه شديم و جامعه اي كه درآن زندگي ميكنيم شيعه است.كسي كه از عزيزان اهل سنت است وقتي بيايد درباره ي شيعه مطالعه و تحقيق بكند و آن وقت شيعه شود كار بزرگي انجام داده و هنر كرده است.
از مشكلاتي كه عزيزان اهل سنت با آن رو به رو هستند نا امني جانشان هست،اگر در خانواده اي جواني شيعه شود و پدر و مادر و خواهر و برادرش و محلي كه در آن زندگي ميكند همگي از اهل تسنن باشد ديگر اشهد خود را بايد بخواند و كارش تمام است.چند وقت پيش در شبكه ي جهاني ولايت فردي به حاج آقاي قزويني زنگ زده بود كه اهل استان سيستان و بلوچستان بود و به لطف و عنايت خدا شيعه شده بود،ولي ميگفت كه خانواده اش فهميده كه شيعه شده و برادرانش در به در دنبالش ميگردند و ميخواهند او را بكشند.
ويكي ديگر از دلايلي كه عزيزان اهل سنت شيعه نميشوند خود ما هستيم كه با كارهامون و الفاضمون اونا رو ميرنجونيم وآبروي خودمون رو ميبريم مثل عمل حرام قمه زني يا فحش دادن به اهل سنت و....
يك لينك هست بريد به اين لينك از استاد دانشمند هستش:
[=microsoft sans serif]www.aparat.com/v/dpEpu[=microsoft sans serif]

با سلام

نتيجه و ثمره كنار گذاشتن اميرالمومنين عليه السلام همين بدبختيها واوضاع تاسف باري است كه از همان زمان شروع شد والان هم ادامه دارد !

انحرافات وفساد اخلاقي و عقيدتي كه نتيجه تفسير براي قرآن بود در اسلام رخنه كرد مثلا عائشه كه خودش اعتراف دارد كه امام علي (ع) داناتر از اوست اما با اينحال بر مسند فتوا مينشيند و فتوا به رضاع كبير ميدهد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

و يا امام حسين (ع) پسر رسول الله (ص) را كه در مقابل تحريفات ايستاد با آن وضع فجيع ميكشند وشيعيانش را نابود ميكنند !!!

بله توحيد اساس دعوت انبياء است اما كدام توحيد ؟‌ توحيدي كه ابوهريره آورده يا توحيد علوي ؟

دعوت به توحيدي كه خداي سبحان را جسم دانسته و او را مثل آدم داراي همه اعضا بجز عورت ميداند يا توحيدي كه خالص و سليم است ؟

چرا بايد ما الان از وجود امامي هادي محروم باشيم و مسلمين يكديگر را تكفير و مهدور الدم بدانند ؟!

، اللهم العن الذين كذبوا رسلك وهدموا كعبتك، وحرفوا كتابك، وسفكوا دما اهل بيت نبيك، وافسدوا في بلادك، واستذلوا عبادك

سلام و تشکر

اما بزرگوار امامت به عقیده خیلی از علما اصول مذهب است نه دین اسلام
و دین اسلام در مذهب شیعه خلاصه نمیشه

منبع هدایت که قران و اهل بیت هستند و فقط رهبر جامعه بدست مردم انتخاب می شود و جامعه هم بدون رهبر نمی ماند
همچنانکه با انتخاب ابوبکر دین اسلام از بین نرفت

ولی عملا افراد دیگری امدند و و دیناسلام هم زوال نیافت

از نظر حقیر هردوی ما در اشتباه هستیم و دین اسلام فقط دین حضرت محمد و یکتاپرستی است باید شخص پرستی را کنار گذاشت

حلال و حرام خدا در قران ذکر شده و کسی نمی تواند به غیر از احکام قران چیزی را حلال و یا حرام کند
فقط می توانند دستور حکومتی صادر کنند و نمی توانند ان دستور را به خدا نسبت دهند که اگر بدهند بر خدا دروغ بسته اند

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ما شیعه هستیم و مذهب خودمان را حق می دانیم و معتقدیم که اسلام راستین نزد ائمه (ع) است.در واقع اسلام از نظر ما یعنی تشیع.امامت را علاوه بر این که به شیوه نقلی می توان ثابت کرد،از نظر عقلی هم می توان ثابت کرد که امامت یکی از اصول دین است.

از نظر ما تنها مذهبی که انحراف ندارد شیعه دوازده امامی است.حتی شیعه زیدیه یا اسماعیلیه هم انحراف دارد.اسلام حقیقی،همان تشیع است.

بنده هم همین را عرض کردم.اما پرسش شما این بود که اگر امامی انتخاب نمی شد،چه می شد؟در آن صورت شما نمی توانستید بگید منبع هدایت قرآن و اهل بیت (ع) هستند.بلکه فقط می توانستید بگید قرآن منبع هدایت است.اهل بیت (ع) دیگر به عنوان رهبر و راهنما و هدایت کننده جامعه مطرح نبودند.

شما خودتان در بالا پذیرفتید منبع هدایت اهل بیت (ع) و قرآن هستند.حال از ثقلین برای من ثابت کنید که کجا گفته شده مردم حق دارند رهبر را انتخاب کنند؟کجای قرآن یا روایات و احادیث آمده؟
یکی از تفاوت های ما با اهل سنت همین است.ما می گوییم رهبر جامعه منصوب از طرف خداست.نه از طاغوت.مردم می توانند مصداق طاغوت باشند.مردم ملاک تعیین امام یا رهبر نیستند.

اگر امام علی (ع) نبود،خدا می داند که با انتخاب ابوبکر چه می شد.پس نگویید با انتخاب ابوبکر دین اسلام از بین نرفت.بگویید چون باز یک امام بر حق بر روی زمین بود نگذاشت دین اسلام از بین برود.اگر امام علی (ع) یا یک امام دیگر نبود،دین خدا قطعاً از دست می رفت.

بنده در بالا پاسخ این حرف شما را دادم.اصولاً اگر حجت الهی بر روی زمین نباشد،خدا می داند که چه می شود.چه در دوره ابوبکر و عمر و عثمان،چه در دوره معاویه و یزید (لعنت خدا بر معاویه و پسرش) و چه در دوره سایر خلفا،چه خلفای اموی و چه عباسی،همواره یک امام داشته ایم.این حرف شما اشتباه است که می گویید در دوره های بعدی افراد دیگری آمدند ولی با آمدن این افراد اسلام زوال نیافت.دلیل این که اسلام زوال نیافت واضح است.وجود امام دلیل این مسئله است.اگر امام نبود،قطعاً اسلام زوال می یافت.

از نظر منطقی،به حرف شما می گویند رفع نقیضین.ما دو مطلب داریم:
1-شیعیان می گویند:وجود امام ضروری است.
2-اهل تسنن می گویند:وجود امام ضروری نیست.
حال شما می گویید هر دو اشتباه می کنند.هر دو اشتباه می کنند یعنی نه حرف اول درست است،نه حرف دوم و این یعنی ارتفاع نقیضین.یعنی هیچ کدام از دو نقیض درست نباشند که از نظر منطقی ارتفاع نقیضین باطل است.پس حرف شما صحیح نیست.اصل امتناع ارتفاع نقیضین،ام القضایای منطق است.رد آن یعنی رد منطق.

ما شخص پرستی نمی کنیم.ما معتقدیم به ولایت.همانطور که حضرت محمد (ص) دستور داد.اصلاً چون دین اسلام دین رسول الله (ص) است،پس نتیجه می گیریم ابوبکر و عمر و عثمان حق نداشته اند برای خودشان خلافت راه بیاندازند.چون اینجور بدون این که پشتوانه الهی داشته باشند،حکومت را غصب کرده اند.ولی امام علی (ع) پشتوانه الهی داشت.پس امام علی (ع) نماینده حکومت الهی و سایر خلفا نماینده حکومت طاغوتی هستند.

آیا حلال یا حرام بودن چت،یا رفتن به فیس بوک عیناً در قرآن آمده؟
طبق حدیث ثقلین،اگر بخواهیم قرآن را جدا بررسی کنیم و احادیث و روایت را بگذاریم کنار،یا برعکس احادیت و روایات را جدا بررسی کنیم و قرآن را بگذاریم کنار،قطعاً گمراه شده ایم.
ضمناً معصوم (ع) می تواند حلال و حرام را تعیین کند و قطعاً این حلال و حرامی که تعیین کرده،مثل آن است که خدا این را تعیین کرده باشد.ضمن آن که معصوم (ع) دستوری مخالف قرآن نمی دهد.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سلام بر شما

بزرگوار با اجازه از جواب دادن به بقیه قسمتها صرف نظر می کنم
و فقط اکتفا به همین قسمت از سخنان شما می کنم

دوست گرامی لازم نیست در قران صریحا بیاید رفتن به فیس بوک یا چت حرام است یا حلال
چه اینکه ان زمان نه فیس بوکی بوده است نه چت

اما قران مطلبی کلی گفته است که با توجه به ان حرام بودن یا حلال بودن این مسایل براحتی روشن می شود

قران گفته است دوست پنهانی نگیرید حال اگر چت کردن تبدیل به حالتی شود که مصداق دوست پنهانی بودن را پیدا کند
که واضح است حرام است

و اما درباره فیس بوک حرام یا حلال بودن معنی ندارد و اگر هم کسی گفته است حرام است حکم دینی نیست و حکم
حکومتی می باشد وگرنه معنی ندارد که رفتن به یک شبکه اجتماعی حرام دینی باشد !!!!
اگر رفتن به انجا حرام باشد باید رفتن به این سایتها هم حرام باشد چه اینکه مفسده اینها چه بسا بیشتر از فیس بوک باشد

با تشکر

سلام

بزرگوار یعنی معتقد هستید تمام انحرافات دینی و اخلاقی نتیجه تفسیر قران بود ؟
ایا در زمان خود پیامبر هم انحراف دینی و اخلاقی وجود نداشت ؟ ایا سپاهیان حضرت محمد در بعضی جنگها به خطا قتل و غارت نکردند ؟
ایا مسایل انحرافی مثل زنا و فحشا هم در ان دوره وجود نداشت ؟
به نظر حقیر نمیشه تمام انحرافات دینی و اخلاقی را به تفسیر قران ربط داد
بلکه طبع خیانت کار و سلطه جوی بشر بیشتر مقصر است حال چه شیعه باشد یا سنی

به نظر بنده منظور از توحید شناخت دقیق خدا نیست که حال او را جسم بدانیم یا نه
بلکه باید بیشتر به معنای ان توجه داشته باشیم

ان معنایی که دخالت مستقیم در زندگی فردی و اجتماعی بشر دارد ان معنایی که نفی تمام طاغوتها و اربابها و دسته و گروه ها را در بر دارد
ان معنایی که برتری خاصی برای گروهی بر گروهی دیگر قایل نیست نژاد پرستی از ان استشمام نمی شود
حق حاکمیت برای افراد خاصی قایل نیست
و در سایه شناخت و قبول این توحید است که شعار اسلام که برابری و برادری هست محقق می شود

بخاطر انحراف از خط توحید واقعی و بخاطر اینکه بجای اینکه به ریسمان الهی یعنی قران چنگ بزنیم به ریسمانهای غیر الهی چنگ زده ایم
به جای اینکه خدا را محور اتحاد و یگانگی قرار دهیم هرکدام برای خودمان اشخاص را و کتابهای انها را جایگزین خدا کرده ایم

با تشکر

بله. معبود سنی ها بزرگانشان اند.

ما میگوییم معبودمان خداست و خدا فرموده قرآن را ما حفظ میکنیم و درین قرآن شکی نیست. اما آنها به یکی از معبودهایشان رجوع میکنند که در دو کتاب از صحاح سته سنی ها، گفته دوآیه از قرآن را بز خورده.

معبود به معنای کسی که مورد عبادت قرار می گیرد و فکر نکنم سنی ها بزرگانشان را عبادت کنند
اینکه اعتقاد به حذف دو ایه داشته باشند عبادت نیست

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سخن من فقط مربوط به حلال و حرام دین نبود.بلکه به طور کلی ما در بسیاری از موارد محتاج روایات و احادیث هستیم.شما بفرمایید کیفیت نماز در کجای قرآن به طور مستقیم آمده؟
برخی موارد مربوط به حلال و حرام ممکن است در قرآن نیامده باشند،ولی در احادیث و روایات آمده باشند.به طور کلی اعتقاد ما شیعیان این است که هر کس قرآن را بدون روایات و احادیث مطالعه کند یا اگر کسی روایات و احادیث را بدون قرآن مطالعه کند گمراه می شود.

چرا کاملاً معنا دارد رفتن به شبکه اجتماعی حرام دینی باشد.بالفرض رفتن به این شبکه می تواند مساوی باشد با نگاه به نامحرم که چون نگاه به نامحرم حرام است،رفتن به اینجا هم حرام است.
ضمناً حکم حکومتی و مشروعیت حاکم شرع باید از حکم دینی بیاید.یعنی دین باید حاکم را تعیین کرده باشد.لذا حکمی که حاکم شرع می دهد،مانند حکم دینی است.

کدام سایت ها؟
رفتن به خیلی از سایت ها حرام است.مثل سایت های حاوی مطالب و تصاویر مستهجن.مطلقاً حرام است ورود به چنین سایت هایی و حرام بودنش واضح است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سلام
یکی از بزرگترین مشکلاتی که باعث میشه اهل تسنن از شیعه رو گردان باشند رفتار نادرست و افراطی بعضی از شیعه نماها است که بعضا نه به نماز و روزه مقیدند نه عقیده محکمی دارند اما اگه جون هم تو جونشون بکنی قمه میزنند روضه عمر و اون رفتارهای دور از ادب را هم انجام میدند دشمنهای شیعه هم که از خدا خواسته تا کسی میگه شیعه ... چهار تا حلقه فیلم از قمه زدن و روضه عمر و مداحان افراطی مرتد میگذارند جلوش