جمع بندی سوالی در مورد تعدد زوجات
تبهای اولیه
به طور عمده دو دلیل برای ازدواج مجدد مردانی که همسر دارند وجود دارد یکی کمک به زنان بیوه هست و دیگری هوسرانی. مورد اول منطقی هست اما مورد دوم غیر منطقیست و ستم آشکار به زن هست. اگر مرد مشروط به اجازه همسرش بتواند ازدواج مجدد انجام دهد مجبور است ابتدا همسرش را راضی کند و بر همین اساس دیگر نمیتواند برای هوسرانی ازدواج مجدد انجام دهد. چرا خدا در قرآن ازدواج مجدد مرد را مشروط به اجازه همسرش نکرده است؟
[=arial]با سلام
اولا مرد ذاتا تنوع طلب هست و اگر اجازه همسر در این مورد لحاظ شود فسادهای بیشتری صورت می گیرد.
در ثانی اگر قرآن اجازه همسر اول را در مورد دوم هم لحاظ میکرد 99 درصد زنان چنین اجازه ای نمی دادند که کاملا مشخص است.
ثالثا احکام الهی تعبدی هستند و تابع مصالح و مفاسد واقعی که ماها از علت واقعی آنها اطلاعی نداریم.
به طور عمده دو دلیل برای ازدواج مجدد مردانی که همسر دارند وجود دارد یکی کمک به زنان بیوه هست و دیگری هوسرانی. مورد اول منطقی هست اما مورد دوم غیر منطقیست و ستم آشکار به زن هست. اگر مرد مشروط به اجازه همسرش بتواند ازدواج مجدد انجام دهد مجبور است ابتدا همسرش را راضی کند و بر همین اساس دیگر نمیتواند برای هوسرانی ازدواج مجدد انجام دهد. چرا خدا در قرآن ازدواج مجدد مرد را مشروط به اجازه همسرش نکرده است؟
سلام
ما از علت احکام اطلاع نداریم مگر اینکه خود شارع بدان تصریح کند لذا اموری که بعنوان علل احکام از سوی ما مطرح می شود حکمتهایی است که به ذهن و عقل ما رسیده است پس دلیلی ندارد بر اساس آن شرع را محکوم کنیم
والله الموفق
به طور عمده دو دلیل برای ازدواج مجدد مردانی که همسر دارند وجود دارد یکی کمک به زنان بیوه هست و دیگری هوسرانی. مورد اول منطقی هست اما مورد دوم غیر منطقیست و ستم آشکار به زن هست. اگر مرد مشروط به اجازه همسرش بتواند ازدواج مجدد انجام دهد مجبور است ابتدا همسرش را راضی کند و بر همین اساس دیگر نمیتواند برای هوسرانی ازدواج مجدد انجام دهد. چرا خدا در قرآن ازدواج مجدد مرد را مشروط به اجازه همسرش نکرده است؟
هوالعالم
وقتی شما حتی در اصطلاح
شریک زندگی کسی شدی
باید ببینی قوانین شراکت چه حکم میکنه ...
در قران
اگر حرفی از رضایت نزدن اما حکم صادر شده !
همیشه فقط این دو مورد نیست که مرد رو به سمت زن دوم سوق میده
مورد سوم نیاز مردی ست که همسر وقت جوابگوی اون نیست
یا علم به نحوه رضای هوای مرد نداره یا در توانش نیست ...
گرفت ؟ بگیره ! اما وقتی پرسیدن که ایا گرفتی ؟
نگه نه . چون دروغی هست که عمل رو به خیانت مبدل میکنه
و بازتاب نادرستی در زندگی خودش و آیندگانش خواهد داشت .
اینجا منظور از زن دوم یا غیر.
تعدد زوجات بوده و این ربطی به تجدید و ازدواج مجدد بعد از ازدواج باطل شده نداره.
وقتی در مورد ازدواج و صیغه و تعدد زوجات بجث میشه ؛خیلی از مردها فکر میکنن که همه مردها باید اینکار رو انجام بدن
و خودشون رو جزء همون شرایط میدونن
من خیلی ها رو دیدم که زن محبتش زیاده و همینطور عشق و علاقش
اما مرد در کمال بی اجساسی میره دنبال یکی دیگه
اونم مخفیانه
بعد زن از همسایه اش میشنوه که مردش با یکی دیگه دیده!!
بعد که تحقیق میکنن میبینن که آآآآره
به طور عمده دو دلیل برای ازدواج مجدد مردانی که همسر دارند وجود دارد یکی کمک به زنان بیوه هست و دیگری هوسرانی. مورد اول منطقی هست اما مورد دوم غیر منطقیست و ستم آشکار به زن هست. اگر مرد مشروط به اجازه همسرش بتواند ازدواج مجدد انجام دهد مجبور است ابتدا همسرش را راضی کند و بر همین اساس دیگر نمیتواند برای هوسرانی ازدواج مجدد انجام دهد. چرا خدا در قرآن ازدواج مجدد مرد را مشروط به اجازه همسرش نکرده است؟
با سلام و آرزوی توفیق باری شما .
در ابتدا باید اشاره شود : هیچ کدام از دو نکته ی یاد شده برای تعدد زوجات از نظر دین به عنوان دلیل جواز تلقی نمی شود
با ذکر این مقدمه در مورد فلسفه و حکمت های تعدد زوجات در اسلام در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود . تحقیق بیشتر را با معرفی منابعی به خودتان میگذاریم:
فلسفه تعدد زوجات: مسأله تعدد زوجات یکی از احکام بسیار بااهمیت و ارزشمند از نظر اجتماعی و نظام خانوادگی دراسلام است.
در قرون پیشین مستشرقین و اسلامشناسان غربی این مسأله را براسلام خرده میگرفتند. اما تحقیقات اخیر و واقعیات و رخدادهای اجتماعی قرن ما اهمیت این حکم را به آنان ثابت کرد به طوری که اندیشمندانی چون برناردشاو جان دیون پورت گوستاو لوبون و ... در این مورد از در تحسین آمدند و به حکمت آن گواهی دادند. زیرا:
1- آمارهای موجود درسطح جهان نشان میدهد میزان تولد دختر غالباً بیش از پسر میباشد. بنابراین تکیه بر «تک زنی» باعث میشود همواره تعدادی از زنان تا آخر عمر از نعمت ازدواج محروم بمانند و در تجرد و عزوبت به سربرند واین ظلمی فاحش درحق آنان است.
2- در طول تاریخ همواره براثر حوادث و مسایل اجتماعی - مانند جنگها - تعداد بی شماری از مردان تلف میشوند و همسران آنان بیسرپرست میگردند. طبیعی است که غالب مردان جوان حاضر به ازدواج با چنین کسانی برای اولین بار نیستند. بنابراین اگر از نظر قانون و نظام اجتماعی اینان نتوانند به عنوان همسر دوم گزینش شوند همواره بدون شوهر خواهند ماند و این نیز ظلم برآنان است .
تنها راهحل آن جواز چندزنی با قیود و شرایط خاص است. جالب است بدانید که پس از جنگ جهانی دوم در آلمان چند هزار بیوه زن که سرپرستان خود را در جنگ از دست داده بودند ،به تظاهرات پرداخته و از کلیسا درخواست کردند که چند همسری را مجاز گرداند ولی کلیسا در برابر این خواست سرسختی نشان داد و همین باعث شد که پس از آن فساد و بزهکاری در آلمان به شدت رواج یابد.
3- بلوغ جسمی و جنسی دختران معمولا چندین سال پیش از پسران است . درطول زمان همراه با رشد جمعیت بشری باعث میشود که در جامعه تک همسرگرا همواره انبوه کثیری از زنان که آمادگی و علایق جنسی دارند در برابر مردانی فاقد شعور و درک جنسی قرار داشته و تمایلات جنسی آنان به گونه مشروع ارضا نگردد.
4- از نظر روان شناسی تفاوتی اساسی بین ساختار روانی و گرایشها و عواطف زن و مرد وجود دارد. روانشناسان معتقدند که زنان به طور طبیعی «تک شوهرگرا» میباشند وفطرتاً از تنوع همسر گریزانند و خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفی و عملی یک مرد میباشند .تنوع گرایی در زنان نوعی بیماری است ولی مردان ذاتا تنوع گرا و «چند زنگرا» میباشند .
احکام اسلام همه متناسب با نیازهای واقعی و ویژگیها و خصلتهای ذاتی انسانها وضع گردیده است. افزون بر آن زنان در ایام معینی محدودیت عادت ماهانه را دارا می باشند. اکنون باید پرسید در برابر این حقایق چه باید کرد؟ در این جا سه راه وجود دارد:
الف) همیشه تعدادی از زنان درمحرومیت کامل جنسی به سربرند.
ب ) راه و روابط نامشروع و اشتراک جنسی گشوده شود.
ج ) به طور مشروع و قانونمند با قیود و شرایطی عادلانه راه چند همسری گشوده شود.
کدام یک؟ دین مبین اسلام راه سوم را که حکیمانهترین و بهترین راه است ، گشوده و اجازه چند زنی را تنها به مردانی میدهد که توانایی کشیدن بارسنگین آن را عادلانه داشته باشند . دستورهای اکیدی در این زمینه برای آنان وضع نموده ، و این نه تنها به ضرر زنان نیست بلکه درواقع بیشتر برای تأمین مصالح و منافع آنان است. در ضمن آنچه که در قرآن آمده ، آن است که مر دان حق دارند چهار زن دایمی - با توجه به شرایط - داشته باشد .
5- تعدد همسر به عنوان یک مسئله اجتماعی و با توجه به ضرورت ها و با توجه به شرایط خاصی که مرد دارای آن است ، می تواند انجام پذیرد و این بدان معنا نیست که هر کس در هر شرایط مجاز به ازدواج مجدد باشد.
6- تعدد زوجات تنها یک حکم به جواز است و مقابل حکم جواز ،حرمت همیشگی آن است و این بدان معنا است که اگر کسی دارای شرایط باشد و زمینه اجتماعی آن فراهم باشد و همسر اول نیز رضایت داشته باشد ، باز ازدواج مجدد ممنوع و نامشروع باشد ؛ در حالی که این حکم عاقلانه نیست ؛ بنابراین در مقابل حکم حرمت که جواز است ، منطقی و معقول است ؛ یعنی با وجود شرایط نباید این حکم ممنوع باشد و راه آن از هر جهت بسته باشد(1)
پی نوشت:
1- زن در آیینه جلال و جمال، آیه الله جوادی آملی
"هوالشافی"
سلام.طاعات قبول حق إن شاءالله
مطلب زیر برگرفته از سایت "اسلام کوئست" است
با بررسی وضع محیط های مختلف قبل از اسلام به این نتیجه میرسیم که تعدد زوجات، بدون این که ضابطه و محدوده ای داشته باشد امر عادی بوده و از ابتکارات اسلام نیست، بلکه اسلام آن را در چارچوب ضرورتهای زندگی انسان محدود ساخته و برای آن قیود و شرایط سنگینی قرار داده است.
قوانین اسلام براساس نیازهای واقعی بشر است، وقتی مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاریم، فلسفه تعدد زوجات روشن میشود. هیچ کس نمیتواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشکیل میدهند.
نیز نمیتوان انکار کرد که بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانیتر است؛ زیرا اکثر زنان در سن معینی، آمادگی جنسی خود را از دست میدهند، در حالی که در مردان چنین نیست.
همچنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً ممنوعیت آمیزش دارند، در حالی که در مردان این ممنوعیت وجود ندارد.
از همه گذشته زنانی هستند که به علل گوناگونی همسران خود را از دست میدهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند.
با درنظر گرفتن این واقعیتها در این گونه موارد (که تعادل میان مرد و زن به هم میخورد) ناچاریم یکی از راه های زیر را انتخاب کنیم:
أ. مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواستههای درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.
ب. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر ماندهاند، به شکل معشوقه برقرار سازند.
ج. کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمیشود، نیز قدرت بر اجرای کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.
حال اگر بخواهیم راه اوّل را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود میآید، با فطرت و غرایز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. همچنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم، اما این مبارزهای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی شود، جنبههای غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از نگاه همسر اوّل مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها که مشکلات همسر اوّل را در صورت تعدد زوجات عنوان میکنند، کسانی هستند که یک مسئله سه زاویهای را تنها از یک زاویه نگاه میکنند؛ زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اوّل، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت کنیم.
اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار میگیرند، نه تأمین دارند و نه آیندهای؛ چنان که شخصیت آنها پایمال شده است. اینها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند.
بنابراین، تنها راه سوم میماند که هم به خواستههای فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت داده شود و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه از گرداب گناه بیرون آید.[1]
راز کاستی عاطفه و احساسات در جوامع غربی و پناه بردن آنان به حیوانات با ابراز محبت به آنان همین است، نه حس قوی عاطفه بشری آنها. آنان که بشریت را چنان از دم تیغ گذرانده و با وحشیانه ترین راهها انسان های مظلوم را میکشند تا ثروت و سرمایههای آنان را به یغما ببرند، چه بویی از عاطفه بردهاند!
[1] ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج3، ص 256 - 260؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 357 – 361؛ تفسیر المیزان، ج4، ص 319.
"هوالشافی"
این مطالب نیز برگرفته از سایت "اسلام کوئست" است.
بعضی قسمتها تکراری است به دلیل اینکه دو پرسش متفاوت درباره "تعدد زوجات" بود.پوزش می طلبم.
همه احکام بر اساس مصالح و مفاسد است؛ و هر حکمی دارای فلسفه و علتی است؛ ولی بیان و کشف علت تمام جزئیات احکام، کار بسیار مشکلی است؛ نهایت اینکه بتوان ضوابط کلی برای احکام بیان نمود؛ که البته کلیت در اینجا به معنای اکثری است که قابل استثناست
قوانین اسلام براساس نیازهای واقعی بشر و مصلحت تمام جامعه وضع شده است
برای روشن شدن مطلب چند نکته را باید تذکر دهیم:
1. بر اساس نظریه صحیح و درست که فقهاء و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است؛ و اگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام؛ و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است؛ و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی الطرفین باشد آن عمل مباح است؛ البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان می باشد.
2. هرچند اصل کلیت این قاعده که احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است، قطعی و یقینی است ولی کشف مصالح و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است.
چون اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است.
و ثانیاً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطره ای است در برابر دریا «جز اندکی از دانش به شما داده نشده است [1] ».
و شاید علت عدم بیان علت و فلسفه ی تمام احکام، از سوی اولیاء الهی دین، یکی این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسان هایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما و لغز است، که چه بسا موجب تنفر شنوندگان گردد، امام علی (ع) می فرماید: «مردم، دشمن آن چیزی هستند که نمی دانند [2] » لذا اولیاء الهی در حد فهم انسان ها به بعضی از علت ها و فلسفه ها و احکام اشاره نمودند.
علاوه اینکه، هدف از دین و شریعت، آراستگی انسان ها به خوبی های علمی و عملی، و اجتناب از زشتی های فکری و عملی است، و این هدف با عمل به شریعت به دست می آید، ولو اینکه افراد فلسفه و علت احکام را ندانند، نظیر اینکه: مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست می آورد ولو فایده و فلسفه، دارو و دستورات پزشکی را نداند.
مضافاً اینکه: مؤمنین، چون اطمینان و یقین دارند به اینکه دستورات دینی، از کسانی صادر می شود که علم و آگاهی آنان خطاناپذیر است، پس یقین به اثربخشی و مفید بودن این دستورات دارند.
3. هرچند فهم علت و فلسفه احکام مشکل است، ولی پیدا نمودن ضوابط کلی احکام، امر ممکنی است. البته کلیت در مسایل حقوقی، مثل کلیت در مسایل فلسفی نیست که استثناء ناپذیر باشد بلکه کلیت در مسایل حقوقی و اجتماعی به معنای اکثری است و لذا قابل استثناست. [3] [4]
حال با توجه این مطالب در مورد فلسفه حلیت تعدد زوجات برای مرد و حرمت آن برای زن می توان گفت:
با بررسی وضع محیط های مختلف قبل از اسلام به این نتیجه میرسیم که تعدد زوجات، بدون این که ضابطه و محدوده ای داشته باشد امر عادی بوده و از ابتکارات اسلام نیست، بلکه اسلام آن را در چارچوب ضرورتهای زندگی انسان محدود ساخته و برای آن قیود و شرایط سنگینی قرار داده است.
قوانین اسلام براساس نیازهای واقعی بشر است، وقتی مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاریم، فلسفه تعدد زوجات روشن میشود. هیچ کس نمیتواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشکیل میدهند.
نیز نمیتوان انکار کرد که بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانیتر است؛ زیرا اکثر زنان در سن معینی، آمادگی جنسی خود را از دست میدهند، در حالی که در مردان چنین نیست.
همچنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً ممنوعیت آمیزش دارند، در حالی که در مردان این ممنوعیت وجود ندارد.
از همه گذشته زنانی هستند که به علل گوناگونی همسران خود را از دست میدهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند.
با درنظر گرفتن این واقعیتها در این گونه موارد (که تعادل میان مرد و زن به هم میخورد) ناچاریم یکی از راه های زیر را انتخاب کنیم:
أ. مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواستههای درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.
ب. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر ماندهاند، به شکل معشوقه برقرار سازند.
ج. کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمیشود، نیز قدرت بر اجرای کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.
حال اگر بخواهیم راه اوّل را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود میآید، با فطرت و غرایز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. همچنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم، اما این مبارزهای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی شود، جنبههای غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از نگاه همسر اوّل مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها که مشکلات همسر اوّل را در صورت تعدد زوجات عنوان میکنند، کسانی هستند که یک مسئله سه زاویهای را تنها از یک زاویه نگاه میکنند؛ زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اوّل، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت کنیم.
اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار میگیرند، نه تأمین دارند و نه آیندهای؛ چنان که شخصیت آنها پایمال شده است. اینها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند. بنابراین، تنها راه سوم میماند که هم به خواستههای فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت داده شود و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه از گرداب گناه بیرون آید. [5]
[1] «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلاً»، اسراء، 85.
[2] «الناس اعداء ماجهلوا»، گزیده میزان الحکمة، ج 1، ص 214.
[3] اقتباس از سؤال 1967 (سایت: 2070).
[4] اقتباس از سؤال 1967 (سایت: 2070).
[5] ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج3، ص 256 - 260؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 357 – 361؛ تفسیر المیزان، ج4، ص 319.
اولا مرد ذاتا تنوع طلب هست و اگر اجازه همسر در این مورد لحاظ شود فسادهای بیشتری صورت می گیرد.
با سلام. خوب چرا در این موضوع خداوند جانب مردها را گرفته است ؟ اگر مردها تنوع طلب هستند ، به گفته ی خود شما :
در ثانی اگر قرآن اجازه همسر اول را در مورد دوم هم لحاظ میکرد 99 درصد زنان چنین اجازه ای نمی دادند که کاملا مشخص است.
99 درصد از زنان اجازه چنین کاری را نمیدهند یعنی فرمودید تنوع طلب نیستند . پس چرا باید به مرد خوش بگذرد و به زن توجهی نشود ؟ و خدا جانب تنوع طلبی مردان را بگیرد از نوع 4 زن و بینهایت صیغه که به قول یکی از کارشناسان اسمش را گذاشتند هوس بازی حلال !!! بعضی ها در کمال بی شرمی میگویند این لطفی است به خود زن ! این کجایش لطف است به زن ؟ که مرد میتواند برای هوس خودش حتی با دسترس بودن زنش برود هزارتا متعه بگیرد ؟ یا برود به جای ازدواج به بیوه ها ، با دخترکان جوان باکره ازدواج کند که خیلی راحت پسر مجرد برای آنها پیدا میشود ؟ خداوند هم زحمتی
مثلا میبینیم زن نباید بیرون رود و دلیلش را فاسد کردن جامعه و اختلاط عنوان میکنند. در این مورد کی باید کوتاه بیاید طبق دستور خداوند ؟ زن ! تا جامعه در امان بماند
باید حجاب کند تا هم خودش هم مردان از هوس و شهوت دور بماند و زن باید کوتاه بیاید چون موی او زیباتر است .ولی دیه موی مرد بیشتر است !
یا در مورد ازدواج موقت ، زن باید کوتاه بیاید چون مردش تنوع طلب است
یا در مورد 4 زن دائم هم زن نباید چیزی بگوید چون مرد تنوع طلب است و این در حالی است که بر اساس حرف روانشناسان ، مردها میگویند مرد میتواند چند زن بگیرد چون تنوع طلب است و چه حرف صحیحی ، اما همان روانشناسان میگویند زن با این کار مرد نابود میشود ولی گویا مهم نیست !
دیه مرد بیشتر از زن است و میگویند چون سرپرست است و باید پول بیاورد ، ولی دیه پسر متولد نشده هم بیش از مادرش است که دارد به او غذا میرساند ! یعنی به فکر یک جنین متولد نشده پسر هم بوده اند ولی به فکر زنان قوام و سرپرست نبوده اند و حتی یک حدیث هم در خصوص زنان سرپرست به ما نرسیده است و باز این زن است که باید ساکت بماند
میگویند دیه بیضه چپ مرد ، به علت بچه دار شدن بیش از دیه زن است و اتفاقا همان علمی که با استناد به آن میگویند مرد تنوع طلب است ، میگوید این صحیح نیست ، ولی باز اهمیتی ندارد !
میگویند مرد متاهل هر وقت دوست داشت میتواند متعه کند ، چه با هوس چه بدون هوس و این میشود هوس بازی شرعی ، خدا هم جلویش را نگرفته ، فقط بعضی ها میگویند مکروه است که مکروه انجامش گناهی ندارد ، به مرد خوش میگذرد ، به دستور خدا و باز زن نباید چیزی بگوید ! هیچ مانع شرعی هم ندارد که جلوی مرد را بگیرد. ما که تا به حال ندیدیم . شما اگر دیدید ، حدیث و آیت را نشن ما بدهید تا ثابت شود خدا جلوی سوء استفاده کنندهگان را گرفته است تا حرم سرای شرعی درست نکنند .
99 درصد از زنان اجازه چنین کاری را نمیدهند یعنی فرمودید تنوع طلب نیستند . پس چرا باید به مرد خوش بگذرد و به زن توجهی نشود ؟ و خدا جانب تنوع طلبی مردان را بگیرد از نوع 4 زن و بینهایت صیغه که به قول یکی از کارشناسان اسمش را گذاشتند هوس بازی حلال !!! بعضی ها در کمال بی شرمی میگویند این لطفی است به خود زن ! این کجایش لطف است به زن ؟ که مرد میتواند برای هوس خودش حتی با دسترس بودن زنش برود هزارتا متعه بگیرد ؟ یا برود به جای ازدواج به بیوه ها ، با دخترکان جوان باکره ازدواج کند که خیلی راحت پسر مجرد برای آنها پیدا میشود ؟ خداوند هم زحمتی
1- اول اینکه گفته میشود مرد تنوع طلب است به معنای این نیست که مرد یک فاسد جنسی است بلکه معنایش این است که تفاوت ساختار جنسیتی مرد چنین است که بارور میکند . این ساختار جنسیتی میتواند قابلیت باروری چندین زن را دارد در حالیکه زن بارور شونده است و این ساختار جنسیتی را ندارد . این شاکله و ساختار ظاهری و ذاتی مرد است و تفاوت آشکارش با زن و در این بعد قضیه این دو نه از لحاظ ظاهر ساختار و کارکرد جنسیتی و نه در ذات هیچ تشابهی به هم ندارند.
2 - اینکه گفته میشود این لطفی است که شامل زن شده این است که اگر ساختار جنسیتی و ساختار روانی زن را داشت , زنان بسیاری بدون همسر می ماندند .
مثلا میبینیم زن نباید بیرون رود و دلیلش را فاسد کردن جامعه و اختلاط عنوان میکنند. در این مورد کی باید کوتاه بیاید طبق دستور خداوند ؟ زن ! تا جامعه در امان بماند
باید حجاب کند تا هم خودش هم مردان از هوس و شهوت دور بماند و زن باید کوتاه بیاید چون موی او زیباتر است .ولی دیه موی مرد بیشتر است !
3- بله برای اینکه جامعه ای را به فساد بکشانید کافی است تنها پوشش و لباس را از تن زن بیرون بیاورید . مطمئنا دیگر کمتر مردی با این تنوع تمایل به ازدواج و بعهده گرفتن مسئولیت های سنگین خود بعنوان یک مرد متاهل خواهد داشت و زنان نیز همچون دستمال یک یا چند بار مصرف , برخلاف تمایل و نیاز به ازدواج نهادینه شده بنا بر ساختار روانی , ذاتی و جنسیتی شان بدون هیچ حقی ابزار تخلیه جنسی مردان ( در اینجا هرزه و فاسد جنسی ) خواهند شد. در مورد تمام اینها در غرب مصادیق بارز عینی وجوددارد لذا بنده مثال نمیزنم.
یا در مورد ازدواج موقت ، زن باید کوتاه بیاید چون مردش تنوع طلب است
بنا بر آنچه که در حقوق زن و مرد در اسلام آمده اگر حقی از او ضایع میشود میتواند بگوید در غیر این صورت تعدد زوجات از حقوق مرد در اسلام است و این هرگز با هرزه گردی مرد غیر مسلمان قابل قیاس نیست . احکام و شرایطی در این ازدواج وجود دارد و حقوقی . حتی حیوانات در برابر غیر مسلمان محدودیت رابطه جنسی بیشتری دارند .
یا در مورد 4 زن دائم هم زن نباید چیزی بگوید چون مرد تنوع طلب است و این در حالی است که بر اساس حرف روانشناسان ، مردها میگویند مرد میتواند چند زن بگیرد چون تنوع طلب است و چه حرف صحیحی ، اما همان روانشناسان میگویند زن با این کار مرد نابود میشود ولی گویا مهم نیست !
روانشناسی که از نیاز های روحی جنسیت زن باخبر باشد بعد از خواندن و فهمیدن حدود و ثغور اختیار مرد در اختیار زوجه و حقوق مشخص آنها در اسلام مطمئنا نظر مطابق میل شما نمی دهد.
ما بقی نوشته های شما هم هیچ ارتباطی به موضوع این تاپیک ندارد . ملقه ای دیگریست از مفاهیم
- اول اینکه گفته میشود مرد تنوع طلب است به معنای این نیست که مرد یک فاسد جنسی است بلکه معنایش این است که تفاوت ساختار جنسیتی مرد چنین است که بارور میکند . این ساختار جنسیتی میتواند قابلیت باروری چندین زن را دارد در حالیکه زن بارور شونده است و این ساختار جنسیتی را ندارد . این شاکله و ساختار ظاهری و ذاتی مرد است و تفاوت آشکارش با زن و در این بعد قضیه این دو نه از لحاظ ظاهر ساختار و کارکرد جنسیتی و نه در ذات هیچ تشابهی به هم ندارند.2 - اینکه گفته میشود این لطفی است که شامل زن شده این است که اگر ساختار جنسیتی و ساختار روانی زن را داشت , زنان بسیاری بدون همسر می ماندند .
با سلام . من را ببخشید ولی چنین حرفی با معنای تنوع طلب یکی در نمی آید . بلکه تنوع طلبی را حتی مراجع عظام زمانی مطرح میکنند و آنرا علم روز میدانند که ثابت شده است ، که میگویند مرد نمی تواند به یک زن اکتفا کند و تنوع طلب است . یعنی میفرمایید مردها برای بچه دار شدن تنوع طلب هستند تا این و آن را بارور کنند ؟ درست مانند امر متعه که متعه میکنند ولی بارور نمیشود و برای ارضای خودش است و می تواند در یک روز چندین بار اینکار را انجام بدهد
اما الان تعداد مردان در سن ازدواج بیش از زنان است و در هر زمانی باید این را مد نظر داشت . نظری بیندازید به نمودار جنسیتی کشور طی آخرین سرشماری .و از طرفی متعه بینهایت مرد که حرم سرای شرعی است ، لطفی در حق زن نیست همچنانکه گفتم محدود نشده تاب شود لطف در حق دیگر زنان . و خواستار حدیثی هستم که نشان دهد خدا راه سوء استفاده کننده گان را باز نگذاشته . درست همانطور که ما بهاییت را مسخره میکنیم که راه سوء استفاده را باز گذاشته اند تا اینکه خبرش پیچید که یک پدر ، دخترش را باردار کرد !
3- بله برای اینکه جامعه ای را به فساد بکشانید کافی است تنها پوشش و لباس را از تن زن بیرون بیاورید . مطمئنا دیگر کمتر مردی با این تنوع تمایل به ازدواج و بعهده گرفتن مسئولیت های سنگین خود بعنوان یک مرد متاهل خواهد داشت و زنان نیز همچون دستمال یک یا چند بار مصرف , برخلاف تمایل و نیاز به ازدواج نهادینه شده بنا بر ساختار روانی , ذاتی و جنسیتی شان بدون هیچ حقی ابزار تخلیه جنسی مردان ( در اینجا هرزه و فاسد جنسی ) خواهند شد. در مورد تمام اینها در غرب مصادیق بارز عینی وجوددارد لذا بنده مثال نمیزنم.
جامعه را به فساد بکشانم ؟ بنده که مرد نیتسم که 4 زن و بینهایت صیغه 99 ساله بکنم ! نه اینکه با این هوس بازی شرعی که خدا مجازش دانسته ، بساط بی بند و باری رواج نیافته !
روانشناسی که از نیاز های روحی جنسیت زن باخبر باشد بعد از خواندن و فهمیدن حدود و ثغور اختیار مرد در اختیار زوجه و حقوق مشخص آنها در اسلام مطمئنا نظر مطابق میل شما نمی دهد.ما بقی نوشته های شما هم هیچ ارتباطی به موضوع این تاپیک ندارد . ملقه ای دیگریست از مفاهیم
روانشناسان در سراسر دنیا هستند و همانها قوانین کشور خود را قبول دارند یعنی تک همسری برای طرفین . وقتی میگفتم تنوع طلبی برای مردان را روانشناسان و علم گفته ، خود مراجع تا بدینجا برای بنده از روانشناسان غیر مسلمان نام بردند و من هم در جوابشان ، جواب روانشناسان بسیار دیگر را گفته ام که رد کرده اند آنرا .
از این صحبت های جالب ! که بگذریم ، ما یک هدف داشتیم و شما چیز دیگری را دنبال میکنید. مابقی حرف هایی که میزنم را نمیبینید و جواب نمیدهید مخصوصا این دو قسمت که فطق جواب همین را میخواهم و شما همه چیز را میگویید و میبافید غیر از همان موضوع اصلی را
حدیث و آیت را نشن ما بدهید تا ثابت شود خدا جلوی سوء استفاده کنندهگان را گرفته است تا حرم سرای شرعی درست نکنند .
بله برادرم ، دینی که هوس بازی را مجاز بداند فرقی با دیگر ادیان برای من ندارد و جوابم را نیز ندهد ، 20 سوال و همه اش سکوت ادیان ؟ کی بفهمم کدام دین درست است ؟ همه یکسان جواب دادند. مشکل بنده اینجاست که اگر در این دو مورد مرا یاری کنید و حدیث نشان دهید یا ثابت کنید جوابی برای سوالات هست ، در تمام عمرم سپاسگذار شما خواهم بود و در غیر آن صورت ، من میمانم و ادیانی که جوابشان یکیست . پس کدامش صحیح است ؟
بلکه باید بگویید حیوانات در مقابل مسلمانان محدودیت بیشتری برای رابطه جنسی دارند . دیگر 4 زن و بینهایت صیغه شد محدودیت ؟ هوس بکنند ، نکنند ، یا هر چیزی ، میتوانند بروند بساط عیش و نوش و دختر بازی ، خدا هم که جلویشان را نگرفته
برخی دوستان معتقدند شما نوجوانانی در اوج شور و احساس در عین حال کم سواد , که فقط کپی پست میکنید . نمیدانم . نه از کپی پست شما خبر دارم و نه از سن تان و نه از تحصیلاتتان ولی پاسخهایتان بله , حرف آنهارا تائید میکند.
در هر حال
مذهب و مکتب تان را معرفی کنید یا هر مذهب و مکتبی که عقلانی میدانید معرفی نمائید تا شان زن و مرد در رفتار جنسی بین انسان مسلمان اعم از زن و مرد و حیوان و آن مکتب اعم از زن و مرد را برایتان تبئین کنم.
دلیل علمی دارم نه توهین است و نه تحقیر . صرفا یک بحث علمی است و بس , پس احساساتی نشوید .
بله برادرم ، دینی که هوس بازی را مجاز بداند فرقی با دیگر ادیان برای من ندارد و جوابم را نیز ندهد ، 20 سوال و همه اش سکوت ادیان ؟ کی بفهمم کدام دین درست است ؟ همه یکسان جواب دادند. مشکل بنده اینجاست که اگر در این دو مورد مرا یاری کنید و حدیث نشان دهید یا ثابت کنید جوابی برای سوالات هست ، در تمام عمرم سپاسگذار شما خواهم بود و در غیر آن صورت ، من میمانم و ادیانی که جوابشان یکیست . پس کدامش صحیح است ؟
یعنی مسلمان نیستید چون معتقدید دین اسلام دین هوس بازی است. ادعای مسلمانی چطور ؟ ادعای مسلمانی هم دارید یا خیر .
و اما بعد صراحتا میگویم . شما هیچ چیزی از اسلام نمیدانید چون قضاوتهای شما در مورد اسلام این را نشان میدهد.
برخی دوستان معتقدند شما نوجوانانی در اوج شور و احساس در عین حال کم سواد , که فقط کپی پست میکنید . نمیدانم . نه از کپی پست شما خبر دارم و نه از سن تان و نه از تحصیلاتتان ولی پاسخهایتان بله , حرف آنهارا تائید میکند.در هر حال
مذهب و مکتب تان را معرفی کنید یا هر مذهب و مکتبی که عقلانی میدانید معرفی نمائید تا شان زن و مرد در رفتار جنسی بین انسان مسلمان اعم از زن و مرد و حیوان و آن مکتب اعم از زن و مرد را برایتان تبئین کنم.دلیل علمی دارم نه توهین است و نه تحقیر . صرفا یک بحث علمی است و بس , پس احساساتی نشوید .
جوان هستم و نه نوجوان و تحصیلات عالیه دارم و سالهاست دانشگاهم را تمام کرده ام . اما بنده نمیدانستم هر کسی مخالف اسلام باشد یا اینکه سوال در باره حقوق زن بپرسد، میشود نوجوان بی سواد ! و همه اینرا زا متن هایش میفهمند . شما که جوانی با تحصیلات هستید اگر جواب همان دو مورد بنده را بدهید ممنون خواهم شد در غیر این صورت ، بگذارید کارشناس بزرگوار جوابگو باشند و بحث بیهوده را بگذاریم کنار که شایسته سن و سال ما نیست . بنده هر بار فقط دو مورد را گفتم جواب میخواهم. دو موردش را هی میپیچانید و هیچ چیز نمیگویید و نقل قول از آن نمیکنید. پس این شمایید که باید احساسات را کنار بگذارید و منطقی برخورد کنید و اگر جواب آن دو مورد را میدانید چه بهتر . دلیلتان را میشنوم در خصوص آن دو مورد وگرنه شما را به خیر ما را به سلامت .
یعنی مسلمان نیستید چون معتقدید دین اسلام دین هوس بازی است. ادعای مسلمانی چطور ؟ ادعای مسلمانی هم دارید یا خیر .و اما بعد صراحتا میگویم . شما هیچ چیزی از اسلام نمیدانید چون قضاوتهای شما در مورد اسلام این را نشان میدهد.
گفتم که وقت بنده را نگیرید. صد بار همین متن را نوشتم تاش اید یکی پاسخ بگوید . شما اگر میگویید اسلام هوس بازی را مجاز نمیداند ، با حدیث آنرا رد کنید تا بدانیم مرد زن دار با آن همه مععه چکار دارد ؟ که چه گیرش بیاید ؟ روزی هزارتا متعه هم بکند ، ما نشانم بده که راه برایش باز نیست تا اینکار را نکند و بساط عیش و نوش و هوس بازی اش جور نیست تا باور کنم . شما که از اسلام میدانید و ادعایتان میشود ، منتظر رد هوس بازی در اسلام هستیم با احادیث معصومین ع و اگر لطف کنید فقط جواب منطقی با سند و آیه وگرنه حرف بیهوده را که همینطور دارم میشنوم. سند و حدیث اگر دارید که خداوند در اسلام هوس بازی را مجاز ندانسته ، با هم میبینیم وگرنه حق با من بوده .
اما شما لطف کنید پاسخ های من را بخوانید. بنده خودم گفتم از یک غیر مسلمان هم کمتر است اعتقاداتم . حداقل درست بخوانید . اگر حوصله خواندن نیز ندارید ، لطفا وقت بنده را نگیرید
گفتم که وقت بنده را نگیرید. صد بار همین متن را نوشتم تاش اید یکی پاسخ بگوید . شما اگر میگویید اسلام هوس بازی را مجاز نمیداند ، با حدیث آنرا رد کنید تا بدانیم مرد زن دار با آن همه مععه چکار دارد ؟ که چه گیرش بیاید ؟ روزی هزارتا متعه هم بکند ، ما نشانم بده که راه برایش باز نیست تا اینکار را نکند و بساط عیش و نوش و هوس بازی اش جور نیست تا باور کنم . شما که از اسلام میدانید و ادعایتان میشود ، منتظر رد هوس بازی در اسلام هستیم با احادیث معصومین ع و اگر لطف کنید فقط جواب منطقی با سند و آیه وگرنه حرف بیهوده را که همینطور دارم میشنوم. سند و حدیث اگر دارید که خداوند در اسلام هوس بازی را مجاز ندانسته ، با هم میبینیم وگرنه حق با من بوده .
بسیار خب استاد بحث بهتر است پاسخ شما را بدهد تا بنده
ولی یک چیز بگوئید که حداقل در توهم بگنجد . هزارتا متعه در روز یعنی چه مگر شبانه روز شما چند ساعت است و این مرد چقدر توان دارد ؟ تصمیم گرفتید افسانه قاطی شعارهایتان کنید /
ثانیا آن مردان و زنان غیر مسلمان هستند که منعی در همخوابگی ندارند مگر منعیات شخصی
مرد مسلمان اولا زن متاهل و دختر باکره نابالغ و ازدواج موقت با زنی که اهل کتاب نباشد و ... را نمیتواند به عقد موقت خوددر آورد
دختر بازی و پسر بازی و امثالهم که بین دو نامحرم صورت میگیرد واضح است که در اسلام حرام است ( محض اطلاع )
تنها زنی را میتواند به عقد موقت خود در آورد که عده آن زن گذشته باشد باکره نباشد شوهر نداشته باشد نا بالغ نباشد و ..
اگر بااین شرایط و توان جسمی همچون رستم دستان و گنج قارون و زمان بی پایان داشته باشد بدون درنظر گرفتن نظر مرجع تقلید 1000 تا زن میتواند متعه کند و این در برابر مرد غیر مسلمان با شرایط توهمی فوق الذکر هیچ است.
ثالثا منتظر نظر استاد باشید تا شرایط متعه برای مرد را بر اساس نظر مراجع عظام نقل نمایند شما فتوی صادر نکنید.
بسیار خب استاد بحث بهتر است پاسخ شما را بدهد تا بندهولی یک چیز بگوئید که حداقل در توهم بگنجد . هزارتا متعه در روز یعنی چه مگر شبانه روز شما چند ساعت است و این مرد چقدر توان دارد ؟ تصمیم گرفتید افسانه قاطی شعارهایتان کنید /
ثانیا آن مردان و زنان غیر مسلمان هستند که منعی در همخوابگی ندارند مگر منعیات شخصی
مرد مسلمان اولا زن متاهل و دختر باکره نابالغ و ازدواج موقت با زنی که اهل کتاب نباشد و ... را نمیتواند به عقد موقت خوددر آورددختر بازی و پسر بازی و امثالهم که بین دو نامحرم صورت میگیرد واضح است که در اسلام حرام است ( محض اطلاع )
تنها زنی را میتواند به عقد موقت خود در آورد که عده آن زن گذشته باشد باکره نباشد شوهر نداشته باشد نا بالغ نباشد و ..
اگر بااین شرایط و توان جسمی همچون رستم دستان و گنج قارون و زمان بی پایان داشته باشد بدون درنظر گرفتن نظر مرجع تقلید 1000 تا زن میتواند متعه کند و این در برابر مرد غیر مسلمان با شرایط توهمی فوق الذکر هیچ است.
ثالثا منتظر نظر استاد باشید تا شرایط متعه برای مرد را بر اساس نظر مراجع عظام نقل نمایند شما فتوی صادر نکنید.
بنده آن همه مثال برای توضیح مینویسم تا در نهایت منظور اصلی را با طرح سوالم برسانم ، یعنی سوالم متنم را کامل میکند ، ولیکن شما همان ها را میگیرید ، و نمیرسید به خود سوال ، چرا که اگر جوابی بود تا حالا میدادید ، در ضمن مرد هر چند تا بخواهد می تواند متعه بکند ، حالا اگر بنده گفتم هزارتا یا ده هزارتا ، یک مثال بود که گویا شما با زبان فارسی آشنایی ندارید که چه مثال هایی در آن میزدند مثلا میگویند 600 بار به تو زنگ زدم ! اینکه یک چیز طبیعی است و نمیدانستم نیاز به توضیح دارد یک چیز آنقدر واضح و ساده و ساری و جاری در زبان فارسی
مواردی که عرض کردید که دیگر از بدیهیات هستند و هر کسی آنرا میداند و کمترنی ارتباطی به موضوع سوال من نداشت ولیکن تشکر بابت گفتن !
بنده که فتوا صادر نکردم . سوال کردم ، شما چیزی را به دیگران نسبت ندهید . تا بدینجا که انوع فتاوای فمنیست و تهمت های مسلان واقعی نبودن و ... را از شما و دوستانتان دیدیم !
بهرحال ، حداقل اگر حوصله متون خواندن ندارید ، یا با سند و حدیث طبق نظر شخص سوال کننده ، نمی توانید جوابش را بدهید ، جوابگو نباشید که بحث به درازا بکشد . هر چند قبلا از شما جوابهای خوبی میدیدیم و بحثی که الان با شما داشتم ، به همان امید قبلی بود که جواب بگیرم و مثل همیشه سپاسگذار باشم . ولی نظرم عوض شد . در هر حال تشکر از شما .
منتظر پاسخ کارشناسانه هستم :Gol:
برخی دوستان معتقدند شما نوجوانانی در اوج شور و احساس در عین حال کم سواد , که فقط کپی پست میکنید . نمیدانم . نه از کپی پست شما خبر دارم و نه از سن تان و نه از تحصیلاتتان ولی پاسخهایتان بله , حرف آنهارا تائید میکند.در هر حال
مذهب و مکتب تان را معرفی کنید یا هر مذهب و مکتبی که عقلانی میدانید معرفی نمائید تا شان زن و مرد در رفتار جنسی بین انسان مسلمان اعم از زن و مرد و حیوان و آن مکتب اعم از زن و مرد را برایتان تبئین کنم.
سلام جناب فاتح
من نمیدونم چرا دوستان اینجور برداشت کردند
اول و تا اخر صحبت های من این بود که احکام بر طبق نیاز زمان باید تنظیم شه وقتی حکمی جوابگوی نیازهای جامعه کنونی نیست اصرار بر اجرای آن چه معنی داره ؟ وقتی این حکم بهانه ایی برای تضییع حقوق گروهی از مسلمین میشه اصرار برای اجرای آن چه معنی داره ؟ چرا یکبار واقع بینانه به قضیه نگاه نمیکنید؟ چرا یه بار آمار پرونده های دادگاهی خانواده رو نگاه میکنید ؟ این هم ظلم به زنان میشه و متاسفانه کسی جوابگو نیست .
در ضمن این مسائل و سوالات خیلی وقته داره مطرح میشه نه فقط تو این انجمن، انجمن های دیگه رو هم سر بزنید سایت های دیگه رو سرچ کنید خیلی ها این مسائل رو به امید حلشون مطرح میکنند اونا هم بی سوادن؟ باور کنید برخی وکلا رو دیدم که خودشون به پایمال شدن حق زنان اظهار کردند اونا هم بیسوادن ؟
وقتی این همه دارند روی این مسائل تاکید میکنند حتما یه جای کار میلنگه بجای اینکه مرتب تاپیک ها بسته بشه و مانع نشر این سوالات بشید یکبار بی طرفانه به قضیه نگاه کنید شاید اشکالی وجود داره که تا الان نادیده گرفته شده . بهرحال من مسئول نیستم و وظیفه تنظیم قوانین رو هم ندارم ولی کسانی که مسئولند باید جوابگوی حقوق تضییع شده خیلی ها باشند.
در ضمن ما هم درباره شما و دوستانتان اینجور فکر میکنیم که نه تنها زنانتان در جامعه حضور ندارند بلکه خودتون هم در جامعه ایران حضور ندارید فقط از دور شعار میدید یکبار از خانه خارج شید و وضع کنونی رو ببینید که زنان به چه موفقیتهایی دست پیدا کردند اونم با تلاش و به هیچ وجه نمیشه جلوی این موفقیت ها رو گرفت یا مانع از ادامه آن شد ( نظرم دوستانه بود لطفا ناراحت نشید :Gol: )
بنده منتظر پاسخ استاد بحث هستم در مورد سوالات سرکار باران ولی مثل اینکه خود سرکار باران دغدغه ای خاص و متعدد برای پاسخ شنیدن دارد
بنده که فتوا صادر نکردم . سوال کردم ، شما چیزی را به دیگران نسبت ندهید . تا بدینجا که انوع فتاوای فمنیست و تهمت های مسلان واقعی نبودن و ... را از شما و دوستانتان دیدیم !
حق دارید فمنیسم یک انگ ننگ آور است البته این بیماری نشانه هائی دارد که به سادگی برای هر کسی قابل تشخیص است .اندکی صبر سحر نزدیک است .
یک چیز آنقدر واضح و ساده و ساری و جاری در زبان فارسی
این چیز ساده در زبان فارسی و عربی نامش غلو است . بمعنای بزرگنمائی چیزی بحد اغراق آمیز . ابزار تبلیغات از بدو شروع تبلیغات برای جلب نظر و انحراف ذهن بوده و هست . غلو و بزرگنمائی با دروغ گفتن بقصد فریب دادن و القاء یک مطلب غیر واقع در اکثر شرایط هم معنی است .
من نمیدونم چرا دوستان اینجور برداشت کردند
والله , سرکار شبنم بنده هم نمیدانم چطور به این نتیجه رسیدند حداقل شما بقول خودتان 25 تا 30 سال است که دارید در این زمینه فعالیت میکنید حال آنها چطور شما و سرکار باران را نوجوان فرض کرده اند نمیدانم.
وقتی این همه دارند روی این مسائل تاکید میکنند حتما یه جای کار میلنگه بجای اینکه مرتب تاپیک ها بسته بشه و مانع نشر این سوالات بشید یکبار بی طرفانه به قضیه نگاه کنید شاید اشکالی وجود داره که تا الان نادیده گرفته شده . بهرحال من مسئول نیستم و وظیفه تنظیم قوانین رو هم ندارم ولی کسانی که مسئولند باید جوابگوی حقوق تضییع شده خیلی ها باشند.
بله حتما میلنگه
اشاعه منکر و اجازه اشاعه منکر حرام است هر چند تاپیک ها بخاطر بی محتوائی مباحث و شعار دادن های تکراری بدون شک بسته شده .
در ضمن ما هم درباره شما و دوستانتان اینجور فکر میکنیم که نه تنها زنانتان در جامعه حضور ندارند بلکه خودتون هم در جامعه ایران حضور ندارید فقط از دور شعار میدید یکبار از خانه خارج شید و وضع کنونی رو ببینید که زنان به چه موفقیتهایی دست پیدا کردند اونم با تلاش و به هیچ وجه نمیشه جلوی این موفقیت ها رو گرفت یا مانع از ادامه آن شد ( نظرم دوستانه بود لطفا ناراحت نشید )
بله زنان در جامعه اسلامی ایران 60 درصد کرسی های تحصیلات عالی را مال خود کرده اند هم ازدواج میکنند و هم در مشاغل مختلف و درجات علمی مختلف و در عین حال عفت و پاکدامنی مثال زدنی هستند و الگو هستند برای جوامع دیگر هرچند ما نتوانیم آنها را درست معرفی کنیم این چیزی از حقیقت نمی کاهد
ولی اگر شعار به ظاهر زیبای برابری زن و مرد را از عده ای بپذیرند و پس پرده را نگاهی نکنند روزی باید منتظر کسی بمانند که بیاید مانند آنچه که نوفمنیستهای اوکراینی در لهستان کرده اند برای بسیاری از آنها از مجلس حقوق بازنشستگی روسپی گری و سختی کار را درخواست نمایند.
بر عکس شکل اول
این شکل حضور در جامعه است که ننگ آور است.
والله , سرکار شبنم بنده هم نمیدانم چطور به این نتیجه رسیدند حداقل شما بقول خودتان 25 تا 30 سال است که دارید در این زمینه فعالیت میکنید
من کی ادعا کردم 25 ساله دارم تحقیق میکنم تازه همش گفتم از این احکام خبر نداشتم تازه فهمیدم چه خبره خدایش تا دیروز اگه میگفتند مردی زن دوم گرفته فکر میکردم اگه بره دادگاه پوستشو میکنن اونم نشه خدا تقاص اون زن بدبخت رو میگیره نمیدونستم این ذهنیات من همش کشکه .
بله حتما میلنگه
اشاعه منکر و اجازه اشاعه منکر حرام است
این که زنی بعد از ازدواج حق ادامه تحصیل داشته باشه اشاعه منکره ؟
این که زنی بعد از ازدواج خودش بتونه تصمیم بگیره شاغل باشه یا نه اشاعه منکره ؟
تنها لطفی که الان به یک زن میشه در صورت ازدواج دوم همسرش اینه که بتونه طلاق بگیره حالا زندگیش از هم پاشیده میشه بچه هاش بچه طلاق میشن به درک مهم نیست بنظرت بازنگری در این مورد اشاعه منکره
بله زنان در جامعه اسلامی ایران 60 درصد کرسی های تحصیلات عالی را مال خود کرده اند هم ازدواج میکنند و هم در مشاغل مختلف و درجات علمی مختلف و در عین حال عفت و پاکدامنی مثال زدنی هستند و الگو هستند برای جوامع دیگر هرچند ما نتوانیم آنها را درست معرفی کنیم این چیزی از حقیقت نمی کاهد
ولی اگر شعار به ظاهر زیبای برابری زن و مرد را از عده ای بپذیرند و پس پرده را نگاهی نکنند روزی باید منتظر کسی بمانند که بیاید مانند آنچه که نوفمنیستهای اوکراینی در لهستان کرده اند برای بسیاری از آنها از مجلس حقوق بازنشستگی روسپی گری و سختی کار را درخواست نمایند.
بر عکس شکل اول
این شکل حضور در جامعه است که ننگ آور است.
من یادم نمیاد چنین خواسته ای رو مطرح کرده باشم من فقط چند مورد بیان کردم که اگه بی طرفانه نگاه کنید جزء حقوق شخصی هر انسانیه . ما خواستیم اونقدر به زن ارزش داده بشه که این حقوقش بازگردانده شه و گرنه مشخصه در هرکاری افراط شه به جاهای باریکتر هم کشیده میشه و فقط شامل قشر زنان نمیشه :Gol:
سلام به نظر بنده تعدد زوجات بسیار خوبه ویکی از سن های حسنه است که متاسفانه در میان ما یک رفتار زشت تلقی می شود .اگه یه رد بتواند هزینه های زندگی چند همسر را تامین نماید چه اشکالی وجود دارد که دارای چند همسر باشد ؟
ببینید باید علت اینکه خدا چرا تعدد زوجات رو قرار داده رو پیدا کنیم.یکی از نیاز های انسان میل جنسی مرده.که این تمایل در خانوم ها بیشتر قابل کنترل هست تا آقایون.به نظر من یک مرد زمانی اقدام به تعدد میکنه که همسرش نتونه نیازش رو برطرف کنه.در این مورد من کاملا موافقم.اما اگر مرد با وجود رابطه ی مناسب با همسرش بازم اقدام به ازدواج کنه،اشتباه کرده.
سلام به نظر بنده تعدد زوجات بسیار خوبه ویکی از سن های حسنه است که متاسفانه در میان ما یک رفتار زشت تلقی می شود .اگه یه رد بتواند هزینه های زندگی چند همسر را تامین نماید چه اشکالی وجود دارد که دارای چند همسر باشد ؟
اگر زنی بتونه نیاز چندین مردو ارضا کنه اشکالی دارد چندتا شوهر داشته باشه؟هرآنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند[=times new roman,times,serif]
[=times new roman,times,serif]
به طور عمده دو دلیل برای ازدواج مجدد مردانی که همسر دارند وجود دارد یکی کمک به زنان بیوه هست و دیگری هوسرانی. مورد اول منطقی هست اما مورد دوم غیر منطقیست و ستم آشکار به زن هست. اگر مرد مشروط به اجازه همسرش بتواند ازدواج مجدد انجام دهد مجبور است ابتدا همسرش را راضی کند و بر همین اساس دیگر نمیتواند برای هوسرانی ازدواج مجدد انجام دهد. چرا خدا در قرآن ازدواج مجدد مرد را مشروط به اجازه همسرش نکرده است؟
هر دو مورد منطقی است اگرچه اینها تنها موارد ممکن هم نیستند، ولی مورد دوم در هر صورت احتمالاً کمی احتیاج به توضیح دارد. یادم هست شبی که فردای آن عقدم بود یکهو ترس برم داشت، تا قبل از آن این همه سال بهمان میگفتند خانمها از آن طرف آقایان از این طرف، خانمها خودشون را از آقایان بپوشانند، آقایان سرشان را پایین بیاندازند و ... و خلاصه کلی حریم که بین این جنس مخالف در سرمان شکل گرفته بود، بعد یکهو به خودم آمدم دیدم کاملاً علنی قراره فردا با یک خانم ازدواج کنم و روابط دوستی محکمی هم داشته باشیم ان شاء الله. با خودم میگفتم چی شد اگر اون کارها بد بود چطور حالا یکهو شد یکی از بهترین کارها؟ خوب شد که یادم افتاد که این سنت رسول خداست مگرنه میخواستم پیش خودم فتوا بدهم که ازدواج هم اشکال دارد. با تمام این حرفها فکرم خیلی درگیر شده بود که چه چیزی است تفاوت بین دوستی و ازدواج، زنا و روابط زناشویی. بعد از ازدواج دیدم نسبت به خیلی از مسائل عوض شد. کمکم متوجه شدم که بر خلاف آنچه تا آن موقع فکر میکردم علت حرام شدن دوستی مخفیانه و زنا و ... اصلاً لذت بردن از آنها نیست بلکه موارد دیگری است. بعداً از سیاق احادیث و آیات قرآن هم تأییداتی بر همین مطلب را دیدم. در نهایت هم به کلام آیت الله بهجت رحمة الله علیه رسیدم که قانون کلی را دادند، فعل حرام هر چه لذتش بالاتر باشد گناهش بیشتر است و فعل حلال هرچه لذتش بالاتر باشد ثوابش بیشتر است.
یک مورد دیگر. یک وقت من یک کاری میکنم شما از دور نگاه میکنید با لیستی از خوب و بدها که پیش خودتان دارید در مورد عملم قضاوت میکنید و میگید این کارم اخلاقی است غیراخلاقی. اما یک وقت رسول خدا کاری میکنند یا حرفی میزنند یا دستوری میدهند، آیا باز کسی مجاز است در مورد کار یا گفتهی ایشان قضاوت کند؟ بدیهی است که نه! ایشان از طرف خداوند اسوهی حسنه معرفی شدهاند، یعنی اگر جایی لیست خوب و بدمان با کارها و گفتههای ایشان تطابق نداشت باید لیست خوب و بدهای خود را اصلاح کنیم. این مضمون یکی از احادیث امام صادق علیه السلام است که قلب مریض که در قرآن آمده یعنی «تمایل داشتن به بدی و کراهت داشتن از خوبی»، مضمون حدیث دیگری از امام حسین علیه السلام است که «اگر کسی بخواهد عقلش شفا یابد باید خود را ملتزم به رعایت شرع خداوند بداند تا حکم عقلش بر حکم شرع خداوند منطبق شود». این احادیث درست منطبق است بر این گفته که «کلما امر به الشرع امر به العقل، کلما امر به العقل امر به الشرع». از نظر ریاضی این رابطهی دوسویه معنی تساوی میدهد، هم از عقل میتوان به شرع رسید و هم از شرع میتوان به عقل رسید. یعنی حکم عقل و شرع همواره یکی است ولی برای کسی که دلش مریض نباشد (طبق حدیث «دائکم الذنوب و دوائکم الإستغفار» مریضی در دل از گناه ناشی میشود). بنابراین اگر اهل بیت علیهم السلام که حجت خداوند هستند چیزی بگویند یا کاری کنند باید فقط گفت سمعاً و طاعتا، اگر به نظرمان مخالف اخلاق میآمد هم این معیاری است از انحراف خودمان از حق.
در مورد چندهمسری و ازدواج موقت این روزها دیگر در اینترنت توضیحات فراوانی موجود است که چه فرقی میان این روابط شرعی و نظیرهای غیرشرعی آنهاست. روابط غیرشرعی معضلاتی دارد که برای رفع آنها باید قیودی روی این روابط گذاشت، پذیرش این قیود هم یعنی زیر بار ازدواج (موقت یا دائم) رفتن. در واقع آنچه که در روابط غیرشرعی اشکال دارد بی قید و بندی این روابط است، همان روابط وقتی با قید و بند باشد میشود حلال، آنهم چه حلالی، حلالی با آن همه ثواب، پیوندی آنچنان مبارک ...
از جملهی قیدهایی که برای رابطهی بین زن و مرد وجود دارد تا آن را شرعی نماید این است که زن در آن واحد بیش از یک شوهر دائم یا موقت نمیتواند داشته باشد (زمان عده را هم باید لحاظ نمود)، ولی چنین قیدی برای مرد لازم نیست در نتیجه مرد میتواند هرچند همسر که بخواهد داشته باشد. تنها محدودیتی که در این زمینه روی مرد گذاشته شده است این است که در آن واحد تنها ۴ همسر دائم میتواند داشته باشد ولی محدودیتی روی تعداد همزمان کل همسران دائم و موقتش ندارد. در حدیثی از پیامبر خدا صل الله علیه و آله است که آگاه باشید که من از دنیای شما دو چیز اختیار کردم، یکی عطر و دیگری زن. در حدیث دیگری از معصوم علیه السلام آمده که در هر چیز اسراف است مگر در اختیار کردن همسر برای مرد. آیا کسی میتواند چنین حدیثی را با فرهنگ و اخلاقی که از خانواده یا جامعهاش از زمان کودکی تا بزرگیاش کسب کرده است قضاوت کند و بگوید این موافق یا مخالف اخلاق است؟ خیر! آنکه این حدیث را گفته است خودش اسوهی اخلاق است. در واقع آنچه شما از آن تعبیر هوسبازی کردید و بد شمردید لزوماً بد نیست، آنچه بد است بیقید و بندی است نه هوسبازی با حلال خداوند.
مطلب آخری که در جواب شما باید گفت این است که مطابق با احادیثی از اهل بیت علیهم السلام آنچه که در مرد نسبت به همسرش غیرت و حمیت شمرده میشود که صفتی متعالی برای مرد به حساب میآید، در زن همان صفت حسادت نام داده میشود که بسیار مذموم است. در واقع بر خلاف آنچه فمینیستها میگویند که زن و مرد یکسان هستند (که بدیهی است غلط است و مخالف حکمت خداوند است، تفاوت در بدن همیشه تفاوت در نفس را نشان میدهد) تعدادی از صفات هست که برای مرد بد ولی برای زن خوب هست و بالعکس. در واقع هر میلی که خداوند به انسان داده است جایی دارد که در جای خودش خوب است و در غیر جای خودش است که بد است. برای مثال تکبر از بدترین ویژگیهاست اما همین تکبر در چندجا مدح شده است، مثل تکبر فقیر در مقابل غنی و تکبر زن در برخورد با نامحرم. مثالهای دیگری هم هست که آنچه اینجا به کار ما میآید همان غیرت نسبت به همسر است که در مرد مورد مدح است ولی در زن همان حسادت شمرده شده و مذموم است. حتی گفته شده است اگر این حسادت کنترل نشود میتواند به بغض و عصبانیت و آن هم به کفر و انکار حقیقت بدل شود. این مسأله از آنجا جواب سؤال شما را میدهد که توجه کنید اصولاً زن بهتر است حسادت را در پذیرش و برخورد با هووی خود ترک کند و این بخشی از خودسازی اوست که در مسیر تکاملش به سوی خداوند لازم دارد. البته او همچنان حق دارد در مورد ازدواج مجدد همسرش نظر دهد، اما نظری که در کل برای خانواده، تربیت بچهها، اثری که روی رفتار شوهرش میتواند داشته باشد و ... مهم باشد و نه نظری از سر حسادت همراه با بدخلقیها و ... که آتش آن زندگی را برای تمام خانواده جهنم کند. حتی جالب است توجه کنید به این آیهی قرآن که اشاره میکند به جواز چندهمسری:
... فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً ... - [النساء، ۳]
... با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر میترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید ...
(که در تفسیر آن آمده است منظور از عدالت در اینجا هم نه به لحا علاقه که به لحاظ مالی و نفقه است) تعداد همسرانی که خداوند پیشنهاد داده است به طور پیشفرض یک نیست بلکه خداوند میفرماید ۲ یا ۳ یا ۴، ولی اگر نمیتوانید عدالت مالی را رعایت کنید به ۱ همسر بسنده نمایید.
با این حساب بحث اجازه از همسران قبلی برای ازدواجهای بعدی آنطور که معمولاً انتظار است مطرح نیست، ولی خوب مانند هر تصمیمگیری دیگری در زندگی مشترک نظر همسر هم میتواند مهم باشد. به هر حال اگر دو همسر یک مرد نیز بهتر با یکدیگر همخوانی داشته باشند زندگی برای آن شوهر مشترک هم راحتتر خواهد بود و در تربیت بچهها و ... هم کمتر مشکل پیش میآید، خصوصاً که قرآن و حدیث مشکلات ایجاد شده در اثر چند همسره بودن مرد را به رسمیت شناختهاند (چه در داستان حضرت یوسف علیه السلام، چه در داستان بازگشت حضرت موسی علیهالسلام از کوه طور که با گوسالهپرستی سامری مواجه شدند ...).
یا علی
با سلام و عرض ادب
از همه خواهران و برادراني كه در اين بحث شركت فرمودند تشكر و قدر داني مي شود
اين تايپيك تا جمع بندي كارشناس پاسخگو بسته خواهد بود
پرسش: پاسخ:
اولا مرد ذاتا تنوع طلب هست و اگر اجازه همسر در این مورد لحاظ شود فسادهای بیشتری صورت می گیرد.
تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از نگاه همسر اوّل مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها که مشکلات همسر اوّل را در صورت تعدد زوجات عنوان میکنند، کسانی هستند که یک مسئله سه زاویه ای را تنها از یک زاویه نگاه میکنند؛ زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اوّل، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت کنیم.
اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار میگیرند، نه تأمین دارند و نه آینده ای؛ چنان که شخصیت آنها پایمال شده است. اینها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند. بنابراین، تنها راه سوم میماند که هم به خواسته های فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت داده شود و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه از گرداب گناه بیرون آید.
در ثانی اگر قرآن اجازه همسر اول را در مورد دوم هم لحاظ میکرد 99 درصد زنان چنین اجازه ای نمی دادند که کاملا مشخص است.
ثالثا احکام الهی تعبدی هستند و تابع مصالح و مفاسد واقعی که ماها از علت واقعی آنها اطلاعی نداریم.