جمع بندی آیا شوهرم حق این رو داره من رو کتک بزنه؟

تب‌های اولیه

150 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا شوهرم حق این رو داره من رو کتک بزنه؟

با عرض سلام و درود

هشت ماه عقد بودم یک سال و دوماهه ازدواج کردم. مشکلم از این قراره وقتی با شوهرم جرو بحث میکنیم من رو کتک میزنه. هردو تحصیلکرده هستیم.من 24 ساله و شوهرم 28 ساله است.
در دانشگاه با خواهر ایشون آشنا بودم سپس خواستگاری کردند ازدواج کردیم. خیلی از مسائل رو بخاطر ایشون رعایت میکنم.
به من گفتن واسه رندگی باید به شهر ما بیای چون کارم اونجاست با همه عشق و وابستگی به خانوادم پذیرفتم. به من گفتن توی فامیل ما خانم ها چادر میپوشند پیش فامیلم چادر بپوش اما توی شهر خودتون یا فامیل خودت نپوشیدی مهم نیست.
از لحاظ رابطه زناشویی شوهرم هر روز همچین چیزی میخوان. اگر من نپذیرم ناراحت و عصبانی میشوند. یکی دو مرتیه واسه این مسئله کتک خوردم .
میخواستم بدونم آیا شوهرم حق داره من رو واسه این مورد و مواردی که نظرم برخلاف میلشون هست و به گفته خودشون لجبازی میکنم کتک بزنند؟
شوهرم توی اون یک هفته ای که در ماه خانمها حالتشون تغییر میکنه مراعات میکنند خواسته ای ندارند و از هیچ نظر سخت نمیگیرند حتی توی غذا پختن ایراد نمیگیرند.
اما در باقی روزها میخواهند من مطیعشون باشم .مشخصه این رفتار آگاهانه و تعمدا است. لطفا راهنمایی کنید.سپاسگذارم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: امیدوار

لیدا;354756 نوشت:
با عرض سلام و درود

هشت ماه عقد بودم یک سال و دوماهه ازدواج کردم. مشکلم از این قراره وقتی با شوهرم جرو بحث میکنیم من رو کتک میزنه. هردو تحصیلکرده هستیم.من 24 ساله و شوهرم 28 ساله است.
در دانشگاه با خواهر ایشون آشنا بودم سپس خواستگاری کردند ازدواج کردیم. خیلی از مسائل رو بخاطر ایشون رعایت میکنم.
به من گفتن واسه رندگی باید به شهر ما بیای چون کارم اونجاست با همه عشق و وابستگی به خانوادم پذیرفتم. به من گفتن توی فامیل ما خانم ها چادر میپوشند پیش فامیلم چادر بپوش اما توی شهر خودتون یا فامیل خودت نپوشیدی مهم نیست.
از لحاظ رابطه زناشویی شوهرم هر روز همچین چیزی میخوان. اگر من نپذیرم ناراحت و عصبانی میشوند. یکی دو مرتیه واسه این مسئله کتک خوردم .
میخواستم بدونم آیا شوهرم حق داره من رو واسه این مورد و مواردی که نظرم برخلاف میلشون هست و به گفته خودشون لجبازی میکنم کتک بزنند؟
شوهرم توی اون یک هفته ای که در ماه خانمها حالتشون تغییر میکنه مراعات میکنند خواسته ای ندارند و از هیچ نظر سخت نمیگیرند حتی توی غذا پختن ایراد نمیگیرند.
اما در باقی روزها میخواهند من مطیعشون باشم .مشخصه این رفتار آگاهانه و تعمدا است. لطفا راهنمایی کنید.سپاسگذارم



بسمه‌تعالي
ضمن عرض سلام و تحيت محضر حضرتعالي از حسن اعتمادتان سپاسگزارم.
در رابطه با سوالي كه مطرح فرموديد لازم است عرض شود؛
از لحاظ فقهي تمكين زن از مرد واجب است و ماداميكه عذري ( شرعي، جسماني و..) براي زن وجود نداشته باشد، وي نمي‌تواند درخواست جنسي شوهر را رد نمايد. لكن عدم اجابت درخواست شوهر از ناحيه زن، مجوزي براي كتك زدن زن بوجود نمي‌آورد. و علاوه بر اينكه چنين فعلي جايز نيست در صورتيكه كتك منجر به آسيب يا قرمزي، كبودي و...بدن زن گردد مرد مكلف به پرداخت ديه است.( البته اين سوال فقهي است كه طبيعتا بايد از كارشناسان محترم فقه جوياي پاسخ دقيقتر و تفصيلي آن شويد).

اما نكته اي كه لازم است به آن اشاره شود اين است كه حتي المقدور سعي كنيد با رعايت حساسيتهاي ايشان، از بروز نزاع جلوگيري نماييد چرا كه اينگونه چالشها آن هم در ابتداي زندگي، رفته رفته به يك تهديد جدي تبيديل مي‌شود.
شايسته است بر رفتارهاي مثبت ايشان تمركز بيشتري داشته باشيد و اقتدار ايشان را به رسميت بشناسيد. آنچنانكه يك زن شيفته توجه و محبت شوهر است، يك مرد نيز تشنه اقتدار است. و اين اقتدار به دست نمي‌آيد مگر با همراهي با تصميمات همسر، تاييد وي، قدرداني از او و...، عدم احساس اقتدار در مرد وي را نسبت به همسر، زندگي و مسوليتها دلسرد مي‌كند كه نتيجه چنين دلسردي بهانه جويي و مخاصمه است.
توجه داشته باشيد، كه به اعتقاد برخي از روان‌شناسان محور شخصيت مردان را غريزه جنسي تشكيل مي‌دهد، قطع نظر از اينكه چنين امري درست يا غلط باشد، اما اين مسلم است كه احساس ناكامي باعث پرخاشگري مي‌گردد. بنابراين لازم است پيش از اينكه ايشان تقاضاي جنسي را پيگيري كنند حضرتعالي با رسيدگي به خود و... خويش را به وي عرضه كنيد تا هم خود احساس آرامش كنيد و هم ايشان. در اينجا بيان اين نكته ضرورت دارد كه اگر طبع شما با هم ناسازگار باشد (شوهر گرم مزاج و شما سرد مزاج يا معتدل) لازم است با مصارف دارويي ( مشاوره پزشكي و استفاده از برخي داروهاي گياهي) اقدام به نزديكي طبايع داشته باشيد.
به هر حال، كتك كاري توجيهي ندارد و در صورتيكه مكررا اتفاق بيفتد، مداخله يك متخصص و تجويز دارو اجتناب ناپذير است. ضمن اینکه لازم است قاطعانه از تکرار کتک کاری جلوگیری کنید لازم است از یک مشاوره حضوری نیز بهره بگیرید.
براي شما از درگاه خداي بزرگ موفقيت را مسئلت دارم.

سلام ...
امیدوارم حالتون خوب باشه ... اگر اول زندگی شوشوتون بخواد اینجوری حرفش رو به کرسی بشونه وای به حال پس فردا ...
پیشنهاد من به شما اینه که به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی اجازه ندین ایشون شما رو بزنه ... این مساله باعث میشه اعتبار و ارزش شما نزد چشم شوهرتون پایین بیاد ... اینی که ایشون شما رو زده ... تقصیر خودتونه ... به هبچ وجه صداتون رو بالاتر از صدای شوهرتون نبرید ... به هیچ وجه قلدری نکنید ... به هیچ وجه غرغر نکنین ... مثله یه شاهزاده خانوم رفتار کنید ... اگر رفتاری بخواهد به خشونت ختم شود از 15 دقیقه قبلش مشخص میشود ... شما 15 دقیقه قبل از هر رفتار خشنی حدس میزدید که چنین اتفاقی خواهد افتاد ولی به خاطراینکه عقل خودتونروبه کارنگرفتین ...تو اون رابطه موندین ....ونتیجش رو هم دیدین ...

تمام روابطی که من دیدم و سراغ دارم بر اساس منافع شکل میگیره ... رابطه زناشویی هم یکی از این روابط است ... وقتی شوهرتون تونستن دست روشما بلند کنن بخاطر این هستش که احساس کردن اگر اینکار رو انجام بدن به هیچ وجه منافعشون در خطرنمی افته ... شما باید بدانید چگونه با شوهرتون برخورد کنید که ایشون هیچگاه با شما چنین رفتاری رونداشته باشن ...
البته اشتباه نکنید ...اگر قصد تلافی کردن داشته باشین دقیقا نتیجه عکس میگیرید ....حتی اگر شوهرتون بفهمه شما دارین بر اساس سیاست با او برخورد میکنید ممکن هست نتیجه عکس هم بگیرید ...

آقایون لذت میبرن اگر مثلا برای چنین کاری همسرشون رو بزنن ... شما نباید تو این رابطه بمونین ... اگر بمونین ... به مرور زمان اعتماد به نفس ... شخصیت ... اعتبارتون نزد چشمان شوهرتون هم از بین میره ... پیشنهادم به شما اینه که بهشون محبت کنید ... اونقدر محبت کنید که همیشه از این ترس داشته باشه که نکنه شما رو از دست بده ... اونقدر محبت کنید که ترس از دست دادن مهربانی های شما رو داشته باشه ... اگر هم میخواهید که این عمل رو از سرشون بندازین ... شما شروع کننده باشین ... شاید به نظرتون مسخره بیاد .... ولی اگر شما تو روابطتون شروع کننده باشین ... عطش شوهرتون فروکش میکنه و بیشتر به خودش حالت انفعالی میگیره ...

در مورد فرماندبرداری صحبت کردین ... مگه بده آدم برای شوهرش ناز کنه ... فرمان بردارش باشه ... خودش رو براش لوس کنه .... البته یه جوری این کارو باید بکنین که بخاطر این کار ممنونتون هم باشه ... مردا از این لذت میبرن که شاخ و شونه میکشین .... ما هم باید از این خوشحال باشیم که فرمانبرداریم ... البته ببینین ایشون لیاقت این فرمانبرداری رو دارن .... یا اینکه کلفت میخوان !!!

خوشبخت که هستین ... ایشاااله خوشبخت تر هم بشین ...

خدایا میبینی مردم مشگل دارن .... ما هم مشگل داریم !!!!

24 ساله و 28 ساله تفاوت زیادی هم که ندارید!

مگه توی دوران عقد چیزی معلوم نبود؟مگه تحقیق نکردین توی خانوادشون چطورین؟

یه مشاوری میگفت اگه پسری دست روی خواهرش بلند کنه روی زنش هم همینطور خواهد بود

من از این غافلگیری های ازدواج میترسم....
به نظرم توی مسایل زناشویی رعایت ایشونو بکیند ولی حق ندارن در بقیه مسایل شمارو بزن...اصلا یعنی چی؟! اگه شما وظیفه اطاعت دارید اونم اگه زد و قرمز شد باید دیه اشو بده
اگه شخص معتقدی هست بهشون بگید که دیه این همه کتک رو نمیبخشید... شاید کوتاه بیاد.....

البته من خانمی رو شنیدم که شوهرش همینطور بود اما کاری با شوهرش کردهبود که هر وقت عصبانیمیشد مشت میکوبید به دیوار!یعنی کاملا کنترلش میکرد

دعا میکنم دیگه هیج وقت این قضیه تکرار نشه...شما هم سن من هستید و درکتون میکنم

نقل قول:
البته من خانمی رو شنیدم که شوهرش همینطور بود اما کاری با شوهرش کردهبود که هر وقت عصبانیمیشد مشت میکوبید به دیوار!یعنی کاملا کنترلش میکرد

سلام ...
این خانومی هم که شما تعریفش رو کردین به نظر من خودش یه جورایی مشگل داره ... هیچ کس نباید چنین مسایلی رو بیاد و تو جمع در موردش صحبت کنه ... یا برای کسی تعریف کنه ... اگر شوهرشون فقط همین یه مطلب رو بفهمن ( تعریف کردن "مشت کوبوندن به دیوار" برای دیگران ) خیلی ازشون ناامید میشن . من جای اون خانوم بودم میرفتم بین شوهر و دیوار قرار میگرفتم نمیزاشتم به خودش صدمه بزنه ...

اگر مردی دست بزن داشته باشه ... خانومشون باید تو روابطشون خیلی خیلی هنرمند باشن ... مثلا اگر زمانی یه خانوم احساس کردن ... رابطه داره از حد نرمال خارج میشه و ممکن هست به زد و خورد بینجامه ...
1-تندی قهر کنن ...
2-بگن "عزیزم الان اعصابت خورده فردا در موردش حرف میزنیم.
3- " ... "برن دوش بگیرن" ...
4-"آقایون خیلی شکمو هستن ... کمی سوسیس کالباس تو خونه داشته باشن ... همچین مواقعی به شوهرشون بگن " یه غذای خوشمزه درست میکنم " بعدش با هم در موردش حرف میزنیم .... مردا هم که سیر بشن .... قربونشون برم ... میشن "بره"

*بسم ألله...*

سلااااام لیدای عزیز

انشاءالله مودت و رحمت الهی بین سرکار و همسر بزرگوار برقرار شه و نسلی سالم و رستگار روزیتون.آمین

حاج آقاتون اینطور که منه کمترین متوجه شدم دچار غلیان خون هستن و این حرارت بالا باعث عدم کنترل و پرخاش و ...میشه و آقایی که انقدر فهم و درک دارن که در دوران خاص بانوان مراعات حال همسر رو میکنن مطمئنا انقدر براشون عزیز هستین که وقتی تندی میکنن بعدش پشیمون میشن و در درون خودشون رو سرزنش میکنن و هیییییییییچ مرد سالمی حاضر نیست بانوی گلش رو اذیت کنه و موجب رنجش خاطر و جمع شدن اشک در دیده همسرش شه!
ینکه درخواست ایشون برای رابطه هر روز هست هم به دلیل "غلیان خون" که عرض شد هست و هم اینکه با دیدن روی ماه شما مایل به برقراری رابطه میشن و دلیل دیگری هم داره و اون عدم تخلیه کامل ...!!
حجامت برای ایشون بسیار نافع هست و توصیه جناب استاد خیراندیش بر اینه که همسر محترمتون دو مرحله حجامت عام ماهی یکبار در "فصل بهار"و یک مرحله در فصل پاییز "مهرماه" انجام بدن.
الآن که فصل بهار رو به پایان هست اصلا نگران نباشید!
فصل "حزیران" فصل حجامت یرو در پیش رو داریم و اواخر خرداد ماه تا هفته اول تیرماه بهترین فصل برای حجامت عام "بین دو کتف" است!
لیداری عزیزم شما هم بهتره برای اینکه بتونی هم پای همسرت پیش بری؛
الف) شبی یک لیوان عرق رازیانه همراه با یک قاشق مرباخوری عسل به غیر از دوران عادت ماهیانه 120 شب
ب ) استشمام عطر شبانگاه "عطر یاس یا نرگس یا مریم یا گلاب" شبها قبل از خواب و صبح ها بعد از بیدار شدن هفت بار نفس عمیق بکشید لطفا.
مواظب باش بوی این عطر رو همسرت کمتر استشمام کنه ممکنه با توجه به گرمی که ایشون در بدن دارن خدای نکرده باعث سردرد ایشون شه!
ج ) شما ارده با شیره انگور صبح ها به عنوان صبحانه میل کن لطفا
د ) روزانه: خرما ۳ عدد با یک لیوان شیر گرم ـ زیتون ۷ عدد صبحها ـ مویز ۲۱ عدد ـ بادام درختی ۱۴ عدد "دونه دونه مثل آدامس خوب بجوید لطفا"
ه ) ترک یا کاهش جدی سردیها مخصوصا شبها (بادمجان ـ سوسیس و کالباس ـ ادویجات تند ـ گوشت گوساله و گاو ـ چای سیاه و سبز ـ قهوه و نسکافه ـ سرخ کردنی ها ـ سیگار ـ قلیان و عدس و نوشابه و دوغ)
ی)
ماساژ کف دست و پا ببه مدت ده دقیقه با کمی روغن زیتون یا کنجد یا هر روغنی که همسرت خوشش میاد!

[SPOILER]شاد باشید و تندرست.انشاءالله[/SPOILER]

FTMH_Mohammadi;355260 نوشت:
-"آقایون خیلی شکمو هستن ... کمی سوسیس کالباس تو خونه داشته باشن ... همچین مواقعی به شوهرشون بگن " یه غذای خوشمزه درست میکنم " بعدش با هم در موردش حرف میزنیم .... مردا هم که سیر بشن .... قربونشون برم ... میشن "بره"

خیلی خنده دار بود فاطمه خانوم:khaneh:

توصیه من به این خانوم
فکر میکنم همسرشون ادم به نسبت مذهبی باشه از همون طرق وارد بشن ،
که خداوند مجاز نمیدونه مردی همسرش رو الکی الکی بزنه از احادیث کمک بگیره در ضمن بجای لجبازی با صبر و حوصله بهشون بفهمونن من نمیتونم با یه مرد که دست بزن داره بسازم و داره تحملش میکنه وممکنه علاقه اش کم بشه و.....................

زدن هم نوعی زبان به شمار میاد.این زبان مفهوم کم آوردن عقل و منطق در مواجهه با مشکلاته.زمانی که عقل به طور صحیح نتونه پاسخ بده و منطق هم کلا درمانده بشه انسان واکنش فیزیکی از نوع زدن رو از خودش نشونه می ده.
شوهرتون کم اورده
اما حق نداره زنش و کتک بزنه

نقل قول:
نوشته اصلی توسط FTMH_Mohammadi
-"آقایون خیلی شکمو هستن ... کمی سوسیس کالباس تو خونه داشته باشن ... همچین مواقعی به شوهرشون بگن " یه غذای خوشمزه درست میکنم " بعدش با هم در موردش حرف میزنیم .... مردا هم که سیر بشن .... قربونشون برم ... میشن "بره"

جدی مردا رو اینطوری دیدین یا اونایی که شما دیدین اینطوری بودن؟

یسم الله الرحمن الرحیم

با سلام
خواهرم چند نکته عرض می کنم که انشالله موثر واقع شود
1- اگر شوهرتان مذهبی است از راه ایمان وارد شوید( پیامبر فرمودند: مردانی که همسرانشان را میزنند از امت من نیستن)
2- سعی کنید دوست باشید تا زن وشوهر (این هم قدم به قدم اتفاق میافتد)
3- حرف بزنید خب ایشان هم ادم هستن و میفهمند قانع اش کنید که هرزگاهی وقت بگذارید برای حرف زدن نه دعوا(ما یه مثال داریم به زبان خودمون مینویسم : بی طرف اوت اولسا اوبیرسی طرف گره سو اولا
یعنی اگر یک طرف اتیش بود طرف دیگه باید اب باشه)
4- مرد ها بر خلاف ظاهرشون نیازمند محبت هستن خیلی بهشون محبت کنید به طرف خودتون جذب کنید
5-با خود خلوت کنید شاید ایشان هم در عصبانی شدن حق دارند شما تمکین کنید بگذارید ایشان از راه حلال نیازاشون رو برطرف کنند چون به بیرون شما یه نگاهی کنید پر از گرگ است که اگر ایشان از طرف شما مورد اسقبال قرار نگرفتن به طرف بیرون کشیده میشوند
انشالله که موفق و پیروز باشید
یا حق

gunmakers;355344 نوشت:
جدی مردا رو اینطوری دیدین یا اونایی که شما دیدین اینطوری بودن؟

سلام ...
از روی لحن صحبتتون نفهمیدم قصد توهین کردن داشتین ؟؟؟ یا قصدتون طرح یک سوال هست ... به هر حال چون من تا به حال با شما مشگلی نداشتم اینجوری برداشت کردم که واقعا پستتون یک سوال هست ...

خوب تست کردن این مطلب که کار سختی نیست ... یه روز که کار اشتباهی کردید .... یه روز که از شوهرتون چیزی میخواهید ... یه روز که میبینید شوهرتون عصبیه ... سوسیس کالباس رو بگیرید .... خورد کنید تو ماهی تابه ... بزارین حسابی سرخ بشه ... بزارین حسابی بوش بلند شه .... از اون طرف هم سیب زمینی رو ریز ریز کنین و بزارین تفت بخوره ... اگر کمی قارچ و پنیر پیتزا هم داشته باشین که دیگه نور علی نوره .... سس قرمز و سس مایونز هم فراموش نشه ... زیاد هم درست کنین اونقدر زیاد که شوشوتون مجبور باشه همش رو بخوره ...

بعدش نتیجه رو ببینید ...

به نظر من باید جلوی اینکارو بگیری
اگه حرف زدن فایده نداره به خانوادتون خبر بدید....من خانمی رو میشناختم که رفت و از شوهرش شکایت کرد دادگاه از شوهر تعهد گرفت الان سالهاست که اون خانوم دیگه کتک نخورده.....

باید جلوی اینکارو بگیرید خدا بهتون رحم کرده تا حالا بلایی سرتون نیمده......اماخب نمیشه بعدا هم رو همین حساب کرد...البته این راهکار منو بذارید اخرین راهکار یعنی اگر مذهبین از راه مذهب وارد بشید مثلا همین حدیث بالایی رو براش اسمس کنید...

امیدوارم شما دوست جوان من از این مشکل رهایی یابی....ضمنا میتونی دعای نادعلی رو بخونین تا محبتتون تو د آقاتون بیفته بلکه دیگه دلش نیاد اینکارو بکنه البته به روش خودش....

FTMH_Mohammadi;355386 نوشت:
سلام ...
از روی لحن صحبتتون نفهمیدم قصد توهین کردن داشتین ؟؟؟ یا قصدتون طرح یک سوال هست ... به هر حال چون من تا به حال با شما مشگلی نداشتم اینجوری برداشت کردم که واقعا پستتون یک سوال هست ...

خوب تست کردن این مطلب که کار سختی نیست ... یه روز که کار اشتباهی کردید .... یه روز که از شوهرتون چیزی میخواهید ... یه روز که میبینید شوهرتون عصبیه ... سوسیس کالباس رو بگیرید .... خورد کنید تو ماهی تابه ... بزارین حسابی سرخ بشه ... بزارین حسابی بوش بلند شه .... از اون طرف هم سیب زمینی رو ریز ریز کنین و بزارین تفت بخوره ... اگر کمی قارچ و پنیر پیتزا هم داشته باشین که دیگه نور علی نوره .... سس قرمز و سس مایونز هم فراموش نشه ... زیاد هم درست کنین اونقدر زیاد که شوشوتون مجبور باشه همش رو بخوره ...

بعدش نتیجه رو ببینید ...

سلام بر شما
نه شما درست فکر کردین من قصد توهین نداشتم و سوالم رو به این نحو پرسیدم آخه من هم یک مرد هستم ولی اینجوری که شما گفتی نیستم و مثل خودم رو هم زیاد می شناسم برای همین تعجب کردم ولی ایده جالبیه برای مردای شکمو خوشم اومد

با سلام و تشکر از کارشناسان و همه دوستان

شوهرم مذهبی و از نظر موقعیت مالی و ظاهر بسیار خوب است بنده سعی میکنم تا جاییکه عقل و احساسم بپذیرد حرفش رو قبول کنم.
بسیار زود عصبانی میشود .دو مواردیکه واسه امتناع من از رابطه من رو کتک زد قبل از اون دعوایمان شده بود و من مایل نبودم رابطه برقرار کنم.
فکر میکنم شوهرم ترسید مادام این رفتار را داشته باشم.من پس از رفتار شوهرم دیگه نتونستم نه بگویم همیشه در اختیارشم حتی اگر مایل نباشم.
قادر نیستم با خانواده در این رابطه صحبت کنم زیرا انتخاب من بوده و خانواده راضی نبودند. مایل نیستم خانوادم رو نگران کنم.
به ظاهرم و زندگیمان بسیار میرسم اقوامش به زیبایی آراستگی و خوش سلیقگی من رو مثال میزنند.
کار شوهر بنده به گونه ایست صبح تا ظهر و بعد ازظهر تا سرشب سرکار هستند وقتی در ظهر و شب خانه هستند همیشه رابطه جنسی میخواهند.
به شوهرم حق میدهم تا جاییکه امکان باشد تمکین میکنم اما ایشون هر روز ظهر و شب چنین درخواستی دارد.دختر گرمی هستم اما یک روز شاید کار داشته باشم یا درس دارم و زمانم محدود میشود.
قادر هستم بدون اینکه متوجه بشوند با رژیم غذایی یا دارو میل همسرم رو کم کنم اگر امکان هست چگونه؟
جز این چندین بار هنگام بحث کردن بر سر موضوعات دیگر جواب همسرم رو دادم حرفم حق بود عصبانی شد. وقت عصبانیت به طرفم هجوم أوردو کتکم زده
سیلی یا ضرباتی با دستش به دست و پایم. نمیدونم دیه به این ضربات تعلق میگیره تا من چنین صحبتی کنم یا خیر؟
میدونم نباید من رو کتک بزند ولی چه کاری از من بر میاد. نمیخواهم شکایت کنم زبرا مایل نیستم خانواده ام اطلاعی پیدا کنند.

سلام.

ببخشید شاید پستم اسپم باشه! اما واقعاً برام سواله!

: چه کسی این حق (زدن!) رو به مردان داده ؟؟

(اگر اینطور باشه و برای حفظ پایه های زندگی مشترک هست! پس باید هر دو طرف این حق رو داشته باشن!)

لیدا;355469 نوشت:
با سلام و تشکر از کارشناسان و همه دوستان

شوهرم مذهبی و از نظر موقعیت مالی و ظاهر بسیار خوب است بنده سعی میکنم تا جاییکه عقل و احساسم بپذیرد حرفش رو قبول کنم.
بسیار زود عصبانی میشود .دو مواردیکه واسه امتناع من از رابطه من رو کتک زد قبل از اون دعوایمان شده بود و من مایل نبودم رابطه برقرار کنم.
فکر میکنم شوهرم ترسید مادام این رفتار را داشته باشم.من پس از رفتار شوهرم دیگه نتونستم نه بگویم همیشه در اختیارشم حتی اگر مایل نباشم.
قادر نیستم با خانواده در این رابطه صحبت کنم زیرا انتخاب من بوده و خانواده راضی نبودند. مایل نیستم خانوادم رو نگران کنم.
به ظاهرم و زندگیمان بسیار میرسم اقوامش به زیبایی آراستگی و خوش سلیقگی من رو مثال میزنند.
کار شوهر بنده به گونه ایست صبح تا ظهر و بعد ازظهر تا سرشب سرکار هستند وقتی در ظهر و شب خانه هستند همیشه رابطه جنسی میخواهند.
به شوهرم حق میدهم تا جاییکه امکان باشد تمکین میکنم اما ایشون هر روز ظهر و شب چنین درخواستی دارد.دختر گرمی هستم اما یک روز شاید کار داشته باشم یا درس دارم و زمانم محدود میشود.
قادر هستم بدون اینکه متوجه بشوند با رژیم غذایی یا دارو میل همسرم رو کم کنم اگر امکان هست چگونه؟
جز این چندین بار هنگام بحث کردن بر سر موضوعات دیگر جواب همسرم رو دادم حرفم حق بود عصبانی شد. وقت عصبانیت به طرفم هجوم أوردو کتکم زده
سیلی یا ضرباتی با دستش به دست و پایم. نمیدونم دیه به این ضربات تعلق میگیره تا من چنین صحبتی کنم یا خیر؟
میدونم نباید من رو کتک بزند ولی چه کاری از من بر میاد. نمیخواهم شکایت کنم زبرا مایل نیستم خانواده ام اطلاعی پیدا کنند.

بسمه‌تعالي
با سلام و تحيت
1- بنده هم با شما موافق هستم. وجهي براي ورود خانواده به موضوعات زناشويي وجود ندارد، چرا كه مي‌تواند آسيبهاي جبران ناپذيري را به دنبال داشته باشد. ورود و اطلاع خانواده‌ها زماني مفهوم مي‌يابد كه اصلاح رفتار از طريق مدارا، سازگاري، پيشگيري، مشاوره و....امكان پذير نباشد.
2- با توجه به اينكه مدت زيادي از ازدواج شما نمي‌گذرد، انتظار مي‌رود با گذشت زمان و رفته رفته تقاضاي جنسي ايشان، تعديل شود.
3- برخي مردان به هنگام خستگي جسمي همراه با اضطراب، به ارتباط زناشويي روي مي‌آورند.
4- لازم است با گفتگوي صميمانه، نسبت به فراواني و زمان ارتباط توافقي نسبي صورت بگيرد. مستحضر باشيد كه ارتباط اجباري و بدون ميل، در دراز مدت مي‌تواند سرد مزاجي را به دنبال داشته باشد كه خود مشكلات عديده‌اي را به دنبال دارد.
5- سعي كنيد با برنامه‌ريزي به همه كارهاي خود برسيد. لكن اجابت درخواست همسر را نسبت به ساير امور مانند تحصيل و...مقدم نمايد
6- با هماهنگي همسر و با برنامه‌ريزي تنوع را در زندگي مشترك دنبال كنيد( تفريح، مسافرت، صله رحم و...)
7- هرچند از حيث شرعي مرد مكلف است در صورت آسيب به زن ديه پرداخت كند، لكن از لحاظ ارتباطي به نظر مي‌رسد پيگيري چنين موضوعي نياز به ظرافت و دقت زيادي است كه رابطه را به تخاصم و انتقام تبديل نكند. لذا شايسته است از اين ابزار تنها به عنوان يك عامل باز دارنده استفاده كنيد و نه اينكه واقعا دنبال ديه گرفتن باشيد؛ به اين معنا كه وقتي همسر شما كه فردي مذهبي هستند، مطلع شوند از لحاظ شرعي نه تنها مجوزي براي زدن شما ندارند و مرتكب عمل حرام مي‌شوند، بلكه در مواردي ملزم به پرداخت ديه هم خواهند شد، خودبخود نسبت به زدن شما دچار بازداري خواهند شد. ناگفته نماند در صورت تكرار شما مي‌تواند ايشان را تهديد به دريافت حق خويش نماييد كه البته اميدوارم به اين مرحله نرسيد!
8- اينكه ايشان در شرايط عذر حضرتعالي درخواستي ندارند و بالعكس در شرايط معمول نياز شديد پيدا مي‌كنندَ، حاكي از اصل روانشناختي تناسب سطح توقعات با امكانات است.( همه ما در بيشتر موارد توقعاتمان را بر ميزان امكاناتمان، تنظيم مي‌كنيم)
در پناه خداي متعال موفق باشيد

دین اسلام در مورد زدن زن اینطوری صحبت میکنه اگه زنی خطایی رو مرتکب شد اول با صحبت و نصیحت سعی می کنی با اون برخورد کنی دوم اگه تاثیر نداشت از هم خوابه شدن با او اجتناب می کنی و در اخر میگه اگه هیچکدوم اثر نداشت باید اونو بزنی.
حالا زدنو داشته باش(در روایات داریم)باید اونو با برگ گل بزنی یا با چوب مسواک اینجاست که به مچل بودن خودت پی می بری و می فهمی که خدا نظرش اینه که تحت هیچ شرایطی به زن توهین نشه و مورد ضرب و شتم قرار نگیره(تازه این برگ گل مال وقتیه که خانم مقصر باشه:Nishkhand:) حالا اگه یه مرد پیدا میشه با همسرش برخورد خوبی نداره این دلیل نمیشه که اسلام موافق اینه پس به نظر من همسرتون یه فرد مذهبی نیست والا به این گفته ها عمل میکرد.
در مورد مسائل دیگم فک میکنم هم زمان بایدباهمسرتونم بحث شه و باهاش صحبت شه والا یه طرفه و فقط از جانب شما سرکار خانم سخته بهبود این شرایط.
فقط این سوال برام پیش اومده که کسی که هر روز درخواست داره اونم 2 بار و اگه مخالفتی ببینه اینطور برخورد زشتی داره چطور میشه در اون تایمی که شما مشکل دارید اینقدر عاقلو منطقی میشه.(فکر میکنم دوستان با من موافق باشن که اعتقادات همسرتون اینو بهش میگه که تمکین یعنی اینی که من اجرا میکنم و اگه این اعتقادات درست شن مطمئنا نتایج خوبی به همراه داره)
به نظرم از این موضوع میشه برداشت کرد که ایشون یه سری اعتقادات غلط در مورد تمکین دارن که باعث اینکارشون میشه پس اگه فک میکنین ممکنه ، بهشون پیشنهاد بدین یه دوره مشاوره یا در همین سایت توسط کارشناسان عزیز داشته باشن یا در بیرون یه مشاوره دینی داشته باشن.به نظرم بهترین راهکار این باشه.البته می تونید از اطلاعات پزشکی دوست خوبمون سادات موسوی برای تغییر در طبع همسرتون به عنوان راهکار موقت استفاده کنید.
امیدوارم هر چه زودتر مشکلتون برطرف شه و به زندگی عادی برگردید
یا علی

FTMH_Mohammadi;355386 نوشت:
خوب تست کردن این مطلب که کار سختی نیست ... یه روز که کار اشتباهی کردید .... یه روز که از شوهرتون چیزی میخواهید ... یه روز که میبینید شوهرتون عصبیه ... سوسیس کالباس رو بگیرید .... خورد کنید تو ماهی تابه ... بزارین حسابی سرخ بشه ... بزارین حسابی بوش بلند شه .... از اون طرف هم سیب زمینی رو ریز ریز کنین و بزارین تفت بخوره ... اگر کمی قارچ و پنیر پیتزا هم داشته باشین که دیگه نور علی نوره .... سس قرمز و سس مایونز هم فراموش نشه ... زیاد هم درست کنین اونقدر زیاد که شوشوتون مجبور باشه همش رو بخوره ...

بعدش نتیجه رو ببینید ...


[=times new roman]
عرض سلام و احترام

سرکار محمدی این نوشته شما توهین بود خواهر گرامی.

شاید غریضه هائی همچون گرسنگی و نیاز جنسی در مردها نمود بیرونی بیشتری نسبت به خانمها دارد ولی این دلیل نمی شود که مردها را چنین توصیف بفرمائید .

اگر مردها چنین باشند که توصیف فرمودید در ذهن شما ماهیت او با حیوان تفاوتی ندارد چراکه حیوان نیز با تامین گرسنگی اش رام میشود و نتیجه اش را بعد میتوان دید.

و اگر کسی زن را اینگونه توصیف کند که شکمش را سیر کن یک سقف بالای سرش بذار بس است
یا
اگر کسی به فرزندش بگوید خوراک و پوشاک شما که تامین است دیگر چه میخواهید

تفاوتی نمی کند معنایش این است که نیازهای آن زن با حیوان تفاوتی ندارد و نیازهای آن فرزند نیز نیازهای حیوان فرض شده.

کلا این شکل فکر کردن در مورد همسر و فرزندان نیاز به باز نگری کلی دارد.

یاحق

فاتح;355520 نوشت:
[=times new roman]
عرض سلام و احترام

سرکار محمدی این نوشته شما توهین بود خواهر گرامی.

شاید غریضه هائی همچون گرسنگی و نیاز جنسی در مردها نمود بیرونی بیشتری نسبت به خانمها دارد ولی این دلیل نمی شود که مردها را چنین توصیف بفرمائید .

اگر مردها چنین باشند که توصیف فرمودید در ذهن شما ماهیت او با حیوان تفاوتی ندارد چراکه حیوان نیز با تامین گرسنگی اش رام میشود و نتیجه اش را بعد میتوان دید.

و اگر کسی زن را اینگونه توصیف کند که شکمش را سیر کن یک سقف بالای سرش بذار بس است
یا
اگر کسی به فرزندش بگوید خوراک و پوشاک شما که تامین است دیگر چه میخواهید

تفاوتی نمی کند معنایش این است که نیازهای آن زن با حیوان تفاوتی ندارد و نیازهای آن فرزند نیز نیازهای حیوان فرض شده.

کلا این شکل فکر کردن در مورد همسر و فرزندان نیاز به باز نگری کلی دارد.

یاحق

سلام ...
معمولا اینگونه پست ها حذف میشود و مدیر اجرایی در کنارش مینویسد " بی ارتباط بودن با موضوع"
منم راستش خسته میشم جواب شما رو بدم بعدش یکی بیاد پاکش کنه ...
اگر تا فردا پاک نشده بود ... چشم جواب شما رو هم میدم .

جناب فاتح سلام ....
راستش از نوع برداشتتون نسبت به مساله به شدت شوک زده شدم ... آیا اینی که خانومی بتونه با هنرمندی که داره میدان جنگ رو عوض کنه و اونو ببره به میدانی که تبحر بیشتری داره به نظر شما جرم محسوب میشه !!! مرد من ممکن هست زور بازوی قوی داشته باشه ... و من ممکن هست ظرافت آشپزی داشته باشم ... اینی که من میدان جنگ را تغییر بدم به مذاق شما خوش نمیاد ؟؟؟ آیا من حتما باید تو میدان کتک و کتک کاری با مردان بجنگم !!!

مغز انسان اشتباه میکند ... چشم انسان اشتباه میکند ... خطای دید یکی از بزگترین نمونه های این مساله هست ... غرایز انشان هم بدینگونه هستند .... اشتباه میکنند ... من زمانهایی رو بوده که به این مطلب فکر میکردم که چگونه میتوان از این خطاها استفاده نمود ... یکی از جاهایی که براش پیدا کردم ... تغییر محیط گفتگو هست ...

اگر من با هنرمندی که دارم غرایز کسی رو تحریک کنم تا محیط رو دگرگون کنم ... آیا توهین به شخص محسوب میشود !!! آیا اینی که چشم شما خطای دید دارد به شما توهینی شده است ؟؟؟ اینی که بوی غذای خوشمزه ای بلند میشود .... ذائقه انسان تحریک میشود و ممکن است دیگر به افکاری که قبلا به اونها فکر میکرده .... دیگر فکر نکند آیا توهین است ؟؟؟

به نظرم این شما هستید که فکرتان پریشان است ... کسی میگوید ... هنر حوهر انسان است .... کسی دیگر تعبیر میکند انسان های بی هنر جوهر ندارند !!!

خیر برداشتتان اشتباه بوده است .

FTMH_Mohammadi;355524 نوشت:
هنر حوهر انسان است .... کسی دیگر تعبیر میکند انسان های بی هنر جوهر ندارند !!!

سلام علیکم

اگر همسر شما با غذای هنرمندانه آرام میشود و نیاز دیگری حس نمی کند بله حق باشماست .

از ادامه این بحث معذورم خواهر گرامی چراکه تاپیک را منحرف میکند

امروز مقاله ای مرتبت در ایرنا منتشر شده اگر استاد امیدوار و سرکار لیدا نگاهی بیاندازند بد نیست.

http://www.irinn.ir/news/17820/%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%82%D9%87

باسپاس

یاحق

جناب فاتح من هم با شما موافقم و اگر بحث منحرف نمی شد برای سرکار محمدی توضیحات بیشتری هم بنده و قطعا هم شما داشتیم
یا علی(ع)

*بسم ألله...*
سلاااام بر لیدا جون و بانوان دلسوز لیدا خانوم!
خانومای گل لطفا دقت بفرمایین همگی باید کاری کنیم که باعث آرامش ایشون بشیم و با صحبتهای از سر لطف و بزرگواری و اخلاصمون باعث تهییج و احساس ناکامی و مظلوم واقع شدن ایشون نشیم!!!
خود لیدا خانوم فرمودن دو سه باری این اتفاق افتاده و درگیری فیزیکی هم شکر خدا آنچنان نبوده که خدای نکرده باعث آسیب این خواهر عزیزمون شه!
دوستای خوبم همه آقایون فهیمده و با شخصیت میدونن که اهانت به همسر و تنبیه کار بدی هست و مطمئنا همسر بزرگوار ایشون هم آگاه هستن و از روی عمد نبوده و خواهرا ما که محل کار ایشون نبودیم ببینیم چه روزی رو پشت سر گذاشتن و چه حالی داشتن و برداشتشون از صحبتهای لیدا جان چی بوده؟؟
پس لطفا به جای محکوم کردن همسر ایشون اجازه بدیم این خواهرمون به دور از هیجانات منفی،تصمیماتی بر پایه عقل و منطق بگیره و با روی گشاده و خلقی محمّدی "صلوات الله علیه و آله" به زندگیشون رنگ و بوی فاطمی ببخشن.آمین!
لیدا جان اوائل زندگی زوجین،غالبا این احساس عطش برای برقراری رابطه هست و همانطور که جناب استاد امیدوار مهربون و بزرگوار فرمودن انشاءالله به مرور فاصله ی روابط بیشتر میشه!
شما آبجی گلم میتونین همسرتون رو تشویق کنین به ورزش و اینکه موادغذایی که در پست قبلی عرض شد رو کمتر در سبد غذاییتون قرار بدین و مصرف روزی یه بوته کاهو برای ایشون خوبه و هر دوی شما نماز اول وقت رو به جا بیارین واقعا موثره!
خواهر جون محبّتت رو به همسرت دریغ نکن و این رفتار بد تند آقاتون رو با یه دوش گرفتن با آب ولرم فراموش کن و به زندگیت بچسب و عشق بورز!
[SPOILER]
اجرت با مادر "علیهاسلام" انشاءالله
[/SPOILER]

همره;355287 نوشت:
فکر میکنم همسرشون ادم به نسبت مذهبی باشه از همون طرق وارد بشن ،

بنده نمیفهمم مذهبی یعنی چه؟ اگر منظورتان مومن است که مومن داری چنین صفاتی نیست
بیاد داشته باشید که انسان موجودیست محرک به اراده،برخلاف حیوان که محرک به میل است. شخصی که میل جنسیش گل میکند و چون پاسخ رد میشنود به یک حیوان درنده خو تبدیل میشود محرک به میل است .
در حقیقت این آقا هستند که نیاز به تربیت و یا تنبیه دارند نه خانم.نظر شخص من اینه که اگر ایشون جای دیگری جز نزد بستگان نزدیکش دارند تا مدتی طولانی از این اقا دوری کنند تا شاید قدر و شإن همسرشان را بدانند و از کرده خود پشیمان شوند

حلاج;355633 نوشت:
بنده نمیفهمم مذهبی یعنی چه؟ اگر منظورتان مومن است که مومن داری چنین صفاتی نیست
بیاد داشته باشید که انسان موجودیست محرک به اراده،برخلاف حیوان که محرک به میل است. شخصی که میل جنسیش گل میکند و چون پاسخ رد میشنود به یک حیوان درنده خو تبدیل میشود محرک به میل است .
در حقیقت این آقا هستند که نیاز به تربیت و یا تنبیه دارند نه خانم.نظر شخص من اینه که اگر ایشون جای دیگری جز نزد بستگان نزدیکش دارند تا مدتی طولانی از این اقا دوری کنند تا شاید قدر و شإن همسرشان را بدانند و از کرده خود پشیمان شوند

جناب من روانشناسی خوندم ، با توجه به تجربه ام یاد گرفتم که از گفته های دیگران دریابم ظاهرشان به چه صورت است، (در صورتی که کابر لیدا در اغاز اشاره نکرده بود که همسرشان مذهبی است یا خیر.)

مسلما همسر ایشان نادانی میکند و حقیقتا مومن به انصورت نیست و ظواهری از دیانت یاد گرفته، که اینطور عمل میکند.

ولی چون اعتقاداتی دارد میتوان بوسیله همان اعتقادات وی را به چالش کشید.

حلاج;355633 نوشت:
در حقیقت این آقا هستند که نیاز به تربیت و یا تنبیه دارند نه خانم.نظر شخص من اینه که اگر ایشون جای دیگری جز نزد بستگان نزدیکش دارند تا مدتی طولانی از این اقا دوری کنند تا شاید قدر و شإن همسرشان را بدانند و از کرده خود پشیمان شوند

قصد نقد شما را ندارم؛ چون هر کس نظری دارد و محترم است.

اما اینکار از احساسات پیروی کردن است، در اغاز ایشان باید سعی کند خودش رفتار همسرش را تغییر دهد در غیر اینصورت از دیگران که اگاه تر از بقیه هستند کمک بگیرد.

سلام دوست خوبم، سادات موسوی عزیز
ممنون از تذکرتون. بله قبول دارم تند رفتم. چون رفتار این آقا به نظرم خیلی غیرمعقول اومد و یهو قاطی کردم
:Ghamgin:
پست قبلم رو پاک کردم چون اصلا قصد ندارم بی جهت احساسات لیدای عزیز رو که از ما کمک خواسته تحریک کنم. امیدوارم با راهکارهای کارشناسان و کاربران محترم بتونن مشکلشون رو به بهترین نحو حل کنند

سلام

نه اصلا حق اینو نداره که دست رو شما بلند کنه ازش شکایت کنین درست میشه
مرد تا یه حدی حق داره یه چیزایی بخواد اونم با مشورت نه زورگویی و لات بازی
فکر کنم ایشون خیلی حس قدرت طلبی بهشون دست داده و هر جا که به هدفش نرسه به زور متوسل میشه

لیدا;354756 نوشت:
هشت ماه عقد بودم یک سال و دوماهه ازدواج کردم. مشکلم از این قراره وقتی با شوهرم جرو بحث میکنیم من رو کتک میزنه. هردو تحصیلکرده هستیم.من 24 ساله و شوهرم 28 ساله است.
در دانشگاه با خواهر ایشون آشنا بودم سپس خواستگاری کردند ازدواج کردیم. خیلی از مسائل رو بخاطر ایشون رعایت میکنم.
به من گفتن واسه رندگی باید به شهر ما بیای چون کارم اونجاست با همه عشق و وابستگی به خانوادم پذیرفتم. به من گفتن توی فامیل ما خانم ها چادر میپوشند پیش فامیلم چادر بپوش اما توی شهر خودتون یا فامیل خودت نپوشیدی مهم نیست.
از لحاظ رابطه زناشویی شوهرم هر روز همچین چیزی میخوان. اگر من نپذیرم ناراحت و عصبانی میشوند. یکی دو مرتیه واسه این مسئله کتک خوردم .
میخواستم بدونم آیا شوهرم حق داره من رو واسه این مورد و مواردی که نظرم برخلاف میلشون هست و به گفته خودشون لجبازی میکنم کتک بزنند؟
شوهرم توی اون یک هفته ای که در ماه خانمها حالتشون تغییر میکنه مراعات میکنند خواسته ای ندارند و از هیچ نظر سخت نمیگیرند حتی توی غذا پختن ایراد نمیگیرند.
اما در باقی روزها میخواهند من مطیعشون باشم .مشخصه این رفتار آگاهانه و تعمدا است. لطفا راهنمایی کنید.سپاسگذارم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام خواهر گرامی

شما و شوهرتون توی تهران زندگی می کنید؟

شغل شما و همسرتون چیست؟
همسرتون در کدام محله تهران مشغول به کار است؟
کیفیت غیرتش در مورد شما چگونه است؟
آیا حجاب شما برایش مهم است؟
نحوه پوشش؟
چند ساعت از روز شوهرتون بیرون هستند؟:Gol:

از کارشناس محترم امیدوار و همه تشکر میکنم
در تهران ساکنیم شوهر بنده در شمال شرقی شهر شرکت معماری دارند. پوششم در شهر خودمان با مانتو و شال یا روسری هست اما در تهران واسه خواست شوهرم چادر میپوشم.
زیرا خانواده همسرم مذهبی هستند و شوهرم واسش مهم بود مقابل فامیلش چادری باشم.گفتند همه میخواهند عروس حاج آقا رو ببینند در خوش قد و بالایی زیبایی کمالات کدبانوگری هیچ چیزی کم نداری میخواهم چادر بپوشی تا کسی حرفی نزند.
میخواستم شهرمان پهلوی خانواده ام بیایم در این روزهایی که واسه امتحاناتم در خانه هستم.با کلی خواهش و تمنا اجازه داد بیایم علتش همان نیاز به همخوابگی بود پیش از یک هفته باید برگردم.
شوهرم صبح تا ساعت 1 الی 2 ظهر و بعد از ظهر ساعت 5 الی 9 شب سرکار هستند.تمایل داشتم سرکار بروم شوهرم گفت سرکار بری چه کسی میخواهد به من برسد همین درس رو بخوان ورزش کن زبان بخوان کافیست.
با خانواده شوهرم مسئله ای ندارم بسیار مهربان هستند اگر چند روز خانه شان نروم مادر همسرم تلفن میزند علتش رو میپرسد. غذاهای خوشمزه درست میکند به پیک میدهد واسه من بیاورد.
با شوهرم صحبت کرده ام و گفته ام برای اینکه هر روز رابطه داشته باشیم حرفی ندارم اما میخواهم یک وقتی برای خود داشته باشم. شاید میخواهم ساعتهایی از روز را به خودم اختصاص بدهم کتابی اضافه بخوانم یا حتی بخواهم فکر کنم نمیخواهم همه وقتم را به بودن با تو بگذرانم.
به من میگفت تو دوستم نداری. میخواهم به او بفهمانم وقت من و داشتن ساعتهایی برای خودم منافاتی با دوست داشتنم و زندگیم ندارد.
شوهرم میگوید قبلا اینگونه نبوده و تقصیر تو هست حرارت من رو در همه چیز بالا میبری چه در وقت رابطه چه در وقت بحث یا دعوا اینها تقصیر تو است.
چطوری رفتار بد شوهرم را با یک دوش از ذهنم پاک کنم اگر پاک میشد در اینجا عنوان نمیکردم.

لیدا;355730 نوشت:
به من میگفت تو دوستم نداری. میخواهم به او بفهمانم وقت من و داشتن ساعتهایی برای خودم منافاتی با دوست داشتنم و زندگیم ندارد.


سلام دوست بزرگوار

از لحاظ عاطفی و محبت ایشون رو چقدر تمکین کردی؟
چون گاهی با محبت میتوانی همسرت را کنترل کنی ، و با زبان خوش و شوخی و مزاح نظر ایشان را بنفع خود تغییر دهی ، درست است همسر شما رفتارش نادرست است ولی به شما بگویم از همه چیز مهمتر شخص شما،زندگی مشترکتان و همسرتان میبیاشد لذا برای خودتان ،زندگی مشترکتان و سپس همسرتان باید با حوصله سنجیده عمل کنید،

به شما بگویم زن ماهر پناه همسرش است و میتواند امور را با ظرافت های زنانه به نفع خودش بچرخاند ولو اینکه مردی خیلی ناساز گار باشد باز میتواند رفتار های وی را تعدیل کند که البته من فکر میکنم همسر شما فرد ناسازگاری نیست.
در اغاز زمینه پرخاشگری وی را تحت کنترل در اورید ، در صورت عصبی شدن وی به هر وسیله ، متانت و جدیت بخرج دهید نه پاسخ دادن و بعد از اینکه عصبانیش فرو کش کرد میتوانید ساعاتی با سردی با وی صحبت کنید و مقداری علائم ناراحتی از خود نشان دهید، وقتی جویای ناراحتی های شما شد باز با متانت و جدیت از رفتار های بدش که غیر اسلامی هستند باگفتن احادیث واینکه زندگی دیگران به این صورت نیست و وی با کار هایش منجر به سردی شما از زندگی میشود ، مراتب اعتراض را بگویید.

ممکن است زمان ببرد ولی ان شاءالله پاسخ میدهد.

سلام دوست گرامی
شوهرم بسیار حسود است به وقت آزاد بنده نیز حسادت می ورزد. اگر تلویزیون می بینم یا با لپ تاپم مشغول هستم میخواهد با حرف زدن به یک صورتی من رو منع کند.در جایی بعد از دعوا گفتم تو همه وقت من رو میخواهی بگیری . گفت تو زن من هستی و باید همیشه و همه جوره در اختیارم باشی. گفتم زنت هستم برده تو نیستم وسیله خانه ت نیستم که با میل تو هر رفتاری انجام بدهم.خریت کردم اشتباه کردم زنت شدم.
به طرفم آمد و سیلی توی صورتم زد روی تخت افتادم .فحشش دادم او هم با دست چند تا توی دستم و بازوهایم زد.با دست سنگین مردانه خیلی درد داشت.پس از آن از خانه بیرون رفت.
به مادرهمسرم تلفن زدم و گریه کنان گفتم پسرتان رو من رو زده است و شما ادعای مسلمونی دارید به پدرم میگویم و همین امشب به خانه مان میروم.
یک ساعت بعد مادرو خواهر و برادر همسرم به منزل ما آمدند.مادر همسرم گفت حاج آقا یعنی پدر همسرم رویشان نشده بیایند و گفت از دختر مردم خجالت میکشم پسرم دست رویش بلند کرده است.بسیار ناراحت بودند و فکر میکنم با همسرم دعوا کردند.
بعد از ظهر فردا میخواستم خرید کنم شوهرم گفت نمیخواد بیرون بروی. دو روز نگذاشت از خانه بیرون بروم.روز دوم گفت تو دوستم نداری از همان اول سعی کردم دلت رو به دست بیاورم تو همیشه جلوتر از من بودی چون من بیشتر دوستت داشتم.
یک مورد از دعوای ما اینگونه بوده این شدیدترین دعوای ما بود .
در دوران عقد بسیار به شوهرم محبت میکردم .دختر مهربانی هستم .خواهر همسرم در شهر ما درس میخواندو در دانشگاه آشنا شده بودیم .به خانه تنها کسی که می آمد خانه ما بود. همیشه به خواهرش احترام میگذاشتیم خانواده ام نیز همینطور چون برای دوست ارزش زیادی قائل هستیم.
از اینجا بود از من خوششان آمد و خواستگاری کردند. خانواده من به لحاظ مسافت و تفاوت فرهنگی راضی نبودند اما من از شوهرم و خانواده اش خوشم آمد.
دوران پس از ازدواج نیز به همسرم محبت میکردم اما با تندی ها و طبع مرد سالارانه شوهرم عقب نشینی کردم و این از دست من خارج بود.

6 ماه وای سی همه چی تمومه ...

1_

همره;355764 نوشت:
درست است همسر شما رفتارش نادرست است ولی به شما بگویم از همه چیز مهمتر شخص شما،زندگی مشترکتان و همسرتان میبیاشد لذا برای خودتان ،زندگی مشترکتان و سپس همسرتان باید با حوصله سنجیده عمل کنید،

الف_ رفتار همسرتان اشتباه است.

ب_از همه مهمتر شخص شما، زندگیتان، بعد همسرتان است.



2_
همره;355764 نوشت:
به شما بگویم زن ماهر پناه همسرش است و میتواند امور را با ظرافت های زنانه به نفع خودش بچرخاند ولو اینکه مردی خیلی ناساز گار باشد باز میتواند رفتار های وی را تعدیل کند که البته من فکر میکنم همسر شما فرد ناسازگاری نیست.

ج_اگر به زندگیتان علاقه مندید باید با رفتار های سنجیده ارام ارام سعی در تغییر رفتار های قلدر مابانه همسرتان دهید.

همره;355764 نوشت:
در اغاز زمینه پرخاشگری وی را تحت کنترل در اورید ، در صورت عصبی شدن وی به هر وسیله ، متانت و جدیت بخرج دهید نه پاسخ دادن و بعد از اینکه عصبانیش فرو کش کرد میتوانید ساعاتی با سردی با وی صحبت کنید و مقداری علائم ناراحتی از خود نشان دهید، وقتی جویای ناراحتی های شما شد باز با متانت و جدیت از رفتار های بدش که غیر اسلامی هستند باگفتن احادیث واینکه زندگی دیگران به این صورت نیست و وی با کار هایش منجر به سردی شما از زندگی میشود ، مراتب اعتراض را بگویید.

اگاهانه عمل کردن شما بسیار موثر است و این جز از شما یعنی همان زن ماهر بر نمی اید.

شاید درست نباشد بگویم اگر زنی تمام جوانب مناسب رفتار کردن را رعایت کند در حالت طبیعی میتواند کنترل زندگی را بعهده بگیرد.

این تکالیف داده شده نه بخاطر همسرتان بلکه برای تغییر ایشان و اینکه بتوانید امور را بنفع خود بچرخانید.

همره;355764 نوشت:
با زبان خوش و شوخی و مزاح نظر ایشان را بنفع خود تغییر دهی ،

همره;355764 نوشت:
ممکن است زمان ببرد ولی ان شاءالله پاسخ میدهد.

لیدا;355777 نوشت:
گفتم زنت هستم برده تو نیستم وسیله خانه ت نیستم که با میل تو هر رفتاری انجام بدهم.خریت کردم اشتباه کردم زنت شدم.

خواهر محترم، به احتمال بالای 90 درصد شوهر شما قبل از ازدواج با شما، کوچکترین رابطه عاطفی و جسمی با جنس مخالف نداشته است و به احتمال زیاد هم اکنون نیز در برخورد با جنس مخالف بسیار محتاط ، خجالتی و رفتاری پر از شرم و حیا دارد!
با توجه به این مطلب کلیه محبت و توجه خود را معطوف شما کرده است بنابرین گفتن جمله بالا از طرف شما به ایشان ، از کوبیدن پتگ بر سر ایشان خطرناکتر بوده ، بنابرین واکنش فیزیکی ایشان عکس العمل این حالت روحی بوده، هرچند اصلا واکنش صحیحی نبوده است.
- شوهر شما بشدت تشنه ابراز عشق و محبت شماست و حتی افراط ایشان در روابط زناشویی نیز ریشه روحی و روانی دارد بنابرین دقت کنید تمکین شما در تعداد رابطه نقش اساسی ندارد بلکه این کیفیت و نوع رفتار زنانه و واکنشهای شما در حین رابطه است که تعیین کننده و ارضا کننده عطش و هیجان روحی و احساس اقتدار و مردانگی ایشان است.

برخلاف تصور عمومی که ناز کردن زن در برابر نیاز مرد و حتی رفتار متین و توام با حجب وحیا ی زن در حین رابطه جنسی را، توصیه کرده و انرا باعث افزایش ارزش و قدر و منزلت زن در دید شوهر تبلیغ و ترویج میکنند چنین رفتاری بشدت از نظر فطری و روانی به مرد ضربه زده و او را دچار عدم اعتماد بنفس و احساس کمبود در حس اقتدار و مردانگی و نوعی عقده حقارت جنسی میکند که متاسفانه ریشه بسیاری از رفتار مردان در ازدواج مجدد و یا گرایش به روابط نامشروع همین میباشد بنابرین ناز و عشوه بمعنی مقاومت در برابر درخواست مرد نمیباشد بلکه باید بصورتی باشد که مرد احساس کند زن بشدت نسبت به او هیجان و نیاز جنسی دارد و از رابطه با او کاملا لذت برده و ارضا میشود و مردان از اینکه زنان به ارامی آغاز کننده معاشقه باشند ، دچار احساس غرور و لذت روانی و هیجان جسمی میشوند هر چند اکثرا و بطور فطری تمایل دارند حاکم و کنترل کننده رابطه فیزیکی باشند که واکنشها و درخواستهای جنسی زن که با ناز و عشوه و نه بصورت آمرانه و خودخواهانه باشد ، در ارضای این نیاز فطری مرد(کنترل) نقش بسیار موثری دارد.


رسول الله(ص) فرمود: بهترین زن بی حیا ترین برای شوهر - و با حیا ترین برای مردم است .
[=arial, helvetica, sans-serif]امام صادق(ع) فرمود:‌ «بهترین زنان شما کسی است که چون با شوهرش خلوت کند، پیراهن حیا از تن بکند، اما هرگاه بیرون از خانه رود، لباس و زره حیا بپوشد»

رسول الله(ص) فرمودند:موفات زنانی هستند که همسر شان آنان را برای برقرای رابطه زناشوئی فرا می خوانند اما زنانشان این دست و آن دست کرده انجام این عمل را به تآخیر می اندازند . در نتیجه شوهرانشان به خواب می روند . چنین زنی را فرشتگان دائمآ نفرین و لعن می کنند تا همسرشان از خواب بیدار شود.
ازامام محمد باقر (ع)روایت شده که رسول الله(ص) فرمود : خطاب به زنان مبادا نمازهای خود را طولانی گردانید تا همسرانتان نتوانند به خواست های مشروع خود دست یابند، یعنی اسلام جایز نمی داند که زنان به بهانه نماز خواندن و طول دادن در تعقیبات نماز حقوق شوهران شان را به تعویق بیندازند.

از رسول الله (ص) روایت شده است : هیچ زنی حق ندارد پیش از آنکه عملآ خود را به شوهرش عرضه سازد به خواب رود . بنابراین زن باید جامعه اش را از تن در آورده خود را در لحاف مرد داخل سازد به طوری که اندامش اندام مرد را لمس نماید . وقتی زن این کار را انجام دهد، همانا آمادگی و عرضه گری خود را انجام داده است .

زنی نزد رسول الله(ص) آمد پرسید مرد چه حقوقی بر زن دارد . پیامبر بزرگوار (ص) فرمود :خیلی زیاد . پرسید تقاضا دارم از آن حقوق را بشمارید ؟ رسول خدا فرمود :
-زن حق ندارد بدون اجازه شوهرش روزه مستحبی بگیرد .-وبدون اجازه او نمی تواند از خانه خارج شود.-بر اوست که از بهترین عطر ها استفاده و زیباترین جامه ها را بر تن کند.
-و خود را با وسائل زینتی بیاراید.-و خود را در شب و روز بر همسرش عرضه دارد
-اگر مرد نیازمند به عمل جنسی باشد باید از انجام آن سرپیچی ننماید اگر چه بر جهاز شترسوار باشد . و از این ها که بر شمردم حقوق مرد بر زن بیشتر است

مرد از اینکه احساس کند زن ، رابطه جنسی را وسیله ای برای اعمال فشار و یا براورده شدن انتظارات مختلف مخصوصا انتظارات مادی ، قرار داده است بشدت متنفر است در صورتیکه اگر روند رابطه کاملا طبیعی و موجب ارضای جسمی و خصوصا فطری و روانی( حس اقتدار و مردانگی و اینکه زن از نظر جنسی وابسته و نیازمند او بوده و او بطور کامل قادر به تامین نیاز جنسی زن میباشد) مرد شود، خود او برای تامین نیازهای دیگر پیشقدم خواهد شد تا سیکل ارضای نیازهای فطری و روانی خود را ارضا کند !

البته در مورد در خواست بیش از حد ، اولا در صورتیکه موارد فوق و بخصوص تامین نیاز فطری و روانی مرد رعایت شود ، پس از مدت کوتاهی فروکش کرده و به تعداد نرمال و طبیعی تقلیل میابد.
ثانیا میتوان با مشاوره و هماهنگی با یک پزشک متخصص زنان ، و باتوجه به رفتار شرعی و رعایت کردن ایشان در دوران سیکل ماهانه ، ایشان را متقاعد کرد که افراط در رابطه موجب آسیب رسانی به سلامتی همسرش می شود.

الحمد لله رب العالمین

لیدا;355777 نوشت:
شوهرم بسیار حسود است به وقت آزاد بنده نیز حسادت می ورزد. اگر تلویزیون می بینم یا با لپ تاپم مشغول هستم میخواهد با حرف زدن به یک صورتی من رو منع کند.در جایی بعد از دعوا گفتم تو همه وقت من رو میخواهی بگیری . گفت تو زن من هستی و باید همیشه و همه جوره در اختیارم باشی. گفتم زنت هستم برده تو نیستم وسیله خانه ت نیستم که با میل تو هر رفتاری انجام بدهم.خریت کردم اشتباه کردم زنت شدم.

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
خواهر من

به همسرتون بگویید دوستت دارم
خودتون رو در منزل بیارایید
لباس های زیبا بپوشید

و رفتار زنانه بخرج بدید
دلش رو بدست بیاورید

خواهرم شما توی تهران زندگی می کنید بهتره شرایط محیط کاری همسرتون و ساعت بیرون بودنشون و هزار عامل که می تونه توی رفتارش تاثیر بگذاره رو کنار هم بگذارید و با کمک یک مشاور متعهد و دلسوز و دین شناس مشکلتون رو حل کنید
غرور همسرتون رو نشکونید

محبت بسیار بهش بکنید و دوستت دارم رو بهش بگید
1 ماه تلاش کنید و هروقت از خواب بلند می شوید کاری کنید که محبتش به شما بیشتر بشه جملات عاشقانه و محبت انگیز بگویید
در دعوا ها سکوت کنید و بسیار سکوت کنید!!!

دنبال علل این رفتار باشید و با کمک مشاور حل کنید

در مورد همسرتون قضاوت نکنید
شما چند ماه است تازه وارد زندگی شدید
هوشمندانه مشکل رو حل کنید

ه
:Gol:

لیدا;355777 نوشت:
دوران پس از ازدواج نیز به همسرم محبت میکردم اما با تندی ها و طبع مرد سالارانه شوهرم عقب نشینی کردم و این از دست من خارج بود.

بدستش بگیرید محبت کردن رو
شما پیشنهاد بدید
سعی کنید همسرتون خیالش از بابت شما راحت باشه
بدونه شما پشتیبانشی
و امیدورام مشواران گرامی به این موضوع سر بزنند!:Gol:

سلام
به نظر من اینکه شوهر وقتی نظری بده باید به اون احترام گذاشت و اون رو اجرا کرد درسته ولی نه اینکه شوهر بگه تو در اختیار منی و...
به نظر من شما باید سعی کنید جوری خودتون رو با شوهرتون دوست کنید و باهاش رابطه ای صمیمانه برقرار کنید که همسر شما از حسودی و بد اخلاقیشون صرف نظر کنن و پشیمون بشن فکر میکنم این راه حل باشه
ممنون
یاعلی:Gol:

بشکنه دست مردی که رو زنش دست بلند میکنه!!!
:Graphic (46):

لیدا;355777 نوشت:
سلام دوست گرامی
شوهرم بسیار حسود است به وقت آزاد بنده نیز حسادت می ورزد. اگر تلویزیون می بینم یا با لپ تاپم مشغول هستم میخواهد با حرف زدن به یک صورتی من رو منع کند.در جایی بعد از دعوا گفتم تو همه وقت من رو میخواهی بگیری . گفت تو زن من هستی و باید همیشه و همه جوره در اختیارم باشی. گفتم زنت هستم برده تو نیستم وسیله خانه ت نیستم که با میل تو هر رفتاری انجام بدهم.خریت کردم اشتباه کردم زنت شدم.
به طرفم آمد و سیلی توی صورتم زد روی تخت افتادم .فحشش دادم او هم با دست چند تا توی دستم و بازوهایم زد.با دست سنگین مردانه خیلی درد داشت.پس از آن از خانه بیرون رفت.
به مادرهمسرم تلفن زدم و گریه کنان گفتم پسرتان رو من رو زده است و شما ادعای مسلمونی دارید به پدرم میگویم و همین امشب به خانه مان میروم.
یک ساعت بعد مادرو خواهر و برادر همسرم به منزل ما آمدند.مادر همسرم گفت حاج آقا یعنی پدر همسرم رویشان نشده بیایند و گفت از دختر مردم خجالت میکشم پسرم دست رویش بلند کرده است.بسیار ناراحت بودند و فکر میکنم با همسرم دعوا کردند.
بعد از ظهر فردا میخواستم خرید کنم شوهرم گفت نمیخواد بیرون بروی. دو روز نگذاشت از خانه بیرون بروم.روز دوم گفت تو دوستم نداری از همان اول سعی کردم دلت رو به دست بیاورم تو همیشه جلوتر از من بودی چون من بیشتر دوستت داشتم.
یک مورد از دعوای ما اینگونه بوده این شدیدترین دعوای ما بود .
در دوران عقد بسیار به شوهرم محبت میکردم .دختر مهربانی هستم .خواهر همسرم در شهر ما درس میخواندو در دانشگاه آشنا شده بودیم .به خانه تنها کسی که می آمد خانه ما بود. همیشه به خواهرش احترام میگذاشتیم خانواده ام نیز همینطور چون برای دوست ارزش زیادی قائل هستیم.
از اینجا بود از من خوششان آمد و خواستگاری کردند. خانواده من به لحاظ مسافت و تفاوت فرهنگی راضی نبودند اما من از شوهرم و خانواده اش خوشم آمد.
دوران پس از ازدواج نیز به همسرم محبت میکردم اما با تندی ها و طبع مرد سالارانه شوهرم عقب نشینی کردم و این از دست من خارج بود.

سلام لیدا خانوم ...
خوب چرا سلیقتون عوض شده ... مگه شما از همچین مردی خوشتون نمیاومد ...

بعضی از دخترها سمت پسرهایی میرن که کمی تیتیش هستن ...خصوصیت این جور پسرها اینه که :
میشه باهاشون دوست شد ... باهاشون رفیق شد... باهاشون درد دل کرد ... کارها را به صورت اشتراکی انجام داد ... سر کار رفت .... بعضی جاها حرف شما میشه بعضی جاها حرف اونا ... میشه باهاشون مشورت کرد ... میشه ازشون بازخواست کرد ... میشه با هم دیگه تصمیم گرفت ....

بعضی از دخترها هم سمت پسرهایی میرن که خصوصیات مردونگی بارزتری دارن ... خصوصیت این جور پسرها اینه که :
باید مال اونا باشی ... باید زیر نظر اونا تصمیم بگیری ... باید از اینکه مال دیگری هستی لذت ببری ... خودت رو باید براشون لوس کنی ... وای سی کار ها رو اونا انجام بدن ... همیشه حرف حرف اونا باشه ... سر کار نری ... از بودن در کنار یک ابر مرد لذت ببری ...

خوب مگه به غیر از اینه که شما اینجور رابطه ای رو میخواستی ...

لیدا;355777 نوشت:
سلام دوست گرامی
شوهرم بسیار حسود است به وقت آزاد بنده نیز حسادت می ورزد. اگر تلویزیون می بینم یا با لپ تاپم مشغول هستم میخواهد با حرف زدن به یک صورتی من رو منع کند.در جایی بعد از دعوا گفتم تو همه وقت من رو میخواهی بگیری . گفت تو زن من هستی و باید همیشه و همه جوره در اختیارم باشی. گفتم زنت هستم برده تو نیستم وسیله خانه ت نیستم که با میل تو هر رفتاری انجام بدهم.خریت کردم اشتباه کردم زنت شدم.
به طرفم آمد و سیلی توی صورتم زد روی تخت افتادم .فحشش دادم او هم با دست چند تا توی دستم و بازوهایم زد.با دست سنگین مردانه خیلی درد داشت.پس از آن از خانه بیرون رفت.
به مادرهمسرم تلفن زدم و گریه کنان گفتم پسرتان رو من رو زده است و شما ادعای مسلمونی دارید به پدرم میگویم و همین امشب به خانه مان میروم.
یک ساعت بعد مادرو خواهر و برادر همسرم به منزل ما آمدند.مادر همسرم گفت حاج آقا یعنی پدر همسرم رویشان نشده بیایند و گفت از دختر مردم خجالت میکشم پسرم دست رویش بلند کرده است.بسیار ناراحت بودند و فکر میکنم با همسرم دعوا کردند.
بعد از ظهر فردا میخواستم خرید کنم شوهرم گفت نمیخواد بیرون بروی. دو روز نگذاشت از خانه بیرون بروم.روز دوم گفت تو دوستم نداری از همان اول سعی کردم دلت رو به دست بیاورم تو همیشه جلوتر از من بودی چون من بیشتر دوستت داشتم.
یک مورد از دعوای ما اینگونه بوده این شدیدترین دعوای ما بود .
در دوران عقد بسیار به شوهرم محبت میکردم .دختر مهربانی هستم .خواهر همسرم در شهر ما درس میخواندو در دانشگاه آشنا شده بودیم .به خانه تنها کسی که می آمد خانه ما بود. همیشه به خواهرش احترام میگذاشتیم خانواده ام نیز همینطور چون برای دوست ارزش زیادی قائل هستیم.
از اینجا بود از من خوششان آمد و خواستگاری کردند. خانواده من به لحاظ مسافت و تفاوت فرهنگی راضی نبودند اما من از شوهرم و خانواده اش خوشم آمد.
دوران پس از ازدواج نیز به همسرم محبت میکردم اما با تندی ها و طبع مرد سالارانه شوهرم عقب نشینی کردم و این از دست من خارج بود.

////////////////////////////////

با سلام

شما برای کارهای خودتان اگر برنامه ریزی بیشتری بکنید و کار با کامپیوتر را زمانی انجام بدهید که شوهرتان سر کار است

خوب مشکلی پیش نمی آید

در ضمن نگذارید دستش به روی شما باز شود زیرا پیامدهای خوبی ندارد

آنطور که نوشته اید :

(دو روز نگذاشت از خانه بیرون بروم.روز دوم گفت تو دوستم نداری از همان اول سعی کردم دلت رو به دست بیاورم تو همیشه جلوتر از من بودی چون من بیشتر دوستت داشتم.)

معلوم است ایشان کمبود عاطفی شدیدی دارند و شما برخلاف ایشان به او اظهار علاقه نمی کنید که خیلی بد است زن باید به همسرش اظعار عشق کند و البته متقابل است اما اگر او هم اظهار علاقه نکرد شما اینکار را بکنید تا یاد بگیرد

اما شما دارید کاری می کنید که علاقه شما نذد ایشان کم شود و این خطرناک است

به هرحال هر فردی باید قدر همسرش را بداند بخصوص اگر مهربان هم باشد

شما باعث اختلافات هستید در روش زندگیتان محبت و خوبی را بیشتر مد نظر داشته باشید

آینده را هم ببینید............


سلام لیداجان.خواهش میکنم خوب دقت کنید.تا موضوع باریک نشده بایدشروع کنید.نظر بعضی ازدوستان در نگاهی روان شناسی عالی بود.دراین زمینه بایدشناختتون روزیادکنید.
شناخت زبان متفاوت مردان...شخصیت انها...روان شناسی کامل از روحیه وخلاهای روحی مردان...نحوهبرخوردباهمسرازطریق سیاست صحیح کلام و...
این مسائلی هست که بایدبهش دقت کنید.
شایدشمادنبال این باشید که کسی ازتون حمایت کنه اما الان تنهاکسی که میتونهازشماحمایت کنه میزان اگاهی شماازشخصیت همسرتون هست ونحوه رفتار شمابا وی درخانه.
:Gol:به شما حق میدم اذیت بشیدچون زن نیاز به تکیه گاه داره وبا دیدنرفتارپرخاشگرانه همسرش مایوس میشه اما به جای جبهه گیری ازتون خواهش میکنم الان بهپرستاربودن توجه کنید.گاهی زن نیاز داره زندگی رو مثل موم دردستانش بگیره ونقش یکپرستارواقعی روبازی کنه.اگرمیخواهید موفق باشید به این نکات توجه کنیدودرموردمسائل گفته شده مطالعه کنید..حتی اگرشده پیش مشاوربریدتابه شماکمک کنه:

این اطلاعاتی است که دادید:
همسرشماگرم مزاجه.چونبا اینکه میره سرکاراون هم اکثرروز رو...اما باز درایجادرابطه تمایل نشان میده.امااین میزان (طوری که گفتید)زیادنیست.اون متعادل هست درزمینه گرمی.حالات غیرطبیعی کهگفته شده دررزو بیش از5بار آن هم باوجود کارومشغله..

باید موضوع رو جزئی ترکنیدوبیشترتوضیح بدیدکه ببینیم چراشمابرای درخواست ایشانگاهی امتناع به خرج میدید.شما اسم توجه به خودتون رودادیدپس:ممکنه فکرکنید تن دادنبه درخواست ایشان هرلحظه وهمیشه باعث میشه استقلال شماگرفته بشه پس مقابله میکنیدتاازاین استقلال دفاع کنید.
این طرز ایده وفکر اشتباست.حس استقلال دررابطه زناشویی ویااینکه به فکرسایرکاراتون باشیدسیستم جسمی خودتون روهم خراب میکنه وبدازمدتی سردمزاج میشید.شایداین کارها که میگم سخت باشه ولی به ادامه دادن رابطه به شماکمک میکنه:

چندباری اون روغافلگیرکنیدزمانی که میادخانه قبل ازاینکه درخواست کنه شما درخواست کنید.

[SPOILER]اگرسخته براتون میتونید روزهای اول باشوخیکردن واشاره اغازکنید

[/SPOILER]اون کمی به شیطنت های شمادرهنگام مسائل زناشویی نیازداره.پس دراین زمینه تحقیق کنیدکه چطورباید وارد عمل بشید.توضیح این موضوع اینجامیسرنیست.

دقت کنید:اگراون ارضا نشه حتما به بیرون گرایش پیدامیکنه.ازطرفی هرچه بیشتر دراین زمینه لذت ببره میزان خشمش به صورت معجزه آساکمترمیشه.
وقتی دیدید مردان باعصبانیت میخوان موضوعی رو تحمیل کنندمطمئن باشید دارند خلاویابحران عمیق روحی رو باخودشون حمل میکنند.به نکاتی که میگم توجه کنیدتامشخص بشه همسرشماجزکدوم دسته است:
خشم مرد به رابطه جن سی اون ارتباط داره.
مردی که غالب بودن رودرارجحیت میپسنده دوست داره گاهی این رابطه روبا خشم شروع کنه.حتی دراین نوع رابطه ازکتک زدن لذت میبره..ازتب وتاب دعوا واینکه با خشم همسرش رومطیع کنه احساس خوبی میکنه:امااگر دراین حین متوجه بشه که همسرش ازش دلسردشده خشم اون به حالت جنگ ومبارزه منتقل میشه..مابه این تغییرمردانه میگیم کودک شدن:مرد وقتی رفتارزن رودرمقابل هیبتش(خشمش)میبینه مایوس میشه وحس نوجوانی اون که حالت درگیری داشت بهش القا میشه وچون از این حس تنفرداره به حالت خشمش شدت میده مثلا ازاین حرفهامیگه:
توحق نداری روحرف من حرف بزنی...
توباید تابع تام من باشی..
هرچی بگم تومجبوری قبول کنی و... و..
این نوع حرف یعنی حالتت دافعی مردی که درچالش نوجوانی خودش برگشته واین جورمیخواد ثابت کنه که نه!الانبزرگ شده ومدیریت خونه دردست اون هست!
اگرهمسرشماجز افرادیهست که خشم ورابطه ج ن سی اون دریک راستای کاملا نزدیک به هم هستن باید اجازه بدیددرابتدا ازخشم استفاده کنه
...چون اگر این کارونکنه درسن40 الی50سالگیدچارسکته های قلبی وبیماری عصبی ومعده میشه..درواقع چنین مردانی نیاز به تخلیه هیجان دارند.پس:

1)مدتی اجازه بدید خشمش روخالی کنه ومقابل فریاداون سکوت کنیدکه به کتک کاری کشیده نشه...پس ازمدتی بدون اینکه بفهمه ،بهش کمک کنید تاتخلیه هیجانیش این گونه منتقل بشه:

تخلیه رو به حالت عاطفی انتقال بدید.مثلا برگزاری یه مسابقه دونفره و...(یعنی باهم بازی کنید..دقیقامثل دوتابچه)
به غذاهای روی میزرنگ بدید.رنگهای متنوع ...ودراین مدت سعی کنید پوشش شماکمی بچهگانه بشه..شوخیهای پی درپی .داشتن رفتارهای کودکانه درشما.
این نوع رفتار نباید دائمی باشه.هنگام ارتباط ج ن سی این حالت روعوض کنیداما درسایرموارد کودک بشید.
واجازه بدید اون درذهنش رفتارشماروتحلیل کنه..تحلیل اون باعث میشه حالت هیجانات عصبی یه عاطفی منتقلبشه.به محض اینکه متوجه شدید داره آروم میشه خیالتون راحت بشه که هیجاناتش تخلیهشده والان اماده هست برای شنیدن حرفهاوانتظارات شما.
ما میخواهیم کاری کنیمازنظر روحی ازاین حالت خارج بشه.چون وقتی خارج شدتازه اماده میشه تادرمورد موضوعجلسات تفاهم بااون مذاکره کنید:

روش جلسه تفاهم که تاحالا جلوی خیلی ازاختلافات حتی طلاقهارو گرفته به این صورته که:به اون پیشنهادکنید هفته ایی دوباردرساعت خاصی جلسه تفاهم بگذارید.قانون این جلسه اینه که:
1)حتی اگراعتراضی ازهم ویاحرفی ندارید واسه بحث انتظارات بازهم باید این جلسه اجرابشه.
2)ساعت اون جلسه روآقاباید تعیین کنه.هردوباید عهدکنیددرهرشرایطی باید حتما جلسه برقراربشه واگرنشدروزبعدجبران بشه.
3)دراین جلسه شمافقط انتظارات هم روبه صورت کاملا منطقی بیان میکنیدوکسی دادنمیزنه.
4)شرط جلسه اینه که مشکل به صورت سوال طرح میشه وبعد هردونطرمیدیدودراخرنظرنهایی میشه نظری مابین نظرهردو..(یعنی دقیقاوسط طیف)
چون میخواهیم اینجوری کسی احساس سرخوردگی نکنه.
5)جواب جلسه رومردباید تاییدکنه(البته این جوری نیستوشماباید این روبرای سیاست کلام بیان کنید.وگرنه نتیجه میشه جوابی مابین جواب هردو)
6)درخارج ازجلسه درروزهای عادی باید درهرصورت به هم عشق بورزیداگرحرفی دارید بایددرجلسه گفته بشه ونه روزهای عادی تااینگونه زندگی تلخ نشه.
7)اگردرموردی به تفاهم نرسیدید ازنفرسوم مثل کتاب مطالعه وتحقیق ویا یک مشاوراستفاده کنید.
8)اول شماباید رعایت کنیدتاملکه ذهن اون بشه.مثلا موقعی که داد میزنه سکوت کنیدوبذاریددروقت جلسه اعتراضتون روبه صورت منطقی بگید.

در ادامه:

چرا جلسه تفاهم:
در این جلسه چندمعجزه رخ میده:
1)مردبا هر نوع رفتاری واخلاقی که داره بهش تلقین میشه دراون ساعت اروم باشه ومنطقی فکر کنه.بخاطر همین ساعت جلسه رومردباید تعیین کنه.

2)منطقی فکرکردن ومنطقی جواب دادن ورسیدن به جوابی مابین جواب هردو نیازبه تجربه وفکرواندیشه داره که این حس خوب رو تقویت میکنه
3)اردعواواختلاف دررزوهای عادی جلوگیری میکنه

4)ممکنه روزای اول یادتون بره ویامرد جلسه روجدی نمیگیره امادیده شده درنوددرصد موارد مردبعدازاینکه اثرکارجلسه تفاهم رومیبینه ناخودآگاه به جلسه عادت کرده وحتی روزاهای عادی هم سعی میکنه منطقی فکرکنه.
5)این جلسات باعث میشن تمام خلاهای روحی یک مرد دریک طیفی متناسب قرارگرفته وبه ترتیب برطرف بشن!بخاطرهمین این جلسات معجزه میکنه:
مهمه هست بدونید که چطورباید درجلسه حرف بزنید.ببخشیدطولانی میشه اما خیلی مهمه صحبت یک عمرزندگیه وارزش خوندن دراین زمینه رو داره.من یه مثال میزنم ازجلسه تفاهم:(به نحوه حرف زدن زن توجه کنید:
مرد:بعضی وقتها روی اعصاب من راه میری.

زن:میشه بیشترتوضیح بدی.من میخوام بدونم دقیقا چه چیزی اذیتت میکنه که اون رواصلاح کنم(ممکنه ازگفتن این جمله زورتون بیاد اما این یک جمله شفادهنده هست برای مرد.به تاثیرش فکرکنید)

مرد:دقیق تربگم؟خودت که میدونی چطوری میری رواعصابم.وقتی یه کاری ازت میخوام مثل ادم انجام بده ..

زن:یه سوال دارم ازت.وقتی به کارای تو نه میگم چه حسی بهت دست میده؟

مرد:اینکه بهم توجه نداری وفقط به خودت فکرمیکنی.

زن:آفرین.جمله جالبی گفتی.منم همین حس رو دارم.وقتی ازم کاری روبخوای خوشحال میشم که توبه عنوان تکیه گاه من نظرم واست مهمه ووقتی نظرم رومیدم وتو عصبانی میشی احساس میکنم توهم دوستم نداری وبهم توجه نداری وفقط خودت رو دوست داری....درصورتی که این احساس من اشتباهه.ماهمدیگه رودوست دارزیم منتهی زبان زن ومرد متفاوت هست پس خوب منظورهم رومتوجه نمیشیم.

مرد:منم قبول دارم حرفت رو ...اما تو بعضی وقتهالج بازی میکنی و..

زن:دقیقا اشاره کردی به موضوع.من بهش خیلی فکرکردم وقتی من نظرشخصیم رومیگم هدفم اینه که به خودم ثابت کنم همسرم به نظرم احترام میذاره اما توفکزمیکنی نه گفتن من به خاطر لج بازیه.وفکرمیکنی من دوستت ندارم اما من عاشقت هستم ومیخوام بیشترباذهنیت تو آشنابشم وبدونم چی فکر میکنیم تاباهم به تعامل برسیم.پس یه پیشنهاد دارم.بیاببینیم دقیقا توی چه مسائلی باهم اختلاف نظر داریم وهمون رو بررسی کنیم ومابین اون روانتخاب کنیم.

مرد:باشه.من میخوام هفته ایی دوباربرم خونه خانواده ام.

زن:من نمیخوام توروازخانواده دورکنم.واگرگاهی مخالفت کردم این ذهنیت درتوایجادشد که من اونهارودوست ندارم.اشتباه من این بودکه شفاف سازی نکردم.حقیقتش اینه که توصبح تاشب سرکارهستی وفقط سه شنبه و5شنبه خونه ایی.این دوروز روهم میری خونه خودتون واین باعث میشه من فکرکنم بقیه روبیشتر ازمن دوست داری.چون من به تو نیاز دارم.فردابچه دارکه بشیم بچه هام هم به تو نیازدارن..هردونیازداریم که باهم باشیم.چون فرصتش کمه پیشننهادم اینه که زمانمون رو تقسیم کنیم.من میگفتم ماهی یک باربریم خونه فامیل وشمامیگفتیدهفته ایی دوبار.واسه ایجاد تفاهم دوطرفه به نظرت زمانی بین این دوانتخاب کنیم که هم خونه فامیل بریم وهم به خودمون برسیم ....

این یه مثال کوچیک بود.به متن دقت کنید.زن چندنکته رورعایت کرد:1)یک جمله رومنطقی بیان میکردویک جمله رواحساسی.
ودربعضی جمله هابه جای حق جانب گرفتن شفاف سازی کردوطرزفکرهاروبازکرد.
2)جملاتی که درمنطق به عنوان اصل ثابت مثل روان شناسی مردوزن درمتن دیده میشه پس لازمه دراین زمینه مطالعه کنید....واسه جلسه.

3)ظاهرا زن مطیع مرد بوده درجلسه وحرفهای مردروپذیرفته اما درحقیقت دست کلام دردستان کلام زن بوده..واصلش همینه.باید بلد باشیدهنگام گفت وگو درحین مطیع بودن کلمات رو به مردالقا کنید.

شرمنده این بحث آخرصحبته.باید فهمیددقیقا ریشه این عصبانیت ازکجاست.برای توضیح بیشتروراهکارهای بیشترتوسط دوستان وکارشناسان نیاز به توضیح بیشتره.
اگرمایل بودید پاسخ بدید به دقت زیاد:
:1:همسر شما بچه چندم خونه هست؟ وچندنفرن کلا؟

:2:پدراون فردمتعصبی هست؟

:3:درخانه بیشتربا کی صمیمیه؟پدریامادر؟

:4:بحران بزرگ مثل ازدست دادن عزیزویا دعواهاودرگیریهای عمیق درخانه ویامدرسه ویافامیل درگذشته داشته تابه حال؟

:5:درهفته چندبارعصبانی میشه؟وبیشترچه چیزعصبانیش میکنه؟اگرشمامقابل عصبانیتش سکوت کنید ایااروم میشه یا نه بیشترادامه میده؟

در کل چی ارومش میکنه؟

:6:بعداز دادن درخواست درمسائل زناشویی وبعد ازرسیدن به میل کامل ایا باز عصبیه یا نه...آروم میشه؟شب هاراحت میخوابه؟اهل کابوس دیدن هست؟

:7:سرکار؟(خیلی مهمه)آیا رئیس بالا سرش هست؟آیا خودش رئیسه؟آیاباکارمندان مرافه وجنگ داره وکارمندان بااون خوب نیستن؟

:8:خط مشش چیه؟مذهبی سنتی ویاروشن فکر؟یعنی دینش روباتحقیق وتفحص درک کرده یاازطیق خانواده بوده؟

:9:توی خونه چقدر روی حرف هاش حساب باز میکنند(خانوادش)؟

:0::1:ازخواهرش بپرسیددردوران مجردی هم دست روی کسی بلندمیکرده؟؟

سلام آبجی سبزینه ظهور ...

بابا تو که روانشناسه قهاری بودی ... حرف سر گرمی مزاج و از این جور چیزها نیست ... آقایون قبل از ازدواج ... خیلی از خواسته های دختر رو قبول میکنن ... چون دل سپردن ... ولی بعد ازدواج دنبال مرزهای جدید هستن ... رفتاری هم که این آقا با این خانوم داره برای اینه که دنبال مرزهای جدید تو زندگی هست ... ایشون میخواد که این رابطه اینجوری جلو بره ... ایشون میخواد که همسرش مطیعشون باشه ... زدن و رابطه زیاد همش بهانه هست ... حالا این خانوم 3 تا کار میتونه بکنه ...

1- جلوی شوهرش کم بیاره ... به مرور زمان مطیعش بشه ... و حرف حرف اون باشه ... (کیفیت زندگیش به مرور زمان از بین میره )
2- قلدری کنه ... جلوی شوهرش وای سه ... کوتاه نیاد .... ( از چشم شوهرش میوفته و عشق تو این رابطه میمیره )
3- هنرمند باشه ... طوری ناز کنه ... طوری شوهرش رو خام کنه که بعضی وقتا هم حرف اون باشه ... بترسه از اینکه دست رو زنش بلند کنه ... بترسه از اینکه رابطه بیش از حد بخواد ... کار زیاد سختی هم نیست ... اینقدر مطلب در موردش تو اینترنت ریخته که فراوونه ...

فقط تنها چیزی که میخوام بهتون بگم اینه که به شوهرتون ثابت کنید باهوش هستید .... زن هایی که مطیع هستند اگر نتوانند به شوهرشان ثابت کنند که باهوش نیز هستند از چشم شوهرشان میاوفتند ....

واقعا خوشبحالتون خانم لیدا
با وجود این همه آدم دلسوز با این همه راه حل دلش می خواد یه مشکلی داشته باشه تا بهم راه حل نشون بدم واقعا ها
دست همه درد نکنه اونایی که توی این زمینه اطلاعات مفیدی دارن و سعی می کنن به هم نوع خودشون کمک کنن
اجرکم عند الله تعالی

نقل قول:
حرف سر گرمی مزاج و از این جور چیزها نیست ... آقایون قبل از ازدواج ... خیلی از خواسته های دختر رو قبول میکنن ... چون دل سپردن ... ولی بعد ازدواج دنبال مرزهای جدید هستن ... رفتاری هم که این آقا با این خانوم داره برای اینه که دنبال مرزهای جدید تو زندگی هست ... ایشون میخواد که این رابطه اینجوری جلو بره ... ایشون میخواد که همسرش مطیعشون باشه ... زدن و رابطه زیاد همش بهانه هست ... حالا این خانوم 3 تا کار میتونه بکنه ...

1- جلوی شوهرش کم بیاره ... به مرور زمان مطیعش بشه ... و حرف حرف اون باشه ... (کیفیت زندگیش به مرور زمان از بین میره )
2- قلدری کنه ... جلوی شوهرش وای سه ... کوتاه نیاد .... ( از چشم شوهرش میوفته و عشق تو این رابطه میمیره )
3- هنرمند باشه ... طوری ناز کنه ... طوری شوهرش رو خام کنه که بعضی وقتا هم حرف اون باشه ... بترسه از اینکه دست رو زنش بلند کنه ... بترسه از اینکه رابطه بیش از حد بخواد ... کار زیاد سختی هم نیست ... اینقدر مطلب در موردش تو اینترنت ریخته که فراوونه ...

فقط تنها چیزی که میخوام بهتون بگم اینه که به شوهرتون ثابت کنید باهوش هستید .... زن هایی که مطیع هستند اگر نتوانند به شوهرشان ثابت کنند که باهوش نیز هستند از چشم شوهرشان میاوفتند ....


من باید خلاصه گویی روازشمایادبگیرم.خلاصه وخیلی مفیدبیان کردید.

اما نکته اینجاست که اشکال جوانان امروزه اینه که به این کلی گویی فقط توجه دارن.جوانی25ساله میادتو گروه ومیگه من بیش ازصدجلدکتاب پیرامون روان شناسی خوندم اما بازدرشناخت همسروزندگی دچارمشکلم.

خیلی هارومیشناسم که انواع این کتابهارومیخونن اما...!مشکل اینه که به مصادیق توجه ندارن.الان سه گزینه ایی که شمافرمودید رب مطلب حرفروان شناسا دراین باره هست وهمه این رومیدونن که راه حل گزینه سوم هست.اما چطورباید این کاروعملی کرد؟آیاباهمه مردها باید یک جوررفتارکرد؟.زبان واژه های ذهنی درهمه مردهاوزن هایکیه؟

بایدواردمصادیق شد.لیدا وامثال لیداباید همسرشون روبشناسن.بدونن دقیقا خلاهای روحیش چیه تاباتوجه به اون روش برخوردرو یادبگیرن.

موضوع اینکه میگیدمردهااول عاشقن وبعدازدواج دنبال روش ویا عقایدجدیدهستن :دقیقا با رابطه زناشویی ارتباط داره.اصلا مردی که موضع عوض میکنه بعدازدواج یعنی یه جای کارش لنگه..باید به درونش سفرکرد.باید این رویادبگیره ونسخه این یادگیری برای هرکس متفاوت ومنحصربه فرده وگرنه هزاران مقاله وکتاب روان شناسی دراین باره است اما بازمشکلات ارتباط وجودداره.

[=arial narrow]به صورت عمومی مردان اززنانی که مطیع باشن ودرحین حال باهوش وزیرک باشن
ودردوچیزمهارت داشته باشن: سخن گفتن وابراز علاقه خوشششون میاد

زنی که بتونه شخصیت همسرش رو بشناسه وباحرف زدن (مثلا احترام گذاشتن درکلام وخصوصا ابرازعلاقه درجهت شمردن خوبی های همسروقهرمان پرستی وقهرمان سازی همسر)به همسرش ثابت میکنه که باهوشه..
پس برای اینکه همسرش بفهمه که باهوش هست تادراین زمینه ازش حساب ببره باید روش کلام روباجنس مخالف رو یادبگیریم.
خوبه اگرتاپیکی دراین باره جداگونه درست کنید.:Gol:

زدن این آقا با زدن مردهای دیگه خیلی تفاوت داره ... زدن 2 مدل داریم :

1- مردی زود جوش هست ... اعصابش تندی سر مساله های گوناگون خورد میشه ... تعادلش رو از دست میده ... حمله ور میشه به سمت زنش ... معلوم نیست این عصبانیت و این زدن تا کجا پیش میره ... فقط خودش میدونه .... و چون فقط خودش میدونه این عصبانیت و این زدن رو تا کجا میخواد ادامه بده و دیگران ازش اطلاعی ندارند ... از او میترسند ... بهترین راهکار ( صحبت با پدر و مادر طرف ... شکایت ... جدا شدن هست .)

2- مردی مدیر هست ... اعصابش خورد نمیشه .... تعادلش رو از دست نمیده ... جاهایی خانم خونه پرخاش میکند ... بلند حرف میزند ... قلدری میکند ... او را با یک ( تاکید میکنم یک ضربه ) سر جایش مینشاند ... این زدن با عصبانیت همراه نیست ... فقط رفتار محکم و پاسخی غیر قابل شکست در مقابل رفتار قلدر منشانه خانوم هست ... به نظر من هم بد نیست ... من ازدواج نگردم ولی یه بار اینجوری کتک خوردم ... بعدش آروم تر هم شدم ....

خانوم لیدا ... به نظر من زندگی شما هیچ مشگلی ندارد ... و با این حرف دوستان که میگن دستش بشکنه و .... کاملا مخالفم ... شما نباید صدایتان را بالاتر از صدای شوهرتان ببرید ... نباید غر غر کنید ... اینها قوانین هستن ... حالا شما مجاز هستید هر کار دیگه ای که میخواهید بکنید ....هر جور مدیریت و سیاستی که میخواهید به کار ببرید ...

[quote=سبزينه ظهور;356237]به صورت عمومی مردان اززنانی که مطیع باشن ودرحین حال باهوش وزیرک باشن
ودردوچیزمهارت داشته باشن: سخن گفتن وابراز علاقه خوشششون میاد[/quote

برای ابراز عشق راه های دیگری جز تمکین کردن و بله قربان گفتن هم هست.هیچ انسانی از تمکین دیگران در برابر او بدش نمیاید اما خداوند به ما آموخته که انچه را که برای خود دوست نمیدارید برای دیگران هم نپسندید
متاسفانه بیشتر پاسخ دهندگان که خود مرد هستند و طبعا از تمکین همسرشان لذت میبرند راه کاری جز فرمانبری در برابر سرکشیهای این آقا پیش رو نمیگذارند. بنابراین من به ایشان توسیه میکنم دنبال راه کار در این فروم نباشند ،مدیران هم که علاقه ای به دخالت نشان نمی دهند،پس بهتر است موضوع را با خانواده و یا یک مشاور مربوط به مسائل خانواده مطرح کنند

سلام جناب حلاج ...
هم من و هم خانم سبزینه ظهور خانم هستیم و این صحبت هایی رو هم که کردیم ... هیچکدوم به مفهوم بله قربان گفتن نبودند ... ما در تعاملات اجتماعی فقط "بله گفتن" و "خیرگفتن" نداریم ... بلکه "بله نگفتن" و "حیر نگفتن" هم داریم ...

از "بله نگفتن" شخصی نمیتوان نتیجه گرفت که منظور ایشان "نه" هست .
از " نه نگفتن" شخصی نمیتوان نتبجه گرفت که منظور ایشان "بله" هست .

خانم لیدا ... من به شما توصیه میکنم کتاب "250 روش برای نه گفتن" نوشته "دکتر سوزان نیومن" ترجمه "هانیه حق نبی مطلق" رو تهیه کنید ...
ایشون در این کتاب خواسته های دیگران از ما رو تقریبا به 15 قسمت طبقه بندی کردند ...

1- خواسته های به حق ... ولی ما نمیخواهیم انجام بدیم ... ؟؟؟
2- خواسته های به حق ... خودمون هم دوست داریم انجام بدیم ... اما با زیاده خواهی طرف چه کنیم ؟؟؟
3- خواسته های به خق ... ولی چون توی جمع از ما اون تقاضا رو کرده ... نیازمند نوع خاصی جواب دادن هست ؟؟؟
4- خواسته های نا به حق ؟؟؟
5- خواسته های تا به حق که با توهین همراه هستند ؟؟؟
و ...

در پاسخ دادن به اینگونه درخواست ها روشهای متعددی نیز بیان کرده اند ...

مثلا ... اگر خواسته کسی به حق بود ولی شما نمیخواستین انجامش بدین ... جواب : عزیزم منم خسته هستم بیا با هم انجامش بدیم .
مثلا ... اگر خواسته کسی اشتباه بود و شما آن را میدانستید ....................... جواب : میل خودت هست این شما هستید که میدانید جه جیزی برای شما ارزش بیشتری دارد .
مثلا ... اگر خواسته کسی به حق بود ولی شما نمیخواستید آن را انجام دهید.. جواب : عزیزم خود تو که اوستای این کار هستی ...

و صدها مثال واقعی دیگر ... که بعضی از "نه" ها باید دقیق و قاطع باشند و بعضی از "نه" ها باید هنرمندانه باشند ... مشگل شما هم دقیقا همین مساله هست ... شما در خیلی از جاها میخواهید کار خودتان را انجام بدهید ... و یا نمیخواهید کاری رو انجام دهید ...

به نظر من مطالعه این کتاب میتونه براتون مفید باشه ...

موضوع قفل شده است