*** نفس اماره چیست؟؟؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
*** نفس اماره چیست؟؟؟

نفس اماره چیست ؟
از کجا تشخیص بدهیم که از هوای نفس تبعیت کردیم یا شیطان؟!

اماره در لغت به معنای بسیار امر کننده است این کلمه در قرآن و روایات اغلب پسوند "بالسوء" دارد; بنابراین‌، نفس اماره‌، یعنی نفسی که بسیار انسان را به کار بد می‌کشد. در قرآن مجید، این واژه یک بار به کار رفته است‌. در سوره یوسف آمده است‌: "وَ مَآ أُبَرِّئُ نَفْسِی‌َّ إِن‌َّ النَّفْس‌َ لاَ ?َمَّارَة‌ُم بِالسُّوَّءِ إِلآ مَا رَحِم‌َ رَبِّی‌َّ; (یوسف‌،53) من هرگز نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم‌; همانا نفس‌، بسیار انسان را به بدی‌ها فرمان می‌دهد، مگر این که لطف و رحمتی از جانب خداوند، نصیب انسان گردد." در آیاتی که از پرستش هوا نهی می‌کند، مراد نفس اماره است‌: "وَ لاَ تَتَّبِع‌ِ الْهَوَی‌َ فَیُضِلَّکَ..."; (ص ،26) هرگز متابعت هوا مکن که تو را از راه خدا گمراه می‌کند."; "وَ أَمَّا مَن‌ْ خَاف‌َ مَقَام‌َ رَبِّه‌ِی وَ نَهَی النَّفْس‌َ عَن‌ِ الْهَوَی‌َ # فَإِن‌َّ الْجَنَّة‌َ هِی‌َ الْمَأْوَی‌َ"(نازعات‌،40و41) اما کسی که بترسد از مقام پروردگار خویش‌، و باز دارد نفس را از پرستش هوا، همانا بهشت‌، جایگاه او خواهد بود." باید توجه داشت بزرگ‌ترین خطری که انسان را تهدید می‌کند، همین نفس اماره است‌، تا آن جا که ممکن است انسان آن را معبود و خدای خود قرار دهد: "أَفَرَءَیْت‌َ مَن‌ِ اتَّخَذَ إِلَـَهَه‌ُو هَوَغ‌ه‌ُ" (جاثیه‌،23) آیا دیدی کسی که معبود خود را هوی و هوس خویش قرار داده بود." علی‌در این باره فرموده‌اند: "همانا نفس‌، بسیار انسان را به بدی فرمان می‌دهد، پس کسی که به او اعتماد کند، به او خیانت می‌کند، و کسی که به او اتکا کند، او را هلاک می‌کند."( میزان الحکمه‌، محمد محمدی ری شهری‌، ج 10، ص 130. ) خطر نفس اماره‌، به اندازه‌ای زیاد است که حتی امامان معصوم‌: از آن به خدا شکایت کرده‌اند. حضرت امام سجاد7 در مناجات به درگاه الهی عرض می‌کند: "الهی الیک اشکو نَفْساً بالسوء امّاره‌...; خدایا به سوی تو شکایت می‌کنم از نفسی که به بدی بسیار امر می‌کند، و به سوی خطاها و گناهان مبادرت می‌ورزد، و برای معصیت و نافرمانی نمودن تو حریص است‌; نفسی که لغزش‌های آن زیاد، و آرزوهای آن طولانی است‌.( بحارالانوار، مرحوم مجلسی‌;، ج 94، ص 143. )

راه غلبه بر نفس چیست؟

از آن هنگام که انسان به بلوغ و تکلیف مى‏رسد، حتى شاید مدتى قبل از آن تا هنگام مرگ، تحت تأثیر هجوم و حمله نفس اماره که هواى نفس و امیال شهوانی است، قرار مى‏گیرد.
قرآن مى‏فرماید:» نفس، آدمى را بسیار به بدى فرمان مى‏دهد».(1)
چون خدا انسان را براى عالمى دیگر آفریده، گذران چند صباح از عمر در سراى فانى فقط جهت ساختن زندگی بهترو سعادت و خوشبختی ابدی در آن عالم است و آزمون های الهی برای نمایان شدن جوهر وجود عالم است. انسان از ابتدای تولد تا پایان در این مسیر قرار دارد. به علاوه هر چه انسان در طى کردن مراحل عالی انسان موفق‏تر باشد، شیطانى که او راهمراهى مى‏کند، قوى‏تر خواهد بود.
انسان از دو جنبه مادى و معنوى به وجود آمده و چون دنیا براى او نمود عینى و لمس حضورى و جذب شهودى دارد و مولود عالم طبیعت است، پس راحت‏تر به سویش جذب مى‏شود و او را بدون سبب واسطه‏اى باور خواهند کرد، چون در جلو چشمش حجاب و مانعى که موجب شود بر این باور تردید کند، وجود ندارد.
حواس پنج گانه به همراه نفس اماره، مرکب طغیان و عصیان‏اند و جهت رسیدن آن سرعت مى‏بخشند.
امام خمینى مى‏فرماید: »بدان که انسان چون ولیده همین عالم طبیعت است و مادر او همین دنیا است و اولاد این آب و خاک است، حب این دنیا در قلبش از اول نشو و نما مغروس (کاشته شده) است و هرچه بزرگ‏تر شود، این محبت در دل او نمو مى‏کند و به واسطه این قواى شهویه و آلات التذاذیه که براى حفظ شخص و نوع خداوند به او مرحمت فرموده، محبت او روزافرزون شود و دل بستگى او رو به ازدیاد گذارد».(2)
او درباره تأثیر لذت دنیوى در قلب و مفاسد آن مى‏فرماید:»بدان که نفس در هر حظى (بهره‏اى) که از عالم مى‏برد، در قلب اثرى از آن واقع مى‏شد که آن تأثر از ملک و طبیعت است و سبب تعلق است.
و تعلق به دنیا و التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تأثیر پیدا مى‏کند و تعلق بیشتر مى‏گردد تا آن که تمام وجهه (توجه) قلب به دنیا و زخارف آن گردد و این منشأ مفاسد بسیارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى و معاصى و سیئات براى همین محبت و علاقه است... و از مفاسد حب دنیا و تعلق به آن این است که انسان را از مردن، خائف (ترسان) کند واز مفاسد بزرگ حب دنیا آن است که انسان را از ریاضات شرعی وعبادات و مناسک باز دارد ». (3)
راه غلبه بر هواى نفس و پیروى از شهوات‏
»پس از عزیز، اکنون که مفاسد این علقه و محبت رامتذکر شدى و دانستى که انسان را این محبت (علاقه به دنیا) به هلاکت دچار مى‏کند و ایمان انسان را از دست او مى‏گیرد و دنیا و آخرت انسان را در هم و آشفته مى‏کند، دامن همت به کمر زن و هر قدر توانى، بستگى دل را از این دنیا کم کن و ریشه محبت را سست کن و این زندگى چند روزه را ناچیز شمار واین نعمت‏هاى مشوب به نقمت و رنج و الم را حقیر دان و از خداى توفیق بخواه که تو را کمک کند و از این رنج و محنت خلاصى دهد و دل تو را مأنوس به دار کرامت خود کند.و ما عنداللَّه خیر و أبقى».(4)
-----------------------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت‏ها:
1 - یوسف (13) آیة 53.
2 - امام خمینى، چهل حدیث، ص 122.
3 - همان، ص 124.
4 - همان، ص 129.

موضوع قفل شده است