جمع بندی افکار کفر الود

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
افکار کفر الود

سلام و درود بر همه عزیزان
مدتی است افکاری کفر الود و بسیار زشت که بخشی از اون ها رو براتون میگم تو ذهنم می اید و منو ناراحت می کنه خیلی بده چون ادم سست میشه ایمانش

برای مثل این افکار اینگونه هستند.

1.کی گفته خدا وجود داره؟از کجا معلوم خدا هست ؟پس من نمی بینمش؟
2.از کجا معلوم قران کتاب اسمانی است؟و اسلام دین خداست؟
3.چرا اگر خدا هست وقتی دعا میکنیم پاسخی نمیدهد؟
تاحدودی برای خودم شک اومده و نمیدونم شکه یا مشکل روانی است کمک کنید حلش کنم به خدا براتون دعا میکنم اگر مشکلمو حل کنین.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: امیدوار



amirhasan.king;352992 نوشت:
سلام و درود بر همه عزیزان
مدتی است افکاری کفر الود و بسیار زشت که بخشی از اون ها رو براتون میگم تو ذهنم می اید و منو ناراحت می کنه خیلی بده چون ادم سست میشه ایمانش

برای مثل این افکار اینگونه هستند.

1.کی گفته خدا وجود داره؟از کجا معلوم خدا هست ؟پس من نمی بینمش؟
2.از کجا معلوم قران کتاب اسمانی است؟و اسلام دین خداست؟
3.چرا اگر خدا هست وقتی دعا میکنیم پاسخی نمیدهد؟
تاحدودی برای خودم شک اومده و نمیدونم شکه یا مشکل روانی است کمک کنید حلش کنم به خدا براتون دعا میکنم اگر مشکلمو حل کنین.


بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت محضر حضرتعالي
در رابطه با سوال مذكور توجه شما را به مطالب زير جلب مي‌كنم:
1- در ميان همه اديان، دين مبين اسلام بيشترين توجه را به علم و دانش اندوزي دارد.
2- سوال و پرسش مقدمه رسيدن به علم و يقين است.
3- برخلاف فروع دين، لازم است پذيرش اصول دين مبتني بر تحقيق، علم و آگاهي باشد و دينداري و ايمان تقليدي پذيرفته نيست.
بر اين اساس سوالات ذهني حضرتعالي نه تنها ايراد ندارد، بلكه لازمه رسيدن به ايماني مبتني بر آگاهي است. ضمن اينكه چنين سوالاتي تازگي ندارد و در همه اعصار به نحوي وجود داشته است و پاسخهاي متقني نيز براي آن وجود دارد. به عنوان نمونه در عهد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، عده‌اي از اصحاب سراسيمه و حيران خدمت حضرت رسيدند و از چنين افكاري شكايت كردند و بيم خروج از دين را داشتند، حضرت ضمن آرام كردن آنها فرمودند ناراحتي شما بيانگر ايمان شماست و آنها را امر به ذكر لا اله الا الله فرمودند.
به هرحال سوال و شك اگر مديريت شود، مي‌تواند ثمرات ارزشمندي را به دنبال داشته باشد. به تعبير شهيد مطهري؛ شك معبر و گذرگاه خوبي است اما توفقگاه خطرناكي است(نقل به مضمون).
بر اين اساس لازم است جنابعالي با يافتن پاسخهاي مناسب، متقن و قانع كننده براي سوالات اعتقادي خود، پايه‌هاي ايمان و عقايد خويش را بيش از پيش مستحكم نماييد. طبعا در اين سايت، كارشناس محترم كلام و عقايد مي‌توانند، به خوبي به سوالات اعتقادي حضرتعالي پاسخ دهند.

اما پيرو سوال حضرتعالي، اشاره به اين مطلب نيز لازم است كه؛ در پاره‌اي از مواقع ممكن است فردي متاثر از شخصيت اضطرابي و پايه‌هاي ژنتيك و محيطي خويش دچار وسواس گردد، كه در نتيجه با وجود اينكه براي سوالات خويش پاسخهاي قانع كننده دارد همچنان، در ترديد و شك به سر مي‌برد و به اطمينان نمي‌رسد. در چنين مواردي چاره كار در يافتن پاسخ جديد و... نيست، بلكه چاره در اين است كه فرد با مراجعه به يك رواشناس باليني به كاهش اضطراب و وسواس خويش مباردت نمايد. بديهي است در چنين مواردي با كاهش و يا منتفي شدن وسواس، ترديدهاي اعتقادي نيز از بين خواهد رفت.
ممكن است بپرسيد ملاك تشخيص اينكه فكري، يك فكر معمول وعادي باشد يا وسواسي چيست؟ در پاسخ مي‌گوييم اگر فكري داراي شاخصهاي زير باشد، فكري عادي نيست بلكه فكري وسواسي است.
1- بدون اراده و اختيار به ذهن خطور كند
2- تكرار شونده و برگشت پذير باشد
3- آزار دهنده باشد.
4- شخص با آن مقابله كرده و سعي در كنترل آن داشته باشد.
از درگاه خداوند متعال، براي شما توفيق روزافزون مسئلت دارم.

amirhasan.king;352992 نوشت:
سلام و درود بر همه عزیزان
مدتی است افکاری کفر الود و بسیار زشت که بخشی از اون ها رو براتون میگم تو ذهنم می اید و منو ناراحت می کنه خیلی بده چون ادم سست میشه ایمانش

برای مثل این افکار اینگونه هستند.

1.کی گفته خدا وجود داره؟از کجا معلوم خدا هست ؟پس من نمی بینمش؟
2.از کجا معلوم قران کتاب اسمانی است؟و اسلام دین خداست؟
3.چرا اگر خدا هست وقتی دعا میکنیم پاسخی نمیدهد؟
تاحدودی برای خودم شک اومده و نمیدونم شکه یا مشکل روانی است کمک کنید حلش کنم به خدا براتون دعا میکنم اگر مشکلمو حل کنین.

سلام
ضمن توصیه به مطالعه معارف دین و بخصوص آثار شهید مطهری این ادعیه را زیاد بخوانید :
یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک بعد هم صلوات
و دعای : اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک اللهم عرفنی نبیک فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی
والله الهادی الموفق

amirhasan.king;352992 نوشت:
سلام و درود بر همه عزیزان
مدتی است افکاری کفر الود و بسیار زشت که بخشی از اون ها رو براتون میگم تو ذهنم می اید و منو ناراحت می کنه خیلی بده چون ادم سست میشه ایمانش

برای مثل این افکار اینگونه هستند.

1.کی گفته خدا وجود داره؟از کجا معلوم خدا هست ؟پس من نمی بینمش؟
2.از کجا معلوم قران کتاب اسمانی است؟و اسلام دین خداست؟
3.چرا اگر خدا هست وقتی دعا میکنیم پاسخی نمیدهد؟
تاحدودی برای خودم شک اومده و نمیدونم شکه یا مشکل روانی است کمک کنید حلش کنم به خدا براتون دعا میکنم اگر مشکلمو حل کنین.

باسلام

دوست عزیز در همه نمازها بجای سوره اخلاص، سوره فلق در رکعت اول و ناس در رکعت دوم را بخوانید! یا سوره فلق در رکعت اول و اخلاص در رکعت دوم!
بنیت خلاصی از این افکار صدقه دهید هم خوبه!

یعنی خدا مرا در جهنم نمی سوزاند که به او و دینش شک کرده ام اما من خودم نمیخوام

amirhasan.king;353889 نوشت:
یعنی خدا مرا در جهنم نمی سوزاند که به او و دینش شک کرده ام اما من خودم نمیخوام

[=arial]اگر اشکالات رفع شود و بدون شک و شبهه از دنیا بروید نخیر

amirhasan.king;353889 نوشت:
یعنی خدا مرا در جهنم نمی سوزاند که به او و دینش شک کرده ام اما من خودم نمیخوام

با سلام

خیر چون این افکار نا خواسته به سراغ شما میایند و وسواس گونه شده اند گناهی مرتکب نشده اید

علاوه بر راهکارهای دوستان:

1- استمداد از خداوند و مولا صاحب الزمان

2-گفتن ذکر لا اله الا الله و سپس توقف فکر

یعنی بعد از گفتن ذکر با خود محکم بگویید کلمه ای مانند بس یا بس است انموقع سریعا خود را بکاری مشغول کنید و...

[=arial]

amirhasan.king;352992 نوشت:
برای مثل این افکار اینگونه هستند.

1.کی گفته خدا وجود داره؟از کجا معلوم خدا هست ؟پس من نمی بینمش؟

2.از کجا معلوم قران کتاب اسمانی است؟و اسلام دین خداست؟
3.چرا اگر خدا هست وقتی دعا میکنیم پاسخی نمیدهد؟

با عرض احترام معذرت میخوام وارد بحثی میشم که کار شناس داره اما جواب سوال های شما به زبان ساده
1-آیا شما مغز خود که به کمک ان می اندیشید را دیده اید قطعا جواب شما نخیر است.
2-اگر کتاب اسمانی نبود تحریف میشد زیرا در قران ایه ی ((نحن نزلنا اذکر و اناله لحافظون)) وجود دارد که خداوند قول به حفظ قرآن داده است.
3-انتظار دارید خدا مثل بعضی سایت بعد از دعای شما بگوید:((دعای شما رسید و در حال بررسی می باشد)) خداوند اگر خود را به همه نشان می داد که چیزی به نام ایمان معنی نداشت
والسلام

mohamad7;353905 نوشت:
اگر کتاب اسمانی نبود تحریف میشد زیرا در قران ایه ی ((نحن نزلنا اذکر و اناله لحافظون)) وجود دارد که خداوند قول به حفظ قرآن داده است.

منظورشون اینه که اگر کتاب آسمانی نبود تا الان مثل کتب مسیحیان چند نسخه از اآن بود

با سلام

شما میتونید در مورد هر کدوم از مسائلی که مطر کردید تحقیق کنید ولی این رو در خاطر داشته باشید که شاید این تحقیق وقت گیر باشه. در نهایت یا این طرفی میشید یا اون طرفی.

یاس...;353957 نوشت:
منظورشون اینه که اگر کتاب آسمانی نبود تا الان مثل کتب مسیحیان چند نسخه از اآن بود

حتی بر فرض اینکه تنها یک قرآن داشته باشیم، دلیل نمیشه که حتمن از طرف خدا اومده باشه.

[=arial]

B-neshan;353992 نوشت:
منظورشون اینه که اگر کتاب آسمانی نبود تا الان مثل کتب مسیحیان چند نسخه از اآن بود
حتی بر فرض اینکه تنها یک قرآن داشته باشیم، دلیل نمیشه که حتمن از طرف خدا اومده باشه.

[=arial]سلام در قرآن آیه ای است ((نحن نزلنا الذکر واناله لحافظون))ما می دانیم که خدا در وعده تخلف نمی کند و قرآن هم تحریف شده نیست پس قرآن، کتب اسمانی است این خیلی ساده است.

فقط بگم گفتید برفرض شما قرآن دیگری دارید بسم الله

با توجه نکردن به این افکار تاحدودی مشکلم حل شده و کمی همچنان پابرجاست علت اینکه من اینجوری شدم یادمه یه بار ترجمه ی ایه ای از قران را خواندم که نوشته بود

همانا کسانی که به خدا کفر ورزیدند و به شک داشتند دوزخ جایگاه انان است.

از اون موقع به این مشکل دچار شدم من بیشتر از همه نگران اینم که تکلیفی که بر من واجبه چیه؟ایا با هربار اومدن این افکار بر سرم من مرتکب گناه هستم؟اگر با این وضعیت از دنیا روم اخرتم چه می شود؟؟:Ghamgin:

amirhasan.king;354531 نوشت:
از اون موقع به این مشکل دچار شدم من بیشتر از همه نگران اینم که تکلیفی که بر من واجبه چیه؟ایا با هربار اومدن این افکار بر سرم من مرتکب گناه هستم؟اگر با این وضعیت از دنیا روم اخرتم چه می شود؟؟

سلام دوست عزيز

درسته كه من چندی پيش درانجيل مقدس متنی به اين مضمون خوانده ام

«حضرت عيسی مسيح عليه السلام می فرمايد:فكرنكنيدكه من آمده ام تاتورات موسی ونوشته های ديگرپيغمبران رامنسوخ كنم.من آمده ام تاآنهاراتكميل وبه انجام برسانم...
درتورات موسی نوشته شده است كه زنانكن،ولی من به شمامی گويم:اگرحتی باافكارونظرشهوت آلودبه زنی نگاه كنی،همان وقت توی دلت بااوزناكردی»
(انجيل متی،بند5،بخش هايی ازآيات 17و27)

امامن ازجای معتبری شنيده ام كه خودخاتم الانبيا،حضرت محمدرسول الله(ص) فرموده است:خداوندافكارگناه آلود راازاين امت(اسلام) می بخشد

پس زيادبه خودت سخت نگير،احساس گناه نكن برادر،سعی كن تمام وقت احساس معنويت بكنی
كه اينطوربهترمی توانی ازافكارواعمالت مراقبت كنی
سعی كن درمقابل افكارواحساساتت مانندشاهدی والامقام عمل كنی،شاهدی كه هرگزاثرنمی گيرد
باترسيدن وفراركردن ازآن خودت رادرمقابلش خوارخواهی كردوآن رابرخودمسلط
كه اين روش برای من حيلی تأثيرگذاراست،من هميشه سعی می كنم به خودواطرافم به عنوان شاهددرون بنگرم

فراموش نكن كه ذهن برای توست نه توازآن ذهن،هرگزازاين بابت تسليم وناراحت نشوكه مبادااميدت راازدست بدهی وآن افكارراثُبات بخشی و(نعوذبالله)به شرك خفی(ودرنهايت جلی) مبتلاشوی
آری ذهن برای توست ،متكبرانه براوحكومت كن،توكه ازاهل ايمانی اورامشغول انديشه های بزرگی كن كه خودمی پسندی
سعی كن ميدان انرژی ات راكه اطراف توراپوشانده است،پاك وسالم ومعنوی نگه داری
به عقيده ی من اين گفته ی سفيهانه ای است كه من اصلاً ازاطرافم تأثيرنمی پذيرم
مراقب باش كه كجايی ،كجامی روی،چه می نگری وباچه كسی هستی

من به شماآرامش مراقبه راپيشنهادمی كنم
هرروزسعی كن دريك اتاق خلوت وساكت بنشينی وبدون اينكه احساس گرسنگی،ناراحتی وخواب آلودگی داشته باشی ،نيم ساعت ذهنت راازهمه چيزخالی كن
اصلاً نترس،درمقابل افكارت شجاع باش،هرفكری كه سراغت آمدآن رابيرون بيافكن
توجه كنيدكه چه گفتم،هرفكری،مهم نيست كه چه فكری باشد
همين صحبت های من مبنی براينكه افكارت رابه بيرون پرت كن درآن موقع خوديك انديشه است ازشرآن هم خلاص شو
به اينصورت احساس خنكی درقسمت جلوی مغزمی كنی وبه مرورزمان حتی جسم خودراهم فراموش می كنی
به تعبيرابوعلی سينادركتاب بسيارارزشمند«شفا»،انگاركه دست هاوپاهايت ازتوجداشده اند
فراموش نكن كه همين ذهن خالی است كه بهترين موقعيت برای دريافت الهام وراه حل های معنوی است
واين راهم بگم كه شمادرجلسات اول شايدبه اين سطح ازاشراق نرسيد،امامطمئن باشيدكه باتمرين مداوم ازپسش برخواهيدآمد
شماقبل ازانجام اين كار به آرامش وخاموش كردن گفتگوهای درونی محتاجيد،بدون اينها شايدنتوانيدبه چنين سطحی ارتقايابيد
آداب واعمال مذهبی(همچون نماز) بهترين راه كسب آرامش است ودعابهترين راساكت كردن قيل وقال درونی است،به من اعتمادكن
پس بهترين زمان بعدازنمازونيايش است
برخی به من می گويندكه مادوست داريم همچين كاری رادرهنگام نمازانجام دهيم،من قبول دارم كه نمازكاربسياربزرگی است اماآرامش مراقبه درآن بسياربسيارسخت است
چون آن كلماتی كه برزبان جاری می كنيداحتياج به تفكردارند
به هرحال كه من هروقت اين كاررادرهنگام نمازياقبل ازآن انجام دادم باعث شدنمازراتاچندين باراشتباه بخوانم
مانندبسياری ازمذهبيون نباش كه نمازرافقط به عنوان يك تكليف شرعی بخوانندوبعدازآن بلندشوندوبه كارخودمشغول گردند،بيشترسعی كن مانندمعنويون رفتاركنی
نمازرابرای بازكردن دروازه ی انديشه های بزرگ وجهان شمول الهی به روی ذهنت به پادار،كه اميداست به منشأ خلقت متصل گردی

mohamad7;354034 نوشت:

[=arial]سلام در قرآن آیه ای است ((نحن نزلنا الذکر واناله لحافظون))ما می دانیم که خدا در وعده تخلف نمی کند و قرآن هم تحریف شده نیست پس قرآن، کتب اسمانی است این خیلی ساده است.
فقط بگم گفتید برفرض شما قرآن دیگری دارید بسم الله


دلیل شما چیه که میگید قرآن تحریف نشده؟؟ چون در قرآن نوشته شده این کتاب تحریف نخواهد شد؟ این طوری که یک دور ایجاد میشه.
-------------
این که من قرآن دیگری در دست ندارم دلیل بر این نیست که هیچ وقت قرآنی غیر از این نبوده.

دلایل تحریف قرآن تنها این نیست.

در قرآن نکته های بسیار زیادی است که اثبات می کند این سخنان بشر نیست.

ده ها نکته وجود دارد که اگر انسان می خواست حتی آیه ای از آن را تغییر دهد نظم آن به هم می خورد.

به شما توصیه می کنم اعجاز ریاضی قرآن را حتما بخوانید.

amirhasan.king;354531 نوشت:
با توجه نکردن به این افکار تاحدودی مشکلم حل شده و کمی همچنان پابرجاست علت اینکه من اینجوری شدم یادمه یه بار ترجمه ی ایه ای از قران را خواندم که نوشته بود

همانا کسانی که به خدا کفر ورزیدند و به شک داشتند دوزخ جایگاه انان است.

از اون موقع به این مشکل دچار شدم من بیشتر از همه نگران اینم که تکلیفی که بر من واجبه چیه؟ایا با هربار اومدن این افکار بر سرم من مرتکب گناه هستم؟اگر با این وضعیت از دنیا روم اخرتم چه می شود؟؟:Ghamgin:

بسمه‌تعالي
ضمن عرض سلام و تحيت
همانطور كه قبلا توضيح داده شد حضرتعالي مرتكب گناه نمي‌شويد چرا كه؛
افكار وسواسي بار ارزشي و اخلاقي ندارند و مشمول عذاب الهي نمي‌شوند. ضمن اينكه به باور برخي انديشمندان اسلامي، فكر گناه، گناه نيست.

B-neshan;355029 نوشت:
این که من قرآن دیگری در دست ندارم دلیل بر این نیست که هیچ وقت قرآنی غیر از این نبوده.

[=arial]شما ادعای خود را ثابت کنید.

سوال:

amirhasan.king;352992 نوشت:
سلام
مدتی است افکاری کفر الود و بسیار زشت مانند
1.کی گفته خدا وجود داره؟
2.از کجا معلوم قران کتاب اسمانی است؟
3.چرا اگر خدا هست وقتی دعا میکنیم پاسخی نمیدهد؟
ذهنم را مشغول کرده تاحدودی برای خودم شک اومده و نمیدونم شکه یا مشکل روانی است؟

پاسخ

بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت محضر حضرتعالي
در رابطه با سوال مذكور توجه شما را به مطالب زير جلب مي‌كنم:
1- در ميان همه اديان، دين مبين اسلام بيشترين توجه را به علم و دانش اندوزي دارد.
2- سوال و پرسش مقدمه رسيدن به علم و يقين است.
3- برخلاف فروع دين، لازم است پذيرش اصول دين مبتني بر تحقيق، علم و آگاهي باشد و دينداري و ايمان تقليدي پذيرفته نيست.
بر اين اساس سوالات ذهني حضرتعالي نه تنها ايراد ندارد، بلكه لازمه رسيدن به ايماني مبتني بر آگاهي است. ضمن اينكه چنين سوالاتي تازگي ندارد و در همه اعصار به نحوي وجود داشته است و پاسخهاي متقني نيز براي آن وجود دارد. به عنوان نمونه در عهد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، عده‌اي از اصحاب سراسيمه و حيران خدمت حضرت رسيدند و از چنين افكاري شكايت كردند و بيم خروج از دين را داشتند، حضرت ضمن آرام كردن آنها فرمودند ناراحتي شما بيانگر ايمان شماست و آنها را امر به ذكر لا اله الا الله فرمودند.
به هرحال سوال و شك اگر مديريت شود، مي‌تواند ثمرات ارزشمندي را به دنبال داشته باشد. به تعبير شهيد مطهري؛ شك معبر و گذرگاه خوبي است اما توفقگاه خطرناكي است(نقل به مضمون).
بر اين اساس لازم است جنابعالي با يافتن پاسخهاي مناسب، متقن و قانع كننده براي سوالات اعتقادي خود، پايه‌هاي ايمان و عقايد خويش را بيش از پيش مستحكم نماييد. طبعا در اين سايت، كارشناس محترم كلام و عقايد مي‌توانند، به خوبي به سوالات اعتقادي حضرتعالي پاسخ دهند.

اما پيرو سوال حضرتعالي، اشاره به اين مطلب نيز لازم است كه؛ در پاره‌اي از مواقع ممكن است فردي متاثر از شخصيت اضطرابي و پايه‌هاي ژنتيك و محيطي خويش دچار وسواس گردد، كه در نتيجه با وجود اينكه براي سوالات خويش پاسخهاي قانع كننده دارد همچنان، در ترديد و شك به سر مي‌برد و به اطمينان نمي‌رسد. در چنين مواردي چاره كار در يافتن پاسخ جديد و... نيست، بلكه چاره در اين است كه فرد با مراجعه به يك رواشناس باليني به كاهش اضطراب و وسواس خويش مباردت نمايد. بديهي است در چنين مواردي با كاهش و يا منتفي شدن وسواس، ترديدهاي اعتقادي نيز از بين خواهد رفت.
ممكن است بپرسيد ملاك تشخيص اينكه فكري، يك فكر معمول وعادي باشد يا وسواسي چيست؟ در پاسخ مي‌گوييم اگر فكري داراي شاخصهاي زير باشد، فكري عادي نيست بلكه فكري وسواسي است.
1- بدون اراده و اختيار به ذهن خطور كند
2- تكرار شونده باشد
3- آزار دهنده و بر خلاف میل فرد باشد.
4- شخص با آن مقابله كرده و سعي در كنترل آن داشته باشد.
از درگاه خداوند متعال، براي شما توفيق روزافزون مسئلت دارم.

سایت انجمن گفتگوی دینی/ انجمن مشاوره/ کارشناس: امیدوار/ 95.2.3

موضوع قفل شده است