جمع بندی بررسی حدیثی در ذم « زرارة »

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی حدیثی در ذم « زرارة »

كش: محمد بن قولويه، عن محمد بن أبي القاسم ماجيلويه، عن زياد بن

أبي الحلال قال: قلت لابي عبد الله عليه السلام: إن زرارة روى عنك في

الاستطاعة شيئا فقبلنا منه وصدقناه وقد أحببت أن أعرضه عليك. فقال: هاته،

فقلت: زعم أنه سألك عن قول الله عزوجل: " ولله على الناس حج البيت من

استطاع إليه سبيلا " فقلت: من ملك زادا وراحلة ; فقال: كل من ملك زادا

وراحلة فهو مستطيع للحج وإن لم يحج ؟ فقلت: نعم. فقال: ليس هكذا سألني ولا

هكذا قلت، كذب علي والله، كذب علي والله لعن الله زرارة ! لعن الله زرارة ! إنما

قال لي: من كان له زاد وراحلة فهو مستطيع للحج ؟ قلت: وقد وجب عليه، قال:

فمستطيع هو ؟ قلت: لا حتى يؤذن له. قلت: فأخبر زرارة بذلك ؟ قال: نعم. قال

زياد: فقدمت الكوفة فلقيت زرارة فأخبرته بما قال أبو عبد الله عليه السلام وسكت

عن لعنه، قال: أما إنه قد أعطاني الاستطاعة من حيث لا يعلم، و صاحبكم هذا ليس

له بصيرة بكلام الرجال " ص 98 "

حكى عن ابن طاووس مناقشة في سند هذا الخبر بقوله: الذي يظهر أن الرواية غير

متصلة لان محمد بن أبى القاسم كان معاصرا لابي جعفر محمد بن بابويه، ومات

محمد بن بابويه سنة احدى وثمانين وثلاثمائة، ومات الصادق عليه السلام سنة مائة

وثمان وأربعين، ويبعد أن يكون زياد بن أبى الحلال عاش من زمان الصادق عليه

السلام حتى لقى محمد بن أبى القاسم معاصر أبى جعفر محمد بن بابويه، بل ذكر

شيخنا في الرجال أن زياد بن أبى الحلال من رجال الباقر عليه السلام ومات الباقر

عليه السلام سنة مائة وأربع عشرة، وهذا آكد في كون السند مقطوعا انتهى. أقول:

المعروف المتكرر في الاسانيد رواية الصدوق عن محمد بن أبى القاسم بوساطة

محمد بن على ماجيلويه أو غيره، ونجد روايته عنه بلا واسطة، ولكن مع ذلك رواية

ابن أبى الحلال عنه بعيد جدا ; ويمكن أن يقال: ان المعاصرة أعم من الملاقاة ونقل

الرواية عنه. قلت: هذا وان كان حقا إلا أن النجاشي صرح بأن محمد بن أبى

القاسم هذا كان صهرا لاحمد بن أبى عبد الله البرقى الذى توفى سنة 274 أو

280 وهذا يبعد ادراك ابن بابويه عصره فتأمل، ومع هذا كله ما قرب ابن طاووس

من انقطاع الحديث قوى جدا.

سلام برکارشناسان عزیز:
1 آیا این حدیث زراره را ذم میکند؟
2 آیا صحیح است؟
3 موضوع کلی آن چیست؟ واقعا زراره حکم اشتباه داده؟

با نام و یاد دوست







سلام به شما پرسشگر گرامی

این روایت درباره تفسیر آیه 97 آل عمران است که وجوب حج بر افراد مستطیع را بیان نموده است. راوی، یک مساله فقهی حج را از قول زراره برای امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که زراره فتوای شما را چنین روایت می کند! امام، فتوای او را نادرست شمرده و او را تکذیب و لعن می کند و نظر خود را بیان می دارد.

تا جایی که بنده بررسی نمودم، این روایت تنها در رجال کشی آمده (1) و در جای دیگری نقل نشده است؛ کتاب های دیگر _مثل بحارالانوار (2)_ از رجال کشی نقل کرده اند. سید بن طاووس _همان گونه که شما نقل نموده اید_ در سند این روایت اشکال نموده و آن را مقطوع دانسته است.

ظاهرا روش کتاب های رجالی چنین بوده که هر آنچه در تحقیقاتشان درباره راویان بدست می آورده اند را نقل می کرده اند تا در مرحله سنجش وثاقت یا ضعف راویان، واقع بینانه و بدور از تعصب عمل نمایند، و نقل موارد اینچنینی به معنای تاییدشان نبوده؛ چه اینکه جناب کشی، در عنوان «زرارة بن أعين»، روایات متعددی که در شأن و منزلت و وثاقت زراره وارد شده را نقل می کند. (3) جلالت و وثاقت «زراره بن اعین» از مسلمات است و احدی در آن تردید ندارد. به عنوان نمونه، به چند روایت از رجال کشی توجه فرمایید:

عن إبراهيم بن عبد الحميد و غيره قالوا قال أبو عبد الله (ع) رحم الله زرارة بن أعين لو لا زرارة بن أعين لو لا زرارة و نظراؤه لاندرست أحاديث أبي (عليه السلام).
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند زراره بن اعین را رحمت کند؛ اگر زراره بن اعین، اگر زراره و امثال او نبودند، روایات پدرم [امام باقر علیه السلام] از میان می رفت! (4)

عن أبي عبيدة الحذاء قال سمعت أبا عبد الله (ع) يقول: زرارة و أبو بصير و محمد بن مسلم و بريد من الذين قال الله تعالى و السابقون السابقون أصحاب أولئك المقربون.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: زراره و ابوبصیر و محمد بن مسلم، مصداق آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» (5) هستند. (6)

و روایات متعدد دیگر.

پی نوشت
---------------------
1- رجال کشی، ص 147.
2- بحارالأنوار، ج 5، ص 45، ح 71.
3- رجال کشی، ص 133.
4- رجال‏ الكشي/ ص 136، ح 217.
5- واقعه/10و11؛ و پيشى گيرندگان كه پيشتازند، اينان مقرّبان [درگاه خداوند] هستند.
6- رجال‏ الكشي/ ص 136، ح 218.

عالی بود. عزیز پس میشه این روایت رو تکذیب کرد؟ نظر خود علامه مجلسی چیه؟ آخه تو بحار هم نیامده بود. یا در سنیفه نظر شیخ قمی آمده؟

واقعا لعن زراره خیلی عجیبه

antiuwamism;353444 نوشت:
عالی بود. عزیز پس میشه این روایت رو تکذیب کرد؟ نظر خود علامه مجلسی چیه؟ آخه تو بحار هم نیامده بود. یا در سنیفه نظر شیخ قمی آمده؟
واقعا لعن زراره خیلی عجیبه
سلام دوست عزیز
پاسختان را در پست قبل عرض کردم (با دقت بیشتر مطالعه بفرمایید)؛ عرض کردم:
صدیقین;353334 نوشت:
تا جایی که بنده بررسی نمودم، این روایت تنها در رجال کشی آمده و در جای دیگری نقل نشده است...سید بن طاووس در سند این روایت اشکال نموده و آن را مقطوع دانسته است...روش کتاب های رجالی چنین بوده که هر آنچه در تحقیقاتشان درباره راویان بدست می آورده اند را نقل می کرده اند تا در مرحله سنجش وثاقت یا ضعف راویان، واقع بینانه و بدور از تعصب عمل نمایند، و نقل موارد اینچنینی به معنای تاییدشان نبوده؛ چه اینکه جناب کشی، در عنوان «زرارة بن أعين»، روایات متعددی که در شأن و منزلت و وثاقت زراره وارد شده را نقل می کند. جلالت و وثاقت «زراره بن اعین» از مسلمات است و احدی در آن تردید ندارد. به عنوان نمونه، به چند روایت از رجال کشی توجه فرمایید:... امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند زراره بن اعین را رحمت کند؛ اگر زراره بن اعین، اگر زراره و امثال او نبودند، روایات پدرم [امام باقر علیه السلام] از میان می رفت! امام صادق (علیه السلام) فرمود: زراره و ابوبصیر و محمد بن مسلم، مصداق آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» هستند

علامه مجلسی ذیل این روایت مطلبی ذکر نکرده اند.
کتاب سفینه البحار حاج شیخ عباس قمی را ندارم و نمی دانم که نظر ایشان درباره این روایت چیست، اما اگر مطلبی که شما در پست اول آورده اید از کتاب سفینه ایشان نقل کرده اید، بنابراین نظر حاج شیخ عباس قمی، موافق نظر سید بن طاووس است و روایت را مقطوع و از نظر سندی ضعیف می داند.

به طور کلی، وقتی سند یک روایت ضعیف بود، بدین معناست که محتوای آن روایت به امام نسبت داده شده، پس اگر دلیل معتبر دیگری آن محتوا را پشتیبانی و تقویت نکند، آن انتساب ارزشی نخواهد داشت. در اینجا نه تنها دلیلی بر تقویت و پشتیبانی لعن موجود در این روایت نداریم، بلکه روایات متعدد صحیح و معتبر بر خلاف آن داریم که در آنها زراره مورد ستایش ویژه امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) قرار گرفته که چند موردش را در پست قبلی نقل کردم؛ مگر اینکه گفته شود لعن موجود در این روایت از روی تقیه و مانند آن گفته شده که بحث دیگری است.

صدیقین;353555 نوشت:
لعن موجود در این روایت از روی تقیه و مانند آن گفته شده که بحث دیگری است.
عزیز این مطلب بالارو بسط میدین؟

سلام عليكم

سالها قبل با مخالفين بحثهايي داشتيم حتي اخباري بدتر از اينها در ذم زراره آورده اند ! اما نتيجه اينكه بفرموده خود امام صادق (ع) چون جو خفقان بوده واصحاب امام امنيت نداشتند امام (ع) براي حفظ جان اصحابشان گاها ايشان را تعييب ميكردند تا در امان باشند :

ما رواه الكشي بسنده عن عبد الله بن زرارة قال: قال لي أبو عبد الله عليه السلام : اقرأ مني على والدك السلام، وقل له: إني إنما أعيبك دفاعاً مني عنك، فإن الناس
والعدو يسارعون إلى كل من قرَّبناه وحمدنا مكانه، لإدخال الأذى فيمن نحبه ونقرِّبه، يرمونه لمحبتنا له وقربه ودنوّه منا، ويرون إدخال الأذى عليه وقتله، ويحمدون كل من عبناه نحن وأن
نحمد أمره، فإنما أعيبك لأنك رجل اشتهرتَ بنا ولِمَيْلك إلينا، وأنت في ذلك مذموم عند الناس غير محمود الأثر، لمودتك لنا ولميلك إلينا، فأحببتُ أن أعيبك ليحمدوا أمرك في الدين بعيبك
ونقصك، ويكون بذلك منا دافع شرّهم عنك، يقول الله جل وعز ( أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا )

تفصيل در :
zarareh.doc Downloadدرباره زراره وتعييب وي از سوي امام

پرسش:
در روایتی که در رجال کشی آمده ظاهرا امام صادق زراره را تکذیب و لعن می کند: كش: محمد بن قولويه، عن محمد بن أبي القاسم ماجيلويه، عن زياد بن أبي الحلال قال: قلت لابي عبد الله عليه السلام: إن زرارة روى عنك في الاستطاعة شيئا فقبلنا منه وصدقناه وقد أحببت أن أعرضه عليك. فقال: هاته، فقلت: زعم أنه سألك عن قول الله عزوجل: " ولله على الناس حج البيت من... فقال: ليس هكذا سألني ولا هكذا قلت، كذب علي والله، كذب علي والله لعن الله زرارة ! لعن الله زرارة...

حكى عن ابن طاووس مناقشة في سند هذا الخبر بقوله: الذي يظهر أن الرواية غير متصلة لان محمد بن أبى القاسم كان معاصرا لابي جعفر محمد بن بابويه... و مع هذا كله ما قرب ابن طاووس من انقطاع الحديث قوى جدا.

بفرمایید:
1 آیا این حدیث زراره را ذم می کند؟
2 آیا صحیح است؟
3 موضوع کلی آن چیست؟ واقعا زراره حکم اشتباه داده؟

پاسخ:
سلام به شما پرسشگر گرامی

این روایت درباره تفسیر آیه 97 آل عمران است که وجوب حج بر افراد مستطیع را بیان نموده است. راوی، یک مساله فقهی حج را از قول زراره برای امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که زراره فتوای شما را چنین روایت می کند! امام، فتوای او را نادرست شمرده و او را تکذیب و لعن می کند و نظر خود را بیان می دارد.

تا جایی که بنده بررسی نمودم، این روایت تنها در رجال کشی آمده (1) و در جای دیگری نقل نشده است؛ کتاب های دیگر _مثل بحارالانوار (2)_ از رجال کشی نقل کرده اند. سید بن طاووس _همان گونه که شما نقل نموده اید_ در سند این روایت اشکال نموده و آن را مقطوع دانسته است.

ظاهرا روش کتاب های رجالی چنین بوده که هر آنچه در تحقیقاتشان درباره راویان بدست می آورده اند را نقل می کرده اند تا در مرحله سنجش وثاقت یا ضعف راویان، واقع بینانه و بدور از تعصب عمل نمایند، و نقل موارد اینچنینی به معنای تاییدشان نبوده؛ چه اینکه جناب کشی، در عنوان «زرارة بن أعين»، روایات متعددی که در شأن و منزلت و وثاقت زراره وارد شده را نقل می کند. (3) جلالت و وثاقت «زراره بن اعین» از مسلمات است و احدی در آن تردید ندارد. به عنوان نمونه، به چند روایت از رجال کشی توجه فرمایید:

عن إبراهيم بن عبد الحميد و غيره قالوا قال أبو عبد الله (ع) رحم الله زرارة بن أعين لو لا زرارة بن أعين لو لا زرارة و نظراؤه لاندرست أحاديث أبي (عليه السلام).
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند زراره بن اعین را رحمت کند؛ اگر زراره بن اعین، اگر زراره و امثال او نبودند، روایات پدرم [امام باقر علیه السلام] از میان می رفت! (4)

عن أبي عبيدة الحذاء قال سمعت أبا عبد الله (ع) يقول: زرارة و أبو بصير و محمد بن مسلم و بريد من الذين قال الله تعالى و السابقون السابقون أصحاب أولئك المقربون.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: زراره و ابوبصیر و محمد بن مسلم، مصداق آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» (5) هستند. (6)

و روایات متعدد دیگر.

پی نوشت
---------------------
1- رجال کشی (کشی) ص 147.
2- بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج 5، ص 45، ح 71.
3- رجال کشی، ص 133.
4- رجال‏ الكشي/ ص 136، ح 217.
5- واقعه/10و11؛ و پيشى گيرندگان كه پيشتازند، اينان مقرّبان [درگاه خداوند] هستند.
6- رجال‏ الكشي/ ص 136، ح 218.

موضوع قفل شده است