لذت عبادات را بچشیم!

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
لذت عبادات را بچشیم!

بسم الله رحمن رحیم

با سلام به همه ی دوستان. این موضوع رو بر اساس سوالی که از سایت تبیان از آقای روحانی کردم نوشتم باشد که برای دوستان مفید افتد!!

سوال : چگونه باید در عباداتمون بخصوص در نماز و قرائت قران لذت معنوی ببریم؟

پاسخ : با سلام. برای اینکه از عبادات لذت ببریم لازم است در درجه ی اول عبادات را با حضور قلب انجام دهیم. یعنی هنگام عبادت به گونه ای مشغول نماز و قرائت قرآن و دعا و ... باشیم که تمام حواسمان به عبادت باشد. این طور احساس کنیم که در محضر بزرگی هستیم و او را می بینیم. اگر نزد استاد ویا شخص محترمی باشیم؛ چگونه با او صحبت می کنیم؟ آیا در حال صحبت کردن با او نگاهمان به اطراف است و به صحبتهای دیگران هم توجه می کنیم؟ یا ادب حضور را رعایت می کنیم و تمام توجهمان به آن بزرگ است؟ امام علی علیه السلام می فرمایند طوری خداوند را عبادت کن که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او که تو را می بیند. سیره ی پیامبر اکرم و ائمه ی اطهار علیهم السلام همین بوده که وقتی عبادت می کردند، از اطراف خود بی خبر بودند و حتی شنیده اید که وقتی می خواستند تیر از پای امیر مو منان بیرون بکشند، می دانستند که فقط در حال نماز این امر امکان پذیر است. حتی بزرگانی که در محضر ایمه ی اطهار شاگردی کرده اند به این درجات رسیده اند. حضرت آیت الله بهجت هنگام سلام نماز از اینکه این لذت معنوی را از دست می دادند، می گریستند. بنابراین باید بخواهیم و تمرین کنیم تا به تدریج این لذتها شامل حال ما بشود.
حضور قلب در نماز عواملی دارد كه به مهم ترین آن‌ها اشاره می‌كنیم:

1
-اهمیت دادن به نماز. عارف بزرگ میرزا جوا آقا ملكی تبریزی (ره)می‌گوید: "حضور قلب سببش همّت آدمی است، زیرا قلب تابع همّت بوده و اگر همّت نماز باشد،‌ قلبت هم نزد نماز حاضر خواهد بود و اگر همتت در پی چیز دیگری بوده است،‌ قلبت هم غافل از نماز و نزد آن چیز خواهد بود، چون خداوند برای هیچ كس دو قلب قرار نداده است و برای احضار قلب در نماز جز این كه همتت را متوجه نماز سازی راه دیگری نیست".[2]

2- احساس و درك عظمت و بزرگی خدا. درك عظمت و بزرگی هر كسی بستگی به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیشتر شود،‌ بزرگی و عظمت او بیشتر جلوه گر خواهد شد. اگر كسی به عظمت و بزرگی خدا پی ببرد، ‌طبعاً‌ خضوع و خشوع بیشتری در پرستش و عبادت خواهد داشت.

امیرالمؤمنین(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعی فرمود: "عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم؛[3] آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان كوچك جلوه می‌كند".

3ـ جلوگیری از هرزگی قوه خیال: یكی از بزرگترین عوامل حواس پرتی در نماز،‌ هرزگی و پراكندگی قوه خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقه ای به وسیله ذكر خدا و مناجات و خواندن نمازهای مستحبی و تلاوت قرآن، خود را آماده نماز كنیم،‌ ذهن از حواس پرتی و پراكندگی و از توجه به كثرت، به سوی وحدت منعطف می شود،‌ در نتیجه در نماز فكر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی شود. كسی كه قبل از نماز با دیگری بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افكار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.

4
- توجه به معانی الفاظ نماز و تفكر در افعال نماز مانند ركوع و سجود و این كه نمازگزار بداند چه می‌گوید و چه می‌كند.

5ـ طول دادن و با تأنی خواندن نماز: اگر كسی ركوع و سجود را مقداری طولانی كند و با حال خوشی اذكار و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.

6
- ترك گناه یكی از مهم ترین عوامل توفیق در حضور قلب در نماز است. كسی كه اهل معصیت وگناه باشد،‌ توفیق بازیابی به درگاه خدا نمی یابد.

7
- بعضی از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت كسالت داخل نماز نشدن و ... در نماز مؤثر است. مسواك زدن،‌ انگشتر به دست كردن،‌ عطر زدن و ...

8- دوری از غذاهای شبهه ناك و حرام و اموالی كه از طریق غیر مشروع به دست می آید در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است

[1]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص: 303.
[2]. اسرار الصلاة، ص 301.
[3]. نهج البلاغه، خطبه 193 صبحی صالح.
موفق باشید.
عزیزان یه صلوات براش بفرستین

ممنون میشم اگه دوستان تجربه ها و راه کار های خودشون رو در عبادات بگن تا ماهم فیض ببریم!
یا مهدی


سلام علیکم
يکي از پاسداران امام راحل که مدتي شب ها در بيمارستان مراقب ايشان بوده نقل مي کند: «حضرت امام(ره) شب ها معمولا دو ساعت مانده به اذان صبح بيدار بودند. يک شب متوجه شدم که ايشان با صداي بلند گريه مي کنند؛ من هم متاثر شدم و شروع کردم به گريه کردن. ايشان که براي تجديد وضو بيرون آمده بودند متوجه من شدند و فرمودند: فلاني تا جواني قدر بدان و خدا را عبادت کن. لذت عبادت در جواني است؛ انسان وقتي پير مي شود دلش مي خواهد خدا را عبادت کند؛ اما حال و تواني برايش نيست.»
برگرفته از کتاب برداشت هايي ازسيره امام خميني(ره)
و لذا یک شعری هم هست:
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبر یست
:Gol:
و ر نه هر گبری به پیری می شود پرهز گار
:Gol:

با سلام

از راههای میانبر برای نزدیک شدن به خداوند و در نهایت لذت بردن از مناجات با حق تعالی ، اهمیت دادن به نماز است.

یعنی سعی در اول وقت خواندن ، مقداری توجه به معنای نماز ، حالا یه تسبیح حضرت فاطمه (س) برای تزیین نماز برای خداوند ان شاءالله گام خوبیست.

[=system]برای حضور قلب در نماز،مراتبی وجود دارد. یکی از ابتدایی ترین مراتب که می توان از آن برای کسب مراتب بالاتر بهره برد این است که انسان در حال نماز بداند که ثنا وعبادت خدا را می کند ودائما این امر را به خود متذکر شود که من در حال عبادت خدا هستم
در واقع ما لااقل اگر متوجه نمی شویم که چه می گوییم به همین اندازه بدانیم که با که می گوییم همین که خداوند امر فرموده که با چنان الفاظ وافعالی در نماز عبادتش را بجا آوریم برای ما اطمینان بخش است که خداوند برای ثنای خودش بهترین نوع عبادت را گزینش کرده است پس لا اقل ما هر چند متوجه اصل معنا نیستیم متوجه این امر باشیم که الفاظ وافعال را برای خدا ودر برابر او بجا می آوریم تمرین در این امر ما را کمک خواهد کرد که به مراتب بالاتر نائل شویم.«انشاالله»

[=microsoft sans serif]

اگر کمی دقت کنیم می بینیم که در روابط معمولی وعادی که با دیگران داریم وقتی با ما صحبت می کنند بر خود لازم می دانیم که به صحبتشان گوش دهیم چرا که آنها را حاظر می دانیم ویک لحظه غفلت از آنها را بی ادبی تلقی می کنیم حال اگر همین نظر کوتاه را برای حضور خداوند بزرگ وهمیشه حاضر داشته باشیم کم کم خواهیم توانست حضور پر رنگش را در نماز ؛پر رنگ تر ببینیم.
همانطور که گفتیم این امر ابتدایی ترین روش برای کسب حضور قلب است والبته برای همه میسور وممکن می باشد.

دائما به قلب خود بگو که تو برای خداوند نماز می خوانی ودر برابر او ایستاده ای.

در واقع این نوع حضور قلب حضور قلبی است اجمالی، باشد که با کسب آن خداوند توفیق حضور قلب تفصیلی را نیز به ما عنایت کند.

[=microsoft sans serif]یکی از پرثمرترین راهکارها برای کسب حضورقلب در نمازمراقبه از وقت است چراكه عهد معهود و ميعاد موعود حق است .[=microsoft sans serif]

وبهترین وقت نماز همان اول وقت خواندن نماز است که در آن نورانيتى است كه در ديگر اوقات نيست بنابراین لازم است اشتغالات خود را در این اوقات كم كنیم بلكه قطع كنیم .وبرای خواندن نماز؛ وقت اول را تحت هر شرایطی خالی کنیم.

سلام
لذت به طهارت روح و جسم و شوق به مناجات حاصل می شود ان شاء الله
والله الموفق

[=microsoft sans serif]همانطور که در پست های قبلی اشاره شده یکی از راه های کسب حضورقلب در نماز، مبارزه جدّي با هجوم افكار پراكنده و آشفته است. براي دفع هجوم اين افكاربايد علل و اسباب آن را يافت و از بين برد. علل هجوم اين افكار دو نوع است: 1ـ خارجي، 2ـ داخلي.
علل داخلی همان علتهایی است که در واقع یک لحظه از ذهن نمازگزار بیرون نمی رود ونمازگزار به دلیل انسی که با امور زندگی روزمره پیدا کرده است وجایگاهی که آن امور در قلبش بازکرده است یک لحظه نمی تواند آن افکار را از خود دور کند بنابراین مبارزه با این عوامل سخت تر است نسبت به سایر علل. در این مرحله لازم است که ما در حال نماز بعد از بیان هر لفظی،ذهن خود را متوجه معنای آن نماییم تا کم کم وبه مرور زمان بتوانیم با این نوع آشفتگی ذهن مبارزه نماییم. همزمان با ازبین بردن عوامل داخلی افکار بر ما لازم است که از امر خارجی که باعث پراکندگی ذهن می شود نیز دوری کرد.



[=microsoft sans serif]

[=georgia]سلام و عرض ادب خدمت استاد سینا
خیلی ها شاید از نماز لذت نبرند و این مسئله خوبی نیست! و شاید راه های رسیدن لذت بردن از عبادت را ندانند بنده طی تحقیقاتی که در این روز های اخیر داشتم در رابطه لذت عبادت به مسائل و روایت جالب و خواندنی برخورد کردم که با خودم گفتم: دوستان عزیز را هم از این خواندن این مطالب محروم نکنم!
روزي حضرت موسي بن عمران(ع) در راه به جواني بي ادبي برخورد كرد. آن جوان در كمال وقاحت و بي شرمي گفت:
«اي موسي! من آنچه را خداي تو گفته به جا بياور، انجام نخواهم داد و آنچه را كه امر كرده ترك كنم، به جا خواهم آورد. از طرف من به او بگو كه تو هم به هر نحوي مي خواهي مرا عقوبت كن.» حضرت موسي(ع) از او صورت برگرداند و به راه خويش ادامه داد تا اين كه روزي در حال مناجات، خداوند متعال به او فرمود: «ما پيغام آن جوان را كه به تو داده بود تا به ما برساني شنيديم گرچه تو شرم داشتي كه آن پيغام را به ما برساني. از طرف ما نيز اين پيام را به آن جوان برسان و به او بگو ما تو را به عقوبتي مبتلاساخته ايم كه بالاتر از آن تصور نيست. اما اكنون درد آن را درك نمي كني. روزي درد آن را مي فهمي كه راه گريزي برايت نيست.
حضرت موسي(ع) عرض كرد: پروردگارا! من آن جوان را بسيار سرحال و خرسند ديدم و در او هيچ گونه گرفتاري مشاهده نكردم. خطاب شد: اي موسي! هر گاه من به بنده اي غضب كنم، بزرگترين عقوبتي كه به او مي كنم، آن است كه لذت عبادت خود را از او مي گيرم تا در اثر عدم لذت از عبادت من را ترك عبادت كند و مستحق عقوبت دائم و خلود در آتش جهنم شود و اين جوان را به چنين عقوبتي مبتلانموده ام، ولي اكنون متوجه نيست و به زودي متوجه خواهد شد.
راه اصلي رسيدن به لذت عبادت، خودسازي و ترک لذت هاي نفساني و مبارزه با خواهش هاي افراطي و کسب معرفت خداوند و عشق به او و حضور قلب است. زيرا لذت بردن از نماز مستقيما معلول حضور قلب و معرفت خداوند و عشق به او است, ولي کسي در معرفت و عبادت موفق است که با نفس خود مبارزه و جهاد اکبر داشته باشد.
بنابراين اگر از نماز لذت نمي بريم يکي به خاطر اين است که در بخش تخليه نفس و نفي موانع خوب عمل نکرده ايم و لذت و هواهاي نفساني و گناه در قلب ما مانعيت ايجاد کرده است و ديگري هم به خاطر اين است که در بخش اثباتي خودسازي در معرفت خداوند و عشق به او و حضور قلب نکوشيده ايم.
ما دو نوع لذت داريم. لذت هاي دنيوي و مادي، لذت هاي معنوي. اين دو نوع لذت در مقابل هم قرار دارند. اگر كسي بخواهد از معنويت لذت ببرد، بايد از دنيا دور و از لذت هاي مادي فاصله بگيرد، وقتي ما با گرايش افراطي به دنيا و لذت هاي آن از خدا دور مي شويم، نتيجه طبيعي آن اين است كه ديگر از انس با خدا و قرب به او لذت نمي بريم.
گرايش افراطي به دنيا و لذت طلبي افراطي و در نتيجه آن گناه, بزرگترين مانع و حجاب انسان در کسب لذت هاي معنوي خواهد بود.
اوج لذت هاي معنوي بستگي به اوج عبادت و عشق انسان به خداوند دارد. عرفا و اولياي خدا چون در اوج بندگي و عبادت و رياضت نفس بودند، بيشترين لذت را از خداي متعال مي بردند، آنچنان كه حاضر نبودند حتي يك لحظه از اين حالات خود را با تمام دنيا عوض كنند.
بنابراين يکي از مهمترين و مؤثرترين عواملي که باعث ميشود لذت مناجات از انسان گرفته شود گناه است . همان گونه که انجام هر کاري مستلزم فراهم کردن مقدمات آن کار است , امور عبادي نيز همچون نماز يک سري مقدماتي دارد که اساسي ترين مقدمه , ترک معاصي در عقيده و عمل است . علامه جوادي آملي ( حفظه الله تعالي ) مي فرمايند : کسي که جز حلال نمي خورد و جز به حلال نمي انديشد , حتما ً از عبادت لذت مي برد . چنان که انسان گرفتار سرما خوردگي و گرفتگي بيني , از بوي خوش لذت نمي برد و ... انسان گنهکار نيز از عبادت لذت نمي برد . فطرت شفاف و شکوفا شده , از عبادت لذت مي برد .
کسي که در خارج از عبادت , محوريت همه امورش خداي رحمان باشد مسلما ً در حين انجام عبادت , بهترين حال را دارد . به هر ميزان که انسان از معاصي اجتناب کند , مسلما ً بهتر مي تواند عظمت خالق و معبود خويش را درک کرده و از هم صحبتي با او لذت ببرد . اگر انسان اهل مراقبه باشد احوال قبل و بعد از عبادت را مراقبت و مواظبت نمايد , به طور قطع از عبادت حظ و بهره خواهد برد .
اگر بخواهيم کامل شويم , چاره اي جز تهذيب روح نيست و تهذيب روح راه ندادن بيگانه به حريم دل است وقتي هر گونه , سخني را مي گوييم , به هر جايي نگاه کرده , به هر چيزي گوش فرا مي دهيم , هر غذايي را خورده و .... بدانيم که بيگانه را در دل خود جاي داده ايم (1)
زماني که دل , جايگاه بيگانه شد ديگر خدا را در آن کاري نيست , بنابراين انسان از انجام عبادت لذت نمي برد . هر چند که به فرموده ي امام ( رضوان الله تعالي عليه ) : در همين ها که به طور ضعيف دعا مي خوانند و ذکر خدا مي گويند , به اندازه ي همان مقدار تأثيري که ( در آنهاست ) طوطي وار هم هست , لکن درشان تأثير کرده , بهتر از آنهايند که تارک هستند .
اگر مدت زماني حال دعا در شما زياد بوده و متأثر مي شده ايد , شايد گرفتن حال دعا از شما تلنگري باشد براي اينکه اين حال را از خود نبينيد و مغرور نشويد و اين را از فضل خداي رحمان ببينيد چرا که هو اضحک و ابکي . شيطان هيچ گاه بيکار نيست و براي هر کسي مکايد خاصي را به کار مي برد . ابتدا تلاش مي کند که انسان , اهل عبادت نشود ؛ وقتي از اين طريق موفق نشد اتفاقا ً او را تشويق به عمل مي کند تا او را دچار آفاتي کند , مثل عجب , غرور و ... که گناهاني بسيار عظيم هستند .
چنين شخصي به جايي مي رسد که بر اثر انجام عبادات , خود را از خداي غني , طلبکار مي بيند و نعوذ بالله بر قادر مطلق , منت مي گذارد , به خداي مهرباني که به او هستي بخشيده و ..... به همين دلايل است که کساني که اين مسير پر پيچ و خم سلوک و عبوديت را به سلامت طي کرده اند سفارشي مي کنند که : پس از انجام محاسبه ي روزانه , براي کارهاي نيکي که انجام داده اي خداوند متعال را شکر کن چرا که همه ي توفيق ها از جانب حضرت حق است .
فان احسنت حمدت الله و ان اسأت استغفرت الله اگر کار نيکي انجام دهي شکر خدا به جا آوري و اگر بد کردي از خدا آمرزش خواهي . (2)
لذا اينکه گاهي اوقات انسان بر اثر اعمال صالحه , به خود غره مي شود , از الطاف الهي است که مدت محدودي , توفيق انجام آن حسنه ازاو گرفته مي شود ؛ چرا که لا حول و لا قوة الا بالله
امير بيان مولا علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : سيئة تسووک خير عند الله من حسنه تعجبک گناهي که تو را پشيمان کند بهتر از کار نيکي است که تو را به خود پسندي ( عجب ) وا دارد . (3)
حقيقتا ً اين حکمت , حکمت تکان دهنده اي است . از اين سخن , به خوبي فهميده مي شود که عجب تا چه اندازه براي انسان خطر ناک است .
شايد حالت سابق شما , فقط حال بوده و در درون شما ملکه و تثبيت نشده ؛ لذا پس از مدتي نوسانات و فراز و فرودهاي روحي , تغيير مي کنند . انسان با تمرين و تکرار حسنات , و طلب کردن توفيق آن از خداي متعال و داشتن جديت و خلوص در مسير , انشاءالله آن حسنات درونش , ملکه شده و تثبيت خواهد شد .
گاهي اوقات گرفتاري و مشکلات زياد , انسان را به خدا نزديک تر مي کند و حالت تضرع و مناجات در انسان , قوي تر مي شود و با رفع گرفتاري و حل مشکل , انسان غالبا ً دچار غفلت شده , کمتر حال مناجات مي يابد . فاذا رکبوا في الفلک دعوالله مخلصين له الدين فلما نجاهم الي البر اذا هم يشرکون هنگامي که سوار بر کشتي شوند خدا را با اخلاص مي خوانند ( و غير او را فراموش مي کنند ) اما هنگامي که خدا آنان را به خشکي رساند و نجات داد باز مشرک مي شوند .
مشغوليات ذهني مختلف , که انسان درروزمره با آنها درگير است مي تواند يکي ازموانع ارتباط صحيح با معبود باشد ؛ همان طور که قبلا ً نيز اشاره شد , اگر انسان همه ي مشغوليات و امورش درراستاي عبوديت و بر محور خدا باشد از عبادات لذت خواهد برد.
قلب انسانها با توجه به مراتب شان دچار اقبال و ادبار مي شوند . به عبارت ديگر , انسان در برخي مواقع بسيار شور و اشتياق انجام عبادات رادارد و گاهي اوقات , ممکن است خداي ناکرده حتي براي عبادات واجب هم کسالت داشته باشد . البته هر چه انسان در مسير بندگي و عبوديت بيشتر طي طريق کرده باشد لحظات اقبال و نشاطش بيشتر خواهد بود .
امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايند : ان للقلوب شهوه واقبالا و ادبارا" فاذا اقبلت فاحملوها علي النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علي الفرائض بنابراين قلب انسان گاه اقبال به خدا و معنويات دارد و گاه پشت مي‏كند. در اين رابطه فرموده‏اند: در هنگام اقبال دل به مستحبات و مندوبات بپردازيد و در صورت ادبار به واجبات اكتفا كنيد. البته هر قدر انسان مجاهده نفس بيشتري كند و با خدا و قرآن و اهل‏بيت(ع) انس بيشتري گرفته و دل از هواهاي نفساني تخليه كند به تدريج اقبالش بيشتر شده و به صورت ملكه راسخه در مي‏آيد. آن گاه است كه در همه حالات به ياد خدا و متوجه اوست و هيچ چيز نمي‏تواند او را از محبوب حقيقي باز دارد. اين همان حالتي است كه ازآن تعبير به "نماز دائم" شده است. (4)
برخي عواملي كه مي‏تواند عبادت را براي انسان لذت بخش كند چند چيز است:
الف) قبل از عبادت انسان خود را مستعد و مهيا سازد؛ يعني، قدري به خود تلقين كند من در صدد نيايش و نماز هستم و سعي كند افكار متفرق را از ذهنش دور كند.
ب) حتي الامكان در بهترين وقت عبادت كند؛ مثلاً، با كسالت - خستگي و خواب آلودگي - وارد نماز نشود. "لاتقربوا الصلوة و انتم كسالي".
ج) در محيط پر سر و صدا و آشوب به مناجات نايستد، بلكه محيط آرام و با فراغتي را انتخاب كند.
د) در حين عبادت مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احياناً افكار ديگري به او هجوم آورد، همين كه متوجه شد، سعي كند خود را از دام آن افكار برهاند.
دوست خوبم ؛ زيبايي کار شما در اين است که عيب کار خود را يافته , به دنبال حل مشکل هستيد ( هذا من فضل ربي ) . اميدوارم در رسيدن به مقصود موفق باشيد .
_____________
1- علامه جوادي آملي / تفسير موضوعي قرآن کريم / ج 10 / ص 59

2- نهج البلاغه / حکمت 94
3- نهج البلاغه / حکمت 46
4- نهج البلاغه / حکمت 312

سلام
یکی از راههای خوب درکنار پیشنهادات دوستان، حضور قلب از آغاز مقدمات نماز یعنی وضو گرفتن است.
خواندن دعاهای هنگام وضو و توجه به آنها تاثیر خیلی خوبی خواهد داشت.

سلام علیکم
:Gol:همان طور که انسان دارای حواس ظاهری است، حواس باطنی هم دارد مثل چشم باطن، گوش باطن او لذت معنوی را با همین مذاق روحی و درونی‌اش درک می‌نماید.
لذت را چنین تعریف کرده اند: لذت حالتی است ادراکی که هنگام یافتن شیئی دلخواه، برای ما حاصل می‌شود به شرط این که آن شیئ را به عنوان مطلوب خود بشناسیم و نیز از یافتن آن آگاه و به آن توجه داشته باشیم.(1)
عبادت هم به معنی بندگی و پرستش می‌باشد که به گفتة خداوند متعال هدف خلقت جن و انس عبادت و بندگی است. ما خلقتُ الجن و الانسُ الّا لیعبدون(2).
درک لذت عبادت با آگاهی از عبد و بنده بودن ما نسبت به خدا می‌باشد همین آگاه بودیم که بنده و عبدیم و او مولا و همة اختیار عبد در دست اوست، بنابراین باید او را اطاعت کنیم. همراه با این آگاهی و عمل، آن لذّتی هم که به دنبالش می‌باشیم حاصل می‌شود. اما این که چگونه و چه‌طور و با چه وسیله‌ای فراهم می‌شود موضوع بحث ما است که توضیح می‌دهیم.

سلامتی روح و درک لذت: بارها شده است که بیمار می‌شویم و به خاطر همین امر از مزة غذاها و سایر لذات جسمی درک کاملی نداریم مثلاً به خوبی نمی‌توانیم بوها را تشخیص دهیم. مزه‌ها نامفهوم می‌شود و صداها را خوب نمی‌شنویم در مورد مسائل معنوی و عبادی هم چنین می باشد. موقعی که روح ما با مادیات، گناهان و امور غیر خدایی بیشتر انس گرفت، از درک واقعی عبادات هم، به همان مقدار غافل و محروم می‌شویم. شاید بعضی مواقع از سلامت روح برخوردار باشیم اما وجود نواقصی در شناخت و باورمان مانع از درک واقعی می‌شود. در این زمینه ما اصول مهم را در دو بخش بیان می‌کنیم.

اصول زیربنایی: مطلب مهم همان آگاهی به جایگاه خود و خدای خود می‌باشد. به عنوان مثال کسی می‌تواند طعم شاگردی را بچشد که واقعاً در خدمت یک استاد باشد و وظایف شاگردی را انجام دهد بداند که استاد صاحب تجربه و کمال است و شاگرد نیازمند به آنهاست. در عبادات هم به همین صورت است، ما باید نسبت به جایگاه خود شناخت بدست آوریم. باید نسبت به خدا، به خود و به جهان پیرامون خود آگاه باشیم. موقعی که سؤالهایی مثل از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ جمله انا لله و انا الیه راجعون برای ما تفهیم شد آنگاه می بینیم که مسیر زیادی را پیموده ایم ولی این شناخت چگونه حاصل می شود؟

1. تفکر: با اندیشیدن در خود و نعمت های الهی و با تکرار و تلقین آن به نفس و ذکر اذکاری مبنی بر وجود دائمی خدا، قدرت و علم و احاطه و تسلط خدا بر ما، شناخت حاصل می شود. با مطالعه و سیر در آفاق و انفس (جهان بیرونی و جهان درونی) و طرح سؤالاتی در مورد چرایی و چگونگی، مثل قطره آبی که بر سطح سختی می چکد و بر آن نفوذ می کند، اندک اندک بر نفس ما اثر می گذارد و همین که شناختیم، با شوق و ذوق بیشتر به سوی معبود و محبوب قدم بر می داریم.

2. انجام واجبات و ترک گناهان: قبلاً از سلامت و صحت روح بحث شد. در این جا هم متذکر می شویم که برای درک واقعی لذت عبادات، باید ذائقة روح ما تغییر نکرده باشد و مأنوس با گناه نشده باشد چرا که خود همین، موجب عدم درک لذت واقعی می شود. با توبه و استغفار و انجام عمل صالح می توان به مرور زمان ذائقة روح را به سمت اصلی خود رهنمون سازیم.

3. یاد معاد و دوام ذکر خدا: در طول انجام عمل برای افزایش شناخت خود باید به مسألة ذکر و دوام بر آن هم توجه نماییم. در مدت شبانه روز که با یاد خدا شب و روز را سپری می کنیم، موجب می شود در عبادات خود هم حضور بیشتری داشته باشیم و لذت آن را درک نماییم. صحبت از حضور شد هرچه ما در محضر پروردگار عالم حضور بیشتری احساس کنیم، لذت بیشتری هم دارد و این سخن مکمل همان شناخت می باشد که بدانیم کجا هستیم و نقش ما در این عالم چیست؟
یاد معاد و مرگ هم در انقطاع و دل کندن از دنیا و هجرت به سوی خدا بسیار کار ساز است چرا که این یاد و ذکر متعلق آن مرگ و حساب و کتاب و پاداش و ... می باشد که با خصوصیات روح مجرد ما بیشتر سنخیت و موافقت دارد.

اصول فرعی: پس از آنکه موارد زیربنایی مهم تر را مورد توجه قرار دادیم یعنی با تفکر و مطالعه و ... آگاهی و شناخت خود را نسبت به خود و خدا بیشتر کردیم و با سوهان توبه دل و جان خود را صیقل دادیم تا آئینة تمام نمای خداوند شوند، در کنار آن ها رعایت موارد دیگری هم کار ساز خواهد بود.
1. دوستان و به طور کلّی محیط و ارتباطات ما در حالت های معنوی ما تأثیر بسزائی می گذارند. بنابراین در انتخاب و ارتباط با دوستان باید دقت کنیم. زیرا که معاشرت با گروهی، انسان را بالا یا پایین می کشاند.
2. اقبال و ادبار قلب. قلب انسان به طور دائم آمادگی برای هر کاری را ندارد. بنابراین موقعی که آمادگی روحی بیشتری دارید، می توانید از انجام واجبات به مستحبات - که خود پلی است برای ترقّی - بپردازید. ولی مواقعی که از آمادگی روحی زیادی برخوردار نیستید فقط به انجام واجبات بسنده کنید هرچند می توان گفت. یکی از دلایل آمادگی کم یا زیاد روح ما برای عبادت به کارهای روزمرة ما بستگی دارد ولی در این مسأله هم باید دقت کرد.
3. موعظه و تنبّه و مطالعة حالات عرفانی عرفا و بزرگان دین هم سهم به سزائی در بالا بردن درک لذت عبادات دارد. همین که می بیینیم عرفا چگونه با شروع عبادت از خود بیخود می شدند و پرواز روحانی داشتند و چه لذتی از زندگی می بردند، برای ما خوشایند خواهد بود و ما را به آن سمت می کشاند که موانع را برداریم و مانند آن ها عمل نماییم.
4. دعا و توسل برای رسیدن به چنین مقامی.

پایان: به توضیح دو نمونه از عشق ورزی و درک لذت عبادت می پردازیم:
1. وقتی محبت بالا گیرد نامش عشق است و نشانة آن تخلیة دل از غیر و اختصاص دادن آن به محبوب است. اهل ایمان، کمال محبت و دوستی را فقط به خدا اختصاص می دهند.(3) این جاست که هم آن ها خدا را دوست می دارند و هم خدا آن ها را دوست می دارد «یحِبًّهم و یحبونه».
دل عاشق و سالک خالی از محبت دنیا و آخرت است و غیر از رحمت یار، قلبش به غیر اختصاص ندارد.(4)
2. آن که آتش اشتیاق در دل او شعله ور شده باشد نه میلی به غذایش باشد و نه از آب خوشگوارتر لذتی برد ... . پس چون به میدان شوق قدم نهادی بر نفس خود و هر مرادی که از دنیا داری تکبیر بگو و هر چه را که دل به آن بسته ای واگذار.(5)
آری! با شناخت او و درک جایگاه خود محبت و عشق او در دل جای می گیرد و غیر از خدا همه را بیرون می کند و انقطاع حاصل می شود و شبانه روز فرد می شود او و یاد او و این است لذت واقعی.:Gol:

___________________
1. مصباح یزدی، محمدتقی، خودشناسی برای خودسازی، قم، مؤسسة در راه حق، 1373، ص 35.
2. ذاریات:56.
3. ارفع، سیدکاظم، اخلاق در قرآن، تهران، فیض کاشانی، چاپ دوم، 1375، ص 24.
4. همان، ص 27 به بعد.
5. ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا، رسالة لقاء الله، ترجمة سید احمد فهری، تهران، فیض کاشانی، چاپ هشتم، 1374، ص 36.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]پست جمعبندی
================================
[=microsoft sans serif]
سوال:
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif] چگونه باید در عباداتمون بخصوص در نماز و قرائت قران لذت معنوی ببریم؟[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]پاسخ :[=microsoft sans serif]

برای اینکه از عبادات لذت ببریم لازم است در درجه ی اول عبادات را با حضور قلب انجام دهیم. یعنی هنگام عبادت به گونه ای مشغول نماز و قرائت قرآن و دعا و ... باشیم که تمام حواسمان به عبادت باشد. این طور احساس کنیم که در محضر بزرگی هستیم و او را می بینیم.
حضور قلب در نماز عواملی دارد كه به مهم ترین آن‌ها اشاره می‌ كنیم:

1-اهمیت دادن به نماز

2- احساس و درك عظمت و بزرگی خدا. اگر كسی به عظمت و بزرگی خدا پی ببرد، ‌طبعاً‌ خضوع و خشوع بیشتری در پرستش و عبادت خواهد داشت.یکی از ابتدایی ترین مراتب که می توان از آن برای کسب مراتب بالاتر بهره برد این است که انسان در حال نماز بداند که ثنا وعبادت خدا را می کند ودائما این امر را به خود متذکر شود که من در حال عبادت خدا هستم

3ـ جلوگیری از هرزگی قوه خیال: اگر قبل از نماز چند دقیقه ای به وسیله ذكر خدا و مناجات و خواندن نمازهای مستحبی و تلاوت قرآن، خود را آماده نماز كنیم،‌ ذهن از حواس پرتی و پراكندگی و از توجه به كثرت، به سوی وحدت منعطف می شود،‌ در نتیجه در نماز فكر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی شودبراي دفع هجوم اين افكاربايد علل و اسباب آن را يافت و از بين برد. علل هجوم اين افكار دو نوع است: 1ـ خارجي، 2ـ داخلي.علل داخلی همان علتهایی است که در واقع یک لحظه از ذهن نمازگزار بیرون نمی رود ونمازگزار به دلیل انسی که با امور زندگی روزمره پیدا کرده است وجایگاهی که آن امور در قلبش بازکرده است یک لحظه نمی تواند آن افکار را از خود دور کند بنابراین مبارزه با این عوامل سخت تر است نسبت به سایر علل. در این مرحله لازم است که ما در حال نماز بعد از بیان هر لفظی،ذهن خود را متوجه معنای آن نماییم تا کم کم وبه مرور زمان بتوانیم با این نوع آشفتگی ذهن مبارزه نماییم. همزمان با ازبین بردن عوامل داخلی افکار،بر ما لازم است که از امر خارجی که باعث پراکندگی ذهن می شود نیز دوری کنیم..

4- توجه به معانی الفاظ نماز و تفكر در افعال نماز مانند ركوع و سجود و این كه نمازگزار بداند چه می‌گوید و چه می‌كند.

5ـ طول دادن و با تأنی خواندن نماز

6- ترك گناه یكی از مهم ترین عوامل توفیق در حضور قلب در نماز است. كسی كه اهل معصیت وگناه باشد،‌ توفیق بازیابی به درگاه خدا نمی یابد.گرايش افراطي به دنيا و لذت طلبي افراطي و در نتيجه آن گناه, بزرگترين مانع و حجاب انسان در کسب لذت هاي معنوي خواهد بود.اگر بخواهيم کامل شويم , چاره اي جز تهذيب روح نيست و تهذيب روح راه ندادن بيگانه به حريم دل است برای درک واقعی لذت عبادات، باید ذائقة روح ما تغییر نکرده باشد و مأنوس با گناه نشده باشد چرا که این امر، موجب عدم درک لذت واقعی می شود. با توبه و استغفار و انجام عمل صالح می توان به مرور زمان ذائقة روح را به سمت اصلی خود رهنمون سازیم.

7- رعایت آدابی که به عنوان مقدمات نماز مطرح می شود مانندمسواك زدن،‌ انگشتر به دست كردن،‌ عطر زدن و.سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز .بهترین وقت نماز همان اول وقت خواندن نماز است که در آن نورانيتى است كه در ديگر اوقات نيست بنابراین لازم است اشتغالات خود را در این اوقات كم كنیم بلكه قطع كنیم .وبرای خواندن نماز؛ وقت اول را تحت هر شرایطی خالی کنیم.

8- دوری از غذاهای شبهه ناك و حرام و اموالی كه از طریق غیر مشروع به دست می آید در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است

9-اقبال و ادبار قلب.قلب انسان به طور دائم آمادگی برای هر کاری را ندارد. بنابراین موقعی که آمادگی روحی بیشتری دارید، می توانید از انجام واجبات به مستحبات - که خود پلی است برای ترقّی - بپردازید. ولی مواقعی که از آمادگی روحی زیادی برخوردار نیستید فقط به انجام واجبات بسنده کنید هرچند می توان گفت. یکی از دلایل آمادگی کم یا زیاد روح ما برای عبادت به کارهای روزمرة ما بستگی دارد ولی در این مسأله هم باید دقت کرد.

10-دعا و توسل برای رسیدن به چنین مقامی.

موضوع قفل شده است