"آیا خدا برای بنده خویش کافی نیست؟"

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
"آیا خدا برای بنده خویش کافی نیست؟"

الیس الله بکاف عبده (زمر 36)


آیا خدا برای بنده اش کافی نیست.....

هربار ،با خواندن این آیه تلنگری بر وجودم زده می شود......
و این سوال در ذهنم بارها تکرار می شود :
براستی خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بنده ای که کمال طلب است و روحش در کالبد جسمانیش محبوس شده است
و به دنبال راهی است که رها شود!
رها شود از این جسم که محدودش کرده است در مکان و زمان!
و خود را به هر دری می زند تا بگشاید در این قفس زندگانی را
و پرواز کند به سوی نامحدودها و بیابد اصالتش را ،اصالتی از جنس خدا،
روحی که دمیده شد در این کالبد از جانبش،همواره او را می طلبد.......

اما
اما
این بنده گم کرده است مسیر پروازش را!
و به یمن رحیم بودنت در پرده دری و بی حیایی استاد شده است،
همواره عهدهایش را به فراموشی سپرده است!

چون مشاهده کرده است:
لطف بی نهایت را نسبت به خودش را!
دیده است عشقت را نسبت به خودش
زیرا هربار که گناهی کرده است!
این تو بودی که عاشقانه صدایش زده ای و به او گفته ای:
باز گرد ای بنده ام!که مشتاقانه حضورت را در درگاهم می طلبم!
آری شاید این دلیل گستاخیم است!
زیرا می دانم توبه کار را دوست داری!(قابل توجه با دقت های عزیز:میدونم توبه باید واقعی باشه)

در آستانه ی ماه میهمانیت هستیم!
در این ماه انتظار زیباترین چیزها را از تو دارم!
زیرا وفاداریت در عهدهایی که قولش را داده ای بی نظیر و مطلق است و عین حق.

ای خدای خوبم!
قسمت می دهم به رحیم بودنت!
به رحمان بودنت!

که در این ماه مرا به آستان بندگیت درآوری!
در بی لیاقتیم شک ندارم همانگونه که در محبتت شک ندارم
و می چربد محبتت به بی لیاقتیم!

پس از میخواهم از درگاهت:
عبادتم آنگونه باشد که تو می خواهی!
زندگیم آنگونه باشد که تو می خواهی!
نگاهم،قلبم،روحم آنگونه باشد که تو می خواهی!

و درک کنم این آیه ات را:
الیس الله بکاف عبده (زمر 36)
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست.....