سوال و جواب بی پرده در مورد اسلام و قرآن

تب‌های اولیه

48 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوال و جواب بی پرده در مورد اسلام و قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

اول از همه سلام خدمت دوستان ، عزیزان ، براداران و خواهران حاضر در این سایت :

از نامگذاری تاپیک مشخص است که قصد دارم تا با همراهی سایر دوستان ، کاملا بی پرده و به دور از تعصبات و اعتقادات افراطی مذهبی به طرح سوالاتی پیرامون ادیان بخصوص اسلام بپردازم و ابهامات ذهنی خودم (و شاید سایر دوستان) را برطرف بسازم.

تذکر : منظور از بیان بی پرده مسائل ، ایجاد فرصت توهین به اعتقادات و عقاید نیست!

من یک جوان ایرانی (به ظاهر مسلمان) هستم ولی در باطن (از نظر خودم) در حال حاضر اعتقاد به هیچ دین ، گرایش ، فرقه و عرفانی ندارم و صرف اینکه در خانواده ای مسلمان به دنیا آمده ام ، هیچ الزامی برای پذیرفتن آن برایم ایجاد نمی کند ، چرا که باور دارم اعتقادات را باید جستجو کرد و یافت ، نه اینکه از والدین به ارث برد !! چرا که به ارث بردن همانا و به باد دادن ارث همانا...(گرفتاری جامعه امروزی ما)

پیشاپیش خدمت دوستان متذکر بشم هدفم از طرح این سوالات ، نفی اسلام ، تلاش برای مخدوش ساختن چهره قرآن و تبلیغ منفی علیه این دین نبوده و صرفا ابهامات و سوالات پیش آمده شخصی در طول سال ها می باشد که انشاالله به کمک دوستان به همان روشنی و سادگی که مطرح شده ، پاسخ داده خواهند شد.


1-آیا از دیدگاه اسلام تمام انسان ها (مسلمان و غیر مسلمان) سرانجام بهشتی یا جهنمی خواهند بود؟

اگر خیر => پس تکلیف بقیه چیست؟
اگر بله =>پس فرق مسلمان ها و غیر مسلمان های وارد شده به بهشت در چیست؟(چه الزامی به مسلمان بودن برای ورود به بهشت وجود دارد؟)

برای روشن تر شدن موضوع مثالی میزنم.
انسانی در نظر بگیرید که دین واحد خودش را دارد (اعتقاداتش). او بسیار مهربان ، بخشنده و خوش رفتار با مردم است و هیچ کار ناپسندی انجام نمیدهد ؛ در عین حال نه مسلمان هست نه مسیحی نه زرتشتی و ... نه قرآنی می خواند و نه نمازی ... حتی نام این ادیان را هم نشنیده. آیا جایگاه او جهنم است؟
------------------------------------------------------------------------------------------------------------


این سوالات به مرور تکمیل تر خواهد شد
و با ارائه جواب از سمت کارشناسان و کاربران
در ادامه سوالات جدید مطرح می شود.


با نام و یاد دوست







با سلام خدمت شما کاربر گرامی و عرض ادب

از اینکه اینچنین دغدغه حقیقت یابی دارید بسیار خرسندم

از دیدگاه اسلام نه همه بهشتی هستند و نه همه جهنمی.توضیح آنکه خدوند انسان ها را خلق کرد تا در این جهان و با اختیای که خداوند بزرگ به آنها عنایت کرده است راه حقیقت و کمال را بیابند و در مسیر سعادت گام نهاده و به کمالی که شایسته اوست برسند.روشن است خداوند حکیم ابزار شناخت را نیز به انسان اعطا نموده و او را مجهز به پیامبر درونی(عقل) و پیامبر بیرونی(انبیاء و رسل) نموده است.

انسان ها خود با برگزیدن راه خود سرنوشت خود را رقم خواهند زد و خود را یا سعادتمند و یا خسران زده می کنند و این کالایی است که خود انسان برای خود انتخاب نموده است. "و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار". [1]

از دیدگاه اسلام نیز به این دلیل که دین اسلام حق است و خداوند از انسان خواسته است از این دین تبعیت کنند روشن است تخلف از آن انسان را به نتیجه ای جز خسران نخواهد کشاند.
خوبي و بدي داراي دو بُعد است. بُعد اول، حُسن و قُبح فعلي و بُعد دوم حسن و قبح فاعلي. حُسن و قبح فعلي عبارت است از: اثر سودمند يا زيانبار كاري در جامعه. در استدلال مذكور فقط اين جنبه از حُسن و قبح مورد توجّه واقع شده و نتيجهگيري شده است كه به همين خاطر نتيجه نادرست ميباشد. حُسن و قبح فاعلي عبارت است از: «انتساب عمل به شخص فاعل و انگيزههاي نفساني و روحي فاعل كه موجب آن عمل شده است.»[2]
پس حسن و قبح فعلي به اثر خارجي عمل مربوط ميشود و حسن و قبح فاعلي به چگونگي انجام عمل از سوي فاعل مربوط ميشود. براي اينكه يك عمل خير باشد تا اينكه مستحق دريافت پاداش گردد، سودمند بودن عمل به تنهايي كافي نيست، گرچه اهميتش انكارناپذير است، بلكه بايد ديد فاعل با چه نيّت و چه منظوري و هدفي اقدام به انجام عمل كرده است. اگر داراي نيت و هدف خير باشد كارش خير است يعني حُسن فاعلي هم دارد.[3]

اما شاید چنین بپرسید که این در صورتی است که شخص بداند اسلام حق است و در واقع جاهل به اسلام نباشد در حالیکه ممکن است برخی باشند که از حقیقت خبر نداشته باشند .در این صورت تکلیف انسان هایی که جاهل هستند چه می شود؟

در پاسخ می گوییم همانگونه که اسلام تبعیت از اسلام را از انسان ها خواسته است به این مطلب نیز اشاره کرده است که خداوند عادل و حکیم است و در حق هیچ انسانی ظلم روا نمی دارد و از انسان چیزی را که در توان او نیست طلب نخواهد کرد و یکی از این مصادیق طلب اسلام از شخصی است که جاهل غیر مقصر بوده است و توانایی حقیقت یابی ندارد.روشن است خداوند با این شخص به عدالت رفتار خواهد کرد.
اما روشن است بین این اشخاص و انسان هایی که آگاهانه از حق روی گردانی می کنند تفاوت دارد و چنین نیست که آن ها نیز مانند انسان های نیکوکار وارد بهشت شوند.
به طور خلاصه هر کسى که حقیقت به او نرسیده باشد و او نیز دراین حقیقت مقصر نباشد، مستحق دوزخ نیست، زیرا دوزخ جایگاه گنهکاران است، نه کسانى که به حقیقت نادان هستند.[4]

[1] نساء، 13
[2] ر.ك، مطهري، مرتضي، عدل الهي، قم، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزة علميه، 1361، ص 291
[3] همان، از ص 261 ـ 293
[4] ر.ک مطهرى استاد شهید مرتضى، عدل الهى: انتشارات اسلامى، تهران، بخش هشتم صص: 319 - 427 و کتاب نقد همان، مقاله »کافر مسلمان و مسلمان کافر« از »محمد حسن قراملکى«.

arisff;350915 نوشت:
آیا از دیدگاه اسلام تمام انسان ها (مسلمان و غیر مسلمان) سرانجام بهشتی یا جهنمی خواهند بود؟

اگر خیر => پس تکلیف بقیه چیست؟
اگر بله =>پس فرق مسلمان ها و غیر مسلمان های وارد شده به بهشت در چیست؟(چه الزامی به مسلمان بودن برای ورود به بهشت وجود دارد؟)

برای روشن تر شدن موضوع مثالی میزنم.
انسانی در نظر بگیرید که دین واحد خودش را دارد (اعتقاداتش). او بسیار مهربان ، بخشنده و خوش رفتار با مردم است و هیچ کار ناپسندی انجام نمیدهد ؛ در عین حال نه مسلمان هست نه مسیحی نه زرتشتی و ... نه قرآنی می خواند و نه نمازی ... حتی نام این ادیان را هم نشنیده. آیا جایگاه او جهنم است؟


سلام
این خیلی خوب است قصد تحقیق در معارف اسلام را دارید
در مورد بهشت و جهنم باید اول ببینیم تصور در مورد آن چیست ؟
شاید بعضی فکر کنند که بهشت مانند باغی است در شمال شهر تهران که صاحبش بر اساس یک قانون و قرارداد صرف شروطی گذاشته تا بتوان به آن وارد شد و جهنم هم یک زندان در جنوب آنست با همین ساختار قراردادی
اگر تصور در مورد بهشت و جهنم این است درست نیست
برای اینکه بدانیم بهشت و جهنم چیست باید ببینیم انسان چیست؟
انسان از نظر دانشمندان مسلمان عبارتست از حقیقتی چند لایه که از جسم آغاز می شود که در متنش حقیقتی بوجود میاید بنام روح .
روح انسان که حقیقت انسان است برساخته علم و عمل اوست
این علم و عمل است که نوع تعامل و ارتباط انسان را با هستی تعیین می کند
از نظر اسلام همانطور که آتش بیرونی سوزاننده است برخی اعمال و باورها هم روح را می سوزاند و همانطور که آب خنک و سیراب می کند برخی کارها و عقیده ها هم روح انسان را خنک و سیراب می سازد
آن دسته اعمال و باورهایی که باعث می شود انسان در یک ارتباط زیبا و دل انگیز با مجموعه هستی قرار بگیرد مورد تایید و تاکید و بلکه دستور دین قرار گرفته است
و آنچه باعث بهم خوردن این رابطه زیبا می شود مورد منع و پرهیز دین واقع شده است
پس دین از حقایق خبر می دهد و در صدد ساختن شایسته حقیقت وجودی انسان است
اگر کسی خود را در تحت تعلیم خودساختگان عالم قرار داد نتیجه اش ساخته شدن روحی جاوانی با تعاملی زیبا و روح افزا با هستی خواهد بود
اگر کسی خود را نساخت یا بد ساخت دچار ارتباطی عذاب آور و حسرتی دائمی در این ارتباط می شود
حال با این فرمول تکلیف همگان روشن است
میزان هم افقهای برتر دین الهی است
هرکس خود را بر این میزان ساخت فطوبی له و حسن مآب
و هرکس نساخت یا بد ساخت به بدساخته خود گرفتار خواهد شد و عذاب دردناک را خواهد چشید عذابی که جز از ساخته دست و عمل و باور او نیست لذا قرآن کریم به جهنمیان می فرماید : آیا چیزی جز عمل خودتان پاداش گرفتید ؟
امیدوارم در این معانی تامل و دقت کافی بفرمایید
هنر اندیشمند در خوب فهمیدن کلام دیگران است
هرجا مبهم بود سوال کنید
والله الهادی الموفق

arisff;350915 نوشت:
آیا از دیدگاه اسلام تمام انسان ها (مسلمان و غیر مسلمان) سرانجام بهشتی یا جهنمی خواهند بود؟

به نام خدا

سلام

مهم تسلیم بودن در برابر امر خدا است.

"انا لله و انا الیه راجعون"
"وعدالله المؤمنین و المؤمنات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیبه فی جنات عدن و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم"
"وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا"

خدا برای کسانی که مستضعف باشند امتحانهایی قرار می دهد و در صورت قبولی و تسلیم در برابر الله، آنها را به رستگاری راهنمایی می کند.
البته جالب است که انسان برای یک لقمه نان دنیای دو روزه دنبال یادگیری زبان دیگر برود و تا آن سوی کره زمین سفر کند و یا در مملکت خود به هزار راه درست و نادرست کشیده شود، ولی حاضر نباشد برای بررسی درستی سخن عده ای که حرف از سعادت ابدی می زنند تحقیقاتی انجام دهد. بنابراین خیلی از افراد روی زمین واقعا مستحق عذاب هستند.

سلام و درود بر دوستانی که تا به اینجا در این تاپیک با من همراه شدن و به ارائه پاسخ در حد توان پرداختن.
با تشکر از هماهنگی جناب طاهر و پاسخ های کامل جناب اندیشمند و حامد عزیز .

در یک جمع بندی کلی از پاسخ ها به این نتیجه می رسم که:

  • بله . امکان ورود غیر مسلمان به بهشت وجود دارد به شرطی که از وجود دینی به نام اسلام بی خبر باشد و در عین حال اعمال نیک انجام داده باشد.
  • کسانی که با اطلاع از دین اسلام و آشنایی با مفاهیم آن ، باز هم از تفکرات و اعتقادات خود (حتی اگر منجر به اعمال نیک و خیر شود) پیروی کنند ، (از نظر اسلام) رستگار نمی شوند و حق ورود به بهشت ندارند.
مثال: من که در ایران زندگی می کنم و از اسلام و مبانی آن کاملا با خبر هستم ولی به دلایلی پیرو این دین نیستم. ولی به عنوان یک انسان (نه مسلمان) ، کمک کرن به نیازمند را دوست دارم و انجام میدهم چون احساس سبکی و طراوت و لذتی خاص برایم به همراه دارد (که مسلما برای همه انسان ها همینطور است) ، با پدر و مادرم خوش رفتار هستم چون حق به گردنم دارند و دروغ نمیگم تا بعدها شرمنده نشوم و ...
تمامی این رفتارها خوب است و مسلمان و غیر مسلمان هم این ها را میداند و درک میکند ، و اتفاقا اسلام هم با تک تک آنها موافق هست و توصیه می کند. و تنها فرق من با یک مسلمان ، عمل نکردن به احکام (نماز - روزه - زکات و ...) و تعدادی از اصول ( اعتقاد به حضرت محمد (ص) و ...) دین اسلام است. و به همین دلیل رستگار نخواهم شد؟


دوستان عزیز
کاری ندارم ،
آیا آخرتی هست یا نه.
کاری ندارم ،
خدایی وجود دارد یا نه.
کاری ندارم ، بهشت و جهنمی هست یا نه.
کاری ندارم ، از کجا آمده ام و به کجا خواهم رفت.
کاری ندارم ، فرشته ای نظاره گر اعمالم هست یا نه.
کاری ندارم ،
برای کارهای خوبم پاداشی میگیرم یا نه.
کاری ندارم ،
به خاطر کارهای اشتباهم مجازات می شوم یا نه.

در حال حاضر اعتقادات من در این جمله خلاصه می شود:


فقط میدانم بهتر است اعمالی انجام دهم که از درون احساس میکنم که درست و نیک است
چون یک انـــســـان هستم.

در نهایت اگر:

آخرتی وجود داشت ، چه بهتر
خدایی وجود داشت ، چه بهتر
بهشت و جهنمی وجود داشت ، چه بهتر
به دنیا آمدنم هدفی داشت ، چه بهتر
فرشته ای اعمالم را ثبت کرد ، چه بهتر
برای کارهای خوبم پاداش دادند ، چه بهتر
و اگر هیچکدام از این ها هم وجود نداشت ، باز هم چیزی از دست ندادم.

نظر شما در مورد این اعتقاد چیست؟

سلام
یک جمله شنیدم فکر کنم از حضرت علی - ع - بود :به مشرکان گفته بود فرض کنیم پس این دنیا دنیایی و حساب کتابی نباشه آیا در این صورت ما ضرری کرده ایم ولی اگه بعد این دنیا ، دنیایی دیگه باشه آیا شما راه فراری دارید ؟!
دفع خطر احتمالی عقلا واجبه

پریشان;353438 نوشت:
سلام
یک جمله شنیدم فکر کنم از حضرت علی - ع - بود :به مشرکان گفته بود فرض کنیم پس این دنیا دنیایی و حساب کتابی نباشه آیا در این صورت ما ضرری کرده ایم ولی اگه بعد این دنیا ، دنیایی دیگه باشه آیا شما راه فراری دارید ؟!
دفع خطر احتمالی عقلا واجبه

سلام دوست من
الان این نکته رو تو تکمیل پیغام من گفتید یا در جواب اون؟
چون منم به همین موضوع اشاره کردم و گفتم که
به خاطر میوه های بهشتی ، کار خوب نکنیم
به خاطر وجود فرشته ها و ضیط اعمالمون کار خیر نکنیم
به خاطر وجود روز قیامت به فقیر کمک نکنیم

همه این ها رو فقط و فقط به خاطر اینکه موجودی به نام انسان هستیم انجام بدیم.

پریشان;353438 نوشت:
سلام
یک جمله شنیدم فکر کنم از حضرت علی - ع - بود :به مشرکان گفته بود فرض کنیم پس این دنیا دنیایی و حساب کتابی نباشه آیا در این صورت ما ضرری کرده ایم ولی اگه بعد این دنیا ، دنیایی دیگه باشه آیا شما راه فراری دارید ؟!
دفع خطر احتمالی عقلا واجبه

خب با مسلمان بودن، خطر احتمالی از مسیحیت و یهودیت و زرتشت و زوس و آپولو و Thor و هیولای اسپاگتی و "جــوجــو کبیر در ته دریا" کماکان وجود داره و راه فراری نیست :Gig:

arisff;353447 نوشت:
سلام دوست من
الان این نکته رو تو تکمیل پیغام من گفتید یا در جواب اون؟
چون منم به همین موضوع اشاره کردم و گفتم که
به خاطر میوه های بهشتی ، کار خوب نکنیم
به خاطر وجود فرشته ها و ضیط اعمالمون کار خیر نکنیم
به خاطر وجود روز قیامت به فقیر کمک نکنیم

همه این ها رو فقط و فقط به خاطر اینکه موجودی به نام انسان هستیم انجام بدیم.

دوست عزیز فک میکنم در استدلالتون کمی اشتباه کردید چون اگر حتی احتمال وجود قیامت برای ما 1% باشه و تمام گفته های اسلام حق باشه چون یک ابدیت رو شامل میشه جای ریسک نداره پس عقلا نمیشه گفت اگه واقعی باشه خوبه نباشه هم خوبه و فرقی نداره اگر اصول دین و احکامی مثل نماز رعایت نشه که دیگه رستگاری وجود نداره پس اگه می خواید با فرض حقیقت اسلام پیش برید حتما و عقلا باید به تمام دستورات علی الخصوص نماز و امثال ان عمل کنید تا جهنمی نشید والا چه فایده از کارای نیک دیگتون؟؟؟؟؟؟؟
امیدوارم منظورمو خوب رسونده باشم.
موفق و سربلند باشید.
یا علی

بنام او




با درود و عرض سلام بشماعزیزبزرگوار و همه بزرگواران پاسخگو...


معتقدم سخنان شما کاملا خوب و بجا میباشند اگر نظرتان این است که اگربخاطر پاسخ گرفتن قصدانجام ثواب یا اعمال نیک راداریم همان به که انجام ندهیم چون فقط بخاطر دریافت دستمزد بوده که کارنیک انجام دادیم و این روش زندگی ممکن است درفردای من و ما به اینجا ختم شود که اگرآمدند و گفتند بهشت و جهنمی نیست همه چیزبهم خواهدریخت و بلکه همه معتقدین به این باور دیگه کارخوب انجام نخواهندداد چرا که دیگه دستمزدی درکارنخواهدبود و برعکس و حتی در انجام کارهای بد جسورترنیز خواهندشد چرا چون مکافات و مجازاتی هم که بخاطرش ازاعمال بد میترسیدند هم وجود نخواهد داشت ..
و البته بسیارهم عالی فرمودید..
اما ..
اما بدون هیچ چشم داشت و نظر و انگیزه ای هم نمیشود و شما نباید فقط نگاه بخودتان بکنید و باید این سوال را ازخود بپرسید که آیا همه انسانها مانند شما میتوانند چنین طرزتفکری داشته باشند و ..
و بازگذشته ازسخنان و اعتقادات خوب شما و تنها بعرض آن عزیزانی که گمان دارند نه بهشت و نه جهنمی هم درکارنخواهدبود عرض نمایم که بهشت و جهنم البته همین الان هم درکنارما و بلکه در بطن ماست فقط شاید عده کمی نمیخواهندآنرابپذیرند مانند مرگ و این شاید ازتعاریف یا برداشتهای بد و اشتباه پیشینیان ما منشاء گرفته باشد که گمان داریم مرگ پایان راه است درحالیکه مرگ همچنان آغازراه خواهدبود و برای دیدن بهشت و جهنم این دنیا نیز فقط صبرمیخواهد .. صبرمیطلبد تا هم بهشت بهشتش را ببینیم و هم جهنم جهنمش را ..


{ودرمورد دنیاها هم معتقدم نه بلکه بعدازاین دنیا {سیاره زمین} یک یا دو دنیا که صدها و شاید هزاران دنیا را درپیش رو خواهیم داشت که متاسفانه مسلمانان و مخصوصا بزرگان مذهبیه ما شیعیان و بلکه ایرانیان متفکر و باهوش و خلاق در راه شناخت آنها از درون کتاب علم {قرآن} تعلل ورزیده و متاسفانه هنوز قادربه کشف همه علوم قرآنی که درمورد همه سوالات پاسخهای خوب و جامع بیان فرموده،نمیباشند..
ودرمورد نحوه زندگی دنیاها نیز احتمالا هریک بسته به اعمال دنیای قبل ، خوب یا بد خواهدبود مانند آنچه در امروز خود شاهدآن میباشیم وتنها حاضر به درک یا قبولش نمیباشیم فقط کافیست خوب و بهتربنگریم که چه همه دنیاهای متفاوت و فراوان درهمین زمین و اطراف ما هرروز زاده شده و دراثربظاهر مرگ تغییر مینمایند و چه بسا نظر داروین نیز شاید همین بوده که انسان همین الان هم دارد این سیر صعودی از حیوان به انسان را تجربه مینماید و اما بدلیل عدم فهم و درک سخنان عده ای ، عده ای دیگر از دین و مذهب و علم گریزان میگردند ..





باسپاس...

m001;353461 نوشت:
اگه می خواید با فرض حقیقت اسلام پیش برید حتما و عقلا باید به تمام دستورات علی الخصوص نماز و امثال ان عمل کنید تا جهنمی نشید والا چه فایده از کارای نیک دیگتون؟

سلام و ممنون از مشارکت شما در بحث
با توجه به پاسخی که دادید ، احتمال میدم در مورد نوشته هام نتونستم منظورم رو درست منتقل کنم.
من سعی ندارم حقیقت و احکام و اصول اسلام رو از هم جدا کنم و بگم کدوم رو قبول دارم و عمل میکنم و کدوم رو نه.
بحثی که من مطرح می کنم بسیار ساده است و برمیگرده به فطرت انسان (جدای از دین و مذهب)

  1. من اعتقاد دارم هر انسانی قادر هست خوبی و بدی رو تشخیص بده (به طور ذاتی)
  2. هر انسانی ذاتاً تمایل به انجام کارهای خیر و زندگی سالم داره
  3. پس هر انسانی قادره به تنهایی و بدون تبعیت از هیچ دینی ، روح خودش رو ارتقاء بده و به کمال برسه و سعادتمند بشه

حالا اختلاف اینجاست که شما میفرمایید برای سعادتمند شدن (بر اساس اسلام) حتما بایستی ، احکام اسلام رعایت شود و به اصول آن نیز پایبند بود . در غیر این صورت هرچقدر هم انسان شریفی در این دنیا باشی (از نظر اسلام) جهنمی هستی (چون احکام رو رعایت نکردی و به یک سری از اصول اسلام اعتقادی نداشتی)

من فکر می کنم منظور خدا در قرآن با چیزی که شما میگید فرق داره و فکر نمیکنم خدا در جایی از قرآن گفته باشه که هر بنده ای که عمل صالح انجام بده و خیرات کنه و حق الناس رو بجا بیاره ... چون نماز نخونده جایگاهش جهنمه. و اگر هم اینو گفته با عقل و حکمت و غفور و رحیم بودن خدا جور در نمیاد!

نيازمند هدايت;353498 نوشت:
بنام او




با درود و عرض سلام بشماعزیزبزرگوار و همه بزرگواران پاسخگو...


معتقدم سخنان شما کاملا خوب و بجا میباشند اگر نظرتان این است که اگربخاطر پاسخ گرفتن قصدانجام ثواب یا اعمال نیک راداریم همان به که انجام ندهیم چون فقط بخاطر دریافت دستمزد بوده که کارنیک انجام دادیم و این روش زندگی ممکن است درفردای من و ما به اینجا ختم شود که اگرآمدند و گفتند بهشت و جهنمی نیست همه چیزبهم خواهدریخت و بلکه همه معتقدین به این باور دیگه کارخوب انجام نخواهندداد چرا که دیگه دستمزدی درکارنخواهدبود و برعکس و حتی در انجام کارهای بد جسورترنیز خواهندشد چرا چون مکافات و مجازاتی هم که بخاطرش ازاعمال بد میترسیدند هم وجود نخواهد داشت ..
و البته بسیارهم عالی فرمودید..
اما ..
اما بدون هیچ چشم داشت و نظر و انگیزه ای هم نمیشود و شما نباید فقط نگاه بخودتان بکنید و باید این سوال را ازخود بپرسید که آیا همه انسانها مانند شما میتوانند چنین طرزتفکری داشته باشند و ..
و بازگذشته ازسخنان و اعتقادات خوب شما و تنها بعرض آن عزیزانی که گمان دارند نه بهشت و نه جهنمی هم درکارنخواهدبود عرض نمایم که بهشت و جهنم البته همین الان هم درکنارما و بلکه در بطن ماست فقط شاید عده کمی نمیخواهندآنرابپذیرند مانند مرگ و این شاید ازتعاریف یا برداشتهای بد و اشتباه پیشینیان ما منشاء گرفته باشد که گمان داریم مرگ پایان راه است درحالیکه مرگ همچنان آغازراه خواهدبود و برای دیدن بهشت و جهنم این دنیا نیز فقط صبرمیخواهد .. صبرمیطلبد تا هم بهشت بهشتش را ببینیم و هم جهنم جهنمش را ..


{ودرمورد دنیاها هم معتقدم نه بلکه بعدازاین دنیا {سیاره زمین} یک یا دو دنیا که صدها و شاید هزاران دنیا را درپیش رو خواهیم داشت که متاسفانه مسلمانان و مخصوصا بزرگان مذهبیه ما شیعیان و بلکه ایرانیان متفکر و باهوش و خلاق در راه شناخت آنها از درون کتاب علم {قرآن} تعلل ورزیده و متاسفانه هنوز قادربه کشف همه علوم قرآنی که درمورد همه سوالات پاسخهای خوب و جامع بیان فرموده،نمیباشند..
ودرمورد نحوه زندگی دنیاها نیز احتمالا هریک بسته به اعمال دنیای قبل ، خوب یا بد خواهدبود مانند آنچه در امروز خود شاهدآن میباشیم وتنها حاضر به درک یا قبولش نمیباشیم فقط کافیست خوب و بهتربنگریم که چه همه دنیاهای متفاوت و فراوان درهمین زمین و اطراف ما هرروز زاده شده و دراثربظاهر مرگ تغییر مینمایند و چه بسا نظر داروین نیز شاید همین بوده که انسان همین الان هم دارد این سیر صعودی از حیوان به انسان را تجربه مینماید و اما بدلیل عدم فهم و درک سخنان عده ای ، عده ای دیگر از دین و مذهب و علم گریزان میگردند ..


باسپاس...

ممنون از مشارکت شما و جواب های جسورانه به دور از تعصبات
لذت بردم.

arisff;353509 نوشت:
من اعتقاد دارم هر انسانی قادر هست خوبی و بدی رو تشخیص بده (به طور ذاتی)هر انسانی ذاتاً تمایل به انجام کارهای خیر و زندگی سالم دارهپس هر انسانی قادره به تنهایی و بدون تبعیت از هیچ دینی ، روح خودش رو ارتقاء بده و به کمال برسه و سعادتمند بشه

[=times new roman]سلام

ایا به نظر شما کسی که بدنبال مواد مخدر میرود کار خوبی میکند یا خیر اگر وجدانش به او هشدار میدهد پس به چه علت به ان توجه نمیکند ؟

فتا 1;353535 نوشت:
ایا به نظر شما کسی که بدنبال مواد مخدر میرود کار خوبی میکند یا خیر اگر وجدانش به او هشدار میدهد پس به چه علت به ان توجه نمیکند ؟

سلام بر شما دوست عزیز
سوال خوبی مطرح کردید و پاسخش از نظر من تا حدی روشن است.

  1. کسی که به دنبال مواد مخدر یا هر گناه کبیر تا صغیری میرود عموماً یا توسط شخصی ثانی ترغیب شده (اغفال) یا چاره دیگری برای تسکین دردش پیدا نکرده و به بدترین درمان روی آورده. و مطمئناً از ابتدا گرایش ذاتی به آن نداشته. ولی اینکه چرا اساسا وجدانش جلوگیری نکرده کاملا مشخص هست. انسان موجودی است هوشمند و دارای قدرت انتخاب و اختیار . وجدان یا ذات یا ندای درون یا ... تنها یکی از حواس چندگانه او هستن که وظیفه اخطار دادن و تمییز خوب از بد و نیک از شر را به او میدهند (مثل حس لامسه و بینایی و ... که از جراحات فیزیکی جلوگیری میکنند ولی هرگز نمیتوانند به طور کامل مانع از سوختگی ، تصادف و مسمومیت شوند) و اینکه انسان در انتخاب هرکدام مختار هست. میتواند خوبی و نیکی را انتخاب کند و روح خود را پرورش و رشد دهد و میتواند برعکس خود را تا حدی پایین بیاورد که از انسانیت به صفات حیوانی گرایش کند. پس وجدان نقش بازدارنده نداشته و صرفا اطلاع و اخطار دهنده است.
  2. ضمنا اگر میخواهید بگویید دین لازمه و مکمل وجدان هست ، نمیتونم قبول کنم چون به نظر شما کم هستند مسلمانی که معتاد شده ؟ یا کلا مسلمانی که کار گناه انجام میده ؟ چرا دین نمیتونه جلوگیری کنه از گناه؟

arisff;353427 نوشت:
فقط میدانم بهتر است اعمالی انجام دهم که از درون احساس میکنم که درست و نیک است
چون یک انـــســـان هستم.
در نهایت اگر:

آخرتی وجود داشت ، چه بهتر
خدایی وجود داشت ، چه بهتر
بهشت و جهنمی وجود داشت ، چه بهتر
به دنیا آمدنم هدفی داشت ، چه بهتر
فرشته ای اعمالم را ثبت کرد ، چه بهتر
برای کارهای خوبم پاداش دادند ، چه بهتر
و اگر هیچکدام از این ها هم وجود نداشت ، باز هم چیزی از دست ندادم.

نظر شما در مورد این اعتقاد چیست؟


سلام
اگر تمام احتمالات مذکور را قبول داشته باشید اقتضای عقل تحقیق و جستجو درباره وجود یا عدم دین الهی است چه اینکه در عدم جستجو ممکن است خسارتهای جبران ناپذیری به شما برسد لذا
تا حد اطمینان باید تحقیق کنید
قرآن می فرماید هرکس راهی غیر راه تسلیم شدن به خدا ( اسلام ) را برگزیند در آخرت از زیانکاران خواهد بود
این یک قاعده عقلی است
شما تصور کنید یک نفر بدون هیچ تجربه و شناختی به پرورش گیاهی دست بزند
خوب انتظار چیست ؟
انتظار هر اتفاقی را باید داشت
ممکن است از همان اول کاری کند دانه از بین برود
یا نهالش را بخشکاند
یا آنقدر آب بدهد که پژمرده شود
یا آفتی بزند که نتواند دفعش کند ووووو
کسی که به خدایی برای جهان ظن و گمان دارد و شنیده که از سوی او مربیان الهی آمده اند
اقدامش برای پرورش خود و ساختن دنیا و ابدیتش همانند آن داوطلب پرورش گیاه است
و
دانه انسانی کمتر از یک دانه گیاه نیست
والله الموفق

arisff;353566 نوشت:
کسی که به دنبال مواد مخدر یا هر گناه کبیر تا صغیری میرود عموماً یا توسط شخصی ثانی ترغیب شده (اغفال) یا چاره دیگری برای تسکین دردش پیدا نکرده و به بدترین درمان روی آورده. و مطمئناً از ابتدا گرایش ذاتی به آن نداشته. ولی اینکه چرا اساسا وجدانش جلوگیری نکرده کاملا مشخص هست. انسان موجودی است هوشمند و دارای قدرت انتخاب و اختیار . وجدان یا ذات یا ندای درون یا ... تنها یکی از حواس چندگانه او هستن که وظیفه اخطار دادن و تمییز خوب از بد و نیک از شر را به او میدهند (مثل حس لامسه و بینایی و ... که از جراحات فیزیکی جلوگیری میکنند ولی هرگز نمیتوانند به طور کامل مانع از سوختگی ، تصادف و مسمومیت شوند) و اینکه انسان در انتخاب هرکدام مختار هست. میتواند خوبی و نیکی را انتخاب کند و روح خود را پرورش و رشد دهد و میتواند برعکس خود را تا حدی پایین بیاورد که از انسانیت به صفات حیوانی گرایش کند. پس وجدان نقش بازدارنده نداشته و صرفا اطلاع و اخطار دهنده است.ضمنا اگر میخواهید بگویید دین لازمه و مکمل وجدان هست ، نمیتونم قبول کنم چون به نظر شما کم هستند مسلمانی که معتاد شده ؟ یا کلا مسلمانی که کار گناه انجام میده ؟ چرا دین نمیتونه جلوگیری کنه از گناه؟

[=times new roman]پس انسان علاوه بر وجدانش تحت تاثیر دو عامل درونی و خارجی قرار دارد که متاثر از شهوات و علایق اوست که ما انرا شیطان میدانیم یعنی خوبی و بدی اگر دین و اخلاق نباشد تعریف مشخصی ندارد در یک جا عریان بودن مباح است و در جای دیگر جرم در یک جا تریاک کشیدن ازاد است و در جای دیگر ممنوع یک گروه همجنس بازی را جایز میدانند و یک گروه بد ترین گناه حال این انسان مختار چگونه باید خوب و بد را از هم تشخیص بدهد واقعاً بد چیست خوب کدام است ایا قانونی که هم جنس بازی را جایز میداند قابل اعتماد است ایا سربازی که بنا به دستور مافوقش هم نوع خود را میکشد کار بدی نکرده پس شرایط خوب و بد را تعیین میکند و کسی که دین ندارد چگونه میتواند تصمیم بگیرد و عمل کند ؟

وایسلی گوجا;353451 نوشت:
خب با مسلمان بودن، خطر احتمالی از مسیحیت و یهودیت و زرتشت و زوس و آپولو و Thor و هیولای اسپاگتی و "جــوجــو کبیر در ته دریا" کماکان وجود داره و راه فراری نیست

جالب است که دانشمندترین منکران وقتی پای نفی حقایق که می رسد حرفهای بچگانه می زنند
1- ادیان از یک منبع صادر شده اند
2- یهودیت و مسیحیت بازگشت به عدم اطمینان است
3- برای هیولای اسپاگتی دهها و صدها هشدار دهنده که نیامده هیچ یکی هم نیامده چرا باید بترسیم
4- اگر می گویند تبعیت از دین دفع ضرر قابل توجه احتمالی است بخاطر آنستکه دهها دین و شریعت و پیامبر آمده و نشانه های صدق هم همراهشان بوده و هست لذا این خطر بطور منطقی وجود دارد
هنر اندیشمند در رد اندیشه بزرگان نیست در فهم آن است

arisff;353509 نوشت:

من فکر می کنم منظور خدا در قرآن با چیزی که شما میگید فرق داره و فکر نمیکنم خدا در جایی از قرآن گفته باشه که هر بنده ای که عمل صالح انجام بده و خیرات کنه و حق الناس رو بجا بیاره ... چون نماز نخونده جایگاهش جهنمه. و اگر هم اینو گفته با عقل و حکمت و غفور و رحیم بودن خدا جور در نمیاد!

با سلام مجدد خدمت دوست عزیزمون
من سعی میکنم با یه مثال این موضوع رو برای شما جا بندازم.
در اسلام شرط قبولی اعمال دیگه قبولی نمازه
فرض کنید یه انسان بسیار متشخص از خارج از کشور برگرده ایران سوار ماشین شه و بیاد تو خیابون و یک پلیس جلوشو بگیره
افسر:لطفا گواهینامه رانندگی
شخص متشخص:این گذر ناممه من دیشب از امریکا اومدم شما لطف کنید گذرنامه ی منو ورق بزنید ویزای همه ی کشورای باحال دنیا توشه
افسر:بله شما بسیار شخص متشخصی هستید،لطفا گواهینامه
شخص متشخص:این کارت پزشکیمه من نشون نداده بودم نه؟من دکترم
افسر:خوب ماشاالله،گواهینامه
شخص متشخص:اوه من عضو کالج سلطنتی انگلستانم
افسر:خوب این دفعه 2 تا ماشاالله،گواهی نامه
افسر نمی گه کارتایی که تو نشون دادی بدرد نمی خوره می گه شرط عبور از این خیابان با ماشین گواهینامس
حالا سوال من از شما اینه ایا این افسر داره زور میگه؟؟؟اون میگه همه این کارتات خوبه می خوای من همه افسرای شهرو جمع کنم تا شب وایسیم اینجا،ماشااالله ماشاالله ماشاالله ،خیلی خوب ولی اگه گواهینامه نداری جناب ماشالله ماشاالله از ماشین پیادت میکنیم ماشینت با جرثقیل میره پارکینگ خودتم دادگاهی میشی.
سوال من اینه یه افسر رانندگی یه سازمان راهنمایی رانندگی می تونه قانون بذاره خدا اندازه سازمان راهنمایی و رانندگی هم اعتبار ندارد؟؟خوب خدا هم قانون گذاشته گفته شرط عبور از پل صراط نمازه نداری بدو جهنم افرین بچه ی خوب همه ی کارات خوبه حالا ما بخاطر کارای خوبت کمتر تو جهنم نگهت میداریم و بالاخره نماز نخوندی باید بری جهنم چون گواهینامه نداری
.
دوست عزیز اگه بحث شما سر حق بودن اسلام و مقایسش با ادیان دیگش من حاضرم به شما ثابت کنم هیچ دینی مثل اسلام و هیچ مذهبی به خوبی تشیع نیست اما اگه مشکل اصلی چیز دیگه ای هست بگید تا منه حقیر و بقیه بزگواران سعی کنیم تاحد توان و اطلاعاتمون کمک کنیم.
یا علی

arisff;353427 نوشت:
سلام و درود بر دوستانی که تا به اینجا در این تاپیک با من همراه شدن و به ارائه پاسخ در حد توان پرداختن.
با تشکر از هماهنگی جناب طاهر و پاسخ های کامل جناب اندیشمند و حامد عزیز .

باسلام خدمت شما و عرض ادب و احترام

دوست عزیز بهتر است مطالب شما را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم و بحث را پیش ببریم.

فرموده اید:

arisff;353427 نوشت:
من که در ایران زندگی می کنم و از اسلام و مبانی آن کاملا با خبر هستم ولی به دلایلی پیرو این دین نیستم.

به نظر بنده نکته مهم و کلیدی همین یک جمله است .این دلایلی که میفرمایید که شما به خاطر آنها از اسلام پیروی نمی کنید چه می باشد؟اگر طبق این دلایل شما قبول ندارید که اسلام حق است که همان سخنان گذشته که بیان شد مطرح خواهد شد البته اگر واقعا جاهل غیرمقصر باشید.
اما اگر قبول دارید که اسلام دین حق است پس ناگزیر به تبعیت ازآن هستیم و در آن صورت به ادامه سخنان شما می پردازیم که می فرمایید:

arisff;353427 نوشت:
تمامی این رفتارها خوب است و مسلمان و غیر مسلمان هم این ها را میداند و درک میکند ، و اتفاقا اسلام هم با تک تک آنها موافق هست و توصیه می کند. و تنها فرق من با یک مسلمان ، عمل نکردن به احکام (نماز - روزه - زکات و ...) و تعدادی از اصول ( اعتقاد به حضرت محمد (ص) و ...) دین اسلام است. و به همین دلیل رستگار نخواهم شد؟

درست می فرمایید که بسیاری از اعمال هستند که همه انسان ها خوب و بد آن ها را درک می کنند مانند بدی ظلم و خوب بودن عدالت اما کمی به ادامه سخن خود نظری افکنید و ببینید آیا تفاوت شمایی که می دانید اسلام حق است ولی از آن روی گردانید با مسلمانان فقط در نخواندن نماز و برخی دیگر از احکام است یا اینکه در اینجا تفاوتی بزرگ وجود دارد؟

روشن است که تفاوتی آشکار وجود دارد و آن نافرمانی و رویگردانی از خالق و هستی بخش است.عدم اطاعت از خدا و انجام دستورات او و ترک افعالی که او خواسته است باعث خسران انسان می شود و انسان را از راه رسیدن به کمال باز می دارد زیرا اوست که انسانرا آفریده و به کمال انسان آگاهی دارد و مسیرسعادت را در مقابل انسان قرار داده است.

همچنین انسان با عقل محدود خود نمی تواند به همه نیکی ها و بدی ها دست یابد بلکه نیازمند راهنمایی هایی از سوی خالق خود می باشد.

پس دوست عزیز در پاسخ این سخنان که فرمودید:

arisff;353427 نوشت:
کاری ندارم ، آیا آخرتی هست یا نه.
کاری ندارم ، خدایی وجود دارد یا نه.
کاری ندارم ، بهشت و جهنمی هست یا نه.
کاری ندارم ، از کجا آمده ام و به کجا خواهم رفت.
کاری ندارم ، فرشته ای نظاره گر اعمالم هست یا نه.
کاری ندارم ، برای کارهای خوبم پاداشی میگیرم یا نه.
کاری ندارم ، به خاطر کارهای اشتباهم مجازات می شوم یا نه.

انسانی که به انسانیت خود ارزش قائل باشد و در خود و جهان پیرامون خود تدبر کند باید به موارد بالا کار داشته باشد زیرا می فهمد بیهوده خلق نشده است و اینکه خالقی دارد که بی نیاز مطلق است و ما هستیم که نیازمند اوییم واو عالم به احوال ماست و راه سعادت را به ما نشان داده است .در نتیجه اگر کاری به آن نداشتیم چه بسیار چیزهایی که از دست داده ایم....

arisff;350915 نوشت:
-آیا از دیدگاه اسلام تمام انسان ها (مسلمان و غیر مسلمان) سرانجام بهشتی یا جهنمی خواهند بود؟

اگر خیر => پس تکلیف بقیه چیست؟
اگر بله =>پس فرق مسلمان ها و غیر مسلمان های وارد شده به بهشت در چیست؟(چه الزامی به مسلمان بودن برای ورود به بهشت وجود دارد؟)

برای روشن تر شدن موضوع مثالی میزنم.
انسانی در نظر بگیرید که دین واحد خودش را دارد (اعتقاداتش). او بسیار مهربان ، بخشنده و خوش رفتار با مردم است و هیچ کار ناپسندی انجام نمیدهد ؛ در عین حال نه مسلمان هست نه مسیحی نه زرتشتی و ... نه قرآنی می خواند و نه نمازی ... حتی نام این ادیان را هم نشنیده. آیا جایگاه او جهنم است؟


قطعا اینکه فرموده اید حتی نام این ادیان را نشنیده پس حجت بر او تمام نشده شده است. و کسی که حجت بر او تمام نشده است او نزد خدا همانند ما خواهد بود.

arisff;353447 نوشت:
سلام دوست من
الان این نکته رو تو تکمیل پیغام من گفتید یا در جواب اون؟
چون منم به همین موضوع اشاره کردم و گفتم که
به خاطر میوه های بهشتی ، کار خوب نکنیم
به خاطر وجود فرشته ها و ضیط اعمالمون کار خیر نکنیم
به خاطر وجود روز قیامت به فقیر کمک نکنیم

همه این ها رو فقط و فقط به خاطر اینکه موجودی به نام انسان هستیم انجام بدیم.

نخیر در ستش اینه که بخاطر خشنودی خدا و رضایت خدا این کار را انجام بدهیم

[=arial]

arisff;353509 نوشت:
من اعتقاد دارم هر انسانی قادر هست خوبی و بدی رو تشخیص بده (به طور ذاتی)
هر انسانی ذاتاً تمایل به انجام کارهای خیر و زندگی سالم داره
پس هر انسانی قادره به تنهایی و بدون تبعیت از هیچ دینی ، روح خودش رو ارتقاء بده و به کمال برسه و سعادتمند بشه

[=arial]2 تای اولی منطق قرانی است و گفته شما صحیح است و در دین و زندگی دبیرستان هم امده
اما اخری بنظر من شما هر کسی رو میتوانی با معصومین مقایسه کنید و ببنید که کدام سعادت مند تر اند؟و اینکه اگر انسان پایبند دینی نباشد و فقط کار خیر انجام بدهد این ارزشی است که خود تعیین کرده و میتواند آن را زیر پا بگذارد و کسی هم نمی تواند بگوید شما چرا این کار خوب را انجام ندادی؟!
ولی اگر در قالب دین باشد این ارزش قابل تغییر نیست و بهتر میتواند به ان عمل کند زیرا خشنودی پروردگارش برایش قابل اهمیت می باشد.
والسلام

mohamad7;353922 نوشت:
اگر انسان پایبند دینی نباشد و فقط کار خیر انجام بدهد این ارزشی است که خود تعیین کرده و میتواند آن را زیر پا بگذارد و کسی هم نمی تواند بگوید شما چرا این کار خوب را انجام ندادی؟!
ولی اگر در قالب دین باشد این ارزش قابل تغییر نیست و بهتر میتواند به ان عمل کند زیرا خشنودی پروردگارش برایش قابل اهمیت می باشد.
والسلام

ممنون از جواب های کوتاه و ساده تون

اینکه بگیم اعتقادات و تفکرات شخصی در گذر زمان ممکن است تغییر کند ولی اگر در قالب دین جلو بریم رفتار دچار دگرگونی نمیشه ، به نظر من کمی به دور از واقعیت و برداشتی متعصبانه از دین هست.
چون در نهایت دین هم عبارت است از مجموعه ای از اعتقادات. حالا این اعتقادات ممکنه جنبه شخصی داشته باشه یا به شکل دین در باور عوام باشه هر دو امکان لغزش و تغییر رو دارن.

حامد;353580 نوشت:
اگر تمام احتمالات مذکور را قبول داشته باشید اقتضای عقل تحقیق و جستجو درباره وجود یا عدم دین الهیاست چه اینکه در عدم جستجو ممکن است خسارتهای جبران ناپذیری به شما برسد لذا تا حد اطمینان باید تحقیق کنید

با عرض پوزش کمی تو نوشته شما تغییرات ایجاد کردم که منظورم رو بهتر بیان کنم.

احتمالات
احتمال یعنی ممکن است وجود داشته باشد یا نباشد پس:
به طور قطعی از وجودشان اطمینان ندارم . یعنی قضیه برام 50-50 هست. هیچکس هم نتونسته وجودشون رو اثبات یا رد کنه. فقط پیروان ادیان به خاطر اعتقادشون بی قید و شرط قبولش کردن.

اقتضای عقل = تحقیق و جستجودرباره وجود یا عدم دین الهی تحقیق و جستجو زمانی اقتضای عقل هست که اساسا بدونیم نتیجه ای در برخواهد داشت. مثلاً ما یک مسأله ریاضی داریم که میدونیم جواب داره ولی باید حلش کنیم تا جواب رو پیدا کنیم. یا مثلا یه فردی هست که یه بیماری داره و باید بگردیم ببینیم منشاء بیماری چی هست. اینجا ، تحقیق و جستجویی که فرمودید مصداق داره.
ولی یه موقع هست که اساساً هیچ پاسخ قطعی در کار نیست و هرچی تحقیق هم کنیم در بهترین حالت نهایتاً با یه پاسخ اعتقادی یا فلسفی روبرو میشیم که چون مثلا دین اسلام به فلان دلایل حق هست پس هرچی که گفته درسته یا اینکه ما انسانها که نباید الکی به دنیا آمده باشیم پس هدف داریم و خالقمون این هدف رو گذاشته و الی آخر.... به نظر من این استدلال کار آدمایی هست که به خاطر سهل انگاری و شاید کمی تنبلی ، از راه میان بر میرن و خودشون رو راحت میکنن. و جواب قطعی نیست.

حامد;353580 نوشت:
شما تصور کنید یک نفر بدون هیچ تجربه و شناختی به پرورش گیاهی دست بزند
خوب انتظار چیست ؟
انتظار هر اتفاقی را باید داشت
ممکن است از همان اول کاری کند دانه از بین برود
یا نهالش را بخشکاند
....

به نظر من تاریخچه زندگی بشری ، بهترین دستورالعمل برای پرورش دانه انسانی است و به تنهایی میتواند بگوید که هر اشتباهی چیست و به چه چیزی منجر میشه
مثلا تاریخ به ما میگه دزدی کار اشتباهی است و در نهایت دزد عاقبت بخیر نخواهد شد
غیبت کار غلطی هست و موجب دعوا و نزاع میشه
درغگو در نهایت رسوا میشه و....
که اتفاقا این نکات با قواعد و اصول بیشتر ادیان همپوشانی دارد.

و همین چیزها هست که باعث میشه من اسلام یا هر دین دیگه رو که دعوت به اعمال خوب میکنن ، یک دین ماورایی که از عالم غیب خبر میده ،ندونم و فکر میکنم فقط یه دسته بندی ساده و چکیده ای از اعمال بشر و عاقبت انجام اون اعمال هست. که در طول تاریخ رخ داده و مثلا قرآن همه اون ها رو با داستانشون (هابیل و قابیل) عنوان کرده و در نهایت یه نتیجه گیری کرده و از دل نتیجه گیری ها ، احکام و اصول دین بیرون اومده. که 100% درست و راه گشا هستن چون از دل تاریخ بیرون اومده ولی معجزه و فرازمینی هم نیستن.

arisff;354261 نوشت:
ممنون از جواب های کوتاه و ساده تون

اینکه بگیم اعتقادات و تفکرات شخصی در گذر زمان ممکن است تغییر کند ولی اگر در قالب دین جلو بریم رفتار دچار دگرگونی نمیشه ، به نظر من کمی به دور از واقعیت و برداشتی متعصبانه از دین هست.
چون در نهایت دین هم عبارت است از مجموعه ای از اعتقادات. حالا این اعتقادات ممکنه جنبه شخصی داشته باشه یا به شکل دین در باور عوام باشه هر دو امکان لغزش و تغییر رو دارن.

البته دین وسیله سعادت است گرچه نظر شما محترمه ولی برای روشن تر شدن می توانید یک تغییر که در دین حضرت محمد(ص) تا حالا انجام شده را نام ببرید.

mohamad7;353919 نوشت:
نخیر در ستش اینه که بخاطر خشنودی خدا و رضایت خدا این کار را انجام بدهیم

اندیشمند;353894 نوشت:
عدم اطاعت از خدا و انجام دستورات او و ترک افعالی که او خواسته است باعث خسران انسان می شود و انسان را از راه رسیدن به کمال باز می دارد زیرا اوست که انسانرا آفریده و به کمال انسان آگاهی دارد و مسیرسعادت را در مقابل انسان قرار داده است.

همچنین انسان با عقل محدود خود نمی تواند به همه نیکی ها و بدی ها دست یابد بلکه نیازمند راهنمایی هایی از سوی خالق خود می باشد.

m001;353675 نوشت:
دوست عزیز اگه بحث شما سر حق بودن اسلام و مقایسش با ادیان دیگش من حاضرم به شما ثابت کنم هیچ دینی مثل اسلام و هیچ مذهبی به خوبی تشیع نیست اما اگه مشکل اصلی چیز دیگه ای هست بگید تا منه حقیر و بقیه بزگواران سعی کنیم تاحد توان و اطلاعاتمون کمک کنیم.


دوستان لطفاً در پاسخ هایی که (بر من منت میذارید) و ارسال میفرمایید این نکته مهم رو در نظر داشته باشد که با کسی درحال تبادل نظر هستین که فعلا هیچ اعتقادی به هیچ دینی ، خدایی ، آخرتی و... ندارد و از این زاویه به موضوع نگاه کنید.

mohamad7;354315 نوشت:
البته دین وسیله سعادت است گرچه نظر شما محترمه ولی برای روشن تر شدن می توانید یک تغییر که در دین حضرت محمد(ص) تا حالا انجام شده را نام ببرید.

مسلماً هیچ تغییری در خود دین ایجاد نشده و نباید هم بشه و فقط صاحب دین (کسی که دین رو آورده و رواج داده) در اون تغییراتی ایجاد کنه.

مثلا من امروز یه دینی بیارم که یه قاعده بیشتر نداره اونم اینه که دروغ کار بدیه و نباید انجام بشه
خب تا دنیا پابرجاست این قاعده در دینی که من آوردم ، تغییر نمیکنه!

mohamad7;354315 نوشت:
یک تغییر که در دین حضرت محمد(ص) تا حالا انجام شده را نام ببرید.

نه تنها در دین اسلام که مد نظر شماست ، بلکه نه در زرتشت و مسیحیت ، تغییر رویکرد اساسی و بنیادینی وجود نداره. و همون قواعدی که هزاران سال حتی قبل اسلام رعایت میشد ، امروز هم توسط پیروان آن دین عمل میشن. با این حال نمی دونم چرا همچین چیزی مطرح کردید ؟ چون برداشت من از نوشته شما

mohamad7;353922 نوشت:
و اینکه اگر انسان پایبند دینی نباشد و فقط کار خیر انجام بدهد این ارزشی است که خود تعیین کرده و میتواند آن را زیر پا بگذارد و کسی هم نمی تواند بگوید شما چرا این کار خوب را انجام ندادی؟!
ولی اگر در قالب دین باشد این ارزش قابل تغییر نیست و بهتر میتواند به ان عمل کند زیرا خشنودی پروردگارش برایش قابل اهمیت می باشد.

این بود که : کسی که از عقاید خودش پیروی میکنه ممکنه عقایدش تغییر کنه و دیگه به اونا پایبند نباشه ولی کسی که از دین پیروی میکنه هیچوقت از ارزش های اون دین فاصله نمیگیره و تغییری تو رفتار و افکارش پیدا نمیشه.

و در جواب این استدلال شما گفتم که همانطور که در اعتقادات شخصی تغییر به وجود میاد ، اگر دین رو هم مجموعه ای از اعتقادات نزد عموم مردم بدونیم ، باز هم چون از جنس اعتقاد هستن پس ممکنه تغییر کنن. ولی شاید کمی بد توضیح دادم و منظورم ، ایجاد تغییر در خود دین نیست؛ در عقاید پیروان اون دین هست. مثلا من اگه تا دیروز مسیحی بودم ، ممکنه امروز مسلمان بشم یا ... که فکر نمیکنم شما با این قضیه مخالف باشین . پس به طور خلاصه :
ارزش های یک دین ثابت است و تغییر نمیکند ( حق با شماست) ولی به این معنی نیست که عقیده ای که به آن ارزش ها وجود داشت ، نیز تغییر نکند.

اندیشمند;353894 نوشت:
.این دلایلی که میفرمایید که شما به خاطر آنها از اسلام پیروی نمی کنید چه می باشد؟اگر طبق این دلایل شما قبول ندارید که اسلام حق است که همان سخنان گذشته که بیان شد مطرح خواهد شد البته اگر واقعا جاهل غیرمقصر باشید.

به طور خلاصه میتونم بگم هنوز خیلی از مواردی که در اسلام مطرح شده برای من جای سوال و ابهام هست. که همونطور که در عنوان تاپیک و پست اول گفتم ، تک تک موارد رو به مرور بیان خواهم کرد. البته بسیاری از موارد رو هم در جواب دوستانی که لطف میکنن نکاتی رو متذکر میشن ، در لابه لای ارسال ها مطرح کردم. مثلا مورد زیر:

arisff;354305 نوشت:
به نظر من تاریخچه زندگی بشری ، بهترین دستورالعمل برای پرورش دانه انسانی است و به تنهایی میتواند بگوید که هر اشتباهی چیست و به چه چیزی منجر میشه
مثلا تاریخ به ما میگه دزدی کار اشتباهی است و در نهایت دزد عاقبت بخیر نخواهد شد
غیبت کار غلطی هست و موجب دعوا و نزاع میشه
درغگو در نهایت رسوا میشه و....
که اتفاقا این نکات با قواعد و اصول بیشتر ادیان همپوشانی دارد.

و همین چیزها هست که باعث میشه من اسلام یا هر دین دیگه رو که دعوت به اعمال خوب میکنن ، یک دین ماورایی که از عالم غیب خبر میده ،ندونم و فکر میکنم فقط یه دسته بندی ساده و چکیده ای از اعمال بشر و عاقبت انجام اون اعمال هست. که در طول تاریخ رخ داده و مثلا قرآن همه اون ها رو با داستانشون (هابیل و قابیل) عنوان کرده و در نهایت یه نتیجه گیری کرده و از دل نتیجه گیری ها ، احکام و اصول دین بیرون اومده. که 100% درست و راه گشا هستن چون از دل تاریخ بیرون اومده ولی معجزه و فرازمینی هم نیستن.


اندیشمند;353894 نوشت:
آیا تفاوت شمایی که می دانید اسلام حق است ولی از آن روی گردانید با مسلمانان فقط در نخواندن نماز و برخی دیگر از احکام است یا اینکه در اینجا تفاوتی بزرگ وجود دارد؟

روشن است که تفاوتی آشکار وجود دارد و آن نافرمانی و رویگردانی از خالق و هستی بخش است.عدم اطاعت از خدا و انجام دستورات او و ترک افعالی که او خواسته است باعث خسران انسان می شود و انسان را از راه رسیدن به کمال باز می دارد زیرا اوست که انسانرا آفریده و به کمال انسان آگاهی دارد و مسیرسعادت را در مقابل انسان قرار داده است.

همانطور که پیشتر اشاره کردم فعلاً در مورد حق بودن یا نبودن دینی نظری ندارم و انتخابی نکردم. پس اگه بخواییم از پایه شروع کنیم پس فعلاً خدایی هم در حال حاضر برای من وجود نداره.

اندیشمند;353894 نوشت:
انسانی که به انسانیت خود ارزش قائل باشد و در خود و جهان پیرامون خود تدبر کند باید به موارد بالا کار داشته باشد زیرا می فهمد بیهوده خلق نشده است و اینکه خالقی دارد که بی نیاز مطلق است و ما هستیم که نیازمند اوییم واو عالم به احوال ماست و راه سعادت را به ما نشان داده است .در نتیجه اگر کاری به آن نداشتیم چه بسیار چیزهایی که از دست داده ایم...

زمانی که به خود و جهان پیرامونم نگاه میکنم متوجه اختلاف فراوانم با حیوانات می شوم و ارزش دادن به انسانیتم رو به طریق دیگری ادا کردم و گفتم اگر که من انسانم پس باید انسانی رفتار کنم و نه حیوانی. و هنوز جای خالی خالقی در این میان پیدا نکردم.

اندیشمند;353894 نوشت:
انسانی که به انسانیت خود ارزش قائل باشد و در خود و جهان پیرامون خود تدبر کند باید به موارد بالا کار داشته باشد

میخوام که کار داشته باشم ولی وقتی هیچ پاسخ صریح و قطعی برایشان وجود ندارد ، چه فایده دارد که خودم رو درگیر سوالات بی جواب تاریخ بشری کنم؟؟؟

فتا 1;353604 نوشت:
پس انسان علاوه بر وجدانش تحت تاثیر دو عامل درونی و خارجی قرار دارد که متاثر از شهوات و علایق اوست که ما انرا شیطان میدانیم یعنی خوبی و بدی اگر دین و اخلاق نباشد تعریف مشخصی ندارد در یک جا عریان بودن مباح است و در جای دیگر جرم در یک جا تریاک کشیدن ازاد است و در جای دیگر ممنوع یک گروه همجنس بازی را جایز میدانند و یک گروه بد ترین گناه حال این انسان مختار چگونه باید خوب و بد را از هم تشخیص بدهد واقعاً بد چیست خوب کدام است ایا قانونی که هم جنس بازی را جایز میداند قابل اعتماد است ایا سربازی که بنا به دستور مافوقش هم نوع خود را میکشد کار بدی نکرده پس شرایط خوب و بد را تعیین میکند و کسی که دین ندارد چگونه میتواند تصمیم بگیرد و عمل کند ؟

به نظر من خوبی و بدی به طور کلی به دو روش کاملاً قابل تشخیص است:

  1. گروه اول مواردی هستند که خوب یا بد بودن آنها تقریبا بدیهی و روشن هست. (مثال بد : ظلم و ستمگری - مثال خوب : کمک به هم نوع)
  2. گروه دوم مواردی است که به سادگی قابل تشخیص در نگاه اول نیست. در این موارد بهترین راهنما تجربه های مشابه در طول تاریخ بشر است. اگر این تجارب ، عاقبت مثبت و سرانجام خوش و متعالی داشت یعنی در دسته رفتارهای خوب بوده وگرنه نبایستی به آن عمل کرد.(مثال : همجنس گرایی ==> در طول تاریخ قبیله های همجنس گرا وجود داشته و ازبین رفته اند یا به حدی منزوی و محدود شده اند که از بدنه جامعه بشریت خارج هستند // با یک مطالعه ساده در سرانجام این قبایل و گروه ها ، به راحتی میتوان پی برد که آیا این رفتار در نهایت باعث رشد و تعالی این قبیله شده یا آنها را رو به زوال کشانده.///در مورد عادات به مواد مخدر هم عاقبت گروه مصرف کننده، کاملا شفاف و مشخص است)


اگه کمی دقت کنیم میبینیم که بسیاری از گرفتاری های جامعه امروزی که قبلا وجود نداشتند (مثلا دوستیابی اینترنتی) و منجر به وضع احکام جدید و یا صدور فتواها میشود دقیقا به این روش سنجیده میشوند ولی به ظاهر با مفاهیم قرآنی و احادیث مرتبط میگردند.
یعنی اول بررسی میکنن ببینن مثلا فلان رفتار فایده داشته یا ضرر داشته.
اگر فایده داشته مطالبی از قرآن و احادیث در نکوهش غیر مستقیم آن رفتار بیان می شود
اگر که نه ، برعکس مورد بالا اتفاق می افتد.

همچنین در مورد دستور از طرف فرمانده یا قوانین ، به نظر من هردو ، حالت اجبار به انجام داشته و لزوما دلخواه یا طبق عقاید اجرا کننده آن ها نیست.

arisff;354305 نوشت:
احتمالات
احتمال یعنی ممکن است وجود داشته باشد یا نباشد پس:
به طور قطعی از وجودشان اطمینان ندارم . یعنی قضیه برام 50-50 هست. هیچکس هم نتونسته وجودشون رو اثبات یا رد کنه. فقط پیروان ادیان به خاطر اعتقادشون بی قید و شرط قبولش کردن.

اقتضای عقل = تحقیق و جستجودرباره وجود یا عدم دین الهی تحقیق و جستجو زمانی اقتضای عقل هست که اساسا بدونیم نتیجه ای در برخواهد داشت. مثلاً ما یک مسأله ریاضی داریم که میدونیم جواب داره ولی باید حلش کنیم تا جواب رو پیدا کنیم. یا مثلا یه فردی هست که یه بیماری داره و باید بگردیم ببینیم منشاء بیماری چی هست. اینجا ، تحقیق و جستجویی که فرمودید مصداق داره.
ولی یه موقع هست که اساساً هیچ پاسخ قطعی در کار نیست و هرچی تحقیق هم کنیم در بهترین حالت نهایتاً با یه پاسخ اعتقادی یا فلسفی روبرو میشیم که چون مثلا دین اسلام به فلان دلایل حق هست پس هرچی که گفته درسته یا اینکه ما انسانها که نباید الکی به دنیا آمده باشیم پس هدف داریم و خالقمون این هدف رو گذاشته و الی آخر.... به نظر من این استدلال کار آدمایی هست که به خاطر سهل انگاری و شاید کمی تنبلی ، از راه میان بر میرن و خودشون رو راحت میکنن. و جواب قطعی نیست.


سلام
اولا احتمال به حسب افراد فرق داره ممکنه برای کسی 50-50 باشه برای یکی 70-30
ثانیا
پیروان ادیان دلایل کافی برای پذیرش دین دارند شما نباید وضعیت خود را به دیگران تسری دهید
ثالثا در خصوص پیگیری جواب هم نسبت افراد فرق میکنه برخی به گمان برخی به اطمینان برخی به یقین و برخی به شهود حق و حقیقت میرسند لذا تصور عدم نتیجه پیگیری اینجا معنایی ندارد

arisff;354305 نوشت:
به نظر من تاریخچه زندگی بشری ، بهترین دستورالعمل برای پرورش دانه انسانی است و به تنهایی میتواند بگوید که هر اشتباهی چیست و به چه چیزی منجر میشه
مثلا تاریخ به ما میگه دزدی کار اشتباهی است و در نهایت دزد عاقبت بخیر نخواهد شد
غیبت کار غلطی هست و موجب دعوا و نزاع میشه
درغگو در نهایت رسوا میشه و....
که اتفاقا این نکات با قواعد و اصول بیشتر ادیان همپوشانی دارد.

و همین چیزها هست که باعث میشه من اسلام یا هر دین دیگه رو که دعوت به اعمال خوب میکنن ، یک دین ماورایی که از عالم غیب خبر میده ،ندونم و فکر میکنم فقط یه دسته بندی ساده و چکیده ای از اعمال بشر و عاقبت انجام اون اعمال هست. که در طول تاریخ رخ داده و مثلا قرآن همه اون ها رو با داستانشون (هابیل و قابیل) عنوان کرده و در نهایت یه نتیجه گیری کرده و از دل نتیجه گیری ها ، احکام و اصول دین بیرون اومده. که 100% درست و راه گشا هستن چون از دل تاریخ بیرون اومده ولی معجزه و فرازمینی هم نیستن.


اولا تجربه بشری وسیعتر از آنست که هر فرد امکان تحقیق داشته باشد
ثانیا
خوب و بد امور را در تجربه بشری با چه بسنجیم با عقل با عرف ؟ اگر یک نفر بگوید دزدی خوب است چون دزدان زیادی زندگی خوبی بعد از سرقتهای خود داشتند و حتی به اعمال نیک و خیراندیشانه مبادرت کردند شما با کدام معیار اورا رد می کنید ؟
ثالثا نحوه بیانتان در خصوص غیر فرازمینی بودن قرآن و سایر کتب آسمانی به نوعی
قضاوت بدون تحقیق شبیه است تا واقعیت گرایی چون بطور مثال محمد ص اصلا درس نخوانده بود و در میان بی سواد ترین و بی فرهنگ ترین ملتها زندگی می کرد پیش هیچ عالمی یا تاریخ دانی درس نخواند و هیچ استادی نداشت آنوقت چگونه می تواند چنین دقیق و عمیق و بی عیب مسائل معرفتی و اخلاقی و حقوقی را تنظیم کند اگر فرض را بر عدم وحی هم بگیریم مطمئنا اینجا یک اتفاق کاملا غیر عادی افتاده است حال اگر آنرا به ادعای وحی خود پیامبر ص و سایر معجزاتش منضم کنیم دیگر راهی برای فرا زمینی دانستن آن باقی نمی ماند
ظاهرا شما علاقه مندید بدون در نظر گرفتن واقعیت بلکه بی اعتنا به نقلها و باورها به یک قضاوت مسوولیت گریزانه دست بزنید . امیدوارم اینطور نباشد چون
با ظن و گمان انسان از حقیقت بی نیاز نمی شود
والله الهادی الموفق

[quote=arisff;354324]نه تنها در دین اسلام که مد نظر شماست ، بلکه نه در زرتشت و مسیحیت ، تغییر رویکرد اساسی و بنیادینی وجود نداره. و همون قواعدی که هزاران سال حتی قبل اسلام رعایت میشد ، امروز هم توسط پیروان آن دین عمل میشن. با این حال نمی دونم چرا همچین چیزی مطرح کردید ؟ چون برداشت من از نوشته شما

با سلام مجدد خدمت دوست گرامی
دوست عزیر منظورتون از تغییر رویکرد اساسی و بنیادین چیه؟اینکه در قرن 3 میلادی در شورای کنستانتین از 104 تا انجیل موجود 100 تارو دور میندازنو فقط 4 تارو نگه میدارن یکی از 100 کتابی که دور انداخته شد انجیل بارناوا بود که توش نوشته بود مسیح به صلیب کشیده نشده و عیسی به اسمان رفته اینا جز اصلی ترین اعتقادات مسیحیان که به تحریف کشیده شدن(تقریبا اصلی ترین شخص در تحریف اقای پولس هستن که حتی امامان منا در مورد تحریفگری ایشون روایت دارن) ولی برای اثبات خدایی بودن این ادیان هنوز هم که هنوزه میشه اسم پیامبر اسلامو در توراتو و انجیل پیدا کرد این دلیل بر این داره که خدا در این کتب از امدن شخصی حرف زده که چندین قرن بعد قراره بیاد و غیر خدا کسی قادر به این کار نیست.اما چون می دونم از این راه اثبات شما کلی ان قلت به مطلب وارد می کنی قصد دارم از یه راه بهتر براتون اثبات کنم خدا وجود داره (یک راه عقلی که دیگه حرفی درش نباشه نه با فلسفه)امیدوارم حقیقتا دنبال پیدا کردن حق و سوالتون باشید.

به نظرم خود خدا جواب این سوالو برای ما گذاشته از طریق اخرین فرستادش و از طریق معجزه قران که برای تمام دوران و زمانهاست و این نیست که حتما باید در کنار پیامبر می بودی تا معجزه های ایشان را به چشم ببینی بلکه با قران که معجزه ای برای تمام دوران هست می توان به حق بودن قران و وجود خدا پی برد.
شما یه تحقیق در مورد مواردی که در قران امده و علم روز تازه بهش دست یافته بکن بعد متوجه میشی که عقلا غیر ممکنه این حرفارو یه انسان 1400 سال پیش زده باشه و دیگه نیازی نیست که به خودتون زحمت بدید و دلایل فلسفی بیارید.
برای مطالعه در این زمینه می تونید به این وبلاگ مراجعه نمایید.
http://eajazquran14.blogfa.com/post/19
یا علی

arisff;354324 نوشت:
ارزش های یک دین ثابت است و تغییر نمیکند ( حق با شماست) ولی به این معنی نیست که عقیده ای که به آن ارزش ها وجود داشت ، نیز تغییر نکند.

شما کلا چی میخوایید خدا رو براتون ثابت کنیم،اخرت رو،پیامبر رو،شبهه داری چی؟

حامد;354355 نوشت:
اولا احتمال به حسب افراد فرق داره ممکنه برای کسی 50-50 باشه برای یکی 70-30

سلام
فکر میکنم به روشنی ذکر کردم که برای من (برام) 50-50 هست. با این حال ممنون از تذکرتون

حامد;354355 نوشت:
ثانیا پیروان ادیان دلایل کافی برای پذیرش دین دارند شما نباید وضعیت خود را به دیگران تسری دهید

قطعا همین طور هست و قصد توهین نبود. ولی باید قبول کرد که بسیاری از باورهای پیروان ادیان به صورت زیر شکل میگیره:
  1. شخص A میگه ، انجام کارهای B,C,D,E,F ، درست و پسندیده هست.
  2. درست بودن انجام این کارها با عقل منم جور درمیاد و به نظرم A داره درست میگه.
  3. چون شخص A داره حرف درستی میزنه پس من بهش ایمان میارم و باورش دارم.
  4. حالا A میگه x وجود داره ولی شما نمیبینی.
  5. منم چون به A ایمان دارم که هرچی میگه درسته ، پس این مورد آخر رو هم درست میگه و شاید من توانایی درکش رو ندارم. پس قبول میکنم x وجود داره.
حالا این نحوه استدلال درست هست یا غلط ، نظری ندارم.

حامد;354355 نوشت:
اولا تجربه بشری وسیعتر از آنست که هر فرد امکان تحقیق داشته باشد

درسته که بشر تاریخ طولانی پشت سر گذاشته ولی تجربه های یکسانی در موارد مشابه بدست آورده.
داستان چوپان دروغگو رو همگی تو دوران دبستان خوندیم و یادمون میاد که عاقبت این چوپان چی شد؟
به نظرم همین داستان کوتاه برای قبول اینکه دروغ کار اشتباهی هست ، کافیه و نیازی به مطالعه کل تاریخ بشری نیست.
خود قرآن هم برای بیان درستی یا نادرستی برخی اعمال ، به داستان های تاریخی متوسل شده.

حامد;354355 نوشت:
ثانیا خوب و بد امور را در تجربه بشری با چه بسنجیم با عقل با عرف ؟ اگر یک نفر بگوید دزدی خوب است چون دزدان زیادی زندگی خوبی بعد از سرقتهای خود داشتند و حتی به اعمال نیک و خیراندیشانه مبادرت کردند شما با کدام معیار اورا رد می کنید ؟

پاسخ سوال شما روشن است ! نه با عقل نه با عرف ، بلکه با نتیجه ی حاصل شده و تأثیر نهایی عمل که فقط با گذشت زمان مشخص می شود.
بر اساس گفته من ، اگر معیار سنجش را تجربه بشری قرار دهیم ، مسلماً بایستی تمام جوانب را در نظر بگیریم. کسی که دزدی میکنه خب معلومه که با دستاوردهاش زندگیش تا یه مدت بهتر میشه ولی اگه کمی از زاویه بالاتر به موضوع نگاه کنیم:
  • آیا تا آخر عمر در ترس زندگی نخواهد کرد؟
  • آیا با دزدی ، زندگی متضرر شدگان را با مشکل مواجه نمیکند؟
  • آیا دزدی حتی با هدف خیرات ، در صورت شایع شدن ، قدرت مولد و کار را از جامعه نمیگیرد؟
  • پاسخ همه این موارد با گذشت زمان در طول تاریخ روشن شده و کاملا مشخص است.
حالا برگردیم به معیار قرآن و اسلام و همین مثالی که شما مطرح کردید. نظر قرآن در مورد رابین هود که از اغنیا و ثروتمندان نزدیک به حکومت استبدادی ، دزدی میکرد و در اختیار فقرا قرار میداد چیست؟
  • آیا بایستی دست او را قطع کرد؟
  • آیا کار او اساساً دزدی نبوده؟ و اتفاقا خیلی هم خوب بود؟
  • پس می بینیم که نمیشه حکم کلی داد و حسب هر مورد باید جداگانه بررسی بشه.
ولی تاریخ به روشنی مشخص میکنه که کار او در آن برهه زمانی کاملا درست و لازم بود و تأثیر سوء نداشت.

m001;354390 نوشت:
با سلام مجدد خدمت دوست گرامی
دوست عزیر منظورتون از تغییر رویکرد اساسی و بنیادین چیه؟اینکه در قرن 3 میلادی در شورای کنستانتین از 104 تا انجیل موجود 100 تارو دور میندازنو فقط 4 تارو نگه میدارن یکی از 100 کتابی که دور انداخته شد انجیل بارناوا بود که توش نوشته بود مسیح به صلیب کشیده نشده و عیسی به اسمان رفته اینا جز اصلی ترین اعتقادات مسیحیان که به تحریف کشیده شدن(تقریبا اصلی ترین شخص در تحریف اقای پولس هستن که حتی امامان منا در مورد تحریفگری ایشون روایت دارن) ولی برای اثبات خدایی بودن این ادیان هنوز هم که هنوزه میشه اسم پیامبر اسلامو در توراتو و انجیل پیدا کرد این دلیل بر این داره که خدا در این کتب از امدن شخصی حرف زده که چندین قرن بعد قراره بیاد و غیر خدا کسی قادر به این کار نیست.

درود بر شما
منظور من از تغییر رویکرد اساسی ، تغییر در اعتقادات هست مثلاً بیشتر مسائلی که ما گناه میدونیم اون ها هم میدونن و تغییری نکرده ولی خب میگن که حضرت عیسی جور گناه اونا رو میکشه و ...
حالا اینکه مسیح به صلیب کشیده شده یا به آسمان رفته ، چه فرقی میکنه؟
مثل این میمونه که مسلمان ها یه سری میگن حضرت علی بعد محمد (ص) امام بوده و یک سری میگن امامت از دوران قبلترش شروع شده و شخص دیگه ای بوده که خودتون جزئیاتش رو بهتر میدونید.
ولی اساس نماز و ... در کلیات تغییری نکرده.

m001;354390 نوشت:
به نظرم خود خدا جواب این سوالو برای ما گذاشته از طریق اخرین فرستادش و از طریق معجزه قران که برای تمام دوران و زمانهاست و این نیست که حتما باید در کنار پیامبر می بودی تا معجزه های ایشان را به چشم ببینی بلکه با قران که معجزه ای برای تمام دوران هست می توان به حق بودن قران و وجود خدا پی برد.
شما یه تحقیق در مورد مواردی که در قران امده و علم روز تازه بهش دست یافته بکن بعد متوجه میشی که عقلا غیر ممکنه این حرفارو یه انسان 1400 سال پیش زده باشه و دیگه نیازی نیست که به خودتون زحمت بدید و دلایل فلسفی بیارید.
برای مطالعه در این زمینه می تونید به این وبلاگ مراجعه نمایید.
http://eajazquran14.blogfa.com/post/19

حامد;354355 نوشت:
ثالثا نحوه بیانتان در خصوص غیر فرازمینی بودن قرآن و سایر کتب آسمانی به نوعی قضاوت بدون تحقیق شبیه است تا واقعیت گرایی چون بطور مثال محمد ص اصلا درس نخوانده بود و در میان بی سواد ترین و بی فرهنگ ترین ملتها زندگی می کرد پیش هیچ عالمی یا تاریخ دانی درس نخواند و هیچ استادی نداشت آنوقت چگونه می تواند چنین دقیق و عمیق و بی عیب مسائل معرفتی و اخلاقی و حقوقی را تنظیم کند اگر فرض را بر عدم وحی هم بگیریم مطمئنا اینجا یک اتفاق کاملا غیر عادی افتاده است حال اگر آنرا به ادعای وحی خود پیامبر ص و سایر معجزاتش منضم کنیم دیگر راهی برای فرا زمینی دانستن آن باقی نمی ماند
ظاهرا شما علاقه مندید بدون در نظر گرفتن واقعیت بلکه بی اعتنا به نقلها و باورها به یک قضاوت مسوولیت گریزانه دست بزنید . امیدوارم اینطور نباشد چون با ظن و گمان انسان از حقیقت بی نیاز نمی شود

من ابتدای این تاپیک رو با 2 سوال شروع کردم که اولی در پست اول مشخص است و دومی که مهمتر بود در مورد اعجاز قرآن بود که به تشخیص جناب طاهر عزیز بایستی هرسوال در تاپیک جداگانه مطرح و پاسخ داده شود یا اینکه صبر کنم تا پاسخ سوال اول داده شود و بعدا سوال دوم مطرح شود. و حالا فکر میکنم موقع مناسبی هست که سوال دوم مطرح شود. لذا تاپیک جداگانه ای ایجاد و سوال دوم رو اضافه میکنم. و به محض تأیید از جانب مدیران ، آدرس تاپیک در همین جا اطلاع رسانی میکنم.

در مورد سوال اول هم باید تشکر صمیمانه کنم از همه دوستانی که به من کمک کردن:Gol::Gol: و برای قانع کردنم وقت گذاشتن:hamdel:. قطعا مسائل جالبی مطرح شد ولی شخصا به جمع بندی درستی نرسیدم. و امیدوارم در ادامه مسئله روشن تر بشود.:Motehayer:

arisff;355135 نوشت:
درود بر شما
منظور من از تغییر رویکرد اساسی ، تغییر در اعتقادات هست مثلاً بیشتر مسائلی که ما گناه میدونیم اون ها هم میدونن و تغییری نکرده ولی خب میگن که حضرت عیسی جور گناه اونا رو میکشه و ...
حالا اینکه مسیح به صلیب کشیده شده یا به آسمان رفته ، چه فرقی میکنه؟
مثل این میمونه که مسلمان ها یه سری میگن حضرت علی بعد محمد (ص) امام بوده و یک سری میگن امامت از دوران قبلترش شروع شده و شخص دیگه ای بوده که خودتون جزئیاتش رو بهتر میدونید.
ولی اساس نماز و ... در کلیات تغییری نکرده.

با سلام
موضوع اول اینکه اول بگید با استدلالی که اوردم مشکلی که ندارید و براتون اثبات شد خدایی وجود داره یا نه؟
اتفاقا این چیزا که شما فرمودید خیلی در جهان بینی و نوع نگرش مسلمان یا مسیحی تاثیر می ذاره و برای مثال همین ها باعث شده شیعیان یه جور وضو بگیرن و نماز بخونن و سنی ها جور دیگر و این مسائل به صورت زنجیروار به هم متصلند
حالا من قصد ندارم بحث رو خیلی دینی کنم چون شما اول باید خدارو قبول کنید بعد در مورد اسلام با هم صحبت میکنیم و بعد در مورد مذهب پله پله

پس خواهش دارم پله پله شبهاتتونو مطرح کنید که دوستانی که قصد دارن جوابی بدن گیج نشن
اگه مسئله اعتقاد به خدا حل شده مسئله بعدیتونو مطرح کنید اگه نه بگید کجا براتون قابل درک نیست
یا علی

mohamad7;354411 نوشت:
شما کلا چی میخوایید خدا رو براتون ثابت کنیم،اخرت رو،پیامبر رو،شبهه داری چی؟

m001;354390 نوشت:
امیدوارم حقیقتا دنبال پیدا کردن حق و سوالتون باشید.

حامد;354355 نوشت:
ظاهرا شما علاقه مندید بدون در نظر گرفتن واقعیت بلکه بی اعتنا به نقلها و باورها به یک قضاوت مسوولیت گریزانه دست بزنید . امیدوارم اینطور نباشد چون با ظن و گمان انسان از حقیقت بی نیاز نمی شود

خب میبینم که بعضی ها کمی از دستم خسته شدن و به کنایه هم این قضیه رو نشون می دن.:Ealam:
ولی انصافاً قصد من همونطور که از اول گفتم حقیقت یابی هست و بس.
چون اگه غیر از این بود ، چه زیاده سایت ها و وبلاگ هایی که دنبال زیر سوال بردن همه چی هستن و میتونستم اینا رو اونجا مطرح کنم و کلی به به و چه چه می کردن. ولی اومدم جایی اینو میگم که تقریبا همه کاربراش در جبهه مقابل من قرار دارن.
و هر کسی یه روشی برای قبول چیزی داره ، روش من اینه که چیزی رو قبول نمیکنم مگر اینکه نتونم رَدِش کنم.
مثل این میمونه که به به طور پیشفرض به هیچکس اعتماد ندارم مگر اینکه کاری کنه که اعتمادم جلب بشه.

m001;355149 نوشت:
موضوع اول اینکه اول بگید با استدلالی که اوردم مشکلی که ندارید و براتون اثبات شد خدایی وجود داره یا نه؟

اگر منظورتون از استدلال ، همون اشاره های تورات و انجیل به اسم خاصی هست ، باید منو به خاطر اطلاعات محدودم ببخشید و کمی در این مورد راهنمایی بفرمایید که :
  1. در کدام قسمت از این کتاب ها و چطور به این نام اشاره شده؟ (چون میدونید اشاره داریم تا اشاره)
  2. آیا این اشاره ها در اکثر نسخه های تورات و انجیل آمده یا در تعداد محدودی ؟ (به لحاظ تحریف شدگی عرض میکنم)
  3. اگر براتون مقدوره اون قسمت ها رو اینجا بیان بفرمایید یا یه منبع معتبر در این رابطه معرفی کنید.
اگر نکته ای که میفرمایید از همه لحاظ اوکی باشه و اصطلاحاً مو لا درزش نره ، نکته جالبیست و میشه راجع بهش فکر و تحقیق کرد.

من این صفحات رو در رابطه با استدلال شما پیدا کردم و خوندم ولی متأسفانه هیچ اشاره روشنی حتی به نام محمد (ص) هم نشده و در بهترین حالت فقط صفاتی توصیف شده!

arisff;355130 نوشت:
قطعا همین طور هست و قصد توهین نبود. ولی باید قبول کرد که بسیاری از باورهای پیروان ادیان به صورت زیر شکل میگیره:

شخص A میگه ، انجام کارهای B,C,D,E,F ، درست و پسندیده هست.
درست بودن انجام این کارها با عقل منم جور درمیاد و به نظرم A داره درست میگه.
چون شخص A داره حرف درستی میزنه پس من بهش ایمان میارم و باورش دارم.
حالا A میگه x وجود داره ولی شما نمیبینی.
منم چون به A ایمان دارم که هرچی میگه درسته ، پس این مورد آخر رو هم درست میگه و شاید من توانایی درکش رو ندارم. پس قبول میکنم x وجود داره.

حالا این نحوه استدلال درست هست یا غلط ، نظری ندارم.


سلام
تنها دلیل گرایش افراد به دین رفتار شایسته نیست گرچه این هم می تواند مبتنی بر دلیل فطرت قرار بگیرد چه اینکه قائلیم دین بر فطرت پاک است پس اگر کسی دین را بواسطه تطابق رفتار یک فرد با فطرت خویش پذیرفت در حقیقت به ذات خود باور یافته است
و اما اینکه خدا با چشم سر دیدنی نیست فلذا باور بدان قابل قبول نیست صحیح نمی باشد چرا که خیلی از امور نادیدنی اند اما ما آنها را باور داریم مانند جاذبه زمین
حال اگر کسی بگوید من خدا را قبول دارد بخاطر دینی که اخلاق شایسته را ترویج می کند نمی توان کار او را رد کرد بخصوص که اخلاق دینی یک اخلاق فرد گرایانه صرف نیست بلکه عمدتا جامعه گرا ست و موجب سامان یافتن زندگی اجتماعی نیز می شود
به عبارت دیگر باور به دین در نظر برخی مبتنی به آثار شایسته اخلاقی فردی و اجتماعی آن است

arisff;355130 نوشت:
درسته که بشر تاریخ طولانی پشت سر گذاشته ولی تجربه های یکسانی در موارد مشابه بدست آورده.
داستان چوپان دروغگو رو همگی تو دوران دبستان خوندیم و یادمون میاد که عاقبت این چوپان چی شد؟
به نظرم همین داستان کوتاه برای قبول اینکه دروغ کار اشتباهی هست ، کافیه و نیازی به مطالعه کل تاریخ بشری نیست.
خود قرآن هم برای بیان درستی یا نادرستی برخی اعمال ، به داستان های تاریخی متوسل شده.

اگر آموزه های دین منحصر به همین نکات اخلاقی ساده بود حرف شما درست بود می شد به تجربه های معمول بشری هم اکتفا کرد اما نه دین تنها این است و نه اهداف زندگی انسان با چند نکته اخلاقی حل می شود

arisff;355130 نوشت:
پاسخ سوال شما روشن است ! نه با عقل نه با عرف ، بلکه با نتیجه ی حاصل شده و تأثیر نهایی عمل که فقط با گذشت زمان مشخص می شود.
بر اساس گفته من ، اگر معیار سنجش را تجربه بشری قرار دهیم ، مسلماً بایستی تمام جوانب را در نظر بگیریم. کسی که دزدی میکنه خب معلومه که با دستاوردهاش زندگیش تا یه مدت بهتر میشه ولی اگه کمی از زاویه بالاتر به موضوع نگاه کنیم:

آیا تا آخر عمر در ترس زندگی نخواهد کرد؟
آیا با دزدی ، زندگی متضرر شدگان را با مشکل مواجه نمیکند؟
آیا دزدی حتی با هدف خیرات ، در صورت شایع شدن ، قدرت مولد و کار را از جامعه نمیگیرد؟
پاسخ همه این موارد با گذشت زمان در طول تاریخ روشن شده و کاملا مشخص است.

من متعجبم که شما لزوم معیار در مسائل اخلاقی را رد می کنید . اگر قرار باشد به حسب این چیزهایی که شما گفتید کسی نتیجه عکسی را بگیرد با کدام معیار آن نتیجه عکس را رد کنیم ؟اگر کسی بگوید زندگی همراه با کمی ترس ارزشش را دارد چه می گویید ؟ اگر بگوید ضرر به دیگران به بهای راحتی شخصی می ارزد چه بگوییم ؟
و اما در مورد رابین هود
اسلام تعدی از قانون را مجاز نمی داند نه برای شاه انگلستان و نه برای رابین هود . یعنی اسلام بر اصلاح بر مبنای قانون و قانون مداری تاکید می کند و پیگیری هر تخلفی را از مسیر قانون تجویز می کند چون در غیر اینصورت نابسامانیهایی ایجاد می شود که رابین هود هم در آن امنیت نخواهد داشت

والله الموفق

arisff;353427 نوشت:

در حال حاضر اعتقادات من در این جمله خلاصه می شود:


فقط میدانم بهتر است اعمالی انجام دهم که از درون احساس میکنم که درست و نیک است
چون یک انـــســـان هستم.

با سلام

در فلسفه اخلاق دو دیدگاه عمده وجود دارد، یکی دیدگاه غایت انگار، و دیگری دیدگاه وظیفه گرا و وجدان گرا

در دیدگاه غایت انگار به نهایت و غایت کار نگاه می شود. اگر دارای ثواب است ارزش محسوب می شود و انجام می دهند، و اگر عذاب دارد بی ارزش است و انجام نمی دهند.

غالب علمای اسلامی، دیدگاه غایت انگار را قائلند.

اما دیدگاه وجدان گرا یا وظیفه گرا، به حال و اکنون نگاه می کند که الآن وظیفه من چیست و وجدان چه چیزی را توصیه می کند. بر اساس این دیدگاه اگر وجدان، انجام کاری را خوب تشخیص بدهد، آن کار خوب است و ارزش اخلاقی دارد ـ ولو ثوابی نداشته باشد.

آن چه شما بیان می کنید همان دیدگاه وظیفه گرا و وجدان گرا است

نظر شخصی: نمی توان یک دیدگاه را غلط و دیگری را کامل و صحیح دانست چرا که بر هر کدام نقصی می توان وارد کرد لذا هر دو مکمل یکدیگرند.

arisff;355157 نوشت:
اگر منظورتون از استدلال ، همون اشاره های تورات و انجیل به اسم خاصی هست ، باید منو به خاطر اطلاعات محدودم ببخشید و کمی در این مورد راهنمایی بفرمایید که :
  1. در کدام قسمت از این کتاب ها و چطور به این نام اشاره شده؟ (چون میدونید اشاره داریم تا اشاره)
  2. آیا این اشاره ها در اکثر نسخه های تورات و انجیل آمده یا در تعداد محدودی ؟ (به لحاظ تحریف شدگی عرض میکنم)
  3. اگر براتون مقدوره اون قسمت ها رو اینجا بیان بفرمایید یا یه منبع معتبر در این رابطه معرفی کنید.
اگر نکته ای که میفرمایید از همه لحاظ اوکی باشه و اصطلاحاً مو لا درزش نره ، نکته جالبیست و میشه راجع بهش فکر و تحقیق کرد.

نه دوست من منظور از کتاب خود مسلمان ها قران بود مگه کامنتارو کامل نمیخونید؟
شما یه تحقیق در مورد مواردی که در قران امده و علم روز تازه بهش دست یافته بکن بعد متوجه میشی که عقلا غیر ممکنه این حرفارو یه انسان 1400 سال پیش زده باشه و دیگه نیازی نیست که به خودتون زحمت بدید و دلایل فلسفی بیارید.
برای مطالعه در این زمینه می تونید به این وبلاگ مراجعه نمایید.
http://eajazquran14.blogfa.com/post/19
اگه این استدلال براتون خدا رو اثبات کرده بگید تا اسلامو مذهبمو براتون تو توراتو انجیل ثابت کنم.
یا علی

m001;355204 نوشت:
نه دوست من منظور از کتاب خود مسلمان ها قران بود مگه کامنتارو کامل نمیخونید؟
شما یه تحقیق در مورد مواردی که در قران امده و علم روز تازه بهش دست یافته بکن بعد متوجه میشی که عقلا غیر ممکنه این حرفارو یه انسان 1400 سال پیش زده باشه و دیگه نیازی نیست که به خودتون زحمت بدید و دلایل فلسفی بیارید.
برای مطالعه در این زمینه می تونید به این وبلاگ مراجعه نمایید.
http://eajazquran14.blogfa.com/post/19
اگه این استدلال براتون خدا رو اثبات کرده بگید تا اسلامو مذهبمو براتون تو توراتو انجیل ثابت کنم.
یا علی

ظاهراً که شما پست ها رو کامل نمیخونید:Nishkhand:
پست شماره 37 رو بخونید.
شاد و پرتوان باشید.

arisff;355147 نوشت:
قطعا مسائل جالبی مطرح شد ولی شخصا به جمع بندی درستی نرسیدم. و امیدوارم در ادامه مسئله روشن تر بشود

دوست عزیز منم بحثم همینه دیگه
من کامنتتونو دیدم اما جواب منو ندادید کجای بحث من غیر عقلانی بود که هنوز شما به جمع بندی درستی نرسیدید.
اگه سوالی در مورد جواب من دارید بگید تا شاید بتونم جمع بندیتونو کامل کنم و مسئله کامل روشن شه اگه نه که بگید خدارو قبول دارید تا بریم سر بحث بعدی شما دوست عزیز
ممنون و بهتون تبریک میگم که اینقدر جرات و جسارتو داشتید که راحت شبهتونو مطرح کنید.
یا علی

arisff;354342 نوشت:
همچنین در مورد دستور از طرف فرمانده یا قوانین ، به نظر من هردو ، حالت اجبار به انجام داشته و لزوما دلخواه یا طبق عقاید اجرا کننده آن ها نیست.

[=times new roman]یعنی بر اساس اعتقاد شما یکنفر میتواند فرد بی گناه دیگری را برای حفظ جان خودش بکشد ولی بر اساس اموزه های دین اسلام هیچ کس حق ندارد فرد دیگری را مگر در راه حق بکشد چون در غیر اینصورت مستضعف واقع و استضعاف از او رفع تکلیف نکرده و در قیامت دچار عذاب الهی خواهد گردید

اگر در اسراییل بدنیا آمده باشید، به احتمال زیاد یهودی هستید
اگر در عربستان بدنیا آمده باشید، به احتمال زیاد مسلمانید
اگر در هند بدنیا آمده باشید، به احتمال زیاد هندو
اما اگر در امریکا بدنیا آمده باشید، به احتمال زیاد مسیحی هستید!

ایمان دینی شما از یک موجود الهی الهام گرفته نشده ،
حقیقتی ثابت و پایدار اینست که :

ایمان شما به زبان ساده تنها جبر جغرافیاست!

ریچارد داوکینز

دوستان ، عزیزان و اساتید گرامی ، به دلیل شروع شدن فصل امتحانات:Ghamgin: ، مجبورم یه غیبت حدود یک ماهه داشته باشم و با توجه به جمع نشدن بحث ، از مدیران محترم تقاضا دارم تاپیک رو تا رسیدن به نتیجه ، قفل نکنن.
:Sokhan:
پاینده و شاد باشید.:Gol:

به نام خدا

سلام علیکم

موضوع قفل شده است