‏ چرا رسول خدا (ص) درباره اسيران سفارش مى‏فرمود ؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
‏ چرا رسول خدا (ص) درباره اسيران سفارش مى‏فرمود ؟

چرا رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) درباره اسيران سفارش مى‏فرمود؟
رسول خدا (ص) به مردم مى‏آموزد خلق و خوى نيكو بايد با هر جنگى همراه، و فضيلت و ارزش در همه مراحل بر آن سايه گستر باشد، آن حضرت با اسيران نبرد به مدارا رفتار مى‏كرد و كرامت انسانى آنانى را زيرپا نمى‏نهاد بدان‏گونه كه تاريخ بشريّت هيچ رزمنده‏اى را به اندازه محمّد (ص) مهربان با اسيران جنگ سراغ ندارد. رسول خدا (ص) پيوسته درباره اسيران به سربازان اسلام توصيه و سفارش مى‏فرمود و هنگامى كه كسانى در جنگ بدر به اسارت مسلمانان درآمدند در خانه‏هاى انصار از آنان نگهدارى مى‏شد و در واقع در ميهمانى به سر مى‏بردند و نه در اسارت، چرا كه پيامبر (ص) به مسلمانان فرموده بود: «همديگر را به رفتار شايسته و نيكوكارى با اسيران سفارش كنيد».
اينك جاى اين پرسش است كه «چرا رسول خدا (ص) درباره اسيران سفارش مى‏فرمود و در اين سفارش تأكيد فراوان داشت؟».
پاسخ آن است كه اصولا اسير هنگامى كه به اسارات در مى‏آيد كه شعله‏هاى جنگ زبانه مى‏كشد و چه‏بسا برخى از آنان تا چند لحظه قبل از اسارت كسانى از سپاه مسلمين را به قتل رسانده باشند. به همين سبب در چنين وضعيّتى به خاطر خشم و عصبانيت سربازان و بويژه برانگيخته شدن احساس انتقام‏جويى احتمال ستم و تجاوز به اسير مى‏رود، امّا از آنجا كه رسول خدا (ص) اسوه والاى انسانيّت است و بايستى بهترين الگوى رفتار را در جنگهاى خود براى بشريّت بر جاى گذارد از آزار اسيران نهى فرمود و حتى به اكرام و گرامى داشتن آنها فرمان داد تا بدين وسيله روح انتقامجويى عليه اسيران نتواند در ميان سپاه اسلام ظهور يابد ، و در برخورد با شكست‏ خوردگان و بويژه اسيران رفتارى از آنان سر نزند كه مورد خشنودى خداوند نباشد. مسلمانان درباره اسيران بدر به اين توصيه رسول خدا (ص) عمل كردند تا آنجا كه كسانى كه پذيراى اسيران در خانه‏هاى خود شده بودند در استفاده از غذا و ديگر امكانات آنان را بر خود و زن و فرزندان خود مقدّم مى‏داشتند.
اسلام در برخورد با اسير دو نكته را لازم دانسته است.
الف: سپاه اسلام حق ندارد از سپاه دشمن اسير بگيرد مگر آن كه در زمين خون بريزد و سپاه دشمن با زخمهايى كه برداشته از ادامه نبرد ناتوان شود، آن‏سان كه مى‏فرمايد: «هيچ پيامبرى حق ندارد اسير در اختيار داشته باشد مگر آن كه در زمين خون بريزد شما [با اسير گرفتن بى‏موقع‏] در پى بهره دنياييد و خداوند آخرت را [براى شما] مى‏خواهد و او عزّتمند و حكيم است» « انفال/ 67».
ب: قرآن كريم كه به فرموده آيه «ما ذكر را بر تو نازل ساختيم تا آنچه را بر مردم نازل شده براى آنان بيان كنى» « نحل/ 44» پيامبر مجرى احكام آن است در مورد سرنوشت نهايى اسيران دو راه را كه راه سوّمى براى آن نيست پيشنهاد مى‏كند و مى‏فرمايد: «وقتى با كافران رودرو شديد آنان را گردن بزنيد و چون آنان را با خونريزى زمينگير ساختيد ريسمانها [ى اسارت را بر آنان‏] محكم ببنديد و پس از آن يا بر آنان منت خواهيد نهاد و يا از آنان فديه خواهيد گرفت و [آزادشان خواهيد كرد] تا آن كه جنگ بارهاى خود را فرو گذارد [و اندكى از بار مالى آن با اين فديه گرفتن جبران شود]» « محمد/ 4».
گفتنى است كه آزادى اسير در مقابل فديه گاه به اين است كه در مقابل آزادى اسيرانى كه در دست مسلمانان قرار دارند به همان تعداد از اسيران مسلمان آزاد شوند و گاه به اين است كه ثروتى در مقابل اسير به مسلمانان داده شود.
البتّه در مواردى كه اسير فاقد مال و ثروت باشد آزادى يكجانبه او تنها راه ممكن خواهد بود و اين نيز مصداقى ديگر از گذشت بزرگوارانه و زيباى مسلمانان است.

خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله و سلم ،حسین صابری ،ج‏2،ص:319 -322

درجمادي الاولي زيدبن حارثه بدستور پيامبر بر كاروان نقره قريش كه از ساحل به شام ميرفت زد و با نقره بسيار و اسيراني چند كه ابوالعاص داماد پيغمبر نيز در آن ميان بودبر گشت . دحيه ابن كلبي با كالاهايي از روم بر مي گشت كه راهزني بنام هنيد از طائفه جزام كه مسلمان بودند در حمسي بر او زد و هر چه داشت برد . زيدبن حارثه (پسرخوانده پيامبر ) با سپاهي به تنبه بني نزاره كه او را در سفر شام كه از جانب مسلمانان به تجارت رفته بود لخت كرده بودند ، رفت و سحر گاه بر آنان تاخت و ام قرفه، ملكه آنان كه قريش شكست ناپذير مي دانست اسير كرد و به دو شتر بست و از ميانه نيمش كرد و سرش را در مدينه گرداند . زيد ابن حارثه با سپاهي به مينا ، درمصر تاخت وبا اسيراني برگشت. صاحبان مادران و كودكان را جدا از هم ميفروختند. پيغمبر صداي شيون آنان را شنيد و [="Red"]دستور داد مادر وطفل را جز با هم نفروشند.[/]

نقل از اسلام شناسی
علی شریعتی

واقعا اين دستور پيامبر كه فرموده اند مادر و طفل را جدا از هم نفروشند خيلي مشفقانه بوده !:moteajeb:
البته اگر روايت صحيح باشه !

تقاضا می کنم مطالب را به طور مجزا و کامل و البته با منابع اصلی بیان فرمائید که گاه بیان واقعه به طور کامل خود به شبهات موجود پاسخ می دهد.

کمیل;9713 نوشت:
چرا رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) درباره اسيران سفارش مى‏فرمود؟
رسول خدا (ص) به مردم مى‏آموزد خلق و خوى نيكو بايد با هر جنگى همراه، و فضيلت و ارزش در همه مراحل بر آن سايه گستر باشد، آن حضرت با اسيران نبرد به مدارا رفتار مى‏كرد و كرامت انسانى آنانى را زيرپا نمى‏نهاد بدان‏گونه كه تاريخ بشريّت هيچ رزمنده‏اى را به اندازه محمّد (ص) مهربان با اسيران جنگ سراغ ندارد. رسول خدا (ص) پيوسته درباره اسيران به سربازان اسلام توصيه و سفارش مى‏فرمود و هنگامى كه كسانى در جنگ بدر به اسارت مسلمانان درآمدند در خانه‏هاى انصار از آنان نگهدارى مى‏شد و در واقع در ميهمانى به سر مى‏بردند و نه در اسارت، چرا كه پيامبر (ص) به مسلمانان فرموده بود: «همديگر را به رفتار شايسته و نيكوكارى با اسيران سفارش كنيد».
اينك جاى اين پرسش است كه «چرا رسول خدا (ص) درباره اسيران سفارش مى‏فرمود و در اين سفارش تأكيد فراوان داشت؟».
پاسخ آن است كه اصولا اسير هنگامى كه به اسارات در مى‏آيد كه شعله‏هاى جنگ زبانه مى‏كشد و چه‏بسا برخى از آنان تا چند لحظه قبل از اسارت كسانى از سپاه مسلمين را به قتل رسانده باشند. به همين سبب در چنين وضعيّتى به خاطر خشم و عصبانيت سربازان و بويژه برانگيخته شدن احساس انتقام‏جويى احتمال ستم و تجاوز به اسير مى‏رود، امّا از آنجا كه رسول خدا (ص) اسوه والاى انسانيّت است و بايستى بهترين الگوى رفتار را در جنگهاى خود براى بشريّت بر جاى گذارد از آزار اسيران نهى فرمود و حتى به اكرام و گرامى داشتن آنها فرمان داد تا بدين وسيله روح انتقامجويى عليه اسيران نتواند در ميان سپاه اسلام ظهور يابد ، و در برخورد با شكست‏ خوردگان و بويژه اسيران رفتارى از آنان سر نزند كه مورد خشنودى خداوند نباشد. مسلمانان درباره اسيران بدر به اين توصيه رسول خدا (ص) عمل كردند تا آنجا كه كسانى كه پذيراى اسيران در خانه‏هاى خود شده بودند در استفاده از غذا و ديگر امكانات آنان را بر خود و زن و فرزندان خود مقدّم مى‏داشتند.
اسلام در برخورد با اسير دو نكته را لازم دانسته است.
الف: سپاه اسلام حق ندارد از سپاه دشمن اسير بگيرد مگر آن كه در زمين خون بريزد و سپاه دشمن با زخمهايى كه برداشته از ادامه نبرد ناتوان شود، آن‏سان كه مى‏فرمايد: «هيچ پيامبرى حق ندارد اسير در اختيار داشته باشد مگر آن كه در زمين خون بريزد شما [با اسير گرفتن بى‏موقع‏] در پى بهره دنياييد و خداوند آخرت را [براى شما] مى‏خواهد و او عزّتمند و حكيم است» « انفال/ 67».
ب[=tahoma]: قرآن كريم كه به فرموده آيه «ما ذكر را بر تو نازل ساختيم تا آنچه را بر مردم نازل شده براى آنان بيان كنى» « نحل/ 44» پيامبر مجرى احكام آن است در مورد سرنوشت نهايى اسيران دو راه را كه راه سوّمى براى آن نيست پيشنهاد مى‏كند و مى‏فرمايد: [="blue"]«وقتى با كافران رودرو شديد آنان را گردن بزنيد و چون آنان را با خونريزى زمينگير ساختيد ريسمانها [ى اسارت را بر آنان‏] محكم ببنديد و پس از آن يا بر آنان منت خواهيد نهاد و يا از آنان فديه خواهيد گرفت و [آزادشان خواهيد كرد] تا آن كه جنگ بارهاى خود را فرو گذارد [و اندكى از بار مالى آن با اين فديه گرفتن جبران شود]» [/]« محمد/ 4».[/]
گفتنى است كه آزادى اسير در مقابل فديه گاه به اين است كه در مقابل آزادى اسيرانى كه در دست مسلمانان قرار دارند به همان تعداد از اسيران مسلمان آزاد شوند و گاه به اين است كه ثروتى در مقابل اسير به مسلمانان داده شود.
البتّه در مواردى كه اسير فاقد مال و ثروت باشد آزادى يكجانبه او تنها راه ممكن خواهد بود و اين نيز مصداقى ديگر از گذشت بزرگوارانه و زيباى مسلمانان است.

خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله و سلم ،حسین صابری ،ج‏2،ص:319 -322

اين شدت مهرباني با اسيران به حدي بوده كه زنان آن اسيران به كنيزي برده شده و بدون عقد نكاح وادار به همبستري با مسلمانان ميشدند!
تازه ازين هم مهربانانه تر :

http://www.askdin.com/showthread.php?t=1530&p=9787

تو بحث با يكي از كارشناسان 09640 ( كد 84 فكر كنم!!!) ايشون ميگفتند ببين اسلام چقدر خوبه !! خب اينا رو كه اسير ميكنن به هرحال زناشون به جاي اينكه به گناه كشيده بشن مسلمونا اونا رو غنيمت ميگرفتند ..... بهشون لطف ميكردند!( توفيق اجباري !!!)و اينگونه دلهاي آنان جذب اسلام ميشد !

جناب كميل نوشتار دومي رو در اين تاپيك خوندم :
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=2364&p=237100

سرکار [=Calibri]sosme
البته آنچه بیان کرده اید که درباره کم و کیف آن به خوبی مطالعه نکرده اید وبه گفته خودتان از یک سایت دیگر بیان کرده اید و به این راحتی پذیرفته اید و بر اساس آن آنچه را( رحمت و مهربانی) که در مورد نبی مکرم اسلام و سیره ایشان قطعی است نادیده می گیرید و به چند روایت و واقعه که انتساب آنها به پیامبر اسلام دشوار است متمسک می شوید و به سادگی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را مورد تهمت قرار می دهید اما گاه از کنار صدها روایت و نمونه تاریخی مانند فتح مکه که رحمت پیامبر عزیز اسلام را به خوبی اثبات می کند به راحتی می گذرید و از پذیرش آن امتناع می کنید. اگر به خوبی زندگانی همه شخصیتهای سیاسی و حاکمان بزرگ را مطالعه کنید بدین نتیجه خواهید رسید که هیچ شخصیتی مانند پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)نسبت به دشمنانش مشفقانه تر عمل نمی کرد. آیا گذشتن از قتل دشمنان قسم خورده و جدا نکردن فرزند و مادر اسیر از همدیگر نشان از مهر و رحمت نسبت به دشمن نیست.
ام قِرفه به رسول الله (صلی الله علیه وآله)فراوان ناسزا می گفت و چهل مرد مسلح از قوم خود را به مدینه برای قتل رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرستاده بود و کاروان تجاری زید را هم مورد حمله قرار دادند و همه مردان را جز زید که توانست جان سالم به در برد کشتند ، البته با این حال دلیلی بر انتساب و یا رضایت پیامبر به این رفتار با ام قرفه وجود ندارد .
در پایان شما را به تدبر بدون تعصب در این آیه شریفه دعوت می کنم .
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ ( آل عمران 159)
پس به [بركتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار[ها] با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست مى‏دارد.

با سلام جناب كميل منم كه عرض كردم \ [="red"]فروختن[/] مادر و فرزند با هم بسيار مشفقانه بوده است . اصلا به غنيمت گرفتن[="blue"] زن[/] و[="red"] بچه [/] اسيران هم مشفقانه است !!

[=&quot]نخست باید دقت نمود که رفتار پیامبربا اسیران با رفتار مسلمانان ،کاملا از هم متمایز شوند ،همانگونه که می بینیم عملکرد حضرت رسول در برابر اسراء بسیار دلسوزانه و از یک سو همراه با حل مشکل آنها بوده است [/]. [=&quot]برای نمونه می توان به جریان اسرای بدر اشاره کرد که پیامبر بسیار با نرمی و لطافت با آنها برخورد می کند و حتی دستور می دهد بندهای آنان را به اندازه ای تنظیم کنند که درد نکشند . این در حالی است که اینان به قصد کشتن پیامبر و نابودی اهل مدینه با این سرزمین آمده بودند . اگر سری به ادیان پیش از اسلام بویژه یهود بزنیم ،آنچه حاصل می آید این است که اسیران در جنگ ،باید مردانشان کشته و مابقی به اسارت برده شوند . همانگونه که در جنگ با بنی قریظه بر مبنای کتاب یهودیان با آنها برخورد شد .از سوی دیگر وقتی به جنگهای آن زمان توجه می کنیم می بینیم ،چه در جنگهای ایران و چه در جنگهای مسیحیان روم ،و چه در جنگهای قبایلی شبه جزیره ،اسیر کردن باقی مانده از طرف مغلوب سنتی متداول بوده است . برای نمونه ،مسیحیانی که دم از محبت می زنند و همواره آتش بیار جنگهای خونین اند، هر زمان به شهری از شهرهای ایران[/] - [=&quot]در دوره ایران باستان - یا در دوره اسلامی به شهرهای مسلمانان حمله می کردند علاوه بر قتل عام مردم ،مردان و زنان را به اسیری برده و به فروش می رساندند . نمونه های این چنینی در تاریخ بسیار است و اگر لازم شد لیست مفصلی ارائه خواهد شد . حال در این فضا وجوی این چنینی ،رفتارپیامبر با اسیران واقعا زیبا و الگوست . آن حضرت پس از پیروزی بر[/] [=&quot]خیبریان ،با صفیه که سهم او از اسرا بود ،پس از آزاد نمودنش، ازدواج می کند و او را به افتخار همسری خود نائل می کند و با این کار مسلمانانی که بنده یا کنیزی از اهل خیبر به آنها رسیده بود ،گفتند ما نمی توانیم اقوام همسر پیامبر را کنیز و عبد خود قرار دهیم و این برایمان ناخوشایند است ،به همین خاطر تمامی اسیران را آزاد کردند و همگی اسیران به خاطر این برخورد مسلمان گشتند . پیامبر با این کارش کینه مسلمانان به یهودیان را که برگرفته از خیانت پیشگی یهودیان بود ،مهار کرد . پیامبر وقتی مکه را گرفت از خون ابوسفیان و زن جگر خوارش در گذشت و به همه اهل مکه بجز چند نفر خاص امان داد . رفتاری که نمونه تاریخی ندارد . هرگز هیچ کس ،حتی بزرگترین دشمنانی که در دوره پیامبر می زیستند ،کمترین خرده ای در رفتار او با اسیران نگرفتند و همواره به رحم و مهربانی اش امیدوار بودند ،حتی بنی نضیر با آن خیانت بزرگی که انجام دادند ،وقتی پیامبر را در مقابل درقلعه های خود مشاهده کردند ،از فحوای کلامشان بر می آمد که پیامبر را بسیار با ادب و مهربان می دیدند . برای افرادی که به گذشته نگاه خاصی دارند در این جا ناچارم مثالی بزنم که این مطلب بهتر روشن شود . امروزه در زندگی ما ،استفاده از حیوانات اهلی در قفس امری متداول و معمول است و هرگز کسی بر دیگری خرده نمی گیرد که چرا شما مثلا در خانه بلبل ،کبوتر یا ... را در قفس نگه می داری . اما ممکن است 300 سال دیگر زمانه به نحوی عوض شود که فرزندان ما ،کار آباء و اجدادشان نسبت به حیوانات را یک ظلم بزرگ قلمداد کنند و هرگز به راحتی نتوانند از کنار آن بگذرند . در حالی که ما در این زمان اصلا به نظر خودمان مرتکب کار بدی نشده بلکه این را جایز هم می دانیم . همین مساله در گذشته ،در رفتار با اسیران بوده که ما اکنون آنرا بر نمی تابیم . در آن زمان هیچ کس به اسیر گرفتن و فروش انها معترض نمی شد اما امروز،برای ما این بسیار کار سخیفی به چشم می آید . هیچ متنی را نمی توان یافت که به لزوم اسیر نگرفتن در جنگها و کنیز نداشتن اشاره کرده باشد حتی منشور کوروش هم این چنین نیست .پس نمی توان با زندگی امروزین خود ملاکی برای گذشته تراشید و نتیجه گیری نمود . [/][=&quot][/]
موضوع قفل شده است