جمع بندی چگونه از شر دنیا راحت بشیم

تب‌های اولیه

69 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه از شر دنیا راحت بشیم

سلام
لطفا به دو سوال من پاسخ بدین.
اول اینکه ایا خدا برای کسانی که دنیا و زندگی و نعمت اون رو نمی خواهند راه حلی گفته یا نه؟کسانی مثل من که دوست ندارند زندگی کنند و دوست ندارند در این دنیای مسخره تکامل پیدا کنند باید کی رو ببینند؟اقا ما همون بهشتی رو که نهرها از زیر درختانش جاریست و همون جهنمی رو که دودهای خفگان دارد رو نخواهیم باید چه کسی را ببینیم؟کل نظام این دنیا مسخره است اخه چرا زوری زندگی می دن؟
فقط چون در حکومت خدا ازادی پس از بیان وجود نداره به خاطر حرفهام مامورهای خدا یه بلایی سرم میارن نمی دونم کی این کار رو میکنند پس تا بلا سرم نیاوردند جوابم رو بدید که لااقل بی جواب نمانم؟راستی اگر کسی ره فراری هم داره به ما هم بگه؟فرار از این دنیای مسخره

با نام الله
























pesar.zamini;345870 نوشت:
سلام لطفا به دو سوال من پاسخ بدین. اول اینکه ایا خدا برای کسانی که دنیا و زندگی و نعمت اون رو نمی خواهند راه حلی گفته یا نه؟کسانی مثل من که دوست ندارند زندگی کنند و دوست ندارند در این دنیای مسخره تکامل پیدا کنند باید کی رو ببینند؟اقا ما همون بهشتی رو که نهرها از زیر درختانش جاریست و همون جهنمی رو که دودهای خفگان دارد رو نخواهیم باید چه کسی را ببینیم؟کل نظام این دنیا مسخره است اخه چرا زوری زندگی می دن؟ فقط چون در حکومت خدا ازادی پس از بیان وجود نداره به خاطر حرفهام مامورهای خدا یه بلایی سرم میارن نمی دونم کی این کار رو میکنند پس تا بلا سرم نیاوردند جوابم رو بدید که لااقل بی جواب نمانم؟راستی اگر کسی ره فراری هم داره به ما هم بگه؟فرار از این دنیای مسخره

با سلام خدمت شما دوست گرامی
انسان در تولد و به وجود آمدن خود وهمچنین در معدوم ساختن و خود را از گردونه هستی خارج کردن اختیاری ندارد، اما پس از خلقت آزاد و مختار است و با اختیاری که خداوند بصورت تکوینی در نهاد آدمی نهاده است می تواند موجب سعادت یا شقاوت خود شود.
انسان مجبور به زندگی است برخی از افراد فکر می کنند که می توانند برای بیرون رفتن از زندگی راهی پیدا کنند مثلا دست به خودکشی بزنند اما غافل از این که انسان هیچ گاه از بین نمی رود بلکه از این دنیا به سرای دیگری منتقل می شود و هیچگاه معدوم نمی شود. این افراد موقعیت انجام عمل اختیاری را از خود گرفته و زود تر خود را به پای میز حساب و کتاب می فرستند و با این کار دنیا و آخرت خود را و زندگی جاودانه خود را تباه می کنند.
از امام صادق (ع) نقل شده: هر کسی عمداً خودکشی کند همیشه در آتش جهنم خواهد بود(من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 95؛ الکافی، ج 7، ص 45.)
از امام باقر (ع) روایت شده: «شخص مؤمن به هر بلایی گرفتار می شود و به هر مرگی ممکن است بمیرد ولی خودکشی نخواهد کرد»( الکافی، ج 3، ص 112.)


پس انسان مجبور به حیات است یا در این دنیا و یا در آن دنیا و هیچ راهی برای بیرون رفت از وجود داشتن نیست.


اما سوال مهم این که چرا خدا ما را خلق کرد ما که نمی خواستیم؟
دوست گرامی. اصولا هنگامی چنین پرسشها و اعتراضهایی ذهن ما را مشغول می کند که خواسته های ما تامین نشده و یا انتظار ما از زندگی برآورده نشده و یا درباره احتمال عذاب و بازخواست فکر می کنیم. پس برای حل مشکل از جهت رفتاری خوب است ذهن و دل خود را به نعمتهای خدا و لطفهای او متمرکز کنیم و زندگی خود را سامان دهیم تا هجوم چنین افکاری به حداقل برسد.
همه ما از اصل بودنمان راضی هستیم اما آن چه که ما را به این وهله می اندازد شرایط ماست گاه آنچنان شرایط محیطی به ما فشار می آورد که از اصل بودن مان پشیمان می شویم . سختی های کار، درک نکردن های اطرافیان ، شکست ها، ناداری ها ، بیماری ها و.... همه و همه بر انسان فشار آورده و انسان که بالفطره کمال جوست خود را در تنگنا می بیند و از زندگی نا امید شده و احساس پوچی می کند و آرزو می کند که ای کاش نبود.
با دقت در احوال خویش می یابیم که آنچه ما از آن ناراضی هستیم شرایطمان است نه اصل وجودمان.
کمی باهم در تصوراتمان قدم بزنیم: تصور کنید الآن از بانک به شما زنگ زده اند که شما با حد اقل موجودی که داشته اید بزرگترین جایزه بانک را برنده شدید مثلا یک خانه بزرگ ، یک ماشین آخرین سیستم، هزینه سفر به دور دنیا و 5 ملیارد تومان وجه نقد. تصورش که محال نیست بعد در همین زمان کسی به شما بگوید که اگر نماز های روزانه ات را بخوانی و یک ماه هم روزه بگیری و در حق کسی ظلم نکنی و... خدا تو را در بهترین جای بهشت جا خواهد داد بهترین نعمت ها را به تو خواهد داد باغ های فلان حوریان کذا خوردنی های ....

آیا باز هم با خود می گویی خدا ای کاش مرا نیافریده بودی؟؟؟!!!!!:Gig:
ادامه دارد.......

.......
[=&quot]دوست گرامی برای کمک به خودت تصور آنچه را که گفتم حتما انجام بده و بدون هیچگونه تعصبی به خودت جواب بده.
[=&quot]آری خدای تبارک و تعالی از روی فضل و کرم خود هر آنچه را که امکان وجود داشت آفرید و اگر نمی آفرید دیگر خدا نبود. خدایی که بخیل باشد از آفرینش موجودی که می توانست باشد یا توانایی آفرینشش را نداشته باشد دیگر خدا نیست.
[=&quot]خدای من خدایی است عالم قادر با فضل و کرم و بخشش بسیار . اوست که انسان را آفرید چون به او عشق و علاقه داشت انسان را دوست داشت و به او امتیاز خاصی بخشید نسبت به بقیه موجودات . به او اختیار داد تا با اختیار خود مسیر زندگی اش را بسازد او را مانند بقیه موجودات مجبور به انتخاب یک راه نکرد آنقدر به انسان علاقه داشت که از روح خود در آن دمید. و به ملائکه دستور به سجده بر او را داد و به خود بر آفرینش همچین موجودی تبریک گفت و خدا برای هیچ موجود دیگر اینچنین مسرور نبود حتی ملایکه ای که دائم در سجده اویند " تبارک الله احسن الخالقین" و او را خلیفه و جانشین خود در روی زمین قرار داد."[=&quot]إِنِّي[=&quot] جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ [=&quot]خَلِيفَةً"
[=&quot]چرا که این انسان با اختیار خود این مسیر را طی می کند نه از روی اجبار .
[=&quot]خدا هم برای او راهنمایانی فرستاد تا راه رسیدن به کمال را به آنها بنمایاند. این از فضل و بخشش خداست که ما را آفرید و ما را بر دیگران برتری داد.
[=&quot]آری دوست عزیز اگر انسان مقداری با خود خلوت کند و در وجود خود فکر کند می فهمد که چه امتیازات والایی خدا در او قرار داده که گاه انسان بر اثر مشکلات روزمره از آن غافل می شود و به نا کجا آباد می رود.
[=&quot]اگر انسان هدف زندگی اش را بشناسد و یک دید درستی ابتدا در باره خودش و بعد در باره خدای خود پیدا کند هیچ گاه از زندگی نا امید نمی شود بلکه آن را مکانی برای کشت و کار اعمال نیک می کند.
[=&quot]دید درست نسبت به خود این است که واقعا بداند که او در دنیا به گزافه نیامده است و برای کارهای مهمی آمده است و باید بعد از مدتی از این دنیا رخت بربندد و تا اعمال خود ابدیت خود را بسازد. و این اوست که دارد زندگی خود را می سازد
[=&quot]و دید درست نسبت به خدا این است که بداند خدایی مهربان دارد مهربان تر از مادر به فرزند خردسال و او بنده خود را دوست دارد و اگر او را تهدید به عذاب هم می کند برای خود اوست و برای این است که بنده از مسیر خارج نشود
[=&quot]دوست گرامی

[=&quot]حال که این موقعیت بزرگ یعنی نعمت بودن و زندگی را خدا به ما داده قدر نعمت بدانیم و با اختیار خود بهترین راه ها را انتخاب کنیم و از بندگان خوب او باشیم.:Gol:

[=&quot]

[=&quot]در پایان : اگر باز هم سوالی بود حتما پرسید با هم گفتمان می کنیم. یقین داشته باشید سوال های ما جواب های خوبی دارن که فقط باید برای به دست آوردن آن ها کمی وقت بگذاریم و تلاش کنیم و هر گاه قانع نشدیم از پیجویی سوال نا امید نشویم


pesar.zamini;345870 نوشت:
سلام
لطفا به دو سوال من پاسخ بدین.
اول اینکه ایا خدا برای کسانی که دنیا و زندگی و نعمت اون رو نمی خواهند راه حلی گفته یا نه؟کسانی مثل من که دوست ندارند زندگی کنند و دوست ندارند در این دنیای مسخره تکامل پیدا کنند باید کی رو ببینند؟اقا ما همون بهشتی رو که نهرها از زیر درختانش جاریست و همون جهنمی رو که دودهای خفگان دارد رو نخواهیم باید چه کسی را ببینیم؟کل نظام این دنیا مسخره است اخه چرا زوری زندگی می دن؟
فقط چون در حکومت خدا ازادی پس از بیان وجود نداره به خاطر حرفهام مامورهای خدا یه بلایی سرم میارن نمی دونم کی این کار رو میکنند پس تا بلا سرم نیاوردند جوابم رو بدید که لااقل بی جواب نمانم؟راستی اگر کسی ره فراری هم داره به ما هم بگه؟فرار از این دنیای مسخره

[="darkgreen"]هوالعالم[/]
[="darkgreen"]
مامورین خدا
فکر نمیکنم مامورین خدا به موجوداتی که ناآگاهانه و درخواب خود زنی میکنند عذابی بدن
که همینطوریش عقل که نباشد جان در عذاب است .

بهشت
از خانه آمدیم و باید به خانه بازگردیم و گرنه آواره ایم!
خدای ناکرده ...

دنیا مثال مدرسه اس
مثال کمپ ترک اعتیاد و عادات بد ...
[/]
تعقل
در مورد تفکر و تعقل راهکار خوبی ارائه کردند
انشاالله که بی بهره نمونید:

نقل قول:
آری دوست عزیز اگر انسان مقداری با خود خلوت کند و در وجود خود فکر کند می فهمد که چه امتیازات والایی خدا در او قرار داده که گاه انسان بر اثر مشکلات روزمره از آن غافل می شود و به نا کجا آباد می رود.
اگر انسان هدف زندگی اش را بشناسد و یک دید درستی ابتدا در باره خودش و بعد در باره خدای خود پیدا کند هیچ گاه از زندگی نا امید نمی شود بلکه آن را مکانی برای کشت و کار اعمال نیک می کند.
دید درست نسبت به خود این است که واقعا بداند که او در دنیا به گزافه نیامده است و برای کارهای مهمی آمده است و باید بعد از مدتی از این دنیا رخت بربندد و تا اعمال خود ابدیت خود را بسازد. و این اوست که دارد زندگی خود را می سازد

ممنون با این حرفهایی که شما زدین ظاهرا خدا راه حلی برای پایان و فرار از این زندگی نکبت نگذاشته.شاید دلیل خدا گریز بودن مردم همین دید خدا به زمینیان باشه نمی دونم.به نظر من خدا اصلا مهربان نیست یه باغبون رو میشه از باغی که ساخته شناخت خدا رو هم همینطور یک نگاه به دنیایی که ساخته بندازی میتونی بهتر خدا رو بشناسی.کمتر کسی از میان این همه مردم خدا رو دوست داره و به طرفش میره همه ازش فراری هستند این دلیلی داره که بیشتر مردم دنیا خدا رو نمی خواهند.خدا تنها برای مردم یک اسم هستش لا اقل برای من که این طور بوده.چون احساس و خواسته من برای خدا مهم نیست و حاضر نیست با اون همه عضمت و قدرتش کوچکترین کاری رو برای من بکنه پس چه دلیلی داره اون برای من مهم باشه.ای کاش خالق من یه خالق دیگه بود

[="Teal"]

pesar.zamini;346862 نوشت:
ممنون با این حرفهایی که شما زدین ظاهرا خدا راه حلی برای پایان و فرار از این زندگی نکبت نگذاشته.شاید دلیل خدا گریز بودن مردم همین دید خدا به زمینیان باشه نمی دونم.به نظر من خدا اصلا مهربان نیست یه باغبون رو میشه از باغی که ساخته شناخت خدا رو هم همینطور یک نگاه به دنیایی که ساخته بندازی میتونی بهتر خدا رو بشناسی.کمتر کسی از میان این همه مردم خدا رو دوست داره و به طرفش میره همه ازش فراری هستند این دلیلی داره که بیشتر مردم دنیا خدا رو نمی خواهند.خدا تنها برای مردم یک اسم هستش لا اقل برای من که این طور بوده.چون احساس و خواسته من برای خدا مهم نیست و حاضر نیست با اون همه عضمت و قدرتش کوچکترین کاری رو برای من بکنه پس چه دلیلی داره اون برای من مهم باشه.ای کاش خالق من یه خالق دیگه بود

بهتر بود به جای این حرفا بگی چه مشکلی داری تا بتونیم کمکت کنیم![/]

asad;346873 نوشت:
[="teal"]

بهتر بود به جای این حرفا بگی چه مشکلی داری تا بتونیم کمکت کنیم!

[/]

مشکل من اینه که نمی خوام زندگی کنم کمکی میتونی بکنی؟

pesar.zamini;346862 نوشت:
ممنون با این حرفهایی که شما زدین ظاهرا خدا راه حلی برای پایان و فرار از این زندگی نکبت نگذاشته.شاید دلیل خدا گریز بودن مردم همین دید خدا به زمینیان باشه نمی دونم.به نظر من خدا اصلا مهربان نیست یه باغبون رو میشه از باغی که ساخته شناخت خدا رو هم همینطور یک نگاه به دنیایی که ساخته بندازی میتونی بهتر خدا رو بشناسی.کمتر کسی از میان این همه مردم خدا رو دوست داره و به طرفش میره همه ازش فراری هستند این دلیلی داره که بیشتر مردم دنیا خدا رو نمی خواهند.خدا تنها برای مردم یک اسم هستش لا اقل برای من که این طور بوده.چون احساس و خواسته من برای خدا مهم نیست و حاضر نیست با اون همه عضمت و قدرتش کوچکترین کاری رو برای من بکنه پس چه دلیلی داره اون برای من مهم باشه.ای کاش خالق من یه خالق دیگه بود
با سلام خدمت شما دوست عزیز
به نظرم تنها کسی که راه برون رفت از این زندگی نکبت (به قول شما) را به ما نشان می دهد خداست فقط اوست که می تواند ما را از سر در گمی نجات بدهد. اوست که می تواند این تشنگی ما را فرو نشاند و الا هر چه انسان از غیر خدا بیابد آب شوری است که تشنگی ما را بیشتر می کند.

این که شما به این زندگی انتقاد دارید نشانه خوبی است که شما آن فطرت کمال جویتان پویاست این که دنبال زندگی بهتری هستید این که دنبال خالق برتر می گردید همه و همه نشانه های خوبی است باید این را فهمید و قدر دانست.
آری دوست گرامی انسان همیشه دنبال بهترین هاست و اگر نقص و خللی ببیند از آن ناراحت است

اما
نگاه انسان گاهی به برخی از مسایل اشتباه است. اگر دلش برای خودش می سوزد باید آن دید را اصلاح کند تا خدایی نکرده تا یکعمر نگران چیز نبوده نباشد یا بر عکس بی خیال یک بودی نشود.
همین که ما به اطرافمان نگاه می کنیم و آن را به عنوان خلقت خدا می بینیمیک حسن است که خیلی ها از آن محروم اند که شما باید این نعمت را نیز قدر بدانی

اما
باید درست دید تا درست نتیجه گرفت.اگر نگاه ما به پدیده های این جهان و حتی خودمان یک نگاه منفی باشد دائم نتیجه های منفی می گیریم.
پس بهتر است دید خودمان را درست کنیم

اول به خودمان
بعد به اطراف
بعد به خدای خودمان.

و نقطه شروع ودمان هستیم. چه زیبا فرمود امیر المو منین علی علیه السلام" من عرف نفسه فقد عرف ربه"
آری باید از خود شروع کرد.

دوست عزیز اگر ما اینجا هستیم و با هم به گفتگو می نشینیم برای این است که بتوانیم همراه هم باشیم به همدیگر کمک کنیم و تا جایی که می توانیم با هم همفکری کرده و به یک نتیجه خوب برسیم. انشاء الله

حال من از شما یک سوال دارم:
شما از چه چیز دنیا ناراحت هستید؟؟
خوب فکر کنید و بعد به صورت موردی بفرمایید.

pesar.zamini;346862 نوشت:
ممنون با این حرفهایی که شما زدین ظاهرا خدا راه حلی برای پایان و فرار از این زندگی نکبت نگذاشته.شاید دلیل خدا گریز بودن مردم همین دید خدا به زمینیان باشه نمی دونم.به نظر من خدا اصلا مهربان نیست یه باغبون رو میشه از باغی که ساخته شناخت خدا رو هم همینطور یک نگاه به دنیایی که ساخته بندازی میتونی بهتر خدا رو بشناسی.کمتر کسی از میان این همه مردم خدا رو دوست داره و به طرفش میره همه ازش فراری هستند این دلیلی داره که بیشتر مردم دنیا خدا رو نمی خواهند.خدا تنها برای مردم یک اسم هستش لا اقل برای من که این طور بوده.چون احساس و خواسته من برای خدا مهم نیست و حاضر نیست با اون همه عضمت و قدرتش کوچکترین کاری رو برای من بکنه پس چه دلیلی داره اون برای من مهم باشه.ای کاش خالق من یه خالق دیگه بود

البته میشه به قضیه از دریچه نگاه شماهم نگاه کرد

خودت بشین حساب کن اگه کس دیگه ای جای این خدا بود چی میشد؟
چه خوبیها و چه بدیهایی داشت؟

سلام
به نظر من اونجور که از حرف های جناب شعیب فهمیدم ما هیچ وقت از بین نمیریم بلکه از جایی به جای دیگه ای منتقل میشیم پس به قول شما در مورد فرار.راه فراری نیست...در ضمن انسان ها اگه از چیزهای بد دنیا ازاد بشن دیگه این حرف هارو نمیزنن من خودمم یه مدت همینجوری شده بودم ولی به این نتیجه رسیدم که میتونیم چشممون رو بدی های دنیا ببندیم و این افکار پلید رو از ذهنمون دور کنیم تا زندگی و دنیای بهتری داشته باشیم
امیدوارم حرفام خوب مفهوم شده باشه
یاعلی:Gol:

اگه یه روز وارد یه باغ بشی و ببینی باغبون شروع کرده به بیل زدن باغ
یه اره دستش گرفته و شاخه های اضافی رو میبره
با قیچی برگهای زرد و پژمرده رو جدا میکنه
سمپاشی میکنه
درباره این باغبون چه فکری میکنی؟
میگی چه باغبون بی رحمی؟
این چه بلاییه سر باغ خودش آورده؟

لطف خدا در حق بندگان

روزی مرد آتش پرستی به منزل حضرت ابراهیم(ع) آمد. حضرت هنگام غذا خوردن به او فرمود: «اگر مسلمان شوی، در غذا مهمان من خواهی بود.» آن مرد از جا برخاست و از خانه ابراهیم بیرون رفت. خطاب آمد: «ابراهیم! غذایش ندادی، مگر به شرط تغییر مذهبش؟ من هفتاد سال است او را با کفرش روزی می دهم.» ابراهیم به دنبال او رفت و وی را به خانه آورد و برایش سفره طعام حاضر کرد. آن مرد به ابراهیم گفت: «چرا از طرد من پشیمان شدی؟» ابراهیم داستان حضرت حق را برای او گفت. آتش پرست فریاد کرد: «این گونه خداوند مهربان با من معامله می کند؟ ابراهیم، دین حق را به من تعلیم کن!» او پیش از خوردن غذا، به خاطر لطف و عنایت حق مسلمان شد.

ای موسی! به خدا بگو روزی تو را نمی­خواهم و ...

کافری در بنی­اسرائیل بود که مدت طولانی کافر بود. روزی حضرت موسی(ع) به کوه طور، به منظور مناجات با رب غفور می­رفت. این کافر او را ملاقات کرد و به موسی گفت: «ای موسی! اراده کجا داری؟»
حضرت موسی(ع) فرمود: «اراده مناجات با خدای سبحان را دارم.» آن کافر گفت: «مرا به خدای تو پیغامی است. این پیغام را به خدای خودت بازگو کن. به خدای خودت بگو که از خدایی تو ننگ و عار دارم و اگر تو روزی دهنده من هستی، مرا احتیاج به روزی تو نیست».
حضرت موسی(ع) از گفته او پریشان شده و به جانب کوه طور روانه شد. بعد از مناجات، موسی(ع) خجالت کشید کلماتی را که آن کافر گفته بود، به خداوند عرض کند. از جانب حق تعالی خطاب رسید: «ای موسی! چرا پیغام بنده مرا نرسانیدی. آن بنده­ای که با ما بیگانگی می­کند و از خدایی ما اعراض کرده است».
موسی(ع) عرض کرد: «خداوندا! خودت بهتر می­دانی که وی چه گفت».
خطاب رسید: «ای موسی! به او بگو اگر تو از خدایی من ننگ و عار داری، من از اینکه تو بنده ما هستی ننگ و عار ندارم و اگر تو روزی من را نمی­خواهی، من بی خواست تو روزی تو را به تو می­رسانم».
حضرت موسی(ع) از کوه طور برگشت و پیغام خداوند را به آن کافر عاصی رسانید. چون آن مرد پیغام خداوند عالم را شنید، ساعتی سر خود را پایین انداخت و در فکر فرو رفت، پس سر خود را بلند کرد و گفت: «ای موسی! خدا، بزرگ پادشاهی است. ای دریغا که من عمرم را ضایع کردم و به بطالت و گنه­کاری گذرانیدم. ای موسی! دین حق را به من عرضه کن.» حضرت موسی(ع) آن را به وی عرضه داشت و آن کافر، کلمه توحید و شهادت بر زبان جاری کرد و پس از آن به سجده رفت و در همان حالت، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

اول باید برای دلت ارزش قائل شی بعد ببینی دل جای چه چیزهایی شده ارزوهات چیه این ها باعث میشه بدونی میتونی از دنیا دل بکنی یا نه

شعیب;346915 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست عزیز
به نظرم تنها کسی که راه برون رفت از این زندگی نکبت (به قول شما) را به ما نشان می دهد خداست فقط اوست که می تواند ما را از سر در گمی نجات بدهد. اوست که می تواند این تشنگی ما را فرو نشاند و الا هر چه انسان از غیر خدا بیابد آب شوری است که تشنگی ما را بیشتر می کند.

این که شما به این زندگی انتقاد دارید نشانه خوبی است که شما آن فطرت کمال جویتان پویاست این که دنبال زندگی بهتری هستید این که دنبال خالق برتر می گردید همه و همه نشانه های خوبی است باید این را فهمید و قدر دانست.
آری دوست گرامی انسان همیشه دنبال بهترین هاست و اگر نقص و خللی ببیند از آن ناراحت است

اما
نگاه انسان گاهی به برخی از مسایل اشتباه است. اگر دلش برای خودش می سوزد باید آن دید را اصلاح کند تا خدایی نکرده تا یکعمر نگران چیز نبوده نباشد یا بر عکس بی خیال یک بودی نشود.
همین که ما به اطرافمان نگاه می کنیم و آن را به عنوان خلقت خدا می بینیمیک حسن است که خیلی ها از آن محروم اند که شما باید این نعمت را نیز قدر بدانی

اما
باید درست دید تا درست نتیجه گرفت.اگر نگاه ما به پدیده های این جهان و حتی خودمان یک نگاه منفی باشد دائم نتیجه های منفی می گیریم.
پس بهتر است دید خودمان را درست کنیم

اول به خودمان
بعد به اطراف
بعد به خدای خودمان.

و نقطه شروع ودمان هستیم. چه زیبا فرمود امیر المو منین علی علیه السلام" من عرف نفسه فقد عرف ربه"
آری باید از خود شروع کرد.

دوست عزیز اگر ما اینجا هستیم و با هم به گفتگو می نشینیم برای این است که بتوانیم همراه هم باشیم به همدیگر کمک کنیم و تا جایی که می توانیم با هم همفکری کرده و به یک نتیجه خوب برسیم. انشاء الله

حال من از شما یک سوال دارم:
شما از چه چیز دنیا ناراحت هستید؟؟
خوب فکر کنید و بعد به صورت موردی بفرمایید.


سلام
دنیای خدا مورد زیاد داره اما چند تا مورد باعث شده که بخوام از دنیای نفرت انگیز خدا دور باشم
1- دروغ و شعارهای امیدوار کننده،یادم میاد 7سال تو شبهای قدر یه ریز برای حل مشکلم از خدا کمک خواستم اونم تو شبهای قدر ،نماز شب میخوندم و حدیث کسا اما انگار چشم و گوش اسمانیها نه میدید و نه می شنید چنان با کله خوردم زمین که هنوز هم حسرتش تو دلمه.پیامبر گفته بود اگر زمانی شخصی از امت من این حدیث را بخواند خدا به خاطر ال زیر عبا هم و غم او را بر طرف میسازد،منم با چه امیدی میخواندم .من اسرار میکردم و چیزی عوض نمی شد.
2-شنیده ام امام علی در زمان امامت خودش تا جایی که می توانست بذل و بخشش میکرد و مشکلات مردم رو حل میکرد،کسی از خانه علی (ع) دست خالی بیرون نمی امد برای بخشش و کمک به گناه ادمها نگاه نمی کرد اما امام زمان ما چی هر گاه صدایش زدیم خبری از او نشنیدیم هر روز صدای کمک ما را می شنید و هر دوشنبه اعمالمان را می دید اما کاری برایمان نمی کرد با اینکه یقین دارم او میتواند هر کاری را انجام دهد.به جان مادرش فاطمه هم قسمش دادم اما باز بی ثمر بود.ای کاش امام زمان من امیر مومنان علی بود
3-ساکت بودن خدا بیشتر رنجم میدهد خدا همیشه ساکت است و انگار نمی تواند کاری بکند
وقتی می بینم یک یهودی و امریکایی با اسودگی کامل به کتاب و فرستاده خدا توهین میکنند و بدترین فحشها و بدترین صفات را به انها نسبت میدهند و خدا در قبال این جنایات سکوت میکند
حس ناامنی پیدا میکنم خدا حتی نگهبان و محافظ کتاب و حریم فرستاده خود نیست چطور پناهگاه من باشد.نمی دانم شاید واقعا خدا نمی تواند کاری کند
خدا اگر صد نفر افریده باش 90 نفرش دشمن خودش هستند نمی دانم این چه نوع خلقتیست.

کنیزفاطمه;346935 نوشت:
اگه یه روز وارد یه باغ بشی و ببینی باغبون شروع کرده به بیل زدن باغ
یه اره دستش گرفته و شاخه های اضافی رو میبره
با قیچی برگهای زرد و پژمرده رو جدا میکنه
سمپاشی میکنه
درباره این باغبون چه فکری میکنی؟
میگی چه باغبون بی رحمی؟
این چه بلاییه سر باغ خودش آورده؟

اما من وارد باغ خدا شدم و باغ اون رو پر از برگهای زرد و شاخه های اضافی دیدم اما خدا نه شاخه های اضافی رو میبره و نه سمپاشی میکنه

واقعا تصورت از دنیا اینطوریه؟

یعنی تا بحال هیچ گلی تو باغ خدا ندیدی؟
خدا هیچ جا بهت کمک نکرده؟

با سلام خدمت استاد شعیب عزیز:Gol:

شعیب;346697 نوشت:
همه ما از اصل بودنمان راضی هستیم

بنده نیستم.

شعیب;346697 نوشت:
کمی باهم در تصوراتمان قدم بزنیم: تصور کنید الآن از بانک به شما زنگ زده اند که شما با حد اقل موجودی که داشته اید بزرگترین جایزه بانک را برنده شدید مثلا یک خانه بزرگ ، یک ماشین آخرین سیستم، هزینه سفر به دور دنیا و 5 ملیارد تومان وجه نقد. تصورش که محال نیست بعد در همین زمان کسی به شما بگوید که اگر نماز های روزانه ات را بخوانی و یک ماه هم روزه بگیری و در حق کسی ظلم نکنی و... خدا تو را در بهترین جای بهشت جا خواهد داد بهترین نعمت ها را به تو خواهد داد باغ های فلان حوریان کذا خوردنی های .... آیا باز هم با خود می گویی خدا ای کاش مرا نیافریده بودی؟؟؟!!!!!

راستش بله. باز هم همین را می گفتم.

pesar.zamini;347049 نوشت:
سلام
دروغ و شعارهای امیدوار کننده،یادم میاد 7سال تو شبهای قدر یه ریز برای حل مشکلم از خدا کمک خواستم اونم تو شبهای قدر ،نماز شب میخوندم و حدیث کسا اما انگار چشم و گوش اسمانیها نه میدید من اصرار میکردم و چیزی عوض نمی شد.- اما امام زمان ما چی هر گاه صدایش زدیم خبری از او نشنیدیم هر روز صدای کمک ما را می شنید -

باسلام

بنده هم مثل شما حاجاتی و آمالی داشتم که نرسیدم باوجودی که دقیقا مثل شما دستورات یا دعاهایی میخواندم! چیزی که فهمیدم اینکه به اندازه اهمیت حاجت باید براش رنج بکشی! اصلا همین حاجت رو در ما بوجود آورده تا از طریقش ما رو تو این حالت قرار بده! البته بعضا همانطور که گفته ان مع العسر یسرا یه شادی و بسط های زودگذر موقتی میده تا بتونیم بقیه مسیر رو هم بریم!

امام زمان و پیامبر و.... هم اجازه ندارند کاری بکنند نه اینکه نمیتونند!

البته یه نکته اینکه هر حاجتی رو خدا مستجاب نمیکنه یا دیر مستجاب میکنه! چون مصلحت میدونه این دعا برات مستجاب نشه و در آینده چیزی بهتر از آن حاجت رو بهتون بده!

بنظر بنده از اون حاجت بگذر و فراموش کن چون همه زندگیت رو به اون معطوف کردی! یا اقلا بگو شاید راه حلی داشته باشم!
مثلا من خودم عاشق دختری بودم که اینقدر اتفاقات عجیبی می افتاد که فکر میکردم خدا هم میخواد ما به هم برسیم و منم خیلی امیدوار شده بودم و ... اما آخر سر نشد و اون ازدواج کرد چون دیر اقدام کردم! بعدش خیلی خیلی حالم بد شد! اما بعد سه سال دختری خیلی خیلی بهتر از اون خدا جلوم گذاشت!


اگر خدا مثل زمان پیامبران سریع جزای گناهکاران را بدهد که کسی جرات نمیکند گناه کند!!! قرآن و عترت رو گذاشته و گفته حالا ببینیم کی به راه راست میره و کی به راه ظلم و جور؟! مسائل دیگری هم هست که کارشناسان پاسخ شما را خواهند داد! در کل نباید خود را با خدا مقایسه کنیم!

نيم ز كار تو غافل ، هميشه در كارم
كه لحظه لحظه تو را من عزيزتر دارم
به ذات پاك تو و آفتاب سلطنتم
كه من تو را نگذارم ، به لطف بردارم

هزار شربت شافي به مهر مي جوشد
از آن شبي كه بگفتي به من كه بيمارم
به خلوتش همه تفسیر آن بيان فرمود
كه من گزاف كسي را به غم نيازارم

این آیه رو 113 بار روزانه بخون! برای حل مشکلات خوبه!
نماز هم باید بخونی وگرنه تاثیر نمیکنه!

يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (آیه 4 و 5 سوره روم)

با سلام
راستش منم از بودن تو این دنیا راضی نیستم. همش ادم باید از عذاب وجدان اینکه داره گناه میکنه از دست خودش ناراحت باشه. نه توانایی این را داریم که محیطمون را تغییر بدیم نه جایی برای هجرت هست. همش فساد و بی عدالتی دروغ ظلم فقر . مردم به هم رحم نمیکنن. هیچ چیز این دنیا برام جذاب نیست نه اینکه امکانش را نداشته باشم ولی اساسا این دنیا با سختی عجین شده و آسایش و رفاه دنیا با ایمان جور در نمیاد یه زمانی همینکه خدا را داشتم برام کافی بود الان یه جورایی احساس میکنم خدا رهام کرده چون قدر نعمتهاش را ندونستم. اگه میدونستم خدا گناهام را میبخشه حاضر نبودم یک ثانیه دیگه تو این دنیا بمونم. (البته الان اعصابم خورده ولی چند وقتیه همین حسا دارم )

کنیزفاطمه;347077 نوشت:
واقعا تصورت از دنیا اینطوریه؟

یعنی تا بحال هیچ گلی تو باغ خدا ندیدی؟
خدا هیچ جا بهت کمک نکرده؟


خدا برای من فقط یک اسمه یه اسم که بودن و یا نبودنش هیچ تاثیری تو زندگیم نداره

اهل بلا;347216 نوشت:
باسلام

بنده هم مثل شما حاجاتی و آمالی داشتم که نرسیدم باوجودی که دقیقا مثل شما دستورات یا دعاهایی میخواندم! چیزی که فهمیدم اینکه به اندازه اهمیت حاجت باید براش رنج بکشی! اصلا همین حاجت رو در ما بوجود آورده تا از طریقش ما رو تو این حالت قرار بده! البته بعضا همانطور که گفته ان مع العسر یسرا یه شادی و بسط های زودگذر موقتی میده تا بتونیم بقیه مسیر رو هم بریم!

امام زمان و پیامبر و.... هم اجازه ندارند کاری بکنند نه اینکه نمیتونند!


البته یه نکته اینکه هر حاجتی رو خدا مستجاب نمیکنه یا دیر مستجاب میکنه! چون مصلحت میدونه این دعا برات مستجاب نشه و در آینده چیزی بهتر از آن حاجت رو بهتون بده!

بنظر بنده از اون حاجت بگذر و فراموش کن چون همه زندگیت رو به اون معطوف کردی! یا اقلا بگو شاید راه حلی داشته باشم!
مثلا من خودم عاشق دختری بودم که اینقدر اتفاقات عجیبی می افتاد که فکر میکردم خدا هم میخواد ما به هم برسیم و منم خیلی امیدوار شده بودم و ... اما آخر سر نشد و اون ازدواج کرد چون دیر اقدام کردم! بعدش خیلی خیلی حالم بد شد! اما بعد سه سال دختری خیلی خیلی بهتر از اون خدا جلوم گذاشت!


اگر خدا مثل زمان پیامبران سریع جزای گناهکاران را بدهد که کسی جرات نمیکند گناه کند!!! قرآن و عترت رو گذاشته و گفته حالا ببینیم کی به راه راست میره و کی به راه ظلم و جور؟! مسائل دیگری هم هست که کارشناسان پاسخ شما را خواهند داد! در کل نباید خود را با خدا مقایسه کنیم!

نيم ز كار تو غافل ، هميشه در كارم
كه لحظه لحظه تو را من عزيزتر دارم
به ذات پاك تو و آفتاب سلطنتم
كه من تو را نگذارم ، به لطف بردارم

هزار شربت شافي به مهر مي جوشد
از آن شبي كه بگفتي به من كه بيمارم
به خلوتش همه تفسیر آن بيان فرمود
كه من گزاف كسي را به غم نيازارم

این آیه رو 113 بار روزانه بخون! برای حل مشکلات خوبه!
نماز هم باید بخونی وگرنه تاثیر نمیکنه!

يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (آیه 4 و 5 سوره روم)


از مصلحت های خدا دیگه خسته شدم از بس که هرچی شکست و نا امیدی بود مصلحت ما میکرد. چیز بهتر همونی بود که میخواستم شاید دیگر اینده ای نباشد.
من از اون حاجت گذشتم و الان هم پشیمانم که عمرم رو صرف دعا کردم .من راه حلی هم دارم مرگ راه حل من است اما افسوس که ان هم دست خداست.
من دیگه هیچ ایه ای نمی خونم چون دیگر اعتقادی به دعا و خواندن ایات ندارم.تا زمانی که زنده ام سراغ این در پر ادعا نخواهم رفت.

سلام بر دوستان

منم با چنین افکاری دست وپنجه نرم میکنم ، نمیدونم شاید مفهوم خدا ،انسان و دنیا را خوب نفهمیده ایم

pesar.zamini;347264 نوشت:
خدا برای من فقط یک اسمه یه اسم که بودن و یا نبودنش هیچ تاثیری تو زندگیم نداره

اما خدا برای من همه چیه ولی الان احساس می کنم ندارمش بنابراین هیچ چیزی ندارم. از بی تفاوتی بدم میاد ولی کاری از دستم بر نمیاد. اعصابم میریزه به هم.
یه زمانی هرچی میخواستم خدا بهم میداد الان روم نمیشه چیزی ازش بخوام احساس می کنم هیچ حقی ندارم که چیزی بخوام چون بنده خوبی نیستم و خیلی بهتر از من چیزایی ندارن که من دارم. اگه بخوام ادامه بدم باید 10 ساعت همینجور بنویسم کاش هرجه زودتر یه زیارت جور میشد میرفتم اعصابم میومد سر جاش.

حق دوست;347309 نوشت:
کاش هرجه زودتر یه زیارت جور میشد میرفتم اعصابم میومد سر جاش.

خوش به حالتون که با زیارت اعصابتون بر می گرده سر جای خوبش.

مؤمن;347331 نوشت:

خوش به حالتون که با زیارت اعصابتون بر می گرده سر جای خوبش.

تا به حال زیارت مشهد فقط نصیبم شده . ان شاالله که حج و کربلا هم نصیبم بشه . واقعا شاید لذتی بالاتر از این نباشه که بشینی کنار ضریح امام رضا و دعا و راز و نیاز کنی اما تا از زیارت برگردی دوباره همه چی از اول شروع میشه همون محیط کثیف همون بدبختیا همون گناهای قبلی و در نهایت همون اعصاب داغون:Ghamgin:

خود خدا توی قرآن گفته که دنیا به غیر از فریب هیچ چیزی نیست و اصل زندگی توی جهان آخرت هست که اونجا طعم واقعی خوشبختی یا بدبختی را خواهیم چشید.(آیه 20 سوره حدید)
منم مشکلاتی تو زندگیم دارم که خیلی سخت و طاقت فرسا هستند و تا زنده هستم برطرف نمیشه اما خودمو دلداری میدم و میگم همینطور که این 25 سال عمرت به سرعت گذشت بقیش هم میگذره و بالاخره روزی از این دنیا و رنجش خلاص میشی و این رنجها ابدی نیست.
فقط این وسط صبر یه خورده مشکله چون اسیر زمان هستم ولی خب اعتقاد به زندگی اصلی توی آخرت باعث میشه که راحت تر صبر کنم هر چند که گاهی از کوره در میرم اما بازم صبر بهترین راهه.

pesar.zamini;345870 نوشت:
اول اینکه ایا خدا برای کسانی که دنیا و زندگی و نعمت اون رو نمی خواهند راه حلی گفته یا نه؟کسانی مثل من که دوست ندارند زندگی کنند و دوست ندارند در این دنیای مسخره تکامل پیدا کنند باید کی رو ببینند؟اقا ما همون بهشتی رو که نهرها از زیر درختانش جاریست و همون جهنمی رو که دودهای خفگان دارد رو نخواهیم باید چه کسی را ببینیم؟کل نظام این دنیا مسخره است اخه چرا زوری زندگی می دن؟ فقط چون در حکومت خدا ازادی پس از بیان وجود نداره به خاطر حرفهام مامورهای خدا یه بلایی سرم میارن نمی دونم کی این کار رو میکنند پس تا بلا سرم نیاوردند جوابم رو بدید که لااقل بی جواب نمانم؟راستی اگر کسی ره فراری هم داره به ما هم بگه؟فرار از این دنیای مسخره

سلام
نگاه و رفتار خود را تغییر دهید همه چیز خوب و خوش زیبا خواهد بود
این رنج را برای خودتان نپسندید
والله الموفق

الدنیا سجن المومن

منم این دنیا رو دوست ندارم..اصلا احساس میکنم تو خالیه...یه طبل تو خالی....
اصلا دوست ندارم...لحظاتی رو یاد م میاد که عاجزانه از خدا میخواستم منو ببره پیش خودش...
لحظاتی که واقعا معنای استخوان در گلو رو میفهمیدم....

منم دوست ندارم دنیارو....یه چیز موقتی که ممکنه همه ابدیت مارو خراب کنه....یه چیزی که داغونمون میکنه
فقط اولین جمله ام که دنیا زندان مومن هست آرومم میکنه
نه اینکه من مومن هستم
اینکه این دنیا زندانه....زندانم خوش نمیگذره.....

سلام

منم دنیا رو دوست ندارم... اصلا زندگی کردن رو دوست ندارم! از طرف دیگه از مرگ هم میترسم...
بعضی چیزایی که درباره ی مرگ خوندم خیلی وحشتناک بودن. و باعث شده که از مرگ بترسم! وگرنه هیچ دلیلی برای زندگی کردن ندارم! :Ghamgin:

یاس...;347447 نوشت:
منم این دنیا رو دوست ندارم..اصلا احساس میکنم تو خالیه...یه طبل تو خالی....

سلام
دنیا طبیعت نیست
دنیا نوع نگاه و تعامل ما با این حقیقت شریفی است
که خدای متعال در کلامش همه ابعاد آنرا آیت خود نامید
والله الموفق

taghdir0;347452 نوشت:
منم دنیا رو دوست ندارم... اصلا زندگی کردن رو دوست ندارم! از طرف دیگه از مرگ هم میترسم... بعضی چیزایی که درباره ی مرگ خوندم خیلی وحشتناک بودن. و باعث شده که از مرگ بترسم! وگرنه هیچ دلیلی برای زندگی کردن ندارم

سلام
تا زیبایی را در اینجا نیابید
آنجا اوجش را نخواهید یافت
والله الموفق

حامد;347457 نوشت:
سلام
تا زیبایی را در اینجا نیابید
آنجا اوجش را نخواهید یافت
والله الموفق

سلام

شعار خیلی زیبایی بود،ممنون

فقط این شعارا برای امثال من به کار نمیان...

taghdir0;347465 نوشت:
سلام شعار خیلی زیبایی بود،ممنون فقط این شعارا برای امثال من به کار نمیان...

سلام
شعار نیست عین واقعیت است
من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا
امیدوارم این را دیگر شعار ندانید
والله الموفق

حامد;347469 نوشت:
سلام
شعار نیست عین واقعیت است
من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا
امیدوارم این را دیگر شعار ندانید
والله الموفق

وقتی کسی هرکاری کنه به در بسته بخوره، اینکه بهش گفته بشه زیبایی رو ببین، فکر میکنم شعار گونه باشه!
مثلا یه نفر رو حبس کنن توی یه اتاق تاریک و بگن بگرد و روزنه ها رو پیدا کن!!!

taghdir0;347472 نوشت:
وقتی کسی هرکاری کنه به در بسته بخوره، اینکه بهش گفته بشه زیبایی رو ببین، فکر میکنم شعار گونه باشه! مثلا یه نفر رو حبس کنن توی یه اتاق تاریک و بگن بگرد و روزنه ها رو پیدا کن!!!

سلام
درها بازه
چشمها بسته است
چشمها را باز کنیم
از درها خارج شویم
این را بعنوان یک احتمال بررسی بفرمایید
والله الموفق

حامد;347475 نوشت:
سلام
درها بازه
چشمها بسته است
چشمها را باز کنیم
از درها خارج شویم
این را بعنوان یک احتمال بررسی بفرمایید
والله الموفق

سلام مجدد

گفتنش آسونه ولی انجام دادنش به راحتی گفتنش نیست!!

موفق باشید

taghdir0;347477 نوشت:
سلام مجدد گفتنش آسونه ولی انجام دادنش به راحتی گفتنش نیست!! موفق باشید

سلام
تا مدتی نیاز به کاری جز شنیدن ندارید
بشنوید تا ذهنتان بپذیرد
و بعد به دل باور کنید
و بعد عمل نمایید ( البته منظور عمل نو بر پایه اندیشه نو و نه عمل بیشتر )
خدا آسان گیر است
چرا شما سخت گیرید ؟
والله الحنان

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

هر چیزی{دعا و درخواست و بحث و گفتگو و ... } در این دنیا اصولی دارد که باید با توجه به آن انجام گیرید و هروقت خواستیم چیزی را بخواهیم باید براساس اصول باشد. شما وقتی سوالی را می پرسین باید ببنین که درجۀ اعتقادتون در چه حدی است. اگه پرسندۀ سوال مسلمان است و شیعه ،شیوۀ جواب داده به این فرد فرق میکنه با اون کسی که مسلمان نیست.
وقتی یه مسلمان یه درخواستی میکنه باید به اصول مکتبش رجوع کنه و طبق اصولی که قبول کرده عمل کنه. اگه چهارچوب رو پذیرفته ایم باید به کار ببندیم و اگر درمورد چهارچوب سوال داریم قضیه اش فرق میکنه.

وقتی جوابی می شنوید باید به این اصول هم دقت کنید. باید بدانید که 5 اصل را قبول کرده اید و وارد دین شده اید. این 5 اصل را بریزید جلویتان و هرجا که مشکل داشتید حل کنید تا در مواقع ضروری دچار مشکلات اساسی نشوید

حال گله قضیه اش با سوال پرسیدن فرق دارد

این یک کلیتی است که باید در نظر گرفته شود


اگه دنیا شر بود ، خدا نمی آفریدش که ..

تازه شما باید بگی چطوری باید از شر آدما راحت شم نه از شر دنیا

اینجوری کلی مفهوم سوالت تغییر میکنه و میتونی راحتر به نتیجه برسی

اما در ارتباط با گله:

حالا ببینید که از کی به کی گله می کنید؟

از کسی که به شما رحم می کند به کسی که به شما رحم نخواهد کرد گله می کنید؟

خدا میدانست که چنین بحثی ایجاد خواهد شد آیا توانایی نداشت که جلوی بحث را بگیرد؟ دارد. همه در معرض امتحان الهی هستیم تا کامل بشویم. اگر امتحان نباشد صفات زشت و نقاط ضعف بر ما غلبه می کند و تبدیل به یک موجود ضعیف و دست آموز می شویم.

تفکر وخلاقیت ونوآوری;347607 نوشت:
اما در ارتباط با گله:

حالا ببینید که از کی به کی گله می کنید؟

من خودم رو میگم و کاری به دیگران ندارم... ولی هدف من از شرکت در این تاپیک صرفا گفتن حس خودم بود نه گلایه کردن از خدا به بنده هاش!!

با تشکر

pesar.zamini;345870 نوشت:
اول اینکه ایا خدا برای کسانی که دنیا و زندگی و نعمت اون رو نمی خواهند راه حلی گفته یا نه؟

نه ؛ تو خلق شدی برا زندگی کردن.

pesar.zamini;345870 نوشت:
کسانی مثل من که دوست ندارند زندگی کنند و دوست ندارند در این دنیای مسخره تکامل پیدا کنند باید کی رو ببینند؟

هر وقت اراده بکند می برد. خدا عادل است نعوذبالله ظالم نیست. تو استعداد زندگی کردن داری این استعداد را زود در وقتی که توانایی رشد داری گرفتن ظلم است . اون زمانی این استعداد را می گیرد که زمینۀ رشد از وجودت برداشته شود

pesar.zamini;345870 نوشت:
اقا ما همون بهشتی رو که نهرها از زیر درختانش جاریست و همون جهنمی رو که دودهای خفگان دارد رو نخواهیم باید چه کسی را ببینیم؟

تو برا رشد آفریده شدی بهشت و جهنم تشویق و تهدید هستند تا به رشد برسی. بخاطر اینا آفریده نشدی. بهشت و جهنم جنبۀ تربیتی دارند. خدا طبق صفاتش باید مخلوقش را به تکامل برساند و طبق صفات و ویژگی های این مخلوق ،بین خوف و رجا و تشویق و تهدید بهترین رشد حاصل خواهد شد

pesar.zamini;345870 نوشت:
کل نظام این دنیا مسخره است اخه چرا زوری زندگی می دن؟

زوری زندگی نمیدن عزیز. دید اول:
ببینین وقتی که شما نیستی چجور بگن فلان جا میری یا نه؟ دو مول هیدروژن با یک مول اکسیژن ترکیب میشه و آب به وجود میاد. قبل از اینکه اکسیژن و هیدروژن ترکیب شوند آبی نیست تا حکمی برایش در نظر گرفته شود . اختیار هم طبق عقل بعد از به وجود آمدن به بشر داده شده چون قبلا به این شکل نبوده که اختیار داده شود

از دید دیگر:
خدا در ازل ازما عهد گرفته که فقط خدارو میپرستیم و...
در اون زمان جهان تصویر شده و تمام چیزا به بشر گفته شده و دلایل و مدارک ارائه شده و وقتی بشر دیده که با این همه دلایل و مدارک و راهنما امکان نداره که جز دنبال خدا باشد عهد بسته چون عقل این را حکم می کند. با وجود 124هزار پیامبر و کتب آسمانی و 12 امام و... مگه میشه که راه کج رفت؟ اونقد چراغ روشن است که راه را به راحتی می شود تشخیص داد. بشر که اینارو دیده عهد بسته.
خدا زوری عهد نمی گیرد. چون طبق صفاتش چنین نیست.

pesar.zamini;345870 نوشت:
فقط چون در حکومت خدا ازادی پس از بیان وجود نداره

چرا نیست عزیز؟ اگه آزادی پس از بیان نبود چجور این همه پست ارسال شده؟ نعوذبالله خدا هنوز خبر نداره که شما پست ارسال کردین و چنین چیزایی گفته شده؟ اگه نبود همین که پست رو ارسال میکردین محوتون میکرد در حالی که نکرده. همه میدانیم که قدرتش رو داره.

pesar.zamini;345870 نوشت:
به خاطر حرفهام مامورهای خدا یه بلایی سرم میارن نمی دونم کی این کار رو میکنند پس تا بلا سرم نیاوردند جوابم رو بدید که لااقل بی جواب نمانم

اگه خدا اینجوری بود اصلا نمیذاشت دست مبارکتون به کیبورد برسه چه برسه به اینکه تایپ کنین و پست ارسال کنین. اینجوری نیست عزیز.خودت هم خوب میدونی اینجوری نیس. اگه اینجوری بود خدا نمیشد.

pesar.zamini;345870 نوشت:
راستی اگر کسی ره فراری هم داره به ما هم بگه؟

کجا فرار کنه؟ ما مخلوقیم و اون هم خداست و خالق. این یعنی آزادی پس از بیان حقیقی

pesar.zamini;346862 نوشت:
دلیل خدا گریز بودن مردم همین دید خدا به زمینیان باشه نمی دونم

دلیل خداگریز بودن مردم جهل است، نشناختن حقیقت است، همه میدانیم که اگر قرآن بخوانیم حجابها از دل برداشته میشن اما باز نمی خوانیم این جهل نیست؟

«وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرآن لِلذِّکر فَهَل مِن مُدَّکِر» {سورۀ مبارکۀ قمر آِیۀ شریفۀ 4}

« و به راستی که ما قرآن را برای پند گرفتن آسان بیان کرده ایم پس آیا پند گیرنده ای هست؟ »

مردم می گریزند چون درخواب هستند و إلا بیدار نمی گریزد. چون از کمال و زیبایی به سمت دیو و زشتی گریختن کار عاقلانه نیست.

حق دوست;347309 نوشت:
الان روم نمیشه چیزی ازش بخوام احساس می کنم هیچ حقی ندارم که چیزی بخوام

ما نیاز مطلق هستیم و خدا بی نیاز مطلق. باید در هر حالی ازش خواست .اینکه بگیم چون خوب نیستم نخوام و بذار خوب بشم بعد ، بعدا میبینیم که از بد هم بدتر شده ایم. برا خوب شدن باید از خودش خواست. هر چقد بیشتر بخوای بیشتر خوب میشی. هر وقت هم کوتاهی کردیم یا خدای نکرده گناه کردیم فورا بگیم خدا اشتباه کردم. نگه نداریم برا وقتی که خوب شدیم چون این کار شیطان است تا به تاخیر اندازد و غفلت را بیاورد.

تفکر وخلاقیت ونوآوری;347641 نوشت:
نه ؛ تو خلق شدی برا زندگی کردن.

کدوم زندگی اخه شما به این لحضه های نکبت و پر از رنج زندگی می گین
تفکر وخلاقیت ونوآوری;347641 نوشت:
هر وقت اراده بکند می برد. خدا عادل است نعوذبالله ظالم نیست. تو استعداد زندگی کردن داری این استعداد را زود در وقتی که توانایی رشد داری گرفتن ظلم است . اون زمانی این استعداد را می گیرد که زمینۀ رشد از وجودت برداشته شود

من خودم بهتر از هر کسی می دونم که ایا توانایی رشد و تکامل رو دارم یا نه.بی تفاوت بودن ظلم نیست ساکت بودن ظلم نیست؟

تفکر وخلاقیت ونوآوری;347641 نوشت:
از دید دیگر: خدا در ازل ازما عهد گرفته که فقط خدارو میپرستیم و... در اون زمان جهان تصویر شده و تمام چیزا به بشر گفته شده و دلایل و مدارک ارائه شده و وقتی بشر دیده که با این همه دلایل و مدارک و راهنما امکان نداره که جز دنبال خدا باشد عهد بسته چون عقل این را حکم می کند. با وجود 124هزار پیامبر و کتب آسمانی و 12 امام و... مگه میشه که راه کج رفت؟ اونقد چراغ روشن است که راه را به راحتی می شود تشخیص داد. بشر که اینارو دیده عهد بسته. خدا زوری عهد نمی گیرد. چون طبق صفاتش چنین نیست.

من که یادم نمیاد کسی از من عهدی گرفته باشه.من هیچ عهدی با خدا نبستم
تفکر وخلاقیت ونوآوری;347641 نوشت:
چرا نیست عزیز؟ اگه آزادی پس از بیان نبود چجور این همه پست ارسال شده؟ نعوذبالله خدا هنوز خبر نداره که شما پست ارسال کردین و چنین چیزایی گفته شده؟ اگه نبود همین که پست رو ارسال میکردین محوتون میکرد در حالی که نکرده. همه میدانیم که قدرتش رو داره.

خدا خیلی وقتها پیش خبر داشت که من چنین پستی ارسال خواهم کرد.همه اینها رو نگه داشته واسه اون دنیا اون دنیا هم لذتش بیشتره هم امکاناتش
تفکر وخلاقیت ونوآوری;347641 نوشت:
اگه خدا اینجوری بود اصلا نمیذاشت دست مبارکتون به کیبورد برسه چه برسه به اینکه تایپ کنین و پست ارسال کنین. اینجوری نیست عزیز.خودت هم خوب میدونی اینجوری نیس. اگه اینجوری بود خدا نمیشد.

چرا نذاره مگه حرفام باعث ناراحتی و یا صدمه به خدا میشه اخه مگه تو دنیا چیزی هست که خدا ازش ناراحت بشه
گذاشته بنویسم که عذابم بیشتر شه
تفکر وخلاقیت ونوآوری;347641 نوشت:
کجا فرار کنه؟ ما مخلوقیم و اون هم خداست و خالق. این یعنی آزادی پس از بیان حقیقی

به هر ان سرا که باشد به جز این سرا ،سرا را

یاس...;347447 نوشت:
یه چیز موقتی که ممکنه همه ابدیت مارو خراب کنه....یه چیزی که داغونمون میکنه

ابدیت از کجا ساخته میشه؟ از همین دنیا

دنیا داغون نمیکنه، دل بستن به دنیا داغونمون میکنه. دنیا پرستی خوب نیس و إلا دنیا خیلی زیباست. اگه به چشم گذرگاه ببینیم زیباست. گذرگاهی که میتونیم همه چی برا آیندمون برداریم. بدون عبور از این گذرگاه چیزی نخواهیم بود. این دنیا مزرعۀ آخرت است. باید کاشت و تو این مزرعه کار کرد. اما دل بستن ریشۀ همۀ بدبختی هاست

taghdir0;347452 نوشت:
منم دنیا رو دوست ندارم.

عزیز از دنیا لذت ببر چون ماندنی نیستیم. فقط ترس خوب نیست و نترسیدن هم خوب نیست ما طوری آفریده شده ایم که مابین خوف و رجا باشیم تا کامل بشویم. تا رشد کنیم. عزیز تری و امیدت در یک اندازه باشه تا موفق شی.

خلقت ما اینجوری بوده و این بهترین صورت است چون خدا احسن الخالقین است

pesar.zamini;347734 نوشت:
من که یادم نمیاد کسی از من عهدی گرفته باشه.من هیچ عهدی با خدا نبستم

منم یادم نمیاد. البته بعد از سن تکلیف از ترسمون گفتیم باشه!

تفکر وخلاقیت ونوآوری;347654 نوشت:
دلیل خداگریز بودن مردم جهل است، نشناختن حقیقت است، همه میدانیم که اگر قرآن بخوانیم حجابها از دل برداشته میشن اما باز نمی خوانیم این جهل نیست؟

ما که هر روز و هر شب می خونیم. با تفکر و تعمقم می خونیم. ولی حجابی کنار نمی ره. بلکه بیشتر قاطی می کنیم!


تفکر وخلاقیت ونوآوری;347738 نوشت:
دنیا پرستی خوب نیس و إلا دنیا خیلی زیباست.

قبول دارم دنیا برای خیلی از آدما زیباست. برای بعضی ها هم خیلی زیباست! :ok:

موضوع قفل شده است