جمع بندی حکم اسلام در مورد اقلیت های مذهبی

تب‌های اولیه

56 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکم اسلام در مورد اقلیت های مذهبی

با سلام

در اسلام حکم در مورد اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان) این بود که بجای خمس و زکاتی که مسلمین میدهند جزیه بدهند که امروزه وقتی از همه میتوان بدون در نظر گرفتن عقیده مالیات گرفت دیگر نیازی به جزیه دادن اهل کتاب نیست. اما در دنیای امروز شما نمیتوانید همگی را مجبور به قبول یکی از 4 دین مطرح شده در اسلام (خود اسلام بعلاوه یهودیت و مسحیت و زرتشتی گری) کنید. پس تکلیف (هندو ها و بودایی ها و بهایی ها و بی دین ها و غیره) چیست؟

با تشکر

با نام الله


m0hsen;344936 نوشت:
در اسلام حکم در مورد اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان) این بود که بجای خمس و زکاتی که مسلمین میدهند جزیه بدهند که امروزه وقتی از همه میتوان بدون در نظر گرفتن عقیده مالیات گرفت دیگر نیازی به جزیه دادن اهل کتاب نیست

با سلام
حکم جزیه دادن همانگونه که اشاره کردید مربوط به اهل کتاب برای این است که آنها خمس و زکات و امور مالیه اسلامی را ندارند برای این که در حکومت اسلامی بتوانند از امکانات آن استفاده منند جزیه می دهند. و در جامعه امروزی اسلامی نیز مسلمانان مکلف به پرداخت خمس و زکات هستند علاوه بر آنچه که بعنوان مالیات معمول جوامع است. پس اتلیت های مذهبی هم باید جزیه بپردازند

m0hsen;344936 نوشت:
اما در دنیای امروز شما نمیتوانید همگی را مجبور به قبول یکی از 4 دین مطرح شده در اسلام (خود اسلام بعلاوه یهودیت و مسحیت و زرتشتی گری) کنید. پس تکلیف (هندو ها و بودایی ها و بهایی ها و بی دین ها و غیره) چیست؟

ما کسی را مجبور به پذیرش این چهار دین نمی کنیم می گوییم حکومت اسلامی برای اهل کتاب و کسانی که معتقد به خدا هستند مصونیت قایل است و از آنها در برابر دشمنان دفاع می کند و حقوق و آزادی انجام تکالیف دینی می دهد و بقیه از نظر دین خدا در حکومت اسلامی از این امتیاز ها برخوردار نیستند

شعیب;346706 نوشت:
و در جامعه امروزی اسلامی نیز مسلمانان مکلف به پرداخت خمس و زکات هستند علاوه بر آنچه که بعنوان مالیات معمول جوامع است. پس اتلیت های مذهبی هم باید جزیه بپردازند

در واقع روتون نمیشه که جزیه بگیرید وگرنه الان هم جزیه میگرفتید!

شعیب;346706 نوشت:
ما کسی را مجبور به پذیرش این چهار دین نمی کنیم می گوییم حکومت اسلامی برای اهل کتاب و کسانی که معتقد به خدا هستند مصونیت قایل است و از آنها در برابر دشمنان دفاع می کند و حقوق و آزادی انجام تکالیف دینی می دهد و بقیه از نظر دین خدا در حکومت اسلامی از این امتیاز ها برخوردار نیستند

با این وضعیتی که در کشور هست کسی میتونه بگه من بهاییم؟ یا بگه بی دینم؟ البته من فکر نمیکنم حکم اسلام این باشه تا آنجا که من میدانم کفار دو دسته اند یکی اهل کتاب و دیگری غیر اهل کتاب که غیر اهل کتاب اگر میخواهند حق حیات! داشته باشند مجبورند اسلام را قبول کنند.

"بر همه کفار جز اهل ذمه که پایبند به پیمان خویش هستند، عنوان اهل حرب یا حربی اطلاق می‏گردد؛ خواه در حال جنگ با مسلمانان باشند یا نباشند."

"از حربی غیر اهل کتاب، جز اسلام پذیرفته نیست و در صورت خودداری از آن، جهاد با او با وجود شرایط آن واجب است."

"اسیران زن و کودک اهل حرب به بردگی گرفته، و مردان بالغ آنان پیش از خاموش شدن شعله جنگ، کشته می‏شوند و پس از آن به قول مشهور، امام علیه‌السلام در آزاد کردن یا به بردگی گرفتن آنان مخیر است."

کافر

اهل حرب

جواهر الکلام 1

جواهر الکلام 2

جواهر الکلام 3

پس مسلمین بقول شما انقدر متمدن نیستند که کفار حربی رو تحمل کنند بلکه بلاهایی که ذکر کردم رو سرشون میارن.

جالب است اگر کسی برگشتن از اسلام رو تبلیغ کنه حکمش اعدامه که به کنار از اینکه با آزادی بیان در تناقضه نکته جالبش اینجاست که مسلمین به خودشون حق میدن که غیر مسلمین رو به اسلام دعوت کنن اما به غیر مسلمین چنین حقی رو نمیدن. واقعا روز به روز بیشتر پی میبرم که اسلام دین حقه!

m0hsen;346710 نوشت:
در واقع روتون نمیشه که جزیه بگیرید وگرنه الان هم جزیه میگرفتید!
با سلام
کی گفته رومون نمیشه الآن هم بخواهیم(ولی فقیه) می گیریم
بنا بر دستورات اسلامی اهل کتاب در حکومت اسلامی باید جزیه بپردازند مگر این که بنا بر قانون ثاویه که در دست ولی فقیه است و بنابر مصالحی می تواند آن را کم یا زیاد یامنتفی کند

m0hsen;346765 نوشت:
"بر همه کفار جز اهل ذمه که پایبند به پیمان خویش هستند، عنوان اهل حرب یا حربی اطلاق می‏گردد؛ خواه در حال جنگ با مسلمانان باشند یا نباشند." "از حربی غیر اهل کتاب، جز اسلام پذیرفته نیست و در صورت خودداری از آن، جهاد با او با وجود شرایط آن واجب است." "اسیران زن و کودک اهل حرب به بردگی گرفته، و مردان بالغ آنان پیش از خاموش شدن شعله جنگ، کشته می‏شوند و پس از آن به قول مشهور، امام علیه‌السلام در آزاد کردن یا به بردگی گرفتن آنان مخیر است."

دوست گرامی
حد اقل به آدرسی که خود می دهید پایبند باشید
الثالث (من عدا هؤلاء من أصناف الكفار، وكل من يجب جهاده فالواجب على المسلمين النفور إليهم، إما لكفهم) عن فسادهم كما في البغاة الذين هم من المسلمين، ومن هجم على بلاد الاسلام من غيرهم على وجه يخشى منه على بيضة الاسلام أو على أسر المسلمين وقتلهم وسبي ذراريهم (وإما لنقلهم إلى الاسلام) أو الايمان أو إعطاء الجزية كما في الأقسام الثلاثة أيضا، فما قيل - من كون العبارة لفا ونشرا مرتبا على أن يكون لكفهم للبغاة، ولنقلهم إلى الاسلام للقسمين الأخيرين

چگونه از این متن اونجور برداشتی کرده اید
لطفا قبل از کپی پیست یک بار متن مذکور را بخوانید!!!!
به نظر می رسد برای رسیدن به حقیقت ذهن خود را از القای شبهه و شبهه افکنی خالی کنید و به دنبال حقیقت باشید و الا این گونه به جایی نخواهید رسید

کافر حربی کیست؟
حرب به معناي جنگ و حربي به معناي کسي است که در حال جنگ مي‏باشد. و کافر حربي، کسي است که با مسلمانان در حال جنگ است و يا اعلان جنگ نموده است. به عبارت ديگر : كفار و غيرمسلمانان داراي چند دسته اند ؛ اگر بر كافراني دين حق و اسلام عرضه شده باشد و از سر عناد و لجاجت حق را رد كرده و نپذيرفته باشند در اين صورت عده اي از آنها ممكن است كافر حربي باشند كه با اسلام و مسلمانان مي جنگند و با زبان، قلم و يا با سلاح خود به مقابله بر مي خيزند يا اينكه كافر حربي نيستند و در مقابل اسلام و مسلمانان اقدامي نمي کنند، بلكه ممكن است معاند و لجوج باشند. حق بر آنها عرضه شود و از پذيرش آن ابا ورزند. عده اي از كفار و غيرمسلمانان هم آنهايي هستند كه حق هنوز بر آنها عرضه نشده و اگر در جهل كفر باقي مانده اند، از سر عناد و لجاجت نيست، بلكه از سر جهل و بي خبري است.بر اين اساس عنوان کافر حربي يا محارب به گروهها يا کشورهايي نظير اسرائيل و... اطلاق مي شود که در حال حاضر با مسلمانان در جنگند و از هيچ گونه کارشکني بر عليه مسلمانان و جهان اسلام خودداري نمي کنند . و با مسلمانان تعهد و پيماني نبسته باشند.

جهت مطالعه بيشتر ر.ک :
1 . ترمينولوژي در حقوق، جعفري لنگرودي، تهران : گنج دانش، 1378، ج 4، ص 647 .
2 . همزيستي مسالمت آميز در اسلام و حقوق بين الملل ، محمد مهدي کريمي نيا ، قم : موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) .
3 . اسلام ، حق حيات كدام قاعده ،طوبي شاكري گلپايگاني

m0hsen;346765 نوشت:
س مسلمین بقول شما انقدر متمدن نیستند که کفار حربی رو تحمل کنند بلکه بلاهایی که ذکر کردم رو سرشون میارن.

هیچ انسان عاقلی دشمنش که شمشیر بر روی او کشیده را تحمل نمی کند و از خود دفاع می کند.
اگر تحمل دشمن خونی تمدن است ما این تمدن را نمی خواهیم!!!!!!!!!!!!!!!
اسلام دین آزادگی و حریت است و زیر بار زور نمی رود نه تنها اسلام و مسلمانان بلکه هیچ آدم عاقلی با دشمن خود که با او در جنگ است دوستی نمی کند.
این چه تمدنی است که شما می گویید؟

الاسلام یعلوا ولا یعلی علیه

m0hsen;346765 نوشت:
جالب است اگر کسی برگشتن از اسلام رو تبلیغ کنه حکمش اعدامه که به کنار از اینکه با آزادی بیان در تناقضه نکته جالبش اینجاست که مسلمین به خودشون حق میدن که غیر مسلمین رو به اسلام دعوت کنن اما به غیر مسلمین چنین حقی رو نمیدن. واقعا روز به روز بیشتر پی میبرم که اسلام دین حقه!

ببین برادر من

اگر به دنبال یافتن حقیقت هستید موضوع ها را از هم تفکیک کنید و به مشکلات ذهنی تان یکی یکی بپردازید و شک هم نکنید که برای همه زوایای ذهنی شما و سوال های شما جواب هست فقط به شرط این که حد اقل با خود اینگونه فکر کن که شاید سوال های من جواب داشته باشند. و شاید این شبهاتی که من دارم تصورات خودم از یک دین باشد.
یک سوال: اگر شما احتمال هم بدهید که این دین اسلام آنگونه که من درباره اش فکر می کنم نباشد آیا سعادت دنیا و آخرت من ارزش این را ندارد که من بیشتر به آن اهمیت بدهم:

پس مسایل را تفکیک کرده و با دیدی باز تر بدون جزم نگری و با آرامش بیشتری به آن ها بپردازید

شعیب;346941 نوشت:
هیچ انسان عاقلی دشمنش که شمشیر بر روی او کشیده را تحمل نمی کند و از خود دفاع می کند.
اگر تحمل دشمن خونی تمدن است ما این تمدن را نمی خواهیم!!!!!!!!!!!!!!!
اسلام دین آزادگی و حریت است و زیر بار زور نمی رود نه تنها اسلام و مسلمانان بلکه هیچ آدم عاقلی با دشمن خود که با او در جنگ است دوستی نمی کند.
این چه تمدنی است که شما می گویید؟

من نگفتم که کسی بهتون حمله کرد دفاع نکنید. من میگم شما حقیقت را نمیگویید. در اسلام هر کسی که اهل کتاب نباشد کافر حربیست چه در حال جنگ باشد چه نباشد:

اهل حرب

بعد شما میگویید حرب شامل زبان و قلم هم میشود. پس جایگاه آزادی بیان در اسلام را هم فهمیدیم! برای همین است که یک رسانه آزاد در کشور نداریم که از عقاید اسلامی انتقاد کند.

[="tahoma"][="green"]

m0hsen;346957 نوشت:
من نگفتم که کسی بهتون حمله کرد دفاع نکنید. من میگم شما حقیقت را نمیگویید. در اسلام هر کسی که اهل کتاب نباشد کافر حربیست چه در حال جنگ باشد چه نباشد:

اهل حرب

بعد شما میگویید حرب شامل زبان و قلم هم میشود. پس جایگاه آزادی بیان در اسلام را هم فهمیدیم! برای همین است که یک رسانه آزاد در کشور نداریم که از عقاید اسلامی انتقاد کند.

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام

ببخشید الان شما اینجا دارید چکار می کنید؟
مگر این یک رسانه نیست که دارید نقد می کنید؟
کافر حربی یعنی کافری که با شما در جنگ باشد نه همه کفار!

[/][/]

کبوتر عشق;347001 نوشت:
ببخشید الان شما اینجا دارید چکار می کنید؟
مگر این یک رسانه نیست که دارید نقد می کنید؟

شما تضمین میکنید که من برم یک وبلاگ بزنم و عقاید اسلامی رو به نقد بکشم بعد بتونم راحت زندگی کنم؟

کبوتر عشق;347001 نوشت:
کافر حربی یعنی کافری که با شما در جنگ باشد نه همه کفار!

من لینک دادم اگه مطالعه میکردید میدید که کافر حربی به صرف عقیدش حربیه. اصلا حرف من غلط شماها میگویید کافر حربی از حقوق قانون اساسی که برای اهل کتاب اومده محرومه. این یعنی اینکه ما یک نفر رو به صرف عقیدش از حقوقش محروم میکنیم. آیا این تبعیض نیست؟

[="Tahoma"][="Green"]اللهم عجل لولیک الفرج

نظر دادن کار راحتی است اما منم به شما پیشنهاد میدم پیشنهاد جناب شعیب رو گوش کنید و بیشتر دقت کنید

داریم می گیم کافر حربی

یعنی کافری که علاوه بر اینکه کافر است و با ما در جنگ است!!

در کدام جامعه برای کسی که دشمن توست حق قائل اند ؟

نه کی گفته تبعیض است

نکنه باید برای دشمن دسته گل فرستاد و گفت ممنون که با ما محاربه می کنید؟!

در مورد بیان عقیده تا زمانی که عقیده تان برای خودتان است کسی باشما کار ندارد
اما وقتی برای دیگران عرضه می شود مشمول احکام اجتماعی می شود چون از حالت فردی خارج می شود

اینجا هم بحث سر اقلیت های مذهبی است که در قوانین ما و در کشور ما
آنان از آزادی مذهب در چهار چوب بر خوردارند و در جامعه خودشان احکام خودشون رو عمل می کنند
کتابشان در کشور ما چاپ می شود!

در آخر باز پیشنهاد می کنم پیشنهاد استاد رو بپذیرید و با دید باز به مسئله بنگرید![/]

کبوتر عشق;347023 نوشت:
در مورد بیان عقیده تا زمانی که عقیده تان برای خودتان است کسی باشما کار ندارد
اما وقتی برای دیگران عرضه می شود مشمول احکام اجتماعی می شود چون از حالت فردی خارج می شود

"کسی که برگشتن از اسلام را تبلیغ کند حکمش اعدام است"

با وجود این حکم چگونه من در بیان عقیده ام آزادم؟ شما چگونه آزادی بیان در اسلام را با این حکم توجیه میکنید؟ چگونه مسلمین به خود اجازه میدهند که دیگران را به اسلام فرابخوانند اما به دیگران اجازه نمیدهند که مسلمین را به دینی دیگر فرابخوانند؟ این فقط مسلمین نیستند که خیال میکنند دینشان دین حق است اون ... پرست در ژاپن هم خیال میکند دیدگاهش منطقیست! اما کدام دینی غیر از اسلام چنین حکمی میدهد؟

محسن جان فرق دارد دین ما با کیش دیگران درین که اسلام بر حق است و دیگران نه.


در مورد تناقض به نظرم حق با استارتر محترم است.

m0hsen;346957 نوشت:
در اسلام هر کسی که اهل کتاب نباشد کافر حربیست چه در حال جنگ باشد چه نباشد: اهل حرب

یا فرمایش جناب شعیب درست است یا تعریف کافر حربی در مرجع فقهی مذکور. برای بنده هم سؤال شد!

m0hsen;347014 نوشت:
شما تضمین میکنید که من برم یک وبلاگ بزنم و عقاید اسلامی رو به نقد بکشم بعد بتونم راحت زندگی کنم؟

اگه بعدی در کار باشه شاید بتونید!:khaneh:

m0hsen;346957 نوشت:
من نگفتم که کسی بهتون حمله کرد دفاع نکنید. من میگم شما حقیقت را نمیگویید. در اسلام هر کسی که اهل کتاب نباشد کافر حربیست چه در حال جنگ باشد چه نباشد:

دوست گرامی
ما چه دلیلی داریم که حقیقت را نگوییم
وقتی شما در یک مساله بدون تحقیق شروع به نظریه پردازی می کنید و به قول خودتان شروع به نقد اسلام می کنید مجبور هم می شوید از یک منبع دست 3و 4 مطلبتان را نقل کنید.
مطلبی که شما ازویکی فقه آوردید نشان از سطحی بودن مطالعات شما از دین مبین اسلام می دهد منبعی که قابل ویرایش است منبعی که به صورت سطحی به مسایل می پردازد آیا می تواند منبع خوبی برای نقد یک دین باشد؟؟؟؟
کمی باید انصاف داد
مطلبی را که از منبع ارجاعیتان برایتان نقل کردم دیدید که اصلا ربطی به حربی و غیر حربی نداشت از روی عمد برایتان نقل کردم که ببینید.
شما از متن ارجاعی چگونه حربی بودن همه کفار را در آوردید.
در تعریف حربی بودن بین فقها اختلافی است -مطلبی که از جواهر نقل فرمودید اگر چه حرف شما را نمی رساند برفرض قبول نظر یکی از فقهاست که مخالفینی در بین فقها دارد که شما می وانید با مراجعه به رساله های عملیه تعریف کافر حربی راببینید-که برخی به غیر اهل کتاب و مجوس حربی می گویند تا اینجا تعریف است. ولی همه متفق القول هستند که برای بار شدن احکام کافر حربی از جمله مهدور الدم بودن باید صفت حربی بودن در آنها احراز شود. کسانی که قصد معارضه دارند و به کیان نظام اسلامی قصد تعرض و دستبرد را دارند این یعنی معارضه این یعنی دشمنی. اسلام اینجاست که اجازه نبرد می دهد والا کفاری که در سر زمین های خود زندگی می کنند و به مسلمانان کاری ندارند از نظر مسلمانان محترم اند و حتی اجازه تجارت با آنها هم داده شده است.

ما نمونه های مختلفی داریم نمونه بارز آن صلح حدیبیه. پیمانی که پیامبر با کفار بت پرست مکه بست .
آیا کفار مکه غیر اهل کتاب نبودند آیا بت پرست نبودند؟
پس چگونه پیامبر با آنه عهد نامه امضا می کند؟؟؟

تعهداتی که نظام جمهوری اسلامی با چین و شوروی سابق و .. کشور های کمونیستی بسته است از چه بابی است؟؟
همه و همه نشان می دهد که کافر حربی جنبه حرب او مورد نظر است و تا موقعی که به معارضه بر نخیزند محترم می باشند.

بر فرض معارضه هم نه اسلام بلکه هر انسان آزاده ای حق دفاع از خود را دارد.

در این زمینه شما را به خواندن کتاب مختصر و مفید "جهاد" استاد شهید علامه مطهری مصرانه دعوت می کنم

m0hsen;346957 نوشت:
بعد شما میگویید حرب شامل زبان و قلم هم میشود. پس جایگاه آزادی بیان در اسلام را هم فهمیدیم! برای همین است که یک رسانه آزاد در کشور نداریم که از عقاید اسلامی انتقاد کند.

اسلام عزیز همیشه با روشن گری و بیان عقاید به صورت عالمانه و در چاچوب های علمی نه تنها مخالفت نکرده بلکه از آن استقبال کرده است.
نمونه های بارز تاریخی این مطلب را به وضوح می رساند :
مناظرات ائمه اطهار با مخالفین حتی افرادی که ادعای بی خدایی - زندیق- می کردند همه و همه نشان از باز بودن فضای نقد و بررسی آراء در جامعه اسلامی بوده است تا جایی که حتی ائمه و حاکمان اسلامی برای این مناظرات و نقد و بررسی های عقیدتی جلسه هایی تشکیل داده و از مخالفین دعوت به عمل می آوردند

جلسه درس امام باقر و امام صادق(ع) محل رفت و آمد عقاید مخحتلف بود تا جایی که در جلسه درس آن حضرت زندیق، آتش پرست ، ستاره پرست، یهودی ، مسیحی ، سنی و .. شرکت می کردند و عقاید خود را مطرح می کردند و جواب می گرفتند و بعضا مسلمان می شدند و از محضر آن حضرت می رفتند.
دو کتاب احتجاجات مرحوم طبرسی و توحید شیخ صدوق تعدادی از این مناظرات را نقل کرده است

بر هر جویای حقیقتی است که برای شناختن ضرفیت آزادی بیان اسلام این دو کتاب را-ترجمه هم شده- بخواند.
آنچه که اسلام با آن مخالف است و به جد و با سرسختی جلو آن را می گیرد هیاهو راه انداختن در جامعه اسلامی به عنوان نقد است
.
چرا که ذهن های مردم عادی از مطالب علمی غالبا دور است و با عقایدی که از علمای دین گرفته اند زندگی سالمی را می گذرانند حال اگر فردی بیاید و به عنوان آزادی بیان عقاید مردم را در فضای عمومی جامعه و در محیط های غیر علمی به چالش بکشد ذهن های غیر علمی جامعه متشتت شده و موجب نا آرامی ذهنی جامعه می ود و اختلال نظام را موجب می شود این افراد اگر واقعا درد معارف عقلی و دینی و تربیتی مردم را دارند در مجامع علمی وارد شده و نظر خود را بگویند.

در این صورت نه تنها از آنها ممانعت نمی کنند بلکه از آنها استقبال نیز می شود. همان گونه که بنده به عینه و به کرات این مطلب را در مجامع علمی جامعه -حوزه ها و دانشگاه ها- مشاهده کرده ام.
نمونه بارز این آزادی علمی همین سایت فخیم اسک دین است که هر کس محترمانه به ابراز عقاید می پردازد و بر روی مبانی خود دلیل و بر رد مبانی دیگران نقد وارد می کند.

نمونه ای از کتاب التوحید شیخ صدوق می آوریم:

مناظره امام صادق (ع) با منكر خدا
در كشور مصر، شخصى زندگى مى كرد به نام عبدالملك، كه چون پسرش عبدالله نام داشت، او را ابوعبدالله (پدر عبدالله ) مى خواندند، عبدالملك منكر خدا بود، و اعتقاد داشت كه جهان هستى خود به خود آفريده شده است، او شنيده بود كه امام شيعيان، حضرت صادق (ع ) در مدينه زندگى مى كند، به مدينه مسافرت كرد، به اين قصد تا درباره خدايابى و خداشناسى، با امام صادق (ع ) مناظره كند وقتى كه به مدينه رسيد و از امام صادق (ع ) سراغ گرفت، به او گفتند: امام صادق (ع ) براى انجام مراسم حج به مكه رفته است، او به مكه رهسپار شد، كنار كعبه رفت ديد امام صادق (ع ) مشغول طواف كعبه است، وارد صفوف طواف كنندگان گرديد، (و از روى عناد) به امام صادق (ع ) تنه زد، امام با كمال ملايمت به او فرمود:

نامت چيست؟
او گفت : عبدالملك (بنده سلطان )

امام : كنيه تو چيست؟

عبدالملك : ابو عبدالله (پدر بنده خدا).

امام : اين ملكى كه (يعنى اين حكم فرمائى كه ) تو بنده او هستى (چنانكه از نامت چنين فهميده مى شود) از حاكمان زمين است يا از حاكمان آسمان؟
وانگهى (مطابق كنيه تو) پسر تو بنده خداست، بگو بدانم او بنده خداى آسمان است، يا بنده خداى زمين؟ هر پاسخى بدهى محكوم مى گردى.

عبدالملك چيزى نگفت، هشام بن حكم، شاگرد دانشمند امام صادق (ع ) در آنجا حاضر بود، به عبدالملك گفت : چرا پاسخ امام را نمى دهى؟

عبدالملك از سخن هشام بدش آمد، و قيافه اش درهم شد.

امام صادق (ع ) با كمال ملايمت به عبدالملك گفت : صبر كن تا طواف من تمام شود، بعد از طواف نزد من بيا تا با هم گفتگو كنيم، هنگامى كه امام از طواف فارغ شد، او نزد امام آمد و در برابرش نشست، گروهى از شاگردان امام (ع )] نيز حاضر بودند، آنگاه بين امام و او اين گونه مناظره شروع شد:

آيا قبول دارى كه اين زمين زير و رو و ظاهر و باطل دارد؟

- آرى.

آيا زيرزمين رفته اى؟

- نه.

پس چه مى دانى كه در زمين چه خبر است؟ چيزى از زمين نمى دانم، ولى گمان مى كنم كه در زير زمين، چيزى وجود ندارد.

گمان و شك، يكنوع درماندگى است، آنجا كه نمى توانى به چيزى يقين پيدا كنى،
آنگاه امام به او فرمود: آيا به آسمان بالا رفته اى؟

- نه.

آيا مى دانى كه آسمان چه خبر است و چه چيزها وجود دارد؟ نه.

عجبا! تو كه نه به مشرق رفته اى و نه به مغرب رفته اى، نه به داخل زمين فرو رفته اى و نه به آسمان بالا رفته اى، و نه بر صفحه آسمانها عبور كرده اى تا بدانى در آنجا چيست، و با آنهمه جهل و ناآگاهى، باز منكر مى باشى (تو كه از موجودات بالا و پائين و نظم و تدبير آنها كه حاكى از وجود خدا است، ناآگاهى، چرا منكر خدا مى باشى؟) آيا شخص عاقل به چيزى كه ناآگاه است، آن را انكار مى كند؟.

- تاكنون هيچكس با من اين گونه، سخن نگفته (و مرا اين چنين در تنگناى سخن قرار نداده است ).

بنابراين تو در اين راستا، شك دارى، كه شايد چيزهائى در بالاى آسمان و درون زمين باشد يا نباشد؟ آرى شايد چنين باشد (به اين ترتيب، منكر خدا از مرحله انكار، به مرحله شك و ترديد رسيد).

كسى كه آگاهى ندارد، بر كسى كه آگاهى دارد، نمى تواند برهان و دليل بياورد.

از من بشنو و فراگير، ما هرگز درباره وجود خدا شك نداريم، مگر تو خورشيد و ماه و شب و روز را نمى بينى كه در صفحه افق آشكار مى شوند و بناچار در مسير تعيين شده خود گردش كرده و سپس باز مى گردند، و آنها];ّّ در حركت در مسير خود، مجبور مى باشند،اكنون از تو مى پرسم : اگر خورشيد و ماه، نيروى رفتن (و اختيار) دارند، پس چرا بر مى گردند، و اگر مجبور به حركت در مسير خود نيستند، پس چرا شب، روز نمى شود، و به عكس، روز شب نمى گردد؟

به خدا سوگند، آنها در مسير و حركت خود مجبورند، و آن كسى كه آنها را مجبور كرده، از آنها فرمانرواتر و استوارتر است."

- راست گفتى.

بگو بدانم، آنچه شما به آن معتقديد، و گمان مى كنيد دهر (روزگار) گرداننده موجودات است، و مردم را مى برد، پس چرا دهر آنها را بر نمى گرداند، و اگر بر مى گرداند، چرا نمى برد؟ همه مجبور و ناگزيرند، چرا آسمان در بالا، و زمين در پائين قرار گرفته؟ چرا آسمان بر زمين نمى افتد؟ و چرا زمين از بالاى طبقات خود فرو نمى آيد، و به آسمان نمى چسبد، و موجودات روى آن به هم نمى چسبند؟!.

(وقتى كه گفتار و استدلالهاى محكم امام به اينجا رسيد، عبدالملك، از مرحله شك نيز رد شد، و به مرحله ايمان رسيد) در حضور امام صادق (ع ) ايمان آورد و گواهى به يكتائى خدا و حقانيت اسلام دارد و آشكارا گفت : آن خدا است كه پروردگار و حكم فرماى زمين و آسمانها است، و آنها را نگه داشته است.

حمران، يكى از شاگردان امام كه در آنجا حاضر بود، به امام صادق (ع ) رو كرد و گفت : فدايت گردم، اگر منكران خدا به دست شما، ايمان آورده و مسلمان شدند، كافران نيز بدست پدرت (پيامبر ـ ص ) ايمان آورند.

عبدالملك تازه مسلمان به امام عرض كرد: مرا به عنوان شاگرد، بپذير!.

امام صادق (ع ) به هشام بن حكم (شاگرد برجسته اش ) فرمود: عبدالملك را نزد خود ببر، و احكام اسلام را به او بياموز.

هشام كه آموزگار زبردست ايمان، براى مردم شام و مصر بود، عبدالملك را نزد خود طلبيد، و اصول عقائد و احكام اسلام را به او آموخت، تا اينكه او داراى عقيده پاك و راستين گرديد، به گونه اى كه امام صادق (ع ) ايمان آن مؤمن (و شيوه تعليم هشام ) را پسنديد.


مناظره امام با دوگانه پرست

(دو گانه پرستى به حضور امام صادق (ع ) آمد، و از عقيده خود دفاع مى كرد، عقيده اش اين بود كه جهان هستى داراى دو خدا است، يكى خدايى نيكيها و ديگرى خداى بدى ها و...).

امام صادق (ع ) در رد عقيده او و هرگونه دوگانه پرستى چنين فرمود: اينكه تو مى گوئى خدا دوتا است، بيرون از اين تصورات نيستند:

1- يا هر دو نيرومند و قديم هستند.

2- يا هر دو ناتوان هستند.

3- يا يكى قوى، و ديگرى ناتوان است.

پس چرا يكى از آنها ديگرى را از صحنه خارج نمى كند، تا خود به تنهايى بر جهان حكومت كند؟ (نظام واحد جهان حاكى است كه يك حاكم در جهان وجود دارد، بنابراين خدا، يك قوى مطلق است ).

نيز بيانگر يكتائى خدا است، و گفتار ما را ثابت مى كند، زيرا همان قوى خدا است، ولى ديگرى خدا نيست به دليل ضعفى كه دارد.

در مورد (ضعف هر دو خدا) يا آنها از جهتى با هم متفق هستند و از جهتى مختلف، در اين صورت لازم است كه بين آن دو، يك ما به الامتياز (چيزى كه يكى از آن خدايان دارد و ديگرى ندارد) باشد، و نيز لازم است كه آن ما به الامتياز امرى وجودى قديم باشد، و از اول همراه آن دو خدا بوده، تا دوئيت آنها، صحيح باشد، در اين صورت سه خدا به وجود مى آيد، و به همين ترتيب چهار خدا و پنج خدا و بيشتر مى شود، و بايد معتقد به بى نهايت خدا شد.

هشام مى گويد: يكى از سؤالات آن دو گانه پرست اين بود كه (بحث در مورد دوگانه پرستى را به اصل وجود خدا كشانيد) به اما صادق (ع ) گفت : دليل شما بر وجود خدا چيست؟ وجود آنهمه ساخته ها بيانگر وجود سازنده است، چنانكه وقتى كه تو ساختمان استوار و محكم و سربر افراشته اى را ديدى، يقين پيدا مى كنى كه آن ساختمان، بنائى داشته است، گرچه تو آن بنا را نديده باشى.

خدا چيست؟ خدا چيزى است بر خلاف همه چيز، به عبارت ديگر ثابت كردن معنائى است، چيزى است به حقيقت چيز بودن، ولى جسم و شكل ندارد، و به هيچيك از حواس، درك نمى شود، و خيالها او را در نمى يابند، و گذشت زمان، او را كاهش و دگرگون نسازد.

این که حاکمان اسلامی برای عقاید مخالفین جلسه می گذاشتند در طول تاریخ بسیار است
مرحوم طبرسی در احتجاج داستان مناظه امام رضا با مخالفین را بیان می کند:
مامون به وزیر خود، فضل بن سهل، دستور داد صابی - بزرگ صائبین - و هربذ اکبر - بزرگ آتش پرستان - و علمای زرتشت و نسطاس رومی و علمای ادیان دیگر را جمع کند تا با آنها سخنی را در میان بگذارد.
فضل بن سهل همه‌ی آنها را جمع کرد. مأمون به آنها گفت:« من پسر عمویی دارم که می‌خواهم با او مناظره کنید. فردا صبح همه شما نزد من حاضر شوید.»
فضل نوفلی روایت می‌کند که:
ما نزد حضرت رضا علیه السلام نشسته بودیم که یاسر، خادمش، وارد شد و عرض کرد:« آقای من! مأمون خدمت شما سلام می‌رساند و می‌گوید فردا علمای ادیان مختلف نزد ما جلسه‌ای تشکیل می‌دهند؛ شما هم تشریف بیاورید.»
واکنش امام علیه السلام
امام فرمود:« به مأمون سلام برسان و بگو من منظور تو را می‌دانم و انشاء الله فردا صبح در مجلس تو خواهم بود. »
وقتی یاسر رفت، امام به من فرمود:« آیا می‌ترسی آنها دلایل مرا رد کنند و مرا محکوم نمایند؟»
من گفتم:« فدایتان گردم! بله؛ چون آنها اهل مجادله و انکار هستند و هر چه را شما بگویید قبول ندارند. اگر بگویید خدا یکی است، می‌گویند چرا؟ اگر بگویید محمد(ص)رسول خداست، می‌گویند رسالتش را ثابت کن. و بالاخره هر دلیلی بیاورید با مغلطه و سفسطه رد می‌کنند. از آنها بپرهیزید!»

امام فرمود: « مأمون از کار خود پشیمان خواهد شد. من با علمای تورات با تورات خودشان، با علمای انجیل با انجیل خودشان، با علمای زبور با زبور خودشان، با صائبین به زبان عبرانی، با هرابذه به فارسی، و با علمای رومی به زبان رومی استدلال خواهم کرد و همه‌ی آنها را مجاب خواهم نمود. و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.»
فردا صبح حضرت رضا علیه السلام وضو گرفت و از منزل خارج شد. وقتی وارد مجلس شد، دید علمای ادیان و عده‌ای از بنی‌هاشم و بزرگان و کارگزاران حکومتی نزد مأمون نشسته‌اند. با ورود امام، مأمون و همه حاضرین به پا خاستند.

ادامه مطلب را به کتاب احتجاج مرحوم طبرسی مراجعه کنید.

antiuwamism;347866 نوشت:
محسن جان فرق دارد دین ما با کیش دیگران درین که اسلام بر حق است و دیگران نه.

بهتان گفتم همه خیال میکنند بر حقند. آزادی ادیان یعنی اینکه همه بتوانند دینشان را عرضه کنند. اینکه شما این وسط بگید دین من حقه برای شماها مزخرفه اونوقت شما چگونه میتوانید ادعا کنید که در اسلام آزادی بیان هست؟

شعیب;348023 نوشت:
آنچه که اسلام با آن مخالف است و به جد و با سرسختی جلو آن را می گیرد هیاهو راه انداختن در جامعه اسلامی به عنوان نقد است.
چرا که ذهن های مردم عادی از مطالب علمی غالبا دور است و با عقایدی که از علمای دین گرفته اند زندگی سالمی را می گذرانند حال اگر فردی بیاید و به عنوان آزادی بیان عقاید مردم را در فضای عمومی جامعه و در محیط های غیر علمی به چالش بکشد ذهن های غیر علمی جامعه متشتت شده و موجب نا آرامی ذهنی جامعه می ود و اختلال نظام را موجب می شود این افراد اگر واقعا درد معارف عقلی و دینی و تربیتی مردم را دارند در مجامع علمی وارد شده و نظر خود را بگویند.
در این صورت نه تنها از آنها ممانعت نمی کنند بلکه از آنها استقبال نیز می شود. همان گونه که بنده به عینه و به کرات این مطلب را در مجامع علمی جامعه -حوزه ها و دانشگاه ها- مشاهده کرده ام.
نمونه بارز این آزادی علمی همین سایت فخیم اسک دین است که هر کس محترمانه به ابراز عقاید می پردازد و بر روی مبانی خود دلیل و بر رد مبانی دیگران نقد وارد می کند.

پس مسلمین هم در اروپا و آمریکا حق ندارند به تبلیغ اسلام بپردازند چرا که باعث هیاهو در جامعه آنها میشوند! این حرف شما مسخره است! اینکه ما فقط حق داریم بیایم در خلوت با یک عالم دینی مناظره کنیم. مشخص است که اون عالم دینی از نظر خود برنمیگردد و آخرسر هم حق بجانب به ما اجازه نمیدهد دیدگاهمان را به عموم مسلمین عرضه کنیم. مگر یک کشیش به صرف مناظره کردن با یک مسلمان از نظر خود برمیگردد؟ خب آیا آن کشیش حق دارد بگوید که تو مرا قانع نکردی پس مسیحیت دین حق است و تو اجازه نداری به تبلیغ اسلام بپردازی؟ همانطور که یک مسلمان حق دارد از طریق رسانه های مختلف مردم را دعوت به اسلام کند یک نامسلمان هم حق دارد که چنین کاری را انجام دهد. اما شما مسلمین چون یک جای کارتان میلنگد میترسید که چنین حقی را به نامسلمانان بدهید.

m0hsen;348034 نوشت:
پس مسلمین هم در اروپا و آمریکا حق ندارند به تبلیغ اسلام بپردازند چرا که باعث هیاهو در جامعه آنها میشوند! این حرف شما مسخره است! اینکه ما فقط حق داریم بیایم در خلوت با یک عالم دینی مناظره کنیم. مشخص است که اون عالم دینی از نظر خود برنمیگردد و آخرسر هم حق بجانب به ما اجازه نمیدهد دیدگاهمان را به عموم مسلمین عرضه کنیم. مگر یک کشیش به صرف مناظره کردن با یک مسلمان از نظر خود برمیگردد؟ خب آیا آن کشیش حق دارد بگوید که تو مرا قانع نکردی پس مسیحیت دین حق است و تو اجازه نداری به تبلیغ اسلام بپردازی؟ همانطور که یک مسلمان حق دارد از طریق رسانه های مختلف مردم را دعوت به اسلام کند یک نامسلمان هم حق دارد که چنین کاری را انجام دهد. اما شما مسلمین چون یک جای کارتان میلنگد میترسید که چنین حقی را به نامسلمانان بدهید.

همین الان مبلغین مسیحی و یهودی و غیره تو کشور خودمون دارن تبلیغ دینشون رو می کنن با رفتن به جاهای مختلف و کسی هم جلوشون رو نمیگیره میمونه رسانه ها که بنا به اکثریت هستش و اینکه یکدفعه اختلاف ایجاد نشه.

تقریبا بهمین شکل کشور خودمون تو کشورهای غرب هم وجود داره میتونم بگم چیزی از ما کم و زیاد ندارن فقط گاهی بعضی مسجد ها به اتیش کشیده میشه ولی از نظر تبلیغ مثل خودمون هستن.

همره;348144 نوشت:
همین الان مبلغین مسیحی و یهودی و غیره تو کشور خودمون دارن تبلیغ دینشون رو می کنن با رفتن به جاهای مختلف و کسی هم جلوشون رو نمیگیره میمونه رسانه ها که بنا به اثریت هستش و اینکه یکدفعه اختلاف ایجاد نشه.

منظورتون تو زندانهاست دیگه؟ چون تا اونجایی که مجامع حقوق بشری گزارش میدن مبلغین مذهبی رو انداختن زندان! برای اینکه بفهمید تبلیغ دین در ایران چقدر آزاده خودتون یک وبلاگ بزنید و مردم رو به یک دینی تشویق کنید بعد ببینید باهاتون چیکار میکنند!

اصلا نیاز هم نیست دین دیگری رو تبلیغ کنید همین شیعه اثنی عشری رو تبلیغ کنید اما بگید که اصل ولایت فقیه رو قبول ندارید و اون رو زیر سوال ببرید. مگر مسلمین در اروپا وقتی اسلام رو تبلیغ میکنن تثلیث رو زیر سوال نمیبرن؟ شما هم ولایت فقیه رو زیر سوال ببرید ببینید بعدش چی میشه به ما بگید. (البته اگه زنده موندید!)

همره;348144 نوشت:
همین الان مبلغین مسیحی و یهودی و غیره تو کشور خودمون دارن تبلیغ دینشون رو می کنن با رفتن به جاهای مختلف و کسی هم جلوشون رو نمیگیره
بله. و این باعث افتخار نیست و از شدائد نقاط ضعف حکومتیست. حضرت آقا وحید مدظله اعتراض شدیدی نسبت ه این امر داشتن که چرا این تبلیغات در حکومت علوی اینقدر شایع است.

antiuwamism;348154 نوشت:
بله. و این باعث افتخار نیست و از شدائد نقاط ضعف حکومتیست. حضرت آقا وحید مدظله اعتراض شدیدی نسبت ه این امر داشتن که چرا این تبلیغات در حکومت علوی اینقدر شایع است.

همونطور که قبلا گفتم شما مسلمین یه جای کارتون (البته این فقط لفظه وگرنه یه جا نیست صد جاست!) میلنگه وگرنه انقدر جلوی آزادی بیان جبهه نمیگرفتید.

antiuwamism;348154 نوشت:
بله. و این باعث افتخار نیست و از شدائد نقاط ضعف حکومتیست. حضرت آقا وحید مدظله اعتراض شدیدی نسبت ه این امر داشتن که چرا این تبلیغات در حکومت علوی اینقدر شایع است.

حضرت اقا از خودتون حرف نتراشید اگر هم ایشون اعتراض داشتن نه به تبلیغ دوستان مسیحی و یهودی بوده بلکه به کم کاری دوستان خودمون هستش که

دین مبین اسلام رو بهتر از این تبیین کنند

m0hsen;348148 نوشت:
منظورتون تو زندانهاست دیگه؟ چون تا اونجایی که مجامع حقوق بشری گزارش میدن مبلغین مذهبی رو انداختن زندان! برای اینکه بفهمید تبلیغ دین در ایران چقدر آزاده خودتون یک وبلاگ بزنید و مردم رو به یک دینی تشویق کنید بعد ببینید باهاتون چیکار میکنند!

اصلا نیاز هم نیست دین دیگری رو تبلیغ کنید همین شیعه اثنی عشری رو تبلیغ کنید اما بگید که اصل ولایت فقیه رو قبول ندارید و اون رو زیر سوال ببرید. مگر مسلمین در اروپا وقتی اسلام رو تبلیغ میکنن تثلیث رو زیر سوال نمیبرن؟ شما هم ولایت فقیه رو زیر سوال ببرید ببینید بعدش چی میشه به ما بگید. (البته اگه زنده موندید!)



مجامع حقوق بشر خیلی چیزا گزارش میدن اما نمیشه رو حساب باز کرد :

شما برید از دوستان کلیمی و مسیحی با صداقت بپرسید خودشون خدمتتون عرض می کنند.

اتفاقا خیلی از این دوستان کلیمی و مسیحی دلشون با ماست.

خدا ایشالا همیشه حفظشون کنه :Gol:

همره;348177 نوشت:
حضرت اقا از خودتون حرف نتراشید

کیف تحکمون؟

خانم گرامی اینگونه بحث هارو بهتره به آقایون واگذار کنید

antiuwamism;348245 نوشت:
کیف تحکمون؟

خانم گرامی اینگونه بحث هارو بهتره به آقایون واگذار کنید

برادر بزرگوار اینگونه حکم میکنم و تاکید بسیار هم دارم :

نقل قول:
ایشون اعتراض داشتن نه به تبلیغ دوستان مسیحی و یهودی بوده بلکه به کم کاری دوستان خودمون هستش که
دین مبین اسلام رو بهتر از این تبیین کنند


همره;348247 نوشت:
برادر بزرگوار اینگونه حکم میکنم و تاکید بسیار هم دارم :
من دو سوال از خدمتتون داشتم و یه سفارش:
1 شما اصلا حضرت آقا وحید رو میشناسید؟
2 منظور این حرف که می فرمایید به اونا اعتراض نکردن چیه؟ مگه شما حرف ایشونو شنیدید؟

سفارش:
خواهشا در بحثهای شهودی شرکت نکنید، که در اقامه شهادت به دو زن احتیاج است و حرف یک زن کافی نیست که ان شا الله شرمنده شما نشویم.


SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز :
به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله وحید خراسانی از مراجع تقلید، صبح امروز در ادامه درس خارج فقه که در مسجد اعظم قم برگزار گردید همزمان با فرا رسیدن اربعین حسینی و بزرگداشت این ایام با اظهار نگرانی از تبلیغات وسیع فرق ضاله و گروه های تبشیری در کشور اظهار داشتند: امروز وهابیت، بهائیت و مسیحیت در این کشور غوغا میکنند و حکومت دنبال دستگاه خویش است. این دستگاه اطلاعات و تجهیزات کجا می رسد به این جوانانی که در این انحرافات، ضلالات و گردابها افتاده اند ؟!

ایشان در ادامه افزودند: کلیساهای خانگی غوغا می کنند. بهائیت کمر بسته است. تا اینجا که داروخانه های این مملکت را به تملک خویش در آورد. کسی به فکر و دنبال این قضایا نیست. این وظایف، وظیفه حکومت است و باید جلوی انها بایستد.

معظم له در ادامه با ابراز نگرانی از بالا رفتن سن ازدواج، گسترش فقر در کشور و بیکاری جوانان اظهار داشتند: این هیاهو ها مایه ی سرگرمی است! در این مملکت فقر به جایی رسیده است زن 22 ساله برای اداره زندگی کلیه اش را می فروشد و در چنین شرایطی مسیحیت، بهاییت با روش های مخصوص خود و وهابیت با پول جوانان را جذب خویش میکنند.

آیت الله وحید خراسانی در ادامه نصرت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را وظیفه فرد فرد شیعیان دانستد.

این بزرگوار همونطور که گفتم ناراحتیشون از خودمون بوده.


اسلام نسبت به همه رافت داره، زن جایگاه ویژه و رفیعی در دین اسلام داره :

متشکر اما یادتون باشه این خیلی مهمه:

شما برید از دوستان کلیمی و مسیحی با صداقت بپرسید خودشون خدمتتون عرض می کنند.

اتفاقا خیلی از این دوستان کلیمی و مسیحی دلشون با ماست.

خدا ایشالا همیشه حفظشون کنه :Gol:

اولا ازتون ملتمسانه میخوام بنویسید ان شا الله. که جلوه بدی نداشته باشه این اسم مقدسه. ثانیا قرآن هم در امتداد حرف شما می فرماید:

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ(المائده، 82)

مسلما يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيده‏اند دشمن‏ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت و قطعا كسانى را كه گفتند ما نصرانى هستيم نزديكترين مردم در دوستى با مؤمنان خواهى يافت زيرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانی اند كه تكبر نمی ورزند

به هر حال وقتی کسی میخواهد شما را به مسیحیت دعوت کند باید ابتدا شما را راضی کند که اسلام دین حق نیست یعنی باید برگشتن از اسلام رو تبلیغ کند که حکمش اعدام است و اگر شما هم مسیحی شوید چون مسلمان زاده هستید مرتد فطری هستید و حکم شما هم اعدام است! این است آزادی بیان در اسلام!

m0hsen;348266 نوشت:
به هر حال وقتی کسی میخواهد شما را به مسیحیت دعوت کند باید ابتدا شما را راضی کند که اسلام دین حق نیست یعنی باید برگشتن از اسلام رو تبلیغ کند که حکمش اعدام است و اگر شما هم مسیحی شوید چون مسلمان زاده هستید مرتد فطری هستید و حکم شما هم اعدام است! این است آزادی بیان در اسلام!

جلوگیری از تبلیغ ادیان تایید نشده اقتضای مذهب رسمی کشور است
و اما تا مرتد اظهار ارتداد نکنه کسی کاری به کارش نداره
اما اظهار ورود به حوزه اجتماع است و حوزه اجتماع رو قانون اجازه نمی ده
همانطور که در کشوری مثل قرانسه شما حق ندارید از نفی هولوکاست حرف بزنی

حامد;348295 نوشت:
جلوگیری از تبلیغ ادیان تایید نشده اقتضای مذهب رسمی کشور است

پس آزادی بیان چی میشه؟ بعد من حرف از یک مذهب تایید شده زدم.

حامد;348295 نوشت:
و اما تا مرتد اظهار ارتداد نکنه کسی کاری به کارش نداره

در همون غربی که شما ازش انتقاد میکنید اگه یکی بیاد بگه من از مسیحیت برگشتم نه دولت کاریش داره نه کلیسا اما اینجا اگه یکی بگه از اسلام برگرده به همین راحتی شماها حکم به اعدامش میدید؟ یعنی اگه الان حکومت فرانسه بیاد نصف تیم ملی فرانسه رو اعدام کنه چون مسلمون شدن شما قبول میکنی؟

حامد;348295 نوشت:
همانطور که در کشوری مثل قرانسه شما حق ندارید از نفی هولوکاست حرف بزنی

آزادی در گفتن یا نگفتن اینکه من هولوکاست رو قبول ندارم رو شما داری با آزادی در گفتن یا نگفتن اینکه کسی بگه مذهبش چیست مقایسه میکنید؟ کجای این قیاس منطقیست؟

m0hsen;348324 نوشت:
س آزادی بیان چی میشه؟ بعد من حرف از یک مذهب تایید شده زدم.

سلام
شما اول ضرورت آزادی بیان و حد و حدود اونو اثبات و تعیین کنید بعد شعار علم بفرمایید

m0hsen;348324 نوشت:
در همون غربی که شما ازش انتقاد میکنید اگه یکی بیاد بگه من از مسیحیت برگشتم نه دولت کاریش داره نه کلیسا اما اینجا اگه یکی بگه از اسلام برگرده به همین راحتی شماها حکم به اعدامش میدید؟ یعنی اگه الان حکومت فرانسه بیاد نصف تیم ملی فرانسه رو اعدام کنه چون مسلمون شدن شما قبول میکنی؟

داری مبالغه میکنی
الان تعدادی جوونای ما رسما مسیحی شدن چندتاشونو اعدام کردن ؟

m0hsen;348324 نوشت:
آزادی در گفتن یا نگفتن اینکه من هولوکاست رو قبول ندارم رو شما داری با آزادی در گفتن یا نگفتن اینکه کسی بگه مذهبش چیست مقایسه میکنید؟ کجای این قیاس منطقیست؟

بحث آزادی بیانه
یک بام و دو هوا که نمیشه
یعنی اهمیت هولوکاست خیلی زیاده و نباید کسی اظهار مخالف کنه
اما به هم زدن افکار و اندیشه های مردم و بازی کردن با احساسات دینی یک ملت هیچ اهمیتی نداره ؟
والله الهادی

حامد;348439 نوشت:
شما اول ضرورت آزادی بیان و حد و حدود اونو اثبات و تعیین کنید بعد شعار علم بفرمایید

شما در قرون وسطی زندگی میکنید که باید ضرورت آزادی بیان رو بهتون اثبات کنم؟ این که همونطور که امثال شماها میتونند تو کشور اظهار نظر کنن مخالفانتون هم بتونن اظهار نظر کنن یعنی آزادی بیان. اما در اینجا فقط گروه اول آزادی بیان دارند.

حامد;348439 نوشت:
داری مبالغه میکنی
الان تعدادی جوونای ما رسما مسیحی شدن چندتاشونو اعدام کردن ؟

شما میگید اگه اینها اظهار کنن که مسیحی شدن ما اعدامشون میکنیم. این مگه نظر دین نیست؟ خودتون رو به اون راه نزنید!

حامد;348439 نوشت:
بحث آزادی بیانه
یک بام و دو هوا که نمیشه
یعنی اهمیت هولوکاست خیلی زیاده و نباید کسی اظهار مخالف کنه
اما به هم زدن افکار و اندیشه های مردم و بازی کردن با احساسات دینی یک ملت هیچ اهمیتی نداره ؟

من نگفتم اهمیت هولوکاست زیادی و کسی نباید اظهار مخالفت کنه. من میگم آزادی در گفتن اینکه من دینم چیه با آزادی در گفتن اینکه من مخالف هولوکاست هستم رو با هم نمیشه مقایسه کرد. اهمیت اولی مشخصه که بیشتره. خوبه که دولت فرانسه بگه ما مسیحی هستیم و کسی که دعوت به اسلام میکنه با احساسات دینی مردم بازی میکنه پس ما اعدامش میکنیم؟

وقتی انسان طرفداری از دیکتاتوری میکنه مشخصه که استدلال هاشم انقدر ضعیف میشه.

m0hsen;348490 نوشت:
شما در قرون وسطی زندگی میکنید که باید ضرورت آزادی بیان رو بهتون اثبات کنم؟ این که همونطور که امثال شماها میتونند تو کشور اظهار نظر کنن مخالفانتون هم بتونن اظهار نظر کنن یعنی آزادی بیان. اما در اینجا فقط گروه اول آزادی بیان دارند.

سلام
آزادی بیان آزادی بیان
این شعار هیچ جا خریدار نداره
فقط آدمای ریاکار اونو ابزار دست میکنن که عوام رو فریب بدن
اگه آزادی بیان بطور مطلق خوبه چرا گفتن بعضی مسائل در غرب مدعی آزادی بیان ممنوعه ؟
همین اندازه براتون کافیه که بدونید آزادی بیان مطلق بی معناست
شما تو خونتون اجازه میدین یکی از افراد خانواده جوری نظریه پردازی کنه که شیرازه زندگی از هم بپاشه ؟
همین اندازه عقل دارید که اصولی را خدشه ناپذیر بدونید و دورش خط قرمز بکشید و به کسی اجازه ورود به اون حوزه رو ندین مثلا رفتار یا گفتاری که موجب از هم گسستن پیوندهای افراد خانواده بشه یا شاید می گید نه ؟

m0hsen;348490 نوشت:
شما میگید اگه اینها اظهار کنن که مسیحی شدن ما اعدامشون میکنیم. این مگه نظر دین نیست؟ خودتون رو به اون راه نزنید!

خیر تظاهر و تبلیغ ممنوعه
m0hsen;348490 نوشت:
من میگم آزادی در گفتن اینکه من دینم چیه با آزادی در گفتن اینکه من مخالف هولوکاست هستم رو با هم نمیشه مقایسه کرد. اهمیت اولی مشخصه که بیشتره. خوبه که دولت فرانسه بگه ما مسیحی هستیم و کسی که دعوت به اسلام میکنه با احساسات دینی مردم بازی میکنه پس ما اعدامش میکنیم؟ وقتی انسان طرفداری از دیکتاتوری میکنه مشخصه که استدلال هاشم انقدر ضعیف میشه.

صبر کن تند نرو هنوز زوده قضاوت کنی که کی برهانش سسته
تا ابدیت برای قضاوت فرصت هست
شما میگی موضوع هولوکاست با اظهار دین فرق داره
من میگم بنیان ادعای شما چیه ؟
میگی آزادی بیان
میگم اگه آزادی بیان بطور مطلق جایزه چرا فرانسه ؟
اینجا دیگه نمیتونی بگی هولوکاست که موضوع دینی نیست
به 3 دلیل :
1- اونا با موضوعات دینی هم مشکل دارن مگه قانون جدید فرانسه رو خبر نداری . استفاده از نمادهای دینی ممنوع است
2- اصلا فرانسه یک کشور سکولاره معلومه که مسائل دینی براش مهم نباشه . بگو تمام مردم کافر بشن برای اونا چه اهمیتی داره
3- اگر آزادی بیانه ، موضوع دینی و غیر دینی فرق نداره
والله الموفق

حامد;348499 نوشت:
آزادی بیان آزادی بیان
این شعار هیچ جا خریدار نداره
فقط آدمای ریاکار اونو ابزار دست میکنن که عوام رو فریب بدن
اگه آزادی بیان بطور مطلق خوبه چرا گفتن بعضی مسائل در غرب مدعی آزادی بیان ممنوعه ؟
همین اندازه براتون کافیه که بدونید آزادی بیان مطلق بی معناست
شما تو خونتون اجازه میدین یکی از افراد خانواده جوری نظریه پردازی کنه که شیرازه زندگی از هم بپاشه ؟
همین اندازه عقل دارید که اصولی را خدشه ناپذیر بدونید و دورش خط قرمز بکشید و به کسی اجازه ورود به اون حوزه رو ندین مثلا رفتار یا گفتاری که موجب از هم گسستن پیوندهای افراد خانواده بشه یا شاید می گید نه ؟

اینکه من از اسلام انتقاد کنم یا از حکومت انتقاد کنم شیرازه خانواده از هم میپاشه؟ استدلالاتون سسته!

حامد;348499 نوشت:
خیر تظاهر و تبلیغ ممنوعه

خوبه صداقت دارید و میگید آزادی بیان ممنوعه

حامد;348499 نوشت:
صبر کن تند نرو هنوز زوده قضاوت کنی که کی برهانش سسته
تا ابدیت برای قضاوت فرصت هست
شما میگی موضوع هولوکاست با اظهار دین فرق داره
من میگم بنیان ادعای شما چیه ؟
میگی آزادی بیان
میگم اگه آزادی بیان بطور مطلق جایزه چرا فرانسه ؟
اینجا دیگه نمیتونی بگی هولوکاست که موضوع دینی نیست
به 3 دلیل :
1- اونا با موضوعات دینی هم مشکل دارن مگه قانون جدید فرانسه رو خبر نداری . استفاده از نمادهای دینی ممنوع است
2- اصلا فرانسه یک کشور سکولاره معلومه که مسائل دینی براش مهم نباشه . بگو تمام مردم کافر بشن برای اونا چه اهمیتی داره
3- اگر آزادی بیانه ، موضوع دینی و غیر دینی فرق نداره

داری اینجا رو با فرانسه مقایسه میکنی؟ سطح آزادی بیان در اینجا با فرانسه یکیه؟ اینکه استفاده از نمادهای مذهبی در دانشگاه ها ممنوعه برای همست چه برای مسیحی چه برای یهودی چه برای مسلمون. مثل اینجا 100 استاندارده نیستن.

m0hsen;348505 نوشت:
اینکه من از اسلام انتقاد کنم یا از حکومت انتقاد کنم شیرازه خانواده از هم میپاشه؟ استدلالاتون سسته!

متاسفانه مطلب رو درست هم نمیخونی که درست بفهمی آقا
من مثال زدم گفتم شما در منزل خودتون اجازه میدید کسی حرفی بزنه یا رفتاری انجام بده که پیوندهای خانواده از هم گسسته بشه ؟
یک حکومت دینی هم به کسی اجازه نمیده با گفتار یا رفتار منحرف یکپارچگی ملت اسلام رو از بین ببره
این کاملا منطقی است
ما نه سکولاریم و نه شعار سکولاریستی دادیم
ما نه از اول از آزادی بیان مطلق حرفی زدیم و نه بدان متعهدیم
اصولی داریم خطوط قرمزی داریم که مثل مرزهای جغرافیایی ازش مراقبت می کنیم

m0hsen;348505 نوشت:
خوبه صداقت دارید و میگید آزادی بیان ممنوعه

آزادی بیان مطلق حماقته و برای پرهیز از حماقت نیازی به تابلو ممنوع نیست
m0hsen;348505 نوشت:
داری اینجا رو با فرانسه مقایسه میکنی؟ سطح آزادی بیان در اینجا با فرانسه یکیه؟ اینکه استفاده از نمادهای مذهبی در دانشگاه ها ممنوعه برای همست چه برای مسیحی چه برای یهودی چه برای مسلمون. مثل اینجا 100 استاندارده نیستن.

فکر میکنم آدم باسوادی باشی و روح حرف رو بفهمی
ببین
یا آزادی بیان مطلق آری و هرچیزی جایزه گفتنش حتی بر علیه هلوکاست
یا نه
من تعجبم مطلبی به این سادگی رو متوجه نمیشی
اگه به زعم شما فرانسه آزادی بیان زیاده بخاطر سکولار بودنشه یعنی اونا تو این مباحث اصلا خط قرمزی ندارند تا بخوان باهاش بجنگن
از نظر اونا انسان حیوان متفکره لذا سختگیری برای تفکرات واندیشه ها ندارند از نظر اونا فکر خوب و فکر بد نداریم همین که فکر باشه انسان رو از حیوان غیر متفکر متمایز میکنه
اما از نظر ما انسان تنها متفکر نیست بلکه موجود متاله است یعنی الهی است و لازمه که از مرزها و حدود الهیتش دفاع بشه
کشور ما یک استانداد بیشترداره
استاندارش اسلامه که در قانون اساسی متبلور شده
قوانین جزائیش هم مشخصه
حقوق فردی و اجتماعیش هم مشخصه
مشکل اساسی اینه که بعضی میخوان با تفکر لائیک در نظام دینی زندگی کنن
طبیعی است که خودشونو در حصر احساس کنن
والله الموفق

آیت الله مکارم شیرازی در جلد دوم تفسیر نمونه صفحه 206 و 207 میگوید اسلام در 3 مورد اجازه استفاده از قدرت نظامی را داده که یکی از آنها برای آزادی در تبلیغ است "هر آييني حق دارد آزادانه و به صورت منطقي خود را معرفي کند . اگر کساني مانع اين کار شوند، مي‏توان با توسل به زور اين حق را به دست آورد"

آیا مسلمین این حق را به غیر مسلمین میدهند که چون در اینجا به غیر مسلمین اجازه تبلیغ نمیدهند به اینجا حمله کنند؟ یا فقط حق تبلیغ مختص مسلمین است؟

m0hsen;348602 نوشت:
آیا مسلمین این حق را به غیر مسلمین میدهند که چون در اینجا به غیر مسلمین اجازه تبلیغ نمیدهند به اینجا حمله کنند؟ یا فقط حق تبلیغ مختص مسلمین است؟

سلام
اسلام اینجا یعنی خدا خدا این اجازه را به مومنین داده تا برای تبلیغ پیام توحید مانع دولتهای مستکبر را بردارند
اصلا میتوان تصور کرد که خدا این را برای صاحبان اندیشه کفر جایز بداند ؟
هرچند آنها هم برای خود چنین حقی را قائل بوده و هستند و عملا وارد شده و هر نوع جنایتی را کرده اند
فکر می کنید مشکلشان با ایران اسلامی برای چیست ؟
قضیه بنیادی است
این جنگ دین و ایمان با کفر و دنیا پرستی است غیر این است ؟
والله الموفق

حامد;348606 نوشت:
اسلام اینجا یعنی خدا خدا این اجازه را به مومنین داده تا برای تبلیغ پیام توحید مانع دولتهای مستکبر را بردارند
اصلا میتوان تصور کرد که خدا این را برای صاحبان اندیشه کفر جایز بداند ؟
هرچند آنها هم برای خود چنین حقی را قائل بوده و هستند و عملا وارد شده و هر نوع جنایتی را کرده اند
فکر می کنید مشکلشان با ایران اسلامی برای چیست ؟
قضیه بنیادی است
این جنگ دین و ایمان با کفر و دنیا پرستی است غیر این است ؟

من دارم میگم آقای مکارم شیرازی که ادعا میکند در دین متخصص هستند چرا با ریاکاری میگویند آزادی در تبلیغ حق هر دینی است اما در عمل فقط این حق را به مسلمین میدهند؟ شما این سوالات رو از علمای اهل سنت بپرسید به شما میگویند در کشور اسلامی فقط مسلمین حق تبلیغ دینشان را دارند. چرا؟ چون خدا گفته. اما چون شیعه ها به تقیه اعتقاد دارند و ریاکاری یک اصل پذیرفته شده بین آنهاست میان میگن همه میتونن دینشون رو تبلیغ کنن اما وقتی به پای عمل میرسه میزنن زیر حرفشون و اشکال تراشی میکنند. میتونم هزار تا مثال دیگه از ریاکاری شیعیان و این حکومت علویتون بیارم.

m0hsen;348628 نوشت:
من دارم میگم آقای مکارم شیرازی که ادعا میکند در دین متخصص هستند چرا با ریاکاری میگویند آزادی در تبلیغ حق هر دینی است اما در عمل فقط این حق را به مسلمین میدهند؟ شما این سوالات رو از علمای اهل سنت بپرسید به شما میگویند در کشور اسلامی فقط مسلمین حق تبلیغ دینشان را دارند. چرا؟ چون خدا گفته. اما چون شیعه ها به تقیه اعتقاد دارند و ریاکاری یک اصل پذیرفته شده بین آنهاست میان میگن همه میتونن دینشون رو تبلیغ کنن اما وقتی به پای عمل میرسه میزنن زیر حرفشون و اشکال تراشی میکنند. میتونم هزار تا مثال دیگه از ریاکاری شیعیان و این حکومت علویتون بیارم.

شما حرفو نمیفهمی ما چیکار کنیم
اقای مکارم میگه اسلام اجازه میده ؟
به کی اجازه میده ؟
به کفار یا به مسلمین ؟
خوب واضحه
شما نمیخواهی بفهمی ما چیکار کنیم ؟

حامد;348647 نوشت:
اقای مکارم میگه اسلام اجازه میده ؟

چرا خودتو به اون راه میزنی؟ اینم تقیه هست؟ برای اینکه مطمئن بشی من دروغ نمیگم لینکش رو بهت میدم:

مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

از تو همین لینک برات میارم:

اسلام استفاده از قدرت نظامی را تنها در سه مورد روا می‏داند:
1. برای نابودی آثار شرک و بت پرستی:
چون از نظر اسلام شرک و بت پرستی، انحراف و بیماری و خرافه است. از این رو پیامبر اوّل بت پرستان را از راه تبلیغ به سوی توحید دعوت می‏کرد، آن گاه که مقاومت کردند، به زور متوسّل شد.
2. برای نابودی نقشه‏های دشمنان:
کسانی که نقشه نابودی و حمله به مسلمانان را می‏کشند، اسلام دستور جهاد و توسل به قدرت نظامی بر ضد اینان را صادر کرده است.
3. برای آزادی در تبلیغ:
زیرا هر آیینی حق دارد آزادانه و به صورت منطقی خود را معرفی کند . اگر کسانی مانع این کار شوند، می‏توان با توسل به زور این حق را به دست آورد.(1)

پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه، ج 2، ص 206 و 207.

گزینه آخر رو بخون. گفته هر دینی حق داره آزادانه خودشو تبلیغ کنه. آیا همین آقای مکارم به غیر مسلمین این اجازه رو میدن؟ مشخصه که نه. شما اسم این رو چی میزاری؟ اسم این ریا نیست؟

m0hsen;348656 نوشت:
اسلام استفاده از قدرت نظامی را تنها در سه مورد روا می‏داند: 1. برای نابودی آثار شرک و بت پرستی: چون از نظر اسلام شرک و بت پرستی، انحراف و بیماری و خرافه است. از این رو پیامبر اوّل بت پرستان را از راه تبلیغ به سوی توحید دعوت می‏کرد، آن گاه که مقاومت کردند، به زور متوسّل شد. 2. برای نابودی نقشه‏های دشمنان: کسانی که نقشه نابودی و حمله به مسلمانان را می‏کشند، اسلام دستور جهاد و توسل به قدرت نظامی بر ضد اینان را صادر کرده است. 3. برای آزادی در تبلیغ: زیرا هر آیینی حق دارد آزادانه و به صورت منطقی خود را معرفی کند . اگر کسانی مانع این کار شوند، می‏توان با توسل به زور این حق را به دست آورد.(1)

قید اسلام در صدر موضوع این هر آیینی را تفسیر می کند
چون اصلا منطقی نیست که فکر کنیم اسلام مثلا به آیین جین اجازه میده برای تبلیغ خودش مسلمانان رو بکشه
متوجه میشید
موضوع قفل شده است