چرا اعراب اسرای جنگی در ایران و روم شرقی را برده کردند؟

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا اعراب اسرای جنگی در ایران و روم شرقی را برده کردند؟

با سلام

تا وقتی که اعراب در شبه جزیره عربستان بودند زندانی در کار نبود که بخواهند اسرای جنگی را به آنجا بفرستند پس آنها را برده میکردند که منطقیست. اما وقتی که اعراب به تمدن هایی مانند ایران و روم شرقی حمله کردند اسرای جنگی را به اسم برده بین خود پخش کردند در حالی که در ایران و روم شرقی زندان وجود داشت. مگر نمیگویند هدف اسلام این بوده که بردگی را به مرور زمان از بین ببرد؟ آیا این تناقض نیست؟

با تشکر

با نام الله

کارشناس
استاد مقداد


[="Tahoma"]

m0hsen;344890 نوشت:
با سلام

تا وقتی که اعراب در شبه جزیره عربستان بودند زندانی در کار نبود که بخواهند اسرای جنگی را به آنجا بفرستند پس آنها را برده میکردند که منطقیست. اما وقتی که اعراب به تمدن هایی مانند ایران و روم شرقی حمله کردند اسرای جنگی را به اسم برده بین خود پخش کردند در حالی که در ایران و روم شرقی زندان وجود داشت. مگر نمیگویند هدف اسلام این بوده که بردگی را به مرور زمان از بین ببرد؟ آیا این تناقض نیست؟

با تشکر

با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست بزرگوار

[=Verdana]
دوست گرامی تا کنون چندین تاپیک در این مورد ایجاد شده لطفاً به این تاپیک ها مراجعه فرمایید و بعد از مطالعه اگر سوالی داشتید بفرمایید.


برده داری یا مبارزه با برده داری

برده داری در اسلام !

نظر اسلام در مورد برده داری چیست؟

کنیز چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با توجه به این که اسلام ارزش فوق العاده ای برای انسان قائل است

2 تاپیک از 5 تاپیکی که گفتید اصلا نیومد و 3 تای دیگه هم سوال کاربران در مورد این بود که چرا اسلام برده داری رو تایید کرده که سوال من این نیست. سوال من اینه که اگه اسلام مدعی این هست که هدفش در دراز مدت از بین بردن برده داریه چرا بجای اینکه دریچه های قبلی شکل گیری برده داری رو ببنده اومده دریچه های جدیدی رو باز کرده؟ مثلا اعراب میتونستن اسرای جنگی رو به زندان بفرستن و بعد از اینکه بر اوضاع مسلط شدن اونها رو آزاد کنن. اما اومدن اونها رو برده کردن و زناشون رو کنیز. این یعنی گشودن دریچه های جدید برای به بردگی کشیدن انسان های آزاد. این تناقض رو چگونه توجیه میکنید؟

m0hsen;345781 نوشت:
2 سوال من اینه که اگه اسلام مدعی این هست که هدفش در دراز مدت از بین بردن برده داریه چرا بجای اینکه دریچه های قبلی شکل گیری برده داری رو ببنده اومده دریچه های جدیدی رو باز کرده؟
مثلا اعراب میتونستن اسرای جنگی رو به زندان بفرستن و بعد از اینکه بر اوضاع مسلط شدن اونها رو آزاد کنن. اما اومدن اونها رو برده کردن و زناشون رو کنیز.
این یعنی گشودن دریچه های جدید برای به بردگی کشیدن انسان های آزاد. این تناقض رو چگونه توجیه میکنید؟


با سلام
سوال شما و محتوای کلامی شما خیلی گنگ است
تناقضی وجود ندارد در همان تاپیکها جواب شما داده شده
یکی از اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی اصل مساوات و نفی‏ تبعیض است.
از نظر اسلام انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند، مردم از این نظر دو گونه یا چند گونه آفریده نشده اند، رنگ، خون، نژاد، قومیت ملاک برتری و تفوق نیست، سید قرشی و سیاه حبشی برابرند. آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام زاده برابری و مساوات انسانهاست.
از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به خاطر یک سلسله مصالح که‏ برای خود آن افراد و برای جامعه اسلامی ضروری است، به طور موقت سلب‏ برخی حقوق از افراد می‏شود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد.
دوره موقت بردگی بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله‏ فرهنگی و آموزشی و پرورشی است نه مقوله اقتصادی و بهره کشی، و دالان‏ موقتی است برای تربیت اسلامی، از این قبیل است.
از جمله ملکات مستحسنه ائمه معصومین علیهم السلام این بود که برده‏ زیاد می‏خریدند و مدتی این برده‏ها را در خانه خودشان نگه می‏داشتند.
چون‏ فلسفه بردگی در اسلام این است که بردگان دوره‏ای را از دوره کفر تا دوره‏ آزادی بگذرانند و یک دالانی را طی کنند که تحت تربیت افراد مسلمان‏ باشند و از این ناحیه، اسلام بهره‏های انسانی بسیار خوبی گرفته است.


این تاپیک را ملاحظه بفرماید

http://www.askdin.com/thread27760.html

رضا;345820 نوشت:
با سلام
سوال شما و محتوای کلامی شما خیلی گنگ است
تناقضی وجود ندارد در همان تاپیکها جواب شما داده شده
یکی از اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی اصل مساوات و نفی‏ تبعیض است.
از نظر اسلام انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند، مردم از این نظر دو گونه یا چند گونه آفریده نشده اند، رنگ، خون، نژاد، قومیت ملاک برتری و تفوق نیست، سید قرشی و سیاه حبشی برابرند. آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام زاده برابری و مساوات انسانهاست.
از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به خاطر یک سلسله مصالح که‏ برای خود آن افراد و برای جامعه اسلامی ضروری است، به طور موقت سلب‏ برخی حقوق از افراد می‏شود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد.
دوره موقت بردگی بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله‏ فرهنگی و آموزشی و پرورشی است نه مقوله اقتصادی و بهره کشی، و دالان‏ موقتی است برای تربیت اسلامی، از این قبیل است.
از جمله ملکات مستحسنه ائمه معصومین علیهم السلام این بود که برده‏ زیاد می‏خریدند و مدتی این برده‏ها را در خانه خودشان نگه می‏داشتند.
چون‏ فلسفه بردگی در اسلام این است که بردگان دوره‏ای را از دوره کفر تا دوره‏ آزادی بگذرانند و یک دالانی را طی کنند که تحت تربیت افراد مسلمان‏ باشند و از این ناحیه، اسلام بهره‏های انسانی بسیار خوبی گرفته است.

بردگی بردگیست و همیشه عمل زشتی بوده و هست. اما اسلام ادعا میکند که در شرایطی به وجود آمده که برده داری وجود داشته و برای براندازی برده داری به مرور زمان برنامه داشته. اینکه شما بگید ما یکی رو برده کردیم تا بهش اسلام رو آموزش بدیم حرف نامربوطیه مسلمین میتونستن از طرق دیگری غیر از به بردگی کشیدن انسان ها به آنها اسلام رو آموزش بدن.

[="Tahoma"]

m0hsen;344890 نوشت:
با سلام

تا وقتی که اعراب در شبه جزیره عربستان بودند زندانی در کار نبود که بخواهند اسرای جنگی را به آنجا بفرستند پس آنها را برده میکردند که منطقیست. اما وقتی که اعراب به تمدن هایی مانند ایران و روم شرقی حمله کردند اسرای جنگی را به اسم برده بین خود پخش کردند در حالی که در ایران و روم شرقی زندان وجود داشت. مگر نمیگویند هدف اسلام این بوده که بردگی را به مرور زمان از بین ببرد؟ آیا این تناقض نیست؟

با تشکر

با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست بزرگوار

برنامه اسلام این بوده است که به مرور زمان برده داری را از بین ببرد و برای این موضوع برنامه ریزی هم کرده و به نتیجه هم رسیده است.

اینکه شما عدم وجود زندان را دلیل برده داری در سرزمین عربستان فرض کرده اید،سخن قابل قبول و مستندی نیست.به عنوان نخستين نكته لازم است توجه شود كه اسلام در حالي ظهور كرد كه مسألة بردگي و خريد و فروش برده بصورت يك نظام فرهنگی و اقتصادی سراسر جهان را گرفته بود و با تار و پود جوامع بشري آميخته بود و از طرفي اگر نظام غلطي در بافت جامعه اي وارد شود، ريشه كن كردن آن احتياج به زمان دارد و هر حركت حساب نشده نتيجة معكوس خواهد داشت. لذا اسلام مبارزة خويش برای تعديل نظام بردگي و خريد و فروش آن را با برنامه اي دقيق و زمان بندي شده انجام داد.

از فرمایشات شما اینگونه برداشت می شود که گویا در ایران وروم آن زمان اسرای جنگی را بعنوان برده و کنیز به خدمت نمی گرفتند و فقط آنان را زندانی می کردند.حال آنکه اصلاً اینگونه نبوده است.

امّا اينكه چرا اسلام اجازه مي دهد تا از اسيران جنگي در قسمتي از موارد به عنوان برده استفاده گردد، بايد توجّه داشت كه در مورد اسيران جنگي چند راه در برابر اسلام قرار داشت:

يك- اولين راه اين بود كه اسلام دستور دهد اسيران جنگي را آزاد كنند. در اين صورت دو مشكل براي امّت اسلامي پيش مي آمد اوّل اين كه اسيران آزاد شده كه دشمنان سوگند ياد كردة اسلام بودند بلافاصله به صفوف كفّار پيوسته و بار ديگر در برابر مسلمين قرار مي گرفتند. شكل دوّم اين بود كه چون آزاد كردن اسيران جنگي از طرف مسلمين انجام مي شد ولي كفّار اسيراني را كه از مسلمين گرفته بودند آزاد نمي ساختند از اين نظر اگر بعداً مي خواستند اسراي جنگي را مبادله كرده از اين راه مسلمانان را آزاد كنند اسيري از كفّار در اختيار مسلمانان قرار نداشت.

دو- آنها را به قتل رسانده و همة اسيران جنگي كفّار را بكشند اين كار اوّلاً در شرايط عادّي نه صحيح است و نه انساني و ثانياً موجب مي شد تا كفّار مقابله به مثل كرده و آنها نيز اسيران مسلمانان را به قتل برسانند.

سه- اسيران جنگي را در زندان نگاه دارند اين فرض هم اولاً مستلزم آن بود كه نيروي انساني بسياري را تباه كرده و در زندانها، آنها را به هدر بدهند و ثانياً براي نگهداري اسيران جنگي در زندان از نظر اقتصادي و انساني زيان هاي فراواني بر حكومت اسلامي تحميل مي گرديد.

چهار- آنها را برده بگيرند و در كار از آنها استفاده كنند. اين تنها راه صحيح منطقي بود كه در برابر اسلام قرار داشت. زيرا با اين كار اوّلاً از نيروي انساني اسيران جنگي به خوبي استفاده شده و در كارهاي توليدي و خدماتي و يا احياناً فرهنگي از آنها بهره برداري مي گرديد. و ثانياً محيط اسلامي به آنها يك مركز تربيتي و زمينه اي مساعد براي آشنايي با نظام عادلانه و مقررّات انساني اسلام بوده است. و ثالثاً گروگانهاي خوبي بودند تا از اين راه براي آزادي اسيران مسلمانان كه در دست كفّار بودند بكوشند و از طريق مبادلة اسيران مسلمانان را آزاد سازند.[1]

عمدة برنامه های اسلام برای از بین بردن برده داری به قرار ذيل است:

الف- بردگي در طول تاريخ اسباب فراواني داشته، نه تنها اسيران جنگي و بدهكاراني كه قدرت به پرداخت بدهي خود نداشتند به صورت برده در مي آمدند كه زور و غلبه نيز مجوّز برده گرفتن و برده داري بود.

اسلام جلوي تمام اين مسائل را گرفت، و فقط در يك مورد اجازة برده گيري داد و آن در مورد اسيران جنگي[2] بود كه اين حكم اسلام در زمان ما نيز به قوّت خود باقي است.

ب- يك سري قراردادهاي دو طرفه است كه بين برده و صاحب آن انجام مي شود مانند «مكاتبه» و يا كارهايي مانند «تدبير» كه با آزادي برده ها پايان مي يابد و اسلام به آنها رسميّت داده است.

ج- قسمتي از گناهان است كه رهايي از آنها امكان پذير نيست مگر آن كه برده اي را آزاد نمايند (كفّارات).

د- در بودجة عمومي كشور (زكوة) براي خريدن برده توسط حكومت و آزاد كردن آنها سهمي مقرّر گرديد كه قرآن دربارة آن فرمان داده است.

بنابراین هیچگونه تناقضی در برنامه های اسلام برای از بین بردن بردگی وجود ندارد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. برهان قرآن، صدرالدين بلاغي، صص 69-39، انتشارات امير كبير.

2. بردگي در اسلام، محمد صادق ايرجي.

3. نگاهي به بردگي، محمد علي گرامي.

پی نوشتها:

(1). ناظره دكتر و پير، صص 144 و 143.

(2). تفسير نمونه، ج21، ص417.

[="Tahoma"]

m0hsen;345836 نوشت:
بردگی بردگیست و همیشه عمل زشتی بوده و هست. اما اسلام ادعا میکند که در شرایطی به وجود آمده که برده داری وجود داشته و برای براندازی برده داری به مرور زمان برنامه داشته. اینکه شما بگید ما یکی رو برده کردیم تا بهش اسلام رو آموزش بدیم حرف نامربوطیه مسلمین میتونستن از طرق دیگری غیر از به بردگی کشیدن انسان ها به آنها اسلام رو آموزش بدن.

با عرض سلام و ادب

هرگز اینگونه نبوده است که بگوییم چون می خواستیم اسلام را به دیگران آموزش دهیم حتماً باید آنها را برده کنیم.دلایل و فلسفه برده داری و برنامه های اسلام برای از بین بردن برده داری را در پست قبلی خدمت شما عرض کردم.
آنچه که مهم و قابل توجه است سفارشات اسلام درباره برده ها و نوع رفتار و برخورد مسلمانان واقعی بخصوص ائمه اطهار(علیهم السلام) با برده ها و کنیزان است.

اسلام سفارش كرده كه مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندى نموده و او را یكى از اهل بیت خود حساب كنند، و بین او و آنان در لوازم و احتیاجات زندگى فرق نگذارد، چنان كه رسول خدا (ص) هم با غلامان و خدمتكاران خود همین طور رفتار مى ‏نمود، با ایشان غذا مى‏ خورد، نشست و برخاست مى ‏كرد، در خوراك و پوشاك و امثال آن هیچ تقدمى براى خود بر آنان قائل نبود.

و نیز توصیه كرده كه بر غلام و كنیز سخت نگیرند و شكنجه ندهند و ناسزا نگویند و ظلم روا ندارند، و اجازه داده كه این طائفه در بین خود و به اذن اهل‏شان ازدواج كنند و هم چنین به احرار هم اجازه داده كه با آنان ازدواج نمایند و در دادن شهادت و در كارهاى خود دخالت داده و سهیم سازند، چه در زمان بردگیشان و چه بعد از آزاد شدنشان.

ارفاق اسلام در حق بردگان به جایى رسید كه در جمیع امور با اصرار شركت مى ‏كردند، حتى تاریخ صدر اسلام بسیارى از بردگان را یاد مى ‏كند كه متصدى امر امارت و قیادت لشكر شده ‏اند، در بین صحابه بزرگ رسول خدا (ص) نیز عده اى از همین بردگان وجود داشتند، مانند سلمان فارسى، بلال حبشى و دیگران. در حسن سلوك اسلام با بردگان همین بس كه خود رسول خدا (ص) صفیه دختر حى بن أخطب را آزاد نمود و با او ازدواج كرد، و هم چنین جویریه دختر حارث را كه یكى از دویست نفر اسراى جنگ بنى المصطلق بود همسر خود نمود، و این عمل باعث شد كه بقیه نفرات هم كه همه زنان و كودكان بودند آزاد شوند.

و این خود یكى از ضروریات سیره اسلام است كه مردان با تقوا اگر چه برده باشند مقدم بر سایرین هستند، حتى از مولاى بى تقواى خود هم گرامى ‏ترند، و عبد مى ‏تواند مالى را تملك نموده و با اذن اهل خود از جمیع مزایاى حیات استفاده نماید، این بود اجمالى از رفتار اسلام نسبت به بردگان.

علاوه بر این، تاكید بلیغ و سفارش اكید كرده به آزاد كردن ایشان و اخراجشان از زندان رقیت به فضاى آزاد حریت، و همین روش خود باعث شد كه روز بروز از عده بردگان كاسته شده و به جمعیت احرار افزوده شود.

به این سفارشات هم اكتفاء نكرده، یكى از كفارات را آزاد كردن بردگان قرار داد، نظیر كفاره قتل و روزه‏ خورى، و نیز به موالى اجازه داد كه با بندگان خود مكاتبه كنند، یعنى قرارداد ببندند كه هر وقت تمامى قیمت خود را به موالى پرداختند آزاد شوند، و یا به هر مقدارى كه از قیمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند، همه این دستورات از جهت عنایتى است كه اسلام به آزاد شدن بردگان و رها شدنشان از اسارت بندگى و الحاقشان به مجتمع انسانى دارد، و مى‏ خواهد كه هر چه زودتر و هر چه بیشتر پیوند بندگان به مجتمع بشرى تكمیل شده و بطور كلى این ذلت از عائله بشر رخت بربندد.

آزاد كردن بردگان یكى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است، و پیشوایان اسلام در این مساله پیشقدم بودند، تا آنچه كه در حالات على (ع) نوشته اند: «اعتق الفا من كد یده»؛ هزار برده را از دسترنج خود آزاد كردند.

پیشوایان اسلام بردگان را به كمترین بهانه ‏اى آزاد مى‏ كردند تا سرمشقى براى دیگران باشد، تا آنجا كه یكى از بردگان امام باقر (ع) كار نیكى انجام داد امام (ع) فرمود: «اذهب فانت حر فانى اكره ان استخدم رجلا من اهل الجنة: برو تو آزادى كه من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم.(1)

در حالات امام سجاد على بن الحسین (ع) آمده است:" خدمتكارش آب بر سر حضرت مى‏ ریخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح كرد، امام (ع) سر را بلند كرد، خدمتكار گفت: «و الكاظمین الغیظ» حضرت فرمود: خشمم را فرو بردم" عرض كرد: «وَ الْعافِینَ عنِ النَّاسِ» فرمود:" خدا تو را ببخشد" عرض كرد:«وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (2) فرمود:" برو براى خدا آزادى.

حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (ص) نقل شده كه فرمود: «ما زال جبرئیل یوصینى بالمملوك حتى ظننت انه سیضرب له اجلا یعتق فیه : پیوسته جبرئیل سفارش بردگان را به من مى ‏كرد تا آنجا كه گمان كردم به زودى اجلى براى آنها تعیین مى ‏شود كه به هنگام رسیدن آن آزاد شوند.(3)

على (ع) به غلام خود " قنبر" مى ‏فرمود: «من از خداى خود شرم دارم كه لباسى بهتر از تو بپوشم، زیرا رسول خدا (ص) مى ‏فرمود: از آنچه خودتان مى ‏پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود مى ‏خورید به آنها غذا دهید».

امام صادق (ع) مى ‏فرماید: هنگامى كه پدرم به غلامى دستور انجام كارى مى ‏داد ملاحظه مى‏ كرد اگر كار سنگینى بود بسم الله مى ‏گفت و خودش وارد عمل مى‏ شد و به آنها كمك مى ‏كرد.
خوشرفتارى اسلام نسبت به بردگان در این دوران انتقالى به اندازه‏ ای است كه حتى بیگانگان از اسلام نیز روى آن تاكید و تمجید كرده ‏اند.

به عنوان نمونه" جرجى زیدان" در تاریخ تمدن خود چنین مى ‏گوید:" اسلام به بردگان فوق العاده مهربان است پیغمبر اسلام (ص) درباره بردگان سفارش بسیار نموده، از آن جمله مى ‏فرماید:" كارى كه برده تاب آن را ندارد به او واگذار نكنید، و هر چه خودتان مى‏ خورید به او بدهید".

در جاى دیگر مى ‏فرماید:" به بندگان خود كنیز و غلام نگوئید، بلكه آنها را" پسرم" و" دخترم" خطاب كنید! قرآن نیز درباره بردگان سفارش جالبى كرده و مى‏ گوید:" خدا را بپرستید، براى او شریك مگیرید، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیك و دور و دوستان، و آوارگان، و بردگان جز نیكوكارى رفتارى نداشته باشید، خداوند از خودپسندى بیزار است.
قرآن در سوره یوسف آیه 36 به جاى كلمه "عبد" و " برده" تعبیر به " فتى" (جوان) مى‏ كند، كه یك نوع احترام است، و در حدیث داریم‏ «لایقولن احدكم عبدى و أمتى و لكن فتاى و فتاتى : هیچكدام از شما نباید بگوید غلام من و كنیز من بلكه بگوید جوان من.(4) (تا در دوران آزادى تدریجى بردگان كه اسلام برنامه دقیقى براى آن چیده است، بردگان از هر گونه تحقیر در امان باشند).

پی نوشتها:
(1). وسائل الشیعة، جلد 16 صفحه 32.

(2). سوره آل عمران،آیه134.

(3). بحارالانوار، جلد 74 صفحه 142 (حدیث 13).

(4). مجمع البیان جلد 5 صفحه 232.

مقداد;346251 نوشت:
اسلام جلوي تمام اين مسائل را گرفت، و فقط در يك مورد اجازة برده گيري داد و آن در مورد اسيران جنگي[2] بود كه اين حكم اسلام در زمان ما نيز به قوّت خود باقي است.

چرا میگویید اسلام جلوی تمام راه های برده داری را گرفته غیر از این راه؟ مگه از قدیم الایام برده چگونه شکل میگرفته؟ کسی که خودش رو برده نمیکرده. کسی هم که بدهکار بوده به اندازه بدهیش میتوانسته برای طلبکار کار کند و دیگر برده نمیشده.

مگر ما در زمان جنگ ایران و عراق اسرای عراقی رو برده میکردیم؟ آنها را در اردوگاه هایی نگه میداشتیم و با اسرای خود مبادله میکردیم.

اصلا در دنیای امروز این حرفهای شما منطقیه؟ مثلا ما بیاییم از دشمن اسیر بگیریم و سپس آن را برده کنیم؟ کنوانسیون ژنو چه برخوردی با ما خواهد کرد؟ سازمان ملل چه برخوردی با ما خواهد کرد؟

در زمان حمله اعراب هم چون اعراب بطور کامل امپراطوری های ایران و روم شرقی رو منقرض کردند امکان تبادل اسرا نبود اما مسلمین میتوانستند اسرا رو برای مدتی در اردوگاه هایی نگه دارند و پس از تسلط بر اوضاع آنها رو به مرور زمان رها کنند. این هم که امکان دارد آنها پس از رهایی دشمن اسلام شوند یک امکان است و نمیتوان براساس حدس و گمان حکم صادر کرد آن هم حکمی مثل برده کردن افراد که عملی درهرصورت غیر انسانیست.

مقداد;346251 نوشت:

يك- اولين راه اين بود كه اسلام دستور دهد اسيران جنگي را آزاد كنند. در اين صورت دو مشكل براي امّت اسلامي پيش مي آمد اوّل اين كه اسيران آزاد شده كه دشمنان سوگند ياد كردة اسلام بودند بلافاصله به صفوف كفّار پيوسته و بار ديگر در برابر مسلمين قرار مي گرفتند. شكل دوّم اين بود كه چون آزاد كردن اسيران جنگي از طرف مسلمين انجام مي شد ولي كفّار اسيراني را كه از مسلمين گرفته بودند آزاد نمي ساختند از اين نظر اگر بعداً مي خواستند اسراي جنگي را مبادله كرده از اين راه مسلمانان را آزاد كنند اسيري از كفّار در اختيار مسلمانان قرار نداشت.

نمی دانم چرا دوستان اعمال اعراب مهاجم را به اسلام نسبت می دهند

[="Tahoma"]

m0hsen;346275 نوشت:
چرا میگویید اسلام جلوی تمام راه های برده داری را گرفته غیر از این راه؟ مگه از قدیم الایام برده چگونه شکل میگرفته؟ کسی که خودش رو برده نمیکرده. کسی هم که بدهکار بوده به اندازه بدهیش میتوانسته برای طلبکار کار کند و دیگر برده نمیشده.

مگر ما در زمان جنگ ایران و عراق اسرای عراقی رو برده میکردیم؟ آنها را در اردوگاه هایی نگه میداشتیم و با اسرای خود مبادله میکردیم.

اصلا در دنیای امروز این حرفهای شما منطقیه؟ مثلا ما بیاییم از دشمن اسیر بگیریم و سپس آن را برده کنیم؟ کنوانسیون ژنو چه برخوردی با ما خواهد کرد؟ سازمان ملل چه برخوردی با ما خواهد کرد؟

در زمان حمله اعراب هم چون اعراب بطور کامل امپراطوری های ایران و روم شرقی رو منقرض کردند امکان تبادل اسرا نبود اما مسلمین میتوانستند اسرا رو برای مدتی در اردوگاه هایی نگه دارند و پس از تسلط بر اوضاع آنها رو به مرور زمان رها کنند. این هم که امکان دارد آنها پس از رهایی دشمن اسلام شوند یک امکان است و نمیتوان براساس حدس و گمان حکم صادر کرد آن هم حکمی مثل برده کردن افراد که عملی درهرصورت غیر انسانیست.

با عرض سلام و ادب

آقا محسن عزیز!

اولاً ما در این مباحثی که مطرح کردیم به بررسی چرایی برده گرفتن اسرای جنگی در دوران صدر اسلام پرداخته ایم،قطعاً شرایط و مقتضیات آن دوره را باید در همان دوره سنجید نه با شرایط حال حاضر.

ثانیاً شما که کنوانسیون ژنو و سازمان ملل را به رخ ما می کشید،این دو نهاد تا کنون در دفاع از مظلومین عالم و کسانی که زیر چکمه ظالمان و ستمکاران عالم بویژه اسرائیل و آمریکا لگدکوب می شوند،چه گلی به سر خودشان زده اند.

دوست عزیز درست است که امروزه دیگر برده داری بشیوه دوران قبل از اسلام و صدر اسلام وجود ندارد،ولی چند ملیون نفر از مردم کشورهای مختلف همچون افغانستان و عراق و فلسطین و ... بدتر از برده های آن دوران دارند عمرشان را سپری می کنند،ولی این آقایون به اصطلاح طرفدار حقوق بشر انگار کر و کور و لال شده اند که نفس هم نمی کشند.

اسلام زمانی ظهور کردو به مبارزه با برده داری پرداخت که عده ای که دارای قدرت و ثروت بودند به بهانه های مختلف افراد بی دفاع و مظلوم را به بردگی می گرفتند.ولی دین اسلام که یکی از برنامه هایش مبارزه با برده داری بود،تنها راه گرفتن برده را - بنابر مصالحی که در پست های قبلی بیان کردیم- به جنگ با کفار حربی محدود کرد.
اسلام فقط به اسیر کردن کفاری که با اسلام می جنگیدند رضایت داده است و برده کردن کفار ذمی که به زندگی مسالمت‌آمیزدر کنار مسلمین میپردازند ممنوع است.

اما اینکه چرا آنها را در زندان نگهداری نمی کردند:

اولین دلیل اینستکه در آن زمان تفکر بشر، نگهداری اینگونۀ اسرا را نمیپذیرفت. مردم نمیپذیرفتند که دشمنشان را اسکان دهند و غذا و آب و لوازم زندگیش را تأمین نمایند.

دوم اینکه با برده شدن این افراد به پیشبرد و چرخۀ جامعه کمک میکردند و خود نیز با فرهنگ اسلامی آشنا میشدند و از همه مهمتر این افراد شانس اینرا پیدا میکردند که به واسطۀ کفاره و شرایط دیگر آزاد شوند.(میدانیم که آزاد کردن یک برده با شصت روزۀ کفاره برابر است یا پیامبر(ص) به مردی که در جاهلیت سیزده دختر خود را زنده به گور کرده بود فرمود برای بخشش گناهانش سیزده برده آزاد کند) حتی اگر این شرایط هم نبود بردگان به فرمان قرآن(سورۀ نور، آیۀ ۳۳) حق داشتند برای آزادی خود با صاحبشان قرارداد ببندند و بردگیشان مادام العمر نبود.

سوم اینکه این افراد به کفر خود اکتفا نکرده بودند بلکه به جنگ با اسلام پرداخته بودند، لذا این بردگی هرچند موقتی بود، برای آنها مجازات این عمل زشت و این مبارزه با کلمۀ حق محسوب میشد.

چهارم اینکه برای حکومت نوپای پیامبر(ص) که ملاک ما برای برخورد با بردگان است، امکانات نگهداری اسرا در زندان وجود نداشت.

از جمله راههایی که در آن دوره برای برده گرفتن رواج داشت و اسلام آنها را منع کرد عبارتند از:

۱. يورش ناگهانى به منظور گرفتن اسير و بنده.

۲. در مواردى كه مديون از پرداخت دين خود عاجز بود، صاحب دين او را در عوض آن، برده خود مى‏ساخت.

۳. فروختن افراد آزاد و يا فرزندان خود به ديگران.

اسلام هيچ راهى براى برده ‏سازى افراد را جايز نمى ‏داند؛ جز آنكه شخص كافر در جنگ عليه اسلام و مسلمين به اسارت درآمده باشد. از طرف ديگر اين مسئله هم تابع شرايط زمان و مكان و با صلاحديد پيشواى مسلمانان است و اگر او برده ساختن اسيران جنگى را مصلحت ندانست، مى ‏تواند وجهى به عنوان فديه بگيرد و آزادشان كند و يا آنان را مورد عفو قرار دهد.

بعنوان مثال در قضیه جنگ بدر زمانیکه مسلمانان از کفار اسیر می گیرند پیامبر(ص) به آنان می گوید که اگر هر کدام از شما به ده نفر مسلمان سواد یاد بدهد آزاد است.

مقداد;348812 نوشت:
اما اینکه چرا آنها را در زندان نگهداری نمی کردند:

اولین دلیل اینستکه در آن زمان تفکر بشر، نگهداری اینگونۀ اسرا را نمیپذیرفت. مردم نمیپذیرفتند که دشمنشان را اسکان دهند و غذا و آب و لوازم زندگیش را تأمین نمایند.

خب اسلام آمده که تفکرات غلط را برچیند. مگر ما در جریان جنگ ایران و عراق اسرای عراقی را برده میکردیم؟ ما آنها را در اردوگاه هایی اسکان میدادیم و غذا و آب و لوازم زندگیشان را فراهم میکردیم. حالا شاید یک عده این وسط بگویند در اردوگاه های ایرانیان در عراق بعثی ها بدترین رفتارها را با ایرانیان انجام میدهند آیا این دلیل است که ما هم چنین رفتارهایی را با اسرا بکنیم؟ اسلام اگر ادعای انسان دوستی دارد نباید اسرا را برده میکرد اما اسلام فقط ادعا دارد و از عالم و آدم طلبکار است مثل شما که بجای اینکه جواب سوال را بدهید میاید به عالم و آدم گیر میدهید.

مقداد;348812 نوشت:
[="Tahoma"]

با عرض سلام و ادب

آقا محسن عزیز!

اولاً ما در این مباحثی که مطرح کردیم به بررسی چرایی برده گرفتن اسرای جنگی در دوران صدر اسلام پرداخته ایم،قطعاً شرایط و مقتضیات آن دوره را باید در همان دوره سنجید نه با شرایط حال حاضر.

ثانیاً شما که کنوانسیون ژنو و سازمان ملل را به رخ ما می کشید،این دو نهاد تا کنون در دفاع از مظلومین عالم و کسانی که زیر چکمه ظالمان و ستمکاران عالم بویژه اسرائیل و آمریکا لگدکوب می شوند،چه گلی به سر خودشان زده اند.

دوست عزیز درست است که امروزه دیگر برده داری بشیوه دوران قبل از اسلام و صدر اسلام وجود ندارد،ولی چند ملیون نفر از مردم کشورهای مختلف همچون افغانستان و عراق و فلسطین و ... بدتر از برده های آن دوران دارند عمرشان را سپری می کنند،ولی این آقایون به اصطلاح طرفدار حقوق بشر انگار کر و کور و لال شده اند که نفس هم نمی کشند.

اسلام زمانی ظهور کردو به مبارزه با برده داری پرداخت که عده ای که دارای قدرت و ثروت بودند به بهانه های مختلف افراد بی دفاع و مظلوم را به بردگی می گرفتند.ولی دین اسلام که یکی از برنامه هایش مبارزه با برده داری بود،تنها راه گرفتن برده را - بنابر مصالحی که در پست های قبلی بیان کردیم- به جنگ با کفار حربی محدود کرد.
اسلام فقط به اسیر کردن کفاری که با اسلام می جنگیدند رضایت داده است و برده کردن کفار ذمی که به زندگی مسالمت‌آمیزدر کنار مسلمین میپردازند ممنوع است.

اما اینکه چرا آنها را در زندان نگهداری نمی کردند:

اولین دلیل اینستکه در آن زمان تفکر بشر، نگهداری اینگونۀ اسرا را نمیپذیرفت. مردم نمیپذیرفتند که دشمنشان را اسکان دهند و غذا و آب و لوازم زندگیش را تأمین نمایند.

دوم اینکه با برده شدن این افراد به پیشبرد و چرخۀ جامعه کمک میکردند و خود نیز با فرهنگ اسلامی آشنا میشدند و از همه مهمتر این افراد شانس اینرا پیدا میکردند که به واسطۀ کفاره و شرایط دیگر آزاد شوند.(میدانیم که آزاد کردن یک برده با شصت روزۀ کفاره برابر است یا پیامبر(ص) به مردی که در جاهلیت سیزده دختر خود را زنده به گور کرده بود فرمود برای بخشش گناهانش سیزده برده آزاد کند) حتی اگر این شرایط هم نبود بردگان به فرمان قرآن(سورۀ نور، آیۀ ۳۳) حق داشتند برای آزادی خود با صاحبشان قرارداد ببندند و بردگیشان مادام العمر نبود.

سوم اینکه این افراد به کفر خود اکتفا نکرده بودند بلکه به جنگ با اسلام پرداخته بودند، لذا این بردگی هرچند موقتی بود، برای آنها مجازات این عمل زشت و این مبارزه با کلمۀ حق محسوب میشد.

چهارم اینکه برای حکومت نوپای پیامبر(ص) که ملاک ما برای برخورد با بردگان است، امکانات نگهداری اسرا در زندان وجود نداشت.

از جمله راههایی که در آن دوره برای برده گرفتن رواج داشت و اسلام آنها را منع کرد عبارتند از:

۱. يورش ناگهانى به منظور گرفتن اسير و بنده.

۲. در مواردى كه مديون از پرداخت دين خود عاجز بود، صاحب دين او را در عوض آن، برده خود مى‏ساخت.

۳. فروختن افراد آزاد و يا فرزندان خود به ديگران.

اسلام هيچ راهى براى برده ‏سازى افراد را جايز نمى ‏داند؛ جز آنكه شخص كافر در جنگ عليه اسلام و مسلمين به اسارت درآمده باشد. از طرف ديگر اين مسئله هم تابع شرايط زمان و مكان و با صلاحديد پيشواى مسلمانان است و اگر او برده ساختن اسيران جنگى را مصلحت ندانست، مى ‏تواند وجهى به عنوان فديه بگيرد و آزادشان كند و يا آنان را مورد عفو قرار دهد.

بعنوان مثال در قضیه جنگ بدر زمانیکه مسلمانان از کفار اسیر می گیرند پیامبر(ص) به آنان می گوید که اگر هر کدام از شما به ده نفر مسلمان سواد یاد بدهد آزاد است.

:Gig:

m0hsen;348951 نوشت:
خب اسلام آمده که تفکرات غلط را برچیند. مگر ما در جریان جنگ ایران و عراق اسرای عراقی را برده میکردیم؟ ما آنها را در اردوگاه هایی اسکان میدادیم و غذا و آب و لوازم زندگیشان را فراهم میکردیم. حالا شاید یک عده این وسط بگویند در اردوگاه های ایرانیان در عراق بعثی ها بدترین رفتارها را با ایرانیان انجام میدهند آیا این دلیل است که ما هم چنین رفتارهایی را با اسرا بکنیم؟ اسلام اگر ادعای انسان دوستی دارد نباید اسرا را برده میکرد اما اسلام فقط ادعا دارد و از عالم و آدم طلبکار است مثل شما که بجای اینکه جواب سوال را بدهید میاید به عالم و آدم گیر میدهید.

هر چند این عبارت پر معنای پایانی شما،مشخص کرده است که شما به دنبال یافتن پاسخ برای سوالات خود نیستید،بلکه بدنبال شبهه افکنی هستید،اما غافل از اینکه کمی دقت در مطالبی که تا کنون مطرح شده است و مطالب این پست شما دست شما را رو کرده است.

جناب محسن!

اولاً میشه بفرمایید بنده کجا و به چه چیزی گیر داده و از چه کسی طلبکار بوده و یا هستم؟؟؟؟؟؟؟ کدام قسمت مطالب بنده در پاسخ به سوالات شما بوی طلبکاری و گیر دادن می دهد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ثانیاً ظاهراً شما انتظار دارید که اسلام همان روز اول که ظهور کرد،باید به یکباره همه انحرافات و همه بداخلاقی ها را اصلاح می کرد.

آقا محسن!
دین اسلام برای از بین بردن برده داری برنامه ای مشخص ارائه کرد که اجرایی شدن و به نتیجه رسیدن آن نیازمند گذشت زمان و بالا رفتن سطح فکر و فرهنگ مردم بوده است.جالب اینجاست که اگر شما در مطالبی که در این پست نگاشته اید کمی دقت می کردید،پاسخ این ایراد و گیر دادن خودتان را می گرفتید،اینکه در جریان جنگ تحمیلی نیروهای ایرانی برخوردی بزرگوارانه با اسرای عراقی داشته و بر خلاف برخورد وحشیانه و غیر انسانی عراقی ها با اسرای ایرانی،با نیروهای اسیر شده عراقی برخوردی انسانی داشته اند،بیانگر این واقعیت است که دین انسان ساز اسلام در اجرای برنامه مبارزه با برده داری به نتیجه مطلوب رسیده است.

برای اطلاع شما که بنابر دلایلی با مطرح کردن موضوع برده داری در اسلام،سعی در مخدوش کردن چهره اسلام دارید،لازم است بدانید:

« يك كارآگاه پليس و مددكار اجتماعي بيان داشت: هر چند براساس متمم سيزدهم قانون برده داری در سال 1865 لغو گرديد،اما دلالان و قاچاق چيان انسان هنوز هم به خرید و فروش انسانها در آمريكا مشغول مي باشند.

به گزارش يوروپين فینيكس--در كنفرانسي كه توسط كميسيون ميسحيان باپتيست تگزاس برگزار شد، کیم كترلا، استاد یار دانشگاه بیلور در امور اجتماعی و بيلي سيفونتس، رابط واحد قاچاق انسان در اداره پلیس آستین (تگزاس)، به تشريح شرايط فعلي برده داری مدرن پرداختند.

كترلا اظهار داشت،"نزديك به 27 میلیون نفر در دنيا در شرايط بردگي زندگي مي كنند و 800.000 از آنها در قاچاق بین المللی به مكان هاي دور منتقل شده اند."
80 درصد از بردگان در جهان، زن و 50 درصد کودکان مي باشند.
قاچاقچيان انسان پنج هدف اصلي را از اينكار دنبال مي كنند: كار، مسائل جنسي، فروش اعضاء، نوزاد و ازدواج!

بنا به گفته وي،"سود ساليانه قاچاق انسان بين 32 تا 91 ميليارد دلار برآورد مي شود." "ايالت متحده هميشه يكي از كشورهاي مقصد اصلی براي قاچاق انسان بوده است. حداقل 15،000 نفر ساليانه به صورت قاچاق به آمریکا منتقل مي شوند و بردگان جنسي نيز به قيمت 20000 دلار فروخته مي شوند."

سيفونتس مي گويد ،"قاچاق انسان با قاچاق كالا متفاوت است." "افرادی که از کشوری به کشور دیگر كالا قاچاق مي كنند،مبلغي را براي اينكار خود پرداخت مي كنند. اما افرادی که قاچاق مي شوند به اجبار تن به اين كار مي دهند."

كترلا مي گويد،"علاوه بر تجارت در سطح بین المللی، قاچاقچيان انسان، زنان و دختران را در داخل آمريكا هم مي فروشند. " "سن متوسط براي دختري كه وارد تجارت جنسي مي شود 13 سال مي باشد. دختران بیشتر در معرض خطر فرار، طردشدن، بی خانمان شدن مي باشند و دختران با سابقه سوء استفاده جنسي اغلب اعتماد به نفس پايين تري دارند."

از كودكان در مسايل جنسي به وفور استفاده مي شوند و برخي مواقع به قيمت 400 دلار براي يك ساعت بردگي جنسي اجاره داده مي شوند. يك زن را روزانه بين 10 تا 15 مرتبه وادار به کارهای غیراخلاقی مي كنند و اين كار را در شش روز هفته انجام مي دهند.

كرتلا مي گويد،"89 درصد از زنان بدکاره می گویند آنها می خواهند از اين شرايط فرار كنند اما امكان آنرا ندارند". "68 درصد از بيماري اختلال استرس (PTSD) رنج می برند كه اين ميزان با بيماري سربازان کهنه کار جنگ برابري مي كند.

سيفونتس مي گويد،" من از آنها بارها پرسيده ام ،آيا به خودكشي فكر مي كنيد؟ همه آنها به اين موضوع فكر كرده اند!
دختراني كه قاچاق مي شوند و به بردگي جنسي وادار مي شوند ديگر تفريح و سرگرمي و يا امكان تحصيل ندارند بلكه فقط و فقط از آنها در مسايل غير اخلاقي استفاده مي شود».

جولیا گیلارد نخست وزیر استرالیا

برده داری ویلیام،نوه ملکه انگلیس در قرن 21

مقداد;349277 نوشت:
« يك كارآگاه پليس و مددكار اجتماعي بيان داشت: هر چند براساس متمم سيزدهم قانون برده داری در سال 1865 لغو گرديد،اما دلالان و قاچاق چيان انسان هنوز هم به خرید و فروش انسانها در آمريكا مشغول مي باشند.

به گزارش يوروپين فینيكس--در كنفرانسي كه توسط كميسيون ميسحيان باپتيست تگزاس برگزار شد، کیم كترلا، استاد یار دانشگاه بیلور در امور اجتماعی و بيلي سيفونتس، رابط واحد قاچاق انسان در اداره پلیس آستین (تگزاس)، به تشريح شرايط فعلي برده داری مدرن پرداختند.

كترلا اظهار داشت،"نزديك به 27 میلیون نفر در دنيا در شرايط بردگي زندگي مي كنند و 800.000 از آنها در قاچاق بین المللی به مكان هاي دور منتقل شده اند."
80 درصد از بردگان در جهان، زن و 50 درصد کودکان مي باشند.
قاچاقچيان انسان پنج هدف اصلي را از اينكار دنبال مي كنند: كار، مسائل جنسي، فروش اعضاء، نوزاد و ازدواج!

بنا به گفته وي،"سود ساليانه قاچاق انسان بين 32 تا 91 ميليارد دلار برآورد مي شود." "ايالت متحده هميشه يكي از كشورهاي مقصد اصلی براي قاچاق انسان بوده است. حداقل 15،000 نفر ساليانه به صورت قاچاق به آمریکا منتقل مي شوند و بردگان جنسي نيز به قيمت 20000 دلار فروخته مي شوند."

سيفونتس مي گويد ،"قاچاق انسان با قاچاق كالا متفاوت است." "افرادی که از کشوری به کشور دیگر كالا قاچاق مي كنند،مبلغي را براي اينكار خود پرداخت مي كنند. اما افرادی که قاچاق مي شوند به اجبار تن به اين كار مي دهند."

كترلا مي گويد،"علاوه بر تجارت در سطح بین المللی، قاچاقچيان انسان، زنان و دختران را در داخل آمريكا هم مي فروشند. " "سن متوسط براي دختري كه وارد تجارت جنسي مي شود 13 سال مي باشد. دختران بیشتر در معرض خطر فرار، طردشدن، بی خانمان شدن مي باشند و دختران با سابقه سوء استفاده جنسي اغلب اعتماد به نفس پايين تري دارند."

از كودكان در مسايل جنسي به وفور استفاده مي شوند و برخي مواقع به قيمت 400 دلار براي يك ساعت بردگي جنسي اجاره داده مي شوند. يك زن را روزانه بين 10 تا 15 مرتبه وادار به کارهای غیراخلاقی مي كنند و اين كار را در شش روز هفته انجام مي دهند.

كرتلا مي گويد،"89 درصد از زنان بدکاره می گویند آنها می خواهند از اين شرايط فرار كنند اما امكان آنرا ندارند". "68 درصد از بيماري اختلال استرس (ptsd) رنج می برند كه اين ميزان با بيماري سربازان کهنه کار جنگ برابري مي كند.

سيفونتس مي گويد،" من از آنها بارها پرسيده ام ،آيا به خودكشي فكر مي كنيد؟ همه آنها به اين موضوع فكر كرده اند!
دختراني كه قاچاق مي شوند و به بردگي جنسي وادار مي شوند ديگر تفريح و سرگرمي و يا امكان تحصيل ندارند بلكه فقط و فقط از آنها در مسايل غير اخلاقي استفاده مي شود».

آنها توسط باند های قاچاق انسان مجبور به این کار میشوند چون گزینه ای جز این ندارند. یا باید تن به تن فروشی بدهند یا دیپورت میشن به کشور خودشون و مجبورند در فقر زندگی کنن. به این میگن برده داری مدرن یعنی طرف در ظاهر اختیار داره اما در عمل نمیتونه از اختیارش استفاده کنه و با برده داری 1400 سال پیش فرق میکنه. اگه اخبار اونور رو هم بررسی کنید پلیس به شدت با این مسئله برخورد میکنه اما چون این کار پرسودی هست و میشود با رشوه تا حدی جلوی مقابله پلیس را گرفت روند مبارزه با آن به کندی صورت میگیرد همانطور که در اینجا حکومت ایران عملا نتوانسته جلوی قاچاق مواد مخدر را بگیرد.

مقداد;349277 نوشت:
اولاً میشه بفرمایید بنده کجا و به چه چیزی گیر داده و از چه کسی طلبکار بوده و یا هستم؟؟؟؟؟؟؟ کدام قسمت مطالب بنده در پاسخ به سوالات شما بوی طلبکاری و گیر دادن می دهد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

من گفتم اسلام از عالم و آدم طلبکار است. گفتم شما به عالم و آدم گیر میدهید که منظورم همین است که میزنید جاده خاکی و بحث رو میبرید اونور آب که مورد بحث من نیست.

[="Tahoma"]

m0hsen;349665 نوشت:
جناب مقداد میخواستند با این تصاویر غیر مستقیم بگن که در قرن 21 هم برده داری وجود داره اون هم در غرب که مدعی حقوق بشره من هم نشون دادم که ایشون از این تصاویر سوء استفاده کردن در جهت وارونه نشون دادن حقایق. در تصویر اول دانش آموزان بودند که این کار رو به خواست خودشون انجام دادند. در تصویر دوم هم اهالی اون جزیره برای استقبال از پرنس ویلیام و همسرش این کار رو به خواست خودشون انجام دادند. در هر دو حالت کسی اونها رو مجبور به این کار نکرده و برده کسی هم نبودن.

دروغ جناب مقداد به چشم شما نمیاد؟

جناب محسن!!

بر فرض که این عکس ها طبق گفته شما،برده داری را ثابت نکند،مطالبی که نقل شد چطور؟؟؟؟؟؟ آیا آن مطالب هم دروغ هستند؟؟؟

شما می خواهید روش انسانی دین اسلام در از بین بردن برده داری،آنهم در هزار و چهارصد سال قبل را بر سر مسلمانان بکوبید و جای تأسف هم دارد که در مطالبتان می گویید اگر امروزه این کارها می شد کنوانسیون ژنو و سازمان ملل و دیگر مدعیان حقوق بشر با ما چه می کردند،شما بهتر است بجای اینکه برای بد نام کردن اسلام به خار و خاشاک متوسل شوید،کمی وقت بگذارید ببینید این سازمانهای به اصطلاح شما طرفدار حقوق بشر که خودشان را دایه مهربانتر از مادر فرض کرده اند و ادعای تمدن و پیشرفت دارند، در قرن 21 چگونه بر خلاف ژست انسان دوستانه خود دست به هر جنایتی می زنند.

با سلام
بحث جالبی است اما به نظر بنده همچون اکثر بحث های سایت در حال انحراف از موضوع اصلی می باشد.حال به چه علت و به خواست کدام طرف معلوم خواهد شد.
اولا توصیه بنده به دوست عزیز جناب محسن این است که مسائل 14 قرن گذشته را با اوضاع کنونی مقایسه نکنند.یادتان باشد در مورد قومی صحبت میکنید که به شهادت تاریخ مردمانی جاهل , بدون منطق و وحشی بوده اند.چنین افرادی مدت اندکی با پیامبر و اسلام معاشرت داشته اند و اکثر آنان عمده زندگانیشان را در جاهلیت گذرانده اند و خوی های جاهلی را دارند.چانچه خود قرآن نیز بر ماندگاری اخلاق جاهلی برخی از اعراب مسلمان شهادت داده است.( آل عمران 144 و مائده 50 ) لذا باید توجه کنید که زمان زیادی نیاز است تا از یک خوی زشت یعنی برده داری دست بردارند.
هر چند که باید بپذیریم این اخلاق پلید همچنان در جوامع انسانی وجود دارد و امثال کوروش ها و آبراهام لینکلن ها نیز نتوانسته و نمی توانند با آن مبارزه کنند. در این میان نیز اسلام سعی می کند تا با روش هایی که دوستان اشاره کردند از گسترش آن جلوگیری کرده و در مرحله بعد به ریشه کنی آن اقدام نماید.
مسئله بعدی پاسخ کارشناس گرامی جناب مقداد به سوال اصلی تاپیک می باشد.دوست عزیز آقای محسن, چرا شما به جای اینکه فواید و مزایای برده داری در حمله به ایران را که توسط آقای مقداد ارائه شد را بررسی و در صورت توانایی نقد کنید, به مسائل حاشیه ای و پیمان ژنو و سازمان ملل دامن می زنید؟ آیا چنین نهاد هایی در 14 قرن گذشته تعریف شده بودند ؟ به نظر بنده پاسخ سوال شما داده شده است و اگر آنرا کافی و وافی نمی دانید به چالش بکشانید.
با تشکر

[="Tahoma"]

m0hsen;349305 نوشت:
آنها توسط باند های قاچاق انسان مجبور به این کار میشوند چون گزینه ای جز این ندارند. یا باید تن به تن فروشی بدهند یا دیپورت میشن به کشور خودشون و مجبورند در فقر زندگی کنن. به این میگن برده داری مدرن یعنی طرف در ظاهر اختیار داره اما در عمل نمیتونه از اختیارش استفاده کنه و با برده داری 1400 سال پیش فرق میکنه. اگه اخبار اونور رو هم بررسی کنید پلیس به شدت با این مسئله برخورد میکنه اما چون این کار پرسودی هست و میشود با رشوه تا حدی جلوی مقابله پلیس را گرفت روند مبارزه با آن به کندی صورت میگیرد همانطور که در اینجا حکومت ایران عملا نتوانسته جلوی قاچاق مواد مخدر را بگیرد.

من گفتم اسلام از عالم و آدم طلبکار است. گفتم شما به عالم و آدم گیر میدهید که منظورم همین است که میزنید جاده خاکی و بحث رو میبرید اونور آب که مورد بحث من نیست.

جناب محسن!

اینکه می گویید اسلام از آدم و عالم طلبکار است،یا از بی اطلاعی شما از دستورات و معارف دین مبین اسلام ناشی می شود،یا بخاطر عناد و کینه ای که به دلایلی نا معلوم نسبت به اسلام دارید.که بنده معتقدم مورد دوم در مورد شما صدق می کند،چرا که کسی که از معارف و مبانی یک دینی بی اطلاع باشد،سعی می کند بصورت منطقی و علمی به اظهار نظر بپردازد.

اینکه بنده نمونه ای از برخورد برخی دولت های به اصطلاح متمدن و طرفدار حقوق بشر را بیان کردم،برای این بوده است که بدانیم آنهایی که می خواهند با مطرح کردن برده داری در گذشته اسلام،اسلام را بدنام کنند،خوشان در قرن 21 هم برده داری می کنند.حال آنکه اسلام از همان ابتدا برای از بین بردن برده داری برنامه ریزی کرده و به اهدافش هم رسید.

جناب محسن!

اگر مایل به بحث پیرامون موضوع حقوق بشر در زمان حاضر و جنایات مدعیان حقوق بشر هستید - هر چند این جنایات نیاز به بیان هم ندارد - لازم است در تاپیکی مستقل به آن پرداخته شود.چرا که ادامه یافتن این مطالب در این تاپیک سبب انحراف تاپیک از موضوع اصلی خواهد شد.

در ضمن از همه دوستان تقاضا می شود از بیان مطالب غیر مرتبط با موضوع اصلی تاپیک خودداری نمایند.

به نظر بنده اگه حکم اعدام و شلاق و تبعید و... برای افرادی که مرتکب جرمی شده اند اشکال ندارد، برده شدن افرادی هم که با دین حق به جنگ برخواسته اند و سعی کرده اند تیشه به ریشه دینی بزنند بر اساس حکم خدا اشکال ندارد.
کسی که با اراده و خواست خویش در جنگ علیه خدا و دین خدا قد علم کرده است به نظر حرمتی ندارد و حرمت انسانیت و بندگی خود را از بین برده است و خدا می تواند اجازه دهد که چنین شخصی اسیر و برده شود که هم مجازات او محسوب شود هم از این طریق راه آشنایی او با دین حق باز شود هم در نهایت زمینه آزادی او از طرق مختلف فراهم گردد و این منت بزرگی بر او خواهد بود. با این حال اسلام حقوق خاصی را برای همین بردگان -دشمنان جنگی اسیر شده- مقرر کرده است که نشان از این دارد که اسلام به دنبال بردگی برای بیگاری و ظلم نیست بلکه نوعی تنبیه و مجازات و در نهایت تربیت محسوب می شود.
با احساسات نباید به این مساله نگاه کرد.


إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا


سلام بر شما دوست عزیز

اولا این همه عصبانیت را که جنابعالی از خود نشان می دهید بنده درک نمیکنم.سخنانتان از سر درونتان میگویند.

m0hsen;349954 نوشت:
این بحث وقتی منحرف شد که جناب مقداد به جای اینکه جواب سوال من را بدهند شروع کردن به گیر دادن به اروپا و آمریکا. علتش هم فرار از جواب دادن هست.


دوست عزیز! تا آنجا که نوشته ها و تقدم و تاخر زمانی می گویند جنابعالی سخن از پیمان ژنو و مجامع بین المللی به میان آوردید. به جای بستن چشمها بر روی نوشته های دیگران و تکرار مکررات اندکی به سخنان خودتان فکر کنید.

m0hsen;349954 نوشت:
پس به شهادت همان تاریخ پیامبر شما رسما هیچ کاری نکرده اند. چون عملا اعراب همان وحشیانی که بودند باقی ماندند.


مسلما اگر با آرامش و حوصله مطالعه میفرمودید چنین برداشتی نمیکردید.حقیقت سخن من همان گفته ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن بود که اعراب پیش از اسلام را با آن ویژگی ها مخاطب قرار میداد.متاسفانه تبلیغاتی که بر روی برخی صحابه از سوی مذاهب اهل سنت شده است که از آنان پایه ها و استوانه های اسلام را نمایش میدهد در حالیکه چنین نبوده اند و همین امر سبب برخی از مسائل و شبهات شده که ناشی از حرکات غیر اسلامی آنان بوده است.من از اطلاع شما از تاریخ اعراب پیش از اسلام اطلاعی ندارم اما اگر احاطه ای داشتید پیامبر اسلام را آنگونه خطاب نمی کردید.

بهتر است سخنان بزرگان علم و دانش را (که مسلما نسبت به جنابعالی در درجه بالاتری از علم قرار دارند) در مورد نقش تربیتی پیامبر مطالعه کنید.من فقط یک نمونه را از تاریخ تمدن ویل دورانت خدمتتان عرض می کنم : آقای دورانت در کتاب خود می نویسد : (( من از محمد انتظار ندارم که روی آب راه برود , از او انتظار ندارم که عصا اژدها کند. برای محمد همین کافی است که عرب جاهلی را تربیت کرد که روزی پنج مرتبه خود را با آب بشوید.)) البته باید توجه داشت که سخن ویل دورانت معنای عمیق و باطنی دارد که امیدورام آن مفهوم را درک کرده باشید.

بله آقای قرن 21
!!!! پیامبر اسلام با چنین افرادی سروکار داشت. از چنین انسان هایی یک تمدن به وجود آورد که ( بدون تایید کار یا رد آن میگویم ) بعدها و پس از وی دو ابر قدرت روم و ایران را از پای در آوردند. امثال همین مسلمانان در قرون بعدی و هنگامی که اروپاییان در حال تلاش برای بالا رفتن از درخت و زندگی حیوان گونه خود بودند به کتابت آثار بزرگ در زمینه تاریخ و جغرافیا و علوم مختلف عقلی و نقلی و تجربی پرداختند.به گونه ای که اروپاییان امروزه دانش خود را مدیون مسلمانان هستند و مسلم بدانید اگر عمل واقعی به اسلام صورت بگیرد دوران افتخار و شکوه اسلامی بازگشته و با فروزانی بیشتری علوم مختلف را تحت لوای اسلامی به اوج کمال می رساند.کما اینکه حافظه تاریخی مسلمین موید این مطلب است.

پس لطفا اندکی به گذشته نگاه کنید و سعی نمایید افرادی را تصور کنید که افتخارشان پیش از اسلام قتل و تجاوز به همسر برادرشان و مادرشان است. اینان اکثر مردمانی هستند که پیامبر باید با آنان مدارا میکرد. و با همه اینها مردان بزرگی چون علی و سلمان و مقداد و عمار و ابوذر و سایر بزرگان صحابه در جامعه ظهور کردند و پس از آنها ائمه اطهار و شاگردان فراوان و دانشمند آنها و نیز علمای بزرگ اسلامی به نشر دانش و فرهنگ انسانی در روزگاری که فطرت انسانی خفته بود پرداختند.

از شما می خواهم که فقط برای یک لحظه هم که شده خود را در میان آن قوم جاهلیت پیش از اسلام تصور کنید و ببینید آیا توانایی نفس کشیدن را در آن جامعه میابید ؟ سپس هر آنچه که دل تنگتان خواست بیان بفرمایید.

m0hsen;349954 نوشت:
کجا آبراهام لینکلن و کوروش موفق نبوده اند؟ اینکه پیامبرتان ناموفق بوده را میخواهید با گفتن اینکه بقیه هم موفق نبوده اند پنهان کنید؟


اولا سخن بنده در مورد عدم موفقیت آن دو شخصیت در کنترل برده داری است. و هر انسان آزادفکری می تواند میزان موفقیت آنها را با مشاهده برده داری های نوین و سنتی در عصر معاصر ببیند.آنان قانون برده داری را الغا کردند اما ما دیدیم که برخوردی قانونی با متخلفان و برده داران صورت نگرفت و یا در حدی ضعیف برخورد میشد که نمیتوان نام مجازات را برای آن در نظر گرفت.

اتفاقا بر عکس سخن شما پیامبر ما بسیار موفق بوده اند و تجلی موفقیت ایشان در ایجاد فرهنگ سازی برای درمان این مشکل متجلی است.

بازهم تاکید میکنم که مشکل شما در اینست که محیط رسالت پیامبر را به خوبی درک نمی کنید.برده داری یکی از مشکلات آن جامعه بود و فقط هم در میان اعراب وجود نداشت.مسئله یک مشکل جهانی در نوع خود در آن زمان بود.پیغمبر به تدریج باید با آن مبارزه می کرد و همین کار را هم انجام داد. حال اندکی زمان میبرد اما اتفاق می افتد.

m0hsen;349954 نوشت:
خیلی جالب است! از فواید و مزایای برده داری هم صحبت میکنید! این نوع دفاع را تاکنون ندیده بودم!


تعجبتان بی معناست.اگر من از شما بپرسم که بمباران اتمی آیا فایده ای دارد یا خیر , شما چه پاسخی میدهید؟ خیر میگویید و عمل آمریکا را در مورد هیروشیما و ناکازاکی محکوم میکنید یا همچون نخست وزیر وقت ژاپن آنرا عملی مفید و دارای مزیت معرفی میکنید؟

یک ضرب المثل انگلیسی می گوید : (( آنچه برای دیگران سم است لزوما برای تو سم نیست.)) برده داری از مردان در زمان حمله به ایران فایده داشته است فواید آنرا جناب مقداد ذکر کردند.اما من نمیگویم که کاری صد در صد صحیح بوده است. به چند دلیل : 1) اصل حمله به ایران طبق سیاست عادی و معمول و حتی سیاست های پایانی پیامبر کاری اشتباه بوده است. 2 ) حضرت علی در این حمله به جز یک استثنا که کل اسلام در خطر بوده هیچ نظری وارد نکرده اند و این به منزله عدم تایید اصل عمل است. 3 ) جنایات فراوانی از سوی خلیفه دوم و سرداران وی صورت گرفت که مورد تایید اسلام نیست. لذا میبیند که اصل حمله به ایران مذموم است و حرکت حضرات ابی بکر و عمر!!!!! و به دنبال آن نتایج جنگ بر علیه آنان است و این قضیه در اصل منفک از اسلام است.

اما من به شما میگویم که راهی دیگر در آن زمان و در آن شرایط وجود نداشته است.اگر شما راهی بهتر سراغ دارید بفرمایید تا استفاده ببریم.



m0hsen;349954 نوشت:
14 قرن پیش سازمان ملل و کنوانسیون ژنو نبوده الان که هست.


علاقه تان را به لغت کنوانسیون درک میکنم. اما برادر گرامی به یاد بیاورید که شما درمورد یک مسئله قرن هفتمی صحبت میکنید. حمله به ایران در سال 1864 صورت نگرفته که شما مرتب از قوانین این معاهده سخن میگویید.اگر بخواهیم با منطق شما پیش برویم باید بسیاری از اتفاقات تاریخی را در دادگاه های امروزی محکوم کنیم. پس قوانین حاکم بر زمان و مکان چه میشود ؟

m0hsen;349954 نوشت:
پس چرا جناب مقداد با کمال پررویی میگویند:


رعایت ادب شرط بحث است و یک مسئله انسانی میباشد که انتظار می رود فردی چون شما به آن احترام بگذارد.

هرکس مسئول سخنان خودش می باشد.اما من در حد توانایی خودم به شما میگویم : این حکم , حکم اسلام است و پیروی از آن بر مسلمانان واجب. اسلام از حمله دوری میکند اما زمانی که به او حمله شود دست روی دست نمی گذارد.با تمام قدرت دفاع می کند و هراسی ندارد. در این میان تنبیهاتی نیز برای متجاوزان قائل است که اسارت و بردگی از جمله آن است. آیا شما جایی را سراغ دارید که اسیران را روی چشم خود بگذارند ؟ اصلا رفتار جامعه جهانی با اسرای جنگی چگونه است ؟

سخن من این است : فعل برده داری به خودی خود عمل زشتی است همچون قتل و کشتن دیگران. اما هین برده داری در قوانین اسلامی در شرایطی خاص توصیه شده است همانطور که قتل نیز در پاره ای موارد در جوامع بین المللی و کنوانسیون های مورد تایید شما هیچ گونه مجازاتی ندارد. آیا شما این را میپذیرید ؟ آیا شما در اینجا هم اعتراض میکنید که جامعه بین الملل اشتباه می کند و ناموفق است ؟ آیا به نظر شما در چنین دادگاه هایی حکمی غیر انسانی صادر نشده است ؟

کمی بیشتر بیندیشید و در هر کاری شرایط را نیز بسنجید. فکر کنم تفکر در حدیث (( لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام )) به شما کمک می کند

.

آخـــــــــــــــر دعوانا ان الحمد لله ربّ العالمين


این سازمان به اصطلاح حقوق بشر که نمیتونه واسه کسی کاری کنه مثلا همین گوانتانامو که خودتون اشاره کردید خب درش رو تخته کنه کلیدش رو بده به امریکا..........

که خیالش راحت بشه.

برده گرفتن اسرای جنگی

جمع بندی:

پرسش:

تا وقتی که اعراب در شبه جزیره عربستان بودند زندانی در کار نبود که بخواهند اسرای جنگی را به آنجا بفرستند پس آنها را برده میکردند که منطقی است. اما وقتی که اعراب به تمدن هایی مانند ایران و روم شرقی حمله کردند اسرای جنگی را به اسم برده بین خود پخش کردند در حالی که در ایران و روم شرقی زندان وجود داشت. مگر نمیگویند هدف اسلام این بوده که بردگی را به مرور زمان از بین ببرد؟ آیا این تناقض نیست؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

برنامه اسلام این بوده است که به مرور زمان برده داری را از بین ببرد و برای این موضوع برنامه ریزی هم کرده و به نتیجه هم رسیده است.

اینکه شما عدم وجود زندان را دلیل برده داری در سرزمین عربستان فرض کرده اید،سخن قابل قبول و مستندی نیست.به عنوان نخستين نكته لازم است توجه شود كه اسلام در حالي ظهور كرد كه مسألة بردگي و خريد و فروش برده بصورت يك نظام فرهنگی و اقتصادی سراسر جهان را گرفته بود و با تار و پود جوامع بشري آميخته بود و از طرفي اگر نظام غلطي در بافت جامعه اي وارد شود، ريشه كن كردن آن احتياج به زمان دارد و هر حركت حساب نشده نتيجة معكوس خواهد داشت. لذا اسلام مبارزة خويش برای تعديل نظام بردگي و خريد و فروش آن را با برنامه اي دقيق و زمان بندي شده انجام داد.

از فرمایشات شما اینگونه برداشت می شود که گویا در ایران وروم آن زمان اسرای جنگی را بعنوان برده و کنیز به خدمت نمی گرفتند و فقط آنان را زندانی می کردند.حال آنکه اصلاً اینگونه نبوده است.

امّا اينكه چرا اسلام اجازه مي دهد تا از اسيران جنگي در قسمتي از موارد به عنوان برده استفاده گردد، بايد توجّه داشت كه در مورد اسيران جنگي چند راه در برابر اسلام قرار داشت:

يك- اولين راه اين بود كه اسلام دستور دهد اسيران جنگي را آزاد كنند. در اين صورت دو مشكل براي امّت اسلامي پيش مي آمد اوّل اين كه اسيران آزاد شده كه دشمنان سوگند ياد كردة اسلام بودند بلافاصله به صفوف كفّار پيوسته و بار ديگر در برابر مسلمين قرار مي گرفتند. شكل دوّم اين بود كه چون آزاد كردن اسيران جنگي از طرف مسلمين انجام مي شد ولي كفّار اسيراني را كه از مسلمين گرفته بودند آزاد نمي ساختند از اين نظر اگر بعداً مي خواستند اسراي جنگي را مبادله كرده از اين راه مسلمانان را آزاد كنند اسيري از كفّار در اختيار مسلمانان قرار نداشت.

دو- آنها را به قتل رسانده و همة اسيران جنگي كفّار را بكشند اين كار اوّلاً در شرايط عادّي نه صحيح است و نه انساني و ثانياً موجب مي شد تا كفّار مقابله به مثل كرده و آنها نيز اسيران مسلمانان را به قتل برسانند.

سه- اسيران جنگي را در زندان نگاه دارند اين فرض هم اولاً مستلزم آن بود كه نيروي انساني بسياري را تباه كرده و در زندانها، آنها را به هدر بدهند و ثانياً براي نگهداري اسيران جنگي در زندان از نظر اقتصادي و انساني زيان هاي فراواني بر حكومت اسلامي تحميل مي گرديد.

چهار- آنها را برده بگيرند و در كار از آنها استفاده كنند. اين تنها راه صحيح منطقي بود كه در برابر اسلام قرار داشت. زيرا با اين كار اوّلاً از نيروي انساني اسيران جنگي به خوبي استفاده شده و در كارهاي توليدي و خدماتي و يا احياناً فرهنگي از آنها بهره برداري مي گرديد. و ثانياً محيط اسلامي به آنها يك مركز تربيتي و زمينه اي مساعد براي آشنايي با نظام عادلانه و مقررّات انساني اسلام بوده است. و ثالثاً گروگانهاي خوبي بودند تا از اين راه براي آزادي اسيران مسلمانان كه در دست كفّار بودند بكوشند و از طريق مبادلة اسيران مسلمانان را آزاد سازند.(1)

عمدة برنامه های اسلام برای از بین بردن برده داری به قرار ذيل است:

الف- بردگي در طول تاريخ اسباب فراواني داشته، نه تنها اسيران جنگي و بدهكاراني كه قدرت به پرداخت بدهي خود نداشتند به صورت برده در مي آمدند كه زور و غلبه نيز مجوّز برده گرفتن و برده داري بود.

اسلام جلوي تمام اين مسائل را گرفت، و فقط در يك مورد اجازة برده گيري داد و آن در مورد اسيران جنگي(2) بود كه اين حكم اسلام در زمان ما نيز به قوّت خود باقي است.

ب- يك سري قراردادهاي دو طرفه است كه بين برده و صاحب آن انجام مي شود مانند «مكاتبه» و يا كارهايي مانند «تدبير» كه با آزادي برده ها پايان مي يابد و اسلام به آنها رسميّت داده است.

ج- قسمتي از گناهان است كه رهايي از آنها امكان پذير نيست مگر آن كه برده اي را آزاد نمايند (كفّارات).

د- در بودجة عمومي كشور (زكوة) براي خريدن برده توسط حكومت و آزاد كردن آنها سهمي مقرّر گرديد كه قرآن دربارة آن فرمان داده است.

بنابراین هیچگونه تناقضی در برنامه های اسلام برای از بین بردن بردگی وجود ندارد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. برهان قرآن، صدرالدين بلاغي، صص 69-39، انتشارات امير كبير.

2. بردگي در اسلام، محمد صادق ايرجي.

3. نگاهي به بردگي، محمد علي گرامي.

پرسش:

برخی دلیل برده گرفتن را اینگونه بیان می کنند که مسلمانان اسرای جنگی را برده می گرفتند تا به آنها اسلام را آموزش بدهند.ولی این حرف نامربوطیه مسلمین میتوانستند از طرق دیگری غیر از به بردگی کشیدن انسان ها به آنها اسلام را آموزش بدهند.

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

هرگز اینگونه نبوده است که بگوییم چون می خواستیم اسلام را به دیگران آموزش دهیم حتماً باید آنها را برده کنیم.دلایل و فلسفه برده داری و برنامه های اسلام برای از بین بردن برده داری را در پست قبلی خدمت شما عرض کردم.
آنچه که مهم و قابل توجه است سفارشات اسلام درباره برده ها و نوع رفتار و برخورد مسلمانان واقعی بخصوص ائمه اطهار(علیهم السلام) با برده ها و کنیزان است.

اسلام سفارش كرده كه مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندى نموده و او را یكى از اهل بیت خود حساب كنند، و بین او و آنان در لوازم و احتیاجات زندگى فرق نگذارد، چنان كه رسول خدا (ص) هم با غلامان و خدمتكاران خود همین طور رفتار مى ‏نمود، با ایشان غذا مى‏ خورد، نشست و برخاست مى ‏كرد، در خوراك و پوشاك و امثال آن هیچ تقدمى براى خود بر آنان قائل نبود.

و نیز توصیه كرده كه بر غلام و كنیز سخت نگیرند و شكنجه ندهند و ناسزا نگویند و ظلم روا ندارند، و اجازه داده كه این طائفه در بین خود و به اذن اهل‏شان ازدواج كنند و هم چنین به احرار هم اجازه داده كه با آنان ازدواج نمایند و در دادن شهادت و در كارهاى خود دخالت داده و سهیم سازند، چه در زمان بردگیشان و چه بعد از آزاد شدنشان.

ارفاق اسلام در حق بردگان به جایى رسید كه در جمیع امور با اصرار شركت مى ‏كردند، حتى تاریخ صدر اسلام بسیارى از بردگان را یاد مى ‏كند كه متصدى امر امارت و قیادت لشكر شده ‏اند، در بین صحابه بزرگ رسول خدا (ص) نیز عده اى از همین بردگان وجود داشتند، مانند سلمان فارسى، بلال حبشى و دیگران. در حسن سلوك اسلام با بردگان همین بس كه خود رسول خدا (ص) صفیه دختر حى بن أخطب را آزاد نمود و با او ازدواج كرد، و هم چنین جویریه دختر حارث را كه یكى از دویست نفر اسراى جنگ بنى المصطلق بود همسر خود نمود، و این عمل باعث شد كه بقیه نفرات هم كه همه زنان و كودكان بودند آزاد شوند.

و این خود یكى از ضروریات سیره اسلام است كه مردان با تقوا اگر چه برده باشند مقدم بر سایرین هستند، حتى از مولاى بى تقواى خود هم گرامى ‏ترند، و عبد مى ‏تواند مالى را تملك نموده و با اذن اهل خود از جمیع مزایاى حیات استفاده نماید، این بود اجمالى از رفتار اسلام نسبت به بردگان.

علاوه بر این، تاكید بلیغ و سفارش اكید كرده به آزاد كردن ایشان و اخراجشان از زندان رقیت به فضاى آزاد حریت، و همین روش خود باعث شد كه روز بروز از عده بردگان كاسته شده و به جمعیت احرار افزوده شود.

به این سفارشات هم اكتفاء نكرده، یكى از كفارات را آزاد كردن بردگان قرار داد، نظیر كفاره قتل و روزه‏ خورى، و نیز به موالى اجازه داد كه با بندگان خود مكاتبه كنند، یعنى قرارداد ببندند كه هر وقت تمامى قیمت خود را به موالى پرداختند آزاد شوند، و یا به هر مقدارى كه از قیمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند، همه این دستورات از جهت عنایتى است كه اسلام به آزاد شدن بردگان و رها شدنشان از اسارت بندگى و الحاقشان به مجتمع انسانى دارد، و مى‏ خواهد كه هر چه زودتر و هر چه بیشتر پیوند بندگان به مجتمع بشرى تكمیل شده و بطور كلى این ذلت از عائله بشر رخت بربندد.

آزاد كردن بردگان یكى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است، و پیشوایان اسلام در این مساله پیشقدم بودند، تا آنچه كه در حالات على (ع) نوشته اند: «اعتق الفا من كد یده»؛ هزار برده را از دسترنج خود آزاد كردند.

پیشوایان اسلام بردگان را به كمترین بهانه ‏اى آزاد مى‏ كردند تا سرمشقى براى دیگران باشد، تا آنجا كه یكى از بردگان امام باقر (ع) كار نیكى انجام داد امام (ع) فرمود: «اذهب فانت حر فانى اكره ان استخدم رجلا من اهل الجنة: برو تو آزادى كه من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم.(3)

در حالات امام سجاد على بن الحسین (ع) آمده است:" خدمتكارش آب بر سر حضرت مى‏ ریخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح كرد، امام (ع) سر را بلند كرد، خدمتكار گفت: «و الكاظمین الغیظ» حضرت فرمود: خشمم را فرو بردم" عرض كرد: «وَ الْعافِینَ عنِ النَّاسِ» فرمود:" خدا تو را ببخشد" عرض كرد:«وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (4) فرمود:" برو براى خدا آزادى.

حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (ص) نقل شده كه فرمود: «ما زال جبرئیل یوصینى بالمملوك حتى ظننت انه سیضرب له اجلا یعتق فیه : پیوسته جبرئیل سفارش بردگان را به من مى ‏كرد تا آنجا كه گمان كردم به زودى اجلى براى آنها تعیین مى ‏شود كه به هنگام رسیدن آن آزاد شوند.(5)

على (ع) به غلام خود " قنبر" مى ‏فرمود: «من از خداى خود شرم دارم كه لباسى بهتر از تو بپوشم، زیرا رسول خدا (ص) مى ‏فرمود: از آنچه خودتان مى ‏پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود مى ‏خورید به آنها غذا دهید».

امام صادق (ع) مى ‏فرماید: هنگامى كه پدرم به غلامى دستور انجام كارى مى ‏داد ملاحظه مى‏ كرد اگر كار سنگینى بود بسم الله مى ‏گفت و خودش وارد عمل مى‏ شد و به آنها كمك مى ‏كرد.
خوشرفتارى اسلام نسبت به بردگان در این دوران انتقالى به اندازه‏ ای است كه حتى بیگانگان از اسلام نیز روى آن تاكید و تمجید كرده ‏اند.

به عنوان نمونه" جرجى زیدان" در تاریخ تمدن خود چنین مى ‏گوید:" اسلام به بردگان فوق العاده مهربان است پیغمبر اسلام (ص) درباره بردگان سفارش بسیار نموده، از آن جمله مى ‏فرماید:" كارى كه برده تاب آن را ندارد به او واگذار نكنید، و هر چه خودتان مى‏ خورید به او بدهید".

در جاى دیگر مى ‏فرماید:" به بندگان خود كنیز و غلام نگوئید، بلكه آنها را" پسرم" و" دخترم" خطاب كنید! قرآن نیز درباره بردگان سفارش جالبى كرده و مى‏ گوید:" خدا را بپرستید، براى او شریك مگیرید، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیك و دور و دوستان، و آوارگان، و بردگان جز نیكوكارى رفتارى نداشته باشید، خداوند از خودپسندى بیزار است.
قرآن در سوره یوسف آیه 36 به جاى كلمه "عبد" و " برده" تعبیر به " فتى" (جوان) مى‏ كند، كه یك نوع احترام است، و در حدیث داریم‏ «لایقولن احدكم عبدى و أمتى و لكن فتاى و فتاتى : هیچكدام از شما نباید بگوید غلام من و كنیز من بلكه بگوید جوان من.(6) (تا در دوران آزادى تدریجى بردگان كه اسلام برنامه دقیقى براى آن چیده است، بردگان از هر گونه تحقیر در امان باشند).

پرسش:

آیا این دلایل در مورد برده گرفتن،در عصر حاضر قابل قبول هست؟ کنوانسیون ژنو چه برخوردی با ما خواهد کرد؟ سازمان ملل چه برخوردی با ما خواهد کرد؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

اولاً ما در این مباحثی که مطرح کردیم به بررسی چرایی برده گرفتن اسرای جنگی در دوران صدر اسلام پرداخته ایم،قطعاً شرایط و مقتضیات آن دوره را باید در همان دوره سنجید نه با شرایط حال حاضر.

ثانیاً شما که کنوانسیون ژنو و سازمان ملل را به رخ ما می کشید،این دو نهاد تا کنون در دفاع از مظلومین عالم و کسانی که زیر چکمه ظالمان و ستمکاران عالم بویژه اسرائیل و آمریکا لگدکوب می شوند،چه گلی به سر خودشان زده اند.

دوست عزیز درست است که امروزه دیگر برده داری بشیوه دوران قبل از اسلام و صدر اسلام وجود ندارد،ولی چند ملیون نفر از مردم کشورهای مختلف همچون افغانستان و عراق و فلسطین و ... بدتر از برده های آن دوران دارند عمرشان را سپری می کنند،ولی این آقایون به اصطلاح طرفدار حقوق بشر انگار کر و کور و لال شده اند که نفس هم نمی کشند.

اسلام زمانی ظهور کردو به مبارزه با برده داری پرداخت که عده ای که دارای قدرت و ثروت بودند به بهانه های مختلف افراد بی دفاع و مظلوم را به بردگی می گرفتند.ولی دین اسلام که یکی از برنامه هایش مبارزه با برده داری بود،تنها راه گرفتن برده را - بنابر مصالحی که در پست های قبلی بیان کردیم- به جنگ با کفار حربی محدود کرد.
اسلام فقط به اسیر کردن کفاری که با اسلام می جنگیدند رضایت داده است و برده کردن کفار ذمی که به زندگی مسالمت‌آمیزدر کنار مسلمین میپردازند ممنوع است.

اما اینکه چرا آنها را در زندان نگهداری نمی کردند:

اولین دلیل اینستکه در آن زمان تفکر بشر، نگهداری اینگونۀ اسرا را نمیپذیرفت. مردم نمیپذیرفتند که دشمنشان را اسکان دهند و غذا و آب و لوازم زندگیش را تأمین نمایند.

دوم اینکه با برده شدن این افراد به پیشبرد و چرخۀ جامعه کمک میکردند و خود نیز با فرهنگ اسلامی آشنا میشدند و از همه مهمتر این افراد شانس اینرا پیدا میکردند که به واسطۀ کفاره و شرایط دیگر آزاد شوند.(میدانیم که آزاد کردن یک برده با شصت روزۀ کفاره برابر است یا پیامبر(ص) به مردی که در جاهلیت سیزده دختر خود را زنده به گور کرده بود فرمود برای بخشش گناهانش سیزده برده آزاد کند) حتی اگر این شرایط هم نبود بردگان به فرمان قرآن(سورۀ نور، آیۀ ۳۳) حق داشتند برای آزادی خود با صاحبشان قرارداد ببندند و بردگیشان مادام العمر نبود.

سوم اینکه این افراد به کفر خود اکتفا نکرده بودند بلکه به جنگ با اسلام پرداخته بودند، لذا این بردگی هرچند موقتی بود، برای آنها مجازات این عمل زشت و این مبارزه با کلمۀ حق محسوب میشد.

چهارم اینکه برای حکومت نوپای پیامبر(ص) که ملاک ما برای برخورد با بردگان است، امکانات نگهداری اسرا در زندان وجود نداشت.

از جمله راههایی که در آن دوره برای برده گرفتن رواج داشت و اسلام آنها را منع کرد عبارتند از:

۱. يورش ناگهانى به منظور گرفتن اسير و بنده.

۲. در مواردى كه مديون از پرداخت دين خود عاجز بود، صاحب دين او را در عوض آن، برده خود مى‏ساخت.

۳. فروختن افراد آزاد و يا فرزندان خود به ديگران.

اسلام هيچ راهى براى برده ‏سازى افراد را جايز نمى ‏داند؛ جز آنكه شخص كافر در جنگ عليه اسلام و مسلمين به اسارت درآمده باشد. از طرف ديگر اين مسئله هم تابع شرايط زمان و مكان و با صلاحديد پيشواى مسلمانان است و اگر او برده ساختن اسيران جنگى را مصلحت ندانست، مى ‏تواند وجهى به عنوان فديه بگيرد و آزادشان كند و يا آنان را مورد عفو قرار دهد.

بعنوان مثال در قضیه جنگ بدر زمانیکه مسلمانان از کفار اسیر می گیرند پیامبر(ص) به آنان می گوید که اگر هر کدام از شما به ده نفر مسلمان سواد یاد بدهد آزاد است.

پی نوشتها:

(1). ناظره دكتر و پير، صص 144 و 143.

(2). تفسير نمونه، ج21، ص417.

(3). وسائل الشیعة، جلد 16 صفحه 32.

(4). سوره آل عمران،آیه134.

(5). بحارالانوار، جلد 74 صفحه 142 (حدیث 13).

(6). مجمع البیان جلد 5 صفحه 232.

موضوع قفل شده است