خداي اهل سنت؟!!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خداي اهل سنت؟!!

احمد بن حنبل: او می گفت که: من خدا را در خواب دیدم و گفتم: خدایا بهترین وسیله تقرب بندگان به تو چیست؟ فرمود: کلام من است ای احمد! گفتم با فهم یا بدون فهم؟ خدا پاسخ داد: با فهم و بدون فهم **مناقب احمد بن حنبل ص۴۳۴- چاپ بیروت

آیا احمد حنبل خدا را در خواب دید؟؟

آلوسی: فأنا ولله تعالى الحمد قد رأیت ربی مناماً ثلاث مرات وکانت المرة الثالثة فی السنة السادسة والأربعین والمائتین والألف بعد الهجرة شکر خدا ، خدایم را ۳ مرتبه در خواب دیدم که آخرین دفعه در سال ۱۲۴۶ هجری بود. روح المعانی ج۹ص۵۲


صحيح البخاري - مواقيت الصلاة - فضل صلاة العصر - رقم الحديث : ( 521 )

‏- حدثنا : ‏ ‏الحميدي ‏ ‏قال ، حدثنا : ‏ ‏مروان بن معاوية ‏ ‏قال ، حدثنا : ‏ ‏إسماعيل ‏، عن ‏ ‏قيس ‏، عن ‏ ‏جرير بن عبد الله ‏ ‏قال :‏ ‏كنا عند النبي ‏ (ص) ‏ ‏فنظر إلى القمر ليلة ‏ ‏يعني البدر ‏ ‏فقال : ‏إنكم سترون ربكم كما ترون هذا القمر لا ‏ ‏تضامون ‏ ‏في رؤيته فإن إستطعتم أن لا تغلبوا على صلاة قبل طلوع الشمس وقبل غروبها فإفعلوا ثم قرأ ‏: ‏وسبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس وقبل الغروب ‏، ‏قال إسماعيل ‏: ‏إفعلوا لا تفوتنكم.

آیا روز قیامت خدا را همانگونه که ماه را می بینیم،می توان دید؟

صحيح البخاري - التوحيد - قول الله تعالى : وجوه يومئذ ناضرة إلى ربها ناظرة - رقم الحديث : ( 6885 )

[ النص طويل لذا إستقطع منه موضع الشاهد ]

‏- حدثنا : ‏ ‏عبد العزيز بن عبد الله ‏ ، حدثنا : ‏ ‏إبراهيم بن سعد ‏ ‏، عن ‏ ‏إبن شهاب ‏ ‏، عن ‏ ‏عطاء بن يزيد الليثي ‏ ‏، عن ‏ ‏أبي هريرة ‏ أن الناس ، قالوا : يا رسول الله ، هل نرى ربنا يوم القيامة ؟ ، فقال رسول الله ‏ (ص) : ‏هل ‏ ‏تضارون ‏ ‏في القمر ليلة البدر ؟ ، قالوا : لا يا رسول الله ، قال : فهل تضارون في الشمس ليس دونها سحاب قالوا : لا يا رسول الله ، قال : فإنكم ترونه.

- وتبقى هذه الأمة فيها شافعوها ‏ ‏أو منافقوها شك ‏ ‏إبراهيم ‏ ‏فيأتيهم الله فيقول : أنا ربكم فيقولون : هذا مكاننا حتى يأتينا ربنا فإذا جاءنا ربنا عرفناه فيأتيهم الله في صورته التي يعرفون فيقول : أنا ربكم فيقولون : أنت ربنا فيتبعونه.

آیا خدا شکل دارد؟؟

رسول گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم) از کنيزى که مى خواستند آزاد نمايند پرسيد: خداوند کجاست؟ پاسخ داد: در آسمان ها است. حضرت پرسيد: من، چه کسى هستم؟ پاسخ داد: پيامبر خدا.
آنگاه حضرت به صاحب آن کنيز فرمود: او شخص با ايمانى است، و مى توانى وى را در راه خدا آزاد نمايى.( مسند أحمد (3/4، 68، 73) والبخاري (فتح الباري) برقم 3344، 4351، ومسلم برقم 1064.)

آیا کسی که معتقد است خدا در آسمان هاست با ایمان است؟وَ هُوَ الَّذي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَکيمُ الْعَليمُ

بخارى از ابو هريرة از قول يکى از صحابه نقل مى کند که از مهمانى پذيرائى کرده بود، به محضر پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم)رسيد و حضرت فرمود: «ضحک اللّه الليلة». خداوند شب گذشته به خاطر پذيرائى تو از مهمان، خنديد (صحيح بخاري، ج 4، ص 226، کتاب المناقب، باب مناقب الأنصار)).
بخارى در صحيح خود از ابو هرير نقل کرده که پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: «يضحک اللّه إلى رجلين يقتل أحدهما الآخر فکلاهما يدخل الجنّة» خداوند مى خندد بر دو نفرى که همديگر را مى کشند و هر دو وارد بهشت مى شوند (( صحيح بخاري، ج 3، ص 210، کتاب الجهاد مناقب، باب وجوب النفير، صحيح مسلم، ج 6، ص 40، کتاب الإمارة، باب بيان الرجلين يقتل أحدهما الآخر. )).

آیا خداوند می خندد؟

ابن عباس از رسول الله نقل می کند که: رأیت ربّی عزّ وجلّ، شابّ أمرد وفرده جعد قطط، فی روضه خضرا خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (فرفرى) … بیان التلبیس الجهمیه ج۷ص۲۹۰
آیا طبق احادیث اهل سنت موی خدا فرفری است؟
جالب اینجاست ابن تیمیه روایتی به همین سبک را تصحیح کرده است و نمونه دیگر از تصحیح: وَأُبْلِغْتُ أَنَّ الطَّبَرَانِیَّ ، قَالَ : حَدِیثُ قَتَادَةَ ، عَنْ عِکْرِمَةَ ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ، عَنِ النَّبِیِّ ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ، فِی الرُّؤْیَةِ صَحِیحٌ ، وَقَالَ : مَنْ زَعَمَ أَنِّی رَجَعْتُ عَنْ هَذَا الْحَدِیثِ بَعْدَ مَا حَدَّثْتُ بِهِ فَقَدْ کَذَبَ إبطال التأویلات لأخبار الصفات حدیث شماره 16

و ...

أيا خدای اهل سنت اینگونه است؟!! وآنان چنین اعتقادی دارند؟


با نام الله


با سلام و عرض ادب

متكلمان صفات خدا را دو قسم كرده‏اند:

الف) صفات ذاتى كه بر نوعى كمال دلالت دارند و از راه عقل مى ‏توان آنها را براى خداوند متعال اثبات كرد، مانند علم، قدرت و حيات.

ب) صفات خبرى و آنها صفاتى ‏اند كه از را عقل نمى ‏توان آنها را براى خدا اثبات كرد، مانند دست، چشم و صورت داشتن كه فقط با استناد به الفاظ قرآن و حديث براى خداوند اثبات مى‏شوند.

دیدگاه فرق اهل سنت در رابطه با صفات خبریه مختلف است، به گونه ای که در مورد این صفات هم دیدگاههای تنزیهی مشاهده می گردد و هم دیدگاههای تشبیهی و تجسیمی، که ما به اختصار دیدگاه کلامی فرق تسنن را بیان می داریم:

1)معتزله:
معتزله همچون شیعه با تفاوتهایی قائل به تنزیه خداوند شده اند، آنها معتقدند خداوند جسم نيست، خواص آن را ندارد و از داشتن اعضا و جوارح منزه است.[1] معتزله قائلند ظاهر ابتدايى اين‏گونه آيات مراد نيست؛ بلکه بايد آنها را تأويل كرد، زيرا با اصول و احكام عقل سازگار نيست.

2)اشاعره:[2]
ابوالحسن اشعرى معتقد است صفات خبریه، با همان معناى لغوى و عرفى، اما با يك قيد عدمى «بلا كيف» درباره خدا به‏ كار مى ‏روند، يعنى بايد گفت خدا صورت دارد بدون اين‏كه به كيفيت صورت انسان باشد. همين‏طور در مورد دست و چشم. و همين‏طور خدا بر عرشش مستقر شده و نشسته‏ بدون اين‏كه كيفيت‏ استقرار و جلوس انسان را داشته‏ باشد.[3]

وی مى ‏نويسد: «و قال أهل السنة و أصحاب الحديث: ليس بجسم و لا شبهه الاشياء و أنه على العرش كما قال عزوجل «الرَّحمنُ عَلَىَ الْعَرْشِ اسْتَوى» و أنّه نور كما قال «اللّه‏ُ نُورُ السَّمَواتِ وَ الاَْرْضِ»[4]؛ و أن له وجهاً كما قال «وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ» و أن له يدين كما قال «خَلَقْتَ بِيَدى»[5]؛ و أن له عينين كما قال «تَجْرِىْ بِأَعْيُنِنا»[6]؛ و أنه يجى‏ءُ يوم القيامة هو و ملائكته و أنه ينزل الى السماء الدينا كما جاء فى الحديث: ينزل ربنا تبارك و تعالى كل ليلة الى سماء الدنيا حين يبقى ثلث الليل الاخر فيقول: من يدعوني؟ فأستجب له من يسألني؟ فاعطيته من يستغفرني؟ فأغفر له»؛[7]

اهل‏ سنّت و اصحاب حديث گفته ‏اند كه خداوند نه جسم است و نه شبيه به آن و خداوند چنان‏كه در قرآن آمده بر عرش قرار گرفته است. خداوند نور است. داراى صورت، دو دست و دو چشم است چنان‏كه در قرآن آمده است و خداوند و فرشتگان روز قيامت و از آسمان دنيا فرود مى ‏آيند؛ چنان‏كه در روايت آمده است كه خداوند در يك سوم آخر هر شب فرود مى‏ آيد و مى‏ گويد: كسى كه مرا بخواند اجابت مى‏ نمايم، كسى كه از من بخواهد به او عطا مى‏ كنم كسى كه طلب مغفرت نمايد مى‏ آمرزم او را.

3)ماتريديه:[8]
ماتریدیه گفته ‏اند: ما قائل به وجود اين صفات در خدا هستيم به معنايى كه خودش اراده كرده است و واقعيت اين‏گونه صفات را به او واگذار مى ‏كنيم.

دو مكتب اشاعره و ماتریدیه بر لزوم ايمان به صفات خبرى تأكيد دارند؛ جز اين كه اشاعره وجود آن صفات را به معناى ظاهرى ‏اش با قيد عمومى «بلاكيف» براى خداوند اثبات مى ‏كنند، ولى ماتريديه مى‏ گويند: ما به وجود اين صفات در خدا به معنايى كه خودش اراده كرده، ايمان داريم، زيرا صفات خبرى كه از راه كتاب و سنت به ما رسيده جزو متشابهات است كه بايد علم بدان را به خدا واگذار نمود و اصل تنزيه را در مورد او مراعات كرد.

ديدگاه علماى اهل سنت ديوبند[9]
علماى ديوبندى در توضيح آيه: «الرَّحْمنُ عَلَىَ الْعَرْشِ اسْتَوَى»مى ‏گويند: ديدگاه ما ـ علماى اهل‏ سنّت ديوبند ـ درباره اين آيات آن است كه ما به محتواى آيات عقيده داريم اما چگونگى آن بر ما روشن نيست. ما به خداوند سبحان ايمان داريم اما او را از صفات آفريده‏ ها و نقص و حدوث پاك و منزه مى‏ دانيم؛ چنان‏كه رأى علماى گذشته ما اين بوده است. اما آنچه علماى متأخر درباره آيات صفات گفته‏ اند نيز حق است؛ زيرا متأخران، آيات را به تأويلات صحيح از نظر لغت و شرع حمل كرده‏ اند و گفته ‏اند مقصود از استوا، استيلا و مقصود از دست، قدرت و ... مى‏ باشد و تأويل آيات به فهم افراد قاصر نزديكتر است و جهت و مكان براى خداوند بزرگ جايز نيست و او منزه از صفات نقص مى‏ باشد.[10]

----------------------------------------------------

[1] ر. ك: مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، ص 81، در شرح عقايد معتزله.

[2]. نام فرقه‏اى است از مسلمانان که در مسائل اعتقادات پيرو ابو الحسن اشعرى‏ هستند. اکثر شافعی مذهبان اشعری مذهب می باشند.

[3]. الملل و النحل، سبحانی، به نقل از الابانة، ص 18، 92 و 95.

[4]. سوره نور، آيه 35.

[5]. سوره ص، آيه 75.

[6]. سوره قمر، آيه 14

[7]. مقالات الاسلاميين، ج 1، ص 211.

[8]. نام يكى از فرق كلامى است كه پيشواى آن ابو منصور محمد بن محمود الحنفى المتكلم الماتريدى سمرقندى (متوفى بسال 333) است وى در علم فقه از پيروان ابو حنيفه بود و در مسائل كلامى با ابو الحسن اختلافاتى داشت و به مذهب معتزله نزديك بود. اکثر حنفی مذهبان از جهت کلامی عقاید ماتریدی دارند.

[9]. اهل سنت حنفی مذهب شبه قاره هند.

[10].المهند علی المفند،ص48.

4) ديدگاه اهل حدیث و ظاهر گرایان

اين نظريه قول کساني است که با تأويل صفات و هم‏چنين تفويض و توقف مخالفت نموده و معتقدند که تمام صفات را باید بر ظاهرشان حمل نمود.

از نظریه پرداز این دیدگاه ابن تيميه است. وی با استفاده از ظواهر آيات و روايات مى ‏گويد: خداوند داراى صفات جسمانى از قبيل دست، چشم و مكان و اوصافی همچون خندیدن است.

ابن‏ تيميه در کتاب الفتاوي مي‏ نويسد: «... آنچه در کتاب و سنّت ثابت شد و سلف از امّت بر آن اجماع کرده ‏اند حقّ است و اگر لازمه آن نسبت جسميت به خداوند باشد اشکالي ندارد؛ زيرا لازمه حقّ، حقّ است».[1]

ابن بطوطه در کتاب خود مي ‏نويسد: «در دمشق از فقهاي حنبلي شخصي بود به نام تقي الدين ابن تيميه... روز جمعه بر او وارد شدم؛ در حالي که بر منبر مسجد جامع شهر مردم را موعظه مي‏ نمود. از جمله صحبت‏هايش اين بود که خداوند به آسمان دنيا فرود مي‏ آيد؛ همان‏گونه که من از منبر پايين مي‏آيم». [2]

نظریه ی تشبیه در عقاید محمد بن عبد الوهاب نمود آشکارتری دارد. در كتاب عقيدة الشيخ آمده است : «و الشيخ يثبت النزول كما يثبت غيره من الصفات الواردة فى الكتاب و السنة على قاعده الامام مالك فيقول فى النزول ايضاً: النزول معلوم و الكيف مجهول و الايمان به واجب و السؤال عن الكيفية بدعة».[3]

از ديدگاه شيخ ـ محمد عبد الوهاب ـ فرود آمدن خداوند ثابت شده است؛ چنان‏كه ساير صفات خداوند را كه در قرآن و روايات آمده است اثبات مى‏ كند همان گونه كه امام مالك بر اساس قاعده ‏اى كه دارد مى‏ گويد: نزول و فرود خداوند روشن و چگونگى آن نامعلوم است، ايمان به آن واجب و پرسش از كيفيت آن بدعت است.

الباني محدّث وهابيان نیز در فتاواي خود مي‏ گويد: «ما اهل سنّت ايمان داريم به اين‏که از نعمت‏هاي خداوند بر بندگانش آن است که خداوند در روز قيامت بر مردم تجلّي مي‏ کند و همگان او را مي بينند، همان‏گونه که ماه شب چهارده را مشاهده مي‏کنند.[4]

او هم چنين در جايي ديگر بر بخاري ايراد گرفته که چرا قول خداوند: (کُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِکٌ إِلّا وَجْهَهُ) را به ملک تأويل کرده و مي‏ گويد: «اين گونه تأويل را شخص مسلمان مؤمن انجام نمي ‏دهد».[5].

همو در جايي ديگر مي‏گويد: «ما معتقديم که کثيري از اهل تأويل کافر نيستند، ولي گفتارشان همانند کافران است».[6]
شيخ بن باز در فتاوي خود مي‏گويد: «تأويل در صفات امري منکر است و جايز نيست، بلکه واجب است اقرار بر صفات کرد طبق ظاهري که لايق به خداوند است».[7]

همو مي‏ گويد: «اهل سنّت و جماعت از اصحاب رسول خداصلي الله عليه وآله بر آنند که خداوند در آسمان بالاي عرش خود است و دست‏ها به سوي او دراز مي‏ گردد».[8]

بنابراین نظریه ی تشبیه و تجسیم، بدون هیچگونه تاویل و تصرفی، نظریه ی تمام فرق تسنن نمی باشد؛ بلکه این نظریه دیدگاه اهل ظاهر است که در وهابیت کنونی نمود آشکار یافته است.

----------------------------------
برای اطلاعات بیشتر به این کتب مراجعه فرمائید:
1) درسنامه فرق و مذاهب کلامی اهل سنت، مهدی فرمانیان.
2) درسنامه نقدوهابیت، نجم الدین طبسی.
3) دیده ها و دریافت ها، حسین رجبی.
4) سلفی گری و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی.

موفق باشید.

:Gol:----------------------------------------------------------------------:Gol:

[1]. الفتاوي، ج 5، ص 192.

[2]. رحلة ابن بطوطه، ج 1، ص 57 و 58.(به نقل از کتاب سلفی گری و پاسخ به شبهات).

[3]. عقیدة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ص196.

[4]. فتاوي الالباني، ص 142.

[5]. همان، ص 523.

[6]. همان، ص 522 و 523.

[7]. فتاوي بن باز، ج 4، ص 131.

[8]. همان، ج 2، ص 107 - 105 .(به نقل از کتاب سلفی گری و پاسخ به شبهات).

ask;344827 نوشت:
احمد بن حنبل: او می گفت که: من خدا را در خواب دیدم و گفتم: خدایا بهترین وسیله تقرب بندگان به تو چیست؟ فرمود: کلام من است ای احمد! گفتم با فهم یا بدون فهم؟ خدا پاسخ داد: با فهم و بدون فهم **مناقب احمد بن حنبل ص۴۳۴- چاپ بیروت

سلام
تصور دیدن خدا در خواب مورد انکار نیست بلکه آنچه مورد انکار است باور به این تصور است
یعنی واقعا فردی می تواند چنین خوابی ببیند اما نباید باور داشته باشد که آنچه دیده خدا بوده است چرا که خدا حقیقت محدودی نیست تا در خواب و رویا دیده شود
در روایت امام صادق ع این حقیقت مورد تاکید قرار گرفته که باور به خدا بودن آنچه دیده کفر است
والله الموفق

به نام خدا

سلام علیکم

موضوع قفل شده است