یاد یاران - شهید جاوید الاثر وحید کاوه ئی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یاد یاران - شهید جاوید الاثر وحید کاوه ئی



مقام معظم رهبری : " امروز زنده نگه داشتن ياد و نام شهداء کمتر از شهادت نيست"

اَلسَّلامُ عَلَى الشُّهَدَاءِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهْجُهْم دُوْنَ الحُسَينِ عَلَيه السَّلام


پگاه هفتم مرداد سال 1349 شمسي شهر سلماس شاهد تولد چهارمين فرزند خانواده حاج جعفر كاوه ئي بود. نامش را وحيد نهادند.
زماني كه جهان در فرقت احكام دين مبين اسلام پر از سياهي شده بود ، وحيد در دامان مادري قرآني و عاشق اهل بيت عليهم السلام پرورش مي يافت و از همان دوران طفوليت در جلسات قرآني همراه مادر بود.
سال 1356 كه كم كم نسيم انقلاب بادبان اسلام را بر مي فراشت وحيد وارد كلاس اول دبستان شد و دوران شيرين پيروزي انقلاب اسلامي را همزمان با دوران شيرين ابتدايي سپري مي نمود.
هنگامي كه شيپور جنگ تحميلي استكبار عليه كشورمان نواخته شد ، وحيد در پشت نيمكت كلاس چهارم ابتدايي دبستان فرهنگيان اولين روزهاي سال تحصيلي را مي گذراند. تقريبا از همان سالها بود كه پاي وحيد به نمازهاي جماعت مسجد حاج امين الاسلام باز شد و دوستانش را نيز به روش هاي مختلف تشويق كرده و به مسجد مي برد.
شروع دوران راهنمايي در مدرسه آيت الله طالقاني با عملياتهاي بزرگ و پيروزمندانه اي در جبهه ها مصادف بود و فضاي حماسي عجيبي در شهر و بين خانواده حاكم نموده بود ؛ چرا كه سه برادر بزرگ تر از وي در جبهه ها بودند و او نيز در تشييع پيكر شهداء و مراسم هاي مختلف شركت مي كرد.
سرانجام وحيد يا ثبت نام در پايگاه مقاومت بسیج شهيد بهشتي ، فرياد هل من ناصر ينصرني حسين زمانش يعني امام روح الله (ره) را در مورد تشكيل ارتش بيست ميليوني لبيك گفته و عليرغم سن و سال كم در نگهباني و گشت زني در محله و سركشي به خانواده معظم شهداء و عيادت مجروحين شركت مي جست.

حضور در محفل بي رياي بسيجيان و هم نشيني با آنان كه بسياري از ايشان در عمليات هاي مختلف به درجه رفيع شهادت نائل مي آمدند روحيه معنوي غريبي در وي به وجود آورده بود.
القصه؛ نبرد با دژخيمان متجاوز بعثي به قدري طول كشيد كه وحيد ، 15 ساله شد . هنگامي كه هنوز درخت ها صدايش مي زدند ، پاركها ، اسباب بازي ها ، چرخ و فلك ها .... نمي شنيد ، دلش هواي غزل كرده بود ، هواي باران .....
مادرش كه خود بسيجي و مربي قرآن است ، مي گويد " گفتم هنوز كوچك هستي ، برادرهاي ديگرت هم در جبهه هستند. كمي صبر كن . چنان با صلابت جوابم را داد كه Sad مادر مگر خون من از خون جناب قاسم بن الحسن (ع) رنگين تر است؟) . با آن كلام ديگر هيچ مانعش نشدم." و رفت و به قافله عشق ملحق شد ....
وحید در عمليات بزرگ و پيروزمندانه والفجر 8 و فتح شهر بندری فاو عراق شركت كرد و بعد از عملیات مذکور و اعزام مجدد به جبهه ، دوره هاي غواصي فشرده اي را در تبريز و رود كارون در منطقه اهواز گذراند.
روزها به سرعت مي گذشت و او از شوق وصال يار مصداق آيه شريفه " فرحين بما آتاهم من فضله " از شور و شوق پر مي كشيد؛ به طوري كه از حالات روحي و سيماي نوراني اش هر كه او را مي ديد به شهادت و عروج قريب الوقوعش از خاك به افلاك پي مي برد.
زمستان 1365 با تمام سوز و سرمايش فرا رسيده بود و گردان غواصي حضرت ولي عصر (عج) لشكر 31 عاشورا در هواي باراني جنوب و آب هاي به شدت سرد رود كارون آماده انجام عمليات كربلاي 4 مي گرديد. لحظه ديدار نزديك بود. با شروع عمليات در شب آفتابي سوم دي ماه غواصان بحر عشق لشكر عاشورا در اروند رود مابين جزاير ام الرصاص و بوارين به آب زدند و به معراجي از نور قدم گذاشتند. وحيد آن نوجوان 16 ساله با پیکری خضاب کرده به خون سرخش ، ره صدساله را يك شبه طي كرد که بسیاری از سالکان و مدعیان سلوک با دهها سال شب زنده داری و روزها روزه داری ناکام ماندند.
گوارای وجودت باد شهادت ( هنیئا لکم ) ای وحید عزیز تو که پیکرپاکت با جریان اروند رود به اقیانوس ها پیوست و روح بلند و ملکوتی ات به لقاءالله رسید. به سوی معبود پر کشیدی و به درجه " عند ربهم یرزقون " رسیدی و به حیات جاودان دست یافتی.
وه که زیرک بودی ! چرا که به تعبیر مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ( مد ظله) آن یادگار شهداء که فرمودند: " شهادت ، مرگ انسانهای زیرک است که نمی گذارند این جان ، مفت از دست شان خارج شود."

تو همچون غنچه های چیده بودی

که در پرپر شدن خندیده بودی

مگـــر راز حــــیــات جـــــاودان را

تو از فهمـیده ها فهمیده بودی


نسال الله منازل الشهداء - روح مان با یادشان شاد



حضرت امام خمینی(ره) :
پنجاه سال عبادت كرديد ، و خدا قبول كند ، يك روز هم يكى از اين وصيتنامه‏ها را بگيريد و مطالعه كنيد و تفكر كنيد. (صحيفه امام ج‏14ص491)
متن وصیت نامه شهید وحید کاوه ئی با دستخط خودش:



چهت مشاهده در اندازه بزرگتر بر روی تصویر کلیک کنید




چهت مشاهده در اندازه بزرگتر بر روی تصویر کلیک کنید



پی نوشت:
بر خود فرض می دانم از برادر گرامی ام علی آقای بزرگوار ، برادر شهید عزیز و جاوید الاثر وحید کاوه ئی که زحمت تهیه این متن زیبا را متحمل شدند ، تقدیر و تشکر نمایم و برای ایشان که پا در جای پای برادر نهاده و در تداوم راه نورانی شهداء به صورت خودجوش " جبهه فرهنگی شهدای گمنام " را ایجاد و در نشر فرهنگ ایثار و شهادت سر از پا نمی شناسند ، از خداوند سبحان طول عمر با عزت و سلامتی و توفیقات روزافزون مسئلت نمایم.

به نقل از: بی قرار وصال

چقدر غواصان مظلومانه شهید شدند...

روحش شاد:Gol:

[="blue"]خوشا انان که جانان میشناسند
طریق عشق و عرفان میشناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان میشناشند
[/]
[="red"]
اللهم ارزقنا شهاده فی سبیلک تحت رایت ولیک
[/]

[="navy"]خوشا آنانکه الله یارشان بی
که حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنانکه دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی [/]

یادشهدا گرامی و راهشان پر رهرو باد:Gol: