پیامبر و علی و عایشه!!!

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامبر و علی و عایشه!!!

صرف نظر از صحیح یا ضعیف بودن روایت خواهشمندم روایات را کلمه به کلمه معنا کنید!
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 814
أَبَانٌ عَنْ سُلَيْمٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ الْمِقْدَادَ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ كُنَّا نُسَافِرُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص [وَ ذَلِكَ‏] قَبْلَ أَنْ يَأْمُرَ نِسَاءَهُ بِالْحِجَابِ وَ هُوَ يَخْدُمُ رَسُولَ اللَّهِ ص لَيْسَ لَهُ خَادِمٌ غَيْرُهُ وَ كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص لِحَافٌ‏ لَيْسَ‏ لَهُ‏ لِحَافٌ‏ غَيْرُهُ‏ وَ مَعَهُ عَائِشَةُ فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَنَامُ بَيْنَ عَلِيٍّ وَ عَائِشَةَ لَيْسَ عَلَيْهِمْ لِحَافٌ غَيْرُهُ فَإِذَا قَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ اللَّيْلِ [يُصَلِّي‏] حَطَّ بِيَدِهِ اللِّحَافَ مِنْ وَسَطِهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ عَائِشَةَ حَتَّى يَمَسَّ اللِّحَافُ الْفِرَاشَ الَّذِي تَحْتَهُمْ وَ يَقُومُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَيُصَلِّي فَأَخَذَتْ عَلِيّاً ع الْحِمَّى لَيْلَةً فَأَسْهَرَتْهُ فَسَهَرَ رَسُولُ اللَّهِ‏ص لِسَهَرِه‏......

با نام و یاد دوست




قابل توجه کاربران محترم:

تاپيك حاضر به مدت 10 روز باز و قابل بحث است از كاربران بزرگواري كه تمايل به مشاركت در اين بحث را دارند تقاضا داريم طي مدت 10 روز تاپيك را مستمرا پيگيري نموده و نظرات خود را در تاپيك قرار دهند زيرا پس از 10 روز تاپيك جمع بندي و قفل خواهد شد .


کلمه;343110 نوشت:
صرف نظر از صحیح یا ضعیف بودن روایت خواهشمندم روایات را کلمه به کلمه معنا کنید!

كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 814

أَبَانٌ عَنْ سُلَيْمٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ الْمِقْدَادَ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ كُنَّا نُسَافِرُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص [وَ ذَلِكَ‏] قَبْلَ أَنْ يَأْمُرَ نِسَاءَهُ بِالْحِجَابِ وَ هُوَ يَخْدُمُ رَسُولَ اللَّهِ ص لَيْسَ لَهُ خَادِمٌ غَيْرُهُ وَ كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص لِحَافٌ‏ لَيْسَ‏ لَهُ‏ لِحَافٌ‏ غَيْرُهُ‏ وَ مَعَهُ عَائِشَةُ فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَنَامُ بَيْنَ عَلِيٍّ وَ عَائِشَةَ لَيْسَ عَلَيْهِمْ لِحَافٌ غَيْرُهُ فَإِذَا قَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ اللَّيْلِ [يُصَلِّي‏] حَطَّ بِيَدِهِ اللِّحَافَ مِنْ وَسَطِهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ عَائِشَةَ حَتَّى يَمَسَّ اللِّحَافُ الْفِرَاشَ الَّذِي تَحْتَهُمْ وَ يَقُومُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَيُصَلِّي ...

با سلام و عرض ادب

ترجمۀ روایت:

ابان از سليم نقل مى‏كند كه گفت: از مقداد در باره على عليه السّلام سؤال كردم. او گفت:

ما با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به مسافرت مى‏رفتيم و اين قبل از آن بود كه به همسرانش دستور حجاب دهد. امير المؤمنين عليه السّلام خدمتگزارى آن حضرت را انجام مى‏داد و آنحضرت خادمى غير از او نداشت.
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فقط يك لحاف‏ داشت و لحاف دیگری نداشت و عايشه‏ همراه او بود. حضرت بين على علیه السلام و عايشه‏ مى‏خوابيد و هر سه يك لحاف‏ بيشتر نداشتند.

هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شب براى نماز بر مى‏خواست وسط لحاف را بين او و عايشه پائين مى‏آورد بطورى كه لحاف به بسترى كه زيرشان بود مى‏رسيد، و حضرت برمى‏خاست و نماز مى‏خواند.

این روایت صرف نظر از بررسی سندی و بر فرض پذیرش آن، مربوط به زمانی است که هنوز دستور حجاب صادر نشده، علاوه بر اینکه مربوط به حال اضطرار و بدون تماس بوده است.

موفق باشید.


صدرا;343271 نوشت:
و بدون تماس بوده است.

اما چون تاپیک مربوط به عایشه و پیامبر و علی است یک حدیث دیگر برای ترجمه (صرف نظر از سند) می گذارم:
لطفا کلمه به کلمه ترجمه کنید!

الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 602

1246- 3- وَ عَنْهُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ الرَّزَّازُ أَبُو الْعَبَّاسِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو أُمِّي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى أَبُو جَعْفَرٍ الْقَيْسِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ يَزِيدَ الطَّائِيُّ، عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِيكٍ الْعَامِرِيِّ، عَنْ جُنْدَبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْبَجَلِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَبْلَ أَنْ يُضْرَبَ الْحِجَابُ وَ هُوَ فِي مَنْزِلِ عَائِشَةَ، فَجَلَسْتُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا فَقَالَتْ: يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، مَا وَجَدْتَ لِاسْتِكَ مَكَاناً غَيْرَ فَخِذِي أَمِطْ عَنِّي، فَضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) بَيْنَ‏ كَتِفَيْهَا، ثُمَ‏ قَالَ‏ لَهَا: وَيْلٌ لَكِ مَاتُرِيدِينَ مِنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، وَ سَيِّدِ الْمُسْلِمِينَ، وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ.

صدرا;343271 نوشت:
علاوه بر اینکه مربوط به حال اضطرار

صرف نظر از بررسی سند ممکن است اعلام بفرمایید چگونه حال اضطرار بوده! نمی توانست او هم برود نماز بخواند!
معمولا روایات هدفی را دنبال می کنند! هدف از نقل اینگونه روایات چیست؟



کلمه;343348 نوشت:
صرف نظر از بررسی سند ممکن است اعلام بفرمایید چگونه حال اضطرار بوده! نمی توانست او هم برود نماز بخواند! معمولا روایات هدفی را دنبال می کنند! هدف از نقل اینگونه روایات چیست؟


با سلام


اولا كه اين قبيل اخبار نشان از اوضاع خراب حجاب بعضي از امهات مومنين و اعتماد صد درصد پيامبر (ص) به اميرالمومنين (ع) دارد زيرا اخباري صحيحتر و جالبتر در صحاح عامه آمده كه :

محمد بن اسماعيل بخارى ، صاحب صحيح در كتاب الأدب المفرد مى‌نويسد:
حدثنا الحميدي قال حدثنا سفيان عن مسعر عن موسى بن أبي كثير عن مجاهد عن عائشة رضي الله عنها قالت: كنت آكل مع النبي صلى الله عليه وسلم حيسا فمر عمر فدعاه فأكل فأصابت يده اصبعي. فقال: حس لو أطاع فيكن ما رأتكن عين فنزل الحجاب.
مجاهد از عائشه نقل كرده است كه گفت: من با رسول خدا (ص) غذا مى‌خورديم كه عمر از آن جا گذشت، رسول خدا او را (براى خوردن غذا) دعوت كرد، در هنگام خوردن غذا دست او به انگشتان من اصابت كرد، سپس عمر گفت اوه (واي): اگر تو (پيامبر خدا) از من در باره زنانت اطاعت مى‌كردى، هيچ چشمى آنان را نمى‌ديد؛ پس آيه حجاب نازل شد!!!!

عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَائِشَةَ، رضى الله عنها، قَالَتْ خَرَجَتْ سَوْدَةُ بَعْدَ مَا ضُرِبَ الْحِجَابُ لِحَاجَتِهَا، وَكَانَتِ امْرَأَةً جَسِيمَةً لاَ تَخْفَى عَلَى مَنْ يَعْرِفُهَا، فَرَآهَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَقَالَ يَا سَوْدَةُ أَمَا وَاللَّهِ مَا تَخْفَيْنَ عَلَيْنَا، فَانْظُرِى كَيْفَ تَخْرُجِينَ، قَالَتْ فَانْكَفَأَتْ رَاجِعَةً، وَرَسُولُ اللَّهِ، صلى الله عليه وسلم، فِى بَيْتِى، وَإِنَّهُ لَيَتَعَشَّى. وَفِى يَدِهِ عَرْقٌ فَدَخَلَتْ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّى خَرَجْتُ لِبَعْضِ حَاجَتِى فَقَالَ لِى عُمَرُ كَذَا وَكَذَا. قَالَتْ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ ثُمَّ رُفِعَ عَنْهُ وَإِنَّ الْعَرْقَ فِى يَدِهِ مَا وَضَعَهُ فَقَالَ « إِنَّهُ قَدْ أُذِنَ لَكُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَاجَتِكُنَّ ».

پس از واجب شدن حجاب، سوده همسر رسول خدا (ص) براى انجام كارى از منزل خارج شد و چون زن تنومندى بود، شناخته مى‌شد،‌ عمر بن خطاب او را ديد و گفت: اى سوده از نظر و نگاه ما مخفى نمى‌مانى، مواظب باش كه چگونه بيرون مى‌روى، سوده برگشت، در آن لحظه رسول خدا (ص) در اتاق من مشغول غذا خوردن بود، سوده وارد شد و گفت: اى پيامبر خدا! از منزل براى كارى بيرون رفتم و عمر به من چنين و چنان گفت. پيك وحى نازل شد، رسول خدا فرمود: به شما اجازه داده شده كه براى برآوردن امور و انجام حاجات از منزل خارج شويد.


حالا لمس خطرناكتره يا خوابيدن زير يك لحاف ؟!

وساير اصحاب :

حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ثنا محمد بن سنان القزاز ثنا إسحاق بن إدريس ثنا محمد بن حازم ثنا هشام بن عروة عن أبيه عن عبد الله بن الزبير عن أبيه قال: أرسلني رسول الله صلى الله عليه وسلم في غداة باردة فأتيته وهو مع بعض نسائه في لحافه فأدخلني في اللحاف فصرنا ثلاثة.
عبد الله بن زبير از پدرش نقل كرده است كه : رسول خدا در شب بسيار سردى مرا خواست، وقتى رفتم او با يكى از همسرانش در زير لحاف بود، پس مرا نيز در زير لحاف جا دادند و ما در زير لحاف سه نفر شديم.
هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه.

اسحاق بن راهويه با سند صحيح از زبير بن عوام نقل مى‌كند كه او و يكى از اصحاب به همراه پيامبر و ام المؤمنين ام سلمه زير يك لحاف خوابيده‌اند:
164 - 1977 أخبرنا روح بن عبادة نا حماد بن سلمة عن هشام بن عروة عن أبيه أن رسول الله (ص) بعث ليلة الأحزاب الزبير ورجلا آخر في ليلة فقال قرة فنظروا ثم جاءوا ورسول الله (ص) في مرط لأم سلمة فأدخلهما في المرط التزق رسول الله (ص) بأم سلمة.
هشام بن عروه از پدرش نقل مى‌كند كه در شب جنگ احزاب رسول خدا (ص) زبير و يكى از اصحابش را براى نگهبانى خواست ! آنان رفتند و نگاه كردند و سپس آمدند ؛ در حالى كه رسول خدا و ام سلمه در زير لحاف بودند؛ پس آن دو نفر را نيز لحاف جا دادند و خود آن حضرت خود را به ام سلمه چسباند.


واما روايت دوم هم نشان از فضائل ام المومنين دارد ! كه چقدر خوش زبان بوده است :

مَا وَجَدْتَ لِاسْتِكَ مَكَاناً غَيْرَ فَخِذِي أَمِطْ عَنِّي، ....

ودر صحاح عامه هم مويداتي دارد :

حدثنا عبد الله حدثني أبى ثنا أبو معاوية وبن نمير قالا ثنا الأعمش عن مسلم عن مسروق عن عائشة قالت : أتى النبي صلى الله عليه و سلم ناس من اليهود فقالوا السام عليك يا أبا القاسم فقال وعليكم قالت عائشة فقلت وعليكم السام والذام فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم يا عائشة لا تكوني فاحشة قالت فقلت يا رسول الله أما سمعت ما قالوا السام عليك قال أليس قد رددت عليهم الذي قالوا قلت وعليكم قال بن نمير يعنى في حديث عائشة ان الله عز و جل لا يحب الفحش ولا التفحش وقال بن نمير في حديثه فنزلت هذه الآية { وإذا جاءوك حيوك بما لم يحيك به الله } حتى فرغ . صحيح بخاريو مسلم و مسند احمد و ترمذي ....

کلمه;343348 نوشت:

صرف نظر از بررسی سند ممکن است اعلام بفرمایید چگونه حال اضطرار بوده! نمی توانست او هم برود نماز بخواند!
معمولا روایات هدفی را دنبال می کنند! هدف از نقل اینگونه روایات چیست؟

در رابطه با این روایت عرض می شود:

1) محملی که برای توجیه روایت فوق بود بنابر مسامحه ی در سند بود والا می دانیم که چنین روایتی بدون سند می باشد و به تنهایی ارزش و حجیتی ندارد، مگر زمانی که روایات یا روایتی با سند متصل و با این متن وارد شده باشد که چنین روایتی به عنوان شاهد متن آن روایت محسوب گردد.

2) گفته شد که بر فرض مسامحه در سند، متن روایت دارای مشکلی نیست؛زیرا:

اولا: چنین روایاتی مربوط به قبل از دستور حجاب بوده است.

ثانیا:چنین عملی از باب اضطرار بوده است.

ثالثا:پیامبر صلی الله علیه وآله در این ماجرا مطمئن بوده اند و طرفین امین بوده اند، امام علی علیه السلام پرورش یافته پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است و عایشه ام المومنین و همسر آن حضرت است؛ لذا اگر فرد دیگری غیر از امام علی علیه السلام می بودند چنین کاری صورت نمی پذیرفت.

رابعا: بین عایشه و امام علی علیه السلام پیامبر اکرم صلی الله فاصل بوده اند.

خامسا:پیامبر صلی الله علیه وآله به هنگام برخواستن برای نماز لحاف قسمت خود را بر روی زمین قرار دادند و آنرا فاصل بین آنها قرار دادند و خود در نزدیکی آنها به نماز ایستادند.

هر چند ما معتقدیم امام علی علیه السلام که پرورش یافته ی خاص رسول اکرم صلی الله علیه وآله اند ودر هر کمالی نیز تابع آنحضرت بوده اند؛لذا بعید به نظر می نمایاند که آنحضرت در بستر خفته باشند و پیامبر صلی الله علیه وآله مشغول نماز بوده باشند، واین در حالی است که مقداد شاهد این ما جرا است و او بیدار و امامش در خواب است؟! مگر اینکه بگوئیم چنین داستانی «قضیة فی واقعة» بوده و چنین امری تنها در این ماجرا اتفاق افتاده و احوالات آن عمومیت و سریان نداشته است.

سادسا: آنچه در فقه شیعه و سنی مورد کراهت و یا حرمت واقع شده است خوابیدن مرد و زن نامحرم و یا دو مرد و یا دو زن در زیر یک لحاف واحد است که صور آن مختلف می باشد.
اما اینکه صرف اجتماع در زیر یک لحاف حرام بوده باشد چنین چیزی از روایات فریقین و فتوای فقها استفاده نمی گردد که بخواهیم به واسطه این امر محتوای این روایات را رد نمائیم.

بنابراین روایاتی که در این باب در منابع وارد شده هیچ کدام مربوط به خوابیدن زن و مرد نامحرم نمی باشد؛ بلکه در این داستان پیامبر صلی الله علیه وآله حضور داشته اند و به هنگام نماز نیز فاصله و حائل وجود داشته و در مابقی روایات نیز در حال بیداری و با حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده حتی در داستان زبیر که در منابع عامه آمده است.

نکته:
در منابع روایی شیعه ابوابی موجود است همچون:«حرمت خلوت كردن زن و مرد يا دو مرد يا دو زن در زير يك لحاف»‏.[1]

خوابیدن زن و مرد نامحرم در زیر یک لحاف و یا دو مرد غیر محرم در زیر یک لحاف عملی حرام است که در صورت مشاهده از سوی حاکم تعزیر می شوند.[2]

که ما تعدادی از آنها را از کتاب :«جامع الاحادیث»، نقل می نمائیم:
1203- 37602- (8) امام باقر عليه السلام فرمود: «اميرالمؤمنين على عليه السلام چون دو مرد را زير يك لحاف برهنه مى‏يافت حدّ زناكار را كه همان صد تازيانه است، به هر دو مى‏زد و همچنين دو زن اگر در زير يك لحاف برهنه پيدا شوند هر كدام از آنان را صد تازيانه مى‏زد.»[3]

1201- 37600- (6) چون دو نفر را برهنه در زير يك پارچه مى‏يافت و هر دو متهم باشند پس بر هركدام از آنها صد تازيانه است و همچنين است دو زن در زير يك پارچه و يك مرد و يك زن در زير يك پارچه.[4]

1205- 37604- (10) اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود: «مرد با مرد در زير يك پارچه نمى‏خوابند و زن با زن هم در زير يك پارچه نمى‏خوابند و هركس چنين كند بايد تاديب شود منظور تعزير است.»[5]

1207- 37606- (12) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مرد با مرد نزديك نمى‏شود مگر اينكه ميان‏شان لباس فاصله باشد و زن نيز با زن نزديك نمى‏شود مگر اينكه ميان‏شان لباس باشد و رسول خدا صلى الله عليه و آله زن‏هاى مرد صفت و مردهاى زن صفت را لعنت كرده است و فرموده: آنان را از خانه هايتان بيرون كنيد.»[6]

1212- 37611- (17) امام صادق عليه السلام فرمود: «دو زن نبايد در زير يك لحاف شب بخوابند مگر اينكه حائلى ميان‏شان باشد اگر چنين كنند آنان را باز مى‏دارند و اگر پس از نهى دوباره ديده شوند هركدام از اين دو حدّ مى‏خورند و اگر مجدّداً در زير يك لحاف يافت شوند تازيانه مى‏خورند (حدّ) و اگر براى بار سوم پيدا شوند كشته مى‏شوند.»[7]

1213- 37612- (18) امام صادق عليه السلام فرمود: «شايسته نيست براى دو زن كه در زير يك لحاف بخوابند مگر اينكه حائلى ميان‏شان باشد پس اگر بخوابند آنان را از اين كار نهى مى‏كنند پس اگر پس از نهى دوباره در زير لحاف پيدا شوند هر كدام از آن دو حدّ مى‏خورند و اگر براى بار سوم زير لحاف ديده شوند حد مى‏خورند و اگر بار چهارم ديده شوند كشته مى‏شوند.»[8]

1214- 37613- (19) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «دو زن در زير يك پارچه نمى‏خوابند مگر اينكه ناچار باشند.»[9]
در منابع روایی[10] و فقهی اهل سنت نیز امر به همین شکل است هر چند در برخی فروعات اختلافاتی دیده می شود.[11]

:Gol:--------------------------------------------------------------------:Gol:

[1]بروجردى، آقا حسين، جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي)، ج‏25، ص: 741

[2].كَمَا أَنَّ عَلِيًّا وَعُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا ضَرَبَا رَجُلاً وَامْرَأَةً وُجِدَا فِي لِحَافٍ وَاحِدٍ مِائَةً مِائَةً. الموسوعة الکویتیة، ج12،ص367.

[3] .كافى 7/ 182: عليّ بن إبراهيم عن أبيه عن ابن محبوب عن أبي أيّوب عن أبي عبيدة عن أبي جعفر عليه السلام قال 3 كان عليّ عليه السلام إذا وجد رجلين في لحافٍ واحدٍ مجرّدين جلدهما حدّ الزانى مائة جلدةٍ كلّ واحدٍ منهما وكذا المرأتان إذا وجدتا في لحافٍ واحدٍ مجرّدتين جلد كلّ واحدةٍ منهما مائة جلدةٍ.

[4] .فقه الرضا عليه السلام 277: إذا وجد رجلان عراة في ثوبٍ واحدٍ وهما متّهمان فعلى كلّ واحدٍ منهما مائة جلدةٍ وكذلك امرأتان في ثوبٍ واحدٍ ورجل وامرأة في ثوبٍ واحدٍ.

[5] .الخصال 632: بالاسناد المتقدّم في حديث الأربعمائة عن عليّ عليه السلام قال لا ينام الرّجل مع الرّجل في ثوبٍ واحدٍ [ولا المرأة مع المرأة في ثوب واحد] فمن فعل ذلك وجب عليه الأدب وهو التعزير.

[6] . مكارم الأخلاق 232: عن الصادق عن آبائه عليهم السلام قال قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله لا يباشر الرّجل الرّجل إلّاوبينهما ثوب، ولا تباشر المرأة المرأة إلّاوبينهما ثوب، ولعن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله المخنّثين وقال أخرجوهم من بيوتكم. الجعفريّات 97: بإسناده عن عليّ عليه السلام قال قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله لا يباشر (وذكر مثله إلى قوله ثوب الثانية).

[7] . كافى 7/ 202: تهذيب 10/ 59: محمّد بن يحيى عن محمّد بن الحسين عن عبد الرحمن ابن أبي هاشم عن أبي خديجة عن أبي عبد اللّه عليه السلام قال ليس لامرأتين أن تبيتا في لحافٍ واحدٍ إلّاأن يكون بينهما حاجز فان فعلتا نُهيتا عن ذلك فان وجدتا مع النهى جلدت كلّ واحدةٍ منهما حدّاً حدّاً فان وجدتا أيضاً في لحافٍ جلدتا فان وجدتا الثالثة قتلتا.[7]

[8]. تهذيب 10/ 44: استبصار 4/ 217: محمّد بن أحمد بن يحيى عن محمّد بن الحسين عن فقيه 4/ 31: عبد الرحمن ابن أبي هاشم البجليّ عن أبي خديجة (عن أبي عبد اللّه عليه السلام صا) قال لا ينبغي لامرأتين‏ تنامان‏ في لحافٍ واحدٍ إلّاوبينهما حاجز، فان فعلتا نُهيتا عن ذلك فان وجدتا بعد النهى في لحافٍ واحدٍ جلدتا كلّ واحدةٍ منهما حدّاً حدّاً، فان وجدتا الثالثة في لحافٍ (واحد صا) حدّتا، فان وجدتا الرابعة (فى لحاف فقيه) قتلتا.

[9] .مكارم الأخلاق 232: عن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله قال لا تبيت المرأتان في ثوب واحد إلّا أن تضطرّا إليه.

[10] . مصنف عبد الرزاق،ج7،ص401،ح: 13639. عبد الرزاق عن بن عيينة عن الأعمش عن القاسم بن عبد الرحمن عن أبيه قال أتي بن مسعود برجل وجد مع امرأة في لحاف فضرب كل واحد منهما أربعين سوطا وأقامهما للناس فذهب أهل المرأة وأهل الرجل فشكوا ذلك إلى عمر بن الخطاب فقال عمر لابن مسعود ما يقول هؤلاء قال قد فعلت ذلك قال أو رأيت ذلك قال نعم قال نعما ما رأيت فقالوا أتيناه نستأديه فإذا هو يسأله.

[11].الموسوعة الکویتیة، ج38،ص32:«مُضَاجَعَةُ الرَّجُل الرَّجُل ، وَالْمَرْأَةِ الْمَرْأَةَ:ذَهَبَ الْحَنَفِيَّةُ إِلَى أَنَّهُ لاَ يَجُوزُ لِلرَّجُل مُضَاجَعَةُ الرَّجُل فِي ثَوْبٍ وَاحِدٍ مُتَجَرِّدَيْنِ لاَ حَاجِزَ بَيْنَهُمَا ، لِقَوْل الرَّسُول صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : لاَ يُفْضِي الرَّجُل إِلَى الرَّجُل فِي ثَوْبٍ وَاحِدٍ ، وَلاَ تُفْضِي الْمَرْأَةُ إِلَى الْمَرْأَةِ فِي الثَّوْبِ الْوَاحِدِ ، وَأَمَّا إِنْ كَانَ بَيْنَهُمَا حَائِلٌ فَيُكْرَهُ تَنْزِيهًا .
وَفَصَّل الْمَالِكِيَّةُ الْكَلاَمَ عَلَى الْمُضَاجَعَةِ فَقَالُوا : يَحْرُمُ تَلاَصُقُ بَالِغَيْنِ بِعَوْرَتَيْهِمَا بِغَيْرِ حَائِلٍ مُطْلَقًا ، سَوَاءٌ قَصَدَا لَذَّةً أَوْ وَجَدَاهَا ، أَوْ قَصَدَا وَوَجَدَا ، أَوْ لاَ قَصَدَا وَلاَ وَجَدَا ، سَوَاءٌ كَانَتْ بَيْنَهُمَا قَرَابَةٌ أَمْ لاَ .
قَالُوا : وَيَحْرُمُ كَذَلِكَ تَلاَصُقُ بَالِغَيْنِ بِعَوْرَتَيْهِمَا وَلَوْ كَانَ بِحَائِلٍ : مَعَ قَصْدِ لَذَّةٍ ، أَوْ وُجُودِهَا ، أَوْ قَصْدِ اللَّذَّةِ وَوُجُودِهَا ، وَلَوْ كَانَ مِنْ أَحَدِهِمَا فِي الصُّوَرِ الثَّلاَثِ .
وَأَمَّا إِذَا كَانَ تَلاَصُقُهُمَا بِحَائِلٍ بِدُونِ قَصْدِ لَذَّةٍ ، وَبِدُونِ وُجُودِهَا فَيُكْرَهُ . وَكَذَلِكَ يُكْرَهُ إِذَا كَانَ تَلاَصُقُهُمَا بِغَيْرِ عَوْرَتَيْهِمَا مَعَ غَيْرِ حَائِلٍ ، إِلاَّ لِقَصْدِ لَذَّةٍ ، أَوْ وِجْدَانِهَا فَيَحْرُمُ فِيمَا يَظْهَرُ .
وَأَمَّا تَلاَصُقُ غَيْرِ عَوْرَتَيْهِمَا بِحَائِلٍ فَجَائِزٌ .
وَجَازَ اجْتِمَاعُ الرَّجُلَيْنِ أَوِ الْمَرْأَتَيْنِ فِي كِسَاءٍ وَاحِدٍ وَإِنْ لَمْ يَكُنْ وَسَطُ الْكِسَاءِ حَائِلاً حَيْثُ لَمْ يَرَ وَاحِدٌ مِنْهُمَا عَوْرَةَ صَاحِبِهِ وَلاَ مَسَّهَا .
وَذَهَبَ الشَّافِعِيَّةُ إِلَى أَنَّهُ يَجُوزُ نَوْمُ اثْنَيْنِ فَأَكْثَرَ فِي فِرَاشٍ وَاحِدٍ أَوْ ثَوْبٍ وَاحِدٍ ، حَيْثُ وُجِدَ حَائِلٌ يَمْنَعُ الْمُمَاسَّةَ لِلأْبْدَانِ ، وَيَحْرُمُ ذَلِكَ مَعَ الْعُرْيِ وَإِِِنْ تَبَاعَدَا أَوِ اتَّحَدَ الْجَنْسُ وَكَانَ مَحْرَمِيَّةٌ كَأَبٍ وَأُمٍّ ، أَوْ وُجِدَ صَغِيرٌ لَكِنْ مَعَ بُلُوغِ عَشْرِ سِنِينَ .
وَذَهَبَ الْحَنَابِلَةُ إِِلَى أَنَّهُ يُكْرَهُ أَنْ يَتَجَرَّدَ ذَكَرَانِ أَوْ أُنْثَيَانِ فِي إِِزَارٍ أَوْ لِحَافٍ وَلاَ ثَوْبَ يَحْجِزُ بَيْنَهُمَا».

کلمه;343348 نوشت:

الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 602

1246- 3- وَ عَنْهُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ الرَّزَّازُ أَبُو الْعَبَّاسِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو أُمِّي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى أَبُو جَعْفَرٍ الْقَيْسِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ يَزِيدَ الطَّائِيُّ، عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِيكٍ الْعَامِرِيِّ، عَنْ جُنْدَبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْبَجَلِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَبْلَ أَنْ يُضْرَبَ الْحِجَابُ وَ هُوَ فِي مَنْزِلِ عَائِشَةَ، فَجَلَسْتُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا فَقَالَتْ: يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، مَا وَجَدْتَ لِاسْتِكَ مَكَاناً غَيْرَ فَخِذِي أَمِطْ عَنِّي، فَضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) بَيْنَ‏ كَتِفَيْهَا، ثُمَ‏ قَالَ‏ لَهَا: وَيْلٌ لَكِ مَاتُرِيدِينَ مِنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، وَ سَيِّدِ الْمُسْلِمِينَ، وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ.

صرف نظر از بررسی سند ممکن است اعلام بفرمایید چگونه حال اضطرار بوده! نمی توانست او هم برود نماز بخواند!
معمولا روایات هدفی را دنبال می کنند! هدف از نقل اینگونه روایات چیست؟

با سلام و عرض ادب

در رابطه با این روایت عرض می شود:
این روایت با نقلهای مختلف نقل گردیده و از مناقب امام علی علیه السلام محسوب می گردد:

ترجمه روایت:
امام علی می فرمایند: بر پیامبر صلی الله علیه وآله قبل از اینکه حجاب زده شود وارد شدم. آنحضرتدر خانه ی عایشه بودند، پس من بین آنحضرت و عایشه نشستم .(در روایات دیگر است که پیامبر صلی الله علیه وآله به ایشان فرمودند کجا بنشینند:فَأَشَارَ بِيَدِهِ أَنِ اجْلِسْ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَائِشَةَ)
عایشه گفت: ای پسر ابی طالب آیا جایی برای نشیمنگاهت جز ران من نیافتی از کنار من دور شو! در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به پشت کتف عایشه زدند و فرمودند:وای و ویل برتو ای عایشه! از امیرالمؤمنین و سید و آقای مسلمانان و امیر پیشانی سفیدان چه می خواهی؟!

در نقل دیگری آمده است:
علی علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه وآله وارد شد در حالی که عایشه نزد آنحضرت بود.امام علی علیه السلام نزدیک پیامبر صلی الله علیه وآله نشستند.
عایشه گفت: ای پسر ابی طالب! جایی برای نشستن به جز ران من پیدا نکردی؟!
پیامبر صلی الله علیه وآله به کمر او زد و فرمود:ای عایشه!امیر المؤمنین و آقای مسلمین و امیر پیشانی سفیدان را اذیت مکن، کسی که خداوند او را در روز قیامت بر صراط می نشاند و پیروان اورا وارد بهشت کرده و دشمنانش را وارد جهنم می کند.[1]

در این نقل ها نکاتی قابل توجه است:

1) این واقعه قبل از نزول آیه ی حجاب بوده است.

2) روایت صریح در این است که امام علیه السلام نزدیک عایشه نشسته اند نه آنکه به پای او چسبیده باشند؛ لذا این مبالغه ی عایشه بوده که به طرز ناشایستی بیان نموده که البته این امر بیانگر بیزاری عایشه از آنحضرت بوده است.

3) پیامبر در مقابل این سخن عایشه به پشت او می زند و او را با عبارت: «ویل» به وی هشدار و پرهیز می دهند که چنین سخنان ناشایسستی را بیان ندارد.

4) در ذیل روایت پیامبر اکرم منقبت و جایگاه امیر المؤمنین علی علیه السلام در آخرت را بیان می فرمایند و بیان می دارند که حکم دشمنان آنحضرت چیست.

5) لذا هدف از نقل این روایات بیان مناقب و جایگاه خاص امام علی علیه السلام بوده است.
موفق باشید.


:Gol: ----------------------------------------------------------------------:Gol:

[=Times New Roman][1] .الیقین باختصاص مولانا علی علیه السلام بامرة المؤمنین، ابن طاووس، ص203:حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ قَالَ وَ أَخْبَرَنِي مُخَوَّلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ شَيْبَةَ المبتلي قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ الْجُعْفِيَّ يَقُولُ أَخْبَرَنِي وَصِيُّ الْأَوْصِيَاءِ قَالَ‏دَخَلَ‏عَلِيٌ‏ ع عَلَى النَّبِيِّ ص وَ عِنْدَهُ عَائِشَةُ فَجَلَسَ قَرِيباً مِنْهَا فَقَالَتْ مَا وَجَدْتَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ مَقْعَداً إِلَّا فَخِذِي فَضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى ظَهْرِهَا فَقَالَ يَا عَائِشَةُ لَا تُؤْذِينِي فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدِ الْمُسْلِمِينَ وَ أَمِيرِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ يُقْعِدُهُ اللَّهُ غَداً يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى الصِّرَاطِ فَيُدْخِلُ أَوْلِيَاءَهُ الْجَنَّةَ وَ أَعْدَاءَهُ النَّار.

خیر البریه;343361 نوشت:
اولا كه اين قبيل اخبار نشان از اوضاع خراب حجاب بعضي از امهات مومنين دارد :

جواب:
صدرا;343438 نوشت:
1) این واقعه قبل از نزول آیه ی حجاب بوده است.

صدرا;343386 نوشت:
والا می دانیم که چنین روایتی بدون سند می باشد

صدرا;343438 نوشت:
لذا هدف از نقل این روایات بیان مناقب و جایگاه خاص امام علی علیه السلام بوده است

بیان مناقب حضرت علی با احادیث به قول شما بدون سند؟؟؟؟
وقتی روافض برای بیان فضایل روی به جعل حدیث می آوردند آیا برای اثبات امامت هم همین کار را نمی کنند؟

کلمه;343459 نوشت:
بیان مناقب حضرت علی با احادیث به قول شما بدون سند؟؟؟؟
وقتی روافض برای بیان فضایل روی به جعل حدیث می آوردند آیا برای اثبات امامت هم همین کار را نمی کنند؟


اگر روایتی سندش ذکر نشده است دلیل بر جعلی بودن آن نیست!
جناب کلمه باید برای مقدمه چینی جهت رسیدن به نتیجه دلخواهشان بیشتر از خود شکیبایی بخرج می دادند و مقدمات بیشتری می چیدند و اینچنین ناشیانه جهش نمی کردند.
در ضمن مناقب امام علی علیه السلام آنقدر زیاد است که با تخطئه یک یا چند روایت هیچ ضربه ای به صدها روایت با سند و صحیحی که در کتب اهل سنت و شیعه درباره فضائل ایشان وجود دارد وارد نمی شود!
کافی است بدانید «المناقب» نام مجموعه کتابهایی است که علمای شیعه و سنی در پی تألیف آن برآمده و احادیث زیادی در آن درباره فضائل امام علی علیه السلام ذکر نموده اند.
جناب کلمه می توانید چند کتاب مناقب را شما شماره کنید؟
نمی توانید! چه بد! از بزرگانتان بپرسید، آنها شما را راهنمایی می کنند!
انصاف این را ندارند که راهنماییتان کنند؟ چه بدتر! بیشتر تلاش کنید حتما جند نفری منصف بینشان یافت می شود! ناامید نشوید. بالاخره شما بدنبال حقیقت هستید! جویای حقیقت که ناامید نمی شود!
اگر منصفی یافت نکردید، می توانید از علمای شیعه بپرسید آنها شما در این زمینه راهنمایی خواهند کرد!
و ...
كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا
بدانید که «کلمة الله» علی است که همچنان علی و اعلی در تارک تاریخ می درخشد!
عیسی کلمة الله شد (نساء: 171) و حال آن که به مریم اجازه داده نشد در مسجد زایمان کند (مریم: 22) و اما علی در کعبه به دنیا آمد!
لذا هر وقت امضای شما را می بینم به این انتخابتان آفرین می گویم و معتقد می شوم چقدر اهل سنت به امیر المؤمنین امام علی بن ابیطالب علیه سلام الله عشق می ورزند!

کلمه;343496 نوشت:
روافض که در ابتدا در قرآن اسمی از علی نمی دیدند شروع کردن به گفتن اینکه قرآن تحریف شده! و اینقدر از این احادیث وارد کتبشان کردند که تعداد آن احادیث به قول مجلسی که معتقد به تحریف قرآن است بیشتر از امامت شد:

نقل

مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏12، ص: 525
و لا يخفى أن هذا الخبر و كثير من الأخبار الصحيحة صريحة في نقص القرآن و تغييره، و عندي أن الأخبار في هذا الباب متواترة معنى، و طرح جميعها يوجب رفع الاعتماد عن الأخبار رأسا بل ظني أن الأخبار في هذا الباب لا يقصر عن أخبار الإمامة فكيف يثبتونها بالخبر.


برو روزیت رو جایی دیگر بدهند .
من می گویم هر حدیث یا سخنی امده است درمورد تحریف قران از کتب شیعه همه شون ضعیف السند هستند .همه شون حتی یک دونه هم صحیح نیست

جناب کلمه
ظاهرا نام تاپیکی که ساخته اید را فراموش کردید که بحث را به سمت تحریف قرآن کشاندید؟؟؟

[spoiler]از عایشه چنین نقل شده است:(( آیه ای از قرآن نازل شد که 10 بار شیر خوردن را موجب محرم شدن می دانست و سپس آیه ای نازل شد که پنج بار را نیز کافی می دانست و اولی را نسخ نمود و تا زمان رسول خدا جزء قرآن بود و به عنوان قرآن خوانده می شد. ))(1- مسلم ج 4 ص /2- سنن دارمی ج 2 ص 157.)و باز از عایشه چنین نقل شده:(( آیه رجم و آیه شیر خوردن شخص بزرگسال نازل شد و من آن را در کاغذی نوشتم و زیر تخت گذاشتم. هنگام وفات رسول خدا سرگرم بودیم که بزغاله ای آمد و آنرا خورد. ))( سنن ابن ماجه ج 1 ص 625.)[/spoiler]

کلمه;343459 نوشت:

بیان مناقب حضرت علی با احادیث به قول شما بدون سند؟؟؟؟
وقتی روافض برای بیان فضایل روی به جعل حدیث می آوردند آیا برای اثبات امامت هم همین کار را نمی کنند؟

با سلام و عرض ادب
تذکر:
دوست گرامی جناب کلمه و دوستان عزیز و گرامی : لطفا تنها در مورد موضوع این تایپیک صحبت بفرمائید و از محل بحث خارج نشوید .
در مورد بحث مناقب عرض می شود:
شما سوال نمودید که هدف از بیان چنین روایاتی چیست:
عرض شد:

1) تعدادی از این روایات از جهت سندی فاقد حجیت می باشند و سند ندارند.

2) این روایات از لحاظ محتوایی مخدوش نمی باشند؛ و بیان گردید که صرف بودن در زیر یک لحاف منع شرعی ندارد؛ بلکه محتوای این روایات قرب و نزدیکی امیر المؤمنین علی علیه السلام را نسبت به پیامبر صلی الله علیه وآله را بیان می دارد که این امر موجبات اعتراض عایشه را فراهم ساخت که پیامبر صلی الله علیه وآله نیز با وی برخورد نمودند.

3) شیعه در باب بیان مناقب اهل بیت علیهم السلام در مقابل اهل سنت؛ به بیان روایات مستند خویش نیازی ندارد چه رسد به روایات بی سند؛ زیرا اکثر این روایات در منابع اهل سنت با اسناد صحیح و حسن و مقبول موجود است.

4) اگر در مورد این موضوع خاص باز سوالی دارید بفرمائید تا به آن پاسخ داده شود.

موفق باشید.

نقل قول:
کلمه:
3499 - حدثنا قتيبة: حدثنا حاتم، عن يزيد بن أبي عبيد، عن سلمة قال:
كان علي قد تخلف عن النبي صلى الله عليه وسلم في خيبر، وكان به رمد، فقال: أنا أتخلف عن رسول الله صلى الله عليه وسلم، فخرج علي فلحق بالنبي صلى الله عليه وسلم، فلما كان مساء الليلة التي فتحها الله في صباحها، قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (لأعطين الراية - أو ليأخذن الراية - غدا رجلا يحبه الله ورسوله، أو قال: يحب الله ورسوله، يفتح الله عليه) [ 2812]

طبق حدیث فوق آن سه نفر قبلی که فرماندهی را بر عهده داشتند (ابوبکر و عمر و عثمان) محبوب خداوند و رسول نبودند و آنها نیز خدا و رسول را دوست نداشتند. زیرا اگر محبوب بودند و خدا و رسولش را دوست داشتند، پیامبر خصوصیت دیگری برای فردی که قرار است پرجم را به دست او بسپرد ذکر می نمود.
در مورد تحریف قرآن در نگاه اهل سنت مراجعه کنید به:
تحریف ناپذیری قرآن

كلمه گفتند :

نقل قول:
این واقعه قبل از نزول آیه ی حجاب بوده است.

با سلام

من هم ميدانم اما مقصود من فقط حجاب سر نبود !‌

حتي اگر بفرض حجاب سر هم بوده مگر :

حجاب یا پوشیه سابقه ای طولانی دارد در عهد عتیق سفر پیدایش 24-66 میخوانیم :

در ماجراي ازدواج اسحاق (پسر ابراهيم (ع) يا رفقه یا ربكا) گفته: «رفقه چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را ديد و از شتر فرود آمد، زيرا كه از خادم پرسيد، اين مرد كيست كه در صحرا به استقبال ما مي‌آيد و خادم گفت آقاي من است، پس برقع خود را گرفته خود را پوشانيد»

ويا حجاب ساير امهات مومنين مانند حضرت خديجه وام سلمه و... رضي الله عنهم حتي قبل از نزول آيه حجاب چگونه بود ؟

اما بررسي روايات عامه بيانگر اين مطلب است كه ام المومنين مذكور قبل و بعد از نزول آيات حجاب مشكلاتي داشته مثلا :

حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ: نَا وَكِيعٌ، عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ عَبْدِ الْكَرِيمِ الْيَامِيِّ، عَنْ عَمَّارِ بْنِ عِمْرَانَ، رَجُلٍ مِنْ زَيْدِ اللَّهِ، عَنِ امْرَأَةٍ مِنْهُمْ، عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا شَوَّفَتْ جَارِيَةً، وَطَافَتْ بِهَا وَقَالَتْ: «لَعَلَّنَا نَصْطَادُ بِهَا شَبَابَ قُرَيْشٍ»ابن ابي شيبه المصنف

از عايشه روايت شده که روزي کنيزي را آرايش کرده و او را در کوچه ها چرخاند و گفت شايد بتوانيم با اين کنيز جوانان قريش را شکار کنيم !!!

مثلاً غسل کردن عايشه جلوي برادر رضائي خودش را نقل کردند و روايت در صحيح مسلم است که : « قَالَت عَايِشَۀ دَخَلَت عَلَيَّ رَسول الله صلي الله عليه و آله و سلم وَ عِندَ رَجُلٌ قَائِدٌ فَاشتَدَّت ذَلِکَ عَلَيهِ : عايشه ميگويد روزي پيامبر بر من وارد شد و ديد که يک مرد پيش من است پس بسيار عصباني و ناراحت شد و من غضب را در چهره او ديدم و گفتم رسول خدا اين برادر رضائي من است حضرت فرمودند اين که فرقي نميکند » و در ادامه فرمودند : « وَ إِنَّمَا الرِّضَاءَۀُ مِنَ المُجَاعَۀ : شير خوردن فقط براي اين است که از گرسنگي نجات پيدا کند نه اينکه با همديگر محرم باشند و کنار يکديگر بنشينند » خلاصه پيامبر از اين جريان خيلي ناراحت شدند .

ورضاع كبير كه عايشه مدعي است آياتش از قرآن حذف شده است !!!!!!! اولين تحريف كنندگان قرآن !

مسلم نيشابوري در صحيح ترين کتاب خودش بعد از قرآن نقل کرده است : « عَن عبد الله بن شهاب الخولاني قَالَ کُنتُ نَازِلاً عَليَ عَايِشَه فَحتَلَمتُ فِي ثَوبِي فَغَمَضتُهَا فِي المَاءِ : من روزي بر عايشه وارد شدم و محتلم شدم در لباسم و بعد آن را با آب شستم » .

همچنين كدام زن مسائل رختخوابش را جلوي مردان بازگو وتشريح ميكند ؟!

محمد بن إدريش شافعي رئيس فرقه شافعي ها در کتاب اختلاف الحديث اين روايت را نقل ميکند : « عَن عَايِشَۀ قَالَت إِذَا إِلتَقَي الخَتَانَانِ فَقَد وُجِبَ الغُسل فَعَلتُهُ أَنَا وَ رَسولُ الله فَغتَسَلنَا : قاسم از عايشه نقل کرده که وقتي زن و مرد با هم همبستر شوند و دو تا ختنه گاه با هم ملاقات کنند غسل واجب ميشود پس من و رسول خدا اينکار را انجام داديم پس غسل کرديم » .

حدثنا بشر بن معاذ العقدي حدثنا محمد بن دينار الطاحي حدثنا سعد بن أوس عن مصدع أبي يحيى عن عائشة : أن رسول الله صلى الله عليه و سلم كان يقبلها و هو صائم و يمص لسانها .صحيح ابن خزيمه

همچنين عايشه پيامبر (ص) را از نظر جنسي مثل مردان ديگر معرفي ميكند !!!!!!!!!!!!!!!!!

کلمه;343110 نوشت:
صرف نظر از صحیح یا ضعیف بودن روایت خواهشمندم روایات را کلمه به کلمه معنا کنید!

بنده نيز از شما درخواست دارم كه روايت زير را برايم معنا كني البته با در نظر داشتن اينكه اين روايت را امام المحدثين حاكم انرا صحيح نيز مي داند:

حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ثنا محمد بن سنان القزاز ثنا إسحاق بن إدريس ثنا محمد بن حازم ثنا هشام بن عروة عن أبيه عن عبد الله بن الزبير عن أبيه قال: أرسلني رسول الله صلى الله عليه وسلم في غداة باردة فأتيته وهو مع بعض نسائه في لحافه فأدخلني في اللحاف فصرنا ثلاثة.

هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه.

المستدرك علي الصحيحين، ج 3، ص 410، ح5564، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

کلمه;343348 نوشت:
معمولا روایات هدفی را دنبال می کنند! هدف از نقل اینگونه روایات چیست؟

اين تذهبون؟

آيا شما نيز مانند بزرگ علوم حديثيتان الباني در صدد اين هستيد مهر بي عفتي بر ام المومنين عايشه بزنيد؟

ادمي وقتي تاريخ را مقايسه مي كند درمييابد تاريخ در حال تكرار شدن است

آيا شما خجالت نمي كشيد كه با وجود ايه 11 سوره نور باز هم در صدد تهمت زدن به همسر رسول خدا هستيد؟

آيا اين گونه او را طاهره مي خوانيد؟

مثل اين كه عاملين و ادامه دهنگان و فرزندان عُصْبَةٌ مِّنكُمْ همچنان در طول تاريخ نفس مي كشند

آيا پيغمبر نمي فهمد كه چه مي كند و شما مي فهمي؟

آيا اين تهمت سنگيني به رسول خدا نيست؟

موضوع قفل شده است