جمع بندی اسباب نزول سوره لیل
تبهای اولیه
سؤال:
اسباب نزول سوره لیل چیست؟
پاسخ:
مفسران براى كل اين سوره شان نزولى از ابن عباس نقل كردهاند كه ما مطابق آنچه مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» آورده است روايت را مىآوريم:
«مردى در ميان مسلمانان بود كه شاخه يكى از درختان خرماى او بالاى خانه مرد فقير عيالمندى قرار گرفته بود، صاحب نخل هنگامى كه بالاى درخت مىرفت تا خرماها را بچيند، گاهى چند دانه خرما در خانه مرد فقير مىافتاد، و كودكانش آن را برمىداشتند، آن مرد از نخل فرود مىآمد و خرما را از دستشان مىگرفت (و آن قدر بخيل و سنگدل بود كه) اگر خرما را در دهان يكى از آنها مىديد انگشتش را در داخل دهان او مىكرد تا خرما را بيرون آورد!.
مرد فقير به پيامبر (صلی الله علیه و آله) شكايت آورد پيغمبر ص فرمود: برو تا به كارت رسيدگى كنم. سپس صاحب نخل را ملاقات كرد و فرمود: اين درختى كه شاخههايش بالاى خانه فلان كس آمده است به من مىدهى تا در مقابل آن نخلى در بهشت از آن تو باشد، مرد گفت: من درختان نخل بسيارى دارم، و خرماى هيچ كدام به خوبى اين درخت نيست (و حاضر به چنين معاملهاى نيستم).
كسى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) اين سخن را شنيد، عرض كرد: اى رسول خدا! اگر من بروم و اين درخت را از اين مرد خريدارى و واگذار كنم، شما همان چيزى را كه به او مىداديد به من عطا خواهى كرد؟ فرمود: آرى.
آن مرد رفت و صاحب نخل را ديد و با او گفتگو كرد، صاحب نخل گفت: آيا مىدانى كه محمد حاضر شد درخت نخلى در بهشت در مقابل اين به من بدهد (و من نپذيرفتم) و گفتم من از خرماى اين بسيار لذت مىبرم و نخل فراوان دارم و هيچ كدام خرمايش به اين خوبى نيست.
خريدار گفت: آيا مىخواهى آن را بفروشى يا نه؟ گفت: نمىفروشم مگر آن كه مبلغى را كه گمان نمىكنم كسى بدهد به من بدهى گفت چه مبلغ؟
گفت چهل نخل.
خريدار تعجب كرد و گفت عجب بهاى سنگينى براى نخلى كه كج شده مطالبه مىكنى، چهل نخل!
سپس بعد از كمى سكوت گفت: بسيار خوب، چهل نخل به تو مىدهم.
فروشنده (طمعكار) گفت اگر راست مىگويى چند نفر را به عنوان شهود بطلب! اتفاقا گروهى از آن جا مىگذشتند آنها را صدا زد، و بر اين معامله شاهد گرفت.
سپس خدمت پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض كرد اى رسول خدا! نخل به ملک من در آمد و تقديم (محضر مباركتان) مىكنم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سراغ خانواده فقير رفت و به صاحب خانه گفت اين نخل از آن تو و فرزندان تو است.
اينجا بود كه سوره و الليل نازل شد (و گفتنیها را در باره بخيلان و سخاوتمندان گفت).
در بعضى از روايات آمده كه مرد خريدار شخصى به نام «ابو الدحداح» بود.»