پرورش دینی کاریکاتوری !!!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پرورش دینی کاریکاتوری !!!

سلام :Gol:
دین یک مکتب تربیتی است هم قانون الهی دارد هم مربی الهی
این قانون و این مربی همیشه امت اسلام را بر خط وسط تربیت فرمودند : وجعلناکم امه وسطا
تا انسانهایی در آن پرورش یابند که در همه جهات انسانی بطور متعادل و متناسب رشد یافته اند
اما با تخصصی شدن !!! کار و تربیت دینی شاهد آنیم که افراد بجای تربیت متعادل دینی بصورت کاریکاتوری تربیت می شود . یک یک یا دو جهت برجسته دارند و در بقیه جهات ضعیف و نحیف اند . آن کس که اهل علم است از عمل وامانده آنکه اهل دل است از اندیشه عزلت گزیده و آن کس که اهل اجتماع از از خلوت فراری شده ؟
واقعا چرا اینطور شده است ؟
والله الموفق

با نام و یاد دوست




با سلام
خدمت حامد بزرگوار که این بحث دقیق را مطرح کردند و می دانم که خود ایشان هم در این زمینه اطلاعات خوبی دارند و چون بحث را لازم دیدند مطرح کردند تا دقت مان بیشتر شود و عیب ها برطرف.
امتیاز دین اسلام و جهان بینی توحیدی به اعتدال و میانه روی و اجتناب از تندروی و کند روی است.
برای میزان و تنظیم کردن این امر مهم هر روز بارها و بارها در نمازهای واجب مستحبی می گوییم
اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم ( زندگی طیبه و متعادل)
غیر المغضوب علیهم و لا الضالین( افراط و تفریط)
تذکر به اعتدال و همه جانبه بودن تربیت مورد تذکر قرآن، روایات و اساتید اخلاق بوده است. خوارج در زمان حضرت علی(ع) و فرقان و حجته در زمان ما و .....از نمونه اینها هستند.
ادامه دارد....



پس تازگی ندارد ولی این امر در این زمان پیچیده تر شده و سرعتش زیادتر گشته است.برخی از علل عبارت اند از:

  1. دانستن و عمل نکردن
  2. شناخت شناسنامه ای از ائمه( حاضر از سر شب تا صبح کاذب در مراسم عزا بر سر بزنیم و یا در مراسم شادی کف بزینم ولی دو صفحه تاریخ تحلیلی نخونیم و یا سخنرانی گوش ندهیم) شور بدون شعور/ هیجان بدون شناخت/
  3. سو برداشت های از دین(حتی برخی از عالمان)
  4. نداشتن الگو و عرضه نکردن باورها بر کارشناسان اسلام شناس
  5. ظهور عرفان های نوپدید با تبلغات وسیع ماهواره ای
  6. استفاده دشمن از ابزار حساب شده مانند ورزش، رمان، سینما، داستان و....برای تبلیغات انحرافی.
  7. تحریف در دین و سخنان بزگان
  8. سئوال نکردن از کارشناس و اعتماد به هر کسی که ادعا دارد.
  9. نداشتن مدیریت زمان برای کار، عبادت، معاشرت سالم و استفاده از لذت های حلال.
  10. تبلیغات تجاری غیر اسلامی در تلویزیون و ماهواره و ترویج چشم و هم جشمی، قانع نبودن و اسراف و تجمل گرایی
  11. در دسترس قرار داشتن انواع مخدراتی که بینش و شناخت را فلج می کند و انسان هیجانی بار می آورد مثل موسیقی های لهوی، انواع مواد مخدر شیمیایی و طبیعی، قلیون میوه ای و اسانسی، الکل و مشروبات الکی و... گاهی تخدیر با مرثیه و مداحی ها ست یعنی سی ساعت در ماه مرثیه یا مداحی گوش می دهد ولی یک ساعت سخنرانی نمی شنود
  12. تعادل نداشتن در مراسم عزا و میلادها///
  13. تعادل نداشتن در مراسم شادی و عزا( کل مراسم هیجان صرف است و شناخت در کار نیست یا در حاشیه رانده می شود مثلا وقتی مردم نیستند یا هستند و خسته شدند از سخنران استفاده می کنند)
  14. سیاست سازمان سیا: جدا کردن مداح از روحانی و میمون وار دانستن تقلید از کارشناس.
  15. نداشتن برنامه منسجم برای شرکت در سخنرانی های مذهبی( یعنی ممکن است فردی بعد از مدت ها یک بار مسجد برود و سخنی را بشنود و خود نتیجه بگیرد و در جلسات مختلف بحث را دنبال نکند)
  16. تکثیر کتب حدیثی و برداشت اشتباه از دین( فکر می کنند با خواندن چند حدیث از کتب حدیثی اسلام شناس می شوند)
  17. ایجاد شبهات بسیار متنوع(عربستان کتاب مخصوص شبهه چاپ می کند و رایگان به زائران می دهد و در سایت ها قرار می دهد ولی کتب شبهه زدایی ما گران قیمت است)
  18. کم بود مبلغ دینی
  19. نمره گرایی دروس دینی در مدارس و انتخاب معیوب استاد اخلاق و بینش( بی توجهی به فنداسیون باورها در مدارس ابتدایی و راهنمایی)
  20. سیاسی کردن جلسات مذهبی و یک بعدی سخنرانی کردن (قبلا روحانی در یک سخنرانی به سه بخش دین یعنی باورها، احکام و اخلاق می پرداخت)
  21. القا افکار بودایی از کانال برنامه های کودک مثل دوقلوه های افسانه ای، هری پاتر، ای کیو سان و...
  22. دلمشغولی کوچک بزرگ به رسانه ها و جدایی و دیوار عاطفی بین اعضای خانواده
  23. ترویج فکر نادرست و مغالطه ها مانند: قلب باید صاف باشد و این که من نماز بخونم که چی؟ خیلی ها نماز می خونندولی آدم درستی نیستند.
  24. مشغول کردن ما به ورزش های خالی از ارزش و تماشاچی بار آوردن و تمرکز براندام جسمانی مثل پرورش اندام و به حاشیه راندن ورزش های ارزشی مثل زورخانه و مرام پهلوانی (پرورش تن و روان)

حامد;341091 نوشت:
با تخصصی شدن !!! کار و تربیت دینی شاهد آنیم که افراد بجای تربیت متعادل دینی بصورت کاریکاتوری تربیت می شود . یک یک یا دو جهت برجسته دارند و در بقیه جهات ضعیف و نحیف اند . آن کس که اهل علم است از عمل وامانده آنکه اهل دل است از اندیشه عزلت گزیده و آن کس که اهل اجتماع از از خلوت فراری شده ؟
واقعا چرا اینطور شده است ؟

سلام استاد گرانقدر
به نظر بنده علت یک بعدی شدن پیشرفت های مذهبی و دینی و به اصطلاح شما کاریکاتوری شدن دینی عمده علتش راحت طلب بودن افراد است و اینکه هر قسمتی از دین که دردسرش کمتر و زحمتش کمتر و منافعش بیشتر است همان را گرفته و دنبال می کنیم
به عنوان مثال برای یک فردی که در صف اول نماز جماعت می ایستد چون برای او دیگر عادت شده که همیشه در صف اول باشد و همیشه نمازش را در مسجد بخواند این مساله به عنوان یک رویه برای او شده است و دیگر زحمتی برای او نیست
حتی اگر یک شب خواب بماند و نماز صبحش را در مسجد و احتمالا به جماعت نخواند احساس کمبود می کند
ولی
همین شخص را می شناسم که در معاملاتی که درطول روز انجام می دهد اهل هزاران کثافت کاری است از ربا در معامله و احتکار گرفته تا... نزول خوری ....
چون نفع اقتصادی چون را در این نوع معامله می بیند و وجهه مذهبی ای (که اکنون برای او عادت شده) در نماز جماعت به این دو سوی می رود

نظر دوستان چیست؟؟؟

سلام
با تشکر از دوستانی که با اظهار نظرهای شایسته خود بحث را گرم کردند
اما شاید لازم باشد به مساله مد نظر تفصیل بیشتری بدهیم تا جهت بحث روشنتر شود
وقتی از تربیت دینی به نحو کاریکاتوری صحبت می کنیم مفهومش این است که فرد یا در تحت تربیت دینی هست یا خود را در تحت چنین تربیتی قرار داده لذا در فضای تربیت دینی هست
اما مساله این است که چرا کاریکاتوری تربیت شده و رشد یافته است
مثلا بعضی تنها به ابعاد نظری دین توجه دارند
برخی به ابعاد عاطفی
برخی به جنبه های خاص عاطفی مثل عزاداری
برخی به ابعاد حماسی و انقلابی دین
توجه خاص دارند و خود را در آن بعد رشد داده اند
علتهای اساسی این کار چیست ؟
والله الموفق

سلام
بنده یک دلیل ذکر می کنم
1- اخذ دین از کسانی که یا اهلیت ندارند یا اگر دارند جامعیت ندارند
والله الموفق

حامد;347596 نوشت:
اخذ دین از کسانی که یا اهلیت ندارند یا اگر دارند جامعیت ندارند

سلام
دین اسلام را دین کامل و جامعی می شناسیم و یکی از افتخاراتمان همین است
وقتی می گوییم دین کامل و جامع یعنی پاسخگو به همه نیازهای مادی و معنوی در مسیر تعالی انسان
خوب این حرف خوب و راحتی است
اما وقتی پای کار می آییم خبری از جامعیت نیست
او که دنیایی شده از آخرت وامانده و آنکه آخرتی است دنیایش تعطیل است
او که اهل گریه است با خنده دشمن است و آنکه اهل خنده است گریه را دوست ندارد
آنکه اهل عبادت است خدمت به خلق را چیزی نمی شمارد و آنکه به خدمت خلق مشغول است به عبادت کم توجه است
می بینید اصلا توجه به جامعیت دین خودمان توجه نداریم
حال چرا ؟
گفتیم که یکی از عوامل ، گرفتن دین از افراد نا اهل و یا اهل غیر جامع است .
کسانی که از دین و جامعیتش چیزی نچشیده اند یا خود در فهم و پیروی دین تک بعدی شده اند نباید مدعی ارائه دین باشند بلکه باید مدعی ارائه آن چیزی باشند که در آن اهلیت و تخصص دارند
مثلا یک قاری قرآن نگوید من تمام دین را به شما عرضه میکنم بلکه باید بگوید از دین جامع من فقط قرائت زیبای قرآنش را به شما می آموزم و شما باید ابعاد دیگر را هم فرا بگیرید
یا یک مداح تمام دین را در گریه و شعر خوانی حبس نکند بلکه باید بگوید من شما را در ارتباط عاطفی با اهل بیت ع کمک می کنم
اما اغلب چنین نیست چرا ؟
چون : کل حزب بما لدیهم فرحون
البته یک نکته هم قابل توجه است
برخی صاحبان علم در توجیه رفتارهای خود به سیره برخی ائمه ع استناد می کنند مثل اهل عزلت از گوشه نشینی امام سجاد ع سند می آورند در حالیکه سیره عملی امام سجاد ع قابل تطبیق بر تمام زمانها و شرایط نیست چه اینکه ایشان در اختناق آمیز ترین دورانها زندگی می کردند و به مصیبت عظمای شهادت اهل بیت ع به مبتلا بودند اما اکنون زمان حضور در عرصه اجتماع است
در این زمان الگوی کاملتر مومن علی بن ابیطالب ع است نه امام عسکری علیه السلام که بواسطه نزدیکی غیبت و فشار حکومت عباسی از مردم جدایش کرده بودند
لازم به تاکید است که منظور ما از الگو بودن علی ع در زمان حاضر نفی سیره سایر ائمه علیهم السلام نیست بلکه منظور این است شرایط زندگی و سیره علی بن ابیطالب ع برای نشان دادن مسیر زمانه ما کاملتر است
ادامه دارد ان شاء الله
والله الموفق

سلام
یکی دیگر از عوامل تک بعدی یا چند بعدی شدن پرورش دینی بجای جامعیت آن استعدادهای خاص انسانهاست
یعنی اینکه استعداد افراد در همه ابعاد یکسان نیست
در برخی امور استعداد بیشتری دارند و در برخی امور ندارند
لذا در تحت تربیت دینی هم که قرار بگیرند بطور طبیعی همان استعدادهای برترشان بیشتر رشد می کند لذا این عدم جامعیت به ذات افراد هم قابل ارجاع است
اما از آنجا که انسان منحصر در استعدادها نیست و می تواند حتی بطور تصنعی در بعضی ابعاد رشد کند تبعیت از جامعیت دین می تواند تا حدی این نقص را برطرف سازد
امام علی ع در روایتی می فرماید : اگر بردبار نیستی خود را به بردباری بزن
یعنی مانند بردباران رفتار کن
این نشان دهنده باور داشتن به قدرت و قوتی در روح انسانی است که اگر فردی در بعدی از ابعاد ذاتا نقص دارد می تواند پوششی از رفتار تصنعی را بر آن قرار داده و برطرف سازد
اما اغلب افراد تابع طبایع و استعدادهای خود هستند و کمتر بطور آگاهانه با نقصهای ذاتی خود به مبارزه بر می خیزند
لذا هیچ جای تعجب نیست که در میان منادیان دین همین مساله باعث دعوت تک بعدی یا چند بعدی بجای جامعیت بشود
لذا ما را به تعیبت از برترین و کاملترین الگوها دعوت کردند
خدای متعال در معرفی الگوی دینی چنان حساس است که از میان این همه انسانهای بزرگ در تاریخ بشریت فقط از دو نفر بعنوان الگوی امت اسلام یاد می کند
یکی وجود مقدس پیامبر خاتم ص و دیگری جد بزرگوارشان ابرهیم خلیل ع است
حتی در ابراهیم خلیل ع خصلتی بوده که قرآن کریم روی آن دست گذاشته و می فرماید ابراهیم ع در این خصلت الگوی شما نیست
در چه خصلتی؟ در دعای برای پدر کافرش
این بخاطر تفاوت شرایط مسلمانان صدر با شرایط ابراهیم ع بوده است .
ابراهیم بواسطه نداشتن قدرت و پیرو راهی جز مدارا نداشته اما مسلمانان صدر در حال جنگ با کفاری بودند که اغلب از خویشاوندانشان بودند و چنین الگو برداری از ابراهیم ع باعث سستی در جنگ و جهادشان بود
ادامه دارد ان شاء الله
والله الموفق

موضوع قفل شده است