امام خمینی(ره) و بیداری اسلامی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امام خمینی(ره) و بیداری اسلامی

[="times new roman"]سخنرانی دكتر ولایتی به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی (ره)
در ایام سالگرد رحلت امام خمینی (ره) طی مراسمی كه در مؤسسّه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به مناسبت گرامیداشت این ایام برگزار شد، آقای دكتر ولایتی سخنرانی مبسوطی درباره نهضت بیداری اسلامی و جایگاه امام خمینی در این نهضت بیان كردند كه مشروح آن با ویرایش جزئی در پی به نظر خوانندگان گرامی می‌رسد.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
توفیقی است كه در خدمت شما عزیزان، یاران و مخلصان امام و راه امام، هستم و این توفیقی است برای شما و هركس كه در جهت ترویج افكار امام (رضوان الله تعالی علیه) كار بكند وهركس در این راه كار بكند در حقیقت در جهت خدمت به اسلام كار كرده است بنده هم سالگرد رحلت امام را گرامی می‌دارم و برای علوّ درجات ایشان از درگـاه خداوند متعال درخواست اجابت دعا و مغفرت دارم. بنده فكر كردم در رابطه با امام و نقشی كه ایشان در طی این نهضت و در طول عمر خودشان داشتند در بخشی كه مربوط می‌شود به بیداری اسلامی عرایضی داشته باشم. بیداری اسلامی در جهان اسلام یك سابقه دویست ساله دارد. به این معنا كه مسلمانها از یك زمانی به خود آمدند و از آن حالت ركود و رخوت و با یك تعبیر انحطاطی كه به آنها تحمیل شده بود، خارج می‌شدند. و لذا یك نهضتی در جهان اسلام بوجود آمد كه ما اسم آن نهضت را می‌گذاریم نهضت بیداری اسلام. یك عامل محرك برای اینكه این نهضت به وجود بیاید تهاجم بیگانگان به كشورهای اسلامی و ایجاد سلطه در این كشورها بود. این هجوم و حضور بیگانگان در كشورهای اسلامی تقریباً همزمان بود. شما می‌بینید كه نه سال بعد از انقلاب كبیر فرانسه (در سال 1798 میلادی) ناپلئون به مصر حمله می‌كند و مصر را اشغال می‌كند. در سال 1803 با فاصله چند سال روسها به ایران حمله می‌كنند.
در همین سالها حضور جدی‌تر و ملموس انگلیسی‌ها را در شبه قاره هند می‌بینیم. شبه قاره هند هم در حقیقت قلمرو اسلامی بود. از همین سالها حركتهایی علیه سلطه بیگانه شروع می‌شود، بنابراین از آغاز قرن نوزدهم تا حالا كه آغاز قرن بیست‌و‌یكم است. حدود دویست سال بیداری اسلامی سابقه دارد. از آن زمانی كه مسلمانها به رهبری راهبران فكری خود به حركت درآمدند تاكنون این حركت بیداری و تلاش در جهت هدایت افكار مردم توسط اشخاص برجسته‌ای كه در جای جای كشورهای اسلامی بودند ادامه پیدا كرد. كاری كه بیدارگران اسلامی در كشورهای مختلف انجام دادند ابعاد مختلف داشته است. هركدام به سلیقه خودشان راه حلی برای جبران عقب‌ماندگی و خلاصی از استعمار و سلطه بیگانه پیشنهاد كردند و به نوعی كارهای اینها مكمل هم بوده است. ارتباطاتی كه در جهان اسلام بین پیشروان و رهبران بیداری اسلام وجود داشت خود به صورت خودجوش یك انسجامی را بین این منادیان اسلامی ایجاد كرد: این دید رهبران فكری جهان اسلام در طول تاریخ اسلام بوده است. در بیداری اسلامی هم همینطور بوده است. شما می‌بینید كه ارتباطی كه بین پیشروان نهضت بیداری اسلامی وجود دارد یك ارتباط بسیار نزدیك است و هركدام كاری را كه انجام داده‌اند مكمل كار دیگری بوده است. از معروفترین چهره‌هایی كه در حركت بیداری اسلامی نقش داشته‌اند سید جمال الدین اسدآبادی است. سید جمال‌الدین اسدآبادی كارش و عملش در حقیقت یك الگوی تمام‌نمای دید یك رهبر اسلامی است كه به كل جهان اسلام به عنوان وطن واحد نگاه می‌كند. اصلاً مطالعه سفرهای متعدد، حركتهای گوناگون، اقدامات فرهنگی و اجتماعی كه سیدجمال‌الدین اسدآبادی كرده همه حكایت از این دید جامع و فراگیر دارد. سید جمال با همه كسانی كه امید به آنها داشت كه ممكن است كاری انجام بدهند در ارتباط بود، با پادشاهان، با علماء، با مردم عادی. حالا ممكن است این ایراد را به او بگیرند كه چرا به دربار مثلاً خلیفه عثمانی رفته، یا با ناصرالدین شاه تماس برقرار كرده است. خوب ببینید كه از تماسهایی كه او داشته چه می‌خواسته است. چیزی كه می‌خواسته عزت و وحدت و همبستگی مسلمانها بوده است.
این نهضت بیداری اسلامی را شما می‌بینید كه در همه جا حالت تكاملی خود را طی كرده و هركس در هر كجا قیامی كرده، پرچمی بدست گرفته، پرچمی برافراشته، ضمن اینكه برای مقصد خاص بوده. یك مقصد عمومی را هم دنبال كرده است. شما می‌بینید كه در ماجرای نهضت تنباكو، كاری كه مرحوم میرزای شیرازی كرد یك هدف خاص داشت، یك هدف عام. هدف خاصش این بود كه بالاخره این امتیاز انحصاری كه به انگلیس داده شده و بواسطه آن وضعیت اقتصادی مسلمانها در ایران دچار مشكل شده آنها را از این وضعیت نجات بدهد. این هدف اختصاصی ایشان بود اما هدف عمومی‌تر ایشان این بود كه یك الگویی مقاومت ارائه دهد. نتیجه عمومی كاری كه مرحوم میرزا در تحریم تنباكو كرد این بود كه برای اولین بار سلطه جهنمی انگلیس را شكست. ما می‌توانیم بگوییم كه پایه‌گذار نهضت مقاومت منفی در كل جهان بخصوص در جهان سوم مرحوم میرزای شیرازی بود كه خیلی جلوتر از گاندی این ابتكار را كرد كه انگلیسها توانسته بودند كه یك قراردادی را به مردم ایران تحمیل كنند و معاش عده زیادی را مختل كنند و از كسبه، از زائرین، از تجار، بنكدارها و همه كسانی كه از كار تنباكو و توتون ارتزاق می‌كردند، از كشاورز تا آنهایی كه مصرف كننده بودند. همه اینها براساس قرارداد رژی بدست انگلیس افتاده بود. مرحوم میرزا دیدند قشون‌كشی كه نمی‌توانند بكنند و مقابل انگلیس بایستند. یكی دوبارهم این امتحان شده بود، در همان زمان محمدشاه و ناصرالدین شاه و ایران در مقابل انگلیس‌ها عقب نشسته بود. به دلیل این كه به صورت كاملاً قابل پیش‌بینی و قابل انتظار حریف ارتش امپراطوری نمی‌شدند. اما حریف خودشان می‌شدند كه قلیان نكشند، چپق نكشند. مرحوم میرزا فرمودند «الیوم استعمال توتون و تنباكو به ای نحو كان در حكم مبارزه با امام زمان (عج) است» این تقریباً متن فتوای معروف میرزاست. از آن وقت دیگر كسی چپق نكشید. قلیان نكشید و توتون و تنباكو روی دست انگلیسی‌ها ماند.
این یك مبارزه‌ای بود به شكل جدید كه دماغ امپراطوری را در ایران به خاك مالید. امپراطوری كه در سراسر دنیا آنچنان اقتدار داشت. كه فرانسوی‌ها را شكست داده بودند، ایالات متحده را به نفع خودشان مصادره كرده بودند و فرانسوی‌ها را ازآنجا بیرون كرده بودند، در جنوب افریقا آلمانی‌ها را شكست داده بودند، در یك نبرد دریایی هلندی‌ها را شكست داده بودند و بالاخره قدرت درجه اول دنیای آن روز بودند، با فتوای مرحوم میرزا در تحمیل انحصار بین‌المللی شكست خورد. این یكی از نقاط اوج بیداری اسلامی بود.
مقاصد جامع بیداری اسلامی آن دو جنبه دارد:
1. دفع شر اجانب و كفار از بلاد مسلمین
2. بازگرداندن عزت مسلمانها
این دو هدف عمده همواره توسط منادیان بیداری اسلامی دنبال شده است ـ بعد از مرحوم میرزا جریان مشروطه را داریم. در مشروطه همین دو هدف قابل رؤیت است. اجانب بر دربار قاجار حاكم بودند. روس و انگلیس تعارف نداشتند. مسلمانها هم توسط استعمار داخلی و هم استبداد داخلی تحت فشار بودند پس هم باید دفع شر اجانب وعوامل داخلی آنها می‌شد و هم عزت مسلمانها به آنها بازگردانده می‌شد. با پیشگامی علمای ایران نهضت عدالتخواهی كه بعداً اسمش را نهضت مشروطه خواهی گذاشتند شكل گرفت و مشروطه برپا شد. اما دعوای بین سلطه‌گران و سلطه‌ستیزان ادامه پیدا كرد و مشروطه را منحرف كردند و نهایتاً در لباس دیگری مستبد دیگری به نـام رضاخان را آوردند. ظاهر حكومت مشروطه بود اما در واقع بازگشت دیكتاتوری و سلطه استعمار بود. بعد از آغاز جنگ دوم جهانی و رفتن رضاخان، فرصت دیگری كه پیش آمد جریان ملی شدن صنعت نفت است كه باز هم همان بیداری اسلامی، دفع شر اجانب، بازگرداندن عزت مسلمین و احیاء حقوق مسلمین مطرح است. باز می‌بینید كه برخورد دو طرف در 28 مرداد به نفع طرف مقابل تمام شد. یعنی در جریان ملی شدن صنعت نفت همان طور كه در تحریم تنباكو بود علما و مردم آزادیخواه پیروز شدند ولی دو مرتبه آن كسانی كه قبلاً سلطه و استعمار و استبداد را بر مردم تحمیل كرده بودند به یك شكل جدیدی بازگشتند. از 28 مرداد تا انقلاب اسلامی 25 سال طول كشید. امام به عنوان یك كسی كه در دوران كودكی، مشروطه و كنش و واكنشهای مشروطه را دیده بودند، در دوران جوانی عصر رضاخان و مبارزات مدرس را دیده بودند، در میانسالگی كنش و واكنشهای ملی شدن نفت و بعد هم كودتای 28 مرداد را دیده بودند، كوله‌بار بسیار ارزشمند و سنگینی از تجربیات تلخ و شیرین مبارزات ملت ایران و تلاش منادیان بیداری اسلامی را با خودشان داشتند، با استفاده از یك چنین تجربیات بسیار گرانسنگ ایشان كار نهضت انقلاب اسلامی را با هوشمندی دو مرتبه از سر گرفتند و یك معماری جدیدی را ایجاد كردند و یك بنای نویی را پی افكندند كه این بنای نو همین انقلاب اسلامی و حكومت اسلامی و ولایت فقیه است كه حاصل تجارب بسیار طولانی، پرفراز و نشیب و خونین در كنش و واكنش بین مسلمانان و استعمارگران خارجی و مستبدین داخلی در طی دویست سال بوده است.[/]

بیداری اسلامی و موانع آن در اندیشه امام خمینی(ره)

[=arial]بیداری اسلامی در دهه‌های اخیر در کشورهای اسلامی و در بین مسلمانان سایر کشورها پدیده‌ای است که شگفتی آفریده است. مطالعه این پدیده و بررسی و تجزیه و تحلیل آن از مدتها پیش در دستور کار قدرت‌هایی قرار گرفته که از آن احساس بیم و هراس داشته‌اند و هم اینان برای فهم و شناسایی بیداری اسلامی و یافتن راه‌های مقابله و انهدام و یا به انزوا کشاندن این موج؛ تلاش‌های گسترده‌ای را شروع کرده‌اند. نشست، کنفرانس، میزگرد، مصاحبه و سمینارهای علمی با شرکت صاحب‌نظران و اندیشمندان در جهت شناسایی هر چه بیشتر گرایشات فزاینده دینی تنها بخشی از این تلاش را نشان می‌دهد. سفارش کتاب، پایان‌نامه و فراخوان مقالات، بخش علنی دیگر این کوشش است.

[=arial]در بخش پنهان این ماجرا، قطعا صدها پروژه مطالعاتی امنیتی و عملیاتی در دستورکار سرویس‌های اطلاعاتی ـ امنیتی قدرتهای مخالف اسلام بوده و در حال اجرا می‌باشد که احیانا برخی از این عملیات به دلایلی آشکار شده است. این تلاش گسترده همپای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در راستای محدود کردن این تحول و جلوگیری از گسترش بیشتر بیداری اسلامی با حساسیت بیشتر و شدت مضاعفی پیگیری گردید. در همان سالهای نخست پیروزی انقلاب، سران کشورهای سلطه‌گر به موضع‌گیری و تهاجم علیه انقلاب پرداخته و راه مقابله با آن را در پیش گرفتند. زیرا کارشناسان و نظریه‌پردازان این کشورها دریافته بودندکه انقلاب اسلامی ایران نقش اساسی در دامن زدن به شعله آزادی‌خواهی، استقلال‌طلبی، هویت‌جویی اسلامی و گسترش و تعمیق آن در کشورهای دیگر دارد.

[=arial]تأثیر انقلاب اسلامی دربیداری اسلامی

[=arial]بسیاری از صاحبنظران در پدیده جنبش‌های اسلامی معاصر معتقدند: انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیت‌های مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است. نظریه تأثیرپذیری کشورهای اسلامی از انقلاب، مبتنی بر سخنان رهبران جنبش‌های آزادی‌بخش و الگوبرداری آنان از انقلاب ایران و مطالعه‌ تحولات و رویدادهایی است که در کشورهای اسلامی رخ داده است. امام خمینی خود بر این نکته واقف بودند و به آن افتخار داشتند. «آوای انقلاب بزرگ ایران در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها طنین‌انداز و افتخارساز است...» همین نکته را خبرنگاری یک ماه قبل از پیروزی انقلاب از امام سؤال می‌کند: «سوال: آیا فکر می‌کنیددامنه‌ی حوادث ایران به ترکیه نیز کشیده شود؟ جواب: نهضت مقدس ایران نهضتی اسلامی است و از این جهت بدیهی است که همه مسلمین جهان تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند.»

[=arial]خودآگاهی مسلمانان به ویژه در کشورهای اسلامی از قدرت خویش، بازگشت به قرآن، تکیه به فرهنگ غنی اسلامی و الهام‌گیری از انقلاب ایران مسأله‌ای [=arial]انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیت‌های مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است.
[=arial]نبود که هضم آن برای صاحبان قدرت آسان باشد. الکساندر هیک می‌گوید: «به نظر من خطرناک‌تر از این (مشکلات بین‌المللی) عواقب گسترش بنیادگرایی اسلامی است که در ایران پا گرفته و اکنون عراق و ثبات تمام رژیم‌های عرب میانه‌رو را در منطقه تهدید می‌کند. این پدیده اگر از کنترل خارج شود منافع ابرقدرت‌ها را به خطرناک‌ترین وجه به مخاطره خواهد انداخت.» الهام‌گیری مسلمانان از ایران همچنان در تدوین کتاب‌ها و تیراژ و حجم فروش این دست از کتابها، و نیز در رسانه‌ها و مطبوعات چشمگیر بوده است.

[=arial]مجیب‌الرحمان شامی ـ روزنامه‌نگار
[=arial]«هیچ کس باور نداشت که در عصر حاضر اصول اسلام، عملی باشد... انقلاب ایران جان تازه‌ای به اندیشه اسلامی بخشید و ثابت کرد که اصول اسلامی کماکان کاربرد دارد و می‌تواند مبنای جامعه امروزی قرار گیرد....». «مهمترین اثر و کار امام این بود که دیکتاتوری در اسلام مجاز نمی‌باشد و مردم حق انتخاب دارند و نمی‌توان حقوق ایشان را رعایت نکرد.»

[=arial]حسن سلیمان ـ ‌امام مسجد کیپ تاون آفریقای جنوبی
[=arial]«الهام و الگو گرفتن از ایران به ویژه در "کیپ تاون" نقش بسزایی در براندازی رژیم آپارتاید ایفا نمود...»
[=arial]وی تأثیرگذاری امام را بر کشورها،‌ ناشی از اسلام می‌داند: «منشأ تفکرات انقلاب امام دین مبین اسلام بود. بدون شک این تفکرات و هم‌چنین رهبری امام به مسلمانان خصوصا جوانان انگیزه مبارزه بخشید...»

[=arial]دکتر شقاقی در کتاب «امام خمینی راه‌حل جدید جهان اسلام» روش انقلاب ایران را مؤثر دانسته و برای تداوم مبارزه، ‌انقلاب اسلامی ایران را شایسته پیروی، معرفی می‌کند. وی در بخشی از کتاب، امام را اینگونه معرفی می‌کند: «مظهر جریانی نو بود که اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح می‌کرد تا از طریق برپایی حکومت اسلامی، همه ابعاد زندگی و مشکلات آن را حل و فصل نماید.» آنگاه که روشنفکران و مبارزین برای تداوم کار خود و توجیه پیروان خویش به ناسیونالیسم و مکاتب فکری چپ‌گرایانه روی می‌آوردند،‌ انقلاب اسلامی را نمونه‌ای جدید از تمدن بشری دانسته که پایان کار اندیشه‌های لائیک و همه دیگر انواع اندیشه‌هایی را که می‌خواستند جایگزین اسلام شوند اعلام کرد.

[=arial]حدیث این ماجرا را رهبر معظم انقلاب اینگونه ترسیم کرده‌اند: «قبل از انقلاب اسلامی در بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای اسلامی، گروه‌ها و جوانها و ناراضی‌ها و آزادی‌طلب‌ها با ایدئولوژی‌های چپ وارد میدان می‌شدند، اما بعد از انقلاب اسلامی پایه و مبنای حرکت‌ها و نهضتی‌های آزادی‌بخش اسلام شد. امروز درهر نقطه‌ای از دنیای وسیع اسلام که جمعیت یا گروهی به انگیزه آزادی‌خواهی و ضدیت با استکبار حرکت می‌کنند، مبنا و قاعده کار و امید و رکنشان، تفکر اسلامی است.»
[=arial]امام بنیان ارزش‌های مادی را در دنیا لرزانیده است. رهبر کمونیست کشوری دوردست،با قدرت مادی بالا و دارای پیشرفت‌های زیاد، می‌گوید: خواهش می‌کنم کتابی درباره اسلام بدهیدتا مطالعه کنم.»

[=arial]... امروز نماینده مجلس یک کشور مادی که هفتاد سال بر مبنای ماتریالیسم دیالکتیک اداره شده است به من می‌گوید: «به برکت امام شما، در پارلمان کشورم، سخنرانی‌ها با «بسم‌‌الله الرحمن الرحیم» شروع می‌شود.» امام عزم آن داشتند که تجربه‌های به دست آمده از انقلاب را به جهان صادر کنند و با اطمینان بر این عقیده بودند که اسلام سنگرهای
[=arial]روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایه‌داری و کمونیزم را بپیمایند.
[=arial]کلیدی جهان را فتح خواهد کرد: «ما به تمام جهان تجربه‌هایمان را صادر می‌کنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشم داشتی به مبارزان راه حق انتقال می‌دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه‌ها جز شکوفه‌های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلامی برای ملت‌های دربند نیست. ر[=arial]وشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایه‌داری و کمونیزم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشن‌بینی و روشنگری، راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرت‌ها خصوصا آمریکا را بر مردم سیلی‌خورده کشورهای اسلامی و جهان سومی ترسیم کنند. من با اطمینان می‌گویم اسلام ابرقدرت را به خاک مذلت می‌نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده‌ی خود را یکیپس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.»

بیداری اسلامی هر چند پیش از انقلاب در ایران، و در دو سده‌ی اخیر در کشورهای مختلف شکل گرفته بود اما اگر بیداری اسلامی را در یک منحنی رسم کنیم، امام را در طی این ۲۰۰ سال در قله‌ی این منحنی می‌توان ترسیم نمود. با توجه به رهبری بی‌نظیر امام در رویارویی با قدرت‌ها و به پیروزی نشاندن یک انقلاب و راهبری موج بیداری اسلامی و مواجهه با مسائل آن، بررسی مشکلات و موانع این پدیده از دیدگاه آن بزرگ‌مرد تاریخ، از اهمیت زیادی برخورداراست. تحلیل و بررسی این موانع، مبتنی بر یافته‌های امام، باید دستاوردی گران‌سنگ برای اسلام‌‌خواهان، صاحب‌نظران و رهبران جنبش‌های اسلامی تلقی شود.
منبع: http://www.rohama.org/fa/content/810

[=arial]موانع بیداری اسلامی
[=arial]-------------------------

[=arial]۱ـ‌ تحریف اسلام و وارونگی مفاهیم دینی
[=arial]با دور شدن تدریجی جوامع اسلامی از مفاهیم و آموزه‌های اصلی و اصیل اسلامی و دگرگون شدن پیام اولیه عدالت‌خواهانه اسلام، این مکتب به آرامی از بالندگی افتاد، دچار انحراف گشت و به خمودی گرایید. مفاهیم ارزشمندی از قبیل عدالت، قسط، جهاد، حج ابراهیمی، شهادت،‌ امر معروف و.... به دلیل خطرآفرین بودن برای قدرتمداران، یا به آفت تحریف دچار گشت و یا به بوته فراموشی سپرده شد؛ و به جای آن مباحثی از قبیل تقدیر و جبر، حدوث و یا قدیم بودن قرآن و مسائلی از این دست، سالها مهمترین موضوع تفکر دینی و اسلامی می‌گردد،؛ توسط اینگونه مباحث دغدغه‌های دینی مردم کنترل شده و محوری برای مشغول کردن اندیشمندان گردیده است.

[=arial]از طرف دیگر، تمایلات فرقه‌ای و عربی، ورود افکار و اندیشه‌های یونانی و فرهنگ غیراسلامی، الهام‌گیری از آموزش و جهان‌بینی غربی، آرمان‌های اسلامی را به انزوا کشانید. بعدها این مسائل، موجب این پندار شدکه اسلام با دوره‌ی معاصر، سنخیت ندارد.
[=arial]بیشتر تحصیل‌کرده‌ها، غافل از داشته‌ها و اندوخته‌های غنی فرهنگ اسلامی خویش، کلید توسعه و حتی نجات جامعه را در اتخاذ علوم، ارزش‌ها و فلسفه غربی دیدند. امام در دیداری که با برخی مسئولین دارد به این نکته اشاره می‌کنند که دشمنان راه نجات خود را در این دیده‌اند که یا اسلام در این کشورها نباشد و یا لااقل محتوا نداشته باشد. هرچند در بخش اول توفیقی نداشته‌اند، اما نسبت به بی‌محتوا کردن اسلام موفق بوده‌‌اند.

[=arial]از این رو بسیاری از افراد که به دنبال احیای دی نو تفکر دینی در جامعه بوده‌اند از بازنگری در برخی از مفاهیم کلیدی اندیشه
[=arial]حاکمان و سران کشورهای اسلامی استقرار اسلام ناب را مغایر با منافع شخصی و حکومتی خود می‌پندارند.
[=arial]اسلامی که پیش از آن به دلیل تعبیرهای غلط موجب ابهام و رکود شده بود شروع کردند. افرادی از قبیل سیدجمال، محمد عبده، محمد اقبال، دکتر علی شریعتی، و.... به دلیل همین دریافت، چنان روشی را در سرلوحه‌ی فعالیت‌های خویش برگزیدند. امام در پاسخ به سؤال چیستی ریشه‌های انقلاب، به محتوای اصیل تشیع اشاره دارند: «سؤال: تصور می‌‌کنم که آنچه امروز در حیات یک جنبش توده‌ای در ایران اتفاق می‌افتد، ریشه‌هایش در یک نوع رنسانس شیعه یافت می‌شود. ممکن است شرح دهید که چه فعالیت‌ها و بحث‌ها و مبارزاتی در سی سال اخیر فعالیت شما را تشکیل داده است؟ جواب: یکی از خصلت‌های ذاتی تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم می‌خورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطع‌های زمانی بوده است. در صد سال اخیر حوادثی اتفاق افتاده است که هرکدام در جنبش امروز ملت ایران تأثیری داشته است. انقلاب مشروطیت، جنبش تنباکو و.... قابل اهمیت فراوان است....»

[=arial]«... اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبا حق و عدالتند، دین کسانی است که آزادی و استقلال می‌‌خواهند، مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است. اما اینها اسلام را طور دیگری معرفی کرده‌‌اند... برای این منظور که خاصیت انقلابی و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند مسلمانان در کوشش و جنبش و نهضت باشند... تبلیغ کرده‌اند که اسلام دین جامعی نیست، دین زندگی نیست، برای جامعه نظامات و قوانین ندارد. طرز حکومت و قوانین حکومتی نیاورده است. اسلام فقط احکام حیض و نفاس است، اخلاقیاتی هم دارد، اما راجع به زندگی و اداره جامعه چیزی ندارد....» همه کوشش امام در مردمی بودن حکومت و ایجاد یک نظام جمهوری از جایگاه یک اسلام‌شناس و مجتهدی اندیشه‌ور، برای بسیاری تازگی داشته و شگفت‌آور بود. آنچه او در مورد زنان و نقش آنان در جامعه، فقه حکومتی و اجتهاد، نفی تحجر و واپسگرایان و مقدس‌مآبان، اسلام پابرهنگان و... می‌اندیشید موجب طرح دوباره اسلام در صحنه حیات بشری به ویژه در جهان اسلام شدودر آن روحی تازه دمید.
[=arial]«همه توطئه‌های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم: اسلام، جوابگوی جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»

[=arial]۲ـ حکام کشورهای اسلامی
[=arial]یکی از موانع در فراروی نهضت بیداری، حاکمان و سران کشورهای اسلامی است. اینان استقرار اسلام ناب را مغایر با منافع شخصی و حکومتی خود می‌پندارند. «مشکل مسلمین حکومت‌های مسلمین است. این حکومت‌ها هستند که مسلمین را به این روز رسانده‌اند....». «کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بی‌درد کشورهای اسلامی، حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکره نیمه جان اسلام و مسلمین دارد.» «ما امید این را داریم که این نهضت ایران روشن کند مسائل را به همه ملتها وروشن کرده است... ملتها الان با ما هستند، اگر سر نیزه را از این ملتها بردارند از عراق بردارند از ـ نمی‌دانم ـ ترکیه بردارند ، همه یکصدا با ما موافقند. سرنیزه جلو را گرفته است، منتها ایران سر نیزه را شکست، ایران ایستاد....» امام حکومت های منحرف اسلامی را عامل قدرتهای شیطانی دانسته
[=arial]امروز جهان تشنه اسلام ناب محمدی است.
[=arial]که برای اغفال مردم از راه اسلام وارد می‌شوند.

[=arial]۳ـ‌تفرقه
[=arial]برخلاف تصور برخی از سطحی‌نگران، امام وحدت را یک تاکتیک یا ابزار مصلحتی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی انقلاب نمی‌بیند. وحدت را یک اصل اسلامی تعریف کرده و لازمه‌ی توفیق در مبارزه با دشمن اصلی و موفقیت در رهایی از وضعیت اسفبار کنونی مسلمین را در گرو همبستگی دانسته است. وی با تمام ارادتی که به اهل بیت دارد، حاضر نیست در مجالس تفرقه‌افکنانه‌ای که به عنوان حمایت از اهل بیت تشکیل می‌شود، شرکت کند. بالاتر از آن امام در پی ایجاد جبهه متحد اسلامی بود: «من به صراحت اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران، با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه‌گذاری می‌کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه‌طلبی و فزون‌طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت مردم ایران برنامه‌ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان وگرسنگان و محرومان، با تمام وجود تلاش کنیم...ما باید خود را آماده کنیم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب، جبهه قدرتمند اسلامی انسانی، با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود و آقایی و سروری محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود.»

[=arial]دست‌های ناپاکی که به ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی می‌پردازند درصدد «محدود کردن تأثیر انقلاب اسلامی و جلوگیری از گسترش آثار آن در مناطق سنی مذهب (هم بخش‌های نفت‌خیر آن و هم کشورهای در حال نبرد با اسرائیل) بوده است.

[=arial]امام برای تحقق آرمان وحدت مسلمین از امکانات موجود بهره می‌جستند و در این راستا مسأله فلسطین، روز قدس و حج ابراهیمی و... را مطرح کرده‌اند.

[=arial]۴ـ تحجر و جمود مقدس‌نماها
[=arial]امام از مقدس‌نماها به عنوان یکی از موانع شناخت و بیداری اسلامی نام می‌برد و برای گسترش اسلام ناب محمدی، شناخت این مشعل‌داران تحجر و حماقت و مبارزه با آنان را ضروری می‌دانند. «... آمریکا و استکبار، در تمامی زمینه‌ها افرادی را در آستین دارند. در حوزه‌ها و در دانشگاه‌ها، مقدس‌نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده‌ام،‌ اینان با تزویرشان،‌از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود می‌کنند. اینها با قیافه حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی‌دین معرفی می‌کنند. باید از شر اینها به خدا پناه ببریم... امروز جهان تشنه اسلام ناب محمدی است....»

[=arial]این عده با تظاهر به تعبد و زهد که از ویژگی‌های این گروه است، بزرگترین ضربه را درطول تاریخ بر پیکره دین وارد آورده‌اند. نمونه بزرگ این گروه را مارقین، در زمان حکومت حضرت علی(ع)‌تشکیل می‌دادند. چهره‌هایی آراسته و متظاهر به دیانت و زهد که ضربه‌ای بزرگ بر پیکر عدل‌گستر حکومت علی وارد آوردند. خطر این گروه را نباید کوچک شمرد.
[=arial]طرح اختلاف بین مذاهب اسلامی از جنایانی است که به دست قدرتمندان که از اختلاف بین مسلمانان سود می‌برند و عمّال از خدا بی‌خبر آنان ریخته شده است.
[=arial]اینان به راحتی ابزار دست دشمنان اسلام واقع می‌شوند. بزرگترین ضربه‌ها را اسلام درطول تاریخ حیات خود، از این مقدس‌نماها خورده است. اینان زود فریب می‌‌خورند و زود تحریک می‌شوند و شایعه را به زودی قبول می‌کنند و پس از آن احساس تکلیف می‌‌کنند!
[=arial]«... امروز جامعه مسلمین طوری شده که مقدسین ساختگی جلو نفوذ اسلام و مسلمین را می‌گیرند و به اسم اسلام به اسلام ضربه می‌زنند... روحیه و افکار خود را به نام اسلام در جامعه سرایت می‌دهند....»

[=arial]۵ـ روشنفکرنماها
[=arial]همانگونه که تحجر و جمود از دیدگاه امام مانع بیداری است، دلبستگی به شرق و غرب و خودباختگی در برابر آنان ملتها را از نزدیک شدن به اسلام باز می‌دارد. ... امروز زمانی است که ملتها چراغ راه روشنفکرانشان شوند و آنان را از خوباختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب نجات دهند که امروز روز حرکت ملتهاست.

[=arial]اما در مواردی به روشنفکران توصیه می‌کنند،‌ معیار روشنفکری را، پیروی از داده‌های غربی ندانند. معرفی درست اسلام را وظیفه آنان دانسته و در استمرار یک حکومت عدل برای روشنفکران نقش اساسی قائلند. و از طرف دیگر انتقادهایی از روشنفکران دارند؛ بی‌تفاوتی نسبت به اسلام، غربگرایی، خودباختگی، بی‌اطلاعی از اسلام، بریدن از مردم از جمله مسائلی است که امام به این قشر گوشزد می‌کنند.

[=arial]۶ـ آخوندهای وابسته
[=arial]امام در عین حمایت کامل از روحانیت اصیل و متعهد، انتقادهای بسیار تندی از روحانی‌نماهای وابسته به دربار و قدرت دارند. امام ضمن ابراز تنفر از روحانیت غیرمهذّب و متعهد، آنان را از ساواکی‌ها هم بدتر می‌دانند. اینها بهترین ابزاری هستند که خواسته یا ناخواسته مجری اهداف قرار می‌گیرند: «طرح اختلاف بین مذاهب اسلامی از جنایانی است که به دست قدرتمندان که از اختلاف بین مسلمانان سود می‌برند و عمّال از خدا بی‌خبر آنان از آن جمله وعاظ‌السلاطین که از سلاطین جور سیاه‌روی‌ترند، ریخته شده و هر روز بر آن دامن می‌زنند و گریبان چاک می‌کنند و در هر مقطع به امید آنکه اساس وحدت بین مسلمین را از پایه ویران نمایند طرحی برای ایجاد اختلاف عرضه می‌دارند.» . «... ما گرفتار بعضی اشخاص که دعوی اسلامی می‌کنند، بعضی‌ها که در راس روحانیت بعضی ممالک واقع هستند... ما را تکفیر می‌کنند... متاسفانه در لباس مفتی هستند.... این کارها بر ضد اسلام و بر وفاق میل ابرقدرت‌هاست... اگر چنانچه وعاظ‌السلاطین بگذارند و اتحاد ما را به هم نزنند، ان‌شاءالله پیروز خواهیم شد.
منبع:http://www.rohama.org/fa/content/810