جمع بندی سگ آل رسول ص باشیم یا نباشیم؟

تب‌های اولیه

81 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سگ آل رسول ص باشیم یا نباشیم؟

نظر شما چیست؟ سگ آل رسول ص بودن گناه است یا رضوان الهی را در پیش دارد؟

داستانی رو یه شیعه ی عراقی نقل می کند که...

برچسب: 

با نام الله




کارشناس بحث: بصیر

من اکلاب الرقیه س;339596 نوشت:
نظر شما چیست؟ سگ آل رسول ص بودن گناه است یا رضوان الهی را در پیش دارد؟

داستانی رو یه شیعه ی عراقی نقل می کند که...


باسلام خدمت شما دوست عزیز
اهل بیت علیهم السلام، همه نوع خادمی می خواهند و دارند، هر کسی به نوعی خادمی اهل بیت را می کند، بنده از شما یک سوال دارم، اگر من به اهل بیت بگویم، سگ شما هستم، اون سگه چه بگوید؟
آیاسگه بگوید من مخلص شما هستم؟! منِ سگ، می خواهم برای شما انسان واقعی باشم؟!
بنده فکر می کنم، هر کسی در این عالم باید بداند که چه هست و چه وظیفه ای دارد و تا چه حد می تواند پیشرفت کند، کرامت انسانی بالاتر از این حرفهاست که ما بخواهیم بگوییم ما سگ و شغال شما هستیم. ما باید سعی کنیم به مقام خلیفه اللهی و جانشینی خدا و اهل بیت برسیم. آیا یک سگ می تواند نعوذبالله به این مقامها برسد؟
فکر می کنم این تعابیر، خیلی درست نباشد و برای تواضع و خاکساری در برابر اهل بیت، الفاظ دیگر را به کار ببریم. من خادم شما هستم، من غلام شما هستم، من جارو کش آستان شما هستم و حتی از این الفاظ استفاده کند: من خاک پای قنبر غلام شما هستم و ....

در حقیقت سگ نمادی از اوج وفاداری و بندگی است ولی توجه کنید که انسان برترین مخلوق خدای سبحان است
پس بیایید انسان وفاداری باشیم نه سگ وفادار
هرجا هم اسمی از سگ و این صحبتها بود منظور وفاداری است نه خود سگ

[="Times New Roman"]

من اکلاب الرقیه س;339596 نوشت:
نظر شما چیست؟ سگ آل رسول ص بودن گناه است یا رضوان الهی را در پیش دارد؟

سلام علیکم

خداوند انسان را در این شان دید که خلیفه خود در زمین قرار دهد(30 بقره) و در قرآن کریم از حیوان شدن بلکه اذل حیوان شدن شان عده ای از انسان ها در جائی نام برده که به کفر و طغیان دست میزنند و اسیر و عبد هواهای نفسانی خود میشوند. ( اعراف 179 - فرقان 44)

از دیگر حیوانات در قرآن کریم شان سگ اصحاب کهف است که آنهم از سگی به حد انسان تعالی یافت

حال شما انسانی که شانش مشخص است حیوان انسان دیگر می دانید برای شرافت.

مبنای این شئونات از کجاست ؟

باسپاس

یاحق

یا الله

امان امان امان از این افراط ها و تفریط ها! بعضی ها میگن ائمه هم مثل ما بودن چه دلیلی داره انقدر مقدسشان کنیم(تفریط) و بعضی ها هم شانی که خداوند نخواسته پایین بیاره را در حد عین النجس پایین می آورند(افراط)

در تاریخ کجا داریم که دوستان و یاران ائمه خود را این چنان حقیر کرده باشند و ائمه نیز برای این کار به آنها لطف کرده باشند و از کارشان راضی بوده باشند؟

مگر رسول الله نفرمودند که برای گمراه شدن به قرآن و اهل بیت تمسک جویید؟ کجای قرآن و سیره ی اهل بیت این چنین رفتار هایی مورد پسند واقع شده است؟!

پیامبران و امامان هر کسی که بودند برای خودشان بودند هر انسانی شخصیت داره و نباید خودش رو پست و حقیر بکنه خوب اگر لیاقت یک انسان این است که خود را سگ بپندارد خوب مشکلی نیست اما نباید دیگران را هم مثل خودش ببیند

سلام
دراين دنيابه هرفازی كه می روی به نوعی محدودواسيرمی شوی !!!
مگراينكه به درون مقدس خودرجوع كنی
برخی كسانی كه ازاسارت نفس(خودكاذب) وماديات رنجيده شده اندهنگام سرزدن به اهل مذهب چيزی غيرازآن رانمی يابند
گرايش مااگربه معنای واقعی اجراگرددپيروانی بيش ازآنچه كه تصورش رابكنيم ،پيداخواهدكرد
اماحيف.....

حقير، سخت درتعجبم ازكسانی كه خودرااسيرآزادگان می پندارند
آياماواقعاً آموزه های بزرگ كربلارادرك كرده ايم؟!
به نظرشمادوست عزيز،معنای حبل المتين الهی(ريسمان محكم خالق هستی)ويااسوه الحسنة(الگویی بسيارنيك)چيست؟؟؟
آياواقعاً شمافكرمی كنيد،به اين معناست كه اسيروبرده ی آنان باشيم وشخص آنهاراوسيله ای برای رسيدن به خدابدانيم؟؟؟!!!
اگراين چنين باشد،من به خرده گيری های اهل سنت حق می دهم
امابه نظرانسان های متعالی اين كلمات به معنای تقليد است
به اين منظوركه ماهم تاحدممكن همانندآنهازندگی كنيم
زندگی(نظيرپنداروگفتارورفتار)آنهاازشخص خودشان برای اهل دنيابسياربسيارارزشمندتربودوهست

آيانعوذبالله اهل بيت عليهم السلام هماننداين حيوان مذكور زندگی كرده اندكه شمامی خواهيدماننداوباشيد؟؟؟!!!
الحق كه اين توهين بزرگی است!

لطفاًاين حرف مداحان رابه بادفراموشی بسپاريدكه نشان بارزجاهليت است

امام حسين عليه السلام نمادآزادگی مطلق است
هرگزدرست نيست كه كسی براوعشق بازی كندواسيرايشان باشند
اين رفتاردقيقاً به معنای زيرپاگذاشتن آشكار آموزه های بزرگ آزادگی وبندگی اهل بيت نبوت می باشد

جناب آقای آلبرت اينشتين،بزرگترين مغزمتفكرقرن بيستم می فرمايند:
عشق همانندساعت شنی است،هم زمان كه قلب راپرمی كند،مغزراخالی می شود

من شخصاً عشق های دنيوی وديوانه وارراناشی ازخودكاذب می دانستم
كه چنين جوگيری های عاشقان اهل بيت هم ازاين امرمستثنی نمی بينم

ماتنهاوتنهاباانديشه های بزرگ خالق هستی كارداريم،همان انديشه هايی كه ذهن معصومين واوليای الهی رادرگيرومشغول خودكرده بودند

فاتح;340527 نوشت:

سلام علیکم

خداوند انسان را در این شان دید که خلیفه خود در زمین قرار دهد(30 بقره) و در قرآن کریم از حیوان شدن بلکه اذل حیوان شدن شان عده ای از انسان ها در جائی نام برده که به کفر و طغیان دست میزنند و اسیر و عبد هواهای نفسانی خود میشوند. ( اعراف 179 - فرقان 44)

از دیگر حیوانات در قرآن کریم شان سگ اصحاب کهف است که آنهم از سگی به حد انسان تعالی یافت

حال شما انسانی که شانش مشخص است حیوان انسان دیگر می دانید برای شرافت.

مبنای این شئونات از کجاست ؟

باسپاس

یاحق

سلام عليكم و رحمت الله

جناب فاتح خدا شما و ما را حفظ و هدایت کند

اما آقای فاتح آیه را که فرمودید طبق روایات مستفیض بلکه متواتر با برداشتی که جناب عالی از آن داشتید زمین تا آسمان فرق دارد که امام - روحی لشسع نعله فداه- می فرماید (ما فقط دو نمونه ذکر می کنیم )

1- إِنِّي‏ جاعِلٌ‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ خَلِيفَةً يَكُونُ حُجَّةً لِي فِي الْأَرْضِ عَلَى خَلْقِي‏

2-وَ أَجْعَلَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ أَنْبِيَاءَ وَ مُرْسَلِينَ وَ عِبَاداً صَالِحِينَ أَئِمَّةً مُهْتَدِينَ وَ أَجْعَلَهُمْ خُلَفَاءَ عَلَى خَلْقِي فِي أَرْضِي يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِي وَ يُنْذِرُونَهُمْ مِنْ عَذَابِي وَ يَهْدُونَهُمْ إِلَى طَاعَتِي‏

اینها روایاتی است که درباره این آیه شریفه به ما رسیده است و طبق تمام روایات در این باره این آیه این خلیفه تمام انسان ها نیستند چه در میان آنها کافر و فاسق و جبری و قدری هست بلکه آن ها فقط انبیا و ائمه - سلام الله علیهم - هستند

و خداوند موفق دارد ما و شما را به تمسک به ثقلین

و السلام

شرمسار مولا;340529 نوشت:

مگر رسول الله نفرمودند که برای گمراه شدن به قرآن و اهل بیت تمسک جویید؟

سلام

"ن" از قلم افتاده، لطفا تصحیح بفرمایید... گمراه نشدن

شرمسار مولا;340529 نوشت:
یا الله

امان امان امان از این افراط ها و تفریط ها! بعضی ها میگن ائمه هم مثل ما بودن چه دلیلی داره انقدر مقدسشان کنیم(تفریط) و بعضی ها هم شانی که خداوند نخواسته پایین بیاره را در حد عین النجس پایین می آورند(افراط)

در تاریخ کجا داریم که دوستان و یاران ائمه خود را این چنان حقیر کرده باشند و ائمه نیز برای این کار به آنها لطف کرده باشند و از کارشان راضی بوده باشند؟

مگر رسول الله نفرمودند که برای گمراه شدن به قرآن و اهل بیت تمسک جویید؟ کجای قرآن و سیره ی اهل بیت این چنین رفتار هایی مورد پسند واقع شده است؟!

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

جناب شرمنده مولا ان شاء الله همیشه سربلند باشید و خداوند به شما سلامتی و هدایت عنایت فرماید

اما

طبق اخباری که از معصومین - روحی لشسع نعلهم فداه- فرمودند و این تشبیه ها را به کار بردند

چنان که در تفسیر شریف قمی و کتاب مستطاب کافی و کتاب عزیز تهذیب الاحکام شیخ الطائفه و مصادر بسیاری دیگر که می فرمایند ( از کتاب تهذیب نقل شده است )

دَخَلَ ابْنُ أَبِي سَعِيدٍ الْمُكَارِي عَلَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَا إِخَالُكَ تَقْبَلُ مِنِّي وَ لَسْتَ‏ مِنْ‏ غَنَمِي‏

من به طور خلاصه ترجمه می کنم
ابی سعید مکاری (از کسانی که امامت مولا امام رضا - روحی لشسع نعله فداه- را انکار می کرد و قبول نمی نمود) خدمت امام شرفیاب شد و عرض کرد: از مساله از تو می پرسم
پس امام - روحی لشسع نعله فداه- فرمود :تو از من قبول نخواهی کرد و تو از گوسفندان من نیستی ...که روایات دیگری دارند که در آنجا شیعیان را تشبیه به گوسفندان نمودند. پس این تشبیهات هست
و این روایات غیر قابل انکار است .

پس این تشبیهات هست

خداوند ما و شما را توفیق تمسک به دامان آل الله و کتاب الله را عنایت فرماید .
والسلام

[="Times New Roman"]

عبد آل محمد;340683 نوشت:
اما آقای فاتح آیه را که فرمودید طبق روایات مستفیض بلکه متواتر با برداشتی که جناب عالی از آن داشتید زمین تا آسمان فرق دارد که امام - روحی لشسع نعله فداه- می فرماید (ما فقط دو نمونه ذکر می کنیم ) 1- إِنِّي‏ جاعِلٌ‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ خَلِيفَةً يَكُونُ حُجَّةً لِي فِي الْأَرْضِ عَلَى خَلْقِي‏ 2-وَ أَجْعَلَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ أَنْبِيَاءَ وَ مُرْسَلِينَ وَ عِبَاداً صَالِحِينَ أَئِمَّةً مُهْتَدِينَ وَ أَجْعَلَهُمْ خُلَفَاءَ عَلَى خَلْقِي فِي أَرْضِي يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِي وَ يُنْذِرُونَهُمْ مِنْ عَذَابِي وَ يَهْدُونَهُمْ إِلَى طَاعَتِي‏ اینها روایاتی است که درباره این آیه شریفه به ما رسیده است و طبق تمام روایات در این باره این آیه این خلیفه تمام انسان ها نیستند چه در میان آنها کافر و فاسق و جبری و قدری هست بلکه آن ها فقط انبیا و ائمه - سلام الله علیهم - هستند

سلام علیکم و رحمه الله

سوال بنده این بود که مبنای این سخن که انسانی را خداوند حیوان انسان دیگر خلق کرده از کجاست
که البته جناب عبدآلمحمد شما پاسخی که فرمودید چنین معنائی داشت که خلیفه فقط ائمه هستند و مابقی را مشخص نکردید چه هستند.
ولی در پاسخ مطالب جناب شرمسار مولا پاسخ تان را با تشبیهات تکمیل کردید.

در تائید کلام شما در باب موضوعی که فرمودید باید عرض کنم که بله در روایات و تفاسیر صفاتی همچون "خلیفه" "متقین" "عبادی الصالحون" گرفته حتی در توصیف "مومن" را ائمه علیهم السلام ذکر کرده اند.
و ایشان بدون شک اسوه هایی هستند که چنین صفاتی شامل امام و شایسته ایشان است

ولی اینکه چون این صفات شایسته ایشان است دلیل نمیشود غیر امام شایسته این صفات نباشد

یعنی این صفات حصری نیستند چنانکه اهل تقوی و یقین از حضرت زهراء سلام الله علیها گرفته تا حضرت عباس و.. الی الاخ امام نبودند ولی اهل ایمان بودند ( البته اگر کسی اعتراض نداشته باشد)

حال فرض بفرمائید که این صفات اختصاصی برای ایشان باشد و لاغیر

مومنین غیر ایشان حداقل مسلمانند و خداوند هیچ مسلمانی را حیوان توصیف نفرموده. اگر حیوان دیگری خوانده بیاورید تا بیاموزیم.

اما در مورد تشبیهات

عبد آل محمد;340714 نوشت:
دَخَلَ ابْنُ أَبِي سَعِيدٍ الْمُكَارِي عَلَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَا إِخَالُكَ تَقْبَلُ مِنِّي وَ لَسْتَ‏ مِنْ‏ غَنَمِي‏

من به طور خلاصه ترجمه می کنم
ابی سعید مکاری (از کسانی که امامت مولا امام رضا - روحی لشسع نعله فداه- را انکار می کرد و قبول نمی نمود) خدمت امام شرفیاب شد و عرض کرد: از مساله از تو می پرسم
پس امام - روحی لشسع نعله فداه- فرمود :تو از من قبول نخواهی کرد و تو از گوسفندان من نیستی ...که روایات دیگری دارند که در آنجا شیعیان را تشبیه به گوسفندان نمودند. پس این تشبیهات هست
و این روایات غیر قابل انکار است .

پس این تشبیهات هست

تشبیهات آنچنان که از کلمه پیداست به استعاره گرفتن موضوعی برای توصیف حالتی است و لزوما در تشبیه دو چیز به یکدیگر تجانس وجود ندارد و نمیتوان گفت چون امام گوسپندان را تشبیه کرده پس شیعیان گوسپندند .

بله در روایات این تشبیهات وجود دارد ولی عرض کردم اینها صرفا تشبیه اند و تجانسی از آنها استخراج نمیشود .

جمع بندی

اگر سگ و گوسفند ائمه علیهم السلام را کسی دلیل تعالی خود میبیند و شان خود را چنین وصف میکند لازم است اثبات کند که خداوند او را سگ انسان دیگری خلق کرده است حال چه خلیفه باشد چه فاسق توفیقی نمیکند لازم است اثبات کند او حیوان کس دیگری بوده و پس حساب از گردن او برداشته میشود.

چراکه خداوند بر حیوان انسان دیگر تکلیفی مقرر نفرموده.

یاحق

فاتح;340765 نوشت:

سلام علیکم و رحمه الله

سوال بنده این بود که مبنای این سخن که انسانی را خداوند حیوان انسان دیگر خلق کرده از کجاست
که البته جناب عبدآلمحمد شما پاسخی که فرمودید چنین معنائی داشت که خلیفه فقط ائمه هستند و مابقی را مشخص نکردید چه هستند.
ولی در پاسخ مطالب جناب شرمسار مولا پاسخ تان را با تشبیهات تکمیل کردید.

در تائید کلام شما در باب موضوعی که فرمودید باید عرض کنم که بله در روایات و تفاسیر صفاتی همچون "خلیفه" "متقین" "عبادی الصالحون" گرفته حتی در توصیف "مومن" را ائمه علیهم السلام ذکر کرده اند.
و ایشان بدون شک اسوه هایی هستند که چنین صفاتی شامل امام و شایسته ایشان است

ولی اینکه چون این صفات شایسته ایشان است دلیل نمیشود غیر امام شایسته این صفات نباشد

یعنی این صفات حصری نیستند چنانکه اهل تقوی و یقین از حضرت زهراء سلام الله علیها گرفته تا حضرت عباس و.. الی الاخ امام نبودند ولی اهل ایمان بودند ( البته اگر کسی اعتراض نداشته باشد)

حال فرض بفرمائید که این صفات اختصاصی برای ایشان باشد و لاغیر

مومنین غیر ایشان حداقل مسلمانند و خداوند هیچ مسلمانی را حیوان توصیف نفرموده. اگر حیوان دیگری خوانده بیاورید تا بیاموزیم.

اما در مورد تشبیهات

تشبیهات آنچنان که از کلمه پیداست به استعاره گرفتن موضوعی برای توصیف حالتی است و لزوما در تشبیه دو چیز به یکدیگر تجانس وجود ندارد و نمیتوان گفت چون امام گوسپندان را تشبیه کرده پس شیعیان گوسپندند .

بله در روایات این تشبیهات وجود دارد ولی عرض کردم اینها صرفا تشبیه اند و تجانسی از آنها استخراج نمیشود .

جمع بندی

اگر سگ و گوسفند ائمه علیهم السلام را کسی دلیل تعالی خود میبیند و شان خود را چنین وصف میکند لازم است اثبات کند که خداوند او را سگ انسان دیگری خلق کرده است حال چه خلیفه باشد چه فاسق توفیقی نمیکند لازم است اثبات کند او حیوان کس دیگری بوده و پس حساب از گردن او برداشته میشود.

چراکه خداوند بر حیوان انسان دیگر تکلیفی مقرر نفرموده.

یاحق

السلام عليكم و رحمت الله و برکاته

خداوند شما و مارا از فتنه های آخر الزمان محفوظ دارد و متمسک به قرآن و عترت قرار دهد

جناب آقای فاتح

درباره ی فرموده ی اولتان دقت کنید در بسیاری از روایات آمده که مثلا متقین ائمه هستند ولی بلافاصله آمده که متقین شیعیان نیز هستند و در این خلافی نیست
اما خلیفه قضیه ای متفاوت دارد خلیفه به این معنا است که جانشین باشد یعنی دستورات او دستورات خدا و افعال او افعال خدا باشد و انسان ها نیز به این مقامات نخواهند رسید زیرا این مقامات اکتسابی نیست بلکه وحیانی و الهی است به همین خاطر 1- برای آنکه ما دلیلی روایی بر خلیفه بودن کافه بشر نداریم 2- این مقام تنها مستحق اهل بیت است پس خلیفه تنها اهل بیت هستند و اما باقی صفات مانند متقین چنانچه روایتی داشته باشیم بر شیعیان نیز اطلاق میشود

اما در باره ی موضوع دوم که خود شما که خداوند حفظتان کند فرمودید نمیتوان گفت چون امام گوسپندان را تشبیه کرده پس شیعیان گوسپندند .

ما نیز وقتی می گوییم ما سگ حسنیم منظور این نیست که واقعا سگیم بلکه منظور صفات حسنه ای است که در سگ وجود دارد(مانند وفاداری که می گوییم ما وفادار به دربار آل الله می مانیم ) و متعاقبا یک داستانی نقل میکنم که این تشبیه توجیح شود

آقا امام زین العابدین - روحی فداه - در باغی نشسته بودند و سگی در محضر ایشان بود و آن جناب سفره ای پهن کرده بودند و نان در آن گذاشته بودند و یک لقمه که خودشان تناول می فرمودند یک لقمه به سگ میداند ... الخبر

ما استفاده می کنیم وقتی می گوییم من سگ حسنیم یعنی امیدوارم که مولا مانند آن سگ لقمه نانی ( یعنی معرفت ) به من بدهند و اين نيز مانند گوسفند گفتن امام - روحی لشسع نعله فداه - یک تشبیه است

خداوند ما و شما را از متمسکین به قرآن و عترت قرار دهد

والسلام

shahram1363;340626 نوشت:
پیامبران و امامان هر کسی که بودند برای خودشان بودند

دوست عزیز در کلمات و نوشتن های خود بیشتر دقت کنید
اهلبیت فیض تمام هستند و دائم ما بر سر سفره آنها داریم روزی می خوریم

به نقل از اهل بلا :
انسان با ادب وقتی میخواد ارادت و تواضع خودش رو عرضه کنه مثلا میگه : من خاک پاک حسینم، جانم بفدای حسین و... یعنی هم محبت و هم تواضع با هم ترکیب میشن و معنی زیبایی جلوه گر میشه!

خود خدا در قرآن ما رو عبد میفرماید! ولی وقتی از صفات و اعمال سرکش و خبیث میشیم میفرماید کالنعام! و....

محب علی، یار علی، دوستدار علی، بنده خدا، مولای ما و... درش تناسب بینشون هست اما سگ حسین .....

به نقل از حامد :
فکر میکنم خواسته اید به ایشان احترام کنید ندانسته توهین کرده اید و در ضمن بهانه ای بدست دشمنان خاندان پاکیها داده اید
در هیچ یک از آموزه های ائمه علیهم السلام توهین و تحقیر یک مومن به آل البیت وجود ندارد
حقیر می دانم بسیار ارادت دارید اگر اینطور هست که هست خود را انسانی تربیت بفرمایید و بگویید من یک انسان از انسانهای تربیت شده این خاندانم
مگر خود نفرمودند کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا
حال شما شین شده اید و آنرا فریاد می زنید و به این فریاد افتخار میکنید
آقاجان دوستی و مهر و عشق به پاکان آدابی دارد و این خلاف آداب آنست که شما خود را سگ ایشان معرفی کنید حتی من روایتی ندیده ام که حضرات برای نگهبانی سگی نگه داشته باشند همان سگ مخلوق خدا را . این چه حرفهایی است که می زنید ؟

سلام
داستان سگ مرد یهودی
این داستان را شنیدید؟
از منبعش بی خبرم

دانلود

سلام جمیعا. واقعا از نظر تک تک شما محبان آل علی ع در این تاپیک تشکر میکنم و دستتونو میبوسم.
همگی حرفاتونو زدید. حالا از حقیر بعنوان استارتر بشنوید:

من بالاترین موجود آفرینش هستم قبول. اما واقعا دلیل ما بچه هیئتیا از سگ شمردن خودمون در محضر آل علی ع چیست؟ سگ پست ترین موجود آفرینش بنابر حدیث صحیح از امام صادق ع هست. وقتی میخواهی به کسی ارادت نشون بدی باید خودتو تا پست ترین درجه پایین بیاری. منظور ازین که من سگ عباسم این نیست که من میخوام قیامت سگ عباس محشور بشم. منظور اینه که آقا من پست ترین و خوار ترین هستم پیش عباس ع. آیا وقتی یک عالم در شعر خود از می و میکده حرف می آورد باید تکفیرش کنیم بجرم شرب خمر؟ سگ زینب س بودن یعنی خوار بودن در برابر زینب ام المصائب. سگ نشان خواریست و من خوار آل علی ع هستم.

داستانی رو یه شیعه ی عراقی نقل می کند که...
ساکن شهری در عراق بودم که یه سرهنگ بازنشسته سنی ناصبی هر روز منو آزار میداد. یه روز تنها تو کوچه پیدام کردو چاقو کشید رو من که بکشتم اما مردم اومدنو نجاتم دادن. من به نجف پناه بردم و زیر ایوان طلای مولا علی ع بهش گفتم علی جان من دیگه برنمیگردم شهرمون اون سنی منو میکشه... گلایه میکردم. شب نجف خوابیدم امام علی اومد تو خابم گف برگرد شهرتو با اون سنی خوشرفتاری کن روزی که اون سنی در نجف سرهنگ بود. رژه ای داشتند که وقتی نگاه اون سنی به بارگاه من افتاد یه سلام نظامی داد... برگشتم و قضیه رو برای اون سنی تعریف کردم اشک از چشماش سرازیر شد باهم برگشتیم نجف بهم گف قلاده ای آوردم گردنم بنداز و زنجیر رو بدستت بگیرو برو تو حرم... قبول نکردم. قسمم داد. قلادرو انداختم گردنشو چهاردست و پا و اشک ریزان وارد حرم شدیم.

توی شیعه حاضر نیستی بخاطر بخشش تمام گناهات در مقابل قطب عالم کون و مکان کسی که اگر نبود هیچ نبود خضوع کنی؟

عبد آل محمد;340776 نوشت:
ما استفاده می کنیم وقتی می گوییم من سگ حسنیم یعنی امیدوارم که مولا مانند آن سگ لقمه نانی ( یعنی معرفت ) به من بدهند و اين نيز مانند گوسفند گفتن امام - روحی لشسع نعله فداه - یک تشبیه است
این کامل ترین پاسخ به تاپیک بود.

عبد آل محمد;340714 نوشت:

چنان که در تفسیر شریف قمی و کتاب مستطاب کافی و کتاب عزیز تهذیب الاحکام شیخ الطائفه و مصادر بسیاری دیگر که می فرمایند ( از کتاب تهذیب نقل شده است )
دَخَلَ ابْنُ أَبِي سَعِيدٍ الْمُكَارِي عَلَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَا إِخَالُكَ تَقْبَلُ مِنِّي وَ لَسْتَ‏ مِنْ‏ غَنَمِي‏

ابی سعید مکاری (از کسانی که امامت مولا امام رضا - روحی لشسع نعله فداه- را انکار می کرد و قبول نمی نمود) خدمت امام شرفیاب شد و عرض کرد: از مساله از تو می پرسم پس امام - روحی لشسع نعله فداه- فرمود :تو از من قبول نخواهی کرد و تو از گوسفندان من نیستی ...

خجالت نمی کشید که این طرز صحبت کردن رو به امامتون نسبت میدید؟!

تا حرف منطقی هم میزنی سریع میرند از کتب روایت و حدیث میارن که رفتار غیر عقلانی خودشون رو توجیه کنند!!!

کجای قرآن خداوند بندگان را با بی احترامی و بی ادبی خطاب میکنه!!! در تمام قرآن گمراهان به حیوانات تشبیه میشوند نه مومنان!

اهل بلا;340966 نوشت:
ماشاءالله بعضی هنوز فرق حدیث و روایت جعلی و صحیح را نمی دانند!!!

خجالت نمی کشید که این طرز صحبت کردن رو به امامتون نسبت میدید؟!

تا حرف منطقی هم میزنی سریع میرند از کتب روایت و حدیث میارن که رفتار غیر عقلانی خودشون رو توجیه کنند!!!

کجای قرآن خداوند بندگان را با بی احترامی و بی ادبی خطاب میکنه!!! در تمام قرآن گمراهان به حیوانات تشبیه میشوند نه مومنان!


احسنت من با شما موافقم

اهل بلا;340966 نوشت:
خجالت نمی کشید
جناب اهل بلا اگر شما شیعه هستید این طرز برخورد با شیعه آل علی ع نیست اگر هم شیعه نیستید خدا هدایتتان نماید.

دوست گرامی اگر نقدی بر روایت دارید با ذکر منبع آنرا رد کنید و الا بهتان زدن گناه کبیره است علی الخصوص بر احادیث ائمه سلام الله علیهم اجمعین.

من اکلاب الرقیه س;340961 نوشت:

دلیل ما بچه هیئتیا از سگ شمردن خودمون در محضر آل علی ع چیست؟

حیا هم خوب چیزی هست من روحانی یک هیئت مذهبی هستم و هیچک یک از بچه هیئتی ها خودشون رو العیاذبالله سگ اهلبیت نمی دانند و همگی این موضوع را حماقت و گستاخی و نشانه عدم وجود عقل می دانند.
متاسفانه شما هم گستاخی می کنید و این مساله را به بچه هیئتی ها نسبت می دهید.
خدایا کج روان در دین خودت را به راه راست هدایت فرما و به ما زبانی لین جهت هدایت این قوم عنایت کن

من اکلاب الرقیه س;340961 نوشت:
سگ پست ترین موجود آفرینش بنابر حدیث صحیح از امام صادق ع هست. وقتی میخواهی به کسی ارادت نشون بدی باید خودتو تا پست ترین درجه پایین بیاری.

برو بچه جون اول فرق بین پست و خوار را بدون.
من پیشنهاد پست تری برای شما دارم
شما بهتر است بروید بگویید من سرگین اسب امام زمان هستم
با عرض معذرت یا بگو من نجاست اکلاب رقیه هستم
بهتر نیست؟؟؟؟؟؟؟؟
نظرت چیه؟

توجه. رو بهمه ی کسانی که این عمل را متضاد با اسلام میدانند:

این مسئله هم مثل قمه زنی مقدسه و لعن و برائت امروزه مورد هجمه قرار گرفته است در حالی که آیات عظام وحید خراسانی، صافی گلپایگانی(از بزرگترین مراجع حاضر تشیع که هرساله در شهادت حضرت صدیقه طاهره مولا علی و صادق آل محمد ص سلام الله علیهم اجمعین تا حرم حضرت عشق معصومه آل نبی ص پیاده روی میکنند بعنوان یکی از شعائر بزرگ بیادماندنی قم المقدسه ام القری اسلامی تشیع را زنده کرده اند)، سیستانی(طلایه دار تشیع برون مرزی)، حسینی شیرازی(کسی که در دفتر خود مراسم مقدس قمه زنی برپا میکند) و آیت الله میلانی(مرد بزرگ دفاع از تشیع ناب صادقی ع) همه برین باورند که قمه زنی ثواب و قرب، لعن دشمن علی ع تبری واقعی و خضوع در مقابل حضرات ائمه همچون سگ شمردن بپیشگاه حضرتشان اجر بهمراه دارد.

عبدالرحیم;340991 نوشت:
بچه جون
شیعه علی ع ادب دارد

من اکلاب الرقیه س;340993 نوشت:
شیعه علی ع ادب دارد

آفرین
بالاترین نمونه ادب ادب کردن در محضر اهلبیت است

[="Times New Roman"]

عبد آل محمد;340776 نوشت:
ما نیز وقتی می گوییم ما سگ حسنیم منظور این نیست که واقعا سگیم بلکه منظور صفات حسنه ای است که در سگ وجود دارد(مانند وفاداری که می گوییم ما وفادار به دربار آل الله می مانیم ) و متعاقبا یک داستانی نقل میکنم که این تشبیه توجیح شود

آقا امام زین العابدین - روحی فداه - در باغی نشسته بودند و سگی در محضر ایشان بود و آن جناب سفره ای پهن کرده بودند و نان در آن گذاشته بودند و یک لقمه که خودشان تناول می فرمودند یک لقمه به سگ میداند ... الخبر

ما استفاده می کنیم وقتی می گوییم [="red"]من سگ حسنیم یعنی امیدوارم که مولا مانند آن سگ لقمه نانی ( یعنی معرفت ) به من بدهند[/] و [="blue"]اين نيز مانند گوسفند گفتن امام - روحی لشسع نعله فداه - یک تشبیه است[/]

من اکلاب الرقیه س;340962 نوشت:
این کامل ترین پاسخ به تاپیک بود.

سلام علیکم و رحمه الله

تقریرات جناب عبد آل محمد و جناب من الاکلاب الرقیه را کامل خواندم (همچنین دوستان و عزیزان همراه را)
و دیدم جناب من اکلاب الرقیه پاسخ جناب عبد آل محمد را بهترین پاسخ معرفی کردند

سوالاتی از محضر این عزیزان دارم

استفاده از تشبیهاتی که اشاره میفرمائید برای بیان ارادت خود به محضر ائمه علیهم السلام آیا وهن مذهب را در خود دارد یا خیر ندارد.

یعنی شریعت و مذهب از ما نخواسته که سگ پیامبران و اهل البیت باشیم و نفرموده که سگ و گوسفند هستید ولی عده ای[="blue"] با استناد به تشبیهات[/] بیایند بگویند
ما هستیم و آنرا تبلیغ کنند.

آیا این یعنی شیعه و پیرو بودن ؟ در این موارد که ارادت و اطاعتی مشاهده نمیشود
بلکه برعکس وهن آور است برای کسانی که نمیدانند و دست آویز است برای اثبات حقانیت عقاید مخالفین سنت و مذهب حقه.

خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید.

یاحق

دست بعضی مداح ها درد نکنه که واقعا تو این مباحث خیلی فرهنگ سازی کردن.....
من فکر میکنم یکی از ضعف های ما اینه بیشتر مداح ها فقط خوب بلد مداحی بخونن و یه متنی تهیه کنن
خیلی کم هستن اونایی که واقعا مداح باشن و بدونن چی میگن و با ایمان به چیزی که میگن مداحی
کنن.
خلاصه باید یه فرقی بین یه مداح و یه خواننده باشه که تو جامعه ما فقط فرقش شده مداحی موزیک نداره زحمتش با خود مداح هست که ریتم یه اهنگ رو بگیره
البته این حرفا شامل بعضی مداح ها میشه..
تاپیکو دیدم یاد مداحی ها افتادم گفتم یه گریزی هم بزنیم به این مقوله و تشکری هم کنیم از بعضی مداح ها :Gig:

من کلاب الرقیه س;340962 نوشت:
این کامل ترین پاسخ به تاپیک بود.

سلام برادر یا خواهر گرامی

به نظرتون واقعا مشکل ما تو حرف زدن و جملاته ؟
من میتونم بشینم صبح تا شب بگم من عاشق اماما هستم و من خاک پای امامانم و..
ولی ایا این حرفا این جملات چیو عوض میکنه اماما نیاز به این حرفا دارن

به نظرم به جای این که این چیزا بشه سوال ذهنمون بشینم روی اعمالمون کار کنیم
یه نگاه به رفتارمون میکنیم میبینیم چه چیزایی رو ادعا میکنیمم و بعد تو عمل کو وفاداری. عشق به ائمه!!!
اول از همه خودمو میگم بشینم اعمال و رفتارمو درست کنم حتی یه رفتار اشتباهمو و خودمو نزدیک به ائمه کنم
خیلی باارزش تر ازین چیزاست
واقعا یه چیزایی رو خودمون خوب تشخیص میدیم میدونم اماما خدا چی ازمون میخوان سخت نیست تشخیصش....
متاسفانه افراط و تفریط رو همه جا میتونیم ببینم حتی تو دین بعضیام میخان نشون بدن خیلی شیعه دواتیشه هستن یا خیلی عاشق اماما دنبال الفاظ اینطوری میگردن به جای اینکه با رفتاراشون نشون بدن... دقیقا شبیه وضع الان مملکتکمون و رفتارای مسئولین با رهبری

تو حرف همه ما مطیع رهبری ما پیرو خط امام و رهبریم همه کاندیدا شعارشون اینه ولی تو عمل .....رهبر الان نیاز به حرف مسئولین داره که بگن ما مطیع توایم یا انتظار عمل !؟

در کل به نظرم این حرفارو بریز دور از ذهنت و سعی کنیم به اون چیزی که اماما و پیامبر ازمون خواستن نزدیک شیم...
یاعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند تمام محبین امیرالمومنین را سلامت بدارد

دوستان توجه کنید ما در آخر الزمان باید چشم در چشم روایات بیندازیم و در مقابل امام زمان - روحی فداه- تسلیم محض باشیم که غیر از این باشد ما پیرو هوای نفسیم

اما در این رابطه

من نمی خواستم بگویم که در هیئت ها و تکایا وقتی اشعاری خوانده میشود که به این صورت است قبول دارم اما میخواستم اصل این قضیه را ثابت کنم

ولی دوست عزیز من کلاب الرقیه س توجه داشته باشد که خدا شما را حفظ کند و همراه امام زمان باشی اگر میخواهی که واقعا به دستورات امام زمان - روحی فداه - عمل کنی باید به سراغ روایات بروی وقتی میروی می بینی که امام در بسیاری از جاها فرمودند - کونو لنا زینا و لا تکونوا شینا- برای ما زینت باشید و نه مایه خواری و زشتی ما پس ما وظیفه داریم به این روایت عمل کنیم و این حرف در بین جوامع عامه و غیره غیر قابل درک است و نمی توانند این مسائل را تحلیل کنند پس اگر این کار باعث شود که خدشه به مکتب تشیع بخورد بهیچ عنوان طبق روایات این کار ها درست نیست حتی اگر اصل و ریشه داشته باشد و در باطن درست باشد

خداوند شما و مارا متمسک به اهل بیت و قرآن قرار دهد

عبد آل محمد;340714 نوشت:
چنان که در تفسیر شریف قمی و کتاب مستطاب کافی و کتاب عزیز تهذیب الاحکام شیخ الطائفه و مصادر بسیاری دیگر که می فرمایند ( از کتاب تهذیب نقل شده است ) دَخَلَ ابْنُ أَبِي سَعِيدٍ الْمُكَارِي عَلَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَا إِخَالُكَ تَقْبَلُ مِنِّي وَ لَسْتَ‏ مِنْ‏ غَنَمِي‏ من به طور خلاصه ترجمه می کنم ابی سعید مکاری (از کسانی که امامت مولا امام رضا - روحی لشسع نعله فداه- را انکار می کرد و قبول نمی نمود) خدمت امام شرفیاب شد و عرض کرد: از مساله از تو می پرسم پس امام - روحی لشسع نعله فداه- فرمود :تو از من قبول نخواهی کرد و تو از گوسفندان من نیستی ...که روایات دیگری دارند که در آنجا شیعیان را تشبیه به گوسفندان نمودند. پس این تشبیهات هست و این روایات غیر قابل انکار است . پس این تشبیهات هست

باسلام خدمت همه دوستان عزیز
کاش قبل از این که حدیث رو ترجمه کنیم، یک سری به کتاب لغت و کتب ترجمه شده روایت می زدیم.
«غنم» در لغت به معنای جماعت، شیعه و پیرو است، لذا معنای حدیث این می شود: تو از شیعیان و پیروان من نیستی.
ببینید یک ترجمه غلط، چگونه سیر بحث را به بیراهه کشاند و موجب برداشتهای غلط و بافتنها و بریدنها و دوختنها شد.!

عبد آل محمد;340776 نوشت:
ما نیز وقتی می گوییم ما سگ حسنیم منظور این نیست که واقعا سگیم بلکه منظور صفات حسنه ای است که در سگ وجود دارد(مانند وفاداری که می گوییم ما وفادار به دربار آل الله می مانیم ) و متعاقبا یک داستانی نقل میکنم که این تشبیه توجیح شود آقا امام زین العابدین - روحی فداه - در باغی نشسته بودند و سگی در محضر ایشان بود و آن جناب سفره ای پهن کرده بودند و نان در آن گذاشته بودند و یک لقمه که خودشان تناول می فرمودند یک لقمه به سگ میداند ... الخبر ما استفاده می کنیم وقتی می گوییم من سگ حسنیم یعنی امیدوارم که مولا مانند آن سگ لقمه نانی ( یعنی معرفت ) به من بدهند و اين نيز مانند گوسفند گفتن امام - روحی لشسع نعله فداه - یک تشبیه است

خیلی از حیوانات صفات حسنه دارند، آیا ما می توانیم برای هر حیوانی که صفتی دارد، تشبیهی برای انسان درست کنیم؟!
هر حیوانی جنبه های منفی دارد، و ممکن است صفات مثبتی هم داشه باشد، باید دید در اذهان مردم، کدام غالب است، در آن صورت ما مجازیم که این تشبیه را به کار ببریم.
معمولا وقتی به کسی می گویند تو سگ هستی، همه یاد پاچه گیری و پارس کردن می افتند، همانطور که خداوند هم در قرآن چنین تشبیهی را برای سگ زده است
فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون‏.(اعراف، آیه 176)

مثل او مانند سگ است، اگر او را تعقیب کنی یا به حال خود واگذاری، پارس می کند، این مثل قومی است که آیات ما را تکذیب کردند...

یا وقتی سخن از الاغ می شود، همه یاد حماقت و بی خردی می افتند نه یاد زحمت و باربری و در خدمت بودن. آیا کسی میگوید: ای امام حسین، من الاغتم؟! یعنی منظورم این است که در خدمت شما هستم؟ همه از این جمله به یاد حماقت و کودنی می افتند.
اما بعضی از حیوانات هر چند صفات منفی دارند، اما صفات مثبت آنها در مثال زدن غالب است، در اینصورت مثال زدن به آنها ذهن را منحرف به صفات منفیشان نمی کند، مثل شیر.
شیر هم صفت مثبت دارد، یعنی شجاعت، هم صفت منفی داردو آن این که در بین حیوانات، شیر، دهانش بسیار بدبو و متعفن است. حال اگر کسی بگوید من شیر هستم، همه شجاعت را می فهمند و شجاعت به ذهنشان خطور می کند، هیچ کس به این فکر نمی افتد که یعنی او دهنش بدبو است.
خلاصه این که در مثالها و تشبیهات باید دقت کرد که چه صفتی در آن موجود، غالب است و تا ذهن به چیز بدی انصراف پیدا نکند.
در قرآن و روایات، هر جا تشبیه به سگ شده، منظور خوبی نداشته اند و هیچگاه اهل بیت، دوستانشان را به سگ مثال نزدند، نگفته اند فلانی مثل سگ می ماند خیلی انسان باوفایی است، اما به مثال به شیر این انصراف را ندارد.
همچین در سیره هیچ یک از علمای و بزرگان دین، دیده نشده که خود را سگ اهل بیت بخوانند، اگر هم کسی گفته، زیبا به نظر نمی رسد.
اما در بیت بعضی از هیئتی ها، دیده شده، که البته اینها الگو و حجت ما نیستند.

این داستانی را هم که ذکر فرمودید(حکایت امام سجاد و نان دادن به سگ)، چه ربطی به سگ بودن یا نبودن ما دارد؟! این داستان می خواهد بحث اکرام به مخلوقات الهی را برساند.
اگر این طور باشد، فردا یک کسی پیدا می شود می گوید، آقا من خر شما هستم، چون بالاخره ائمه به الاغشان هم غذا می دادند، یعنی آقا به من هم الاغتم یه تیکه نانی به من بده.
من کلاب الرقیه س;340961 نوشت:
داستانی رو یه شیعه ی عراقی نقل می کند که... ساکن شهری در عراق بودم که یه سرهنگ بازنشسته سنی ناصبی هر روز منو آزار میداد. یه روز تنها تو کوچه پیدام کردو چاقو کشید رو من که بکشتم اما مردم اومدنو نجاتم دادن. من به نجف پناه بردم و زیر ایوان طلای مولا علی ع بهش گفتم علی جان من دیگه برنمیگردم شهرمون اون سنی منو میکشه... گلایه میکردم. شب نجف خوابیدم امام علی اومد تو خابم گف برگرد شهرتو با اون سنی خوشرفتاری کن روزی که اون سنی در نجف سرهنگ بود. رژه ای داشتند که وقتی نگاه اون سنی به بارگاه من افتاد یه سلام نظامی داد... برگشتم و قضیه رو برای اون سنی تعریف کردم اشک از چشماش سرازیر شد باهم برگشتیم نجف بهم گف قلاده ای آوردم گردنم بنداز و زنجیر رو بدستت بگیرو برو تو حرم... قبول نکردم. قسمم داد. قلادرو انداختم گردنشو چهاردست و پا و اشک ریزان وارد حرم شدیم. توی شیعه حاضر نیستی بخاطر بخشش تمام گناهات در مقابل قطب عالم کون و مکان کسی که اگر نبود هیچ نبود خضوع کنی؟

بر فرض که این داستان درست و واقعی باشد که ان شاء الله همینطور است، آیا این حرکات و سکنات، باعث می شود ما قلاده بیندازیم تا مولا ما را بخرد
آقاجان این چه حرفهایی است که بعضی ها می زنند!
این چه برداشتی که بعضی ها می کنند!
چون اون سنی، خودش رو سگ خطاب کرد، پس ما هم برای این که مولایمان به ما نظری بیندازد، سگ بشویم؟!
چرا نگاه به علمایمان نکنیم، ببینیم، آنها چطور در مقابل اهل بیت ظاهر می شدند، تا خودمان را شبیه آنها کنیم، چرا به یک سنی که شیعه شده، نگاه بکنیم و قلاده بیندازیم؟!

ا[="blue"][="times new roman"]ین چه خفت و خواری است که ما بر خود روا میداریم ایا این خواست ائمه معصومین است برادر سگ اگر با وفاست نجس هم هست ایا حاظری قبول کنی هرکس به تو دست زد برود دستش را اب بکشد ![/][/]

من کلاب الرقیه س;339596 نوشت:
نظر شما چیست؟ سگ آل رسول ص بودن گناه است یا رضوان الهی را در پیش دارد؟

سلام
دین اسلام را دین جامعی می شناسیم
یکی از قطعیترین ویژگیهای یک دین جامع فرهنگ شاخص و ادبیات مشخص است
اگر ادبیات خاص دینی را از آن دین بگیرید در تحقق اهدافش با مشکل روبرو خواهد شد
چون الفاظ و عبارات تداعی گر نوع روابط و فضای فکری خاصی است که خدای تعالی اراده فرموده در آن فضا امت تربیت شود
در امت اسلام برترین حقیقت هستی خدای تعالی است و شریف ترین خلق مومنان
ببینیم بین خدای بی نظیر و بی شبیه و مومنانش چه رابطه ای است و تحت چه عنوانی ازآن یاد شده است
در ادبیات قرآن کریم رابطه بین خدا و مومن رابطه مولا و عبد است . این تعبیر حاکی از حقایق بسیاری است که بین خدا و خلق وجود دارد در عین حال توهین و تحقیری در آن نیست . حتی خدای کریم اغلب ، بندگان مومنان را نه با تعبیر بندگان بلکه با تعبیر مومنان ( یا ایها الذین آمنوا ) یاد می کند .
بین خلق با خلق هر رابطه ای باشد دیگر نازلتر از این نخواهد بود لذا در صورت وجود مجوز شرعی ، بین دو فرد از افراد اهل ایمان نهایتا می تواند رابطه عبد و مولا باشد و دیگر نباید از آن تعدی کرد و این رابطه را به رابطه ای توهین آمیز تبدیل نمود
فراموش نکنیم که دین برای من تنها نیست تا آنچه که ذوقم کشید به اشائه اش بپردازم بلکه دین برای عموم است
حال بفرمایید چه تعداد از انسانها دوست دارند رابطه شان با صاحبان بزرگواری و کرامت یعنی خاندان رسول ص رابطه ای معنون به عنوان سگ و صاحب سگ باشد
حتی اگر قرار باشد عناوینی مثل سگ تداعی کننده صفات خوب باشد این عنوان نه مشروع و نه اخلاقی است و مطمئنا رضایت آل رسول ص را که در نهایت درجه عیودیت خدای تعالی هستند و برای خود هیچ جز فقر در درگاه او قائل نیستند نیز در بر ندارد
متاسفانه تعبیر عناوینی مثل سلطان و شاه و امثال اینها که در فرهنگ شاه زده قرون متمادی مسلمین رسوخ کرده به عبدالله الصالحین یعنی ائمه ع تسری داده شده و به غلط نتایج نادرستی از آنها گرفته می شود نعوذ بالله کانه ایشان همان جبابره ای اند که در توهین و تحقیر رعایای خود لذتی دارند
هرگز چنین نیست
این تخیلات حکم اندیشه و تمایل باطنی سست بنیادی است که در صدد جبران خطاها و نافرمانیهای مکرر در سایه عناوین تحقیر آمیز برای صاحب آن است
این فرهنگی است که انسانها را به بی مقداری سوق داده و عناوین و الفاظ پوچ را جایگزین تبعیت کریمانه قرارمی دهد
از امام سجاد علیه السلام نقل است که :
از شر کسی که برای خود ارزشی قائل نیست در امان مباش

والله الموفق المعین

فتا 1;341067 نوشت:
این چه خفت و خواری است که ما بر خود روا میداریم ایا این خواست ائمه معصومین است برادر سگ اگر با وفاست نجس هم هست ایا حاظری قبول کنی هرکس به تو دست زد برود دستش را اب بکشد !

بیش از 1400 سال از بعثت پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) می گذرد ، پس از پیامبر ائمه معصومین (ع) برای هدایت ما رنج و زحمت بسیاری تحمل نمودند ولی آیا با گذشت این همه سال ، شنیدیم که حتی برای یکبار هم که شده کسی ادعا کند معصوم پانزدهم هم وجود دارد ،آنهایی که در شهر نزول قرآن بر تخت سلطنت نشسته اند و افتخار خادمین شریفین رو دارند چرا فقط و فقط به کشتار مسلمانان فکر می کنند ، آیا شنیده ایم یک یهودی، یا یک کافر و غیر مسلمان به دست مسلمانان کشته شود ، در روز چند عملیات انتحاری در مساجد و محلات مسلمان نشین روی می دهد آیا با این همه جنایت ، مسند نشینان آل سعود ارزش سگ در خانه اهل بیت را دارند ؟ دعا کنیم به اندازه نیم نگاهی که علی(ع) به حیواناتی همچون سگ می انداخت به ما بیچارگان هم بیندازد . ای وای بر ما وای برما که یک روحانی (مولوی) که ادعای دیانت و پیشنمازی و حافظ قرآن را می کند با کمال بی شرمی و وقاهت دست در دست صهیونیستها گذاشته و مسلمانان را قتل عام می کند .

من کلاب الرقیه س;340961 نوشت:
داستانی رو یه شیعه ی عراقی نقل می کند که... ساکن شهری در عراق بودم که یه سرهنگ بازنشسته سنی ناصبی هر روز منو آزار میداد. یه روز تنها تو کوچه پیدام کردو چاقو کشید رو من که بکشتم اما مردم اومدنو نجاتم دادن. من به نجف پناه بردم و زیر ایوان طلای مولا علی ع بهش گفتم علی جان من دیگه برنمیگردم شهرمون اون سنی منو میکشه... گلایه میکردم. شب نجف خوابیدم امام علی اومد تو خابم گف برگرد شهرتو با اون سنی خوشرفتاری کن روزی که اون سنی در نجف سرهنگ بود. رژه ای داشتند که وقتی نگاه اون سنی به بارگاه من افتاد یه سلام نظامی داد... برگشتم و قضیه رو برای اون سنی تعریف کردم اشک از چشماش سرازیر شد باهم برگشتیم نجف بهم گف قلاده ای آوردم گردنم بنداز و زنجیر رو بدستت بگیرو برو تو حرم... قبول نکردم. قسمم داد. قلادرو انداختم گردنشو چهاردست و پا و اشک ریزان وارد حرم شدیم.

سلام
1- تعابیر اهل معرفت تماما قرآنی است مثلا همین تعبیر شراب در قرآن هست تعبیر پیاله هست(شرابا طهورا،کاسا دهاقا) شما هم از تعابیر قرآن و سنت استفاده کنید اشکالی ندارد
2- چه کسی گفته یک عمل ذوقی فلان فرد در فلان شهر مجوز شرعی و اخلاقی برای من و شما در سگ نامیدن و سگ دانستن برای اهل بیت ع است ؟
3- چرا داستان حسین ترک را نمی آورید تا بدان برای سگ بودن استدلال کنید ؟ اما همه می دانند اینها هیچ کدام پایه محکمی برای این کار نیست
والله الموفق

بصیر;341065 نوشت:

باسلام خدمت همه دوستان عزیز
کاش قبل از این که حدیث رو ترجمه کنیم، یک سری به کتاب لغت و کتب ترجمه شده روایت می زدیم. «غنم» در لغت به معنای جماعت، شیعه و پیرو است، لذا معنای حدیث این می شود: تو از شیعیان و پیروان من نیستی.

30 - كش: حمدويه، عن الحسن بن موسى، عن علي بن عمر الزيات، عن ابن أبي سعيد المكاري قال: دخل على الرضا عليه السلام فقال له: فتحت بابك للناس ؟ وقعدت تفتيهم ؟ ولم يكن أبوك يفعل هذا، قال: فقال: ليس علي من هارون بأس فقال له: أطفأ الله نور قلبك وأدخل الفقر بيتك ويلك أما علمت أن الله تعالى أوحى إلى مريم أن في بطنك نبيا فولدت مريم عيسى، فمريم من عيسى وعيسى من مريم وأنا من أبي وأبي مني قال فقال له: أسألك عن مسألة فقال له: ما إخالك تسمع مني ولست من غنمي، سل فقال له: رجل حضرته الوفاة فقال: ما ملكته قديما فهو حر وما لم يملكه بقديم فليس بحر قال: ويلك أما تقرأ هذه الآية " والقمر قدرناه منازل حتى عاد كالعرجون القديم " (1) فما ملك قبل الستة الاشهر فهو قديم، وما ملك بعد الستة الاشهر فليس بقديم، قال: فقال: فخرج من عنده قال فنزل به من الفقر والبلاء ما الله بن عليم (2).
بيان: ما إخالك أي ما أظنك من قولهم خلته كذا. ولست من غنمي أي ممن يقول بامامتي فان الامام كالراعي لشيعته. بحار الانوار جز 48 -271

باسلام

اولا که بنده عربیم ضعیف هست و وقتی غنمی رو دیدم یاد آیه وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي افتادم پس معنی این هم گفتم میشه گوسفند!

ثانیا بنده در دو لغت نامه آنلاین که در لینکهای زیر موجود است گشتم اما معنیی که شما از غنم فرمودید در آنها ندیدم !

معنی غنم در لغتنامه عربی 1

معنی غنم در لغتنامه عربی 2

ثالثا اگر بقول بعضی تشبیه هم باشد چطور امکان دارد ائمه ما در زبان عامیانه از تشبیه به گوسفند استفاده کنند!

اهل بلا;341098 نوشت:
ثالثا اگر بقول بعضی تشبیه هم باشد چطور امکان دارد ائمه ما در زبان عامیانه از تشبیه به گوسفند استفاده کنند!

سلام
کسی که از داستان روایت و حدیث خبر دارد می داند که نباید روی لفظ خاصی تاکید کرد چه اینکه روایات عمدتا نقل به معنا هستند و ما روایت متواتر لفظی خیلی خیلی کم داریم به عبارت ساده تر نمی توان قسم خورد لفظ غنمی از میان دو لب مبارک امام خارج شده است هرچند آن مفهوم کلی مد نظر قابل تکیه هست مثلا در روایات داریم کلکم راع و راعی یعنی چوپان ( معنای متبادرش این است ) پس یعنی همه ما چوپانیم ؟ نه بلکه منظور این است که همه شما مسوولید یا رعیت یعنی گله یعنی رمه خوب یعنی مردم گله گوسفندند؟ خیر . لذا بر این اساس نمی شود به مردم گفت ای گله مردم یا به افراد نمی توان گفت ای چوپانها . نسبت این موارد با مواردی که بر عزت و کرامت مومنین و مسلمین تکیه دارد نسبت متشابه و محکم است و باید متشابه را به محکم ارجاع داد.
والله الموفق

نقل قول:
قاموس قرآن، ج‏5، ص: 123
غنم:
(بر وزن فلس و قفل) و غنيمت هم بمعنى غنيمت جنگ است و هم بمعنى هر فايده. و معنى اول از مصاديق معناى دوم است پس آن يك معنى بيشتر ندارد و آن هر فايده است اينك اقوال بزرگان در معنى آن:
راغب گويد: غنم (بر وزن قفل) در اصل دست يافتن بگوسفند است سپس در هر دست يافته بكار رفته خواه از دشمن باشد يا غير آن.
قاموس آنرا فيى‏ء و رسيدن بشى‏ء بدون مشقت گفته است ظاهرا مرادش از «فيى‏ء» غنيمت است گر چه فيى‏ء غنائم بعد از جنگ است. در اقرب الموارد آمده: غنيمت آنست كه از محاربين در حال جنگ گرفته شود و هر شى‏ء بدست آمده غنم، مغنم و غنيمت ناميده ميشود.
طبرسى رحمه اللّه در ذيل آيه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ ... در بيان «اللغة» آنرا غنيمت جنگى گفته در ذيل «المعنى» فرموده: در عرف لغت بهر فائده غنم و غنيمت گفته ميشود.
در المنار ذيل آيه فوق گفته: غنم، مغنم و غنيمت در لغت چيزيست كه بدست آنسان بى‏مشقّت آيد چنانكه قاموس گفته. سپس بقيد «مشقّت» اشكال كرده كه در موارد غنيمت صادق نيست و بعد گفته: متبادر از استعمال اين است كه غنيمت و غنم آنچيزى است كه انسان بدست مياورد بى‏آنكه مالى و غيره درباره آن بذل كند.
خلاصه آنكه: غنيمت در اصل بمعنى كلّ فائده است. و ظهور فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ نساء: 94. در كلّ فائده است چنانكه طبرسى آنرا فواضل نعمتها و رزق گفته است. ايضا در المنار رزق و فواضل نعمت گفته است. وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ ...
انفال: 41. بدانيد آنچه فائده برده‏ايد از چيزى، پنج يك آن براى خدا و رسول و قريب رسول (امام كه ذى القربى مفرد است) و يتيمان و مسكينان و ابن سبيل است، اگر بخدا و بآنچه روز فرقان (روز بدر) و روزيكه دو گروه مسلمان و مشرك با هم ملاقات كردند، ايمان داريد.
ظهور آيه ميرساند كه خمس يك حكم تشريعى ابدى است در هر فائده كه بانسان ميرسد خواه بوسيله جنگ باشد يا غير آن و اينكه مورد نزول آيه غنائم جنگى است مخصّص آن نميتواند باشد بلكه مورد سبب نزول حكم كلّى است كه مورد يكى از مصاديق آنست. لذا ائمّه اهل بيت عليهم السلام آنرا كل فائده فرموده و فوائد هفتگانه را: غنائم جنگى، ارباح مكاسب، زمينيكه ذمّى از مسلمان خريده، معدن، گنج، مال مختلط بحرام و آنچه با غواصى بدست آيد، از آن شمرده‏اند شيخ عليه الرحمة در استبصار باب وجوب الخمس از امام صادق عليه السّلام نقل كرده كه راوى از آيه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ امام فرمود: هى و اللّه الافادة يوما بيوم ...» اين روايت در كافى نيز نقل شده است و در كافى از سماعة نقل شده كه از ابو الحسن عليه السّلام (امام كاظم) سؤال كردم از خمس فرمود: «فى كلّ ما افاد النّاس من قليل او كثير».
بقيه سخن در «خمس» ديده شود.
(مغانم): جمع مغنم بمعنى غنيمت است وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها ...
فتح: 19. مغانم چهار بار در قرآن مجيد آمده است: نساء: 94، فتح:
15، 19، 20. ظاهرا جز آيه نساء همه درباره غنائم جنگى‏اند.
غنم:
(بر وزن فرس) گوسفند.
وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما ... انعام: 146. و از گاو و گوسفند بر يهود پيه آنها را حرام كرديم هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى‏ غَنَمِي طه: 18. آن عصاى من است، بر آن تكيه ميكنم، با آن برگها را براى گوسفندانم تكان ميدهم، اين لفظ شامل مطلق گوسفند و بز است و از خود مفرد ندارد، واحد آن شاة است.

[="blue"]
بله غنم معنی گوسفند هم میدهد منتهی بر مجاز اصل معنی غنیمت است یعنی انچه بدست میاید به لطف پروردگار [/]


با سلام

باتوجه به دستور ائمه عليهم السلام مبني بر تكلم با مردم بقدر عقولشان واينكه قول سديد از تشابه واشتباه خاليست پس بهتر است اين قبيل كلمات شبهه ناك استفاده نشود مخصوصا در زمان فعلي كه وهن مذهب تحت الشعاع است .

اما شكي نيست كه اولين لقب در اين باب به حضرت حمزه سيد الشهداء بنام اسدالله داده شد وبعد از آن هم اسد الله الغالب به امير المومنين (ع) بوسيله معصومين داده شده است ومنظور شير خدا كنايه از شجاعت ودلاوري حضرتش است نه حيوان ! و شكي نسيت كه منظور گويندگان سگ حسين و ... كنايه از وفاداري اين حيوان است و در اخبار هم از صفات حميده سگ سخن رفته است هرچند كه در اخبار ديگر به انجس حيوانات هم موصوف است .

خیر البریه;341117 نوشت:
منظور گويندگان سگ حسين و ... كنايه از وفاداري اين حيوان است

سلام
توصیف حضرت حمزه و مولا علی ع به اسدالله
اولا برای امری ثابت بوده است
ثانیا خودتوصیفی نبوده است
حال اگر کسی چند روز به مجلس اهل بیت ع رفت و دلش بند شد
اخلاقا حق دارد خود را با این عنوان وفادار به اهلبیت توصیف نماید ؟ در حالی که
وفاداری به اهل بیت ع خیلی گسترده از ریختن چند اشک و خیلی طولانی تر از خدمتی چند روزه است
از سوی دیگر شائبه خودپسندی ندارد؟ همانطور که همین جناب من اکلاب الرقیه ع مدعی است نوکر حضرت رقیه دستگیر عالمیان در محشر است ؟
ما هیچ شکی نداریم که آقایانی که خود را به این نام می نامند در صدد بیان یک رابطه بین حقیقتی شریف و موجودی لئیم اند
و این در فرهنگ دینی و اسلامی و بلکه شیعی نه سابقه دارد و نه مجوز عقلی و شرعی بخصوص که در روایات به شدت از اینکه مومن خود را ذلیل نماید منع شده است
این قضیه یادآورفعل اهل غلو است که هرچه منع می شدند یک بهانه می تراشیدند
والله الموفق

بصیر;341065 نوشت:

باسلام خدمت همه دوستان عزیز
کاش قبل از این که حدیث رو ترجمه کنیم، یک سری به کتاب لغت و کتب ترجمه شده روایت می زدیم.
«غنم» در لغت به معنای جماعت، شیعه و پیرو است، لذا معنای حدیث این می شود: تو از شیعیان و پیروان من نیستی.
ببینید یک ترجمه غلط، چگونه سیر بحث را به بیراهه کشاند و موجب برداشتهای غلط و بافتنها و بریدنها و دوختنها شد.!

السلام علیکم و رحمت الله

خداوند شما و ما را از متمسکین به قرآن و عترت قرار دهد

آقای بصیر انشاء الله که از اصحاب امام زمان باشید ولی این منظور را از کجا متوجه شدید؟ و منظور امام را تحلیل کردید ؟ که منظور جماعت شیعه است ؟؟

سلام علیکم

حجت الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد :
گدایی کن امشب تا بهت بدن ؛ سلطنت بهت میدن ، عزت بهت میدن
هرکی درِ این خونه پارس کنه سگ آبرومندی میشه مردم ؛ و آستان خوبیـــــست
نگی این حرفا چیه ها ...
آیت الله العظمی وحید خراسانی سلمه الله که مرجعیست که ما دلیل داریم امام زمان 100% از او راضیــست میفرماید : عرض ادب ما به ساحت مقدس حجت بن الحسن تبسبس کلبیــست به در خانه ی صاحبش
تبسبس کلب رو دیدی ؟ این صورتش رو میاره جلوی صاحبش به خاک میماله ، دمش هم تکون میده ؛ اینو بهش میگن تبسبس
و بعد این مرجع ولی شناسی که شناخته یه قدری آقا و اربابش رو میگه : استغفار میکنم از این تعبیر " وحید کجا و سگی اون آستان کجا "
بعد یه بچه طلبه ای که خونده ضَرَبَ ضَرَبا ضَرَبوا میگه این حرفا چیه آقا میگی ما سگ استان او هستیم
اون کسی که ریشش رو در خانه ی حضرت سپید کرده و مرجع تقلیده میگه استغفار میکنم که خودم رو تشبیه کردم به سگی او ... یعنی من کجا و سگی او کجا
بعد این که هیچی سرش نمیشه میگه این حرفا چیه شما میزنید مقام سگ چیه ما رو تشبیه به سگ میکنی
برو چیز بفهم

سایت منبع برای دانلود فایل

الـــعبد;341186 نوشت:
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد : گدایی کن امشب تا بهت بدن ؛ سلطنت بهت میدن ، عزت بهت میدن هرکی درِ این خونه پارس کنه سگ آبرومندی میشه مردم ؛ و آستان خوبیـــــست نگی این حرفا چیه ها ... آیت الله العظمی وحید خراسانی سلمه الله که مرجعیست که ما دلیل داریم امام زمان 100% از او راضیــست میفرماید : عرض ادب ما به ساحت مقدس حجت بن الحسن تبسبس کلبیــست به در خانه ی صاحبش تبسبس کلب رو دیدی ؟ این صورتش رو میاره جلوی صاحبش به خاک میماله ، دمش هم تکون میده ؛ اینو بهش میگن تبسبس و بعد این مرجع ولی شناسی که شناخته یه قدری آقا و اربابش رو میگه : استغفار میکنم از این تعبیر " وحید کجا و سگی اون آستان کجا " بعد یه بچه طلبه ای که خونده ضَرَبَ ضَرَبا ضَرَبوا میگه این حرفا چیه آقا میگی ما سگ استان او هستیم اون کسی که ریشش رو در خانه ی حضرت سپید کرده و مرجع تقلیده میگه استغفار میکنم که خودم رو تشبیه کردم به سگی او ... یعنی من کجا و سگی او کجا بعد این که هیچی سرش نمیشه میگه این حرفا چیه شما میزنید مقام سگ چیه ما رو تشبیه به سگ میکنی برو چیز بفهم

سلام
یک وقت بحث نسبت سنجی است که امام زمان کیست و ما کیستیم ؟ در مقام بحث نظری یا خلوت شخصی که میشود قصه قطره و دریا بلکه بالاتر از آن
اما یک وقت است که ما می خواهیم در فضای فرهنگی جامعه ای باز از رابطه ولی خدا با بشر و اهل ایمان صحبت کنیم آنوقت حساب حساب دیگری است
فکر می کنم اخوی شما خلط مبحث می فرمایید
این دو حرف است در دو مقام
فرموده اند : هرکه حفظ مراتب نکند زندیق است
من میخواهم ببینم شما این حرف را به چند نفر از این هفت میلیارد نفر آدم مصلحت می دانید بزنید؟
مساله عقلا روشن است
والله الموفق

دوستان

ما باید به روایات و احادیث عمل کنیم

پس وقتی امام که جانم فدای خاک پایش می فرماید که کاری نکنید تا ما را شرمنده کنید و باب طعن را بر ما بگشایید

می بینیم که گفتن این الفاظ باعث باز شدن باب طعنه به اهل بیت است

پس حتی اگر اصلش صحیح باشد نباید گفته شود. و السلام

عبد آل محمد;341194 نوشت:
دوستان ما باید به روایات و احادیث عمل کنیم پس وقتی امام که جانم فدای خاک پایش می فرماید که کاری نکنید تا ما را شرمنده کنید و باب طعن را بر ما بگشایید می بینیم که گفتن این الفاظ باعث باز شدن باب طعنه به اهل بیت است پس حتی اگر اصلش صحیح باشد نباید گفته شود. و السلام

آفرین
حرف حساب است این
خدای متعال در قرآن به کافران بد می گوید اما مومنان را از بد گفتن به کافران منع می کند
یا ایها الذین آمنوا لا تسبواالذین کفروا فیسبوالله عدوا بغیر علم
خوب حال کسی می تواند بد گفتن خدا در قرآن را در مقابل این آیه قرار دهد ؟
خوب معلوم است
وقتی فرمودند مارا بد نکنید یعنی این حرفها را نزنید
حالا شما در علم غور کردید یا در جان فرو رفتید و حقایق عظیمی از حجت الهی فهمیدید
چه دلیلی دارد آن نسبت را با این عنوان شنیع که موجب طعن و دشمنی و گاهی سب می شود مطرح کنیم
مگر قحط لغت است ؟
مگر انبیاء و رسولان نسبت خود را با خدای اکبر اعظم و اجل با تمام وجود ندیدند و نچشیدند ؟
پس چرا در یک مناجاتشان خبری از این حرفها نیست
چرا اینقدر خاضعانه و مودبانه حرف می زنند
مگر مناجات ائمه ع خود نمونه دیگری از این حقیقت نیست
پس تبعیت چیست ؟ فقط یک اسم است ؟
والله الموفق

[="darkgreen"]هوالعالم

از نظر من
همه ی خواسته ی یک سرور یا یک آقا

اینه که ما آقا باشیم

حالا گاها بعضی از ما در کلام و به اسم تعارف یه چیزایی به خودمون نسبت میدیم
با اینکه نیت عرض ادب و حقارت در برابر نام امامان و پیامبران هست و از روی دلپاکیه ماست .

ولی ممکنه ازش برداشت منفی بشه باید توجه کنیم که همه از نظر فکری در یک سطح نیستند .

امام حسین در راه مخالفت با ذلیل پسندی و ذلیل پروری آزاده ای جاوید شدند .

فقط آقا باشیم .[/]

اولا سلام دوما تشکر از کاربر العبد با ذکر حرف نورانی حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی مدظله الشریف که آب پاکی را بر دست کسانی که میخواهند با فلسفه دین را خراب کنند ریخت.

اما یه چیز که کاربر عبد آل محمد ص بدان توجه نمود:
کاری نکنیم که موجب وهن مذهب گردد. این دقیقا گفتار مرجع عالیقدر من حقیر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله الوارف هست.

خیر البریه;341117 نوشت:
با سلام باتوجه به دستور ائمه عليهم السلام مبني بر تكلم با مردم بقدر عقولشان واينكه قول سديد از تشابه واشتباه خاليست پس بهتر است اين قبيل كلمات شبهه ناك استفاده نشود مخصوصا در زمان فعلي كه وهن مذهب تحت الشعاع است . اما شكي نيست كه اولين لقب در اين باب به حضرت حمزه سيد الشهداء بنام اسدالله داده شد وبعد از آن هم اسد الله الغالب به امير المومنين (ع) بوسيله معصومين داده شده است ومنظور شير خدا كنايه از شجاعت ودلاوري حضرتش است نه حيوان ! و شكي نسيت كه منظور گويندگان سگ حسين و ... كنايه از وفاداري اين حيوان است و در اخبار هم از صفات حميده سگ سخن رفته است هرچند كه در اخبار ديگر به انجس حيوانات هم موصوف است .
به نظر حقیر این پست این کاربر ارجمند هم بسیار شیوا و هم راستا با عقیده ی حقیر است. نظر دیگر کاربران چیست؟

[="times new roman"]

خیر البریه;341117 نوشت:
اما شكي نيست كه اولين لقب در اين باب به حضرت حمزه سيد الشهداء بنام اسدالله داده شد وبعد از آن هم اسد الله الغالب به امير المومنين (ع) بوسيله معصومين داده شده است ومنظور شير خدا كنايه از شجاعت ودلاوري حضرتش است نه حيوان ! و شكي نسيت كه منظور گويندگان سگ حسين و ... كنايه از وفاداري اين حيوان است و در اخبار هم از صفات حميده سگ سخن رفته است هرچند كه در اخبار ديگر به انجس حيوانات هم موصوف است

من کلاب الرقیه س;341291 نوشت:

به نظر حقیر این پست این کاربر ارجمند هم بسیار شیوا و هم راستا با عقیده ی حقیر است. نظر دیگر کاربران چیست؟

سلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته

اسدالله الغالب و اسدالله وهن عقیدتی ندارد . کسر شئونات (مقرر شده الهی) در حق انسان را در بر ندارد. یعنی کسی نمی آید بگوید من شیر فاتح الهی هستم و عده ای ناآگاه بر این وهم و خیال بیفتند که مثل رفتار حیوانی همچون شیر شدن نوعی ارادت است و مطابق شریعت پس قلاده بر گردن بیاندازم و صدای شیر را در بیاورم و ... بقصد تقرب الی الله

ما چنین وهن و تضعیفی را در تاریخ مذهب و شریعت سراغ نداریم .

در دین مسیحیت به پیروانش طبق آنچه که در انجیل محرف آمده ( به تشبیه ) صفت گوسفند را میدهند که نیاز به چوپان دارند و چون این مساله در انجیل آمده است ولی بنده هرگز ندیدم و نشنیدم مسیحی ای بع بع کند یا زنگوله به گردن بیاندازد و بگوید من گوسپند فلای ام و آنرا دلیل ارادت خود بشمارد.

یعنی جتی این تشبیه دینی در مراسم دینی نصارا هم وجود ندارد و پیروان آن تعالی را در اعمال شبیه به حیوان انجام دادن هم نیانگاشته اند.

اما در مورد سگ
ما تشبیه هویت برخی کفار و منافقین در قرآن کریم و تنجیس این حیوان را در فقه مان داریم.

یعنی این حیوان مظهر برخی مفاهیم پلید است در عین اینکه صفت تابعیت از روی غریزه را در خود دارد

استاد بصیر ذکر فرمودند که : ( [="red"]نقل کلام[/])
خیلی از حیوانات صفات حسنه دارند، آیا ما می توانیم برای هر حیوانی که صفتی دارد، تشبیهی برای انسان درست کنیم ؟.
معمولا وقتی به کسی می گویند تو سگ هستی، همه یاد پاچه گیری و پارس کردن {پستی این حیوان} می افتند، همانطور که خداوند هم در قرآن چنین تشبیهی را برای سگ زده است
فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون‏.(اعراف، آیه 176)
مثل او مانند سگ است، اگر او را تعقیب کنی یا به حال خود واگذاری، پارس می کند، این مثل قومی است که آیات ما را تکذیب کردند..

لذا این موضوع هم اشکال عقیدتی داردپس از نظر شریعت مطرود است و هم تشبیه صفت در موضوع "ارادت" مغلوب تشبیه بر صفت "پلید" در این حیوان است ( یعنی پلیدی این حیوان بر ارادتش طبق شروح دینی غالب است ) و به همین دلیل غلبه و این عمل مذموم است و
شایسته نیست کسی چنین نسبتی را به خود بدهد که هم در برابر خداوند و شریعتش مسئول است و هم در برابر اوهام مردم ناآگاه .

حقیر قلبا آرزومندم بدرگاه الهی که این "ارادت" در مسیر طریقت حقه قرار و قوت بگیرد و امثال شما عزیزان را بواسطه آگاهی تان و جهاد فی سبیل الله با صفاتی همچون اسد الله بخوانم . آمین یا رب العالمین

والسلام علیکم و رحمه الله

یاحق[/]

با وجود خواندن جواب ها بنده هنوز قانع نشده ام
طبق اون صحبتی که برای شما نوشتم آیت الله العظمی وحید خراسانی میفرمایند :
عرض ادب ما خدمت امام زمان اینطوریه که مثل سگ صورتمون رو میمالیم به خاک و دمــمون رو تکون میدیم
و بعد هم میفرمایند اصلا این تشبیه اشتباه بود
من از تشبیه خودم به سگی این خاندان استغفار میکنم
( بلکه نازل تر است )

ایشان هم که برای زمان شیخ طوسی و غیره نبودند
اگر این حرف بد بود و باعث سوء استفاده میشد ، آیا ایشان نمیفهمیدند ؟
چطور میشود ایشان به حرف های شما نرسیده باشند ؟

البته آیت الله العظمی وحید خراسانی یک مثال بودند
افراد دیگری مانند آیت الله صمدی آملی هم از این تشبیه استفاده کرده اند .
خلاصه ما قانع نشدیم ...

موضوع قفل شده است