حکومت فعلی ایران تا چه حد منطبق با حکومت اسلامی است؟

تب‌های اولیه

75 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکومت فعلی ایران تا چه حد منطبق با حکومت اسلامی است؟

حکومت فعلی ایران تا چه حد منطبق با حکومت اسلامی است؟

سلام

از چه نظز ظاهر یا باطن؟افراد یا شیوه حکومت؟ سیاست یا دیانت؟

گمنام;9313 نوشت:
از چه نظز ظاهر یا باطن؟افراد یا شیوه حکومت؟ سیاست یا دیانت؟

از نظر اجرای فرامین اسلامی توسط مسئولین و حکومت مداران

محمد;9314 نوشت:
از نظر اجرای فرامین اسلامی توسط مسئولین و حکومت مداران

ظاهرا که اجرا میشود باطنا دیگه باخداست

محمد;9312 نوشت:
حکومت فعلی ایران تا چه حد منطبق با حکومت اسلامی است؟

با سلام

چنانکه جناب گمنام اشاره کردند این سؤال بسیار کلی است و پاسخ به آن در حوصلۀ یک تایپیک نمی گنجد.

این بحث به عبارتی همان بحث بررسی "کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران" است. که لازمۀ بررسی دقیق و مطابق با واقع آن، بررسی از زوایا و ابعاد مختلف "دینی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ..." است.

اصولاً بررسی کلی یک کلیت و یک نظام، که واجد اجزاء و شقوق مختلفی است، خطا و ناصواب است.

البته آنچه مسلم است اصل تشکیل نظام جمهوری اسلامی بر اساس اهداف الهی و بمنظور اجراء و پیاده کردن احکام نورانی اسلام و قرآن و مکتب حقۀ اهل بیت (ع) بوده و در تداوم انقلاب، نیز این اصل ثابت و غیر متغیر و جزو اصول قانون اساسی ج.ا.ا است.

بعلاوه از ابتدای انقلاب تا کنون، سعی بلیغ و اهتمام جدی قانونگذاران، مجریان و ناظران و در یک کلمه حاکمان جمهوری اسلامی ایران بر این بوده که احکام اسلامی را مطابق با هدف گذاری اولیه در جامعه پیاده کنند. و این بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است زیرا آنچه در پیشگاه الهی اهمیت ویژه دارد تلاشمندی و سعی جدی انسان در مقام نیت و عمل است، بقول امام خمینی (رضوان الله تعالی): "ما مأمور به وظیفه ایم نه نتیجه".

اما پر واضح است که در طول تاریخ، "صاحبان زر و زور و تزویر" برای رسیدن به اهداف و نیات پلیدشان، حفظ حداکثری منافع، جلوگیری از خسارت های احتمالی و نگهداشتن مردم در جهل و بی خبری، همیشه ایام بر سر راه حاکمان جامعۀ اسلامی موانع و مشکلاتی قرار می دادند.

از آنجائیکه جمهوری اسلامی ایران نیز برای این قدرت ها حکم مزاحم را داشت، مستثنی از این قاعده نبود و علیرغم تلاش حداکثری حاکمان اسلامی، توطئه ها، فتنه ها و موانعی که در همۀ زمینه ها و از همۀ جهات طرح ریزی شده بود، اگر نگوییم صد در صد، بدون اثر نیز نبوده و مشکلاتی را برای جامعۀ اسلامی به همراه داشته است.

علاوه بر این بدلیل غیبت امام معصوم و محرومیت جامعۀ اسلامی از وجود امام عصر (عج)، مشکلات، نارسائی ها و نقصان های حکومت بیشتر می شود. زیرا حضور امام معصوم (ع)، در رأس حکومت برای تدبیر امور و نظارت برنامه ها کجا و بدلیل محرومیت از این موهبت، تشکیل حکومت توسط ولی فقیه بعنوان جانشین امام کجا، قطعاً این تفاوت و فاصله خیلی قابل توجه و برجسته است.

اما از آنجائیکه از یکسو طبق روایات وجود حکومت و حاکم برای جامعه، خصوصاً جامعه اسلامی ضروری است و از سوی دیگر بنا به توصیۀ امام عصر (عج) که فرمودند: "و اما الحوادث الواقعة فارجعوا الی رواة حدیثنا ..." و دیگر روایات وارده در این خصوص، اولاً تشکیل حکومت اسلامی ضرورت می یابد و ثانیاً در رأس این حکومت باید یک فقیه اسلام شناس و عادل که جامع همۀ شرایط باشد قرار گیرد.

ناگفته نماند، شرایط زمان غیبت با شرایط مدینۀ فاضلۀ ظهور حضرت مهدی (عج) از تمامی جهات، بسیار متفاوت است و این انتظار که همۀ امور، مطابق مدل حکومت اسلامی مورد نظر اسلام، عادلانه، درست و بدون خطا اجرا شود انتظاری ناصواب و غیر واقعی است بدلیل آنکه نه حاکم و حکومت بطور کامل و صد در صد مور وفاق همگانی است، نه شرایط جامعه آماده است، نه مردم به کمال معرفتی و ایمانی رسیده اند، نه جامعه از لحاظ اقتصادی به حالت بی نیازی رسیده، نه مشکلات مرتفع شده، نه مجریان افرادی کاملاً خودساخته و مهذبند و نه ...

بنابر این، با این شرایط هر قدر حاکمان جامعۀ اسلامی تلاش حداکثری شان را برای اجرای احکام اسلامی و مرتفع کردن مشکلات جامعه از تمام جهات، به خرج دهند باز اصل وجود مشکلات و نواقصی عمداً و یا سهواً منتفی نیست.

اما چنانکه گفتیم در اسلامی بودن نظام و تداوم آن، چند چیز می تواند اصل باشد:

1. اهداف و اغراض شکل گیری نظام، اسلامی و الهی باشد.

2. در مرجلۀ تداوم، بر اهداف و اغراض مذکور تکیه و پافشاری شود.

3. اهداف و اغراض نظام بصورت یک سند محکم در همۀ شئون جامعه (قانون و اجرا) ثبت و ضبط و ثابت و پویا باشد.

4. احکام اسلامی در همۀ شئون جامعه اعم از قانون، اجرا و قضاوت و به عبارتی در (سیاست و دیانت) حاکمیت، جاری و ساری باشد.

5. رعایت و اجرای احکام و حدود اسلامی برای حاکمان در جامعه شعارگونه نباشد بلکه بصورت یک التزام قولی و عملی ثابت باشد.

6. در رأس نظام اسلامی باید فقیه اسلام شناس، عادل، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر و ... باشد و همه خود را ملزم به اطاعت از ولایت مطلقۀ فقیه بدانند.

7. در همۀ مسائل حکومتی فصل الخطاب، قانون اساسی ج.ا.ا و ولایت مطلقۀ فقیه است و رعایت آن بر همه لازم است.

مادامیکه اصول فوق را نظام جمهوری اسلامی ایران مدنظر داشته و بر رعایت آن اهتمام جدی ورزد. با این فرض که خطا و اشکال و نقصان و کاستی در عصر غیبت و از سوی غیر معصوم منتفی نیست. جمهوری اسلامی ایران، بر محور و مدار حکومت اسلامی و دستورات دین، گام برداشته و حاکمان و مدیران نظام، به قدر سعی و تلاش و کوششی که به خرج می دهند عندالله مأجورند.

و در پایان باید گفت: در مقابل آنهمه احکام اسلامی که در جامعه پیاده و حقوقی از مردم که احیاء می شود و ... مواردی که به هر دلیل، از حیطۀ اجراء و نظارت خارج و یا احیاناً تعطیل شده و یا حقوقی که سهواً و یا به دلیل عدم تهذیب یک مقام مسئول، عمداً پایمال شده اند بسیار نادر و غیر قابل اعتناء و شمارش اند.

البته این موضوع بحث وسیع و مجال دیگری را می طلبد که ما به همین اندازه بسنده می کنیم.

بقول شاعر: به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است.

موفق باشید ...

سلام دوست همیشگی

اینکه تمام احکام و آموزه های دین مبین اسلام در جامعه پیاده شند یک

هدف مشترک ومسلم برای تمام انبیاء ، پیامبران، امامان، واولیاء الهی بوده

و هست اما تا چه اندازه این هدف توسط این فرستادگان الهی و اولیاء الهی

محقق شده است حرف دیگری است.

به نظر شما قوم بنی اسرائیل با وجود این همه رسول و نبی و اینکه همه

شان پیامبرزاده بودند سر انجام روی جامعه ای صد در صد الهی را دیدند یا نه

و چرا جای دوری برویم آیا پیامبراسلام(ص)که حتی از وظیفه الهی خود در

هدایت مردم پا را فرا تر گذاشته بودند آیا توانستند جامعه ای صد درصد

اسلامی را بنیان نهند که در آن همه مردم به حقیقت دین آشنا شوند و

ظالمان و منافقان شناسانده شده و به عقوبت شوند.

انتظار ما از حکومت منطبق بر آموزه های اسلامی چیست ؟ آیا انتظار داریم

که حکومت در درون و افکار انسان ها وارد شده و حق انتخاب را از انسان

ها بگیرد و همه افراد جامعه و صاحب منصبان و دولتمردان اگر هم بخواهند

نتوانند کار اشتباهی انجام دهند.

نه این طور نیست در کامل ترین و موفق ترین حکومت ها که حکومت جهانی

امام زمان(عج) باشد باز انسان ها در هر پست و مقامی مخیر هستند که

خوب باشند یا بد باشند.

شاید اگر کمی از احادیث فاصله بگیریم و کمی هم به تاریخ امامان و حکومت

ها و جامعه اسلامی آشنا شویم خواهیم دید که در حکومت امام علی(ع) که

با تقوا ترین وآشنا ترین وتوانا ترین شخص به ایجاد حکومت اسالامی بعد از

پیامبر(ص) بودندباز هم حکومت و ساختار حکومتی صد در صد اسلامی نبود.

مگر نامه امام علی (ع) به کمیل فرماندار حضرت در الانبار را نخوانده اید او که

در زمره انگشت شمار یاران امام علی بود به دلیل رفت و آمدش با سرمایه

داران و شاید فاصله گرفتنش با فقراء مورد سرزنش امام علی(ع) قرار

گرفت .

آیا شریح قاضی ، قاضی امام علی (ع) در کوفه نبود، آیا زیاد بن ابیه فرماندار

امام علی (ع) در فارس نبود، آیا خوارج همگی از یاران و سپاهیان امام علی

(ع )نبودند.

به نظر شما یک حاکم اسلامی باید فرماندار، قاضی، مشاور، سردار،

سربازو..... را از جهانی دیگر بیاورد یا اینکه از میان همین مردم برگزیند.

مردمی که چرب و شیرین دنیا برایشان مهم است و در هر لحظه و هر زمان

مختار بوده و خداوند قدرت اختیا ر به آنها داده است.

و در عین حالیکه در خانه امام حسن (ع)و همسر ایشان هستند می توانند

قاتل ایشان نیز باشندو هزاران مثال دیگر.

البته ما حق نداریم از این نمونه های تاریخی نتیجه بگیریم که اصلا کاری به

حکومت واداره جامعه نداشته باشیم چرا که وظیفه ما عمل به دستورات

الهی است نه رسیدن به نتیجه .

وظیفه ما تشکیل حکومتی است که می خواهد دستورات اسلام عزیز را

عملی سازد.

راستی اگر زمانی برسد که جامعه ای بر پا شود که هیچ کس قدرت بر انجام

گناه نداشته باشد و همه یا به اختیار ویا به اجبار به دستورات اسلامی عمل

کنند. موضوع اختیار چه خواهد شد .

من فکر می کنم که خداوند زمینه امتحان را فراهم خواهد ساخت و در هیچ

زمانی مردم مجبور به خوب بودن نخواهند بود، حتی در زمان حکومت آقا و

سرور مان امام زمان(عج9:Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:

به نام خدا

برای انطباق یک نظام بر اصول اسلامی که شامل قرآن و سیره است باید 3 مورد را در نظر گرفت :

مشروعیت
مقبولیت
قوانین موجود
اجرای قوانین
سیستم نظارتی
نظام جزایی

مشروعیت (مشروعه) مساله ای است که نبود آن سبب می شود که با وجود مقبولیت و حتی سلامت موارد بعدی حکومت مشروعه نباشد. البته این دلیلی بر عادل نبودن حکومت نیست و تنها مشروعه نیست.
طبق نظر بعضی از فقها و مجتهدین حکومت فعلی ایران (ولایت فقیه) نظامی مشروعه است و ایجاد آن در صورت اقبال عمومی واجب است. البته در این بین بعضی از صاحب نظران وجود مقبولیت را لازمه اجرای آن ندانسته اند و گروهی نیز تاسیس را وابسته به اقبال عمومی دانسته اند و ادامه آن را مستقل از آن.
همچنین گروهی دیگر این نوع سیستم را به هیچ وجه مشروعه ندانسته اند اگرچه آن را غیرمشروع نیز نمی دانند (در صورت عدالت که مقبولیت یکی از موارد عدالت است)
اما اگر این حکومت را مشروعه بدانیم یا ندانیم می توان موارد بعدی را نیز بررسی نمود.
قوانین موجود کشور که همواره سعی بر اسلامی بودن آن می باشد اولین شرط برای منطبق بودن حکومت بر کتاب و عترت است. همچنین گروهی از فقها و حقوقدانان باید قوانین مصوب را تایید نمایند.
متاسفانه در قوانین کشوری موجود، مخصوصا در قانون اساسی مواردی است که قسمتی و یا کل آن با اصول اسلامی مخالفت دارد. در بعضی از این قوانین اشتباهاتی در اصطلاحات فقهی وجود دارد که در معنای دیگر بکار رفته است و ایراد بزرگ در قانون است. همچنین مواردی نیز در قانون موجود است که کاملا با قرآن و عترت نامنطبق می باشد. البته این اشکالات هیچ گونه اجازه ی شرعی به افراد چه مسلمان و چه غیر مسلمان بر تخلف از آن ها نمی دهد. زیرا اولا این قانون مورد توافق اکثریت بوده است(مگر اینکه بر فردی محرز شود که اکثریت جامعه با آن مخالفند) و همچنین تخلف از آن ها سبب برهم زدن نظم و آسایش مردم می شود. اگر به فرض مشخص شود که قوانین مورد قبول اکثریت نیست اگر سبب آزار و آسیب مادی و معنوی به دیگران شود و یا سبب ریختن قبح آن شود و یا باعث سبک شمرده شدن قوانین شود فردی حق قصور در انجام آن ها را ندارد.
در صورتی که موارد فوق نباشد در صورتی که ضرر به خود نباشد و حق الله در آن ضایع نشود، تخطی از آن ها هیچ ایرادی ندارد و عقوبتی در پی نیز نمی باشد.
در مورد اجرای قوانین نیز نارسایی های بسیاری وجود دارد. درصورتی که بپذیریم قوانین منطبق بر اسلام می باشد باید مجری آن ها کاملا آن ها را انجام دهد. در صورت تخلف از اجرای مساله نظارت و قضاوت پیش می آید که گفته خواهد شد. اما در صورتی که مجری قوانین اعم از امام و ماموم که در کسوت اجرا هستند اصرار بر تخلف داشته باشند و یا در عمل رضایت خویش را از انجام آن ها ابراز کنند خلاف بر اصول و امور اسلامی صورت گرفته و تطبیق بر سنت و کتاب بیهوده است.
نظارت در نوع خود به دو صورت است. نظارت تصویبی و نظارت ساده.
در نظارت تصویبی ناظر مجاز است که ادامه اجرای امور را منوط به اجازه او طبق نظارت خود قرار دهد. اما در نضارت ساده ناظر تنها وظیفه بررسی امور و گزارش آن ها را خواهد داشت.
در اسلام نیز این نظارت به عهده حاکم بوده است و باید تمامی اعمال مجریان و قاضیان خود را در تمامی رئوس (اعم از مقامات و کارگزارن) نظارت کند و در صورت خطا به تذکر و یا رفع آن ها بپردازد.
اما نظام جزایی یکی از مهم ترین ارکان در تحقق عدالت یک جامعه است. این نظام به نحوی باید تابع نظام باشد و از طرف دیگری باید مستقل از حکومت باشد. تابعیت به این معنا که باید طبق تمامی موازین اسلامی و قوانین موجود (مصوب مردم و یا نمایندگان آن ها و تایید ناظران باشد) عمل کند و طبق روش حکومت (البته در صورت اسلامی بودن ایده آل فوق الذکر) به قضاوت بپردازد.
مستقل از حکومت باشد بدین معنی که نباید منافع حاکمان و کارگزاران خود را بر قانون و حقوق عمومی و خصوصی ترجیح دهد و همه افراد داخل جامعه هیچ گونه برتری نسبت بهم ندارند.
همچنین دستگاه قضا وظیفه بررسی امور موجود و حتی بعض نظارتی در داخل مجموعه اجرایی و حکومتی را نیز دارا می باشد و قضات آن باید در استقلال کامل قرار داشته باشند و عزل و نصب آن ها طبق الگوی پیچیده ای باشد که نصب افراد به سختی و عزل آن ها تقریبا ناممکن باشد تا شائبه هیچ گونه تبانی و مسائل سیاسی و اقتصادی پیش نیاید.

با توجه به سخنان بنده دوستان می توانند به نقد آن بپردازند و در صورت قبول آن به تطبیق حکومت فعلی بر حکومت معصومین (ع) اقدام نمایند.
البته اگر مصادیق نیز ذکر گردد باعث شکوفایی بحث نیز می شود ولی ترجیحا بحث اصول پیش رود بهتر است ان شا الله.

سلام دوست همیشگی

شاید بتوانیم با سازماندهی بحث ، راحت تر به نتیجه برسیم.

حکومت فعلی ایران را می توان در دو بعد مورد بحث قرار داد.

الف)به لحاظ عملی و آنچه که در واقع وجود دارد

ب) به لحاظ تئوری و ساختاری

وجهه اول چون بحث از افراد، آمارها، روابط بین المللی، شاخصه های

پیشرفت و.... شاید خارج از بحث ما یا حد اقل تخصص من باشد

اما به لحاظ وجهه دوم حکومت فعلی ایران تفاوت هایی را با حکومت ائمه (ع)

ویا رسول گرامی اسلام دارد، که البته منشأ این تفاوت ها،وجه تمایز هایی

است که میان حاکم جامعه اسلامی در عصر حضور امامان و عصر غیبت می

باشد.

در عصر رسول گرامی اسلام (ص) ویا امامان معصوم(ع) به دلیل احراز عصمت

و دسترسی به علم غیب و از همه مهم تر وجود نص الهی بر تعیین شخص

امام و حاکم ، وجود مقبولیت تنها در تأسیس حکومت صروری می نمود. و

پس از تشکیل حکومت مقبولیت ، نهاد های نظارت کننده برحاکم، نهاد هایی

برای تعیین حاکم و یا جانشین و..... به هیچ وجه ضروری نمی نمود.

برخلاف حکومت اسلامی در عصر غیبت که نه تنها نواب عام، فقهاء

ودولتمردان بلکه نواب اربعه و خاص امام زمان(عج) نیز از ویژگی هایی چون

علم غیب و عصمت محروم بودند.

و درست به دلیل همین شرائط عصر غیبت استکه هم برای تشخیص نایب

عام و فقیه جامع الشرایط، هم برای نظارت بر استمرار این شرائط در طول

زمامداری وجود نهاد هایی ضروری می باشد. علاوه بر اینکه حاکم جامعه

اسلامی به دلیل نداشتن علم غیب ، منصوص بودن بالشخص و معصوم نبودن

نیازمند سازوکارهایی است که در صورت اشتباه یا از بین رفتن هر گونه

شاخصه ای وارد عمل شده و به اصلاح یا تعیین حاکم جدید بپردازد.


خلاصه اینکه می توان نتیجه گرفت با وجود قرارگرفتنمان در عصر غیبت و

نبودن شاخصه های تضمین شده ای چون عصمت، علم غیب، و تعیین

بالنص، نزدیک ترین مدل به حکومت اسلامی ، همین جمهوری

اسلامی است . البته بر کسی پوشیده نیست که این مدل کامل ترین مدل

نبوده و نیاز ما را به انتظار موعود تمامی ادیان مرتفع نخواهد ساخت.

گرچه شاید ایرادات جزیی ای نیز به این ساختار حکومتی وارد باشد، اما مهم

ترین چالش و معضلات ما مربوط به معادلاتی است که در نظام کنونی جهانی

و آسیب های طبیعی هر نهضت ، حرکت و حکومت بوده و این تهدیدات

خارجی و بن مایه های شخصیتی افراد است که ممکن است در مقاطعی

نظام سیاسی و اجتماعی ما را دچار بحران بسازد :Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:

سلام تمام این نوشته های بالا که اساتید عزیز نوشتند درست حالا چند درصد در حکومت ایران اجرا میشود و چرا همه موارد ان و یا بهتره بگم اکثر موارد ان اجرا نمیشود؟

گمنام;9520 نوشت:
چند درصد در حکومت ایران اجرا میشود و چرا همه موارد ان و یا بهتره بگم اکثر موارد ان اجرا نمیشود؟

با سلام

نه بنده قبول ندارم که اکثرا اجرا نمی شود حکومت اسلامی است و طبق ادله و معتقدات همه ما از نظر شرعی اشکالی بر حکومت نیست و این یعنی قدمی بزرک در خواسته همه ما.

در قدم های بعدی کار دشوار تر می شود وظایف سنکین تر.

برادر عزیز

مشکلات را چند نوع می شود نظاره کرد:

-یک شبه به وجود نیامده

-برخی را حاکمان فعلی نظام به و جود نیاورده اند

-در مورد برخی راهکار های اسلامی می خواهد که دست مسولین از این امر خالی است

- در مورد اکثر مشکلات دشمنان خارجی سنگ اندازی می کنند

- در مورد برخی دوستان نادان و جاهل خودشان مشکل اند

و.......

می گویند برای پرواز تنها بال و پر کافی نیست بلکه اسمان هم می خواهد

برادرگمنام

این که چرا احکام الهی اجرا نمی شود؟ بله همه مدعی هستیم ولی واقعا اجرا نمی شود
یا این که اجرا نمی کنند

و یا نمی خواهند اجرا کنند

به نظر احکام کفتگو با هریک از این سه قسم متفاوت است

-اگر اجرا نمی شود نیاز به کمک دارند و باید دست در دست هم کمک کار باشیم و در عین انتقاد پشتیبان باشیم و همکار

-اکر اجرا نمی کنند باید امر به معروف کرد و نصیحت و بعضا کنار کذاشتن و .... صد البته باز حضور ما و شما را می طلبد.

- واگر نمی خواهند اجرا کنند این قشر سوم یعنی اعتقادی به نظام ندارند و مرتب برای براندازی نظام سنک اندازی می کنند و با حضور ما و شما کار ساز است

هر کدام از این افراد و هر دسته از مشکلات راه چاره دارد زمانی ما ناراحتی مان سر به فلک می کشد که مسئو لین نخواهند کاری بکنند و یا نخواهند احکام اسلام را اجرا بکنند

با وجودمان جایشان تنگ می شود و باطل رفتنی است هر چند به ظاهر باشند.

نه می خواهم از کار های اشتباه دیگران حمایت کنم و نه می خواهم از کار های بسیار نکرده شان دفاع

فقط حضور منتقدانه وارایه راهکارها برای مشکلات در حمایت خود از حکومت اسلامی حفظ کنیم

تا جایی که می توانیم و خود در هر مسئولیتی که هستیم به اجرای احکام الهی بپردازیم


ادامه دارد.....

دوباره سلام دوست همیشگی

منشاء بسیاری از تحلیل ها که نتیجه ای چون ناکارآمدی نظام اسلامی را در

پی دارد، این است که ما هیچ تفاوتی را بین عصر غیبت و عصر حضور

همچنین دوره خلافت امامان (ع) و دوره خانه نشینی ایشان قائل نمی

شویم . حکومت اسلامی در عصر حضور یک ویژگی دارد و در عصر غیبت یک

ویژگی دیگر همانطور که در تاپیک گذشته گفتم ما در برپایی حکومت اسلامی

در عصر غیبت از مؤلفه هایی چون عصمت، علم غیب و تعیین بالنص محروم

بوده و چه بسا چنین شرائطی قابل احراز نباشد. اگر در مورد دولت های

مختلف شیعی در طول تاریخ مطالعه کنیم ، دولت هایی که توسط سادات ،

علویان، فاطمیان، مدعیان مهدویت، علماء ، دانشمندان و فقهاء شیعه شکل

گرفتند، همه آنها با مشکلاتی مواجه بودند که ما نیز مواجه هستیم به عبارت

دیگر در عصر غیبت تشکیل حکومت اسلامی که در آن قوانین اسلامی تصویب

و اجراء شود اساسا امکان ندارد چراکه اولا:

اگر تشکیل چنین حکومتی امکان داشت دیگر نیازی به انتظار فرج نمی بود

ثانیا: چه کسی می خواهد نماینده دین در بیان احکام و دستورات دینی

باشد.

ثالثا:چه کسی می خواهد به ما تضمین دهد که فرمان او خواست حقیقی

دین و خداست.

در نتیجه با توجه به ویژگی ها و معضلاتی که در عصر غیبت وجود دارد، مدلی

که امام خمینی(ره) ارائه دادند، بهترین و کامل ترین و کم خطر ترین راه برای

انجام و اجرای دستورات و قوانین دینی می باشد، هر چند که در این راه باید

مراکز دینی و حوزوی به طرح نظریه های دینی در عرصه های حکومتی و

احتماعی و بین المللی بپردازند و کاستی های موجودرا جبرن نمایند

البته عرصه نظریه پردازی فراهم است، گرچه از هزار و چهارصد سال پیش تا

کنون هیچ حکومتی نتوانسته است که آندیشه های دینی را به طور کامل

پیاده کند ، تنها امام خمینی(ره) نظریه ای در مورد حکومت اسلامی مطرح

نموده وپس از طرح آن در عرصه علمی در عمق جامعه آن را عملی ساخت،

اما شما می توانید در این موضوع نظریه جدیدی ارائه دهید.:Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:

سلام علیک،
دوست عزیز نگویید چند درصد اجرا نمی شود.
بگویید منفی چند درصد اجرا می شود! بنده معتقدم در شرایط فعلی اصول اولیه اسلامی نه تنها اجرا نمی شود بلکه بر خلاف آن ها کارهایی انجام می شود

سلام دوست همیشگی

1)شاید شما هم مثل من کم سن و سال باشید.و از شرائط عمومی

مسلمانان و به خصوص شیعیان در چند دهه پیش با اطلاع نبوده باشید . که

در همین کشور امام زمان حرمت سگان اهل کتاب از جان و ناموس شیعیان

بیشتر بود. شاهان درباریان شاید گاهی نماز می خواندند، مشهد می رفتند،

عتبات عراق می رفتند و لی جامعه شیعیان در ایران و جامعه مسلمانان در

جهان فاصله چندانی تا محو شدن از صحنه تاریخ نداشتند.

اگر می بینید برادران وهابی عربستان چند سالی است که به تکاپو افتاده

اند و دم از اسلام و احیاء اسلام می زنند آن هم به لحاظ کم نیاوردن و عقب

نماندن از حرکت شیعیان در ایران و عراق و لبنان است.

شایدندانند ویا نگویند که همین حکومت نیمه اسلامی نه تنها اسلام بلکه

شیعیان را در جهان زنده کرد، اوضاع شیعیان در آفریقا ، لبنان، پاکستان،

رومانی، لبنان و... را قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بخواهید. شما از

انقلاب یک کشور عقب مانده جهان چهارمی چه توقعی دارید.
2)آیا شما می دانید ده قن طول کشید تا تشیع در ایران گسترش یافت ، آیا

می دانید تمام شهر های مهم ایران قبل از قرن دهم هجری همه از اهل

عامه بودند. حال از یک حکومت اسلامی که تنها 30 سال از عمرش می گذرد

توقع دارید کن فیکون کند
3)آیا می شود نظر شمادر مورد اقتصاد اسلامی ، قانون روابط بین الملل

اسلامی، همانند سازی ، جامعه شناسی اسلامی ،روان شناسی

اسلامی،سیاست اسلامی، فرهنگ مدنی اسلامی و هزاران موضوع مهم

دیگر جویا شوم.

آیا اسلامی که 1400 سال در کتابخانه ها نگهداری شده و به او اجازه داده

نشده که به نقش آفرینی در عرصه اجتماعی بپردازد و عالمان آن نیز

نخواسته اند یا نتوانسته اند که ان را عملی کنند. حال پس از چهارده قرن در

این صندوقچه گرانبهاء را باز نموده اند و می گویند. مگر نمی گفتید اسلام

برای همه شئون زندگی برنامه دارد. بسم الله
4)سوالی دیگر آیا در مورد مسائل مهم اسلامی همچون حکومت اسلامی ،

سیاست اسلامی ، قیام در عصر غیبت، حتی اعلام شب اول ماه و عید فطر

اتحاد نظر وجود دارد که از حکومت اسلامی توقع داشته باشیم که بر اساس

آن قانون تصویب و اجراء کند.

5)راستی اگر در مورد اصول اسلامی که همه یا غالبشان ترک شده و حتی

بر خلاف آن عمل می شود با ذکر مثال کمی برایم توضیح بدهید.

دوست عزیز با توجه به تاریخ کلیه حکومت های اسلامی ، جمهوری اسلامی

ایران کامل ترین ، مفید ترین و نزدیک ترین مدل به حکومت امامان معصوم

است. فقط مشکل اینجا است که برخی می خواهند، جامعه ای بهتر از امام

علی(ع) ایجاد کنند که نمی شود و ثانیا فراموش کرده اند که ما در عصر

غیبت هستیم و علاوه بر اینکه به تشکیل و حامیت و اصلاح معایب

حکومت اسلامی خود موظف هستیم. به دعا برای فرج امام زمان(عج) نیزموظف

می باشیم.

همه ایرادات شما را می پذیرم ولی یادمان نرود که در عصر غیبت شاید بیش

از این مقدور نباشد. البته همیشه امر به معروف و نهی از منکر لازم است و

اصلاح امری اجتناب نا پذیر :Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:

طاها;9544 نوشت:

با سلام

نه بنده قبول ندارم که اکثرا اجرا نمی شود حکومت اسلامی است و طبق ادله و معتقدات همه ما از نظر شرعی اشکالی بر حکومت نیست و این یعنی قدمی بزرک در خواسته همه ما.

در قدم های بعدی کار دشوار تر می شود وظایف سنکین تر.

برادر عزیز

مشکلات را چند نوع می شود نظاره کرد:

-یک شبه به وجود نیامده

-برخی را حاکمان فعلی نظام به و جود نیاورده اند

-در مورد برخی راهکار های اسلامی می خواهد که دست مسولین از این امر خالی است

- در مورد اکثر مشکلات دشمنان خارجی سنگ اندازی می کنند

- در مورد برخی دوستان نادان و جاهل خودشان مشکل اند

و.......

می گویند برای پرواز تنها بال و پر کافی نیست بلکه اسمان هم می خواهد

برادرگمنام

این که چرا احکام الهی اجرا نمی شود؟ بله همه مدعی هستیم ولی واقعا اجرا نمی شود
یا این که اجرا نمی کنند

و یا نمی خواهند اجرا کنند

به نظر احکام کفتگو با هریک از این سه قسم متفاوت است

-اگر اجرا نمی شود نیاز به کمک دارند و باید دست در دست هم کمک کار باشیم و در عین انتقاد پشتیبان باشیم و همکار

-اکر اجرا نمی کنند باید امر به معروف کرد و نصیحت و بعضا کنار کذاشتن و .... صد البته باز حضور ما و شما را می طلبد.

- واگر نمی خواهند اجرا کنند این قشر سوم یعنی اعتقادی به نظام ندارند و مرتب برای براندازی نظام سنک اندازی می کنند و با حضور ما و شما کار ساز است

هر کدام از این افراد و هر دسته از مشکلات راه چاره دارد زمانی ما ناراحتی مان سر به فلک می کشد که مسئو لین نخواهند کاری بکنند و یا نخواهند احکام اسلام را اجرا بکنند

با وجودمان جایشان تنگ می شود و باطل رفتنی است هر چند به ظاهر باشند.

نه می خواهم از کار های اشتباه دیگران حمایت کنم و نه می خواهم از کار های بسیار نکرده شان دفاع

فقط حضور منتقدانه وارایه راهکارها برای مشکلات در حمایت خود از حکومت اسلامی حفظ کنیم

تا جایی که می توانیم و خود در هر مسئولیتی که هستیم به اجرای احکام الهی بپردازیم

ادامه دارد.....


سلام

دو تا سوال دارم حالا شما بفرمائید به نظرتان حاکم نمیتواند مشکلات ر وحل کند قدرتش ر وندارد یا سکوت میکند؟؟ بنا به دلایلی که به قول خودشان مصلحت است ولی فر مایش مولا علی (ع) چیز دیگری است اگر خاستید مثالم میزنم ......

و سوال دومم به نظر شما چرا احکام الهی را اجرا نمیکنند شما کدام یک از 3 دلیل خود را قبول دارید؟

[quote=گمنام;9608] به نظرتان حاکم نمیتواند مشکلات ر وحل کند

سلام

به نظرم حاکم می تواند و باید مشکلات را حل کند و حاکمی که نتواند مشکلات را حل بکند طبق احکام و قوانین اسلام و قانون اساسی که برگرفته از اسلام است نمی تواند حاکم اسلامی باشد

حاکمی که قدرت نداشته باشد نمی تواند حاکم اسلامی باشد

در مورد سکوت هم شاید از شگردهای حکومت داری است و ما نمی دانیم شاید راه دیگری غیر از ان نیست و شاید و شاید و.......ما که از اصل ماجرا خبر نداریم

و این هم که از حاکمان تبعیت می کنیم چون خلاف شرع و قوانین اسلام به طور علنی ندیده ایم و دلایل دیگر که جایش این جا نیست.

در مورد سوال دوم هم به نظر می توان برای هر کدام از سه دسته مصادیقی یافت و باید هر کدام به طور مشخص و مصداقی بررسی شود

در مورد مصلحت و ....در پست بالا کفتم هر چند همه ما هم نقدهایی داریم ولی باز تاکید می کنم ما از دور مسایل را می شنویم و می بینیم .

تا حکومت اسلامس است باید حمایت انتقادی نه تخریبی خود را رو به پیشرفت ادامه دهیم

باز اگر نظری باشد می شنویم

با سلام و درود فراوان خدمت دوستان و کاربران گرامی :
در تکمله نوشتار دوستان مطلبی مستقل و مرتبط با این تاپیک در صفحه ذیل نگارش گردیده است ، امید که مفید فائده واقع بشود .


http://www.askdin.com/showthread.php?t=2786&p=9620

و من الله التوفیق

طاها;9614 نوشت:
[quote=گمنام;9608] به نظرتان حاکم نمیتواند مشکلات ر وحل کند

سلام

به نظرم حاکم می تواند و باید مشکلات را حل کند و حاکمی که نتواند مشکلات را حل بکند طبق احکام و قوانین اسلام و قانون اساسی که برگرفته از اسلام است نمی تواند حاکم اسلامی باشد

حاکمی که قدرت نداشته باشد نمی تواند حاکم اسلامی باشد

در مورد سکوت هم شاید از شگردهای حکومت داری است و ما نمی دانیم شاید راه دیگری غیر از ان نیست و شاید و شاید و.......ما که از اصل ماجرا خبر نداریم

و این هم که از حاکمان تبعیت می کنیم چون خلاف شرع و قوانین اسلام به طور علنی ندیده ایم و دلایل دیگر که جایش این جا نیست.

در مورد سوال دوم هم به نظر می توان برای هر کدام از سه دسته مصادیقی یافت و باید هر کدام به طور مشخص و مصداقی بررسی شود

در مورد مصلحت و ....در پست بالا کفتم هر چند همه ما هم نقدهایی داریم ولی باز تاکید می کنم ما از دور مسایل را می شنویم و می بینیم .

تا حکومت اسلامس است باید حمایت انتقادی نه تخریبی خود را رو به پیشرفت ادامه دهیم

باز اگر نظری باشد می شنویم

میدونید دقیقا مسئله من همینه با توجه به این تاپیکی که جناب سلیم دادند یعنی مبانی انقلاب اسلامی در قرآن کریم http://www.askdin.com/showthread.php?t=2786&p=9620 حالا من ریز مسائلش نمی شوم فقط مواردی که خودشان با رنگ قرمز مشخص کردند مثل اسلامی شدن دانشگاهها ومبارزه با مفاسد اقتصادی و مفسدین اقتصادی --

ایا این دو مورد در حکومت اسلامی ایران اجرا شده و میشود فقط یه اشاره کوچک میکنم الان نزدیک 5 سال است اسامی مفسدین اقتصادی اعلام نمیشود هر دفعه بهانه ای اورده میشود با اینکه خدا و دین و تمام فرستادگان روشی غیر این داشتند حیف میترسم حرف بزنم بهم بگید من فلان و به همانم ولی مطمئنم این موضوعات اگر درست حلاجی شوند جواب سوالات خیلی ادم ها داده میشود و دیگر دشمنان نمیتوانند دست ر وی این موضوعات گذاشته و حکومت و دین را زیر سوال ببرند

[quote=گمنام;9630]اسلامی شدن دانشگاهها ومبارزه با مفاسد اقتصادی و مفسدین اقتصادی -- ایا این دو مورد در حکومت اسلامی ایران اجرا شده و میشود فقط یه اشاره کوچک میکنم الان نزدیک 5 سال است اسامی مفسدین اقتصادی اعلام نمیشود هر دفعه بهانه ای اورده میشود با اینکه خدا و دین و تمام فرستادگان روشی غیر این داشتند حیف میترسم حرف بزنم بهم بگید من فلان و به همانم ولی مطمئنم این موضوعات اگر درست حلاجی شوند جواب سوالات خیلی ادم ها داده میشود و دیگر دشمنان نمیتوانند دست ر وی این موضوعات گذاشته و حکومت و دین را زیر سوال ببرند

باز سلام

جناب گمنام عزیز

هیچ کس منکر حرفهای شما نیست مبارزه با مفسدان اقتصادی و اسلامی کردن دانشکاهها واسلامی کردن تمام قوانین حرفهای است که 1400 سال است که زده می شود و تا زمان حکومت معصومین هم باید زده شود

ثانیا چرا ترس دارید ترس از چه؟ و که؟ دارید؟ مگربیان روش حکومت صحیح و اسلامی که ارزوی تمام بشریت است اشکال دارید که جناب عالی از بیان انها می ترسید

بنده قرار است با یکی از کاربران نامه 51 نهج البلاغه را به بحث بنشینیم .

به نظرم این نامه منشور حکومت اسلامی است و امام با قوانین حکومت اسلامی که بیان می کنند ابروی تمام حکام و حکومتهایی که از ان سرپیچی کنند را برده است و عمل به قوانین ان ارزوی تمام نسل بشریت است

جان برادر

از چه واهمه دارید سخن حق و قوانین اسلام کفتنی است چرا نباید کفت؟

بنده اما بر خلاف نظر شما طرح چنین مسایلی را در جامعه به جند دلیل به سود نظام اسلامی می دانم.

-کسانی از مسولین و حاکماتن که اگاه به قوانین اسلامی نیستند بدانند

-کسانی که در صدد دور زدن مردم و استفاده از جهالت مردم هستند بدانند که مردم از قوانین اسلام اکاهند و اکر برخلاف این قوانین حرکت کنند کنار خواهند رفت

-دشمنان نظام بدانند که مردم تابع چه قوانینی هستند و پیروان چنین قوانینی با این حربه ها نمی هراسند

-کسانی از مردم که عیب و نقصی بر حکومت های اسلامی می دانند و دین را خلاصه در مسجد و رفتار فردی می دانند اگاه از قوانینن اسلام در باب حکومت شوند

عزیز برادر

نترسید و بگویید قوانین اسلام را در باب حکومت
اما به دور از واردن شدن به مسایل سیاسی روز که در گردو غبار روزمرگی و سیاست زدگی و جناح بندی و....حق ناشناخته می ماند

به نظرم طرح قوانین اسلام و در باب حکومت نه ترس دارد و نه ابایی از شنیدنش کسی دارد

و منتظریم کما کان

طاها;9649 نوشت:
[=arial][quote=گمنام;9630]اسلامی شدن دانشگاهها ومبارزه با مفاسد اقتصادی و مفسدین اقتصادی -- ایا این دو مورد در حکومت اسلامی ایران اجرا شده و میشود فقط یه اشاره کوچک میکنم الان نزدیک 5 سال است اسامی مفسدین اقتصادی اعلام نمیشود هر دفعه بهانه ای اورده میشود با اینکه خدا و دین و تمام فرستادگان روشی غیر این داشتند حیف میترسم حرف بزنم بهم بگید من فلان و به همانم ولی مطمئنم این موضوعات اگر درست حلاجی شوند جواب سوالات خیلی ادم ها داده میشود و دیگر دشمنان نمیتوانند دست ر وی این موضوعات گذاشته و حکومت و دین را زیر سوال ببرند

[=arial]باز سلام

[=arial]جناب گمنام عزیز

[=arial] هیچ کس منکر حرفهای شما نیست مبارزه با مفسدان اقتصادی و اسلامی کردن دانشکاهها واسلامی کردن تمام قوانین حرفهای است که 1400 سال است که زده می شود و تا زمان حکومت معصومین هم باید زده شود

[=arial]ثانیا چرا ترس دارید ترس از چه؟ و که؟ دارید؟ مگربیان روش حکومت صحیح و اسلامی که ارزوی تمام بشریت است اشکال دارید که جناب عالی از بیان انها می ترسید

[=arial]بنده قرار است با یکی از کاربران نامه 51 نهج البلاغه را به بحث بنشینیم .

[=arial]به نظرم این نامه منشور حکومت اسلامی است و امام با قوانین حکومت اسلامی که بیان می کنند ابروی تمام حکام و حکومتهایی که از ان سرپیچی کنند را برده است و عمل به قوانین ان ارزوی تمام نسل بشریت است

[=arial]جان برادر

[=arial]از چه واهمه دارید سخن حق و قوانین اسلام کفتنی است چرا نباید کفت؟

[=arial]بنده اما بر خلاف نظر شما طرح چنین مسایلی را در جامعه به جند دلیل به سود نظام اسلامی می دانم.

[=arial]-کسانی از مسولین و حاکماتن که اگاه به قوانین اسلامی نیستند بدانند

[=arial]-کسانی که در صدد دور زدن مردم و استفاده از جهالت مردم هستند بدانند که مردم از قوانین اسلام اکاهند و اکر برخلاف این قوانین حرکت کنند کنار خواهند رفت

[=arial]-دشمنان نظام بدانند که مردم تابع چه قوانینی هستند و پیروان چنین قوانینی با این حربه ها نمی هراسند

[=arial]-کسانی از مردم که عیب و نقصی بر حکومت های اسلامی می دانند و دین را خلاصه در مسجد و رفتار فردی می دانند اگاه از قوانینن اسلام در باب حکومت شوند

[=arial]عزیز برادر

[=arial]نترسید و بگویید قوانین اسلام را در باب حکومت
[=arial] اما به دور از واردن شدن به مسایل سیاسی روز که در گردو غبار روزمرگی و سیاست زدگی و جناح بندی و....حق ناشناخته می ماند

[=arial]به نظرم طرح قوانین اسلام و در باب حکومت نه ترس دارد و نه ابایی از شنیدنش کسی دارد

[=arial]و منتظریم کما کان

سلام ترس از اینکه افرادی از اسلام زده شوند رو دارم والا جان من فدای اسلام بگذریم...

باشه من گوشه هائیش ر واز واقعیت جامعه ایران ر ومیگم امیدوارم کسی ناراحت نشود

1- طبق همان نوشته قبلیم چرا در ایران اسامی مفسدان اقتصادی چندین سال است که در حد حرف است و هر دفعه به بهانه ای از اعلام انها تفره میروند ایا این روش ائمه و خدا است؟

2-جریان اقا زاده ها امتیاز اختصاصی شکر --امتیاز مترو ---پول شوئی ایا واقعا سران حکوت در ایران از این مسائل خبر ندارند ؟/ یقینا خبر دارند پس چرا هیچ کاری نمیکنند؟؟مگه بیت المال حق بقیه نیست پس چرا الان شده حق یه سری اشخاص اگه لازمه توضیحات بیشتر بدهم و موضوع ر وکامل باز کنم من د وسال ر وکار مفاسد اقتصادی تحقیق کردم ریشه 90 درصد مفاسد اقتصادی در ایران زیر سر همین اقا زاده هاست یه جمله جالب بهتون میگم خیلی خوبه بزرگی میگفت 75 درصد ثروت جهان در خاور میانه است و 75 درصد از این ثروت در کشورهای شیعه نشین است اون وقت در همچین کشوری امار طلاق در ایران 6 میلیون زن مطلقه زیر 30 سال میدونید این یعنی چی این یعنی وای به حال ما در جامعه ای که برای مردانش کار و زندگی درست حسابی نیست تکلیف اون زنی که بخاد با این شرایط خرج خودش و بچش ر وتامین کنه مشخصه درد اینکه پدری مجبور بشه به خاطر خرج زندگی دخترش ر وبه 50 هزار تومان به یه سری افراد بفروشه اینا ر وگفتم تا عمق مصیبت ر وکمی درک کنیم البته خیلی سر بسته گفتم تا به کسی بر نخورد فقط به خودمان بیایم:geryeh::geryeh:بازم اگه لازمه می گم .....

با سلام و تشكر از همه دوستان :Gol:
سعي كنيد مباحث را به سوي مجادلات سياسي نبريد . چنان كه تا كنون هم چنين بوده مستند و متقن بحث كنيد و از ذكر مصاديق جدا خوداري كنيد .
از مديران انجمن هم خواهشمندم كه مباحث را مديريت و جمع بندي بفرمايند .
با تشكر از دوستان اهل فضل و دانش كه مباحث را سير منطقي داده و گرمي مي بخشند

منتظر جواب هستم

گمنام;9676 نوشت:
سلام ترس از اینکه افرادی از اسلام زده شوند رو دارم والا جان من فدای اسلام بگذریم... باشه من گوشه هائیش ر واز واقعیت جامعه ایران ر ومیگم امیدوارم کسی ناراحت نشود 1- طبق همان نوشته قبلیم چرا در ایران اسامی مفسدان اقتصادی چندین سال است که در حد حرف است و هر دفعه به بهانه ای از اعلام انها تفره میروند ایا این روش ائمه و خدا است؟ 2-جریان اقا زاده ها امتیاز اختصاصی شکر --امتیاز مترو ---پول شوئی ایا واقعا سران حکوت در ایران از این مسائل خبر ندارند ؟/ یقینا خبر دارند پس چرا هیچ کاری نمیکنند؟؟مگه بیت المال حق بقیه نیست پس چرا الان شده حق یه سری اشخاص اگه لازمه توضیحات بیشتر بدهم و موضوع ر وکامل باز کنم من د وسال ر وکار مفاسد اقتصادی تحقیق کردم ریشه 90 درصد مفاسد اقتصادی در ایران زیر سر همین اقا زاده هاست یه جمله جالب بهتون میگم خیلی خوبه بزرگی میگفت 75 درصد ثروت جهان در خاور میانه است و 75 درصد از این ثروت در کشورهای شیعه نشین است اون وقت در همچین کشوری امار طلاق در ایران 6 میلیون زن مطلقه زیر 30 سال میدونید این یعنی چی این یعنی وای به حال ما در جامعه ای که برای مردانش کار و زندگی درست حسابی نیست تکلیف اون زنی که بخاد با این شرایط خرج خودش و بچش ر وتامین کنه مشخصه درد اینکه پدری مجبور بشه به خاطر خرج زندگی دخترش ر وبه 50 هزار تومان به یه سری افراد بفروشه اینا ر وگفتم تا عمق مصیبت ر وکمی درک کنیم البته خیلی سر بسته گفتم تا به کسی بر نخورد فقط به خودمان بیایمبازم اگه لازمه می گم .....

با سلام

جناب گمنام عزیز

بنده کجا کفتم که مشکلات و کم کاری افراد در نظام و مفسدان اقتصادی و.....را بکویید

از کجای حرف های بنده برداشت کردید که مشکلات را بگوییم بنده در پست های قبلی و با انواع اقسام بیانها باز گو کرده ام که مردم و کاربران عزیز این سایت به اندازه کافی با مشکلات گشور اشنا هستند و این جا را طبق فرموده مدیر محترم سایت به مجادلات سیاسی تبدیل نکنیم.

عزیزبرادر

بنده دوباره حرف های خود را باز گو می کنم

بنده در پست قبلی نوشتم که بیاییم راههای درست حکومت کردن را بیان کنیم بیاییم بند بند نامه امام به مالک را بر یکدیگر معنا کنیم

بیاییم دستورات و قوانین اسلام در امر حکومت داری را برای مردممان باز گو کنیم

بنده نکفتم که مشکلات گشور رابگوییم که هیچ سودی نه برای ما و نه برای گشور دارد زمانی این همر مفید خواهد بود که کسانی ندانند و احساس وظیفه کنید که مردم را مطلع کنید همه و همه می دانیم و می دانید که چه خبر است و مسئو لین هم بی کار ننشسته اند و کارهایی انجام می دهند

انچه بنده انتظار داشتم و دارم این است کاربران محترم و جنابعالی قوالنین اسلام در امر حکومت داری را برای همه دنیا باز گو کنیم که ثمراتش را در پست بالا متذکر شدم

اگر از نوشته های ناقص بنده چنین برداشت کردید بنده معذرت می خواهم قصد بنده این بود که قوانین اسلام را بکوییم و نه مشکلات را .

طاها;9895 نوشت:

با سلام

جناب گمنام عزیز

بنده کجا کفتم که مشکلات و کم کاری افراد در نظام و مفسدان اقتصادی و.....را بکویید

از کجای حرف های بنده برداشت کردید که مشکلات را بگوییم بنده در پست های قبلی و با انواع اقسام بیانها باز گو کرده ام که مردم و کاربران عزیز این سایت به اندازه کافی با مشکلات گشور اشنا هستند و این جا را طبق فرموده مدیر محترم سایت به مجادلات سیاسی تبدیل نکنیم.

عزیزبرادر

بنده دوباره حرف های خود را باز گو می کنم

بنده در پست قبلی نوشتم که بیاییم راههای درست حکومت کردن را بیان کنیم بیاییم بند بند نامه امام به مالک را بر یکدیگر معنا کنیم

بیاییم دستورات و قوانین اسلام در امر حکومت داری را برای مردممان باز گو کنیم

بنده نکفتم که مشکلات گشور رابگوییم که هیچ سودی نه برای ما و نه برای گشور دارد زمانی این همر مفید خواهد بود که کسانی ندانند و احساس وظیفه کنید که مردم را مطلع کنید همه و همه می دانیم و می دانید که چه خبر است و مسئو لین هم بی کار ننشسته اند و کارهایی انجام می دهند

انچه بنده انتظار داشتم و دارم این است کاربران محترم و جنابعالی قوالنین اسلام در امر حکومت داری را برای همه دنیا باز گو کنیم که ثمراتش را در پست بالا متذکر شدم

اگر از نوشته های ناقص بنده چنین برداشت کردید بنده معذرت می خواهم قصد بنده این بود که قوانین اسلام را بکوییم و نه مشکلات را .

چشم استاد معذرت از شما و همه عزیزان سکوت اختیار میکنم

سلام علیکم
دوستان عزیز،

به نظر بنده همگی دوست دارند به نقدر بپردازند.
لذا بنده یشنهادی دارم که امیدوارم از این به بعد این روش را ادامه دهیم.

یکی یکی مواد و بندهای قانون اساسی را به عنوان مهم ترین و اولین سند قانونی بررسی نماییم.
درصورت موافقت دوستان که ان شا الله اعلام می کنند بنده نیز اولین بند را ذکر می کنم تا یکی یکی جلو رویم و ان شاالله نتایج خوبی از بحث حاصل شود و امیدوارم سطح بحث آنقدر بالا رود که حتی نتایج آن نیز برای مسئولین امر ارسال گردد.

گمنام;9914 نوشت:
چشم استاد معذرت از شما و همه عزیزان سکوت اختیار میکنم

با سلام

گمنام بزرگوار دوست عزيز و گرامي

بنده اصلا سكوت را نمي پسندم عالمي چون شما كه سالها عمرتان را در تحقيق هاي علمي و ديني صرف كرده ايد بايد در اين موارد جواب گو باشيد و از دين و اسلام و گشور خود دفاع كنيد

چرا سكوت؟

بنده عرض كردم روشمان را عوض كنيم و قوانين اسلام را به بحث و مناظره نشينيم مثل همين روشي كه جناب علي تدين عزيز پيشنهاد داده اند

در صحنه مي مانيم و در مناظرات و گفتگوها حضور فعالي خواهيم داشت

به عون الله تعالي

alitadayon;9919 نوشت:
لذا بنده یشنهادی دارم که امیدوارم از این به بعد این روش را ادامه دهیم. یکی یکی مواد و بندهای قانون اساسی را به عنوان مهم ترین و اولین سند قانونی بررسی نماییم. درصورت موافقت دوستان که ان شا الله اعلام می کنند بنده نیز اولین بند را ذکر می کنم تا یکی یکی جلو رویم و ان شاالله نتایج خوبی از بحث حاصل شود و امیدوارم سطح بحث آنقدر بالا رود که حتی نتایج آن نیز برای مسئولین امر ارسال گردد.

باسلام

جناب علي تدين عزيز

بنده از پيشنهاد شما استقبال مي كنم و بي صبيرانه منتظر مطالبتان هستم انشاء الله گفتگو هاي مفيد و سازنده اي با مشاركت همه دوستان داشته باشيم .

طاها;9946 نوشت:

با سلام

گمنام بزرگوار دوست عزيز و گرامي

بنده اصلا سكوت را نمي پسندم عالمي چون شما كه سالها عمرتان را در تحقيق هاي علمي و ديني صرف كرده ايد بايد در اين موارد جواب گو باشيد و از دين و اسلام و گشور خود دفاع كنيد

چرا سكوت؟

بنده عرض كردم روشمان را عوض كنيم و قوانين اسلام را به بحث و مناظره نشينيم مثل همين روشي كه جناب علي تدين عزيز پيشنهاد داده اند

در صحنه مي مانيم و در مناظرات و گفتگوها حضور فعالي خواهيم داشت

به عون الله تعالي

بسیار خوب پیشنهاد شما قبوله قوانین اسلام ر و در برابر حکومت کشورمان به گفتگو می پردازیم

اصل ۱

حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینه‏اش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیت‏الله‏العظمی امام خمینی، در همه‏پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادی‌الاولی سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت ۹۸٫۲٪ کلیه کسانی که حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت داد.

نکات مهم اصل 1 :
انتخاب "حکومت ایران که جمهوری اسلامی است" که این حکومت معادل "حکومت حق و عدل قرآن" است به سبب "آرای مثبت اکثریت مردم" در همه پرسی است.

اولا : انتخاب مردم شرط است و کسی نمی تواند اذعان کند که حکومت حتی در صورت مشروعیت می تواند بر خلاف مقبولیت مردم تشکیل شود.
ثانیا : به دلیل اینکه این حکومت بر اساس محور های قزآنی است طبق اصول بعدی نیز تنها تکیه ما بر قرآن و تناسب بر سیره اهل بیت (ع) می باشد.

نتایج :
تشکیل و استقرار و تدام حکومت جمهوری اسلامی بدون مقبولیت مردم امکان ندارد.
هر مساله خلاف قرآن و عترت نباید در قانون قرار گیرد.

سوالات :
اگر قانونی وجود داشته باشد که بر خلاف قرآن باشد ، وظیفه یک مسلمان در برابر آن چیست؟
نحوه تشخیص عدم مقبولیت مردم در قانون چگونه می باشد؟

عر ض سلام و پوزش ازتاخير چند روزه

alitadayon;10042 نوشت:
نتایج : تشکیل و استقرار و تدام حکومت جمهوری اسلامی بدون مقبولیت مردم امکان ندارد. هر مساله خلاف قرآن و عترت نباید در قانون قرار گیرد.

نتيجه گيري خوبي است بنده هم موافقم

البته جهت تكميل اين كه اثبات انچه كه قانون قران و سنت رسول خدا و ائمه است برعهده مجتهدان زمان و ولي فقيه است و حاكمان ديني هم بايد نظريات ايشان را در اجراي برنامه ها و قوانين اسلام در نظر داشته باشند

و يكي از حكمت هايي كه ولي فقيه بايد راس حكومت باشد اين است كه ولي بايد فقيه باشد تا احكامي بر خلاف قوانين اسلام اجرا نشود و خود از نزديك ناظر بر مجريان باشد

alitadayon;10042 نوشت:
اگر قانونی وجود داشته باشد که بر خلاف قرآن باشد ، وظیفه یک مسلمان در برابر آن چیست؟ نحوه تشخیص عدم مقبولیت مردم در قانون چگونه می باشد؟


متوجه نمي شوم يعني واضعان قانون ، قوانيني وضع كنند كه بر خلاف قران باشد؟ اگر منظور اين است كه خوب در روال قانوني شوراي نگهبان براي جلوكيري از وضع قوانيني خلاف قران وسنت است 6نفر فقها براي جلوگيري از عدم وضع قوانين خلاف قران و سنت در شوراي نگهبان هستند

و در مورد تشخيص عدم مقبوليت مردم :

سوال مبهمه يعني قانوني وضع شود كه مردم بدان معترض باشند خوب مردم نماينده دارند و اين نمايندگان هم هر 4 سال يكبار در حال تغيير اند و خود مردم افرادي را انتخاب مي كنند كه خواسته هاي اينها را تصويب كنند

نظرات ديگر دوستان را هم مي شنويم..... بفرماييد...

به نظر من مسئله این است که نظام حکومتی ما جمهوری اسلامی است نه حکومت اسلامی محض. امام(ره) در سال 1348 در نجف درس حکومت اسلامی را سر دادند ولی بعد از پاریس تکیه ایشان روی جمهوری اسلامی شد و معتقد بودند که حکومت اسلامی قابل پیاده شدن نیست چون زمینه فراهم نیست بلکه هدف رسیدن به حکومت مطلوب اسلامی است و جمهور ی اسلامی هم همین میشود که میبینید.



با سلام

با سپاس از حضورتان در بحث

میثم;10358 نوشت:
معتقد بودند که حکومت اسلامی قابل پیاده شدن نیست چون زمینه فراهم نیست بلکه هدف رسیدن به حکومت مطلوب اسلامی است و جمهور ی اسلامی هم همین میشود که میبینید.


مي توانيد بفرماييد چه فرقي بين حكومت اسلامي و جمهوري اسلامي است؟

و منظورتان از اين جمله كه جمهوري اسلامي همين مي شود كه ببينيد چيست؟

سلام

بنده در مورد اصل اول قانو ن اساسی دو تا سوال دارم

سوال اول =در اصل اول قانون اساسی داریم که حکومت ایران با همه پرسی مردم تشکیل شده چرا الان با نزدیک به 31 سال گذشتن از زمان پیروزی انقلاب اسلامی اجازه رفراندوم(همه پرسی ) رو به مردم نمیدهند؟

طاها;10347 نوشت:
سوال مبهمه يعني قانوني وضع شود كه مردم بدان معترض باشند خوب مردم نماينده دارند و اين نمايندگان هم هر 4 سال يكبار در حال تغيير اند و خود مردم افرادي را انتخاب مي كنند كه خواسته هاي اينها را تصويب كنند
طاها;10347 نوشت:
سوال مبهمه يعني قانوني وضع شود كه مردم بدان معترض باشند خوب مردم نماينده دارند و اين نمايندگان هم هر 4 سال يكبار در حال تغيير اند و خود مردم افرادي را انتخاب مي كنند كه خواسته هاي اينها را تصويب كنند

این نوعی دور زدن مردمه به نظر من میدونید چرا قانون را کی تصویب میکنه شورای نگهبان چون مصوبه مجلس پس از تائید شورای نگهبان قابل اجرا می باشد اعای شورای نگهبان 12 نفر می باشند شش عضو از این دوازده تن فقهایی هستند که با حکم رهبر عزل و نصب می‌شوند و شش عضو دیگر حقوقدانانی هستند که با معرفی رییس قوه قضاییه و اعلام نظر نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب می‌شوند. تمامی قوانین مجلس شورای اسلامی و صلاحیت نامزدهای تمامی انتخابات سراسری کشور به استثنای انتخابات شوراهای شهر و روستا باید به تایید این شورا برسند.

حالا رئیس قوه قضائیه توسط کی انتخاب میشود=عزل و نصب رئیس قوه قضائیه بر عهده رهبر می باشد

پس تا اینجا نتیجه گرفتیم که مجلس مصوباتش باید به تائید شورای نگهبان برسد اعضای شورای نگهبان6 نفر مستقیما توسط رهبری و 6 نفر دیگر نیز غیر مستقیم توسط رهبری انتخاب میشوند

رهبری توسط کی انتخاب میشود =مجلس خبرگان

مجلس خبرگان توسط رای مردم انتخاب میشوند

طبق اصلی که در بالا گفته شد تعیین صلاحیت نامزدهای انتخاباتی بر عهده شورای نگهبان می باشد پس نتیجه میگیریم دقیقا قانو ن اساسی در ایران مردم را به بازی گرفت هاست

لطفا منطقی و بدون تعصب جواب بدهید

گمنام;10369 نوشت:
در اصل اول قانون اساسی داریم که حکومت ایران با همه پرسی مردم تشکیل شده چرا الان با نزدیک به 31 سال گذشتن از زمان پیروزی انقلاب اسلامی اجازه رفراندوم(همه پرسی ) رو به مردم نمیدهند؟

با سلام و تشكراز حضورتان در بحث

از كجاي اين اصل اين التزام و رابطه در مي ايد كه چون حكومت با همه پرسي تشكيل شده بايد براي ادامه راه هم همه پرسي برگذار بشود؟چگونه اين برداشت را كرده ايد؟بفرماييد؟

ثانيا: دلايل عقلي براي بركذاري رفراندوم را بفرماييد چرا بايد رفراندوم برگذار بكنند به چه دليل؟

ثالثا: اگر رفراندوم و دموكراسي به نصف بعلاوه يك است در تمام يا اگثر انتخابات بالاي 50درصد در انتخابات شركت كرده اند ديگه چرا اصل نظام به رفراندوم كذاشته شود چرا ؟ و به چه دليل؟

سلام

طاها;10374 نوشت:
از كجاي اين اصل اين التزام و رابطه در مي ايد كه چون حكومت با همه پرسي تشكيل شده بايد براي ادامه راه هم همه پرسي برگذار بشود؟چگونه اين برداشت را كرده ايد؟بفرماييد؟

از اینجا
حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینه‏اش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیت‏الله‏العظمی امام خمینی، در همه‏پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادی‌الاولی سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت ۹۸٫۲٪ کلیه کسانی که حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت داد.

طاها;10374 نوشت:
ثانيا: دلايل عقلي براي بركذاري رفراندوم را بفرماييد چرا بايد رفراندوم برگذار بكنند به چه دليل؟

سلام

الف) چرا رفراندوم (همه پرسي) ؟

رفراندوم يك شيوه و روش مراجعه به آرا عمومي و دمكراسي مستقيم در جهت شناسايي و حق تعيين سرنوشت و احترام به حق جاكميت مردم مي باشد. اين حق در بيشتر اسناد بين المللي همچون منشور سازمان ملل- اعلاميه اعطاي استقلال به كشور ها و ملت ها اعلاميه جهاني حقوق بشر , ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي و ميثاق ميثاق بين المللي حقوق اجتماعي - اقتصادي - فرهنگي، منشور حقوق و تكاليف اقتصادي دولتها, قطعنامه هاي سازمان ملل, رويه دولت ها و قوانين اساسي ملل متمدن, افكار عمومي , نهاد هاي جامعه مدني جهاني , به رسميت شناخته شده است.
ب) ضرورت مراجعه به همه پرسي؟

مفهوم ابدي از قوانين بشري وجود ندارد و مردم پيوسته حق دارند قانون اساسي خود را مورد بازنگري قرار داده و يا آن را اصلاح كرده يا كلا تغيير دهند. هيچ نسلي نمي تواند نسلهاي بعدي خود را ملزم و تابع قوانين خود سازد. ( اصل 28 اعلاميه حقوق بشر و شهروند 24 ژوئن 1793 و نيز سخنان آقاي خميني در بهشت زهرا در سال 1357) ملت ايران به دنبال انقلاب سال 1357 از طريق رفراندوم 12 فروردين سال 1358 حق طبيعي و مشروع خود در انتخاب نظام سياسي و حق تعيين سرنوشت را به اجرا گذاشت با گذشت بيش از 24 سال از آن حضور تاريخي ملت ایران, بافت جمعيتي ايران بكلي دگرگون شده و نسل جوان آگاه و هوشمند و علاقه مند به حاكميت ملي در وعده گاه تاريخي 12 فروردين 1358 حضور نداشت. از طرف ديگر شركت كنندگان در رفراندوم سال 58 تجربه و شناخت امروز خود از ظرفيت ها و قابليت هاي قانون اساسي 1358 را نداشتند از اين رو مراحعه به همه پرسي در راستاي احترام به حق حاكميت مردم و فراهم كردن زمينه هاي مشاركت فعال مردم در زندگي سياسي, اجتماعي, فرهنگي و اقتصادي بوده است و توان و قابليت هاي ملي را براي ايجاد همبستگي بيشتر و تقويت پايه هاي حاكميت ملي بسيج نموده, تماميت ارضي, استقلال و يكپارچگي كشور ايران در مقابل عوامل تهديد كننده و آسيب رسان بيمه مي كند.

من فکر میکردم این تالار گفتگو آزاد است ولی وقتی نظرم پاک شد خلافش برایم ثابت شد. سعی میکنم دیگر این تالار نیایم یا اگر اومدم نظر ندهم که باعث زحمت دوستان بشود که پاکش کنند !!

موضوع بحث این بود چقدر حکومت ایران اسلامی است. نظر من این بود که این حکومت فقط یک اصل دارد و اون هم اصل حفظ نظام به هر قیمتی است و این هدف و اصل هر جور وسیله ای (چه اسلامی و چه عیر اسلامی) را توجیه میکند. حالا خودتان قضاوت کنید این اصل و وسیله چقدر اسلامی است. اگر هم باز خوشتون نیومد دوباره پاکش کنید!

iran1400;10405 نوشت:
من فکر میکردم این تالار گفتگو آزاد است ولی وقتی نظرم پاک شد خلافش برایم ثابت شد. سعی میکنم دیگر این تالار نیایم یا اگر اومدم نظر ندهم که باعث زحمت دوستان بشود که پاکش کنند !!


با سلام

هر طور راحتين و مي خواهين فكر كنين نمي دانم كدام مطلبتان پاك شده است كه موجبات ناراحتي جنابعالي را فراهم اورده است

گفتگو وبحث در اين تالار در مسايلي كه داخل قوانين سايت باشد ازاد است

ولي در مورد مسايل سياسي براي جلوكيري از درگيريهاي سياسي و سياسي زدگي در بحث ها كه جنابعالي هم بدان اذعان خواهيد كرد بنا بر اين است كه فقط اصول اسلامي در حكومت و حاكميت مطرح شود و مورد بررسي و نقد قرار گيرد

بر همين اساس قانون اساسي ايران اسلامي مورد بررسي قرار مي گيرد

در صورت تمايل مي توانيد در بحث شركت كنيد و ما و ديگران از نظرات حضرت عالي بهره مند شويم

گمنام;10379 نوشت:
الف) چرا رفراندوم (همه پرسي) ؟ رفراندوم يك شيوه و روش مراجعه به آرا عمومي و دمكراسي مستقيم در جهت شناسايي و حق تعيين سرنوشت و احترام به حق جاكميت مردم مي باشد. اين حق در بيشتر اسناد بين المللي همچون منشور سازمان ملل- اعلاميه اعطاي استقلال به كشور ها و ملت ها اعلاميه جهاني حقوق بشر , ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي و ميثاق ميثاق بين المللي حقوق اجتماعي - اقتصادي - فرهنگي، منشور حقوق و تكاليف اقتصادي دولتها, قطعنامه هاي سازمان ملل, رويه دولت ها و قوانين اساسي ملل متمدن, افكار عمومي , نهاد هاي جامعه مدني جهاني , به رسميت شناخته شده است.

با سلام

جناب برادر

همه حرفهايي كه فرموديد در مورد دموكراسي متين و به جا ولي باز سوال بنده به جاست كه چرا و به چه دليل در ايران و در اين حكومت همه پرسي برگذار شود؟؟؟؟

جنابعالي توضيحي از فوايد همه پرسي داديد و مدارك ان را.

بنده سوال از چراي برگذاري همه پرسي پرسيدم؟؟؟

بفرماييد؟؟؟

گمنام;10379 نوشت:
ضرورت مراجعه به همه پرسي؟
مفهوم ابدي از قوانين بشري وجود ندارد و مردم پيوسته حق دارند قانون اساسي خود را مورد بازنگري قرار داده و يا آن را اصلاح كرده يا كلا تغيير دهند. هيچ نسلي نمي تواند نسلهاي بعدي خود را ملزم و تابع قوانين خود سازد. ( اصل 28 اعلاميه حقوق بشر و شهروند 24 ژوئن 1793 و نيز سخنان آقاي خميني در بهشت زهرا در سال 1357) ملت ايران به دنبال انقلاب سال 1357 از طريق رفراندوم 12 فروردين سال 1358 حق طبيعي و مشروع خود در انتخاب نظام سياسي و حق تعيين سرنوشت را به اجرا گذاشت با گذشت بيش از 24 سال از آن حضور تاريخي ملت ایران, بافت جمعيتي ايران بكلي دگرگون شده و نسل جوان آگاه و هوشمند و علاقه مند به حاكميت ملي در وعده گاه تاريخي 12 فروردين 1358 حضور نداشت. از طرف ديگر شركت كنندگان در رفراندوم سال 58 تجربه و شناخت امروز خود از ظرفيت ها و قابليت هاي قانون اساسي 1358 را نداشتند از اين رو مراحعه به همه پرسي در راستاي احترام به حق حاكميت مردم و فراهم كردن زمينه هاي مشاركت فعال مردم در زندگي سياسي, اجتماعي, فرهنگي و اقتصادي بوده است و توان و قابليت هاي ملي را براي ايجاد همبستگي بيشتر و تقويت پايه هاي حاكميت ملي بسيج نموده, تماميت ارضي, استقلال و يكپارچگي كشور ايران در مقابل عوامل تهديد كننده و آسيب رسان بيمه مي كند.

باز سلام

انچه فرموده ايد كليتي است در مورد همه پرسي . بله مطالبتان درست.

بنده در پست35 عرض كردم خدمتتان كه :

مگر شما راهپيمايي و شركت در انتخابات را همه پرسي نمي دانيد؟؟؟ همين مردم هستند كه در تمام انتخابات شركت بالاي 50درصدي داشتند و در اخرين انتخابات هم بالاي 80درصدي حضور در انتخابات داشتند چرا اينها را همه پرسي نمي دانيد؟؟؟چرا؟؟؟

مگر مردمي كه در انتخابات راي مي دهند به نظام و حكومت راي نمي دهند ؟؟اگر مي دهند كه هيچ و اگر مدعي هستيد كساني كه در انتخابات شركت مي كنند رايشان به نظام نيست به چه دليل؟؟

فرموده ايد:
راي به قانون اساسي.


خوب مي دانيد همين مردم 20 سال پيش هم در همه پرسي دوباره به تغييرات در قانون اساسي راي دادند . تاييد كردند راي خود در 10سال قبل از ان را به قانون اساسي و جمهوري اسلامي.

باز دليل بياوريد كه به چه دليل حكومت و نظام خود را بايد به همه پرسي بكذاريم؟؟؟؟؟

طاها;10421 نوشت:

با سلام

جناب برادر

همه حرفهايي كه فرموديد در مورد دموكراسي متين و به جا ولي باز سوال بنده به جاست كه چرا و به چه دليل در ايران و در اين حكومت همه پرسي برگذار شود؟؟؟؟

جنابعالي توضيحي از فوايد همه پرسي داديد و مدارك ان را.

بنده سوال از چراي برگذاري همه پرسي پرسيدم؟؟؟

بفرماييد؟؟؟

سلام

جواب این سوالتون ر وکه در قسمت ب پست 37 داده ام

طاها;10423 نوشت:

باز سلام

انچه فرموده ايد كليتي است در مورد همه پرسي . بله مطالبتان درست.

بنده در پست35 عرض كردم خدمتتان كه :

مگر شما راهپيمايي و شركت در انتخابات را همه پرسي نمي دانيد؟؟؟ همين مردم هستند كه در تمام انتخابات شركت بالاي 50درصدي داشتند و در اخرين انتخابات هم بالاي 80درصدي حضور در انتخابات داشتند چرا اينها را همه پرسي نمي دانيد؟؟؟چرا؟؟؟

مگر مردمي كه در انتخابات راي مي دهند به نظام و حكومت راي نمي دهند ؟؟اگر مي دهند كه هيچ و اگر مدعي هستيد كساني كه در انتخابات شركت مي كنند رايشان به نظام نيست به چه دليل؟؟

فرموده ايد:
راي به قانون اساسي.


خوب مي دانيد همين مردم 20 سال پيش هم در همه پرسي دوباره به تغييرات در قانون اساسي راي دادند . تاييد كردند راي خود در 10سال قبل از ان را به قانون اساسي و جمهوري اسلامي.

باز دليل بياوريد كه به چه دليل حكومت و نظام خود را بايد به همه پرسي بكذاريم؟؟؟؟؟

سلام

حرفتون منطقی است بحث اصلی من در مورد قانون اساسیه که در پست 34 توضیح نقصش رودادم و جوابی نگرفتم

با سلام

جناب گمنام

اين مطلب
(ب) شماست در پست 37


گمنام;10379 نوشت:
ضرورت مراجعه به همه پرسي؟ مفهوم ابدي از قوانين بشري وجود ندارد و مردم پيوسته حق دارند قانون اساسي خود را مورد بازنگري قرار داده و يا آن را اصلاح كرده يا كلا تغيير دهند. هيچ نسلي نمي تواند نسلهاي بعدي خود را ملزم و تابع قوانين خود سازد. ( اصل 28 اعلاميه حقوق بشر و شهروند 24 ژوئن 1793 و نيز سخنان آقاي خميني در بهشت زهرا در سال 1357) ملت ايران به دنبال انقلاب سال 1357 از طريق رفراندوم 12 فروردين سال 1358 حق طبيعي و مشروع خود در انتخاب نظام سياسي و حق تعيين سرنوشت را به اجرا گذاشت با گذشت بيش از 24 سال از آن حضور تاريخي ملت ایران, بافت جمعيتي ايران بكلي دگرگون شده و نسل جوان آگاه و هوشمند و علاقه مند به حاكميت ملي در وعده گاه تاريخي 12 فروردين 1358 حضور نداشت. از طرف ديگر شركت كنندگان در رفراندوم سال 58 تجربه و شناخت امروز خود از ظرفيت ها و قابليت هاي قانون اساسي 1358 را نداشتند از اين رو مراحعه به همه پرسي در راستاي احترام به حق حاكميت مردم و فراهم كردن زمينه هاي مشاركت فعال مردم در زندگي سياسي, اجتماعي, فرهنگي و اقتصادي بوده است و توان و قابليت هاي ملي را براي ايجاد همبستگي بيشتر و تقويت پايه هاي حاكميت ملي بسيج نموده, تماميت ارضي, استقلال و يكپارچگي كشور ايران در مقابل عوامل تهديد كننده و آسيب رسان بيمه مي كند.

بنده نپرسيدم كه چرا بايد همه پرسي باشد كه جنابعالي از ضرورت همه پرسي سخن مي فرماييد كه همه پرسي خوب است يا بد!!!!

سوال بنده اين است كه چرا در اين نظام همه پرسي باشد در نظامي كه بالاي 50 مردمشان در انتخابات و...شركت مي كنند چه نيازي به همه پرسي و رفراندوم است؟

فكر كنم سوالم واضح است

گمنام;10432 نوشت:
حرفتون منطقی است بحث اصلی من در مورد قانون اساسیه که در پست 34 توضیح نقصش رودادم و جوابی نگرفتم

باز سلام

مي توانيد بفرماييد نقص قانون اساسي در چيه؟ با توضيح بيشتر

طاها;10443 نوشت:
با سلام

جناب گمنام

اين مطلب
(ب) شماست در پست 37

بنده نپرسيدم كه چرا بايد همه پرسي باشد كه جنابعالي از ضرورت همه پرسي سخن مي فرماييد كه همه پرسي خوب است يا بد!!!!

سوال بنده اين است كه چرا در اين نظام همه پرسي باشد در نظامي كه بالاي 50 مردمشان در انتخابات و...شركت مي كنند چه نيازي به همه پرسي و رفراندوم است؟

فكر كنم سوالم واضح است


سلام این ر وقانع شدم با توجه به توضیحاتی که فرمودید همه پرسی فعلا ضروریتی ندارد

طاها;10444 نوشت:

باز سلام

مي توانيد بفرماييد نقص قانون اساسي در چيه؟ با توضيح بيشتر

باز سلام


قانون اساسی نوعی دور زدن مردمه به نظر من میدونید چرا قانون را کی تصویب میکنه شورای نگهبان چون مصوبه مجلس پس از تائید شورای نگهبان قابل اجرا می باشد اعای شورای نگهبان 12 نفر می باشند شش عضو از این دوازده تن فقهایی هستند که با حکم رهبر عزل و نصب می‌شوند و شش عضو دیگر حقوقدانانی هستند که با معرفی رییس قوه قضاییه و اعلام نظر نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب می‌شوند. تمامی قوانین مجلس شورای اسلامی و صلاحیت نامزدهای تمامی انتخابات سراسری کشور به استثنای انتخابات شوراهای شهر و روستا باید به تایید این شورا برسند.

حالا رئیس قوه قضائیه توسط کی انتخاب میشود=عزل و نصب رئیس قوه قضائیه بر عهده رهبر می باشد

پس تا اینجا نتیجه گرفتیم که مجلس مصوباتش باید به تائید شورای نگهبان برسد اعضای شورای نگهبان6 نفر مستقیما توسط رهبری و 6 نفر دیگر نیز غیر مستقیم توسط رهبری انتخاب میشوند

رهبری توسط کی انتخاب میشود =مجلس خبرگان

مجلس خبرگان توسط رای مردم انتخاب میشوند

طبق اصلی که در بالا گفته شد تعیین صلاحیت نامزدهای انتخاباتی بر عهده شورای نگهبان می باشد پس نتیجه میگیریم دقیقا قانو ن اساسی در ایران مردم را به بازی گرفته است

[=&quot]با سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی ، از دغدغه همه عزیزان تقدیر و تشکر دارم[=&quot] به نظر می آید بهترین قانون نظام مند برای اداره یک کشور اسلامی پیرو مکتب حقه تشیع بلکه در سطح جهان در عصر غیبت امام و حجت زمان ارواحنا فداه همین قانون اساسی کشور اسلامی ما می باشد اگر نقطه ضعفی هست بیشتر از ناحیه اجرای صحیح این قانون است اگر هم در اصولی از این قانون ، صاحبان فکر و اندیشه و افراد بی غرض و دلسوز انقلاب و مکتب ، نقدی داشته باشند که متصور هست ، لکن عمده اشکال در اجرای همین قانون و هماهنگی قوانین جزئی تر با این قانون کلی جامعه و اشکال دیگر مربوط به عملکرد مجریان این قانون است[=&quot] .
برای تنویر بیشتر یکی از مبانی انقلاب اسلامی را از زبان شهید بزرگوار دکتر
[=&quot]چمران را در آدرس ذیل می آورم تا مورد استفاده قرار بگیرد :

http://askdin.com/showthread.php?p=10449#post10449

الّلهم احفظ قائدنا الخامنه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
از همه دوستان به سبب پیشرفت منطقی و دلسوزانه بحث به شدت تشکر می کنم و اگر همین راه تا آخرین اصول قانون اساسی ادامه پیدا کند مطمئنا به نتایج بسیار خوبی خواهیم رسید. ان شا الله

اما در مورد مسائل مطرح شده نکاتی را باید عرض نمایم تا ان شاالله سبب تبین موضوعات گردد:

1- دوست عزیزی فرمودند : "البته جهت تكميل اين كه اثبات انچه كه قانون قران و سنت رسول خدا و ائمه است برعهده مجتهدان زمان و ولي فقيه است و حاكمان ديني هم بايد نظريات ايشان را در اجراي برنامه ها و قوانين اسلام در نظر داشته باشند و يكي از حكمت هايي كه ولي فقيه بايد راس حكومت باشد اين است كه ولي بايد فقيه باشد تا احكامي بر خلاف قوانين اسلام اجرا نشود و خود از نزديك ناظر بر مجريان باشد"

البته اینکه این نوع دیدگاه تنها نوع برخود با این مساله می باشد منصفانه نیست. اگرچه این روش می تواند عقلی باشد اما منافاتی با غیرعقلانی بودن روش های دیگر ندارد.
به عنوان مثال پیش نویس اول قانون اساسی ایران نیز چنین فیلترهایی را برای تطابق قوانین با احکام قرآن و سیره درنظر گرفته بود در حالیکه نامی از اصول ولایت فقیه در آن برده نشده بود. البته بنده به نحوه اجرای همان روند در آن پیش نویس انتقاد جدی دارم و معتقدم که همان قانون نیز می توانست سبب دیکتاتوری شود و اجرای سلیقه ای امور را برای حاکمیت کشور کاملا باز گذاشته بود.
اما مساله ای دیگری که بیان فرمودید و ان شاالله در اصول مربوط به ولایت فقیه بدان بیش تر خواهیم پرداخت اینست که یکی از حکمت های وجود ولی فقیه اجرای دقیق قوانین است. این مساله باید لوازم خود را داشته باشد و در صورت از بین رفتن شرایط مورد نظر قانون عملا دیگر موارد و اصول مربوطه ملغی می گردد.
به هر حال ان شاالله در مبحث قوانین مربوط به این مساله در جای خود بحث می کنیم.


2- دوستی فرمودند "متوجه نمي شوم يعني واضعان قانون ، قوانيني وضع كنند كه بر خلاف قران باشد؟ اگر منظور اين است كه خوب در روال قانوني شوراي نگهبان براي جلوكيري از وضع قوانيني خلاف قران وسنت است 6نفر فقها براي جلوگيري از عدم وضع قوانين خلاف قران و سنت در شوراي نگهبان هستند "

البته اینکه قانون می تواند در این زمینه و فیلترینگ انطباق ناقص باشد بحثی است که ان شاالله در اصول مخصوص خودشان به بحث می نشینیم. اما باید این را پذیرفت که می توان قوانین بر محور اصول اسلامی نباشد.
اگرچه بنده نمی خواهم اکنون وارد اصول دیگر شوم اما می توان موارد زیر را همانطور که گفته شد محسوب کرد:
- مسائلی همچون اختلاف فتاوا می تواند مسبب اینگونه مشکلات گردد. (اگرچه این مورد باید مفصلا بحث گردد)
- مواردی باشد که کلا با اصول اسلامی ناهمخوانی داشته باشد اگرچه روال قانونی حراست از احکام الهی را گذرانده باشد.


3- دوست عزیزی گفتند "سوال مبهمه يعني قانوني وضع شود كه مردم بدان معترض باشند خوب مردم نماينده دارند و اين نمايندگان هم هر 4 سال يكبار در حال تغيير اند و خود مردم افرادي را انتخاب مي كنند كه خواسته هاي اينها را تصويب كنند"

البته در مورد اینکه نمایندگان واقعا مردمی باشد نیز باید مفصلا بحث گردد و ایرادات قانونی و نیز اجرایی باید مد نظر قرار گیرد. اما دوست عزیز مساله همه پرسی و یا روش های دیگر(باید مفصلا بحث شود) می تواند به راحتی و با هزینه ای معقول بسیاری از مشکلات و هزینه های مادی و معنوی را برطرف کند.
همچنین در قانون اساسی که ان شاالله بعدا بدان خواهیم رسید اختیاراتی به همان نماینداگن مردم داده است که قادر به برگزاری یک همه پرسی می باشند. لذا این امر نباید غریب و مظلوم واقع شود. اگر قرار باشد از این ظرفیت بزرگ در هیچ شرایطی استفاده نشود پس باید مدعی شد که واضعان قانون یا شعر گفته اند و یا از روی جهل و تقلید این مورد را مصوب کرده اند.
بنابراین به نظر بنده روش های بسیار نوینی در شرایط فعلی وجود دارد که می تواند این مشکل را مرتفع نماید.
موضوع قفل شده است