تلخیص به خاطر فضایل امام علی « علیه السلام »

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تلخیص به خاطر فضایل امام علی « علیه السلام »

شمس الدین الذهبی به خاطر تعصب به اهل بیت کتاب مستدرک حاکم را تلخیص نمود آیا در تلخیص خود احادیث فضایل اهل بیت را حذف نمود؟

با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

شمس الدين أبوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قايْماز الذهبي (متوفى : 748هـ) از علمای بزرگ اهل سنت در علوم حدیث و تاریخ می باشد.

از ویژگی های بارز ذهبی تعصب خاص وی در مواجهه با مناقب اهل البیت علیهم السلام است، به گونه ای که بسیاری از روایات مناقب از طرف وی مورد خدشه سندی و یا دلالی قرار گرفته است.

محدث بزرگ معاصر اهل سنت «محمد بن صدیق غماری» درباره ملاک ذهبی در جرح و تعدیل می نویسد: اگر فلان راوی را همه مردم توثیق نمایند ذهبی در مورد حدیث او می گوید که وی دروغگو است؛ همچنان که در عده ای از احادیث که حاکم آنها را با سند شیخین اخراج نموده است ذهبی بدون هیچ دلیلی و تنها به واسطۀ اعتقاد درونی خویش حکم به وضع و دروغین بودن آن روایات نموده است و این نیست مگر اینکه آن روایات در بارۀ فضائل علی بن ابی طالب علیه السلام است.[1]

یکی از کتب ذهبی کتاب «التلخیص» وی می باشد، این کتاب تعلیقه ای بر کتاب «المستدرک علی الصحیحین»، حاکم نیشابوری می باشد.

وی در این کتاب روایات«مستدرک» را با حذف بیشتر اسانید به صورت «معلق» آورده است و گاهی در متن نیز تصرف نموده و روایت را به صورت مختصر ذکر نموده است.

البته ذهبی برخی از روایات مستدرک را در کتاب خود نیاورده است که تعداد این روایات بیش از 140 روایت می باشد، که البته این روایات در موضوعات مختلف است؛ اما اینکه بگوئیم وی به واسطه تعصبش چنین کاری را انجام داده سخن علمی ای نمی باشد.[2]

یکی از کارهای ذهبی در تلخیص سعی وی در تضعیف روایات مناقب اهل بیت علیهم السلام است ودر مواردی وی حدیث را باطل می شمرد به علت اینکه با اعتقاد درونی وی سازگاری نداشته؛[3] البته در پاره ای از موارد صحت روایت به گونه ای است که وی نیز نمی تواند با آن به مخالفت برخیزد و حکم به صحت روایت نموده است.[4]

موفق باشید.

:Gol:---------------------------------------------------------------:Gol:

[1]. فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی،احمد بن محمد الصدیق الغماری الحسنی(1320-1380ه)، ص165.

[2]. زیرا روایاتی در باب منقبت شیخین وجود دارد که وی آنها را نیز نیاورده است؛ همانند: قال رسول الله صلى الله عليه و سلم : رحم الله أبا بكر زوجني ابنته و حملني إلى دار الهجرة. هذا حديث صحيح على شرط مسلم و لم يخرجاه. تعليق الذهبي قي التلخيص : حذفه الذهبي من التلخيص.

[3].همانند روایت:« إني عبد الله و أخو رسوله و أنا الصديق الأكبر لا يقولها بعدي إلا كاذب صليت قبل الناس بسبع سنين قبل أن يعبده أحد من هذه الأمة .تعليق الذهبي قي التلخيص : حديث باطل فتدبره.
و حدیث:«عن علي رضي الله عنه قال : عبدت الله مع رسول الله صلى الله عليه و سلم سبع سنين قبل أن يعبده أحد من هذه الأمة. تعليق الذهبي قي التلخيص : وهذا باطل». این دو حدیث با معتقدات ذهبی موافق نمی باشد، لذا حکم به بطلان روایت نموده است؟!

[4].همانند روایت:يا أيها الناس من أولى بكم من أنفسكم ؟ قالوا : الله و رسوله أعلم ألست اولى بكم من أنفسكم ؟ قالوا : بلى قال : من كنت مولاه فعلي مولاه .هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه .تعليق الذهبي في التلخيص : صحيح .

با سلام وتشكر

رويه و رسم ذهبي دمشقي اينست كه مثلا در بعضي جاها درتعقيب احاديث حاكم سكوت ميكند ويا اول آنرا تضعيف ميكند مانند حديث طير مشوي و بعدا ميگويد بعدها برايم معلوم شد كه راوي صدوق است ومن بيجهت او را متهم به وضع كردم !!!!!


ودربعضي كتب ديگرش مانند
ميزان الاعتدال في نقد الرجال
و سير اعلام النبلاء و
الكاشف في معرفة من له رواية في الكتب الستة
و
المغني في الضعفاء
در جرح وتعديل راويان فقط بخاطر تعصب تشيع راوي را مايه ضعف وترك وي ميداند !!!!!!!!!!

در كل شخص متعصب ولجوج ومعانديست مانند ابن كثير شامي زيرا در مواجهه با احاديث صحيح ومتواتري كه هيچ شكي درآنهانيست مانند حديث طير مشوي ميگويد قلب من اين حديث را قبول نميكند .... في قلوبهم مرض .....

حضور کلیه سروران گرامی سلام عرض می کنم با تشکر از همه برادران خصوصا جناب صدرا و خیر البریه

یکی از کتب ذهبی کتاب «التلخیص» وی می باشد، این کتاب تعلیقه ای بر کتاب «المستدرک علی الصحیحین»، حاکم نیشابوری می باشد.

جرح وتعديل راويان

منظور از جرح وتعديل راويان چیست؟
منظورتان از تعلیق ومعلق چیست؟

me+;404573 نوشت:

منظور از جرح وتعديل راويان چیست؟
منظورتان از تعلیق ومعلق چیست؟

با سلام و عرض ادب

«جرح»، یعنی خدشه ی بر راوی، خدشه ای که ممکن است از جهت عدالت او بوده باشد، به اینکه آدم دروغگو و فاسقی و...بوده باشد. و یا از جهت سوء حفظ راوی، به اینکه راوی هر چند آدم خوبی است ولی قدرت حفظ خوبی نداشته و به واسطه ی این امر در سند و متن روایت اشتباه نموده است.

«معلق »، به روایتی گفته می شود که ابتدای سند، یا همه ی سند راویان آن توسط مصنف حذف گردیده باشد،[1] که اینگونه از روایات اگر شناختی به حال راویانش حاصل نشود مردود می شوند.

موفق باشید.


[/HR] [1]. نزهة النظر، ابن حجر، ص:60:«فالسَّقْطُ إما أَنْ يكون مِن مبادئ السند من تَصَرُّفِ مُصَنِّفٍ... فالأول: المُعَلَّق، سواءٌ كان الساقطُ واحداً، أم أكثر».
موضوع قفل شده است