وصيت فاطمه (س)!!!!

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وصيت فاطمه (س)!!!!


با سلام

وصيت فاطمه)
بيمارى زهرا در حدود چهل روز طول كشيد ولى روز بروز حالش سخت تر مى شد و كسالتش شدت مى يافت.

يك روز به على بن ابى طالب عليه السلام گفت: پسر عموى مهربان، آثار و علائم مرگ را در خودم مشاهده مى نمايم. گمان مى كنم عنقريب به پدرم ملحق گردم، مى خواهم وصيت كنم.
على (عليه السلام) در كنار بستر فاطمه نشست و اطاق را خلوت كردند: فرمود: اى دختر پيغمبر به هر چه دلت مى خواهد وصيت كن و يقين داشته باش كه به وصيت تو عمل خواهم كرد. انجام وصاياى تو را بر كارهاى شخصى خودم مقدم مى دارم. على (عليه السلام) به چهره ى پژمرده و چشم هاى فرورفته ى هسمرش نگاه مى كرد و اشك مى ريخت.
فاطمه (عليهاالسلام) برگشت و با ديده هاى فرورفته اش نگاهى به صورت غمناك و پژمرده ى شوهر مهربانش نمود و گفت: پسر عمو! تاكنون در خانه ات دروغ نگفته ام، مرتكب خيانت نشده ام و هيچگاه از اوامر و دستوراتت تخلف نكردم.


على (عليه السلام) فرمود: مقام خداشناسى و پرهيزكارى تو به قدرى عالى است كه احتمال خلاف درباره ات نمى رود. به خدا سوگند مفارقت و جدايى تو بر من گران است.

اما چكنم كه مرگ را چاره اى نيست. به خدا قسم مصيبات مرا تازه كردى، مرگ نابهنگام تو حادثه ى دردناكى است، انا للَّه و انا اليه راجعون.
چه مصيبت ناگوار و دردناكى است؟!
به خدا سوگند اين مصيبت جانسوز را هرگز فراموش نمى كنم و چيزى نمى تواند تسلى بخش من باشد. آنگاه ساعتى را با هم گريستند.
[بحارالانوار ج 43 ص 191.]

حضرت زهرا در اين مذاكره ى كوتاه برنامه ى دوران زندگى زناشويى خويش را در چند جمله مختصر خلاصه كرد: مقام صداقت و پاكدامنى و اطاعت از شوهر را بياد همسرش آورد. على بن ابى طالب (عليه السلام) نيز از زحمات و موقعيت علمى و پرهيزكارى و صداقت و درستى همسر عزيزش تقدير كرد.
مهر و علاقه ى بى پايانش را نسبت به او ابراز داشت. در اينجا بود كه احساسات و عواطف آن دو يار مهربان دو همسر نمونه ى اسلام چنان تحريك شد كه نتوانستند از گريه خوددارى كنند.

ساعتى را با هم گريستند و به ياد دوران كوتاه زندگى زناشويى كه جهانى از صفا و مهر و علاقه و صداقت و درستى و پاكدامنى و فداكارى بود اشك ريختند.
و به ياد زحمات طاقت فرسا و فداكارى ها و گرفتارى ها همديگر ناله كردند. شايد بوسيله ى اشكهاى چشم، آتش درونى خود را كه نزديك بود كالبدشان را محترق سازد خاموش كنند.
بعد از آن كه گريه شان آرام تر شد على بن ابى طالب عليه السلام سر همسر عزيزش را در دامن گرفت، فرمود:اى دختر پيغمبر! هر چه ميل دارى وصيت كن و مطمئن باش كه از وصاياى تو تخلف نخواهم كرد.

فاطمه) به موضوعات زير وصيت نمود:


1- اى پسر عمو! مردها بدون زن نمى توانند زندگى كنند، شما نيز ناچاريد زن بگيريد. خواهشمندم بعد از من، با امامه دختر خواهرم ازدواج كن، زيرا نسبت به اطفال من مهربان است.
[مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 362.]

2- فرزندانم يتيم مى شوند با آنان مدارا كن، بر سرشان فرياد مزن، براى دلجويى آنان يك شب نزد آنها بمان و يك شب نزد همسرت. [بحارالانوار ج 43 ص 178.]

3- براى من تابوتى تهيه كن كه در موقع حمل جنازه، بدنم پيدا نباشد. و طرز ساختمانش چنين و چنان باشد. [بحارالانوار ج 43 ص 192.]

4- مرا شبانه غسل بده و كفن كن و به خاك بسپار، اجازه نده اشخاصى كه حقم را غصب كردند و اذيت و آزارم نمودند بر من نماز بخوانند يا به تشييع جنازه ام حاضر شوند.:geryeh:
[بحارالانوار ج 43 ص 192.]
5- به هر يك از زنان رسول خدا دوازده وقيه بده.
6- به هر يك از زنان بنى هاشم دوازده وقيه بده.
7- به امامه دختر خواهرم نيز چيزى بده.

[دلائل الامامة ص 42.]

بعد از وفات فاطمه، وصيتنامه ى مكتوب زير نيز بدست آمد:
8- بوستان ذى الحسنى، و بوستان ساقيه، و بوستان دلال، و بوستان غراف، و بوستان رقمه، و بوستان هيثم، و بوستان ام ابراهيم هفت بوستان مذكور بعد از من در اختيار على بن ابى طالب باشد. بعد از او در اختيار فرزندم حسن، بعد از حسن در اختيار حسين باشد.
بعد از حسين در اختيار فرزند ارشد حسين باشد.
نويسنده: على. شاهد: مقداد، زبير.
[دلائل الامامة ص 42.]

ابن عباس نيز روايت كرده كه وصيتنامه ى كتبى زير، از حضرت زهرا بدست آمد:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم.
اين وصيتنامه ى فاطمه دختر رسول خداست.

به يگانگى خدا شهادت مى دهم. شهادت مى دهم كه محمد (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) رسول خداست. بهشت و دوزخ حق است.
و در وجود قيامت شك نيست. و خدا مردگان را مبعوث مى كنم. يا على خدا مرا همسر تو قرار داد تا در دنيا و آخرت با هم باشيم. و اختيارم در دست تو است.

يا على در شب مرا غسل بده و كفن كن و حنوط كن و به خاك بسپار. و به احدى اطلاع نده. اكنون با شما وداع مى كنم. سلام مرا به فرزندانم كه تا قيامت بوجود مى آيند برسان.
[بحارالانوار ج 43 ص 214.]

موضوع قفل شده است