جمع بندی وحدت در وجود یا در ظهور؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وحدت در وجود یا در ظهور؟

سلام

علامه جوادی آملی ضمن تدریس اسفار ملاصدرا فرمودن تشکیک در ظهور هست نه در وجود. آیا امکان تعمیم این موضوع در مورد تشکیک به وحدت هم هستیم و مجاز هستیم بگوییم وحدت در ظهور هست نه وجود اگر وجود را ذات الله و هویت مطلقه بدانیم و چه نسبت بین وحدت هویت مطلقه با موجودات طبیعی البته جنبهٔ وجودی موجودات طبیعی با توجه به اصالت وجود. در نتیجه بهتر نیست وحدت مرتبهٔ هویت مطلقه با تجلیات اون رو به وحدت ظهورات و تجلیات با یکدیگر بدانیم و کل این وحدت رو قائم به ذات هو هویت و به جای وحدت این ذات با ماسوی قائل به وحدت ماسوی در وجود با یکدیگر بشویم؟

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: بصیر


seyyed*;335763 نوشت:
سلام

علامه جوادی آملی ضمن تدریس اسفار ملاصدرا فرمودن تشکیک در ظهور هست نه در وجود. آیا امکان تعمیم این موضوع در مورد تشکیک به وحدت هم هستیم و مجاز هستیم بگوییم وحدت در ظهور هست نه وجود اگر وجود را ذات الله و هویت مطلقه بدانیم و چه نسبت بین وحدت هویت مطلقه با موجودات طبیعی البته جنبهٔ وجودی موجودات طبیعی با توجه به اصالت وجود. در نتیجه بهتر نیست وحدت مرتبهٔ هویت مطلقه با تجلیات اون رو به وحدت ظهورات و تجلیات با یکدیگر بدانیم و کل این وحدت رو قائم به ذات هو هویت و به جای وحدت این ذات با ماسوی قائل به وحدت ماسوی در وجود با یکدیگر بشویم؟


باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
وقتی سخن از تشکیک در نمودن و ظهور است به این معنا است که ما در نمود و ظهور، دو جنبه وحدت و کثرت داریم که به یک چیز بر می گردند. بنابراین آنچه مربوط به نمود است هم جنبه وحدت دارد و هم جنبه کثرت. و آنچه مربوط به تشکیک است، همه مربوط به مقام نمود است و تشکیک بین وجود و نمود نیست.
اما وقتی سخن از بود و وجود و مقام ذات و هویت مطلقه می شود آنجا دیگر نه نمود است و نه ارتباط وحدتی و تشکیکی با نمود دارد.
در ضمن، اگر مقام وجود هم بخواهد نمود تلقی شود دیگر وجودی نخواهیم داشت تا از نمود آن صحبت کنیم. و نمود دانستن کل هستی نه معنا دارد و نه قائل. ممکن است کسی که میخواهدمقام ذات و وجود رابه نمود تحویل کند مقصودش نگاهی ایده آلیستی باشد که این نگاه بکلی از بحث وجود و نمود بیگانه است.

seyyed*;335763 نوشت:
علامه جوادی آملی ضمن تدریس اسفار ملاصدرا فرمودن تشکیک در ظهور هست نه در وجود. آیا امکان تعمیم این موضوع در مورد تشکیک به وحدت هم هستیم و مجاز هستیم بگوییم وحدت در ظهور هست نه وجود اگر وجود را ذات الله و هویت مطلقه بدانیم و چه نسبت بین وحدت هویت مطلقه با موجودات طبیعی البته جنبهٔ وجودی موجودات طبیعی با توجه به اصالت وجود. در نتیجه بهتر نیست وحدت مرتبهٔ هویت مطلقه با تجلیات اون رو به وحدت ظهورات و تجلیات با یکدیگر بدانیم و کل این وحدت رو قائم به ذات هو هویت و به جای وحدت این ذات با ماسوی قائل به وحدت ماسوی در وجود با یکدیگر بشویم؟

سلام
وحدت در وجود مظاهر مفهومش این خواهد بود که همه نمود و تجلی حقیقتی واحدند اما اینکه بگوییم مظاهر ، واحدند به لحاظ قیاس خودشان با خودشان و نه ارتباط با آن حقیقت واحد بی معناست چون معنیش این است که دریا آسمان و آسمان زمین باشد و این قابل قبول نیست بله زمین و آسمان و دریا همه تجلی و ظهور حقیقتی واحدند
پس جهت وحدتی که در نظر گرفته می شود تعیین کننده است
البته در تجلی ذاتی حق تعالی در مظاهر ، رسوم کثرات برداشته میشوند و همه حقیقت واحده خواهند بود و در آن مقام نه دریاست که دریا باشد و نه آسمان که آسمان بلکه همه هوست لذا در اینجا هم نمی توان از وحدت مظاهر سخن گفت چه اینکه رسم مظهریت برداشته شده و خبری از آن نیست تا از وحدتش سخن به میان آید
والله العالم الموفق

بصیر;336133 نوشت:

باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
وقتی سخن از تشکیک در نمودن و ظهور است به این معنا است که ما در نمود و ظهور، دو جنبه وحدت و کثرت داریم که به یک چیز بر می گردند. بنابراین آنچه مربوط به نمود است هم جنبه وحدت دارد و هم جنبه کثرت. و آنچه مربوط به تشکیک است، همه مربوط به مقام نمود است و تشکیک بین وجود و نمود نیست.
اما وقتی سخن از بود و وجود و مقام ذات و هویت مطلقه می شود آنجا دیگر نه نمود است و نه ارتباط وحدتی و تشکیکی با نمود دارد.
در ضمن، اگر مقام وجود هم بخواهد نمود تلقی شود دیگر وجودی نخواهیم داشت تا از نمود آن صحبت کنیم. و نمود دانستن کل هستی نه معنا دارد و نه قائل. ممکن است کسی که میخواهدمقام ذات و وجود رابه نمود تحویل کند مقصودش نگاهی ایده آلیستی باشد که این نگاه بکلی از بحث وجود و نمود بیگانه است.

سلام

پس با این اوصاف اطلاق وجود فقط به هویت مطلقه که همان الله هست صحیحه و طبق بیان عرفا اطلاق وجود به ظهورات حق مجازی است گرچه این تجلیات و ظهورات و ماسوی عدم مطلق هم نیستن ولی عدم مضاف هستن. در نتیجه «نبود نمیشه بود» این جمله اشتباهه بلکه «نبود میشه نمود» حالا شما میگی وجود که ذات بسیطه مشکک نیست اما نمود مشکک هست در مورد وحدت وجود اگر اطلاق وجود به غیر هو هویت مجازی باشه پس مقصود وحدت بین چی با چیه؟ وحدت هویت مطلقه با ظهوراتش خوب معنای قیام و ربط که بهتر از وحدته اگر منظور از وحدت هو هویت هست خوب هو هویت که نه تعین هست نه لاتعین و نه قابل اشاره عقلی و سبوح از ظهور و قدوس از بطونه و محمول هیچ برهانی و مشهود هیچ عارفی حتی صادر اول نیست پس چطور ما احکام وحدت اون رو با خودش یا با ظهوراتش صادر کنیم یا مشاهده قلبی کنیم؟ پس چرا وحدت ظهور نباشه تا این محذورات هم پیش نیاد.

حامد;336147 نوشت:
سلام
وحدت در وجود مظاهر مفهومش این خواهد بود که همه نمود و تجلی حقیقتی واحدند اما اینکه بگوییم مظاهر ، واحدند به لحاظ قیاس خودشان با خودشان و نه ارتباط با آن حقیقت واحد بی معناست چون معنیش این است که دریا آسمان و آسمان زمین باشد و این قابل قبول نیست بله زمین و آسمان و دریا همه تجلی و ظهور حقیقتی واحدند
پس جهت وحدتی که در نظر گرفته می شود تعیین کننده است
البته در تجلی ذاتی حق تعالی در مظاهر ، رسوم کثرات برداشته میشوند و همه حقیقت واحده خواهند بود و در آن مقام نه دریاست که دریا باشد و نه آسمان که آسمان بلکه همه هوست لذا در اینجا هم نمی توان از وحدت مظاهر سخن گفت چه اینکه رسم مظهریت برداشته شده و خبری از آن نیست تا از وحدتش سخن به میان آید
والله العالم الموفق

سلام

خوب از روشن ترین مسائل عدم برگشت کثرت ماهوی به وحدته در نتیجه منظور برگشت آسمان و درخت و زمین به وحدت نیست اما همین آسمان و درخت و زمین در وجود مصداقا با هم اشتراک دارن البته وجود مثلا نبات اشد از وجود جماد هست اما این تشکیک بر خلاف تباین لطمه ای به بساطت وجودی که مقابل ماهیت و اصالت با اون هست نمیزنه لذا تفکیک مفهوم وحدت در مورد وجودی که اصالت داره و مقابل ماهیته با بساطت همین وجود مشکله اگر وحدت در وجود مقابل ماهیت باشه اگر هم منظور اینه که کثرات وجودی از حقیقت واحده صادر شدن خوب چه لزومی داره این صدور رو وحدت بگیم اصلا حاصل دعوای سالیان متکلمین و عرفا چی بوده متکلم میگه وجود ممکن که کثیر هم هست به وجود واجب که واحد و احده قائمه خوب پس عرفا دارن چی میگن اگه بگن ظهورات و هویت مطلقه به قول شما همه هو هستن پس مظهر شده عین ظهور و ظهور عین مظهر مشکل اینه باید مفهومی از مطلب برداشت بشه که نه عینیت و ممازجت اشیاء با هویت مطلقه باشه نه تباین و جدایی اونها.

seyyed*;336817 نوشت:
سلام خوب از روشن ترین مسائل عدم برگشت کثرت ماهوی به وحدته در نتیجه منظور برگشت آسمان و درخت و زمین به وحدت نیست اما همین آسمان و درخت و زمین در وجود مصداقا با هم اشتراک دارن البته وجود مثلا نبات اشد از وجود جماد هست اما این تشکیک بر خلاف تباین لطمه ای به بساطت وجودی که مقابل ماهیت و اصالت با اون هست نمیزنه لذا تفکیک مفهوم وحدت در مورد وجودی که اصالت داره و مقابل ماهیته با بساطت همین وجود مشکله اگر وحدت در وجود مقابل ماهیت باشه اگر هم منظور اینه که کثرات وجودی از حقیقت واحده صادر شدن خوب چه لزومی داره این صدور رو وحدت بگیم اصلا حاصل دعوای سالیان متکلمین و عرفا چی بوده متکلم میگه وجود ممکن که کثیر هم هست به وجود واجب که واحد و احده قائمه خوب پس عرفا دارن چی میگن اگه بگن ظهورات و هویت مطلقه به قول شما همه هو هستن پس مظهر شده عین ظهور و ظهور عین مظهر مشکل اینه باید مفهومی از مطلب برداشت بشه که نه عینیت و ممازجت اشیاء با هویت مطلقه باشه نه تباین و جدایی اونها.

سلام
وجود حقیقت واحده است که در شوون مختلف ظهور یافته لذا مظهر و ظاهر در مقام ظهور واحدند اما بساطت محض از آن مقام ذات است با این حال هر آنگاه که توجه به ذات حاکم گشت حکم بساطتش بر ظهورات کثیر غالب گشته و رسم کثرت را بر می دارد همانطور که حکم استحاله نجس را پاک می کند و آنگاه است که کثرات در عین کثرت واحدند به غلبه نور توجه به مقام احدی ذات
ظاهرا این امور چشیدنی است رزقنا الله و جمیع من شاء من المومنین الموقنین
والله العالم الموفق

حامد;336936 نوشت:
سلام
وجود حقیقت واحده است که در شوون مختلف ظهور یافته لذا مظهر و ظاهر در مقام ظهور واحدند اما بساطت محض از آن مقام ذات است با این حال هر آنگاه که توجه به ذات حاکم گشت حکم بساطتش بر ظهورات کثیر غالب گشته و رسم کثرت را بر می دارد همانطور که حکم استحاله نجس را پاک می کند و آنگاه است که کثرات در عین کثرت واحدند به غلبه نور توجه به مقام احدی ذات
ظاهرا این امور چشیدنی است رزقنا الله و جمیع من شاء من المومنین الموقنین
والله العالم الموفق

سلام

هنوز برخی مسائل روشن نشد:

ا) آیا وجود فقط اختصاص به واجب داره یا اطلاق اون به غیر واجب و ماسوی هم صحیحه؟

2) شما گفتین معنای وحدت وجود یعنی صدور ظهورات از یک حقیقت واحد با این تعریف چه فرقی بین وحدت وجود و قاعدهٔ الواحد متکلین وجود داره؟

3) کدام مفهوم و برهان بهترین تبیین کننده رابطهٔ بین ظاهر و مظهره؟

seyyed*;337705 نوشت:
سلام

هنوز برخی مسائل روشن نشد:

ا) آیا وجود فقط اختصاص به واجب داره یا اطلاق اون به غیر واجب و ماسوی هم صحیحه؟

2) شما گفتین معنای وحدت وجود یعنی صدور ظهورات از یک حقیقت واحد با این تعریف چه فرقی بین وحدت وجود و قاعدهٔ الواحد متکلین وجود داره؟

3) کدام مفهوم و برهان بهترین تبیین کننده رابطهٔ بین ظاهر و مظهره؟


باسلام و احترام

وجود، شامل همه موجودات میشه و هیچ موجودی معدوم نیست و وجود ممکنات از اقسام وجود است.

آنچه عرض شد ادعای عرفا بوده که ممکنات را اگر چه کثیر می دانند اما مصداق بالذات مفهوم وجود نمی دانند.

اینکه کدام برهان بهترین است را نمی توان در چنین گفتگویی مورد بحث قرار داد. استاد جوادی آملی در شرح تمهید بسیاری از دلایل وحدت وجود را به جهت فرض گرفتن وجود مطلق مردود می دانند و خود دلایلی را بر وحدت وجود بیان می سازند که البته نظرات مختلفی در این باب وجود دارد. همچنین استاد یزدانپناه در کتاب مبانی عرفان نظری و عملی با بیان خاص خود در صدد تبیین این حقیقت هستند. ایشان با تبیین حیثیات مختلف وجود، سعی در بیان و دفاع از مدعای عرفا کرده اند.

seyyed*;337705 نوشت:
سلام هنوز برخی مسائل روشن نشد: ا) آیا وجود فقط اختصاص به واجب داره یا اطلاق اون به غیر واجب و ماسوی هم صحیحه؟ 2) شما گفتین معنای وحدت وجود یعنی صدور ظهورات از یک حقیقت واحد با این تعریف چه فرقی بین وحدت وجود و قاعدهٔ الواحد متکلین وجود داره؟ 3) کدام مفهوم و برهان بهترین تبیین کننده رابطهٔ بین ظاهر و مظهره؟

سلام
1- وجود مختص ذات باریتعای است بقیه نمودند و به ایجاد او طرفی از وجود می بندند
2- ما جهتی از وحدت را در مظاهر بیان کردیم که همان رجوع به حقیقت واحده است و اما قاعده الواحد قاعده ای فلسفی است نه کلامی و بیانگر آنستکه که از وجود واحد محض نمی تواند وجود متکثر صادر شود با این اصل می توان حقیقتی را در دایره وجود اثبات که جلوه تام ذات الهی است در همه چیز جز در اصالت که ظاهرا در عرفان صادر اول و در فلسفه عقل اولش نامند اما پس از صادر اول تحقق کثرت امکان پذیرست چه اینکه پس از صدور او کثرت تحقق یافته است و کم کم کثرات شدت می یابند تا به عالم ماده میرسد
3- به نظر حقیر برهان فقر نوری جناب صدرا
والله الموفق

حامد;339126 نوشت:
سلام
1- وجود مختص ذات باریتعای است بقیه نمودند و به ایجاد او طرفی از وجود می بندند
...

سلام

در تعریف ماهیت هم گفته شده در لسان حکما حد وجود در لسان عرفا ظهور وجود حالا که وجود فقط مختص ذات بریتعالی است در نتیجه میتوان این نتیجه را گرفت که ماسوی حق همه ظهورات وجود یعنی ماهیت هستند؟

seyyed*;339305 نوشت:
سلام در تعریف ماهیت هم گفته شده در لسان حکما حد وجود در لسان عرفا ظهور وجود حالا که وجود فقط مختص ذات بریتعالی است در نتیجه میتوان این نتیجه را گرفت که ماسوی حق همه ظهورات وجود یعنی ماهیت هستند؟

سلام
چنین است چراکه ماهیت حد وجود است و تنها حقیقتی که حد ندارد ذات باریتعالی است البته منظور از حد مکانی و زمانی نیست حتی جناب صادر اول هم محدود به این حد است که استقلال وجودی ندارد و جلوه ذات است
والله الموفق

جمع بندی:
سوال:

علامه جوادی آملی ضمن تدریس اسفار ملاصدرا فرمودن تشکیک در ظهور هست نه در وجود. آیا امکان تعمیم این موضوع در مورد تشکیک به وحدت هم هستیم و مجاز هستیم بگوییم وحدت در ظهور هست نه وجود اگر وجود را ذات الله و هویت مطلقه بدانیم و چه نسبت بین وحدت هویت مطلقه با موجودات طبیعی البته جنبهٔ وجودی موجودات طبیعی با توجه به اصالت وجود. در نتیجه بهتر نیست وحدت مرتبهٔ هویت مطلقه با تجلیات اون رو به وحدت ظهورات و تجلیات با یکدیگر بدانیم و کل این وحدت رو قائم به ذات هو هویت و به جای وحدت این ذات با ماسوی قائل به وحدت ماسوی در وجود با یکدیگر بشویم؟
جواب:
باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
وقتی سخن از تشکیک در نمودن و ظهور است به این معنا است که ما در نمود و ظهور، دو جنبه وحدت و کثرت داریم که به یک چیز بر می گردند. بنابراین آنچه مربوط به نمود است هم جنبه وحدت دارد و هم جنبه کثرت. و آنچه مربوط به تشکیک است، همه مربوط به مقام نمود است و تشکیک بین وجود و نمود نیست.
اما وقتی سخن از بود و وجود و مقام ذات و هویت مطلقه می شود آنجا دیگر نه نمود است و نه ارتباط وحدتی و تشکیکی با نمود دارد.
در ضمن، اگر مقام وجود هم بخواهد نمود تلقی شود دیگر وجودی نخواهیم داشت تا از نمود آن صحبت کنیم. و نمود دانستن کل هستی نه معنا دارد و نه قائل. ممکن است کسی که میخواهدمقام ذات و وجود رابه نمود تحویل کند مقصودش نگاهی ایده آلیستی باشد که این نگاه بکلی از بحث وجود و نمود بیگانه است.

موضوع قفل شده است