جمع بندی چگونگی حل مشکل مخالفت خانواده پسر با ازدواج

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونگی حل مشکل مخالفت خانواده پسر با ازدواج

با سلام و تشکر از به وجود آوردن چنین فضایی واسه بحث و مشاوره
من 1.5 سال پیش رابطه ای با یک پسر که قبلا دورادور میشناختمش (حدودا 6 سال پیش در یک دانشگاه تحصیل میکردیم با رابطه ای در حد سلام و احوال پرسی ) شروع کردم و بعد شش ماه ایشون به خواستگاری من اومدند. و در جلسه خواستگاری بحث تند اعتقادی بین مادر ایشون و پدر من صورت گرفت و جلسه خواستگاری بدون نتیجه تموم شد. (توضیح اینکه مادر ایشون کاملا مذهبی هستند و خانواده من یک خانواده غیر مذهبی ولی متعهد به اصول و اخلاقیات هستند) و ما بعد این اتفاق تصمیم گرفتیم یک مدت قضیه رو مسکوت بذاریم تا شاید جو کمی آروم بشه و دوباره ایشون اقدام کنند. توضیح اینکه ما از نظر سطح تحصیلات و اعتقادات خودمون و سطح مالی و فرهنگی و تحصیلی خانواده ها کاملا در یک رده ایم و فقط اعتقادات مادرشون و غیر مذهبی بودن خانواده من مورد اختلاف ماست.) بعد که ایشون با خانواده در مورد اقدام مجدد صحبت کردند با مخالفت شدید مادر به دلیل عمده بحث پیش اومده در جلسه قبلی و تفاوت اعتقادی خانواده ها (نه خود ما) و دلیل دیگه هم سن بودن ما روبرو شدن و هر چقدر هم تلاش کردند نتیجه ای نگرفتند . آخرین فکری که به ذهن خودمون رسید رفتن از ایران برای ادامه تحصیل و ازدواج در آنجاست که با توجه به چیزای با ارزشی که از دست میدیم واسمون مطلوب نیست. من به هیچ عنوان دوست ندارم وارد زندگی ای بشم که از اول با شروعش مخالفت بشه و چون بعد از گذشت این مدت و شناخت کامل همدیگه و سن هر دومون (28) که دیگه از تصمیم گیری احساساتی گذشته مطمئنیم با هم میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم میخواهیم راهی واسه راضی کردن مادرشون پیدا کنیم. لطفا راهنمایی کنید.

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: امیدوار

niki;333313 نوشت:
با سلام و تشکر از به وجود آوردن چنین فضایی واسه بحث و مشاوره
من 1.5 سال پیش رابطه ای با یک پسر که قبلا دورادور میشناختمش (حدودا 6 سال پیش در یک دانشگاه تحصیل میکردیم با رابطه ای در حد سلام و احوال پرسی ) شروع کردم و بعد شش ماه ایشون به خواستگاری من اومدند. و در جلسه خواستگاری بحث تند اعتقادی بین مادر ایشون و پدر من صورت گرفت و جلسه خواستگاری بدون نتیجه تموم شد. (توضیح اینکه مادر ایشون کاملا مذهبی هستند و خانواده من یک خانواده غیر مذهبی ولی متعهد به اصول و اخلاقیات هستند) و ما بعد این اتفاق تصمیم گرفتیم یک مدت قضیه رو مسکوت بذاریم تا شاید جو کمی آروم بشه و دوباره ایشون اقدام کنند. توضیح اینکه ما از نظر سطح تحصیلات و اعتقادات خودمون و سطح مالی و فرهنگی و تحصیلی خانواده ها کاملا در یک رده ایم و فقط اعتقادات مادرشون و غیر مذهبی بودن خانواده من مورد اختلاف ماست.) بعد که ایشون با خانواده در مورد اقدام مجدد صحبت کردند با مخالفت شدید مادر به دلیل عمده بحث پیش اومده در جلسه قبلی و تفاوت اعتقادی خانواده ها (نه خود ما) و دلیل دیگه هم سن بودن ما روبرو شدن و هر چقدر هم تلاش کردند نتیجه ای نگرفتند . آخرین فکری که به ذهن خودمون رسید رفتن از ایران برای ادامه تحصیل و ازدواج در آنجاست که با توجه به چیزای با ارزشی که از دست میدیم واسمون مطلوب نیست. من به هیچ عنوان دوست ندارم وارد زندگی ای بشم که از اول با شروعش مخالفت بشه و چون بعد از گذشت این مدت و شناخت کامل همدیگه و سن هر دومون (28) که دیگه از تصمیم گیری احساساتی گذشته مطمئنیم با هم میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم میخواهیم راهی واسه راضی کردن مادرشون پیدا کنیم. لطفا راهنمایی کنید.

بسمه‌تعالي
با عرض سلام و اهداء تحيت
همانگونه كه مستحضريد و مورد اشاره شما نيز قرار گرفت، هماهنگي و همچنين موافقت خانواده‌ها، از عناصر اساسي يك ازدواج موفق است كه فقدان آن مي‌تواند، زمينه آسيبهاي ناخواسته را فراهم آورد.
از طرفي مشاجره مادر ايشان و پدر شما و از طرف ديگر تفاوت در سطح اعتقادي، مي‌تواند از ابتدا يك ذهنيت منفي را براي والدين نسبت به اين ازدواج و همچنين عروس و داماد را نسبت به خانواده‌ي شخص مقابل فراهم آورد. چنين ذهنيتي اگر شكل بگيرد، در ادامه و پس از ازدواج، ممكن است، مديريت آن امر دشواري باشد.
مضافا از آنجا كه فرزندان قادر به قطع تعلق خود از خانواده ها نيستند، اين اختلاف عقيده، ناخواسته ممكن است چالشهاي بعدي را و به صورت غير مستقيم، براي پسر و دختر به دنبال داشته باشد.
همچنين، به ياد داشته باشيد، برخي مواقع، مرداني كه پيش از ازدواج با همسر خويش ارتباط داشته‌اند، ممكن است بعد از ازدواج نسبت به همسر خويش دچار بدبيني شوند.
به هر حال؛ در صورت اصرار بر چنين پيوندي، لازم است افراد ذي‌نفوذ و داراي وجاهت، و از جمله هم پسر و هم خود شما با مادر ايشان صحبت كرده و ضمن توجه به دغدغه و نگرانيهاي ايشان، شايستگيها و قابليتهاي خود و خانواده محترمتان را براي ايشان، تبيين و اثبات نماييد.
ضمن اينكه، سوق دادن ايشان به سمت مشاوره، خالي از لطف نيست.
در پناه خداوند حكيم مويد باشيد.

بسمه تعالی
دوست ارجمند و گرامی سلام!
در پاسخ سؤال شما مطالبی را به صورت اختصار مطرح می کنم، امیدوارم مفید و مؤثر واقع شود.
اختلاف فرهنگی در امر ازدواج:
انتخاب همسر بايد بر اساس ملاك‌هايي صورت گيرد كه بر اساس آن ملاك‌ها بتوان اميد به يك زندگي موفق و آينده‌‌اي روشن داشت. جهت اطّلاع تنها عنوان ملاك‌هاي انتخاب همسر را ذكر مي كنيم.
در يك دسته بندي كلّي مي‌توان ملاك‌هاي انتخاب همسر را به دو دسته تقسيم كرد:
اول ملاك‌هايي كه نياز يك زندگي محسوب مي‌شوند، يعني براي يك زندگي موفق و سعادتمند بايد اين ملاك‌ها در همسر انتخابي وجود داشته باشد كه عبارتند از: تدين، اخلاق نيك، شرافت خانوادگي، عقل سالم.
و دسته‌ي دوم ملاك‌هايي كه كمال براي زندگي محسوب مي‌شوند و عبارتند از:
- تناسب سنی؛ یعنی پسر 4 تا 6 سال بزرگ تر از دختر باشد؛
- تناسب تحصیلی؛ از لحاظ تحصیلی هم سطح و یا ترجیحا پسر یک سطح بالاتر از دختر باشد؛
- تناسب مذهبی؛ هردو شیعه و یا سنی باشند؛
- تناسب اقتصادی؛ از لحاظ اقتصادی در یک سطح و یا اختلاف اندک داشته باشند و فاصله مالی زیاد نباشد؛
- تناسب در زیبایی؛ در زیبایی تفاوت فاحش نداشته باشند؛
- تناسب فرهنگی؛ از یک کشور باشند و به یک فرهنگ تعلق داشته باشند؛
تفاوت در زمينه هاي فرهنگي بر اساس تحقيقات در ايران يكي از مهمترين عوامل زمينه ساز در طلاق ها مي باشد. ارزشهاي فردي و اجتماعي، آداب و رسوم، رفتار و سلوك و حتي آداب لباس پوشيدن و غذا خوردن زن و مرد مي تواند زمينه هاي همدلي بيشتر را بين آن دو پديد آورد. به همين جهت به ويژه در كشور گستردة ما كه در قالب يك فرهنگ و جامعه واحد، از خرده فرهنگهاي متعدد (ترك، كرد، عرب و لر و...) برخوردار است، توجه به اين امر در مجموعة ملاكهاي ازدواج اهميت خاصي دارد و همانطور كه اشاره شد تفاوت در آنها زمينه ساز اختلاف ها است. چنانكه ما خود شاهد بسياري از اين مشاجرات و اختلافهاي ميان زن و شوهر هستيم. هر يك از زوجين مدعي هستند «همسرم به آداب و رسوم احترام نمي گذارد و يا در تربيت فرزندانمان مي خواهد طبق رسوم خود رفتار كند «يا» چيزهايي براي او اهميت دارد كه براي من هيچ اهميتي ندارد و همينطور هيچ ارزشي براي عقايد و رسوم ما قايل نيست و ... .
جهت روشن شدن اهميت مسأله، موضوع در قالب يك مثال توضيح داده مي شود گاهي احتمال وقوع يك امر بالاست ولي مسأله چندان پرخطر نيست «فرض كنيد به شما بگويند اگر از اين محله بگذري به احتمال 99% درصد خيس خواهي شد، اين مسأله چندان اهميتي ندارد اما در مقابل اگر بگويند اگر از اين محله بخواهي عبور كني باحتمال 5% كشته خواهي شد آيا باز هم مرتكب آن مي شويد؟ يا وقتي پزشكان بيان مي دارند احتمال ابتلاء به اختلالهاي ژنتيكي در ميان خويشاوندان كمتر از ده درصد است آيا با تأمل بيشتر به سوي آن نمي رويم؟ حال فرض كنيد متخصصان جامعه مي گويند احتمال منجر به طلاق شدن در صورت وجود تفاوتهاي فرهنگي بالاست در آن صورت پاسخ شما به اين گفته آنان چه خواهد بود؟ دست كم بررسي بيشتر، انتظار مي رود.
موافقت والدین در امر ازدواج فرزندان:
- ازدواج در ايران به معني پيوند دو نفر نيست، بلکه پیوند دو خانواده است و به همين دليل، خانواده سهم بزرگي در انتخاب و زندگي آينده دارد. آنقدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سايه اين مخالفت همواره بر سر زندگي شما خواهد بود.
- ازدواج با رضايت والدين، آرامش بيشتري را براي شما در پي دارد.
- اگر انتخابي خارج از رضايت والدين انجام داديد، تا پايان مسئوليت انتخابتان را به عهده بگيريد .
- اگر مخالفت خانواده ها به خاطر تفاوت اعتقادات مذهبي دو خانواده بود (مثل همین مورد)، اگر اختلاف مالي فراوان بين خانواده‌ها وجود داشت، اگر فاصله سني بین دختر و پسر بسيار زياد است و اگر مخالفت والدين به دليل موجه نبودن شخصيت فرد مورد نظر است، بهتر است به توصيه والدينتان گوش دهيد و بي گدار به آب نزنيد. حساسيت والدين در اين مسائل کاملا منطقي است و شما بايد در انتخابتان دقت بيشتري داشته باشيد.
موفق باشید.

niki;333313 نوشت:
با سلام و تشکر از به وجود آوردن چنین فضایی واسه بحث و مشاوره
من 1.5 سال پیش رابطه ای با یک پسر که قبلا دورادور میشناختمش (حدودا 6 سال پیش در یک دانشگاه تحصیل میکردیم با رابطه ای در حد سلام و احوال پرسی ) شروع کردم و بعد شش ماه ایشون به خواستگاری من اومدند. و در جلسه خواستگاری بحث تند اعتقادی بین مادر ایشون و پدر من صورت گرفت و جلسه خواستگاری بدون نتیجه تموم شد. (توضیح اینکه مادر ایشون کاملا مذهبی هستند و خانواده من یک خانواده غیر مذهبی ولی متعهد به اصول و اخلاقیات هستند) و ما بعد این اتفاق تصمیم گرفتیم یک مدت قضیه رو مسکوت بذاریم تا شاید جو کمی آروم بشه و دوباره ایشون اقدام کنند. توضیح اینکه ما از نظر سطح تحصیلات و اعتقادات خودمون و سطح مالی و فرهنگی و تحصیلی خانواده ها کاملا در یک رده ایم و فقط اعتقادات مادرشون و غیر مذهبی بودن خانواده من مورد اختلاف ماست.) بعد که ایشون با خانواده در مورد اقدام مجدد صحبت کردند با مخالفت شدید مادر به دلیل عمده بحث پیش اومده در جلسه قبلی و تفاوت اعتقادی خانواده ها (نه خود ما) و دلیل دیگه هم سن بودن ما روبرو شدن و هر چقدر هم تلاش کردند نتیجه ای نگرفتند . آخرین فکری که به ذهن خودمون رسید رفتن از ایران برای ادامه تحصیل و ازدواج در آنجاست که با توجه به چیزای با ارزشی که از دست میدیم واسمون مطلوب نیست. من به هیچ عنوان دوست ندارم وارد زندگی ای بشم که از اول با شروعش مخالفت بشه و چون بعد از گذشت این مدت و شناخت کامل همدیگه و سن هر دومون (28) که دیگه از تصمیم گیری احساساتی گذشته مطمئنیم با هم میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم میخواهیم راهی واسه راضی کردن مادرشون پیدا کنیم. لطفا راهنمایی کنید.

نظر خانواده خودتون چیه ؟ اونا با ازدواج شما موافقند یا مخالف؟

با سلام و احترام.

آشنایی;368277 نوشت:
حساسيت والدين در اين مسائل کاملا منطقي است و شما بايد در انتخابتان دقت بيشتري داشته باشيد.

حتی اگر حساسیت والدین منطقی نباشد نیز اغلب نمی توان آن را نادیده گرفت. درست است؟

دوست ارجمند و گرامی سلام!
از بایت این که پاسخ را به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار داده اید، تشکر می کنم.
برادر اجمند و گرامی!
اولا اثبات شی نفی ماعدا نمی کند و ثانیاً این که من نوشته ام، حساسیت والدین در این گونه مسایل کاملا منطقی است، به این معنا نیست که اگر حساسیت منطقی نبود، باید نادیده گرفته شود، بلکه به این معناست که اگر اظهار نظرها و حساسیت ها منطقی بود، باید بدون چون و چرا پذیرفته شود و اگر نقطه نظرات، پیشنهادات و مخالفت های والدین در امر ازدواج منطقی نبود، باید از راه های منطقی، شگردهای خاص و راهکارهای عقلانی آن ها را قانع ساخت.
موفق باشید.

موضوع قفل شده است