خاطرهٔ امام خامنه‌ای از ۱۲ فروردین ۵۸

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خاطرهٔ امام خامنه‌ای از ۱۲ فروردین ۵۸


سوال: ضمن تشكر از وقتى كه در اختيار ما قرار داديد همان‌طور كه مى‌دانيد در آستانه‌ى فرا رسيدن هفتمين سالگرد استقرار نظام جمهورى اسلامى ايران هستيم. شش سال پيش در چنين روزى ملت ما با شركت گسترده‌ى خود در رفراندم جمهورى اسلامى ايران به جمهورى اسلامى رأى آرى داد اگر در اين زمينه مطلبى داريد و يا احيانأ خاطره‌ى شيرينى از آن روزها به ياد داريد براى ما بيان كنيد.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم




مطلب در باب روز جمهورى اسلامى و روز رفراندم خيلى زياد است و البته خاطراتى هم از آن روز طبعاً داريم كه لابد نمى‌شود همه‌ى آن مطالب را در اين گفتار كوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهورى اسلامى يك مقطع تاريخى بى‌نظيرى در تاريخ كشور ماست، زيرا كه براى اولين بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت كوتاه اولين سالهاى فتح ايران به دست مسلمين يعنى كه در آن سالهاى كوتاه البته حكومتها تا حدود زيادى اسلامى بودند در طول اين تاريخ ممتدى كه كشور ما داشته، براى اولين بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران كوتاه صدر اسلام يك حكومتى اعلان شد، يك نظامى اعلان شد كه داراى دو خصوصيت مردمى بودن و الهى بودن هست؛ يعنى جمهورى اسلامى.



اصلاً اين خاطره را با هيچ خاطره‌اى در تاريخ كشورمان نمى‌شود مقايسه كرد. نقطه‌ى مكمل و متمم انقلاب بيست‌ودو بهمن بود يعنى خلاصه محصول بيست‌ودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردين بود.

از يك نظر ديگر هم روز جمهورى اسلامى بسيار مهم است و آن اين‌كه اين اولين نمونه در دنياى امروز هست كه با مكتبها، نظامها، سياستها، ديدگاههاى مختلف، شيوه‌هاى گوناگون حكومت را به مردم دنيا عرضه مى‌كند، دارد عرضه مى‌شود؛ اين اولين نمونه‌اى است كه مردم دنيا دارند مى‌بينند جمهوريهاى ديگرى كه اعلان مى‌شود جمهوريهاى سوسياليستى، جمهوريهاى به سبك دموكراسى غربى به انواع واقسامش هيچ كدام چيز جديدى نيست اصل جمهورى هم چيز جديدى نبود اما آن جمهورى‌اى كه مبانى و ارزشهاى اساسى‌اش و قواعد اصليش از اسلام گرفته شده اين يك چيز بى‌نظيرى است.

يك خصوصيت ديگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن اين‌كه آن روز عيد فقط ما مردم ايران نيست، بلكه عيد همه‌ى كسانى مى‌تواند باشد كه مسلمانند، يعنى نزديك به يك ميليارد جمعيت. آنها هم، يعنى ملتهاى مسلمان عادت كردند كه اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببينند. آن وقتى كه يك ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطه‌گر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمى‌گيرد و اعلان يك جمهورى براساس اسلام مى‌كند اين براى همه‌ى ملتهاى مسلمان مايه‌ى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصيات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست.

خاطره، من البته در آن روز، روز رأى‌گيرى كرمان بودم از طرف امام يك مأموريتى به من محول شده بود كه بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاى بلوچستان و مردم آن‌جا را از نزديك ديدار بكنم و پيام امام را براى آن مردم ببرم. پيام محبت و دلسوزى را كه ملاحظه مى‌كنيد از همان روزهاى اوّل امام به فكر افتادند كه با اين مستضعفين دورافتاده‌اى كه به كلى فراموش شده بودند، حتى در نظام گذشته ملاطفت و محبت كنند و من را كه آن‌جا سابقه داشتم آشنائى نسبتاً زيادى داشتم فرستادند آن‌جا براى اين كار.

كرمان رسيده‌بودم من در راه بلوچستان كه روز رأى‌گيرى بود، در فرودگاه بچه‌هاى حزب‌الهى و داغ كرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر كدام مى‌خواستند كه بياورند من تويش رأى بياندازم. آنها هم من را مى‌شناختند. يعنى سابق كه كرمان رفته بودم و مردم كرمان با من آشنا بودند. من هم خيلى به مردم كرمان از قديم علاقه داشتم مردم خيلى بامحبت و جالب بودند هميشه در چشم من. خيلى لحظه‌ى شيرينى بود براى من، آن لحظه‌اى كه اين رأى را من مى‌انداختم توى صندوق و مى‌ديدم آن شور و هيجانى را كه مردم كرمان از خودشان نشان مى‌دادند در رأى دادن. بعد هم نشان داده شد كه خب نودونه درصد آراء به جمهورى اسلامى آرى بود.

خاطره‌اى كه فقط اشاره مى‌كنم مخالفتهايى است كه با رأى‌گيرى به اين شكل وجود داشت كه از طرف جناحهاى مختلف اين مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهايى كه بر مطبوعات كشور مسلط بودند، روشنفكرهاى چپ و نيمه چپ و ليبرال و التقاطى، اينها كه مطبوعات آن روز را اطلاعات، كيهان آن روز را توى مشت داشتند كه خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامه‌ى حسابى ديگرى هم نبود يعنى همين روزنامه‌ى جمهورى اسلامى كه نبود روزنامه‌ى ديگرى هم كه بشود مورد اتفاق باشد همين‌طور. هرچه دلشان مى‌خواست مى‌نوشتند. رفته بودند اين‌جا و آن‌جا اين روشنفكرهاى گروهكى سياسى ملحد و نيمه‌ملحد از شخصيتهاى گوناگون نظر خواسته بودند كه به نظر شما آرى يا نه درست است؟ يا بيائيد چندجور حكومت را مطرح كنيم و رأى بگيريم. مقصودشان هم اين بود كه مردم را از آن يكپارچگى خارج كنند، اگرچه فرقى هم نمى‌كرد يعنى تأثيرى هم نداشت. اگر مردم خب طبيعى بود كه به آن شيوه‌هاى ديگر رأى نمى‌دادند و به خصوص بعداز آنى كه امام آنجور صريح فرمودند جمهورى اسلامى نه يك كلمه كم، نه يك زياد، لكن آنها كار خودشان را مى‌كردند به اميد اين‌كه شايد بتوانند شكاف بيندازند اين رأى زياد مردم را كم كنند، رأى را تقسيم كنند از اين كارها مى‌كردند و اوضاعى داشتيم ما در شوراى انقلاب با آن جناح ليبرال و به اصطلاح ملى‌گرا كه بيشترين خصوصيتشان مخالفت با خط اصيل انقلاب بود كه اين شيوه‌اى را كه بعد هم انجام گرفت اين شيوه را اثبات كنيم كه اين شيوه‌ى درستى است.

مصاحبه درباره‌ى روز دوازدهم فروردين
10/01/1364
منبع:khamenei.ir

با سلام خدمت مديران گرانقدر انجمن ولايت كه پست هايي به اين زيبايي را ايجاد كردند

از اين طرفا رد ميشدم ديدم درباره مقام عظماي ولايت امر مطلبي نوشته شده است حيفم آمد از كرامت آقا مطلبي را ننويسم

عذرخواهي ميكنم اگر خاطره ايي كه نقل مي كنم به مناسبت روز 12 فروردين نيست


بشرني السيد القائد بالاسلام

آقاي جرج جرداق مسيحي اهل لبنان و صاحب كتاب «الامام علي عليه السلام صوت العدالة الانسانية » كه نمي تواند سوار هواپيما شود، براي ديدن مقام معظم رهبري، مرز به مرز آمده بود تا به ايران رسيده بود . معظم له از او خيلي تجليل و تمجيد كرده، فرمودند: راجع به كتابي كه در مورد اميرالمؤمنين عليه السلام نوشتيد، من به عنوان فرزند اميرالمؤمنين عليه السلام از شما تشكر مي كنم، چرا كه شما اين كتاب را درباره پدر و مولاي ما نوشتيد . از آنجا كه حضرت امير عليه السلام هر كس را كه به ايشان خدمتي بكند، بي جواب نمي گذارد، يك پيشنهاد دارم . جرج جرداق گفت: بفرماييد .

ايشان فرمودند: كار شما ناقص است، پيشنهادم اين است براي اينكه صله حضرت علي عليه السلام به شما برسد، الاحسان بالاتمام، كارتان را تمام كنيد و اتمام كار شما به اين است كه درباره عمه سادات حضرت زينب عليها السلام كتابي بنويسيد . اگر اين كار را كرديد من به شما قول مي دهم كه حضرت علي عليه السلام شما را بي جواب نخواهد گذاشت . او هم قبول كرد و گفت اين كار را خواهم كرد .

سپس بلند شد تا برود، من براي بدرقه ايشان آمدم، ايشان به من گفت: «بشرني السيد القائد بالاسلام; رهبر انقلاب مرا بشارت داد به اينكه مسلمان خواهم شد» «و ان خدمة سيدتنا عليها السلام نتيجته هو الاسلام، صلته هو الاسلام; اينكه آقا فرمودند: بدون صله نخواهد گذاشت، اين مژده را ايشان به من دادند كه در آينده مسلمان خواهم شد .»

حجة الاسلام والمسلمين موسوي كاشاني (از اعضاي بيت)
________
به نقل از مجله مبلغان شماره 47

توصیف شخصی که درباره امام علی (ع) کتاب نوشته ، خیلی جالب است .
توصیف شخصی که درباره امام علی (ع) کتاب نوشته ، خیلی جالب است .

«جرج جرداق»، نويسنده معروف مسيحي و مولف كتاب «الامام علي صوت العداله الانسانيه » در گفت وگويي ضمن بيان برخي ويژگي هاي انديشه اي و شخصيتي امام علي(ع)، خاطره خود از ديدار با رهبر انقلاب در سال 1997 ميلادي را بازگو كرد.
جرج جرداق، متفكر و نويسنده معروف مسيحي، در توصيف شخصيت و انديشه اميرالمومنين(ع) ابراز داشت: من تاكنون شش جلد كتاب در اين باره نوشته ام و با اين حال احساس مي كنم كه به حقيقت آن حضرت دست نيافته و نتوانسته ام هر آنچه را كه مي خواهم در مورد آن حضرت بگويم و جمع كنم، پس اين كه بخواهم آن ها را در اين جا با دو يا سه جمله بيان كنم كاري دشوار است.
اين نويسنده مسيحي همچنين گفت: آن حضرت عبارات و جملاتي دارد كه بر وضع اين مباني توسط ايشان دلالت مي كند. هنگامي كه به عنوان مثال مي فرمايد: «هيچ توانگري برخوردار نمي گردد مگر به واسطه آنچه كه از فقير حاصل كرده است.» اين جمله، معنا و مفهومي جامعه شناختي دارد. ايشان در جاي ديگر مي فرمايد: «هيچ نعمت اضافه و زيادتي را نديدم مگر اين كه در كنار آن حقي ضايع شده باشد.» اين ها برخي از مباني جامعه شناسي امام علي(ع) است.
جرداق درباره خاطره خود با رهبر انقلاب گفت: در سفري كه در سال 1997 به ايران آمدم، با امام خامنه اي ملاقات كرده و گفت وگو كرديم. احساس كردم كه به واقع، انساني بزرگ است، چه، از ويژگي هاي انسان بزرگ تواضع است. ايشان به همان اندازه كه بزرگ بود، متواضع هم بود.
وي افزود: در آن ديدار در مورد امام علي(ع) و انگيزه هايي صحبت كرديم كه موجب شده بود در مورد امام علي(ع) كتاب بنويسم. ايشان كتابم را مطالعه كرده و بسيار پسنديده بود و من نيز به اين خاطر از ايشان تشكر كردم و به ايشان عرض كردم كه بحق، نام شما بايد امام باشد و ما از شاگردان شما هستيم. جرج جرداق در مورد برداشت خود از شخصيت رهبر انقلاب گفت: ايشان يك انسان متفكر، فرهيخته، دانا، بزرگوار، وارسته و متواضع بود، همان گونه كه شايسته يك رهبر است. در مورد ايشان بايد بگويم كه او پيرو امام خميني(ره) است و امام خميني(ره) هم پيرو امام علي(ع) بود. آيت الله خامنه اي مردي بزرگ است و اگر اين گونه نبود، به اين مرتبه نمي رسيد. وي در پايان گفت: من مي دانم كه هركس بخواهد شخصيت ايشان را تعريف كند او را شخصيتي در منتهاي انسانيت و بر قله اخلاق و عدالت معرفي خواهد كرد. ايشان انساني بزرگ مي باشد و ايران به خاطر وجود چنين شخصي باارزش است. من از همين جا آرزو مي كنم كه ايران در اين زمان همان گونه كه شايسته چنين مردي است، همراه با عدالت و اخلاق و همه خوبي ها باشد. به صورت كلي مي توانم بگويم كه امام خميني(ره) و امام خامنه اي بر راه و روش امام علي(ع) حركت كرده اند.

منظورم اینست که کسیکه افق دیدش امام علی(ع) است توصیفش از ادمها فرق میکند .

بنده این کتاب را نخواندم که درباره جرج جرداق نظر دهم فقط میدانم کتاب معروفی نوشته . دوستانی که این کتاب را خوانده اند درباره کتاب ایشان توضیح دهند تا بدانیم و برایمان روشن شود چه کسی و با چه دیدگاهی درباره رهبر عزیزمان نظر داده .

عاشقان رهبر کجایند.
این گویو این میدان