«جايگاه و مفهوم شادی» از منظر قرآن و روايات بررسی شد
تبهای اولیه
«جايگاه و مفهوم شادی» از منظر قرآن و روايات بررسی شد
در قالب يك پاياننامه كارشناسی ارشد، جايگاه و مفهوم شادی از منظر قرآنكريم و روايات بررسی شد.
به گزارش خبر گزاری قرآنی(ايكنا)شعبه مركزی، «اكرم عزيزآبادیفراهانی» كارشناس ارشد الهيات و معارف اسلامی از دانشكده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی اراك در پاياننامه خود كه در سه بخش تهيه شده به بررسی جايگاه و مفهوم شادی از منظر قرآن و روايات پرداخته است.
در اين پاياننامه كه شامل سه بخش است، بخش اول دربردارنده كليات تحقيق، بخش دوم شامل مباحث محتوايی و تجزيه و تحليل دادههاست و خود شامل چهار فصل است كه در فصل اول به عوامل شادی اشاره شده، فصل دوم دامنه و گستره شادی در قرآن و روايات بررسی شده است، نقش و آثار شادی در زندگی فردی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی موضوع فصل سوم است و در فصل چهارم عوامل محروميت از شادی مطرح شده است و در بخش سوم اين تحقيق استنتاج و نتيجهگيری بيان شده است.
محقق تصريح میكند: در قرآن شادی جايگاه خاصی دارد و به گونههای مختلف مورد تأًييد و توجه قرار گرفته است، اما نه شادی عبث و بيهوده، بلكه شادی توأم با اهداف الهی كه وسيلهای جهت رسيدن انسان به كمال الهی محسوب میشود. لذا آيات قرآن درباره شادی دو دستهاند آياتی كه مومنين را دعوت به شادی میكنند، شادی ممدوح و پسنديده است مانند شادی از فضل و رحمت الهی، شادی از تحقق وعدههای الهی، شادی ناشی از اعمال صالح و غيره .
وی میافزايد: آياتی كه مومنين را از شادی منع میكنند، شادی مذموم و ناپسند است و شادیهای مذموم شامل شادی از دريافت نعمتهای پی در پی، شادی ناشی از دنياگرايی، شادی ناشی از ثروت و غرور علمی، شادی ناشی از كارهای نابحق و شادی از بهكار گرفتن نعمتهای الهی در مسير باطل است.
عزيزآبادی در ادامه يادآور میشود: خودآرايی، خوشرويی، ورزش، مسافرت، ديدار با دوستان و آشنايان، شادكردن موًمن و حضور در مجالس شادی كه از عوامل مادی شادی هستند و اين عوامل در پيدايش سرور و شادی مؤثر است و همچنين عوامل معنوی مانند بندگی و ارتباط با خدا، ارتباط با خويش و ارتباط با جامعه عوامل و زمينههای شادی را بهوجود میآورند.
وی با بيان اين مطلب كه شادی يك حالت عاطفی انسان محسوب میشود و حاصل عشق، اميد، دلگرمی به هدف و زندگی و لطف پروردگار است، میافزايد: شادی در زندگی فردی تأثير بهسزايی دارد. هرگاه مانعی از نظر محيطی و فردی بر سر راه تأًمين نيازها ظاهر شود، شخص دچار تشويش و اضطراب میشود. همچنين شادی در روابط اجتماعی انسان تاًثيرگذار است. انسان میتواند با تقويت روابط خود با مردم و بهطور كلی با جامعه بشری از طريق كارهای سودمند اجتماعی و اظهار محبت و دوستی از غم و اندوه رهايی يابد.
عزيزآبادیفراهانی اظهار میكند: شخص شاد به جهت انبساط روحی كه وجودش را فراگرفته است دارای روحيه تفاهم و درك نسبت به ديگران است. سعی در حل مشكلات ديگران داشته و تلاش میكند بهترين راه حل را بيابد. چنين شخصی روابط اجتماعی قوی نسبت به ديگر افراد دارند كه كوشش آنها در مهرورزی بسيار است و تمايل بسياری به كارهای مثبت اجتماعی از قبيل صدقه، دستگيری مستمندان و رعايت حقوق ديگران دارند.
نگارنده با اشاره به اينكه شادی در انجام فعاليتهای اقتصادی نقش بهسزايی دارد، میافزايد: فردی كه شاد است در انجام كار شوق و رغبت از خود نشان میدهد. هم چنين شادی در زندگی سياسی فرد تأثيرگذار است. انسانی كه از شادی بهرهمند است در زندگی سياسی خود، خود را تابع مسئول و ملزم به رعايت قانون میداند و نسبت به آن وفادار است.
نويسنده در پايان خاطرنشان میكند: داشتن صفاتی باعث محروميت انسان از شادی می شود. اين صفات در روح و جان انسان تأًثير داشته و نيروی بدن را كاهش میدهند؛ اين امر باعث شده تا فرد مبتلا به اين صفات فعاليت نداشته باشد و يا فعاليتش كم شده و كارها را با بیميلی انجام دهد. كسی كه دارای اين صفات ناپسند است هرلحظه در درون خود دچار درگيری و نارضايتی است و در نتيجه هميشه در غم و اندوه به سر میبرد.
منبع : ایکنا
در اين پاياننامه كه شامل سه بخش است، بخش اول دربردارنده كليات تحقيق، بخش دوم شامل مباحث محتوايی و تجزيه و تحليل دادههاست و خود شامل چهار فصل است كه در فصل اول به عوامل شادی اشاره شده، فصل دوم دامنه و گستره شادی در قرآن و روايات بررسی شده است، نقش و آثار شادی در زندگی فردی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی موضوع فصل سوم است و در فصل چهارم عوامل محروميت از شادی مطرح شده است و در بخش سوم اين تحقيق استنتاج و نتيجهگيری بيان شده است.
محقق تصريح میكند: در قرآن شادی جايگاه خاصی دارد و به گونههای مختلف مورد تأًييد و توجه قرار گرفته است، اما نه شادی عبث و بيهوده، بلكه شادی توأم با اهداف الهی كه وسيلهای جهت رسيدن انسان به كمال الهی محسوب میشود. لذا آيات قرآن درباره شادی دو دستهاند آياتی كه مومنين را دعوت به شادی میكنند، شادی ممدوح و پسنديده است مانند شادی از فضل و رحمت الهی، شادی از تحقق وعدههای الهی، شادی ناشی از اعمال صالح و غيره .
وی میافزايد: آياتی كه مومنين را از شادی منع میكنند، شادی مذموم و ناپسند است و شادیهای مذموم شامل شادی از دريافت نعمتهای پی در پی، شادی ناشی از دنياگرايی، شادی ناشی از ثروت و غرور علمی، شادی ناشی از كارهای نابحق و شادی از بهكار گرفتن نعمتهای الهی در مسير باطل است.
عزيزآبادی در ادامه يادآور میشود: خودآرايی، خوشرويی، ورزش، مسافرت، ديدار با دوستان و آشنايان، شادكردن موًمن و حضور در مجالس شادی كه از عوامل مادی شادی هستند و اين عوامل در پيدايش سرور و شادی مؤثر است و همچنين عوامل معنوی مانند بندگی و ارتباط با خدا، ارتباط با خويش و ارتباط با جامعه عوامل و زمينههای شادی را بهوجود میآورند.
وی با بيان اين مطلب كه شادی يك حالت عاطفی انسان محسوب میشود و حاصل عشق، اميد، دلگرمی به هدف و زندگی و لطف پروردگار است، میافزايد: شادی در زندگی فردی تأثير بهسزايی دارد. هرگاه مانعی از نظر محيطی و فردی بر سر راه تأًمين نيازها ظاهر شود، شخص دچار تشويش و اضطراب میشود. همچنين شادی در روابط اجتماعی انسان تاًثيرگذار است. انسان میتواند با تقويت روابط خود با مردم و بهطور كلی با جامعه بشری از طريق كارهای سودمند اجتماعی و اظهار محبت و دوستی از غم و اندوه رهايی يابد.
عزيزآبادیفراهانی اظهار میكند: شخص شاد به جهت انبساط روحی كه وجودش را فراگرفته است دارای روحيه تفاهم و درك نسبت به ديگران است. سعی در حل مشكلات ديگران داشته و تلاش میكند بهترين راه حل را بيابد. چنين شخصی روابط اجتماعی قوی نسبت به ديگر افراد دارند كه كوشش آنها در مهرورزی بسيار است و تمايل بسياری به كارهای مثبت اجتماعی از قبيل صدقه، دستگيری مستمندان و رعايت حقوق ديگران دارند.
نگارنده با اشاره به اينكه شادی در انجام فعاليتهای اقتصادی نقش بهسزايی دارد، میافزايد: فردی كه شاد است در انجام كار شوق و رغبت از خود نشان میدهد. هم چنين شادی در زندگی سياسی فرد تأثيرگذار است. انسانی كه از شادی بهرهمند است در زندگی سياسی خود، خود را تابع مسئول و ملزم به رعايت قانون میداند و نسبت به آن وفادار است.
نويسنده در پايان خاطرنشان میكند: داشتن صفاتی باعث محروميت انسان از شادی می شود. اين صفات در روح و جان انسان تأًثير داشته و نيروی بدن را كاهش میدهند؛ اين امر باعث شده تا فرد مبتلا به اين صفات فعاليت نداشته باشد و يا فعاليتش كم شده و كارها را با بیميلی انجام دهد. كسی كه دارای اين صفات ناپسند است هرلحظه در درون خود دچار درگيری و نارضايتی است و در نتيجه هميشه در غم و اندوه به سر میبرد.
منبع : ایکنا