سوالاتی در خصوص خداوند و خلقت...

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی در خصوص خداوند و خلقت...

بسم الله الرحمن الرحیم....
با عرض سلام...
راستش این اولین پست من هستش و روش کار این انجمن رو دقیق نمی‌دونم...
به هر صورت....

در سایتی دیگه، بحثی راه افتاده که خداوند با چه زبانی با حضرت ادم سخن میگفت؟؟

حال ان بحث به شدت بالا گرفته و سوالات خنده دار برای پاسخ‌های غیر کارشناسی ما ارائه میشوند...

من ضمن اعلام نظرات خودم ، تاکید کردم که کارشناس مسایل دینی نمی‌باشم و سوالشون رو منتقل میکنم و از برخی دوستان پرسیدم و اینجا رو معرفی کردن وگرنه میخواستم برم حوزه‌ی علمیه ای جایی سوال بکنم! :)....

بازم به هر صورت.....

سوالات اینها هستن:

خداوند چگونه با حضرت ادم صحبت میکرده؟
شیطان با چه زبانی با حضرت ادم و حوا سخن‌میگفته؟
هابیل چگونه به قابیل گفت که تقوا پیشه کند؟
انسان چگونه از خاک افریده شده است؟(چرا؟) وقتی می‌بینیم انسان از جنس سلول هاست، چرا باید قبول بکنیم که انسان را خدا از خاک افریده؟!
آدم ها زبان های متفاوتی دارند با وجودیکه طبق تئوری ادیان، همه از یک نسل هستند !!!(در حقیقت حرفش اینه که چرا ادم ها زبان‌ها و نژاد های گوناگون دارن در حالی که پدر و مادرشون یکی بوده است؟)...

همچنین، حین بحث یه سری سوالات اضافه شده است که من حقیقتا چیزی برای پاسخ به اونها نداشتم:

وگرنه بشری که هنوز نمیدونسته اتش چیه، میدونسته تقوا چی هست، جای سئوال داره !!!!!!!
من هیچ استنباطی از انسان نخستین از داستان های ادیان ندارم و هرچی میخونم کاملا با انسانی در حد شعور سه تا چهار هزار ساله طرفیم.
یعنی ادم انسان اولیه نیست، انسانی نزدیک زمان تورات هست !!!!!!

اینا بخشی از مطلب کلی بود و متاسفانه چون من نمی‌تونم پاسخ کامل و با ادله ارائه بکنم، ۲۰ خط پاسخ من رو با یه ایراد گرفتن از یه جمله‌ی کوچیک اونم ایرادی ناجوانمردانه پاسخ میدن و کل حرفام به باد میره...

مثلا، در خصوص ارتباط افراد در ابتدا‌ی تاریخ من گفتم که چون قبلا نه زبان و نه خط اختراع نشده بوده، با کشیدن شکل ها با هم حرف میزدن، بعد اینا اومدن گفتن که لابد خدا هم برای ارتباط با اینها در اون زمان میومده فرشته‌هاش رو میفرستاده که رو دیوار نقاشی بکشن...

چطوری باید اینها رو بهشون پاسخ داد؟ به عهده‌ی شما عزیزانه...
درضمن، طرف بنده یک‌سری ادم‌هایی هستن که به خدا باور ندارن! و من نمی‌تونم از قران برای اونها ادله بیارم... چون قبلا دوست دیگه ای پاسخ کاملی از اون جهت ارائه کردن که متاسفانه...

لینک اصل مطلب و بحث اصلی اینجاست.
با تشکر از شما عزیزان....

برچسب: 



با نام الله









senaps;329490 نوشت:
خداوند چگونه با حضرت ادم صحبت میکرده؟ شیطان با چه زبانی با حضرت ادم و حوا سخن‌میگفته؟ هابیل چگونه به قابیل گفت که تقوا پیشه کند؟ انسان چگونه از خاک افریده شده است؟(چرا؟) وقتی می‌بینیم انسان از جنس سلول هاست، چرا باید قبول بکنیم که انسان را خدا از خاک افریده؟! آدم ها زبان های متفاوتی دارند با وجودیکه طبق تئوری ادیان، همه از یک نسل هستند !!!(در حقیقت حرفش اینه که چرا ادم ها زبان‌ها و نژاد های گوناگون دارن در حالی که پدر و مادرشون یکی بوده است؟)...

با سلام
در مورد نوع خلقت انسان از خاک در خطبه اول از نهج البلاغه توضیح داده شده است که خداوند برای آفریدن جسم انسان از خاک های مختلف جمع کرد واو را آفریدوسپس در او روح دمید.البته جواب دادن به این سوال در عصر ما که علم پیشرفت داشته است راحت تر شده است.
طبق نتایجی که علم فیزیک به آن رسده است وشما خلاصه ای از آن را در کتا ب فلسفه ما از شهید صدر می توانید مطالعه کنیدمواد عالم عناصری دارندکه اصل می باشند واینها بیش از صد است مانند:خاک،آب وغیره که همیشه در عالم وجود دارند واز طرف دیگر ماده قابل تغییر به ماده دیگر وگاز است مثلا الکترون تبدیل به هلیوم می شود.پس تبدیل شدن خاک به سلول چیز غیر علمی نییست چون خاک از عنصرهای عالم است که ریشه تغییر وتحولات مواد می باشند وتبدیل شدن این ماده یه سلول کاملا علمی است.
اما در مورد نحوه سخن گفتن حضرت آدم باید گفت زبان یک ابزار است نه اصل بلکه وسیله ای است برای انتقال دادن مقصود درونی،چون انسان موجود اجتماعی است ونیازمند تعاون وهمکاری دیگران برای رفع نیازهای خود می باشد نیاز به زبان دارد واینکه زبان اولیه چه بوده است عربی ویا فارسی ویا هر زبان دیگر فهمیدنش برای ما زیاد اهمیت ندارد ولی همین قدر می دانیم که خداوند برای بیان مقصود درونی سخن گفتن را به انسان آموخت واحتمال دارد خداوند در بهشت با حضرت آدم از طریق الهام سخن می گفته است وتکلم زبانی در کا نبوده است.
اما در مورد ریشه زبانها چند نظریه است:ائل اینکه زبان ولغت را در وهله اول خداوند به انسانها آموخت.ودوم اینکه انسانها بخاطر نیاز خود برای انتقال مقصود بر لغاتی اتفاق نظر کردند وبه مرور آن لغت زبان جداگانه ای شد.وتعدد لغات از آنجا به وجو آمد که انسانها براساس استعدادهای ذاتی خود برای اشیاءمختلف اصطلاحات متفاوتی جعل کردند وکم کم زبان جداگانه ای به وجود آوردند ویا به خاطر تفاوت فرهنگها ونیازها اصطلاحات مختلفی به وجود آمد.

senaps;329490 نوشت:
سوالات اینها هستن: خداوند چگونه با حضرت ادم صحبت میکرده؟ شیطان با چه زبانی با حضرت ادم و حوا سخن‌میگفته؟ هابیل چگونه به قابیل گفت که تقوا پیشه کند؟ انسان چگونه از خاک افریده شده است؟(چرا؟) وقتی می‌بینیم انسان از جنس سلول هاست، چرا باید قبول بکنیم که انسان را خدا از خاک افریده؟! آدم ها زبان های متفاوتی دارند با وجودیکه طبق تئوری ادیان، همه از یک نسل هستند !!!(در حقیقت حرفش اینه که چرا ادم ها زبان‌ها و نژاد های گوناگون دارن در حالی که پدر و مادرشون یکی بوده است؟)... همچنین، حین بحث یه سری سوالات اضافه شده است که من حقیقتا چیزی برای پاسخ به اونها نداشتم: وگرنه بشری که هنوز نمیدونسته اتش چیه، میدونسته تقوا چی هست، جای سئوال داره !!!!!!! من هیچ استنباطی از انسان نخستین از داستان های ادیان ندارم و هرچی میخونم کاملا با انسانی در حد شعور سه تا چهار هزار ساله طرفیم. یعنی ادم انسان اولیه نیست، انسانی نزدیک زمان تورات هست !!!!!!

سلام
از سعی و تلاش شما برای پاسخگویی به سوالات شخصا تشکر میکنم
جوابهایی که به نظر حقیر میاد اینهاست :
1- سخن گفتن خدای متعال با بندگان نیازمند زبان و لهجه خاص نیست . خداوند قادر است مفهوم و مقصود مورد نظر را در دل ، عقل یا ذهن فرد مورد نظر ایجاد کند و در هیچیک از این مراتب زبان معنا ندارد بلکه زبان در دایره بیان لفظی و صوتی مفاهیم ذهنی بکار می رود .
2- شیاطین هم قادر به القاء مفهوم در ذهن فرد مورد نظر هستند فلذا نیاز به زبان خاص ندارند
3- آنچه که مسلم است انسانها در همه زمانها یک زبان برای ارتباط با هم داشته اند لذا برای ارتباط کلامی هابیل و قابیل مانعی وجود نداشته است هرچند ما نمی دانیم زبان آنها چه زبانی بوده است
4- منظور از خلقت انسان از خاک یا خلقت فرد اول است ویا خلقت از مواد اولیه که در خاک وجود دارد لذا حتی ما نیز می توانیم بگوییم از خاک خلق شده ایم چون عناصر موجود در بدن ما همه از زمین و خاک گرفته شده است
5- آدم علیه السلام تعلیم یافته الهی بوده است نه یک فرد عادی همانطور که محمد ص را به تعلیم الهی خود صدها برابر برتر از اعراب زمانه خود قرار داد بلکه چنان علمی به او آموخت که سرآمد رهبران الهی گشت پس مساله علم و دانش آدم ع یک مساله عادی نبوده که اینگونه قابل تشکیک باشد
مگر ما در عصر کنونی محمد کاظم ساروقی بی سواد را نداشتیم که به عنایت الهی و در یک شب حافظ کل قرآن شد در حالیکه پیش از آن بیش از حمد و سوره اش را نمی دانست
والله الموفق
موضوع قفل شده است