جمع بندی قضای نماز بر اثر بی توجهی

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قضای نماز بر اثر بی توجهی

با سلام
سوال از كارشناس محترم
ايا قضا كردن نماز بر اثر بي توجهي گناه دارد ؟! لطفا احاديثي در مذمت قضا كردن نماز رو هم ذكر كنيد.(در اطرافم كساني هستند كه مي گويند قضاي نماز را هم بخونيم خدا قبول مي كنه!براي همين به اين احاديث نياز دارم)
با تشكر

با نام و یاد دوست

آثار ترک نماز وبه تاخیر انداختن بی جهت آن


1. حبط شدن اعمال

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: من ترک الصلاه متعمدا أحبط عمله ؛ (1)
هر کس نمازي را از روي قصد و عمد ترک کند ، خداوند عملش را حبط [ يعني بي اثر و بي خاصيت] مي کند.
2. برداشته شدن لطف خداوند از زندگي

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در سفارش به معاذ مي فرمايد: لا تترکن صلاه مکتوبه متعمدا ؛ فان من ترک صلاه مکتوبه متعمدا فقد برئت منه ذمه الله ؛ (2)
هرگز نماز واجب را از روي قصد و عمد ترک مکن ، که هر کس نماز واجب را از روي قصد ترک کند ، خداوند تعهدي در برابر او ندارد .
3 ويرايش شدن دين شخص

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: الصلاه عماد الدين ، فمن ترک صلاته متعمدا فقد هدم دينه . (3)
نماز ستون دين است ؛ هر کس عمدا نماز نخواند پس دينش را منهدم کرده است .
4. بي نماز در لحظه مردن با التماس درخواست بازگشت به دنيا را دارد

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به علي عليه السلام فرمود : تارک الصلاه يسأل الرجعه الي الدنيا و ذلک قول الله تعالي : « حتي اذا جاء أحدهم الموت قال رب ارجعون - لعلي أعمل صالحا فيما ترکت کلا انها کلمه هم قائلها (4) » . (5)
کسي که عمدا نماز را اقامه نمي کند هنگام مردن براي برگشت به دنيا و جبران گذشته ملتمسانه تقاضاي برگشت مي کند و اين گفتار خداوند متعال است که در قرآن کريم فرموده است : [ « آنان هم چنان به راه غلط خود ادامه مي دهند ] تا زماني که مرگ يکي از آنان فرا رسد [ در آن حال ] مي گويد : پروردگار من ! مرا باز گردان ! شايد در آنچه ترک کردم [ و کوتاهي نمودم ] عمل صالحي انجام دهم [ به او مي گويند چنين نيست ، ] اين سخني است که او به زبان مي گويد ».
5 مردن به آيين غير مسلماني
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد : من ترک الصلاه لا يرجو ثوابها و لا يخاف عقابها ، فلا أبالي أن يموت يهوديا أو نصرانيا أو مجوسيا . (6)
هر کس نماز را ترک کند و به پاداش آن اميد نورزد و از عذابش نهراسد ، براي من اهميت ندارد که يهودي [ بميرد ] و يا مسيحي و يا مجوسي از دنيا برود .
6. کور وارد شدن به محشر

« و من أعرض عن ذکري فان له معيشه ضنکا و نحشره يوم القيامه أعمي » ؛ (7)
و هر کس از ياد من روي گردان شود زندگي تنگ ( و سختي ) خواهد داشت ، و روز قيامت او را نابينا محشور مي کنيم .
براي کساني که از ياد خدا روي مي گردانند دو مجازات در آيه ي فوق تعيين شده است : يکي معيشت ضنک در اين جهان است و ديگري نابينايي در جهان ديگر. عالم آخرت تجسم وسيع و گسترده اي از عالم دنيا است ، و همه ي حقايق اين جهان در آن جا به صورت متناسبي مجسم مي گردد ، آنها که چشم جانشان در اين عالم از دين حقايق نابينا است در آن جا چشم جسمشان نيز نابينا خواهد بود ، لذا هنگامي که مي گويند ما قبلا بينا بوديم چرا نابينا محشور شديم ؟ به آنها گفته مي شود که اين به خاطر آن است که آيات الهي را به دست فراموشي سپرديد ( و اين حالت ، انعکاس آن حالت است ) .
شايد اين سؤال پيش آيد که ظاهر بعضي از آيات قرآن مي رساند که همه ي مردم در قيامت « بينا » هستند و به آنها گفته مي شود نامه ي اعمالتان را بخوانيد : « اقرأ کتابک ... » (8) يا اين که گنهکاران آتش جهنم را با چشم خود مي بينند « ورءا المجرمون النار ... » ؛ (9) اين تعبيرات با نابينا بودن گروهي چگونه سازگار است ؟
بعضي از مفسران بزرگ گفته اند: وضع آن جهان با اين جهان متفاوت است ؛ چه بسا افرادي در مشاهده ي بعضي از امور بينا هستند و از ديدن برخي ديگر نابينا !، و به نقل مرحوم طبرسي از بعضي از مفسران « انهم أعمي عن جهات الخير لا يهتدي لشيء منها ؛ آنها در برابر آنچه خير و سعادت و نعمت است نابينا هستند و آنچه از عذاب و شر و مايه ي حسرت و بدبختي است بينا مي باشند » چرا که نظام آن جهان با نظام اين جهان متفاوت است .
اين احتمال نيز وجود دارد که آنها در پاره اي از مواقف نابينا هستند و در پاره اي بينا مي باشند .
ضمنا منظور از فراموش شدن مجرمان در جهان ديگر اين نيست که خداوند آنها را فراموش مي کند بلکه روشن است که منظور معامله ي فراموشي با آنها کردن است ، همان گونه که در تعبيرات روزمره ي خود داريم که اگر کسي به ديگري بي اعتنايي کرد مي گويد: چرا ما را فراموش کردي ؟
7. قرار گرفتن در جهنم

« کل نفس بما کسبت رهينه - الا أصحاب اليمين - في جنات يتساءلون - عن المجرمين - و ما سلککم في سقر - قالوا لم نک من المصلين - و لم نک نطعم المسکين - و کنا نخوض مع الخائضين ) ؛ (10) هر کس درگرو اعمال خويش است مگر اصحاب يمين [ که نامه ي عملشان را به نشانه ي ايمان و تقوا به دست راستشان مي دهند] آنها در باغ هاي بهشتند و سؤال مي کنند از مجرمان ، چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ مي گويند : ما از نمازگزاران نبوديم ! و اطعام مستمند نمي کرديم ! [ يعني خمس و زکات نمي داديم ] و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم.
8. به نکبت کشيدن ديگران

در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مردي خدمت آن حضرت آمد و از تنگدستي شکايت کرد . حضرت فرمودند: شايد نماز نمي خواني ؟ آن مرد گفت من پنج وقت را با شما مي خوانم . حضرت فرمودند : شايد در خانه ي تو کسي نماز نمي خواند .آن مرد گفت : همه نماز مي خوانند ، تا آنها نمازشان را نخوانند از خانه بيرون نمي روم . حضرت فرمودند : شايد در همسايگي تو کسي نماز نمي خواند . آن مرد عرض کرد: همه نماز مي خوانند. جبرئيل نازل شد و عرض کرد: يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در فلان بيابان تارک الصلاتي از دنيا رفته است ، کلاغي استخوان کوچکي از آن به منقار گرفته و آورده در ميان درختي که در خانه اين مرد است گذارده است به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعت معيشت پيدا کند . (11)
سؤالي درباره ي ترک نماز

سؤال : کسي که مي داند يا احتمال قوي مي دهد که به جهت شب نشيني و يا مطالعه و غيره نماز صبحش قضا مي شود آيا شرعا براي شب نشيني يا مطالعه مجاز است؟
ج: اين کار برخلاف احتياط است و اگر موجب وهن نماز شود حرام مي باشد . (12)
پي نوشت ها:

1. محمدي ري شهري ، الصلاه في الکتاب و السنه ، ص 125.
2. همان ، ص 126 .
3. بحارالانوار ، ج 79 ، ص 202 .
4. مؤمنون (23) آيه 100.
5. بحارالانوار ، ج 74 ، ص 58 .
6. محمدي ري شهري ، الصلاه في الکتاب و السنه ، ص 126 .
7. طه (20) آيه 124 .
8. اسراء (17) آيه 14 .
9. کهف (18) آيه 53 .
10. مدثر (74) آيه 38 - 46 .
11. داستان هايي از نماز ، ج 1 ، ص 108 به نقل از ثمرات ، ص 401 .
12. استفتائات جديد ، حضرت آيه الله مکارم شيرازي ، ج 1 ، ص 279
.

آنان که معراج طلب می کنند و محبوبشان خدا است و تشنه لقای نگاه حق تعالی هستند، به نماز رو می آورند و به آن تمسّک می جویند و آن را در اوّل وقت اقامه می کنند.
در حدیث است که امیرالمؤمنین هنگامی که وقت نماز می رسید، بی قرار می شد و بدن مبارکش می لرزید و رنگ چهره‏اش متغیّر میشد. عرض کردند:یا امیرالمؤمنین، چه پیش آمده؟می فرمود:وقت نماز رسیده، وقت ادای امانتی که خداوند متعال آن را بر آسمان‏ها و زمین و کوه‏ها عرضه داشت اما آن‏ها از بیم و هراس خاضع شدند و به خاطر سنگینی مسئولیتش از پذیرفتن آن امتناع ورزیدند.(1)

آثار تأخیر نماز

اهمیت اقامه نماز در لحظه ملکوتی اوّل وقت نزد اکثر مسلمانان مجهول و ناشناخته است، در حالی که نزد اولیای دین به قدری این مسئله مهم بود که امیرالمؤمنین(ع) در هنگامه جنگ به آسمان نگاه می کند تا فرا رسیدن اوّل وقت را دریابد. اباعبداللَّه(ع) در ظهر عاشورا با وجود التهاب جنگ و تحمّل مصایب عظیم کشته شدن عزیزان و یاران و خطراتی که تهدیش می کرد، از جنگ دست کشید و به نماز ایستاد.

به تأخیر انداختن نماز یکی از مصادیق سبک شمردن نماز است که در قرآن با واژه "ویل" وعده عذاب دردناک برای کسانی که نماز را سبک شمرند، داده شده است:"فویل للمصلین الّذین هم عن صلوتهم ساهون؛ پس وای بر نمازگزارانی که در اقامه نماز خود سهل انگاری می کنند".

امام صادق(ع) در تفسیر این آیه می فرماید:"منظور کسانی هستند که نمازشان را در اوّل وقت نمی‏خوانند و آن را بدون عذر به تأخیر می اندازند"(2)
پیامبراکرم(ص) فرمود:"هر کسی نمازهای واجب را پس از وقت آن به تأخیر اندازد، مورد شفاعت ما قرار نمی‏گیرد".(3)
علی(ع) فرمود:"هر کس صدای اذان را بشنود و بی هیچ عذری آماده نماز نشود، نمازی برای او نیست".(4)
کسی که خواب می ماند و نمازش به تأخیر می افتد، عذرش موجه است و آیه "ویل" و روایات مرتبط با آن شامل حالش نمی‏شود، مگر این که شب نشینی و دیر وقت خوابیدن زمینه آن باشد یا از آغاز تصمیم داشته باشد که نمازش را در اوّل وقت نخواند، یا گناهان او توفیق اقامه نماز در اوّل وقت را از وی سلب کند که این‏ها هر کدام حکم خاصی دارند.
امام باقر(ع) فرمود:"نمازی که در اوّل وقت بالا رود، سپید و نورانی به صاحبش باز می گردد و می گوید:مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند، و هنگامی که در غیر وقتش و بدون رعایت حدودش، بالا رود، سیاه و تاریک به سوی صاحبش بر می گردد و می گوید، مرا تباه کردی، خدا تو را تباه کند".
ممکن است این پرسش به ذهن خطور کند که:نماز خوان بالاخره نمازش را می خواند، حال کمی دیرتر از اوّل وقتی یا حتی قضای آن را می خواند. چه تأثیری دارد که این گونه مورد تهدید قرار گرفته است؟!

پاسخ:بی نماز از نظر اعتقادی شاید دچار مشکل باشد یا اصلاً خدا را قبول نداشته باشد. از او انتظاری نیست و به کیفر خود می رسد، امّا کسی که خود را اهل نماز می داند و می فهمد که "حی علی الصلاه" یعنی لحظه گفتگو و راز و نیاز با خدا فرا رسیده، به سوی آن بشتابید و نماز مایه رستگاری و خوشبختی است و بهترین عمل می باشد، پس از شنیدن این نداها چرا بی توجهی می کند؟آیا این عمل بی اعتنایی به نماز و ندای حق تعالی است؟کسی که با شنیدن "حیّ علی خیر العمل" به هر کاری مشغول می شود، بهترین کار نزد او همان است که به آن مشغول می باشد.

امیرالمؤمنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرد که حضرت فرمود:"بنده‏ای نیست که به اوقات نماز اهمیت دهد مگر این که من ضامن می شوم برای او "راحتی هنگام مرگ، برطرف شدن غم و اندوه، و نجات از آتش دوزخ".(5)

پی نوشت‏ها:
1. تفسیر صافی، ج 1، ص 370.
2. تفسیر قمی، ج 2، ص 444.
3. امالی صدوق، به نقل از لحظات ناشناخته، اثر محمد باقر بنی نژاد، ص 24.
4. همان، ص 24؛ وسایل الشیعه، ج 3، به نقل از لحظات ناشناخته، ص 39.
5. بحار، ج 83، ص 9.

موضوع قفل شده است