دست دادن با زنان نامحرم فامیل

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دست دادن با زنان نامحرم فامیل

سلام
نمدونم برای شما هم همچین چیزی پیش اومده یا نه

حدس میزنم برای خیلی وجود داشته باشه که یکی توی فامیل ها باشه که مثل خاله یا عمه از بچگی توی فامیل باشه وازفرد حدود 20 تا 25 سال بزرگ تر باشه و تا قبل از این که این بچه به سن تکلیف برسه باهش دست بده ولی بعد سن تکلیف باز هم این کار رو ادامه بده
این فرد هم با وجود اینکه اکثریت مواقع سعی میکنه دست نده وجلو دست نباشه ولی بعضی وقت ها مجبوره دست بده
لطفا اگر می شه برای چنین افرادی راه حل های عملی و غیر ستقیم بفرمایید تادر عین رعایت شرایط خانوادگی و بدون ایجاد کدورت بتونه از این گونه مواقع در بره و دست نده

با نام الله











سلام و تشکر از اعتمادتون
اساس این روابط بر دو چیز است یکی عادت که به تدریج شکل گرفته است و حتی گاهی مواقع ممکن است خانم های متدین هم دقت کنند که به قدرت تمیز و بزرگ شدن آن پسر.
و دوم: احساس و هیجان مثبتی است که افراد به هم دارند.
دین اسلام برای این روابط برنامه پیشگیرانه دارد. یعنی براساس تربیت جنسی باید روابط از سوی دیگر و والدین طوری شکل بگیرید که موقعی که کودک ممیز می شود روابط از سوی آنها مدیریت شود.
از سویی هم با توجه به سن کودک باید او را طوری تربیت کرد که به تدریج مدیریت روابط محرم نامحرمی را خود به کنترل بگیرید یعنی مثلا با همان زبان کودکانه خودش بگویید خاله( منظور خاله واقعی نیست این تعابیری است که کودک برای زنان نامحرم فامیل به کار می برند) من دیگه بزرگ شدم مثل بابام دیگه به شما نمی تونم دست بدهم
یا همین امر باید توسط خانواده هدایت و جهت دهی شود یعنی خانواده به طرف مقابل با احترام توضیح دهد که او پسرم داره بزرگ میشه و ذهن کودک و نوجوان را هم آماده کنند.
با توجه به زمان، مکان و موقعیت و طرف مقابل باید رابطه ای احترام آمیز و صمیمی دستور دین را منتقل کرد. گاهی شوخی برای القا دستور دین و آمادگی برای پذیرش مناسب است.
نیز می توانید از فردی مطلع کمک بگیرید که با مناسبتی بحث را به مسائل احکام محرم نامحرم بکشاند تا او غیرمستقیم توضیح دهد.
سؤال
اگر خانواده ها دقت نکرده اند و حالا این کودک بزرگ شده و عادت دست دادن هنوز هم ادامه دارد چه باید کرد؟
خب اغلب دست دادن برای نوعی احترام در تعامل اجتماعی است می تواند نوع احترام را کلامی کرد با سراغ گرفتن از احوال و سلامتی او اعضای خانواده.
باز این جا می توان با کمال احترام با توجه به موقعیت و شرایط و ادب و طوری که فرد در برابر دیگران احساس خرد شدن نکند احکام دین در این رابطه را بیان کرد.
یکی از دوستان من اهل بابل بود ایشان می گفتند با سیکل وارد حوزه شدم در روستای ما رسم بود خانم های جوان همسایه هم به من دست می دادند و خیلی گرم احوال پرسی می کردند وقتی وارد حوزه شدم و متوجه شدم این کار ایراد دارد در فضای محترمانه دستور دین را گفتم و بیان داشتم که می دانم شما به قصد احترام به من دست می دهید ولی الان چون می دانم خدا راضی نیست من نمی توانم دست بدهم و اگر این کار را انجام بدهم احساس بدی دارم چون نمی خواهم خدا از من ناراضی باشد.

داستان واقعی

ادامه دارد...

حجت الاسلام و المسلمین دکتر آقا تهرانی می گفتند: در آمریکا جشن فارغ التحصیلی داشتیم. لباس مخصوص را پوشیده بودیم و یکی یکی می رفتند با مسؤال دانشگاه که مدارک را تحویل می داد دست می دادند و گواهی فارغ التحصیلی را می گرفتند. در دلم غوغا شد من چه کنم نه کنه بروم و دست ندهم و او از من ناراحت شود و احساس کند که به او بی احترامی کرده ام و تلاشم از بین برود و مدرک هم به من ندهند با خودم کلنجار می رفتم که چه کنم تا اسمم را خواندند.
تصمیم خودم را گرفتم و با خود گفتم امور به دست خداست همان خدایی که این دستور را داده می تواند زمینه موفقیت من را فراهم کند.
وقتی در برابر آن خانم رسیدم دست دراز کرد. با ادب و احترام بدون این که دست بدهم به ایشان توضیح دادم که خیلی من را ببخشید من معذورم و نمی توانم دست بدهم چون مسلمانم و دینم به من این اجازه را نمی دهد.
با این توضیح آن خانم شروع کرد از من عذر خواهی کردن و گفت شما من را ببخش این کاهلی از من بوده که نمی دانستم آداب دینی دانشجویانم چیست.

حامی;329949 نوشت:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر آقا تهرانی می گفتند: در آمریکا جشن فارغ التحصیلی داشتیم. لباس مخصوص را پوشیده بودیم و یکی یکی می رفتند با مسؤال دانشگاه که مدارک را تحویل می داد دست می دادند و گواهی فارغ التحصیلی را می گرفتند. در دلم غوغا شد من چه کنم نه کنه بروم و دست ندهم و او از من ناراحت شود و احساس کند که به او بی احترامی کرده ام و تلاشم از بین برود و مدرک هم به من ندهند با خودم کلنجار می رفتم که چه کنم تا اسمم را خواندند. تصمیم خودم را گرفتم و با خود گفتم امور به دست خداست همان خدایی که این دستور را داده می تواند زمینه موفقیت من را فراهم کند. وقتی در برابر آن خانم رسیدم دست دراز کرد. با ادب و احترام بدون این که دست بدهم به ایشان توضیح دادم که خیلی من را ببخشید من معذورم و نمی توانم دست بدهم چون مسلمانم و دینم به من این اجازه را نمی دهد. با این توضیح آن خانم شروع کرد از من عذر خواهی کردن و گفت شما من را ببخش این کاهلی از من بوده که نمی دانستم آداب دینی دانشجویانم چیست.

به مناسبت خاطره ای بیان کنم درباره دقت در مسائل شرعی
البته ایشان خاطره ای دیگر هم دارند که شنیدنی است ایشان می فرمود: متأسفانه در ایران به دستورات دین توجه نمی شود.
وقتی آمریکا بودیم خانمم را برای وضع حمل به بیمارستانی بردم. آنجا گفتم من نمی خواهم پزشک خانمم مرد باشد. مسئول مربوط گفت: خب این حق شما ست که پزشک را خودتان انتخاب کنید و براساس تعهدی که دادند برای وضع حمل پزشک خانم فرستادند

اگر به من تهمت كفر نزنند ...ولي....عجب شعور بالايي دارند امريكايي ها!:Kaf:

خاطره جالب و اموزنده ای بود
نشون میده که چقدر راحت و اسون ادم بیاد دلیل کارشو بگه و اگه طرفتم منطقی باشه پذیراست

واااااااااای خیلی لحظه ی بدی هس که یکی ب طرف ادم دست دراز میکنه اونم نامحرم
برا منم اتفاق افتاده ولی یه جوری با احترام ردش کردم، با اینکه ایرانی بود ولی چندین سال دور بوده عادت کرده بود بعدم کلی عذر خواهی کرد
اون موقع ادم هم میخواد به طرف بر نخوره هم اینکه گناه نکنه
اما بهترین راه همینه که بهشون بگیم

حامی;329951 نوشت:
به مناسبت خاطره ای بیان کنم درباره دقت در مسائل شرعی
البته ایشان خاطره ای دیگر هم دارند که شنیدنی است ایشان می فرمود: متأسفانه در ایران به دستورات دین توجه نمی شود.
وقتی آمریکا بودیم خانمم را برای وضع حمل به بیمارستانی بردم. آنجا گفتم من نمی خواهم پزشک خانمم مرد باشد. مسئول مربوط گفت: خب این حق شما ست که پزشک را خودتان انتخاب کنید و براساس تعهدی که دادند برای وضع حمل پزشک خانم فرستادند

چه قدر زیبا بود
متاسفانه گاهی اوقات برخی افراد در شرایطی قرار میگیرند که فک میکنند هیچ راه حلی وجود نداره
بااینکه ما مسلمونیم اما زود یادمون میره
دستورات اسلام رو
داستانی که نقل شد راه حل خوبی بود برای برخی افراد
یاعلی

برادر من کلاس 6 ابتدایی هست
به هیچ وجه با نامحرما دست نمیده
همه بهش میگن محمد حسین تو که به سن تکلیف نرسیدی
میگه از همین الان باید شروع کنم که اون موقع واسه همه جا افتاده باشه

بمیرم واسه داداشم
خانواده پدرم مذهبی نیستن و همش مسخرش میکنن ولی اون عقب نشینی نمیکنه

بسم الله.
همیشه خداوند متعال راهی رو برای بنده اش باز میکنه تا از گناه و گناه نکردن رهای پیدا کنه .
مهم اینه که ما اینو بپذیریم که اگر تمام مخلوقات جمع بشند که لحظه ای گناه کنیم هرگز این کار را نکنیم.

یه خاطره بگم در همین مورد.
یکی از دوستان و فامیلهای نزدیکمون فردی بسیار مذهبی بود اما توی مراسم عقدش همسرش براش حلقه ی طلا گرفته بود و اون به خاطر اینکه دل همسرش نشکنه چند ساعتی حلقه ی طلا دستش بود واقعا من متاسف شدم.آخه چرا.؟؟؟
چطور شیعه ی کسی که فرمود اگر تمام دنیا جمع شوند که دانه ای گندم را از موچه ای بستانم(البته عبارت دقیق نیست) هرگز این کار را نخاهم کرد حالا به خاطر اینکه همسرش ناراحت نشه انگشتر طلا دستش میکنه اونم تازه شبش هم دیدم توی دستش.بعد مجبورش کردم در بیاره.بعدم دیدم ریشهاش رو زده!:Ghamgin::Moteajeb!:

سید حسین موسوی;390240 نوشت:
یکی از دوستان و فامیلهای نزدیکمون فردی بسیار مذهبی بود اما توی مراسم عقدش همسرش براش حلقه ی طلا گرفته بود و اون به خاطر اینکه دل همسرش نشکنه چند ساعتی حلقه ی طلا دستش بود واقعا من متاسف شدم.آخه چرا.؟؟؟
چطور شیعه ی کسی که فرمود اگر تمام دنیا جمع شوند که دانه ای گندم را از موچه ای بستانم(البته عبارت دقیق نیست) هرگز این کار را نخاهم کرد حالا به خاطر اینکه همسرش ناراحت نشه انگشتر طلا دستش میکنه اونم تازه شبش هم دیدم توی دستش.بعد مجبورش کردم در بیاره.بعدم دیدم ریشهاش رو زده!

درود

ای دوست ما

زمان ارجمند خویش را درگیر این خرده چیز ها نکنید اندیشیدن به اینها کار بی بنیاد کردن و پرت نمودن زمان و زندگی خویش است که جزخراش پندار ارمغانی ندارد

آنچیزی که ارزشمند است این است که آدم دزدی نکند مردم آزاری نکند آدم کشی نکند دست درازی نکند

اینها چیزی نیست که ارزش داشته باشه که هتا یک دم برای آن اندوه بخورید

برو شاد باش ولی مباش در پی آزار کس - منش کسی را خرد مکن - دزدی مکن دروغزن مباش و....

استوانه های رفتار پاک اینهاستند نه آنچه که شما را به خود در گیر کرده است

اندیشیدن به اینها جز کژ راهه رفتن و دور شدن از ریشه و بنیاد کار بری ندارد

شاد باشید

غلام ملی نوری;390248 نوشت:
درود

ای دوست ما

زمان ارجمند خویش را درگیر این خرده چیز ها نکنید اندیشیدن به اینها کار بی بنیاد کردن و پرت نمودن زمان و زندگی خویش است که جزخراش پندار ارمغانی ندارد

آنچیزی که ارزشمند است این است که آدم دزدی نکند مردم آزاری نکند آدم کشی نکند دست درازی نکند

اینها چیزی نیست که ارزش داشته باشه که هتا یک دم برای آن اندوه بخورید

برو شاد باش ولی مباش در پی آزار کس - منش کسی را خرد مکن - دزدی مکن دروغزن مباش و....

استوانه های رفتار پاک اینهاستند نه آنچه که شما را به خود در گیر کرده است

اندیشیدن به اینها جز کژ راهه رفتن و دور شدن از ریشه و بنیاد کار بری ندارد

شاد باشید


بسم الله.
وسلام بر تو ای دوست عزیز
محدود نمودی ارزش را و هیچ پنداشتی خرد را.
ارزش هم اینهاست هم اونها و خرد هم هرچقدر هم خرد باشد روزی به درشتی میل نماید.
ارزش آن است که مورد مطلوب معبود باشد و انکه نباشد چه خردباشد چه درشت بد است.
به کوچکی و بزرگی گناه نباید نگریست باید به بزرگی کسی بنگریم که نافرمانی میکنیم.
مگر اینکه شما قائل به حرمت تراشیدن ریش و حرمت انگشتر طلا در دست مرد نباشید.که بحثی جداگانه لازم است.
و من الله توفیق.

myself;328501 نوشت:
سلام
نمدونم برای شما هم همچین چیزی پیش اومده یا نه

حدس میزنم برای خیلی وجود داشته باشه که یکی توی فامیل ها باشه که مثل خاله یا عمه از بچگی توی فامیل باشه وازفرد حدود 20 تا 25 سال بزرگ تر باشه و تا قبل از این که این بچه به سن تکلیف برسه باهش دست بده ولی بعد سن تکلیف باز هم این کار رو ادامه بده
این فرد هم با وجود اینکه اکثریت مواقع سعی میکنه دست نده وجلو دست نباشه ولی بعضی وقت ها مجبوره دست بده
لطفا اگر می شه برای چنین افرادی راه حل های عملی و غیر ستقیم بفرمایید تادر عین رعایت شرایط خانوادگی و بدون ایجاد کدورت بتونه از این گونه مواقع در بره و دست نده


سلام
1- شما می توانی مثل هندی ها دست بدهی :ok: یا مثلا دستت را روی سینه بگذاری و اندکی تعظیم کنی.
2- کلی ریش و سیبیل بذار اونوقت عمرا اگر کسی بهت دست بده :Cheshmak:

سید حسین موسوی;390240 نوشت:
عدم دیدم ریشهاش رو زده

این که دیگه حرام نیست

حامی;329949 نوشت:

وقتی در برابر آن خانم رسیدم دست دراز کرد. با ادب و احترام بدون این که دست بدهم به ایشان توضیح دادم که خیلی من را ببخشید من معذورم و نمی توانم دست بدهم چون مسلمانم و دینم به من این اجازه را نمی دهد.
با این توضیح آن خانم شروع کرد از من عذر خواهی کردن و گفت شما من را ببخش این کاهلی از من بوده که نمی دانستم آداب دینی دانشجویانم چیست.

احسنت
من هم مثل اون دوستمون این رو عرض میکنم که :
اگر متهم به کفر نشوم واقعا این آداب و این حس احترام آنها نسبت به مومنین هر دین ستودنی است
اما ما در ایران اگر کسی این حرف را به ما بزند که آداب دینی ما اقتضا نمیکند که این کار را انجام بدهیم
شاید حتی اونو ادم هم حساب نکنیم و اصلا بهش احترامی نذاریم
فکر میکنیم فقط ما خوبیم ....

شما یا میتونی امتنا کنی یا اینکه یکجوری منظورت رو برسونی که یعنی "سلام علیک" که اغلب این دست دادن ها برای سلام کردنه و اگه غیر از اینه یه جوری توش ان قولت بیار.و یا اینکه خیلی مسر بودن باهات دست بدن پارچه ای مثل چادر یا خود لباس رو حایل بین دستاتون قرار بدین و به شرط اینکه دستتون رو سیخ نگه دارین و خودتون دست طرف رو به گرمی فشار ندین.حالا اگه طرف دسستون رو گرفت شما دست طرف رو نگیرید یعنی فشار ندید.و اگه حایلی نداشتین همون سیخ نگه داشتن دست و نگرفتن دست طرف مانعی نداره.این چیزایی که گفتم در صورتی میشه که شما اول دست ندین و مسر نباشین.همه ی اینا یه نظره و از یه جایی یا خوندم یا شنیدم یا پرسیدم.زیاد یادم نمیاد.ولی میشه راحت از موقعیته فرار کرد.مثلا چند لحظه خم شین تا طرف یادش بره یا روتونو برگردونین و با کس دیگه ای(مرد)دست بدین یا حواسشون رو پرت کنین به چیز دیگه ای!! ا...اونجارو!!!و از اونجا جیم بزنین.یا اگه تو خونه بودین و بعد از اون کارا یادشون نرفت دستاتون رو خیس کنین یا با یه چیزی کثیف کنین و به بهانه دستتون بپیچونین تااااااااااااااااااا اینکه شانس بیارین اگه ببخشیدا سریش بودن یادشون بره.البته بهترین راه و راحت ترین راه اینه که مستقیم به خودشون بگین و سنگینی گناه از شونتون برداشته شه.هر چی میکشیم از این کم رویی و شرم و خجالت کشیدن است.*در پناه حق*:Sokhan::Doaa::god::Esteghfar:

سید حسین موسوی;390261 نوشت:
به کوچکی و بزرگی گناه نباید نگریست باید به بزرگی کسی بنگریم که نافرمانی میکنیم.

درود

ای دوست ما اگر اینگونه است که می فرمایید

مهر مندانه بفرمایید پس چرا گناهان بخش بندی شده اند ؟ چرا به بخشودنی و نابخشو دنی دیوار کشی شده اند ؟

تراشیدن ریش کجا و همتا برای خدا تراشیدن کجا ؟

چرا الله لغزش ها را می بخشد ولی همتا تراشی ( شرک) را نمی بخشد ؟

سید حسین موسوی;390261 نوشت:
مگر اینکه شما قائل به حرمت تراشیدن ریش و حرمت انگشتر طلا در دست مرد نباشیدکه بحثی جداگانه ....

شما بفرماید کجای دین تراشیدن ریش را گناه و سزاوار کیفر دانسته است ؟

انگشتر تلا( طلا) به دست کردن را چرا گناه می دانید که هتا در نُبی پاداشی ارزشمند شمرده شده است نگاه :

یطَافُ عَلَيهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ = جامهاي طلائي را گرداگرد آنها مي‌گردانند

يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ فاطر/33)= با دستبندهايي از طلا آراسته‌اند

بنابر این اگر تلا بد و نا روا بود در نُبی از آن باز می داشت نه اینکه آن را چون پاداش ارزشمندی به درستکاران بدهند !

در نگر این تن بهرمندی از تلا اگر فراتر از هنجار های میان مردم نبوده و افسار گسیخته نباشد ناروا و بد نیست بلکه روشی رایج و بی زیان است

راستی پرسش دیگر

بفرمایید آن انگشتری که پیشوای نخست داشت و هنگام نماز خواندن به گدا داد از چه جنسی بود و و نرخ آن چند بود ؟

غلام ملی نوری;390464 نوشت:
درود

ای دوست ما اگر اینگونه است که می فرمایید

مهر مندانه بفرمایید پس چرا گناهان بخش بندی شده اند ؟ چرا به بخشودنی و نابخشو دنی دیوار کشی شده اند ؟

تراشیدن ریش کجا و همتا برای خدا تراشیدن کجا ؟

چرا الله لغزش ها را می بخشد ولی همتا تراشی ( شرک) را نمی بخشد ؟


بله گناهان درجه دارند ولی منظور آقای سید حسین موسوی این است که خدای بزرگ را نباید حتی ذره ای از دستوراتش سرپیچی کرد.
غلام ملی نوری;390464 نوشت:
شما بفرماید کجای دین تراشیدن ریش را گناه و سزاوار کیفر دانسته است ؟

من و شما اگر به درجه اجتهاد رسیدیم می توانیم حکم کنیم که تراشیدن ریش حرام نیست ولی چون مجتهد نیستیم باید سراغ اهل علم اجتهاد برویم و به حرف او گوش کنیم (که الان اکثر علما میگن تراشیدن ریش حرومه ولی شما بهتره بری سراغ نظر مرجع تقلید خودت و به حرفش عمل کنی) ، دین که فقط قرآن نیست بلکه حرف رسول و ائمه و حرف مجتهدان هم جزو دین است و رعایتش واجب است. تازه ما فقط بلدیم برای خدا و دستوراتش و دستورات پیامبرش و امامانش و مراجع دینش که متخصص های دینش هستند "ان قلت" بیاوریم و وقتی پیش متخصص گوش و حلق و بینی یا هر چیزی می رویم ، کاملا حرفش را بدون چون و چرا قبول می کنیم.:Narahat::Narahat:

غلام ملی نوری;390464 نوشت:
شما بفرماید کجای دین تراشیدن ریش را گناه و سزاوار کیفر دانسته است ؟

انگشتر تلا( طلا) به دست کردن را چرا گناه می دانید که هتا در نُبی پاداشی ارزشمند شمرده شده است نگاه :

یطَافُ عَلَيهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ = جامهاي طلائي را گرداگرد آنها مي‌گردانند

يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ فاطر/33)= با دستبندهايي از طلا آراسته‌اند

بنابر این اگر تلا بد و نا روا بود در نُبی از آن باز می داشت نه اینکه آن را چون پاداش ارزشمندی به درستکاران بدهند !


آقا ، من دارم میگم چون متخصص های دین میگن حرومه ما باید بدون چون و چرا قبول کنیم که دست کردن انگشتر طلا برای ما مردا حرومه.
به نظر شما غنا حرام است؟ بله ...... حرام است .
جالب است بدانید امام صادق در حدیثی می فرمایند(مضمون کلی حدیث:) در بهشت درختی وجود دارد که از آن نواهای بسیار زیبایی به گوش می رسد و
کسی که می خواهد به آن آواز ها گوش کند باید در دنیا از غنا دوری بجوید. در جایی پیامبر می گویند در بهشت حضرت داوود (که صدای بسیار زیبایی دارند) و خوانندگانی هستند که آواز های بسیار زیبایی می خوانند .
همچنین از پیامبر اکرم (ص) منقول است که فرمودند: " در بهشت نهری وجود دارد که دو طرف آن دوشیزگان سپید روی و سپید پوش نشسته اند و مشغول خواندن هستند و با چنان صدایی می خوانند که خلایق تاکنون چنین صدایی نشنیده اند و این نعمت بالاترین نعمت بهشتیان است
و از پیامبر سوال می شود که این دوشیزگان به چه چیزی تغنّی می کنند؟ فرمودند: به تسبیح و ذکر صفات الهی
منبع :
http://www.onlylove4god.blogfa.com/post-68.aspx
می بینید که غنا در بهشت حرام نیست. و همچنین طلا هم می تواند در بهشت حرام نباشد چون کسی که باید حکم این چیزها را بگوید فقط خدا است.
تازه ما نفهمیدیم تلا!!!! درست است یا طلا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(به قول شما : تلا(طلا):Nishkhand: ) :khaneh::khaneh::khaneh::khaneh::khaneh::khaneh::khaneh:.
والسلام.

غلام ملی نوری;390248 نوشت:
زمان ارجمند خویش را درگیر این خرده چیز ها نکنید اندیشیدن به اینها کار بی بنیاد کردن و پرت نمودن زمان و زندگی خویش است که جزخراش پندار ارمغانی ندارد

آنچیزی که ارزشمند است این است که آدم دزدی نکند مردم آزاری نکند آدم کشی نکند دست درازی نکند

اینها چیزی نیست که ارزش داشته باشه که هتا یک دم برای آن اندوه بخورید

برو شاد باش ولی مباش در پی آزار کس - منش کسی را خرد مکن - دزدی مکن دروغزن مباش و....

استوانه های رفتار پاک اینهاستند نه آنچه که شما را به خود در گیر کرده است

اندیشیدن به اینها جز کژ راهه رفتن و دور شدن از ریشه و بنیاد کار بری ندارد


اینکه حافظ میگه : ((((((مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن ////
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست)))))) را حافظ برای عمه اش میگه . چون کار هایی جز آزار دیگران هم ممکن است گناه باشند.

آقای غلام ملی نوری شما از نظر اعتقادی انسان عجیبی هستید.
مواظب باشید ، چون جهنم فقط جهنم اعمال نیست(راحت ترین جهنم جهنم اعمال است) و جهنم عقاید هم داریم (جهنم عقاید از سخت ترین جهنم هاست) اگر این دنیا ، عقایدمان را درست نکنیم ، آن دنیا به وسیله آتش و عذاب عقایدمان را برایمان درست می کنند.
خوش بینی زیاد هم خوب نیست.
توصیه می کنم چهل حدیث امام خمینی را بخونید تا واقع بین تر بشوید.
خدا همه مون را نجات بده.

غلام ملی نوری;390464 نوشت:
شما بفرماید کجای دین تراشیدن ریش را گناه و سزاوار کیفر دانسته است ؟

انگشتر تلا( طلا) به دست کردن را چرا گناه می دانید که هتا در نُبی پاداشی ارزشمند شمرده شده است نگاه :

یطَافُ عَلَيهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ = جامهاي طلائي را گرداگرد آنها مي‌گردانند

يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ فاطر/33)= با دستبندهايي از طلا آراسته‌اند

بنابر این اگر تلا بد و نا روا بود در نُبی از آن باز می داشت نه اینکه آن را چون پاداش ارزشمندی به درستکاران بدهند !

در نگر این تن بهرمندی از تلا اگر فراتر از هنجار های میان مردم نبوده و افسار گسیخته نباشد ناروا و بد نیست بلکه روشی رایج و بی زیان است

مسأله 3 حرام است استعمال ظروف طلا و نقره در اكل و شرب و وضوء و غسل و تطهير نجاسات و ساير استعمالات ديگر، اگر چه به جهت زينت خانه و اطاق و طاقچه بوده باشد. بلكه تزيين مساجد و اماكن مشرفه به آنها حرام است. بلكه مطلق نگاه داشتن آنها اگر چه استعمال نشود حرام است. و ايضاً بيع و شراء و ساختن و اجرت گرفتن بر ساختن آنها حرام است. بلكه نفس آن اجرت حرام است به جهت آن كه عوض فعل حرام است و اذا حرّم اللَّهُ شيئاً حرّم ثمنه.
____________
الغاية القصوى في ترجمة العروة الوثقى، ج‏1، ص: 95

[مسأله 226 خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره‏]
مسأله 226 خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها، حرام است (1) ولى استعمال آنها در زينت اطاق حرام نيست و نگاه داشتن نيز حرام نمى‏باشد (2). (1) (فاضل:) حتى استعمال آنها در زينت اطاق حرام مى‏باشد، ولى نگاهداشتن آنها حرام نمى‏باشد.
(نورى:) حتى در زينت اطاق؛ و نگاه داشتن آنها حرام است و بر صاحب ظرف واجب است كه آن را بشكند و از وضع ظرف بودن خارج كند.
(اراكى:) اگر چه براى زينت اطاق هم باشد حرام است بلكه نگاهداشتن آن هر چند استعمال نكند بنا بر احتياط واجب حرام مى‏باشد. (2) (مكارم:) استفاده از آنها براى زينت اطاق، و يا هر منظور ديگر نيز جايز نيست (بنا بر احتياط واجب).
(گلپايگانى، صافى:) مسأله حرام است خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها مطلقاً بنا بر احتياط واجب؛ و حرمت نگاهداشتن آنها به قصد ذخيره مالى نه به عنوان ظرف معلوم نيست اگر چه احوط است.
(خوئى، تبريزى، سيستانى:) مسأله خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره (خوئى، سيستانى: بلكه بنا بر احتياط واجب مطلق استعمال آنها) حرام است، ولى زينت نمودن اطاق و مانند آن و نگاه داشتن آنها مانعى ندارد (خوئى، سيستانى: اگر چه أحوط ترك است) و هم چنين است ساختن ظرف طلا و نقره و خريد و فروش آنها براى زينت نمودن يا نگاه داشتن.
(زنجانى:) مسأله خوردن و آشاميدن از كاسه و ساير ظروف شُرب كه از طلا يا نقره ساخته شده باشد، حرام است، بلكه احتياط در اجتناب از هر گونه استعمال اين ظروف مى‏باشد، بنا بر اين زينت نمودن اتاق و مانند آن با كاسه طلا و نقره بنا بر احتياط جايز نيست.
(بهجت:) مسأله خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره حرام است ولى نگهدارى و يا استعمال آنها در زينت اطاق حرام نمى‏باشد و در غير زينت، محلّ احتياط است.

________________
توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏1، ص: 137

جناب نوری هر زمان به درجه اجتهاد رسیدید با اجماع علما مخالفت فرمائید :ok::khandeh!::khandeh!:

غلام ملی نوری;390464 نوشت:
انگشتر تلا( طلا) به دست کردن را چرا گناه می دانید که هتا در نُبی پاداشی ارزشمند شمرده شده است نگاه :

یطَافُ عَلَيهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ = جامهاي طلائي را گرداگرد آنها مي‌گردانند

يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ فاطر/33)= با دستبندهايي از طلا آراسته‌اند

بنابر این اگر تلا بد و نا روا بود در نُبی از آن باز می داشت نه اینکه آن را چون پاداش ارزشمندی به درستکاران بدهند !

جناب نوری حتما یادتان رفت که تفکیک عوالم بفرمائید و متوجه باشید احکام تکلیفی برای انسانها در عالم تشریع است نه عالم تکوین
جناب نوری بهشت و جهنم در عالم تکوین به منصه ظهور میرسند همچنانکه بعضی از علما قائلند هنوز بهشت و جهنمی بوجود نیامده است
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار
نه آن سرزمین مثل اینجاست و نه آن آسمان مانند آسمان دنیا
و از همین معنا باید بفهمیم که اعمال و رفتار ما در بهشت غیر از اعمال رفتار ما در دنیاست :ok::khandeh!:

غلام ملی نوری;390464 نوشت:
شما بفرماید کجای دین تراشیدن ریش را گناه و سزاوار کیفر دانسته است ؟

مسأله 40 تراشيدن ريش و ماشين كردن آن اگر مثل تراشيدن باشد (در حال اختيار [2] بنا بر احتياط واجب، حرام است.
[2] [قسمت داخل پرانتز در رساله آيت اللَّه (تبريزى) نيست‏] (اراكى)، (گلپايگانى)، (صافى): مسأله تراشيدن ريش و ماشين كردن آن اگر مثل تراشيدن باشد حرام است و در اين حكم تمام مردم يكسانند و حُكم خدا بواسطه مسخره مردم تغيير نمى‏كند پس كسى هم كه اول تكليف اوست، يا اگر ريش نتراشد مردم او را مسخره مى كنند، چنانچه ريش بتراشد يا طورى ماشين كند كه مثل تراشيدن ريش باشد حرام مى باشد.

_______________
توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏2، ص: 836

سلام!!!
اگر یکم پسرخاله بازی را کنار بگذارید واگر واقعاً خواستار این باشید که دستتان به نامحرم نخورد.یک راه حل دارد که خیلی هم کار ساز است.
[h=1] ابتکار امام موسی صدر در برابر دست دادن زنان!
[/h]

«... در همین حال متوجه دختری جوان شدم که در انتهای سالن مشغول نواختن پیانو بود و من تا آن هنگام صدای این دستگاه را نشنیده بودم. نشسته بودم و با تعجب به آن گوش می‌کردم که آن دختر متوجه حضور من شد و برخاست و به طرفم آمد و دستش را به طرفم دراز کرد ... .»
به گزارش ایسنا، خبرآنلاین به نقل از کتاب «قدم کلیک‌هایتان بر چشم» نوشته محمدرضا زائری، دو خاطره مربوط به رفتارهای امام موسی صدر را منتشر کرده که در پی می‌آید:
* دکتر حسین کنعان در کتابش به نام "الامام موسی الصدر، قدر و دور" می‌گوید، امام موسی صدر برایم تعریف کرد که: «وقتی من حدودا 19 سال داشتم، پدرم (آیت‌الله صدر مرجع بزرگ تقلید) نامه‌ای برای نخست‌وزیر وقت نوشتند و قرار شد من نامه را ببرم و تحویل بدهم. لذا صبح زود از قم راه افتادم و به تهران آمدم. به محل زندگی او که منزلی باشکوه بود، مراجعه کردم. مرا به سالن طبقه اول راهنمایی کردند. نشستم و به تماشای در و دیوار مشغول شدم. آن فضا و محیط متفاوت و شیک و باشکوه با تابلوهای نقاشی و وسایل تزئینی و پرده‌های زربفت و ... برای من که از یک خانه ساده طلبگی آمده بودم، خیلی تازگی داشت و غرق در تفکر در این فاصله فرهنگی و اجتماعی بودم.
در همین حال متوجه دختری جوان شدم که در انتهای سالن مشغول نواختن پیانو بود و من تا آن هنگام صدای این دستگاه را نشنیده بودم. نشسته بودم و با تعجب به آن گوش می‌کردم که آن دختر متوجه حضور من شد و برخاست و به طرف من آمد و دستش را به طرفم دراز کرد! من دستم را روی سینه‌ام گذاشتم و سلام او را پاسخ دادم.»
دکتر کنعان می‌گوید در اینجا، امام موسی صدر خندید و به مزاح گفت: «و هنوز دستم روی سینه‌ام مانده است.»
جالب اینجاست که این فرهنگ زیبا و راه حل ستودنی که شاید منشاء آن هم ایشان باشند، الان در لبنان و بسیاری از جوامع کاملا رواج یافته است.
* دانشمند فاضل و نویسنده اندیشمند، استاد سید عباس نورالدین نقل می‌کرد: «روزی امام موسی صدر در یک کلیسا (یا دانشگاه) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب کرد. اواخر سخنرانی، خانمی جوان و زیبا که از توفیق عالمی مسلمان بسیار دلخور بود، به دوستانش گفت "من می‌دانم چطور حالش را بگیرم و ضایعش کنم" و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی، در حالی که همه را متوجه خود کرده بود، جلو رفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد.
ایشان دستش را طبق عادت روی سینه گذاشتند. او هم که منتظر همین بود، پرسید "می‌خواهید نجس نشوید؟" (او به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سوء تفاهم خانم‌هاست و شبهه دون‌پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ...)
ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند: "بل لا حافظ علی طهارتک - بلکه بر عکس، تو آن قدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس‌هایی حریم قدسی و زنانه تو را می‌آلاید."
این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه، نه فقط توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمدند و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند.»

سلام!!!
من خودم خیلی از خانم های فامیل می خواهند با من دست بدهند.وقتی دست دراز می کنند دستم را بر روی سینه ام قرار می دهم و خوش آمد گوئی می کنم.
یکبار یکی از بستگانم می گفت:می خواستم ایمانت را بسنجم ببینم واقعاً مومنی یا الکی مومنی!!!!
من تا جائی که یادم می آید در کودکی دوبار دست داده ام.یکی به دخترخاله ام ودیگری زن عموم.
می گفت:می خواستم ببینم اگر دست می دهی پوچی.الک مومنی.ظاهر سازی.بعد می خواستم دستم را بکشم تا ضایع شوی وبعد بهت بگم آدم مومن با خانم ها دست نمی دهد.بعد بهت گفتم خیلی زرنگی که با خانمها دست نمی دهی!!!

نوه فاطمه;390507 نوشت:
آقا ، من دارم میگم چون متخصص های دین میگن حرومه ما باید بدون چون و چرا قبول کنیم که دست کردن انگشتر طلا برای ما مردا حرومه.

سرور , من هم دارم می گم این دین فرمایانی که شما می فرمایین , فرمان نا روا بودن طلا دست کردن را از شکم مادر که نیاورده اند سر انجام باید از بن مایه ای گرفته باشند

خب آیا آن بن مایه نباید با نُبی همخوانی داشته باشد ؟

آن بن مایه که نُبی نیست چرا که در نُبی پوشیدن و دست کردن آن را نا روا ندانسته و هتا با طلا پاداش می دهد

خب بفرمایید آن دین فرمایان ناروایی تلا را از کجا بر گرفته اند ؟

قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ؟= بگو شما بیشتر می دانید یا الله ؟؟

نوه فاطمه;390507 نوشت:
چون کسی که باید حکم این چیزها را بگوید فقط خدا است.

خب بفرمایید خدا کجا گفته ؟

غلام ملی نوری;390622 نوشت:
سرور , من هم دارم می گم این دین فرمایانی که شما می فرمایین , فرمان نا روا بودن طلا دست کردن را از شکم مادر که نیاورده اند سر انجام باید از بن مایه ای گرفته باشند

خب آیا آن بن مایه نباید با نُبی همخوانی داشته باشد ؟

آن بن مایه که نُبی نیست چرا که در نُبی پوشیدن و دست کردن آن را نا روا ندانسته و هتا با طلا پاداش می دهد

خب بفرمایید آن دین فرمایان ناروایی تلا را از کجا بر گرفته اند ؟

20 باب اللباس و ما لا يجوز فيه الصلاة

لا تصل في جلد الميتة على كل حال و لا في خاتم ذهب‏ و لا تشرب في آنية الذهب و الفضة و لا تصل على شي‏ء من هذه الأشياء إلا ما لا يصلح لبسه‏
____________
الفقه - فقه الرضا، ص: 159

بَابُ الْأَكْلِ وَ الشُّرْبِ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ

1 الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَأْكُلْ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّة
3 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَأْكُلْ فِي آنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا فِي آنِيَةٍ مُفَضَّضَةٍ
4 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ نَهَى عَنْ آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّة
6 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ قَالَ رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَدْ أُتِيَ بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فِيهِ ضَبَّةٌ مِنْ فِضَّةٍ فَرَأَيْتُهُ يَنْزِعُهَا بِأَسْنَانِه‏
7 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ آنِيَةُ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ مَتَاعُ الَّذِينَ لَا يُوقِنُون‏
___________
الكافي، ج‏6، ص: 268

این هم فرمایشی از به قول شما نُبی

و لا يؤكل في آنية الذهب و الفضة و لا يشرب فيها و إن كانت طاهرة لأن النبي ص نهى عن ذلك و حذر من فعله بالنار (کسی که استفاده کند مستحق آتش است)
_______________
المقنعة (للشيخ المفيد)، ص: 585

راستی جناب نوری تا حالا دیدید مردهایی که دارای عقل سلیم هستند به دست و بالشان طلا آویزان کنند ؟؟:khandeh!:
راستی جناب نوری اگر برایتان مقدور است دلیلی بر عدم حرمت استعمال طلا و نقره بیاورید
بسیار مشتاقیم احیانا احادیث و روایاتی که از پیامبر در حلیت استفاده از طلا و نقره وارد شده است را از قلم شما بخوانیم:ok::ok:

موضوع قفل شده است