جنبش دانشجویی از دیدگاه مقام معظم رهبری

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
جنبش دانشجویی از دیدگاه مقام معظم رهبری

یک نکته مسئله جریان های دانشجویی است، حرکت سیاسی دانشجویان و کار سیاسی در دانشگاه ها چیز مثبتی است. من سالها پیش در همین حسینیه، یک جمله ای را گفتم که آن وقت بعضی از مسئولان همه گله مند شدند. آن جمله راجع به تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاه ها بود؛ این لازم است؛ نه فقط برای اینکه دانشجو تخلیه بشود.
بعضی خیال می کنند که تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاه ها فقط فایده اش این است که این جوان یک خرده تخلیه بشود؛ نه، این جوان را ما برای فردای اداره کشور لازم داریم. این باید سیاست را بفهمد؛ مغزش در زمینه سیاست مغز پخته و کارآمدی باشد والا فریبش می دهند و زمینش می زنند. خوب، این لازم است منتها آنچه که لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسی است؛ آن چیزی که متأسفانه جریان های سیاسی بیرون از دانشگاه- که دائم برای پیشبرد مقاصد سیاسی خودشان به دانشگاه ها دست اندازی کردند- مطلقاً به این توجه نکردند. همان استثماری که ما مدتهای طولانی در زمینه اقتصاد و فرهنگ و سیاست و... دچارش بودیم، متأسفانه جریان های سیاسی به خصوص در سال های اخیر این، را نسبت به دانشجو در دانشگاه اعمال کرد ند این، غلط است؛ لیکن باید فکر بکنید تا این جریانات سالم دانشجویی - چه انجمن ها، چه بسیج، چه تشکل های گوناگون دیگری که بحمدالله امروز تشکل های دانشجویی خوبی در دانشگاه هست- در کنار حرکت فکری علمی، به سمت یافتن قدرت تحلیل سیاسی کشانده شوند. قدرت تحلیل که نبود انسان فریب تحلیل فریبگر بیگانه را می خورد، در دنیای سیاست هیچ کس صریحاً نمی آید بگوید که من می خواهم به تو ظلم کنم، نه به یک ملت، نه یک شخص؛ این طور که نمی گویند. می آیند با «مغالطه های سیاسی» کاری می کنند که بتوانند به او تسلط پیدا کنند. درست مثل مغالطه های فلسفی ذهن طرف را با یک چشم بندی علمی- در واقع یک تردستی- منحرف می کنند. یک مغالطه سیاسی درست می کنند، میخ خودشان را می کوبند. ما باید کاری کنیم که این جوان ما بتواند مغالطه را بشناسند؛ کما اینکه در فلسفه و منطق، شناخت مغالطه یکی از هنرهاست. ما بتوانیم جوان خودمان را آشنا کنیم به این که مغالطه چیست، تا بتواند مچ مغالطه کننده را بگیرد. بگوید این قضیه ای که درست کردی، اینجایش اختلال واشکال دارد. قدرت تحلیل سیاسی این است، بایستی این را در جوان به وجود آورد.
آرمان گرایی خصوصیت اول، آرمانگرایی در مقابل مصلحت گرایی است؛ عشق به آرمان ها و مجذوب آرمان ها شدن. انسان وقتی که در محیط تلاش و کار معمولی زندگی قرار می گیرد، گاهی موانع جلوی چشم او را می گیرد؛ آرمان ها را دور دست و غیرقابل دستیابی به انسان نشان میدهد؛ و این خطر بزرگی است گاهی آرمان ها فراموش می شوند، در محیط جوان، آرمان ها محسوس، ملموس، زنده، قابل دسترسی و دستیابی است؛ لذا برای آنها تلاش می شود؛ خود این تلاش، تلاش مبارکی می شود. صداقت و اخلاص خصوصیت دوم صدق و صفا و خلوص است. در حرکت دانشجویی، کلک، تقلب، حیله و شیوه های غیر انسانی که معمولاً در محیط زندگی رایج به کار می رود، در اینجا کم رنگ است و یا به طور طبیعی نیست. در محیط معمولی زندگی، در محیط سیاست، در محیط تجارت، در محیط بده بستان های اجتماعی، هر کسی هر حرفی که می زند، مواظب است ببیند از این حرف چه گیرش می آید و چه از دست می دهد؛ حالا بسته به این است که چه قدر زرنگ، چه قدر پشت هم ا نداز و چه قدر عاقل باشد- یا در نقطه مقابلش قرار گرفته باشد- تا چیزی را از دست بدهد، یا چیزی به دست بیاورد؛ اما در محیط حرکت دانشجویی، نه حرف را برای خوب بودنش، برای درست بودنش، برای جاذبه داشتنش برای خود و برای حقیقت بیان می کنند و دنبال و تعقیب می کنند. نمی خواهم تعمیم بدهم و بگویم که هر نفر از آحاد دانشجو، هر تک تکی از این حرف هایی که می زند، این طور است؛ نه، اما این رنگ غالب است. آزادی از وابستگی های گوناگون خصوصیت سوم، آزادی و رهایی از وابستگی های گوناگون حزبی و سیاسی و نژادی و امثال اینهاست. در این مجموعه حرکت دانشجویی، انسان می تواند این خصوصیت را مشاهده کند؛ که این هم یک شعبه از همان مصلحت گرایی است.
غالباً در اینجا از تقیداتی که معمولاً مجموعه های گوناگون سیاسی و غیر سیاسی برای افراد خودشان فراهم می کنند، خبری نیست؛ جوان حوصله این قید و بندها را ندارد؛ لذا در گذشته پیش از انقلاب، احزابی بودند و کارهایی می کردند؛ اما به دانشگاه که می رسیدند، ضابطه از دستشان در می رفت! ممکن بود چهار نفر عضو هم یارگیری بکنند، اما نمی توانستند انضباط های موردنظر خودشان را انضباط های حزبی خیلی شدید که در احزاب دنیا معمول بود و هست - در محیط دانشجویی به درستی اعمال کنند؛ زیرا دانشجو بالاخره در جایی به اجتهاد می رسد. آن زمان ها حزب توده، حزب فعالی بوده؛ تشکیلات خیلی وسیعی هم داشت؛ با شوروی ها هم مرتبط بود؛ اصلاً برای آنها کار می کرد، اما به دانشگاه که می رسید، مجبور بود بسیاری از حقایق حزبی را از چشم دانشجو پنهان کند! جمعی بودن چهارمین خصوصیت این حرکت، مبنی بر اشخاص نبودن است؛ یعنی این حرکت امروز هم هست، ده سال بعد هم هست؛ اما نه ده سال پیش شما بودید، نه ده سال بعد شما اینجا هستید؛ اما این حرکت هست، ولی مبتنی بر اشخاص نیست؛ متعلق به فضا یا مجموعه حاضر است. ارزش گرایی پنجمین خصوصیت بسیار مهمش این است که در مقابل مظاهری که از نظر فطرت انسانی زشت است - مثل ظلم، زورگویی، تبعیض، بی عدالتی، تقلب، دورویی و نفاق- حساسیت منفی دارد و آن را دفع می کند.
یک وقت در اول انقلاب، همین گروه منافقین، با استفاده از فرصت انقلاب توانستند در میان جوانان و دانشجویان نفوذی پیدا کنند؛ اما وقتی که معلوم شد که اینها منافقند، غالباً روی برگرداندند، چرا به آنها منافق می گفتند؟ چون ادعایشان این بود که براساس ایدئولوژی دین تشکیلات دارند، تلاش می کنند و آینده معین می کنند؛ اما در عمل معلوم می شد که نه، از ایدئولوژی دین هیچ خبری نیست؛ تفکرات، تفکرات التقاطی مارکسیستی است؛ آن هم نه مارکسیستی یک دست؛ التقاطی، مخلوط و آشفته؛ و در عمل خارجی و فعالیت و مبارزات هم آن چیزی که حاکم بر بیشترین فعالیت های آنهاست، قدرت طلبی است؛ تلاش برای این که به قدرت دست پیدا کند، قدرتی که در پدید آمدنش نقش زیادی نداشتند، بلکه به عنوان یک مجموعه اصلاً نقش نداشتند؛ هر چند ممکن بود افرادی از آنها هم در خلال ملت نقش داشته باشند.
لذا چون نفاق آنها معلوم شد- معلوم شد که ظاهرشان با باطنشان؛ حرفشان با دلشان؛ ادعایشان با آنچه که حقیقتاً آن را دنبال می کنند، یکی نیست- مجموعه جوان دانشجویی از این ها اعتراض کرد و روی برگرداند. منطقی و با بینش و فهم عمل کردن ششمین خصوصیت این حرکت دانشجویی و این پدیده ذاتی محیط دانشگاه ها این است که بر این حرکت، فقط احساسات حکومت نمی کند؛ بلکه ضمن اینکه احساسات هست، منطق و تفکر و بینش و تحصیل و میل به فهمیدن و تدقیق هم در آن وجود دارد؛ البته شدت و ضعف دارد؛ گاهی کم و گاهی زیاد. از نظر ما، این ها خصوصیاتی است که در این مجموعه موسوم به حرکت دانشجویی، یا بیداری دانشجویی وجود دارد. البته کسانی که اهل تحلیل و تدقیق های این طوری هستند، بگردند و خصوصیات دیگری هم پیدا کنند؛ که حتماً هم وجود دارد و من حالا نمی خواهم آن طوری بحث کنم.
عزیزان من! این را بدانید؛ این حرکت دانشجویی، به این انقلاب خیلی هم خدمت کرده است. قبل از انقلاب، در خیل مبارزات عظیم مردم، دانشجویان چشم گیر بودند؛ حضور داشتند و فعال بودند. من بیشترین مشاهده ام در این مورد، مربوط به مشهد است. در محیط دانشجویی مشهد، من فعال بودم؛ تهران هم که می آمدم، همین طور بود. در دانشگاه های مختلف می آمدم و می رفتم و دانشجویان با من ارتباط داشتند؛ از نزدیک می دیدم که چه خبر است. الان بعضی از همین مسئولان کنونی کشور، از دانشجویان آن روز ما هستند که با ما ارتباط داشتند.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی وزارت علوم