آیا شیطان می تواند به شکل انسان ظاهر شود؟
تب‌های اولیه
آیا شیطان می تواند به شکل انسان ظاهر شود؟
بله میتواند ولی معمولا چون برای اینکار باید نیروی عظیمی استفاده نماید این کاررا نمیکند
شیطان لشکریانی از انس دارد به راحتی میتواند با انها کارهای خود را پیش ببرد احتیاجی نیست خودش به شکل انسان در اید
با سلام
به نظر میرسه منظور جناب گمنام اطرافیان ناباب هست که انسان رو با وسوسه های شیطانی از راه به در می کنن.
ولی موضوع اصلی بحث اینکه میتونه به شکل انسان در بیاد رو بنده هم تا حالا نشنیده و نخوندم.
ممنون میشم جوابی درخور داده بشه.
یا علی
آیا شیطان می تواند به شکل انسان ظاهر شود؟
سلام
در بعضی روایات بطور عام بیان شده که شیطان به هر شکلی در می آید و در بعضی روایات تصریح شده که او به شکل انسانی درآمده مثلا در جریان جلسه قریش که می خواستند فکر اساسی درباره پیامبر ص کنند ، شیطان به شکل پیرمردی به میان آنها رفت و پیشنهاد داد از هر طایفه یک نفر برای قتل پیامبر حضور یابد .
البته باز در روایات است که شیطان نمی تواند به شکل پیامبر ص ظاهر شود که قابل تعمیم به معصومین دیگر ع هم هست چون کلهم نور واحد
موفق باشید
سلام کامل تر توضیح می دهید؟
سلام
جواب سوال آقای محمد از نظر ما مثبت است . شیطان به معنای خاصش ( اجنه ) قادر به تغییر شکل است و می تواند به شکل انسان هم درآید هرچند بنده بر اساس تجربیاتی که از بعضی افراد شنیده ام تنها قسمت پای آنها تغییر نمی کند و این خود راه شناختی است .
اما شیطان به معنای عامش شامل هر موجودی است که سلامت ظاهری یا باطنی او را سلب می کند و موجب انحراف آن از مسیر صحیح می شود لذا این معنا شامل میکروبی که سلامت جسمانی انسان را سلب می کند هم می شود . بر اساس این معنا بعضی از انسانها خود مصداق عنوان عام شیطان هستند لذا تعبیر شیاطین الانس را در منابع دینی می بینیم .
موفق باشید
به نام خدا
سلام
"وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نِبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا"
یک دسته از شیاطین انس کسانی هستند که با "زخرف القول" مانند اینکه ما فقط خدا را می پرستیم و به کس دیگر (آن کسان هم فقط ائمه هستند) کاری نداریم و شیعیان مشرکند و ... جنایات و تجاوز های زیادی را توجیه می کنند و پا بر روی بسیاری از تعالیم و سفارشهای رسول الله (ص) می گذارند.
با سلام وتشکر
پس منظور حضرت ایوب (ع) از مسنی الشیطان چه بود ؟ یعنی بالاتر از دیدن حتی لمس !
منظور از توزهم ازا چیست ؟
شیاطین الانس والجن چه کسانی هستند ؟
{إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ }الأعراف201
عجیب است که بعضی از اشخاص هنگام تماس شیطان با ایشان متذکر شده و میبینند . دقت شود که اولیاء الهی شیاطین را میبینند.
گفتاری از تفسیر المیزان را درباره آیه : يتخبطه الشيطان من المس
آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه بعضى از ديوانگى ها بر اثر مس شيطان رخ مى دهدنكته سوم اينكه : تشبيهى كه در آيه شده ، و رباخوار را به كسى تشبيه كرده كه در اثر مس شيطان ديوانه شده ، خالى از اين اشعار نيست كه چنين چيزى (يعنى ديوانه شدن در اثر مس شيطان ) امرى است ممكن ، چون هر چند آيه شريفه دلالت ندارد كه همه ديوانگان در اثر مس شيطان ديوانه شده اند، ولى اينقدر دلالت دارد كه بعضى از جنونها در اثر مس شيطان رخ مى دهد.
مطلب ديگرى كه از اين آيه استفاده مى شود اين است كه هر چند دلالت ندارد بر اينكه مس نامبرده به وسيله خود ابليس انجام مى شود چون كلمه (شيطان ) به معناى ابليس نيست ، بلكه به معناى شرور است ، چه از جن باشد و چه از انس ، و ليكن اين مقدار دلالت دارد كه بعضى از ديوانگى ها در اثر مس جن كه ابليس هم فردى از جن است ، رخ مى دهد.....
این از قرآن مجید اما از اخبار شیعه وسنی که فراوان از دیدار شیطان و حتی آمیزش شیطان با انسان سخن رفته است مثل نطفه حجاج یوسف ثقفی که شیطان بصورت پدرش با مادرش جماع کرد وحجاج فرزند مستقیم شیطان است.
... دست خودم نبود. صدایی شبیه صدای شیطان به من دستور می‌داد که این کار را بکنم.
این ادعایی بود که قاتل سریالی قزوین در جریان جلسه محاکمه‌اش در دادگاه کیفری استان قزوین به زبان آورد.
البته موارد بسیاری هم از رویت و مکالمه شیطان با انسان مذکور است .
و تفصیل در :
بعضى از ديوانگى ها در اثر مس جن كه ابليس هم فردى از جن است ، رخ مى دهد.....
سلام
شاید عصبانیت بی مورد و فتنه انگیز همان جنون و مس شیطان باشد
جایی آیه ای حدیثی ذکر نشده؟
آیا شیطان می تواند به شکل انسان ظاهر شود؟
با سلام و عرض ادب
در جواب این سوال عرض کنم که بر اساس آيات قرآن کريم، شيطان (ابليس) از جنس جنيان است.(کهف (18)آيه 50.) جن موجود لطيفي است که به دليل وضع جسمي خود،از سرعت و حرکت خاصي برخوردار است . مي‌تواند به آساني در مدت کوتاهي از حوادث و رخدادهايي که در دورترين نقطه به وجود آمده است، خبردار شود. نيز مي‌تواند به صورت‌هاي گوناگون در بيايد . اما اين که بتواند خود را به صورت انسانها نشان دهد، در اين باره دو ديدگاه وجود دارد:
برخي بر آن هستند که ابليس نمي‌تواند در شکل انساني ظاهر گردد، ولي در مقابل عده‌اي برآنند که دليلي بر محال بودن اين کار وجود ندارد ، به خصوص که در روايات در اين باره به نکته‌هايي اشاره شده که مي‌رساند شيطان به شکل‌هاي گوناگون از جمله به صورت انساني گاهي ظاهر مي‌شود. مثلا در قرآن آمده است :
«به ياد آوريد هنگامي را که شيطان، اعمال مشرکان را در نظرشان جلوه داد و گفت: هيچ کس از مردم بر شما پيروز نمي‌گردد و من همسايه شمايم، اما هنگامي که دو گروه (جنگجويان و حمايتِ فرشتگان از مومنان) را ديد، به عقب بازگشت و گفت: از شما بيزارم. چيزي را مي‌بينم که شما نمي‌بينيد» (انفال (8) آيه 48.) از ظاهر اين آيه به دست مي‌آيد که شيطان مي‌تواند به صورت آدمي نمودار شود. (تفسير نمونه، ج 7، ص 201، نشر دارالکتب الاسلاميه، تهران، 1329 ش.)
در روايتي که در بسياري از کتب نقل شده، مي‌خوانيم قريش هنگامي که تصميم براي حرکت به سوي ميدان بدر گرفتند، از حمله طايفة بني کنانه ترس داشتند، زيرا قبلاً با هم دشمني داشتند. در اين هنگام ابليس در چهرة «سراقه بن مالک» که از سرشناسان قبيله بني کنانه بود، به سراغ آن ها آمد و اطمينان داد که با شما موافق و هماهنگم . کسي بر شما غالب نخواهد شد، اما به هنگامي که نزول ملائکه را ديد، عقب‌نشيني نمود و فرار کرد.(شيخ صدوق، امالي، مجلس پانزدهم، حديث 10)
از اين بيان معلوم مي‌شود که شيطان مي‌تواند به شکل برخي در آمده و براي مردم ظاهر گردد و مردم او را ببينند.
علامه طباطبايي در تفسير الميزان چندين روايت نقل کرده که در صدر اسلام در چند مورد (در جنگ‌ها و مقاطع مختلف) ابليس به شکل بعضي از کفار نمودار شده و با کفار سخن مي‌گفته، آن ها را به مخالفت با پيامبر تشويق نموده است مثلا در روز رحلت پيامبر به صورت «مغيره بن شعبه» نمودار شد و مردم را بر ضد بني‌هاشم تحريک کرد. (الميزان، ج 9، ص 110، نشر دار الکتب الاسلاميه، تهران، 1379 ش).
از مجموع اين گونه مطالب عده اي استنباط کرده اند که شيطان مي‌تواند به صورت انسان‌هاي بد طينت ظاهر شود . در قالب نصيحت و خيرخواهي آنان را به سوي گمراهي و ضديت با حق دعوت کند . در قالب‌هاي گوناگون مردم را در برابر حق قرار دهد!
منظور از ظاهر شدن شيطان اين نيست که از ماهيت حقيقي خود خارج مي‌شود و تغيير ماهيت دهد،بلکه منظور آن است که در قوه حس و ادراک انسان به صورت‌هاي مختلفي محسوس مي‌شود، بدون اين که تبدل ماهيتي صورت گيرد.
در مقابل جمعي از مفسران از آيه: «إنّه يريکم هو و قبيله من حيث لا ترونهم؛( اعراف (7) آيه 27.) در حقيقت او (شيطان) و قبيله‌اش شما را از آن جا که آن ها را نمي‌بيند، مي‌بيند»غير قابل رؤيت بودن شيطان و جن را استنباط مي کنند، و مي گويند: معلوم مي شود که آدمي نمي‌تواند شيطان را با شکل و صورت خودش ببيند.
ظاهراً منافاتي بين اين دو ديدگاه و دو رويکرد وجود ندارد چون مراد آيه شايد عدم رؤيت شيطان، مربوط به صورت واقعي او باشد، يعني کسي شيطان را به صورت واقعيش نمي‌بيند، اما شيطان ممکن است به صورت انسان ناپاک و يا موجودي ديگر نمودار گردد و برخي او را بينند، اما در عين حال از بعضي روايات معلوم مي شود که انبيا(ع) ابليس را به صورت واقعيش ديده‌اند.(تفسير نمونه، ج 7، ص 20.)
امّا اين که شيطان يا جن از اسرار درون آدمي و نيت و قصد او خبردار باشد که مثلاً فردا چه کاري قصد دارد، انجام دهد، هرگز آن ها چنين علم و احاطة علمي ندارند. در هيچ جايي چنين ادعايي نشده به خصوص اين که اين گونه امور از مصاديق علم غيب است . علم غيب را غير از خدا و برخي بندگان پاک او (انبيا و اوليا) که از خداوند دريافت نموده‌اند، کسي ديگر نمي‌داند. شيطان هرگز چنين قدرت و صلاحيتي ندارد که از آن گونه امور خبردار شود.
البته شيطان نمي‌تواند به صورت پيامبر اکرم(ص) و پيامبران ديگر ظاهر شود.رسول الله فرمود:
«هر کس که مرا در خواب ببيند، پس مرا به واقع ديده است، زيرا شيطان به من تشبيه پيدا نمي‌کند و به شکل من ظاهر نمي‌شود».(محدث قمي، سفينة البحار، ج 1، ماده شطن، ص 699.)
نيز روايت شده که شيطاني است «مذهّب» نام که بر هر صورتي ظاهر مي‌شود، مگر در صورت پيامبر و وصي پيامبر.(همان.)
شيطان نه تنها به صورت پيامبر و امامان ظاهر نمي‌شود، بلکه به صورت شيعيان پاک و اولياي الهي هم ظاهر نمي‌شود. رسول خدا فرمود: شيطان در صورت من درنيايد و نه در صورت احدي از اوصيايم و نه در صورت احدي از شيعيانش».( شيخ صدوق، امالي، مجلس يازدهم، ح 10.)
موفق باشید.
حالا چیکار کنیم که شیطان ما را مس نکنه یا کسی که اینجوری میشه چیکار کنه؟؟؟
با سلام
براى رویارویی با شیطان، ابتدا باید دشمن و راههای نفوذ او را شناخت و او را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گامهاى نهایى او را به اسارت کشید. در این جهت سیاستهاى اصولى در مبارزه با وساوس شیطانى عبارتند از:
1- نگهبانى و مراقبت: شیطان با جان ما سر و کار دارد. از این رو باید از آن حراست کنیم. راه های مراقبت عبارتند از:
أ) تقوا پیشگى: قرآن مجید تقوا را لباسى بر اندام جان آدمى مى داند که آن را به خوبى مى پوشاند و حفظ مى کند: «لباس التّقوى ذلک خیر؛ بهترین جامه، تقوا است».(
ب) کنترل ورود و خروج: زبان، چشم، گوش، فکر و همه اعضا و جوارح، درهاى ورودى به قلب اند. پس باید اینها را کنترل کرد.
ج) محاسبه: بعد از کنترل نوبت به محاسبه مى رسد، یعنى براى جبران ضعفها و برنامه ریزى براى آینده ارزیابى لازم است.
2- واکنش مناسب: در برابر هر وسوسهاى باید واکنش مناسب صورت گیرد.
پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: «دشمنان تو از جن، ابلیس و سپاهیان او است. پس اگر نزد تو آمد و گفت: فرزندت مُرد، به خود بگو: زندگان براى مردن آفریده شدهاند. اگر آمد و گفت: مال تو از دست رفت، بگو: ستایش خداى را که مى دهد و مى گیرد و زکات را از من برد. اگر آمد و گفت: مردم به تو ستم مى کنند، ولى تو ستم نمى کنى بگو: روز قیامت آنان که ستم کردند گرفتارند. اگر آمد و گفت: چه قدر نیکى
مى کنى، بگو: گناهان من بیش از نیکىهاى من است. اگر آمد و گفت: چه قدر نماز مى گزارى بگو: غفلت من از نمازهایم بیشتر است. اگر آمد و گفت: چه قدر بخشش مى کنى، بگو آن قدر که مى گیرم، از آن چه مى بخشم زیادتر است. اگر گفت: چه قدر به تو ستم مى کنند بگو: من بیشتر ستم کردهام. اگر گفت: چه قدر براى خدا کار مى کنى، بگو: چه بسیار معصیتها کردهام».(
3- استعاذه: در برابر هجوم وسوسههاى شیطان، لازم است به پناهگاهى مطمئن پناه ببرید و آن توجه به خدا و یاد او است. قرآن مجید مى فرماید: «اگر از شیطان وسوسهاى به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنواى دانا است».(
اعراف (7) آیه 200.)4- مجهز شدن به تجهیزات: در برابر تهاجم وسیع شیطان، باید در میدان کارزار، همواره مسلح باشیم. برخى از تجهیزات در حدیث پیامبر اکرم(ص) مطرح شده است. حضرت مى فرماید: «آیا شما را آگاه کنم بر کارى که اگر انجام دادید، شیطان از شما فاصله مى گیرد، به اندازه فاصله مشرق تا مغرب؟ گفتند: آرى. فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه مى کند و صدقه، کمرش را مى شکند. دوستى براى خدا و کمک براى عمل صالح، پشت او را می بُرد و استغفار، بند دلش را مى برد».(سفینة البحار، ج 2، ص 64.)
5- آشنایى با دامهاى شیطان: براى رهایى از وساوس شیطانى باید مواظب دامهاى او بود. یکى از دامهاى خطرناک شیطانى، دوستی دنیا است.
امام على(ع) مى فرماید: «از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است».(
دام دیگر که از مهمترین ابزار کار شیطان به شمار مى رود، هواپرستى است، زیرا تا پایگاهى درون انسان وجود نداشته باشد، شیطان قدرت بر وسوسه گرى ندارد. شیطان خواستههاى نفسانى انسان را تأیید مى کند. قرآن مجید مى فرماید: «تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهى یافت مگر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند».(حجر (15 ) آیه 42.)
بنده خدا تابع هوا و هوس نیست و خواست خدا را مقدّم مى دارد.
یکى دیگر از دامهاى شیطانبرای مردان ، زنان و غضب است. امام على(ع) مى فرماید: «براى شیطان کمندى بزرگتر از خشم و زنان نیست».(
برخى از امور دیگر نیز در مخالفت با شیطان مؤثر است:
1- انجام یک سرى مستحبات مثلاً همیشه با وضو بودن و زبان را به ذکر مخصوصاً «لا حول و لا قوة الاّ باللَّه العلى العظیم» عادت دادن.
نیز خواندن قرآن در اوقات مختلف.
2- خود را از بیکارى، تنهایى و عوامل وسوسهانگیز دور نگه داشتن.
3- ذهن را همواره به امور شریف متوجه ساختن و عادت دادن.
4- مطالعه و تفکر پیوسته دربارة خدا و قیامت.
5- به طور منظم مثلاً هفتگى به زیارت اهل قبور رفتن و نسبت به عاقبت خود و احوال پس از مرگ اندیشیدن.
6- شرکت کردن در مراسم دینى و فعالیت جدى در مسائل فرهنگى اجتماعى و نماز را با توجه و حال و عاشقانه و با حضور قلب خواندن.
جایی آیه ای حدیثی ذکر نشده؟
شاید عصبانیت بی مورد و فتنه انگیز همان جنون و مس شیطان باشد
با سلام
در اخبار از غضب و خشم بعنوان لشکر ابلیس سخن رفته است.
ضمنا در باره رویت شیطان در قرآن در داستان آدم وحوا هنگامیکه شیطان با ایشان صحبت وقسم یاد کرد :
فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى {طه/120}
آیا شیطان (ابلیس) را ندیدند ؟
حالا چیکار کنیم که شیطان ما را مس نکنه یا کسی که اینجوری میشه چیکار کنه؟؟؟
اولا که شیطان دست از سر انبیاء هم برنمیدارد بنص قرآن در ماجرای ایوب وابراهیم و...قسم موکد وشدید یاد کرده که همه فرزندان آدم را بدبخت کند.
پس همه ما بوسیله شیطان مس و اغوا میشویم اما بستگی به ایمان ما دارد که بسرعت یا بکندی از شر این موجود خلاص شویم و یا اینکه تبدیل به شیطان انسی وآلت وی شویم.
رعایت بعضی موارد مانند نشان ندادن زیبائیها و برهنه نخوابیدن هنگام خواب که در اخبار آمده ولینکش ذکر شده ، وذکر خدا هنگام رفتن به حمام و مستراح و...و کلا خواندن آیه الکرسی ومعوذتین برای دفع اجنه وشیاطین مفیدند.
وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ {الأعراف/200} إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ {الأعراف/201}
برای اینکار باید نیروی عظیمی استفاده نماید
سلام. استاد گرامی لطفاً توضیح بیشتری بفرمائید که چرا برای این تغییر شکل، نیروی عظیمی لازم است؟ آیا برای سایر تغییر شکلها نیروی این چنینی لازم نیست؟
با سلام
براى رویارویی با شیطان، ابتدا باید دشمن و راههای نفوذ او را شناخت و او را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گامهاى نهایى او را به اسارت کشید. در این جهت سیاستهاى اصولى در مبارزه با وساوس شیطانى عبارتند از:1- نگهبانى و مراقبت: شیطان با جان ما سر و کار دارد. از این رو باید از آن حراست کنیم. راه های مراقبت عبارتند از:
أ) تقوا پیشگى: قرآن مجید تقوا را لباسى بر اندام جان آدمى مى داند که آن را به خوبى مى پوشاند و حفظ مى کند: «لباس التّقوى ذلک خیر؛ بهترین جامه، تقوا است».(اعراف (7) آیه 26.) امام على(ع) تقوا را دژى نفوذ ناپذیر مى داند که رخنهاى در آن ممکن نیست.( نهج البلاغه، صبحى صالح، خطبه 157)
ب) کنترل ورود و خروج: زبان، چشم، گوش، فکر و همه اعضا و جوارح، درهاى ورودى به قلب اند. پس باید اینها را کنترل کرد.
ج) محاسبه: بعد از کنترل نوبت به محاسبه مى رسد، یعنى براى جبران ضعفها و برنامه ریزى براى آینده ارزیابى لازم است.2- واکنش مناسب: در برابر هر وسوسهاى باید واکنش مناسب صورت گیرد.
پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: «دشمنان تو از جن، ابلیس و سپاهیان او است. پس اگر نزد تو آمد و گفت: فرزندت مُرد، به خود بگو: زندگان براى مردن آفریده شدهاند. اگر آمد و گفت: مال تو از دست رفت، بگو: ستایش خداى را که مى دهد و مى گیرد و زکات را از من برد. اگر آمد و گفت: مردم به تو ستم مى کنند، ولى تو ستم نمى کنى بگو: روز قیامت آنان که ستم کردند گرفتارند. اگر آمد و گفت: چه قدر نیکى
مى کنى، بگو: گناهان من بیش از نیکىهاى من است. اگر آمد و گفت: چه قدر نماز مى گزارى بگو: غفلت من از نمازهایم بیشتر است. اگر آمد و گفت: چه قدر بخشش مى کنى، بگو آن قدر که مى گیرم، از آن چه مى بخشم زیادتر است. اگر گفت: چه قدر به تو ستم مى کنند بگو: من بیشتر ستم کردهام. اگر گفت: چه قدر براى خدا کار مى کنى، بگو: چه بسیار معصیتها کردهام».(سفینة البحار، ج 1، ص 100.)3- استعاذه: در برابر هجوم وسوسههاى شیطان، لازم است به پناهگاهى مطمئن پناه ببرید و آن توجه به خدا و یاد او است. قرآن مجید مى فرماید: «اگر از شیطان وسوسهاى به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنواى دانا است».(اعراف (7) آیه 200.)
4- مجهز شدن به تجهیزات: در برابر تهاجم وسیع شیطان، باید در میدان کارزار، همواره مسلح باشیم. برخى از تجهیزات در حدیث پیامبر اکرم(ص) مطرح شده است. حضرت مى فرماید: «آیا شما را آگاه کنم بر کارى که اگر انجام دادید، شیطان از شما فاصله مى گیرد، به اندازه فاصله مشرق تا مغرب؟ گفتند: آرى. فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه مى کند و صدقه، کمرش را مى شکند. دوستى براى خدا و کمک براى عمل صالح، پشت او را می بُرد و استغفار، بند دلش را مى برد».(سفینة البحار، ج 2، ص 64.)5- آشنایى با دامهاى شیطان: براى رهایى از وساوس شیطانى باید مواظب دامهاى او بود. یکى از دامهاى خطرناک شیطانى، دوستی دنیا است.
امام على(ع) مى فرماید: «از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است».(غرر الحکم، ج 1، ص 156.)
دام دیگر که از مهمترین ابزار کار شیطان به شمار مى رود، هواپرستى است، زیرا تا پایگاهى درون انسان وجود نداشته باشد، شیطان قدرت بر وسوسه گرى ندارد. شیطان خواستههاى نفسانى انسان را تأیید مى کند. قرآن مجید مى فرماید: «تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهى یافت مگر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند».(حجر (15 ) آیه 42.)بنده خدا تابع هوا و هوس نیست و خواست خدا را مقدّم مى دارد.
یکى دیگر از دامهاى شیطانبرای مردان ، زنان و غضب است. امام على(ع) مى فرماید: «براى شیطان کمندى بزرگتر از خشم و زنان نیست».(غررالحکم,ج 5 ص83.) منظور از این سخن، زیر سؤال بردن شخصیت زن نیست، بلکه منظور آن است که از طریق اختلاط با زن و ارتباط نامشروع با وى، و جذابیتى که جنس مخالف دارد، شیطان مردم را مى فریبد، همان گونه که از طریق مال و زینت دنیا که ذاتاً بد نیستند، وارد مى شود. هم چنین خشم و غضب و تصمیم ها از روی غضب که غالبا بر مردان مستولی می شود.برخى از امور دیگر نیز در مخالفت با شیطان مؤثر است:
1- انجام یک سرى مستحبات مثلاً همیشه با وضو بودن و زبان را به ذکر مخصوصاً «لا حول و لا قوة الاّ باللَّه العلى العظیم» عادت دادن.
نیز خواندن قرآن در اوقات مختلف.
2- خود را از بیکارى، تنهایى و عوامل وسوسهانگیز دور نگه داشتن.
3- ذهن را همواره به امور شریف متوجه ساختن و عادت دادن.
4- مطالعه و تفکر پیوسته دربارة خدا و قیامت.
5- به طور منظم مثلاً هفتگى به زیارت اهل قبور رفتن و نسبت به عاقبت خود و احوال پس از مرگ اندیشیدن.
6- شرکت کردن در مراسم دینى و فعالیت جدى در مسائل فرهنگى اجتماعى و نماز را با توجه و حال و عاشقانه و با حضور قلب خواندن.
با سلام ممنون از جواب کاملتون اجرتون با خدا
آیا شیطان می تواند به شکل انسان ظاهر شود؟
سلام علیکم
تا منظور و درک ما یا مخاطب! از شکل انسان و این شیطان چه باشد ؟
اگر منظور از (شکل) همان شمایل انسان باشه و شیطان مد نظر شما , هم همان موجود جنی!
باید گفت
بله
میتونه در شکل یک انسان عادی حاضر بشه و به طرق مختلف به عزیزان خدا صدمه بزنه ...
اما اگر منظور, حقیقت امر يا به معنی دقیق کلمه! تغییر ماهیت براي فريب انسان باشه
باید بگیم
خیر
چنین چیزی غير ممكنه !
فقط میشه گفت فلان دشمن نادیدنیه انسان
به اشکال و طرق مختلف وارد حیطه انسانی میشه
و ممکنه برای هر کسی (برادر . خواهر . یا عزیزترین های ما ) درد سری درست کنه تا با دمیدن نیروی یاس و ناامیدی شخص رو از اون چیزی که هست دور و از یاد خدا غافل کنه
اینطوری روی فرد ضعیف شده تسلط پیدا میکنه و ازین طریق عزیزان خدا رو ازار میده و ازینرو باید احتیاط کنیم !!!
مثلا
از هر حرفی نرنجیم .
به هر عملی بدی عکس العمل بدتر نشون ندیم
به یاد خدا باشیم و ... چیزایی که اکثرا میدونیم
-----------------------------------------------------------------
یادمون باشه بخشی از علم الهی و اعلا
مثال بخشی از رزق و روزی. روانه ی خانه ای میشه که درش سفره ای از خیر باز باشه ...
یعنی بخشی ازین علوم دست یافتنی هست اما دنبال کردنی نیست ! :Gol:
پس باید سفره داری کرد و صبور و ساکت و پاک نشست تا ... :Gol:
حالا چیکار کنیم که شیطان ما را مس نکنه یا کسی که اینجوری میشه چیکار کنه؟؟؟
این آیه ها را بخوانیم بد نیست: "و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب ان یحضرون".
گفتن بسیار "بسم الله الرحمن الرحیم" با یقین.
خواندن نماز، دادن صدقه، اجتناب از مال حرام و دارای شبهه و نیز ربا، نیکی به پدر و مادر، دوری از لواط و زنا، دوری از مست کننده ها و قمار، فرو خوردن خشم و کلا رعایت دستورهای دین تا حد امکان و نیاوردن این بهانه که ما معصوم نیستیم، پس طوری نیست گناه کنیم.
این موجودات این طور هستند که هر چه به آنها شبیه شوید (مثلا با ناامیدی از رحمت الهی و کفر به او مانند کاری که ابلیس کرد)، به انسان نزدیک تر شده و اگر خیلی نزدیک شوند، دور کردنشان ساده نیست و مثل فرمول ریاضی غیر قابل انعطاف بوده و تا انسان را به هلاکت نکشند به این آسانی ول کن نیستند.
بنام خدا
سلام
ببخشید شیطان اگر میتونه به شکل انسان ظاهر بشه آیا فقط اینقدر قدرت و اختیار داره که وسوسه کنه؟؟یا میتونه کار های دیگه ای هم انجام بده
مثل جابه جایی اشیا
مجبور کردن شخص به کاری
منظورم اینه که آیا شیطان حیطه ی اختیاراتش جوری هست که مستقیما کاری انجام بده
یا فقط میتونه وسوسه کنه
؟؟؟؟؟
ممنون
ببخشید چرا جن رو لعنت کردین؟؟؟؟؟
بنام خدا
سلام
ببخشید شیطان اگر میتونه به شکل انسان ظاهر بشه آیا فقط اینقدر قدرت و اختیار داره که وسوسه کنه؟؟یا میتونه کار های دیگه ای هم انجام بده
مثل جابه جایی اشیا
مجبور کردن شخص به کاری
ممنون
ازونجا که نمیشه دقیقا فهمید استنباط شخص از ظاهر شدن یا حاضر شدن موجود نادیدنی چیست
باید سر بسته گفت که اینها با کمک موجودی مادی دست به این اعمال میزنند .
ادامهمنظورم اینه که آیا شیطان حیطه ی اختیاراتش جوری هست که مستقیما کاری انجام بده<br /> یا فقط میتونه وسوسه کنهشاید بیشترین قدرتش وسوسه باشه
اما ابدا قدرت اقدام بطور مستقیم نداره! مگر اینکه شخص این شرایط رو براش فراهم کنه
(شخص مسخ شیطان باشه )
برای انجام اعمالی که به اونها اشاره کردید گاها از راه توهم و تخیل وارد میشند .
همونطور که گفتیم در صورتی قادر به انجام این اعمال هست که مسخ شیطان شده باشیم.
ممکنه جا به جایی شی رو ببینی! اما در خواب !!!!
یعنی ممکنه بدون اینکه متوجه باشی خونه ات رو جارو کنی ! یا شی رو جابجا کنی ! بعد چیزی یادت نباد !
و چون چیزی یادت نمیاد این رو مستقیما به اون نسبت بدی !!!
ممکنه چیزی رو گم کنی و بدلیل ذهنیتی غلطی که داری (همین قدرت بالای شیط...) گم و گور شدن
شی رو مستقیما به اون ذلیل شده نسبت بدی !!!
غافل از واسطه یا لشکریانش ( مثلا اقا دزده یا بی دقتی و ... ) !!!!
شر بیشتر با وهم و وسوسه ظاهر میشه و اگر قبولش کنیم
رفته رفته جا باز کرده و به یک بت درونی تبدیل خواهد شد !!!
اما خیر از حقیقت محض میاد
چون خواست خداست !
با سلام به دوستان بزرگوار
مرحوم علامۀ طباطبایی رضوان الله تعالی علیه [1] در رابطه با تمثل شیطان به شکل آدمی می فرمایند:
در تفسير برهان در ذيل آيه" وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ ..." به سند خود از يحيى بن حسن بن فرات روايت كرده كه گفت: ابو المقدم ثعلبة بن زيد انصارى براى ما حديث كرد و گفت: من از جابر بن عبد اللَّه بن حرام انصارى (رحمة اللَّه عليه) شنيدم كه مىگفت: شيطان در چهار صورت مجسم شد: در روز جنگ بدر به صورت سراقة بن مالك بن جشعم مدلجى درآمد و به قريش گفت:" لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ".
و در روز عقبه به صورت منبه بن حجاج مجسم شده و ندا در داد كه: محمد و بىدينانى كه همراه اويند در عقبه هستند بشتابيد و به آنان برسيد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به انصار فرمود: نترسيد كه صداى ابليس از خودش تجاوز نمىكند و كسى آن را نمىشنود.
و در روزى كه قريش در دار الندوه اجتماع كرده بودند به صورت پيرى از اهل نجد درآمد و در كار ايشان كمك فكرى كرد، و خداوند اين آيه را در حقش نازل فرمود:" وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ".
و در روزى كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از دنيا رحلت كرد به صورت مغيرة بن شعبه مجسم شد و گفت: اى مردم دين خدا را مانند امپراطورى كسرى و قيصر موروثى نكنيد، شما امروز آن را توسعه دهيد قهرا براى هميشه توسعه پيدا مىكند. بنا بر اين، زمامدارى آن را به بنى هاشم ندهيد كه فردا منتظر زنان حامله شويد تا بزايند و فرزندشان زمامدارتان شود.[2]
و در مجمع البيان مىگويد: بعضى گفتهاند: در جنگ بدر وقتى دو فريق روبرو شدند ابليس در صف مشركين بود، و حارث بن هشام دست او را گرفته بود، وقتى مىخواست فرار كند حارث گفت: سراقه كجا مىروى؟ مىخواهى ما را در اين حالت تنها بگذارى؟ گفت:
" إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ- من مىبينم آنچه را كه شما نمىبينيد" گفت: به خدا قسم ما جز عذرههايى از مدينه چيزى نمىبينيم ابليس به سينه حارث زد و خود را رها كرد و گريخت، و به دنبالش لشكر كفار شكست خورد.
بعد از آنكه لشكر به مكه برگشت همه گفتند سراقه لشكر ما را شكست داد، اين معنا به گوش سراقه رسيد، گفت به خدا قسم كه من اصلا از رفتن شما به جنگ اطلاع نداشتم، تا اينكه از فرار كردن شما مطلع شدم. گفتند: تو در فلان روز نزد ما آمدى. قسم خورد كه چنين چيزى نيست، وقتى مسلمان شدند فهميدند كه در آن روز شيطان بوده كه به صورت سراقه مجسم شده است، آن گاه صاحب مجمع البيان اضافه كرده است كه اين روايت از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (علیه السلام) نيز رسيده است .[3]
[اشاره به اينكه تجسم شيطان در صورتهاى انسانى، امر محالى نيست تا استبعاد شود]
مؤلف: نظير اين روايت را ابن شهرآشوب از آن دو بزرگوار نقل كرده[4]، و در معناى اين دو روايت روايات بسيارى از طرق اهل سنت از ابن عباس و غير او نقل شده است.
و در بيان سابق ما گذشت كه بعضى از مفسرين اين معنا را استبعاد كرده و رواياتى كه متضمن آن است ضعيف دانستهاند، و حال آنكه گفتيم: اين روايات امر ممكنى را اثبات مىكند نه امر محالى را، و در مباحث علمى صرف استبعاد دليل شمرده نمىشود، و تجسمهاى برزخى هم خيلى نادر و نوظهور نيست، پس هيچ موجبى براى اينكه در انكار آن اصرار بورزيم نيست. البته در اثبات آن هم نمىشود اصرار كرد و ليكن ظاهر آيه با اثبات آن بهتر مىسازد.
----------------------------------------------------------------------
[1].ترجمه الميزان، ج9، ص: 142
[2]. البرهان ج 2 ص 89. أخبرنا محمد بن محمد ، قال : أخبرني أبو عبد الله بن أبي رافع الكاتب ، قال : حدثني جعفر بن محمد بن جعفر الحسيني ، قال : حدثنا عيسى بن مهران ، قال : حدثنا يحيى بن الحسن بن فرات ، قال : حدثنا أبو المقوم ثعلبة بن زيد الأنصاري ، قال : سمعت جابر بن عبد الله بن حزام الأنصاري ( رحمه الله ) يقول : تمثل إبليس لعنه الله ه في أربع صور : تمثل يوم بدر في صورة سراقة بن جعشم المدلجي فقال لقريش : " لا غالب لكم اليوم من الناس وإني جار لكم فلما تراءت الفئتان نكص على عقبيه وقال إني برئ منكم ". وتصور يوم العقبة في صورة منبه بن الحجاج فنادى : أن محمدا والصباة معه عند العقبة فأدركوهم ، فقال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) للأنصار : لا تخافوا فإن صوته لن يعد وهم . وتصور يوم اجتماع قريش في دار الندوة في صورة شيخ من أهل نجد ، وأشار عليهم في النبي ( صلى الله عليه وآله ) بما أشار ، فأنزل الله ( تعالى ) : " وإذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك أو يقتلوك أو يخرجوك ويمكرون ويمكر الله والله خير الماكرين " . وتصور يوم قبض النبي ( صلى الله عليه وآله ) في صورة المغيرة بن شعبة فقال : أيها الناس ، لا تجعلوها كسروانية ولا قيصرانية ،.. وسعوها تتسع ، فلا ترد وها في بني هاشم ، فتنتظر بها الحبالى .الأمالي - الشيخ الطوسي - ص 177.
[3]. مجمع البيان ج 4 ص 549.
[4]. مناقب ابن شهر آشوب،ج2ص75،مکتب الحیدریة،نجف اشرف.
در کتاب احتجاج[1] نیز در باب حوادث بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وآله آمده است:
حضرت علىّ عليه السّلام فرمود: اى سلمان، آيا دانستى اوّلين نفر كه در منبر پيامبر با أبو بكر بيعت نمود كه بود؟ گفتم: نه، جز آنكه در سقيفه بنى ساعده أوّل كسى كه با أبو بكر بيعت نمود بشير بن سعد و پس از او به ترتيب: أبو عبيده جرّاح، عمر بن خطّاب، سالم مولاى ابى حذيفه [و معاذ بن جبل].
فرمود: منظور من اين نبود، آيا متوجّه شدى وقتى أبو بكر به منبر رفت اولين نفرى كه با او بيعت كرد چه كسى بود؟ گفتم: نه نفهميدم، ولى به خاطر دارم كه او پيرمردى عصا بدست بود كه در پيشانى اثر سجده داشت و در حالى كه لباسهاى خود را جمع كرده بود از منبر بالا رفته و به حالت گريه گفت: خدا را شكر كه مرا زنده نگه داشت تا اينكه تو را در اين مكان ديدم، دست خود را بگشا تا با تو بيعت كنم، و با او بيعت نموده و از منبر پائين آمد و از مسجد خارج شد. حضرت امير به من فرمود: اى سلمان نفهميدى او كه بود؟ گفتم: نه؛ ولى از لحن كلامش ناراحت شدم گويا از مرگ پيامبر صلی الله علیه وآله خوشحال بود.
امام علىّ عليه السّلام فرمود: او ابليس ملعون بود، پيامبر صلی الله علیه وآله به من گفته بود كه در روز غدير خمّ كه مرا به دستور خداوند به مقام خلافت نصب و تعيين فرموده، و در بارهام آنچه لازم بود به مردم گفت، و تبليغ آن را از همه خواست، ابليس و يارانش در آنجا حاضر بوده به هم گفتند: اين امّت پيوسته مورد هدايتند و از هر گمراهى محفوظند، و به همين جهت هيچ راه نفوذى بديشان نخواهيم داشت، چرا كه امام و پناه پس از پيامبرشان را يافتهاند.
ابليس با شنيدن اين سخنان سخت متأثّر و اندوهناك شد و رفت. و حبيبم به من گفته بود پس از وفاتم مردم در سقيفه بنى ساعده پس از مخاصمه و مذاكره با أبو بكر بيعت نموده سپس به سمت مسجد آمده و أوّل كسى كه بر منبر با او بيعت كند ابليس لعين است كه؛ به صورت پيرمردى عصا بدست و شادان چنين و چنان گويد. سپس شيطان با ساير يارانش گرد آمده و پس از شادى بسيار روى به آنها نموده و گويد: فكر مىكرديد ديگر ما را به اين جمعيّت راهى نيست، مرا چگونه ديديد، آرى نفوذ من بديشان از همان جا آغاز شد كه فرمان خدا و رسول را زير پا گذاشتند.
[=Times New Roman][1][=Times New Roman] [=Times New Roman]. احتجاج-ترجمه جعفرى، ج1، ص: 190
" آیا شیطان به شکل انسان در می آید"
با سلام و احترام
در ذيل آيه «واذا زين لهم الشيطان اعمالهم و قال لاغالب لكم اليوم من الناس واني جاركم»{1} به يادآور هنگامي را كه شيطان اعمال مشركان را در نظرشان جلوه دادو گفت هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمي‌گردد و من همسايه و پناهدهنده شما هستم.، علما به بحث پرداختهاند. جمعي معتقدند شيطان به شكل انسان ظاهر نمي‌شود؛ بلكه انسانها را با وسوسههاي باطني به گناه ميكشاند.{2}
[1]. سوره انفال، آيه 48/ [2]0. تفسير نمونه، ج 7، ص 202/
[=tahoma][="] جمع ديگري معتقدند كه شيطان به شكل انسان در مي‌آيد و به رواياتي كه ذيل آيه آمده است تمسك ميكنند. در روايات آمده كه قريش هنگامي كه براي حركت به سوي ميدان بدر آماده شد، از حمله طايفه بني كنايه بيمناك بود؛ زيرا قبلاً آنان با هم خصومت داشتند. در اين موقع ابليس در چهره «سراقْ بن مالك» كه از افراد سرشناس قبيله بني كنايه بود به سراغ آنها آمد و به آنان اطمينان داد كه با شما موافق و هماهنگم و كسي بر شما غالب نخواهد شد و در ميدان بدر شركت كرد؛ اما هنگامي كه نزول ملائكه را مشاهده كرد عقب نشيني نمود و فرار كرد. لشكر كفر به دنبال ضربههاي سختي كه از مسلمانان خورده بود - با مشاهده كار ابليس - پا به فرار گذاشتند و هنگامي كه به مكه بازگشتند گفتند سراقْ بن مالك سبب فرار قريش شده است. اين سخن به گوش سراقه رسيد و او سوگند ياد كرد كه من به هيچ وجه از اين موضوع آگاهي ندارم؛ و هنگامي كه نشانههاي مختلف وضع او را در ميدان بدر به او يادآوري كردند همه را انكار كرد و قسم خورد كه قطعاً چنين چيزي نبوده و او از مكه حركت نكرده است. به اين ترتيب معلوم شد كه آن شخص سراقْ بن مالك نبوده است.{1}
{1}.[/][/] [="] تفسير نمونه، ج 7، ص 201/[/]
آیا شیطان می تواند به شکل انسان ظاهر شود؟
[=Century Gothic]با سلام
حقیقت شیطان:
شیطان مورد سؤال، همان است که به علت تمرّد از فرمان الهی، از درگاه حق راندهشد، که طبق نصّ قرآن از آتش آفریده شده(1) و نام او ابلیس است. ابلیس از طایفه جنیان است.
جن مانند انسان موجودی مادی است که دارای روح می باشد.
علامه مجلسی درباره حقیقت جن و شیطان میفرماید:"اختلافی بین مسلمانان نیست که شیطان و جن از اجسام لطیفی هستند که در برخی از جاها دیده می شوند و دارای حرکات سریعی هستند و در مجرای خون بنی آدم نیز می توانند حرکت کنند".(2)
بنابراین، جن و شیطان می توانند به صورتهای مختلف در آیند و معنایش این است که شیطان در قوه حس و ادراک آدمی می تواند به صورتهای گوناگون ظاهر شود، به طور مثال زمانی به صورت پیرمردی که ابروانش بر چشمانش افتاده بود، نزد رسول خدا ظاهر شد،(3) یا در مِنا به صورت یک مرد که رکوع و سجده می کرد، دیده شد.(4)
پس شیطان می تواند به صورت انسانی درآید.:Sham:
برای پیامبران به این صورت ظاهر شده است و امکان دارد برای انسانها معمولی نیز به صورت انسانی یا صورتهای دیگر در آید، که هیچ منافاتی با جنس شیطان، یعنی آتش ندارد، همان طور که فرشتگان به صورت آدمی ظاهر می شوند.
بعضی از دانشمندان در سبب این امر گفتهاند که چون چنین موجوداتی مانند هوا از اجسام لطیف اند، تغییر شکل آنها به صورت اجسام و موجودات مختلف امکان دارد.
برای اطلاع بیشتر مطالعه کتاب زیر توصیه میشود:جن و شیطان، تحقیق قرآنی، روایی و عقلی، اثر علیرضا رجالی تهرانی، انتشارات نبوغ.
پی نوشتها:
1. سوره صاد (38) آیه 76.
2. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 60، ص 283.
3 و 4. محدث قمی، سفینه البحار، واژه بَلَس، ص 102؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ترجمه خواجوی، ص 431.
[=tahoma][="] نظير اين داستان، قضيه هجرت پيامبر و آمدن پيرمردي به شكل مردم نجد در دارالندوْ بود و ميگويند آن پيرمردي كه گفت براي قتل پيامبر(ص) بهتر است چهل نفر از چهل قبيله باشند كه قريش نتواند از همه قبايل انتقام بگيرد، شيطان بوده است. به هر حال، عده‌اي معتقدند كه قبل از معراج پيامبر(ص) شيطان به هر شكلي ظاهر ميشده است؛ اما پس از معراج پيامبر ديگر شيطان ظاهر نمي‌شود بلكه فقط با وسوسه گري، انسانها را به سوي كارهاي ناشايست سوق ميدهد/[/][/]
اگر به شکل انسان در آمدند چگونه قابل تشخیص هستند ؟
با سلام و احترام
به نظر ميرسد كه اين در مورد انبيا و رجال الهي ممكن بوده است؛ درباره حضرت موسي و حضرت نوح«عليهم السلام» چنين امري نقل شده است. امّا اينكه شيطان در حال حاضر هم براي اينكه افرادي را بفريبد، به هيأت انساني درآيد و به صورت ناشناس آنان را به انحراف و ضلالت بكشد، دليلي بر نفي آن نداريم.
به نظر ميرسد كه اين در مورد انبيا و رجال الهي ممكن بوده است؛ درباره حضرت موسي و حضرت نوح«عليهم السلام» چنين امري نقل شده است. امّا اينكه شيطان در حال حاضر هم براي اينكه افرادي را بفريبد، به هيأت انساني درآيد و به صورت ناشناس آنان را به انحراف و ضلالت بكشد، دليلي بر نفي آن نداريم.
سلام
ولی توی سقوط یک فرشته گفت می شه؟!
راستی از می از پاهاشون فهمید؟
درسته که نمی توانند پاشونو عوض کنند و همون طور مثله سم می ماند؟:Gig:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان
اگر این موضوع تکراری هست ، مرا ببخشید.
خیلی از فیلم ها و عقاید محلی و مذهبی می گویند که جن ها و شیاطین و خود ابلیس یا با نام مسیحی لوسیفر که فرشته نور بوده ، قیافه ها و چهره های زشتی دارند ... همش در تلاش اذیت و آزار انسان هستند .... پاهاشون سم مانند هست و از این نوع حرف ها ...
ولی آیا واقعا این موجودات شکل های زشتی دارند ؟
خداوند زیباترین زیبایی ها هست و برای همین موجودات خود را زیبا می آفریند و اگر چه ممکن است بعضی از موجوداتش به ظاهر زیبا نباشند ولی از نوع زندگی و تلاش برای زنده موندن و کار های دیگر می شود به زیبایی هایشون پی برد برای مثال همین سوسکی که خانم ها ازش می ترسند ! یا مار ها ...
پس ممکن نیست خدا موجودات خودش را زشت بیافریند ... مثل ابلیس .
چرا می گویند ارتباط با این نوع افراد حرام هست ؟
من شنیده بودم و در مقاله هایی خوانده بودم که با به دنیا آمدن هر یک انسان یک جن که هم شکل اوست به وجود می آید و به آن همزاد می گویند و اینکه ارتباط با آن می تواند ما را به خیلی از توانایی های دست نیافتنیمون ، برسونه ! اگر واقعا به این شکل باشد .... چرا ارتباط با جن ها حرام هست ؟
در خیلی از فیلم های مذهبی و مستند های مسیحی دیده ام که جن گیری به چه شکل هست ، البته نه به صورت مسخره و تخیلی .... به صورت مستند و اتفاق واقعی ... !
آیا واقعا موجوداتی به نام جن بد شکل و آزار دهنده و جهنمی هستند یا اینکه می توان از آن ها استفاده کرد ؟
این عقاید و گفته ها که هم از اسلام و هم از مسیحیت هست در رابطه با جن ، من را کاملا گیج کرده .... خواهشا به سوالات پاسخ مفید دهید تا همگی استفاده خوبی کنیم .
پس ممکن نیست خدا موجودات خودش را زشت بیافریند ... مثل ابلیس .
بله خداوند کسی را زشت نمی افریند بلکه ما خودمان یواش یواش حالا بعضی ها هم تند تند زشت می شوند.
شما نباید شیطان و ابلیس جتی و اجنه رو به یک چشم نگاه کنید .
اون عاملی که بیشتر از هر چیزی باعث ازار ما میشه
نفس ناپاک و شر آلود ماست
وقتی نفسی به الوده شدن معتاد میشه به شرارت یا عاملی بنام شیطان گره میخوره !
وقتی نفسی به شیطان گره خود ارتباطش با عقل یا مغز دچار اختلال و اشتباه میشه !
وقتی مغز توان درک دستورات نفس یا برقراری ارتباط سالم نداشته باشه راه و بیراه اشتباه میکنه !
اینطوری از ذهن بد به زبان بد از زبان به عمل بد و از عمل به اینده ای بد و تیره و تاریک منحرف میشیم ...
با سلام و احترامبه نظر ميرسد كه اين در مورد انبيا و رجال الهي ممكن بوده است؛ درباره حضرت موسي و حضرت نوح«عليهم السلام» چنين امري نقل شده است. امّا اينكه شيطان در حال حاضر هم براي اينكه افرادي را بفريبد، به هيأت انساني درآيد و به صورت ناشناس آنان را به انحراف و ضلالت بكشد، دليلي بر نفي آن نداريم.
موضوع بر سر نفی نیست بلکه شناخت شیطانی است که ظاهر خود را شبیه انسان کرده که موجب فریب او شود حال این شیطان را آیا از روی ظاهر میتوان شناخت و با چه مشخصاتی (کاری با این موضوع هم ندارم که هر کسی که موجب فریب انسانه میتواند شیطان باشد) موضوع سر تشخیص از ظاهر است
باسلام... بله ... شیطان به شکل انسان در میاد و فقط نمیتونه به شکل انبیاء و علمای دین در بیاد... و راه شناختش و ..... نمیدونم؟ ولی راه اومدنش و میدونم.... یعنی اول خود انسان هست که با یک سری اعمال و رفتار شیطان رو دعوت میکنه... امان از غفلت