جمع بندی آیا "یمانی" صرف نظر از مصداق حجت است؟

تب‌های اولیه

110 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا "یمانی" صرف نظر از مصداق حجت است؟

با سلام و خسته نباشید خدمت همه عزیزان:Gol:

آیا یمانی صرف نظر از مصداق حجتی از حجج الله می باشد؟

لطفا با ذکر دلیل از کتاب خداوند متعال و احادیث اهل بیت علیهم السلام حجت بودن یا نبودن یمانی را اثبات کنید.

با تشکر از همه عزیزان...

با نام و یاد دوست

ansar;324531 نوشت:
آیا یمانی صرف نظر از مصداق حجتی از حجج الله می باشد؟ لطفا با ذکر دلیل از کتاب خداوند متعال و احادیث اهل بیت علیهم السلام حجت بودن یا نبودن یمانی را اثبات کنید.

باسلام
در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده است:خروج سفیانی ،یمانی وخراسانی در یک سال ودر یک ماه ودریک روز اتفاق خواهد افتاد،...ودر میان این چرچمهاودعواتهایی که خواهد بود هیچ پرچم ودعوتی درست تر از دعوت یمانی نیست وپرچم او پرچم هدایت است چون شما را بسوی صاحبتان(حضرت مهدی)دعوت می کند...پس زمانی که یمانی خروج کرد بسوی او بشتاب،چون پرچم او پرچم هدایت است.(غیبت نعمانی،ص256)
از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است که فرمود:پنج حادثه پیش از ظهور حضرت حجت اتفاق خواهد افتاد:خروج یمانی،سفیانی،صیحه آسمانی،فرو رفتن زمین بیداء،کشته شدن نفس زکیه.(ترجمه خصال،ص336)
در تعلیقه کتاب غیبت نعمانی نیز آمده است که اخبار زیادی نقل شده مبنی براینکه هر پرچمی که (کنایه از دعوت)قبل از ظهور حضرت حجت برپا شود باطل است مگر پرچم یمانی،اما اینکه یمانی کیست؟الله اعلم.
بنابراین آنچه مسلم است برحق بودن یمانی واینکه او بسوس حضرت حجت دعوت می کند وحجت به کسی در اخبار گفته می شود که معصوم از گناه بوده وبه عنوان امام مسلمین از جانب خداوند منسوب شده است،پس یمانی به این معنی حجت الهی نیست بلکه تمام فضیلت وبزرگی او به این است که به سوی حجت الهی دعوت می کند.

با سلام و خسته نباشید خدمت برادر عزیز کریم...

لطفا با دلیل. می توانید از همین روایتی که ذکر کردید کلامتان را اثبات کنید؟ و همچنین از تطابق با روایتهایی دیگر ؟

ممنون می شم

باز هم متشکرم از زحمات

کریم;324679 نوشت:

در تعلیقه کتاب غیبت نعمانی نیز آمده است که اخبار زیادی نقل شده مبنی براینکه هر پرچمی که (کنایه از دعوت)قبل از ظهور حضرت حجت برپا شود باطل است مگر پرچم یمانی،اما اینکه یمانی کیست؟الله اعلم.
بنابراین آنچه مسلم است برحق بودن یمانی واینکه او بسوس حضرت حجت دعوت می کند وحجت به کسی در اخبار گفته می شود که معصوم از گناه بوده وبه عنوان امام مسلمین از جانب خداوند منسوب شده است،پس یمانی به این معنی حجت الهی نیست بلکه تمام فضیلت وبزرگی او به این است که به سوی حجت الهی دعوت می کند.

با سلام

بنده در مورد مصداق یمانی سوال نکردم در مورد حجیت یمانی سوال کردم. هر کسی می خواد باشه !!!

و چیزی که از فرمایشات شما در فوق بدست آوردم اینکه یمانی قبل از قیامش باید دعوتی داشته باشد درسته؟

ممنون میشم بیشتر توضیح بدهی...

ansar;324755 نوشت:
بنده در مورد مصداق یمانی سوال نکردم در مورد حجیت یمانی سوال کردم. هر کسی می خواد باشه !!! و چیزی که از فرمایشات شما در فوق بدست آوردم اینکه یمانی قبل از قیامش باید دعوتی داشته باشد درسته؟
ansar;324747 نوشت:
لطفا با دلیل. می توانید از همین روایتی که ذکر کردید کلامتان را اثبات کنید؟ و همچنین از تطابق با روایتهایی دیگر ؟ ممنون می شم

ببینید دوست عزیز آنچنان که از روایات به دست می آید یمانی از شخصیتهایی است که قبل از ظهور حضرت مردم را به سوی ایشان دعوت خواهد کرد.واگر منظورتان از حجیت درست بودن روش وطریق او است انچنان که در حدیث هم اشاره شده بود دعوت او به حق است ومردم برای اینکه از شر امثال سفیانی ودعوتهای باطلی که در ان زمان خواهد بود در امان بمانند باید به سمت یمانی حرکت کنند وهمراه با او باشند.
در روایتها هم آنچنان که بنده نگاه کردم بیشتر از این چیز دیگری نیامده است واکثر روایات اشاره کرده اند که قبل از ظهور پنج اتفاق حتمی خواهد بود که یکی از آن خروج یمانی است.
البته اگر روایت خاصی مد نظر شما باشد ذکر کنید تا روی آن بحث کنیم.

با سلام و عرض ادب...

خسته نباشید برادر عزیزم کریم :Gol:

برادر بزرگوار اول قبل از اینکه روایتی را درج کنیم باید از لحاظ عقلی امری اثبات گردد. و بعد از آن ان شاء الله به این امر و بررسی آن از طریق ثقلین می پردازیم...

برادر عزیز اگر یمانی دعوتی جهانی داشته باشد قطعا به مانند زمانهای سابق نیست که مردم نه اینترنت و نه این فناوری امروزی رو نداشتن. و دعوتی که بیاید با اینکه مشکلات زیادی داشت و اتهام صاحب دعوت در آن زمانها به انواع مختلف اتهامات که خودتان می دانید.

به نظر شما یمانی در این عصر که عصر تکنولوژی و فن آوری است نباید از هر طریقی علمش را اثبات کند؟ تا بگوییم اری این علمی دارد که هر کس از آن عاجز است!!! و از طریق آن اعلمیت وی که دعوتی جهانی دارد باید بر همه انسانها و ادیان مختلف از طریق دعوتش اثبات گردد حالا یا کتب یا اموری دیگر...

لذا این امر را می توانیم از کلام الله سبحانه و تعالی در سوره بقره آیه 30 دریابیم که خداوند متعال خلیفه خودش را با علم برتری بخشیده و بنا به اعتراف ملائکه این علم بود که افضلیت آدم را از سایر مخلوقات متمایز کرد.

حال یمانی:
به سوی امام مهدی دعوت می کند.
سرپیچی از آن موجب جهنم است.
اگر خروج کرد باید به سوی او بشتابیم.
به راه راست و صراط مستقیم دعوت می کند.

به نظر شما این خصوصیاتی که در روایت امام باقر علیه السلام در کتاب غیبت نعمانی ص 264 ذکر شده حجیت یمانی را اثبات نمی کند؟
از حیث "سرپیچی کننده از او موجب جهنم است"
و می توانیم از هر کسی سرپیچی کنیم به غیر از حجج الله که طاعتشان مقرون به طاعت خداوند و رسولش است. که همان اولی الامر باشند؟

بنده حقیر موضوعی را بر این نوشته ام که از ثقلین بررسی شده است که اگر لازم باشد آن را درج خواهم کرد...

اگر توضیحاتی بیشتر دارید ممنون می شم...

باز هم متشکرم:Gol:

از عزیزان خواهشمندم بحث بین دو طرف پیش برود تا به نتیجه ای مطلوب برسیم.

:Gol:

لذا بخاطر همین امر بنده در این رابطه فقط به پستهای برادر کریم کارشناس عزیز جواب خواهم داد.
و اگر به ما بقی پستهای عزیزان جواب ندهم همین الان معذرت خواهی می کنم
:Gol:

با سلام
منتظر بحث های طرفین هستم . لطفا ادامه دهید

و علیکم السلام و رحمه الله و برکاته

خوش امدید برادر عزیز حق دوست...:Gol:

ان شاء الله به یاری خداوند متعال و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از بیانات همدیگر به طور صمیمانه بین بنده و کارشناس عزیز برادر کریم بحث را پیش ببریم...

و للهِ الحَمْدُ و المِنَّة

سلام به همه و خسته نباشید
این بحث رو دنبال میکنم من انشالله...
با سپاس از دوست عزیزمان انصار و کارشناس محترم و عزیز جناب کریم
موفق باشید :Gol:

ansar;325037 نوشت:
برادر عزیز اگر یمانی دعوتی جهانی داشته باشد قطعا به مانند زمانهای سابق نیست که مردم نه اینترنت و نه این فناوری امروزی رو نداشتن. و دعوتی که بیاید با اینکه مشکلات زیادی داشت و اتهام صاحب دعوت در آن زمانها به انواع مختلف اتهامات که خودتان می دانید.

با سلام دوست عزیز
اگر ما بخواهیم فقط از نظر قرآن وروایات مساله را پیش ببریم،علی الظاهر در مورد یمانی چیزی بیشتر از انچه گفته شد وجود ندارد.
چنا ن که در احادیث اشاره شده شده است آخرالزمان فتنه های زیادی داردوتشخیص حق از باطل سخت است ونیازمند معرفت وشناخت حق است.مسلما شخصی مانند یمانی که در احادیث ما مورد تایید قرار گرفته است علم وآگاهی وشناخت نسبت به دین حق ومسیر حق را دارد.اما اینکه از تکنولوژی روز استفاده خواهد کرد یا نه؟وچه بسادر زمان خروج یمانی تکنولوژی پیشرفته تر از این خواهد بود.اما اینکه یمانی دعوت خود را چه شکلی اعلام خواهد کردوتبلیغ خواهد نمود چیزی از روایات به دست نمی آوریم.
اما در مورد اتهامات اصولا انسانهای الهی به دنبال انجام وظیفه خود هستند وهمه ناملایمات را در این راه تحمل می کنند چنانچه در زندگی علمای ربانی وانسانهای بزرگ در طول تاریخ شاهد هستیم ونمونه بارز آن امام خمینی (ره)است.
ansar;325037 نوشت:
به نظر شما این خصوصیاتی که در روایت امام باقر علیه السلام در کتاب غیبت نعمانی ص 264 ذکر شده حجیت یمانی را اثبات نمی کند؟
از حیث "سرپیچی کننده از او موجب جهنم است"

چیزی که از این روایت به دست می آید درستی مسیر یمانی است وبرای انسانهای طالب حق قرار گرفتن در کنار او موجب هدایت است اما اینکه اگر کسی به او نپیوندداهل جهنم خواهد بود از روایت به دست نمی آید.ولی کلاًاگر حجیت را به معنای درستی دعوت یمانی بگیریم درست است.
ansar;325037 نوشت:
می توانیم از هر کسی سرپیچی کنیم به غیر از حجج الله که طاعتشان مقرون به طاعت خداوند و رسولش است. که همان اولی الامر باشند؟

آنچه مسلم است یمانی در مرتبه امامان معصوم نیست،واگر کسی از روی عناد وتعصب با علم به حقانیت اهل بیت از آنان فاصله بگیرد گمراه است.اما در موردغیر این حضرات چه بسا کسی به امثال یمانی نپوندد ولی با تمسک به سیره اهل بیت در مسیر آنان باشد هرچند سخت تراست واز فرمایش امام باقر(ع)این نکته را می توان به دست آورد که پیوستن به یمانی ادامه راه حق را برای انسان راحت تر می کند.

با سلام و عرض ادب :Gol:

کریم;325432 نوشت:
با سلام دوست عزیز
اگر ما بخواهیم فقط از نظر قرآن وروایات مساله را پیش ببریم،علی الظاهر در مورد یمانی چیزی بیشتر از انچه گفته شد وجود ندارد.
چنا ن که در احادیث اشاره شده شده است آخرالزمان فتنه های زیادی داردوتشخیص حق از باطل سخت است ونیازمند معرفت وشناخت حق است.مسلما شخصی مانند یمانی که در احادیث ما مورد تایید قرار گرفته است علم وآگاهی وشناخت نسبت به دین حق ومسیر حق را دارد.اما اینکه از تکنولوژی روز استفاده خواهد کرد یا نه؟وچه بسادر زمان خروج یمانی تکنولوژی پیشرفته تر از این خواهد بود.اما اینکه یمانی دعوت خود را چه شکلی اعلام خواهد کردوتبلیغ خواهد نمود چیزی از روایات به دست نمی آوریم.

برادر عزیزم ضمن تشکر از فرمایشات جنابعالی. به عرضتان برسانم که از راه تطابق با قرآن کریم و اجماع روایتهای اهل بیت علیهم السلام و تطبیق امر حجیت یمانی اثبات می گردد. لذا روایتهای زیادی را از طریق تطبیق و اجماع آنها وجود دارد که این امر را اثبات کند.

راه های تشخیص حق از باطل را اهل بیت علیهم السلام نیز بیان کردند و نمونه بارز این تشخیص کلام امام صادق ع می باشد که می فرماید: ان امرنا ابین من الشمس فی رابعة النهار... امر ما از خورشید تابان در وسط روز روشنتر است.

لذا قطعا و تاکیدا اهل بیت ع نیز بنا به کلام امام صادق ع امر تشخیص حق از باطل را بیان کردند. و این امر غیر قابل انکار برای کسانی است که به اهل بیت علیهم السلام ایمان راسخ دارند.

دعوت نیز بر فن آوری همان روزی که ظهور می کند است مثلا در زمان رسول خدا تبلیغ با پای پیاده یا سوار بر اسب و باز هم مخالفان بر علیه دعوت حق جنگ می کردند. ولی در این زمان اینترنت و تلفن و ماهواره و انواع مختلفی است و همچنین محالفان می توانند از طریق همین اینترنت و تلفن و ماهواره با صاحب حق مبارزه کنند. این امر عقلانی و غیر قابل انکار است که در هر دوره ای از زمان طبق آن زمان صاحب حق دعوتش را انجام می دهد. اصلا چرا گفته شده امام زمان... قطعا امام زمان در هر زمانی با پیشرفتهای آن زمان می باشد. بروز و همگام با آن زمان می آید.

کریم;325432 نوشت:

اما در مورد اتهامات اصولا انسانهای الهی به دنبال انجام وظیفه خود هستند وهمه ناملایمات را در این راه تحمل می کنند چنانچه در زندگی علمای ربانی وانسانهای بزرگ در طول تاریخ شاهد هستیم ونمونه بارز آن امام خمینی (ره)است.

بله عزیز همینطور است که صاحب حق را متهم به دیوانگی و دروغگویی و... این امر با توجه به قرآن مسلم است و غیر قابل انکار...

کریم;325432 نوشت:
چیزی که از این روایت به دست می آید درستی مسیر یمانی است وبرای انسانهای طالب حق قرار گرفتن در کنار او موجب هدایت است اما اینکه اگر کسی به او نپیوندداهل جهنم خواهد بود از روایت به دست نمی آید.ولی کلاًاگر حجیت را به معنای درستی دعوت یمانی بگیریم درست است.

برادر عزیز روایت بدین شرح است...

عن الباقر(ع) (... وليس في الرايات راية أهدى من راية اليماني، هي راية هدى، لأنه يدعو إلى صاحبكم، فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاح على الناس وكل مسلم، وإذا خرج اليماني فانهض إليه فإن رايته راية هدى، ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار، لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم) الغيبة - محمد بن ابراهيم النعماني ص 264

از امام باقر علیه السلام فرمودند: در بین پرچمها پرچمی هدایتگر تر از پرچم یمانی نیست، آن پرچم هدایت است، چون شما را به سوی صاحبتان(امام مهدی ع) دعوت می کند، پس اگر یمانی خروج (قیام) کرد فروختن اسلحه بر مردم و تمام مسلمانان حرام می شود، و اگر یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب چون پرچم او پرچم هدایت است، و بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند، پس هر کس آن را انجام داد(سرپیچی) از اهل جهنم می باشد، چون او به سوی حق و راه مستقیم دعوت می کند.

برادر عزیزم این روایت می گوید هر کسی سرپیچی کند از اهل جهنم است. و سرپیچی یا عدم پیوستن به یمانی یکی است که موجب جهنم می باشند حالا شما چگونه استنباط کردید نمی دانم امیداورم بیشتر در روایت دقت کنید و به کلامتان نیز برگردید و بررسی کنید. ممنونم عزیز...

کریم;325432 نوشت:
آنچه مسلم است یمانی در مرتبه امامان معصوم نیست،واگر کسی از روی عناد وتعصب با علم به حقانیت اهل بیت از آنان فاصله بگیرد گمراه است.اما در موردغیر این حضرات چه بسا کسی به امثال یمانی نپوندد ولی با تمسک به سیره اهل بیت در مسیر آنان باشد هرچند سخت تراست واز فرمایش امام باقر(ع)این نکته را می توان به دست آورد که پیوستن به یمانی ادامه راه حق را برای انسان راحت تر می کند.

برادر به شما پیشنهاد می کنم بیشتر در روایت دقت کنید. چرا که روایت چیزی را می گوید که کاملا با کلام شما فرق دارد.

امیدوارم کلام بنده حقیر را بر مبنای تعصب ندانید.

توضیحاتی در این مبنا موجود است اگر لازم شود درج خواهم کرد ان شاء الله...

موفق باشید...:Gol:

و الحمد لله وحده وحده وحده

با سلام خدمت کلیه عزیزان...:Gol:

امیداورم که عدم آمدن برادر عزیزمان کریم جهت امر خیر است...

ان شاء الله که حالشان خوب باشد...

:Gol: اللهم امین یارب العالمین :Gol:

با عرض سلام

ansar;325475 نوشت:
برادر عزیزم این روایت می گوید هر کسی سرپیچی کند از اهل جهنم است. و سرپیچی یا عدم پیوستن به یمانی یکی است که موجب جهنم می باشند

اولا:
اصل روایت میگوید: [="blue"]اگر یمانی خروج کرد[/] به سوی او بشتاب چون پرچم او پرچم هدایت است، و بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند، پس هر کس آن را انجام داد(سرپیچی) از اهل جهنم می باشد،

شرط اینکه به سوی او بشتابیم و شرط اینکه عدم اطاعت از وی مساوی با اهل جهنم شدن باشد خروجش میباشد.
در واقع روایت میگوید به سویش بشتابید(=سرباز او شوید) و سرپیچی نکنید(=فرمانبرداری از فرمانده جنگ)
بنابراین نمیتوان از این روایت نتیجه گرفت که ایشان (اگر چه مقام بالایی دارد) معصوم مطلق از خطا و گناه است

ثانیا:
بر فرض روایتی وجود داشته باشد که بتوانیم ثابت کنیم ایشان معصومند
همانطور که سلمان فارسی معصوم بوده (سلمان منا اهل البیت)
و همانطور که روایت داریم بعد از ظهور امام مهدی (عج) اکثر مردم تا مقام معصومیت میرسند

حالا شما از این معصومیت چه چیز را میخواهید اثبات کنید؟؟

با سلام...

علی مع الحق;326036 نوشت:
با عرض سلام

اولا:
اصل روایت میگوید: اگر یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب چون پرچم او پرچم هدایت است، و بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند، پس هر کس آن را انجام داد(سرپیچی) از اهل جهنم می باشد،

شرط اینکه به سوی او بشتابیم و شرط اینکه عدم اطاعت از وی مساوی با اهل جهنم شدن باشد خروجش میباشد.
در واقع روایت میگوید به سویش بشتابید(=سرباز او شوید) و سرپیچی نکنید(=فرمانبرداری از فرمانده جنگ)
بنابراین نمیتوان از این روایت نتیجه گرفت که ایشان (اگر چه مقام بالایی دارد) معصوم مطلق از خطا و گناه است

اولا: در این موضوع از " عصمت یمانی " صحبت نشده بلکه در مورد " حجیت یمانی " لطفا دقت کنید...

دوما: اصل روایت نیز این را می گوید: "...چون شما را به سوی صاحبتان دعوت می کند پس اگر خروج کرد..."

برادر عزیز لطفا این قسمت فوق که در روایت می باشد را نیز بررسی کنید که قبل از خروجش به سوی امام مهدی دعوت می کند. لذا امام باقر ع فرمودند: اگر خروج کرد. یعنی اگر یمانی قیام کرد لذا این سیر طبیعی و عقلی دعوتهای الهی می باشد که قبل از قیام باید شناخت و معرفتی از قیام کننده حق در سابق وجود داشته باشد. چگونه سرپیچی نکنیم و بشتابیم در صورتی که سابقا از او شناخت نداشته باشیم ؟

علی مع الحق;326036 نوشت:

ثانیا:
بر فرض روایتی وجود داشته باشد که بتوانیم ثابت کنیم ایشان معصومند
همانطور که سلمان فارسی معصوم بوده (سلمان منا اهل البیت)
و همانطور که روایت داریم بعد از ظهور امام مهدی (عج) اکثر مردم تا مقام معصومیت میرسند

حالا شما از این معصومیت چه چیز را میخواهید اثبات کنید؟؟

سلمان منا اهل البیت... سلمان از ما اهل بیت می باشد.
و همچنین جعفر طیار از اهل بیت می باشد. مقداد اباذر و عمار نیز هر کدام صفتی را رسول خدا به آنها داده آنها معصوم می باشند؟ اصلا عصمت چیست؟ شما چگونه با این روایت عصمت سلمان رحمه الله را اثبات کردید؟ سبحان الله...

معصوم به چه کسانی گفته می شود؟ و شرط عصمت چیست؟

برادر عزیز "علی مع الحق" لطفا به سوالاتی که داده شده پاسخ دهید و بحث اصلی را فراموش نکنید. "حجیت یمانی" نه عصمت یمانی...

البته در تاپیک قبلی اعلام کردم که به جز برادر کریم به تاپیک کسی پاسخ ندم تا بحث منحرف نشود... لذا لطفا بحث اصلی را در پیش بگیرید...

باز هم متشکرم:Gol:

لطفا تا زمانی که جناب کریم تشریف بیاورند
منظورتون را از حجت خدا بودن بیشتر توضیح بدهید
بنده فکر میکردم در حال حاضر حجت خدا در زمین امام زمان (عج) است!
آیا به جز این روایت دلیلی بر حجت الله بودن ایشان دارید؟ از فرمانبرداری بعد از خروج چنین معنایی برداشت نمیشود.

ansar;326106 نوشت:
قبل از قیام باید شناخت و معرفتی از قیام کننده حق در سابق وجود داشته باشد. چگونه سرپیچی نکنیم و بشتابیم در صورتی که سابقا از او شناخت نداشته باشیم ؟

لطفا بحث عقلی را کنار بگذارید و روایی بحث کنید
اگر بنده بخواهم عقلی جواب شما رو بدهم میگویم اتفاقا شناخت یمانی بعد از خروج و ملحق شدن به او یا به خراسانی بسیار ساده تر است چرا که از خروجشان از علائم حتمی است و علائم حتمی هم به طریقی نیست که شبهه ای در مورد اینکه آیا او خود یمانی است یا خیر به وجود بیاید

با سلام مجددا...

علی مع الحق;326115 نوشت:
لطفا تا زمانی که جناب کریم تشریف بیاورند
منظورتون را از حجت خدا بودن بیشتر توضیح بدهید
بنده فکر میکردم در حال حاضر حجت خدا در زمین امام زمان (عج) است!
آیا به جز این روایت دلیلی بر حجت الله بودن ایشان دارید؟ از فرمانبرداری بعد از خروج چنین معنایی برداشت نمیشود.

بله منتظر برادر کریم می مانیم... ممنونم.

کسی منکر نیست برادر که حجت خداوند متعال امام مهدی علیه السلام باشد. ولی بحث ما صرف نظر از مصداق است. فقط می خواهیم حجیت یا عدم حجیت یمانی ( حالا هر کسی می خواهد باشد ) را اثبات کنیم.

علی مع الحق;326115 نوشت:
لطفا بحث عقلی را کنار بگذارید و روایی بحث کنید
اگر بنده بخواهم عقلی جواب شما رو بدهم میگویم اتفاقا شناخت یمانی بعد از خروج و ملحق شدن به او یا به خراسانی بسیار ساده تر است چرا که از خروجشان از علائم حتمی است و علائم حتمی هم به طریقی نیست که شبهه ای در مورد اینکه آیا او خود یمانی است یا خیر به وجود بیاید

ما هم دوست داریم روایی بحث کنیم. اگر هم لازم باشد با برادر عزیزمان کریم بحث را فقط روایی پیش ببریم.

بله برادر ولی دعوت یمانی هم همانند سایر دعوتهای انبیاء و فرستاده ها می باشد. چرا که این را کلام الله می گوید نه ما... "

سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿۲۳﴾
سنت الهى از پيش همين بوده و در سنت الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت (۲۳) الفتح

سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿۶۲﴾
در باره كسانى كه پيشتر بوده‏اند [همين] سنت‏خدا [جارى بوده] است و در سنت‏خدا هرگز تغييرى نخواهى يافت (۶۲) الاحزاب

حالا بنا به آیات فوق سنت خداوند هیچ تغییری نمی کند لذا دعوتها نیز به امر الله می باشند و از سنت های الهیو منظور بنده نیز شناخت قبل از قیام نه قیام و سپس شناخت!!!! البته این را نیز کلام الله می گوید:

مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿۱۵﴾
هر كس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده و هر كس بيراهه رفته تنها به زيان خود بيراهه رفته است و هيچ بردارنده‏اى بار گناه ديگرى را بر نمى‏دارد و ما تا پيامبرى برنينگيزيم به عذاب نمى‏پردازيم (۱۵) الاسراء

اگر آیه فوق را دقت فرمائید هدایت قبل از قیام همانگونه که می فرماید: وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا " و ما تا پيامبرى برنينگيزيم به عذاب نمى‏پردازيم"

پس یمانی نیز دعوتش باید مانند سایر دعوتها باشد و تغییری در آن نیست.



و الحمد لله وحده

ansar;326126 نوشت:
حالا بنا به آیات فوق سنت خداوند هیچ تغییری نمی کند لذا دعوتها نیز به امر الله می باشند و از سنت های الهیو منظور بنده نیز شناخت قبل از قیام نه قیام و سپس شناخت!!!! البته این را نیز کلام الله می گوید:

مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿۱۵﴾
هر كس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده و هر كس بيراهه رفته تنها به زيان خود بيراهه رفته است و هيچ بردارنده‏اى بار گناه ديگرى را بر نمى‏دارد و ما تا پيامبرى برنينگيزيم به عذاب نمى‏پردازيم (۱۵) الاسراء

یعنی شما معتقدید که کسی که شناخت قبلی داشته باشد هدایت می شود و کسی که شناخت قبلی نداشته باشد گمراه می شود در صورتی که تاریخ به ما نشان داده که دقیقا یهودیانی که که به دنبال شناخت پیامبر خاتم بودند و نشانه هاش را بهتر از هر کسی میدانستند و به همین امید به حجاز هجرت کرده بودند و به حقانیت وی نیز پی بردند از مهم تین مخالفان پیامبر شدند

حق دوست;326131 نوشت:
یعنی شما معتقدید که کسی که شناخت قبلی داشته باشد هدایت می شود و کسی که شناخت قبلی نداشته باشد گمراه می شود در صورتی که تاریخ به ما نشان داده که دقیقا یهودیانی که که به دنبال شناخت پیامبر خاتم بودند و نشانه هاش را بهتر از هر کسی میدانستند و به همین امید به حجاز هجرت کرده بودند و به حقانیت وی نیز پی بردند از مهم تین مخالفان پیامبر شدند

هزار مرتبه رحمت به رفتگانت برادر حق دوست ممنونم از این جواب قشنگ...

نه همچین اعتقادی نداریم! بلکه آیات قرآن می گوید: هر کس هدایت شد که شد و اگر نشه ضرری به دیگران نمی رسه و گناهاشو خودش حمل می کنه لذا صاحب دعوت نیز دعوتش را انجام می دهد خواه مردم ایمان بیاورند خواه نیاورند نه ضرری به دعوت می رسانند و نه دعوت را کنسل می کنند. لذا احتمالی دارد که با یمانی که دعوت حقی دارد این سنت نیز تکرار شود درسته!؟

حالا یهودیان و مسیحیان که منتظر حضرت محمد صل الله علیه و آله بودند با او دشمن شدند. آیا این امکان نیز موجود نیست که با توجه به آیات سنت خداوند این امر تکرار شود؟ که منتظران. دشمنِ یمانی یا امام مهدی علیهم السلام شوند؟

پس دقیقا ممکن است این اتفاق مجددا رخ دهد و باید راه چاره ای پیدا کرد آن راه چاره چیست؟

متشکرم...:Gol:

جواب سوال من نه بود که فرمودید
جواب شما هم بله [="red"]ممکن[/] است

ولی ایا منطقی نیست که انسان یقین را پیروی کند و به دنبان ظن و گمان نرود

[="seagreen"]وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیئًا«28»[/]
[="darkred"]آنها هرگز به این سخن دانشی ندارند، تنها از گمان بی‌پایه پیروی می‌کنند با اینکه «گمان» هرگز انسان را از حق بی‌نیاز نمی‌کند.[/]

قطعا احادیث مربوطه را بهتر از من می شناسید
مثلا
در حدیثی از امام رضا علیه السلام حرکت یمانی هم‌زمان با شورش سفیانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز بیان شده است. حضرت فرموده است: « خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز و ترتیب آن‌ها همچون رشته‌ی مهره‌ها پشت سر هم خواهد بود. سختی از هر سو پدید آید. وای بر کسی که با آن‌ها مخالفت و دشمنی کند». بحارالانوار، ج52، ص232. (دنبال متن عربیش گشتم متاسفانه پیدا نکردم )

در این احادیث جوری سخن گفته شده که حرفی از شک کردن به این سه شخصیت و این که چه کسانی هستند پدید نمی آید و اصولا واضح است (پس از خروج) که یمانی کیست خراسانی کیست و سفیانی کیست.

پس به نظر من بهتر است منتظر آن روز خروج شویم تا حقیقت بر ما روشن شود

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت برادر عزیز حق دوست :Gol:

حق دوست;326168 نوشت:
جواب سوال من نه بود که فرمودید
جواب شما هم بله ممکن است

ولی ایا منطقی نیست که انسان یقین را پیروی کند و به دنبان ظن و گمان نرود

وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیئًا«28»
آنها هرگز به این سخن دانشی ندارند، تنها از گمان بی‌پایه پیروی می‌کنند با اینکه «گمان» هرگز انسان را از حق بی‌نیاز نمی‌کند.

قطعا احادیث مربوطه را بهتر از من می شناسید
مثلا
در حدیثی از امام رضا علیه السلام حرکت یمانی هم‌زمان با شورش سفیانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز بیان شده است. حضرت فرموده است: « خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز و ترتیب آن‌ها همچون رشته‌ی مهره‌ها پشت سر هم خواهد بود. سختی از هر سو پدید آید. وای بر کسی که با آن‌ها مخالفت و دشمنی کند». بحارالانوار، ج52، ص232. (دنبال متن عربیش گشتم متاسفانه پیدا نکردم )

در این احادیث جوری سخن گفته شده که حرفی از شک کردن به این سه شخصیت و این که چه کسانی هستند پدید نمی آید و اصولا واضح است (پس از خروج) که یمانی کیست خراسانی کیست و سفیانی کیست.

پس به نظر من بهتر است منتظر آن روز خروج شویم تا حقیقت بر ما روشن شود

بله برادر شکی که واقع می شود از طرف کسانی است که همیشه شبهه فراکنی می کنند و این امر طبیعی است که شک انسان را یا گمراه می کند یا شخص را به تحقیق وا می دارد لذا کسانی که تحقیق و بررسی نمی کنند قطعا در شک می مانند چرا که قرآن نیز در آیه ای که خودتان درج کردید می گوید: " ما لهم من علم " لذا اگر به منبع علم محمد و آل محمد صلوات الله علیهم رجوع کنند قطعا شکی نمی ماند چرا در تاپیکهای قبلی ذکر کردم که امام صادق علیه السلام فرمود: امر ما از روز روشن روشنتر می باشد... لذا این قاطعیت در کلام امام صادق ع بنابه فرموده های محمد و آل محمد است که شک را زایل می کنند توسط علمشان که علمی الهی می باشد.

بنده حقیر کی باشم که از شما روایت رو بهتر بشناسم... شما استاد هستید الحمد لله بزرگوار

روایتی که خواستی را تقدیمتان می کنم برادر عزیز...

ثم قال ابی جعفر عليه السلام: ...خروج السفياني واليماني والخراساني في سنة واحدة وفي شهر واحد في يوم واحد ونظام كنظام الخرز يتبع بعضه بعضا فيكون البأس من كل وجه، ويل لمن ناواهم. وليس في الرايات أهدى من راية اليماني هي راية هدى لانه يدعو إلى صاحبكم، فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاح على [الناس و] كل مسلم وإذا خرج اليماني فانهض إليه، فإن رأيته راية هدى، ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل فهو من أهل النار، لانه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم. بحار الانوار ج52 ص 232

اگر خروجشان یکی است تکلیف این آیه چه می شود؟

[=Traditional Arabic]هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلآئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ

آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت بيايد [اما] روزى كه پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده ايمان آوردنش سود نمى‏بخشد بگو منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم (۱۵۸) انعام

ایمان کسی بعد از قیام اولیاء یا عذاب الهی نفعی ندارد مگر اینکه از قبل ایمان داشته باشند. حالا یمانی که دعوتش حق است و سرپیچی از وی حرام است و جهنم و هدایت به صراط و راه مستقیم می کند دعوتی و شناختی قبل از دعوتش نمی باشد!؟

با تشکر....:Gol:
و الحمد لله وحده...

با عرض سلام و خسته نباشید
ممنون که زحمت حدیث را کشیدید

به این جمله شرطی دقت کنید
و[="red"]اذا[/] خرج اليماني [="red"]فانهض إليه[/]، ف[="red"]إن[/] رأيته راية هدى، [="red"]ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه[/]، فمن فعل فهو من أهل النار

شرط رفتن به سمت یمانی در [="red"]زمان[/] خروج وی دانسته شده

ansar;326173 نوشت:
اگر خروجشان یکی است تکلیف این آیه چه می شود؟

ببخشید منظورتان از خروجشان یکی است چیه متوجه نشدم.

در رابطه با سوره انعام
[spoiler]این سوره به اتفاق قرآن پژوهان مكى[۱] و ششمین سوره در ترتیب مصحف است كه بین دو سوره مائده و اعراف قرار گرفته و پنجاه و پنجمین سوره در ترتیب نزول است كه پس از سوره حجر و پیش از سوره صافات شبانه در مكه نازل شده است.[۲]

فضاى نزول سوره

چنان كه پیشتر اشاره شد به احتمال قوى سوره مباركه انعام در سال چهارم یا پنجم بعثت، یعنى یك یا دو سال پس از آن كه پیامبر صلى الله علیه و آله مأمور به آشكار كردن دعوت خود شد فرود آمد.[۲۵]
مشركان كه با سخنان و تعالیم جدیدى مواجه شده بودند و تأثیر شگرف آن را بر مردم مشاهده تلاش گسترده‌اى را براى تخریب شخصیت پیامبر صلى الله علیه و آله و رویاروئى با مى‌كردند تعالیم حیاتبخش اسلام سامان دادند و با شبهه‌افكنى درباره آموزه‌هاى قرآنى مانع از ایمان آوردن عموم مردم و گسترش دین اسلام در جامعه خود شدند.
مشركان مكه پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله را به دروغگویى متهم و اعلام كردند كه پیامبران باید از فرشتگان باشند؛ نه از نوع انسان. آنان معاد را انكار كرده، آن را به سخره مى‌گرفتند و شرك و بت‌پرستى را برتر از یگانه‌پرستى مى‌دانستند. آیات خدا را تكذیب مى‌كردند، اعجاز قرآن را زیر سؤال برده و مى‌گفتند: قرآن چیزى جز سخنان پیامبر صلى الله علیه و آله نیست و تقاضاى معجزات دیگرى مى‌كردند. در چنین فضایى سوره مباركه انعام نازل شد و ضمن ارائه پاسخ‌هاى منطقى و مستدل به شبهات مشركان و ابطال عقاید نادرست آنها، اصول و بنیادهاى دین اسلام را بیان كرد.[/spoiler]

هر وقت که فضای جامعه مثل اون زمان شد و بعد مدعی دلایل خودش را مطرح کرد و دعوتش را اشکار کرد و اتمام حجت کرد بله خدا هم اونوقت به خاطر اینکه بی دلیل و از سر عناد فرستاده اش رد شده هشدار به عذاب میده.
که تمام این شرایط بعد از خروج اتفاق میوفته
در معنای خروج هم همینطور که میدونید یعنی قیام علنی که منجربه جنگ میشه . مثل خروج امام حسین و گرنه مخالفت کلامی خروج محسوب نمیشه.

در مورد اینکه فرمودید بنده استادم هم اصلا اینطور نیست و فقط یک مهندس مکانیکم و در زمینه دین هیچ تخصصی ندارم بلکه فقط طالب حقیقت هستم .و ادامه بحث را میسپارم به متخصصین چون میترسم از روی بیسوادیم چیزی بگم که اشتباه باشه و خدا هم گفته بدون علم مجادله نکنید
به امید اینکه خدا همه ما را به راه راست هدایت کند.
با تشکر

[=arial]با سلام خدمت کلیه عزیزان خصوصا برادر عزیز حق دوست

[=arial]

حق دوست;326196 نوشت:
ممنون که زحمت حدیث را کشیدید

به این جمله شرطی دقت کنید
واذا خرج اليماني فانهض إليه، فإن رأيته راية هدى، ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل فهو من أهل النار

شرط رفتن به سمت یمانی در زمان خروج وی دانسته شده



[=arial]خواهش می کنم برادر زحمتی نبود وظیفه بود...

[=arial]بله برادر عزیز بنده هم با شما موافقم و در مورد همین کلمه شرطی "اگر" بحث می کنیم.

لانه يدعو إلى صاحبكم،فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاحعلى [الناس و] كل مسلم وإذا خرج اليماني فانهض إليه، فإن رأيته راية هدى، ولا يحللمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل فهو من أهل النار، لانه يدعو إلى الحق وإلى طريقمستقيم. بحار الانوار ج52 ص 232

[=arial]زیرا شما را به صاحبتان دعوت می کند. پس اگر یمانی خروج کرد.... بنده با شما موافقم عزیز لذا قبل از کلمه شرط "اگر" دعوتی می باشد و آن دعوت به امام مهدی علیه السلام است.

[=arial]برادر عزیزم نمیشه قسمتی را توضیح بدیم و قسمتهایی را بدون توضیح ترک کنیم لذا روایت اشاره ای مستقیم بر این دارد که قبل از خروج دعوت می کند و اتمام حجت می کند که اگر خروج کرد و دانستیم که یمانی شخصش می باشد آنگاه سرپیچی بعد از قبول حرام است چرا که خداوند متعال کسی را که نمی داند و خبر ندارد را مجازات نمی کند و این از بدیهیات است.

[=arial]ولی اگر بدانیم و برای ما از قبل ثابت شود دیگر راهی برای سرپیچی نیست و اگر هم انجام [=arial]شد حرام و جهنم است. حال مرحله دعوت طبق روایت فوق قبل از قیام می باشد. همانگونه که در آیات تاپیک قبلی توضیح داده شده بیان کردیم که خداوند متعال قومی را عذاب یا قیامی را به سرانجام نمی رساند مگر اینکه قبلا دعوت شده باشد و اولیای الله اتمام حجت با مردم کرده باشند.

و ایمان کسی بعد از آن روز (روز عذاب یا قیام ولی خدا) فایده ندارد مگر اینکه از قبل ایمان داشته باشد همانگونه که آیه فرموده است. " لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ " كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده ايمان آوردنشسود نمى‏بخشد.158 انعام

نقل قول:
ببخشید منظورتان از خروجشان یکی است چیه متوجه نشدم.

منظور خروجشان یکی است یعنی اینکه قیام آن سه پرچم در یک زمان واحد است.

نقل قول:
هر وقت که فضای جامعه مثل اون زمان شد و بعد مدعی دلایل خودش را مطرح کرد و دعوتش را اشکار کرد و اتمام حجت کرد بله خدا هم اونوقت به خاطر اینکه بی دلیل و از سر عناد فرستاده اش رد شده هشدار به عذاب میده.
که تمام این شرایط بعد از خروج اتفاق میوفته
در معنای خروج هم همینطور که میدونید یعنی قیام علنی که منجربه جنگ میشه . مثل خروج امام حسین و گرنه مخالفت کلامی خروج محسوب نمیشه.
در مورد اینکه فرمودید بنده استادم هم اصلا اینطور نیست و فقط یک مهندس مکانیکم و در زمینه دین هیچ تخصصی ندارم بلکه فقط طالب حقیقت هستم .و ادامه بحث را میسپارم به متخصصین چون میترسم از روی بیسوادیم چیزی بگم که اشتباه باشه و خدا هم گفته بدون علم مجادله نکنید
به امید اینکه خدا همه ما را به راه راست هدایت کند.
با تشکر

افرین برادر عزیز پس مجددا شما پاسخ دادید و گفته های بنده را ظاهرا تائید کردید اینجوری که بنده از کلامتان برداشت کردم مبنی براینکه نشان دادن دلایل و آشکار شدن دعوت و اتمام حجت می باشد و کسی را هم بدون دلیل خداوند آن را مجارات نمی کند. و همیشه اولیای خداوند متعال ارسال می شوند که اول بشارت دهند "بشیر" هستند و بعد از عدم قبول دعوت آنها توسط مردم هشدار دهنده " نذیر " می شود.

و تمام این شرایط با توجه به آیات قرآن و روایتهای اهل بیت علیهم السلام قبل از خروج اتقاف می افتند. نه بعد از خروج...

افرین معنای خروج قیام علنی یا همان جنگ است بنده با شما موافقم لذا زمان جنگ یعنی عدم قبول مخالفان قبل از جنگ و جنگ جهت پاکسازی رجس است. حالا چگونه دعوت می کنه در حالی که جنگ می کند؟

برادر شما بزرگوارتر از این حرفا هستید خدا خیرتان دهد همه مردم طالب حق هستند و کیست که حق را تبعیت نکند لذا مردم با دلیل و برهان حق برایشان نمایان میشود. این امر طبیعی است. ان شاء الله مجادله ای در کار نیست برادر عزیز. امید است همه ما به راه راست هدایت شویم.... اللهم امین یارب

ممنون و متشکر برادر عزیزم:Gol: حق دوست :Gol:

پس لطفا این موضوع را پیگیری کنید برادر عزیز

با سلام و عرض ادب...
جهت تبیین توضیحات بنده در تاپیک قبلی و استدالال بنده حقیر توضیحات زیرا را خالی از لطف نیست که جهت تدقیق در امر به عرضتان برسانم.

لطفا به آیا قرآن دقت فرمایید:

وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۹۰﴾ آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿۹۱﴾

و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال كردند تا وقتى كه در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده‏اند نيست و من از تسليم‏شدگانم (۹۰)اكنون در حالى كه پيش از اين نافرمانى مى‏كردى و از تباهكاران بودى (۹۱) یونس.

با توجه به آیات فوق و نشانه بارز مبنی بر اینکه ایمان هیچ کسی بعد از قیام یا عذاب مورد قبول نیست. لذا بنده حقیر این آیه را برای شما پیشناد کردم مبنی بر اینکه فرعون لعنه الله قبلا از دعوت حضرت موسی علیه السلام خبر داشت و ادله و معجره های زیادی را دید ولی ایمان نیاورد و تا وقتی که خداوند او را در معرض مرگ قرار داد فرعون گفت ایمان میارم ولی خداوند متعال جوابش را می دهد که "امروز ایمان می آوری در حالی که قبلا عصیان می می کردی؟" لذا دعوت حضرت موسی علیه السلام را بهترین الگو برای دعوتهای الهی می باشد که اول دعوت کرد و بعد انذار و هشدار به عذاب داد که بعد از آن عذابها ایمان هیچ کسی مورد قبول نیست و اگر اینگونه است ایمان فرعون مورد قبول حق تعالی واقع می گشت ولی خداوند جواب فرعون را در آیات فوق می دهد که عرض کردیم.

از کلیه عزیزان کمال تشکر را دارم از اینکه این موضوع را پیگیری می کنند.

بدون ریا تقدیم به همه اسکدینی ها :Gol::Gol:

ansar;325475 نوشت:
رادر عزیزم ضمن تشکر از فرمایشات جنابعالی. به عرضتان برسانم که از راه تطابق با قرآن کریم و اجماع روایتهای اهل بیت علیهم السلام و تطبیق امر حجیت یمانی اثبات می گردد. لذا روایتهای زیادی را از طریق تطبیق و اجماع آنها وجود دارد که این امر را اثبات کند.

باسلام خدمت شما برادر عزیزم جناب انصار وبقیه دوستانی که در این بحث شرکت کرده اند.
بنده مطالبی که نوشته بودید را به طور کامل مطالعه کردم ومطالب دوست عزیزمان آقای حق دوست وبقیه عزیزان.
جناب انصار دیدگاهی که شما در مورد یمانی دارید بیشتر از شخصیت واقعی اوست که بنده توضیح می دهم.
حجت در لغت چنان که در مفردات راغب والمصباح المنیر آمده است به معنای دلیل روشن وراهنما است .وقرآن در مورد فلسفه ارسال انبیاءم می فرماید:ما آنها را فرستادیم تا مردم بر خدا دلیلی نداشته باشند وحجت(حقیقت وراه)برآنها تمام شود.لذا به اولیای الهی از این جهت که موجب اتمام حجت می شوند وبا وجود آنها حقیقت برمردم کاملا آشکار می شود وبعد از آن بهانه ای ندارند حجج الهی می گویند.
اما در اصطلاح حدیثی شیعه به انبیاءالهی وبعد از آنها به ائمه اطهار حجت اطلاق می شودچنان که در کتب حدیثی مانند اصول کافی کتابی دارند تحت عنوان کتاب الحجةکه در مورد اهل بیت بحث می کند ولذا گفتن حجت به معنایی که در مورد اهل بیت به کار می رود در مورد دیگران استعمال نداردویمانی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
ansar;325475 نوشت:
عن الباقر(ع) (... وليس في الرايات راية أهدى من راية اليماني، هي راية هدى، لأنه يدعو إلى صاحبكم، فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاح على الناس وكل مسلم، وإذا خرج اليماني فانهض إليه فإن رايته راية هدى، ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار، لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم) الغيبة - محمد بن ابراهيم النعماني ص 264 از امام باقر علیه السلام فرمودند: در بین پرچمها پرچمی هدایتگر تر از پرچم یمانی نیست، آن پرچم هدایت است، چون شما را به سوی صاحبتان(امام مهدی ع) دعوت می کند، پس اگر یمانی خروج (قیام) کرد فروختن اسلحه بر مردم و تمام مسلمانان حرام می شود، و اگر یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب چون پرچم او پرچم هدایت است، و بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند، پس هر کس آن را انجام داد(سرپیچی) از اهل جهنم می باشد، چون او به سوی حق و راه مستقیم دعوت می کند. برادر عزیزم این روایت می گوید هر کسی سرپیچی کند از اهل جهنم است. و سرپیچی یا عدم پیوستن به یمانی یکی است که موجب جهنم می باشند حالا شما چگونه استنباط کردید نمی دانم امیداورم بیشتر در روایت دقت کنید و به کلامتان نیز برگردید و بررسی کنید. ممنونم عزیز...

در اصل ظهور یمانی روایت زیاد داریم اما اینکه هر کس به او ایمان نیاورد اهل جهنم است اولا باید دقت کنید که روایت یلتوی دارد یعنی مخالفت وسرپیچی کند با اینکه می داند یمانی همان کسی است که در روایات گفته شده باز با او همراه نشود.ولی شما بهتر می دانید وقتی پنج دعوت همزمان وجود دارد وتنها یکی از آنها در مسیر صحیح است وآخرالزمان دوره فتنه است.چه بسا کسی نتواند یمانی را بشناسد ویا اینکه شک داشته باشد کدام یک از اینها یمانی است وبه خاطر همین به او نپیوندد.آیا این آدم اهل آتش است؟
ثانیا:در مباحث اعتقادی با یک روایت نظر نمی دهند وخبر واحد در اعتقادات حجیت ندارد واین روایت اینچنین است ونمی توان براساس آن با قطع ویقین حکم کرد هر کس به یمانی ایمان نیاورد وارد جهنم خواهد شد.
ansar;326126 نوشت:
ما هم دوست داریم روایی بحث کنیم. اگر هم لازم باشد با برادر عزیزمان کریم بحث را فقط روایی پیش ببریم. بله برادر ولی دعوت یمانی هم همانند سایر دعوتهای انبیاء و فرستاده ها می باشد. چرا که این را کلام الله می گوید نه ما... " سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿۲۳﴾ سنت الهى از پيش همين بوده و در سنت الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت (۲۳) الفتح

البته بنده ربط این آیات به دعوت یمانی را نفهمیدم.آنچه مسلم است دعوت یمانی بسوی مسیر صحیح وامام زمان (عج)است.ولی مقایسه دعوت وتبلیغ یمانی با انبیاءوهمانند دانستن آنها زیاد درست به نظر نمی رسد.اولا انبیاءمعصوم هستند واز جانب خداوند رسالت مستقیم دارند، ولی یمانی چنین نیست.
آیاتی هم که ذکر کردیدبیشتر مربوط به سرگذشت امت های پیشین وهلاک آنها به خاطر عدم ایمان به خداوند وعدم قبول دعوت انبیاءاست.

ansar;326173 نوشت:
هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلآئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت بيايد [اما] روزى كه پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده ايمان آوردنش سود نمى‏بخشد بگو منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم (۱۵۸) انعام ایمان کسی بعد از قیام اولیاء یا عذاب الهی نفعی ندارد مگر اینکه از قبل ایمان داشته باشند. حالا یمانی که دعوتش حق است و سرپیچی از وی حرام است و جهنم و هدایت به صراط و راه مستقیم می کند دعوتی و شناختی قبل از دعوتش نمی باشد!؟
ansar;326301 نوشت:
افرین معنای خروج قیام علنی یا همان جنگ است بنده با شما موافقم لذا زمان جنگ یعنی عدم قبول مخالفان قبل از جنگ و جنگ جهت پاکسازی رجس است. حالا چگونه دعوت می کنه در حالی که جنگ می کند؟
ansar;326329 نوشت:
با توجه به آیات فوق و نشانه بارز مبنی بر اینکه ایمان هیچ کسی بعد از قیام یا عذاب مورد قبول نیست.

آنچه از آیات مورد اشاره به صراحت به دست می آید این است که ایمان هنگام رسیدن مرگ فایده ندارد چون ایمان حقیقی نیست بلکه به خاطر ترس از مرگ و عذاب اخروی است والا اگر ایمان در آخرین لحظات عمر واقعی باشد وبه خاطر ترس از جهنم نباشد مورد قبول قرار می گیرد وایمان فرعون نیز به خاطر ترس از مرگ وآخرت بود.
اما اینکه ایمان بعد ازظهور فایده ندارد شما با کدامین دلیل چنین سخنی می گوید وآیه مورد اشاره ربطی به بطلان ایمان بعد از ظهور ندارد واگر قرار است بعد از ظهور کسی ایمان نیاورد وقبل آن مومن وکافر مشخص شده اند دیگر چه نیازی به ظهور است؟با برداشت شما همه چیز با خروج یمانی حل ومشخص می شود.حال دیگر چه نیازی به حضرت حجت است.
اینکه ما تصور کنیم حضرت برای جنگ تشریف می آورند تا معاندین را از بین ببرندبرداشت غلطی است.
این همه روایت می گوید:بعد از ظهور آنحضرت یملأالارض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا،(کمال الدین،ج1،ص257)با ظهور آنحضرت زمین پر از قسط وعدل می شودهمانطور که قبل آن پر از ظلم وستم است.
اگر مردم بعد از ظهور ایمان نیاورند چطور پر از عدل خواهد شد؟شما وقتی دعای افتتاح را می خوانید واینکه بعد از ظهور زمین به چه آبادنی خواهد رسیدمتوجه می شوید که بیشر اموردر عصر ظهور فرهنگی وتبیین چهره واقعی دین است که خود عامل اساسی در دیندار شدن اکثر مردم است.بله آدمهای قلیلی هم خواهند بودشبیه صدام وهیتلر وغیره که قابل اصلاح نیستند وباید کشته شوند.ولی اکثریت مردم با دیدن معارف حقیقی دین وچهره اصلی آن خود ایمان خواهند اورد واین امور بعد از ظهور رخ خواهد داد.

با سلام خدمت برادر عزیزمان کریم خوش آمدید

نقل قول:

حجت در لغت چنان که در مفردات راغب والمصباح المنیر آمده است به معنای دلیل روشن وراهنما است .وقرآن در مورد فلسفه ارسال انبیاءم می فرماید:ما آنها را فرستادیم تا مردم بر خدا دلیلی نداشته باشند وحجت(حقیقت وراه)برآنها تمام شود.لذا به اولیای الهی از این جهت که موجب اتمام حجت می شوند وبا وجود آنها حقیقت برمردم کاملا آشکار می شود وبعد از آن بهانه ای ندارند حجج الهی می گویند.
اما در اصطلاح حدیثی شیعه به انبیاءالهی وبعد از آنها به ائمه اطهار حجت اطلاق می شودچنان که در کتب حدیثی مانند اصول کافی کتابی دارند تحت عنوان کتاب الحجةکه در مورد اهل بیت بحث می کند ولذا گفتن حجت به معنایی که در مورد اهل بیت به کار می رود در مورد دیگران استعمال نداردویمانی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

بنده با فرمایشات شما موافقم ولی خوب است یک نکته ای را مد نظر داشته باشد. بنده در مورد عبارت "حجت" یعنی یکی از اولیای خداوند است که قبول آن یعنی بهشت با سایر اعمال عبادی و عدم قبول آن جهنم حتی اگر اعمال عبادی اعمال شود.
کلا در کلام عربی و اکثر زبانها این قاعده مستثنی نیست مبنی بر اینکه هر عبارتی معناهای مختلفی دارد و در جمله معنی آن کلمه مشخص می شود. مثال:
من کنت مولاه فهذا علی مولاه . اگر فقط همین کلمه "مولاه" را بر کسی بخوانیم معنی آن دوست داشتن است و محبت به علی ع لذا اگر جمله را کامل با بدون نقص درج کنیم مولات معنی ولایت را می دهد
الست اولی بکم من افسکم قالوا بلی قال فمن کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم والی من والاه و عادی من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله....
لذا منظور بنده کلمه در عبارت معنی خودش را می دهد نه تنهایی.
با شما موافقم ...

نقل قول:

در اصل ظهور یمانی روایت زیاد داریم اما اینکه هر کس به او ایمان نیاورد اهل جهنماست اولا باید دقت کنید که روایت یلتوی دارد یعنی مخالفت وسرپیچی کند با اینکه میداند یمانی همان کسی است که در روایات گفته شده باز با او همراه نشود.ولی شما بهترمی دانید وقتی پنج دعوت همزمان وجود دارد وتنها یکی از آنها در مسیر صحیح استوآخرالزمان دوره فتنه است.چه بسا کسی نتواند یمانی را بشناسد ویا اینکه شک داشتهباشد کدام یک از اینها یمانی است وبه خاطر همین به او نپیوندد.آیا این آدم اهل آتشاست؟


شما جواب خودتان را دادید لطفا دقت کنید. کلمه یلتوی در روایت موجود است لذا کسی جز حجج الهی نیستند از حیث اینکه کسی که از آنها سرپیچی کند از اهل حهنم می شود.
برادر گفتید پنج دعوت فکر کنم منظور شما پنج علامت باشد درسته؟ سفیانی و یمانی و قتل نفس زکیه و صیحه و خسف در بیدا
در بین علامتهای حتمی که در فوق ذکر کردیم دو پرچم است و بقیه آنها حادثه های حتمی هستند.
لذا برادر غیر از یمانی کسی دعوت به حق نمیکند. باطل همیشه باطل است و نیاز به دعوت ندارد و دلیل بارز آن قرآن کریم است که می فرماید: اکثرهم للحق کارهون... این دعوت حق است که نیاز به تببین می باشد و دعوت مردم به خیر و نیکی و موعظه.

همانطور است که شما فرمودید. پس اگر شما می دانید کسانی شک می کنند و از راه به در می شوند لذا چگونه قبل از آن که مردم ندانسته به جهنم بروند که از قبل آن شناختی از صاحب دعوت حق ندارند؟

بنده در تاپیکهای آخری که ارسال کردم گفتم که خداوند قومی را عذاب نمی کند تا اینکه فرستاده ای را برایشان ارسال کند.

نقل قول:
چه بسا کسی نتواند یمانی را بشناسد ویا اینکه شک داشتهباشد کدام یک از اینها یمانی است وبه خاطر همین به او نپیوندد.آیا این آدم اهل آتشاست؟

این سوال را خودتان باید جواب بدهید اگر یمانی و سفیانی خروج کردند چگونه بدانیم آن همان یمانی موعود است حق و دیگر جبهه باطل است؟

لذا اگر کسی از قبل یمانی را بشناسد و ادله های وی بر آن شخص مطرح شوند دیگر راهی جز ایمان ندارد در غیر این صورت جهنمی می شود و عدم پیوستن به یمانی که تنها پرچم هدایت است یعنی عدم تبعیت ولایت امام علی ع چرا که یمانی با ادله های اهل بیت ع امر خود را برای مسلمانان نمایان می کند و لا غیر... که سرپیچی از آن موجب جهنم است.

نقل قول:

ثانیا:در مباحث اعتقادی با یک روایت نظر نمی دهند وخبر واحد در اعتقاداتحجیت ندارد واین روایت اینچنین است ونمی توان براساس آن با قطع ویقین حکم کرد هر کسبه یمانی ایمان نیاورد وارد جهنم خواهد شد.

بله برادر در علم حدیث این را هم در نظر داشته باشید که روایت واحد بدون داشتن معارض حتی در مسائل اعتقادی اخذ می شود.

و روایتی که واحد باشد و دارای معارض است اخذ نمی شود.

همچنین این روایت صحیح السند از لحاظ رجالی میباشد و شکی در رجال آن نیست. می توانید به تالار انصار www.mahdyeen.org موضوع را بررسی کردند لطفا مراجعه کتید.
لذا علمای سلف و حتی علمای متاخر این قاعده را تائید می کنند که خبر واحد بدون معارض اخذ می شود حتی در عقاید.

هر چند که این روایت را نیز از رسول خدا صل الله علیه و آله نقل شده است و از عده اشخاصی معتبر که امام باقر علیه السلام آن روایت را نیز ذکر کرده اند.

نقل قول:

البته بنده ربط این آیات به دعوت یمانی را نفهمیدم.آنچه مسلم است دعوت یمانی بسویمسیر صحیح وامام زمان (عج)است.ولی مقایسه دعوت وتبلیغ یمانی با انبیاءوهماننددانستن آنها زیاد درست به نظر نمی رسد.اولا انبیاءمعصوم هستند واز جانب خداوندرسالت مستقیم دارند، ولی یمانی چنین نیست.
آیاتی هم که ذکر کردیدبیشتر مربوط بهسرگذشت امت های پیشین وهلاک آنها به خاطر عدم ایمان به خداوند وعدم قبول دعوتانبیاءاست.


آیاتی که ذکر کردیم را جهت تبیین امر برای برادر عزیزمان حق دوست است که همچنین با موضوعی که با شما داریم نیز ربط دارد مبنی بر اینکه ایمان کسی بعد از قیام یا عذاب الهی سودی ندارد. و شرط آن ایمان قبل از وقوع عذاب و قیام است. که این سنت الهی است لذا یمانی که دعوتی جهانی باید داشته باشد از از این قاعده مستثنا می شود؟

موفق و موید باشید...:Gol:

با سلام...

کریم;326414 نوشت:
آنچه از آیات مورد اشاره به صراحت به دست می آید این است که ایمان هنگام رسیدن مرگ فایده ندارد چون ایمان حقیقی نیست بلکه به خاطر ترس از مرگ و عذاب اخروی است والا اگر ایمان در آخرین لحظات عمر واقعی باشد وبه خاطر ترس از جهنم نباشد مورد قبول قرار می گیرد وایمان فرعون نیز به خاطر ترس از مرگ وآخرت بود.
اما اینکه ایمان بعد ازظهور فایده ندارد شما با کدامین دلیل چنین سخنی می گوید وآیه مورد اشاره ربطی به بطلان ایمان بعد از ظهور ندارد واگر قرار است بعد از ظهور کسی ایمان نیاورد وقبل آن مومن وکافر مشخص شده اند دیگر چه نیازی به ظهور است؟با برداشت شما همه چیز با خروج یمانی حل ومشخص می شود.حال دیگر چه نیازی به حضرت حجت است.
اینکه ما تصور کنیم حضرت برای جنگ تشریف می آورند تا معاندین را از بین ببرندبرداشت غلطی است.
این همه روایت می گوید:بعد از ظهور آنحضرت یملأالارض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا،(کمال الدین،ج1،ص257)با ظهور آنحضرت زمین پر از قسط وعدل می شودهمانطور که قبل آن پر از ظلم وستم است.
اگر مردم بعد از ظهور ایمان نیاورند چطور پر از عدل خواهد شد؟شما وقتی دعای افتتاح را می خوانید واینکه بعد از ظهور زمین به چه آبادنی خواهد رسیدمتوجه می شوید که بیشر اموردر عصر ظهور فرهنگی وتبیین چهره واقعی دین است که خود عامل اساسی در دیندار شدن اکثر مردم است.بله آدمهای قلیلی هم خواهند بودشبیه صدام وهیتلر وغیره که قابل اصلاح نیستند وباید کشته شوند.ولی اکثریت مردم با دیدن معارف حقیقی دین وچهره اصلی آن خود ایمان خواهند اورد واین امور بعد از ظهور رخ خواهد داد.

نقل قول:

اما اینکه ایمانبعد ازظهور فایده ندارد شما با کدامین دلیل چنین سخنی می گوید وآیه مورد اشاره ربطیبه بطلان ایمان بعد از ظهور ندارد واگر قرار است بعد از ظهور کسی ایمان نیاورد وقبلآن مومن وکافر مشخص شده اند دیگر چه نیازی به ظهور است؟با برداشت شما همه چیز باخروج یمانی حل ومشخص می شود.حال دیگر چه نیازی به حضرت حجت است.

برادر عزیز شما ظاهرا کلام بنده را به دقت نخواندید بنده اصلا در مورد عذاب بعد از ظهور نیست بلکه کلام بنده بعد از قیام و عذاب است که ایمان کسی بعد از قیام فایده ندارد لطفا مطالب بنده را با دقت بخوانید ممنون می شم...
برادر عزیز بحث بنده با شما در مورد حجیت یمانی است و خود یمانی ما را به صاحبمان می رساند حالا به هر نحوی که صلاحدید خودشان باشد آن امر دست خداوند است بلکه چیزی که برای ما مهم است شخص یمانی و حجیت آن است. که در نتیجه عدم تبعیت از وی موجب جهنم می شود.

نقل قول:

اینکه ما تصورکنیم حضرت برای جنگ تشریف می آورند تا معاندین را از بین ببرندبرداشت غلطیاست.

افرین برادر عزیز ما هم این را هم سابقا در تاپیکهای قبل گفتیم که خداوند حاشا فرستاده ای را ارسال کند که فقط کشت و کشتار کند لذا قبل از کشت و کشتار که علت اصلی آن همان معاندان است می باشد که در دوره ظهور قبل از قیام انجام می دهند و آن عناد با صاحب دعوت در هنگام دعوت کردن.

نقل قول:

این همه روایت می گوید:بعد از ظهور آنحضرت یملأالارض قسطا وعدلا کما ملئتظلما وجورا،(کمال الدین،ج1،ص257)با ظهور آنحضرت زمین پر از قسط وعدل می شودهمانطورکه قبل آن پر از ظلم وستم است.
اگر مردم بعد از ظهور ایمان نیاورند چطور پر ازعدل خواهد شد؟

پر از عدل و داد شدن بعد از قیام است. لذا دولت عدل الهی استوار نمی شود مگر اینکه کل رجس و پلیدی از بین می رود و ان هم با قیام. با شمشیر و در این باره روایت های زیادی داریم که می گویند انقدر می کشد که می گویند در قتل اصراف می کند تا اینکه خداوند رحمت را در قلبش جاری می کند.

نقل قول:

شما وقتی دعای افتتاح را می خوانید واینکه بعد از ظهور زمین به چهآبادنی خواهد رسیدمتوجه می شوید که بیشر اموردر عصر ظهور فرهنگی وتبیین چهره واقعیدین است که خود عامل اساسی در دیندار شدن اکثر مردم است.بله آدمهای قلیلی هم خواهندبودشبیه صدام وهیتلر وغیره که قابل اصلاح نیستند وباید کشته شوند.ولی اکثریت مردمبا دیدن معارف حقیقی دین وچهره اصلی آن خود ایمان خواهند اورد واین امور بعد ازظهور رخ خواهد داد.

برادر شما فرق ظهور با خروج را می دانید؟
ظهور دوره ای است قبل از قیام جهت اتمام حجت و سپس خروج که دوره ای است بعد از ظهور و آن قیام با اسلحه می باشد.
لذا در فوق منظور شما از خروج است که کل پلیدی ها پاک می شوند و آبادانی فرهنگی و معنوی در زمین جاری خواهد شد.

موفق باشید...:Gol:

برادر عزیز کریم...

لطفا یک تاپیک درج کنید و منتظر جواب بنده باشید.

ممنون و متشکرم:Gol:

ببخشید دوباره وارد بحث شدم نمیتونم صبر کنم . چون سرعت بیان مباحث پایینه منم کم تحمل!

کریم;326414 نوشت:
اما اینکه ایمان بعد ازظهور فایده ندارد شما با کدامین دلیل چنین سخنی می گوید

ansar;326427 نوشت:

برادر عزیز شما ظاهرا کلام بنده را به دقت نخواندید بنده اصلا در مورد عذاب بعد از ظهور نیست بلکه کلام بنده بعد از قیام و عذاب است که ایمان کسی بعد از قیام فایده ندارد لطفا مطالب بنده را با دقت بخوانید ممنون می شم...

من نمیدونم چرا شما اینقدر اصرار دارید که بعد قیام نمیشه ایمان اورد
به بخشی از واقعه جنگ نهروان دقت کنید که خوارج که انسان های متعصبی بودند چگونه تحت تاثیر حرف های حضرت علی و یارانشان از جنگ خودداری کردند . و اینکه میگید در کربلا تعداد بسیار اندکی از سپاه یزید به امام حسین پیوست ناشی از عدم تشخیص حق و باطل نبود بلکه ناشی از ترس از مرگ و ضعف ایمان بود که انتخاب کردن مرگ حتمی کار هر کسی نیست همانطور که یاران امام حسین هر کسی نبودند

[spoiler]"ابو ايوب انصارى نيز انحراف خوارج را ياد آور شد و از آنان خواست كه به سوى امام برگردند. براء بن عازب به عنوان نماينده على (عليه السلام) به سوى خوارج رفت تا آنان را به اطاعت از على (عليه السلام) و ترك مخاصمه دعوت كند؛ البته تلاش‏هاى انصار و ياران حضرت نتوانست عده‏اى از خوارج را از مسير برگزيده شان باز گرداند. از اين رو، آنان با پاسخ نابخردانه خوارج مواجه شدند.

در همين جنگ پرچم امان، به دست ابوايوب انصارى بود كه آن را در گوشه‏اى از ميدان برافراشته بود و خوارج را به اجتماع در اطراف آن دعوت مى‏كرد. او با صداى بلند مى‏گفت:

هركس به زير اين پرچم در آيد، در امان است؛ به شرطى كه معترض كسى نشده و دست او به خون برادران ما آلوده نگشته باشد. هم چنين اعلام داشت كسانى كه از لشكر خارج شده به طرف كوفه يا بصره حركت كنند، باز در امان خواهند بود
پس از آن چند هزار نفر از خوارج جدا شده و تنها 1800 نفر باقى ماندند.

اين اقدامات و تلاش‏هاى انصار بود كه باعث شد بسيارى از خوارج از جنگ با امام منصرف شوند. آن گونه كه در منابع آمده است تعداد خوارج در حروراء حدود دوازده هزار نفر بود؛ اما مورخان در جنگ نهروان حداكثر افراد را چهار هزار نوشته اند. بنا به نقل ابن اثير، در جنگ نهروان 1800 نفر با عبدالله بن وهب راسبى، رهبر خوارج باقى ماندند. ولى بلاذرى و طبرى تعداد خوارج را كه در جنگ نهروان همراه عبدالله بن وهب باقى مانده بود، 2800 نفر ذكر كرده‏اند"
http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/TAARIKH/ta-aamol_ansaar_ahlbait_taaleqaani_09.html
[/spoiler]

حق دوست;326444 نوشت:
ببخشید دوباره وارد بحث شدم نمیتونم صبر کنم . چون سرعت بیان مباحث پایینه منم کم تحمل!

من نمیدونم چرا شما اینقدر اصرار دارید که بعد قیام نمیشه ایمان اورد
به بخشی از واقعه جنگ نهروان دقت کنید که خوارج که انسان های متعصبی بودند چگونه تحت تاثیر حرف های حضرت علی و یارانشان از جنگ خودداری کردند . و اینکه میگید در کربلا تعداد بسیار اندکی از سپاه یزید به امام حسین پیوست ناشی از عدم تشخیص حق و باطل نبود بلکه ناشی از ترس از مرگ و ضعف ایمان بود که انتخاب کردن مرگ حتمی کار هر کسی نیست همانطور که یاران امام حسین هر کسی نبودند

[spoiler]"ابو ايوب انصارى نيز انحراف خوارج را ياد آور شد و از آنان خواست كه به سوى امام برگردند. براء بن عازب به عنوان نماينده على (عليه السلام) به سوى خوارج رفت تا آنان را به اطاعت از على (عليه السلام) و ترك مخاصمه دعوت كند؛ البته تلاش‏هاى انصار و ياران حضرت نتوانست عده‏اى از خوارج را از مسير برگزيده شان باز گرداند. از اين رو، آنان با پاسخ نابخردانه خوارج مواجه شدند.

در همين جنگ پرچم امان، به دست ابوايوب انصارى بود كه آن را در گوشه‏اى از ميدان برافراشته بود و خوارج را به اجتماع در اطراف آن دعوت مى‏كرد. او با صداى بلند مى‏گفت:

هركس به زير اين پرچم در آيد، در امان است؛ به شرطى كه معترض كسى نشده و دست او به خون برادران ما آلوده نگشته باشد. هم چنين اعلام داشت كسانى كه از لشكر خارج شده به طرف كوفه يا بصره حركت كنند، باز در امان خواهند بود
پس از آن چند هزار نفر از خوارج جدا شده و تنها 1800 نفر باقى ماندند.

اين اقدامات و تلاش‏هاى انصار بود كه باعث شد بسيارى از خوارج از جنگ با امام منصرف شوند. آن گونه كه در منابع آمده است تعداد خوارج در حروراء حدود دوازده هزار نفر بود؛ اما مورخان در جنگ نهروان حداكثر افراد را چهار هزار نوشته اند. بنا به نقل ابن اثير، در جنگ نهروان 1800 نفر با عبدالله بن وهب راسبى، رهبر خوارج باقى ماندند. ولى بلاذرى و طبرى تعداد خوارج را كه در جنگ نهروان همراه عبدالله بن وهب باقى مانده بود، 2800 نفر ذكر كرده‏اند"
http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/taarikh/ta-aamol_ansaar_ahlbait_taaleqaani_09.html
[/spoiler]

با سلام و عرض ادب...

برادر عزیز بنده اصرار ندارم بنده با دلیل از قرآن و روایت بیان کردم. که قائل بر این هستند که بعد از قیام دقت کنید بعد از قیام بعد از قیام یعنی اگر جنگی شد یا عذابی رخ داد ایمان کسی مورد قبول نیست.

بله هر کسی می خواهد باشد متعصب یا غیر متعصب اولیای خداوند متعال به هر کسی مهلت می دهند. خداوند با عظمت خود مهلت می دهد حتی به کافران

فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا ﴿۱۷﴾
پس كافران را مهلت ده و كمى آنان را به حال خود واگذار (۱۷) الطارق

شما متنی که درج کردید کاملا به کلام بنده موافق است چرا که اولیای خدا حتی برای اخرین لحظه نیز دعوت می کردند و این امر از مسلمات است. لذا اگر انصار امام علی علیه السلام در آن روز یعنی قبل از وقوع جنگ با اینکه آماده جنگ بودند دعوت می کردند. دلیل نمیشود که جنگی رخ داده آیا در آن روزی که انصار امام علی علیه السلام پرچم سلح را در جایی نصب کردند آن روز روز جنگ بود یعنی کشت و کشتار؟ قطعا خیر!!! آن وقتی بود که حتی در آخرین لحظه هم امام علیه السلام به دشمنان مهلت می داد که به حق بازگردند در غیر این صورت جهنمی می شوند.

حال یمانی نیز باید قبل از قیامش دعوتی داشته باشد. تا کسی نگوید ما یمانی را از قبل نشناختیم و از او خبر نداشتیم.

برادر عزیز اصلا کمی دقت کنید شما رو به خدا قسم می دم. آیا علامتهای معمولی ظهور رخ دادند؟ ما داریم به چشم خود می بینیم. ولی کسانی هستند می گویند از کجا معلوم که این زمان باشد. " انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا..."و حاضر نیستند بگویند: الله اعلم... شاید این زمان زمان ظهور حق باشد. لذا انکار همه چیز را می کنند. فقط آن کسی که طالب حق است سر در گذاشتن احتمال یک درصدی فقط یک درصد حق بودن دعوت را می دهد تا بابی برای تحقیق خود بر مبنای شناخت حق باز کند.

برادر عزیز خدا شاهد است که کلام بنده از روی تعصب نیست. بلکه توضیح بود.

خادم حقیر شما هستم:Gol:

با تشکر....

با سلام خدمت عزیزان

بنده تا چند روزی عازم سفر می باشم. لطفا بنده حقیر را حلال کنید. اگر خدا نکرده حرف بدی یا چیزی از بنده حقیر خادم شما گفته شده و سبب ناراحتی بعضی شده معذرت و حلالیت می طلبم...

تقمدکم الله فی رحمته و بارک الله فیکم یا اخوانی و اخواتی

فی امان الله و حفظه
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

ansar;326422 نوشت:
بنده با فرمایشات شما موافقم ولی خوب است یک نکته ای را مد نظر داشته باشد. بنده در مورد عبارت "حجت" یعنی یکی از اولیای خداوند است که قبول آن یعنی بهشت با سایر اعمال عبادی و عدم قبول آن جهنم حتی اگر اعمال عبادی اعمال شود.
ansar;326427 نوشت:
پر از عدل و داد شدن بعد از قیام است. لذا دولت عدل الهی استوار نمی شود مگر اینکه کل رجس و پلیدی از بین می رود و ان هم با قیام. با شمشیر و در این باره روایت های زیادی داریم که می گویند انقدر می کشد که می گویند در قتل اصراف می کند تا اینکه خداوند رحمت را در قلبش جاری می کند.

باسلام
دوست عزیز جناب انصار بنده تصورم این است که شما در مورد یمانی اغراق وغلو می کنید ومتاسفانه آیاتی که در مورد انییاءوحجج معصوم الهی است در مورد یمانی به کار می برید واصلا خود این کا اشتباه است.چون تمام ارزش واعتبار یمانی به این است که به سوی حجت الهی دعوت می کند.
اگر خداوند فرموده ما تا زمانی که حجت خود را برمردم نفرستیم وبرآنها اتمام حجت نکنیم قومی را عذاب نمی کنیم،این درمورد انبیاءاست واینکه ما یمانی را از مصادیق این آیه قرار دهیم واین نتیجه را بگیریم که پس هر کس به یمانی ایمان نیاورد اهل آتش است تحمیل به قرآن وتفسیر به رای است.مخصوصا با در نظر گرفتن این مساله که شخصیت یمانی ونوع دعوت وشرایط دعوتش به طور مفصل در روایات بیان نشده است.وهمانطور که در غیبت نعمانی بیان شده ما شناخت دقیقی از خود یمانی نداریم.
بنده تقاضا دارم شما این سوال بنده را جواب دهید که حدیث مورد قبول نزد شیعه واهل سنت که از رسول خدا(ص)نقل شده است می فرماید:یملأالارض قسطا وعدلا،وقتی امام زمان ظهور کند زمین را پر از عدل وداد خواهد کرد همانطور که از ظلم وستم پر شده است.این حدیث صراحت دارد که این کار به دست امام زمان رخ خواهد دادواجتهاد در مقابل نص اشتباه وخلاف است.در حالی که شما می فرمایید:قبل از ظهور حضرت زمین به دست یمانی از تمام پلیدیها پاک خواهد شد.واین برداشت برخلاف حدیث مورد قبول طرفین است.این مساله به چه صورتی قابل جمع است؟
حتما استحضار دارید که فعل مضارع زمانی به کار برده می شود که عمل مداوم ومستمر باشدواینجا می فرماید:یملأ،یعنی پیاده کردن عدالت لحظه ای ویک دفعه نخواهد بود وبعد از ان کار به منوال واحد جلو برود،بلکه وجود مدیرومدبری معصوم برای جلوگیری از انحراف وادامه داشتن عدالت بعد از ظهور تاپایان دنیا همیشه لازم است.
اما اینکه می فرمایید آنقدر می کشد که می گویند در قتل اصراف می کند تا خداوند رحمت را در قلبش جاری کند.دقیقا خلاف صفات وویژگی ائمه وحضرت صاحب است واینها همان روایات جعلی وساخته شده برای مخدوش کردن چهره آن حضرت است.از ظاهر این سخن چنین برداشت می شود که درالعیاذ بالله در دل حضرت رحمت نیست وفقط به کشت وکشتار فکر می کند.در حالی که ما در زیارت جامعه کبیره که بهترین منبا امام شناسی است می خوانیم،[="purple"]معدن الرحمة ائمه معدن رحمت هستند.[/]آیا این سخن باحدیثی که شما نقل کردید سازگار است.
مگر ما در مورد نمی خوانیم که او رحمت برای تمام عالمیان بود.حال چطور می شود جانشین او که صفات آنحضرت به او منتقل شده است،آنقدر کشتار می کند که خداوند آخر سر رحمت را در دل او قرار می دهد تا زیاد نکشد.متاسفانه این سخنان عصمت حضرت را نیز زیر سوال می برد.مگر غیر از این است که حضرت بر اساس امر الهی وخواست او عمل می کندپس چرا خداوند رحمت در دل او قرار می دهد که مردم را نکشد یعنی حضرت مردم را به ناحق واز روی ظلم می کشت؟!!!!!
خلاصه مطلب اینکه بالا بردن شخصیت یمانی از حد خود واو را در جایگاه انبیاءوحجج الهی قرار دادن خلاف آیات قرآن واحادیث است.وحضرت حجت برای اقامه حق وهدایت مردم می آید نه کشتار آنها وافرادی مانند یمانی زمینه سازان ظهور هستندوانسان تا اخرین لحظات عمر اگر واقعا واز روی بینه توبه کند پذیرفته می شود واین مساله چه در زمان ظهور وچه قبل آن تفاوتی نمی کند.

حق دوست;326444 نوشت:
من نمیدونم چرا شما اینقدر اصرار دارید که بعد قیام نمیشه ایمان اورد
ansar;326546 نوشت:
بنده با دلیل از قرآن و روایت بیان کردم. که قائل بر این هستند که بعد از قیام دقت کنید بعد از قیام بعد از قیام یعنی اگر جنگی شد یا عذابی رخ داد ایمان کسی مورد قبول نیست.

بله طبق آیه قران خداوند تا برکسی اتمام حجت نکند او را عذاب نمی کند وراه توبه تا اخرین لحظات عمر باقی است.
وحضرت حجت مانند دیگر حجج الهی برای هدایت انسانها می آیندواینکه در زمان حضرت زمین پر از عدل وداد می شود وهمه جا را امنیت وآسایش فرا می گیرددر سایه هدایت های حضرت ویارانش می باشد.با این تفاوت در عصر حضرت همه مکتب ها وفرقه ها دیگر شکست می خورند وقادر به حل مشکلات انسانها نیستند که با آمدن حضرت وبیان اسلام ناب مردم گمشده خود را پیدا کرده وبه اسلام ایمان خواهند آورد.
حق دوست;326444 نوشت:
و اینکه میگید در کربلا تعداد بسیار اندکی از سپاه یزید به امام حسین پیوست ناشی از عدم تشخیص حق و باطل نبود بلکه ناشی از ترس از مرگ و ضعف ایمان بود که انتخاب کردن مرگ حتمی کار هر کسی نیست همانطور که یاران امام حسین هر کسی نبودند

   


علل وعوامل گمراهی زیاد است،مانند:عدم معرفت،دنیا پرستی،حب جاه ومقام ،لقمه حرام وغیره
بله درست است که خیلی از افرادی که در کربلا با اباعبدالله جنگیدند او را می شناختند ولی به خاطر دنیا ورسیدن به آن در مقابل ایشان ایستادندوجنگ کردند.به هر حال برای کمک به حق ودین الهی انسان باید علایق را از خود دور کند ومانند حر بن یزید انسانی آزاده باشدواین علایق متفاوت است نسبت به افراد،یکی طالب دنیاست،یکی مقام پرست است ویکی دنبال شهوت وخوشگذرانی است.

[="Blue"]احادیثی از جانب امام زمان[/] :doa(3):

1-مدّعيان دروغگو

سَيَأْتى إلى شيعَتى مَنْ يَدَّعِى المُشاهَدَةَ. أَلا فَمَنِ ادَّعَى المُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيانى وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذّابٌ مُفْتَر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم:

آگاه باشيد به زودى كسانى ادّعاى مشاهده (نيابت خاصّه) مرا خواهند كرد. آگاه باشيد هر كس قبل از خروج «سفيانى» و شنيدن صداى آسمانى، ادّعاى مشاهده مرا كند دروغگو و افترا زننده است؛ حركت و نيرويى جز به خداى بزرگ نيست.

2-ذخيره بزرگ

أَنَا بَقِيَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ ذَخيرَةٌ مِنْ نُوح وَ مُصْطَفى مِنْ إِبْراهيمَ وَ صَفْوَة مِنْ مُحَمَّد(صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعينَ):
من باقيمانده آدم و ذخيره نوح و برگزيده ابراهيم و خلاصه محمّد (درود خدا بر همگى آنان باد) هستم.

3-آخرين اوصيا

أَنَا خاتَمُ الأَوْصِياءِ وَ بى يَدْفَعُ اللّهُ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلى وَ شيعَتى:
من آخرين نفر از اوصيا هستم، خداوند به وسيله من بلا را از خانواده و شيعيانم برطرف مى‌گرداند.

عن عبد الله بن عبد العزيز ، قال : قال لي علي بن أبي طالب وخطب بالكوفة ، فقال : ( يا أيها الناس ألزموا الأرض من بعدي ، وإياكم والشذاذ من آل محمد ، فإنه يخرج شذاذ آل محمد ، فلا يرون ما يحبون ، لعصيانهم أمري ، ونبذهم عهدي ، وتخرج راية من ولد الحسين تظهر بالكوفة بدعاية الأمية ، ويشمل الناس البلاء ، ويبتلي الله خير الخلق حتى يميز الخبيث من الطيب ، ويتبرأ الناس بعضهم من بعض ، ويطول ذلك حتى يفرج الله عنهم برجل من آل محمد ، ومن خرج من ولدي فعمل بغير عملي وسار بغير سيرتي فأنا منه بريء ، وكل من خرج من ولدي قبل المهدي فإنما هو جزور ، وإياكم والدجالين من ولد فاطمة ، فإن من ولد فاطمة دجالين ، ويخرج دجال من دجلة البصرة ، وليس مني ، وهو مقدمة الدجالين كلهم ) . أقول : هذا حديث صريح بنهي مولانا علي عليه السلام ولده أن يخرج أحد منهم قبل المهدي عليه السلام .

عبد اللَّه بن عبد العزيز ميگويد: على بن ابى طالب عليه السّلام به من فرمود و در كوفه هم فرمود: ايها الناس بعد از من آرام باشيد و از يك عده قليلى از آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله بر حذر باشيد زيرا كه يك عده قليلى از آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله خروج ميكنند ولى به علت مخالفت با امر من و پشت پا زدن به عهد من به مقصود خود نخواهند رسيد و روايتى را نقل كرده كه بعضى از اولاد حسين براى كمك اميّه ظهور ميكنند و بلاء، مردم را فرا خواهد گرفت و خدا بهترين خلق را مبتلا خواهد كرد تا اينكه خوبان از بدان ممتاز شوند ، مردم از يك ديگر بيزارى ميجويند ، اين بلاء طولانى خواهد شد تا اينكه خدا بوسيله مردى از آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله براى آنها فرجى مرحمت كند.
كسى كه از فرزندان من خروج كند و عمل و رفتارش غير از عمل و رفتار من باشد من از او بيزارخواهم بود و هر كسى از فرزندان من قبل از ظهور مهدى (ع) خروج نمايد كشته خواهد شد. از دو دجّال از فرزندان فاطمه (ع) بر حذر باشيد ، زيرا كه از اولاد فاطمه (س) دو دجّال بوجود مى آيد. و دجّالى هم از بصره خروج ميكند كه از من نيست و او مقدمه كليه دجّالها است. این حدیث تصریح میکند که حضرت مولا علی (ع) نهی کرده اند از خروج فرزندانشان قبل از خروج حضرت مهدی (عج)!

الملاحم والفتن ؛ السيد ابن طاووس (وفات664) ص249

سلام به همه ی دوستان عزیز و کارشناس عزیز خدا قوت :Gol:
همانطور که مستحضرید برادر انصار مسئول پاسخگویی اصلی این تاپیک هستند و ایشون الان در سفر هستند و انشالله به زودی میان.
و چون من واقعا مخصوصا این روزها وقت دنبال کردن تاپیک رو ندارم , از این نگرانم که وارد بحث بشم و بعد نتونم ادامه بدم و اینطوری خوب نیست.

[="Blue"]اما برای این موارد ذکر شده از کارشناس و شما انشالله در حد توانم پاسخ میدهم[/]. :Gol:

و یک نکته :

من در هیچ وقت و در هیچ جا هرگز طرفدار هیچ احدی و گروهی و حزبی و دسته ای و غیره... نیستم مگر , آن کس و گروهی که بهترین حرف رو میزنند , قرآنی و حدیثی و عقلی و منطقی.:Gol:

[="blue"]پس انشالله به زودی خدا توفیق دهد و زمانش رو به دست بیارم پاسخ می دهم انشالله[/]. :Gol:

کریم;327755 نوشت:

اما اینکه می فرمایید آنقدر می کشد که می گویند در قتل اصراف می کند تا خداوند رحمت را در قلبش جاری کند.دقیقا خلاف صفات وویژگی ائمه وحضرت صاحب است واینها همان روایات جعلی وساخته شده برای مخدوش کردن چهره آن حضرت است.از ظاهر این سخن چنین برداشت می شود که درالعیاذ بالله در دل حضرت رحمت نیست وفقط به کشت وکشتار فکر می کند.در حالی که ما در زیارت جامعه کبیره که بهترین منبا امام شناسی است می خوانیم،معدن الرحمة ائمه معدن رحمت هستند.آیا این سخن باحدیثی که شما نقل کردید سازگار است.

سلام به کارشناس عزیز جناب کریم.
در این رابطه ما باید از خودمون سوال کنیم که دنیا چطوری قرار هست پر از عدل و داد بشه همانطور که پر از ظلم و چور شده ؟
دوم اینکه اگر مهدی ع نمی کشد , پس یعنی آمریکا و اسرائیل و دشمنانش همه حرف حضرت رو قبول میکنند و انشالله همه 7 میلیارد راحت ایمان میارند و بهشتی میشند و تمام ؟
اول اینکه باید بفرمایید چطور میگید امام زمان ع نمی کشد و حتی شدید نمی کشد ؟
دوم اینکه باید با این حال قید بسیاری از روایات رو بزنید که غیر ممکنه همچین چیزی.
سوم اینکه سقوط بسیاری از شیعیان در آخر الزمان. فتنه ها و آشوب ها و غیره... .

در این رابطه احادیث زیادی هستند که مورد قبول شیعه و بزرگان هم هستند از جمله :

امیر المومنین (ع) يقول : إذا خرج القائم [="red"]ينتقم [/]من أهل الفتوى بما لا يعلموا فتعساً لهم ولأتباعهم أوَ كان الدين ناقصاً فتمموه أم كان به عوجاً فقوموه ، أم هَمَّ الناس بالخلاف فأطاعوه أم أمرهم بالصواب فعصوه أم هَمَّ المختار فيما أوحي إليه فذكروه أم الدين لم يكتمل على عهده فكملوه أم جاء نبياً بعده فاتبعوه

امیر المومنین ع فرمود : زمانی که قائم قیام کند از اهل فتوا (فتوا دهندگان) [="red"]انتقام [/]می‌ گیرد . کسانی که ندانسته از خود فتوا می‌ دادند . وای بر آنها و پیروان و تابعانشان . آیا دین ناقص بود که آنها کاملش کنند . یا در آن کجی و ناراستی بود که آنها راستش کنند . بیان الائمة ع ج3 ص298 . الزام الناصب ج 2 ص 200 . یوم الخلاص ص 410

عن مالك أبن ظمرة عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) : یا مالك أبن ظمرة كیف أنت إذا اختلفت الشیعة هكذا وشبك أصابعه وأدخل بعضها فی بعض فقلت یا أمیر المؤمنین (علیه السلام) ما عند ذلك من خیر قال (علیه السلام) الخیر كله عند ذلك یقوم قائمنا فیقدم سبعین رجلاً یكذبون علی الله ورسوله فیقتلهم ثم یجمع الله الناس علی أمرٍ واحد

از مالک بن ظمرة : از امیر المومنین ع فرمود : زمانی که شیعه اینگونه اختلاف پیدا کنند سپس انگشتانش را در هم فرو برد . گفتم : خیری در آن وقت نیست . فرمود : تمام خیرها در آن موقع است. ای مالک [="red"]در آن موقع قائم ما قیام می كند ، و هفتاد مرد را كه بر خدا و رسولش دروغ بسته ‏اند ، می ‏آورد و همه را به قتل می رساند[/] ، آنگاه خداوند همه مردم را بر یک عقیده جمع می‌ کند .الغیبة النعمانی ص 206

عن الباقر ع : ويسير إلى الكوفة فيخرج منها ستة عشر ألفا من البترية شاكين في السلاح، قراء القرآن، فقهاء في الدين، قد قرحوا جباههم وسمروا ساماتهم وعمهم النفاق، وكلهم يقولون: يا بن فاطمة ارجع لا حاجة لنا فيك فيضع السيف فيهم على ظهر النجف عشية الاثنين من العصر إلى العشاء فيقتلهم أسرع من جزر جزور، فلا يفوت منهم رجل

امام باقر ع می فرماید : قائم ع به سوی كوفه رهسپار می شود. در آن جا[="red"] شانزده هزار[/] نفر از بتریه (کسانی که معتقدند امام مهدی ع فرزند ندارد) ، مجهز به سلاح در برابر او می ایستند . آنان قاریان قرآن و فقهای در دین هستند . پیشانی های آنها از عبادت بسیار , پینه بسته و چهره های آنها بر اثر شب زنده داری زرد شده است . اما کاملاً منفاق هستند . همگی می‌ گویند : ای فرزند فاطمه برگرد ، زیرا که ما به تو نیازی نداریم . پس قائم ع در پشت شهر نجف ، از عصر روز دوشنبه تا شامگاه[="red"] بر آنان شمشیر می كشد و همه آنها را بدون توقف می كشد[/] . دلائل الامامة ص 241 . معجم احادیث الامام المهدی ع ج 3 ص 306

بلاخره جنگ و کشتن واسه برپایی عدالت و جهاد قطعا وجود دارد و کشتار وجود دارد و امام زمان ع نیز می کشد و اینکه ما بگیم امام زمان ع خیلی راحت می آیند بدون هیچ جنگ خونریزی دنیا پر از عدل داد می شود , این چیزی جز خیال نمیتونه باشه و نه قرآنی است و نه حدیثی و نه تاریخی و نه منطقی است.

دنیا پر از عدل و داد می شود همانگونه که پر از ظلم و جور شده است.
آیا دنیا یک روزه پر از ظلم و جور شده است ؟
پس نیاز به یک بازه زمانی و برنامه ریزی شده دارد تا پر از عدل و داد شود مثل همه ی پیامبران الهی و در این میان عده ای مخالف هستند , پس چاره ای جز جهاد و جنگ نیست.
و اگر بگوییم خود امام زمان ع و خدا زحمتش رو می کشند که دنیا پر از عدل و داد بشه , می شویم مثال کسانی که به موسی ع گفتند : تو وخدایت بروید بجنگید و ما نگاه می کنیم و نمیایم.

کریم;327755 نوشت:

متاسفانه این سخنان عصمت حضرت را نیز زیر سوال می برد.مگر غیر از این است که حضرت بر اساس امر الهی وخواست او عمل می کندپس چرا خداوند رحمت در دل او قرار می دهد که مردم را نکشد یعنی حضرت مردم را به ناحق واز روی ظلم می کشت؟!!!!!

هیچ مشکلی با عصمت ندارد جنگ با کافران. حتی اگر اون کافران دین دارانی باشند که به حضرت کافراند و یا غیر دین دارها که کافر هستند.

درواقع خداوند و رسولان و امام مهدی ع نمی خواهند که با کسی جنگ کنند و بکشند , بلکه ابتدا بحث می کنند و صحبت و موقعی که به نتیجه نمیرسند و کافر می شوند چاره ای به جز جنگ نمی ماند. حتی اگر امام علی ع باشیم جلوی کسانی که مسلمان هستند و قران به دست دارند و عالم دینی هستند و یا در کربلا.

من فقط می خواستم بگم بحث کشتار و جنگ حضرت قطعی هست از هر نظر , قرآنی و حدیثی و عقلی و منطقی و تاریخی.
و خداوند مهربان هست اما برای کسانی که دشمنش نباشند.

سپاسگذارم

علی مع الحق;327868 نوشت:

سَيَأْتى إلى شيعَتى مَنْ يَدَّعِى المُشاهَدَةَ. أَلا فَمَنِ ادَّعَى المُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيانى وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذّابٌ مُفْتَر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم:

آگاه باشيد به زودى كسانى ادّعاى مشاهده (نيابت خاصّه) مرا خواهند كرد. آگاه باشيد هر كس قبل از خروج «سفيانى» و شنيدن صداى آسمانى، ادّعاى مشاهده مرا كند دروغگو و افترا زننده است؛ حركت و نيرويى جز به خداى بزرگ نيست.

سلام به برادر عزیز :Gol:
برادر من کاری به برادر انصار و کلا انصار و فرقه و غیره ندارم و فقط از شما سوالی دارم.
قبل از سوال اینکه لطفا همیشه یک حدیث رو با منبع بزنید و حدیث رو کامل بزنید. ممنونم.
سوال اینکه " نیابت خاصه " را اینجا چطوری اضافه شده ؟. حتی توی پرانتز.
و مورد بعد اینکه روایات بسیاری هست که به ما می گویند امام زمان ع در زمان غیبت با تعدای نفر در ارتباط هستند. و در جایی دیگر می فرماید " با یک " مولا " در ارتباط هست.
و مورد دیگر اینکه در طول زمان غیبت بسیاری از داستان ها نقل شده که حضرت رو دیدند و حتی در خواب و حتی به دستور حضرت عمل کردند و کارهایی انجام شده.

واقعه ساخت مسجد جمکران به شیخ حسن بن مثله جمکرانی مربوط می‌شود، وی ادعا کرد که در بیداری با امام دوازدهم شیعیان، مهدی (عج) دیدار کرده است و حجت بن حسن (عج) دستور ساخت مسجد را به وی داده است.

در میان شیعیان بحثهای زیادی در خصوص ملاقات با امام زمان(عج) مطرح است. عده‌ای با استناد به روایاتی، آن را در خواب ممکن می‌دانند [۲]. دریافت نامه از مهدی(عج) پس از غیبت کبری نیز مورد قبول بسیاری از شیعیان است، آنچنانکه نامه و توقیع رسیده به شیخ مفید - حدود یک قرن پس از غیبت کبری - از نظر شیعیان مورد قبول و بدون تردید است.

و در اخر اینکه ما نیاز به شناخت شخصیت یمانی داریم حال چه بگه منو امام زمان ع فرستاده چه نگه.
بلاخره طبق روایات پیوستن به یمانی واجب است و اطاعت نکردن از وی جهنمی شدن است.
پس باید ما این شخصیت رو از دیگر دروغین ها تشخیص بدیم و بهش بپیوندیم.
حال چطوری باید تشخصی بدیم انسان ها را ؟
غیر ممکنه ما بتونیم هیچ انسانی حتی معصومین رو تشخیص بدیم که 100% حق هستند چون ما نمیتونیم خلوت ایشان را ببینیم و یا متوجه بشیم منافق هستند العیاذبالله یا نیستند , [="Red"]مگر اینکه [/] خدا بگوید و تایید کند و یا حجت قبلی بگوید و تایید کند. حال در روایت یمانی رو میبینیم که باید بشناسیمش , حجت قبلی هم که امام زمان ع هست , ما ندیدیم که بگوید ایشون رو اطاعت کنید ما تاییدش میکنیم , ما حتی خود امام زمان ع هم ندیدیم که ایشون بخوان یمانی رو تایید کنند , پس قطعا باید یا معجزه داشته باشند و یا خداوند با ایشان علمی دهد و دانشی دهد تا ما بشناسیم ایشان را.
خداوند معجزه برای شناخت به چه کسانی می دهد ؟ با حجت هایش میدهد تا مردم به وسیله آن , اون را بشناسند.
البته دقت شود همونطور که میدونیم امامان ما هیچ وقت از این معجزه ها برای اثبات خودشون استفاده نکردند مگر برای عده ای در خلوتی شاید.
منظور من این است که شخصی که معصوم میگوید باید ازش اطاعت کنی و سرپیچی کردن یعنی جهنمی شدن , باید راه شناختش هم به ما داده باشد.
فلذا کوتاه کنم سخن را , راه شناخت همچین انسانی فقط و فقط راه شناخت خلیفه های خداست و لاغیر.
غیر ممکن است در غیر این صورت یمانی موعود را بشناسیم.
چون اولین سوال این هست که , چطوری بفهمیم تو یمانی هستی که ازت سرپیچی نکنیم ؟
پس یا باید معجزه داشته باشه یمانی مثل پیامبران و امامان ( بعضا), که در این صورت میشه حجتی از طرف خداوند , و یا باید علم خاصی مثل امامان داشته باشد طبق روایات , که باز هم میشه حجت خداوند.
و در غیر این صورت غیر ممکن است هرگز و هرگز ما یمانی موعود را تشخیص دهیم .

امیدوارم کاملا روشن شده باشد.:Gol:

.
.
.
انشالله ادامه دارد.... :Gol:

BaghiatoSalam;328229 نوشت:
سلام به برادر عزیز
برادر من کاری به برادر انصار و کلا انصار و فرقه و غیره ندارم و فقط از شما سوالی دارم.
قبل از سوال اینکه لطفا همیشه یک حدیث رو با منبع بزنید و حدیث رو کامل بزنید. ممنونم.
سوال اینکه " نیابت خاصه " را اینجا چطوری اضافه شده ؟. حتی توی پرانتز.

سلام علیکم
در مورد منبع حدیث حق با شماست ، بنده نرم افزار مکتبه اهل بیت رو از سیستمم پاک کردم ، اگر ضروری هست بفرمائید تا نصب کنم و منبع اش رو پیدا کنم

اما در مورد سوال جنابعالی
بنده از یک ایت الله معروفی که قبولش دارم شنیدم که منظور از مشاهده در این نوع روایات همان نیابت است
به بیان دیگه منظور این هست که شخصی پیدا شود و ادعا کند من هر موقع بخواهم میتوانم با امام زمان:doa(3): در ارتباط باشم
چنین شخصی حتما دروغ گو است
و در مورد مثال هایی که شما زدید مثل ساخت مسجد جمکران و ... برادر عزیز هیچکدام از کسانی که با امام :doa(3):ارتباط داشته اند نتنها ادعا نکرده اند که همیشه با ایشان در ارتباطند بلکه حتی در اکثر موارد تا قبل از مرگشان کسی خبر نداشته که ایشان موفق شده برای یک بار در زنگیش امام:doa(3): را ببیند

BaghiatoSalam;328229 نوشت:
مگر اینکه خدا بگوید و تایید کند و یا حجت قبلی بگوید و تایید کند. حال در روایت یمانی رو میبینیم که باید بشناسیمش , حجت قبلی هم که امام زمان ع هست , ما ندیدیم که بگوید ایشون رو اطاعت کنید ما تاییدش میکنیم , ما حتی خود امام زمان ع هم ندیدیم که ایشون بخوان یمانی رو تایید کنند , پس قطعا باید یا معجزه داشته باشند و یا خداوند با ایشان علمی دهد و دانشی دهد تا ما بشناسیم ایشان را.

BaghiatoSalam;328229 نوشت:
خداوند معجزه برای شناخت به چه کسانی می دهد ؟ با حجت هایش میدهد تا مردم به وسیله آن , اون را بشناسند.
البته دقت شود همونطور که میدونیم امامان ما هیچ وقت از این معجزه ها برای اثبات خودشون استفاده نکردند مگر برای عده ای در خلوتی شاید.
منظور من این است که شخصی که معصوم میگوید باید ازش اطاعت کنی و سرپیچی کردن یعنی جهنمی شدن , باید راه شناختش هم به ما داده باشد.
فلذا کوتاه کنم سخن را , راه شناخت همچین انسانی فقط و فقط راه شناخت خلیفه های خداست و لاغیر.
غیر ممکن است در غیر این صورت یمانی موعود را بشناسیم.
چون اولین سوال این هست که , چطوری بفهمیم تو یمانی هستی که ازت سرپیچی نکنیم ؟
پس یا باید معجزه داشته باشه یمانی مثل پیامبران و امامان ( بعضا), که در این صورت میشه حجتی از طرف خداوند , و یا باید علم خاصی مثل امامان داشته باشد طبق روایات , که باز هم میشه حجت خداوند.
و در غیر این صورت غیر ممکن است هرگز و هرگز ما یمانی موعود را تشخیص دهیم .

اولا شما دارید یمانی را با پیامبر و امام معصوم مقایسه میکنید و برای حجت بودن یمانی دلیلی هم ارائه نکردید
ما یمانی را حجت نمیدانیم پس این قیاس باطل هست

ثانیا:در روایتی نیامده که ما باید یمانی را بشناسیم و به شناختن او تاکید نشده است بلکه روایات میگوید زمانی که او خروج کرده به او بپیوندید

منتظر ادامه دلایل نقلی شما هستیم

علی مع الحق;328272 نوشت:

اما در مورد سوال جنابعالی
بنده از یک ایت الله معروفی که قبولش دارم شنیدم که منظور از مشاهده در این نوع روایات همان نیابت است
به بیان دیگه منظور این هست که شخصی پیدا شود و ادعا کند من هر موقع بخواهم میتوانم با امام زمان:doa(3): در ارتباط باشم
چنین شخصی حتما دروغ گو است
و در مورد مثال هایی که شما زدید مثل ساخت مسجد جمکران و ... برادر عزیز هیچکدام از کسانی که با امام :doa(3):ارتباط داشته اند نتنها ادعا نکرده اند که همیشه با ایشان در ارتباطند بلکه حتی در اکثر موارد تا قبل از مرگشان کسی خبر نداشته که ایشان موفق شده برای یک بار در زنگیش امام:doa(3): را ببیند

سلام به شما دوست عزیز :Gol:
در رابطه با منبع حدیث ممنونم و بله حتما لطف کنید منبع رو بزنید البته روایت هایی رو که زدید من منبع رو داشتم و اصل حدیث ها رو دیدم, اما همیشه با منبع بزنید لطفا صحیح تر است.سپاسگذارم.

اما در مورد نیابت خاصه :
اول اینکه همیشه باید ببینیم خود روایت چی گفته و نه برداشت دیگران چی هست.
این روایت میگوید هرکس ادعای مشاهده ی منو کرد دروغ گو هست و تمام.
حالا عده ای در غیبت پیدا شده اند و گفته اند ما در ارتباط هستیم و دلیلی هم ارائه ندادند و فقط چون انسان های بزرگی بودند حرفشون رو نمیشده رد کنیم و البته گفتم توی روایات هم هستند که زیر 50 نفر در غیبت با امام در ارتباط هستند.
پس چیزی که خیلی روشن هست اینه که حدیث میگوید هر کس ادعای مشاهده ی منو کند و بس.
دیگه برداشت بقیه اهمیتی ندارد مگر احادیث دیگر را نگاه کنیم و متوجه بشیم که بله ممکنه کسانی با امام ع ملاقات داشته باشند.

در رابطه با مسجد جمکران , جناب جمکرانی فرمودند امام زمان ع به من دستور دادند این مسجد را بسازم.
فکر میکنم این کم چیزی نباشه که الان مسجدی وجود دارد و در زمان غیبت کبری امام زمان ع به شخصی دستور ساخت این مسجد را می دهد.

در رابطه با جناب یمانی , ایشون با امام زمان ع ملاقات داشته اند و امام زمان ع از انحرافاتی ایشون رو مطلع کردند و به ایشون دستور دادند که ایشون برود و آکاهی بدهد و شروع به اصلاح این انحرافات کنند. و به ایشون میگویند که تو یمانی موعود هستی و این دستور من به تو هست که این اصلاحات را بری و تذکر بدی و خودت رو معرفی کنی.

جناب یمانی نیز ابتدا شروع به اصلاح کردند اما به شدت با ایشون برخورد شد و بعد از این ماجرا ایشون گفتند که من یمانی موعود هستم و بعد ایشون توضیح دادند که چطوری شدند یمانی موعود و گفتند امام زمان ع این موضوع را به من گفتند.

[="Blue"]به چند حدیث توجه بفرمایید :
[/]

عن المفضل بن العمر قال: سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول: إن لصاحب هذا الأمر غیبتین، إحداهما تطول حتى یقول بعضهم: مات، و یقول بعضهم: قتل، و یقول بعضهم: ذهب، حتى لا یبقى على أمره من أصحابه إلا نفر یسیر، لا یطلع على موضعه أحد من ولده و لا غیره إلا المولى الذی یلي أمره
مفضل بن عمر گوید: شنیدم امام صادق (ع) می فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت است . یكی از آنها طولانی شود تا بعضی از آنها بگویند مرده است و بعضی گویند كشته شده است و بعضی دیگر بگویند رفته و بازگشتی ندارد. از موضع و مكان ایشان اطلاعی ندارد، چه از فرزندانش و چه دیگران، [="Red"]مگر آن مولا كه امر او را بر عهده می گیرد[/] . الغیبة الطوسی ص 161 . الغیبة النعمانی ص 176 . بحار الأنوار ج 52 ص 152 . إثبات الهداة ج 3 ص 500

حال این چه کسی است که صاحب امر است ؟
و جناب استاد پناهیان هم زمانی گفتند : در روایات , امر , معمولا به معنای ولایت است.
و البته روشن است که بسیاری از روایات را داریم در رابطه با ظهور که می گویند : زمانی که امر ما برسد. یا زمان امر ما شود . و منظور همان ظهور است مثل زمانی که صاحب الامر بیاید.
دیگه فکر کنم نیاز نباشه روایت در این باره بزنم.

[="Blue"]این حدیث هم دقت کنید لطفا :
[/]
عن سلمان عن رسول الله (ص): ... ثم ضرب بیده على الحسین علیه السلام فقال: یا سلمان، مهدی أمتي الذی یملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلما من ولد هذا، إمام ابن إمام، عالم بن عالم، وصی بن وصی، أبوه الذي یلیه إمام وصي عالم، قال: قلت: یا نبی الله، المهدي أفضل أم أبوه؟ قال: أبوه أفضل منه
سلمان از رسول خدا (ص) نقل می كند: ایشان با دستش به حسین (ع) زد و فرمود: یا سلمان، [="blue"]مهدی امتم كه دنیا را پر از عدل و داد می كند در حالی كه پر از ظلم و ستم شده است از فرزندان این است . [/]امام فرزند امام، عالم فرزند عالم و وصی فرزند وصی است . پدرش كسی است كه او را امام، وصی و عالم می گرداند. سلمان گوید: گفتم: ای پیامبر خدا، [="Red"]مهدی افضل (برتر) است یا پدرش [/]؟ فرمود: [="Blue"]پدرش از او افضل (برتر) است[/] . كتاب سلیم بن قیس ص 430

آن چه از خود این حدیث روشن است، این است كه پدر مهدی (ع) در این حدیث، افضل و برتر از او می باشد . در حالی كه طبق كلام اهل بیت (ع) امام محمد بن الحسن عسکری(ع)، در بین امامان از فرزندان امام حسین (ع)، یعنی بعد از آل كساء، از همه افضل و برتر است.

و در این باره همه ی علما فکر میکنم اتفاق نظر دارند.

پس پدر, اون رو وصی و عالم میکند و اسم پسر نیز مهدی میباشد.

علی مع الحق;328272 نوشت:

اولا شما دارید یمانی را با پیامبر و امام معصوم مقایسه میکنید و برای حجت بودن یمانی دلیلی هم ارائه نکردید
ما یمانی را حجت نمیدانیم پس این قیاس باطل هست

برادر عزیزم من قبلا مفصل راجعبه اینکه یمانی نمیتونه یک انسان عادی باشه حدیث و دلیل آوردم و همون حدیث امام باقر ع و دیگه تصور کردم مشکل برطرف شده , اما ظاهرا ما بعد از این همه مدت هنوز دقیقا سره جای اولیم.

در بين پرچم‌ها پرچمي هدايت‌ يافته‌تر از پرچم يماني نيست، آن پرچم هدايت است، چون شما را به سوي صاحبتان (امام مهدي عج) دعوت مي‌كند، پس اگر يماني خروج كرد خريد و فروش اسلحه بر مردم و كل مسلمانان حرام مي‌شود، و اگر يمامي خروج كرد بسوي او بشتابید چون پرچمش پرچم هدايت است، و بر هيچ مسلماني جايز نيست از او سرپيچي كند، و هر كس آن را (سرپيچي) انجام دهد از اهل جهنم مي‌باشد، چون به سوي حق و صراط مستقيم دعوت مي‌كند.
منبع: غيبت نعماني: ص ٢٦٤، بحار الأنوار: ج ٥٢ ص ٢٣٢، مستدرك سفينة البحار: ج ١٠ ص ٦٠٣، معجم أحاديث الإمام المهدي. ج ٣ ص ٢٥٥

قبلا دیگه توضیحات رو دادم.
و توی این حدیث اول اینکه پرچم هدایت و حق و صراط مستقیم پرچم یمانی هست.
بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند و در غیر این صورت اهل جهنم است.

برادر همین دو مورد واسه اینکه مشخص کند که یمانی موعود معصوم است کافی است.

ما شیعیان در بحث با برادران اهل سنت می گوییم( و راست هم میگوییم که ) در این آیه : أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ -------- اولی الامر معصوم هستند. اما برادران اهل سنت زیر بار نمی روند و کلی بهانه می آورند.

حال از دوباره با برادران شیعه خودمان بحث می کنیم و میگوییم از این حدیث به طرز وحشتناکی مشخص است که شخصیت یمانی معصوم است , میگویند خیر و کلی بهانه می آورند.

نمیدونم انسان آزاده ای وجود داره که حق رو بپذیره هرچند مخالف عقیده ی قبلی و پدارنشون و بزرگاشون باشه ؟

آخه کدام انسانی به جز حجت های خداوند وجود دارند که هرچی گفت باید اطاعت بشه و در غیر این صورت جهنمی می شویم ؟

قبلا هم گفتم این احادیثی که این قدر روشن هست و منتها مثل برادران اهل سنت مطابق میلشان نیست و قبول نمیکنند , را قبول نکنیم , خدا به داد روایاتی برسد که نیاز به کمی تامل و بحث دارد.

برادر عرض کردم ادله زیاد است تا دلتون بخواد , اما خوب شما اصلا یک درصد هم جلو نمی آید و دلیل هم نمی آورید.

و حال میگید منظور زمان خروج است. اصلا قبول زمان خروج. شما قبول دارید این یمانی موعود طبق این روایت معصوم است ؟
ما فعلا عصمت رو مشخص کنیم بعد میگیم زمانش کی هست.

علی مع الحق;328272 نوشت:

ثانیا:در روایتی نیامده که ما باید یمانی را بشناسیم و به شناختن او تاکید نشده است بلکه روایات میگوید زمانی که او خروج کرده به او بپیوندید.

منتظر ادامه دلایل نقلی شما هستیم

انشالله ما اول مشخص کنیم یمانی انسان عادی هست یا معصوم بعد میریم سراغ سوالات بعدی.

لطفا بفرمایید طبق این روایت چطوری یمانی معصوم نیست ؟ و یا اینکه قبول کردید یمانی معصوم هست یا خیر ؟
لطفا به من بفرمایید به غیر از معصوم چه کسی این اجازه را دارد که به ما بگوید خودکشی کنیم و یا در تنور آتش برویم و ما نیز بدون برو برگرد اطاعت بر ما واجب باشد و در غیر این صورت جهنمی هستیم.
با تشکر :Gol:

علی مع الحق;327868 نوشت:

آخرين اوصيا

أَنَا خاتَمُ الأَوْصِياءِ وَ بى يَدْفَعُ اللّهُ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلى وَ شيعَتى:
من آخرين نفر از اوصيا هستم، خداوند به وسيله من بلا را از خانواده و شيعيانم برطرف مى‌گرداند.

در رابطه با این موضوع هم , امام علی علیه اسلام هم نیز آخرین اوصیا بودند :

قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): يا علي، ما سألت ربي شيئا إلا سألت لك مثله، غير أنه قال: لا نبوة بعدك، أنت خاتم النبيين وعلي [="red"]خاتم الوصيين
[/]عيون أخبار الرضا (عليه السلام) للصدوق ج 2 ص 73 الرقم 337 بحار الأنوار ج 39 ص 36 الرقم 5

رسول الله ص فرمود : یا علی ، هرگز از خداوند چیزی نخواستم مگر آن که برای تو نیز خواستم مگر آن که (خداوند) فرمود : تو خاتم النبیین هستی و علی خاتم [="Red"]الوصیین [/]است.
قال رسول الله (ص): أنا خاتم النبيين وعلي[="red"] خاتم الوصيين[/]
عيون أخبار الرضا (ع) - الشيخ الصدوق - ج ١ - الصفحة ٧٩

و برادر اساسا اگر در روایات دقت شود یک وجه تشابه عجیبی بین حضرت محمد ص و امام زمان ع می بینیم. هم اینکه هر دو اسمشان محمد هست. هم اینکه اسلام طبق روایات غریب آمد و غریب باز می گردد یعنی زمان ظهور. و غیره... .

حالا فعلا زیاد از بحث خارج نشم. به هر حال امام علی ع هم خاتم وصیین بودند در حالی که بعدش امامان دیگر بودند.
پس امام علی پایان دهنده ی یک چیزی بودند و شروع کننده ی چیزی دیگر.
امام زمان ع هم همینطور هستند.

موفق باشید :Gol:

علی مع الحق;327875 نوشت:
عن عبد الله بن عبد العزيز ، قال : قال لي علي بن أبي طالب وخطب بالكوفة ، فقال : ( يا أيها الناس ألزموا الأرض من بعدي ، وإياكم والشذاذ من آل محمد ، فإنه يخرج شذاذ آل محمد ، فلا يرون ما يحبون ، لعصيانهم أمري ، ونبذهم عهدي ، وتخرج راية من ولد الحسين تظهر بالكوفة بدعاية الأمية ، ويشمل الناس البلاء ، ويبتلي الله خير الخلق حتى يميز الخبيث من الطيب ، ويتبرأ الناس بعضهم من بعض ، ويطول ذلك حتى يفرج الله عنهم برجل من آل محمد ، ومن خرج من ولدي فعمل بغير عملي وسار بغير سيرتي فأنا منه بريء ، وكل من خرج من ولدي قبل [="red"]المهدي [/]فإنما هو جزور ، وإياكم والدجالين من ولد فاطمة ، فإن من ولد فاطمة دجالين ، ويخرج دجال من دجلة البصرة ، وليس مني ، وهو مقدمة الدجالين كلهم ) . أقول : هذا حديث صريح بنهي مولانا علي عليه السلام ولده أن يخرج أحد منهم قبل المهدي عليه السلام .

كسى كه از فرزندان من خروج كند و عمل و رفتارش غير از عمل و رفتار من باشد من از او بيزارخواهم بود و هر كسى از فرزندان من قبل از [="Red"]ظهور [/]مهدى (ع) خروج نمايد كشته خواهد شد. از دو دجّال از فرزندان فاطمه (ع) بر حذر باشيد ، زيرا كه از اولاد فاطمه (س) دو دجّال بوجود مى آيد. و دجّالى هم از بصره خروج ميكند كه از من نيست و او مقدمه كليه دجّالها است. این حدیث تصریح میکند که حضرت مولا علی (ع) نهی کرده اند از خروج فرزندانشان قبل از خروج حضرت مهدی (عج)!

الملاحم والفتن ؛ السيد ابن طاووس (وفات664) ص249

برادر عزیز این روایت هیچی رو واسه ظهور مشخص نمیکنه دقت کنید :

اول اینکه شما بفرمایید : این کلمه " ظهور " توی معنی واسه چی اضافه شده ؟
دوم اینکه امام ع می فرماید : هر کسی از فرزندان من قبل از مهدی ع خروج کند کشته می شود.
یعنی قبل از مهدی ع خروج کند کشته می شود و تمام. نه ظهور مهدی گفته شده و نه چیزه دیگه.

سوم اینکه از دو دجال بر حذر باشید.
دجالی از بصره [="red"]خروج [/]می کند که از من نیست.
[="red"]مقدمه ی کلیه دجال هاست.
[/]

اول اینکه معلوم نشده این دجال مربوط به کدام زمان هست. 600 سال پیش ؟ 1000 سال پیش ؟
کی ؟ درواقع ممکنه این دجال آمده باشه رفته باشه.

دوم اینکه خروج می کند از بصره. در حال حاضر کسی خروج نکرده و از نجف هم دعوت شروع شده.

سوم اینکه مقدمه ی کلیه دجال هاست.
الحمد ولله جهان پر شده از دجال و دجال بزرگ آمریکا و اتفاقا حدیثی اگر اشتباه نکنم زمانی می خواندم که امام علی ع به شخصی گفتند , فلان کس دجال است. و اون شخص یک نفر و انسان بود در یک مکانی و میشناختنش.

خلاصه برادر این روایت اصلا هیچیزی رو مشخص نمیکنه در ارتباط با ظهور.
و لطفا همیشه متن اصلی و عربی روایت رو خودتون بخونید .

موفق باشید :Gol:

با سلام و تشکر از پاسخ شما

baghiatosalam;328432 نوشت:
اما در مورد نیابت خاصه :
اول اینکه همیشه باید ببینیم خود روایت چی گفته و نه برداشت دیگران چی هست.
این روایت میگوید هرکس ادعای مشاهده ی منو کرد دروغ گو هست و تمام.
حالا عده ای در غیبت پیدا شده اند و گفته اند ما در ارتباط هستیم و دلیلی هم ارائه ندادند و فقط چون انسان های بزرگی بودند حرفشون رو نمیشده رد کنیم و البته گفتم توی روایات هم هستند که زیر 50 نفر در غیبت با امام در ارتباط هستند.
پس چیزی که خیلی روشن هست اینه که حدیث میگوید هر کس ادعای مشاهده ی منو کند و بس.
دیگه برداشت بقیه اهمیتی ندارد مگر احادیث دیگر را نگاه کنیم و متوجه بشیم که بله ممکنه کسانی با امام ع ملاقات داشته باشند

این که میفرمائید برداشت بقیه اهمیتی ندارد فکر نمیکنم سخن درستی باشد مگر اینکه خودمان را از علمایی که در این زمینه کار کرده اند بالاتر بدانیم و از این گذشته مراجع ما دیدار با امام (ع) را تایید کرده اند پس نمیتوان گفت صرف مشاهده امام (ع) غیر ممکن باشد بلکه منظور همان ارتباط همیشگی است
جالب است میفرمائید نظر دیگران اهمیت ندارد و خودتان در جای دیگر نظر آقای پناهیان را می آورید

شما چند بار سازنده مسجد جمکران را مثال زده اید در حالی که تا جایی که بنده اطلاع دارم در مورد ایشان حتی مشاهده ای هم در کار نبوده و ایشان خواب امام (ع) را دیده اند

baghiatosalam;328432 نوشت:
عن المفضل بن العمر قال: سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول: إن لصاحب هذا الأمر غیبتین، إحداهما تطول حتى یقول بعضهم: مات، و یقول بعضهم: قتل، و یقول بعضهم: ذهب، حتى لا یبقى على أمره من أصحابه إلا نفر یسیر، لا یطلع على موضعه أحد من ولده و لا غیره إلا المولى الذی یلي أمره
مفضل بن عمر گوید: شنیدم امام صادق (ع) می فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت است . یكی از آنها طولانی شود تا بعضی از آنها بگویند مرده است و بعضی گویند كشته شده است و بعضی دیگر بگویند رفته و بازگشتی ندارد. از موضع و مكان ایشان اطلاعی ندارد، چه از فرزندانش و چه دیگران، مگر آن مولا كه امر او را بر عهده می گیرد . الغیبة الطوسی ص 161 . الغیبة النعمانی ص 176 . بحار الأنوار ج 52 ص 152 . إثبات الهداة ج 3 ص 500

اصل روایت در آدرسی که داده اید (کتاب غیبت) به این صورت میباشد:

وأخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد ، قال : حدثنا القاسم بن محمد بن الحسن بن
حازم من كتابه ، قال : حدثنا عبيس بن هشام ، عن عبد الله بن جبلة ، عن إبراهيم بن
المستنير ، عن المفضل بن عمر الجعفي ، عن أبي عبد الله الصادق ( عليه السلام ) ، قال :
" إن لصاحب هذا الأمر غيبتين : إحداهما تطول حتى يقول بعضهم : مات ،
وبعضهم يقول : قتل ، وبعضهم يقول : ذهب ، فلا يبقى على أمره من أصحابه إلا
نفر يسير ، لا يطلع على موضعه أحد من [="blue"]ولي[/] ولا غيره ،إلا المولى الذي يلي أمره

بنابراین, حتی بدون بررسی سندی ، اعتمادى بر این روایت, نیست

ثانیا: بارها دیده ایم که شیعه در مقابل این سوال که آیا امام (ع) زن و فرزند دارد یا خیر سکوت کرده است و گفته که در این مورد روایت صحیحی نداریم ، بنابراین این روایت که مستقیما میگوید ایشان دارای همسر و فرزند میباشند صحیح نخواهد بود و راویانش باید ضعیف باشند

baghiatosalam;328432 نوشت:
این حدیث هم دقت کنید لطفا :

عن سلمان عن رسول الله (ص): ... ثم ضرب بیده على الحسین علیه السلام فقال: یا سلمان، مهدی أمتي الذی یملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلما [="blue"]من ولد هذا[/]، إمام ابن إمام، عالم بن عالم، وصی بن وصی، أبوه الذي یلیه إمام وصي عالم، قال: قلت: یا نبی الله، المهدي أفضل أم أبوه؟ قال: أبوه أفضل منه
سلمان از رسول خدا (ص) نقل می كند: ایشان با دستش به حسین (ع) زد و فرمود: یا سلمان، مهدی امتم كه دنیا را پر از عدل و داد می كند در حالی كه پر از ظلم و ستم شده است از فرزندان این است . امام فرزند امام، عالم فرزند عالم و وصی فرزند وصی است . پدرش كسی است كه او را امام، وصی و عالم می گرداند. سلمان گوید: گفتم: ای پیامبر خدا، مهدی افضل (برتر) است یا پدرش ؟ فرمود: پدرش از او افضل (برتر) است . كتاب سلیم بن قیس ص 430

برادر من ، در اینجا هذا منظور امام حسین (ع) میباشد
منظور سوال سلمان این بوده است که آیا مهدی (عج) افضل است یا امام حسین (ع)(نه امام حسن عسکری (ع) ) که جواب امام حسین (ع) بوده است

در ضمن لطفا نام امام مهدی (ع) را ذکر نکنید خودتان بهتر میدانید که در ایام غیبت بردن نام حضرت حرام است

baghiatosalam;328432 نوشت:
برادر عزیزم من قبلا مفصل راجعبه اینکه یمانی نمیتونه یک انسان عادی باشه حدیث و دلیل آوردم و همون حدیث امام باقر ع و دیگه تصور کردم مشکل برطرف شده , اما ظاهرا ما بعد از این همه مدت هنوز دقیقا سره جای اولیم.

بنده هم جواب داده بودم که این روایت کلیت ندارد و اولا مربوط به زمان خروج است و ثانیا اطاعت از او در امور جنگی است و نه در هر امری
شما از کجا آوردید که اگر یمانی گفت برو داخل کوره ما باید برویم؟؟؟

baghiatosalam;328432 نوشت:
حال از دوباره با برادران شیعه خودمان بحث می کنیم و میگوییم از این حدیث به طرز وحشتناکی مشخص است که شخصیت یمانی معصوم است

برادر من شیعه میگوید اولی الامر ، معصومین 14 گانه هستند
اگر شما میگویید معصومین 15 نفر شده اند دلیل بیاورید
حتی سنی هم معتقد به امام دوازده گانه است اما شما...

baghiatosalam;328432 نوشت:
لطفا به من بفرمایید به غیر از معصوم چه کسی این اجازه را دارد که به ما بگوید خودکشی کنیم و یا در تنور آتش برویم و ما نیز بدون برو برگرد اطاعت بر ما واجب باشد و در غیر این صورت جهنمی هستیم.

شما یک دلیل نقلی بیاورید که در کجا امده ما باید قبل از خروج و در موارد غیر از موارد جنگی آن هم با هدف رسیدن به امام (ع) باید از یمانی اطاعت کنیم
مثلا کجا آمده اگر او گفت در تنور برو و ما نرفتیم جهنمی هستیم؟؟

این نکته را اضافه کنم که بر فرض که از این روایت معصومیت برداشت شود که نمیشود ، این یک خبر واحد است و در مباحث اعتقادی خبر واحد حجت نیست و شما باید احادیث متواتر بیاورید که یمانی حجت و امام و وصی میباشد

سوال از دوستان انصار؟؟

روایت زیر میگوید امام حسین (ع) در زمان حیات امام مهدی(عج) رجعت میکند و وصی او است
حال چطور ممکن است هم یمانی وصی امام باشد و هم امام حسین (ع)؟؟

در کتاب شریف کافی جلد 8 صفحه 206 آمده است که امام حسین علیه السلام متولی غسل،و کفن و دفن امام مهدی (عج) است و[="Green"] هرگز غیر از وصی، وصی را خاک سپاری نمی کند[/]:Sham:

متن کپی شده از کتاب:

عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن محمد بن الحسن بن شمون ، عن
عبد الله بن عبد الرحمن الأصم ، عن عبد الله بن القاسم البطل ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) في قوله
تعالى : " وقضينا إلى بني إسرائيل في الكتاب لتفسدن في الأرض مرتين ( 2 ) " قال : قتل
علي بن أبي طالب ( عليه السلام ) وطعن الحسن ( عليه السلام ) " ولتعلن علوا كبيرا " قال : قتل الحسين ( عليه السلام )
" فإذا جاء وعد أوليهما " فإذا جاء نصر دم الحسين ( عليه السلام ) : بعثنا عليكم عبادا لنا أولي
بأس شديد فجاسوا خلال الديار " قوم يبعثهم الله قبل خروج القائم ( عليه السلام ) فلا يدعون وترا
لآل محمد ( 3 ) إلا قتلوه " وكان وعدا مفعولا " خروج القائم ( عليه السلام ) " ثم رددنا لكم الكرة
عليهم " خروج الحسين ( عليه السلام ) في سبعين من أصحابه عليهم البيض المذهب لكل بيضة
وجهان ( 4 ) المؤدون إلي الناس أن هذا الحسين قد خرج حتى لا يشك المؤمنون فيه
وإنه ليس بدجال ولا شيطان والحجة القائم بين أظهرهم فإذا استقرت المعرفة في
قلوب المؤمنين أنه الحسين ( عليه السلام ) جاء الحجة الموت فيكون الذي يغسله ويكفنه و
يحنطه ويلحده في حفرته الحسين بن علي ( عليهما السلام ) ( 5 ) ولا يلي الوصي إلا الوصي .

با سلام خدمت کلیه عزیزان :Gol:

شهادت دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه سلام الله علیها ام السبطین را به ساحت امام عصر روحی فداه و کلیه شیعیان جهان تسلیت عرض میکنیم.

از خداوند، سالی با خیر و برکت و سرشار از مهر و عطوفت در کانون گرم خانواده تک تک ایرانی های سراسر جهان را عنایت فرماید...

ان شاء الله با دست در دست هم دادن و توکل بر خداوند متعال فرج محمد و آل محمد را هر چه زودتر از خداوند متعال بطلبیم.

از تاخیر در سفر بنده حقیر و عدم جواب دادن به موقع کمال عذرخواهی را از شما عزیزان می طلبم. عذر بنده حقیر را با کلیک بر صلوات بپذیرید.

تقدیم به همه عزیزان

:Gol::hamdel::Gol::hamdel::Gol:

با سلام...

کریم;327755 نوشت:

دوست عزیز جناب انصار بنده تصورم این است که شما در مورد یمانی اغراق وغلو می کنید ومتاسفانه آیاتی که در مورد انییاءوحجج معصوم الهی است در مورد یمانی به کار می برید واصلا خود این کا اشتباه است.چون تمام ارزش واعتبار یمانی به این است که به سوی حجت الهی دعوت می کند.
اگر خداوند فرموده ما تا زمانی که حجت خود را برمردم نفرستیم وبرآنها اتمام حجت نکنیم قومی را عذاب نمی کنیم،این درمورد انبیاءاست واینکه ما یمانی را از مصادیق این آیه قرار دهیم واین نتیجه را بگیریم که پس هر کس به یمانی ایمان نیاورد اهل آتش است تحمیل به قرآن وتفسیر به رای است.مخصوصا با در نظر گرفتن این مساله که شخصیت یمانی ونوع دعوت وشرایط دعوتش به طور مفصل در روایات بیان نشده است.وهمانطور که در غیبت نعمانی بیان شده ما شناخت دقیقی از خود یمانی نداریم.

بنده اصلا در حق یمانی غلو نمی کنم بلکه استدلال آیه ای و روایی و آنهم به طور منطقی انجام می دهم.
برادر عزیز کریم کارشناس محترم و گرامی نمی دانم شما چگونه به روایت می نگرید!!!
بله به سوی حجت الهی دعوت کردن منوط به چه چیزی است؟ آیا دعوت کردن مردم به سوی حجت الهی از هوای خود می باشد؟ اگر خیر و به دستور امام است، باز هم سوال رخ می دهد و آن آیا شخص امام هم به هوای خود کسی را جهت دعوت کردن به سوی خود ارسال می کند؟ قطعا خیر بلکه آن امر خداوند است که به امام مهدی علیه السلام الهام می شود. حال ارسال کسی از جانب امام مهدی همان ارسال الهی است. و نمونه آن را در سوره یس می بینیم که حضرت عیسی علیه السلام دو نفر و سپس سومی را بعد از تکذیب دو نفر اول به سوی آنطاکیه فرستاد که خداوند متعال می فرماید.

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ ... آنگاه كه دو تن سوى آنان فرستاديم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومين [آنان را] تاييد كرديم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏ايم (۱۴)یس

با این حال می بینیم که ارسال آنها در قرآن از جانب خدا نوشته شده است لذا آنها را حضرت عیسی علیه السلام فرستاد و نشانه آن این است که حجت الهی به امر خدا عمل می کند، که خداوند نیز آنها را فرستاده خطاب می کند.

چگونه فرستاده های حضرت عیسی علیه السلام جهت تبلیغ رسالت حضرت عیسی علیه السلام فرستاده خطاب شده اند در حالی که برای قومی ارسال شده اند و یمانی که دعوتی جهانی دارد از مصادیق این آیات مستثنی می گردد؟؟؟؟

حال ارسال یمانی توسط امام مهدی علیه السلام از جانب خداوند است. اگر کلام بنده حقیر اشتباه است آن را به دلیل برگردانید.

روایت می گوید کسی که از یمانی سرپیچی کند از اهل جهنم است. و شما ما را متهم به تفسیر به رای می کنید در صورتی که روایت اشاره ای مستقیم به این دارد که کسی که از یمانی سرپیچی کند از اهل جهنم است یعنی شما از "آری" خیر و از "خیر" آری استخراج می کنید. مجددا روایت را برای شما می نویسیم.

ثم قال ابی جعفر عليهالسلام: ...خروج السفياني واليماني والخراساني في سنة واحدة وفي شهر واحد في يومواحد ونظام كنظام الخرز يتبع بعضه بعضا فيكون البأس من كل وجه، ويل لمن ناواهم. وليس في الرايات أهدى من راية اليماني هي راية هدىلانه يدعو إلىصاحبكم،فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاح على [الناس و] كل مسلم وإذا خرجاليماني فانهض إليه، فإن رأيته راية هدى، ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل فهومن أهل النار، لانه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم. بحار الانوارج52 ص 232

... هر کس از او (یمانی) سرپیچی می کند از اهل جهنم است...

برادر به روایت دقت کنید و به تاپیک خودتان هم نگری کنید که قائل بر این هستید که عدم ایمان به یمانی موجب جهنم نمی شود، حالا روایت چیزی می گوید و شما چیز دیگر...!!!!

و اما در مورد شناخت یمانی.

اگر یمانی بر حق است، و پرچم وی پرچم هدایت است پس ممکن است که کسانی بر این مقام ادعی کنند و مدعی این امر بشوند.

حال اگر کسی مدعی شد و گفت که من همان مذکور در کلام اهل بیت علیهم السلام هستم چگونه بدانیم او راستگو است یا دروغگو !؟ آیا اهل بیت علیهم السلام برای این امر مبنی بر تشخیص حق از باطل چیزی را بیان ننموده اند؟ آیا این امر را خداوند در کتاب کریم خود ذکر ننمود که کلام اهل بیت مطابق با آن باشد؟

حال سوال بنده از شما چگونه حق از باطل را تشخیص می دهید؟ با دلیل از کتاب خدا و سنت و سیره شریف محمد و آل محمد علیهم السلام ذکر کنید.

نقل قول:

بنده تقاضا دارم شما این سوال بنده را جواب دهید کهحدیث مورد قبول نزد شیعه واهل سنت که از رسول خدا(ص)نقل شده است میفرماید:یملأالارض قسطا وعدلا،وقتی امام زمان ظهور کند زمین را پر از عدل وداد خواهدکرد همانطور که از ظلم وستم پر شده است.این حدیث صراحت دارد که این کار به دست امامزمان رخ خواهد دادواجتهاد در مقابل نص اشتباه وخلاف است.در حالی که شما میفرمایید:قبل از ظهور حضرت زمین به دست یمانی از تمام پلیدیها پاک خواهد شد.واینبرداشت برخلاف حدیث مورد قبول طرفین است.این مساله به چه صورتی قابل جمعاست؟

این امر را با هم اتقام کردید.

لذا دقت کنید.

اهل سنت عقیده دارند که امام مهدی در آخر الزمان به دنیا می آید و از سمت مشرق خروج می کند بر خلاف شیعیان که می گویند امام مهدی علیه السلام در غیبت و متولد شده و در بین رکن و مقام ظهور می کند. و حتی اگر روایتهایی دارند که عقیده شیعیان را اثبات کند آنها را ضعیف یا مرسل یا به هر نحوی رد می کنند. لذا دقت کنید که اهل سنت امام مهدی را در کتب خود از مشرق خروج می کند نه مانند شیعیان در مکه...

اگر گفته شده که امام مهدی علیه السلام زمین را پر از عدل داد می کند فرقی رخ نداده است چرا که ظهور و دعوت یمانی و عدل داد کردن زمین به دست یمانی منوط به امام مهدی و به امر ایشان است. و برای شما مثالی را جهت تببین می گویم

می گوییم که امام خمینی (ره) بر علیه صدام چیره شد و آن را شکست داد. در صورتی که نه صدام (لع) و و نه امام خمینی (ره) سلاحی را به دست گرفتند. بلکه سربازان ملت امام خمینی ره بودند پیروزی را رغم زدند و جرقه آن توسط امام خمینی ره بود،

نقل قول:

حتما استحضار دارید که فعل مضارع زمانی به کار برده می شود که عمل مداومومستمر باشدواینجا می فرماید:یملأ،یعنی پیاده کردن عدالت لحظه ای ویک دفعه نخواهدبود وبعد از ان کار به منوال واحد جلو برود،بلکه وجود مدیرومدبری معصوم برایجلوگیری از انحراف وادامه داشتن عدالت بعد از ظهور تاپایان دنیا همیشه لازماست.
اما اینکه می فرمایید آنقدر می کشد که می گویند در قتل اصراف می کند تاخداوند رحمت را در قلبش جاری کند.دقیقا خلاف صفات وویژگی ائمه وحضرت صاحب استواینها همان روایات جعلی وساخته شده برای مخدوش کردن چهره آن حضرت است.از ظاهر اینسخن چنین برداشت می شود که درالعیاذ بالله در دل حضرت رحمت نیست وفقط به کشت وکشتارفکر می کند.در حالی که ما در زیارت جامعه کبیره که بهترین منبا امام شناسی است میخوانیم،معدن الرحمة ائمه معدن رحمت هستند.آیا این سخنباحدیثی که شما نقل کردید سازگار است.

برادر گرامی کارشناس عزیز ظاهرا شما از روایتها اطلاع ندارید و اصلا به خلاف ویژگی های ائمه هم نیستند. پس دقت کنید.

روایت اول:
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا أبوعبدالله يحيي بن زکريا بن شيبان، عن يونس بن کليب، عن الحسن بن علي بن أبي حمزة، عن أبيه، عن أبي بصير قال: قال أبوعبدالله(عليه السلام): لايخرج القائم(ارواحنا له الفداء) حتي يکون تکملة الحلقة قلت: وکم [تکملة] الحلقة؟ قال: عشرة آلاف، جبرئيل عن يمينه، وميکائيل عن يساره، ثم يهز الراية ويسير بها، فلا يبقي أحد في المشرق ولا في المغرب إلا لعنها وهي راية رسول الله(صلي الله عليه وآله وسلم)، نزل بها جبرئيل يوم بدر.
ثم قال: يا أبا محمد ماهي والله قطن ولا کتان ولا قز ولا حرير، قلت: فمن أي شئ هي؟ قال: من ورق الجنة، نشرها رسول الله(صلي الله عليه وآله) يوم بدر، ثم لفها ودفعها إلي علي(عليه السلام)، فلم تزل عند علي(عليه السلام) حتي إذا کان يوم البصرة نشرها أمير المؤمنين(عليه السلام) ففتح الله عليه، ثم لفها وهي عندنا هناک، لا ينشرها أحد حتي يقوم القائم،فإذا هو قام نشرها فلم يبق أحد في المشرق والمغرب إلا لعنها، ويسير الرعب قدامها شهرا ووراء‌ها شهر وعن يمينها شهرا وعن يسارها شهرا، ثم قال: يا أبا محمد إنه يخرج موتورا غضبان أسفا لغضب الله علي هذا الخلق، يکون عليه قميص رسول الله(صلي الله عليه وآله) الذي عليه يوم احد، وعمامته السحاب، ودرعه [درع رسول الله(صلي الله عليه وآله)] السابغة وسيفه [سيف رسول الله صلي الله عليه وآله)] ذوالفقار، يجرد السيف علي عاتقه ثمانية أشهر يقتل هرجا، فأول ما يبدء ببني شيبة فيقطع أيديهم ويعلقها في الکعبة وينادي مناديه: هؤلاء سراق الله، ثم يتناول قريشا، فلا يأخذ منها إلا السيف، ولايعطيها إلا السيف، ولا يخرج القائم(ارواحنا له الفداء) حتي يقرء کتابان کتاب بالبصرة، وکتاب بالکوفة بالبراء‌ة من علي(عليه السلام).بحار الانوار ج52 ص 361

قسمت های قرمز رنگ را ترجمه می کنیم جهت تببین امر...

...سپس فرمود: ای ابا محمد او طالب خون و خشمگین است برای خشم خداوند از این خلق............. سپس شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند و چیزی جز شمشیر نمی دهد.

و بدانید که کسی که شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند زمینه ساز امام که از اهل بیتش می باشد است. به روایت بعدی توجه فرمائید...

روایت دوم:
ابان بن تغلب روايت ميکند که گفت: شنيدم حضرت صادق ميفرمود: اذا ظهرت رايه الحق لعنها اهل الشرق و الغرب. اتدري لم ذلک؟ قلت: لا قال: للذي يلقي الناس من اهل بيته قبل خروجه.

وقتي پرچم حق آشکار شد، مردم شرق و غرب آنرا لعنت ميکنند. ميداني چرا؟ گفتم نه. فرمود: براي کسی که قبل از ظهور وي از اهل بیت او مي بينند. غیبت نعمانی ص 298

این روایت در مورد امام مهدی محمد بن الحسن علیه السلام سخن نمی گوید.

کسی شک ندارد که اهل بیت علیهم السلام موضع رحمت و رسالت و مودت و نیکی و سعادت طلبی برای مردم هستند. لذا کلامی که شما برادر عزیز کریم گفتید مخالف نصوص است.

در روایت اول و دوم فوق نقاطی که زیر خط دار کردیم را دقت کنید. که نقطه تشابه هر دو روایت این است که وقتی پرچم حق ظهور کرد اهل مشرق و مغرب آن را لعنت می کنند. و دیگر تطابقی که موجود است که ضیغ مقام و موضوع اصلی این تاپیک، این امر را به بعد می کول می کنیم.

نقل قول:

مگر ما در مورد نمی خوانیم که او رحمتبرای تمام عالمیان بود.حال چطور می شود جانشین او که صفات آنحضرت به او منتقل شدهاست،آنقدر کشتار می کند که خداوند آخر سر رحمت را در دل او قرار می دهد تا زیادنکشد.متاسفانه این سخنان عصمت حضرت را نیز زیر سوال می برد.مگر غیر از این است کهحضرت بر اساس امر الهی وخواست او عمل می کندپس چرا خداوند رحمت در دل او قرار میدهد که مردم را نکشد یعنی حضرت مردم را به ناحق واز روی ظلم می کشت؟!!!!!
خلاصهمطلب اینکه بالا بردن شخصیت یمانی از حد خود واو را در جایگاه انبیاءوحجج الهی قراردادن خلاف آیات قرآن واحادیث است.وحضرت حجت برای اقامه حق وهدایت مردم می آید نهکشتار آنها وافرادی مانند یمانی زمینه سازان ظهور هستندوانسان تا اخرین لحظات عمراگر واقعا واز روی بینه توبه کند پذیرفته می شود واین مساله چه در زمان ظهور وچهقبل آن تفاوتی نمی کند.

برادر عزیز ببخشید این را می گوییم. شما تا کنون کلام بنده حقیر با با دلیل از قرآن و روایت رد نکرده اید و فقط و فقط کلام شخصی و استنباط عقلی خودتان جواب داده اید.

برادر عزیز مگر رسول خدا جنگی نکرد؟ کشت و کشتاری را انجام نداد؟ و آن هم بر حق !!! در ضمن شما مخالف نص صریح قرآن سخن می گویید. و اصلا کلام بنده با عصمت اهل بیت نیز مخالف نیست. و امام کسی را به ناحق نمی کشد. به روایت زیر دقت کنید.

عن أبى جعفر عليه السلام في قوله : وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا قال : هو الحسين بن على عليه السلام قتل مظلوما ونحن اولياؤه ، والقائم منا إذا قام منا طلب بثار الحسين ، فيقتل حتى يقال قد أسرف في القتل

امام باقر (ع) درباره قول خداوند : و هر کس که مظلومانه کشته شود بدرستی که برای ولیش قدرتی قرار داده ایم پس هرگز در کشتن اسراف نمی کند زیرا او منصور (پیروز) است فرمود : او حسین بن علی (ع) است که مظلومانه کشته شد و ما اولیای او هستیم . پس زمانی که قائم ما قیام کند ، خونخواهی حسین (ع) را می کند . پس آن قدر می کشد تا این که گفته شود در کشتن اسراف و زیاده روی کرد

تفسیر العياشي ج 2 ص 290 . إثبات الهداة ج 3 ص 552 . المحجة ص 128 . البرهان ج 2 ص 419 . حلية الابرار ج 2 ص 677 . بحار الانوار ج 44 ص 218 . العوالم ج 17 ص 96 . ينابيع المودة ص 425 باب 71

عن أبي عبد الله عليه السلام في قوله تعالى : وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ قال : ذلك قائم آل محمد ، يخرج فيقتل بدم الحسين بن علي ، فلو قتل أهل الأرض لم يكن سرفا ، وقوله تعالى : فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ لم يكن ليصنع شيئا يكون سرفا ، ثم قال أبو عبد الله عليه السلام : يقتل والله ذراري قتلة الحسين بفعال آبائها

امام صادق (ع) درباره قول خداوند متعال : و هر کس که مظلومانه کشته شود بدرستی که برای ولیش قدرتی قرار داده ایم پس هرگز در کشتن اسراف نمی کند فرمود : آن قائم آل محمد است . خروج می کند و به خونخواهی حسین بن علی (ع) می کُشد . پس حتی اگر تمام اهل زمین را بکشد ، هرگز اسراف نکرده است . و قول خداوند متعال : پس هرگز در کشتن اسراف نمی کند یعنی هرگز عملی انجام نمی دهد که اسراف باشد . سپس امام صادق (ع) فرمود : به خدا سوگند فرزندان قاتلان حسین (ع) را بخاطر اعمال پدرانشان می کشد

كامل الزيارات ص 63 . إثبات الهداة ج 3 ص 530 . المحجة ص 127 . البرهان ج 2 ص . حلية الابرار ج 2 ص 677 . بحار الانوار ج 45 ص 298

حال برادر عزیز کریم دقت کردید که خلاف سنت الهی و سیره اهل بیت علیهم السلام سخن نگفتیم و همه کلام ما بر مبنای ثقلین است.

اگر لازم روایتهایی که در فوق درج شدند را برای شما اثبات می کنیم از طریق تطبیق روایتهای اهل بیت علیهم السلام مبنی بر اینکه کسی جز یمانی خونخواهی امام حسین علیه السلام را از ذریه ابی سفیان (سفیانی) را نمی کند.

باز هم سوال موضوع جای خود را دارد. آیا یمانی صرف نظر از مصداق حجت است؟

از برادران عزیز تقاضا می شود این موضوع را بین بنده حقیر و برادر عزیزمان کریم بگذارند. متشکرم...:Gol:

و الحمد لله وحده

سلام به شما برادر عزیز

علی مع الحق;328465 نوشت:

اصل روایت در آدرسی که داده اید (کتاب غیبت) به این صورت میباشد:

وأخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد ، قال : حدثنا القاسم بن محمد بن الحسن بن
حازم من كتابه ، قال : حدثنا عبيس بن هشام ، عن عبد الله بن جبلة ، عن إبراهيم بن
المستنير ، عن المفضل بن عمر الجعفي ، عن أبي عبد الله الصادق ( عليه السلام ) ، قال :
" إن لصاحب هذا الأمر غيبتين : إحداهما تطول حتى يقول بعضهم : مات ،
وبعضهم يقول : قتل ، وبعضهم يقول : ذهب ، فلا يبقى على أمره من أصحابه إلا
نفر يسير ، لا يطلع على موضعه أحد من [="blue"]ولي[/] ولا غيره ،إلا المولى الذي يلي أمره

بنابراین, حتی بدون بررسی سندی ، اعتمادى بر این روایت, نیست

:Moteajeb!: عجب... .
شما همیشه روایات رو همینطوری به این سادگی میذارید کنار ؟
احساس میکنم زیاد دقت نمی کنید به روایات.
این روایت دو نکته اساسی دارد. یک اینکه از موضع حضرت اطلاع دارد و دیگر اینکه " امر " حضرت رو به عهده دارد.

مورد بعدی اینکه پس با این حساب روایت سمری ره که خبر واحد هست و کلا مشاهده حضرت رو تکذیب کرده است در غیبت.
چطور اونجا با حرف دیگران بدون هیچ دلیل قبول میکنید ؟

علی مع الحق;328465 نوشت:

برادر من ، در اینجا هذا منظور امام حسین (ع) میباشد
منظور سوال سلمان این بوده است که آیا مهدی (عج) افضل است یا امام حسین (ع)(نه امام حسن عسکری (ع) ) که جواب امام حسین (ع) بوده است

میشه بفرمایید این قسمت حدیث معنیش چی میتونه باشه؟
"" پدرش كسی است كه او را امام، وصی و عالم می گرداند. ""

امام حسین ع , امام زمان ع رو وصی کردند ؟
میدونید که سلاح باید برسد دست امام زمان ع واسه وصی شدن.خلافت از قبلی به بعدی میرسد.
میشه بفرمایید چطور ممکنه همچین چیزی؟

علی مع الحق;328465 نوشت:

شما از کجا آوردید که اگر یمانی گفت برو داخل کوره ما باید برویم؟؟؟

حدیث می گوید برادر , نه من.
هرچیزی گفت باید اطاعت شود و غیر از این جهنمی شدن در کار است.

علی مع الحق;328465 نوشت:

برادر من شیعه میگوید اولی الامر ، معصومین 14 گانه هستند
اگر شما میگویید معصومین 15 نفر شده اند دلیل بیاورید
حتی سنی هم معتقد به امام دوازده گانه است اما شما...

والا تا اونجایی که من میدونم اولی الامر 12 امام هستند(از نظر شیعه) و نه پیامبر ص و فاطمه زهرا س.
من که واسه عصمت یمانی اون روایت رو گفتم که شما روایت رو بر باد دادید.

علی مع الحق;328465 نوشت:

شما یک دلیل نقلی بیاورید که در کجا امده ما باید قبل از خروج و در موارد غیر از موارد جنگی آن هم با هدف رسیدن به امام (ع) باید از یمانی اطاعت کنیم
مثلا کجا آمده اگر او گفت در تنور برو و ما نرفتیم جهنمی هستیم؟؟

برادر حدیث میگوید جایز نیست از او سرپیچی کنید و اگر سرپیچی کنید اهل جهنم هستید.
واقعا واضح نیست ؟؟؟؟؟؟؟
کجا آمده که اگر امام معصوم ع به ما گفت درون تنور بروید باید ما برویم ؟
برادر مگر باید دونه دونه نام ببرند که چه کاری گفت بکن چه کاری گفت نکن ؟

امام ع می فرماید : جایز نیست از او سرپیچی کنی و اگر کنی اهل جهنم هستی ؟؟ :Moteajeb!:

آخه واسه کدام فرمانده ای تو جهان به جز معصوم همچین چیزی هست ؟
جایز نیست سرپیچی کنی , یعنی هرچی گفت باید بگی چشم. حتی خودکشی.
ما نمیگیم یمانی این چیزارو میگه , اما اگر گفت باید بگیم چشم.
و این حالت فقط برای معصوم است.

مورد بعد اینکه شما توی روایت باز دقت کافی رو نداشتید :

خروج (قيام) سفياني و يماني و خراساني در يك سال واحد و يك ماه واحد و يك روز واحد مي‌باشد، نظامي مانند دانه هاي تسبيح دارند... و در بين پرچم‌ها پرچمي هدايت‌ يافته‌تر از پرچم يماني نيست، آن پرچم هدايت است، [="Red"]چون شما را به سوي صاحبتان (امام مهدي عج) [="blue"]دعوت [/]مي‌كند،[/] [="Blue"]پس اگر[/] يماني خروج كرد خريد و فروش اسلحه بر مردم و كل مسلمانان حرام مي‌شود، و [="blue"]اگر [/]يمامي خروج كرد بسوي او بشتابید چون پرچمش پرچم هدايت است، و بر هيچ مسلماني جايز نيست از او سرپيچي كند، و هر كس آن را (سرپيچي) انجام دهد از اهل جهنم مي‌باشد، چون به سوي حق و صراط مستقيم [="blue"]دعوت [/]مي‌كند.
منبع: غيبت نعماني: ص ٢٦٤، بحار الأنوار: ج ٥٢ ص ٢٣٢، مستدرك سفينة البحار: ج ١٠ ص ٦٠٣، معجم أحاديث الإمام المهدي. ج ٣ ص ٢٥٥

برادر یمانی ابتدا دعوت میکند و دعوتی دارد به سوی حضرت.
و اگر خروج کرد , باید همراهش خروج کنیم و نباید تنهایش بگذاریم.
و در اخر جایز نیست از او سرپیچی کنید در غیر این صورت اهل جهنم هستید , چون او به سوی حق و صراط مستقیم [="blue"]دعوت [/]می کند.

لطفا یکم بصیرت در این باره و تامل در حدیث داشته باشیم.
حدیث امام ع رو به سادگی بر باد ندیم.
دلایل پست قبلی منم اصلا توجه نکردید. که واسه شناخت یمانی از دیگر مردمان باید راهی وجود داشته باشد. لطفا پست قبلی را بخوانید مجدد.

در رابطه با خبر واحد بود هم , اول اینکه کلی روایت دیگه هست که میشه آورد و تطبیق داد و مشکلی وجود ندارد.
دوم اینکه شما خودتون اولش از روایت سمری ره استفاده کردید واسه مدعیان دروغی در غیبت که خبر واحد است و اصلا هم بهش توجه هیچ کس نمیکنه و الکی از خودشون میگن نیابت خاصه ,
به هر حال اونم خبر واحد است و همون حدیث و خبر واحد است که ولایت فقیه ازش گرفته شده و حجت امام زمان ع شدند روایان حدیث امام ع.

[="blue"]

با این حال من دیگه جواب ها رو قبلا دادم و به گمونم من و شما همش سره جای اولمون هستیم , بهتره من دیگه فقط تاپیک رو دنبال کنم و دیگه پستی ارسال نکنم.
[/]

موفق باشید :Gol:

با سلام...

بنده بر این قرار بودم که جز به تاپیکهای برادر کریم پاسخ ندهم ولی این نقل قولی که از برادر علی مع الحق که دیدم خیلی جالب بود، و آن را با هم بررسی می کنیم.

علی مع الحق;328498 نوشت:
سوال از دوستان انصار؟؟

روایت زیر میگوید امام حسین (ع) در زمان حیات امام مهدی(عج) رجعت میکند و وصی او است
حال چطور ممکن است هم یمانی وصی امام باشد و هم امام حسین (ع)؟؟

در کتاب شریف کافی جلد 8 صفحه 206 آمده است که امام حسین علیه السلام متولی غسل،و کفن و دفن امام مهدی (عج) است و هرگز غیر از وصی، وصی را خاک سپاری نمی کند:sham:

متن کپی شده از کتاب:

عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن محمد بن الحسن بن شمون ، عن
عبد الله بن عبد الرحمن الأصم ، عن عبد الله بن القاسم البطل ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) في قوله
تعالى : " وقضينا إلى بني إسرائيل في الكتاب لتفسدن في الأرض مرتين ( 2 ) " قال : قتل
علي بن أبي طالب ( عليه السلام ) وطعن الحسن ( عليه السلام ) " ولتعلن علوا كبيرا " قال : قتل الحسين ( عليه السلام )
" فإذا جاء وعد أوليهما " فإذا جاء نصر دم الحسين ( عليه السلام ) : بعثنا عليكم عبادا لنا أولي
بأس شديد فجاسوا خلال الديار " قوم يبعثهم الله قبل خروج القائم ( عليه السلام ) فلا يدعون وترا
لآل محمد ( 3 ) إلا قتلوه " وكان وعدا مفعولا " خروج القائم ( عليه السلام ) " ثم رددنا لكم الكرة
عليهم " خروج الحسين ( عليه السلام ) في سبعين من أصحابه عليهم البيض المذهب لكل بيضة
وجهان ( 4 ) المؤدون إلي الناس أن هذا الحسين قد خرج حتى لا يشك المؤمنون فيه
وإنه ليس بدجال ولا شيطان و الحجة القائم بين أظهرهم فإذا استقرت المعرفة في
قلوب المؤمنين أنه الحسين ( عليه السلام ) جاء الحجة الموت فيكون الذي يغسله ويكفنه و
يحنطه ويلحده في حفرته الحسين بن علي ( عليهما السلام ) ( 5 ) ولا يلي الوصي إلا الوصي .

اولا: با عرض تشکر از برادر علی مع الحق که روایت فوق را کامل درج کردند.

دوما: نقاطی که در نقل قول فوق به رنگ قرمز مشخص کردیم را دقت کنید.

قوم يبعثهم الله قبل خروج القائم ( عليه السلام ) فلا يدعون وترا لآل محمد ( 3 ) إلا قتلوه:
اگر دقت کنید به روایت می گوید قومی قبل از خروج قائم دشمن آل محمد را ترک نمی کنند مگر اینکه آن را بکشند. آن قوم چه کسانی هستند؟ سرکرده آن قوم کیست؟ و چگونه آمدن آنها را بعثت(ارسال) از جانب خدا گفتند؟ قطعا این قوم و خصوصا فرمانده آنها بر حق است که اهل بیت آمدن آنها را بعثتاز جانب خدا می گویند.

سوما: در مورد رجعت امام حسین علیه السلام.

روایت: عن علي بن ابي حمزة انه دخل على الرضا (عليه السلام) فقال له: انت امام؟.قال: نعم، فقال له: اني سمعت جدك جعفر بن محمد عليهم السلام يقول: لا يكون الامام الا وله عقب.
فقال: أنسيت يا شيخ او تناسيت؟
ليس هكذا قال جعفر عليه السلام، انما قال جعفر عليه السلام: لا يكون الامام الا وله عقب الا الامام الذي يخرج عليه الحسين بن علي عليهما السلام فانه لا عقب له،
فقال له: صدقت جعلت فداك هكذا سمعت جدك يقول.) ما رواه الشيخ الطوسي في الغيبة في ص 224-ص150

سند صحیح از حسن بن خزاز گفت: در آمد به مجلس حضرت امام رضا علیه السلام ابن ابی حمزه، و به آن حضرت گفت: تو امامی؟
آن حضرت فرمود: بلی من امامم.
گفت: من از جدت، جعفر علیه السلام شنیدم که می گفت: امام نمی باشد، مگر او را فرزند می باشد.
امام علیه السلام فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را فراموش کار می نمایی ای شیخ؟ این چنین نگفت جدم، جز این نیست که جدم فرمود: امام نمی باشد الا آن که او را فرزند می باشد، مگر آن امامی که حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام بیرون خواهد آمد بر او و رجعت خواهد کرد و در زمان او؛ پس بدرستی که او را فرزند نخواهد بود.
ابن ابی حمزه چون آن سخن را از حضرت شنید، گفت: راست گفتی فدای تو شوم! از جدت هم چنین شنیدم که بیان فرمودی. کفایه المهتدی ص 317

((ترجمه روایت فوق را از کتاب نجم الثاقب حاج میرزا طبرسی نوری رحمه الله، فارسی جلد دوم و بدون کم و زیاد نقل کردیم))

آدرس روایت فوق کتاب نجم الثاقب - باب هفتم - شبهه اول - معلوم نبودن اولاد و عیال برای حضرت حجت علیه السلام

روایت فوق قائل به این است که امام حسین ع بر امام مهدیی خورج می کند که برای او ذریه و فرزندی وجود ندارد. لذا در چندین کتاب از معصومین علیهم السلام ذکر شده که امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت دارای فرزند و ذریه است. اگر می دانید نیاز این مطلب را در موضوعی جدید و جداگانه باز می کنیم.

موفق باشید...:Gol:

موضوع قفل شده است