جمع بندی راهنمایی کنید ، علاقه به مردی با اختلاف سنی زیاد

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راهنمایی کنید ، علاقه به مردی با اختلاف سنی زیاد

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

29 سال دارم و ساکن یکی از شهرهای بزرگ هستم
چند سال پیش با یکی از اقوامم که پسر بسیار خوب و مورد تائید همه فامیل بود نامزد کردم
اهل نماز و روزه و قرآن نبود اما از لحاظ اخلاقی خیلی خوب بود اما متاسفانه همه چیز اونطور که به نظر میرسید خوب نبود
کم کم ایرادگیری های الکی و بگو مگوهای بچگانه شروع شد ، در طول دوره نامزدی حتی یک بار هم به خونه ما نیومد و من مونده بودم در جواب سوال پدر و مادرم چی بگم خانوادش هم چون خیلی از من خوششون نمیومد زیر پاش نشستن که جدا بشیم و بالاخره جدا شدیم
بعد از اون موضوع دیدگاهم به مردها عوض شد ، وقتی مرد خوب این باشه از فرد عادی چه انتظاری میشد داشت
دو سال بعد از اون موضوع که خیلی از خواستگارانم رو رد کرده بودم تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم و در یکی از آموزشگاههای شهرمون ثبت نام کردم
یکی از اساتید انسان بسیار متین و پخته ای بودند و با تمام دانشجوها چه دختر و چه پسر در نهایت ادب و نزاکت رفتار میکردند
بعد از کلاس هم چند نفر از دانشجویان هم مسیرشون رو با ماشین خودشون میرسوندن و من آخرین نفری بودم که از ماشینشون پیاده میشدم
بعد از مدتی از مشکلات زندگیش گفت و فهمیدم که از همسرش جدا شده معلوم بود خیلی وقته میخواد با یکی درد و دل کنه و من هم با حرف زدن از لطف خدا و ... بهشون دلداری میدادم

بعد از مدتی با وجود اینکه دور ازدواج رو خط کشیده بودم اما رفتار و کردارشون باعث شد تا بهشون علاقه مند بشم اما ایشون 20 سال از من بزرگترند
در لابلای صحبتهاش میشد فهمید که ایشون هم از من بدشون نمیاد ولی با توجه به اختلاف سنیمون بروز نمیده البته شاید برداشت من با توجه به شرایطم بوده باشه
بعد از تموم شدن کلاسها خواسته بود بعضی وقتها تماس بگیریم و احوالپرسی کنیم و من هم در مناسبتها پیامک های مناسبتی براشون میفرستادم بعضی وقتها هم که مشکل درسی داشتم باهاشون تماس میگرفتم
برای عید هم بهشون پیام تبریک خواهم فرستاد اما نمیدونم بعدش ادامه بدم یا نه چون نمیدونم ایشون هم احساسی دارن یا نه اگر یک دفعه قطع کنم جالب نیست از طرفی هم نمیخوام افراط بشه که اگر زن گرفت کوچیک نشم

فکر میکنم جناب حامی مرخصی هستند جناب امیدوار در خدمتتون هستیم
دوستان خوب هم سایتی هم همکاری کنند لطفاً
من بهشون گفتم جوابشون رو در سایت میگیرم و بهشون میگم
این رو هم بگم که ایشون دختر فوق العاده منطقی هستند و از لحاظ اعتقادی هم حداقل از من که خیلی بالاترند قطعاً این آقا ویژگیهایی داشتند که این خواهرمون با وجود اینکه منطق و عرف خیلی قبول نمیکنه بهشون علاقه مند شدن[/][/]

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: امیدوار


سؤال:
آیا ازدواج دختری که یک بار، طلاق گرفته است با مردی که 20 سال از او بزرگتر است، درست است؟

پاسخ:
به نظر مي‌رسد:
1. انتخاب اول ايشان به دليل مبهم بودن تعريف «خوب بودن يك فرد»، انتخابي غلط بوده است. خوب بودن مفهومي وسيع و كلي است و ماداميكه به صورت مصداقی و موردي، منظور از آن، مشخص نشود، باعث بروز خطا و اشتباه در تشخيص خواهد شد. به عنوان مثال ما به چه مردي خوب مي‌گوييم؟ آيا انعطاف پذيري شخص، ملاك خوب بودن اوست؟ دست و دلبازي؟ اهل گذشت بودن؟ اميدوار بودن؟ مسؤوليت پذيري؟ خوش مشرب و خنده رو بودن؟ پشتكار داشتن؟ تحصيل كرده؟ اختلال شخصيت (بدبيني، خودبزرگ بيني و ...) و اختلال رواني (وسواس، افسردگي، اضطراب نداشتن) نداشتن؟ سهم امور معنوی و پايبندي مذهبي در اين عرصه چقدر است؟ و ...
2. اكتفاء به عنوان كلي خوب بودن يك فرد براي موفقيت يک ازدواج كافي نيست و به طور اصولی، در ازدواج ما نبايد فقط دنبال يک آدم خوب باشيم؛ بلكه بايد دنبال يک فرد خوب متناسب با خودمان باشيم. ممكن است فردی به صورت مصداقي صفات خوب را واجد باشد اما از جهات مختلفي مانند صفات شخصيتی، فرهنگی، خانوادگی، سنی و تحصيلی، تناسبی با ما نداشته باشد.
3. ايشان متاسفانه با يک خطاي شناختي يعني «تعميم مبالغه آميز» خصوصيات منفي نامزد خود را بدون هيچ دليل منطقی، به ديگران سرايت داده است و با اين كار بخشی از فرصت ازدواج را از خود سلب كرده اند.

در مورد وضعيت فعلي نيز، به نظر مي رسد ايشان همچنان، دچار تكرار اشتباه گذشته هستند. بر فرض كه حتي اين آقا در تمام ابعاد شخصيتی و ... تاييد لازم را به دست آورند، از لحاظ سني با اين خانم تناسبي ندارند. اين ميزان از اختلاف سنی، سبب دو دنيای متفاوت با خواسته ها، آرزوها، اميال و ... خواهد شد كه در نتيجه از ايجاد تفاهم و همدلي جلوگيري مي كند.
به هر حال بر مبناي تجربه و ظاهر، چنين ازدواجي به صلاح نيست، مگر اين كه چنين ازدواجی، از جمله استثنائات باشد كه البته اثبات استثناء بودن اين امر، كار بسيار دشوار و خلاف ظاهر است.
بر اين مبنا لام است ايشان، از طرفي قدري از سخت گيری در انتخاب همسر فاصله بگيرند؛ ولي از طرف ديگر، به صورت ويژه، رعايت اصل همتايي را مد نظر قرار دهند.

بنابراين توصيه مي شود از ادامه دادن چنين ارتباطي و ورود به يك فضاي عاطفي، خودداري كنند.

در پناه خدای متعال، پاينده باشيد

كبوتر حرم;324138 نوشت:
لا حول و لا قوة الا بالله

29 سال دارم و ساکن یکی از شهرهای بزرگ هستم
چند سال پیش با یکی از اقوامم که پسر بسیار خوب و مورد تائید همه فامیل بود نامزد کردم
اهل نماز و روزه و قرآن نبود اما از لحاظ اخلاقی خیلی خوب بود اما متاسفانه همه چیز اونطور که به نظر میرسید خوب نبود
کم کم ایرادگیری های الکی و بگو مگوهای بچگانه شروع شد ، در طول دوره نامزدی حتی یک بار هم به خونه ما نیومد و من مونده بودم در جواب سوال پدر و مادرم چی بگم خانوادش هم چون خیلی از من خوششون نمیومد زیر پاش نشستن که جدا بشیم و بالاخره جدا شدیم
بعد از اون موضوع دیدگاهم به مردها عوض شد ، وقتی مرد خوب این باشه از فرد عادی چه انتظاری میشد داشت
دو سال بعد از اون موضوع که خیلی از خواستگارانم رو رد کرده بودم تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم و در یکی از آموزشگاههای شهرمون ثبت نام کردم
یکی از اساتید انسان بسیار متین و پخته ای بودند و با تمام دانشجوها چه دختر و چه پسر در نهایت ادب و نزاکت رفتار میکردند
بعد از کلاس هم چند نفر از دانشجویان هم مسیرشون رو با ماشین خودشون میرسوندن و من آخرین نفری بودم که از ماشینشون پیاده میشدم
بعد از مدتی از مشکلات زندگیش گفت و فهمیدم که از همسرش جدا شده معلوم بود خیلی وقته میخواد با یکی درد و دل کنه و من هم با حرف زدن از لطف خدا و ... بهشون دلداری میدادم

بعد از مدتی با وجود اینکه دور ازدواج رو خط کشیده بودم اما رفتار و کردارشون باعث شد تا بهشون علاقه مند بشم اما ایشون 20 سال از من بزرگترند
در لابلای صحبتهاش میشد فهمید که ایشون هم از من بدشون نمیاد ولی با توجه به اختلاف سنیمون بروز نمیده البته شاید برداشت من با توجه به شرایطم بوده باشه
بعد از تموم شدن کلاسها خواسته بود بعضی وقتها تماس بگیریم و احوالپرسی کنیم و من هم در مناسبتها پیامک های مناسبتی براشون میفرستادم بعضی وقتها هم که مشکل درسی داشتم باهاشون تماس میگرفتم
برای عید هم بهشون پیام تبریک خواهم فرستاد اما نمیدونم بعدش ادامه بدم یا نه چون نمیدونم ایشون هم احساسی دارن یا نه اگر یک دفعه قطع کنم جالب نیست از طرفی هم نمیخوام افراط بشه که اگر زن گرفت کوچیک نشم

فکر میکنم جناب حامی مرخصی هستند جناب امیدوار در خدمتتون هستیم
دوستان خوب هم سایتی هم همکاری کنند لطفاً
من بهشون گفتم جوابشون رو در سایت میگیرم و بهشون میگم
این رو هم بگم که ایشون دختر فوق العاده منطقی هستند و از لحاظ اعتقادی هم حداقل از من که خیلی بالاترند قطعاً این آقا ویژگیهایی داشتند که این خواهرمون با وجود اینکه منطق و عرف خیلی قبول نمیکنه بهشون علاقه مند شدن

سلام

بنده نظرم رو عنوان می کنم و امیدوارم سازنده باشه...

گفتید که 29 سال دارید و ایشون 20 سال از شما بزرگتر هستند که می شود 59 ساله

بدون اینکه حقیقت را پنهان کنم واضح به شما میگویم که عمر انسان میانگین 70 سال است

شما حدود 50 سال دیگر راحت عمر می کنید

ایشون هم حدود 10 و خیلی خوب پیش بره 20 سال دیگه

همین...موفق باشید :ok:

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام مجدد و تشکر از شما جناب امیدوار
البته خود من هم زیاد با ایشون صحبت کردم ، گفتند این آقا کسی هست که من رو به خدا نزدیکتر میکنه و منظور از خوب بودنشون هم همین هست
بعد از اینکه این تاپیک رو ایجاد کردم خیلی باهاشون صحبت کردم
خودشون هم قبول دارند که این اتفاق نشدنی هست و با این قضیه کنار اومدن
قرار شد ارتباطشون رو قطع بکنند
با توجه به اینکه خواستگاران خوبی هم دارند بهشون پیشنهاد دادم که ازدواج بکنند اما ایشون گفتند برای کنار آمدن با این قضیه به زمان نیاز دارند و گفتند یک سال به هیچ چیز فکر نمیکنند و بعدش ازدواج میکنند
توکل بخدا ، انشاالله که خیر باشه
ممنون از شما و جناب حقیقت

موضوع قفل شده است