ملاک های شیعه بودن

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ملاک های شیعه بودن

[="Tahoma"][="DarkOrange"]سلام می خواستم بدانم افرادی مثل چاوز که با مذهب شیعه آشنایی ندارندوبه احکام آن عمل نکر ده است ولی یکی ازملاک اصلی یعنی ظلم ستیزی را داشته اند ممکن است شیعه محشور شوند؟[/][/]


با نام و یاد دوست



ر.محمدزاده;323572 نوشت:
سلام می خواستم بدانم افرادی مثل چاوز که با مذهب شیعه آشنایی ندارندوبه احکام آن عمل نکر ده است ولی یکی ازملاک اصلی یعنی ظلم ستیزی را داشته اند ممکن است شیعه محشور شوند؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

در پاسخ به سوال شما چند نکته حایز اهمیت است :

- شکی نیست که یکی از ویژگی های مهمی که انسان ها می توانند داشته باشند و در دین ما نیز تاکید بسیاری به آن شده است ، ظلم ستیزی است و اینکه زندگی را تحت ظلم دیگران نپذیریم.

- در مورد اینکه اعمال یک نفر آیا از نظر دینی نیز ارزشمند است یا خیر ، عرض می شود که از نظر دینی ، اعمال باید دارای دو ویژگی باشند تا از منظر دینی نیز ارزشمند باشد . اول آنکه حسن فعلی داشته باشد . حسن فعلی به معنای آن است که عملی که انجام می شود ، واقعا عمل خوبی باشد مانند ظلم ستیزی. از سوی دیگر عمل باید دارای حسن فاعلی نیز باشد، حسن فاعلی به معنای آن است که شخصی که چنین عملی را انجام می دهد ، دارای نیت خوبی نیز باشد و هدف نیکی را در نظر داشته باشد به عبارت دیگر نیت الهی داشته باشد.
در مورد آقای چاوز ، عملکرد سیاسی ایشان در ظلم ستیزی را می توان عملی نیک تلقی کرد اما سوی دیگر آن که حسن فاعلی است را نمی توان به راحتی تشخیص داد . به عبارت دیگر ، اینکه عملی را که انجام می دهیم واقعا برای رضایت خداوند و به نیت الهی باشد ، این جهت را نیز نمی توان به راحتی تشخیص داد فلذا نمی توان به راحتی در این مورد قضاوت کرد .

- در مورد دین نیز باید به این نکته توجه داشت که کسانی که در پی حقیقت باشند و وقتی دینی را حق یافتند آن را بپذیرند ، مورد بخشش الهی قرار می گیرند ولی اگر کسی حقایق برایش عرضه شد ولی آنها را نپذیرفت ، عذری در برابر خداوند نخواهد داشت . همچنین اگر کسی دین دیگری را به عنوان دین حق پذیرفته است ، باید دید که آیا بر اساس آن عمل کرده است یا خیر.
به طور کلی اظهار نظر کردن در مورد آینده انسان ها ، نحوه محشور شدن آنها و نیز نیات و اهداف آنها کار آسانی نیست و باید در این زمینه احتیاط کرد .

- در این زمینه کتاب عدل الهی از استاد شهید مطهری ، برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود . ایشان در فصلی به همین موضوع می پردازند .

موفق باشید

[="Tahoma"][="SeaGreen"]

رئوف;323666 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

در پاسخ به سوال شما چند نکته حایز اهمیت است :

- شکی نیست که یکی از ویژگی های مهمی که انسان ها می توانند داشته باشند و در دین ما نیز تاکید بسیاری به آن شده است ، ظلم ستیزی است و اینکه زندگی را تحت ظلم دیگران نپذیریم.

- در مورد اینکه اعمال یک نفر آیا از نظر دینی نیز ارزشمند است یا خیر ، عرض می شود که از نظر دینی ، اعمال باید دارای دو ویژگی باشند تا از منظر دینی نیز ارزشمند باشد . اول آنکه حسن فعلی داشته باشد . حسن فعلی به معنای آن است که عملی که انجام می شود ، واقعا عمل خوبی باشد مانند ظلم ستیزی. از سوی دیگر عمل باید دارای حسن فاعلی نیز باشد، حسن فاعلی به معنای آن است که شخصی که چنین عملی را انجام می دهد ، دارای نیت خوبی نیز باشد و هدف نیکی را در نظر داشته باشد به عبارت دیگر نیت الهی داشته باشد.
در مورد آقای چاوز ، عملکرد سیاسی ایشان در ظلم ستیزی را می توان عملی نیک تلقی کرد اما سوی دیگر آن که حسن فاعلی است را نمی توان به راحتی تشخیص داد . به عبارت دیگر ، اینکه عملی را که انجام می دهیم واقعا برای رضایت خداوند و به نیت الهی باشد ، این جهت را نیز نمی توان به راحتی تشخیص داد فلذا نمی توان به راحتی در این مورد قضاوت کرد .

- در مورد دین نیز باید به این نکته توجه داشت که کسانی که در پی حقیقت باشند و وقتی دینی را حق یافتند آن را بپذیرند ، مورد بخشش الهی قرار می گیرند ولی اگر کسی حقایق برایش عرضه شد ولی آنها را نپذیرفت ، عذری در برابر خداوند نخواهد داشت . همچنین اگر کسی دین دیگری را به عنوان دین حق پذیرفته است ، باید دید که آیا بر اساس آن عمل کرده است یا خیر.
به طور کلی اظهار نظر کردن در مورد آینده انسان ها ، نحوه محشور شدن آنها و نیز نیات و اهداف آنها کار آسانی نیست و باید در این زمینه احتیاط کرد .

- در این زمینه کتاب عدل الهی از استاد شهید مطهری ، برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود . ایشان در فصلی به همین موضوع می پردازند .

موفق باشید


سلام ممنون از پاسختون؛ اینکه می فرمائین اگه کسی دینی رو حق بدونه؛ یعنی چی؟
این یه کم فکر رو به سمت تکثرگرایی نمی بره؟
البته تاحدودی میتونم به خودم جواب بدم اما اگه ممکنه بیشتر توضیح بدین, دنبال یه جواب کامل هستم که تعادل در این نوع نگاه به چه صورت هست که هم ظرفیت افراد در رسیدن به دین حق درنظرگرفته بشه و هم از افتادن در دام پلورالیسم در امان بمونیم؟
باتشکر:Gol:[/]

فرزانه!!;323819 نوشت:

سلام ممنون از پاسختون؛ اینکه می فرمائین اگه کسی دینی رو حق بدونه؛ یعنی چی؟
این یه کم فکر رو به سمت تکثرگرایی نمی بره؟
البته تاحدودی میتونم به خودم جواب بدم اما اگه ممکنه بیشتر توضیح بدین, دنبال یه جواب کامل هستم که تعادل در این نوع نگاه به چه صورت هست که هم ظرفیت افراد در رسیدن به دین حق درنظرگرفته بشه و هم از افتادن در دام پلورالیسم در امان بمونیم؟
باتشکر:gol:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد ادیان متعددی که وجود دارند به دو لحاظ می توان بحث کرد : حقیقت نمایی ، نجات بخشی .
در مورد حقیقت نمایی به معنای اینکه دین خاصی ، حقایق عالم را به درستی در اختیار بشر قرار می دهد ، سه نظریه وجود دارد . تکثر گرایی ، شمول گرایی و انحصار گرایی . از نگاه تکثرگرایی تمام ادیان در این زمینه یکسان هستند و همگی به یک اندازه حقیقت نما هستند و پیروی از هر کدام ما را به یک اندازه به سعادت خواهند رساند.
از نگاه شمول گرایی ، تنها یک دین ، دین حق است ولی این مسئله بدان معنا نیست که ادیان دیگر همگی باطل محض هستند بلکه در آنها نیز امور حقی یافت می شود ولی دینی که کاملا صحیح باشد و از ادیان دیگر برتر باشد ، یک دین است .
در نگاه انحصارگرایانه ، تنها یک دین ، دین حق است و بقیه ادیان همگی باطل هستند و هیچ کور سوی حقیقتی در آنها نیست .

ما معتقد به شمول گرایی هستیم و معتقدیم که دین اسلام دین کاملی است که حقایق را بیان کرده است ولی بدان معنا نیست که ادیان دیگر تماما باطل هستند بلکه در آنها نیز می توان مطالب حقی یافت هرچند در کنار مطالب باطل قرار گرفته است .

در حیطه نجات بخشی نیز باید عرض کنم که هرکسی که به دینی که حق یافته است ، ملتزم باشد می تواند به نجات یافتن از عذاب الهی ، امیدوار باشد زیرا خداوند طبق عدالت خود ، از انسان ها بیش از آنچه در توانشان بوده است ، طلب نکرده است و اگر کسی تمام توانش را مصروف داشته است و در نهایت به دین الف رسیده است و طبق آن عمل کرده است ، این فرد اگر اشتباه کرده باشد نیز معذور است . فلذا بنده در پاسخ قبلی عرض کردم که دینی را که حق یافته است ، بدان ملتزم بوده است یا خیر؟

موفق باشید

این هم تعریف شیعیان واقعی در کلام معصومین(ع):

امام صادق (ع) که یکی از یاران آن حضرت به خدمتش رسید و عرض کرد ...ای آقای من چقدر شیعه شما فراوان شده است.
حضرت او را فرمود بگو چقدرهستند؟ گفت: بسیار.
فرمود: شماره شان را میدانی؟
عرض کرد: بیش از شماره است.

امام صادق(ع) فرمود: اگر آن شماره ای که توصیف شده است: سیصد وده و اندکی تکمیل شود خواسته شما انجام خواهد گرفت. ولی شیعه ما کسی است که صدایش از بنا گوشش تجاوز نکند و عقده های درونی اش از پیکرش بیرون نیافتد و آشکارا مدح ما را نکند و با دشمنان ما ستیزه جو نباشد و با کسیکه از ما عیبجویی می کند هم نشین نگردد و کسیکه بدگویی از ما میکند هم صحبت نشود و دشمن ما را دوست ندارد و دوست ما را دشمن نداند.
عرض کردم : پس من با این گروه مختلف شیعه ای که ادعای شیعه گری دارند چه کنم؟ فرمود: مشخص میشوند و از همدیگر جدا میشوند و تبدیل می یابند. سالیانی بر آنان روی آورند که فانی شان کند و شمشیری از نیام بر آید که آنان را بکشد و اختلافی در میانشان افتد که پراکنده شان کند... شیعه ما تنها کسی است که همچون سگان پارس نکند و همچون کلاغان طمع نورزد و اگر از گرسنگی بمیرد گدایی نکند.
عرض کردم: فدایت شوم اشخاصی که این چنین است از کجا بجوییم؟
فرمود: آنان را در کنار گوشه های زمین جستجو کن آنان کسانی هستند که زندگی سبکی دارند و خانه بدوش هستند که اگر حاضر باشند شناخته نشوند و اگر غایب گردند کسی متوجه غیبت آنان نشود و اگر بیمار شوند عیادت کن ندارند و اگر خواستگاری کنند کسی شان به همسری نمیگزیند و اگر بمیرند بر جنازه شان کسی حاضر نشود. آنان کسانی هستند که در مالشان به همدیگر مواسات کنند و در قبرهایشان با یکدیگر دید و بازدید دارند و خواسته هایشان مختلف نیست هر چه از شهرهای مختلف باشند. غیبت نعمانی باب 12 روایت 3: (صفحه 238)

امام رضا (ع) در مورد كسانى كه ادعاء كردند از شيعيان امام على (ع) مى باشند فرمود: (وای بر شما، شيعيان او فقطحسن(ع) و حسين(ع) ، ابوذر، سلمان، مقداد، عمار و محمد بن ابى ­بکر بودند. کسانى که چيزى از اوامر او را مخالفت نکردند و آنچه مورد نهى او بود، مرتکب نشدند. اين در حالى است که شما ادعاى شيعه بودن مى ‌کنيد و بيشتر رفتارهايتان با رفتار على (ع) تفاوت دارد و برخلاف دستورات اوست. شما حتى در انجام واجباتتان کوتاهى مى ‌کنيد. شما حقوق بزرگ برادرانتان، کسانى که اخوت فى الله دارند، ادا نمى ‌کنيد. جايى که نبايد تقيه کنيد، تقيه مى ‌کنيد و جايى که بايد تقيه کنيد، تقيه نمى ‌کنيد. يعنى شما پيرو خواسته‌ هاى دل هستيد، بايد بدانيد کجا بايد تقيه کنيد و کجا نبايد. اگر شما مى ‌گفتيد ما على (ع) را دوست داريم، با دشمنانش دشمن هستيم و با دوستانش دوستيم. من نمى ‌گفتم شما دروغ مى ‌گوييد. آرى شما على و دوستان على را هم دوست مى ‌داريد و با دشمنانش هم دشمنيد؛ اما شيعه بودن تنها به اين نيست. بلکه علاوه بر اين شما بايد دقيقاً رفتارتان با رفتار على (ع) هماهنگ باشد، اين که فقط بگوييد ما على (ع) را دوست داريم براى شيعه بودن کافى نيست. ولى شما ادعايى کرديد که اهلش نبوديد. اگر بنا نگذاريد که رفتارتان را مطابق اين ادعايتان قرار بدهيد؛ يعنى اگر کارتان گفتارتان را تصديق نکرد، هلاک خواهيد شد.مگر خدا به شما رحم بکند؛والا با اين گناهى که مرتکب شده ‌ايد، يعنى ادعاى شيعه بودن کرديد، مستوجب عقوبت هستيد!).بحار الأنوار: ج65 ص158.

الحمد لله رب العالمین

سلام علیکم
در موضوع اول باید با شیعه آشنا بشویم! اصلاً شیعه کیست؟
در این تاپیک به این موضوع می پردازیم!
کسانی که امام علی بن ابیطالب علیه السلام را خلیفه و جانشین بلافصل پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می دانند، شیعه نامیده می شوند .شیعیان امامیه، علی علیه السلام و یازده فرزند معصوم وی را امام و پیشوای مسلمین می دانند و از رفتار و گفتارشان پیروی می کنند . شیعه واقعی، کسی است که از علی و ائمه اطهارعلیهم السلام متابعت کند و سیره عملی و رفتاری آنان را ملاک عمل خویش قرار دهد .امام محمدباقرعلیه السلام به جابر می فرماید: ای جابر! آیا در شیعه بودن شخص، همین مقدار کافی است که بگوید: دوستدار اهل بیت علیهم السلام هستم؟ به خدا سوگند، شیعه ما نیست، مگر کسی که پرهیزکار باشد و از خدا اطاعت نماید . ای جابر! قبلا شیعیان ما به این صفات شناخته می شدند: تواضع، امانت داری، ذکر خدا، روزه، نماز، احسان به پدر و مادر، رسیدگی و کمک به همسایگان و بینوایان و بدهکاران و یتیمان، راست گویی و تلاوت قرآن . درباره مردم، جز خوبی نمی گفتند; امین مردم بودند .جابر عرض کرد: یابن رسول الله صلی الله علیه وآله! در این زمان کسی را سراغ ندارم که دارای این صفات باشد . حضرت فرمود: ای جابر! عقاید مختلف تو را سرگردان نکنند و به اشتباه نیفکنند . آیا برای رستگاری و سعادت انسان، همین قدر کافی است که بگوید: دوستدار علی علیه السلام هستم، اما به دستورات خدا عمل نکند؟ اگر کسی بگوید: من دوستدار پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله هستم . اما از دستورات و رفتار آن حضرت پیروی نکند، دوستی رسول خدا سبب رستگاری او نمی شود، با این که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از علی علیه السلام افضل بود . ای شیعیان! از خدا بترسید و به دستوراتش عمل کنید . خدا با هیچ کس قرابت و خویشی ندارد . گرامی ترین مردم نزد خدا کسی است که پرهیزکارتر و با عمل تر باشد . ای جابر! به خدا سوگند، وسیله ای برای تقرب به خدا نیست، جز اطاعت و فرمان برداری .برات آزادی از دوزخ در دست ما نیست، هرکس مطیع خدا باشد، دوست ما است، و هر کس از دستورات خدا سرپیچی کند، دشمن ما است . ولایت و دوستی ما جز با عمل صالح و پرهیزکاری حاصل نمی شود . (1)امام صادق علیه السلام می فرمایند: باتقوا و پرهیزکار باشید . در راه اصلاح نفس و عمل صالح کوشش کنید . راستگو و امانتدار و خوش اخلاق باشید . با همسایگان خوش رفتاری کنید . به وسیله اعمال و رفتارتان، مردم را به سوی دین حق دعوت نمایید . اسباب و وسیله آبرو و سربلندی ما باشید . با اعمال زشت، اسباب شرمندگی ما را فراهم نسازید . رکوع و سجودتان را طولانی گردانید; زیرا هنگامی که بنده خدا، رکوع و سجده اش را طولانی کند، شیطان ناراحت می شود، و فریاد می زند: ای وای! اینان اطاعت می کنند، ولی من عصیان کردم، سجده می کنند ولی من از سجده کردن امتناع ورزیدم . (2)امام صادق علیه السلام در جای دیگر می فرمایند: حواریین و یاران حضرت عیسی علیه السلام شیعیانش بودند ولی یاران عیسی از شیعیان ما بهتر نبودند; زیرا وعده زیادی دادند، اما به وعده خود عمل نکردند، و در راه خدا جهاد ننمودند . ولی شیعیان ما از هنگام وفات رسول خداصلی الله علیه وآله تا به حال، از یاری کردن دریغ نداشته و برای ما فداکاری نمودند، به آتش سوختند، تحت شکنجه و عذاب قرار گرفتند، از وطن آواره گشتند، ولی از یاری و نصرت ما دست برنداشتند . (3)بیایید برای یاری دین خدا و احیاء ارزش های دینی و الهی در جامعه اسلامی و ساختن جامعه ای آزاد و آباد و نیروهای متعهد و معتقد و شیعیانی واقعی تلاش کنیم تا مورد توجه و عنایت ویژه حضرات معصومین علیهم السلام قرار گیریم . ان شاء الله_________
1 . وافی، جلد یک، جزء سوم، ص 38
2 . همان، ص 613 . سفینة البحار، ج 1، ص 73

سلام علیکم
بالجمله ما بايد در گفتار و رفتار از تعصّب نابجا دور باشيم كه قرآن از آن تعبير به حميّت جاهليّة فرموده است. و همانطور كه شيعه از تهمتها و بهتانهاى بيجاى عامّه خسته و منضجر است، عامّه نيز از دعواى بيجا و نسبت ناروا خسته و ملول مى‏شوند.
شيعه به هر مقداريكه از تعصّب جاهلى خود را دور كند، به همانقدر به مكتب أمير المؤمنين عليه السّلام نزديك شده است. زيرا آن مكتب، مكتب حقّ است. از افراط و تفريط به دور است. و خداى ناكرده اگر ما براى اثبات حقّانيّت مكتبمان حاضر به تهمت و ناسزا به آنها شويم، به همان اندازه سنّى شده‏ايم؛ و اگر أحياناً آنها در نسبت به ما دست از بهتانشان بردارند و عين حقّ را بگويند و بنويسند، به همان اندازه شيعه شده‏اند.
اگر ما به خاطر صاحب ولايت بخواهيم دروغى را بگوئيم و به آنها ببنديم، در اوّلين موقف عرصات قيامت، خود صاحب ولايت از ما مؤاخذه ميكند تا چه رسد به آن شخص كه به وى نسبت كذب داده‏ايم.
__________________________________________________
[1] صدر آيه 26، از سوره 48: الفتح: إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِى قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَهِلِيَّةِ.

چرا شیعه شدیم؟

الیاک;366297 نوشت:
چرا شیعه شدیم؟

مهمترین دلیلش وراثته

رئوف;323666 نوشت:
در مورد دین نیز باید به این نکته توجه داشت که کسانی که در پی حقیقت باشند و وقتی دینی را حق یافتند آن را بپذیرند ، مورد بخشش الهی قرار می گیرند ولی اگر کسی حقایق برایش عرضه شد ولی آنها را نپذیرفت ، عذری در برابر خداوند نخواهد داشت . همچنین اگر کسی دین دیگری را به عنوان دین حق پذیرفته است ، باید دید که آیا بر اساس آن عمل کرده است یا خیر.

کسانی که در جامعه ای لاییک زندگی میکنند(یا جامعه ای مسیحی یا یهودی) و کسی هم مسبب اشنایی درست انها با اسلام نمیشه(با توجه به تبلیغات بسایری که ضد اسلام انجام میشه) انها در اخرت حجتی دارند که پیام حق به ما نرسید ؟ و یا مواخذه میشن؟

نقل قول:
کسانی که در جامعه ای لاییک زندگی میکنند(یا جامعه ای مسیحی یا یهودی) و کسی هم مسبب اشنایی درست انها با اسلام نمیشه(با توجه به تبلیغات بسایری که ضد اسلام انجام میشه) انها در اخرت حجتی دارند که پیام حق به ما نرسید ؟ و یا مواخذه میشن؟

سلام
قبلا جایی خونده بودم که کسانی که از نظر موقعیت جغرافیایی و ملیتی قادر به درک تعلیمات اسلامی نیستن و با همان وضعیت فوت کنن حجتی بر انها نیست و فقط به بهشت نمیرن!!

یعنی وقتی شیعیان و مسلمین واقعی را به طبقات پرنعمت بهشت عروج می دهند انها فقط حسرت می خورند و سهمی ندارن ...(البته اگر انسان های خوبی بوده باشن... والا جنهم میرن طبیعی هم هست!)

hoorshid;366413 نوشت:
کسانی که در جامعه ای لاییک زندگی میکنند(یا جامعه ای مسیحی یا یهودی) و کسی هم مسبب اشنایی درست انها با اسلام نمیشه(با توجه به تبلیغات بسایری که ضد اسلام انجام میشه) انها در اخرت حجتی دارند که پیام حق به ما نرسید ؟ و یا مواخذه میشن؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

قضاوت کردن در مورد افرادی که ما به جزئیات شرایط آنها اطلاع کافی نداریم، صحیح نیست. بنده ملاک را خدمتتان عرض کردم، اینکه فرد چقدر در پی حقیقت بوده است و به هر میزان از حقیقت که دست یافته است، پایبند بوده است یا خیر، ملاک قضاوت در مورد افراد است.
در جوامع دیگر (سکولار)ممکن است فردی با اسلام آشنایی پیدا بکند (از طریق اینترنت یا ارتباط با مسلمانان آن جامعه) و ممکن است فردی اساسا هیچ ارتباطی آشنایی و زمینه ای نداشته باشد، نمی توان به نحو کلی در این موارد حکم کرد.

می توان گفت دو سوال در این زمینه مطرح می شود: 1 آیا به دنبال حقیقت رفتی؟ 2 چقدر به حقیقتی که یافتی، پایبند بودی؟

موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

hoorshid;366413 نوشت:
کسانی که در جامعه ای لاییک زندگی میکنند(یا جامعه ای مسیحی یا یهودی) و کسی هم مسبب اشنایی درست انها با اسلام نمیشه(با توجه به تبلیغات بسایری که ضد اسلام انجام میشه) انها در اخرت حجتی دارند که پیام حق به ما نرسید ؟ و یا مواخذه میشن؟

همانطور که می دانید حجت دو نوع است.حجت ظاهر و باطن.اگر بخواهیم این گونه در نظر بگیریم،ما هم اکنون در حالت عادی فقط می توانیم از حجت باطن که همان عقل است استفاده کنیم.حجت ظاهرمان هم غایب است.افرادی هم که در چنین جوامعی زندگی می کنند،باز عقل دارند.پس اگر فی المثل امکان دسترسی به قرآن را داشته باشند و لجاجت نورزند،می توانند با تدبر و تعقل راه درست را پیدا کنند.اما این که آیا تمامی انسان ها،از بعد از ظهور اسلام،آیا به قرآن دسترسی داشته اند یا نه،الله اعلم.ما نمی توانیم بگوییم بدیهی است افرادی در دنیا اسم اسلام به گوششان نخورده باشد.چون قدرت خداوند خیلی فراتر از اینهاست.می تواند با خواب،الهام یا با هر چیز دیگری به آن ها راه را نشان دهد و بر آن ها حجت تمام کند.ولی،إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا.انتخاب این راه با خودش است
حقیر فکر می کنم خداوند حجت را بر همه تمام کرده.چه در این عالم،با آن وسایلی که مثال زدم،چه در عالمی مثل عالم ذر.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

به نام خدا


سلام علیکم

سوال:
سلام می خواستم بدانم افرادی مثل چاوز که با مذهب شیعه آشنایی ندارندوبه احکام آن عمل نکر ده است ولی یکی ازملاک اصلی یعنی ظلم ستیزی را داشته اند ممکن است شیعه محشور شوند؟

پاسخ:


در پاسخ به سوال چند نکته حایز اهمیت است :

- شکی نیست که یکی از ویژگی های مهمی که انسان ها می توانند داشته باشند و در دین ما نیز تاکید بسیاری به آن شده است ، ظلم ستیزی است و اینکه زندگی را تحت ظلم دیگران نپذیریم.

- در مورد اینکه اعمال یک نفر آیا از نظر دینی نیز ارزشمند است یا خیر ، عرض می شود که از نظر دینی ، اعمال باید دارای دو ویژگی باشند تا از منظر دینی نیز ارزشمند باشد . اول آنکه حسن فعلی داشته باشد . حسن فعلی به معنای آن است که عملی که انجام می شود ، واقعا عمل خوبی باشد مانند ظلم ستیزی. از سوی دیگر عمل باید دارای حسن فاعلی نیز باشد، حسن فاعلی به معنای آن است که شخصی که چنین عملی را انجام می دهد ، دارای نیت خوبی نیز باشد و هدف نیکی را در نظر داشته باشد به عبارت دیگر نیت الهی داشته باشد.
در مورد آقای چاوز ، عملکرد سیاسی ایشان در ظلم ستیزی را می توان عملی نیک تلقی کرد اما سوی دیگر آن که حسن فاعلی است را نمی توان به راحتی تشخیص داد . به عبارت دیگر ، اینکه عملی را که انجام می دهیم واقعا برای رضایت خداوند و به نیت الهی باشد ، این جهت را نیز نمی توان به راحتی تشخیص داد فلذا نمی توان به راحتی در این مورد قضاوت کرد .

- در مورد دین نیز باید به این نکته توجه داشت که کسانی که در پی حقیقت باشند و وقتی دینی را حق یافتند آن را بپذیرند ، مورد بخشش الهی قرار می گیرند ولی اگر کسی حقایق برایش عرضه شد ولی آنها را نپذیرفت ، عذری در برابر خداوند نخواهد داشت .
به طور کلی اظهار نظر کردن در مورد آینده انسان ها ، نحوه محشور شدن آنها و نیز نیات و اهداف آنها کار آسانی نیست و باید در این زمینه احتیاط کرد .

- در این زمینه کتاب عدل الهی از استاد شهید مطهری ، برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود . ایشان در فصلی به همین موضوع می پردازند .


موضوع قفل شده است