چه کسی سجده نمی کرد ؟ شیعه یا وهابی ؟

تب‌های اولیه

96 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه کسی سجده نمی کرد ؟ شیعه یا وهابی ؟

سلام

وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ (بقره34)
ترجمه:
34- و هنگامى كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده و خضوع كنيد، همگى سجده كردند جز شيطان كه سر باز زد و تكبر ورزيد

به نظر شما اگر در هنگام صدور فرمان سجده بر آدم یک شیعه و یک وهابی در صف فرشتگان حضور داشتند کدامیک سجده نمی کردند ؟
قصد توهینی وجود ندارد لذا جواب فقط بر مبنای استدلال به افکار و اندیشه های این دو گروه باشد .
والله الموفق

علیکم السلام و رحمة الله
با توجه به اعتقادات وهابیون قطعا شخص وهابی امتثال امر الهی نمیکرد و در نتیجه به آدم سجده نمیکرد
چرا که وهابیون توسل به غیر خدا رو شرک میدونن چه رسد به سجده بر غیر خدا

[="Times New Roman"]

حامد;323165 نوشت:
به نظر شما اگر در هنگام صدور فرمان سجده بر آدم یک شیعه و یک وهابی در صف فرشتگان حضور داشتند کدامیک سجده نمی کردند ؟

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم و رحمه الله

استاد حامد عزيز - سوال شما بسيار تند است چراكه جزء را نميتوان به كل تعميم داد و براي اينكه اجزاء دلالت بر كليتي نمايند نياز است در حد كليت ادله قطعي و بدون خدشه موجود باشد.

آنچه كه شيطان انجام نداد ادله متعددي دارد كه نتيجه اش خروج از بندگي خدا و بندگي نفس بود
شيطان آنچراكه در طول اين 6000 سال سجده انجام ميداد تبديل به شريعتي از جنس بدعت در برابر شريعت و قانون الهي
كه يكي از ترفندهاي اين بدعت كفرآميز عامل اخراج حضرت آدم از بهشت برين گرديد.
او در برابر خالقي مطلق و خداوند يگانه و بي همتا مدعي شد زماني كه به تمام شريعت الهي آگاه بود.

اما
بنا به تعبيري اين كلام شما صحيح است. و آن تعبير انكار ولايت اولي الامر - نبي اكرم و نهايت انكار ولايت الهي است
وهابي كسي است كه حال چه ندانسته و يا دانسته
منكر روايات قطعي و متواتر بوده و آيات را تفسير به ميل و راي ميكند. يا اينطور بگوئيم بهتر است كه او كسي است كه منكر سنت است
و فكر ميكند كه چون پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلم آدم عادي و عوام و العياذ بالله ناداني همچون او بوده و فقط كتاب را ميخوانده و براي خود فقه صادر ميكرده او نيز چنين ميكند.
لذا منكر اولياء و نبي اكرم است و نتيجتا در فهم و نتيجه گيري از آيات هم مشكلات بسياري دارد
در مراتب بعد
برخي آيات را كه مطابق ميلش تفسير كرده را مبني قرار داده ( حتي اگر آيات متعدد ناقض استدلال او باشند ) و بشكلي بسيار تند و متعصبانه آنرا انجام ميدهد.لذا
هنگامي كه او را متوجه اشتباهش كنيد همانگونه متعصبانه منكر آيات ديگر ميشود.
و
الي ماشاء الله اين مراتب ادامه دارد

با اين وجود اين انحرافات جاهلانه را با عمل شيطان نميتوان مقايسه نمود.
ولي در صورت عدم بازگشت و ادامه اين راه بدون شك او از مطرودين خواهد شد.

ياحق

سوالی از شیعه : آیا طبق گفته جناب علی ابن ابی طالب سجده آن ها برای خدا نبود؟
[=&quot]كانَ سُجُودُهُمْ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ عُبُودِيَّةً وَ لإِدَمَ إِكْراماً وَ طاعَةً لِكَوْنِنا فِي صُلْبِه[/][=&quot] [/][=&quot]«بحار الانوار»، جلد 11، صفحه 139، حديث 6[/]

استدلال;323241 نوشت:
سوالی از شیعه : آیا طبق گفته جناب علی ابن ابی طالب سجده آن ها برای خدا نبود؟
[=&quot]كانَ سُجُودُهُمْ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ عُبُودِيَّةً وَ لإِدَمَ إِكْراماً وَ طاعَةً لِكَوْنِنا فِي صُلْبِه[/][=&quot] [/][=&quot]«بحار الانوار»، جلد 11، صفحه 139، حديث 6[/]

[="darkgreen"][="times new roman"]وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ«البقرة/31»
و [خدا] همه [معانی] نامها را به آدم آموخت‏سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست می‏گویید از اسامی اینها به من خبر دهید[/]
[/]

[="blue"][="times new roman"]سجده به غیر خدا شرک است مگر انکه خدا بگوید چون اطاعت فرمان خدا خود سجده است .

اما انکه سجده بر او واجب شد کسی بود که خدا کلیه اسماء را به اموخت حال باید دید در بین صحابه که بود که به واسطه نزدیکی به خدا و پیامبر همه اسماء به او اموخته شده بود و چه کسانی اطاعت از امر او را چون اطاعت از امر خدا دانستند و چه کسانی عصیان نمودند .[/][/]

استدلال;323241 نوشت:
سوالی از شیعه : آیا طبق گفته جناب علی ابن ابی طالب سجده آن ها برای خدا نبود؟ كانَ سُجُودُهُمْ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ عُبُودِيَّةً وَ لإِدَمَ إِكْراماً وَ طاعَةً لِكَوْنِنا فِي صُلْبِه«

جالب است.

فتا 1;323248 نوشت:
اما انکه سجده بر او واجب شد کسی بود که خدا کلیه اسماء را به اموخت حال باید دید در بین صحابه که بود که به واسطه نزدیکی به خدا و پیامبر همه اسماء به او اموخته شده بود و چه کسانی اطاعت از امر او را چون اطاعت از امر خدا دانستند و چه کسانی عصیان نمودند .

منظورتان از این جملات چیست؟

aminj;323256 نوشت:
جالب است.

اگر به طرف کعبه سجده می کنید برای خداست یا برای کعبه که سنگ است و یا اینکه به دستور خدا برای سنگ سجده می کنید؟ آیا ممکن است خداوند به شرک فرمان دهد؟

استدلال;323258 نوشت:
منظورتان از این جملات چیست؟

[="blue"][="times new roman"]شما بفرمایید چگونه شد که یوسف در خواب دید خورشید و ماه و ستارگان بر او سجده میکنند و روزی رسید که پدر ، مادر و برادران ارشدش بر او سجده کردند مگر یعقوب پیامبر میشود به غیر خدا سجده کند وقتی کلام کسی و کردار کسی از خدا باشد نه ذات خودش سجده بر او واجب میشود .
همانطور که آدم پاسخ سئوالات فرشتگان را به واسطه آموزش خدا داد نه ذات خودش .[/]
[/]

فتا 1;323264 نوشت:
شما بفرمایید چگونه شد که یوسف در خواب دید خورشید و ماه و ستارگان بر او سجده میکنند و روزی رسید که پدر ، مادر و برادران ارشدش بر او سجده کردند مگر یعقوب پیامبر میشود به غیر خدا سجده کند

تفسیر نمونه: همان گونه كه در ذيل آيه 34 سوره بقره در بحث سجده فرشتگان بر آدم گفتيم، سجده به معنى پرستش و عبادت، مخصوص خداست و براى هيچ كس در هيچ مذهبى، پرستش جايز نيست و توحيد عبادت كه بخش مهمّى از مسأله توحيد است ـ و همه پيامبران مردم را به آن فرامى خواندند ـ مفهومش همين است. بنابراين نه يوسف كه پيامبر خدا بود اجازه مى داد بر او سجده كنند و نه پيامبر بزرگى همچون يعقوب اقدام به چنين كارى مى كرد و نه قرآن به عنوان يك عمل شايسته يا لااقل مجاز از آن ياد مى نمود. بر اين اساس، سجده مزبور يا براى خدا بود (سجده شكر); همان خدايى كه اين همه موهبت و مقام عظيم را به يوسف داد و مشكلات و گرفتارى هاى خاندان يعقوب(عليه السلام) را برطرف نمود. در اين صورت در عين اينكه براى خدا بوده، چون به خاطر عظمت يوسف(عليه السلام)انجام گرفته، تجليل و احترام براى او نيز محسوب مى شود.
از اين نظر ضمير در «له» كه مسلّماً به يوسف(عليه السلام) بازمى گردد، با اين معنى به خوبى سازگار خواهد بود.
يا اينكه منظور از «سجده» مفهوم وسيع آن يعنى خضوع و تواضع است، زيرا سجده هميشه به معنى معروفش نمى آيد، بلكه گاهى به معنى هر نوع تواضع نيز آمده است، ازاين رو بعضى از مفسّران گفته اند تحيّت و تواضع متداول در آن روز، خم شدن و تعظيم بوده و منظور از «سجود» در آيه مزبور همين است.
ولى با توجّه به جمله «خرّوا» كه مفهومش بر زمين افتادن است، چنين برمى آيد كه «سجود» آنها به معنى انحناء و سر فرود آوردن نبوده است.
بعضى ديگر از مفسّران بزرگ گفته اند: سجود يعقوب(عليه السلام) و برادران و مادرشان براى خدا بوده امّا يوسف(عليه السلام)همچون خانه كعبه، قبله بوده است. ازاين رو در تعبيرات عرب گاهى گفته مى شود: فُلانٌ صَلّى لِلقِبلَةِ: «فلان كس به سوى قبله نماز خواند».(1)
ولى معنى اوّل نزديك تر به نظر مى رسد به خصوص اينكه در روايات متعدّدى كه از ائمّه اهل بيت(عليهم السلام) نقل شده مى خوانيم: كانَ سُجودُهُم لِلّهِ ـ يا ـ عِبادَةً لِلّهِ: «سجود آنها به عنوان عبادت براى پروردگار بوده است».(2)
در بعضى ديگر از احاديث مى خوانيم: كانَ طاعَةً لِلّهِ وَ تَحيَّةً لِيوسُفَ: «به عنوان اطاعت پروردگار و تحيّت و احترام به يوسف بوده است».(3)
همان گونه كه در داستان آدم نيز سجده براى آفريدگار بزرگى بوده است كه چنين خلقت بديعى را آفريده، كه در عين عبادت خدا بودن دليلى است بر احترام و عظمت مقام آدم.(4)
اين درست به آن مى مانَد كه شخصى كار بسيار مهم و شايسته اى انجام دهد و ما به خاطر آن براى خدايى كه چنين بنده اى را آفريده است سجده كنيم، كه هم سجده براى خداست و هم براى احترام اين شخص.

(1):تفسير الميزان و تفسير كبير، ذيل آيه مورد بحث
(2):تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 467
(3):تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 467
(4):تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 467


فتا 1;323264 نوشت:
وقتی کلام کسی و کردار کسی از خدا باشد نه ذات خودش سجده بر او واجب میشود .

عجب! سجده بر او واجب می شود!
تمام مراجع شما می گویند سجده برای غیر خدا حتی برای امام معصوم حرام است! حالا شما می گویید وقتی کلام کسی و کردار کسی از خدا باشد نه ذات خودش سجده بر او واجب میشود!
از کی تا حالا فتوا می دهید؟!!

استدلال;323259 نوشت:
اگر به طرف کعبه سجده می کنید

به تو قول می دهم اگر از اسرار کعبه آگاهی یابی، به طرف آن سجده نخواهی کرد.

aminj;323361 نوشت:
به تو قول می دهم اگر از اسرار کعبه آگاهی یابی، به طرف آن سجده نخواهی کرد.

عجب!
اسرارش را بیان کن حضرت استاد!!!!!!!

استدلال;323281 نوشت:
تفسیر نمونه: همان گونه كه در ذيل آيه 34 سوره بقره در بحث سجده فرشتگان بر آدم گفتيم، سجده به معنى پرستش و عبادت، مخصوص خداست و براى هيچ كس در هيچ مذهبى، پرستش جايز نيست و توحيد عبادت كه بخش مهمّى از مسأله توحيد است ـ و همه پيامبران مردم را به آن فرامى خواندند ـ مفهومش همين است. بنابراين نه يوسف كه پيامبر خدا بود اجازه مى داد بر او سجده كنند و نه پيامبر بزرگى همچون يعقوب اقدام به چنين كارى مى كرد و نه قرآن به عنوان يك عمل شايسته يا لااقل مجاز از آن ياد مى نمود. بر اين اساس، سجده مزبور يا براى خدا بود (سجده شكر); همان خدايى كه اين همه موهبت و مقام عظيم را به يوسف داد و مشكلات و گرفتارى هاى خاندان يعقوب(عليه السلام) را برطرف نمود. در اين صورت در عين اينكه براى خدا بوده، چون به خاطر عظمت يوسف(عليه السلام)انجام گرفته، تجليل و احترام براى او نيز محسوب مى شود.
از اين نظر ضمير در «له» كه مسلّماً به يوسف(عليه السلام) بازمى گردد، با اين معنى به خوبى سازگار خواهد بود.
يا اينكه منظور از «سجده» مفهوم وسيع آن يعنى خضوع و تواضع است، زيرا سجده هميشه به معنى معروفش نمى آيد، بلكه گاهى به معنى هر نوع تواضع نيز آمده است، ازاين رو بعضى از مفسّران گفته اند تحيّت و تواضع متداول در آن روز، خم شدن و تعظيم بوده و منظور از «سجود» در آيه مزبور همين است.
ولى با توجّه به جمله «خرّوا» كه مفهومش بر زمين افتادن است، چنين برمى آيد كه «سجود» آنها به معنى انحناء و سر فرود آوردن نبوده است.
بعضى ديگر از مفسّران بزرگ گفته اند: سجود يعقوب(عليه السلام) و برادران و مادرشان براى خدا بوده امّا يوسف(عليه السلام)همچون خانه كعبه، قبله بوده است. ازاين رو در تعبيرات عرب گاهى گفته مى شود: فُلانٌ صَلّى لِلقِبلَةِ: «فلان كس به سوى قبله نماز خواند».(1)
ولى معنى اوّل نزديك تر به نظر مى رسد به خصوص اينكه در روايات متعدّدى كه از ائمّه اهل بيت(عليهم السلام) نقل شده مى خوانيم: كانَ سُجودُهُم لِلّهِ ـ يا ـ عِبادَةً لِلّهِ: «سجود آنها به عنوان عبادت براى پروردگار بوده است».(2)
در بعضى ديگر از احاديث مى خوانيم: كانَ طاعَةً لِلّهِ وَ تَحيَّةً لِيوسُفَ: «به عنوان اطاعت پروردگار و تحيّت و احترام به يوسف بوده است».(3)
همان گونه كه در داستان آدم نيز سجده براى آفريدگار بزرگى بوده است كه چنين خلقت بديعى را آفريده، كه در عين عبادت خدا بودن دليلى است بر احترام و عظمت مقام آدم.(4)
اين درست به آن مى مانَد كه شخصى كار بسيار مهم و شايسته اى انجام دهد و ما به خاطر آن براى خدايى كه چنين بنده اى را آفريده است سجده كنيم، كه هم سجده براى خداست و هم براى احترام اين شخص.

(1):تفسير الميزان و تفسير كبير، ذيل آيه مورد بحث
(2):تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 467
(3):تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 467
(4):تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 467

عجب! سجده بر او واجب می شود!
تمام مراجع شما می گویند سجده برای غیر خدا حتی برای امام معصوم حرام است! حالا شما می گویید وقتی کلام کسی و کردار کسی از خدا باشد نه ذات خودش سجده بر او واجب میشود!
از کی تا حالا فتوا می دهید؟!!

[="blue"][="times new roman"]بنده سجده بر مخلوق میکنم یا شما که کلام خالق را رها کرده و تکیه بر کلام مخلوق میکنی ؟

مگر کلام خالق تصریح ندارد که به فرشتگان فرمود بر آدم سجده کنید و الا در سجده فرشتگان از جمله شیطان بر او که تردیدی نبود !
مگر در این ایه تصریح ندارد که یوسف به پدرش میگوید خورشید و ماه و یازده ستاره به من سجده میکردند ![/][/]

[="darkgreen"][="times new roman"]إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ«4»
[یاد کن] زمانی را که یوسف به پدرش گفت ای پدر من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم دیدم [آنها] برای من سجده می‏کنند[/]
[/]

فتا 1;323452 نوشت:
بنده سجده بر مخلوق میکنم یا شما که کلام خالق را رها کرده و تکیه بر کلام مخلوق میکنی ؟

هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ (003 | آل عمران - 7)او كسى است كه اين كتاب آسمانى را بر تو نازل كرد; كه بخشى از آن، آيات «محكم» [= صريح و روشن ]است; كه اساس اين كتاب مى باشد; (و پيچيدگى آيات ديگر، را بر طرف مى كند.) و بخشى ديگر، «متشابه»(و پيچيده) است. امّا آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال آيات متشابه اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند); و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند; در حالى كه تفسير آنهارا، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند. (آنها كه به دنبال درك اسرار آيات قرآنند) مى گويند: «ما به آن ايمان آورديم; تمامى آن از جانب پروردگار ماست.» و جز خردمندان، متذكّر نمى شوند (و اين حقيقت را درك نمى كنند).
پس کلام خالق را تو نمی توانی برداشت کنی و نیاز به مفسر دارد !!!!
اگر شیعه باشی باید به اهل بیت رجوع کنی که این تفسیر برگرفته از سخنان آنهاست و اگر اهل سنت هستی احتمالا این آیه را شنیده ای : وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (016 | نحل - 64)ما اين كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براى اين كه آنچه را در آن اختلاف كرده اند، براى آنها روشن كنى; و(اين قرآن) مايه هدايت و رحمت است براى قومى كه ايمان مى آورند.

طبق روایات سنی و شیعه همان بود که گفتم اگر سخنان پیامبر را قبول نداری:لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ!

استدلال;323455 نوشت:
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ (003 | آل عمران - 7)او كسى است كه اين كتاب آسمانى را بر تو نازل كرد; كه بخشى از آن، آيات «محكم» [= صريح و روشن ]است; كه اساس اين كتاب مى باشد; (و پيچيدگى آيات ديگر، را بر طرف مى كند.) و بخشى ديگر، «متشابه»(و پيچيده) است. امّا آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال آيات متشابه اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند); و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند; در حالى كه تفسير آنهارا، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند. (آنها كه به دنبال درك اسرار آيات قرآنند) مى گويند: «ما به آن ايمان آورديم; تمامى آن از جانب پروردگار ماست.» و جز خردمندان، متذكّر نمى شوند (و اين حقيقت را درك نمى كنند).
پس کلام خالق را تو نمی توانی برداشت کنی و نیاز به مفسر دارد !!!!
اگر شیعه باشی باید به اهل بیت رجوع کنی که این تفسیر برگرفته از سخنان آنهاست و اگر اهل سنت هستی احتمالا این آیه را شنیده ای : وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (016 | نحل - 64)ما اين كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براى اين كه آنچه را در آن اختلاف كرده اند، براى آنها روشن كنى; و(اين قرآن) مايه هدايت و رحمت است براى قومى كه ايمان مى آورند.

طبق روایات سنی و شیعه همان بود که گفتم اگر سخنان پیامبر را قبول نداری:لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ!

[="blue"][="times new roman"]از کجا فهمیدی بنده نمیتوانم برداشت کنم حال اگر گفتی سجده خورشید و ستارگان چگونه میتواند باشد حرف جنابعالی را قبول میکنم ؟[/][/]

فتا 1;323457 نوشت:
از کجا فهمیدی بنده نمیتوانم برداشت کنم حال اگر گفتی سجده خورشید و ستارگان چگونه میتواند باشد حرف جنابعالی را قبول میکنم ؟

اگر می خواهی این آیه رو از خودت تفسیر کنی که باهات حرفی ندارم دلیلش هم برات گفتم اگر می خواهی طبق سخن پیامبر تفسیر کنی همان تفسیر نمونه را یک بار بخوان!

استدلال;323458 نوشت:
اگر می خواهی این آیه رو از خودت تفسیر کنی که باهات حرفی ندارم دلیلش هم برات گفتم اگر می خواهی طبق سخن پیامبر تفسیر کنی همان تفسیر نمونه را یک بار بخوان!

[="blue"][="times new roman"]چرا فرار میکنی عرض کردم خواب یوسف چگونه بود یعنی خورشید و ماه و ستارگان چگونه ممکن است سجده کنند بنده تفسیر نمیکنم تحقیق میکنم و تحقیق یک اصل مسلم شیعه است اگر نمیتوای پاسخ دهی به راه خدا [/][/]

فتا 1;323462 نوشت:
چرا فرار میکنی عرض کردم خواب یوسف چگونه بود که یعنی خورشید و ماه و ستارگان چگونه ممکن است سجده کنند بنده تفسیر نمیکنم تحقیق میکنم و تحقیق یک اصل مسلم شیعه است

رجوع کن به تفاسیر و اینجا کپیش کن! من مفسر نیستم که از من می پرسی!

استدلال;323464 نوشت:
رجوع کن به تفاسیر و اینجا کپیش کن! من مفسر نیستم که از من می پرسی!

[="blue"][="times new roman"]کدام تفسیر از بدو اسلام تا کنون صدها تفسیر و ترجمه وجود دارد اما کلام خدا نه قابل ترجمه است و نه تفسیر اینها فقط برداشتهای افراد است خود انها نیز به این موضوع معترفند بنده هم اهل تحقیقم میخواهم بدانم سجده حورشید و ماه و ستارگان چگونه میتواند باشد شما که استادید اشکالی دارد ازاستدلالتان استفاده نموده و موضوع را روشن بفرمایید ؟[/][/]

[="darkgreen"][="times new roman"]أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثِیرٌ حَقَّ عَلَیهِ الْعَذَابُ وَمَنْ یهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یفْعَلُ مَا یشَاءُ«الحج/18»
آیا ندانستی که خداست که هر کس در آسمانها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای او سجده می‏کنند و بسیاری‏اند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که را خدا خوار کند او را گرامی‏دارنده‏ای نیست چرا که خدا هر چه بخواهد انجام می‏دهد[/]
[/]

[="blue"][="times new roman"]بازهم دلیلی دیگر بفرمایید سجده خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوها ، درختان و جنبندگان در این آیه چگونه میتواند باشد ؟[/][/]

[="darkgreen"][="times new roman"]وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ«لقمان/27»
و اگر آن چه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریای دیگر به یاری آید سخنان خدا پایان نپذیرد قطعا خداست که شکست‏ناپذیر حکیم است[/]
[/]

[="blue"][="times new roman"]ببین برادر اینها اصول اعتقادی است و در اصول اعتقادی در مذهب شیعه تقلید جایز نیست و کلمات خداوند را آغاز و پایانی نیست تا بتوان انرا به ترجمه و تفسیر محدود نمود ![/][/]

[="Black"]در پاسخ به استدلال باید بگویم:ایا پیامبر بر فرش که امروزه اهل سنت بر آن سجده میکنند سجده کرده است؟!! باتوجه به سیره پیامبر میتوان نتیجه گرفت که پیامبر بر خاک و سنگ سجده میکرده اند.برای نمونه: در کتاب مسند احمد ج 3 ص 327 وسنن بیهقی ج 1 ص 439 امده است که:جابربن عبدالله انصاری میگوید:من با پیامبر نماز میخواندم مقداری از سنگریزه ها را در یک کف دست میگرفتم و آنرا از این دست به آن دست میکردم تا خنک شود و بر آن سجده کنم.اینکار بخاطر شدت گرما بود. این روایت به خوبی نشان میدهد که اصحاب پیامبر مقید بودند که بر زمین سجده کنند.اگر سجده بر زمین لازم نبود این کار پرزحمت لزومی نداشت و فرشی را پهن میکردند و بر آن نماز میخواندند!!!!!!!!![/]

باغ بهشت;323569 نوشت:
در پاسخ به استدلال باید بگویم:ایا پیامبر بر فرش که امروزه اهل سنت بر آن سجده میکنند سجده کرده است؟!!

با سلام

بايد گفت بله و حدیث صحیح نیز داریم.
385 - حَدَّثَنَا أَبُو الوَلِيدِ هِشَامُ بْنُ عَبْدِ المَلِكِ، قَالَ: حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ المُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنِي غَالِبٌ القَطَّانُ، عَنْ بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: «كُنَّا نُصَلِّي مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَيَضَعُ أَحَدُنَا طَرَفَ الثَّوْبِ مِن شِدَّةِ الحَرِّ فِي مَكَانِ السُّجُودِ»
صحیح بخاری ج 1 ص 86 ح 358

.... با نبی اکرم ص نماز می خواندیم به خاطر شدت گرمای زمین گوشه عبا یا لباس خود را بر زمین می گذاشتیم و بر آن سجده می کردیم.

همچنین:
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يُوسُفَ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَالِكٌ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنَّ جَدَّتَهُ مُلَيْكَةَ دَعَتْ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِطَعَامٍ صَنَعَتْهُ لَهُ، فَأَكَلَ مِنْهُ، ثُمَّ قَالَ: «قُومُوا فَلِأُصَلِّ لَكُمْ» قَالَ أَنَسٌ: فَقُمْتُ إِلَى حَصِيرٍ لَنَا، قَدِ اسْوَدَّ مِنْ طُولِ مَا لُبِسَ، فَنَضَحْتُهُ بِمَاءٍ، فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَصَفَفْتُ وَاليَتِيمَ وَرَاءَهُ، وَالعَجُوزُ مِنْ وَرَائِنَا، فَصَلَّى لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ انْصَرَفَ.
صحیح بخاری ج 1 ص 86 ح 380

ترجمه:
...مالک ابن انس رض می گوید: مادر بزرگم ملیکه رسول خدا ص را برای صرف غذایی که برای ایشان فراهم نموده بود دعوت کرد، پیامبر پس از صرف غذا فرمودند بلند شوید تا برای شما نمازی بخوانم. انس می گوید بلند شدم و به سوی یکی از حصیرهایمان که از شدت استفاده سیاه شده بود رفتم و روی آن آب پاشیدم (تمیز کردم) و رسول خدا روی آن ایستاد، من و کودکی یتیم پشت سر ایشان به صف شدیم و پیرزن پشت سر ما ایستاد، ایشان دو رکعت نماز خواندند و سپس تشریف بردند.

[="darkgreen"][="times new roman"]وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ«البقرة/34»
و چون فرشتگان را فرمودیم برای آدم سجده کنید پس بجز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند[/]
[/]

[="blue"][="times new roman"]این دیگر عین سئوال است ما هنوز معنی درست سجده را درست درک نکرده ایم انوقت رفته ایم بر سر اینکه سجده بر خاک و سنگ جایز است یا بر بوریا و فرش ، ابریشم یا طلا
برادر مگر فرشتگان جسم دارند تا چون ما سجده کنند اول بیائید ببینید سجده چه معنی میدهد بعد بروید بر سر جزئیات انچه این بنده متوجه شده ام در پس این پرده معانی والائی نهفته است ! [/]
[/]

سلام
دوستان توجه بفرمایند
متاسفانه برخی از دوستان از مطلب منحرف شده و مباحث فرعی را اصل کرده اند
ببینید برادران
ما گفتیم یک چنین چیزی در جریان آدم ع داشته ایم حال به نظر شما با توجه به عقاید این دو گروه موضعگیریشان چیست ؟
دوستان رفته اند سر تفسیر سجده که عبودیه بوده یا اکراما یا بحث در مورد سجده به سمت قبله و امثال آن
به نظرم این اصلا مسیر صحیحی نیست یعنی جای این بحثها اینجا نیست
برخی دوستان هم با نگاهی منفی ما را متهم به تفرقه کرده اند خوب البته ما با وهابیت اتحادی نداریم که بخواهیم از آنها جدا شویم
از دوستان درخواست می کنم به اصل بحث بازگشته و بصورت مستدل جواب دهند
والله الموفق

حامد;323838 نوشت:
سلام
دوستان توجه بفرمایند
متاسفانه برخی از دوستان از مطلب منحرف شده و مباحث فرعی را اصل کرده اند
ببینید برادران
ما گفتیم یک چنین چیزی در جریان آدم ع داشته ایم حال به نظر شما با توجه به عقاید این دو گروه موضعگیریشان چیست ؟
دوستان رفته اند سر تفسیر سجده که عبودیه بوده یا اکراما یا بحث در مورد سجده به سمت قبله و امثال آن
به نظرم این اصلا مسیر صحیحی نیست یعنی جای این بحثها اینجا نیست
برخی دوستان هم با نگاهی منفی ما را متهم به تفرقه کرده اند خوب البته ما با وهابیت اتحادی نداریم که بخواهیم از آنها جدا شویم
از دوستان درخواست می کنم به اصل بحث بازگشته و بصورت مستدل جواب دهند
والله الموفق

[="blue"][="times new roman"]سلام

بسیار عالی حال برمیگردیم بر سر معنی سجده اگر انرا برو درافتادن و پیشانی بر خاک سائیدن معنی کنیم مطمئناً وهابی سجده نمیکند چون خواهد گفت سجده بر غیر خدا حرام است اما شیعه هم اگر به تفاسیر مراجعه کند متاسفانه همین را خواهد گفت و از سجده سر باز خواهد زد مگر انکه بر اساس صریح ایاتی که به سمعتان رسید سجده را اطاعت محض کرهاً و طوعاً معنی کنیم که وهابی باز هم زیر بار نمیرود و جز خدا کسی را قبول ندارد اما شیعه از قانون پیروی استفاده نموده به سجده در خواهد افتاد و خواهد رست . [/][/]

فتا 1;323916 نوشت:
سلام بسیار عالی حال برمیگردیم بر سر معنی سجده اگر انرا برو درافتادن و پیشانی بر خاک سائیدن معنی کنیم مطمئناً وهابی سجده نمیکند چون خواهد گفت سجده بر غیر خدا حرام است اما شیعه هم اگر به تفاسیر مراجعه کند متاسفانه همین را خواهد گفت و از سجده سر باز خواهد زد مگر انکه بر اساس صریح ایاتی که به سمعتان رسید سجده را اطاعت محض کرهاً و طوعاً معنی کنیم که وهابی باز هم زیر بار نمیرود و جز خدا کسی را قبول ندارد اما شیعه از قانون پیروی استفاده نموده به سجده در خواهد افتاد و خواهد رست

این مسئله شیعه و سنی و وهابی و غیره ندارد.
الله ما را از سجده به دون الله منع کرده، پس سجده نمی کنیم.
اگر فرض بگیریم که در ابتدای آفرینش الله به یک انسان دستور میداد و می فرمود که به انسان دیگر سجده کند و در ادامه در قرآن نیز این جواز را می داد، ما نیز حرف الله را می پذیرفتیم.
لذا امروز ملاک ما قرآنی است که الله در آن سجده بر دون الله را منع کرده است.

متاسفانه اشکال شما ها این است که نمی دانید قیاس در احکام دین جایز نیست!
چون بر آدم سجده شد نمی توان گفت سجده بر غیر خدا جایز است!

جالب است!

فتا 1;323916 نوشت:
مطمئناً وهابی سجده نمیکند چون خواهد گفت سجده بر غیر خدا حرام است اما شیعه هم اگر به تفاسیر مراجعه کند متاسفانه همین را خواهد گفت

یعنی تفاسیر شیعه و سنی غلط است و حرف شما صحیح؟!
اگر هم ظاهر قرآن را می بینی که گفتم قیاس در احکام دین جایز نیست!

مکه;323957 نوشت:
این مسئله شیعه و سنی و وهابی و غیره ندارد.
الله ما را از سجده به دون الله منع کرده، پس سجده نمی کنیم.
اگر فرض بگیریم که در ابتدای آفرینش الله به یک انسان دستور میداد و می فرمود که به انسان دیگر سجده کند و در ادامه در قرآن نیز این جواز را می داد، ما نیز حرف الله را می پذیرفتیم.
لذا امروز ملاک ما قرآنی است که الله در آن سجده بر دون الله را منع کرده است.

[="blue"][="times new roman"]بنده هم که گفتم شما فرمان خدا را نادیده گرفته سجده نمیکنید اسلاف شما هم همینکاررا کردند از شما نیز غیر این انتظار نمیرفت .[/][/]

استدلال;323989 نوشت:
متاسفانه اشکال شما ها این است که نمی دانید قیاس در احکام دین جایز نیست!
چون بر آدم سجده شد نمی توان گفت سجده بر غیر خدا جایز است!

جالب است!
یعنی تفاسیر شیعه و سنی غلط است و حرف شما صحیح؟!
اگر هم ظاهر قرآن را می بینی که گفتم قیاس در احکام دین جایز نیست!

[="blue"][="times new roman"]شما که وقتی پرسیدم خورشید ماه و ستارگان چگونه سجده میکنند فرار را بر قرار ترجیح دادی حال امده ای و القیاس القیاس میکنی مگر شما قرانی نیستید پاسخ مستدل بدهید اگر میتوانید اینکه دیگران چه گفته اند هیچ ملاکی نیست هم اینک پاسخ مستدل بدهید با چه جراتی نص صریح قران کریم را منکر میشوید .
[/]
[/]

فتا 1;323995 نوشت:
بنده هم که گفتم شما فرمان خدا را نادیده گرفته سجده نمیکنید اسلاف شما هم همینکاررا کردند از شما نیز غیر این انتظار نمیرفت .

ظاهرا کمی بد خواندید مطلب بنده را:

بنده گفتم اگر دستور الله بود حتما این کار را می کردیم

مکه;324045 نوشت:
ظاهرا کمی بد خواندید مطلب بنده را:

بنده گفتم اگر دستور الله بود حتما این کار را می کردیم

[="blue"][="times new roman"]مگر خداوند به ملائکه نمیگوید بر انسانی که کلیه اسماء را به او اموزش داده سجده کنید پس به چه دلیل چون شیطان از فرمان خدا سرپیچی میکنید ![/][/]

فتا 1;323998 نوشت:
اینکه دیگران چه گفته اند هیچ ملاکی نیست هم اینک پاسخ مستدل بدهید با چه جراتی نص صریح قران کریم را منکر میشوید .

بر فرض صریح بودن به حکم آیه وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ بیان معنای آن با پیامبر است پس در مورد سوالت به تفاسیرتان رجوع کنید!
فتا 1;324074 نوشت:
مگر خداوند به ملائکه نمیگوید بر انسانی که کلیه اسماء را به او اموزش داده سجده کنید پس به چه دلیل چون شیطان از فرمان خدا سرپیچی میکنید !

چون تکبر داشت و می گفت أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ
حالا چه ربطی به موضوع داشت!
بعد هم بارها جناب مرجع تقلید! گفته ام قیاس در احکام دین جایز نیست!!!

مگر مراجع شما سجده بر انسان را جایز می دانند که وهابی ها به انسان سجده کنند؟!

[="SandyBrown"]

استدلال;324580 نوشت:
بر فرض صریح بودن به حکم آیه وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ بیان معنای آن با پیامبر است پس در مورد سوالت به تفاسیرتان رجوع کنید!

چون تکبر داشت و می گفت أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ
حالا چه ربطی به موضوع داشت!
بعد هم بارها جناب مرجع تقلید! گفته ام قیاس در احکام دین جایز نیست!!!

مگر مراجع شما سجده بر انسان را جایز می دانند که وهابی ها به انسان سجده کنند؟!

در رساله های عملیه ی ما شیعیان امده که سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام است و بعضی از مردم عوام که در مقابل قبر امامان پیشانی را بر زمین میگذارند اکر برای شکر خداوند متعال باشد اشکالی ندارد و الا حرام است[/]

استدلال;324580 نوشت:
بر فرض صریح بودن به حکم آیه وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ بیان معنای آن با پیامبر است پس در مورد سوالت به تفاسیرتان رجوع کنید!

چون تکبر داشت و می گفت أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ
حالا چه ربطی به موضوع داشت!
بعد هم بارها جناب مرجع تقلید! گفته ام قیاس در احکام دین جایز نیست!!!

مگر مراجع شما سجده بر انسان را جایز می دانند که وهابی ها به انسان سجده کنند؟!

[="blue"][="times new roman"]همه اینها بر میگردد به اینکه شما متوجه نمیشوی معنی سجده فقط برو در افتادن و پیشانی به خاک سائیدن نیست چون در مورد کواکب و ملائکه این فرض معنی ندارد بلکه معنی ان اطاعت محض است که به غیر خدا بر پیامبر و اوالامر نیز واجب است .[/][/]

نقل قول:
ست‏
[سوره البقرة (2): آيه 34]
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ (34)
(و زمانى كه بملائكه امر كرديم كه بآدم سجده كنيد پس سجده كردند مگر شيطان او رو گرداند از فرمان ما و تكبر نمود و از جمله كفار گرديد) بحث در اين آيه در چند موضع ذكر ميشود:
(موضع اول)
در سجده ملائكه بر آدم: عده‏اى از مفسرين گفته‏اند كه آدم قبله ملائكه بود أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 509
و سجده براى خدا بوده است نظير كعبه كه قبله مسلمين و بيت المقدّس قبله نصارى و يهود است.
و عده‏اى باين قول اعتراض كرده‏اند كه اگر آدم قبله ملائكه بود بايد اسجدوا بالى متعدى شود نه به لام يعنى بايد گفته شده باشد «اسجدوا الى آدم» همانطور كه مى‏گويى سجدت الى الكعبة و جواب داده‏اند كه تعدى بلام هم صحيح است و در لسان عرب استعمال شده است چنانچه در اشعار حسّان بن ثابت آمده است:
ما كنت اعرف انّ الامر منصرف عن هاشم ثم منها عن ابى حسن‏

أ ليس اوّل من صلّى لقبلتكم و اعرف الناس بالقرآن و السنن «1»
عده‏اى هم گفته‏اند كه سجده ملائكه سجده شكر بوده بر اين نعمت بزرگ كه ايجاد خليفة اللَّه بوده است و باز باين قول هم اعتراض شده كه با ظاهر آيه كه اسجدوا لآدم باشد منافات دارد و جواب داده‏اند كه لام براى تعليل است يعنى سجده كنيد بعلت وجود آدم و بعضى گفته‏اند كه سجده در آيه بمعناى مصطلح نيست و معناى آن اينست كه در برابر آدم تسليم باشيد و از او اطاعت كنيد و بهمين معنى حمل كرده‏اند سجده گياه و درخت را در آيه شريفه وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ «2» و علّت همه اين گفتارها اينست كه گفته‏اند سجده مخصوص ذات اقدس حق است و بر غير خدا شرك در عبادت ميشود لكن تحقيق در مطلب اينست كه سجده‏اى كه مختص بخدا است سجده‏
__________________________________________________
1- من ندانستم كه امر خلافت از بنى هاشم از آن جمله از على رو گرداند آيا على اولين كسى نيست كه بقبله شما نماز خواند و از مردم به قرآن و آداب اسلامى آشناتر بود [.....]
2- سوره الرحمن آيه 5
أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 510
عبادتى است مانند سجده عبده اصنام و آتش و ستارگان كه ساجدين آنها مشركند و اين امر اختصاص بسجده ندارد بلكه هيچ نوع عبادتى بر غير خدا روا نبوده و همه شرك است ولى اگر سجده از روى تعظيم و بامر خدا باشد مانعى ندارد بلكه عين عبادت حق است و حقيقت توحيد است نه شرك و از همين مقوله است سجده يعقوب و پسران بر يوسف وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً «1» منتهى در شريعت اسلام اينگونه تعظيم بر غير خدا نهى شده است بلكه ركوع و سجده حتى بقصد تعظيم بر غير خدا حرام است ولى در شرايع سابقه نهى نشده بوده با تفصيلى كه در ذيل آيه يقيمون الصلاة متذكر شده‏ايم‏
«موضع دوم»
از مفاد آيه استفاده ميشود كه شيطان با عدم سجده خود بآدم مرتكب سه خلاف شد عملا و اخلاقا و عقيدة، خلاف عملى او اباء از سجده بآدم بود كه عملا مخالف فرمان حق گرديد و با اين عمل فاسق و عاصى و متمرد شد كه در قرآن آمده است ففسق عن امر ربه «2» خلاف اخلاقى او استكبار نسبت بآدم بود چون كبر يكى از رذائل اخلاقى است و منزلگاه شخص متكبر آتش جهنم است «3» و خلاف عقيدتى او انكار عدل الهى است چون تصور ميكرد كه امر خدا از روى مصلحت نيست و از كلام خودش استنباط مى‏شود كه نسبت جهل به خدا
__________________________________________________
1- سوره يوسف آيه 101 و براى تعظيم باو سجده كردند
2- سوره كهف آيه 48 از دستور پروردگارش روگرداند
3- سوره زمر آيه 72 قيل ادخلوا ابواب جهنم خالدين فيها فبئس مثوى المتكبرين (گفته مى‏شود از درب‏هاى جهنم براى هميشه داخل شويد جاى بدى است جايگاه متكبرين)
أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 511
داده است‏
«موضع سوم»
در اينكه شيطان از جنس ملائكه بود يا از جنس ديگرى بين مفسرين عامه اختلاف است عده‏اى گويند از ملائكه است چون در آيه از ملائكه مستثنى شده است و فرض اينكه استثناء منقطع باشد خلاف ظاهر است و از طرفى چون در آيه ملائكه مأمور سجده بآدم شدند در صورتى كه ابليس از ملائكه نبود مكلّف بسجده نبود اباء او از سجده سبب كفر و طرد او از درگاه حق نمى‏شد و امّا اينكه در آيه ديگرى هست كه كانَ مِنَ الْجِنِّ «1» جن بمعناى مستور است چنان كه بطفل در شكم مادر پنهان است جنين گويند و كسى كه عقلش پوشيده شده باشد مجنون ناميده ميشود ولى اين قول باطل است اولا بنا بر نصّ قرآن مجيد كه ضرورت مذهب شيعه نيز هست ملائكه معصوم‏اند و نافرمانى خدا را نميكنند لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ «2» و خبر هاروت و ماروت و عصيان فطرس مردود است و يا محمول بر ترك اولى است و ثانيا جن و ملك در قرآن دو جنس متفاوت بيان شده «3» و ثالثا بنص قرآن جن از آتش خلق شده «4» و از قول ابليس نقل شده كه‏
__________________________________________________
1- سوره كهف آيه 48
2- سوره تحريم آيه 6 نافرمانى نميكنند خدا را در آنچه كه بايشان امر ميكند
3- ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ سوره سبا آيه 40- 41
4- وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ سوره حجر آيه 27
أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 512
خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ «1» و رابعا از اينكه معناى جن مستور است نميشود گفت هر مستورى جن باشد و الّا بايد بر خداوند و امام زمان عليه السّلام و بر عالم آخرت اطلاق جن درست باشد و خامسا چون شيطان داخل در ملائكه بود مشمول خطاب ميشود و سادسا استثناء منقطع خلاف ظاهر نيست مخصوصا با اين همه قرائن و از طرفى در قرآن موارد زيادى هست كه استثناء منقطع است مانند وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي «2» و لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً «3» و لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ «4» كه در تمام آيات فوق مستثنى منقطع استعمال شده و اين قسمت را در مقدمه نيز بيان كرده‏ايم‏
«موضع چهارم»
در اينكه آيا بشر اشرف است يا ملائكه بين علماء خاصه و عامه اختلاف است يك دسته از آنان بادلّه زير معتقداند كه آدم اشرف از ملائكه ميباشد 1- چون همه ملائكه مأمور شدند كه بآدم سجده كنند و بديهى است‏
__________________________________________________
1- سوره اعراف آيه 11
2- سوره زخرف آيه 25- 16 يعنى زمانى كه ابراهيم بپدرش و قومش گفت همانا من از آنچه شما عبادت ميكنيد بيزارم جز آنكه مرا خلق كرد
3- سوره واقعه آيه 24- 25 در آن نه لغو شنيده ميشود نه كار زشت مگر گفته ميشود سلام‏
4- نساء آيه 33 نخوريد اموال يكديگر را از روى باطل و ناحق مگر اينكه از راه تجارت كه مرضى طرفين باشد
أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 513
مسجود اشرف از ساجد است.
2- اينكه آدم از ملائكة اعلم بود و اعلم اشرف از غير اعلم است.
3- آدم مقام خلافت خدا كه اشرف همه مقامات است دارا شد.
4- مضمون آيه شريفه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ «1» مويد مطلب است زيرا ملائكه نيز داخل در عالمين‏اند.
5- آيه شريفه وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ «2» پس وجود پيغمبر حتى بر ملائكه رحمت بود و اين هم مويد اشرفيت آدم است.
6- اخبار پيغمبر و ائمه دلالت دارد كه فرشتگان خدام ما هستند جبرئيل خادم پيغمبر بود.
دسته دوم كه قائل بافضليت ملك بر آدم شده‏اند ادله زيادى آورده و به بعضى از آيات قرآن هم استشهاد كرده‏اند از آن جمله از قول ابليس به آدم و حوا ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ «3» كه مى گويند اگر ملك اشرف نبود جاى اغواى آنها نبود و مانند قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ «4» كه اگر ملك افضل نبود مورد توقع كفار نبود و در حق يوسف آمده است ما هذا بَشَراً إِنْ هذا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ «5» و همچنين در آيه شريفه وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ الى قوله تعالى‏
__________________________________________________
1- خدا آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر همه عالميان برگزيد.
2- نفرستاديم ترا مگر كه رحمتى باشى بر عالميان [.....]
3- پروردگار شما شما را نهى كرد از اين درخت تا جزء ملائكه نشويد و براى هميشه در بهشت بمانيد (سوره اعراف آيه 19)
4- بگو من نمى‏گويم كه خزينه‏هاى خدا نزد من است و علم غيب ميدانم و نميگويم بشما كه من ملكم (سوره انعام آيه 50)
5- سوره يوسف آيه 31
أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 514
وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا «1» اگر ملك از بنى آدم افضل نبود بايد گفته شود على جميع من خلقنا زيرا غير از ملك مخلوقى نيست كه امكان داشته باشد از بشر افضل باشد و باز مويد اين مدعا است آياتى كه ملائكه بر رسل و اولو العلم مقدم آورده شده است و تحقيق در كلام اينست كه چون انسان مركب از قواى عقلانى و شهوانى است در صورتى كه قواى ديگر انسان تابع عقل او شد از ملائكه اشرف است چنان كه مضمون حديث فمن غلب عقله على شهوته فهو اشرف من الملائكة «2» همين مطلب را تأييد ميكند چنانچه اگر قوه شهوت و غضب او بر عقل چيره گشت از حيوانات و شياطين هم پست‏تر ميشود چه رسد بملائكه و من غلب شهوته على عقله فهو اخسّ من البهائم «3»
آدمى زاده طرفه معجونى است گز فرشته سرشته و از حيوان‏

گر كند ميل اين شود به از اين ور كند ميل آن شود پس از آن‏
و نكته ديگر هم اينست كه خوبى و بدى آدميان متفاوت است و اين تفاوت تا مراتب لا يتناهى است و در ملائكه هم همين طور است پس هر مؤمنى را نميتوان گفت از همه ملائكه بهتر است و بالعكس.

ترجمه بيان السعادة، ج‏1، ص: 630
[سوره البقرة (2): آيه 34]
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ (34)
ترجمه:
به ياد آر زمانى را كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كن، همه سجده كردند، مگر شيطان كه خود دارى و تكبر ورزيد و از كافران گرديد.
تفسير:
«وَ إِذْ قُلْنا» عطف است به «إِذْ قالَ رَبُّكَ» يعنى به ياد آر يا ياد آورى كن تا بدانيد جميع آنچه در زمين است براى شما آفريده شده است.
«للملائكة» منظور از فرشتگان، چنانكه گذشت و در اخبار ما آمده است فرشتگان زمين است، زيرا مرتبه آدميت آدم مسجود فرشتگان
زمينى بوده است. و يا منظور همه فرشتگان است چون همانطورى كه قبلا هم بيان شد آدم بر حسب علويّت خويش مسجود جميع ملائك گرديد. و در اخبار ما وارد شده است كه خداى تعالى به فرشتگان از اينرو فرمان داد، آدم را سجده كنند كه نور محمد (ص) و على (ع) و خاندان آن حضرت (ع) در صلب آدم بود.
«اسْجُدُوا لِآدَمَ» (سجده كنيد به آدم) سجده، نهايت خضوع و خوارى و فرمانبردارى نسبت به مسجود است و چون آخرين حدّ پذيرش ذلت، به خاك افتادن در برابر شخص مورد سجده است لذا در شرع مطهر، سجده نام سجده نماز شده است.
منظور از سجده در اين آيه، خوار شدن در تحت فرمان آدم (ع) و مسخّر امر او شدن است، به نحوى كه نسبت به هر يك از آنان اگر چيزى را بخواهد بگويد بشو بشود. و فرمانبرى ملائكه و سجده آنها به آدم به جز ابليس همانند فرمانبردارى همه قواى آدم در عالم صغير از انسان است، جز «وهم» كه شيطان اين عالم مى‏باشد.

حامد;323838 نوشت:
سلام دوستان توجه بفرمایند متاسفانه برخی از دوستان از مطلب منحرف شده و مباحث فرعی را اصل کرده اند ببینید برادران ما گفتیم یک چنین چیزی در جریان آدم ع داشته ایم حال به نظر شما با توجه به عقاید این دو گروه موضعگیریشان چیست ؟ دوستان رفته اند سر تفسیر سجده که عبودیه بوده یا اکراما یا بحث در مورد سجده به سمت قبله و امثال آن به نظرم این اصلا مسیر صحیحی نیست یعنی جای این بحثها اینجا نیست برخی دوستان هم با نگاهی منفی ما را متهم به تفرقه کرده اندخوب البته ما با وهابیت اتحادی نداریم که بخواهیم از آنها جدا شویم از دوستان درخواست می کنم به اصل بحث بازگشته و بصورت مستدل جواب دهند والله الموفق

با سلام.
3 سوال :
1. امروزه مگر چه اختلافی بین شیعه و وهابی در سجده کردن وجود دارد؟ به عبارت دیگر شیعه به چه چیزهایی سجده می کند که وهابی نمی کند؟
2. با فرض اینکه شما قصد تفرقه افکنی ندارید می توانید بگویید انگیزه شما از طرح چنین سوالی چیست و می خواهید نهایتا به چه هدفی برسید؟
3. مگر الان ما ( چه شیعه و چه وهابی ) به سمت خدا سجده می کنیم؟ مگر خداوند سمت دارد؟ جهت دارد؟ جای مشخصی دارد؟ اصلا مگر می شود به سمت خدا سجده کرد؟
دقت شود همه مسلمانان ( چه شیعه و چه سنی و چه وهابی و ... ) به امر خدا سجده می کنند نه به سمت خدا. ملائکه هم همین گونه عمل کردند. به امر خدا سجده کردند.
نکته انحرافی : سجده ملائکه بر انسان به دلیل برتر بودن انسان از ملائکه نبود. بلکه به خاطر اطاعت امر الهی بود. همین طور است عدم برتری خانه کعبه نسبت به انسان. در حدیثی موفق می خوانیم که منزلت مومن از خانه کعبه بالاتر است.
و من الله توفیق

فتا 1;324074 نوشت:
مگر خداوند به ملائکه نمیگوید بر انسانی که کلیه اسماء را به او اموزش داده سجده کنید پس به چه دلیل چون شیطان از فرمان خدا سرپیچی میکنید !

خودت جواب خودت را دادی...
الله به ملائکه امر کرده که بر انسان سجده کنند.
به جبرئیل امر کرده وحی را به پیامبر نازل فرماید...
به غزرائیل امر نموده که روح را قبض کند...
و...
این چه ربطی به انسان دارد؟؟؟

پس بفرمائید چون به یک فرشته هم برای قبض روح و وجی و فلان و بیسار امر کرده انسان نیز باید آن کارها را بکند؟؟؟

فتا1;324745 نوشت:
مگر خداوند به ملائکه نمیگوید بر انسانی که کلیه اسماء را به او اموزش داده سجده کنید پس به چه دلیل چون شیطان از فرمان خدا سرپیچی میکنید !

مکه;324745 نوشت:
خودت جواب خودت را دادی... الله به ملائکه امر کرده که بر انسان سجده کنند. به جبرئیل امر کرده وحی را به پیامبر نازل فرماید... به غزرائیل امر نموده که روح را قبض کند... و... این چه ربطی به انسان دارد؟؟؟ پس بفرمائید چون به یک فرشته هم برای قبض روح و وجی و فلان و بیسار امر کرده انسان نیز باید آن کارها را بکند؟؟؟

امان از قیاس بی مورد فتا1 !!!!!

مکه;324745 نوشت:
خودت جواب خودت را دادی...
الله به ملائکه امر کرده که بر انسان سجده کنند.
به جبرئیل امر کرده وحی را به پیامبر نازل فرماید...
به غزرائیل امر نموده که روح را قبض کند...
و...
این چه ربطی به انسان دارد؟؟؟

پس بفرمائید چون به یک فرشته هم برای قبض روح و وجی و فلان و بیسار امر کرده انسان نیز باید آن کارها را بکند؟؟؟

[="blue"]اولاً امر عام است نه خاص ثانیاً شیطان در بین ملائکه است نه از جنس ملائکه یعنی وقتی امر شامل شیطان شده شامل انسان هم میشود ![/]

فتا 1;324750 نوشت:
اولاً امر عام است نه خاص ثانیاً شیطان در بین ملائکه است نه از جنس ملائکه یعنی وقتی امر شامل شیطان شده شامل انسان هم میشود !

اجازه بدهید اول برادران شیعه بگویند: آیا سجده می کنید؟؟؟

حرف ما مشخص است: اگر الله دستور دهد حتما، اگر منع کند هرگز

فتا 1;324750 نوشت:
اولاً امر عام است نه خاص ثانیاً شیطان در بین ملائکه است نه از جنس ملائکه یعنی وقتی امر شامل شیطان شده شامل انسان هم میشود !

پس شامل تو هم شده و تو در حال سجده به انسان هایی!

مکه;324781 نوشت:
اجازه بدهید اول برادران شیعه بگویند: آیا سجده می کنید؟؟؟ حرف ما مشخص است: اگر الله دستور دهد حتما، اگر منع کند هرگز

[="Blue"]سلام جناب شریعت عقلانی(البته شریعت آسمانیست نه عقلانی) در پاسخ پرسش اولتان باید بگم که بین شیعه و سنی اختلاف در سجده کردن هم هست.اونا معتقدند که سجده ما شیعیان بر مهر اشکال دارد و بعضی از خودشان بر فرش سجده میکنند.[/]

[="times new roman"]

مکه;324781 نوشت:
اجازه بدهید اول برادران شیعه بگویند: آیا سجده می کنید؟؟؟

حرف ما مشخص است: اگر الله دستور دهد حتما، اگر منع کند هرگز

[="Times New Roman"][="blue"]پس قبول کردی که امر عام است و خاص نیست که فرضاً چون خدا به عزرائیل نوعی امر میکند و جبرائیل نوعی دیگر موضوعیت ندارد و قیاس مع الفارق هم نیست چون ابلیس را که از جنس ملائکه نیست شامل شده پس هر موجود دیگری از جمله انسان را میتواند شامل بشود روشن است !

بنده نمیدانم واقعاً با چگونه افرادی طرف صحبت شده ام هرچه میگویم منظور از سجده اطاعت محض است مانند کش بر میگردید به معنی مصطلح سجده و هی تکرار میکنید بله شیعه واقعی و سنی اصیل اگر امام زمان ظهور بفرمایند مطیع محض او خواهند بود . و انتظار ندارند که الله و ملائکه در زیر سایبانی از ابرها بر انان ظاهر شده و به انان بگویند فرمان الله با فرمان امام زمان یکی است و باید در مقابلش سجده نمود [/]

[="darkgreen"]هَلْ ینْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یأْتِیهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِی الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ«البقرة/210»
مگر انتظار آنان غیر از این است که خدا و فرشتگان در [زیر] سایبانهایی از ابر سپید به سوی آنان بیایند و کار [داوری] یکسره شود و کارها به سوی خدا بازگردانده می‏شود[/]

استدلال;324796 نوشت:
پس شامل تو هم شده و تو در حال سجده به انسان هایی!

[="blue"][="times new roman"]شما هنوز پاسخ تاپیکهای 33 و 34 را که مفهوم سجده را از دیدگاه تفاسیر ما بیان میکند نداده ای و مرتباً داری مطلب را میپیچانی یا مطالب سنگین است و برای جنابعالی قابل حضم نیست .

اول اینکه سجده به معنی برو در افتادن و پیشانی بر خاک نهادن معنی مجاز سجده است و معنی واقعی سجده همانطور که در تفسیر بیان السعاده امده اظهار نهایت کوچکی و حقارت است و ثانیاً این اظهار کوچکی در مقابل انسانی است که کلیه اسماء به او اموزش داده شده باشد مانند پیامبر که بنا بر فرمایش خود جنابعالی میتواند نص صریج قران کریم را بر خلاف معنی ظاهریش تفسیر کند و جنابعالی نیز در مقابلش به خاک افتاده و میپذیری مفهوم شد .[/][/]

شریعت عقلانی;324624 نوشت:
با سلام. 3 سوال : 1. امروزه مگر چه اختلافی بین شیعه و وهابی در سجده کردن وجود دارد؟ به عبارت دیگر شیعه به چه چیزهایی سجده می کند که وهابی نمی کند؟ 2. با فرض اینکه شما قصد تفرقه افکنی ندارید می توانید بگویید انگیزه شما از طرح چنین سوالی چیست و می خواهید نهایتا به چه هدفی برسید؟ 3. مگر الان ما ( چه شیعه و چه وهابی ) به سمت خدا سجده می کنیم؟ مگر خداوند سمت دارد؟ جهت دارد؟ جای مشخصی دارد؟ اصلا مگر می شود به سمت خدا سجده کرد؟ دقت شود همه مسلمانان ( چه شیعه و چه سنی و چه وهابی و ... ) به امر خدا سجده می کنند نه به سمت خدا. ملائکه هم همین گونه عمل کردند. به امر خدا سجده کردند. نکته انحرافی : سجده ملائکه بر انسان به دلیل برتر بودن انسان از ملائکه نبود. بلکه به خاطر اطاعت امر الهی بود. همین طور است عدم برتری خانه کعبه نسبت به انسان. در حدیثی موفق می خوانیم که منزلت مومن از خانه کعبه بالاتر است. و من الله توفیق

سلام
1- بحث بر سر عنوان سجده بر آدم است نه سجده خالی
دوستانی که درگیر مباحث وهابیت هستند خیلی زود می فهمند هدف ما از طرح سوال چیست ؟
اگر مبانی آقایان را در مباحث شبیه به این پیگیری فرمایید جواب واضح است
2- هدف ما راهنمایی برخی آقایان متمایل به افکار وهابی است که ببینند موضعشان اینجا چگونه است و بر آن اساس در برابر کلام حق شیعه در باب توسل ایراد بیجا نفرمایند
3- ما هم میگوییم تعلیم توسل در قرآن ( مانند آیاتی مربوط به فرزندان یعقوب و استغار نبی اکرم برای امت ) مجوز شرعی توسل است چیزی که آنها بنام خواندن خدا شرکش می شمارند اگر این شرک است پس سجده برآدم که اولی به شرک بودن است
کسی که میگوید من به فرمان خدا بر آدم سجده می کردم پس باید بپذیرد به تعلیم الهی هم توسل شرک نیست
والله الموفق

حامد;324857 نوشت:
کسی که میگوید من به فرمان خدا بر آدم سجده می کردم پس باید بپذیرد به تعلیم الهی هم توسل شرک نیست

واقعا شما دستتون به جایی بند نیست و چون شخصی که در دریا غرق می شود دارید سعی می کنید آب را بگیرید!!!

دستور به سجده در زمان خلفت آدم دستوری خاص برای عده ای خاص بوده است و انسان از آن منع گشته است.
ما هم گفتیم اگر دستور الله باشد قطعاطاعت می کنیم.
اما در باب توسل هیچ گونه دستوری مبنی بر توسل به مردگان وجود ندارد بلکه برعکس الله می گویند اهل قبور صدای شما را نمی شنود...

البته برای شیعه که بر قبر نیز سجده می کند و رو به قبر نماز می خواند چندان مشکل نیست که بر آدم نیز سجده کند!!!

ما یک کلام گفتیم الله دستور دهد اطاعت می کنیم...
متاسفانه شیعه نتوانسته راه گریزی پیدا کند و اینچنین دست به دامان آب دریا می شود تا بلکه بیش از این غرق نشود...

حامد;324857 نوشت:
ما هم میگوییم تعلیم توسل در قرآن ( مانند آیاتی مربوط به فرزندان یعقوب و استغار نبی اکرم برای امت ) مجوز شرعی توسل است چیزی که آنها بنام خواندن خدا شرکش می شمارند اگر این شرک است پس سجده برآدم که اولی به شرک بودن است کسی که میگوید من به فرمان خدا بر آدم سجده می کردم پس باید بپذیرد به تعلیم الهی هم توسل شرک نیست

اول بگویم که من وهابی نیستم! شما خودتان جواب خودتان را دادید! زمانی که خداوند امر کرد به سجده،در زمان خاص و شرایط خاص بود و الان طبق فتوای تمامی مراجع سجده بر انسان حرام است!
وهابی ها هم میگویند توسل در زمانی جایز است که به مرده توسل نشود در حالی که او نمی شنود! نه در هر زمان و شرایطی،مانند سجده که در شرایطی ( دستور خدا) واجب بود و در شرایطی حرام(الان)!

حامد;324857 نوشت:
سلام 1- بحث بر سر عنوان سجده بر آدم است نه سجده خالی دوستانی که درگیر مباحث وهابیت هستند خیلی زود می فهمند هدف ما از طرح سوال چیست ؟ اگر مبانی آقایان را در مباحث شبیه به این پیگیری فرمایید جواب واضح است 2- هدف ما راهنمایی برخی آقایان متمایل به افکار وهابی است که ببینند موضعشان اینجا چگونه است و بر آن اساس در برابر کلام حق شیعه در باب توسل ایراد بیجا نفرمایند 3- ما هم میگوییم تعلیم توسل در قرآن ( مانند آیاتی مربوط به فرزندان یعقوب و استغار نبی اکرم برای امت ) مجوز شرعی توسل است چیزی که آنها بنام خواندن خدا شرکش می شمارند اگر این شرک است پس سجده برآدم که اولی به شرک بودن است کسی که میگوید من به فرمان خدا بر آدم سجده می کردم پس باید بپذیرد به تعلیم الهی هم توسل شرک نیست والله الموفق

با تشکر از این که هدف خود را از طرح چنین موضوعی بیان کردید. این طوری خیلی سریعتر به هدف می رسید.
http://www.askdin.com/post235487-26.html
http://www.askdin.com/thread7446.html
http://www.askdin.com/thread6597-2.html
http://www.askdin.com/thread6650.html
http://www.askdin.com/thread8241.html
http://www.askdin.com/thread16687.html
این ها نمونه ای تاپیک های مرتبط بود. شما که پاسخیار سایت هستید و دارای ستاره های درخشان! باید بیشتر رعایت کنید. چرا موضوعی را باز میکنید که بارها و بارها در سایت طرح شده و به نتیجه نرسیده است. یعنی نه شیعه توانسته سنی را قانع کند و نه سنی شیعه را. این جدل ها هیچ فایده ای ندارد و اگر از جانب یک کاربر معمولی بود قابل قبول بود ولی از شما .... !
و اما در مورد توسل :
اختلاف شیعه و سنی و وهابی در تفسیر اوامر الهی ( قرآن ) است. ولی در داستان آدم خداوند دستوری داده که نیاز به تفسیر ندارد. دستوری بسیار روشن و صریح : بر آدم سجده کنید.
یعنی اینکه شیعه و سنی و وهابی در این که امر الهی مطاع است و باید اجرا شود هیچ گونه اختلافی ندارند و اختلاف در تشخیص اوامر الهی است نه اصل امرالهی. در مورد سجده کردن هم همه اعتقاد دارند اگر خدا در قرانش گفته یا می گفت که بر مسلمان واجب است که بر مثلا عده ای خاص سجده کنیم می کردیم. ولی می دانیم که نه شیعه و نه سنی و نه وهابی اعتقاد ندارند که خدا مجوز سجده بر انسانی را بر مسلمان تکلیف کرده.
حال بهتر است از طرح این بحث های بی فایده که تنش ها را در سایت بالا می برد پرهیز شود. همان بحث های فلسفی سطح بالا که دنبال می کنید بسیار بیشتر می تواند مفید فایده باشد.
با تشکر.

استدلال;324986 نوشت:
اول بگویم که من وهابی نیستم! شما خودتان جواب خودتان را دادید! زمانی که خداوند امر کرد به سجده،در زمان خاص و شرایط خاص بود و الان طبق فتوای تمامی مراجع سجده بر انسان حرام است!
وهابی ها هم میگویند توسل در زمانی جایز است که به مرده توسل نشود در حالی که او نمی شنود! نه در هر زمان و شرایطی،مانند سجده که در شرایطی ( دستور خدا) واجب بود و در شرایطی حرام(الان)!

[="darkgreen"][="times new roman"]أَوَمَنْ كَانَ مَیتًا فَأَحْیینَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُینَ لِلْكَافِرِینَ مَا كَانُوا یعْمَلُونَ«الأنعام/122»
آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردی م، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! این گونه برای کافران، اعمال (زشتی) که انجام می‌دادند، تزیین شده (و زیبا جلوه کرده) است.[/]
[/]

[="blue"][="times new roman"]شما که درک نمیکنید که شهدا چگونه زنده اند و اهل ظلمت و قبور نیستند که نتوانند از ان خارج شوند بلکه نوری دارند و در میان مردم راه میروند تکلیفتان را با این ایه روشن کنید ![/][/]

مکه;324933 نوشت:
واقعا شما دستتون به جایی بند نیست و چون شخصی که در دریا غرق می شود دارید سعی می کنید آب را بگیرید!!! دستور به سجده در زمان خلفت آدم دستوری خاص برای عده ای خاص بوده است و انسان از آن منع گشته است. ما هم گفتیم اگر دستور الله باشد قطعاطاعت می کنیم. اما در باب توسل هیچ گونه دستوری مبنی بر توسل به مردگان وجود ندارد بلکه برعکس الله می گویند اهل قبور صدای شما را نمی شنود... البته برای شیعه که بر قبر نیز سجده می کند و رو به قبر نماز می خواند چندان مشکل نیست که بر آدم نیز سجده کند!!! ما یک کلام گفتیم الله دستور دهد اطاعت می کنیم... متاسفانه شیعه نتوانسته راه گریزی پیدا کند و اینچنین دست به دامان آب دریا می شود تا بلکه بیش از این غرق نشود...

سلام
برای توسل تعالیمی روشن در قرآن کریم است از جمله :

قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ (97) قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (98)
ترجمه:
97- گفتند پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بوديم.
98- گفت به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم كه او غفور و رحيم است
[سوره النساء (4): آيه 64]
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً (64)
ترجمه:
64- ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر به اين منظور كه به فرمان خدا از وى اطاعت شود، و اگر اين مخالفان هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند) به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه‏پذير و مهربان مى‏يافتند

خوب حال چه می فرمایید
آیا قرآن کریم داستان یوسف را برای سرگرمی ما نقل فرمود یا جریان استغفار نبی اکرم ص در قرآن نعوذ بالله لغو و بیهوده آمده است
و آیا امت محمد ص تنها آنهایی اند که در عصر ایشان زندگی می کردند
البته پیش بینی می کنم حرف بعدی شما چیست
سخن بعدی شما تفاوت گذاشتن بین زنده و مرده است
در حالیکه استدلال شما به شرک بودن توسل ربطی به زنده و مرده ندارد بلکه شما بر اساس استدلال به دعوت دون الله شرک را ثابت می کنید خوب اگر استغار خواستن از رسول در حیاتش من دون الله نیست در موتش هم نیست فرقی وجود ندارد ضمن اینکه مسلمین از مردن خواند شهدا و به طریق اولی انبیاء واولیا منع شده اند :
لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا
چرا ؟
بل احیاء عند ربهم یرزقون
پس روح رسول اکرم حیات دارد ، می بیند می شنود و می تواند از خدای متعال برای آحاد امتش درخواست استغار نماید
اتفاقا این معنا برای مسلمین و علمای اسلام حتی علمای اهل سنت واضح بوده قبل از اینکه فتنه ابن تیمیه و وهابیت رخ نماید مواردش را ببینید :

[=&quot]اهل تسنن علاوه بر تعظیم[/][=&quot] [/][=&quot]درمقابل بزرگان خود نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) نیز خاضع بوده واز آنان استمداد میطلبیدند به موارد زیر توجه فرمایید[/][=&quot]:[/][=&quot][/]
[=&quot]ابن حجر در « تهذیب التهذیب ،ج7، ص339» درباره ابن خزیمه که پیشوای اهل حدیث و مورد قبول تمام وهابی‌ها و حنبلی‌ها است، می‌گوید[/][=&quot]:
«[/][=&quot]بر سر قبر امام رضا (ع) می‌آمد و آن چنان در برابر قبر و ضریح مطهر ایشان، تعظیم و تواضع می‌کرد که توجه همگان را جلب می‌کرد و همه حیران و مبهوت بودند که این شخصیت اهل سنت، این چنین در برابر قبر امام رضا (ع) تعظیم می‌کند[/][=&quot]».[/][=&quot][/]

[=&quot]
[/][=&quot]خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ج1، ص135» ابوحنیفه خوارزمی در مناقب ج2، ص199 ابن جوزی در المنتظم ج16، ص1100 ابن خلکان در وفیات الاعیان ج5، ص414 و دول الاسلام ص92 می‌گویند[/][=&quot]:
«[/][=&quot]شافعی‌ می‌گفت: من هر روز می‌رفتم کنار قبر ابوحنیفه و به قبر او تبرک می‌جستم[/][=&quot]. [/][=&quot][/]

[=&quot] [/]
[=&quot]و همانطور که در « الخیرات الحسان فی مناقب الامام ابی حنیفه النعمان، ص94[/][=&quot]/ [/][=&quot]الدررالسنیه زینی دحلان، ص28» آمده ابن حجر عسقلانی می‌گوید[/][=&quot]:
«[/][=&quot]شافعی ایامی که در بغداد بود: کان یتوسل بالامام ابی حنیفة؛ به ابوحنیفه متوسل می‌شد[/][=&quot]».[/][=&quot][/]

[=&quot]
[/][=&quot]ذهبی در مورد قبر احمد بن حنبل در « دول الاسلام، ص103» می‌گوید[/][=&quot]:
«[/][=&quot]ضریحه یُزار ببغداد؛ ضریح احمد بن حنبل زیارتگاه مردم بغداد است[/][=&quot]». [/][=&quot][/]

[=&quot] [/]
[=&quot]ابوعلی خلال، که استاد و شیخ حنبلی‌های عصر خویش بود، در « تاریخ بغداد، ج1، ص133» می‌گوید[/][=&quot]:
«[/][=&quot]ما همنی أمر، فقصدت قبر موسى بن جعفر، فتوسلت به إلا سهل الله تعالى لی ما أحب؛ هرگاه مشکلی برای من پیش می‌آمد، کنار قبر موسی بن جعفر(ع) می‌رفتم و به او متوسل می‌شدم و مشکلاتم برطرف می‌شد[/][=&quot]».[/][=&quot][/]

[=&quot]
[/][=&quot]محمد بن مأمل در « الثقات ابن حبان، ج8، ص457» به نقل از ابن حبان می‌گوید[/][=&quot]:
«[/][=&quot]و ما حلت بی شدة فی وقت مقامی بطوس، فزرت قبر علی بن موسى الرضا صلوات الله على جده و علیه و دعوت الله إزالتها عنى إلا أستجیب لی و زالت عنى تلک الشدة و هذا شئ جربته مرارا فوجدته کذلک؛[/][=&quot]
[/][=&quot]من مدتی در طوس بودم و هر وقت برایم مشکلی پیش می‌آمد، کنار قبر علی بن موسی الرضا (ص) می‌رفتم و مشکلم را می‌گفتم و برطرف می‌شد. من بارها این قضیه را آزمودم و تجربه کردم و هر وقت متوسل به قبر علی بن موسی الرضا (ص[/][=&quot]) [/][=&quot]شدم، بی نتیجه از کنار قبر او بیرون نیامدم[/][=&quot]».[/][=&quot][/]

[=&quot] [/]
[=&quot]‏‏تبرّک به خاک قبر عبداللّه حداّنى[/][=&quot]
[/][=&quot]‏ابونعیم اصفهانى در حلیة الاولیاء ، ج 2 ، ص 258 و ابن حجر عسقلانى در تهذیب التهذیب ج 5 ، ص 310 مى‏گویند[/][=&quot] :
«[/][=&quot]حدانى در سال 183 هـ . در روز هشتم ذى‏الحجه - یوم الترویه - کشته شد و مردم از خاک قبراو همانند مشک برمى‏داشتند و در لباس و پیراهن خود قرار مى‏دادند[/][=&quot]».[/][=&quot][/]

[=&quot]
[/][=&quot]‏البته راجع به قبر بخارى در سمرقند ، و ابن تیمیه نیز مطالبى نقل شده است ، رجوع شود به «طبقات الشافعیة ج 2 ص 233 ، سیر اعلام النبلاء ، ج 12 ، ص [/][=&quot]467 - [/][=&quot]البدایة و النهایه ، ج‏14 ، ص‏136[/][=&quot]».[/][=&quot][/]

[=&quot]
[/][=&quot]ازنظر تاریخى ثابت شده است که مردم از خاک پاک قبر پیامبر(ص) و حضرت حمزه بلکه از کلّ مدینه به عنوان تبرک بر مى داشتند و روایاتى هم وارد شده که تربت مدینه شفاى هر دردى است و امان از جذام و صداع[/][=&quot].[/][=&quot][/]

[=&quot]
[/][=&quot]‏[/][=&quot][/]

[=&quot]در « وفاء الوفا ، ج‏1 ، ص‏69» آمده زرکشى مى‏گوید[/][=&quot] :
«[/][=&quot]تربت قبر حمزه از منع برداشتن خاک حرمین ، استثنا شده است؛ زیرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن براى معالجه صداع است[/][=&quot]».
[/][=&quot]‏ ابو سلمه از پیامبر (ص) نقل مى‏کند[/][=&quot] :[/][=&quot][/]

[=&quot]
[/][=&quot]‏ ابن اثیر جزرى از پیامبر (ص) نقل کرده[/][=&quot]:
[/][=&quot]وَالَّذی نَفْسِی بِیَدِهِ إنَّ فی غُبارِها شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءٍ [/][=&quot].
[/][=&quot]سوگند به کسى که جان من در دست اوست ، غبارِ خاک مدینه شفاى از هر دردى است[/][=&quot]. [/][=&quot][/]

[=&quot] [/]
[=&quot]‏در «وفاء الوفا ، ج‏1 ، ص‏544» آمده[/][=&quot]:
«[/][=&quot]سمهودى مى‏نویسد: روش صحابه و دیگران این بود که از خاک قبر پیامبر (ص) برمى‏داشتند[/][=&quot]»[/][=&quot][/]

[=&quot]این بود مختصری از روایات موجود در این باب که ادعای این کارشناس متعصب وهابی را رد میکند‏[/][=&quot].[/][=&quot][/]

برادر آیا می دانی شعار مشرک بودن شیعه که امثال شما علم کرده اید تا به حال به قتل چه تعداد انسانی که شهادتین را با دل و جان باور داشته و مانوس به قرآن بوده اند و به سوی قبله روزی 5 بار نماز می خوانده اند انجامیده است ؟
آیا می دانید شما هم با تقویت این اندیشه در جنایت مزدوران استکبار حیله گر شریک خواهید بود و گناه قتل هزاران انسان بی گناه را در نامه عمل شما هم می نویسند ؟
به خدای احد و واحد که تاب عقوبت یک خون به ناحق را هم نداری اما ندانسته در دریایی از خون خودت را غرق کرده ای

شریعت عقلانی;325014 نوشت:
اختلاف شیعه و سنی و وهابی در تفسیر اوامر الهی ( قرآن ) است. ولی در داستان آدم خداوند دستوری داده که نیاز به تفسیر ندارد. دستوری بسیار روشن و صریح : بر آدم سجده کنید. یعنی اینکه شیعه و سنی و وهابی در این که امر الهی مطاع است و باید اجرا شود هیچ گونه اختلافی ندارند و اختلاف در تشخیص اوامر الهی است نه اصل امرالهی. در مورد سجده کردن هم همه اعتقاد دارند اگر خدا در قرانش گفته یا می گفت که بر مسلمان واجب است که بر مثلا عده ای خاص سجده کنیم می کردیم. ولی می دانیم که نه شیعه و نه سنی و نه وهابی اعتقاد ندارند که خدا مجوز سجده بر انسانی را بر مسلمان تکلیف کرده. حال بهتر است از طرح این بحث های بی فایده که تنش ها را در سایت بالا می برد پرهیز شود. همان بحث های فلسفی سطح بالا که دنبال می کنید بسیار بیشتر می تواند مفید فایده باشد. با تشکر.

بخاطر دفاع از حق ما خسته نمی شویم همانطور بخاطر پولهای بادآورده ، مفتیان خود فروخته وهابی خسته نمیشوند
ما از گفتن هر دلیلی که جبهه انحراف را تضعیف کند کوتاه نمی آییم
و اما در خصوص توسل هم آیات و تعالیم روشنی در قرآن وجود دارد که حضرات با استدلالهای ابلیسی از آن طفره می روند و استکبار می ورزند
والله الموفق

حامد;325202 نوشت:
بخاطر دفاع از حق ما خسته نمی شویم

البته اسم این دفاع نیست حمله است. یادتان باشد شما شروع کننده بحث بودید. اصلا بحث خسته شدن و نشدن نیست. بحث این است که خود مدیران سایت کاربران را توصیه می کنند که از باز کردن موضوعات تکراری بپرهیزند حال وقتی شما که پاسخیار هستید رعایت نمی کنید انتظاری از کاربران نیست. همین می شود که کارشناسان و مدیران برای اداره تاپیک ها وقت کم می آورند و نمی رسند.
و من الله توفیق

حامد;325202 نوشت:
قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ (97) قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (98) ترجمه: 97- گفتند پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بوديم. 98- گفت به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم كه او غفور و رحيم است [سوره النساء (4): آيه 64] وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً (64) ترجمه: 64- ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر به اين منظور كه به فرمان خدا از وى اطاعت شود، و اگر اين مخالفان هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند) به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه‏پذير و مهربان مى‏يافتند

در خواست دعای خیر از پدر در زمان حیات!
این با اصل تفکر ما مشکلی ندارد، مشکل برای مردگان است.

حامد;325202 نوشت:
سخن بعدی شما تفاوت گذاشتن بین زنده و مرده است

اول آنکه شهدا فقط و فقط در نزد پروردگارشان زنده هستند و روزی دارند و نه در قبور خود!!!
یادتان باشد که شما بر سر قبر می روید!!!

دوم آنکه یادتان به : وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿الفاطر٢٢باشد!!!

سوم آنکه بر کدام نص قرآن می فرمائید الله ائمه شما را شنوا در قبور ساخته است؟؟؟

چهارم آنکه مگر الله نمی گوید" کسانی را که شما شفیع خود ساخته اید، خود به دنبال وسیله ای برای تقرب به نزد الله هستند؟؟؟

پنجم آنکه: چرا از دید شیعه "یا الله" گفتن کار وهابی هاست ولی "یا علی" گفتم اصل درخواسته؟؟؟

ششم آنکه" فرض محال و اشتباه شما را قبول می کنیم، آیا درخواست مستقیم از الله رحمان و رحیم درست مثل آنچه امیرالمومنین علی رض و پیامبر و قرآن ما را بدان دستور داده اند صحیح تر است یا درخواست با واسطه که دارای شک و شبهه است؟؟؟


حامد;325202 نوشت:
اهل تسنن علاوه بر تعظیمدرمقابل بزرگان خود نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) نیز خاضع بوده واز آنان استمداد میطلبیدند به موارد زیر توجه فرمایید:

برای اینکه مجبور نشوید تایپک را به دلیل انحراف بحث ببندید هیچ یک را بررسی سندی نمی کنم.
فقط یک اصل مهم را می گویم:

همه ی آنان انسان هستند، آیا سخن و عمل یک انسان عادی که پیامبر هم نیست برای ما واجب دینی است؟؟؟

موضوع قفل شده است