حقوق بشر؟!

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حقوق بشر؟!

آیا قوانین حقوق بشر صحیح است؟
اگر غلط است دلیل عقلی بر غلط بودن آن بیاورید؟
و اگر صحیح است چرا اجرا نمی شود؟
لطفا در جواب ها بیان نکنید که چرا در فلان کشور که مدعی حقوق بشر است این قوانین اجرا نمی شود!
متن اعلامیه جهانی حقوق بشر

مقدمه
از آنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی و حقوق برابر و سلب ناپذیر تمامی اعضای خانواده ی بشری بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان است،
از آنجا که بی اعتنایی و تحقیر حقوق انسان به انجام کارهای وحشیانه انجامیده به طوری که وجدان آدمی را در رنج افکنده است، و [از آنجا که] پدید آمدن جهانی که در آن تمامی ابناء بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار باشند و به رهایی از هراس و نیازمندی رسند، به مثابه عالیترین آرزوی همگی انسانها اعلام شده است،
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد،
از آنجا که بایسته است تا روابط دوستانه بین ملتها گسترش یابد،
از آنجا که مردمان «ملل متحد» در «منشور»، ایمان خود به اساسی ترین حقوق انسانها، در حرمت و ارزش نهادن به شخص انسان را نشان داده و در حقوق برابر زن و مرد هم پیمان شده اند و مصمم به ارتقای توسعه اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی در فضای آزادترند،
از آنجا که «ممالک عضو»، در همیاری با «ملل متحد»، خود را متعهد به دستیابی به سطح بالاتری از حرمت جهانی برای حقوق بشر و آزادی های زیربنایی و دیده بانی آن کرده اند،
از آنجا که فهم مشترک از چنین حقوق و آزادیها از اهم امور برای درک کامل چنین تعهدی است،
بنابراین، هم اکنون،
«مجمع عمومی»،
این «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک استانده ی مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر انسان و هر عضو جامعه با به خاطرسپاری این «اعلامیه»، به جد در راه یادگیری و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بین المللی تلاش کند تا [همواره] بازشناسی مؤثر و دیده بانی جهانی [این حقوق ] را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای زیر فرمان آنها [تحصیل و] تأمین نماید.


• ماده ی ۱
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.
• ماده ی ۲
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
• ماده ی ۳
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
• ماده ی ۴
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.
• ماده ی ۵
هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.
• ماده ی ۶
هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.
• ماده ی ۷
همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به طور برابر در پناه قانون باشند. همه انسانها محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است. همه باید در برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.
• ماده ی ۸
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم ذیصلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیه ای است که قوانین اساسی یا قوانین عادی برای او برشمرده و به او ارزانی داشته اند.
• ماده ی ۹
هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.
• ماده ی ۱۰
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
• ماده ی ۱۱
۱. هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمه ای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.
۲. هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی یا بین المللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری نباشد، نمیبایست مجرم محسوب گردد. همچنین نمی بایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان وقوع جرم [در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.
• ماده ی ۱۲
هیچ احدی نمیبایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچکس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
• ماده ی ۱۳
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه ای به نقطه ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه ای] درون مرزهای مملکت است. ۲. هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
• ماده ی ۱۴
۱. هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.
۲. چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.
• ماده ی ۱۵
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است.
۲. هیچ احدی را نمی بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.
• ماده ی ۱۶
۱. مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.
۲. عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
۳. خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.
• ماده ی ۱۷
۱. هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با دیگران حق مالکیت دارد.
۲. هیچ کس را نمی بایست خودسرانه از حق مالکیت خویش محروم کرد.
• ماده ی ۱۸
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
• ماده ی ۱۹
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
• ماده ی ۲۰
۱. هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.
۲. هیچ کس نمی بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.
• ماده ی ۲۱
۱. هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.
۲. هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.
۳. اراده ی مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده ای می بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می بایست به صورت مخفی یا به طریقه ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.
• ماده ی ۲۲
هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانه ی شخصیت خویش، به دست آورد.
• ماده ی ۲۳
۱. هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.
۲. هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.
۳. هر کسی که کار می کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانواده ی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست در صورت نیاز از پشتیبانی های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد.
۴. هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه های صنفی بپیوندد.
• ماده ی ۲۴
هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصی های دوره ای همراه با حقوق است.
• ماده ی ۲۵
۱. هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمان های بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.
۲. دوره ی مادری و دوره ی کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همه ی کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا بیایند، می بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.
• ماده ی ۲۶
۱. آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروه های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه ای نیز می بایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگی های فردی صورت پذیرد.
۲. آموزش و پرورش می بایست در جهت رشد همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروههای نژادی یا دینی و نیز به برنامه های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.
۳. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.
• ماده ی ۲۷
۱. هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع خویش همکاری کند، از گونه های مختلف هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع آن بهره مند شود.
۲. هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.
• ماده ی ۲۸
هر شخصی سزاوار نظمی اجتماعی و بین المللی است که در آن حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه» به تمامی تأمین و اجرائی گردد.
• ماده ی ۲۹
۱. هر فردی در برابر جامعه اش که تنها در آن رشد آزادانه و همه جانبه ی او میسر می گردد، مسئول است.
۲. در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس می بایست تنها زیر محدودیت هایی قرار گیرد که به واسطه ی قانون فقط به قصد امنیت در جهت بازشناسی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرط های عادلانه ی اخلاقی، نظم عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد.
۳. این حقوق و آزادی ها شایسته نیست تا در هیچ موردی خلاف با هدف ها و اصول «ملل متحد» اعمال شوند.
• ماده ی ۳۰
در این «اعلامیه» هیچ چیز نباید به گونه ای برداشت شود که برای هیچ «حکومت»، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادی های مندرج در این «اعلامیه» باشد[۳].

منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%D8%A8%D8%B4%D8%B1



با نام الله

استدلال;322982 نوشت:
آیا قوانین حقوق بشر صحیح است؟ اگر غلط است دلیل عقلی بر غلط بودن آن بیاورید؟ و اگر صحیح است چرا اجرا نمی شود؟ لطفا در جواب ها بیان نکنید که چرا در فلان کشور که مدعی حقوق بشر است این قوانین اجرا نمی شود!

با سلام خدمت شما دوست گرامی
درباره درستی و یا نادرستی اصول اعلامیه حقوق بشر حرف بسیار است که در این باره کتاب ها و مقالات بسیاری نوشته شده است از آن جمله بزرگانی چون ایه الله جوادی علامه جعفری و آیه الله مصباح یزدی کتابهای مستقلی در این باره به رشته تحریر در آورده اند
اما در یک نگاه کلی و کلان و با در نظر گرفتن تاریخچه تدوین این اساسنامه نظر شما را به مسایل زیر جلب می کنم :
در تاریخ دهم دسامبر سال 1948 – سه سال بعد از پایان جنگ خانمانسوز جهانی دوم متنی به نام اعلامیة حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب 48 عضو از 58 عضور وقت سازمان رسید که رأی مخالفی نداشت. و 8 عضو مرکّب از کشورهای کمونیستی (روسیه شوروی، بلاروس، اوکراین، چکسلواکی، یوگسلاوی و لهستان) و آفریقای جنوبی و عربستان سعودی به دلایل متفاوت و خاص خود – به آن رأی ممتنع دادند. کشورهایی که به اعلامیة یاد شده رأی مثبت دادند، همگی از کشورهای غربی و یا تحت نفوذ شدید غرب بودند.
حقوق جهانی بشر غرب، برای تبدیل شدن به یک فرهنگ جهانی، نخست باید یک حیثیت ذاتی و شرافت و کرامت را برای انسان ها اثبات کند و انسان را از دیدگاه تفکرات ماکیاولی و اصالت قدرت یا اصالت نفع که همگی انسان ها را گرگِ خورندة یکدیگر می دانند، بیرون نموده و در جایگاه اصلی خود قرار دهد.
در حقوق جهانی بشر از دیدگاه غرب، موضوع فضیلت و کرامت ارزشی برای انسان های با فضیلت و با تقوا و با کرامت در نظر گرفته نشده است، ولی از دیدگاه اسلام، این امتیاز و اعلان آن برای تشویق انسان ها به کرامت و تکامل و قرار گرفتن آنان در موقعیت های شایستة زندگی اجتماعی، ضرورت دارد. این بدان معنا نیست که اگر امتیازی به انسان های با فضیلت داده شد اخلالی به حقوق دیگر انسان ها وارد شود، همان گونه که انسان های صمیمی تر و خردمندتر و آگاه تر، در همه جوامع انسانی از شایستگی انتخاب برای کارهای عالی تر برخوردار می باشند، اسلام نیز با کمال صراحت این امتیاز را مطرح نموده که یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی و جعلناکم شعوباً و قبائلَ لتعارفوا إن أکرمکم عندالله أتقیکم. حجرات آیة 13.
ارائه این حقوق جهانی بدون آماده کردن زمینه پذیرش وحدت در ارزش ها و آمال و مبدأ و مسیر حرکت و هدف اعلای حیات اگر به کلی بی اثر نباشد، ارزش ناچیزی خواهد داشت. در مجموع برای آمادگی حقیقی ملل به پذیرش این حقوق جهانی، بایستی فرمول «انسان گرگ انسان است» را که انسان بی معنی در جهانی بی معنی را نتیجه می دهد با دلایل کافی از صفحات علمی بشریت حذف نمود. نظریات اشخاصی چون بورژیا ماکیاول و هابس برای احترام به انسان ها و محبت کردن به آنها باید کرامت ذاتی انسان را به او قبولاند تا او به دیگران احترام بگذارد. وضع و تنظیم چنین حقوقی آرمانی برای انسان هایی که مغز و روان آنان را فقط مدیریت حیات طبیعی محض و گسترش در ابعاد آن توجیه می نماید، شبیه ساختن کاخی بسیار مجلّل و باشکوه در روی قلّه های کوه آتشفشان است». در قانون اساسی فرانسه در سال 1795 در 31 ماده به عنوان حقوق و تکالیف بشر و 377 مادّة اصلی تنظیم می شود. قانون مزبور با این جمله شروع می شود: «ملّت فرانسه در قبال واجب الوجود اعلامیة ذیل را که حاوی حقوق و تکالیف بشر است اعلام می کند». یکی از نکات جالب این اعلامیه این است که برای اجرای خود از 2 اصل معروف تکلیفِ جهانی بشر: 1- آن چه را که بر خود روا نمی داری، بر دیگری روا مدار
2- به اشخاص خوبی کن تا آنان نیز به تو خوبی کنند
استمداد بسته است (قانون اساسی فرانسه، دکتر قاسم زاده ص44 و 54) اگر اصل دوم همان گونه که در مأخذ ما مورد استناد قرار گرفته، طرح شده باشد، دارای این نقص است که روحیة معامله گری در عالی ترین اصول انسانی را در انسان ها تقویت می کند، زیرا چنان که در عبارت فوق مشاهده می شود توصیه یا دستور به نیکی به دیگران را در مقابل نیکی کردن دیگران به انسان قرار داده و می گوید: «خوبی کن تا به تو خوبی کنند». یعنی خوبی دیگران، پاداشی است که تو از خوبی کردن به آنان دریافت خواهی کرد. در صورتی که ارزش حقیقیِ نیکویی به انسان ها بدون توقع مزد و پاداش در ذاتِ خودِ نیکویی است، چنان که در اسلام مطرح شده است.
قل یا أهل الکتاب تعالوا إلی کلمة سواءٍ بیننا و بینکم الا تعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً و لا یتخذ بعضنا بعضا أرباباً من دون الله فان تولوا فقولوا اشهد و ابانا مسلمون (آل عمران 67)
خلاصه این که حقوق بشری که غربی ها به عنوان یک قانون کلی مطرح کردند برداشت قشری از انسان ، آن هم انسان منقطع از مبدا است به قول استاد جوادی آملی " انسانی انداخته نه انسانی آویخته "و همین طرز تفکر باعث سطحی شدن توقعات انسانی از خود شد . حقوق بشر غربی یک حقوق اومانیستی است که انسان را مرکز آفرینش دانسته و تمام توقعات را بر محور او تنظیم می کند بدئن این که در نظر بگیرد که انسان علاوه بر فضایل رزایلی هم دارد که همین انسان بود که در جنگ جهانی بیش از 100000000نفر را به خاک و خون نشاند .
و این سوال دو باره جا دارد که آیا تنظیم کننده این رزایل و فضایل کیست ؟ انسان ؟؟
آنها بیانیه حقوق بشر را دین انسانسی لقب دادند و آن را فرا دینی اعلام کرده و غیر مستقیم به تقابل بین انسان و خدا دامن زدند.
البته از این نگاه کلان اگر گذر کنیم اکثر بند های این اساسنامه به صورت سطحی درست است و مویداتی از دین هم بر آن اقامه می شود ولی مشکلی که هست بی قید و بند بودن این اصول است چرا که ما معتقدیم که تمام این ها تحت اشراف قانون کلیی به نام دین و قانون گذار اصلی به نام خدا بایست معنا شود.
حق قانون گذاری و ولایت بالاصاله از برای خداست و بالعرض برای آنان که خدا به آنها اذن داده است پیامبران و امامان و ولی فقیه

1.حقوق جهانی بشر (از دیدگاه اسلام و غرب) علامه محمد تقی جعفری ناشر مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری

استدلال;322982 نوشت:
و اگر صحیح است چرا اجرا نمی شود؟

اکثر اصول این اساسنامه که بعضا تعالیم دین مبین اسلام به طرز کاربردی تر و جامع تری بدان پرداخته و حتی به بیان مصادیق آن نیز همت گمارده 1400 سال است که در بین اقشار مسلمان به عنوان دستوراتی لازم و واجب مطرح است ولی در طول زمان با فراز و نشیب هایی همراه بوده و گاه مسلمانان بدان عمل کرده و گاه از آن روی برتافتند تا جایی که در کتب تاریخی هست که رهگذران برای این که بفهمند یک شهری که بدان وارد می شوند مسلمانند یا نه به اخلاق و رفتار و احترام به حقوق دیگران آن ها توجه می کردند اگر همه رعایت می شد یقین می کردند که این شهر مسلمانان است و حتی آنها مشهور بودند به سلام و نظافت که تا قرون وسطی جهان اسلام الگویی تمام عیار برای کشور های غربی بود ولی متاسفانه کم کم بدان توجه نشده و این ارزش ها رو به زوال گذاشت که این از باب " اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست" می باشد.
اما آن دسته از قوانین حقوق بشر که که با تعالیم دینی ما تعارض دارد طبیعتا لازم الاجرا نبوده و بزرگترین دلیل ما بر عمل نکردن بدان خدایی بودن تعالیم اسلام عزیز و انسانی بودن تعالیم حقوق بشر است

به نام خدا

سلام علیکم

موضوع قفل شده است