حق الله یا حق الناس بودن زنا

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حق الله یا حق الناس بودن زنا

 سلام و خسته نباشید.
یه سئوالی برام پیش اومده بود که ذهنمو حسابی به خودش مشغول کرده.در مورد حق الناس یاحق الله بودن زنا.
میدونیم مراجع این عمل رو حق الله میدونن و برای توبه کردن از این گناه طلب مغفرت کردن از شخص مقابل رو لازم نمی دونن و فقط استغفار رو کافی میدونن.حالا سئوال من اینجاست که چرا این عمل حق الله ست و نه حقالناس.
چون هر چی فکر میکنم میبینم که یک طرف قضیعه یک انسان دیگه هم هست که به هر صورت اونم توی این گناه وارد شده.و حق اون هست که من حتی اگه اون بخواد که من باهاش اون گناه رو انجام بدم٬از این کار دوری کنم و با این دوری هم خودم گرفتار این گناه نشم و هم اینکه اون شخص رو وارد این گناه نکنم.
درسته که تو‌ی این عمل معمولا هر دو طرف در لحظه راضی به انجام این کار هستن اما مگه فقط رضایت این دو نفر از اسیبهای این عمل چه به جامعه و چه به خوداین اشخاص و یا حتی افراد نزدیک بهشون کم میکنه؟
چندتا مشکل این وسط هست.
اول اینکه توی حق الله بودن این حکم یک تبسره میارن و اون اینکه اگر به زور این عمل انجام بشه حق الناس هست.
مطمئنا شما هم با من هم عقیده هستین که زور فقط این نیست که زیر گلوی کسی چاقو بزاریم و اونو مجبور به یک عملی بکنیم..
 البته یکی از انواع زور (زور مستقیم گفتن ) هست اما فریب دادن و یا شرایط رو طوری فراهم کردن که شخص با پای خودش وارد این گناه بشه هم نوعی از زور هست.
اکثریت دوستیهای امروزی دختر و پسر که با زنا ادامه پیدا میکنه از چند وجه خارج نیست.
اول اینکه پسر با زور دختر رو به این کار وا میداره 
دوم اینکه با چرب زبونی و وعده دادن ازدواج و... دختر رو فریب میده.
یا اینکه کاری میکنه که طرفش تحریک بشه و تن به این کار بده.
در هر چند صورتش با نوعی زور این کار رو انجام داده.
توی حالت زور مستقیم که خوب مشخصه حق الناس هست و طرف مستقیما و در لحظه ناراضی اما تو حالات دیگه اکثر مواقع دختر بعد از انجام این کار اظهار نارضایتی میکنه و مدعی فریب خوردن میشه.
در هر صورت توی تمام موارد بالا نوعی زور اعمال شده .
این چطور میتونه حق الله باشه؟ 
 به جز موارد بالا مواردی هم هست که با رضایت کامل دو طرف انجام میشه.
توی این نوع رابطه ها هم مشکل اینجاست که ٬شخص درسته که الان فهمیده کارش درست نبوده اما به هر صورت با جهل خودش باعث شده یک نفر دیگه هم وارد این گناهش بشه.یعنی اینکه ٬ درسته که طرفش با رضایت کامل این کار رو انجام داده اما اگه شخصی که الان پی برده کارش کناه بوده اینکار رو انجام نمیداد و زنا نمیکرد شخص دوم هم وارد این عمل نمیشد.  پس چه بخواد و چه نخواد در هر صورت یک پای این گناه بوده و با جهلش باعث شده که یک نفر دیگه هم وارد این گناه بشه..اون موقع نمیدونست درست اما الان که میدونه حقی نسبت به شخص دوم گردنش هست که به خاطر جهلش باعث شد اون طرف هم این عمل رو انجام بده.
به جز این٬ این دو نفر در سطح کلان اشاعه فحشا کردن و یک اسیب جدی به جامعه وارد کردن ( و یک حق الناس عظیمی از این لحاظ به گردنشون هست).شاید بگین اگه کسی با خبر نشه اشاعه فحشا نشده.اما اولا در اکثر مواقع  در طول زمان افرادی با خبر میشن.دوما اگر مطلع نشن هم اثر این رابطه تا مدتهای زیادی روی این دو فرد میمونه ودر خیلی از مواردتوی زندگی مشترکشون تاثیر منفی میزاره.که این هم باز اسیبش برمیگرده به جامعه.پس باز هم در هر صورت نسبت به جامعه حق الناس انجام دادن.  
ز
بزارین یه مثال بزنم که بهتر منظورمو برسونم
تصورکنید من نوعی یه روزی زنا کرده باشم و حالا به گناه بودن ه‍این عمل پی برده باشم و از اون جهل خارج شده باشم.
خوب اینکه من جاهل بودم و طرف این کار رفتم مقصر منم و نه اون طرفم.اون طرف میتونه فردای قبامت از من شکایت کنه که چرا با جهلت منو به این کار کشوندی.
 .تصور کنید بندهروزی از سر نادانی حق مادی کسی رو خوردم.بعد از چند سال پی بردم که این کارم اشتباه بوده  .
توی همچین مسائلی گفته میشه که بعد از متوجه شدن و عالم شدن نسبت به اون مسئله باید رفت و حق اون شخص رو پرداخت کردح

حالا کل بحث من هم مثل همین داستان هست که من نوعی اون موقع نمیدونستم اما الان که متوجه شدم باید حق اون شخصرو بدم و ازش برای فردای قیامت حلالیت بطلبم.
ممنون میشم این مسئله رو کامل برام توضیح بدین .    

با نام الله




[="Tahoma"][="Black"]

yahyai;322021 نوشت:
سلام و خسته نباشید. یه سئوالی برام پیش اومده بود که ذهنمو حسابی به خودش مشغول کرده.در مورد حق الناس یاحق الله بودن زنا. میدونیم مراجع این عمل رو حق الله میدونن و برای توبه کردن از این گناه طلب مغفرت کردن از شخص مقابل رو لازم نمی دونن و فقط استغفار رو کافی میدونن.حالا سئوال من اینجاست که چرا این عمل حق الله ست و نه حقالناس. چون هر چی فکر میکنم میبینم که یک طرف قضیعه یک انسان دیگه هم هست که به هر صورت اونم توی این گناه وارد شده.و حق اون هست که من حتی اگه اون بخواد که من باهاش اون گناه رو انجام بدم٬از این کار دوری کنم و با این دوری هم خودم گرفتار این گناه نشم و هم اینکه اون شخص رو وارد این گناه نکنم. درسته که تو‌ی این عمل معمولا هر دو طرف در لحظه راضی به انجام این کار هستن اما مگه فقط رضایت این دو نفر از اسیبهای این عمل چه به جامعه و چه به خوداین اشخاص و یا حتی افراد نزدیک بهشون کم میکنه؟ چندتا مشکل این وسط هست. اول اینکه توی حق الله بودن این حکم یک تبسره میارن و اون اینکه اگر به زور این عمل انجام بشه حق الناس هست. مطمئنا شما هم با من هم عقیده هستین که زور فقط این نیست که زیر گلوی کسی چاقو بزاریم و اونو مجبور به یک عملی بکنیم.. البته یکی از انواع زور (زور مستقیم گفتن ) هست اما فریب دادن و یا شرایط رو طوری فراهم کردن که شخص با پای خودش وارد این گناه بشه هم نوعی از زور هست. اکثریت دوستیهای امروزی دختر و پسر که با زنا ادامه پیدا میکنه از چند وجه خارج نیست. اول اینکه پسر با زور دختر رو به این کار وا میداره دوم اینکه با چرب زبونی و وعده دادن ازدواج و... دختر رو فریب میده. یا اینکه کاری میکنه که طرفش تحریک بشه و تن به این کار بده. در هر چند صورتش با نوعی زور این کار رو انجام داده. توی حالت زور مستقیم که خوب مشخصه حق الناس هست و طرف مستقیما و در لحظه ناراضی اما تو حالات دیگه اکثر مواقع دختر بعد از انجام این کار اظهار نارضایتی میکنه و مدعی فریب خوردن میشه. در هر صورت توی تمام موارد بالا نوعی زور اعمال شده . این چطور میتونه حق الله باشه؟ به جز موارد بالا مواردی هم هست که با رضایت کامل دو طرف انجام میشه. توی این نوع رابطه ها هم مشکل اینجاست که ٬شخص درسته که الان فهمیده کارش درست نبوده اما به هر صورت با جهل خودش باعث شده یک نفر دیگه هم وارد این گناهش بشه.یعنی اینکه ٬ درسته که طرفش با رضایت کامل این کار رو انجام داده اما اگه شخصی که الان پی برده کارش کناه بوده اینکار رو انجام نمیداد و زنا نمیکرد شخص دوم هم وارد این عمل نمیشد. پس چه بخواد و چه نخواد در هر صورت یک پای این گناه بوده و با جهلش باعث شده که یک نفر دیگه هم وارد این گناه بشه..اون موقع نمیدونست درست اما الان که میدونه حقی نسبت به شخص دوم گردنش هست که به خاطر جهلش باعث شد اون طرف هم این عمل رو انجام بده. به جز این٬ این دو نفر در سطح کلان اشاعه فحشا کردن و یک اسیب جدی به جامعه وارد کردن ( و یک حق الناس عظیمی از این لحاظ به گردنشون هست).شاید بگین اگه کسی با خبر نشه اشاعه فحشا نشده.اما اولا در اکثر مواقع در طول زمان افرادی با خبر میشن.دوما اگر مطلع نشن هم اثر این رابطه تا مدتهای زیادی روی این دو فرد میمونه ودر خیلی از مواردتوی زندگی مشترکشون تاثیر منفی میزاره.که این هم باز اسیبش برمیگرده به جامعه.پس باز هم در هر صورت نسبت به جامعه حق الناس انجام دادن. ز بزارین یه مثال بزنم که بهتر منظورمو برسونم تصورکنید من نوعی یه روزی زنا کرده باشم و حالا به گناه بودن ه‍این عمل پی برده باشم و از اون جهل خارج شده باشم. خوب اینکه من جاهل بودم و طرف این کار رفتم مقصر منم و نه اون طرفم.اون طرف میتونه فردای قبامت از من شکایت کنه که چرا با جهلت منو به این کار کشوندی. .تصور کنید بندهروزی از سر نادانی حق مادی کسی رو خوردم.بعد از چند سال پی بردم که این کارم اشتباه بوده . توی همچین مسائلی گفته میشه که بعد از متوجه شدن و عالم شدن نسبت به اون مسئله باید رفت و حق اون شخص رو پرداخت کردح حالا کل بحث من هم مثل همین داستان هست که من نوعی اون موقع نمیدونستم اما الان که متوجه شدم باید حق اون شخصرو بدم و ازش برای فردای قیامت حلالیت بطلبم. ممنون میشم این مسئله رو کامل برام توضیح بدین .

با عرض سلام و احترام خدمت حضرت عالی و تشکر از سؤالتان

سؤال شما پاسخی مفصل می طلبد که متأسفانه فعلا مقدور ما نیست .

اما اجمالا عرض می کنم که مراجع عظام برای حق الناس شمردن عملی که خسارت مالی به دیگران نزده است دلیل شرعی و فقهی اعم از قرآن و روایات و .. نیاز دارند و در مورد مثال شما چنین دلیل شرعی بدست نیامده است از این رو حتی در موردی که کسی به زور وادار به کاری شود گر چه اخلاقا حلالیت گرفتن و جبران آن به هر صورتی که رضایت طرف را جلب کند ، لازم است اما از نظر فقهی نمی توان آن را جزء حق الناس شمرد .

همیشه موفق و پیروز باشید[/]

با سلام

شكل حاد مساله در زنای محصنه است یعنی حق شوهر این زن چه میشود ؟ البته از منظر اخلاقی روایت شده که :

تجاوز به ناموس مردم موجب تجاوز به ناموس ‍ زناکار مى گردد:

عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن أبي العباس الكوفي، وعلي بن إبراهيم، عن أبيه جميعا، عن عمرو بن عثمان، عن عبدالله الدهقان، عن درست، عن عبدالحميد، عن أبي إبراهيم (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: تزوجوا إلى آل فلان فإنهم عفوا فعفت نساؤهم ولاتزوجوا إلى آل فلان فإنهم بغوا فبغت نساؤهم، وقال: مكتوب في التوراة " أناالله قاتل القاتلين ومفقر الزانين أيها الناسس لا تزنوا فتزني نساؤكم كما تدين تدان "اصول کافی

البته که ممکن است خدای متعال فرزندان او را قصاص کند :

عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن شريف بن سابق أو رجل، عن شريف، عن الفضل بن أبي قرة، عن أبي عبدالله (ع) قال: لما أقام العالم الجدار أوحى الله تبارك وتعالى إلى موسى (ع) أني مجازي الابناء بسعي الآباء إن خيرا فخير وإن شرافشر، لاتزنوا فتزني نساؤكم ومن وطئ فراش امرء مسلم وطئ فراشه كماتدين تدان.اصول کافی


هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان !

yahyai;322021 نوشت:
سلام و خسته نباشید. یه سئوالی برام پیش اومده بود که ذهنمو حسابی به خودش مشغول کرده.در مورد حق الناس یاحق الله بودن زنا. میدونیم مراجع این عمل رو حق الله میدونن و برای توبه کردن از این گناه طلب مغفرت کردن از شخص مقابل رو لازم نمی دونن و فقط استغفار رو کافی میدون.حالا سئوال من اینجاست که چرا این عمل حق الله ست و نه حقالناس.

yahyai;322021 نوشت:

اگرزنا حق الله است پس حکم زنای محصنه چیست؟ چون در این مورد حق زنی که بهش خیانت شده وهمچنین بالعکس چی میشه؟
حتی قضیه میتونه حادتر باشه وفرد زناکار ممکنه از این عمل دچار بیماری لاعلاج بشه واونو به همسرش منتقل کنه!!! آیا بااین حساب باز هم زناحق الله است؟ ؟؟؟؟؟؟؟
لطفا پاسخ روشنی بدید متشکرم

[="Tahoma"][="Black"]با تشکر از سؤال شما

حکمی که عرض شد حکم زنا به خودی خود است و گر نه امکان اینکه زنا هم در مواردی حق الناس باشد ، محتمل است .

موفق و سلامت باشید[/]

خیر البریه;322849 نوشت:
با سلام

شكل حاد مساله در زنای محصنه است یعنی حق شوهر این زن چه میشود ؟ البته از منظر اخلاقی روایت شده که :

تجاوز به ناموس مردم موجب تجاوز به ناموس ‍ زناکار مى گردد:

عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن أبي العباس الكوفي، وعلي بن إبراهيم، عن أبيه جميعا، عن عمرو بن عثمان، عن عبدالله الدهقان، عن درست، عن عبدالحميد، عن أبي إبراهيم (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: تزوجوا إلى آل فلان فإنهم عفوا فعفت نساؤهم ولاتزوجوا إلى آل فلان فإنهم بغوا فبغت نساؤهم، وقال: مكتوب في التوراة " أناالله قاتل القاتلين ومفقر الزانين أيها الناسس لا تزنوا فتزني نساؤكم كما تدين تدان "اصول کافی

البته که ممکن است خدای متعال فرزندان او را قصاص کند :

عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن شريف بن سابق أو رجل، عن شريف، عن الفضل بن أبي قرة، عن أبي عبدالله (ع) قال: لما أقام العالم الجدار أوحى الله تبارك وتعالى إلى موسى (ع) أني مجازي الابناء بسعي الآباء إن خيرا فخير وإن شرافشر، لاتزنوا فتزني نساؤكم ومن وطئ فراش امرء مسلم وطئ فراشه كماتدين تدان.اصول کافی


هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان !

خیر البریه;322849 نوشت:

چی شد ؟؟
یعنی ممکنه خدا بچه اون طرف رو قصاص کنه ؟؟؟
آخه اینم شد حرف ؟؟
خب من گناه کردم،شما جای من برو جهنم !! قبول ؟

خب با این حساب،نتیجه میگیریم که زنا بهتر از استمنا هست !!
چرا که اولا نه تنها اثرات بدنی استمنا را ندارد،بلکه برا بدن مفید هم هست !
دو اینکه زنا حق الله هست و خدا از حقش بالاخره میگذره !
ولی تو روایات داریم که کسانی که استمنا میکنند هیچ وقت پاک نمیشوند،و خدا بهشون نظر لطف نمیکنه !
ولی در مورد زنا همچین چیزی نداریم !
یعنی زنا بهتره ؟

for ever alone;323034 نوشت:
چی شد ؟؟ یعنی ممکنه خدا بچه اون طرف رو قصاص کنه ؟؟؟ آخه اینم شد حرف ؟؟ خب من گناه کردم،شما جای من برو جهنم !! قبول ؟


با سلام

فلسفه همه موضوعات را عقل درک نمیکند اما اینکه چرا خدای متعال فرزندش را مجازات میکند والله اعلم شاید برای اینکه بعضی افراد طاقت آزار اهل وعیال راندارند وبرای مجازات بیشتر حتی بعد از مرگشان و...

یاد یکی از همین افراد افتادم که در جوانی دختران زیادی را اغفال میکرد وخیلی ادعا داشت که فقط حال میکنم و با هر دختری بیش از یک بار هم نمیروم و .... خلاصه اینکه خیلی مارمولک بود .... بعداز چند سال دیدمش افسرده وروانی و عصبی ! گفتم چی شد آقای یکه بزن ، گفت هیچی نگو که خدا کرد تو پاچم از جایی که فکرشو نمیکردم ... عاشق دختر هرزه ای شده بود که بعد از ازدواجش گندش بالا اومده بود و دیگر نه راه پس نه را پیش .

فاعتبروا .

موضوع قفل شده است