جمع بندی متن وترجمه نهج البلاغه

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
متن وترجمه نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدللّه‏ الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی ابن ‏ابی‏طالب(ع)


ب
ا عرض سلام و خدا قوت خدمت تمام مدیران و کاربران گل اسک دینی:Gol::hamdel:
غرض از ایجاد این تاپیک دو هدف هست
اینکه متن زیبای نهج البلاغه به پست های این سایت آراسته بشه
واینکه دراین راه کمکی به این حقیر به عنوان یک عضو کوچک انجام بشه
برخی ازخطبه هاو موضوعات نهج البلاغه هستند که به شدت مورد نیاز بنده هست
و متاسفانه وقت کافی برای پیدا کردن متن این خطبه ها مهیا نیست
سپاسگذارخواهم بود اگر در این راه کمکم کنید...
موضوعات مشخص هستند و فقط از "ترجمه آقای دشتی"باید متن این موضوعات
رو پیدا کرد
امیدوارم دوستان کمکم کنند انشالله:Sham:

_ وصف جامعه مسخ شده-خطبه 129

_

خطبه131:علل نکوهش کوفیان-فلسفه حکومت اسلامی-شرایط رهبراسلامی

_

خطبه132:ضرورت عمل گرایی و روش برخورد با دنیا

_
خطبه133:ضرورت توجه به عظمت پروردگار-علل سقوط مردم

_خطبه134:نقش امدادهای الهی درپیروزی-ضرورت حفظ پایگاهاسلامی

_خطبه 135:شناخت دشمنان امام

_ خطبه136:ضرورت یاری کردن دراصلاح و بازسازی دلها

_خطبه138:خبرازظهور و سیستم حکومتی حضرت مهدی
(عج)

_





با نام الله



کارشناس : استاد مجید


Iranian girl;320784 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدللّه‏ الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی ابن ‏ابی‏طالب(ع)

با عرض سلام و خدا قوت خدمت تمام مدیران و کاربران گل اسک دینی:Gol::hamdel:
غرض از ایجاد این تاپیک دو هدف هست

موضوعات مشخص هستند و فقط از "ترجمه آقای دشتی"باید متن این موضوعات
رو پیدا کرد
امیدوارم دوستان کمکم کنند انشالله:Sham:

_ وصف جامعه مسخ شده-خطبه 129

_____________________________-
با صلوات بر محمد وآل محمد
و با سلام و آرزوی موفقیت برای شما واین که شوق کلمات امام متقین علی (علیه السلام ) را دارید، ان شا الله خود آقا در زندگی یار ویاور شما باشد.
امّا در این زمینه ،«وصف جامعه مسخ شده»آن چه که در کتاب مرحوم دشتی آمده به سه مورد اشاره شده است.
1-خطبه/29(مسخ ودگرگونی کوفیان)
29- [=Arial Black]و من خطبة له ( عليه‏السلام ) بعد غارة الضحاك بن قيس صاحب معاوية على الحاجّ بعد قصة الحكمين و فيها يستنهض أصحابه لما حدث في الأطراف
أَيُّهَا النَّاسُ الْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ الْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ كَلَامُكُمْ يُوهِي الصُّمَّ الصِّلَابَ
وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ الْأَعْدَاءَ تَقُولُونَ‏ في الْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ فَإِذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ وَ لَا اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ وَ سَأَلْتُمُونِي التَّطْوِيلَ دِفَاعَ ذِي الدَّيْنِ الْمَطُولِ لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ الْمَغْرُورُ وَ اللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اللَّهِ بِالسَّهْمِ الْأَخْيَبِ وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ لَا أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ وَ لَا أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ وَ لَا أُوعِدُ الْعَدُوَّ بِكُمْ مَا بَالُكُمْ مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ الْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ أَ قَوْلًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ ؛

[=Book Antiqua]ترجمه خطبه 29 [=Book Antiqua]
(پس از آن كه ضحّاك بن قيس از طرف معاويه در سال 38 هجرى به كاروان حجّاج بيت اللّه، حمله كرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود)

علل شكست كوفيان
اى مردم كوفه بدن‏ هاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواسته‏ هاى شما پراكنده است، سخنان ادّعايى شما، سنگ‏ هاى سخت را مى‏ شكند، ولى رفتارسست شما دشمنان را اميدوار مى ‏سازد، در خانه‏ هايتان كه نشسته‏ ايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مى‏ دهيد، امّا در روز نبرد، مى‏ گوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مى ‏كنيد. آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است،
و قلب رها كننده شما آسايش ندارد. بهانه‏ هاى نابخردانه مى‏ آوريد، چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مى‏ طلبيد و براى مبارزه سستى مى‏ كنيد.
بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمى‏ توانند ظلم و ستم را دور كنند،
و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمى‏ آيد، شما كه از خانه خود دفاع نمى‏ كنيد چگونه از خانه ديگران دفاع مى‏ نماييد و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت.
به خدا سوگند فريب خورده، آن كس كه به گفتار شما مغرور شود،
كسى كه به اميد شما به سوى پيروزى رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است، و كسى كه بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد، با تيرى شكسته، تيراندازى كرده است.
به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه گفتار شما را باور ندارم، و به يارى شما اميدوار نيستم، و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمى‏ كنم.
راستى شما را چه مى ‏شود دارويتان چيست و روش درمانتان كدام است مردم شام نيز همانند شمايند آيا سزاوار است شعار دهيد و عمل نكنيد
و فراموش كارى بدون پرهيزكارى داشته، به غير خدا اميدوار باشيد .

2-حکمت/ 369(خبر از مسخ ارزش ها)
3-خطبه/69(مسخ ارزش های اخلاقی در کوفیان)

ادامه دارد.............



خطبه 129 که در وصف جامعه مسخ شده ی مسلمین است.
129- و من خطبة له ( عليه‏السلام ) في ذكر المكاييل و الموازين‏
عِبَادَ اللَّهِ إِنَّكُمْ وَ مَا تَأْمُلُونَ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا أَثْوِيَاءُ مُؤَجَّلُونَ وَ مَدِينُونَ مُقْتَضَوْنَ أَجَلٌ مَنْقُوصٌ وَ عَمَلٌ مَحْفُوظٌ
فَرُبَّ دَائِبٍ مُضَيَّعٌ وَ رُبَّ كَادِحٍ خَاسِرٌ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمْ فِي زَمَنٍ لَا يَزْدَادُ الْخَيْرُ فِيهِ إِلَّا إِدْبَاراً وَ لَا الشَّرُّ فِيهِ إِلَّا إِقْبَالًا وَ لَا الشَّيْطَانُ فِي هَلَاكِ النَّاسِ إِلَّا طَمَعاً فَهَذَا أَوَانٌ قَوِيَتْ عُدَّتُهُ وَ عَمَّتْ مَكِيدَتُهُ وَ أَمْكَنَتْ فَرِيسَتُهُ اضْرِبْ بِطَرْفِكَ حَيْث شِئْتَ مِنَ النَّاسِ فَهَلْ تُبْصِرُ إِلَّا فَقِيراً يُكَابِدُ فَقْراً أَوْ غَنِيّاً بَدَّلَ نِعْمَةَ اللَّهِ كُفْراً أَوْ بَخِيلًا اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللَّهِ وَفْراً
أَوْ مُتَمَرِّداً كَأَنَّ بِأُذُنِهِ عَنْ سَمْعِ الْمَوَاعِظِ وَقْراً أَيْنَ أَخْيَارُكُمْ وَ صُلَحَاؤُكُمْ وَ أَيْنَ أَحْرَارُكُمْ وَ سُمَحَاؤُكُمْ وَ أَيْنَ الْمُتَوَرِّعُونَ فِي مَكَاسِبِهِمْ وَ الْمُتَنَزِّهُونَ فِي مَذَاهِبِهِمْ أَ لَيْسَ قَدْ ظَعَنُوا جَمِيعاً عَنْ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ الْعَاجِلَةِ الْمُنَغِّصَةِ
وَ هَلْ خُلِقْتُمْ إِلَّا فِي حُثَالَةٍ لَا تَلْتَقِي إِلَّا بِذَمِّهِمُ الشَّفَتَانِ اسْتِصْغَاراً لِقَدْرِهِمْ وَ ذَهَاباً عَنْ ذِكْرِهِمْ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ ظَهَرَ الْفَسَادُفَلَا مُنْكِرٌ مُغَيِّرٌ وَ لَا زَاجِرٌ مُزْدَجِرٌ أَ فَبِهَذَا تُرِيدُونَ أَنْ تُجَاوِرُوا اللَّهَ فِي دَارِ قُدْسِهِ
وَ تَكُونُوا أَعَزَّ أَوْلِيَائِهِ عِنْدَهُ هَيْهَاتَ لَا يُخْدَعُ اللَّهُ عَنْ‏ جنَّتِهِ وَ لَا تُنَالُ مَرْضَاتُهُ إِلَّا بِطَاعَتِهِ لَعَنَ اللَّهُ الْآمِرِينَ بِالْمَعْرُوفِ التَّارِكِينَ لَهُ وَ النَّاهِينَ عَنِ الْمُنْكَرِ الْعَامِلِينَ بِهِ ؛
ترجمه خطبه 129
(در اين خطبه امام عليه السّلام در باره اندازه‏ ها و مقياس‏ ها صحبت فرمود،
چون سيّد رضى بخشى از سخنرانى را آورده است همه مباحث مربوط به مقياس‏ ها در اينجا نيامده است)
1- وصف جامعه مسخ شده مسلمين
بندگان خدا شما و آن چه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانى هستيد كه مدّتى معيّن براى شما قرار داده شده، بدهكارانى هستيد كه مهلت كوتاهى در پرداخت آن داريد، و اعمال شما همگى حفظ مى‏ شود، چه بسيارند تلاش گرانى كه به جايى نرسيدند، و زحمتكشانى كه زيان ديدند.
در روزگارى هستيد كه خوبى به آن پشت كرده و مى‏ گذرد، و بدى بدان روى آورده، پيش مى‏ تازد، و طمع شيطان در هلاكت مردم بيشتر مى‏ گردد.
هم اكنون روزگارى است كه ساز و برگ شيطان تقويت شده، نيرنگ و فريبش همگانى،
و به دست آوردن شكار براى او آسان است.
به هر سو مى ‏خواهى نگاه كن آيا جز فقيرى مى‏ بينى كه با فقر دست و پنجه نرم مى‏ كند
يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفران كرده و با بخل ورزيدن در اداء حقوق الهى، ثروت فراوانى گرد آورده است .يا سركشى كه گوش او از شنيدن پند و اندرزها كر است
2- عبرت گرفتن از دنيا
کجايند خوبان و صالحان شما، كجايند آزاد مردان و سخاوتمندان شما، كجايند پرهيزكاران در كسب و كار، كجايند پاكيزگان در راه و رسم مسلمانى آيا جز اين است كه همگى رخت بستند و رفتند و از اين جهان پست و گذران و تيره كننده عيش و شادمانى گذشتند. مگر نه اين است كه شما وارث آنها بر جاى آنان تكيه زديد، و در ميان چيزهاى بى ارزش قرار داريد كه لب‏هاى انسان به نكوهش آن مى‏جنبد تا قدر آنها را كوچك شمرده و براى هميشه يادشان فراموش گردد.
پس در اين نگرانى‏ ها بايد گفت: «الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لله وانا الیه راجعون».
فساد آشكار شد، نه كسى باقى مانده كه كار زشت را دگرگون كند، و نه كسى كه از نافرمانى و معصيت باز دارد.
شما با چنين وضعى مى‏ خواهيد در خانه قدس الهى و جوار رحمت پروردگارى قرار گيريد
و عزيزترين دوستانش باشيد هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمى ‏توان فريفت،
و جز با عبادت، رضايت او را نمى‏ توان به دست آورد.
نفرين بر آنان كه امر به معروف مى‏ كنند و خود ترك مى‏ نمايند، و نهى از منكر دارند و خود مرتكب آن مى‏ شوند.

iranian girl;320784 نوشت:
امیدوارم دوستان کمکم کنند انشالله _ وصف جامعه مسخ شده-خطبه 129

___________________________________
با صلوات بر محمد وآل محمد
در ادامه بحث قبل حکمت 369 نهج البلاغه را مورد بررسی قرار می دهیم که امام علی (ع) در این زمینه می فرمایند:«وَ قَالَ ( عليه‏السلام )يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ وَ مَسَاجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى سُكَّانُهَا وَ عُمَّارُهَا شَرُّ أَهْلِ الْأَرْضِ مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَأْوِي الْخَطِيئَةُ يَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْهَا فِيهَا وَ يَسُوقُونَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهَا إِلَيْهَا يَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَبِي حَلَفْتُ لَأَبْعَثَنَّ عَلَى أُولَئِكَ فِتْنَةً تَتْرُكُ الْحَلِيمَ فِيهَا حَيْرَانَ وَ قَدْ فَعَلَ وَ نَحْنُ نَسْتَقِيلُ اللَّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ؛

خبر از مسخ ارزش‏ها (اجتماعى، تاريخى سياسى)

و درود خدا بر او، فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد كه از قرآن جز نشانى، و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند.
مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدايت ويران است. مسجد نشينان و سازندگان بناهاى شكوهمند مساجد، بدترين مردم زمين مى‏ باشند، كه كانون هر فتنه، و جايگاه هر گونه خطاكارى‏اند، هر كس از فتنه بر كنار است او را به فتنه باز گردانند، و هر كس كه از فتنه عقب مانده او را به فتنه‏ ها كشانند، كه خداى بزرگ فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه‏ اى بگمارم كه انسان شكيبا در آن سرگردان ماند» و چنين كرده است، و ما از خدا مى‏ خواهيم كه از لغزش غفلت‏ ها در گذرد. »

با صلوات بر محمد وآل محمد
در ادامه بحث مسخ ارزش ها در کلمات امام علی(ع) به خطبه 69 اشاره می گردد:
69- و من كلام له ( عليه‏السلام ) في توبيخ بعض أصحابه‏
كَمْ أُدَارِيكُمْ كَمَا تُدَارَى الْبِكَارُ الْعَمِدَةُ وَ الثِّيَابُ الْمُتَدَاعِيَةُ كُلَّمَا حِيصَتْ مِنْ جَانِبٍ تَهَتَّكَتْ مِنْ آخَرَ كُلَّمَا أَطَلَّ عَلَيْكُمْ مَنْسِرٌ مِنْ مَنَاسِرِ أَهْلِ الشَّامِ أَغْلَقَ كُلُّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بَابَهُ وَ انْجَحَرَ انْجِحَارَ الضَّبَّةِ فِي جُحْرِهَا وَ الضَّبُعِ فِي وِجَارِهَا الذَّلِيلُ وَ اللَّهِ مَنْ نَصَرْتُمُوهُ وَ مَنْ رُمِيَ بِكُمْ فَقَدْ رُمِيَ بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ إِنَّكُمْ وَ اللَّهِ لَكَثِيرٌ فِي الْبَاحَاتِ قَلِيلٌ تَحْتَ الرَّايَاتِ وَ إِنِّي لَعَالِمٌ بِمَا يُصْلِحُكُمْ وَ يُقِيمُ أَوَدَكُمْ وَ لَكِنِّي لَا أَرَى إِصْلَاحَكُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِي
أَضْرَعَ اللَّهُ خُدُودَكُمْ وَ أَتْعَسَ جُدُودَكُمْ لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَقَّ!
ترجمه خطبه 69 (مسخ ارزش هاى اخلاقى در كوفيان)
(در سال 39 هجرى پس از شنيدن غارتگرى ‏هاى فرماندهان معاويه در «عين التّمر» در نكوهش كوفيان فرمود)
علل نكوهش كوفيان
چه مقدار با شما كوفيان مدارا كنم چونان مدارا كردن با شتران نو بارى كه از سنگينى بار، پشت شان زخم شده است، و مانند وصله زدن جامه فرسوده‏ اى كه هر گاه از جانبى آن را بدوزند، از سوى ديگر پاره مى ‏گردد هر گاه دست ه‏اى از مهاجمان شام به شما يورش آوردند، هر كدام از شما به خانه رفته، درب خانه را مى‏ بنديد، و چون سوسمار در سوراخ خود مى‏ خزيد، و چون كفتار در لانه مى‏ آرميد.
سوگند به خدا ذليل است آن كس كه شما يارى دهندگان او باشيد، كسى كه با شما تير اندازى كند گويا تيرى بدون پيكان رها ساخته است.
به خدا سوگند، شما در خانه‏ ها فراوان، و زير پرچم‏ هاى ميدان نبرد اندكيد، و من مى‏ دانم كه چگونه بايد شما را اصلاح و كجى‏ هاى شما را راست كرد، امّا اصلاح شما را با فاسد كردن روح خويش جايز نمى‏ دانم. خدا بر پيشانى شما داغ ذلّت بگذارد، و بهره شما را اندك شمارد، شما آن گونه كه باطل را مى‏ شناسيد از حق آگاهى نداريد، و در نابودى باطل تلاش نمى‏ كنيد آن سان كه در نابودى حق كوشش داريد.

iranian girl;320784 نوشت:
خطبه131:علل نکوهش کوفیان-فلسفه حکومت اسلامی-شرایط رهبراسلامی

__________________________________________
با صلوات بر محمد وآل محمد
این بحث از مباحث عمده است که در نهج البلاغه امام در باره آن سخنان فراوانی فر موده اند ،که در این پست به صورت اشاره به برخی از موارد آن پرداخته می شود .
1- فلسفه حکومت اسلامی؛خطبه 131بند3و نامه 66بند 3
2- شرائط امامت ورهبری؛خطبه 154بند4خطبه 131بند4
3-شرائط امامت ورهبری؛خطبه173بند1
4-شرائط رهبری؛خطبه 131بند5
5-شرائط وصفات رهبری؛خطبه 131بند4تا7،حکمت73،خطبه136
نکته قابل ذکر این که این بحث در نهج البلاغه به صورت مفصل آمده وبا مراجعه به کلید واژه هایی مثل« رهبر،امام، امامت، ولی،ولایت،زمامدار،خلیفه،خلافت و...»می توان مباحثی را در این زمینه جستجو کرد.

سوال: در نهج البلاغه چه توصیفات و کلماتی از «جامعه مسخ شده» آمده است؟

پاسخ:

در زمینه ،«وصف جامعه مسخ شده» آن چه که در کتاب مرحوم دشتی آمده به چهار مورد اشاره شده است.
1) خطبه/29(مسخ ودگرگونی کوفیان)
و من خطبة له ( عليه‏السلام ) بعد غارة الضحاك بن قيس صاحب معاوية على الحاجّ بعد قصة الحكمين و فيها يستنهض أصحابه لما حدث في الأطراف
أَيُّهَا النَّاسُ الْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ الْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ كَلَامُكُمْ يُوهِي الصُّمَّ الصِّلَابَ وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ الْأَعْدَاءَ تَقُولُونَ‏ في الْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ فَإِذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ وَ لَا اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ وَ سَأَلْتُمُونِي التَّطْوِيلَ دِفَاعَ ذِي الدَّيْنِ الْمَطُولِ لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ الْمَغْرُورُ وَ اللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اللَّهِ بِالسَّهْمِ الْأَخْيَبِ وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ لَا أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ وَ لَا أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ وَ لَا أُوعِدُ الْعَدُوَّ بِكُمْ مَا بَالُكُمْ مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ الْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ أَ قَوْلًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ ؛
ترجمه :
پس از آن كه ضحّاك بن قيس از طرف معاويه در سال 38 هجرى به كاروان حجّاج بيت اللّه، حمله كرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود:
علل شكست كوفيان
اى مردم كوفه بدن‏ هاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواسته‏ هاى شما پراكنده است، سخنان ادّعايى شما، سنگ‏ هاى سخت را مى‏ شكند، ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مى ‏سازد، در خانه‏ هايتان كه نشسته‏ ايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مى‏ دهيد، امّا در روز نبرد، مى‏ گوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مى ‏كنيد. آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است، و قلب رها كننده شما آسايش ندارد. بهانه‏ هاى نابخردانه مى‏ آوريد، چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مى‏ طلبيد و براى مبارزه سستى مى‏ كنيد. بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمى‏ توانند ظلم و ستم را دور كنند، و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمى‏ آيد، شما كه از خانه خود دفاع نمى‏ كنيد چگونه از خانه ديگران دفاع مى‏ نماييد و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت. به خدا سوگند فريب خورده، آن كس كه به گفتار شما مغرور شود، كسى كه به اميد شما به سوى پيروزى رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است، و كسى كه بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد، با تيرى شكسته، تيراندازى كرده است.
به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه گفتار شما را باور ندارم، و به يارى شما اميدوار نيستم، و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمى‏ كنم.
راستى شما را چه مى ‏شود دارويتان چيست و روش درمانتان كدام است مردم شام نيز همانند شمايند آيا سزاوار است شعار دهيد و عمل نكنيد و فراموش كارى بدون پرهيزكارى داشته، به غير خدا اميدوار باشيد .
2) حکمت/ 369(خبر از مسخ ارزش ها)
369-وَ قَالَ ( عليه‏السلام )يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ
وَ مَسَاجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى سُكَّانُهَا وَ عُمَّارُهَا شَرُّ أَهْلِ الْأَرْضِ
مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَأْوِي الْخَطِيئَةُ يَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْهَا فِيهَا وَ يَسُوقُونَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهَا إِلَيْهَا يَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَبِي حَلَفْتُ لَأَبْعَثَنَّ عَلَى أُولَئِكَ فِتْنَةً تَتْرُكُ الْحَلِيمَ فِيهَا حَيْرَانَ وَ قَدْ فَعَلَ
وَ نَحْنُ نَسْتَقِيلُ اللَّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ
خبر از مسخ ارزش‏ها
(اجتماعى، تاريخى سياسى) و درود خدا بر او، فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد كه از قرآن جز نشانى، و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند.
مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدايت ويران است. مسجد نشينان و سازندگان بناهاى شكوهمند مساجد، بدترين مردم زمين مى‏باشند، كه كانون هر فتنه، و جايگاه هر گونه خطاكارى‏اند، هر كس از فتنه بر كنار است او را به فتنه باز گردانند، و هر كس كه از فتنه عقب مانده او را به فتنه‏ها كشانند، كه خداى بزرگ فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه‏اى بگمارم كه انسان شكيبا در آن سرگردان ماند» و چنين كرده است، و ما از خدا مى‏خواهيم كه از لغزش غفلت‏ها در گذرد.

3) خطبه/69(مسخ ارزش های اخلاقی در کوفیان)
صبحى صالح، خطبه 69، ، صفحه‏ى 99
69- و من كلام له ( عليه‏السلام ) في توبيخ بعض أصحابه‏
كَمْ أُدَارِيكُمْ كَمَا تُدَارَى الْبِكَارُ الْعَمِدَةُ وَ الثِّيَابُ الْمُتَدَاعِيَةُ كُلَّمَا حِيصَتْ مِنْ جَانِبٍ تَهَتَّكَتْ مِنْ آخَرَ كُلَّمَا أَطَلَّ عَلَيْكُمْ مَنْسِرٌ مِنْ مَنَاسِرِ أَهْلِ الشَّامِ أَغْلَقَ كُلُّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بَابَهُ وَ انْجَحَرَ انْجِحَارَ الضَّبَّةِ فِي جُحْرِهَا وَ الضَّبُعِ فِي وِجَارِهَا الذَّلِيلُ وَ اللَّهِ مَنْ نَصَرْتُمُوهُ وَ مَنْ رُمِيَ بِكُمْ فَقَدْ رُمِيَ بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ إِنَّكُمْ وَ اللَّهِ لَكَثِيرٌ فِي الْبَاحَاتِ قَلِيلٌ تَحْتَ الرَّايَاتِ وَ إِنِّي لَعَالِمٌ بِمَا يُصْلِحُكُمْ وَ يُقِيمُ أَوَدَكُمْ وَ لَكِنِّي لَا أَرَى إِصْلَاحَكُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِي أَضْرَعَ اللَّهُ خُدُودَكُمْ وَ أَتْعَسَ جُدُودَكُمْ لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَقَّ

ترجمه خطبه 69
(در سال 39 هجرى پس از شنيدن غارتگرى‏هاى فرماندهان معاويه در «عين التّمر» در نكوهش كوفيان فرمود)
علل نكوهش كوفيان
چه مقدار با شما كوفيان مدارا كنم چونان مدارا كردن با شتران نو بارى كه از سنگينى بار، پشتشان زخم شده است، و مانند وصله زدن جامه فرسوده‏اى كه هر گاه از جانبى آن را بدوزند، از سوى ديگر پاره مى‏گردد هر گاه دسته‏اى از مهاجمان شام به شما يورش آوردند، هر كدام از شما به خانه رفته، درب خانه را مى‏بنديد، و چون سوسمار در سوراخ خود مى‏خزيد، و چون كفتار در لانه مى‏آرميد. سوگند به خدا ذليل است آن كس كه شما يارى دهندگان او باشيد، كسى كه با شما تير اندازى كند گويا تيرى بدون پيكان رها ساخته است. به خدا سوگند، شما در خانه‏ها فراوان، و زير پرچم‏هاى ميدان نبرد اندكيد، و من مى‏دانم كه چگونه بايد شما را اصلاح و كجى‏هاى شما را راست كرد، امّا اصلاح شما را با فاسد كردن روح خويش جايز نمى‏دانم. خدا بر پيشانى شما داغ ذلّت بگذارد، و بهره شما را اندك شمارد، شما آنگونه كه باطل را مى‏شناسيد از حق آگاهى نداريد، و در نابودى باطل تلاش نمى‏كنيد آن سان كه در نابودى حق كوشش داريد.

4) خطبه 129 که در وصف جامعه مسخ شده ی مسلمین است.
129- و من خطبة له ( عليه‏السلام ) في ذكر المكاييل و الموازين‏
عِبَادَ اللَّهِ إِنَّكُمْ وَ مَا تَأْمُلُونَ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا أَثْوِيَاءُ مُؤَجَّلُونَ وَ مَدِينُونَ مُقْتَضَوْنَ أَجَلٌ مَنْقُوصٌ وَ عَمَلٌ مَحْفُوظٌ فَرُبَّ دَائِبٍ مُضَيَّعٌ وَ رُبَّ كَادِحٍ خَاسِرٌ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمْ فِي زَمَنٍ لَا يَزْدَادُ الْخَيْرُ فِيهِ إِلَّا إِدْبَاراً وَ لَا الشَّرُّ فِيهِ إِلَّا إِقْبَالًا وَ لَا الشَّيْطَانُ فِي هَلَاكِ النَّاسِ إِلَّا طَمَعاً فَهَذَا أَوَانٌ قَوِيَتْ عُدَّتُهُ وَ عَمَّتْ مَكِيدَتُهُ وَ أَمْكَنَتْ فَرِيسَتُهُ اضْرِبْ بِطَرْفِكَ حَيْث شِئْتَ مِنَ النَّاسِ فَهَلْ تُبْصِرُ إِلَّا فَقِيراً يُكَابِدُ فَقْراً أَوْ غَنِيّاً بَدَّلَ نِعْمَةَ اللَّهِ كُفْراً أَوْ بَخِيلًا اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللَّهِ وَفْراً أَوْ مُتَمَرِّداً كَأَنَّ بِأُذُنِهِ عَنْ سَمْعِ الْمَوَاعِظِ وَقْراً أَيْنَ أَخْيَارُكُمْ وَ صُلَحَاؤُكُمْ وَ أَيْنَ أَحْرَارُكُمْ وَ سُمَحَاؤُكُمْ وَ أَيْنَ الْمُتَوَرِّعُونَ فِي مَكَاسِبِهِمْ وَ الْمُتَنَزِّهُونَ فِي مَذَاهِبِهِمْ أَ لَيْسَ قَدْ ظَعَنُوا جَمِيعاً عَنْ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ الْعَاجِلَةِ الْمُنَغِّصَةِ وَ هَلْ خُلِقْتُمْ إِلَّا فِي حُثَالَةٍ لَا تَلْتَقِي إِلَّا بِذَمِّهِمُ الشَّفَتَانِ اسْتِصْغَاراً لِقَدْرِهِمْ وَ ذَهَاباً عَنْ ذِكْرِهِمْ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ ظَهَرَ الْفَسَادُفَلَا مُنْكِرٌ مُغَيِّرٌ وَ لَا زَاجِرٌ مُزْدَجِرٌ أَ فَبِهَذَا تُرِيدُونَ أَنْ تُجَاوِرُوا اللَّهَ فِي دَارِ قُدْسِهِ
وَ تَكُونُوا أَعَزَّ أَوْلِيَائِهِ عِنْدَهُ هَيْهَاتَ لَا يُخْدَعُ اللَّهُ عَنْ‏ جنَّتِهِ وَ لَا تُنَالُ مَرْضَاتُهُ إِلَّا بِطَاعَتِهِ لَعَنَ اللَّهُ الْآمِرِينَ بِالْمَعْرُوفِ التَّارِكِينَ لَهُ وَ النَّاهِينَ عَنِ الْمُنْكَرِ الْعَامِلِينَ بِهِ ؛
ترجمه خطبه 129
(در اين خطبه امام عليه السّلام در باره اندازه‏ ها و مقياس‏ ها صحبت فرمود،
چون سيّد رضى بخشى از سخنرانى را آورده است همه مباحث مربوط به مقياس‏ ها در اينجا نيامده است)
1-وصف جامعه مسخ شده مسلمين
بندگان خدا شما و آن چه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانى هستيد كه مدّتى معيّن براى شما قرار داده شده، بدهكارانى هستيد كه مهلت كوتاهى در پرداخت آن داريد، و اعمال شما همگى حفظ مى‏ شود، چه بسيارند تلاش گرانى كه به جايى نرسيدند، و زحمتكشانى كه زيان ديدند. در روزگارى هستيد كه خوبى به آن پشت كرده و مى‏ گذرد، و بدى بدان روى آورده، پيش مى‏ تازد، و طمع شيطان در هلاكت مردم بيشتر مى‏ گردد. هم اكنون روزگارى است كه ساز و برگ شيطان تقويت شده، نيرنگ و فريبش همگانى، و به دست آوردن شكار براى او آسان است. به هر سو مى ‏خواهى نگاه كن آيا جز فقيرى مى‏ بينى كه با فقر دست و پنجه نرم مى‏ كند يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفران كرده و با بخل ورزيدن در اداء حقوق الهى، ثروت فراوانى گرد آورده است .يا سركشى كه گوش او از شنيدن پند و اندرزها كر است
2- عبرت گرفتن از دنيا
کجايند خوبان و صالحان شما، كجايند آزاد مردان و سخاوتمندان شما، كجايند پرهيزكاران در كسب و كار، كجايند پاكيزگان در راه و رسم مسلمانى آيا جز اين است كه همگى رخت بستند و رفتند و از اين جهان پست و گذران و تيره كننده عيش و شادمانى گذشتند. مگر نه اين است كه شما وارث آنها بر جاى آنان تكيه زديد، و در ميان چيزهاى بى ارزش قرار داريد كه لب‏هاى انسان به نكوهش آن مى‏جنبد تا قدر آنها را كوچك شمرده و براى هميشه يادشان فراموش گردد.
پس در اين نگرانى‏ ها بايد گفت: «الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لله وانا الیه راجعون».
فساد آشكار شد، نه كسى باقى مانده كه كار زشت را دگرگون كند، و نه كسى كه از نافرمانى و معصيت باز دارد. شما با چنين وضعى مى‏ خواهيد در خانه قدس الهى و جوار رحمت پروردگارى قرار گيريد و عزيزترين دوستانش باشيد هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمى ‏توان فريفت، و جز با عبادت، رضايت او را نمى‏ توان به دست آورد. نفرين بر آنان كه امر به معروف مى‏ كنند و خود ترك مى‏ نمايند، و نهى از منكر دارند و خود مرتكب آن مى‏ شوند.

سوال: آیا درباره فلسفه حکومت اسلامی و شرایط رهبر اسلامی در کتاب نهج البلاغه جملات و تعابیری وجود دارد؟

پاسخ:

این بحث از مباحث عمده است که در نهج البلاغه امام در باره آن سخنان فراوانی فر موده اند که در این بخش به صورت اشاره به برخی از موارد آن پرداخته می شود:
1- فلسفه حکومت اسلامی؛خطبه 131بند3و نامه 66بند 3
2- شرائط امامت ورهبری؛خطبه 154بند4خطبه 131بند4
3-شرائط امامت ورهبری؛خطبه173بند1
4-شرائط رهبری؛خطبه 131بند5
5-شرائط و صفات رهبری؛خطبه 131بند4تا7،حکمت73،خطبه136
نکته قابل ذکر این که این بحث در نهج البلاغه به صورت مفصل آمده وبا مراجعه به کلید واژه هایی مثل« رهبر،امام، امامت، ولی،ولایت،زمامدار،خلیفه،خلافت و...»می توان مباحثی را در این زمینه جستجو کرد.

موضوع قفل شده است