کتاب احکام طلبگی(گردآوری):

تب‌های اولیه

82 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کتاب احکام طلبگی(گردآوری):

با سلام و عرض ارادت زیاد

حدود یک سال قبل تاپبکی زدم به نام احکام طلبگی
http://www.askdin.com/thread9064.html.
در این تاپیک سئوالات طلاب،روحانیون و سئوالات مردم و خانواده طلاب درباره این صنف را به تدریج در سایت ثبت کردم و گروه فقه سایت یکی یکی به آنها پاسخ دادند که ان شاالله به زودی این تاپیک در قالب نرم افزار ارائه خواهد شد.

کتابی با عنوان احکام طلبگی نيز در این کتاب تاپيك درج خواهد شد كه محصول نظرات و استفتائات مراجع در مورد طلاب و روحانیون بود که در کتب و سایت ایشان بوده است.



کتاب:محاسبه خمس


[=B Mitra]قرآن هدف خلقت ما را بندگی بیان کرده است؛ بنابراین در همه شئوون زندگی؛ گفتار، پندار و رفتارهای فردی، اجتماعی، معاشرتی، سیاسی، اقتصادی، تفریحی باید رضایت خدا، محور کارهای ما قرار گیرد.[=B Mitra] امام کاظم (ع) مى­فرمايند: تلاش كنيد كه زمانتان را چهار قسمت كنيد: 1[=B Mitra].[=B Mitra] بخشی براى مناجات با پروردگار، 2.ساعاتى براى امر معاش، 3 . قسمتی براى معاشرت با برادران راستگويى كه عيوبتان را به شما مى شناسانند و در باطن خالصانه دوست شمایند، 4. زمانی را نيز براى لذات حلال­تان در نظر بگیرید و به واسطه اين ساعت چهارم (لذات حلال) است كه قادر به انجام سه ساعت ديگر هستيد.[=Calibri][=Calibri][5]
[=B Mitra]همه این چهار قسمت براساس هدف خلقت، باید در مسیر عبادت و بندگی خدا باشد؛ بنابراین بندگی خدا دو گونه است بندگی خاص که به شکل نماز و روزه و..است و بندگی عام که در کار، معاشرت و تفریح است یعنی این سه هم­سوی با هدف کلی خلقت یعنی بندگی خدا باید باشد.

[=B Mitra]مراحل [=B Mitra]خودتربیتی[=B Mitra][=Adobe Arabic][6][=B Mitra] از دقیق ترین راه برای خودسازی و تقویت قدرت اراده و اجرایی کردن برنامه های زندگی است[=Adobe Arabic].[=B Mitra] این برنامه با دقیق ترین برنامه­هایی که روان شناسان برای [=B Mitra]کنترل خود [=B Mitra]و [=B Mitra]تقویت اراده [=B Mitra]داده اند همخوانی دارد[=B Mitra]و شامل مراحل زیر است[=Adobe Arabic]:

[=B Morvarid]1- مشارطه: [=B Mitra]از اول صبح با خود یا فرد محترم و مورد قبولی، عهد (کتبی یا شفاهی) می کند که کاری را انجام دهد یا ترک کند.

[=B Morvarid]2- مراقبه: [=B Mitra]در طول روز بر حسن اجرای شرط و پیمان خود مراقبت دارد.

[=B Morvarid]3- محاسبه: [=B Mitra]شب حساب و کتاب می کند که چقدر موفق بوده و چقدر در برنامه کاهلی داشته است

[=B Morvarid]4- معاتبه:[=B Mitra] اگر موفق بوده خود را تشویق کلامی و اگرناموفق بوده خود را تنبیه و سرزنش کلامی می کند

[=B Morvarid]5- معاقبه:[=B Mitra] مرحله ای شدیدتر از معاتبه و سرزنش است در رفتار خود را تشویق یا تنبیه ( انفاق، روزه، و..) می کند.[=Adobe Arabic][=Adobe Arabic][7]

[=B Mitra]به یاد داشته باشید:
[=B Mitra]- در جدول الگوی دینی مدیریت زمان براساس تقسیم ساعات به چهار قسمت و الگوی 5 مرحله ای خودسازی و برنامه هفته حرکت می­کنیم. در صورت موفق بودن به خود نمره مثبت(پاداش مانند خرید عطر برای خود یا تماس به دوست صمیمی و..) در صورت سستی و اهمالکاری به خود نمره منفی (جریمه مانند انفاق، شستن ظروف و..)بدهید.
[=B Mitra]آیت الله بروجردی عهد کرده بود اگر بی­جهت تندی کند و عصبانی شود یک سال روزه بگیرید و شهید رجایی عهد کرده بودند اگر نماز اول وقتش ترکش شود، فردای آن روز را روزه بگیرد.
[=B Mitra]در حدیث تقسیم شبانه روز به چهار قسمت به معنی چهار قسمت مساوی( 4 تا 6 ساعت) نیست.
[=B Mitra]- براساس روایات و توصیه­های پزشکان به 7-8 ساعت خواب در شبانه روز نیاز داریم و بهتر است شب زودتر بخوابیم تا سحر خیز، کامروا و بانشاط باشیم.
[=B Mitra]- برنامه مکتوب به دلیل عینی بودن و درگیر شدن بخش خاکستری مغز مفید تر از برنامه ذهنی است.
[=B Mitra]- براساس این چهار ساعت، هر فردی می­تواند در زندگی برای خود، برنامه فردی متعادل تنظیم کند. یعنی زمانی عبادت فردی کند، به کار شخصصی خود برسد، با دوستان خود باشد و در آخر و ورزش، تفریح مورد علاقه خود را بپردازد.
[=B Mitra]- در عبادات نباید مستحبات را بر خود تحمیل کرد چون این کار به اصل واجبات نیز ضرر می­زند و نشاط را می­گیرد ولی باید مراقب وسوسه­های شیطان هم باشیم تا با وسوسه، همیشه احساس بی­حالی نکنیم و از مستحبات در حد نشاط بی­بهره نشویم.[=Adobe Arabic][8]
[=B Mitra]- عبادت ده جز دارد، نه قسمت آن تلاش برای کسب رزق حلال است.[=B Mitra] علامه جعفری می­گوید اسلام آن قدر بع کار سفارش کرده است که می­توان گفت اسلام دین تلاش و کار است. ویکتور فرانکل نویسنده کتاب انسان در جستجوی معنا اعتقاد دارد که کار خلاقانه از مهم­ترین عوامل معنابخش به زندگی است.
[=B Mitra]- تفریح به موقع مانند روغن ماشین است؛ اگر بدون روغن با ماشین سفر برویم موتور آسیب می­بیند ما هم اگر به موقع استراحت و تفریح نکنیم آسیب می­بینیم. طلاب می­گویند: «[=B Mitra]هر که شود تعطیل او تحصیل، شود تحصیل او تعطیل[=B Mitra]
[=B Mitra]- احساس گناه در هنگام تفریح بموقع و متناسب به دلیل احساس عقب افتادن از کار یا احساس گناه از لذت بردن در حالی که مثلا مادر یا برادر در گرفتاری است، باوری سمّی است که باید از بین برود. بله به موقع برای آنها هم برنامه خاص خودشان را خواهید داشت.
[=B Mitra]- [=B Mitra]آیت­الله بهجت به زود خوابیدن و سحر خیزی سفارش می­کردند و می­گفتند باید قسمتی از برنامه شبانه روزی شما اختصاص به خانواده باشد روی همین اصل به شوخی به طلاب می­فرمودند: بعد از تلاش روزانه وقتی به خانه بر می­گردید کتاب­های تان را پشت در بگذارید(کنایه نکشیدن کار به امور خانواده و اهل عیال) ولی مراقب باشید دزدی کتاب­هایتان را نبرد.
[=B Mitra]- جدول زیر که حاصل جمع بندی مجموعه احادیث مرتبط به تقسیم زمان است را در اندازه بزرگ تر برای خود و اهل خانواده یا مدارس و...تهیه کنید و روزانه برنامه خود را بر آن بنویسید.[=B Mitra][=Times New Roman][9]

.................................................. .........................

[=B Mitra][=Calibri][1][=B Mitra]. یونس، 62. «خوف»: از ترس و اضطراب درونى از روي دادن، رويدادى ناگوار خبر مى‏دهند. با اين بيان خوف به مفهوم دلهره، ترس و احساس نا امنى‏است كه در برابر آن، آرامش خاطر و امنيّت است. «حزن»: به مفهوم اوج اندوه - در برابر شادمانى - است. اين واژه در اصل از ريشه «حزن» كه به معناى زمين سخت است، برگرفته شده است، رک: تفسیر مجمع البیان ذیل آیه 62 سوره یونس.
[=B Mitra][=Calibri][2][=B Mitra] . نهج­البلاغه، حکمت122.

[=Calibri][3][=B Mitra] . بحار، ج 74، ص 71. امام على عليه السلام : حضرت علی نیز می­فرماید: عنه عليه السلام: للمؤمنِ ثلاثُ ساعاتٍ: فساعَةٌ يُناجِي فيها رَبَّهُ، و ساعَةٌ يَرُمُّ مَعاشَهُ، و ساعَةٌ يُخَلِّي بينَ نفسِهِ و بينَ لَذَّتِها فيما يَحِلُّ و يَجمُلُ ؛ مؤمن اوقات خود را سه بخش مى كند : زمانى كه در آن با پروردگار خود به راز و نياز مى پردازد و زمانى كه به تحصيل معاش دست مى يازد و زمانى كه به لذّتهاى حلال و نيكو مى گذراند. نهج البلاغة، حكمت 390.

[=B Mitra][=Calibri][4][=B Mitra] .[=B Mitra] بحارالانوار، ج16، ص298.

[=B Mitra][=Calibri][5][=B Mitra] «اجْتَهِدُوا فِی أَنْ یَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَات»؛‏ 1. سَاعَه لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ :2. وَ سَاعَه لِأَمْرِ الْمَعَاشِ: 3. وَ سَاعَه لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَكُمْ عُیُوبَكُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَكُمْ فِی الْبَاطِنِ:4. وَ سَاعَه تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَات‏:تحف العقول، ص 409.[=B Mitra]بحارالأنوار،[=B Mitra]نیز رک: جلد 75،[=B Mitra]ص346.

[=B Mitra][=Calibri][6][=B Mitra] . مرابطه

[=B Mitra][=Calibri][7][=B Mitra] . مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 370، مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، ص223 و 224.

[=B Mitra][=Calibri][8][=B Mitra] . علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «لا قُربَه بِالنَوافِلِ اِذا اَضرَّتْ بِالْفَرائِضِ» نوافل (مستحبات) اگر به واجبات ضرر برسانند موجب تقرب به درگاه خدای تعالی نخواهند بود. نهج البلاغه، حکمت 30.

[=Calibri][9] . ماهنامه فرهنگی اجتماعی و آموزشی قدر، محمدحسین قدیری، ش59، اسفند ماه سال 91.


پرداخت شهریه توسط وکلا

آیا وکلای حضرتعالی می توانند از وجوهات دریافتی به صورت جداگانه و به نام خود در حوزه علمیه قم شهریه پرداخت کنند؟
سیستانی: اگر وکیل باشند در مقدار مجاز می ­توانند.
بهجت: به قدری که مجاز هستند می­ توانند تصرف کنند.
صافی گلپایگانی: حقیر اجازه به احدی نداده ­ام.
فاضل لنکرانی: خیر، مگر با اجازه مخصوص.
تبریزی: اشخاصی از مؤمنین که به ما رجوع می ­کنند سهم مبارک امام را لازم است به ما برسانند.
مکارم شیرازی: بدون اجازه نمی­ توانند. [1]

[1]. سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، جلد4، ص 45.

صدور قبض وجوهات
سؤال: برخی از وکلای مراجع خودشان قبض دریافت وجوهات صادر می کنند آیا جایز است؟
فاضل: خیر، کفایت نمی­کند.
صافی گلپایگانی: این امر منوط به نحوه اجازه از مجتهد است.
مکارم شیرازی: مقلدین ما وجوهاتشان را به هرکس می­دهند باید قبض رسید ما را از آنها طلب کنند.
بهجت: اگر مجاز و یا وکیل از طرف مرجع باشد، اشکال ندارد.
سیستانی: کافی نیست و باید از دفتر مرجع رسید ارائه شود.
تبریزی: کسانی که از طرف ما مجاز در گرفتن وجوه هستند با آنها شرط کرده­ایم که قبض ما را ولو به صاحبان وجوه برسانند.[1]

[1]. سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، جلد4، ص 47-48.


پوشش لباس شهرت
و لباس روحانیت
سؤال: پوشش لباس شهرت چه صورت دارد و معيار لباس شهرت چيست؟

آيه الله خامنه اي:لباس شهرت لباسي است که پوشيدن آن براي شخص به خاطر رنگ يا کيفيت دوخت يا مندرس بودن آن و علل ديگر مناسب نيست به طوري که اگر آن را در برابر مردم بپوشد توجه آنان را به خود جلب نموده و انگشت نما مي شود.
آيه الله بهجت: حرام است و عبارت از لباسي است که از جهت جنس يا رنگ يا نحوه برش و دوخت و مانند آن خلاف شأن و زيّ پوشنده لباس باشد.
آيه الله تبريزي: لباسي که در زيّ شخص نيست آن را بپوشد جايز نيست.
آيه الله فاضل لنکراني: حرام است و منظور از لباس شهرت لباسي است که از جهت جنس، رنگ، نـوع دوخت و امثـال آن به گونه اي باشد که پوشيدن آن عرفاً موجب انگشت نما شدن او شود.
آيه الله صافي گلپايگاني: پوشيدن لباس شهرت جايز نيست و لباس شهرت آن است که پوشيدن آن در نظر عرف براي پوشنده قبيح و موجب وهن باشد.
آيه الله سيستاني: لباس شهرت لباسي است که موجب تحقير و استهزاء ديگران باشد و بنابر احتياط واجب نبايد بپوشند.
حضرت آيه الله مکارم شيرازي: بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت خودداري کند. منظور از لباس شهرت لباسي است که جنبه رياکاري دارد و مي خواهد بوسيله آن مثلاً به زهد و ترک دنيا مشهور شود، خواه از جهت پارچه يا رنگ آن باشد يا دوخت آن، اما اگر واقعاً قصدش ساده پوشيدن است و جنبه ي رياکاري ندارد نه تنها جايز است بلکه عملي است شايسته.[1]

[1]

. سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، جلد3، ص 169-171.

رفت و آمد و معاشرت با خانواده های لاابالی

سؤال: معاشرت و رفت و آمد خانوادگی با خانواده های لاابالی، معتاد و غیرمقید به محرم و نامحرم با توجه به اثرات منفی آن بر روی فرزندان چه صورت دارد؟

آیت الله خامنه ای: رفت و آمد خانوادگی با افراد مذکور اگر مستلزم حرام یا همراه با خطر معتاد شدن فرزندان باشد جایز نیست.
آیت الله فاضل لنکرانی: اگر مفسده داشته باشد جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی: معاشرت با آنها آثار منفی دارد و چه بسا علاوه بر تأثیر اخلاق و رفتار آنها در بچه ها در بزرگترها هم مؤثر باشد ولی برای کسی که نهی از منکر بتواند انجام دهد و آنها را راهنمایی نماید اشکال ندارد بلکه مستحسن است.
آیت الله تبریزی: مخالطه زن و مرد نامحرم و پسر و دختر بالغ نامحرم جایز نیست و معرض نشر فساد است و شارع حرام کرده است.
آیت الله مکارم شیرازی: در فرض سؤال جایز نیست.
آیت الله بهجت: اگر مؤثر در آنها نیستید بلکه متأثر از آنها می شوید نباید با آنها معاشرت و رفت و آمد کنید.
آیت الله سیستانی: بهتر است ترک شود مگر اینکه امید به تأثیر در آنها و هدایت آنها باشد.[1]

[1]. سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع ،جلد3، ص 219-220.

استفاده از مال خمس نداده
سؤال : پدری اهل وجوهات و خمس نیست ، استفاده خانواده و فرزندان او از عین مالی که خمس به آن تعلق گرفته چه صورت دارد ؟ با توجه به اینکه در آمد دیگری برای گذراندن زندگی ندارند .
آیت الله تبریزی : برای آنها مانعی ندارد .
آیت الله فاضل لنکرانی: حق استفاده ندارند و اگر ناچار به استفاده هستند خمس آن را به ذمه بگیرند و بعدا که توان مالی پیدا کردند بپردازند.
آیت الله بهجت: قبل از پرداخت خمس تصرف در آن مال خمس دار جایز نیست و در مشکوکات تصرف مانعی ندارد (مسئله 1408 رساله)
آیت الله صافی گلپایگانی: اگر به عین آن خمس تعلق گرفته و بدانند ادا نشده جایز نیست .
آیت الله سیستانی : بر آنها گناه نیست.
آیت الله مکارم شیرازی : به آنها اجازه می دهیم که در آن اموال تصرف کنند و خمس مقداری که مصرف می کنند به ذمه بسپارند هر زمان توانایی پیدا کردند بپردازند.[1]
....................................
[1]. سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع ،جلد3، ص 47.

سیادت از جانب مادر :

«کسی که به فرزندان من احترام بگذارد و آنان را تکیم کند ، در واقع مرا تکریم کرده است . » (پیامبر اکرم مستدرک الوسائل ، 12/367)


سؤال : آیا کسانی که مادر آنان سید است از سادات و فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها محسوب می شوند و احکام سیادت را دارند ؟
آیت الله خامنه ای : گر چه منتسبین به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از طرف مادر هم از اولاد آن حضرت محسوب می شوند ولی ملاک ترتب آثار و احکام شرعی سیادت انتساب از طرف پدر است .
آیت الله فاضل لنکرانی: خیر ، احکام فقهی سید را ندارند اگر چه از ذریه محسوب می شوند .
آیت الله صافی گلپایگانی: از فرزندان آن حضرت محسوب می شوند ولی احکام خاص منتسبین از طریق پدر به جناب هاشم را ندارند .
آیت الله سیستانی: سزاوار احترام خاص سادات هستند ولی مستحق خمس نیستند .
آیت الله مکارم شیرازی: از جهاتی حکم سید را دارند و از جهاتی خمس نمی توانند بگیرند و از لباس مخصوص سادات نمی توانند استفاده کنند اما از جهاتی شرافت سیادت دارند.
آیت الله بهجت: احکام سیادت را ندارند .
آیت الله تبریزی: موضوع خمس کسی است که هاشمی یعنی منسوب به هاشم از جانب پدر باشد.[1]

[1]. سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع ،جلد3، ص 55.

نکته اخلاقی:
1- آیت الله مشکینی و اساتید اخلاق اصرار داشتند طلاب سید نماد سبز عمامه یا شال سبز داشته باشند تا مردم با دیدن آنها به یاد ائمه بیفتند و از روی غفلت کسی اولاد پیامبر به آنها بی احترامی نکند. البته سادات هم به دلیل انتساب شان به ائمه وظیفه شان سنگین تر است و باید مراقب عملکرد و گفتارشان باشند.
2- برخی از علما منصب نقابت داشتند ایشان مؤظف بودند آمار سادات را به دست آوردند و مراقب آنها باشد که تربیت و رشد اسلامی داشته باشند و در فقر زندگی نکنند و مورد ظلم قرار نگیرند.

بهترین عمل برای تعجیل در فرج

سؤال: به نظر حضرتعالی بهترین عمل جهت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست ؟
آیت الله خامنه ای: عمل به دستورات اسلام و دعوت دیگران به آن و دعا برای تعجیل در فرج آن حضرت علیه السلام .
آیت الله تبریزی: اتیان به واجبات و ترک محرمات و دعا برای فرج آن حضرت نمودن .
آیت الله صافی گلپایگانی: یکی از دستورات دعا جهت تعجیل فرج آن بزرگوار است .
آیت الله مکارم شیرازی: اصلاح خود و خانواده و جامعه برای تعجیل در فرج است.[1]

...............................
[1] . سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع ،جلد3، ص 45.

روضه های دروغ و غیر معتبر
خواندن روضه های دروغ و غیر معتبر که بعضا موجب تمسخر و هتک می گردد چه صورت دارد ؟
آیت الله خامنه ای: اگر دروغ موجب هتک و تمسخر باشد جایز نیست .
آیت الله فاضل لنکرانی: جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی: جایز نیست.
آیت الله بهجت: جایز نیست.
آیت الله مکارم شیرازی: جایز نیست.
آیت الله تبریزی: چیزهایی که دروغ بودن آنها پیش علمای خبره معلوم است نقل آنها جایز نیست.
آیت الله سیستانی: اگر موجب هتک حرمت باشد یا دروغ باشد جایز نیست.[1]

جایز نیست = حرام است
...................................................

نکته تربیتی: متأسفانه به دلیل عدم توجه و نظارت کافی مراکز و سازمان های تبلیغی، عده ای که اهل علم نیستند به سخنرانی مذهبی و مداحی می پردازند و در سخنان خود نکات تحریف شده و بی اساس، خرافات و دروغ می گویند. این امر در برخی از خانم های جلسه ای بیشتر دیده می شود که صرفا به دلیل داشتن صدای خوب برای زنان او را برای سخنرانی دعوت می کنند. خانمی می گفت: یکی از این خانم ها نظر مراجع درباره موسیقی را بیان کرد و بعد در جمع بندی گفت ولی نظر من این است. برخی از سران عرفان های نو ظهور مزدورانی که ایجاد شبهه می­کنند از این قماش هستند.نمونه عيني: خانم پزشكي مي‌گفت: يكي از پزشكان برجسته سخنان عرفاني و جذاب مي‌زد من كه گرايش معنوي زيادي داشتم در جلسات او شركت كردم. شوهرم نيز پزشك بود. تنها مشكل من با او در نماز نخواندن او خلاصه مي‌شد. براي جذب او به دين او را به جلسات اين استاد دعوت كردم ما كه او را برجسته و حاذق‌ترين پزشك مي‌ديديم. جذب سخنان و آموزه‌هاي عرفاني، گيرا و دلنشين او كه هنوز نشنيده بوديم. بعد از چند ماه متوجه انحرافات فكري و عملي او شدم. در عرفاني كه او آموزش مي‌داد خبري از شريعت و نبود. در ارتباط با جنس مخالفش قائل به تسامح بود و داراي انحرافاتي جنسي بود. خواستم مانع حضور شوهر و فرزندم كه دانشجوي پزشكي بود، در جلسه‌اش شوم ولي او با نفوذي كه پيدا كرده بود به شوهرم دستور داد كه براي رشد عرفاني بايد از من جدا شود[2].
برای مطالعه بیشتر به کتاب قبیله حیله رجوع کنید :
قبيله حيله(نگرشي بر كارنامه مدعيان معنويت و مهدويت)، معاونت جامعه و نظام، مديريت سياسي، جامعه‌مدرسين حوزه علميه قم، قم،1429 ق .
نیز رک: نرم افزار ناقوس شیطان، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علیمه قم.
.......................................................
[1]. سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع ،جلد3، ص 71

[2] . فصلنامه معنوی، الهیاتی، انتقادی، پژوهشگاه باقرالعلوم، محمدحسین قدیری، شماره 3، ص104، بهار 1391.

حضور سخنران و مداح مرد در مجالس زنانه

سؤال: با وجود سخنرانان و مداحان برجسته میان بانوان استفاده از سخنران و مداح مرد در جلسات خانم ها چه صورت دارد؟

آیت الله مکارم شیرازی:با رعایت موازین شرع اشکالی ندارد .
آیت الله صافی گلپایگانی: در مجالس زنانه با حفظ حدود شرعی مانعی ندارد .
آیت الله فاضل لنکرانی: با رعایت کامل موازین شرعی مانعی ندارد.
آیت الله بهجت: مراعات احکام شرعی چه در صورت استفاده از مرد و چه زن باید بشود.
آیت الله تبریزی: با حفظ حجاب و مصون بودن از معرضیت فساد مانعی ندارد.
آیت الله سیستانی: فی حد نفسه مانعی ندارد.[1]
..................................

تذکر تربیتی:
1- امروزه حوزه خواهران فعال هستند و بهتر است از کارشناسان خانم در جلسات مذهبی خواهران استفاده شود.
2- وقتی مجال سخنرانی به کارشناسان خواهر داده نمی شود احساس خوبی نسبت به رشد خود ندارند و ممکن است احساس ناکارآمدی کنند بنابراین برادران فاضل بهتر است جایی که مقدور است اجازه دهند کارشناس خانم دعوت شود و یا راهنمایی کنند تا از خواهران کارشناس استفاده کنند.
3- مراجع فرموده اند با مراعات احکام شرعی حضور در این جلسات اشکال ندارد این قید بسیار دشوار است. و عالمان و مداحان باید بسیار خود ساخته باشند و به دستورات اسلامی دقت کافی کنند. زراره از عالمان بزرگ بودند در جلسه ای که از پشت پرده به خانمی قرآن آموزش می دادند شوخی ای کردند. وقتی نزد امام باقر(ع) رفتند امام با تندی فرمودند چرا شوخی کردید زراره از شرم سر را زیر انداخته بود امام فرمودند دیگر این کار را نکن یا به آن جلسه نرو.
از سویی پیامبر فرمودند سخت ترین آزمایش بعد از من آزمایش مردان به وسیله خانم هاست:
پيامبر صلى الله عليه و آله: مَا تَرَكتُ بَعدِى فِتنَةً أَضَرَّ عَلَى الرِّجَالِ مِنَ النِّسَاءِ ؛
هيچ چيزى را مربوط به زمان هاى بعد ، خطرناك تر از اختلاط و ارتباط مردان با زنان، نمى بينم.[2]
الشَّرْحُ: إن النبي صلى الله عليه وسلم قال :" ما تركت بعدي فتنة هي أضر على الرجال من النساء " والمعنى أن النبي صلى الله عليه وسلم يخبر بأنه ما ترك فتنة أضر على الرجال من النساء وذلك أن الناس كما قال الله تعالى ( زين للناس حب الشهوات من النساء والبنين والقناطير المقنطرة من الذهب والفضة والخيل المسومة والأنعام والحرث) كل هذه مما زين للناس في دنياهم وصار سببا لفتنتهم فيها لكن أشدها فتنة النساء ولهذا بدأ الله بها فقال { زين للناس حب الشهوات من النساء} وإخبار النبي صلى الله عليه وسلم بذلك يريد به الحذر من فتنة النساء وأن يكون الناس منها على حذر لأن الإنسان بشر إذا عرضت عليه الفتن فإنه يخشى عليه منها
ويستفاد منه سد كل طريق يوجب الفتنة بالمرأة فكل طريق يوجب الفتنة بالمرأة فإن الواجب على المسلمين سده ولذلك وجب على المرأة أن تحتجب عن الرجال الأجانب فتغطي وجهها وكذلك تغطي يديها ورجليها عند كثير من أهل العلم ويجب عليها كذلك أن تبتعد عن الاختلاط بالرجال لأن الاختلاط بالرجال فتنة وسبب للشر من الجانبين من جانب الرجال ومن جانب النساء ولهذا قال النبي صلى الله عليه وسلم :"خير صفوف الرجال أولها وشرها آخرها وخير صفوف النساء آخرها وشرها أولها " وما ذلك إلا من أجل بعد المرأة عن الرجال فكلما بعدت فهو خير وأفضل .
وقد كان النبي صلى الله عليه وسلم يأمر النساء أن يخرجن إلى صلاة العيد ولكنهن لا يختلطن مع الرجال بل يكون لهن موضع خاص حتى إن النبي صلى الله عليه وسلم كان إذا خطب الرجال وانتهى من خطبتهم نزل فذهب إلى النساء فوعظهن وذكرهن وهذا يدل على أن النساء كن في مكان منعزل عن الرجال وكان هذا والعصر عصر قوة في الدين وبعد عن الفواحش فكيف بعصرنا هذا فإن الواجب توقي فتنة النساء بكل ما يستطاع ولا ينبغي أن يغرنا ما يدعو إليه أهل الشر والفساد من المقلدين للكفار من الدعوة إلى اختلاط المرأة بالرجال فإن ذلك من وحي الشيطان والعياذ بالله هو الذي يزين ذلك في قلوبهم وإلا فلا شك أن الأمم التي كانت تقدم النساء وتجعلهن مع الرجال مختلطات لا شك أنها اليوم في ويلات عظيمة من هذا الأمر يتمنون الخلاص منه فلا يستطيعون ولكن مع الأسف فإن بعض الناس منا ومن أبنائنا ومن أبناء جلدتنا يدعون إلى التحلل من مكارم الأخلاق وإلى جلب الفتن إلى بلادنا عن طريق التوسع في خروج المرأة واختلاطها بالرجال ومحاولة توظيفهن مع الرجال جنبا إلى جنب نسأل الله تعالى أن يعصمنا والمسلمين من الشر والفتن إنه جواد كريم
...............................
[1]سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، جلد4، ص 75 و 74.
[2] . مستدرك الوسائل ، ج ۱۴ ، ص ۳۰۶


تعارض در تشخیص اعلم

سؤال:اگر عده ­ای از علما به اعلم بودن مجتهدی شهادت بدهند و در مقابل، گروهی شخص دیگری را اعلم بدانند، و ما نتوانیم مجتهد اعلم را تشخیص دهیم، وظیفه چیست؟
آیات عظام امام، خامنه‌ای و نوری:در هر کدام «احتمال اعلمیت» داده شود، بنابر «احتیاط واجب» از او تقلید کنند و در صورت تساوی، مخیرند.
آیت‌الله مکارم:بنابر «احتیاط واجب» از کسی تقلید کنند که «گمان به اعلمیت» او دارند و در صورت تساوی، مخیرند.
آیات عظام بهجت، صافی و فاضل:در هر کدام «احتمال اعلمیت» داده شود، «باید» از او تقلید کنند و در صورت تساوی، مخیرند.
آیت‌الله سیستانی:آگاهی و تخصص هر گروه از علما بیشتر باشد، شهادت و نظرشان مقدم است و در صورت تعارض، در هر کدام «احتمال اعلمیت» داده شود، «باید» از او تقلید کنند و در صورت تساوی مخیراست؛ مگر در موارد علم اجمالی تکلیف (مانند قصر و اتمام) که در این هنگام بنابر احتیاط واجب، باید هر دو فتوا را رعایت کنند.
آیت‌الله وحید:در هر کدام «احتمال اعلمیت» داده شود، «باید» از او تقلید کنند و در صورت تساوی، باید از کسی تقلید کنند که فتوایش مطابق احتیاط است و چنانچه احتیاط ممکن نبود و یا مشقت داشت، مخیر است.
تبصره:فرض مسأله جایی است که مجتهدان یاد شده در تقوا مساوی باشند.[1]

.......................................

[1] . امام، توضيح المسائل، م 3 و 4؛ نورى، توضيح المسائل، م 3 و 4؛ بهجت، تبریزی، فاضل توضيح المسائل مراجع، 3 و 4؛ صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 8؛ بهجت، تبریزی، فاضل توضيح المسائل مراجع، 3 و 4؛ صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 8؛ سیستانی، تعليقات على العروة، م 13، 20 و 21؛ مکارم، توضيح المسائل، م 5 و 6؛ وحید، توضيح المسائل، م 3 و 4 به نقل از احكام بلوغ و تقليد، سيد مجتبي حسيني، ص50.



  • پيشينه تقليد

    سؤال:تقليد از مجتهد از چه زمانى شروع شده است؟ آيا در زمان پيامبر(ص) و ائمه(ع) نيز مطرح بوده است؟
    پاسخ: مراجعه به فقيه و اسلام شناس، جهت آگاهى به احكام الهى و اطمينان نسبت به درستى اعمال، ريشه در تاريخ صدر اسلام و عصر ائمه(ع) دارد و طبق نظر برخى از بزرگان، دو آيه در اين زمينه نازل شده است[1]؛ آنجا كه خداوند متعال مى‏ فرمايد: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ[2] »؛ «اگر نمى ‏دانيد از آگاهان بپرسيد».
    هر چند «اهل ذكر» در روايات به امامان(ع) - كه مصداق بارز و كامل آيه هستند تفسير شده است ؛ ولى شأن نزول و مورد، كليت آيه را تخصيص نمى‏زند و محدود به آنان نمى ‏سازد و شامل هر اهل خبره‏اى مى‏ گردد و فقيهان نيز از جمله آن‌ها هستند.
    در جاى ديگر مى‏فرمايد: «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِى الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ [3]»؛ «شايسته نيست مؤمنان همگى (به سوى ميدان جهاد) كوچ كنند ؛ چرا از هر گروهى، طايفه‏اى از آنان كوچ نمى‏كنند (و طايفه‏اى بمانند )تا در دين (و معارف و احكام اسلام )آگاهى پيدا كنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آن‌ها، را انذار نمايند تا (از مخالفت فرمان پروردگار )بترسند و خوددارى كنند».
    ترديدى نيست كه «تفقّه» در اين آيه، مفهومى گسترده دارد و شامل معارف و احكام اسلام - اعم از اصول و فروع دين مى ‏شود. از سوى ديگر مردم به پذيرش سخنان اين گروه - كه در حوزه دين تربيت و پرورش يافته‏اند دعوت شده ‏اند و اين همان رجوع به فقيه و اهل خبره است.
    رسول اكرم(ص) برخى از صحابه را براى تبليغ و تعليم احكام دين، به سرزمين‏هاى اطراف مى ‏فرستاد. مصعب بن عمير و معاذ بن جبل از نمونه‏هاى بارز آنان به شمار مى‏آيند. آن حضرت مى ‏فرمود: «از افتا بدون علم خوددارى كنيد كه لعن فرشت‌گان را به دنبال خواهد داشت».[4] اين امر نشانگر آن است كه فتوا دادن از سوى مفتى و فقيه و تقليد و پيروى كردن از طرف مردم، در عصر پيامبر(ص) مطرح بوده است و رجوع به فقيه پس از رحلت آن حضرت نيز همانند گذشته، ادامه داشت تا آنكه در دوران امام باقر و امام صادق(ع)، فزونى گرفت. فقيهان بى‏شمارى در مكتب آن دو بزرگوار، تربيت و پرورش يافتند مورخان مى‏نويسند: امام صادق(ع) چهار هزار شاگرد داشتند كه از بلاد مختلف به حوزه آن حضرت كوچ كرده بودند.[5] و به منظور احيا و تعليم احكام، به شهرهاى مختلف كوچ كردند و بسيارى از مردم - كه شيفته و تشنه معارف و احكام الهى بودند و در نقاط دور دست زندگى مى‏كردند و دستشان از اهل بيت كوتاه بود به سراغ آنان مى‏رفتند و مسائل خود را از ايشان مى‏پرسيدند و از علم بى‏كران ائمه(ع) سيراب مى‏گشتند. اين همان «تقليد» است كه به نمونه‏هايى از آن اشاره مى‏شود:
    1. حضرت باقر(ع) به ابان بن تغلب مى‏فرمايد: «اِجْلِس فى‏ مسجد المَدينة و اَفتِ النَّاسَ فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَرى‏ فى‏ شيعَتى مِثْلَكْ» ؛ «در مسجد مدينه بنشين و به مردم فتوا بده ؛ زيرا دوست دارم در ميان شيعيانم كسانى همچون تو باشند».[6]
    2. شعيب عقرقوقى مى ‏گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: «رُبَما اِحْتَجْنا اَنْ نَسْأَلَ عَنِ الشَى‏ءِ فَمَنْ نَسْأَل» ؛ «گاهى ما مى‏خواهيم سؤال و مشكل دينى خود را از كسى بپرسيم (و به شما به جهت دورى راه يا حالت تقيه و... دسترسى نداريم )، شما بگوييد به چه كسى رجوع كرده و سخن او را بپذيريم؟»
    حضرت در جواب فرمود: «عَلَيْكَ بِالْاَسَدى‏ يَعْنى‏ اَبا بَصير» ؛ يعنى، شما مى ‏توانيد به ابوبصير مراجعه كنيد.[7] اين امر به همين شكل در عصر امامان(ع) بعد نيز تا زمان غيبت صغراى حضرت مهدى(عج ) ادامه يافت.
    3. حسن بن على بن يقطين مى‏گويد: به امام رضا(ع) عرض كردم: «لا اَكادُ اَصِلُ اِلَيْك اَسْأَلَكَ عَنْ كُلِ مااحْتاجُ اِلَيْهِ مِنْ مَعالِمِ دينى‏. اَفَيُونُسُ بنُ عَبْدِ الرَّحْمانِ ثِقَةٌ آخُذُ مِنْهُ ما احْتاجُ اِلَيْهِ مِنْ مَعالِمِ دينى‏ فَقالَ نَعَم»؛ همان. ؛ «من نمى‏توانم به جهت هر مشكل دينى كه به رایم پيش مى‏آيد، از شما سؤال كنم! پس آيا يونس بن عبدالرحمان ثقه و راستگو است و مى‏توانم پاسخ نيازهاى دينى خود را از او دريافت كنم؟ حضرت فرمود: آرى».
    4. حضرت مهدى(عج ) در توقيع شريف و معروف خود به اسحاق بن يعقوب - به عنوان يك قاعده كلى اين چنين مى‏نگارد: «... و اَمَا الْحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها اِلى‏ رُواةِ اَحاديثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتى عَلَيْكُم و اَنَا حُجَّةاللَّهِ عَلَيْهِم»؛ همان. ؛ «در پيشامدهايى كه رخ مى‏دهد، به راويان احاديث ما (فقها ) مراجعه كنيد كه آن‌ها حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر ايشان».
    بر اساس اين توقيع و ديگر روايات، مسأله رجوع به فقيه در عصر غيبت كبرى، شكل ديگرى به خود گرفت و دو راه «اجتهاد» و «تقليد» مصطلح به وجود آمد و فقيهان و مجتهدان جامع شرايط، مسؤوليت افتا و پاسخ‏گويى را به عهده گرفتند و خلأ و مشكل عدم دسترسى به امام معصوم را با حضور خود در عرصه اجتماع پر كردند. اين امر تاكنون ادامه دارد و خواهد داشت ؛ چنان كه شيخ طوسى مى‏گويد: «من شيعه امامى را از زمان حضرت على(ع) تاكنون (قرن پنجم هجرى ) اين گونه يافتم كه پيوسته سراغ فقيهان خود رفته و در احكام و عبادات خود، از آنان استفتا مى‏كردند و بزرگان آنان نيز پاسخ و راه عمل به فتوا را به آنان نشان مى‏دادند».[8]

    [1]

    . التنقيح فى شرح العروة الوثقى، (الاجتهاد و التقليد )، ص 88 - 85.

    [2]

    . انبياء (21 )، آيه 7.

    [3]

    . توبه (9 )، آيه 122.

    .[4] وسائل الشيعه، ج 27، باب 4 و 7.

    [5]

    . ر.ك: اسد، حيدر، الامام الصادق و الصادق و المذاهب الاربعة، ج‏1، ص‏69.

    [6]

    . مستدرك الوسائل، ج 17، باب 11.

    [7]

    . وسائل الشيعه، ج 27، باب 11.

    .[8] عدةالاصول به نقل از رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني،



سؤال: اگر دو يا چند مجتهد از نظر مقام علمى مساوى باشند؛ ولى يكى با تقواتر باشد،وظيفه چيست؟
آيات عظام امام، تبريزى، خامنه ‏اى، صافى، مكارم و نورى: در تقليد از هر يك، مخير است.
آيت الله فاضل: بنابر احتياط واجب بايد از مجتهدى كه تقوايش بيشتر است، تقليد كرد؛
آيت الله وحيد: بايد از كسى تقليد كند كه فتوايش مطابق احتياط است و چنانچه احتياط ممكن نبوده و يا مشقّت دارد؛ بنابر احتياط واجب از مجتهدى كه تقوايش بيشتر است، تقليد كند؛
آيت الله سيستانى: اگر در استنباط احكام شرعى و فتوا دادن با تقواتر است، بايد از او تقليد كرد. اگر در امور ديگرى تقوايش بيشتر است، در تقليد از هر يك مخير است؛ مگر در مسأله ‏اى كه علم اجمالى به تكليف دارد؛ مانند موارد قصر و تمام كه در اين صورت احتياط واجب آن است كه به هر دو فتوا عمل كند؛
آيت الله بهجت: بايد از مجتهدى كه تقوايش بيشتر است، تقليد كرد؛
تبصره:كسانى كه تقليد از مجتهد اورع را لازم نمى ‏شمارند، لااقل آن را مستحب و يا احتياط مستحب مى ‏دانند.
............................
تبريزى، التعليقة على منهاج الصالحين، م 8؛ امام، تحرير الوسيلة، ج 1 م 5؛ نورى، تعليقات على العروة، م 13؛ صافى، توضيح المسائل، م 4؛ مكارم، تعليقات على العروة، م 13 و دفتر خامنه‏اى؛ فاضل، تعليقات على العروة، ج 1، م 13؛ وحید، توضيح المسائل، م 4؛سیستانی، تعليقات على العروة، م 13؛ بهجت، توضيح المسائل، م 2. به نقل از احكام بلوغ و تقليد، سيد مجتبي حسيني، ص56.

تقلید از چند مرجع
سؤال:آیا می‌توان در مسائل مورد اختلاف، به جای تقلید از یک شخص معین، رأی اکثریت فقیهان را ملاک عمل قرار داد؟
آیات عظام امام و خامنه‌ای:خیر، عمل به رأی اکثر جایز نیست و بنابر احتیاط واجب، باید از مجتهد اعلم تقلید کرد؛ مگر آنکه نظر آنان با احتیاط موافق باشد.
آیات‌عظام بهجت، تبریزی، سیستانی، فاضل، مکارم، نوری و وحید:خیر، عمل به رأی اکثر جایز نیست و باید از مجتهد اعلم تقلید کرد؛ مگر آنکه نظر آنان با احتیاط موافق باشد.
آیت‌الله صافی:خیر، عمل به رأی اکثر جایز نیست و بنابر احتیاط واجب باید از مجتهد اعلم تقلید کرد؛ مگر آنکه نظر آنان با احتیاط موافق باشد و یا نظر اعلم نادر باشد که در فرض دوم، باید به فتوایی که با احتیاط مطابق است، عمل کرد. [1]
................................
[1] . توضيح المسائل مراجع، م 2؛ خامنه‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 21؛ توضيح المسائل مراجع، م 2؛ نورى و وحيد، توضيح المسائل، م 2؛ مكارم، استفتائات، ج 1، س 17؛ توضيح المسائل، م 2. احكام بلوغ و تقليد، سيد مجتبي حسيني، دفتر نشر معارف.

تبعیض در تقلید

سؤال:آیا تبعیض درتقلید جایز است؟
همه مراجع (به جزآیت‌الله وحید) :تبعیض در تقلید در صورت تساوی دو یا چند مجتهد جایزاست؛ به عنوان مثال می‌توان در مسائل نماز و روزه، از مجتهدی و در خمس از مجتهددیگر و در ازدواج از شخص سومی تقلید کرد. اما در مسائلی که به هم مربوط است - چنانچه اخذ به فتوای آنان باعث بطلان عمل ویا مخالفت قطعی شود - تبعیض جایز نیست؛مانند اینکه در احکام نجاست بدن و لباس، به فتوای مجتهدی و در احکام لباس نماز گزاربه فتوای دیگری عمل کند.
آیت‌الله وحید:تبعیض در تقلید جایز نیست و در صورت تساوی دو یا چندمجتهد، باید به فتوای کسی عمل کند که نظرش مطابق با احتیاط است. در غیر این صورت بین آن دو جمع کند (مثل اینکه یکی به شکسته شدن نماز و دیگری
به تمام فتوا داده استکه بین آن دو جمع می‌کند). اگر احتیاط ممکن نبود و یا مشقّت داشت، می‌تواند از یکی از آنان تقلید کند.
تبصره:حکم بالا در تبعیض ابتدایی است؛ یعنی،جایگاه این اختیاری که برای مقلّد منظور شده، به پیش از عمل باز می‌گردد و اگربخواهد بعد از عمل، به فتوای مجتهد دیگر رفتار نماید، در این صورت حکم رجوع و عدول را پیدا می‌کند. [1]

[1]
. آيت ­الله نوري، استفتاءات، ج 2، س 11 و ج 1، س 4؛ امام خميني(ره)، استفتاءات، ج 1، س 8 و 9؛ آيت­ الله مكارم، استفتاءات، ج 2، س 11؛آيت­الله تبريزي،استفتاءات، س 42؛آيت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 11و 12؛آيت­الله صافي، جامع الاحكام، ج 1، س 13 و 14،آيت الله خامنه اي، اجوبة الاستفتاءات، س 18؛آيت الله بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 4 و توضيح المسائل، م 5؛ آيت ­الله سيستاني، تعليقات علي العروة، م 13 و 33؛ آيت­ الله وحيد، توضيح المسائل، م 4.

[=&quot]امام باقر(ع):
[=&quot]«مُتِفَقِّهٌ فی الدّینِ أشَدُّ عَلَی الشَّیطانِ مِن عِبادةِ ألفَ عابِدٍ»
[=&quot][=&quot][1][=&quot]؛
[=&quot]فرد دین­شناس برای شیطان از عبادت هزار عبادت ­کننده، سخت ­تر است.

[=&quot][=&quot][1]

[=&quot] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار 1 / 213 / 10

اختلاف در نقل فتوا
سؤال: اگر گروه دفتر استفتاى مرجع تقليد، در نقل فتواى او اختلاف داشتند، نظر كدام معتبر است؟
آيات عظام امام، تبريزى، خامنه‏ اى، سيستانى، فاضل و مكارم: در فرض ياد شده، هيچ كدام اعتبار ندارد و بايد از خود مرجع تقليد پرسيد.
آيات عظام بهجت، صافى و نورى: بايد به نظر آن كس كه مطمئن‏ تر است، عمل كرد و در غير اين صورت بايد از خود مرجع تقليد پرسيد.[1]
.................................
[1]
. امام، تحريرالوسيله، ج 1، م 22؛ فاضل، مكارم و سيستانى، التعليقات على العروة، ج 1، م 59؛ تبريزى، التعليقة على منهاج الصالحين، م 28؛ دفتر: خامنه‏اى؛ نورى، التعليقات على العروة الوثقى، م 59؛ بهجت، وسيله النجاة، ج 1، م 29؛ صافى، هداية العباد، ج 1، م 25. احكام بلوغ و تقليد، سيد مجتبي حسيني، دفتر نشر معارف.

اختلاف در نقل فتوا
سؤال: هر گاه دفتر استفتاى مرجع تقليد، نظر او را مخالف با آنچه در رساله ايشان است نقل كنند، تكليف چيست؟
همه مراجع: اگر رساله مرجع تقليد از اشتباه مصون باشد، بر نقل دفتر استفتا ترجيح دارد و بايد به آن عمل كرد؛ وگرنه نقل دفتر مقدم است.
تبصره. اگر دفتر استفتاى مرجع تقليد، بگويد كه نظر مرجع تقليد عوض شده است؛ در اين صورت نقل او بر آنچه كه در رساله هست، ترجيح دارد.[1]

......................................
[1]

. العروةالوثقى، ج 1، م 59.احكام بلوغ و تقليد، سيد مجتبي حسيني، دفتر نشر معارف.

[=&quot]دست‏يابي به فتوا
[=&quot]سؤال: راه به دست آوردن فتواى مرجع تقليد چگونه است؟
[=&quot]همه مراجع:
[=&quot] 1. شنيدن از خود مجتهد،
2. شنيدن از دو نفر عادل،
3. شنيدن از كسى كه انسان به گفته او اطمينان دارد،
4. ديدن فتوا در رساله‏اى كه مورد اطمينان باشد.
[=&quot]تبصره.[=&quot] برخى از مراجع (مانند: امام، بهجت، مكارم و نورى)، شنيدن از يك نفر عادل را نيز كافى مى‏دانند.[=&quot][1]


[=&quot][1][=&quot] . بهجت، توضيح المسائل، م 5 و وسيلة النجاة، ج 1، م 27؛ خامنه ‏اى، اجوبةالاستفتاءات، س 25؛ مكارم، تعليقات على العروة، م 36 و توضيح المسائل، 7؛ وحيد، توضيح المسائل، م 5؛ امام و نورى و وحيد، توضيح المسائل مراجع، م 5.احكام بلوغ و تقليد، سيد مجتبي حسيني، دفتر نشر معارف.

استفتاي تلفني
سؤال: آيا شنيدن مسأله از طريق تلفنى كه منسوب به مرجع تقليد است، براى مكلف حجيت دارد و آيا مى‏ تواند آن را براى مردم به عنوان حكم شرعى و نظر مجتهد بيان كند؟
همه مراجع:اگر به گفته او اطمينان پيدا نمايد، حجت است.[1]
...........................................
[1]
. توضيح المسائل، م 5؛ العروة الوثقى، ج 1، م 36؛ خامنه‏ اى، اجوبةالاستفتاءات، س 25؛ بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 27؛ نورى و وحيد، توضيح المسائل، م 5. احكام بلوغ و تقليد، سيد مجتبي حسيني ، دفتر نشر معارف.

بهار با تموم رنگاش یه درس مشتی به ما میده: یه رنگی.

یادمون باشه هنگام خاکروبی و خونه تکونی، دلخوری ها و کینه ها
رو هم از در بذاریم بیرون.


مداحي زنان
سؤال:‌در برخى موارد مرثيه خوانى و يا مداحى زنان در مجلس خودشان، به گونه ‏اى است كه صداى آنان با بلندگو به گوش مردان رهگذر مى‏رسد، آيا اين عمل جايز است؟
همه مراجع معظم تقليد (به جز آيت الله مكارم): اگر صداى آنان در معرض ريبه، تلذّذ و تهييج شهوت باشد، جايز نيست.
آيت الله مكارم: خير، جايز نيست.[1]

[1] . فاضل، جامع المسائل، ج‏1 س‏2182 ؛ صافى، جامع الاحكام، ج‏2، س‏1681؛ خامنه‏ اى، اجوبةالاستفتاءات، س 1145؛ نورى، استفتاءات، ج‏2، س‏545؛ امام، استفتاءات، ج‏3، (احكام نظر)، 57 و 65؛ تبريزى، استفتاءات، س 1058 ؛ دفتر: وحيد، بهجت، سيستانى؛مكارم، استفتاءات، ج‏2، س‏764 و ج‏1، س‏785 و دفتر. رک سایت نهاد رهبری در دانشگاه ها http://porseman.org/q/show.aspx?id=152482

کدام مهم تر؟
سؤال:آيا نماز جماعت اول وقت مهم‏تر است يا ادامه عزادارى امام‏حسين(ع)؟
همه مراجع معظم تقليد: نماز جماعت مقدم است؛ همان طورى كه امام حسين(ع) در روز عاشورا هنگام ظهر نماز را اقامه كردند. از اين رو بايد پيروان اهل بيت در همه حالات سعى كنند تا آنجا كه ممكن است، نمازها را اول وقت و به جماعت بخوانند؛ چون هدف عمده از مجاهدت‏ها و زحمات و حتى شهادت ائمه معصومين(ع) و فرزندان و اصحاب آنان، اقامه دين بوده كه در رأس آنها بعد از معرفت خدا، نماز است[1]

[1] . .فاضل، جامع‏ المسائل، ج 1 س 2176 و 2177؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 599؛ دفتر: همه. رک سایت نهاد رهبری در دانشگاه ها http://porseman.org/q/show.aspx?id=152482

[=&quot]حکم قمه‏زنى

[=&quot]آيا قمه‏زنى جايز است؟
[=&quot]آيات عظام امام، خامنه‏اى و فاضل: [=&quot]با توجه به اينكه قمه‏زدن در زمان حاضر، به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچ گونه توجيه قابل فهم، باعث وهن و بدنام شدن مذهب مى‏شود، بايد از آن خوددارى گردد.
[=&quot]آيت الله مكارم: [=&quot]عزادارى خامس آل عبا از مهم‏ترين شعائر دينى و رمز بقاى تشيع مى‏باشد؛ ولى بر عزاداران عزيز لازم است از كارهايى كه موجب وهن مذهب مى‏گردد و يا آسيبى به بدن آنها وارد مى‏كند، خوددارى كنند.
[=&quot]آيت الله نورى: [=&quot]قمه‏زنى اشكال دارد.
[=&quot]آيت الله تبريزى[=&quot]: عزادارى خامس آل عبا از مهم‏ترين شعائر دينى و رمز بقاى تشيع مى‏باشد؛ ولى بر عزاداران عزيز لازم است از كارهايى كه موجب وهن مذهب و سوء استفاده دشمنان اسلام و اهل بيت(ع) مى‏شود، اجتناب كنند.
[=&quot]آيت الله صافى: [=&quot]اگر ضرر قابل توجهى براى بدن نداشته باشد. در عزاى سيدالشهدا(ع) مانعى ندارد.[=&quot][=&quot][1][=&quot]

[=&quot][1][=&quot] . [=&quot]امام، استفتاءات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 37؛ خامنه‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 1461؛ فاضل، جامع‏المسائل، ج، س 2173.1؛ مكارم، makaremshirazi.org[=&quot]،قمه زنى؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 597؛ تبريزى، استفتاءات، س 2003 و 2012 و 2014؛ دفتر صافى.[=&quot] [=&quot]رک سایت نهاد رهبری در دانشگاه ها http://porseman.org/q/show.aspx?id=152482[=&quot]

حکم قمه زنی از دیدگاه هشت نفر از مراجع عظام شیعه
1) استفتاء از آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله)
سؤال 1460: در روز عاشورا مراسمى مانند قمه زنى و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار مى‏شود که علاوه بر اینکه باعث بدنام شدن مذهب شیعه اثنى عشرى در انظار علما و پیروان مذاهب اسلامى و مردم جهان مى‏شود، ضررهاى جسمى و روحى هم به این اشخاص وارد مى‏کند و همچنین موجب توهین به مذهب مى‏گردد، نظر شریف حضرتعالى در این‌باره چیست؟
پاسخ: هر کارى که براى انسان ضرر داشته و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند و مخفى نیست که بیشتر این امور باعث بدنامى و وهن مذهب اهل بیت(علیهم‌السلام) مى‏شود و این از بزرگترین ضررها و خسارتهاست.
سؤال 1461: آیا قمه زدن به‌طور مخفى حلال است یا اینکه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟
پاسخ: قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در عصر ائمه(علیهم‌السلام) و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم(علیه‌السلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى‏شود بنا بر این در هیچ حالتى جایز نیست

2) استفتاء از آیت الله العظمی فاضل لنکرانی قدس سره

سوال 2173: آیا قمه زنى جایز است؟ چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، وظیفه چیست؟

جواب: با توجه به گرایشى که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده، و ایران اسلامى به عنوان امّ القراى جهان اسلام شناخته مى شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است لازم است در رابطه با مسایل سوگوارى و عزادارى سالار شهیدان حضرت ابى عبدالله الحسین (علیه السلام)به گونه اى عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندى شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وى گردد. پیداست در این شرایط، مسأله قمه زدن نه تنها چنین نقشى ندارد، بلکه به علّت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقمند به مکتب امام حسین (علیه السلام) از آن خوددارى کنند. و چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط صحّت و انعقاد نیست.

3) استفتاء از آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)

سؤال: حکم ضرب و جرح بدن در عزاداری اباعبدا... چیست؟ لطفا نظر خود را راجع به سینه زنی ، زنجیر زنی و

قمه زنی به طور مجزا و شفاف بیان کنید.

پاسخ: عزاداری خامس آل عبا از مهمترین شعائر دینی و رمز بقای تشیع می باشد ولی بر عزاداران عزیز لازم است از کارهایی که موجب وهن مذهب می گردد و یا آسیبی به بدن آنها وارد می کند خودداری کنند

4) استفتاء از آیت الله العظمی سیستانی (مدظله)

سؤال: نظر آیت الله سیستانی نسبت به قمه زنی چیست؟

پاسخ: باید از کارهایی که عزاداری را خدشه‌دار می‌کند اجتناب شود

5) استفتاء از آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)

سؤال 597 – آیا قمه زدن جایز است چنانچه در این مورد نذری وجود داشته باشد وظیفه چیست؟

پاسخ: اشکال دارد.

6) استفتاء از آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله)

سؤال: قمه و زنجیر چاقویی زدن و تیغ کشیدن در مجلس عزای اهل‌بیت چه حکمی دارد اگر خصوصی باشد و عمومی چه حکمی دارد؟

جواب1: چیزی که در شرایط کنونی مایهٴ وهن اسلام است مانند قمه زدن و.. جایز نیست.

جواب2: چیزی که مایهٴ تعظیم شعائر اسلام یا سبب هتک نیست مانند زنجیر زدن جایز است

7) استفتاء از آیت الله العظمی سبحانی (مدظله)

سؤال: آیا قمه زنى در زمان حاضر جایز است یا خیر؟

پاسخ: جایز نیست. والله العالم

8) استفتاء از آیت الله العظمی مظاهری (مدظله)

سؤال: آیا می شود در خفا و دور از چشم بقیه قمه زد؟

پاسخ: چون در جمهوری اسلامی ممنوع است باید عمل نشود

سؤال: قمه‌ زدن‌ از نظر فقهی‌ چه‌ حکمی‌ دارد؟

[=&quot]پاسخ: چون‌ ولایت‌ فقیه‌ نهی‌ از آن‌ کرده‌اند همه‌ باید از این‌ کار پرهیز کنند گر چه‌ مقلّد کسی‌ باشند که‌ جایز بداند.[=&quot][1]

[=&quot][1][=&quot] .[=&quot] [=&quot]سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی[=&quot]، سایت پورتال دات انهار دات آی آر.

[=&quot]تبعيض در تقليد

[=&quot]آيا تبعيض در تقليد جايز است؟ يعنى در برخى مسائل به فتواى مجتهدى و در برخى ديگر به فتواى مجتهد ديگرى عمل كنيم؟
[=&quot]همه مراجع (به جز وحيد ): تبعيض در تقليد در صورت تساوى دو يا چند مجتهد جايز است ؛ به عنوان مثال مى ‏توان در مسائل نماز و روزه، از مجتهدى و در خمس از مجتهد ديگر و در ازدواج از شخص سومى تقليد كرد. اما در مسائلى كه به هم مربوط است - چنانچه اخذ به فتواى آنان باعث بطلان عمل و يا مخالفت قطعى شود تبعيض جايز نيست ؛ مانند اينكه در احكام نجاست بدن و لباس، به فتواى مجتهدى و در احكام لباس نماز گزار به فتواى ديگرى عمل كند.
[=&quot]آيةاللَّه وحيد: تبعيض در تقليد جايز نيست و در صورت تساوى دو يا چند مجتهد، بايد به فتواى كسى عمل كند كه نظرش مطابق با احتياط است. در غير اين صورت بين آن دو جمع كند (مثل اينكه يكى به شكسته شدن نماز و ديگرى به تمام فتوا داده است كه بين آن دو جمع مى ‏كند ). اگر احتياط ممكن نبود و يا مشقّت داشت، مى‏تواند از يكى از آنان تقليد كند.
[=&quot]تبصره 1. حكم بالا در تبعيض ابتدايى است ؛ يعنى، جايگاه اين اختيارى كه براى مقلّد منظور شده، به پيش از عمل باز مى‏گردد و اگر بخواهد بعد از عمل، به فتواى مجتهد ديگر رفتار نمايد، در اين صورت حكم رجوع و عدول را پيدا مى‏ كند.
[=&quot]تبصره 2. طبق فتواى آيةاللَّه بهجت و آيةاللَّه سيستانى، در صورتى تبعيض در تقليد جايز است كه مجتهدان در تقوا و ورع نيز مساوى باشند.[=&quot][1]


[=&quot][1][=&quot] . [=&quot]نورى، استفتاءات، ج 2، س 11 و ج 1، س 4 ؛ امام، استفتاءات، ج 1، س 8 و 9 ؛ مكارم، استفتاءات، ج 2، س 11 ؛ تبريزى، استفتاءات، س 42 ؛ فاضل، جامع ‏المسائل، ج 1، س 11 و 12 ؛ صافى، جامع‏ الاحكام، ج 1،13 و 14، خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 18 ؛ بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 4 و توضيح‏ المسائل، م 5 ؛ سيستانى، تعليقات على العروة، م 13 و 33؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 4؛ رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني، دفتر نشر معارف.

این سؤال را در محل کار خیلی از افرادی که حقوقشان درست پرداخت نمی شود، پرسیده اند و ما از دفاتر مراجع استفاد کرده ایم:

تأخیر پرداخت حقوق و استرس در زندگی
سئوال:
کار رسمي ندارم و هر شرکتي که براي کار مي‌روم براي فرار از بيمه و دادن برخي مزايا چند ماه مي‌رويم دوباره می‌گویند نيرو نياز نداريم. اغلب اين شرکت‌ها سه ماه اول به ما حقوق نمي‌دهند و با پول من و امثال من تجارت می‌کنند. آيا اين درست است من و زن و بچه‌ام براي کاري که انجام داده‌ام حقوقي نگيرم و آن وقت فردي براي رشد خودش حقوق چند ماه من و امثال من را ندهد و سرمايه کاري خودش کند؟1- آيا تأخير در دادن حق و مزد کارگر و کارمند که همراه با استرس زياد بر خانواده‌هاي آن‌ها است و خواب و خوراک آن‌ها را مختل مي‌کند، گناه نيست؟2- آيا آن‌ها نبايد بعد از تأخير حقوق جبران کنند؟3- آيا مسئول شرکت به دليل اين که من مجبورم رو بزنم و از ديگران قرض بگيرم مديون من نيست؟ 4- اگر مسئولان اين شرکت با حقوق اين کارگران حج و زيارت بروند قبول است؟و آيا حکومت اسلامي نبايد با بازرسي حقوق قشر آسيب پذير را از اين افراد خون آشام بگيرد؟5- ما شکايت مي­کنيم ولي حاصل آن بيکار شدن ما است اگر مسئولي به دليل سهل‌انگاري سبب فشار مالي بر اين خانواده­ها شود ضامن فشارهاي روحي آن‌ها نيست؟6-آيا به من و امثال من که اهل کار وآبرومند هستيم ولي گير انسان­هاي نامرد افتاده‌ايم و مخارج سالمان را نداريم خمس يا زکات تعلق نمی‌گیرد؟

آیت­ الله خامنه ­ای:ج3و1) بدهكار در اولين فرصت ممكن بايد بدهى خود را بپردازد.ج2) در صورت تأخير در پرداخت بدهى، بنابر احتياط واجب بايد مصالحه كنند.


ج4) استفاده از اموال ديگران بدون رضايت مالك در اعمال واجب شرعى كه نياز به قصد قربت دارد، موجب بطلان عمل و ضمان است.[1]

آیت­ الله مکارم شیرازی:

1و2و3- باید حقوق کارگر داده شود و الا مدیون هستند.
4- در فرض سوال باطل است.

5- مشکل خود را باید از طریق مجاری قانونی پیگیری کنید تا رسیدگی شود.

6- اگر نیازمند باشید می­توانید زکات بگیرید.[2]

آیت ­الله فاضل لنکرانی:

استخدام کارمند برای شرکت‌ها شرعا اجباری نیست؛ اگر صاحب شرکت کارمند نیاز نداشته باشد کسی نمی‌تواند ان‌ها را وادار کند که حتما کارمند استخدام کنند.واگر شرکت کسی را استخدام کند واز اول با کارمند قرار داد کند که درصورتی کارمند را استخدام می‌کند که سه ماه اول به کارمند حقوق ندهد و بعد از سه ماه حقوق ان‌ها را با تاخیر بدهد یا قرار داد کند که سه ماه درسه ماه حقوق کارمند را می‌دهد و کارمند هم قبول کند و استخدام شود. تاخیر پرداخت حقوق به مقداری که درقرار داد ذکر شده برای شرکت شرعا اشکال ندارد و صاحب شرکت مدیون کسی نیست و حج وزیارت شان هم قبول است. اما اگر قرار داد نکند ولی تاخیر درپرداخت حقوق کارمند داشته باشند حرام است و هرمقداری که تاخیر در پرداخت حقوق کارمند داشته باشند نسبت به حق کارمند مدیون هستند و اگر از طریق پول کارمند درامد داشته باشد درامدش حرام است واگر بایان درامد حرام حج وزیارت برود قبول نیست. حکومت اسلامی وظیفه ومسئولیت سنگینی درقبال افراد بی بضاعت و کم توان جامعه را دارد منتها حکومت اسلامی نیز فعلا ان قدرگرفتار مشکلات دیگر می‌باشد که قدرت رسیدگی برانجام تمام اموررا ندارند.[3]
......................................
[1] . احکام کار، محمدعلی قدیری و محمدحسین قدیری، دفتر هماهنگی تبلغیات اسلامی فولاد مبارکه، استفتا ء مولفان از دفتر آیت­الله خامنه­ ای، شماره استفتاء: 283258، تاریخ دریافت پاسخ از سایت 6/9/1391.

[2] . احکام کار، محمدعلی قدیری و محمدحسین قدیری، دفتر هماهنگی تبلغیات اسلامی فولاد مبارکه، استفتا ء مولفان از دفتر آیت­الله مکارم شیرازی، کد ثبت 85_30_07_91، تاریخ دریافت پاسخ از سایت 1/8/1391.
[3] . احکام کار، محمدعلی قدیری و محمدحسین قدیری، دفتر هماهنگی تبلغیات اسلامی فولاد مبارکه، استفتا ء مولفان از آیت الله فاضل لنکرانی، کد ثبت سؤال: 48581، تاریخ دریافت پاسخ 4/10/1391.




نمودار انواع تبليغ و مبلغ ديني
( همه ما وظيفه تبليغي داريم)

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .


اقسام مبلغ


1- به معني اخص: مبلغ متخصص در يك رشته(فلسفه، تفسير و..)
2- به معني خاص: مراد افرادي اين كه وظيفه معين تبليغ دين را دارند علاوه بر تبليغي كه هر مسلمان به عهده دارد.
3- به معني عام: در اين جا هر مسلماني به دليل اجتماعي بودن دين اسلام و مسئوليت هاي اجتماعي وظيفه تبليغي و امر به معروف و نهي از منكر دارد. می توان از متخصصان غیر مبلغ که متعهد هستند در عرصه‌های مختلف مثل بهداشت و درمان، قضاوت، وکالت، امنيت، تربيت و. . . کمک بگيريم سخنان دینی‌ای که این افراد در بین سخنان خود به مناسبت به شکل کاربردی مطرح می کنند نقش پنهان در پذیرش وماندگاری پیام دینی دارد اين شيوه از شيوه‌هاي موفق در تبليغ مسيحيان است.

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

نمودار :هدف از خلقت در قرآن
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

نمودار: هدف از خلقت انسان
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

جدول: سلوک عقلی و قلبی


دول : موحد واقعی = شخصیت توحید یافته

انسان درحال شدن

انسان، با طی چهار مراحل توحید (ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی) ، موحّد واقعی می‌شود. توحید ذاتی، صفاتی و افعالی از نوع «شناختن» و«دیدن» است و امّا توحید عملی یا توحید درعبادت که انسان در جهت پرستش یگانه می‌شود، ازنوع«بودن» و«شدن» است. توحید نظری بینش کمال است و توحید عملی، جنبش در رسیدن به کمال.توحید نظری پی بردن به «یگانگی» خدا است و توحید عملی«یگانه شدن» انسان است. توحید عملی، تنها و تنها برای خدا خم شدن، برای خدا قیام کردن برای خدا خدمت کردن «برای خدا زیستن» و«برای خدا مردن» است؛ آنچنان که ابراهیم (ع) گفت:
وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض حنیفاًوما انا من المشرکین[1].....انَّ صلاتی ونُسکی ومَحیای ومَماتی للهِ ربِّ العالمین لاشریکَ له وبذلکَ اُمرتُ وانا اوّلُ المُسلمین[2] ؛بگو نمازوعبادات وزندگی ومرگم همه از آنِ خدای پرورنده جهانیان است.یعنی تمام «من» ازآن خداست (مطهری، ج2ص106- 99).
در جدول‌زیر هدفمندي موحد در زندگي در سطح بينش و جنبش را نشان مي‌دهد.
-------------
.[1] انعام/79.

.[2] انعام/162.

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

مسأله به یگانگی رسیدن واقعیت وجودی انسان در یک نظام روانی و در یک جهت انسانی و تکاملی و همچنین رسیدن جامعه انسانی به یگانگی و یکپارچگی در یک نظام اجتماعی هماهنگ تکاملی همواره‌اندیشه به خود معطوف داشته است. توحیدعملی (فردی و اجتماعی) سبب یگانه شدن در جهت یگانه پرستی ونفی هرگونه پرستش قلبی از قبیل هواپرستی، پول پرستی، جامعه پرستی و...است.وسعادت در گرو یگانه شدن است.
قرآن کریم، تفرق و تشتت شخصیت انسان و سرگردانی او و بی جهتی او را در نظام شرک و متقابلاً یگانگی و به وحدت رسیدن و در یک جهت شدن و در مسیر تکامل واقع شدن اورا در نظام توحیدی چنین بیان کرده‌است«خدا مثلی می‌آورد، مثل مردی که بنده چند فرد بد خوی ناسازگاراست (که هر کدام با خشونت و بد خویی او را به سویی فرمان می‌دهند) و مرد دیگری که تسلیم یک فرد است.آیا این دو مانند یکدیگرند[1]؟انسان در نظام شرک هرلحظه به سویی و به جانب قطبی کشیده می‌شود، خسی است بر دریا، موج‌ها هر لحظه او را در جهتی با خود می‌برند، اما در نظام توحیدی مانند یک کشتی مجهزبه دستگاه‌های راهنمایی است، در یک حرکت منظم و هماهنگ تحت فرمان مقامی خیرخواه» (همان، ص 117).

نمودار : سئوالات اساسی بشر و پاسخ به آنها

[=B Traffic]سؤال‌های ششگانه

[=B Lotus]من کیستم؟از کجا آمده ام؟به کجا آمده ام؟با کیستم؟به کجا می‌روم؟ برای چه آمده ام؟اينها سؤالاتي است كه ذهن بشر را در طول تاريخ به خود مشغول كرده است.پاسخ نهایی به سؤالات ششگانه اساسی فقط در حیات معقول است.دین، علم وفلسفه (حکمت) سه عامل حرکت در حیات معقول است.از میان آن‌ها دین نقش محوری دارد دین متکی به وحی الاهی با پاسخ به‌این سؤال ها به زندگی معنا می‌دهد:
1.من کیستم؟:[=B Lotus] موجودی تشکیل شده از عناصرطبیعی و از حقیقتی که بر مبنای حکمت عالیه خدا به نام جان از کانال طبیعت وارد جهان هستی می‌گردد ودر عبور ازآن باتوانایی به بهر برداری از روح وبرخورداری از عقل وقلب ووجدان وشخصیت با اشتیاق جدی برای به ثمر رساندن شخصیت که کمال آن است آماده وصول به هدف اعلای زندگی می‌گردد.
2.از کجا آمده ام؟:[=B Lotus] دارای حقیقتی فوق طبیعی و از عالمی فوق ماده و مستند به حکمت و مشیت خدا به ‌این جهان آمده ام.
3.به کجا آمده ام؟:[=B Lotus] به کارگاهی بسیار با معنا که بانظم، شکوه و شگفت انگیزش با کمال وضوح بامعنا بودنش را اثبات می‌کندونیازی به استدلال نیست، و موجودیت بالقوه ما انسان ها را به فعلیت می رساند.
4.با کیستم؟:[=B Lotus] با انسان‌های هستم که مثل من دارای استعدادی ارزشی هستند هر اندازه آن‌ها را به طور صحیح به فعلیت برسانیم به هماهنگی و اتحاد بیشتر نزدیک می‌شویم.مبدء، مسیر و مقصد همه ما یکی است.
5.به کجا می‌روم؟:[=B Lotus] احساس بقای جاوید که دارم با این همه استعدادهای مادی و معنوی به ‌این جهان محدود نمی‌شود و این جهان، آخرین منزلگاه من نیست.
6. برای چه آمده بودم؟: من از حکمت عالیه ربانی و فیض ربانی او سر چشمه گرفنه‌ام، از حکیمی که عمل بیهوده وعبثی را انجام نمی‌دهد.من دارای استعدادهای با عظمت هستم که در صورت به فعلیت رسیدن آن‌هاهدف اعلای زندگی من، تحقق می‌یابد.و من اشتیاق جدی برای وصول به آن هدف اعلا را درون خود به کمال وضوح در می یابم (جعفری، 1378، ص352- 351).نمودار زیر اين شش سؤال اساسي را نمايش مي دهد.

مولوی، عارف و شاعرمعروف می‌گویداز آنجا که سؤال‌های اساسی بشر از عالم بالا سرازیرشده باید به حکم عقلِ هماهنگ با وجدان به سراغ وحی و قرآن برویم
هم از آن سو جو جواب ای مرتضی کاین سؤال آمد از آن سو مر تو را (جعفری، 1362، ج 7، ص568)
علامه جعفری در توضيح بيان بالا اظهار مي‌كند كه مکاتب فلسفی و اجتماعی که به شخصیت الاهی انسان بی‌توجه بوده‌اند حداکثر توانسته‌اند به طورنسبی دیدگاه انسان را به جهان توسعه دهند و توصیه‌هایی برای بهزیستی داشته باشند (جعفری، 1362، ج1، ص26).
مولوی، عارف و شاعرمعروف می‌گویداز آنجا که سؤال‌های اساسی بشر از عالم بالا سرازیرشده باید به حکم عقلِ هماهنگ با وجدان به سراغ وحی و قرآن برویم

هم از آن سو جو جواب ای مرتضی
کاین سؤال آمد از آن سو مر تو را

(جعفری، 1362، ج 7، ص568)
علامه جعفری در توضيح بيان بالا اظهار مي‌كند كه مکاتب فلسفی و اجتماعی که به شخصیت الاهی انسان بی‌توجه بوده‌اند حداکثر توانسته‌اند به طورنسبی دیدگاه انسان را به جهان توسعه دهند و توصیه‌هایی برای بهزیستی داشته باشند (جعفری، 1362، ج1، ص26).
تذکر:
« هر تربيتى كه دينى نباشد ناقص و باطل است ».
افلاطون



[=HMASIH]پایان نامه ارشد، تهیه و ساخت آزمون هدف در زندگی با تکیه بر اسلام، م ح قدیری، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .


نمودار هدف از خلقت عالم و به ویژه آدم

اهداف طولي وعرضي درخلقت انسان

درآیات وروایات، آفرینش عالم[1]، به ویژه، آدم[2]هدفمند معرفی شده است، با توجه به قرآن وحدیث، اهداف آفرینش آدم، عبارتند از:
تجلی ذات حق بر هستی و بندگان[3] (منصور نژاد، 1386، ص31) ، عبادت و بندگی خدا[4]، معرفت به خدا[5]، رحمت الاهی در پرتو اعمال[6] آزمایش و امتحان در میدان دنیا‍[7]، (جعفری، 1380، ص150- 16 و امامی و آشتیانی، 1368، ص128) ، زندگی هدفمند و بازگشت به سوی خدا[8]، در تفسیر نور آمده: هدف از آفرینش هستی، بهره گیری انسان[9]، و هدف انسان، عبادت[10]، و هدف عبادت، تقوا[11]و هدف تقوی، رستگاری[12] است (قرائتی، 1374، ج1، ص76 و75).در حدیث قدسی آمد که خدا همه چیز را برای انسان و انسان را برای خود (خدا) خلق کرده است، (خلقتُ ألاشیاء لأجلِک وخلقتُک لأجلی [13]) ، حضرت آیت الله بهجت نتیجه‌این خلق را علم ومعرفت بیان کرده‌اند (رُخشاد، 1387، ص37) وی عبادت و معرفت (الا لِیَعبُدُون ) و (الا لِیَعرفُون[14]) را متلازم می دانند (همان، ص37) ، برخی از احادیث هدف خلقت را رسول خدا (ص) و ائمه معصوم[15](ع) ، ا نسان کامل، بیان کرده‌اند و از آیه 30 سوره بقره فهمیده می‌شود که هدف خلقت رسیدن به مقام جانشینی خدا در زمین (خلیفة الاهی) است[16]. در نمودار 4-2، اين آيات نشان داده شده است

جمع آيات و روايات

در یک نگاه اجمالي به آيات و روايات بالا می‌توان گفت برخي اهداف اصلي هستند مانند فوز و رستگاري، برخي مقدمی، كه ابزار و وسيله‌اي براي رسيدنبه هدف اصلي مي باشند، مانند آزمايش و عبادت و گروهي به منزلة نتيجه مي‌باشند.و تعدادي ازآن‌ها، عناوین یک مصداق‌اند (مثل فوز، سعادت ، قرب) و انسان رشد یافته و کامل همان انسان رستگار، مقرب، عالم کامل، عارف کامل، عابد کامل، محبوب خداو جانشین او در زمین است.

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .
-------------
[1].انبیاء/16.

[2].آل عمران/190- 1ودخان/13- مؤمنون/115.قیامت/36.

[3].حدیث قدسی کنت کنزاًمخفیاً.....فخلقتُ الخلقَ لکیَ اعرفَ (بحارالانوار، ج، ص، 198).

[4]وماخلقت الجن والانس الالیعبدون (ذاریات،56).

[5]امام حسین (ع) ایهاالناس ان الله جلّ ذکره ماخلق العباد الاّلیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه.... بحارالانوار، ج5، ص312، حدیث 1. الله الذی خلق سبع سماوات ومن الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شیء قدیر وان الله قد احاط بکل شیء علماً (طلاق،12)

[6]ولو شاءالله لجعل الناس امة واحدة ولایزالون مختلفین الا من رحم ربک ولذلک خلقهم (هود،119و118).امام صادق در تفسیر این آیه فرمودند: خلقهم لیفعلوا مایستوجبون به رحمته فیرحمهم (بحارالانوار، ج5، ص314، حدیث5) ، برای کسب رحمت الاهی با اعمالشان.

[7] الذی خلق الموت والحیاة لیباوکم ایکم احسن عملا (ملک/2).

[8]افحسبتم انا خلقناکم عبثا وانکم الینا لاترجعون (مؤمنون/115).

[9]سخّرلکم/خلق لکم (ابراهیم/34- 32).

[10]وماخلقت الجن والانس الالیعبدون (ذاریات/56).علامه جعفری می نویسد برای کسی که مسیر تکامل را می‌داند به سویش در حرکت است عبادت کمیت و کیفیت خاصی ندارد و همه فعالیت‌های شئؤن زندگی را شامل می‌شود و عبادات و اذکار مقررشده برای به خود آوردن جدی انسان‌ها است که لحظاتی بنشیند رو در روی خود قرارگیرد و تدریجا روان را صیقلی دهد (جعفری هدف وفلسفه زندگی، ص 144).

[11].واعبدوا ربکم..لعلکم تتقون(بقره،21).

[12].اتقوا الله لعلکم تفلحون(آل عمران،200).

[13]شرح اصول کافی، صالحی مازندرانی، ج4، ص228.

[14].تفسیر قرطبی، ج17، ص55 و روایت امام حسین (ع) در بحارالانوارج 23، ص23.

.[15]لولامحمد (ص) ما خلقتُ الدنیا والاخرة..... (احادیث مثنوی، ص172) ولو لاک لما خلقت افلاک (شرح اصول کافی، ج9، ص 62) لویاعلی لولا نحن ما خلق الله آدم و لاحوّا ولا الجنة ولا النار ولا السماء ولا الارض (مستدرک سفینه البحار، ج8، ص 215).از رهگذرخاک سرکوی شما بود هر نافه که به دست نسیم سحر افتاد

[16].انی جاعلک فی الارض خلیفة( بقره /30).

نمودار: فوائد ظاهری و باطنی کم خوری

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

نمودار: فواید ارتباط با خویشاوندان

ارتباط با خویشاوندان فواید شناختی، مادی، معنوی، عاطفی و اخروی دارد این فواید را در نمودار زیر ببینید:
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

جدول : روان شناسی و مهارت های رفتاری در تبلیغ غیر مستقیم
اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .


در آمد طلاب
يكي از سئوالاتي كه براي مردم پيش مياد و برخي از منافقان و دشمنان درباره آن شايعاتي مي سازند بحث در آمد طلاب است. نمودار زير نشان مي دهد كه طلاب بر حسب رشته كاري، مدرك و نوع تجربه و كارشان مانند اقشار مختلف هستند. چيزي كه خيلي ها تصور مي كنند اين است كه حوزه به طلاب حسابي مي رسد حال آن كه حوزه كمك هزينه تحصيلي به طلاب آن هم با شرايطي خاص مي دهد.پایگاه روات حدیث نوشت: مقدار دریافتی شهریه طلاب به شرح زیر است:
• مقدمات مجرد : پنجاه هزار تومان
• مقدمات معیل : نود و پنج هزار تومان
• سطح یک مجرد: هشتاد و پنج هزار تومان
• سطح یک معیل: صد و پنجاه و پنج تومان
• سطح دو مجرد : صد و ده هزارتومان
• سطح دو معیل : دویست و ده هزار تومان
• سطح سه مجرد : صد و پنجاه هزار تومان
• سطح سه معیل : دویست و هشتاد هزار تومان

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

جدول قواي نفس


اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

جدول - انگيزه ها و گرايش هاي انسان

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .
امضاء » حامی




جدول مراتب نفس در كلام امام علي (ع) 2-3

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .

اندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .


[=arial]آزمون كوچك برداشت بزرگ:
[=arial]امام صادق علیه السلام:

[=arial] کسی که دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه ، با تامل بنگرد که آیا نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته؟

[=arial]پس به اندازه ای که او را بازداشته از او پذیرفته می شود.

منبع : سایت شیعه ها

موضوع قفل شده است