چرا خوردن گوشت خوک حرام است

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خوردن گوشت خوک حرام است

فسلفه حرمت گوشت خوك، از نظر اسلام تنها به خاطر برخى بيمارى هاى شناخته شده آن نيست; بلكه تحريم آن همچون ساير محرمات الهى طبق حكمت هاى خاصى و با توجه كامل به وضع جسم و جان انسان و زيان هاى وارده، مى باشد و در روايات پيشوايان معصوم(عليهم السلام) به زيان هاى آن مفصلا اشاره شده است. در آيه شريفه درباره اين تحريم مى خوانيم: «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِيرِ...;(بقره،173) خداوند تنها ]گوشت[ مردار و خون و گوشت خوشك و آچه نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است»
بنابراين، به فرض كه با وسايل بهداشتى و يا پختن گوشت خوك در حرارت زياد، بتوان انگل هايى همچون كرم «تريئين» و «كرم كدو» را بكلّى از ميان برد، ولى باز هم زيان گوشت خوك قابل انكار نيست; زيرا امروزه در علم غذاشناسى ثابت شده كه غذاها از طريق تأثير در غدّها و ايجاد هورمون ها، در روحيات و اخلاق انسان اثر مى گذارد. از امام باقر(عليه السلام) سؤال شد: چرا خداوند شراب، گوشت مردار، خون و گوشت خوك را حرام كرده است؟ امام(عليه السلام)فرمود: علت حرام كردن موارد فوق، بى رغبتى و بى علاقه اى خداوند نسبت به آن ها نبوده، در مورد بقيه موارد نيز علت «حلّت»، رغبت و علاقه خداوند به آها نبوده، بلكه خداوند انسان ها را آفريد و از آنچه به نفع و صلاح اين بندگان است آگاه است لذا آن ها را حلال كرده است; همچنين نسبت به آن چه كه به ضرر مردم است آگاهى دارد; لذا آن ها را حرام كرده است».
در مورد فلسفه احكام، به طور كلّى، بايد به موارد ذيل، توجه شود:
1ـ همه اَحكام الهى، داراى حكمت بوده و بر اساس مصلحت يا دفع مفسده است، ولى ممكن است براى ما، مشخَّص نباشد.
2ـ اَحكام دين، دو دسته اند: الف) فلسفه و حكمت آن ها بيان شده است، مانند نماز (عنكبوت، 45) و شراب (مائده،91) ب) فلسفه آن بيان نشده است، مانند حرمت و نجاست گوشت خوك.
3ـ اين كه سبب بيان نشدن علل و حِكَم بعضى از اَحكام مانند اختلاف عدد ركعت نمازها و حرمت گوشت خوك چيست، چند احتمال وجود دارد:
الف) براى امتحان بندگان، و معلوم شدن اين كه آيا بدون چون و چرا، از او اطاعت مى كنند يا نه، باشد.
ب) فوائد و آثار بعضى از احكام، تنها، مربوط به اين دنيا نيست تا ما بتوانيم به آن پى ببريم، بلكه بسيارى از آن ها، در جهان آخرت تأثير دارد و ما، تا خود، وارد آن جهان نشويم، نمى توانيم به آثار آن ها دست يابيم.
ج) اگر پزشك بگويد از اين قرص، صبح، دو عدد، ظهر و عصر و عشاء، چهار عدد و مغرب، سه عدد بخوريد، آيا سبب اين دستور را مى پرسيم؟ سبب نپرسيدن، اين است كه ما، به او اعتماد داريم و مى دانيم، حتماً، به نفع ما دستورى را داده است در مورد احكام خداوند هم همين طور است.
فلسفه تحريم گوشت خوك به انگل هاى خطرناك آن (ترشين و كرم كدو) محدود نمى شود. امروزه در علم غذاشناسى ثابت شده كه غذاها از طريق تأثير در غده ها و ايجاد هورمون ها، در روحيات و اخلاق انسان اثر مى گذارند. خوك حتى نزد اروپائيان كه بيشتر گوشت آن را مى خورند، سمبل بى غيرتى است. خوك در امور جنسى فوق العاده بى تفاوت و لاابالى است و علاوه بر تأثير غذا در روحيات كه از نظر علم ثابت است، تأثير اين غذا در لااباليگرى در مسائل جنسى مشهود است.
تأثير غذا در روحيات در روايات نيز انعكاس دارد. در روايتى درباره «خون» مى خوانيم: «آن ها كه خون مى خورند آن چنان سنگدل مى شوند كه حتى ممكن است دست به قتل پدر و مادر و فرزند خود بزنند.»•
حرمت گوشت خوك در شرايع پيشين نيز برقرار بوده است. در شريعت حضرت موسى حرمت گوشت خوك نيز اعلام شده است و در اناجيل، گناهكاران به خوك تشبيه شده اند و در ضمن داستان ها خوك مظهر شيطان معرفى شده است.
از آن گذشته، اسلام در تحريم گوشت خوك، علاوه بر تأثير نامطلوب در روحيات كه به هيچ رو قابل حلّ نيست، بيمارى زا بودن آن را با توجه به مصلحت عام مردم در نظر دارد. آيا همه مردم در همه زمان ها و در همه نقاط مى توانند انگل هاى خوك را نابود سازند؟ و اساساً آيا همه معايب گوشت خوك شناخته شده است؟
بنابراين، نه معايب گوشت خوك محدود به انگل داشتن آن است و نه همه مردم مى توانند در رفع حتى برخى از عيوب آن اقدام كنند.

1_ 1. ر.ك: فروغ ابديت، جعفر سبحانى، ج 2، ص 173ـ 182، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسل
2_ 1. ر.ك: اسباب النزول، سيد محمد باقر حجتى، ص 122ـ 138، دفتر نشر فرهنگ اسلامى / ال
3_ 1. تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازى و همكاران، ج 13، ص 207ـ 208، دارالكتب الاس

محمد;8678 نوشت:
تحريم آن همچون ساير محرمات الهى طبق حكمت هاى خاصى

با سلام

در مورد احكام كه جنبه عملي دارد ديكر نياز به پرسش از چرايي نيست؟ اين چرا ها بايد در اعتقادات پرسيده شود و در ان حوزه حل شود اكر در حوزه اعتقادي ثابت شود كه اين احكام از طرف خداوند بر ما رسيده است ديگر نيازي به توجيه در حوزه عمل نيست

البته هرچند كفتن برخي از مسايل در اين زمينه مطلب را زياد تشريح مي كند ولي ---همان طور كه اشاره كرديد----نمي توان اينها را دلايل اصلي تحريم برخي احكام دانست

پس در اجراييات بايد تعبد باشد و فقط ثابت شود اين حكمي كه گفته مي شود از جانب خداست و دنبال فلسفه و چرايي ان نباشم زيرا
دلايلي كه كفته مي شود با علم است و احتمال خدشه بر اين علوم است و اكر فردي واقعا با اين دلايل به احكام عمل كند با نقض دليل علمي نيز عمل را ترك خواهد كرد.

پس بهترين راه همان تعبد است و اينهايي را كه كفته مي شود از باب تشريح بيشتر و بهتر مساله است نه دليل قطعي.

تشکر از جناب طاها
فکر نمی کنم در این مساله اختلافی با یکدیگر داشته باشیم مسلم است که در تعبدیات قول شارع فصل الخطاب است اما بیان دلائل ضرری به بیان شارع وارد نمی کند بلکه پذیرش آنرا راحت تر می کند.

امام سجّاد «ع»: اى زراره! مردمان در زمان ما شش گروهند: شير و گرگ و روباه و سگ و خوك و گوسفند. شير شاهان جهانند كه هر يك از ايشان مى‏خواهند غالب باشند نه مغلوب. گرگ بازرگانان شمايند، كه چون چيزى را بخواهند بخرند مذمّت مى‏كنند و چون بخواهند بفروشند تعريف مى‏كنند. روباه آن كسانند كه به نام دين نان مى‏خورند، و آنچه بر زبان مى‏رانند در دل ندارند. سگ آن است كه در روى مردمان پارس مى‏كند، و همه از ترس زبانش به اكرام او مى‏پردازند. خوك نامردان و همانندان ايشانند كه به انجام دادن هر كار زشت و ناپسندى پاسخ مثبت مى‏دهند. و اما گوسفند، آن كسانند كه پشمهاى ايشان را مى‏كنند و گوشتهاشان را مى‏خورند و استخوانهاشان را مى‏شكنند. و آيا گوسفند، در ميان شير و گرگ و روباه و سگ و خوك چه مى‏تواند كرد؟

وقتى بر اساس دليلهاى محكم ثابت باور كنيم كه قرآن، كتاب آسمانى است و از سوى خدا نازل شده است و پيروى از تعاليمش بر همهن آدميان لازم است بايد ايمان آوريم كه احكام قران بر حكمت و دانش بيكران خداوند استوار است و هر چيزى كه در قرآن واجب شمرده شده است، مصلحت يا مصلحتهايى دارد و هر چيزى كه حرام شمرده شده است، زيان يا زيانهايى دارد.
در قرآن كريم، از حرمت گوشت خوك به آشكارا سخن رفته است. البته، گوشت خوك داراى زيانهايى است، ولى اگر ما از اين زيانها آگاه باشيم، نبايد موجب شود كه در درستى حكم خداوند شك كنيم.
دانش امروز ثابت كرده است كه يكى از بيماريهاى خطرناك به نام «تريكنويز» يا «تريشينوز» از گوشت خوك پديد مى آيد. اين بيمارى ناشى از كرمى است به نام تريكين يا «تريشين» كه در عضلات خوك يافت مى شود و از راه خوردن به انسان سرايت مى كند.
در فرهنگ دهخدا دربارهئ خوك آمده است كه احتمال ابتلاى اين حيوان به بيمارى، بيشتر از ديگر حيوانات است و بسيارى از بيماريها را به انسان منتقل مى كند; مانند تب مالت و تريكينوز است. شايد اين موضوع در حرمت گوشت خوك داراى تأثير باشد، ولى نمى توان گفت كه تنها اين ويژگى موجب حرمت آن شده است; زيرا ممكن است علّتهايى ديگر نيز در ميان باشد كه بر ما پوشيده است. به هر حال، آنچه انسان را به رستگارى مى رساند، پيروى از دستورهاى حياتبخش اسلام است.

امروز اين واقعيت ثابت شده كه گوشت خوك بيش از آنچه تصور مى شود , خطرناك است . خـطـرات متعددى از اين رهگذر دامنگير مصرف كنندگان آن مى شود كه هم از نظر اخلاقى ( از طريق هورمونها ) و هم از نظر بهداشتى صورت مى گيرد . در ايـنـجـا تـنها به يكى از زيانهاى بهداشتى آن كه بيمارى خاصى است به نام تريشينوزيس اشاره مـى كـنـيـم وجـالـب ايـن كـه آنـچـه در ذيـل مـى خوانيد ترجمه مقاله اى است از يكى از منابع علمى آمريكايى كه توسط آقاى دكتر محمد غفرانى براى ما ارسال شده است . يـك بـيـمـارى خـطـرناك ناشى از خوك اغلب سازمانهاى بهداشتى , گزارشهايى از اطبا درباره بـيمارانى كه شديدا به بيمارى موسوم به تريشينوزيس مبتلا هستند دريافت مى كنند و اكنون اين گـزارشـهـا تـا حـدى حـكايت از اين مى كنند كه اين بيمارى جنبه اپيدمى يافته است يعنى , موارداين بيمارى به مراتب بيشتر از آن است كه قاعدتا در جامعه بايد باشد . تـريـشـينوزيس يك بيمارى انگلى است كه ناشى از كرم كوچك مويى شكل مى باشد كه خود از انواع كرمهاى گرد است . اين كرم دوره زندگى خود را در بدن خوك و برخى حيوانات ديگر مى گذراند . هر چند هر پستاندار ممكن است با خوردن گوشت خوك آلوده , خود به اين مرض مبتلا شود , ولى حـساسيت انسان در اين جهت به مراتب بيشتراست ; به عنوان مثال , خرس با خوردن اجزاى بدن خـوك مـانند روده به آسانى آلودگى يافته و شكارچيان و افراد ديگرى كه گوشت خرس آلوده را مصرف نموده اند به نوبه خود به اين بيمارى مبتلا شده اند . معمولا انسان در اثر خوردن گوشت خوك كه به نحو كافى پخته نشده است , به اين بيمارى مبتلا مى شود ( كسى نمى تواند مدعى باشد گوشت خوكى را كه مصرف مى كند كاملاپخته شده است , زيرا هم اكنون مواردى از تريشينوز ناشى از خوردن گوشت خوك ديده مى شود كه به ظاهر قبلا با وسايل مدرن آن را به نحو اطمينان بخشى پخته بودند وخود نگارنده مقاله در پايان به اين مطلب اشاره مى كند . ( تـوضـيح مترجم )يك مطالعه بر مبناى اتوپسى نشان داده است از 25 ميليون نفر مردمى كه اين انگل را در بدن خود نشو و نما داده اند , تنها دسته اى از آنها علايم بيمارى را به نحو بارز بالينى نـشان داده اند , ولى هزاران مورد بيمارى از نظر پزشكان ناشناخته مانده است همچنين تخمين زده شـده اسـت كـه از 25 مـيـلـيون نفر مردمى كه آلودگى آنان با اتكا به پيدا شدن اين انگل در عـضـلات بـدن و اغلب در ديافراگم ثابت شده است , 16000نفر بيمارى را را به نحو مشخص و واضح در كلينيك نشان داده اند كه از اين عده پنج درصد به جهت شدت آلودگى درگذشتند .

سلام.حرام بودن گوشت خوک به خاطر داشتن خطرناک ترین انگل به نام فاسیولا هپاتیکادر دیواره روده انسان مستقر و باعث پارگی روده و خونریزی شدید.در آخر باعث مرگ میشود.

پرسش:
چرا خوردن گوشت خوک حرام است؟

پاسخ:
در مورد احكام كه جنبه عملي دارد ديكر نياز به پرسش از چرايي نيست؟ اين چرا ها بايد در اعتقادات پرسيده شود و در ان حوزه حل شود اكر در حوزه اعتقادي ثابت شود كه اين احكام از طرف خداوند بر ما رسيده است ديگر نيازي به توجيه در حوزه عمل نيست
هرچند گفتن برخي از مسايل در اين زمينه مطلب را زياد تشريح مي كند ولي نمي توان اينها را دلايل اصلي تحريم برخي احكام دانست.
لذا فسلفه حرمت گوشت خوك، از نظر اسلام تنها به خاطر برخى بيمارى هاى شناخته شده آن نيست; بلكه تحريم آن همچون ساير محرمات الهى طبق حكمت هاى خاصى و با توجه كامل به وضع جسم و جان انسان و زيان هاى وارده، مى باشد و در روايات پيشوايان معصوم(عليهم السلام) به زيان هاى آن مفصلا اشاره شده است. در آيه شريفه درباره اين تحريم مى خوانيم: «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِيرِ...;(بقره،173) خداوند تنها [گوشت] مردار و خون و گوشت خوشك و آچه نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است».
بنابراين، به فرض كه با وسايل بهداشتى و يا پختن گوشت خوك در حرارت زياد، بتوان انگل هايى همچون كرم «تريئين» و «كرم كدو» را بكلّى از ميان برد، ولى باز هم زيان گوشت خوك قابل انكار نيست; زيرا امروزه در علم غذاشناسى ثابت شده كه غذاها از طريق تأثير در غدّها و ايجاد هورمون ها، در روحيات و اخلاق انسان اثر مى گذارد.
از امام باقر(عليه السلام) سؤال شد: چرا خداوند شراب، گوشت مردار، خون و گوشت خوك را حرام كرده است؟ امام(عليه السلام)فرمود: علت حرام كردن موارد فوق، بى رغبتى و بى علاقه اى خداوند نسبت به آن ها نبوده، در مورد بقيه موارد نيز علت «حلّت»، رغبت و علاقه خداوند به آها نبوده، بلكه خداوند انسان ها را آفريد و از آنچه به نفع و صلاح اين بندگان است آگاه است لذا آن ها را حلال كرده است; همچنين نسبت به آن چه كه به ضرر مردم است آگاهى دارد; لذا آن ها را حرام كرده است».

موضوع قفل شده است